مقدمه تقریبا از حدود 50 سال پیش علاقه به حفاظت و حمایت از کودکان افزایش یافت .
گروهی از صاحب نظران هر نوع رفتار خشونت آمیز بزرگسالان علیه کودکان و نوجوانان( از ضربه های خفیف گرفته تا حملات آسیب زای شدید )را نوعی کودک آزاری می شناختند .
بر این مبنا رفتار خشن، عملی بود که از روی قصد و به طور عمدی انجام می گیرد و در شخص دیگر، درد یا صدمه جسمی ایجاد می کند .
اما برخی معتقد بودند اعمال خشونت آمیز به دو دسته ی طبیعی و غیر طبیعی تقسیم می شود و چنان چه والدین یا مراقبان، به قصد کنترل یا هدایت رفتار کودک از اقدامات خشونت آمیز استفاده کنند، این رفتار, طبیعی بوده و کودک آزاری محسوب نمی شود .
در تقابل این دو دیدگاه، در نهایت قانون پا در میان نهاد و اعلامیه حقوق کودک به سال 1959 به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد رسید که نماینده ایران نیز به آن رای مثبت داد .
هم چنین در سال 1372، جمهوری اسلامی ایران به عضویت پیمان نامه ی حقوق کودک، مصوب سازمان ملل متحد، در آمد و به این ترتیب، راه برای تصویب قوانین مربوط به پیشگیری از کودک آزاری در ایران هموار شده است .
کودک آزاری درباره کودک آزاری تعاریف متعددی شده است.
این تنوع و تعاریف متضاد سبب شده تا مقایسه میزان بدرفتاری در بین کشورهای مختلف غیرممکن گردد.
به همین منظور سازمان بهداشت جهانی درصدد است تا در این زمینه تعریفی که حاصل وفاق جمعی است، ارائه دهد.
چرا کودکان مورد آزار قرار میگیرند ؟
1- نا آگاهی والدین : گاهی والدین یا افراد دیگر که به کودکان آزار می رسانند ، نمی دانند که رفتار آنها کودک آزاری است .
و این گونه رفتار ها را عادی و معمولی می انگارند .
2- مشکلات اقتصادی : فقر باعث کیشود که کودکان از دسترسی به نیازهای اساسی خود مانند آموزش ، بهداشت ، تغذیه و...
محروم شوند و یا والدین به علت فشارهای مالی با رفتارهایی مانند پرخاشگری ، خشونت ، بی توجهی و...
کودکان را مورد آزار قرار دهند .
3- اعتیاد : به علت خصوصیاتی که در افراد معتاد ایجاد میگردد مانند پرخاشگری ، بی مسئولیتی ، کاهش عواطف و ....
سبب میشود که کودکان مورد آزار به ویژه از نوع سوء استفاده قرار گیرند .
4- بیماری های روانی : در صورتی که والدین به بیماریهای روانی مبتلا باشند ، با رفتارهایی مانند تند خویی ، خشونت ، ناسازگاری ، بی توجهی و...
سبب آزار کودکان میشوند 5- مشکلات خانوادگی : مشاجرات شدید و طولانی والدین ، جمعیت زیاد خانواده ،شیوه های تربیتی نامناسب ، در برخی موارد وجود ناپدری و نا مادری و...
سبب میشود که کودکان مورد آزار قرار بگیرند .
6- مشکلات کودکان : کودکانی که مشکلات نسبتا شدید و پایدار دارند بیشتر از سایر کودکان مورد آزار قرار میگیرند .
مانند کودکانی که دچار بیماریهای جسمی مزمن و طولانی مدت یا مشکلات رفتاری از قبیل پرخاشگری ، بی قراری ، بیش فعالی ، اظطراب ، شب ادراری و...
هستند به علت مشکلاتی که برای بزرگسالان ایجاد میکنند و نیز به سبب نا آگاهی والدین ، اغلب مورد آزار جسمی و روانی قرار میگیرند .
7- مشکلات مدرسه : مشکلاتی که در مدرسه برای دانش آموزان ایجاد میشود مانند انتظار بیش از حد ، ندیدن تفاوتها ، ایجاد اظطراب ، ترس و رقابتهای شدید ، تبعیض ، تنبیه بدنی ، تحقیر و توهین و...
سبب آزارهای جسمی و روانی کودکان میشوند.
چگونه میتوانیم کودک آزاری را کاهش دهیم ؟
1- کودکان را بهتر و بیشتر بشناسیم :شناخت کودکان و نیازهای آنها سبب میشود که رفتار بهتری نسبت به آنها داشته باشیم .برای این کار میتوانیم از روشهای مختلف مانند خواندن کتابهای مناسب ، شرکت در کلاسهای آموزشی ، مشورت کردن با افراد آگاه در این زمینه و...
استفاده کنیم .
2- علت کودک آزاری را بشناسیم: کودک آزاری مانند هر رفتار دیگری علتی دارد .
سعی کننیم علت آنرا پیدا کنیم و با بر طرف کردن آن ، کودک آزاری را کاهش دهیم.
گاهی ممکن است برخی مشکلات را نتوانیم از بین ببریم ، در آن صورت پذیرفتن آن بهتر از آزار دادن کودک است .
3- از دیگران کمک بگیریم : کمک گرفتن و مشورت کردن نشانه هوشیاری و آگاهی است ، نه ناتوانی .
برای کاهش مشکلات خود می توانیم از مراکز مشاوره حضوری ، تلفنی ، سازمانهای غیر دولتی ، افراد آگاه و...
کمک بگیریم .
4- آرامش خود را حفظ کنیم : زندگی همیشه با مشکلات همراه است ، سعی کنیم خشم خود را کنترل کرده و برای مشکلات چاره جویی نماییم .بسیاری از کودک آزاری ها در شرایطی انجام میگیرد که والدین قادر به کنترل خشم خود نیستند ، کنترل خشم ، آموختنی است و میتوانیم با تمرین بر خشم خود غلبه نماییم.
کودک آزاری چه زیانهایی برای کودک بهمراه دارد؟
کودکی دوران رشد و شکل گیری شخصیت انسان است .
انواع کودک آزادی در این سالهای حساس و مهم ، به رشد و سلامت کودک آسیب جدی میرساند .
کودکان آزار دیده در همه جنبه های رشد مانند رشد جسمی ، ذهنی ، روانی و اجتماعی با مشکلات و نارسای های فراوانی روبرو خواهند شد .
بررسی های انجام شده نشان میدهد بسیاری از انسانهایی که در دوران کودکی قربانی آزار و بد رفتاری بوده اند در بزرگسالی خود به آزار کودکان پرداخته اند و این یکی از بزرگترین زیانهای کودک آزاری است که سبب تداوم آن میگردد .
کودک آزاری چیست وبه چه رفتارهایی گفته میشود ؟
کودکان به علت ویژگیهایی که از نظر سنی دارند بسیار آسیب پذیر هستند و نیاز به حمایت و مراقبت ما دارند .
اما گاهی بزرگسالان به دلایل مختلف به جای حمایت و مواظبت از کودکان ، آنها را مورد آزار قرار میدهند .
کودک آزاری شامل رفتارهایی است که توسط افراد بزرگسال نسبت به کودکان صورت میپذیرد و به نوعی به سلامت جسمی و روانی کودک آسیب میرساند .
رفتارهایی که به صورت تصادفی انجام میشوند(مثل تصادف با اتومبیل ) شامل کودک آزاری به حساب نمی آیند .
بدرفتاری با کودکان معمولاً در چهار حوزه مورد بررسی قرار می گیرد؛ کودک آزاری جسمی (physical child abuse)، کودک آزاری عاطفی (emotional child abuse)، کودک آزاری جنسی (sexual child abuse) و غفلت (neglect).
در تعریف گورملی و برودزینسکی (1989) از کودک آزاری، علاوه بر چهار حوزه فوق، کودک آزاری رفتاری تلقی می شود که در دامنه سنی زیر 18 سال اتفاق می افتد و این اصل با تعریف پیمان جهانی حقوق کودک نیز همخوانی دارد.
به هر حال حوزه های دیگری وجود دارند که به آنها نیز اشاره می شود.
اغلب بین انواع کودک آزاری یک نوع رابطه و همبستگی وجود دارد.
1- کودک آزاری جسمی: به طور کلی کودک آزاری جسمی آسیبی است که مواردی چون ضربه زدن، داغ کردن، آسیب رساندن به سر، شکستگی، آسیبهای درونی، زخمی کردن یا هر شیوه دیگر از آسیب جسمانی را شامل می شود.
تحقیقاتی که در فاصله سال های 90 تا 92 انجام گرفته بیانگر این مطلب است که مرگ های ناشی از کودک آزاری جسمی 87 درصد در بین کودکان زیر پنج سال و 65 درصد در بین کودکان زیر یک سال بوده است.
(تاور، 1996) 2- کودک آزاری عاطفی: بدرفتاری عاطفی آسیبی اساسی و قابل توجه است که کارکردهای روانشناختی، رفتار و رشد کودک را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد و طرد، محرومیت عاطفی، برخورد خشونت آمیز خانواده (بی ثباتی خانوادگی)، انتقاد، تحقیر و انتظارات نامناسب از کودک، کودک آزاری عاطفی تلقی می شود.
بدرفتاری عاطفی معمولاً با بدرفتاری جسمی و کلامی همراه است (کینگستون و پنهیل، 1995).
3- کودک آزاری جنسی: آلبرز (1994) کودک آزاری جنسی را این گونه تعریف کرده است: تماس یا تعامل بین کودک و فرد بزرگسال، هنگامی که از کودک برای تحریک جنسی شخص مرتکب (Perpetrator) یا فرد دیگری استفاده شود.
کودک آزاری جنسی دامنه وسیعی را در بر می گیرد که مواردی مثل نمایش آلت تناسلی فرد بزرگسال به کودک، مجبور کردن کودک به نشان دادن آلت تناسلی خویش به فرد بزرگسال، وادارساختن کودک به روسپی گری یا استفاده از کودک در حوزه هرزه نگاری (Pornography) را نیز شامل می شود (واکر، بونر و کافمن، 1988).
4- غفلت: عبارت است از حذف یا نادیده گرفتن کودک که ممکن است با آزار بدنی همراه باشد.
غفلت به منزله الگوی پایداری است که بیانگر رابطه متقابل و اندک والدین و مراقبان با کودک، حذف و عدم تأمین نیازهای اولیه جسمی یا ؟؟؟؟؟
کودک مثل تغذیه، بهداشت، پوشاک، نظافت، تربیت، مراقبت های پزشکی، ؟؟؟؟
و ابراز عشق و علاقه می باشد.
5- بهره کشی اقتصادی (Economic abuse): کنترل بیش از حد در استفاده و بهره برداری از پول در حوزه بهره کشی اقتصادی قرار دارد.
والد یا مراقبان برای کسب درآمد فشار زیادی به کودک یا حتی همسر خود تحمیل می کنند.
در حالی که در مورد نحوه خرج کردن آن هیچ گونه اختیاری به آنها نمی دهند.
عدم مشارکت کودک یا همسر در نحوه و چگونگی خرج پول نیر بهره کشی مالی تلقی می شود.
6- بدرفتاری آموزشی (Educational Abuse): فشار و آسیب های احتمالی که از طریق نظام آموزشی، معلمان، شیوه های تدریس، محتوای کتابها و ...
در کودکان ایجاد می شود، در حوزه بدرفتاری آموزشی قرار می گیرد.
تأکید بر نمره گرایی، نادیده گرفتن تفاوت های فردی، ایجاد رقابت های شدید، تأکید بر یادگیری از راه حفظ کردن، ایجاد فشارهای روانی برکودکان به علت انتظارات بیش از حد از آنان و ...
در این گروه جای می گیرد.
بدرفتاری آموزشی می تواند با سایر بدرفتاری های از جمله بدرفتاری جسمی همراه باشد.
مطالعه ای در بین 2240 نوجوان دبیرستانی تهرانی انجام شد.
این گروه شامل 1175 دختر و 1065 پسر در گروه سنی 14 تا 18 سال بود.
از این تعداد، 1362 نفر (حدود 60 درصد) به1600 مورد کودک آزاری اشاره کردند (بعضی به دفعات مورد آزار قرار گرفته بودند).
تعداد 106 نفر (5/4 درصد از مجموع و 6/6 درصد از آزاردیدگان) گزارش کردند که در معرض آزار جنسی قرار گرفته اند و 32 درصد از دانش آموزان حداقل به یک مورد بی توجهی و غفلت اشاره کرده اند.
از کسانی که مورد آزار قرار گرفته بودند، 61 درصد از آزار جنسی، 33 درصد از آزار عاطفی و 6/6 درصد از آزار جسمانی خبر دادند.
عادی ترین انواع آزار جسمی، سیلی خوردن (48 درصد) کتک خوردن با چوب یا وسایل دیگر (17 درصد) لگد زدن (15 درصد) پرت کردن (10 درصد) و گازگرفتن (4 درصد) بود.
در 69 درصد از موارد، کودک آزار یا عضو خانواده بود (22 درصد) یا خویشاوند نزدیک (31 درصد) یا آشنای خانوادگی (16 درصد).
این بررسی همبستگی قابل ملاحظه و مستقیمی را بین کودک آزاری و شدت افسردگی کودکان آزار دیده نشان می دهد.
نتایج این بررسی با اطلاعات به دست آمده از سایر کشورها مطابقت دارد.
سبب شناسی کودک آزاری توجه به سبب شناسی کودک آزاری یکی از مهمترین عواملی است که مشاور یا درمانگر باید به آن توجه نماید؛ زیرا در خلال توجه به این مطلب است که می تواند مداخله مناسب را طرح ریزی، بررسی و هدایت نماید.
تلاش هایی که به منظور تبیین علل کودک آزاری صورت گرفته، الگوهای مختلفی را موجب شده است که در اینجا به مهمترین آنها اشاره می شود.
(1) الگوی روانپزشکی (Psychiatric model): این مدل، علل کودک آزاری را در ویژگی شخصیتی والدین و کودکان و به نوعی در آسیب شناسی روانی آنها دنبال می کند.
به طور کلی الگوی روانپزشکی، افراد کودک آزار (بدرفتار) را از لحاظ آسیب شناسی روانی به طور معنادار، افرادی پریشان می داند که با پریشانی خود باعث بدرفتاری و بهره کشی از کودکان می شوند.
در این باره دو نوع آسیب شناسی مهم مطرح شده است، یکی اختلالات روان پریش (Psychotic) و دیگری اختلالات جامعه ستیز (psychopathic).
همچنین به این موضوع اشاره شده است که بدرفتاری در افراد الکلی و سوء مصرف کنندگان مواد شایع است.
نتایج اولیه در مورد موضوع کودک آزاری چنین نشان می دهد که 14 درصد از مادران و 7 درصد از پدران در گزارش های خود به این نکته اشاره کرده اند که در دوران کودکی مورد بدرفتاری قرار گرفته اند.
در بسیاری از خانواده ها با یکی از کودکان بیشتر از بقیه بدرفتاری می شود.
کودکان نارس و کودکانی که در هنگام تولد کم وزن هستند و نیز آنهایی که به طور کلی دچار نارسایی های رشدی هستند بیشتر در معرض خطر قرار دارند.
برا ی مثال می توان به کودکان عقب مانده ذهنی و کودکان بیش فعال اشاره کرد.
نتایج یک گزارش در ایالات متحده نشان می دهد که بیش از 50 درصد کودکانی که مورد آزار جسمی قرار گرفته اند، کودکان نارس و کم وزن بوده اند.
توجه بیش از حد به عوامل روان شناختی باعث شده که انتقاداتی به الگوی روانپزشکی وارد آید.
روبین اظهار می دارد که روان شناختی کردن یک پدیده اجتماعی توجه را از حوزه ساختاری و موقعیتی مشکل دور می سازد.
بر اساس این اعتقاد، اصطلاح کودک آزاری توجه را بیشتر به سوی درماندگی روانی فرد آزار دهنده سوق می دهد و با توصیف فرد آزار دهنده به عنوان "عاملی علّی" بیش از آنکه به نما و منظر اصلی مشکل (که بیشتر ماهیتی جامعه شناختی دارد) توجه شود، بر موضوع فرد آزارگر متمرکز می گردد.
(2) الگوی جامع شناختی (Sociological model): الگوی جامعه شناختی کودک آزاری، بر عوامل اجتماعی تأکید بیشتری دارد.
برخی از متغیرهای جامعه شناختی که در کودک آزاری دخالت دارند و فشار روانی بسیاری را ایجاد می کنند عبارتند از مشکلات شغلی، اختلالات خانوادگی، بیماری و گریه کودک و موقعیت های مشابه.
با وجود این بعضی خانواده ها علیرغم اینکه با فشار روانی بسیار زیادی مواجه هستند، با کودکان خود بد رفتاری نمی کنند.
به هر حال، تعدادی از مطالعات، کودک آزاری را در خانواده های طبقات پایین اجتماعی-اقتصادی گزارش کرده اند البته خانواده های کم درآمد ذاتاً بدرفتار نیستند، بلکه شرایط فشار آور بیشتری را در زندگی تجربه می کنند.
در یک مطالعه ملی در آمریکا (1993) کودکان خانواده های با درآمد سالیانه پایین تر از 15000 دلار با کودکان خانواده های با درآمد سالانه بالاتر از 30000 دلار مقایسه شدند.
یافته ها نشان داد که کودکان گروه اول 22 بار بیشتر از کودکان گروه دوم در معرض احتمال بدرفتاری قرار دارند.
در این مطالعه به عوامل دیگری نیز اشاره شده که عبارت اند از: تک والدی بودن خانواده و پایگاه اقتصادی-اجتماعی والد، سوء مصرف مواد توسط والدین و بعد زیاد خانوار.
یکی دیگر از عوامل تعیین کننده در بدرفتاری با کودکان، پذیرش تنبیه به عنوان یک روش کلیدی در تربیت کودک است.
تا چند سال پیش تیبیه بدنی جزء جدایی ناپذیر نظام آمورشی کشورها بود و هنوز هم به نوعی همین طور است.
مادامی که تنبیه بدنی به عنوان یک روش تربیتی پذیرفته شود، شاهد خشونت و کودک آزاری خواهیم بود.
(3) الگوی تعاملی (Interactional model): در الگوی تعاملی علاوه بر متغیرهای روان شناختی و جامعه شناختی به تعامل این متغیرها با یکدیگر و نیز بافت موقعیت اجتماعی بدرفتاری توجه می شود.
در این الگو، کودک آزاری نتیجه تعامل ویژگی های کودک، محیط اجتماعی و ویژگی های فرد آزارگر است.
عوامل مؤثر در کودک آزاری در همه موارد یکسان و مشابه نیست و به مجموعه ای از عوامل بستگی دارد.
کودک آزاری دارای گستره وسیعی است و ممکن است در هر فرهنگ و اجتماعی که دارای ارزشهای اخلاقی خاص خود هستند، اتفاق بیفتد.
آزار کودکان میتواند جسمی، عاطفی، لفظی و یا جنسی باشد.
حتی نادیده انگاشتن و توجه نکردن به کودکان نیز میتواند به نوعی در رده این اختلال قرار گیرد.
این آزارها میتواند صدمهای جدی به کودکان وارد کند و یا حتی باعث مرگشان شود.پژوهشها نشان میدهد از هر 4 دختر و هر 8 پسر، یک نفر از آنها در سنین قبل از 18 سالگی مورد آزار قرار میگیرند.
همچنین سالانه یک کودک از هر 20 کودک، از نظر جسمی صدمه میبیند.آزارهای جسمی کودکان شامل مواردی چون، سوزاندن، کتک زدن و شکستن استخوانهاست.
آزارهای جنسی، لمس بدن کودکان بهصورتی ناشایست را شامل میشود.
غفلت و بیتوجهی میتواند مواردی چون خودداری از غذا دادن به کودکان، پوشانیدن لباس، تهیه سرپناه و سایر نیازهای اساسی را شامل شود.
نادیده انگاری عاطفی شامل مواردی چون، خودداری از ابراز عشق و محبت، راحتی و توجه است.
بیتوجهی از لحاظ سلامت و بهداشت هنگامی روی میدهد که از مراقبتهای پزشکی برای کودکان خودداری شود.
نشانهها کودکانی که مورد آزار و اذیت قرار میگیرند از شکایت کردن و بیان آن، میترسند.
آنها از این میترسند که مورد سرزنش قرار بگیرند و یا این که بزرگترها، حرفهایشان را باور نکنند.
والدین اغلب نشانههای کودک آزاری را نمیشناسند زیرا نمیخواهند با واقعیت روبهرو شوند.
کودکانی که آزرده شدهاند، باید هر چه سریعتر تحت درمان و پشتیبانی خاص قرار گیرند.
هر قدر آزار کودکان طولانیتر باشد، احتمال بهبود کامل آنها کمتر خواهد بود.مراقب تغییرات جسمی و یا رفتاری کودک باشید، هر چند توضیحی در مورد آن ندهند.
اگر دلیل خاصی مبنی بر مورد آزار قرارگرفتن کودک خود ندارید، انجام آزمایشات مربوطه را ضروری بدانید.
ممکن است کودک شما ترسیده باشد.
به تغییرات و نشانههای زیر توجه کنید: - نشانههای آزار جسمی: هر گونه جراحت (کوفتگی و کبودی پوست، سوختگی، شکستگی، هر گونه جراحت مربوط به سر و شکم) که کودک در مورد آن توضیحی نمیدهد.
- بعضی از نشانههای آزار جنسی: رفتارهای ناشی از ترس (کابوس، افسردگی، ترسهای غیرمعمول، تلاش برای فرار کردن) دردهای شکمی، شب ادراری، خونریزی.
- نشانههای آزار عاطفی: تغییر ناگهانی در سطح اعتماد به نفس، معده درد و یا سردردهایی بدون علت مشخص پزشکی، ترسهای غیرنرمال، افزایش کابوسها و تلاش برای فرار.
- نشانههای بیتوجهی عاطفی و غفلت از کودکان: به دست آوردن وزن به صورت بسیار ناموفق به خصوص در نوزادان، اشتهای سیری ناپذیر برای رفتارهای محبتآمیز.
علل ایجاد آزار و اذیت در بسیاری از خانوادهها پنهان داشته میشود.
کودک آزاری اغلب در خانوادههایی اتفاق میافتد که از نظر اجتماعی بسیار منزوی بوده، دوستی نداشته و با دیگران نیز ارتباطی ندارند.
والدینی که در دوران کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند بیشتر امکان دارد کودکان خود را مورد آزار قرار دهند.استفاده از مخدرات و دارو میتواند شمار کودک آزاری را افزایش دهد.
والدینی که بیش از حد انتقاد میکنند، در روشهای تربیتی و رعایت نظم بسیار خشن هستند، آنهایی که برای کودکانشان خیلی کم یا زیاد ابراز نگرانی میکنند و یا استرس بسیار زیادی دارند ممکن است در شمار والدین کودک آزار نیز قرار داشته باشند.
والدین کودک آزار اغلب قصد صدمه زدن به کودکان خود را ندارند.
معمولاً آنها در هنگام عصبانیت کودکان خود را مورد ضرب و شتم قرار میدهند.
اینچنین والدینی نیاز به کمک حرفهای روانشناسی دارند.
انواع کودک آزاری دکتر سعید ممتازی کودک آزاری را به سه دسته آزار جسمانی، جنسی و بی توجهی نسبت به کودک تقسیم بندی و تعریف میکند.
دکتر کبری شاکری متخصص زنان و زایمان نیز معتقد است کودکان حتی پیش از تولد مورد سوء رفتار قرار میگیرند.خشونت آگاهانه یا ناآگاهانه نسبت به زن باردار یکی از انواع کودک آزاری قبل از تولد تلقی میشود که میتواند منجر به صدمه یا مرگ جنین شود.
مسئول عقیدتی سازمان جهاد کشاورزی نیز معتقد است حرمتی که زن باردار در جامعه اسلامی برخوردار است، نشأت گرفته از آمیزه دینی ما مسلمانان است که در آن کودک آزاری منع شده است و رأفت اسلامی را تا حدی حساس معرفی میکند که نه تنها آزار جسمی را به کودک روا نمیداند بلکه آزار روحی را نیز نمیپسندد و به فرموده حضرت علی ( ع ) حتی قهر با کودک نباید به طول انجامد.
دکتر قدرت الله انصاری میگوید : بعد از بررسی و شناسایی آثار فیزیکی کودک آزاری که از انواع شکستگیهای سر و دست، شکستهای مارپیچی، به علت پیچاندن دست یا پای کودک به وجود میآید و یا شکستگی و ضربات به سر و جمجمه که سبب خونریزی مغزی میشود، داغ کردن، کبود کردن بازو یا ران کودک در اثر فشار، خونریزی چشم، جدا شدن شبکیه چشم در اثر ضربات آسیب پرده گوشی و انواع سوختگیها بررسی روانشناختی، معاینات روانی و مصاحبه با کودک برای تعیین آسیب کلی کودک آزار دیده توسط والدین یا مربیان آزارگر ضرورت دارد.
کودک آزاری در کشور ما معمولا جسمی است ولی شکل پنهان تر کودک آزاری جمسی کودک آزاری جنسی است که توسط والدین یا خود کودک برای حفظ آبرو سعی در مخفی کردن آن میرود.
بیشتر مادران به گمان آن که با افشای خشونت پدر که موجب آزار کودک شده آبروی خانواده به خطر میافتد و مقابل ظلمی که از طرف پدر خشن به کودک روا داشته میشود سکوت میکنند.کودک آزاری روانی دارای عواقب بسیار وخیم تر از کودک آزاری جسمی است.غفلت و کوتاه آمدن در مقابل اعمال رفتار محبت آمیز و عدم توجه و رسیدگی به رفاه کودکان، طرد کردن آنان، عدم تامین مواد غذایی لازم برای رشد کودک، بهداشتی نبودن محیط زندگی کودک، خوار شمردن کودک به طوری که کودک احساس حقارت و پوچی کند، مزمت او نزد دیگران، عدم برقراری ارتباط با او، نپرسیدن از وضعیت مهد کودک، مدرسه، بطور کلی مخاطب قرار ندادن کودک ( تحویل نگرفتن ) که معمولا در خانوادههای کم درآمد و حتی مرفه دیده میشود از بالاترین موارد سوء رفتار هستند و در زمره کودک آزاری روانی به شمار میآیند.
یکی از دلایل اساسی این نوع سوء رفتارها فقدان یا کمبود منابع اجتماعی – اقتصادی است که سبب میشود اعضای خانواده و مربیان در حین مراقبت از کودکان خود در نتیجه فشار و تنش زندگی دچار خشونت و سوء رفتار شده و موجب آزار کودک شوند.واقعیت این است که عواقب کودک آزاری اعم از جسمی و روانی گریبانگیر جامعه خواهد بود و در جامعه ای که برای پیشگیری از کودک آزاری قوانینی تصویب نشود مردان و زنان شایسته ای نخواهیم داشت.هر چند که شکنجه و آزار کودکان از دید قانونگذاران پنهان نیست اما جامعه به این پدیده شوم بی تفاوت است و این مسئله هنوز به شکل جدی مورد پیگیری قانونی قرار نگرفته است، همچنان که اگر والدین فرزند خود را به قتل برسانند مجازاتی ندارند.
کرامتی، حقوقدان میگوید تا زمانی که حقوق کودک در کشور ما به رسمیت شناخته نشود و مرجع قانونی برای رسیدگی به مشکلات کودکان وجود نداشته باشد نمی توان به راه حلهای مبارزه با این معضل اجتماعی امیدوار بود حتی روز جهانی کودک نیز در کشور ما شعاری بیش نیست.
دکتر غلامعلی افزود بسیاری از والدین را ناآگاه از حقوق کودک میشناسد و معتقد است که تعدد فرزندان، عدم آگاهی از تربیت کودک، اعتیاد والدین، فشارهای مالی و بیکاری، پدر یا مادر ناتنی و والدینی که تنبیه کودک را نوعی آموزش انضباطی میدانند میتواند از عوامل کودک آزاری باشد.
سخن از کودک آزاری تداعی کننده شکنجه و کتک زدن کودک است در حالی که وارد آوردن هر گونه آسیب روحی و روانی و سوء رفتار، سوء گفتار، بدگمانی، به کودک، جدی نگرفتن کودک، توجه نکردن به تغذیه و بهداشت کودک، ترساندن کودک، تمسخر کودک و ارعابهای روانی مانند حبس کردن در زیر زمین تاریک، حمام، انباری و یا محروم کردن از محبت، تهدید به بریدن گوش، کشتن، خرد کردن قلم پا، ناسزا گفتن توهین آمیز و منت گذاشتن بر سر کودک، بخشی از رفتارهای نا مناسبی است که کودک آزاری محسوب میشود.
و بسیاری از ما نا خواسته به برخی از این رفتارها اقدام میکنیم که ناشی از شناخت نادرستمان از غایت چنین رفتارهایی است.
اگر چه آموزش این مسائل از طریق رسانهها میتواند موجبات روشنگری خانوادهها را پدید آورد، اما مهمتر از آن حد و حدودی است که قانون، برای خانوادهها تعیین و اجرای آن را بدانها دستور میدهد.
ویژگی های قربانیان کودک آزاری بعضی از ویژگی های کودکی ممکن است آسیب پذیری کودک را نسبت به سو»رفتار جسمی و جنسی بالا ببرد.
کودکان نارس، کودکان مبتلا به عقب ماندگی ذهنی، معلولین جسمی و کودکانی که زیاد گریه می کنند یا به طور غیرعادی متوقع هستند ممکن است در خطر بالاتر سو»رفتار و آزار باشند.
شواهد حکایت از آن دارند که خطر کودک آزاری با افزایش سن کاهش می پذیرد.
اکثریت قربانیان کودکان زیر پنج سال هستند.
به دنبال آنها کودکان 6 تا 11 سال و 12 تا 17 سال قرار می گیرند.
بالاترین آسیب جسمی در نوزادان و نوپایان گزارش شده است.
نتایج پژوهش ها نشان می دهند که هم اشکال خفیف و هم شدید خشونت بدنی روی کودکان مذکر انجام می گیرد.
پسران در مجموع در معرض خطرات بیشتری قرار دارند.
بر طبق گزارش ها، پسران زیر 12 سال بیشتر احتمال دارد قربانی کودکآزاری گردند.
در حالی که برای سنین بالاتر از آن دختران بیشتر در معرض خطر آزار قرار دارند.
نوزادان طبیعی که محصول بارداری ناخواسته بوده اند یا جنسیت شان مورد خواست والدین نبوده یا کودک حین دوره ای از فشار روحی و بحران شدید خانوادگی زاده شده است، همگی در معرض خطر بیشتر قرار دارند.
علاوه بر موارد فوق کودکانی که «دشوار» (bifficult) نام می گیرند یعنی کودکان بیش فعال، ناآرام و کودکانی که در الگوهای خواب و بیداری و غذایی آنها مشکل وجود دارد، همگی در معرض خطر کودکآزاری قرار دارند.
پیامدها و تاثیرات کوتاه مدت کودک آزاری کودک آزاری بر کارکرد عاطفی، هوشی و اجتماعی کودکان اثرات منفی بر جای می گذارد.
پیامدهای منفی جسمانی کودک آزاری بی شمار است و از صدمات جسمی خفیف تا معلولیت ها و تغییر شکل بدنی شدید را شامل می شود.
در موارد شدید، کودکآزاری به مرگ منتهی می شود.
زدن یکی از شایع ترین انواع صدمات جسمی مرتبط با کودک آزاری است.
با اینکه کودکان طبیعی نیز کتک می خورند ولی کودک آزار دیده، آسیب ها و کوفتگی های مختلف در بدن دارد.
مجموعه ای از آسیب های غیرمعمول، اغلب شاخصی از آسیب های عمدی یا بدرفتاری فیزیکی است.
یکی از خطرناک ترین و تهدید آمیز ترین نوع آسیب ها ضربه به سر است که شایع ترین علت مرگ در کودکان است.
علاوه بر ضایعات جسمی، کودک آزاری به مشکلات فکری و شناختی نیز منجر می شود.
کنش هوشی و شناختی کودکان آزاردیده در مقایسه با کودکان معمولی، ضعیف تر است.
مشکلاتی در زمینه های سیالیت کلامی، حافظه، زبان گفتاری، توانایی های ارتباطی و مهارت های ادراکی - حرکتی نیز دیده می شود.
عملکرد تحصیلی نیز آسیب می پذیرد.
این کودکان معمولا در آزمون های خواندن و ریاضیات نمره های پایین تری می آورند.
الگوهای رفتاری منفی در طیف وسیعی از موقعیت ها ظاهر می شود.
پرخاشگری جسمی و رفتار ضد اجتماعی در اکثر این کودکان شایع است.
از جمله مشکلا ت دیگر می توان به سو»مصرف الکل و مواد، ستیزه درون و بیرون از خانواده و سرقت اشاره کرد.
قربانیان کودک آزاری در زمینه دلبستگی عاطفی و تعامل اجتماعی نیز مشکل دارند.
اکثر کودکان آزار دیده احساس ناایمنی می کنند، با کودکان همسن و سال خود تعامل ضعیفی برقرار می کنند و به برقراری ارتباط با دیگر بزرگسالا ن تمایلی ندارند.
کاهش در رفتارهای اجتماعی (مثل لبخند زدن) اعتماد به نفس و عزت نفس فوق العاده پایین، احساس ناامیدی، افسردگی و کاهش واضح احساس خود ارزشمندی از مشکلا ت معمول کودک آزاری است.
از نظر رفتاری کودک آزار دیده ممکن است گوشه گیر و هراسان به نظر برسد یا رفتار خشن و بی ثبات نشان دهد.
ممکن است سعی کنند جراحات خود را پنهان کنند و معمولا از ترس انتقام جویی از افشای سو»رفتار خودداری می کنند.
این کودکان در شاخص های رشد معمولا عقب ماندگی هایی نشان می دهند و بسیاری نیز به اعمال خودآزارانه دست می زنند.
بدترین و آسیب زاترین پیامدهای کودک آزاری به حیطه آزار و سو»استفاده جنسی مربوط می شود.
بچه های کوچکی که مورد سو»استفاده جنسی قرار گرفته اند غالبا اطلا عات جنسی خود را در بازی ها نشان می دهند.
کودکانی که از آنها سو»استفاده جنسی شده، نشانه یا نشانه های ثابت و واحدی ندارند و شواهدی دال بر وجود «سندرم سو»استفاده جنسی» در بین آنها وجود ندارد.
با این حال نشانه های کودکانی که از آنها سو»استفاده جنسی شده به صورت زیر می توان خلا صه نمود: 1- ترس 2- اختلا ل استرس پس از ضربه (PTSD) 3- مشکلا ت رفتاری کلی 4- انجام رفتارهای جنسی 5- عزت نفس کم.
ویژگی های اختلا ل استرس پس از ضربه که شدیدترین پیامد است عبارتند از: 1- وقوع رویدادی تهدیدآمیز که خطر مرگ دارد یا شخص و دیگران را مجروح می کند و واکنش فرد به آن به صورت درماندگی و وحشت است.
تظاهر این وحشت در کودکان با رفتار نابسامان و سراسیمگی همراه است.
2- تجربه کردن مجدد این رویداد در قالب کابوس و تکرار آن در قالب بازی.
3- اجتناب از محرک های تداعی شده با رویداد دردناک (برای مثال کرختی و بی تفاوتی عاطفی) 4- از جا پریدن های ناگهانی، گوش به زنگ بودن، تحریک پذیری شدید، مشکلا ت خواب، عصبانیت و رفتارهای مشابه.
اختلا ل استرس پس از سانحه در بسیاری از کودکانی که ازآنها سو»استفاده شده دیده می شود و بیشتر در پیش دبستانی ها بروز می کند.
دخترها و پسرها در بروز علا یم تا حدی با یکدیگر فرق دارند به این معنی که دخترها بیشتر «اضطراب جنسی» پیدا می کنند و پسرها شهوانی تر می شوند.
علا یمی که در بالا بدانها اشاره شد، چنانچه همراه با «توسل به زور» باشد، شدیدتر خواهند بود.
تاثیرات بلندمدت کودک آزاری آثار سو» کودک آزاری تا بزرگسالی تداوم می یابد.
ازجمله این آثارمی توان به رفتارهای جنایی و خشونت آمیز دوره بزرگسالی اشاره داشت.
رفتارهای جنایی در 74 تا 90 درصد افراد دارای تجربه کودک آزاری دیده می شود.
کنترل ضعیف تکانه و میزان وقوع رفتارهای خودآزارانه و انتحاری در بین نوجوانانی که مورد سو»استفاده جنسی واقع شده اند بالا گزارش شده است.
زنانی که در کودکی قربانی سو»استفاده جنسی شده اند مشکلا ت مختلفی دارند از جمله: ناکارایی جنسی، اضطراب و ترس، افسردگی، اقدام به خودکشی و پاسخ های مربوط به استرس پس از سانحه که در قسمت قبل بدانها اشاره شد.
این گروه از زنان رفتارهای مخرب دیگری هم دارند.
این اختلا ل با بی ثباتی در اکثر حوزه های زندگی مانند روابط بین فردی، خود انگاره، حالت عاطفی و هیجان ها همراه است.
احساس پوچی مزمن، دشواری در تسلط خشم و خودزنی های مکرر از دیگر علا یم این اختلا ل است.
آسیبهای کودکآزاری روی کودکان وی در عین حال از کمبود مکان براینگهداری کودک یا زنان آزاردیده در کشور انتقاد کرد و با اشاره به این که اغلب قربانیان کودک آزاری حتی در زمینه مسائلی مانند نداشتن شناسنامه و امکان ادامه تحصیل دختران هستند، افزود: آنان بعداز هر آزار دچار افسردگی، آسیب دیدگی، ترس، کابوس و سردرگمی میشوند.
وی گفت: در آزار جنسی اختلال در بلوغ جنسی، اضطراب، پرخاشگری، افت تحصیلی، از دست دادن حافظه و کاهش فعالیتهای آموزشی رخ میدهد که پیامد این قبیل عوارض در سنین بالاتر بیشتر است.
وی اضافهکرد: بسیاری از کودکان آزاردیده بخصوص دختران، اینگونه رفتارها را افشا نمیکنند که نیاز است با آموزش مادران در برقراری ارتباط دوستانه، شرایط بیان این دسته آزارها فراهم شود کهاین کار نیز مستلزم آموزش مادران است.