مقدمه : همه ما انسان ها تحت تأثیروتأثر محرک هاى محیطى اطرافمان هستیم که تحریک ها و بعضاً تقاضاهایى از ما دارند، براى اینکه بتوانیم به این تقاضاها پاسخ دهیم، باید در رفتارمان تغییر ایجاد کنیم، یعنى خود را با وضعیت جدید تطبیق بدهیم، فشار را ضرورت پاسخ انطباقى ناشى از محرک هاى محیطى تعریف مى کنند، پس فشار یعنى درخواست پاسخ انطباقى از سوى محیط.
فشار همیشه منفى نیست بلکه آثار مثبت هم دارد، جریان داشتن فشار یعنى جریان داشتن زندگى، لازمه تداوم حیات وجود فشار است.
البته به شرطى که متعادل باشد.
اما اگر متعادل نبود چه پیش مى آید؟
در خبرها مطرح شده بود: «طى پنج سال گذشته یک میلیون نفر از شاغلان لندنى تنها به دلیل استرس مجبور به بازنشستگى شدند.» (به نقل از شبکه دوم سیما در یازدهم اسفند ۸۲ و رادیو بى.بى.سى در همان تاریخ) این فقط آمار مجبورشدگان به بازنشستگى بود و به آمار بیماران ناشى از استرس، تصادفات و سوانح ناشى از استرس، معلول شدگان در اثر سوانح ناشى از استرس و غیره اشاره اى نشده است.
در همه کشورهاى دنیا که ایران از آن مستثنى نیست، اگر چه آمار صدمه دیدگان ناشى از استرس در دست نیست ولى مسلماً نباید کمتر از آمار فوق باشد.
به همین دلیل حفظ نیروى انسانى (به خصوص متخصص و کارآزموده) در هر جامعه و سازمانى از اهمیت اساسى برخوردار است و استرس یا فشارهاى روحى عصبى نیز به عنوان یک آفت و تحلیل برنده این نیرو مطرح هستند.
به همین دلیل مرکز مشاوره روانشناسى وظیفه خود دانسته نسبت به وضعیت روحى روانى افراد حساس بوده و عوامل استرس زا و فشارزاهاىمحیط کار را پس از بررسى برطرف کند.
تعریف استرس استرس به معنى فشار و نیرو است و هر محرکى که در انسان ایجاد تنش کند، استرس زا یا عامل استرس نامیده مى شود.
تنش ایجاد شده در بدن و واکنش بدن را استرس مى گوییم به عبارتى هر عاملى موجب تنش روح و جسم و از دست دادن تعادل فرد شود، استرس زا یا عامل استرس است.
هنگام وارد شدن استرس بدن واکنش هایى از خود نشان مى دهد تا تعادل از دست رفته را باز گرداند که این عمل استرس است.
استرس یا فشار عصبى یا تنیدگى واکنشى است که در فرد در اثر حضور عامل دیگرى به وجود مى آید و قواى فرد را براى روبرو شدن با آن بسیج مى کند و ارگانیزم یا موجود زنده حالت آماده باش پیدا مى کند.
در استرس یا به قول دکتر هانس سلیه (Dr Hans Selye) سندرم سازگارى کلى سه مرحله مشخص دارد: واکنش اخطار: از نظر فیزیولوژیک خبر ناگوار پس از شنیده شدن، به صورت اعلام خطر در مغز ثبت مى شود، هیپوتالاموس احساسات و عواطف این خبر راتفسیر مى کند.
هیپوتالاموس اخطار الکتروشیمیایى به غدد هیپوفیز در مرکز جمجمه مى فرستد، غدد هیپوفیز شروع به ترشح هورمونى براى محرک قشر غدد فوق کلیوى مى کند، غدد آدرنال فعال مى شود و کورتیکوئید ترشح کرده در جریان خون مى ریزد و این پیام هایى به سایر غدد در سراسر بدن مى برد، در نتیجه ، طحال براى عمل بسیج شده، گلبول هاى قرمز اضافى وارد جریان خون مى شوند، اکسیژن و غذاى اضافى وارد سلول هاى بدن مى شود، قدرت لخته شدن خون ازدیاد مى یابد، کبد، مواد قندى و ویتامین ها را رها مى سازد، ضربان قلب بیشتر مى شود، تنفس تغییر مى کند.
خون از پوست و احشا به ماهیچه ها و مغز جارى مى شود دست ها و پاها سردتر مى شوند و کل ارگانیزم به صورت آماده براى حمله و تهاجم یا فرار در مى آید.
با این حالت سرپرست کارگاه براى بررسى و حل کردن مشکل و احیاناً پاسخگو بودن به مدیر مافوق با حالتى مضطرب و نگران وارد کارگاه مى شود.
گام مقاومت: طى این مرحله که ممکن است از چند ساعت تا چند روز به طول انجامد، بدن عملاً براى مبارزه با عامل فشاربسیج است که اگر براى مدتى طولانى همچنان بسیج بماند، ذخایرش به تدریج تخلیه مى شود.مثل کشورى که در حال جنگ است و توان خود را صرف مى کند و ذخایرش به تدریج تمام مى شود.
گام فرسودگى: بدین معنى است که انرژى بدن تمام و تا حد زیادى در مقابل امراض و بد کار کردن اعضایش آسیب پذیر شده است.
این همان جایى است که امراض شروع به تظاهر مى کنند و ممکن است از سرماخوردگى و آنفلوآنزا گرفته تا...
شروع به تظاهر کند.
چند نکته در رابطه با استرس ۱ بدن انسان در مقابله با استرس از الگوى مشخصى پیروى و فرایند عصبى شیمیایى، معینى را طى مى کند، رویدادهاى هیجان آور خوشایند همان اندازه واکنش در بدن به وجود مى آورند که رویدادهاى ناخوشایند مى توانند ایجاد کنند، یک خبر بسیار هیجان آور، همان اندازه استرس ایجاد مى کند که یک خبر بد ایجاد مى کند.
۲ استرس هاى شدید و طولانى در همه حال باعث از پا درآمدن فرد نمى شوند و افراد در بعضى موارد مى توانند با عوامل استرس زا سازگار شوند نمونه آن خو گرفتن افراد در شرایط سخت و طاقت فرسا مثل دوران اسارت یا خو گرفتن به کارى سخت و طاقت فرسا مثل شغل آتشکارى در ذوب آهن است.
۳ این افراد با وجود سازگارى با شرایط استرس زا نمى توانند از آثار زیان بار آن صد در صد مصون بمانند و دچار مشکلات جسمانى، روانى، عاطفى و اجتماعى مى شوند.
مثلاً فردى که مدت زیادى در اسارت است یا فردى که تحت شرایط بدى در معدن تاریک و دورافتاده اى کار مى کند، بعد از مدتى دچار ناراحتى هاى روحى عاطفى و پیرى زودرس مى شود.
۴ بدن ما وقتى چیزى را استرس تلقى کرده و به آن واکنش نشان مى دهد که ذهن ما به آن مارک استرس زده و در واقع پیشتر آن را شناخته باشد.
۴ـ بدن ما وقتى چیزى را استرس تلقى کرده و به آن واکنش نشان مى دهد که ذهن ما به آن مارک استرس زده و در واقع پیشتر آن را شناخته باشد.
علائم استرس کم حوصلگى، سردرد، تغییر ضربان قلب، خستگى جسمى، خشم و پرخاشگرى، بى خوابى، فشار در سینه، اختلال گوارشى، سوزش معده، عرق کردن، خشکى دهان، بى اشتهایى، داغ شدن و یا سرد شدن بدن، غمگینى، لرزش بدن، میل به سیگار، از دست دادن تمرکز، احساس سرگیجه، تغییر تنفس، تکرر ادرار، کم شدن حافظه، دردهاى بدنى پراکنده، آه کشیدن، تمایل به تنهایى، آشفتگى، التهاب، سرخ شدن پوست صورت و...
بیماریهاى استرس بیماریها و اختلالاتى که استرس ایجاد مى کند یا آن را تشدید مى نماید، بسیارند فى المثال: دهانى مثل زخم دهان، تورم گلو، سرماخوردگى، آنفلوآنزا و...
گوارشى مثل تهوع، اسهال، کم شدن اشتها، اختلال هضم، سوزش معده، ورم معده، زخم معده، اختلال روده، یبوست و...
عضلانى و مفاصل مثل درد عضلات پشت و شانه، کتف و کمر، مفاصل، سردرد، ضایعات مفصلى، روماتیسم و...
قلبى ، عروقى مثل درد ناحیه قلب، بالا رفتن ضربان، فشار خون و تصلب شرایین، سکته قلبى...
ریوى مثل آسم، سرفه و...
پوستى مثل خارش و اگزما، ریزش مو، تاسى، کچلى موضعى، اختلالات پوستى و...
تناسلى مثل تکرر ادرار، اختلال قاعدگى، ناتوانى جنسى و...
اختلالات روانى مثل انواع اختلالات سوماتوفرم، روان تنى، اضطراب، افسردگى، وسواس، سوء ظن و بدگمانى و...
غددى و متابولیسمى مثل پرکارى و کم کارى تیروئید، مسمومیت تیروئید، بیمارى قند، رسوب چربى و حتى بیماریهاى صعب العلاجى مثل سرطان مى تواند در اثر زمینه سازیهاى استرس و فشار روحى باشد.
علل و عوامل استرس علل و عوامل استرس را مى توان به چند دسته تقسیم کرد: عوامل فردى: هر یک از ما نقشهایى ایفا مى کنیم، مثل نقش پدر، همسر، رئیس، مرئوس، همکار، شهروند و...
ایفاى هر نقشى رفتارهاى خاص خود را مى طلبد و انتظاراتى را پدید مى آورد، گاهى بین این نقشها تضادهایى وجود دارد که ما را متحمل مى کند.
گاهى مشخص نبودن نقش باعث فشار مى شود، مثلاً کارى که باید انجام دهیم، مشخص نیست و رئیس به دلیل انجام نگرفتن کار از ما عصبانى است.
گاهى تعداد نقشهایى که باید ایفا کنیم، زیاد و از توان ما خارج است.
مسؤولیت زیاد نیز خودش فشارزا است.
یکى دیگر از عوامل فردى سن فرد است.
افراد مسن به دلیل تجربه بیشتر فشار کمترى متحمل مى شوند.
عامل دیگر جنسیت است.
خانمها نسبت به آقایان از صبر و شکیبایى بیشترى برخوردارند و تحمل بیشترى در برابر فشار دارند.
رژیم غذایى نیز در تحمل ما نسبت به استرس تأثیر دارد.
بعضى از غذاها به آرامش ما و در نتیجه به تحمل ما در برابر استرس کمک خواهند کرد.
عوامل گروهى اولین عامل گروهى وجود یا عدم وجود نیازهاى مشترک است.
هرچقدر نیازهاى یک گروه مشترک وباهم نزدیک تر باشد، فشار کمترى متحمل مى شود.
عامل دوم انسجام در گروه است، اختلاف در داخل گروه و بین افراد با یکدیگر فشار زیادى بر افراد وارد مى آورد.
مشخص نبودن و خوب تعریف نشدن نقشها در داخل گروه عامل دیگرى است که هرچقدر نقشها در داخل گروه نامشخص تر باشد، فشار بیشترى بر فرد وارد خواهد آمد.
عوامل سازمانى نوع کار، نقشى که افراد باید ایفا کنند، خواسته هاى همکاران، ساختار سازمانى، مدیریت یا رهبرى در میزان فشار وارده بر فرد دخیل اند.
جو حاکم بر سازمان و فرهنگ سازمان نیز با استرس رابطه دارد، اگر جو حاکم بر سازمانى مثبت باشد، افراد پرتلاش، کارى و مسؤولیت پذیر و خلاق فشار کمترى احساس مى کنند.
عامل دیگر نحوه تقسیم وظایف و شرح وظایف در سطح سازمان است که وظایف باید شفاف و مشخص بوده و قوانین دست وپاگیر نباشد، همچنان که اگر سبک مدیر با سلیقه کارکنان مطابقت نداشته باشد، کارمندان استرس بیشترى را متحمل مى شوند.
حجم کم کار، حجم زیاد کار، شیفت کارى، حوادث محیط کار، شرایط نامساعد محیط کار (مثل سر و صدا، حرارت، گرد و غبار، مواد شیمیایى،...) احساس عدم امنیت شغلى، عدم توزیع عادلانه امکانات، اختلاف همکاران، کار در شرایط تنهایى، به چالش نگرفتن استعدادهاى فرد، ارتقاى بى ضابطه، تصاحب پستها توسط افراد بیرون سازمان همه فشارزا هستند.
عوامل فراسازمانى بعضى از عوامل فشار به خانواده و اجتماعى که در آن زندگى مى کنیم، بر مى گردد: نامطمئن بودن وضع اقتصادى، نامطمئن بودن وضع سیاسى، بى ثباتى و ناکارآمدى قوانین، نامطمئن بودن تکنولوژى، مشکلات مالى واقتصادى، مشکلات خانوادگى، تحصیل فرزندان، محل سکونت همه مى تواند در میزان فشارى که تحمل مى کنیم، نقش داشته باشد.حمایتهاى خانوادگى وفامیلى نیز درتحمل افراد در برابر فشارها نقش دارند.
مسائل سیاسى اقتصادى نیز باعث ایجاد فشار مى شود.
رکودهاى کوتاه مدت هم موجب افزایش تنش مى شود، هنگامى که سیستم هاى اقتصادى به قهقرا مى روند، سازمانها از نیروى کار خود مى کاهند، اضافه کارى کاهش مى یابد.
تعدادى از کارکنان منتظر خدمات مى مانند، حقوقها کاهش مى یابد، هفته هاى کارى کوتاه مى گردد واز این قبیل مسائل که فشار زا هستند.
راهکار هاى مقابله با استرس ـ یکى از راه هاى مقابله با عوامل فشار، شهامت برخورد با واقعیت است: باید هر رویدادى را که اتفاق مى افتد بپذیریم وبعد از پذیرش درآن پدیده به دنبال حکمت ومصلحتى باشیم « الخیر فى ما وقع» و روى موضوع بدین صورت بنگریم که چگونه از آن اتفاق به صورت مثبت بهره بردارى کنیم، یعنى همه چیز مى تواند به یک فرصت تبدیل شده وقابل استفاده باشد.
اگر انسان نتواند واقعیت ها را بپذیرد و از آن درجهت مثبت استفاده کند دچار حالتى مى شود که اصطلاحاً به آن تحلیل رفتگى یا به اصطلاح عامه بریده مى گویند.
علائم تحلیل رفتگى عبارتند از احساس از دست دادن کنترل کارها ، عدم علاقه ، نداشتن احساس خوبى از کار و شغل خود ، بها ندادن به کار، احساس عدم کفایت ، احساس قصور وکوتاهى داشتن ، تمایل به بى اعتبار کردن کار، احساس نامؤثر بودن، کج خلق شدن، آداب و معاشرت را رها کردن .
درحالت شدید تحلیل رفتگى نیز، احساس قدر ناشناسى ازجانب دیگران، احساس اینکه فرد مى خواهد همه چیز را رها کند وسر به بیابان بگذارد ، بروز مى یابد.
ـ یکى از راهکارها حمایت اجتماعى است و اینکه دوستانى داشته باشیم که با وجود نواقص موجود در کارمان را تأیید کنند.
ـ یکى دیگر از راهکارها حمایت اطلاعاتى است دوستانى داشته باشیم که به ما اطلاعات بدهند ویا تجربیات خود را دراختیار ما قرار دهند.
ـ حمایت هاى مالى نیز دربرخى موارد مى تواند برشدت فشار بکاهد.
ـ یکى دیگر از راه هاى مقابله با فشار به وجود آوردن انطباق است.
با ایجاد نگرش مثبت در خود نیز مى توانیم خیلى از رویدادها را مارک فشار نزنیم.
- یکی دیگر از راه های مقابله با استرس اینست که خانواده ها به فرزندانشان کمک روحی و فکری دهند تا حد امکان در این مواقع از نظر روحی بگویند « ما همیشه در کنار شما هستیم در هر مورد و در هر زمینه » چگونه بر استرس غلبه کنیم استرس واکنش فیزیکی بدن به موقعیتهای ناخوشایند به عنوان بخشی جدانشدنی از زندگی انسانها است.
تعریف استرس کار بسیار دشواری است زیرا استرس وارده به هر فرد یا شخصی متفاوت از دیگری است.
استرس خفیف از موضوعاتی نظیر از دست دادن اتوبوس، ایستادن در صف به مدت طولانی و یا اخذ یک برگ جریمه و استرس شدید از طلاق، مشکلات خانوادگی و مرگ یکی از اعضای خانواده ناشی میشود.
همچنین استرس میتواند جسمی یا روحی باشد.
استرس جسمی ناشی از کمخوابی، فعالیت جسمی شدید، رژیم ناسالم غذایی و یا بروز بیماری رخ میدهد و استرس روحی از نگرانیهای مالی، پشت سر گذاشتن یک تجربه دردناک، بازنشستگی و اخراج از کار به وقوع میپیوندد.با این همه حجم زیادی از استرس از وظایف و مسئولیتهای روزانه ما و موضوعات عادی نشأت میگیرد.
وظایف و فشارهای ناشی از امور روزمره را غالبا با کمی مدارا از سر میگذرانیم اما غافلیم که بدن در مقابل این هیجانات روحی بطور خودکار واکنش نشان میدهد.
افزایش فشار خون، تند شدن تنفس و ضربان قلب و افزایش جریان خون در ماهیچهها کمترین واکنش بدن نسبت به بروز یک استرس خفیف است.
بدن به هنگام استرس نیاز به انرژی کافی برای واکنش در مقابل آن دارد و اینجاست که در صورت عدم سازگاری با شرایط استرسزا سلامت بدن به طور جدی به خطر میافتد.برای مقابله با استرس میتوان راههایی را پیشنهاد کرد اما نباید فراموش کنید که به کار بستن کامل آنها و استمرار، تنها شرط تاثیر این راهکارها در زندگی شماست.
عزم و اراده، پشتکار و زمان را از خاطر نبرید و سطح تحمل خود در برابر استرس را بسنجید.
چند نکته دیگر درباره استرس * واقع بین باشید: اگر مشغله خیلی زیادی دارید یاد بگیرید که به کارهای کماهمیتتر نه بگویید.
شاید بیش از اندازه از خود توقع دارید و یا دیگران توقع زیادی از شما دارند.اگر با مقاومتی روبرو شدید دلیل آن را بازگو کنید و سعی کنید خود را با برنامه جدیدی سازگار کنید.
* از خود توقع بیجا نداشته باشید: هیچکس کامل نیست بنابراین به دنبال کمالگرایی محض نباشید.
از خود بپرسید چه کاری لازم است که انجام دهم، میتوانم آن را انجام دهم و برای بهتر انجام دادن آن چه کارهایی باید بکنم و کمک خواستن از دیگران را در صورت نیاز فراموش نکنید.
* حفظ آرامش: ده تا بیست دقیقه استراحت ذهنی میتواند برای از سر گذراندن یک استرس شدید به شما کمک زیادی کند.
ضمن اینکه تحمل شما را نیز افزایش میدهد.
از هر وسیلهای برای کسب آرامش از گوش کردن به موسیقی تا استراحت و فکر کردن به چیزهای خوب و لذتبخش بهره ببرید.
* استفاده از قوه تخیل: با استفاده از قوه تخیل راههای بهتر کنار آمدن با استرس را تجربه کنید.
ارائه یک سخنرانی و انتقال به یک مکان جدید در ذهن میتواند باعث افزایش اعتماد به نفس شما شده و دیدگاه مثبتی در ذهن شما نسبت به موقعیت و یا کار استرسزا به وجود آورد.
* به انجام یک کار خاص مبادرت ورزید: تحت استرس و فشار شدید حتی انجام یک کار معمولی نیز طاقتفرسا به نظر میرسد.
بنابراین بهترین کار این است که فقط به انجام یک کار فکر کنید و سپس به کار دیگری بپردازید.
درگیر کردن خود با چند وظیفه و کار کوچک هرچند جزئی و کماهمیت بار فشار روحی را افزایش میدهد.
* تمرین جسمی: انجام نرمش روزانه به میزان زیادی به رفع استرس کمک میکند.
20 تا 30 دقیقه فعالیت جسمی به توانایی روحی و جسمی انسان کمک زیادی میکند.سرگرمی: از انجام کارهای دلخواه از قبیل گوش دادن به موسیقی، باغبانی، نقاشی و حتی پیادهروی غافل نشوید.
صرفاً به آنچه دوست دارید فکر کرده و سپس آن را انجام دهید.
* مدل زندگی سالم را در پیش بگیرید: رژیم غذایی سالم، مصرف کم کافئین، انجام حرکات نرمشی و ایجاد توازن و تعادل بین کار و زندگی و تفریح از اولین پایههای یک الگوی سالم زندگی است.
آنها را از خاطر نبرید.
احساساتتان را بیان کنید: گپ زدن با دوستان به شما این احساس را میدهد که در شرایط دشوار تنها نیستید.
به انزوا و تنهایی فکر نکنید و سعی کنید از معاشرت خود با دیگران نکاهید.
اظهار علاقه، محبت و کمک از جانب دیگران را بپذیرید.
* انعطافپذیر باشید: اگر در زندگی خصوصی یا کاری خود با یک مانع دشوار روبرو شدید درباره وضعیت و استراتژی خود بیندیشید.
بحث و جدل کردن فقط استرس شما را افزایش میدهد، بنابراین اگر حق با شماست، بر موضع خود پافشاری کنید اما با استفاده از روشی آرام و منطقی.
به نظرات دیگران گوش کنید و خود را برای سازگار کردن با آنها آماده نشان دهید.
اگر شما کوتاه بیایید و معقولانه اقدام کنید نصف مسیر را رفتهاید و نه تنها از استرس وارده به خود کاستهاید بلکه راهحلهای بهتری برای مشکلات خود یافتهاید.از انتقاد نهراسید: ممکن است از خود و دیگران توقع بیجا داشته باشید.
بنابراین در صورت برآورده نشدن آن ناامید و دلزده و مایوس میشوید به این ترتیب این شمایید که باید تغییر کنید و دیدگاهتان را نسبت به اطرافیان عوض کنید.
بخاطر داشته باشید که هرکس خصوصیات منحصر به فردی دارد که با دیگری متفاوت است بنابراین نباید همه را با یک چوب برانید.
*کمک دیگران را بپذیرید: از دوستان، آشنایان و خانواده خود کمک بگیرید و بدانید که در صورت رفع نشدن علائم استرس باید به روانشناس مراجعه کنید.
اضطراب شرح بیماری اضطراب عبارت است از یک احساس ناراحتکننده و مبهم ترس، وحشت، یا خطر با منشای ناشناخته که بر فرد مستولی میگردد.
برای بعضی از افراد این حالت ممکن است ناگهانی روی دهد و بر طرف شود، اما برای بعضی دیگر این حالت به صورت مزمن در میآید.
اضطراب از نظر علمی چندین نوع دارد: اضطراب حاد ناشی از موقعیتی خاص، اختلال در تطابق یافتن با شرایط تازه، اختلال اضطرابی عمومی شده، اختلال هراس، اختلال تنشزای پس از حادثه، ترس مرضگونه و اختلال وسواسی ـ جبری.
علایم شایع احساس اینکه یک اتفاق نامطلوب یا زیانبار به زودی رخ خواهد داد.
خشک شدن دهان، مشکل در بلع، یا خشونت صدا تندشدن تنفس و ضربان قلب، تپش قلب حالت لرزش یا پرش عضلات انقباض عضلات، سردرد، کمردرد عرق کردن مشکل در تمرکز منگی یا غش تهوع، اسهال، کاهش وزن خوابآلودگی تحریکپذیری خستگی کابوس مشکل در حافظه ناتوانی جنسی علل فعال شدن مکانیسمهای دفاعی بدن برای مبارزه یا فرار.
ترشح آدرنالین از غدد فوقکلیوی افزایش مییابد، و موادی که از تجزیه آدرنالین در بدن جمع میشوند (کاتکول آمینها) نهایتاً بخشهای مختلف بدن را تحتتأثیر قرار میدهند.
تلاش برای پرهیز از اضطراب خود موجب اضطراب بیشتر میشود.
عوامل تشدید کننده بیماری استرس با هر منشاء (مثلاً مشکلات اجتماعی یا مالی) سابقه خانوادگی اضطراب خستگی یا کار زیاد وقوع مجدد موقعیتهایی که قبلاً استرسزا بودهاند یا طی آنها به فرد آسیب رسیده است.
بیماری جسمانی تکاملطلبی غیرمنطقی ترک اعتیاد یا الکل پیشگیری از روشهای کسب آرامش یا مراقبه برای کاهش استرس بهره بگیرید.
به فکر تغییر شیوه زندگی خود باشید تا استرس کاهش یابد.
عواقب مورد انتظار اضطراب عمومی شده را میتوان با درمان کنترل کرد.
غلبه کردن بر اضطراب اغلب موجبات زندگی بهتر و رضایت بخشتری را فراهم میآورد.
عوارض احتمالی بروز اختلال در روابط اجتماعی و شغلی افزایش ناگهانی میزان اضطراب ممکن است موجب بروز حمله هراس و فرار از موقعیت شود.
وابستگی به داروها نامنظمی ضربان قلب درمان (اصول کلی) بهتر است تحت بررسی و درمان از نظر موارد خاص تهدیدکننده یا منشاء استرس که در ناخودآگاه شما است ولی وجود دارد، قرار بگیرید.
به فراگیری روشهای کاهش انقباض ناخودآگاه عضلانی مثل بازخورد زیستی و روشهای کسب آرامش بپردازید.
به ورزش هوازی (آئروبیک) به طور منظم بپردازید تا روح و جسمی آماده داشته باشید.
داروها امکان دارد داروهای ضداضطراب مثل بنزودیازپینها برای مدتی کوتاه تجویز شوند.
امکان دارد از داروهای ضدافسردگی برای اختلال هراس استفاده شود.
فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری خود را حفظ کنید.
فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری بدنی به کاهش اضطراب کمک میکند.
رژیم غذایی هیچ نوع رژیم خاصی توصیه نمیشود.
تنها باید از کافئین و سایر مواد تحریککننده، و نیز الکل پرهیز کرد.
درچه شرایطی باید به پزشک مراجعه نمود؟
اگر شما یا یکی از اعضای خانواده تان علایم اضطراب را دارید و خوددرمانی نتیجهای نداده است.
اگر شما دچار احساس ناگهانی هراس بیش از حد شدهاید.
اگر دچار علایم جدید و بدون توجیه.
داروهای مورد استفاده در درمان ممکن است عوارض جانبی به همراه داشته باشند.
اضطراب کودکان نویسنده در این مقاله، به بررسی نقش اضطراب در سلامت جامعه آمریکا پرداخته است.
«سوزان چرچ» عقیده دارد که اضطراب کودکان، ارتباط مستقیمی با مشاهده صحنههای جرم و جنایتی دارد که آنها در دوران کودکی از طریق فیلمها و تصاویر شاهد آن هستند.
او پیشنهاد میکند، پدران و مادران به جای تلاش برای تحصیل رفاه بیشتر برای خانواده، به فکر ایجاد محیطی سالم و باثبات برای کودکان باشند.
چکیده نویسنده در این مقاله، به بررسی نقش اضطراب در سلامت جامعه آمریکا پرداخته است.
جرائم اجتماعی و طلاق والدین، فضای امن خانوادهها را از بین برده است.
مهمترین کسانی که به امنیت روانی و احساس خانواده نیاز دارند، کودکان هستند.
افزایش سطوح طلاق والدین، بیکاری، جرائم اجتماعی و خشونت در تلویزیون و فیلمهای سینمایی، آسمان را برای کودکان سیاه کرده است.
جالب است بدانید، براساس مطالعهای که جدیداً انجام شده، اضطراب و تشویش بچههای سالم در دههی 1980، به اندازهی اضطراب و تشویش بچههایی که در دههی 1950 بیماری ذهنی داشتهاند، بوده است.
«جین کویینگ»، روانشناس اجتماعی در دانشگاه کیس وسترن ریزرو میگوید: جرم، طلاق والدین و کمبود روابط احساسی و اجتماعی با افراد دیگر، نوجوانان و جوانان آمریکایی را بیمار کرده است.
او سالهای آخر قرن بیستم را «سالهای اضطراب» نامیده است.
او میگوید: براساس مطالعات دانشگاهی انجام شده، اضطراب و عصبانیت از سالهای 1980 ـ 1950، پنجاه درصد افزایش داشته، ترس و دودلی بین جوانان با شتاب زیاد افزایش پیدا کرده و عمیقتر شده است.
این نتایج، خلاصه آزمایشهای سطوح اضطراب در بین 40192 دانشجو و گزارشهای اضطراب از 12056 دانشآموز در دهههای 1980 ـ 1950 است، تویینگ برای یافتن دلایل اضطراب در بین کودکان آمریکایی، عواملی را که در سعادت جامعه نقش دارند، بررسی کرده است؛ در چکیده آمار ایالات متحده، عوامل مؤثر در سعادت جامعهی آمریکایی، سطوح جرایم، طلاق، بیکاری، درآمد و بعضی موارد دیگر برشمرده شده است.
او میگوید، دو عامل برجستهتر هستند: 1ـ جرم و بیثباتی اجتماعی حاصل از آن، 2ـ کمبود ارتباط اجتماعی با دیگران.
تویینگ میگوید: با افزایش جرم و جنایت در جامعه، به همان نسبت اضطراب بچهها بیشتر میشود.
حتی اگر بچهها قربانی اصلی خشونتها نباشند، رشد این تصور که خشونت به راحتی اتفاق میافتد بچهها را مضطرب میکند، در این بحث، پول کمترین نقش را دارد.
امنیت مالی خانههایی که بچهها در آن بزرگ میشوند، اهمیت زیادی ندارد، بلکه مهم این است که آیا بچهها احساس سلامت و امنیت میکنند یا خیر.
به گفتهی تویینگ، مردم الان نمیدانند چه اتفاقی دارد میافتد؛ همان طور که ندانستند بر سر جامعه چه آمده است؛ دههی 1950 سالهای بلوغ و کمال نبود، اما مردم نسبت به هم بیشتر احساس وابستگی میکردند.
امروزه ما بیشتر آزادی داریم.
انتخاب بیشتری داریم، جرایم بیشتری هم داریم و البته اضطراب بیشتر.
چیزی نمانده تا به خاطر این اضطراب و جرایم، هزینه سنگینی پرداخت کنیم.
به نظر تویینگ، وقتی این بچههای مضطرب بزرگ میشوند، اضطراب و اضطرابزایی خود را به جامعه میآورند.
این غولهای ترسناک که بچهها از آن میترسند، در بزرگسالی آنها را به اعتیاد، الکل و مواد مخدر میکشاند.
آدمهای مضطرب زودتر از آدمهای معمولی میمیرند.
به عقیده متخصصان، اضطراب با اغلب بیماریهای طولانی مدت، مثل بیماریهای سخت داخلی، بیماریهای قلبی و بیماریهای روانی، رابطه مستقیم دارد.
اضطراب و ناراحتی در کودکان، نمود بیرونی و رفتاری ندارد و بنابراین قابل تشخیص نیست.
«دیوید استرچرز» پزشک عمومی، تحقیقی بر روی سلامت ذهنی کودکان انجام داده که براساس آن مشخص شده، از هر ده جوان آمریکایی، یک نفر از بیماری ذهنی رنج میبرد؛ طوری که شخصی را از کار روزانهاش بازمیدارد.
منتقدان رسانههای جمعی مثل «جوآن کانتور»، استاد ارتباطات در دانشگاه اشنگتن میگوید، تصاویر خشونتآمیز در تلویزیون، فیلمهای سینمایی و بازیهای ویدیویی، میتواند ترسی را در نهاد کودکان ایجاد کند که برای مدت طولانی باقی میماند.
او در همین زمینه، تحقیقی روی دانشجویان انجام داد.
تقریباً یک چهارم مصاحبهشوندگان گفتند، هنوز از انجام بعضی کارها مثل شنا کردن در اقیانوس میترسند؛ زیرا فیلمهای سینمایی از جمله فیلم «جاوز» که هفت سال پیش دیده بودند، ترس را در آنها نهادینه کرده بود.
کانتور که کتاب «مامی، من میترسم: چگونه تلویزیون و فیلمهای سینمایی بچهها را میترسانند و ما برای حفاظت از آنها باید چه بکنیم».
را نوشته، میگوید حتی وقتی شما به اندازهای بزرگ شدهاید که تشخیص میدهید صحنههای ترسناک، فقط فیلم است، باز ترس به قدری شدید است که در حافظه بلندمدت شما میماند.
چه باید بکنیم براساس مطالعات تویینگ، بهتر است والدین به جای تحصیل پول بیشتر، برای بچهها، خانه و زندگی با ثبات و با احساس آماده کنند.
آنها باید بچهها را از صحنههای خشونتبار تلویزیون دور نگه دارند.
کانتور میگوید: ترس بچهها را دست کم نگیرید و به آنها قوت قلبی صادقانه ببخشید.
او میگوید: «به آنها آرامش دهید و توضیح دهید، هیچ اتفاقی نیفتاده است».
اضطراب ورزشکاران روابط و انسجام بین شخصی حفظ یک ساختار پویا شناسی گروه سرتاسری در مغز می تواند اطلاعات و راهنماییهای مفیدی را فراهم آورد.
مرور کنید سوالات را: 1ـ هدایت یا رهبری گروه را تعریف کنید.
2ـ طبق مدل وابستگی فیدلر سه نوع تأثیر رهبر مؤثر را تشخیص دهید.
3ـ عوامل ساختاری گروه را که در پیشرفت هدایت گروه تأثیر دارند را توضیح دهید.
4ـ مدل هدایت چند بعدی چلادورای را شرح دهید.
5ـ تحقیق چلادورای در زمینه روشهای اتخاذ تصمیم مربیان را خلاصه کنید.
6ـ پنج ویژگی تعریف پیوستگی کارون را مشخص کیند.
7ـ مدل ذهنی (نظری) انسجام کارون را شرح دهید.
8ـ چهار شیوه برآورد پیوستگی را مشخص کنید.
9ـ یافته های تحقیق در مورد رابطه انسجام ـ عملکرد در ورزش را جستجو کنید.
10ـ در مورد هدایت نشانه ی علیت در تحقیق انسجام ـ عملکرد بحث کنید.
11ـ چند جنبه متوسط و واسطه را که در رابطه انسجام ـ عملکرد تأثیر دارند را مشخص کنید.
مطالعهی پیشنهادی * چلادورای، پ .
و دو هرقی ، آ جی.
(1998).
روشهای اتخاذ تصمیم در مربیگری .
در جِی .
ام.
ولیامز (ای .
دی) روانشناسی ورزش کاربردی: رشد شخصی در عملکرد پیشینه (سومین انتشار).
چشم انداز کوه، سی .
آ: مِی فیلد.
این فصل در کنار تحقیق مربوطه اخیر و معنی ضمنی بر مربیگری ، نگاهی بر مدل هدایت چلادورای دارد.
کارون، آ.
وی، ویدمِیِر، دبلیو .
اِن و براولی، ال.
آر (1985).
توسعه یک ابزار در ارزیابی انسجام در تیمهای ورزشی: پرسشنامهی محیط زیست گروه.
نشریهی روانشناسی ورزش، 266 – 244،7.
این گروه سه گانه کانادایی بسیاری از آثار محققانه در مورد پویا شناسی گروه ورزش را هدایت نموده اند .
این مقاله توسعه پرسشنامه محیط گروه و ارزیابی انسجام چند بعدی که به طور وسیعی در روانشناسی ورزش و نرمش استفاده شده است را شرح می دهد.
* کارون: آ.
وی ، اسپنیک، کِی .
اِس و پراپاوسیس، اِچ.
(1997).
پیوستگی و ساختار تیم در زمینه های ورزش و نرمش: کاربرد تبادل نظر غیر مستقیم.
نشریهی روانشناسی ورزشی کاربردی 720 – 61،9.
ساختار گروه اخیراً یک عنوان بر جسته در پویا شناسی گروه ورزش شده است و این ساختار به خصوص به تمرین روانشناسی ورزش مربوط است.
اکنون بحث و مرورمان را در مورد روانشناسی ورزش و نرمش پی می گیریم.
به احتمال زیاد شما این متن را برای یک درس کلاسی مطالعه کرده اید و در مورد این موضوع در کلاس با همکلاسی هایتان بحث کرده اید.
شاید روی یک موضوع خاص تمرکز کرده اید، موضوعات بیشتری دستگیرتان شده و به یک یادداشت باز بینی یا مطالعه تحقیقاتی انجامیده است .
شاید شما تکنیکها و راهنماییهایی را به کار گرفته اید تا مداخلات آموزش مهارتهای روانشناسی را گسترش دهید، تعلیم یا مربیگری خود را بهبود بخشید یا (( بازی ذهنی)) خود را در فعالیتهای روزانهتان کنترل نمایید.
ما بسیاری از موضوعات شامل شخصیت و تفاوتهای فردی ، انگیزه، آموزش مهارتهای روانشناسی، احساسات، سیاستهای رفتاری ، پیشرفت اجتماعی، تنوع و پویا شناسی گروه را پوشش می دهیم .
علاوه بر این ، تقریبا هر عنوان و موضوعی چند وجهی است و می توان از چندین جنبه آن را بررسی کرد.
رفتار انسانی در ورزش و نرمش پیچیده و پویا است و پاسخ ما به بسیاری از پرسشهایمان نیز پیچیده و پویا می باشد.
اگر به سوالاتی که در شروع فصل یک ذکر شده بود برگردید، متوجه خواهید شد که به کمک دانش روانشناسی ورزش و نرمش اکنون می توانید به راحتی به پرسشها پاسخ دهید.
اما شما به دیدگاههای جدیدی در مورد پیچیدگی های رفتاری دست یافته اید و وقتی تأمل کنید در خواهید یافت که پاسخها آنقدر هم ساده نیستند.
پاسخ به پرسشهای فصل یک یا به سوالات امتحان درسی، آزمون صحیحی از درک شما نسبت به روانشناسی ورزش و نرمش نیست آزمون صحیح تر در تمرین حرفه ای شما خواهد بود زمانی که دانش و فرضیه های عملی روانشناسی و ورزش و نرمش را فرا میخوانید و آن دانش را با دیدگاههای حرفه ای خود تلفیق می کنید.
احتمالا شما در زمان مربیگری یک تیم فوتبال جوان، در مشورت با یک ورزشکار دانشجوی آماده در شرکت در مسابقات بین دانشگاهی، در برنامه ریزی برای یک مراجع توانبخشی قلب، در کار با یک بنامه ی توسعه ی جوان اجتماع، یا در تلاش برای حفظ یک روش زندگی سالم در برنامه پر شور روزانه تان ، روانشناسی ورزش و نرمش را به کار خواهید گرفت.
شاید زمانی که جوائزی در برنامه ی فوتبال خود در نظر می گیرید، یا از دانش PST خود در کمک یاری به یک مراجع برای پیشرفت در مهارتهای کنترل فشار عصبی کمک می گیرید، تئوریهای انگیزه ذاتی را به خاطر خواهید آورد.
امیدروارم بسیاری از تاثیرات فعل و انفعالی شامل تنوع اجتماعی و روابط بین شخصی را در هنگام کار با افراد در زمینه های مختلف و پیچیده به یاد آورید.
راهنماییها و تطوریهای عملی کمک خواهند کرد اما تلفیق این دو برای هر فرد در هر موقعیتی متفاوت است.