مسمومیت به وسیله گیاهان مقدمه مسمومیت زنبور عسل ، غیر عادی و جدیدی نسبت به زبان آوردن این نکته که یک زنیور کشته شده است آسانتر است تا رفتن به دنبال علت آن و رفع مشکل .
زنبورداران پیشاهنگ ، ضمن جستجوی گیاهان گلدار و جدید برای تغذیه کلنیکهای زنبور عسل خود ، با مناطق بکری مواجه شدند که به دلیل وجود گیاهان سمی بر خطر بودند.
گیاهانی که موجب مسمومیت زنبور می شوند به ندرت به عنوان منبعی برای تهیه عسل توصیه شده اند.
بسیاری از گزارشها در مورد شهدها یا گرده های سمّی، فاقد مدارک مستدل هستند.
مشکل است که بین گزارشهای مسمومیت زنبورعسل و مسمومیت پستانداران، تمایز قائل شد.
مسئله مورد قبول این است که هرچیزی که دام را مسموم کند زنبور را نیز مسموم خواهد کرد.
درباره گیاهانی که برای زنبور سمّی هستند گزارشهای جالب توجهی منتشر شده است (مثلاً منابع شماره 182، 643، 646).
از زمانی که مسمومیت طبیعی زنبور عسل به صورت جدی در ایالات متحده مورد بررسی قرار گرفته است نزدیک 40 سال می گذرد.
این فصل شامل تعدادی از نمونه های شناخته شده از اسپرماتوفیتها (گیاهان دانه دار) است که با زنبورهای مسموم یا آسیب دیده ارتباط دارند و به صورت قابل قبولی خواسته ما را مورد این مسئله برآورده می سازد.
اطلاعاتی که هم اکنون در دسترس ماست چندان قانع کننده نیست.
اظهار نظرهای مختلفی از شخصیتهای برجسته در دست می باشد ولی نتایج آزمایشها اندک است.
در مقالات نوشته شده، اغلب وضعیتهایی که با مسمومیت همراه هستند بازگو نمی شوند.
از سوی دیگر، روی مواردی مانند درد و رنج، مرگ، وضعیت زنبور مرده، و حالت خشکی آنها که بعد از کالبد شکافی آشکار گردیده، شدیداً تأکید شده است.
کلیدهای تشخیص برای این نوع «حالات بیمار گونه» از قبیل: «مسمومیت ناشی از شهد»، «مسمومیت ناشی از گرده»، و «مسمومیت ناشی از عسلک» وجود دارد گویا هر یک تأثیر جداگانه ای دارد اما همه از یک منشأ هستند.
سمّ شناسی بیشتر به طور سحطی به درمان می پرداخته است و روشهای جدید شیمیایی به ندرت برای تعیین مقدار سمّ یا حل مشکل مرگ زنبور به کار گرفته شده اند.
بیشتر اطلاعات ما در مورد ساختمان شیمیایی سموم، از تحقیقات روی پستاندران یا از برنامه های آزمایشی در مورد حشره کشها به دست آمده است.
هدف آن است که گزارشهای مربوط به مرگ زنبورعسل در طبیعت که ریشه غیرعفونی دارد ارزیابی و خلاصه شوند.
گزارشهای عادی و نیز نتایج تحقیقات علمی با هم در آمیخته اند.
به این امید که امکان پیشرفت برای تشخیص به وجود آید و قدمهای مثبتی به سوی حل مشکلات شناخته شده برداشته شود.
خانواده سرخدارها گونه های تاکسوس از خانواده سرخدارها به میزان وسیعی کشت می شوند.
برگ یا دانه آنها پستانداران را مسموم می کند و یک آلکالوئید سمّی به نام تاکسین را از این گیاهان به دو شکل متبلور تا حدودی شناسایی کرده اند.
ویرژیل، از سمّی بودن عسلی صحبت می کند که زنبورها با استفاده از درختان سرخدار جزیره کرس جمع کرده باشند.
(832) یکی از محققان (406) زنبوران مسمومی را یافت که روده آنها پر از گرده گونه های سرخدار بود؛ به نظر می رسد که موادی در سرخدار ها وجود دارد که گوارش را مختل می کند.
مقادیر قابل توجهی از هورمون پوست اندازی حشرات از برگهای چند گونه سرخدار استخراج شده است (976، 482).
ولی در مورد هورمون پوست اندازی در گرده یا شهد، یا تأثیر آن بر زنبور عسل هیچ گزارشی را نیافتیم.
خانواده سوزنی برگان آبیس آلبا (نراد نقره ای) نمونه گیاهان سوزنی برگ است که باد در گرده افشانی آن دخالت دارد و منبعی برای تولید عسل نیز هست.
چگونگی تولید عسلک به وسیله شته تغذیه کننده از نراد نقره ای و جمع آوری آن به وسیله زنبور عسل در سویس تشریح شده است (917).
دیده شده است که پس از مصرف عسلک، هزاران زنبور مرده با ظاهر سیاه مومی در جلو کندوها انباشته می شوند.
زنبورهای زنده می لرزند و کندوها کم جمعیت می شوند.
آثار مسمومیت همزمان با حضور شته روی درخت نرّاد ظاهر می شود.
هنگامی که کلنی را با شربت شکر تغذیه کردند یا از نزدیکی درختان نراد دورتر بردند سریعاٌ رهایی یافتند.
خانواده یونگاگیناسه گیاه تریکلوچین ماراتیموم از خانواده یونگاگیناسه در زمینهای باتلاقی، شور و قلیایی افریقا، اروپا، و آسیا و سراسر قاره آمریکا می روید.
این گیاه گوسفندان و گاوها را از طریق گلیکوزید سیانوژنتیک ناشناخته ای مسموم می کند.
با این همه به نظر می سد که این گیاه با خساراتی که به زنبور وارد می شود ارتباط کمی داشته باشد.
همچنین، هیچ گونه اطلاعات و آماری در دست نیست که نمایانگر سمّی بودن آن برای زنبورها باشد با وجود این در بعضی گزارشها نام آن در ردیف گیاهان سمّی برای زنبور عسل آورده شده است.
خانواده سوسنی ها در روسیه گزارش شده است که گرده آلیوم سپا (پیاز معمولی) از خانواده سوسنیها (لیلیاسه) برای زنبور عسل مسموم کننده است با این همه، گرده افشانی پیاز را این زنبور انجام می دهد.
تولیپا جسنریانا (گل لاله سفید معطر) یک گل معمولی باغچه است.
هنگام مطالعه درباره سموم مجود در تیلیا، زنبورهای مرده ای روی گلهای لاله مشاهده شدند.
باقرار دادن همولنف زنبورهای مرده در معرض واکنش اوراسین، وجد مانوز یا گالاگتوز ثابت شد.
از آنجایی که این نوع قندها برای زنبور عسل سمّی هستند، دقیقاً مشخص می شود که شهد گل لاله زنبور را می کشد.
گالاتوز، قند عمده در قسمتهای سطحی ماده ترشح شده از لاله است اما هنوز ثابت نشده است که میزان گالاکتوز یافت شده در آن مهلک باشد.
گونه هایی از جنس وراتروم (خربق- شیرنج) دارای هلبور هستن که ماده ای است حشره کش و زمانی برای کنترل آفات به کار می رفته است.
چند گلیکوآلدهید حشره کش نیز در عصاره گیاه یافت شده اند.
وراتروم لوبلیانوم، وراتروم داهوریکروم و وراتروم نیگروم، در روسیه زنبورها را مسموم کرده اند.
گرده وراتروم آلبوم (خربق سفید) که به همراه شربت قند به زنبوران در قفس داده شده بوتد سبب مرگ آنان شد.
در این آزمایش مشخص گردید که زنبورهای جوان حساستر از زنبورهای پیر هستند.
دو تن از محققان زنبورهای مرده ای را روی شکوفه های وراتروم کالیفورنیکوم در کوههای کالیفرنیا یافتند.
معمولاً تا وقتی گلهای دیگر در دسترس باشند، زنبور به طرف گلهای جنس وراتروم (خربق) جلب نمی شود.
زنبورهای بالغ مرده به گیاه می چسبند، ولی هیچ اثری از بیماری در للاروها مشاهده نمی شود.
مسومیت فقط 2 تا 3 روز ادامه می یابد اما دیده شده است که در یک کندو هنگامی که جمعیت به جستجوی شهد می روند در هر دقیقه 51 زنبور می میرند.
زیگادنوس ونتوزوس چند آلکالوئید شبیه به آلکالوئیدهای موجود در وراتروم دارد که شامل، گلیکوآلکالوئید و استرآلکالوئید است؛ آلکامین دارای ساختمان استروئیدی است.
ساختمان یکی از آنها به نام زیگاسین روشن شده است.
پس از آنکه در فصل بهار و اوائل تابستان در ایالت یوتا تعدادی زنبور بالغ مرده در کندوها یافت شد پیشنهاد گردید که این گیاه در آن منطقه ریشه کن می شود.
از آن تارخی این گیاه برای زنبور عسل سمّی شناخته شده است.
شکوفه های این گیاه زنبوران در قفس را می کشد.
پس از سانتریفوژ کردن زنبورهای مسموم، مشخص شد که هم شهد وهم گرده را جمع آوری کرده بودند.
این گیاهان فقط ده روز شکوفه دارند و شهد بسیار کمی ترشح می کنند.
به نظر می رسد که زنبورهای بومی تکرو، در مقابل این مسمومیت نسبتاً ایمنی دارند.
خانواده آلالگان در جنست آکونیتوم از خانواده رانونکولاسه تقریباً 100 گونه وجود دارد که حاوی آلکالوئیدهای دیسترپنوئید، مشابه آلکالوئیدهای موجود در دلفینیوم است.
از میان آنها ساختمان شیمیایی آکونیتین شاخته شده است این ماده برای پستانداران بسیار سمی است؛ گلهای آکونیتوم شبیه زنبورهای درشت از جنس بامیوس هستند.
این گیاهان کاسه گل طویلی دارند که زنبوران برای رسیدن به شهد آن نیازمند خرطومی طویل هستن که زنبور عسل به آسانی به شهد آن دسترسی ندارد.
به نظر می رسد که عسل تهیه شده از این گیاهان، برای زنبور کمتر سمّی است تا برای انسان؛ اما گرده های آکونیتوم و دو گونه آن، آکونیت سمّی و آکونیت بالا رونده، سبب مرگ زنبوران بالغ در سیبری شده اند.
در یک آزمایش، 25 دقیقه بعد از تغذیه کلنی با گرده نشانه های بیماری گسترش یافت؛ در زنبورهای مسموم، فلج پاها، حرکات تشنجی تمام بدن، و بالاخره طولانی شده انقباض پاها مشاهده شد، و پس از آن زنبورهای بالغ مردند.
ملکه و زنبوران نر درا ین آزمایش مسموم شدند.
احتمالاً آکونیتوم چیننس گیاهی حشره کش است زیرا همه قسمتهای آن سمّی است بسیاری از واریته های آکونیتوم برای اولین بار به عنوان گیاهان زینتی از اروپا وارد امریکا شدند ولی به دلیل محدود بودن تعداد بوته هایش تهیه گزارشی کامل از تلف شدن زنبورها در این کشور یا سمّی بودن عسل امکان پذیر نبوده است.
آنمون نموروزا (شقایق شیشه ای) از سیبری و از طریق اروپا به امریکا وارد شد.
این گیاه مانند دیگر گیاهان خانواده آلالگان حاوی آنمونول است.
بر خلاف عقاید عمومی، این مده چندان سمّی نیست.
این گیاه را نونکولین دارد که پس از شکسته شدن به پروتوانمونین تبدیل می شود که بسیار سمّی است.
کالتاپالوستریس (کالتای باتلاقی) با مرگ زنبوران کارگر ارتباط دارند.
آزمایشهای مقایسه ای روی حشرات مردارخوار نشان می دهد که دزهای مهلک مواد حشره کش در لاشه زنبورها وجود دارد.
دلفینوم کونسولیدا (زلائف الملوک) برای گاو و گوسفند کشنده است.
چند آلکالوئید دیتر پنوئید سمی، شبیه آنچه در آکونیتوم وجود دارد، در این گیاه نیز موجود می باشد که ساختمان شیمیایی بعضی از آنها، مثل دلفینین، شناخته شده است.
این گیاه در گندمزارهای اروپا و به طور وحشی در بعضی قسمتهای شمالی امریکا می روید.
از دانه های خرد شده این گیاه برای کنترل شپش سر استفاده می شود.
گزارش شده که در روسیه گرده این گیاه سبب مرگ زنبور شده است.
به نظر می رسد که در ایالت یوتا، علی رغم وجود دلفینوم کونسولیدا مرگ و میر زنبور بر اثر آن چندان گسترده نبوده است.
گونه های جنس هلبوروس (خربق- شیرنج) منشأ حشره کش گیاهی هلبور نیستند، بلکه این حشره کشها از وراتروم گرفته می شوند.
به کاربردن اصطلاحاتی مانند «گونه های گیاهی هلبور» سردرگمیهای زیادی ایجاد کرده است.
یکی از کارشناسان در دام این اشتباهات افتاد و از مشاهده زنبورانی که عسل و شهد را از هلبوروس جمع آوری می کردند و لاروهایشان هم به طرز فوق العاده ای رشد می کردند شگفت زده شد.
هلبوروس ویریدیس و هلبوروس فوتیدوس از گیاهان مورد علاقه زنبورها هستند.
گونه های رانوکولوس حاوی عصاره زگیل زا با مقادیر زیادی ماده سمّی پروتوآنمونین هستند.
این لاکتون اشباع نشده فقط در گیاهان در حال رشد یافت می شود و از گلیکوزیدی به نام رانوکولین ساخته می شوند.
پروتوآنمونین با مرگ گیاهان پلی مر می شود و به ماده ای غیر سمّی به نام آنمونین تبدیل می گردد.
گرده انبارت شده سمّیت خود را دست کم به مدت سه سال حفظ می کند.
اصطلاح «آنمونول» برای توضیح عصاره تجزیه شده ناخالصی به کار می رود که سمّی است.
گزارش شده است که در گیاهان زیر که گونه هایی از آلالگان هستند سمّی وجود دارد: Ranunculus acer Ranunculus lanuginosous Ranunculus aconitifolius Ranunculus polyanthemos Ranunculus acris Ranunculus puberulus آلالگان گیاهان خودروی معمولی مراتع هستند و از طریق کشت و کار گسترش یافته اند.
گونه هایی از آنها که در بهار شکوفه می کنند به زنبوران عسل خسارت زیادی وارد می آورند، ولی شرایط جوّی در رقابتهای گیاهی تأثیر زیادی دارد و از این رو به زنبور خسارت وارد می آید.
مشاهده شده است که زنبوران پرستار جوان نیز مسموم می شوند، این زنبورها جلو سوراخ پرواز کند و ظاهر شده بر خود می لرزند و نمی توانند پرواز کنند، هیجان زده روی تخته پرواز یا روی خاک حرکت می کند، کنترل پاها را از دست می دهند و به پشت خود می چرخند.
سپس در مدت کوتاهی فلج شده می میرند.
زنبورهای مرده شکمی برآمده و قوسی شکل دارند، بدنشان در واپسین لحظات زندگی دراز شده بالهایشان به صورت باز باقی می ماند.
خانواده روتاسه فلودندرون آمورنسس، از خانواده روتاسه از شمال چین به امریکا وارد شده است.
میوه، دانه، و پوست آن دارای آپورفین، پروتوبربرین، و سایر آلکالوئیدهایی است که ساختمان شیمیایی آن مشخص است.
این مواد شیمیایی بالقوه حشره کش هستند.
زنبورهایی که عسلک فلودندرون آمورنسس را جمع آوری می کنند 2 تا 3 روز بعد و زنبورهایی که از عسل به دست آمده از عسلک مزبور تغذیه می شوند 7 تا 10 روز بعد می میرند.
خانواده فرفیون اوفوربیا جنیکولانا از خانواده اوفوربیاسه در افریقای جنوبی می روید و گیاهان دیگری هم در این خانواده وجود دارند اما عسلی که از گیاه برف روی کوهستان (اوفوربیا مارجیناتا) به دست می آید برای انسان مسموم کننده است.
به زنبورداران توصیه می شود که عسل حاصل از شهد اوفوربیا را جدا نگهداری کرده بعد از مدتی به مصرف تغذیه زنبورها برساند.
عسل به سدت آمده از گیاه اوفوربیا جنیکولاتا سبب سوزش شدید در گلوی انسان می شود و سمّی است.
سمّ، می تواند هم در گرده و هم در شهد گیاه وجود داشته باشد؛ البته همه گیاهان این خانواده برای پستانداران سمّی نیستند.
دانه های گرده اوفوربیا جنیکولاتا در روده زنبوران مسموم و نیز زنبورانی که گرده را حمل می کردند یافت شده است.
علائم مسمومیت عبارت است از فلجی همراه با شکمهای برآمده، بالهای گسترده، و از دست دادن توانایی پرواز.
زنبورهای مسموم قادر به ایستادن روی پاهای خود نیستند و روی تخته پرواز حرکاتی مارپیچی انجام می دهند.
تغذیه زنبورها با گرده های جانشین تعداد پروازهای زنبور را به سمت این گیاهان سمّی کاهش می دهد.
ماهیت شیمیایی این سمّ مضر برای زنبورها ناشناخته است.
خانواده کورینوکارپاسه کورینکارپوس لاویگاتوس (درخت کاراکا، کاراکانت نیوزیلندی) از خانواده کورینوکارپاسه، منشأ عسل سمّی در نیوزیلند است.
شهد یا عسل تازه حاصل از آن زنبورها را از بین می برد.
پس از 26 هفته انبار کردن عسل، سمیّت آن از بین می رود.
تزریق این عسل آلوده به خوکچه هندی برای این حیوان کشنده نیست اما سبب فلج، لرزش، و ایجاد تشنج در آن می شود.
شهد این گیاه برای زنبورهای بالغ نگهداری شده در قفس بسیار سمّی است.
مرگ و میر در زنبورها به آهستگی افزایش می یابد.
ظاهراً لاروها تحت تأثیر قرار نمی گیرند و ملکه نیز به طور طبیعی به تخمگذاری ادامه می دهد.
کلنیها به علت از دست دادن زنبوران بالغ ضعیف گشته و سرانجام نابود می شوند.
گلهای این درخت به شدت جاذب زنبور هستند؛ کلنیها در زمان شکوفه دادن درخت کارکا دچار مرگ و میر می شوند.
ماهیت شیمیایی این سمّ ناشناخته است.
درخت زیبای کاراکا در نیوزیلند و در جزائر چاتام یافت می شود وهیچ محدودیت ویژه ای برای وارد کردن آن به امریکا وجود ندارد.
خانواده تیملاسه دافن مزرئوم (دافن گلومراتا) (هفت بند) بومی آسیا- اروپا و افریقای شمالی و از خانواده تیملاسه است.
این گیاه اغلب در ایالات متحده کشت می شود و در حال حاضر در این منطقه سازگار شده است.
این گیاه برای پستانداران بسیار سمّی است ویکی از قدیمی ترین سموم شناخته شده را دارد.
این سمّ، گلیکوزیدی است که آگلیکون آن دهیدوروکسی کومارین می باشد.
این ماده به عنوان یک ترکیب شیمیایی حشره کش شناخته نشده است ولی یک از محققان گزارش داده که شهد این گیاه باعث مرگ زنبورهای عسل می شود.
خانواده اریکاسه درباره آزاله پونتیکا، به رودودندرون لوتئوم مراجعه شود.
در خصوص گالونا وولگاریس (خلیج جارو) باید گفت که این گیاه از خانواده اریکاسه از اروپا به امریکا وارد شده اکنون در مقیاس کوچکی در شمال شرقی این کشور می روید.
از این گیاه عسلی به دست می آید که ژلاتین می شود و به همین دلیل حس کنجکاوی انسان را برمی انگیزد.
به هنگام شکوفه دادن این گیاه در آلمان زنبورهای گیج را مشاهده کرده اند.
مدرکی که برای سمّی بودن این گیاه عنوان شده فوق العاده بی اساس است ولی باید گفت که به سمّی بودن هر گیاهی از این خانواده می توان تا حدود زیادی تردید داشت.
کالمیا لاتیفولیا (درخت غار) در کوههای آپالاشیان یافت می شود و در جاهای دیگر نیز کشت می گردد.
این گیاه حاوی همان سموم گیاهان رودودندرون و دیگر گیاهان خانواده اریکاسه است.
آندرومدوتوکسین در عسل تجمع می یابد و انسان را مسموم می کند.
مایعی که از سانتریفوژ کردن گلهای گیاهان این خانواده به دست می آید حاوی آندرومدوتوکسین (استیل آندرومدول) است.
«درخت غار» در فهرست گیاهانی که سبب مسمومیت زنبوران می شوند قرار گرفته است هر چند تعدادی از محققان می گویند هنوز روشن نیست که آیا این گیاه برای زنبوران عسل بی خطر هست یا نه.
لدوم پالوستر شهدی تولید می کنند که عسل تهیه شده از آن برای انسان سمّی است.
این عسل، گلیکوزیدی به نام اریکولین دارد.
یکی از محققان می گوید لدوم پالوستر گیاهی است که گرده آن زنبورها را مسموم می کند ولی این محقق هیچ اطلاعاتی را در این زمینه ارائه نداده است.
گونه های رودوندرون (آزاله، رودودندرون) گلهای مخصوص زنبورهای درشت هستند و زنبورعسل را چندان به خود جذب نمی کنند.
این گیاهان در مناطق معتدل مرطوب سراسر جهان کشت شده یا به حالت وحشی وجود دارند.
گونه هایی که برای زنبور عسل سمّی شناخته شده اند عبارتند از: Rhododendron arboreum, Rhododendron luteum, Rhododendron occidentale, Rhododendron prattii, Rhododendron ponticum, Rhododendron thomsonii به صورتی غیر قابل پیش بینی، میزان سمیّت هیبریدها و واریته های این گیاهان متفاوت است.
بعضی از گونه های این جنس شهد کمی تولید می کنند ولی زنبورهای حامل گرده علائم مسمومیت را نشان می دهند .
در میان صدها زنبور مرده یا در حال مردن، زنبورهایی نیز دیده می شوند که در حال جمع آوری رزین از غنچه های بسته بودند.
یکی از کارشناسان بعد از مشاهده زنبوری که در غنچه بازشده ای گیر افتاده بودف مهلک بودن رزین را به چسبندگی آن نسبت داد.
خانواده استبرق گونه های آسکلپیاس از خانواده آسکلپیاداسه رزین تولید می کنند و تا حدودی مشخصات این ماده روشن است؛ این رزین چند گلیکوزید قلبی سمّی شناخته شده ای دارد.
چند حشره ای که روی این گیاهان تغذیه می نمودند برای مهره دارانی که از آنها تغذیه می کردند سمّی گردیدند.
زیرا گلیکوزیدهای قلبی در بافتهای بدنشان جمع شده بود.
گلهای آسکلیپاس گالیوئیدس (آسکلیپاس ورتیسیلاتا) به میزان زیادی حاوی گالیتوکسین است.
آسکلیپاس سوبورتیسیلاتا در جنوب غربی امریکا رشد می کند و برای پرندگان و حیوانات سمّی است ولی برای زنبور عسل خطری جدی نداد.
آسکلپیاس وستیتا دارای گرده غیر قابل هضمی است که زنبور را مسموم می کند.
این ماده بلافاصله بعد از اولین پرواز زنبور جوان تأثیر می کند.
شکم زنبور برآمده می شود و با کوچکترین فشار می ترکد.
تلفات زنبور در کالیفرنیا مشاهده شده است.
گزارش شده که در اروپای مرکزی شهد گیاهان این خانواده برای زنبور سمّی است.
آسکلپیاس سیریاکا حاوی مقادیر زیاد نیکوتین است.
اینکه آیا نیکوتین یا گلیکوزیدهای دیژیتالیس مانند، یا هردو، زنبوران را می کشد یا نه نامشخص است.
تعدادی از زنبورها در توده ذرات گرده گل به تله می افتند.
خانواده پیچکیان از گونه های کوسکوتا (سس) از خانواده کونوولوولاسه تنها یک گزارش تأئید نشده در دست است اینکه یکی از گونه های آن بسیار سمّی می باشد و تغذیه زنبور از گلهای آن همیشه به مرگ آنی این حشره می انجامد.
دیده شده است مزانی که بر اثر خشکسالی، بسیاری از گلهای مورد استفاده زنبور خشک می گردد، تلفات در چند کندو متجاوز از 50 درصد می شود.
وقتی که پیچک در میان بوته های شبدر رشد می کند می تواند برای اسب مسموم کننده باشد.
خانواده بادنجانیان داتورا استرامونیوم (تاتوره) از خانواده سولاناسه گیاه بومی مناطق امریکای شمالی است.
گونه های دیگر داتورا از آسیا وارد و بومی این مناطق شده اند.
این گیاهان سمومی با ساختمان شیمیایی مشابه با آتروپین، هیوسیامین، و هیوسین (اسکوپولامین) دارند.
این مواد برای مهره داران بسیار سمّی هستند ولی حشره کش ویژه ای نیستند.
گلهای این گیاه شبیه پروانده بید است و شبها باز می شود، ولی گاهی زنبور از آن استفاده می کند.
در گزارشهای قدیمی از تاتوره به عنوان گیاهی که عسل به دست آمده از آن برای انسان سمّی می باشد، نام برده شده است.
معدودی از منابع از جمله منبع شماره 270 منشأ عسل سمّی را که باعث شد سپاهیان یونانی در 400 سال قبل از میلاد مسیح در محل طرابوزان نزدیک دریای سیاه مسموم شوند به تاتوره نسبت می دهند.
اما محققان دیگر مسمومیت را به رودودندرون پونتیکوم (نوعی آلاله) ربط می دهند.
امروزه نیز عسل این مناطق سمّی است و زنبور را منحصراً برای تولید موم نگهداری می کنند.
به رغم اثر تخدیری تاتوره بر انسان و خاصیت حشره کشی آن که بین مردم رواج دارد، این گیاه مسئله ای برای زنبور ایجاد نمی کند.
هیوسیاموس نیگر (بذرالبنج، بنگ دانه) به عنوان گیاهی دارویی از اروپا به امریکای شمالی برده شد.
این گیاه با مناطق جنوبی کانادا و مناطق شمالی ایالات متحده سازش یافت.
بنگ دانه، حاوی آلکالوئیدهای تروپینی مانند هیوسیانامین، هیوسین، و آتروپین است.
دیده شده که هم زنبور بالغ و هم لارو پس از مصرف این گیاه می میرند؛ زنبور گاهی شرور می شود.
عسل آلوده به آتروپین به وسیله زنبورهایی تهیه می شود که شهد گلهای این گیاه را جمع آوری می کنند.
نیکوتیانا تاباکوم (توتون معمولی) گیاه بومی آمریکاست.
این گیاه موادی حشره کش مانند نیکوتین، نورنیکوتین، و آنابازین دارد که موضوع مقالات زیادی هستند.
یکی از کارشناسان درباره کم شدن جمعیت کلنیهایی بحث می کند که از گلهای توتون استفاده کرده بودند.
شماره زیادی از زنبورهای مرده در زمین محل کشت توتون یافت می شدند که پاهای آنها پوشیده از ماده چسبناکی بود که گمان می رفت از شکوفه های توتون باشد.
زنبورهایی که از این گلها استفاده کرده بودند پا، بدن، و بالهایشان از این ماده پوشیده شده بود.
آنچه در این باره گفته شده است نشانه مسمومیت عادی ناشی از نیکوتین نیست.
سولانوم نیگروم (تاجریزی سیاه) گرده تولید می کند ولی شهد کمی دارد.
این گیاه در شب شکوفه می دهد و بیشتر گلهای آن هنگامی که زنبور در جستجوی گل است بسته هستند.
از هنگامی که از اروپا به امریکا آورده شد گونه ای به نام سولانوم امریکانوم از آن به وجود آمد که گیاهی معمولی و آشنا در شرق ایالات متحده است.
سولانوم نیگروم در سراسر جهان پراکنده است.
و برای دام و طیور مسموم کننده شناخته می شود.
گفته می شود کهاین گیاه در هر منطقه ای که یافت شود سمّ مهلکی برای زنبور تولید می کند.
تاجریزی سیاه در کنارمعادن قدیمی و مناطق مسکونی یافت می شود.
زنبورهای مرده نیز یا روی بوته ها یا روی خاک نزدیک بوته های این گیاه دیده شده اند.
خانواده میمونیان دیژیتالیس پورپورا (گل انگشتانه) از خانواده سکروفولاریاسه به عنوان گیاهی زینتی از اروپا به امریکا آورده شد و در حال حاضر بومی این منطقه شده است.
این گیاه حاوی 12 گلیکوزید قلبی است که پنج گلیکوزید آن به خوبی شناخته شده اند.
آگلیکونها مشتقی از سیکلوپنتنو فناترن و قندها منحصراً متیل پنتوز هستند.
جایی که منحصراً گل انگشتانه کاشته می شود گرده آن زنبورها را مسموم می کند.
زمانی که دیژیتونین، یعنی عصاره دانه های گل انگشتانه، به همراه شربت قند به زنبورهای در قفس داده شد معلوم گردید که این ماده اثر سمّی قوی دارد؛ به نظر نمی رسد که اثر خفه کنندگی آن ناشی از ساپونین باشد.
سه تا چهار ساعت بعد از خوراندن 05/0 دصد دیژیتونین، حتی از طریق پیپت، دیده شد که زنبور به طور مختصری فلج می شود.
هنوز معلوم نشده است که سمّ موجود در دانه این گیاه در گرده آن هم هست یا نه.
نتیجه گیری هنگام شکوفه دادن گیاهان، شرایط محیطی غیرطبیعی تأثیراتی مشابه مسمومیت را در گیاهان به وجود می آورد.
برای مثال، بسیاری از واریته های اکالیپتوس در زمستان شکوفه می دهند و هزاران زنبور مرده در آنها یافت می شود.
ممکن است تصور شود که زنبورها در جستجو غذا به علت سرما فلج می شوند.
تلفات مشابه مربوط به هوای سرد نیز روی گیاهان اکالیپتوس، اقاقیا، آلبالو، صفیره، و زعفران گزارش شده است.
چنین شرایط متفاوتی دلایل کشتار زنبورها را توجیه می کند اما امکان تولید شیره، شهد، و گرده سمّی ناشی از عوامل فیزییولوژیکی موثر بر گیاهان تحت تنش، بیش از آن اهمیت دارد که بتوان از آنها چشم پوشید.
کاهش دما به مدت شش ساعت سبب می شود گه گرده تازه زعفران موقتاً سمّی شود.
گیاهان به طریق مکانیکی سبب مرگ زنبور می شوند.
دیده شده است که چندین گیاه با چسب، تار، گودالهای پر از مایع، یا از طریق بسته شدن گلهایشان زنبورها را به دام انداخته اند.
هورمونهای گیاهی ممکن است ترکیب قند شهدها را با افزایش مقدار گالاکتوزیدها تغییر دهند.
وجود 2 تا 4 درصد گالاکتوزید در شربت قند 50 درصد، زنبور را می کشد .
حتی مقادیر بیشتری از گالاکتوزید نیز در شهد و گرده گیاهان یافت شده است.
مواد شیمیایی که مخصوصاً برای تنظیم مقدار قند موجود در گیاهان در نظر گرفته شده اند، بدون توجه به اثر آنها روی شهد، مصرف می شوند.
برای شناخت اثر مواد تنظیم کننده رشد گیاهان بر هورمونهای رشد حشرات، هورمونهای پوست اندازی، یا آنتی هورمونهایی که به طور طبیعی در گیاهان یافت می شوند، غفلت شده است.
هنگامی که زنبور مرده ای زیر بوته گیاه خاصی یافت شود به آسانی می تواند تعبیر نادرستی از آن بشود.
برای مثال، وجود توده های زنبور مرده در زیر درخت سوفورا جاپونیکا این موضوع را در ذهن مجسم می کند که شکوفه های آن فوری زنبورعسل را می کشد.
در حالی که مشاهدات دقیقتر آشکار می کند که زنبورهای غارتگر فیلانتوس تری آنگلوم، زنبورهای عسل را به محض نشستن روی گلها گرفته فلج می کردند.
برعکس، مسمومیت زنبور بر اثر گیاه تیلیا را به حمله زنبورهای مهاجم نسبت می دهند.
تلفات سنگین زنبورهایی که روی تیموس سرپیلوم (آویشن خزنده) تغذیه می کردند ناشی از انگل سنوتانیا تریکوسپیس می دانستند.
عنکبوت نیز روی گلها کمین کرده زنبور را طعمه خویش می کند.
در مقابل، تأخیر در ایجاد مسمومیت زنبور به وسیله دانه گرده مسموم را می توان به آسانی این طور تعبیر کرد که زنبور به نوعی بیماری مبتلا شده یا مرگ ناگهانی به سراغ آن آمده است.
شرایط محیطی یقیناً بر خطرهای ناشی از مسمومیت با گیاهان اثر می گذارد.
بر خلاف تصور عمومی، خطرهای یاد شده تنها به دوره شکوفه دادن گیاهان سمّی محدود نمی شود.
سایر مابع تولید سموم گیاهی مانند: سمومی که منشأ آنها بخشهایی به غیر از گل باشد، شیره گیاهی و ترشح صمغ از میوه های رسیده یا صدمه دیده، عسلک تولید شده به وسیله حشرات مکنده، استفاده از آب آلوده در آبیاری گیاهان، یا اثر گذشت زمان برگرده یا عسل ذخیره شده، کمتر مورد توجه قرارگرفته اند.
خوشبختانه، گیاهانی که زنبورها را مسموم می کنند شهد و گرده کمی تولید می نمایند؛ در نتیجه، کمتر از گیاهان غیرسمّی زنبورها را جذب می کنند.
به طور کلی وقتی انواع گوناگونی از غذا در دسترس باشد مواد سمّی با مواد غیرسمّی مخلوط و تا سطوح غیر سمّی رقیق می شوند.
در آب وهوای نامطلوب، سیستم کشاورزی تک محصولی، یا وضعیتهای مصنوعی، احتمال تجمع مواد سمّی بالا می رود.
حتی اگر از ابتدای تاریخ انتخاب طبیعی صورت گرفته باشد، زنبور عسل نتوانسته است مقاومت ویژه ای را نسبت به سموم موجود در گیاهانی که از آنها استفاده می کند به دست آورد.
برعکس، به نظر می رسد که زنبور عسل نسبت به بعضی قندها، ساپونینها، و صمغها که به طور معمول در گیاهان یافت می شود، مخصوصاً حساس شده است.
«سمّی بودن» یعنی «بیش از حد بودن».
هیچ ماده یا گیاهی به خودی خود سمّی نیست.
برای هر چیزی، تقریباً یک میزان سمّی بودن وجود دارد.
پایینتر از این سطح از هر ماده ای بی خطر است و بالاتر از آن زیان آور.
مشخص کردن سطح سمّی هر ماده مشکل خواهد بود.
علاج مسمومیتها ساده است؛ باید ماده ای را که میزان آن به سطوح سمّی رسیده شناسایی و سپس رقیق کرد.