دانلود مقاله دیدگاه های مختلف حسابداری

Word 61 KB 673 28
مشخص نشده مشخص نشده اقتصاد - حسابداری - مدیریت
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • هیات اصول حسابداری در امریکا((APBحسابداری را به عنوان "فعالیت خدماتی" توصیف می کند که حسابداران آن را تشخیص داده و پذیرفته اند.کدام دیدگاه باید در فرآیند حسابداری مورد استفاده قرار گیرد؟

    دراینجا تئوری های مختلفی را مورد بحث و بررسی قرار میدهیم که بعنوان پاسخ پیشنهاد شده اند.

    تئوری مالکیت: لیتل تون گفت :سرمایه ماهیت سیستم ثبت دو طرفه است .بدون آن دلیلی برای بدهکار بودن وستانکار بودن وجود ندارد ودفترداری ثبت دوطرفه صرفا مجموعه ای از قوانین می باشد .این دیدگاه از تاریخ قرن 18 شروع شد واین زمانی بود که تعداد کمی از نویسندگان کتاب درسی سعی کردند تا منطق حسابداری را برمبنای هدف شرکت ماهیت سرمایه ومعنای حساب ها از دیدگاه مالک را ارئه کنند.این موضوع واقعا احیای تمرکز پاسیولی در مورد موضوع مالکیت بود این فرد مالک مورد توجه قرارمی گیردتمام مفاهیم روش هاوقوانین حسابداری باتوجه به علاقه مالک در ذهن شکل می گیرند ثبت ها از دیدگاه مالک ثبت می شوند واین حتی برای شرکت هم درست می باشد وبه عنوان وسیله ای در نظر گرفته می شود که از طریق آنسهامداران ومالکان به دنبال دست یابی به هدف خودشان می باشند که این افزایش ثروت می باشد.

    حساب های ترازنامه ای: معادله حسابداری زیر وجود تئوری مالکیت رانشان می دهد A-L=P P مالکیت ارزش خالص مالک را در تجارت نشان می دهد.

    ترازنامه سرمایه مجموع تمام عناصردر زمان خاص می باشدکه ثروت برخی از افراد ومجموعه اشخاص را تشکیل می دهد .هدف کلی کشمکش تجاری افزایش ثروت یعنی افزایش سرمایه می باشد.دارایی ها متعلق به مالک هستند بدهی ها تعهدات مالک می باشند در این راستا ما می توانیم درک کنیم که هدف حسابداری تعیین ارزش خالص مالک در تجارت می باشد وبه این علت برخی حسابداران معتقدند که ارزش جاری بیشتر از هزینه تاریخی به آن توجه می شود .تئوری اقتصادی یک شرکت نظر مالکیت را با تاکید بر نقش مالک کارآفرین را مورد توجه قرار می دهد مفهوم سود به عنوان بازده کارآفرینی در نظر گرفته شده است .اقتصاددانان با استفاده از ارزش جاری حسابداری آشنا هستند اگرچه تئوری مالکیت می تواند هزینه تاریخی را شامل شود به نظر میرسد ارزش جاری بیشتر منطقی باشد .

    درآمد: به علت تصمیمات و فعاتیت های مالک یا نماینده او درآمدها به دست می آیند و هزینه ها متحمل می شوند.

    حساب های درآمد و هزینه به درستی حساب های فرعی pمی باشند که موقتا هدف تعیین درآمد مالک را مجزا می کند .درآمد افزایش در سرمایه و هزینه کاهش در سرمایه می باشند .واتلر توضیح می دهد: تئوری ثبت دوطرفه بر مبنای ایده ای است که حساب های درآمدوهزینه همان ویژگی های درآمدبه عنوان ارزش خالص می باشند یعنی حساب ها می خواهند ارزش خالص را افزایش دهند که توسط پستانکاران افزایش یافته حساب ها می خواهند ارزش خالصی را کاهش دهند که درتربیت معکوس به آن پرداخته شده است.

    بنابراین درآمد افزایش در ثروت مالک طی یک دوره تجاری می باشدواین افزایش ثروت متعلق به اوست.

    اگر چنین باشد چه درآمدی ارائه می شود وبعدا تمام ویژگی هایی که برروی تغییردر ثروت مالک طی یک دوره داده شده تاثیر می گذارند باید در درامد مشمول باشند .آیا باید تمام موارد افزایش در ارزش محاسبه شوند حتی اگر هیچ گونه معامله خارجی انجام نشده باشد ؟آیا باید افزایش ارزش ثبت شود اگردیدگاه سرمایه را در نظر بگیریم ؟دیدگاه ارزش خالص بیان می کند که افزایش ارزش باید ثبت شود .

    مالات مضاعف در مورد درآمد یکسان زمانی اتفاق می افتد که شرکت ها باید مالیات بر درآمد را بپردازند وهمچنین زمانی است که سهامداران سود سهام را دریافت می کنند واین نتیجه دیدگاه سرمایه می باشددرآمد موسسه متعلق به مالکانی است که باید مالات بر درآمد را بپردازند زمانی که درامد کسب می کنند ودوباره باید مالیات بر درآمد را بپردازند وقتی که این درآمد به شکل سود سهام از تجارت بدست آمده باشد.تئوری مالکیت موسسه تجاری را به عنوان ابزار مالکان در نظرمی گیرد و به بیان دقیق تر این که یک واحد اقتصادی مستقل با هویت خود مجزای از سهامداران می باشد.

    اثر عملکرد: تا حد زیادی عملکرد موجود حسابداری براساس تئوری سرمایه می باشد سود سهام توزیع درآمدها می باشد بهره بدهی و مالیات بر درآمد به عنوان هزینه در نظر گرفته شده زیرا دیدگاه مالکیت چنین می گوید .برای مالکیت فردی و شرکت تضامنی حقوق پرداخت شده به مالکانی که در موسسه تجاری کارمی کنندبه عنوان هزینه در نظر گرفته نمی شود زیرا مالک وشرکت واحداقتصادی یکسانی هستندویکی نمی تواند به دیگری پرداخت کند آن را به عنوان هزینه کسر کند.

    روش حقوق صاحبان سهام برای سرمایه گذاری های بلندمدت منافع مالکان شرکت سرمایه گذارراتشخیص میدهند وبنابراین ان راتعیین می کنندتابه عنوان درامددرصد سهم درامد سرمایه پذیر ثبت شود.

    در تلفیق صورت های مالی روش شرکت اصلی برمبنای تئوری سرمایه می باشداین شرکت اصلی به عنوان مالک شرکت فرعی می باشد .منافع اقلیت از دیدگاه مالک شرکت فرعی ادعاهای گروهی از افراد بیگانه را ارائه می کند اگرچه منافع اقلیت با تعریف هیئت تدوین استانداردهای حسابداری مالی در مورد بدهی نسبتی ندارند تحت تئوری شرکت اصلی انتخابی وجود ندارند که آن راعنوان بدهی درترازنامه تلقی می کنیم.روش اتحاد منافع یک مجموعه تجاری را به عنوان "واحدکردن منافع مالکیت دو یا چند شرکت می شناسد و این کار از طریق مبادله اوراق مالکیت سهام انجام می شود "این موضوع قطعا دیدگاه سرمایه می باشد.

    اصطلاحاتی که ادعاهای مالکیت رامعین می کنندوبنابراین منعکس کننده تئوری سرمایه هستنددرحسابداری رایج بوده و شامل درامد سهامداران درآمدهای هرسهم وارزش دفتری هر سهم می باشد .در انتخاب شاخص کلی قیمت برای تعدیل سطح قیمت تئوری سرمایه از ما می خواهد تا منافع مالک را مورد توجه قرار دهیم که او به عنوان یک فرد نگران رفع نیازهای اقتصادی خود می باشد واین موضوع ما را به سمت شاخص قیمت مصرف کننده راهنمایی می کند سرمایه مالی نسبت به دیدگاه سرمایه فیزیکی تحت مفهوم سرمایه مناسب می باشد .اولین مورد سرمایه گذاری مالی مالکان را مورد تاکید قرارمی دهد در حالی که مورددوم برروی توانایی شرکت تمرکز دارد تابدون توجه به ادعاهای مالکیت سطح عملیاتی فیزیکی راحفظ کندتحت دیدگاه سرمایه این نکته همچنین منطقی است که کاهش ارزش بدهی را به عنوان سود غیر عملیاتی در نظر بگیرند.

    محدودیت ها: دیدگاه سرمایه حسابداری زمانی گسترش یافت که شرکت های تجاری کوچک بوده و اساسا شرکت های تضامنی و مالکیت فردی بودند.اماباپیدایش این شرکت این تئوری که عنوان مبنایی برای توضیح حسابداری شرکت سهامی کافی نبودند از لحاظ قانونی این شرکت سهامی واحد اقتصادی مستقل است مالکان با حقوق مربوط به خود می باشند در این صورت این شرکت سهامی مالک دارایی هایی می باشد وتعهدات موسسه تجاری را در نظرمی گیردنه سهامداران این شرکت های سهامی نه تنها تعهدات تجاری رادرنظرمی گیرند بلکه ویژگی بدهی محدود را مورد توجه قرار می دهند ومعنایی ندارد که بگوییم سهامداران مسئول بدهی های شرکت هستند اگر سهامدار یک شرکت سهامی بزرگ بخواهد حقوق فرض شده مالک را از طریق پس گرفتن دارایی ها از شرکت اعمال کند او با قانون رو به رو خواهد شد .برداشت وجوه نقد (سودسهام) در واقع توزیع از طریق روش های قانونی رسمی می باشند.

    پاسخ گویی در مقابل مالک عملکرد مهمی برای شرکت سهامی بزرگ می باشد واین به علت فاصله بین مدیریت و سهامداران می باشد برای شرکت کوچک مالکان از وضعیت مالی موسسه تجاری آگاه هستند به طوری که دیدگاه پاسخ گویی یا مباشرت معنادار نمی باشد .در مقابل ارتباط سهامداران با امورشرکت بزرگ حداقل می باشد وآن ها بنابراین وابسته به اطلاعاتی هستند که توسط مدیریت برای ان ها گزارش شده است.

    تئوری بنگاه: تئوری بنگاه در پاسخ به موارد نقص دیدگاه سرمایه مربوط به شرکت سهامی شکل گرفته است .

    ویلیام پاتون طرفدارآمریکایی این تئوری می باشداین تئوری بااین حقیقت شروع می شودکه این شرکت سهامی یک واحد اقتصادی مجزا با هویت مربوط به خود می باشد .اگر یک فروشنده بستنی ثبت های حسابداری جداگانه ای رابرای تجارت خود درنظر بگیرید این ضرورتا به این معناست که او دیدگاه تئوریکی واحد تجاری مستقل را در نظر بگیریدحتی تحت مفهوم سرمایه جدا بودن تجارت از امور شخصی اثبات شده است .

    اگرچه تئوری بنگاه به طور خاصی برای حسابداری شرکت سهامی مناسب باشند طرفداران معتقدند که این تئوری برای شرکت های تضامنی شرکت های مالکیت فردی و حتی برای سازمان های غیر انتفاهی به کار می رود .سوال این است که آیا حساب ها ومعاملات باید از دیدگاه بنگاه به عنوان واحد عملیاتی طبقه بندی شده ومورد تجزیه وتحلیل قرار بگیرندیا این که آیا روش ها واصول حسابداری باید از دیدگاه بهره واحد از جمله مالکیت فردی شکل بگیرد.

    واحد سازمان حسابدار عمدتا نگران این بنگاه می باشد برای هر شرکت تجاری پاتون می گوید:این تجارت می باشد که دفتردار تاریخچه مالی و حسابدار سعی می کنند ثبت کنند ومورد تجزیه و تحلیل قرار دهند دفاتر وحساب ها ثبت تجاری هستند صورت های دوره ای عملکردها و شرایط مالی گزارش موسسه تجاری هستند .

    درست است که این بنگاه یک فرد نیست و نمی تواند با توافق خودش عمل کند این بنگاه یک موسسه می باشد اما با این وجود پاتون می گوید این بنگاه چیز واقعی می باشد و وجود واقعی وقابل اندازه گیری دارد .

    برای یک شرکت سهامی وقتی سهام عادی صادر می شود عمر شرکت به عمرسهامداران وابسته نیست.باعث گسترده تر از دیدگاه حسابداری می فهمیم که یک بنگاه به عنوان هربخشی ازمنافع اقتصادی تعریف شده که ماهیت جداگانه ای دارد.

    دو دیدگاه واحد اقتصادی مستقل(بنگاه): هنگامی که موقعیت واحد اقتصادی مستقل را در نظر می گیریم هدف حسابداری چیست؟دو نوع تئوری بنگاه موجود می باشد و هرکدام منجر به نتیجه یکسانی می شوند که مباشرت یا پاسخگویی از اهمیت اولیه آن می باشد نوع سنتی تئوری بنگاه شرکت تجاری را به عنوان واحدعملیاتی در نظر می گیرد که در آن سهام داران وجوه را برای موسسه تجاری تامین می کنندبنابراین این بنگاه بایدحسابداری رابرای سهامداران انجام دهد و وضعیت و نتایج سزمایه گذاری آن ها را گزارش کند این تفسیرجدیدتراین بنگاه را به عنوان واحد تجاری برای خودش در نظر می گیرد و به وجودآن علاقه مند است .از آنجایی که این بنگاه تجاری حسابداری را برای سهامداران انجام می دهد تا این که شرایط قانونی را درک کنندوهمچنین رابطه مطلوب را باآنها حفظ کندو در چنین موردی ممکن است وجوه بیشتری درآینده مورد نیاز باشد .

    اگرچه هردونوع این تئوری برروی بنگاه به عنوان یک واحد مستقل نگاه می گنند .این دیدگاه سنتی سهام داران را به عنوان یک عضو پیوسته در تجارت در نظر می گیرد در حالی که دیدگاه جدیدتر ان ها را به عنوان افراد بیگانه تلقی می کند .این محتوای اطلاعاتی صورت های حسابداری برای تصمیم گیری که در سال های اخیر مورد تاکید قرار گرفته اند به سادگی می توانند باهردوی تفاسیر بنگاه سازگاری داشته باشند.

    ترازنامه: ارزش جدیدمالک مفهوم معناداری نیست زیرااین واحداقتصادی موردتوجه می باشد.مالکان و پستانکاران به عنوان سهامداران وتامین کنندگان وجوه می باشند معادله حسابداری به شرح زیر است: دارایی ها =حقوق صاحبان سهام پاتون معتقد است که معادله بالا بیان کاملا منطقی وضعیت شرکت می باشد .حقوق صاحبان سهام حقوق یا ادعاهای مربوط به دارایی های واحد تجاری را ارائه می کند .پستانکاران به طور خاص ادعای قابل تعیینی را دارند وسهام داران در رابطه با دارایی ها در مورد انحلال ادعای بیشتری رادارنداما ازدیدگاه واحد تجاری هردو آن ها تامین کنندگان وجوه می باشدسهامداران هیچ ادعایی رانسبت به هرگونه دارایی خاص وحتی درآمد شرکت دارند آن ها نسبت به کل دارایی ها و سودسهام حق وحقوقی دارندواین زمانی است که توسط هیئت مدیره اعلام شودو این ها حقوقی هستندکه ازطریق توافق قراردادی به دست می آید واین به علت مالکیت نیست.

    ترازنامه دارایی های واحد تجاری را نشان می دهد که پاتون به ارائه صورت مستقیم ارزش برای واحد تجاری وحقوق صاحبان سهام اشاره داد .و او آن را با بیان غیر مستقیم کل ارزش می نامد.دارائی ها متعلق به شرکت هستند وبدهی ها تعهدات شرکت هستند نه مالکان این موضوع مورد بحث قرار گرفته زیرا مبلغ سرمایه گذاری شده توسط سهام داران باید محاسبه شود واین هدف به طور منطقی منجر به استفاده از هزینه تاریخی برای دارایی های غیر پولی منجر می شودزیراکل حقوق سمت راست ترازنامه بایدبا سمت چپ ان برابر باشد.بعد از دستیابی به وجوه ارائه شده توسط سهام داران شرکت این وجوه را در دارایی ها سرمایه گذاری می کند و برای دارایی های غیر پولی این موضوع قسمت اصلی خرید می باشند .

    اما مسئولیت محاسباتی ضرورتا اثر میزان اصلی سرمایه گذاری را به کار نمی گیرد .

    سهام داران هم چنین به تغییرات در ارزش سرمایه گذاری علاقه مند هستند .

    طرفداران ارزش جاری اشاره می کنند که تئوری بنگاه فرض می کند که سرمایه گذاران به حد کافی به موسسه تجاری نزدیک نیستند تا اصلاحات خود را در مورد ارزش انجام دهند بنابراین مسئولیت محاسباتی باید بیان کند که این اصلاحات یعنی تغییرات در ارزش ها گزارش شده اند هم چنین بحث شده که این واحد مستقل تجاری نیازداردکه ارزش جاری دارایی را به منظور تصمیم گیری درست بشناسد .

    تحت مفهوم مالکیت تعیین ارزش خالص مالک در تجارت از نگرانی عمده ای برخوردار است وبنابراین ترازنامه از اهمیت بالایی برخوردار می باشندبرای تئوری بنگاه برروی تعیین درامد تاکید شده ودرنتیجه سودوزیان تا حدزیادی با ترازنامه در ارتباط می باشد .تاکید بر درآمد به دو دلیل می باشد : 1-سهام داران اساسا به درامد علاقه مند هستند زیرا این میزان نتیجه سرمایه گذاری آن را طی دوره نشان می دهد ودلیل دیگر برای وجود شرکت ایجاد سود می باشدواین ضرورتابرای بقای شرکت می باشددرآمد با انجام کارهای موسسه به وجود می آید .درآمد به عنوان جریان ورودی دارایی ها به علت معاملات انجام شده توسط شرکت باتوجه به تولید آن تعریف شده است.

    هزینه طبق توئری مالکیت با هزینه نهایی ایجادشده توسط مالک در ارتباط می باشد که ارزش خالص را کاهش می دهد برطبق تئوری بنگاه هزینه تا هزینه دارایی ها دیگر خدماتی در ارتباط می باشدکه شرکت ازآن ها استفاده کرده تاطی این دوره درآمدی راکسب کند.

    مفهوم مالکیت سمت راست ترازنامه را مورد تایید قرار می دهد یعنی Pدر معادله حسابداری امامفهوم بنگاه به سمت چپ ترازنامه توجه دارد یعنی دارایی ها.علت این است که دارایی هابه عنوان چیزهای واقعی هستند که شرکت با آن ها سروکار دارد درصورتی که حقوق صاحبان سهام بیشتر انتذاعی هستند وباادعاهای مربوط به دارایی ها در ارتباط می باشند ویک روش غیر مستقیم بررسی ارزش دارایی ها می باشند .

    دارایی ها وهزینه ها ضرورتا ماهیت یکسانی دارند آن ها خدمات را ارائه می کنند فقط یک سوال وجود دارد که آیا این خدمات به طور تمام وکمال مورد استفاده قرار گرفته یا برای استفاده آتی باقی می مانند.

    ویژگی اساسی درآمد این است که دارایی بیشتری را ایجاد می کنند پاتون ولیتلتون می گویند تئوری حسابداری باید مفاهیم درآمد وهزینه را طی دوره تغییرات دارائی موسسه تجاری توصیف کند تا این که حقوق صاحبان سهام سهامداران یا مالکان را افزایش یا کاهش دهد .

    درآمدباعث افزایش دارایی می شود در صورتی که هزینه ها دارایی ها را کاهش می دهند .

    درامد متعلق به شرکت است اگر چنین است چرا بعدا به سود انباشته تلقی شده اگرچه متعلق به سهام داران است .

    پاتون ولیتلتون بحث کرده اند که سهامداران ادعای قراردادی نسبت به کل دارایی ها دارند وبه این علت است که درآمد جایگزین سود انباشته می شود .

    سهامداران مازاد بر مصرف را به دست می اورند و مابقی وقتی نقدینگی شرکت رابه پستانکاران پرداختیم به دست می آیداین توصیف بانسخه متداول تئوری بنگاه تکوین می شود تفسیر جدیدتر حساب سود انباشته را به عنوان حقوق صاحبان سهام شرکت یا سرمایه گذاری درآن در نظر می گیرد .

    اگر دیدگاه متداولی مربوط به تئوری بنگاه با هدف منطقی دنبال شده باشد بعدا هزینه های بهره توزیع درآمد را بیشتر از هزینه مورد توجه قرار می دهد آن ها پرداخت ها به پستانکاران هستند همانند سود سهام که به سهام دارانپرداخت می شود زیرا پستانکاران وسهام داران در تئوری بنگاه در یک موقعیت مشابه قرار دادند .تامین کنندگان وجوه هزینه های بهره و سود سهام در یک مجموعه قرار می دهد برخی افراد می گویند که مالیات بر درآمد توزیع درامد می باشد تئوری دانان مالکیت اشاره می کنند که مالکیت بر درآمدها برای خدمات خاص دولتی پرداخت شده از جمله این موارد حفاظت در مقابل قدرت های خارجی تنظیم سطح رقابت جلوگیری از عملکردهای نا مشروع و...

    وهزینه های تجاری می باشند .اما پاتون نتیجه گرفت که مالیات ها هزینه را برای اقلام یاخدمات خاص ارائه نمی کنند اما ناچار هستند علاوه براین پرداخت ها نسبت مستقیمی باهرگونه مزایای به دست آمده از دولت ندارند .توزیع دولت در مقابل موفقیت شرکت عاملی است که به طور کلی خارج از محدوده بازار می باشد .

    هنوز برطبق تعریف مالیات بر درآمدها سهمی از درآمدرا تشکیل می دهند وبنابرایندولت بدون فراهم کردن هرگونه سرمایه حقوق قابل اعمالی را درشرکت به دست می آورند.پاتون معتقد است مالیات بر درآمدها باید به عنوان زیان ناشی از درآمد درنظرگرفته شوند نه به عنوان هزینه.

    برطبق صورت جدیدتر تئوری بنگاه شرکت درحال تجارت می باشد وپرداخت ها هنگام استفاده از پول هزینه هامی باشد زیرا پستانکاران وسهام داران گروه های خارجی رامورد توجه قرار دادند بنابراین هزینه های بهره و سودسهام همانند مالیات بر درآمدها هزینه های موسسه تجاری هستند آن ها میزان حقوق صاحبان سهام موجود در بنگاه را کاهش می دهند بر طبق این تئوری مالیات مضاعف وجود ندارد .

    زیرا این شرکت موسسه تجاری مجزا از سهام داران می باشند.

    بنابراین به طورقابل قبول هر بنگاه باید بر طبق درآمدهای خود مالیات بر درآمد بپردازد افراد دنباله رو تفسیر جدیدتر تئوری بنگاه نتیجه گرفتند که سود سهام به شکل سهام اضافی باید مالیات آن به دریافت کننده پرداخت شود زیرا سود سهام از سود انباشته ناشی شده که متعلق به بنگاه می باشد نه سهامداران .

    سهام داران چیزی رااز بنگاه دریافت می کنند که قبلا دریافت نکرده اند.

    اثر عملکرد: عملکرد دردنبال کردن اثرات تئوری بنگاه ومالکیت ثابت نیست اثر هردوی آن ها در کنار هم وجود دارد تئوری حسابداری متداول بر مبنای مفهوم بنگاه می باشد هنوز به نظر می رسد دیدگاه مالک اثربیشتری رابر روش های موجود داشته باشد مثلا براثر مفهوم مالکیت عملا امروزه هزینه های بهره هزینه را مورد توجه قرار داده و سود های سهام توزیع درآمد می باشند هنگام تعیین سود یا زیان قدرت خرید زمانی که معیار ثابت دلار مورد استفاده قرار می گیرد دیدگاه تئوری بنگاه نیاز به کار گرفتن شاخص قیمت گالاهای تولیدکنندگان وجود دارد .

    برای حسابداری هزینه جاری اگر دیدگاه بنگاه دنبال شود تغییرات در ارزش بدهی ها به عنوان سود یا زیان غیر عملیاتی تلقی نمی شوند وتنها تغییرات درمورد هزینه دارایی ها می باشد زیرا بدی هاهمانندحساب های سرمایه توزیع شده حقوق صاحبان سهام هستند به این ها توجهی نشده زیرا چنین تغییراتی در ارزش برگردش وجوه نقد شرکت تاثیری ندارند .

    اولا کاربرد جدی تئوری بنگاه به دیدگاه سرمایه فیزیکی اشاره دارد که درآن جا هیچ گونه سودغیر عملیاتی تشخیص داده نشده است .

    تئوری بنگاه برروی برخی روش ها تاثیر دارد مثلا حقوق کارمندان شرکت که سهام داران هستند هزینه در نظر گرفته می شوددرتلقین صورت های مالی ازرویکردتئوریکی بنگاه استفاده می شودجایی که دیدگاه بنگاه تلفیق شده مورد توجه می باشد استفاده از مراکزهزینه وسود برای اهداف داخلی برطبق مفهوم بنگاه فرض شده اند.

    تئوری وجوه مستقل: ویلیام واتر یک دیدگاه تئوریکی را پیشنهاد کرده که بیشتر برروی شخصیت توجه دارد تاوجوه غیرشخصی تئوری مالکیت دیدگاه مالک را مورد توجه قرار می دهد که انگار یک شخص باشد.واترمخالف هردومورد می باشدزیرااومعتقداست که پیش بینی شخصی منجربه تفاسیرخاص وروش های ارزیابی می شود کمبودها دراین مبنای خصوصی شده برای حسابداری این است که محتوای گزارش های حسابداری می خواهد از طریق قیاس های شخصی تاثیر بپذیرد .

    دیدگاه های شخصی درمقابل عینیت اطلاعات حسابداری سهیم تیستند (نقشی ندارند) یک وجه مستقل واحد عملیات مرکز بهره می باشد واهداف خاص ومجموعه فعالیت هارا دارد وازدارایی هاوحقوق صاحبان سهام تشکیل شده است این وجه مستقل عاری ازهرگونه نگرش در موردارزیابی هایاشکل ومحتوای صورت های مالی می باشد .

    معادله حسابداری وجوه مستقل به شرح زیر است: دارایی ها =محدودیت ها در دارایی ها هر وجه مستقل اجرای برخی اهداف رامورد توجه قرار می دهد .

    نشان داده شده در دارایی ها ابزار اولیه برای دستیابی به این هدف می باشند .

    واترباتفسیر عمومی حقوق صاحبان سهام مخالف است اما به آن ها به عنوان محدودیت های دارایی نگاه می کند حتی رهن کنندگان برروی دارایی خاص ادعایی ندارند .

    بدهی ها پرداخت های آتی را ارائه می کنند وادعاهای مربوط به دارایی رانشان نمی دهند بنابراین اهمیت بدهی ها محدودیت هایی است که آن ها برروی وجوه دارایی ها اعمال می کنند.

    حقوق باقی مانده یا حقوق مالکان محدودیت نهایی دارایی هارانشان می دهدوتساوی دارایی وبدهی رانشان می دهدواژه محدودیت های دارایی اصطلاح عمومی رابرای تمام سازمان ها ایجاد می کند .

    برطبق تئوری وجوه ترازنامه صورت موجودی دارایی ها می باشد واین محدودیت های مربوط به دارایی ها هستند تنظیم اطلاعات وروش های ارزیابی برطبق هدفی که ترازنامه مورداستفاده قرار گرفته متغیر می باشند مثلاترازنامه برای اهداف بستانکار باترازنامه ارائه شده به سهام داران فرق دارد .

    درآمد افزایشی رادر دارایی ها نشان می دهند که درآن وجوه مستقل کاملا عاری از محدودیت های حقوق صاحبان سهام می باشند دیگر معاملات ممکن است کل دارایی ها را افزایش دهند اماهمیشه محدودیت همزمان وجود دارد برای مثال فروش اوراق قرضه دارایی های جدید را به وجود می آورد اما هم چنین محدودیتی را در کل دارایی ها ایجاد می کند واین به علت پرداخت آتی اصل و بهره ی آن می باشد.

    دریافت هدیه محدود نشده یا میراث درآمد می باشد اما اگر برای استفاده کردن محدود شده باشد دراین صورت اصل آن باید قطعا حفظ شود و بعدا این درآمد نمی باشد به هر حال بهره یا سود سهام در مورد سرمایه گذاری محدود نشده و در نتیجه برای وجوه مستقل درآمد می باشد.

    هزینه ها کاهش خدمات را برای اهداف تعیین شده نشان می دهند که به عنوان هدف وجوه مستقل مشخص شده اند این تعریف نظر هزینه درآمد تولید را دربر می گیرد وبدین معناست که گسترده تربوده و درسازمان های غیرانتفاهی قابل اجرا باشد.

    واتر به مفهوم درآمد اعتماد زیلدی ندارد او مشکلات زیادی رادرتعیین آن مشاهده می کند ومعتقداست که حسابداران این مطلب را بیش از حد مورد تاکید قرار داده اند.

    درآمد نمی تواند تمام تقاضاهای مهم رابرآورده کند وهدف کلی شکل درآمد دراستفاده آن محدود شده است به جای صورت سودوزیان که باخط زیرین پایان می یابد واتر صورت حسابی پیشنهاد کرده که اطلاعات به طریق گزارش شده که کاربران می توانند شکل درآمد رامحاسبه کنند که برای اهداف آن ها معنادار می باشد امابیشتر باید به گردش وجوه نقد توجه داشت تادرآمد تئوری وجوه چارچوب منابع را برای سازمان های غیرانتفاهی ودولتی ارائه می کند واتر درنظر دارد که حسابداری وجوه مربوط به موسسه تجاری هستند که اوتنها پذیرش محدود را دراین بخش دریافته است .

    مثال هایی از قابل اجرا بودن این تئوری ازجمله وجوه استهلاکی این شرکت تجزیه وتحلیل سرمایه در گردش و حسابداری اموال موروثی و ودیعه می باشند.

    تئوری مدیر: گلدبرگ اظهار داشت که هردوی تئوری های بنگاه ومالکیت بر مبنای نظر مالکیت می باشند که تعریف و تجزیه وتحلیل مفهوم آن متکل می باشد به جای مالکیت او معتقد است که باید به کنترل اقتصادی منابع توجه کرد ما می خواهیم این بنگاه را خصوصی کنیم اما نباید فراموش کنیم که انسان ها واقعا فعالیت ها را به خاطر بنگاه به عهده می گیرند .

    اخیرا مردم به خاطر دیگر افراد متعهد می شوند که فعالیت ها را انجام دهند و تصمیمات توسط افراد خاص یا گروه های افراد گرفته می شود بادرنظرگرفتن تئوری وجوه گلدبرگ ازخود پرسیدکه چراواحدحسابداری بایدفاقداثرات شخصی باشداواشاره کردکه فرآیندهاوروش های حسابداری توسط مردم انجام می شوند او می گوید مشکل است که درک کنیم که چگونه هر ویژگی حسابداری می تواند به طور کلی فاقد تمام اثرات شخصی باشد .

    ما باید به عملکرد کنترل توجه کنیم واین صرفا توسط افراد انجام می شود واحد تجربه ودیدگاه مورد نظرشامل یک فرد یا گروه افراد می باشد که قدرت به کارگرفتن منابع دارند شخصی که چنین قدرتی دارد یعنی کسی که کنترل برروی منابع دارد از نظر گلدبرگ یک فرمان دار می باشد نظر فرمان دار به ما این توانایی را میدهد تا به تفاسیر واقعی اهداف وعملکردهای حسابداری دست یابیم یک مالک صرفا فرمانده هست .

    تئوری مالکیت ویژگی مالکیت رامورد تاکید قرار می دهد اما چیزی که بیش از حد نادیده گرفته شده این است که این مالک منابع شرکت خود راتحت کنترل دارد توانایی او این است که به آن ها دستور بدهد تادرآمد کسب کند مالکیت با رابطه قانونی در ارتباط می باشد اماکنترل یک عملکرد اقتصادی هست بیش از حد برروی مالک به عنوان مالک تاکید شده تا مدیر.

    دریک شرکت بزرگ سهام دار مالک بخشی از شرکت می باشد اما او هیچ گونه کنترلی برروی منابع شرکت ندارد به هرحال او برروی منابع خودش احاطه دارد ودر نتیجه یک فرمانده می باشد .

    تسلط بر منابع شرکت دردست ریاست فرماندهان می باشند هر مدیر کنترل محدود شده کم یلزیادی رابرروی برخی صنایع دارد .

    یکی یا تعداد کمی از آن ها تسلط کلی برروی تمام منابع دارند .

    همانطور که گلدبرگ این نکته رامی پذیرد عملکردهای حسابداری از طرف فرماندهان انجام گرفته اندصورت های حالی تهیه شده وافراد این گزارش ها رامورد تجزیه وتحلیل قرار می دهند.

    روش های حسابداری بیشتر از دیدگاه مدیر اصلی شرکت مورد توجه قرار گرفته اند تااز دیدگاه مالک یاموسسه تجاری یا وجوه مستقل اگر ترازنامه توسط مدیر شرکت آماده شده باشد بعدا این صورت حسابی است که منابعی رانشان می دهید که از طریق آن مدیر منابع وکاربردهای منابع را دریافت کرده است همانطور که دیده شده ترازنامه صورت حساب وباشرکت می باشد تاصورت حساب مالکیت واین ترازنامه صورت محاسباتی می باشد .

    ترازنامه گزارشی است که منابع واگذار شده به مدیر رانشان می دهد که کنترل می کند اماضرورتا مالک آن نیست منابع کنترل شده توسط افراد یعنی رئیس اجرایی وگروه او آن ها توسط افراد تامین شده اند یعنی بستانکاران وسهام داران به آن ها عادت دارند چیزهایی رااز افراد بخرند تاادعاهای افراد را تامین کنند.صورت سود وزیان توضیح نتایج فعالیت ها طی یک دوره می باشد که توسط مدیر و گروه او پذیرفته شده است .

    این نتایج از دیدگاه مدیر می باشند او این موارد را به طور مفصل اما به شکلی خلاصه توضیح می دهد که چه نوع هزینه ای متحمل شده و نتیجه آن چیست .

    تئوری مدیر اثذر مستقیمی بر عملکرد حسابداری دارد به هر حال از آن جایی که مفاهیم تئوری های بنگاه و مالکیت امروزه عملاً در کنار هم قرار دارند.

    که به نظر می رسد مغایر هم می باشند .

    نظر کنترل اقتصادی ، که تئوری آن را مورد تأکید قرار داده می تواند مبنایی برای تلفیق و توجیه منطقی استفاده ی همزمان از روش های مربوط به تئوری های بنگاه و مالکیت باشد .

    تئوری سرمایه گذار بر اساس اهداف حسابداری در رابطه با ارائه اطلاعات برای تأمین کنندگان سرمایه ، استاباس می گوید که عملکردهای حسابداری و صورت های مالی دیدگاه سرمایه گذاران را مد نظر قرار می دهند .

    سرمایه گذاران سهام داران و بستانکاران هستند .

    معادله ی حسابداری بر طبق این تئوری به شرح زیر می باشد : دارایی = حقوق ویژه ی صاحبان سهام + حقوق باقی مانده ( حقوق سهام داران عادی) حقوق صاحبان سهام خاص ، بدهی ها و سهام ممتار می باشند .

    در اکثر موارد برای یک شرکت حقوق باقیمانده با حقوق سهام عادی برابر می باشد .

    تنها در صورتی که حقوق سهام عادی ، سهام ممتاز را به طور کلی از بین ببرد صاحبان سهام به حقوق باقیمانده تبدیل می شود .

    این معادله حسابداری وابستگی حقوقی صاحبان سهام به حقوق باقیمانده تبدیل می شود .

    این معادله حسابداری وابستگی حقوق باقیمانده را به ارزش های دارایی ها و حقوق خاص نشان می دهد .

    سرمایه گذاران اطلاعاتی را می خواهند تا اینکه دریافت های نقدی آتی را به عنوان نتیجه رابطه آن ها با شرکت خاص پیش بینی کند .

    استاباس اظهار می کند که دریافت های نقدی آتی سرمایه گذاران به موارد زیر بستگی دارد : ظرفیت های پولی کشور به منظور پرداخت نقدی تمایل مدیریت برای پرداخت به سرمایه گذاران اولویت قانونی ادعای سرمایه گذار.

    اطلاعات در مورد سومین فاکتور می تواند توسط سرمایه گذار خارج از محدوده صورت های مالی بدست آید .

    اطلاعات در مورد دومین فاکتور به طور غیر مستقیم از طریق دانش نیاز های نقدی شرکت برای جایگزینی یا گسترش مشتق شود .

    صورت های مالی می توانند این موضوع را توضیح دهند تا به سرمایه گذاران کمک کننده به تمایل شرکت برای پرداخت نقدینگی به آن ها را ثابت کند .

    اولین فاکتور با دارایی نقد شرکت در ارتباط است و این زمانی است که سرمایه گذاران انتضار دارند به آن ها پول نقد پرداخت شود .

    صورت های مالی می توانند مبنایی را برای پیش بینی مبالغ نقدی آتی ارائه کنند .

    تئوری سرمایه گذار ، نیازهای کاربران خارجی به ویژه سهامداران را مورد تاکید قرار می دهد .

    اگر چه تئوری مالکیت هم شامل سهامداران می باشد آن ها به عنوان مالکانی هستند که قدرت بیشتری نسبت به اکثر شرکت ها دارند .

    تئوری استاباس سهامداران را به عنوان سرمایه گذاران با قدرت ناچیز در نظر می گیرد تا تعیین کند چه اتقاقی در شرکت می اقتد و بنابراین باید به صورتهای مالی متکی باشند .

    به علت توجه به سرمایه گزاران نیاز به اطلاعات در زمینه گردش وجوه نقد دقیقاً مشخص شده است .

    تأثیر این دیدگاه در مفهوم شماره 1 هیأت تدوین استانداردهای حسابداری مالی (FASB ) دیده شده که در آن سرمایه گذاران به اطلاعات نیاز دارند ، تا گردش وجوه نقد آتی را پیش بینی کنند .

    تئوری بنگاه با پذیرفتن اثری از نوشته های پیتر دراکر ، که او مشاهده کرد شرکت بزرگ موسسه ای با مسئولیت های اجتماعی می باشد ، سوجانن این تئوری بنگاه را تشکیل داد .

    این موسسه به عنوان موسسه اجتماعی در نظر گرفته شده که در آنجا تصمیمات گرفته شده بر روی تعدادی از گروههای علاقمند تأثیرمی گذارند .

    اینها سهامداران ، کارمندان ،‌ بستانکاران ، مشتریان ، نمایندگاه دولتی و عموم مردم می باشند .

    مفهوم بنگاه گسترده تراز مفهوم موسسه تجاری می باشد .

    زیرا مورد قبلی شرکتی را در نظر می گیرد که نقشی را در جامعه دارد ، در صورتیکه مورد بعدی شرکت را به عنوان یک موسسه تجاری مجزا در نظر می گیرد که به دنبال ایجاد سود می باشد .

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.

توجه جدی به کثرت گرایی:اصول جاسازی شده در حسابداری مدیریت و کنترل سیستم چکیده پروفسورنورمن مکینتاش مدت طولانی،و درزمانهای ناهنجار ،بابه صدا درآوردن مطالعات حسابداری انتقادی و برگزاری نمایشگاه مهارت فکری که به ندرت با آکادمی حسابداری مواجه بود برجسته شد. کار او استفاده از محدوده سازمانی سنت نظریه ها در سازمان و به کارگیری تفاسیر که لزوم poststructural سرمایه بازاراست. ما پیشرفت ...

چرا هیات استانداردهای حسابداری مالی دارای چارچوب مفهومی است؟ مقدمه تئوری حسابداری مجموعه‌ای از فرضیات مبنا، تعاریف، اصول، مفاهیم و نحوه استنتاج آنهاست که زیربنای تدوین استانداردهای حسابداری توسط مراجع مربوط بوده و شالوده گزارش اطلاعات حسابداری را تشکیل می‌دهد. در این راستا تئوری حسابداری، نوعی چارچوب مفهومی مرجع به‌وجود می‌آورد که مقررات خاص حسابداری براساس این چارچوب تدوین ...

مقدمه : در June 2005 کار کنانی از ایالت متحده‌ی کمسیون بورس و اوراق بهادار به رئیس شرکت از ایالت متحده کمیته‌ی در باره بانکداری ، وزارت مسکن ، و کارهای شهری از هئیت مدیره ( مجلس سنا ) آمریکا و کمیته‌ی خدمات تامین مالی از نمایندهایش در مجلس ایالت متحده گزارش و پیشنهاد های مطابق با بحش فصل ( ‍‍c ) 401 قانون و سند Sarbanes – oxley در زمره‌ی 2002 در باره‌ی توافق ها و قرار ها با ...

خلاصه ی استراتژی ها این طرح استراتژی اهداف سیاست گسترده را که هیئت استانداردهای حسابداری (ACSB) در انجام دادن حکم تنظیم استاندارد برای مدت زمان 2011-2001 هدایت خواهد کرد، خلاصه می کند. درتابستان ، ACSB دستورالعمل های استراتژیک زیر را برای گزارش مالی در کانادا پذیرفته اند: - ACSB استراتژی های جداگانه ای برای هر یک از دسته های اصلی نهادهای گزارش دنبال خواهد کرد- موسسات حسابرسی ...

رشد و توسعه صنایع, کارخانه ها و واحدهای تجاری همگام با ایجاد و تکامل نهادهای اجتماعی, تحول در نقش اطلاعات, تحول در تشکیلات دولتی و سرانجام, تحول در اخلاق, به تدریج تعهدات و الزاماتی را به عهده واحدهای تجاری گذاشته که پیش از این تحولات چنین تعهداتی به این شدت رسمی و قانونمند نشده بود. یکی از پیامدهای این رشد و توسعه صنعتی, ظهور پیوند اقتصاد با اهلاق و سیاست و تاثیر متقابل مسائل ...

مقدمه: در مسیر زندگی انسان بعضی اوقات شرایطی پیش می آید مجبور می شود بین « آنچه که بود و آنچه که از این به بعد خواهد بود» یکی را انتخاب کند و گاهی این شرایط پدید آمده طوری است که انسان ناگزیر است که حتماً دست به انتخاب بزند که میزان صحت این انتخابها و انطباق آن با حقیقت می تواند عامل تعیین کننده ای برای رسیدن به کمال و سعادت انسانی باشد. از طرفی درستی هر انتخابی نیز تابعی از ...

چکیده : این مقاله ، حسابداری مدیریت استراتژیک را در شرکت بزرگ چندملیتی در آلمان را بررسی می‌کند ، بیشتر تحقیق قبل در زمینه SMA و به پایه بکار روی فنون حسابداری بستگی دارد . این مقاله بیشتر با چگونگی درک SMA و بکار رفتن آن سروکار دارد یافته‌های اساسی تحقیق وابسته به پدیده اصلی حس سازی است این مقاله منظور از حس سازی و چگونگی بکارگیری مدیریت حسابداری به کمک ، فرآیند را در بر دارد ...

رویکرد مدل ‌سازی  REA برای تدریس AIS   چکیده: اولین بار در مورد مدلREA   در سال 1982 در  Accounting Review به عنوان چارچوبی برای ساخت سیستم های حسابداری در محیطی با داده های به  اشتراک گذاشته شده (شبکه ای) درون شرکت ها ویا بین شرکت ها بحث شد. ویژگی اصلی مدل این است که به صورت معنایی (تفسیری) ورودی‌ها و خروجی‌های یک فرآیند تجاری را نشان  می دهد. ...

یک سنت طولانی در نوشته های حسابداری وجود دارد که قواین گسترش یافته حسابداری را مانند متغییرهای طراح نشان می دهد. رشته های مختلف نشریات پژوهشی یک نوع معیار برای مقایسه غیر متعارف قوانین حسابداری مشخص می کنند. برای مثال، رادوارد و بل در سال 1961 محیط هایی را که در قوانی حسابداری آنقدر که یک دفتر ارزش بازرگانی برابر است با ارزش قیمت بازار در هر نقطه از زمان را انتخاب کردند. بیور و ...

خلاصه : هدف :بررسی تاثیرات فرهنگ بر حرفه گرائی در 12 کشور در حال توسعه با ارزش های فرهنگی هافسد(1980)و مدل گری (1988)است . طرح /روش تحقیق /رویکرد : ارتباط هفت متغیر با مدل قابل آزمون منتج به طبقه بندی 12 کشور در حیطه کنترل قانونی تا حرفه گرائی گردید.داده ها از سال 1996 تا 2000 از منابع مختلف اخذ گردیدو.12 کشور مورد بررسی از کشورهای خاورمیانه وشمال افریقا انتخاب گردید.واز تجزیه ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول