CITES نهادی بین المللی زیر نظر سازمان ملل متحد میباشد که نظارت بر "تجارتِ گونه های وحشی گیاهی و جانوری" را در دنیا به عهده دارد.
سالانه میلیاردها دلار برای تجارت گونههای وحشی گیاهی و جانوری در سطح بینالمللی تبادل میشود.
این تجارت شامل شیوههای بسیار متنوعی از تجارتِ فرآوردههای غذایی، چرم و محصولات دارویی گرفته تا آلات موسیقی، علوفه، الوار ساختمانی، صنایع دستی و محصولات جهانگردی میگردد.
پیمانِ "سایتس" در روز سوم مارچ سال ۱۹۷۳ منعقد گشته و از سال ۱۹۷۵ از شهر واشنگتندیسی به طور رسمی کار خود را آغاز کرده است.
در حال حاضر مقر این سازمان در کشور سوییس میباشد و ۱۶۹ کشور در آن عضو هستند.
کشورهای مختلف از سراسر دنیا با عضویت داوطلبانه در این سازمان به اجرای قوانین آن متعهد شده و برای حمایت از گونههای وحشی کمیاب و در معرض خطرِ گیاهی و جانوری همپیمان میشوند.
ایران در سال ۱۹۷۶ در مقامِ سیاُم و جزو اولین کشورهایی بوده که به عضویت این سازمان درآمده و از آن زمان تاکنون در زمرهی بهترین و فعالترینِ اعضا همواره به مقرراتِ سازمان سرسختانه متعهد بوده است.
هرگونه واردات و یا صادراتی که مربوط به یکی از گونه های گیاهی و یا جانوری مورد حمایت سایتس باشد منوط به تصویب و اجازهی این سازمان است.
تمامی کشورهای عضو وظیفه دارند که یک یا چند مدیریت اجرایی را برای صدور پروانه و همچنین راهنمایی افرادِ علاقمند به تجارت گونههای کمیاب گیاهی و جانوری، بگمارند.
در ایران سه سازمانِ حفاظت محیط زیست، وزارت کشاورزی و همچنین سازمانِ بینالمللی تحقیقات ماهیان خاویاری با یکدیگر همکاری دارند و هرکدام مسوولیت بخشی از کار را عهدهدار شدهاند.
برای جلوگیری از سوءاستفادهی کشورهای متخلّفی که با تجارت کنترلنشده و نامحدود، تنوع زیستی جهان را بهخطر میاندازند باید تلاشی بینالمللی صورت گیرد و سایتس چنین تعاونی را میان کشورهای عضو ممکن میسازد.
خیلی از کشورهای جهان هنوز به عضویت سایتس درنیامدهاند و بعضی از آنها نیز همچون لیبی، ایرلند، کویت، آلبانی، قطر، ایسلند و سوریه اخیراً به مقرراتِ این پیمان متعهد گشتهاند؛ ولی کشورهای عضو همیشه با همکاری یکدیگر موفق شدهاند کشورهایی را که از مقررات مصوب سایتس تخلف کردهاند تحت فشار قرار داده و آنها را مجبور به تغییر رویه کنند تا دست از تجارت گونههای گیاهی و جانوری حمایت شده بردارند و در برابرِ خواستِ دنیا تسلیم شوند.
کشور پهناور ایران با ۸/۱۶۴ میلیون هکتار مساحت و برخورداری از طبیعت هزار رنگی شاملِ جنگلهای انبوه، ماسهزارهای طلایی، رشتهکوههای پردامنهی پیچ در پیچِ، باتلاقهای اسرارآمیزِ، دریاچههای نمک، مراتع سرسبز و حوضچههای چشمههای کوهستانی، زیستگاهِ گونههای گیاهی و جانوری بسیاری است که بهتبعِ نمونههای جهانی، بدست آوردن آمار دقیقی از آنها عملاً غیر ممکن است.
چرا که بشر با وجود تمامی موفقیتهای بزرگی که در عرصههای علمی و پیشرفتهای تکنولوژی عاید خود ساخته، هرگز مدعی تسلط بیچون چرا بر جهان خاکی نبوده و نیست.
اکتشاف و دستیابی به موقعیتهای جدید و شناسایی گونههای زیستی ناشناخته توسط دانشمندان تأییدی بر این تفکر میباشد.
صاحبنظران زیست محیطی تا دوازده هزار گونهی گیاهی را در ایران تخمین زدهاند که تا کنون در حدود بیش از نُه هزار گونهی آن جمعآوری و نامگزاری شدهاست.
این رقم سبب گشته ایران به عنوان یکی از ده خاستگاه مهم گونهزایی گیاهی در جهان مطرح شود.
گسترهی بینظیر و شگفتیآفرینِ چهارپایان، حشرات و پرندگان ایرانی در اصل حاصل پوشش گیاهی وسیع و متنوعای است که شامل موارد نادر و بیهمتایی در دنیا میباشد.
کوچکترین پستاندار شناختهشدهی جهان مشهور به "حشرهخوار کوتوله"در دشت گرگان زندگی میکند و بزرگترین پستاندار جهان، "وال آبی" که ۳۳ متر طول دارد و وزن آن به ۱۹۰ تُن میرسد در دریای عمان و خلیج فارس نیز دیدهمیشود.
ایران زیستگاه بیش از ۶۰ هزار گونه حشره است که برخی از انواع آنها فقط مختص این سرزمین هستند و در هیچ جای دیگر جهان یافت نمیشوند.
حدود ۵۰۲ گونه پرنده در ایران زاد و ولد و یا از راه ایران مهاجرت میکنند که بدلیل وجود برخی از زیستگاههای منحصر به فرد نظیر پارک ملی بوجاق بندر کیانشهر هر روز گونهی نادر جدیدی در این مناطق دیدهمیشود و بر غنای زیستی کشور میافزاید.
همهی ما کمابیش بر اهمیت نژاد یوزپلنگ ایرانی، گوزن زرد و تمساحِ ایرانی(گاندو) و لزوم حفاظت و حمایت از آنها برای حفظ نسلشان آگاه هستیم.
تاکنون هشت گونه لاکپشت دریایی در آبهای جهان شناختهشده است که پنج گونهی آن در آبهای جنوبی کشور زندگی میکنند.
بهتر است بدانیم در جاییکه برخی از دولتهای خاور دور همچون چین و ژاپن مشکلات عدیدهای را به علّت تخلّف از قوانین مصوّبِ سایتس بوجود آوردهاند و دست به شکار بیرویهی موجودات حفاظت شدهی ارزشمندی همچون لاکپشت آبی و وال آلودهاند؛ هرگز تجاوزی اینچنینی از کشور ایران گزارش نگشتهاست.
در سال ۲۰۰۶ ایران به عنوان بزرگترین صادرکنندهی خاویار جهان تنها کشوری بود که به پاس برنامه هاى ارزشمند درخصوص بازسازى و حفاظت از ذخایر ماهیان خاویارى و جلوگیرى از قاچاق و خرید و فروش غیرمجاز، بر اساس سهمیه مصوب سایتس اجازهی صدور رقمی در حدود ۵۰ تن خاویار دریای خزر را بدست آورد.
در جاییکه تجارتِ گسترده و بیرویه در کنار عوامل دیگری همچون از دست دادن مکان زندگی، اصلیترین تهدید برای حفظ تنوع زیستی در دنیای امروز به حساب میآید کشور ما همواره به مرامهای انسانی و تعهدات اخلاقی در تجارت پایبند بودهاست.
ولی متأسفانه افراد متجاوز به طبیعت و شکارچیان غیر مجاز، زیستگاههای ایران را با خطرات جدی روبرو گردانیدهاند و مشکلات بسیاری را برای دولت بوجود آوردهاند؛ اتفاقی که در دیگر کشورهای جهان به ندرت شاهد آن خواهیم بود.
حفظ طبیعت و توسعهی پایدار در هیچ کشوری بدون همکاری و یاری آحاد مردم امکانپذیر نیست و وظیفهی فردی همهی ما در این خصوص کلیدی و بسیار حایز اهمیت میباشد وضع تنوع زیستی در ایران ، 20 گونه از پستانداران در معرض خطر انقراض هستند ایران یکی از غنی ترین کشورهای دنیا از لحاظ تنوع زیستی است و به دلیل ویژگی آب و هوایی خاصی که دارد انواع و اقسام گونه های با ارزش گیاهی و جانوری در آن یافت می شود، اما متاسفانه روند حفاظت از این منابع طبیعی چندان رضایت بخش نیست، به طوری که روز به روز شاهد تخریب زیستگاه های مختلف و نابودی گونه های کم نظیر ایران هستیم و هر از چندگاهی از گوشه و کنار ایران اخباری می رسد که از نابودی طبیعت و تخریب محیط زیست حکایت می کند.
دکتر هرمز اسدی اکولوژیست و متخصص حیات وحش درباره وضعیت تنوع زیستی ایران می گوید: «ایران از نظر تنوع زیستی جزء 10 کشور برتر دنیاست.
وجود شرایط کویری، کوهستان های مرتفع و رشته کوه های البرز و زاگرس به غنای زیستی ایران کمک کرده است، ضمن اینکه بیوم زاگرس یک اکوسیستم ویژه و خاص به شمار می رود و گونه های گیاهی منحصر به فردی از جمله بلوط و نیز انواع علفخواران و گوشتخواران در آن دیده می شود.» به گفته اسدی ایران همانند پلی است که بین آسیای جنوب شرقی، آسیای مرکزی و عربستان و اروپا قرار گرفته و حتی گونه های شمال آفریقا از جمله یوزپلنگ را در خود جای داده است.
با وجود این وضعیت نامناسب حمایت و حفاظت از محیط زیست ایران باعث شده که آمار گونه های در معرض خطر انقراض طی سال های اخیر افزایش یابد.
این آمار ناگوار را از قول هرمز اسدی بخوانید: «طبق آمارهای ارائه شده از سوی سازمان حفاظت محیط زیست در حال حاضر 20گونه از پستانداران ایران در معرض خطر انقراض قرار دارند.
این در حالی است که حداقل یک چهارم از این تعداد به شدت در معرض خطر انقراض هستند.
سازمان حفاظت محیط زیست سالانه آماری را در مورد تعداد گونه های در معرض خطر انقراض حیات وحش ارائه می دهد ولی روش شمارشی که در این زمینه اعمال می شود چندان دقیق و قابل قبول نیست.» بدین ترتیب ممکن است تعداد گونه هایی که در لبه پرتگاه انقراض قرار دارند بیش از این آمار باشند ولی ما از آنها بی خبر هستیم.
با توجه به این نکته به نظر می رسد که وضعیت مدیریت حیات وحش تنوع زیستی در ایران قابل قبول نیست به طوری که طبق گفته اسدی ایران از لحاظ مدیریتی و حفاظتی در رتبه های آخر جهان جای دارد و این رکورد مایه خجالت است، آمار تنوع زیستی در ایران آمارهای سازمان حفاظت محیط زیست نشان می دهد که تعداد گونه های پستاندار وحشی ایران 165گونه است که تقریباً برابر کل گونه های پستاندار در قاره اروپا است.
به علاوه تعداد گونه های گیاهی ایران حدود هشت هزار گونه برآورد شده که تقریباً 22 درصد آنها بومی هستند و 502 گونه پرنده، 174 گونه ماهی، 196 گونه خزنده و 20 گونه دوزیست هم در فهرست آماری ایران به ثبت رسیده اند.
اگر در مورد گونه های گیاهی ایران که در معرض انقراض هستند کنجکاوید باید بگوییم که گیاهانی از تیره گاوزبان، گل استکانی، میخک کاسنی، آلاله، شب بو، زردکوهی و...
بیشتر با خطر انقراض مواجه اند.
طبقه بندی اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت (IUCN) هم نشان می دهد که گونه های جانوری از جمله دو پای فیروز، حفار ایرانی، گونه هایی از خفاش ها و نهنگ آبی با خطر انقراض تهدید می شوند.
گذشته از این درنای سیبری و کرکس پشت سفید جزء پرندگانی طبقه بندی می شوند که به شدت در معرض خطر انقراض قرار دارند.
این گزارش نشان می دهد که گورخر که یکی از گونه های نادر و خاص ایرانی است و در گذشته در معرض نابودی کامل قرار داشته، هم اکنون وضعیت بهتری دارد و خوشبختانه تعداد آن بیش از 200 راس گزارش شده است.
وضعیت گونه های مرال و شوکا هم بیانگر این است که مرال از گونه های حمایت و حفاظت شده یی است که فقط در مناطق حفاظت شده استان مازندران به تعداد حدود 200 راس وجود دارد.
شوکا هم گونه دیگری است که جمعیت آن به حدود 90 راس می رسد.
عوامل تهدید کننده تنوع زیستی به طور کلی عواملی مانند انواع آلودگی ها، تغییر کاربری اراضی کشاورزی، تبدیل اراضی به مناطق مسکونی، تجاوز به جنگل های طبیعی، تجارت حیوانات و گیاهان وحشی، بهره برداری ناپایدار از منابع طبیعی و...
از مهم ترین عوامل تهدیدکننده تنوع زیستی هستند.اسدی هم مواردی از جمله ورود گونه های غیربومی مانند راکون، نوتریا و...
شکار و صید غیرقانونی، ازدیاد حیواناتی چون شغال، گرگ و گراز و وجود شکارچیان و قاچاقچیان را از جمله مهم ترین این عوامل عنوان می کند.
یکی دیگر از مواردی که در این زمینه قابل گفتن است، کمبود آموزش و ابزارهای حفاظتی است.
این متخصص حیات وحش در این زمینه پیشنهاداتی دارد: «حفاظت زمانی کامل می شود که هم علمی باشد و هم عملی.
در ایران با توجه به وضعیت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی پیاده کردن و اجرای قوانین حفاظت از محیط زیست دشوار است، بنابراین در این زمینه باید تمهیداتی در نظر گرفته شود.» ایران یکی از غنی ترین کشورهای دنیا از لحاظ تنوع زیستی است و به دلیل ویژگی آب و هوایی خاصی که دارد انواع و اقسام گونه های با ارزش گیاهی و جانوری در آن یافت می شود، اما متاسفانه روند حفاظت از این منابع طبیعی چندان رضایت بخش نیست، به طوری که روز به روز شاهد تخریب زیستگاه های مختلف و نابودی گونه های کم نظیر ایران هستیم و هر از چندگاهی از گوشه و کنار ایران اخباری می رسد که از نابودی طبیعت و تخریب محیط زیست حکایت می کند.
در ایران با توجه به وضعیت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی پیاده کردن و اجرای قوانین حفاظت از محیط زیست دشوار است، بنابراین در این زمینه باید تمهیداتی در نظر گرفته شود.» به گفته او لازم است که سازمان حفاظت محیط زیست چهره عوض کند و به جای مدیریت حفاظتی، مدیریت دخالتی و تسهیلاتی را در پیش بگیرد.
این سازمان باید در امور حیوانات دخالت و تسهیلاتی را برایشان فراهم کند.
به طور مثال اگر تعداد کل و بزها در منطقه یی زیاد و در زیستگاه دیگری رو به کاهش است، انتقال تعدادی از این حیوانات به منطقه کم جمعیت اقدام مثبتی تلقی می شود.
تامین علوفه مورد نیاز حیوانات در نقاطی که با کمبود غذا مواجه می شوند یا لانه سازی برای تشویق حیوانات به تولید مثل هم از جمله دخالت های موثر دیگر برای بهبود و افزایش تنوع زیستی به شمار می رود.
ایجاد مراکز تحقیقاتی و تکثیر حیات وحش در اسارت هم پیشنهاد دیگر این متخصص حیات وحش در این زمینه است.
البته بهتر است که این تکثیر در همان زیستگاه اصلی گونه ها انجام شود و اگر تهدیدات باز هم وجود داشت، آنها را به خارج از زیستگاه منتقل کنیم.
محیط زیست و امنیت جهانــی قرن بیستم و خصوصا" نیمه دوم آن قرنی سرشار از تحولات سریع و بی سابقه در محیط زیست جهان بود.
اثرگذاری انسان بر طبیعت اطرافش به جایی رسیده که دارای ماهیت و اهمیت جهانی شده و متاسفانه این تاثیرات از سرعت سرسام آوری نیز برخوردار گردیده است.دیگر تقریبا" هیچ زیستگاه یا اکوسیستم طبیعی در سطح زمین وجود ندارد که لااقل اندکی دستخوش تغییر نگردیده باشد.اما تحولات زیست محیطی زاییده فعالیتهای بشری، اگرچه از دیر باز آغاز گردیده است اما هیچگاه باندازه چند سال گذشته مورد توجه نبوده و قبلا" به هیچ عنوان نگرانیهای مجامع بشری در این رابطه این قدر با بدبینی عجین نشده بود.
با توجه به قدرت تفکر و تعقل انسان،چنین انتظار میرفت که بشر هر روز بیش از گذشته به قدرتی تبدیل شود که بتواند معیارهای ارزشمند محیط زیست را حفاظت و بهبود بخشد اما بالعکس به نظر می رسد که انسان بطور روزافزون به نیرویی مقتدر تبدیل میشود که مایه ایجاد آشفتگی در بستر حیات خود و قطع ریشه های هستی اش میگردد.
این برداشت غیرقابل انکار به جایی رسیده که این فرض که زمین در حال بهبود است بیش از پیش نیازمند دفاع و توجیه است، در حالی که این فرض که کره زمین بطور خطرناکی در حال از بین رفتن است ، به هیچ یک از این دو رفتار نیازی ندارد!
در هر حال امروزه اغلب مسایل و مشکلات و تنگناهای زیست محیطی دیگر بعنوان یک موضوع محلی و یا حتی ملی بشمار نمی آیند و با توجه به وابستگی متقابل و غیر قابل تفکیک محیط زیست با مباحث کلان انسانی از جمله اقتصاد ، فرهنگ ، توسعه ، سیاست و بویژه نوع خاص آن یعنی ژئوپلتیک ، اخلاق ، فلسفه وعرفان و بسیاری دیگر از جنبه های مادی و معنوی حیات انسانها ،در واقع هر مشکل زیست محیطی در هر اندازه وحتی محدود در داخل مرزهای قراردادی یک کشور مشکلی برای کل جهان ونوع بشر بشمار می آید.
در این مقاله سعی شده تا با تأکید بر ارتباط محیط زیست با مسایل ژئوپلتیک و نیز اقتصاد و فقر،گوشه ای از اهمیت آن را بیان و نیز توجه هرچه بیشتر سیاستمداران،عقلا و تصمیم سازان اجتماعی و فرهنگی کشور را به این مسئله اساسی جهان امروز معطوف نماید.
ژئوپلتیک : ژئوپلتیک،مطالعه روابط و کشمکش های بین المللی از دیدگاه جغرافیایی است.بر اساس این تعریف،موقعیت ، مسافت و چگونگی توزیع منابع انسانی و طبیعی تأثیرات قابل توجهی بر روابط بین المللی دارند.
جغرافیا دارای دو زیرشاخه اصلی است،جغرافیای طبیعی و جغرافیای انسانی.جغرافی طبیعی موقعیت و توزیع جنبه های مختلف سیستمهای طبیعی زمین مثل آب و هوا،پوشش گیاهی مناطق مختلف و اقلیمها، علل پیدایش عوارض سطح زمین و شناخت روابط فیزیکی بین آنها را مورد توجه قرار میدهد و جغرافیای انسانی روابط بین جوامع انسانی ،فرهنگها و تمدنها و گستردگی آنها را در کانون توجه خود دارد.ژئوپلتیک، زیر مجموعه ای از جغرافیای انسانی است.
یک ژئوپلتیست،دانش اجتماعی ،اقتصادی،سیاسی ،فرهنگی و نیز نیروهای زیست محیطی را بعنوان شکل دهنده فعالیت بشر در نقاط مختلف جهان در تحلیل های خود مورد استفاده قرار میدهد.
امروزه بخش قابل ملاحظه ای از روابط بین الملل حول محور محیط زیست صورت می گیرد.اگر بدانیم که استفاده روزافزون از منابع زیستی و به تبع آن تخریب سیاره زمین پدیده هایی هستند که اثرات آنها بندرت در درون مرزهای قراردادی یک کشور محدود میگردند،آشکارا به این نتیجه می رسیم که موضوعات زیست محیطی می توانند دقیقا" از موضع ژئوپلتیک مورد بررسی واقع شوند.
اما محیط زیست دقیقا" چیست ؟بنا به یک تعریف ساده محیط زیست عبارت است از همه عناصر جاندار یا بی جان طبیعتی که پیرامون انسان را فرا گرفته و همه آنها با یکدیگر دارای ارتباطی متقابل می باشند.دانشمندان در قرن نوزدهم واژه زیستکره را برای تعریف محیط زیست زمین و ارتباط بین ارگانیزمها و عناصر بی جان آن بکار گرفتند.
در سطحی محدودتر،زی بومها یا اکوسیستمها،به محدوده های وسیعی از سطح زمین اطلاق میگردند که در برگیرنده گونه های خاص گیاهی و جانوری و تأثیرات متقابل همه عوامل درونی این مجموعه بر یکدیگرند.
به لحاظ نظری ،انطباق مرزهای قراردادی سیاسی کشورها بر مرزهای اکوسیستمی موجود در جهان امری محال یا لااقل بسیار مشکل است.بعنوان مثال،پرندگان مهاجری که در فصول سرد سال از سیبری به ایران و یا دیگر کشورهای واقع در عرض های پایین تر جغرافیایی مهاجرت و مجددا" باشروع گرما به زیستگاههای اولیه خود باز میگردند و یا غازهای وحشی که در دوران جنگ سرد بین آمریکا و شوروی سابق بدون توجه به مسایل و کشمکش های سیاسی موجود،بین این دو کشور مهاجرت میکردند.
بر این اساس،دیدگاه محیط زیست در بحث ژئوپلتیک،به درگیریهای بین المللی و روابطی اشاره دارد که در سطح جهانی با تأثیر بر زیستکره یا سطوح منطقه ای ،بین دو یا چند کشور بروز میکند.
منابع طبیعی سیار یا اصطلاحا" منابع ناپایدار،بدلیل برخورداری از نیروی بالفعل خود برای عبور از مرزهای کشورها،موضوع اصلی درگیریهای ژئوپلتیکی بشمار می روند.ذخایر ماهیها،حوضچه های نفتی زیر زمینی مشترک، رودهای مرزی و دریاها،جانوران وحشی مهاجر و موارد مشابه از این گروه منابع بشمار می آیند که سعی در بهره گیری بیشتر از آنها توسط دولتهای همجوار در بسیاری از نقاط جهان موجب بروز تنش های سیاسی و حتی جنگ گردیده و میگردد.
اما روش صحیح استفاده از یک عنصر یا منبع طبیعی چیست ؟
آیا استفاده از منابع تا حد تهی سازی کامل قابل قبول است ؟
آیا اصولا" دولتها می توانند در داخل مرزهای خود ،مستقلا" تصمیم به بهره برداری هر چه بیشتر از منابع طبیعی به هر ترتیب که می خواهند بنمایند؟پاسخ مثبت به این سؤالات برای بسیاری از منابع همچون حیات وحش،جنگلها،معادن اورانیوم و منابع آبی و حتی هوا یقینا" موجب بروز تنش های اصولی گردیده و چالش انگیز است.
مفهوم منابع طبیعی کاربردی در ژئوپلتیک : امروزه دولتهای صنعتی و غربی، مصرف کننده عمده منابع زیستی جهان بشمار می آیند.اما در سالهای آینده ،دولتهای در حال توسعه بدلیل رشد جمعیت و برخورداری از شتاب در رشد صنعتی و اقتصادی و بواسطه آن افزایش سطح استفاده از مواد،نقش فزاینده ای را در تأثیر بر اکوسیستمهای کره زمین ایفا خواهند نمود و البته زمین نیز با کاهش روزافزون منابع مواجه خواهد گردید.
بلی ،منابع طبیعی ذاتا" کمیاب هستند؛ یعنی در کمیت و موقعیت دارای محدودیت می باشند وبا این منطق و الگوی پیش رو در رشد اقتصادی و بهره برداری از منابع،درگیریهای ژئوپلتیکی و جنگ بر سر منابع بشدت افزایش خواهد یافت و البته طرف برنده آن است که منابع بیشتری را ذخیره و یا در اختیار داشته باشد.به عنوان مثال،گسترش سریع مستعمرات کشورانگلیس در واقع پس از شروع انقلاب صنعتی در اروپا و بدنبال آن تهی شدن این قاره از منابع اولیه طبیعی مورد نیاز صنایع این کشور آغاز گردید.
منابع طبیعی به دو دسته طبقه بندی میشوند: 1- منابع تجدید شونده،که با بکارگری شیوه های مدیریتی صحیح میتوان در یک چارچوب زمانی تعریف شده و بگونه ای خردمندانه بصورت مستمر از آنها بهره برداری نمود مثل ماهیها،حیوانات وحشی،جنگل،آب شیرین، هوا و ...
2- منابع غیر قابل تجدید،که از ذخایر ثابتی در جهان برخوردار بوده و در یک محدوده زمانی مشخص به پایان می رسند نظیر سوختهای فسیلی و ذغال سنگ و مواد معدنی.
همانطور که در تعریف بند اول یعنی منابع تجدید شونده گفته شد ،مدیریت اصولی و بهره برداری خردمندانه اصل اساسی پایداری و ایجاد قابلیت تجدید در این منابع است و بدون توجه به این دو اصل،این منابع نیز در اثر بهره برداری بی رویه و یا عدم بکارگیری مدیریت و روشهای اصولی در جایگزینی بموقع آنها و در واقع عدم ایجاد فرصت احیاء و تجدید برای آنها،ناپایا و غیر قابل تجدید خواهند بود!همچنین آب و هوا و خاک چنانچه تا حد عدم امکان بازیابی آلوده شوند،آنگاه جزء منابع غیر قابل تجدید بشمار می آیند.طبق مطالعات سازمان ملل در سالهای 1992 تا 1995 حدود 89 میلیون هکتار از خاک کره زمین بدلیل عدم استفاده صحیح آنقدر خسارت دیده که دیگر قابل احیاء نیست و ذخایر آب آشامیدنی نیز آنقدر کاهش یافته که در آینده نزدیک به 80 کشور جهان با کمبود جدی آب روبرو خواهند شد.
در مناقشات مرزی،بویژه زمانی که صحبت از منابع زیستی سیال در میان باشد،گاه با زیرکی می توان بگونه ای مرزبندی نمود که حقوق دیگر کشورها نسبت به برخی منابع سلب گردد؛ لذا برخورداری نمایندگان سیاسی کشورها از اطلاعات دقیق زیست محیطی و دانستن ارزشهای منابع مورد بحث کاملا" ضروری و اصلی انکارناپذیر است.
مهمترین موضوعات زیست محیطی جهانی : مقیاس جهانی آسیب های زیست محیطی نشان میدهد که تمایز بین کشورهای غنی و در حال توسعه باعث ایجاد یک بحران در بیوسفر کره زمین گردیده است.همه موضوعاتی که در این بخش به آنها اشاره میشود دارای محدوده ای فرامرزی بوده و مستلزم تفاهم و همکاری بین کشورها برای حل آنها می باشند.
1-گرم شدن کره زمین ( اثر گلخانه ای) : مصرف سوختهای فسیلی موجب ایجاد دی اکسید کربن و گازهای دیگری میگردد.تجمع و افزایش بیش از حد این گازها در جو زمین،موجب ایجاد لایه ضخیمی از گاز میگردد که همانند پوشش پلاستیکی گلخانه ها، از بازگشت حرارت مازاد حاصل از تابش نور خورشید به سطح زمین به فضا جلوگیری کرده و گرما را در نزدیکی سطح زمین نگه میدارد و همانند گلخانه باعث گرم شدن هوای زمین میگردد.
در اثر بروز این پدیده زیست محیطی،بنا به تخمین دانشمندان دمای کره زمین در طی قرن حاضر بین 8/0 تا 5/3 درجه سانتیگراد افزایش می یابد.این اثر از یکسو موجب بروز تغییرات گسترده آب و هوایی در مناطق مختلف زمین و بروز وقایعی نظیر خشکسالی یا بالعکس سیل و طوفانهای شدید می گردد و از سویی دیگر با افزایش سرعت ذوب یخهای قطبی باعث بالا آمدن آب دریاها و اقیانوسها و به زیر آب رفتن بسیاری از مناطق ساحلی و ارضی مستعد سرزمینی خواهد شد.
در سال 1992 در اجلاس زمین در ریودوژانیروی برزیل بیش از 150 کشور در قالب کنوانسیون ریو و در ادامه روند پیشرفت این کنوانسیون در سال 1997 نیز 160 کشور از جمله ایران ،با امضاء پروتکل کیوتو در ژاپن برای تلاش در جهت کاهش آلودگی ناشی از گازهای گلخانه ای به توافق رسیدند.
2-کاهش لایه ازن : دومین نگرانی عمده زیست محیطی با تأثیرات فرامرزی، آسیب دیدگی لایه حفاظتی ازن در اطراف جو زمین است.لایه ازن تقریبا" در 24 کیلومتری بالای سطح زمین اطراف این سیاره را فرا گرفته و با جذب اشعه ماوراء بنفش نور خورشید ،زمین و موجودات زنده آنرا از این تشعشعات زیان آور محافظت میکند.
بنا به تحقیقات دانشمندان،ترکیب گازی کلروفلوئوروکربن(CFC) که در صنایع یخچال سازی، تولید اسپری ها و تولید اسفنج کاربرد فراوانی دارندتأثیر مخرب و کاهنده ای بر ضخامت لایه ازن داشته و حتی موجب ایجاد شکاف در این لایه گردیده است.
گسترش این شکاف در سالهای منتهی به 1985 باعث نگرانی کشورهای جهان گردیده و سرانجام کنوانسیون وین (1985) و پروتکل الحــاقی آن یعنی پروتکل مونترال (1987 ) و اصلاحیه لندن 1990 با توافق بسیاری از کشورها منجمله ایران تنظیم و دولتهای صنعتی را موظف کرد تا مصرف این مواد را به نصف کاهش دهند.
3-کمبود آب شیرین : اگر چه ذخایر آب زمین از دیرباز یک منبع زیستی قابل احیاء محسوب میگردید اما واقعیت آن است که این ذخایر،در سطح جهانی مورد تهدید جدی قرار دارند.بیش از 40 درصد از کشورهای دنیا بدلایلی چون رشد جمعیت،توسعه کشاورزی وآبیاری ، آلودگی منابع آب سطحی و زیر سطحی و استفاده های صنعتی با مشکل کم آبی روبرو هستند.
نیاز به آب هر ساله حدود 2/3 درصد افزایش می یابد.
بــانک جهانی با تشخیص این بحران،تا قبل از سال 2005 حدود600 میلیارد دلار در سطح جهان برای افزایش ذخایر آب شیرین و مقابله با خشکسالی هزینه کرد.
حاکمیت بر منابع آبی،یکی از موضوعات مهم ژئوپلتیکی امروز جهان بشمار می آید.حرکت آب بعنوان یک منبع طبیعی سیال و گذر آن از مرزهای قراردادی کشورها موجب ایجاد این حساسیت گردیده است.بعنوان مثال در نقاطی که رودهای بزرگ از چند کشور همسایه می گذرند عملکرد کشورهای بالادست رود بر کیفیت آب و میزان برداشت از آن و یا ذخایر طبیعی موجود در آن،موضوعی است که همواره مناقشه برانگیز است.رود راین در اروپا،رودهای آمودریا و سیردریا در آسیای مرکزی و رودهای گنگ و سند در آسیای جنوب شرقی و رود اردن در خاورمیانه از این دسته رودها بشمار می آیند.کشور ماایران نیز بدلیل اینکه عمده ترین رودهایش از جمله ارس،اروندرود،اترک و هیرمند در مرز مشترک با کشورهای همسایه واقع شده محتاج برنامه ریزی سیاسی خاصی در بهره برداری از این منابع می باشد.
4-بیابانزایی وکمبود خاک مرغوب : مساحت خشکی های زمین حدود 4/13 میلیارد هکتار است.البته همه این مقدار قابل بهره برداری و استقرار نیست.تنها 22 درصد از خشکیهای زمین قابل کشت هستند اما نکته اینجا استکه خاکهای حاصلخیز و مرغوب در اغلب نقاط جهان در معرض فرسایش و نابودی قرار دارند.نتایج بررسیهای علمی نیز بیانگر آن است که 10 تا 11 درصد از خاکهای حاصلخیز جهان به اندازه ای آلوده گردیده اند که احیاء مجدد آنها تقریبا" غیرممکن است.دو سوم از خاک کشورهای در حال توسعه در آسیا و آفریقا بشدت تخریب شده است و بنا به بررسیهای انجام شده ،تخریب و نابودی جنگلها استفاده از روشهای سنتی در کشاورزی،آبیاری غیر اصولی کشتزارها ،استفاده بی رویه از کودهای شیمیایی و آفت کشها و چرای بی رویه دامهای اهلی در مراتع از عوامل اصلی فرسایش و نابودی خاک به شمار می آیند.گسترش روز افزون بیابانها و نابودی مراتع حاصلخیز در بسیاری از نقاط جهان از جمله ایران از تبعات این فعالیتها محسوب میگردد.
5- آلودگی هوا و بارانهای اسیدی : بارانهای اسیدی هم یکی از اشکال آلودگی هوا بشمار میروند.گازهای دی اکسید گوگرد و اکسید نیتروژن حاصل از مصرف سوختهای فسیلی، در هوا با بخار آب موجود ترکیب شده و تشکیل اسید سولفوریک و اسید نیتریک را می دهند که به همراه ابرها بر فراز گستره وسیعی از زمین حرکت کرده و هنگام تبدیل ابرها به بارش، این اسیدها به سطح زمین برگشته و موجب تخریب جنگلها ،پوشش گیاهی و حتـی ساختمانها و ابنیه ساخت دست بشر و نیز آلــودگی منابع آبی سطحی و زیـــرزمینی می گردند.به عنوان مثال 25 درصد از جنگلهای اروپا در اثر بارش بارانهای اسیدی خسارت دیده یا نابود شدند.جالب آنکه جهت حرکت جریانهای هوایی در بالای زمین بگونه ای است که معمولا"از مرکز سیاره بطرف شمال حرکت کرده و در نتیجه می توانند آلودگیهای احتمالی ایجاد شده در کشورهای جنوبی تر را به کشورهای شمالی تر زمین منتقل نمایند.
6-دفع زباله های سمی : در اثر فعالیتهای صنعتی، مقادیر بسیار زیادی زباله صنعتی سمی بوجود می آید که غالبا" به هنگام دفن، موجب انتقال آلودگی به محیط زیست می شوند.فلزات سمی از قبیل روی، مس،آرسنیک،جیوه و ...
همگی برای محیط زیست و حیات موجودات زنده زیان آور هستند.فعالیتهایی چون اکتشاف و استخراج معادن،اصلی ترین عامل تولید ضایعات فلزی سمی و پسماندهای معدنی بشمار می روندو متأسفانه غالبا" بطور غیراصولی دفع میگردند.
حمل و نقل مواد سمی خطرناک و دفع غیراصولی آنها نیز یکی از مشکلات عمده محیط زیست در جهان بحساب می آیند .در ایران نیز دفع موادی از قبیل ضایعات سموم کشاورزی و آفت کشهای تاریخ مصرف گذشته، دفع ضایعات اسیدی حاصل از تصفیه دوم روغن ، ضایعات پالایشگاهی و بسیاری دیگر از پسماندهای صنعتی که از گروه ضایعات سمی و خطرناک بشمار می روند، از مشکلات زیست محیطی کشور محسوب می گردد.
7- جنگل زدایی و نابودی تنوع زیستی : درختان جزء منابع تجدید شونده محسوب میشوند اما بشر در طول تاریخ بسیاری از جنگلها و درختان را تا نقطه انقراض نسل نابود کرده است.بسیاری از جنگلهای نیمکره شمالی مورد بهره برداری و تخریب واقع شده اند.در ایران نیز طی 40 سال گذشته مساحت جنگلهای کشور حدود یک میلیون هکتار کاهش داشته است.هر چند درختان جزء منابع سیال نیستند اما تخریب سریع جنگلها می تواند بدلایل زیر تأثیرات ژئوپلتیکی و فرامرزی ایجاد نماید: الف ) حذف پوشش جنگلی باعث فرسایش سریع خاک و آلودگی رودها و منابع آبی میگردد.
ب ) ظرفیت جذب دی اکسید کربن و تولید اکسیژن کاهش یافته و پدیده گرم شدن زمین تشدید میگردد.
ج ) به تنوع زیستی کره زمین آسیب های جدی وارد میشود.
تنوع زیستی، یعنی مجموع گونه های گیاهی،جانوری،میکروارگانیزمهاو همه اکوسیستمها و فرآیندهای اکولوژیکی مربوطه.بدون تردید می توان ادعا کرد که همه مشکلات زیست محیطی در جهان که بشر در خلق آنها نقش دارد، به نوعی، تهدید برای تنوع زیستی بشمار می آیند.طی 300 سال گذشته انقراض 1622 گونه گیاهی و جانوری به ثبت رسیده و دانشمندان شواهدی در دست دارند که هر ساله نسل تعداد زیادی از گونه هایی که حتی تاکنون توسط بشر کشف نگردیده اند نیز از بین میرود!
حل و فصل مناقشات ژئوپلتیکی بر سر محیط زیست : روزنامه نویورک تایمز در تاریخ 9 اکتبر 1995 از قول جیمز استینبرگ ،مدیر سیاستگذاری وزارت کشور آمریکا می نویسد : بیشتر تهدیدهای امنیتی در دوران جنگ سرد ریشه در کینه های بین کشورها داشت...هم اکنون عوامل داخلی بیشتر مورد توجه ما قرار گرفته اند،عواملی که می توانند کشورها را متزلزل کرده و منجر به جنگهای داخلی یا کشمکش های قومی گردند.امروزه باید به عوامل تنش زا مانند قحطی و محیط زیست توجه بیشتری کنیم !
پطرس غالی دبیر کل سابق سازمان ملل نیز در نشریه Foreign Affairs می نویسد: در کنفرانس توسعه و محیط زیست در ریودوژانیرو،ژوئن سال 1992، کشورها متعهد گردیدند تا در تصمیمات داخلی کشورشان پیامدهای جهانی را هم مورد توجه قرار دهند.این امر یک تعهد فلسفی بنیادین از سوی ملل جهان است که رکن دیگری را به اصول پذیرفته شده اخلاق ملی در سطح بین المللی اضافه می کند.
هر دو بیانیه فوق از کشورها می خواهند که موضوعات زیست محیطی را در حوزه امنیت جهانی مورد توجه قرار دهند.اما این مهم چگونه محقق خواهد شد ؟
در اصل 21 کنفرانس سازمان ملل در استکهلم آمده است که کشورها نمی توانند در قلمروی حاکمیت خود به محیط زیست آسیب برسانند اما مردم کشورها حق دارند تا منابع طبیعی موجود در درون مرزهای خود را برداشت نمایند.از آنزمان به بعد آگاهی روزافزون از موضوعات اثرات منفی فعالیتهای یک کشور بر محیط زیست و انعکاس این اثرات بر مردم دیگر کشورها ،باعث گردیده تا میزان این حقوق مورد تردید واقع گردد.در همین راستا یک سلسله قوانین بین المللی طی قرن بیستم ظهور نموده که حق کشورها را در برداشت از منابع زمین و در واقع زیستکره نوع بشر محدود می نماید.
محیط زیست و تحولات جهانی : تحولات زیست محیطی به خودی خود نه زیان بارند و نه خوب؛ درواقع این جامعه در حال تعامل با پدیدههای زیست محیطی و عوامل طبیعی است که از این پدیدهها یا فرصت میسازد یا تهدید.
یعنی دخالت غیر منطقی و غیر خردمندانه بشر در روابط موجود بین عناصر زنده و غیر زنده طبیعی و برهم زدن نظام طبیعت است که موجب میشود تا مثلاً بارش بارانهای شدید فصلی در مناطقی که پوشش گیاهی آنها به علت بهره برداری بیرویه انسان از بین رفته است منجر به بروز سیلهای ویرانگر و نابودی محیط گردد.
مطالعه در مورد خطرات زیست محیطی نشان میدهد که فقرا و افراد فاقد اختیار، آسیبپذیرترین قشرها در مقابل اینگونه تاثیرات هستند زیرا آنها گزینههای اندکی برای سازگار شدن پیش رو دارند.
پیامدهای انسانی تحولات جهانی محیط زیست نیز در نقاط مختلف جهان متفاوت است.
دوبرابر شدن میزان گاز دی اکسید کربن در جو میتواند اثر بارور کننده عمدهای بر برخی محصولات داشته باشد اما بربرخی دیگر تاثیر نداشته یا اینکه تاثیرش اندک است.
بنا به پیشبینیهای علمی ، روند فعلی گرم شدن کره زمین موجب گسترش تولید محصولات کشاورزی بسوی شمال زمین یعنی مناطق روسیه و ژاپن و کانادا میگردد.
این درحالی است که همین مسئله، موجب افزایش دما و کم آبی و خشکسالی در عرضهای جغرافیایی پایینتر نیمکره شمالی از جمله کشور ایران میشود!