در سال 1987 هیات تدوین استانداردهای مالی، تهیه گردش وجوه نقد را الزامی نمود.
این صورت مالی جایگزین صورت حساب تغییر در وضعیت مالی گردید.
صورت تغییر در وضعیت مالی بر اساس تغییر در داراییها، بدهیها و حقوق صاحبان سهام تهیه میشد.
در سال 1936 بر اساس APB شماره 3 تهیه صورت تغییر در وضعیت مالی توصیه گردید ولی تهیه آن اجباری نشد.
در ابتدای سال 1971 کمسیون بورس اوراق بهادار آمریکا تهیه این صورت مالی را برای شرکتهای پذیرفته شده در بورس الزامی نمود.
در پاسخ به عمل کمیسیون بورس اوراق بهادار آمریکا، APB شماره 19 در سال 1971 منتشر شد.
این بیانیه جایگزین APB شماره 3 گردید.
در نتیجه تهیه صورت تغییرات در وضعیت مالی را الزامی نمود.
تهیه صورت جریان وجوه به جای صورت جریان نقد منعکس کننده تمایل FASB به گزارشگری بر مبنای اصل نقدی به عنوان یک مکمل برای صورت سود و زیان و ترازنامه ای می باشد که بر اساس فرض تعهدی تهیه میشود.
صورت جریان وجوه نقد، صورت تغییرات در وضعت مالی وجوهی میباشد که به عنوان وجه نقد طبقهبندی میشود.
APB شماره 19 تهیه یکی از 2 صورت فوق را الزامی نمود.
بیشتر شرکتها تغییر در وجوه را به عنوان تغییر در سرمایه درگردش در نظر گرفتند و آنرا تهیه نمودند.
زیرا صورت گردش وجوه نقد یک حالت ساده و ویژه از صورت تغییر در وضعیت مالی میباشد.
این فصل با تجزیه و تحلیل منطق زیربنایی صورت تغییر در وضعیت مالی شروع میشود.
همچنین تحقیقات تجربی و تئوریکی در این فصل بررسی میشود: منطق زیربنایی تهیه صورت تغییرات در وضعیت مالی: APB شماره 19 اهداف گزارشگری صورت تغییر در وضعیت مالی را به شرح زیر بیان میدارد.
1- افشای کامل تغییر در وضعیت مالی.
2- تلخیص فعالیتهای سرمایهگذاری و تأمین مالی.
3- گزارش جریان وجوه حاصل از فعالیتهای عملیاتی.
این اهداف مستقیماً از صورت سود و زیان و ترازنامه مقایسهای بدست میآید زیر این اطلاعات در این دو صورت مالی قرار دارد.
بنابراین اطلاعات جدیدی در صورت تغییر در وضعیت مالی گزارش میشود هر چند این اطلاعات به صورت معاملات خلاصه شدهای که در صورت سود و زیان و ترازنامه مقایسه ای ارائه شده است گزارش میشود.
به عبارت دیگر صورت تغییر در وضعیت مالی روش دیگری برای طبقهبندی و گزارشگری معاملات نسبت به آنچه که در ترازنامه و سود وزیان وجود دارد ارائه مینماید ولی با توجه به اینکه صورت تغییرات در وجوه نقد بر اساس تعریف و اندازهگیری عناصر مربوط به ترازنامه و سود و زیان تهیه شده است، لذا این صورت ممکن است به عنوان مشتقی از صورتهای مالی نامیده شود.
منطق زیربنایی این صورت میتواند به صورت بدهکاری معاملات = بستانکاری معاملات باشد.
دو بخش برابر در صورت تغییر در وضعیت مالی وجود دارد که به عنوان منابع و مصارف نامیده میشود.
منابع به عنوان بستانکار معاملات تعریف میشود بستانکاران معاملات از افزایش بدهیها و حقوق صاحبان سهام معرف یک سرمایه جدید و در دسترس برای شرکت از محل منابع خارج شرکت از قبیل صدور سهام، استقراض و همچنین منابع داخل شرکت از قبیل سود خالص است.
عایدات پس از واگذاری دارائیها ( کسورت دارائیها) و همچنین دیگر منابع داخلی قابل دسترس برای شرکت ایجاد مینماید.
مصارف به عنوان بدهکاران معاملات تعریف میشود.
بدهکاران معاملات از کاهش در بدهیها و حقوق صاحبان سهام و افزایش در دارایی ها ناشی میشود.
کاهش در بدهیها و حقوق صاحبان سهام معرف کاهش در سرمایه شرکت میباشد.
جدول 1-11 شکل استاندارد صورت تغییرات در وضعیت مالی منابع ( بستانکار معاملات) 1- افزایش در جریان وجوه نقد ناشی از : الف- سود خالص ب- منابع دیگر 2- دیگر منابع 3- کاهش در مانده وجوه برای یک دوره در صورت وجود.
مصارف ( بدهکار معاملات ) 1- کاهش در جریان وجوه نقد ناشی از: الف- زیان خالص ب- حاصل از منابع دیگر 2- دیگر مصارف 3- افزایش در مانده وجوه برای یک دوره در صورت وجود این دو نوع از معاملات شامل تسویه بدهی کاهش در سرمایه مربوط به مواردی از قبیل خرید خزانه، پرداخت سود سهام و زیان خالص میباشد.
افزایش در داراییها معرف یک سرمایه گذاری جدید به عنوان یک منبع مالی برای شرکت میباشد.
در همه حالات منابع در دسترس شرکت در نتیجه معاملات بدهکار کاهش مییابد.
ساختار اصلی معادله 1-11 تشکیل دهنده منطق صورت تغییر در وضعیت مالی میباشد و لیکن صورت تغییرات در وضعیت مالی ادامه دهنده صورت جریان وجوه میباشد.
در یک صورت جریان وجوه اقلام ترازنامه به عنوان بخشی از آنچه که توازن وجوه نامیده میشود تعریف میشود.
هدف صورت گردش وج.ه نشان دادن چگونگی افزایش در حسابهای وجوه ناشی از درآمد و دیگر منابع و کاهش ناشی از زیان و دیگر مصارف میباشد.
مفهوم جریان وجوه معرف منابع قابل استفاده و در دسترس و نقد شرکت میباشد.
لذا صورت گردش وجوه به صورت وجوه مربوط به فعالیت عملیاتی نزدکتر است تا به حسابدرای تعهدی.
صورت جریان وجوه ساختار صورت تغییرات در وضعیت مالی اثر گذاشت.
در هر دو بخش منایع و مصارف در صورت تغییر در وضعیت مالی معاملات به بخشهای تأثیرگذار بر روی وجوه و بخشهای تأثیرگذار بر روی حسابها طبقهبندی شده است.
اثر سود خالص بر روی مانده وجوه جداگانه گزارش میشود.
این ساختار پیچیده تغییر در صورت وضعیت مالی در شکل 1-11 بیان شده است.
ذکر این نکته ضروری است که منطق اصلی در معادله 1-11 بیان شده است.
شکل پیچیدهتر جدول 1-11 تنها یک روش مفصل از طبقهبندی بدهکاران و بستانکاران معاملات و قرار دادن جریان وجوه به سوی صورت تغییرات در وضعیت مالی معرف توسعه اطلاعات گزارش شده میباشد.
صورت جریان وجوه از معاملات 1- الف) و 1- ب) تشکیل شده است.
معاملاتی که بر روی حسابهای وجوه تأثیری ندارند حذف شدهاند.
نتیجه این امر گزارش تغییر در مانده وجوه و چگونگی ایجاد این تغییرات بود.
تأکید بر گزارشگری جریان وجوه بیشتر بر روی نقدینگی متمرکز شده است.
با افزودن معاملات شماره 2 در شکل 1-11 یک جمع بندی جامع از کلیه تغییرات در وضعیت مالی حاصل می شود و فقط به حسابهای مانده وجوه خلاصه نمیشود.
این روش را صورت تغییر در وضعیت مالی مینامند.
انواع معاملاتی که در قسمت شماره 2 شکل 1-11 نشان داده شده است شامل فعالیتهای سرمایهگذاری و تأمین مالی میشود که بر روی حسابهای وجوه نقد اثری ندارند.
به عنوان مثال تبدیل بدهیهای قابل تبدیل به سهام عادی، سهام منتشر شده برای تحصیل داراییهای غیر پولی سود پردخت شده به صورت دارایی غیر نقدی و معاوضه داراییهای غیر پولی.
APB شماره 19 یکی از چهار تعیرف نقد، نقد به علاوه شبه نقد ( اوراق بهاردار کوتاه مدت و دیگر سرمایهگذاریهای موقت ) داراییهایی که سریع به نقد تبدیل میشوند و سرمایه در گردش را مجاز دانسته است.
مرحله دوم تعیین اثر معاملات صورت حساب سود و زیان بر روی تراز وجوه میباشد.
سود و زیان باید به دقت تجزیه و تحلیل شده و اقلامی که بر روی تراز وجوه تأثیر ندارند اصلاح شوند.
برای مثال اگر وجوه به عنوان سرمایه در گردش تعریف شوند همه اقلام بدهکار و بستانکار صورت سود و زیان که هیچ تطابقی با اقلام بدهکار و بستانکار داراییها و بدهیهای جاری ندارند جدا شوند، هزینه استهلاک نمونهای از موارد فوق میباشد.
بستانکار مربوط به استهلاک انباشته یک حساب غیر نقد میباشد.
بعد از اصلاحات مربوط به درآمد مقدار و مانده اصلاح شده در صورتیکه دارای مانده بستانکار داراییها و بدهی های جاری ندارند جدا شوند، هزینه استهلاک نمونه ای از موارد فوق میباشد.
بعد از اصلاحات مربوط به درآمد مقدار و مانده اصلاح شده در صورتی که دارای مانده بستانکار باشد به عنوان یکی از منابع طبقهبندی میشود ( سود خالص اصلاح شده) و اگر دارای مانده بدهکار باشد به عنوان مصارف طبقهبندی میشود به عنوان مثال تبدیل بدهیهای قابل تبدیل به سهام عادی، سهام منتشر شده برای تحصیل داراییهای غیر پولی سود پردخت شده به صورت دارایی غیر نقدی و معاوضه داراییهای غیر پولی.
بعد از اصلاحات مربوط به درآمد مقدار و مانده اصلاح شده در صورتی که دارای مانده بستانکار باشد به عنوان یکی از منابع طبقهبندی میشود ( سود خالص اصلاح شده) و اگر دارای مانده بدهکار باشد به عنوان مصارف طبقهبندی میشود ( زیان اصلاح شده).
این طبقهبندی با بند ا- الف) در شکل 1-11 در تطابق میباشد.
اصلاحات اصلی مربوط به سود هنگامی که وجوه به عنوان سرمایه در گردش تعریف میشوند در شکل 2-11 نمایش داده شده است.
مرحله سوم تجزیه و تحلیل معاملات غیر از صورت سود و زیان میباشد.
این معاملات به دو دسته تقسیم میشوند.
معاملاتی که شامل یک حساب وجوه و یک حساب غیر نقدی میباشند و معاملاتی که شامل دو حساب غیرنقدی میشوند.
وقتی که یک معامله شامل یک حساب نقد و یک حساب غیر نقد باشد طبقهبندی معامله در تطابق با بند 1-ب) شکل 1-11 میباشد.
در صورتیکه یک حساب نقد بدهکار و یک حساب غیرنقد بستانکار شده باشد بستانکار مربوط به حساب غیر نقدی به عنوان منابع طبقهبندی میشود زیرا یک معامله از نوع بستانکار میباشد.
به عنوان مثال میتوان یک بدهکار به حساب وجه نقد و یک بستانکار به اوراق قرضه پرداختی در جهت صدور اوراق قرضه در نظر گرفت.
اگر یک حساب وجه نقد بستانکار شده باشد و یک حساب غیرنقد بدهکار شده باشد معامله به عنوان مصارف طبقهبندی میشود زیرا یک معامله از نوع بدهکار میباشد.
یک مثال برای این مورد میتوان بدهکار شدن یک دارایی و بستانکار شدن وجه نقد برای خرید دارایی در نظر گرفت.
این نوع معاملات معرف فعالیتهای تأمین مالی و سرمایهگذاری میباشد.
در صورتیکه بدهکار و بستانکار معاملات بر روی حسابهای غیرنقدی تأثیر گذارد هم به عنوان منابع، هم به عنوان مصارف طبقهبندی میشوند.
بدهکار آن به عنوان مصارف و بستانکار آن به عنوان منابع طبقهبندی میشوند.
یک مثال از این نوع معاملات را میتوان تبدیل اوراق قرضه قابل تبدیل به سهام در نظر گرفت در این معامله اوراق قرضه پرداختنی بدهکار و سرمایه بستانکار میشود.
این نوع از معاملات با بند 2 شکل 1-11 مطابقت دارد.
این اقلام معرف معاملات سرمایهگذاری و تأمین مالی میباشند ولی با موارد ارائه شده در بند 1 تفاوت دارد زیرا هیچ تأثیری بر روی حسابهای وجوه ندارند.
مرحله چهارم شامل تغییرات در خود تراز وجوه میباشد.
تراز وجوه نشان دهنده معادل یک حساب داراییها گزارش میشود.
یک مانده بستانکار ( کاهش ) نشان دهنده منابع و یک مانده بدهکار ( افزایش ) نشان دهنده مصارف میباشد.
این مورد با بند 3 شکل 1-11 مطابقت دارد.
همه معاملات حسابهای غیرنقدی باید رد صورت تغییرات در وضعیت مالی گنجانده شود.
این حالت همیشه اجرا شود حتی اگر این معاملات هیچ تأثیر مستقیمی بر حسابهای نقدی نداشته باشد.
وقتیکه وجوه به عنوان سرمایه در گردش تعریف میشود معاملات مربوط به حسابهای غیرنقدی تنها به معاملات غیر پولی محدود میشود مانند معاوضه غیرنقدی داراییها و تبدیل اوراق قابل تبدیل به سهام عادی، البته در زمانیکه وجوه به عنوان وجه نقد تعریف میشوند تعدادی از معاملات دیگر نیز وجود خواهند داشت که بر روی وجه نقد تعریف میشوند تعدادی از معاملات دیگر نیز وجود خواهند داشت که بر روی وجه نقد تأثیر نمیگذارند.
بنابراین تعریف دقیقتری از وجوه معاملات غیرنقدی را برای جداگانه موجب خواهد شد.
این دلیلی است برای این سئوال که چرا تعریف مربوط به وجوه سرمایه در گردش هزینههای تهیه صورت تغییرات در وضعیت مالی را حداقل مینماید.
جدول 2-11 مثالهایی از اصلاحات غیرنقدی مربوط به سود زمانیکه وجوه به عنوان سرمایه در گردش تعریف میشود حذف اقلام بستانکار صورت حساب سود و زیان مثل: 1- سودهای عادی و غیر مترقبه ناشی از واگذاری داراییها، تصفیه بدهیها و تجدید ساختار بدهیها.
2- استهلاک صرف بدهیها.
3- استهلاک کسر مربوط به سرمایهگذاری ( اوراق قرضه و … ) 4- سود و زیان اقلام غیر مترقبه مربوط به تغییر در اصول حسابداری.
5- درآمد سرمایهگذاری بازار سود نقدی مربوط به حسابداری حقوق صاحبان سهام.
6- استهلاک تشویق مالیاتی معوقه سرمایهگذاری.
7- استهلاک درآمدهای معوقه مربوط به معاملات فروش – اجاره مجدد.
8- هزینه مالیات مازاد بر مایلت پرداختنی مربوط به مالیتهای معوقه.
و حذف اقلام بدهکار صورت سود و زیان مثل: 1- زیانهای عادی و غیرعادی غیر مترقبه ناشی از واگذاری داراییها، تصفیه بدهیها و تجدید ساختار بدهیها.
2- استهلاک کسر بدهیها.
3- استهلاک صرف مربوط به سرمایهگذاری ( اوراق قرضه و …) 4- استهلاک، استهلاک منابع طبیعی – استهلاک مورد اجاره سرمایهای.
5- استهلاک داراییهای نامشهود هزینههای معوقه.
6- کاهش هزینه مالیات ناشی از بازشگت مالیتهای معوقه.
7- زیان اقلام غیرمترقبه مربوط به تغییر در اصول حسابداری.
8- زیان سرمایهگذاری پس از کسر سود نقدی مربوط به حسابداری حقوق صاحبان سهام.
9- استهلاک زیان معوقه مربوط به معاملات فروش – اجاره مجدد.
10- هزینههای پرداختی مربوط به صدور اختیار خرید سهام کارمندان.
حرکت به سوی گردش وجوه نقد: SFAC شماره 1 سه هدف کلی را برای گزارشگری مالی ارائه مینماید.
اولین هدف که یک بیان ساده و کلی میباشد عبارتست از گزارشگری مالی اطلاعات مفیدی را برای سرمایهگذاران بالقوه و بالفعل و همچنین بستانکاران و سایر استفاده کنندگان در جهت تصمیمگیری و دادن اعتبار و تهیه نماید.
2 هدف دیگر به عنوان روشهای ویژهای از هدف اول در نظر گرفته شده است که این اهداف عبارتند از: 1- گزارشگری اطلاعات مربوط به منابع و تغییرات منابع شرکت.
2- گزارشگری اطلاعاتی که در ارزیابی گردش وجوه نقد آتی مفید میباشند.
گزارشگری اطلاعاتی که در ارزیایب گردش وجوه نقد آتی مفدی میباشند.
در SAFC شماره 5 هیات تدوین استانداردهای مالی (FASB) در مورد تهیه گردش وجوه نقد الزامات زیر را بیان داشت: صورت گردش وجوه نقد اطلاعات مفیدی را در مورد فعالیتهای واحد تجاری در ایجاد وجه نقد بازپرداخت بدهیها، توزیع سود سهام یا سرمایهگذاری مجدد برای حفظ یا توسعه ظرفیت عملیاتی و همچنین در مورد فعالیتهای تأمین مالی شامل بدهی و حقوق صاحبان سهام و همچنین سرمایهگذرای یا هزینه نمودن وجه نقد تهیه مینماید.
اطلاعات مربوط به دریافتها و پرداختهای جاری وجه نقد به ارزیابی نقدینگی، انعطاف پذیری مالی سودآوری و ریسک واحد تجاری کمک میکند.
یادداشت اخیر FASB بیان میدارد که اطلاعات مربوط به گردش وجوه نقد به عنوان یک افشای تکمیلی، مفید میباشد زیرا این اطلاعات: 1- بازخوردی را برای جریان نقدی واقعی فراهم میکند.
2- به شناسایی ارتباط بین سود حسابداری و جریان وجه نقد کمک میکند.
3- اطلاعاتی را در مورد کیفیت سود ارائه مینماید.
4- قابلیت مقایسه اطلاعات را در گزراشگری مالی بهبود میبخشد.
5- به ارزیابی انعطاف پذیری و نقدینگی کمک میکند.
6- به پیشبینی جریان نقدی آتی کمک میکند.
به عبرات دیگر تمام موارد فوق محدودیتهای مرتبط با حسابداری متعددی را ارائه مینماید.
البته این مطالب بیان کننده آن نیست که بگوییم اطلاعات بر مبنای تعددی آماده کننده نمیباشد بلکه بیان کننده این مطلب است که اطلاعات مربوط به گردش وجوه نقد مکمل برای صورت و سود و زیان و ترازنامه میباشد.
آنچه مشخص است، این است که گردش وجوه نقد در ارزیابی روش نقدی گذشته ضروری میباشد این امر بیان کننده این مطالب است که گردش وجوه نقد برای فهم گردش وجوه نقد واقعی حاصل از عملیات واحد تجاری ضروری میباشد ( بند شماره 2 ) یعنی ارتباط بین سود حسابداری و گردش وجوه نقد به عناصر گردش وجوه نقد در سود حسابداری مرتبط میشود ( بند شماره 3).
کیفیت سود اصطلاحی است که به وسیله تحلیل گران مالی برای تبیین این رابطه استفاده شده است.
ارتباط نزدیکتر بین سود حسابداری و گردش وجوه نقد منجر به کسب بهتر عایدات و سود میشود.
مفهوم کیفیت سود عایدات منعکس کننده این مطلب است که سود حسابداری از تعدادی معاملات غیرنقدی تعهدی و معوقه ناشی میشود و لزوماً معرف خوبی برای نقدینگی نمیباشد بند شماره 4 به یکسانی رویهها مربوط میشود وشامل انعطافپذیری و انتخاب یکی از روشهای حسابداری و همچنین قابلیت مقایسه بین شرکتها میشود.
همان طور که در فصل 8 بیان شد عوامل بازدارندهایی در حسابدرای، مانع از یکسانی رویهها میشود.
گردش نقدی حاصل از فعالیتهای عملیاتی یک اندازهگیری سادهتری است که به تعدادی از این رویههای حسابداری مربوط میشود به همین دلیل اندازهگیری گردش وجوه نقد دارای یکسانی بیشتری نسبت به اندازهگیری سود میباشد در نتیجه سطح بالایی از قابلیت مقایسه را ایجاد میکند بدین ترتیب صورت گردش وجوه نقد به نوعی با اندازهگیری سود مرتبط میشود.
بند 5 به استفاده از اطلاعات گردش وجوه نقد برای کمک به ارزیابی انعطاف پذیری و نقدینگی مالی شرکت مربوط میشود.
انعطاف پذیری عبارتست از سازش شرکت با موقعیتها و فرصتهای جدید و نقدینگی به معنای قدرت و توان شرکت برای تبدیل کردن سریع داراییها به وجه نقد میباشد.
وجه نقدی که از طریق فعالیتهای عملیاتی حاصل میشود معرف نقدینگی و انعطاف پذیری شرکت میباشد گردش وجه نقد معرف منابع در دسترس داخلی برای بازپرداخت بدهیها و ایفای تعهدات و همچنین سرمایهگذاری مجدد و توزیع سود بین سهامداران میباشد.
این یک دلیل ابتدایی بر لزوم تهیه صورت گردش وجوه نقد میباشد.
اطلاعات مربوط به نقدینگی در تزارنامه نیز وجود دارد همان طور که در فصل 10 اشاره شد سیستم طبقهبندی جاری و غیر جاری راهنمای ضعیفی برای بیان نقدینگی میباشد زیرا تعدادی از اقلام جاری هزینههای معوق میباشند.
همچنین تعدادی از اقلام بستانکار نیز تأثیری بر روی گردش وجوه نقد آتی ندارند.
داراییهایی مانند موجودی کالا ممکن است سریعاً به وجه نقد تبدیل نشوند.
در گروه داراییهای جاری اقلامی وجود دارند که در یک دوره کوتاه مدت قابل تبدیل به وجه نقد هستند.
با توجه به اینکه اندازهگیری که در ترازنامه ارائه میشود به صورت عادی و نرمال چیزی غیر از ارزش خالص بازیافتنی میباشد لذا تعیین وجه نقدی که از محل داراییها ایجاد میشود غیر ممکن است یک ترازنامه چیزی جز طبقهبندی عامیانه از نقدینگی نمیباشد لذا ترازنامه وضعیت ضعیفی از نقدینگی و انعطاف پذیری شرکت را نشان میدهد.
صورت گردش وجوه نقد ارائه دهنده وجه نقد حاصل از فعالیتهای مؤسسه میباشد سیستم حسابداری ارزش خروجی که در فصل 1 شرح داده شده انعطاف پذیری شرکت را از نظر مقدار وجه نقدی که میتواند از طریق نقدینگی داراییها بدست آورد را اندازهگیری میکند و لیکن اندازهگیری ارزش خروجی فقط به عنوان یک شاخص عامیانه از نقدینگی و انعطافپذیری شرکت میباشد هر چند این سیستم اندازهگیری ممکن است یک تخمین و پیشبینی از ارزش تبدیل وجه نقد مربوط به منابع شرکت فراهم آورد و در نهایت سرعت تبدیل نقدینگی و انعطافپذیری را مشخص میکند ولی یک سئوال وجود دارد که حسابداری ارززش خروجی برای ارزیابی انعطافپذیری یک شرکت چقدر مفید میباشد.
یک شرکت تمایل دارد که سرمایه خود را بالا ببرد اینکه داراییهای خود را به فروش رساند.
در حالت عادی یک شرکت نمیخواهد داراییهای روله خود را به فروش رساند تا از طریق آن سرمایه جدیدی را برای فرصتهای جدید سرمایهگذاری ایجاد کند.
شرکتها تمایل دارند که از سرمایه جدید و یا وجه نقدی که از داراییهای آمده برای فروش حاص میشود استفاده نمایند مانند موجودی کالا.
بند 6 بیان میدارد که اطلاعات گردش وجوه نقد برای پیشبینی جریان وجه نقد آتی مفید میباشد.
یعنی اطلاعات مربوط به گردش وجوه نقد در گذشته برای پیشبینی گردش وجوه نقد همچنین جریان وجوه یا سود حسابداری معرفهای بهتری برای گردش وجوه نقد آتی میباشند.
افشای تفصیلی بیان میدارد که همه اطلاعات مفید بالقوه با در نظر گرفتن اصل فزونی منابع بر مخارج باید افشا شود در ارتباط با صورت تغییرات در وضعیت مالی چیزی به جز یک طبقهبندی و تلخیص معاملات حسابداری در این دوره نمیباشد.
بحث ارائه شده به ارائه مجدد حسابداری بر اساس فرض نقدی به عنوان یک مکمل مهم برای صورتهای مالی بر اساس فرض تعهدی اشاره دارد.
همچنین لازم است که متوجه شویم که چرا گردش وجوه نقد یک مفهوم کلیتری را در مقایسه با گردش وجوه دارد.
بحثهای FASB منجر به این نتیجه گردید که در صورت گردش وجوه نقد، وجوه به پول نقد تعریف شدهاند و نه تغییر در سرمایه در گردش یک اندازهگیری ضعیفی از نقدینگی میباشد 3 دلیل برای این مطلب وجود دارد: 1- هزینهها و درآمدهای معوقه در سرمایه در گردش وجود دارد که هیچ اثر نقدی ندارد.
2- تبدیل داراییهای جاری به وجه نقد یکسال یا بیشتر زمان لازم دارد ( در صورتی چرخه عملیاتی شرکت بیشتر از یکسال باشد).
3- اقلامی شبیه موجودی کالا که به بهای تمام شده نشان داده میشود نشان دهنده جریان نقدی بالقوه ناشی از فروش نمیباشد.
با توجه به موارد گفته شده وجه نقد را میتوان به صورت زیر تعریف کرد.
«نقد پول نقد است».
الزامات صورت گردش وجوه نقد: ساختار صورت گردش وجوه نقد، دریافتها و پرداختهای نقدی را به فعالیتهای عملیاتی و سرمایهگذاری و تأمین مالی طبقهبندی میکند.
این طبقهبندی با چارچوب منابع و مصارف در صورت تغییرات در وضعیت مالی مطابقت دارد و لیکن روش طبقهبندی در 3 طبقه به وضوح جریانات نقدی را به اقلام مربوط به خالص جریانهای عملیاتی، جریانهای تأمین مالی و جریانهای سرمایهگذاری تفکیک میکند.
در مقایسه ساختار منابع و مصارف با صورت گردش وجوه نقد، روش منابع و مصارف به روابط بدهکاری و بستانکاری حسابداری شکل 1-11 میپردازد.
وجه نقد به عنوان نقد در دسترس – وجوه بین راهی و معادل وجه نقد میباشد.
معادل وجه نقد سرمایهگذاریهای با نقدینگی بالایی میباشد که قابل تبدیل به مقدار مشخصی از وجه نقد میباشد و دارای تاریخ سررسید کوتاه مدتی میباشد ( عموماً تاریخ سر رسید اولیه آن 3 ماه و کمتر از آن میباشد) مشابه APB شماره 19 در صورت گردش وجوه نقد اقلام غیر نقدی مربوط به معاملات سرمایهگذاری و تأمین مالی را به عنوان یک مکمل برای صورت گردش وجوه نقد در یک جدول و فرمت مشخص افشاء میشود.
این روش معرف مفهوم جامع بودن گزارشگری مربوط به جریان وجوه میباشد.
صورت گردش وجوه نقد، این اطمینان را به ما میدهد که همه اقلام بدهکار بستانکار مربوط به معاملات شرکت در نظر گرفته شده است و در صورت گردش وجوه نقد ارائه میگردد.
یک مثال از فرمت پیشنهادی در شکل 3-11 نمایش داده شده است در صورت گردش وجوه نقد جریانات نقدی به جریانات حاصل از فعالیتهای عملیاتی، سرمایهگذاری و تأمین مالی تفکیک شده است.
هر چند این نوع سازماندهی فراهم کننده قبات رویه بیشتری در مقایسه با صورت تغییرات در وضعیت مالی میباشد و دارای قابلیت مقایسه بیشتری است.
3 عضو هیئت تدوین کننده استانداردهای مالی مخالف این نوع طبقهبندی صورت گردش وجوه نقد بودند زیرا آنها اعتقاد داشتند که بهره و سود سهام دریافتی از فعالیتهای سرمایهگذاری و نه از فعالیتهای عملیاتی ناشی میشوند همچنانکه در پاراگراف 22 استاندارد بیان گردیده است همچنین بهره پرداختی به عنوان یکی از فعالیتهای تأمین مالی و نه فعالیتهای عملیاتی میباشد.
پاراگراف 23 استاندارد.
این استاندارد بیان میدارد که گردش نقدی عملیاتی ممکن است به روشهای مستقیم و غر مستقیم ارائه شود.
روش مستقیم گردش وجوه نقد مربوط به طبقبندی درآمد، هزینه مربوط به کالای فروش رفته و دیگر هزینهها طبق صورت سود و زیان گزارش مینماید.
در روش غیر مستقیم یا روش صورت مغایرت، با سود و زیان تحقق یافته شروع میشود و لذا به نظر میرسد که FASB موافق این روش میباشد و لیکن در هر 2 روش پیشنهادی هیات تدوین استانداردهای مالی متذکر گردید که روش مستقیم دارای هزینه بیشتری میباشد زیرا اکثر شرکتها ساختار ثبت حسابداری متناسب جهت تهیه صورت گردش وجوه نقد را برای فراهم کردن اطلاعات ضروری ندارند.
شرکت M صورت گردش وجه نقد تلفیفی 31/12/1981 افزایش ( کاهش ) در وجه نقد و معادل وجه نقد وجه نقد حاصل از فعالیتهای عملیاتی: وجه نقد حاصل از فعالیتهای سرمایهگذاری: اگر روش مستقیم مورد استفاده قرار گیرد یک فهرست و جدول مجزایی برای مغایرتگیری سود خالص با گردش نقد حاصل از فعالیتهای عملیاتی بایستی تهیه گردد.
به عبارت دیگر روش غیرمستقیم با روش مغایرتگیری بایستی به صورت مجزا به عنوان یک مکمل برای روش مستقیم ارائه گردد.
تعدادی از اعضای FASB اعتقاد دارند که اجازه استفاده از روش غیرمستقیم به فهم کمتر استفاده کنندگان و کیفیت پائینتر گزارشگری مالی منتج میشود.
شکل 4-11 جدول تکمیلی مربوط به فعالیتهای تأمین مالی و سرمایهگذاری غیرنقدی را به عنوان یک ابزار اصلی و اولیه برای ارائه خالص وجه نقد حاصل از فعالیتهای عملیاتی میباشد که در هر 2 روش مستقیم و غیرمستقیم از آن استفاده میشود.
خالص وجه نقد حاصل از فعالیتهای تأمین مالی: روش صورت مغایرت یا روش غیرمستقیم برای تهیه وجه نقد حاصل از فعالیتهای عملیاتی مغایرت گیری سود خالص به وجه نقد حاصل از فعالیت های عملیاتی: خالص سود: 760 اصلاحات وجه حاصل از فعالیتهای عملیاتی: خالص تغییر در داراییها و بدهیها و بدهیهای ناشی از خرید شرکت S نقد و تحقیقات جریانات وجوه: 2 شخصیت موافق گزارش جریان نقدی، لاوسن و لی، اظهار داشتند که گزارش جریانهای نقدی برای گزارش عملکرد شرکت ضروری میباشد چرا که نقدینگی و جریان نقدی یک بخش مهم و اساسی در عملکرد شرکت است.
آقای لی از این نیز فراتر رفت و ازعات داشت که جریان نقدی و نه سود نتیجه نهایی فعالیت یک مؤسسه است.
سود یک نتیجه ( معاملات ) است و وجه نقد یک منبع فیزیکی میباشد.
یک نکته وجود دارد و آن این است که گزارش جریان نقدی یک صورت مجزا است یا یک مکمل مهم برای صورتهای مالی دیگر میباشد و این مسألهای است که توسط لاوسن و لی مطرح شده است.
همان طور که در فصل 7 بحث شد مدل ارزشیابی جریان نقدی ( بر اساس یک تحقیق اقتصاد مالی) معرف یک دیدگاه مشابهی است یعنی: جریانات نقدی شرکت یک اندازهگیری نهایی از ارزش شرکت و نه سود حسابداری تحقق یافته میباشد و لیکن یک ساختار رشد پاینده از شواهد مربوط ب تحقیقات بازار سرمایه که بیان میدارد حسابداری تعهدی در مقایسه با صورت جریانات نقدی آگاه کنندهتر می باشد یک تفسیر از این تحقیق این است که هم جریانات نقدی و هم حسابداری تعهدی در کنار یکدیگر مفیدتر میباشند تا اینکه یکی از آنها پذیرفته شود یعنی هر دوی آنها در ارزیابی عملکرد شرکت مفیدند.
از این دیدگاه صورت گردش وجوهند.
به عنوان یک مکمل برای صورتهای بر فرض تعهدی میباشند و در نتیجه اطلاعات جدیدی از طریق ترکیب اطلاعات تحقق یافته (فرضتعهدی) با جریان نقدی (فرضنقدی) فراهم میشود.
در نهایت میتوان گفت یک سیری از تحقیقات و یافته های سرمایهگذاران و تحلیلگران مالی نشان داده که اطلاعات مربوط به جریان نقدی برای تحلیل سرمایهگذاریها استفاده شده است ولی قابلیت سودآوری بر اساس فرض تعهدی بر گردش نقدی مقدم است.
یک تحقیق جدید توسط بنیاد حسابدرای مالی نشان داد که اهیمت اطلاعات مربوط به گردش وجوه در حال افزایش میباشد.
اهمیت اطلاعات بر اساس فرض تعهدی در حال کاهش میباشد.
همه موارد بیان میدارد که گردش وجوه نقد یک نقش ثانویه و البته مهم در ارزیابی عملکرد و چشم اندازهای آتی شرکت ایفا مینماید.
وجه دریافتی از مشتریان13850وجه پرداختی به عرضه کنندگان کالا خدمات و پرسنل(12000)سود سهام دریافتی20بهره دریافتی55بهره پرداختی(220)مالیات پرداختی(325)درآمد بیمه دریافتی15وجه پرداختی مربوط به دعاوی حقوقی30خالص وجه نقد حاصل از فعالیتهای عملیاتی1365 فروش امکانات رفاهی600وجه حاصل از فروش ماشین آلات150مخارج سرمایهای(1000)خرید شرکتها(925)خالص وجه نقد حاصل از فعالیتهای سرمایهگذاری(1175) اصل پرداخت مربوط به تعهدات اجاره سرمایهای(300)وجه نقد حاصل از صدور اوراق بدهی بلند مدت1275وجه نقد حاصل از صدور سهام عادی400سود سهام پرداختی(500)خالص وجه نقد حاصل از فعالیتهای تأمین مالی875خالص افزایش در وجه نقد و معادل وجه نقد1065وجه نقد و معادل وجه نقد در ابتدای دوره600وجه نقد و معادل وجه نقد در آخر دوره1665 استهلاک445زیان مربوط حسابهای دریافتی200سود حاصل از فروش امکانات رفاهی(80)سود تقسیم نشده شرکتهای فرعی(25)وجه حاصل از دریافت اقساط مربوط به اسناد دریافتنیمربوط به فروش کالا100 افزایش در حسابهای دریافتنی(215)کاهش در موجودی کالا205افزایش در پیش پرداخت هزینه(25)کاهش در حسابهای پرداختنی و بدهیهای محقق یافته(250)افزایش در بهره و مالیات پرداختنی50افزایش در مالیات پرداختنی50افزایش در مالیات معوقه150افزایش در سایر بدهیها50خالص کل اصلاحات605خالص وجوه نقد ناشی از فعالیتهای عملیاتی1365