دانلود مقاله تحلیل و مدیریت ریسک

Word 255 KB 581 31
مشخص نشده مشخص نشده اقتصاد - حسابداری - مدیریت
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • مقدمه تحولات عمده در محیط کسب و کار، مثل جهانی شدن کسب و کار و سرعت بالای تغییرات در فناوری، باعث افزایش رقابت و دشواری مدیریت در سازمانها گردیده است.

    در محیط کسب و کار امروز، مدیریت و کارکنان می بایست توانایی برخورد با روابط درونی و وابستگیهای مبهم و بغرنج میان فناوری، داده ها، وظایف، فعالیتها، فرایندها و افراد را دارا باشند.

    در چنین محیطهای پیچیده ای سازمانها نیازمند مدیرانی هستند که این پیچیدگیهای ذاتی را در زمان تصمیم گیریهای مهمشان لحاظ و تفکیک کنند.

    مدیریت ریسک مؤثر که بر مبنای یک اصول مفهومی معتبر قرار دارد، بخش مهمی از این فرایند تصمیم گیری را تشکیل می دهد.

    در این مقاله این اصول بوسیله شناسایی عناصر اصلی ریسک و بررسی چگونگی تأثیر بالقو?

    این عناصر در موفقیت سازمانها و چگونگی مقابله و مدیریت ریسک ها مورد بحث قرار می گیرد.

    مدیریت ریسک به‌طور کلی، مدیریت ریسک فرایند سنجش یا ارزیابی ریسک و سپس طرح استراتژی‌هایی برای ادار?

    ریسک است.

    در مجموع، استراتژی‌های به‌کار رفته شامل: انتقال ریسک به بخشهای دیگر، اجتناب از ریسک، کاهش اثرات منفی ریسک، و پذیرش قسمتی یا تمامی پیامدهای یک ریسک خاص هستند.

    مدیریت ریسک سنتی، تمرکزش روی ریسک‌های جلوگیری کننده از علل قانونی و فیزیکی بود (مثل حوادث طبیعی یا آتش سوزیها، تصادفات، مرگ و میر و دادخواهی ها).

    مدیریت ریسک مالی، از سوی دیگر، تمرکزش روی ریسک‌هایی بود که می تواند استفاده از ابزار مالی و تجاری را اداره کند.

    مدیریت ریسک ناملموس، تمرکزش روی ریسک‌های مربوط به سرمایه انسانی، مثل ریسک دانش، ریسک روابط و ریسک فرایندهای عملیاتی است.

    بدون توجه به نوع مدیریت ریسک، تمامی شرکتهای بزرگ دارای تیم‌های مدیریت ریسک هستند و شرکتها و گروه‌های کوچک به‌صورت غیر رسمی، در صورت عدم وجود نوع رسمی آن، مدیریت ریسک را مورد استفاده قرار می دهند.

    در مدیریت ریسک مطلوب، یک فرایند اولویت بندی منظور گردیده که بدان طریق ریسک‌هایی با بیشترین زیاندهی و بالاترین احتمال وقوع در ابتدا و ریسک هایی با احتمال وقوع کمتر و زیاندهی پایین تر در ادامه مورد رسیدگی قرار می‌گیرند.

    در عمل، این فرایند ممکن است خیلی مشکل باشد و همچنین در اغلب اوقات ایجاد توازن میان ریسک‌هایی که احتمال وقوع شان بالا و زیاندهی شان پایین و ریسک‌هایی که احتمال وقوع شان پایین و زیاندهی شان بالاست، ممکن است به‌طور مناسبی مورد رسیدگی قرار نگیرند.

    درنتیجه می توان ریسک‌های موجود در سازمان را از این دو بعُد نیزطبقه بندی کرد که در شکل 3 نشان داده شده است.

    تعریف ریسک و انواع فرعی آن تعریف ریسک: برای درک طبیعت ریسک، ابتدا باید از تعریف آن آغاز کرد.

    اگرچه تفاوتهای فراوانی در چگونگی تعریف ریسک وجود دارد، ولی تعریفی که در ادامه ارائه می‌شود، به‌طور مختصر ماهیت آن را نشان می‌دهد: ریسک یعنی احتمال متحمل شدن زیان (DOROFEE-96).

    این تعریف شامل دو جنبه اصلی از ریسک است: * مقدار زیان می بایست ممکن باشد؛ * عدم اطمینان در رابطه با آن زیان نیز می‌بایست وجود داشته باشد.

    در اکثر تعاریفی که از ریسک شده است، به‌صورت روشن به دو جنبه آن، یعنی زیان و عدم اطمینان، اشاره شده است.

    ولی سومین جنب?

    آن، یعنی انتخاب، معمولاً به‌صورت ضمنی مورد اشاره قرار می گیرد که منظور از انتخاب، چگونگی توجه نمودن به آن است.

    این سه شرط، پایه های اساسی ریسک و مبنایی برای بررسی عمیق'تر آن هستند.

    انواع مختلف ریسک: اصطلاح ریسک بصورت گسترده ای مورد استفاده قرار می‌گیرد، ولی مخاطبان مختلف اغلب تعبیرهای نسبتاً مختلفی ازآن دارند (KLOMAN-90).

    برای مثال، شیوه ارتباط ریسک با فرصت به شرایط تلقی ریسک بستگی دارد.

    بعضی اوقات، یک وضعیت هم فرصت سودآوری و هم امکان بالقو?

    زیان را فراهم می سازد نماید.

    ولی در موارد دیگر، فرصت سودآوری وجود ندارد، تنها امکان بالقو?

    زیان موجود است.

    بنابراین ریسک می تواند دارای دو نوع تقسیم فرعی دیگر باشد: * ریسک سوداگرانه؛ * ریسک خطرناک.

    .

    در ریسک سودا گرانه، شما می توانید یک سودآوری تحقق یافته یا بهبودی در روال شرایط نسبت به وضع موجودتان داشته باشید.

    و به‌طور همزمان نیز امکان بالقوه ای برای تجرب?

    یک زیان یا بدتر شدن شرایط نسبت به وضع موجود را داشته باشید.

    قمار بازی یک مثال از انجام یک ریسک سوداگرانه است.

    وقتی شما یک شرط بندی انجام می دهید، می‌بایست احتمال به‌دست آوردن پول بیشتر در مقابل انتظار از دست دادن میزان شرط بندی تان، مورد ارزیابی قرار دهید.

    در این مثال، هدف کلی افزایش ثروتتان است، و تمایل شما به سرمایه گذاری در ریسک، به منظور فراهم‌ساختن یک فرصت سودآورانه است.

    در مقابل، ریسک خطرناک فقط یک امکان بالقو?

    زیان به همراه دارد و هیچ فرصتی برای بهبود روال شرایط فراهم نمی سازد.

    برای مثال، به‌چگونگی در نظر گرفتن امنیت، به‌عنوان یک ریسک خطرناک توجه کنند.

    فرض کنید که شما نگران محافظت از اشیاء با ارزشی باشید که در خانه نگهداری می شوند.

    هدف اصلی شما در این مثال، اطمینان از عدم دستبرد به اشیاء موجود در منزل شما بدون اطلاع و اجازه از جانب شماست.

    بعد از بررسی میزان کیفیت امنیت اشیاء، امکان دارد که شما تصمیم به نصب یک سیستم امنیتی در منزلتان به‌منظور جلوگیری از ورود دزد و سرقت اشیاء بگیرید.

    توجه کنید که هدف در این مثال، طبق تعریف، تنها تمرکز ریسک بر روی محدود?

    امکان بالقو?

    زیان است.

    در اکثر شرایط مناسب، شما تنها آنچه را که هم اکنون مالک آن هستید، محافظت می کنید.

    و هیچ امکان بالقوه‌ای برای سودآوری وجود ندارد.

    در این مثال، شما تمایل به کسب آرامش خاطر به‌واسطه جلوگیری از عواقب ناخوشایند ورود به منزلتان دارید.

    هدف شما به‌عنوان احساس امنیت بیشتر، تعیین کننده شرایطی است که ریسک منظور می شود.

    بعد از تجزیه و تحلیل شرایط، شما ممکن است تصمیم به نصب یک سیستم امنیتی در منزلتان به‌منظور ایجاد موانع برای سارقان بگیرید.

    ممکن است اینگونه استدلال کنید که افزایش امنیت احتمالاً برای شما احساس امنیت بیشتری به ارمغان خواهد آورد و متعاقباً باعث کسب آرامش خاطرمی‌شود که شما به‌دنبال آن هستید.

    در این مثال، شما تمایل به سرمایه گذاری مالی در یک سیستم امنیتی به منظور فراهم آوردن یک فرصت احساس امنیت بیشتر برای خود دارید.

    ریسک امنیتی در این مثال، سوداگرانه است زیرا در این مورد میزان تحمل برای ریسک (به‌عنوان مثال، مقدار پولی که شما تمایل دارید در یک سیستم امنیتی سرمایه گذاری کنید) با میزان علاقه شما برای تحقق یک فرصت (به‌عنوان مثال، کسب آرامش خاطر) در توازن است.

    بنابراین، ریسک به‌صورت کاملاً مشخص و روشنی قابل طبقه بندی به‌عنوان سوداگرانه و خطرناک بر مبنای نوع آن نیست، بلکه بر اساس شرایطی که آن ادراک می شود، قابل دسته بندی است.

    انواع ریسک ریسک نقدینگی دو حالت مختلف دارد.

    'ریسک نقدینگی دارایی' و 'ریسک نقدینگی تأمین مالی'.

    ریسک نقدینگی دارایی که با نام 'ریسک نقدینگی بازار‌محصول' هم شناخته می‌شود، زمانی ظاهر می‌شود که معامله با قیمت پیش‌بینی‌شده قابل انجام نباشد (به دلیل تغییر وضعیت نسبت به زمان معامله عادی) این ریسک در بین گونه‌‌های دارایی‌‌ها و در زمان وابسته به شرایط بازار تغییر می‌کند.

    بعضی دارایی‌‌ها مانند ارز‌های اصلی یا اوراق قرضه، بازار‌های عمیقی دارند و در اغلب مواقع به راحتی با نوسان کمی در قیمت، نقد می‌شوند اما این امر در مورد همه دارایی‌ها صادق نیست.

    'ریسک نقدینگی تأمین مالی'، که ریسک جریان وجه نقد هم نامیده می‌شود، به عدم توانایی در پرداخت تعهدات برمی‌گردد.

    این موضوع مخصوصاً برای پرتفو‌‌هایی که متوازن شده‌اند و متعهد به پرداخت حاشیه سود به طلب‌کاران هستنند معضل مهمی است.

    در واقع اگر ذخیره وجه نقد کافی نباشد، ممکن است در شرایط سقوط ارزش بازار نیاز به پرداخت وجه نقد وجود داشته باشد که منجر به نقد کردن اجباری پرتفو در قیمت پایین می‌شود.

    این چرخه ضرر‌ها که با حاشیه سود تعهدشده شدیدتر می‌شود، گاهی به مارپیچ مرگ تعبیر می‌شود.

    ریسک تأمین مالی با برنامه‌ریزی مناسب جریان وجه نقد کنترل می‌شود.

    محدود کردن شکاف جریان وجه نقد، متنوع کردن و در نظر گرفتن منابع مالی جدیدی برای پر کردن کسری نقدینگی نقش مهمی در کنترل ریسک نقدینگی دارند.

    در مورد بانک‌ها، ریسک نقدینگی به دلیل کمبود و عدم اطمینان در میزان نقدینگی بانک ایجاد می‌شود.

    حالت دیگری که باعث افزایش ریسک نقدینگی می‌شود این است که بازارهایی که منابع بانک در آن‌ها قرار دارد دچار کمبود نقدینگی شوند.

    ریسک نقدینگی با سایر ریسک‌های مالی مختلط است و به همین دلیل سنجش و کنترل آن با دشواری روبرو است.

    ریسک بازار در اثر نوسانات قیمت دارایی‌ ها در بازار ایجاد می‌شود.

    اشخاص حقیقی و حقوقی دارایی‌های خود را به صورت‌های مختلف مانند پول نقد، سهام، اوراق قرضه، مسکن، طلا و سایر دارایی‌های با ارزش نگهداری می‌کنند.

    تمام این دارایی‌ها در معرض تغییرات قیمت قرار دارند، و این نوسانات قیمتی مداوم، عامل اصلی ایجاد ریسک بازار هستند.

    ریسک بازار که یکی از عوامل اصلی ایجاد کننده ریسک می‌باشد، به همراه ریسک اعتباری نقش اصلی را در اکثر ورشکستگی‌ها ایفا می‌کنند.

    بحران‌های پیاپی و پیوسته مالی ناشی از ریسک مالی که در دو دهه اخیر در مقاطع مختلف در سطح جهان روی داده‌اند، لزوم مدیریت یک‌پارچه و کمی ریسک مالی با تمرکز بر ریسک بازار و ریسک اعتباری را بیش از پیش مطرح ساخته‌اند.

    ریسک نرخ ارز یکی از ریسکهای‌ زیر مجموعه ریسک بازار است که به دلیل تغییرات نرخ ارز روی می‌دهد.

    اهمیت این ریسک هنگامی افزایش می‌یابد که بخش قابل توجهی از پرتفوی شرکت متشکل از یک ارز و یا ارزهای گوناگون بر اساس وضعیت بازار (سبد ارزی) باشد.

    حالت دیگری که باعث ایجاد ریسک نرخ ارز می‌شود هنگامی روی می‌دهد که بانک مبادلات ارزی قابل توجهی داشته باشد و یا اینکه در مورد بانک‌ها، سپرده‌های ارزی دریافت نموده و همچنین تسهیلات ارزی پرداخت نماید.

    ریسک اعتباری ریسکی است که از نُکول/قصور طرف قرارداد، یا در حالتی کلی‌تر ریسکی است که از «اتفاقی اعتباری» به وجود می‌آید.

    به طور تاریخی این ریسک معمولا در مورد اوراق قرضه واقع می‌شد، بدین صورت که قرض‌دهنده‌ها از بازپرداخت وامی که به قرض‌گیرنده داده بودند، نگران بودند.

    به همین خاطر گاهی اوقات ریسک اعتباری را 'ریسک نکول' هم گویند.

    ریسک اعتباری از این واقعیت ریشه می‌گیرد که طرف قرارداد، نتواند یا نخواهد تعهدات قرارداد را انجام دهد.

    تأثیر این ریسک با هزینه جایگزینی وجه نقد ناشی از نُکول طرف قرارداد سنجیده می‌شود.

    ضرر‌های ناشی از ریسک اعتباری ممکن است قبل از وقوع نکول واقعی طرف قرارداد رخ دهند.

    به طور کلی‌تر ریسک اعتباری را می‌توان به عنوان ضرر محتمل که در اثر یک رخداد اعتباری اتفاق می‌افتد، بیان کرد.

    رخداد اعتباری زمانی واقعی شود که توانایی طرف قرارداد در تکمیل تعهداتش تغییر کند.

    ریسک اعتباری یکی از مهمترین عوامل تولید ریسک در بانک‌ها و شرکت‌های مالی است.

    این ریسک از این جهت ناشی می‌شود که دریافت‌کنندگان تسهیلات توانایی بازپرداخت اقساط بدهی خود را به بانک نداشته باشند.

    باشند.

    عناصر اصلی ریسک تمامی اشکال ریسک، چه آنها به‌عنوان ریسک سوداگرانه طبقه بندی شده باشند، چه به‌عنوان ریسک خطرناک، شامل عناصر مشترکی هستند که شامل چهار عنصر ذیل است: 1- محتوا ؛ 2 – فعالیت؛ 3 – شرایط؛ 4 – پیامدها.

    محتوا یعنی زمینه، وضعیت، یا محیطی که ریسک در آن منظور شده و مشخص کننده فعالیتها و شرایط مرتبط با آن وضعیت است.

    به‌عبارت دیگر، محتوا نمایی از تمامی پیامدهای سنجیده شده فراهم می‌سازد.

    بدون تعیین یک محتوای مناسب، به‌طور قطع نمی‌توان تعیین نماید، کدامین فعالیتها، شرایط و پیامدها می‌بایست در تجزیه و تحلیل ریسک و فعالیتهای مدیریتی درنظرگرفته شوند.

    بنابراین، محتوا، مبنایی برای تمامی فعالیتهای بعدی مدیریت ریسک فراهم می کند.

    بعد از ایجاد یک محتوا، عناصر باقی مانده در ریسک به‌طور مناسبی قابل بررسی هستند.

    عنصر فعالیت یعنی عمل یا اتفاقی که باعث ریسک می شود.

    فعالیت، عنصر فعال ریسک است و می بایست با یک یا چندین شرط ویژه برای ظهور ریسک ترکیب شود.

    تمامی اشکال ریسک با یک فعالیت به‌وجود می آیند؛ بدون فعالیت، امکان ریسک وجود ندارد.

    در حالی‌که فعالیت، عنصر فعال ریسک است، شرایط تشکیل دهند?

    عنصر منفعل ریسک است.

    این شرایط تعیین کننده وضعیت جاری یا یک مجموعه از اوضاع و احوال است که می‌تواند به ریسک منجر شود.

    شرایط، وقتی با یک فعالیت آغازگر خاص ترکیب می شود، می تواند یک مجموعه از پیامدها یا خروجی ها را تولید کند.

    پیامدها، به‌عنوان آخرین عنصر ریسک، نتایج یا اثرات بالقو?

    یک فعالیت در ترکیب با یک شرط یا شرایط خاص است.

    ریسک استراتژیک و عملیاتی ریسک استراتژیک، ریسکی است که یک سازمان برای تحقق اهداف تجاری اش می پذیرد.

    در مضمون این تعریف امکان بالقو?

    سودآوری و زیاندهی هر دو وجود دارد، که ریسک استراتژیک را طبیعتاً سوداگرانه می سازد.

    توجه کنید که چگونه چهار عنصر ریسک برای ریسک استراتژیک به‌کار برده می شود.

    برای مثال، شرایطی را فرض کنید که مدیریت ارشد در یک مؤسسه مالی در حال بررسی دربار?

    ورود به یک بازار جدید، مثل ایجاد خدمات بانکداری آنلاین است.

    از آنجایی که این امر به‌واسط?

    فرایند تصمیم گیری به اجرا گذاشته می شود، مدیریت می بایست فرصتها و تهدیدهای بالقو?

    موجود در آن بازار را بررسی کند.

    محتوا در این مثال خاص، بازار خدمات بانکداری آنلاین است.

    تمامی فعالیتها، شرایط و پیامدها می‌بایست در داخل این محتوای خاص در نظر گرفته شوند.

    فعالیتها در این مثال طیفی از انتخابهای استراتژیک سنجیده شده است.

    مدیریت تعدادی از انتخابهای قابل پیگیری، شامل چهار مورد زیر را پیش روی دارد : 1 - تصمیم گرفتن برای ورود فوری به بازار؛ 2 - انجام اقدام احتیاطی از طریق ارائه خدمات آزمایشی اندک؛ 3 - در حال حاضر عملی انجام ندادن، ولی محفوظ نگهداشتن حقوق برای اقدامات آتی؛ 4 - تصمیم گرفتن برای عدم ورود به بازار.

    شرایط در این مثال، شامل روندهای جاری و عدم اطمینان نسبت به خدمات بانکداری آنلاین، از جمله تعداد مشتریان بالقوه، آنچه که رقبا ممکن است انجام بدهند، و شایستگیهای اصلی سازمان در حال حاضر است.

    ترکیب هر فعالیت استراتژیک با روندهای جاری و عدم اطمینان، یک طیفی از پیامدها، یا مجموعه ای از سودآوری و زیاندهی بالقو?

    برای سازمان تولید می کند.

    مدیریت درجه نسبی هر فرصت و ریسک ناشی از هر فعالیت استراتژیک را مورد بررسی قرار می دهد.

    آنها بهترین انتخاب را بر مبنای میزان تحمل ریسک درمقابل میزان تمایل برای به‌دست آوردن مزایایی از فرصتهای آن، انجام می دهند.

    بنابراین، چهار عنصر اصلی ریسک یک ابزار مفید برای تجزیه و درک یک ریسک تجاری استراتژیک فراهم می‌سازد.

    این عناصر همچنین در زمان بررسی یک ریسک خطرناک، مثل ریسک عملیاتی، مفید واقع می شود.

    ریسک عملیاتی مدیران در تمامی سازمانها با ریسک سروکار دارند.

    تمرکز مدیریت در سطوح بالای سازمان در اکثر اوقات روی طبیعت سوداگران?

    مدیریت، ریسک سرمایه گذاری داراییهای سازمانی را در مقابل بازگشت بالقو?

    آن سرمایه گذاری تعدیل می کند و با ملاحظات استراتژیک، ریسک را در فعالیتهای پورتفوی سازمان و سرمایه گذاریها، مدیریت می کند.

    باوجود این، در سطوح عملیاتی یک سازمان، کارکنان و مدیریت طبق معمول تمرکزشان روی مدیریت یک نوع از ریسک خطرناک به نام ریسک عملیاتی است.

    همچنان که کارکنان و مدیریت فرایندهای کاری را به‌اجرا در می‌آورند، ریسک‌های عملیاتی شروع به ظهور می‌کنند.

    نقصان موجود در ذات فرایندها می تواند به عدم کارایی و مشکلاتی در خلال عملیات منجر شود که این امر می تواند اثر نامطلوبی بر موفقیت سازمان بگذارد.

    متأسفانه، تعریف جهان شمولی دربار?

    اصطلاح ریسک عملیاتی وجود ندارد.

    کمیته سرپرستی بانکداری بَسِل (Basel) یک چارچوب کاملاً مناسب منتشر کرده است که به‌عنوان Basel II مشهور است و شامل یک تعریف از ریسک عملیاتی به‌شمار می‌رود که به طور گسترده ای توسط انجمن مالی مورد استفاده قرار می گیرد.

    ریسک عملیاتی، طبق تعریف چارچوب Basel II ، ریسک زیان ناشی از عدم کفایت یا نقص فرایندهای داخلی، افراد و سیستم ها یا از وقایع خارجی تعریف می شود.

    تعریف دیگری از ریسک عملیاتی نیز موجود است: ریسک عملیاتی، یعنی امکان بالقو?

    عدم توفیق در دسترسی به اهداف مأموریت.

    این تعریف شامل زیان (ناکامی در رسیدن به اهداف مأموریت) و عدم اطمینان (احتمال وقوع یا عدم وقوع ناکامی) است.

    به‌طور همزمان، این تعریف مناسب برای استفاده در اکثر زمینه های متفاوت است.

    به‌طور خلاصه، اگرچه اشکال مختلفی از ریسک (از جمله، ریسک تجاری، عملیاتی، پروژه ای و امنیتی) وجود دارد، ولی تمامی آنها مبنای مفهومی یکسانی دارند.

    در عین حال، می توان تفاوتهای قابل ملاحظه ای میان ملموس انواع مختلف ریسک بر مبنای محتوای درک شده، قائل شد.

    برای مثال، یک ریسک سوداگرانه، مثل یک ریسک تجاری، خصلتهای منحصر به فردی دارد که آن را از یک ریسک خطرناک، از جمله ریسک عملیاتی، متمایز می‌سازد.

    طبیعت سوداگرانه یک ریسک تجاری هم سودآوری و هم زیان را در پی خواهد داشت، درحالی‌که ریسک عملیاتی هیچ فرصتی برای سودآوری ایجاد نمی کند.

    همانگونه که قبلاً گفته شده، تعریف ریسک عملیاتی به کار رفته در این متن چنین می باشد: ریسک عملیاتی، یعنی امکان بالقو?

    شکل 3 چگونگی تعبیر چهار عنصر ریسک را در ریسک عملیاتی نشان می دهد.

    عبارت موجود در شکل منعکس کننده اصطلاحات رایج و مرسوم در توصیف ریسک عملیاتی است.

    توجه کنید که مأموریت یک فرایند کار همان محتوایی است که ریسک عملیاتی در آن منظور گردیده است.

    تعریف مأموریت، نخستین مرحل?

    حیاتی در توصیف ریسک عملیاتی است، زیرا این مرحله اساس تشخیص، شرح و تفسیر ریسک عملیاتی را تشکیل می دهد.

    تمامی دیگر عناصر مشخص شده در شکل 2، در ارتباط با مأموریت یک فرایند کاری بررسی شده است.

    جرقه همان عمل یا اتفاقی است که وقتی با آسیب پذیریهای موجود ترکیب شود، به یک طیفی از زیانهای بالقو?

    منجر می شود.

    آسیب پذیریها یعنی عیب و نقصهایی که فرایند را در معرض زیانهایی قرار می دهد؛ ضربه ها به‌عنوان زیانهای بالقو?

    ناشی از یک ریسک درک شده، تعریف می شوند.

    در ریسک عملیاتی، تمامی زیانها از پیگیری مأموریت حادث شده اند.

    از آنجایی که این یک ریسک خطرناک است، ریسک عملیاتی امکان بالقوه ای برای زیاندهی فراهم می سازد و هیچ امکان بالقوه ای برای سودآوری ارائه نمی دهد.

    یک نوع از شرایط اضافی که می بایست به‌عنوان عامل برای معادله ریسک عملیاتی در نظر گرفته شود؛ کنترل‌ها است.

    در شکل 2 رابط?

    میان کنترل‌ها و جرقه ها، آسیب پذیریها و ضربه ها نشان داده شده است.

    کنترل‌ها شرایط و وضعیتهایی هستند که محرک یک فرایند به‌سوی تحقق مأموریتش است.

    آنها شامل خط‌مشی‌ها، رویه ها، روال کارها، وضعیتها و ساختارهای سازمانی هستند که به‌منظور ایجاد یک تضمین معقول و منطقی برای دستیابی به مأموریتها و حذف ،کشف و اصلاح حوادث ناخواسته، طراحی گردیده اند.

    کنترل‌ها می توانند به‌روشهای زیر، ریسک را کاهش دهند: * حذف یک اتفاق آغازگر یا جرقه زا؛ * کنترل میزان وقوع یک جرقه یا آغازگر و اجرای برنامه های اقتضایی در زمان مناسب؛ * کاهش آسیب پذیریها؛ * کاهش ضربه ها یا زیانهای بالقوه.

    بنابراین، یک سنجش صحیح از ریسک عملیاتی می بایست شامل اثرات کنترل‌ها علاوه بر چهار عنصر موجود باشد.

    معمولا، افراد راجع به ریسک عملیاتی از اصطلاح تهدید استفاده می‌کنند.

    یک تهدید یعنی وضعیت یا اتفاقی که باعث ریسک می شود.

    یک تهدید ترکیبی از یک جرقه و یک یا چند آسیب پذیری می باشد، زیرا مجموع این دو عنصرمشخص کننده اوضاع و احوالی است که باعث خلق ضرر و زیان بالقوه‌ای می‌شود.

    ریسک استراتژیک ریسکی است که سازمان برای تحقق اهداف تجاری خود می‌پذیرد.

    در دنیای کسب وکار پرتحول امروز، مدیریت ریسک از اهمیت روزافزونی برخوردار شده است.

    مدیریت ریسک ناملموس، یک نوع جدید از ریسک را معرفی می کند، ریسکی که احتمال وقوع اش 100 درصد است، ولی در سازمانها به‌خاطر فقدان توانایی تشخیص، نادیده گرفته می شود.

    برای مثال ریسک دانش، زمانی رخ می دهد که دانش دارای ضعف و نقص به‌کار برده شود.

    ریسک روابط، زمانی رخ می دهد که همکاری بی‌اثر و نتیجه ای اتفاق افتد.

    ریسک فرایند عملیاتی، زمانی رخ می دهد که عملیات بی‌ثمری اتفاق افتد.

    این ریسک ها به‌صورت مستقیم بهره وری دانش کارکنان را کاهش داده، و باعث نزول مقرون به صرفه بودن از نظر اقتصادی، سودآوری، خدمات، کیفیت، شهرت، ارزش مارک و کیفیت درآمدها می‌شود.

    در واقع مدیریت ریسک ناملموس باعث می‌شود در مدیریت ریسک به‌واسطه شناسایی و کاهش ریسک‌هایی که عامل نزول بهره وری می باشند، ارزشهای آنی و مستقیمی خلق شود.

    در نتیجه می توان مدیریت ریسک را یک وظیفه ای شامل فرایندها، روشها، و ابزاری برای ادار?

    ریسک در فعالیتهای سازمانی است.

    که یک محیط منضبط برای تصمیم گیریهای پیشتازانه و غیر منفعل در موارد زیر فراهم می آورد: * ارزیابی پیوسته در مورد آنچه که ایجاد اشکال می کند (ریسک) * شناسایی ریسک‌های مهم در راستای برخورد با آنها * اجرای استراتژی‌های مناسب به‌منظور اداره نمودن آن ریسک‌ها پارادایم مدیریت ریسک پارادایم یا الگوی مدیریت ریسک مجموعه ای از وظایف که به‌صورت یک سری فعالیتهای پیوسته در سرتاسر چرخه عمر یک مأموریت می باشند و عبارتنداز: * شناسایی ریسک ها؛* تحلیل؛ * برنامه ریزی؛ * پیگیری؛ * کنترل.

    وظایف پیوسته در مدیریت ریسک: وظایف پیوسته مدیریت ریسک در قسمت پایین معرفی گردیده اند.

    هر ریسکی به‌طور طبیعی این وظایف را به‌طور متوالی طی می‌کند، ولی فعالیتها به‌صورت پیوسته، همزمان (مثلاً ریسک‌هایی پیگیری می شوند در حالی‌که به موازاتش ریسک‌های جدیدی شناسایی و تحلیل می شوند)، و تکراری (مثلاً برنامه کاهنده ای برای یک ریسک ممکن است برای ریسک دیگری مفید باشد) در سرتا سر چرخه حیات یک مأموریت اتفاق می افتند.

    * شناسایی: جستجو و مکان یابی ریسک‌ها، قبل از مشکل ساز شدن آنها.

    * تحلیل: تبدیل داده های ریسک به اطلاعات تصمیم گیری.

    ارزیابی میزان اثر، احتمال وقوع ومحدود?

    زمانی ریسک‌ها و طبقه بندی و اولویت بندی ریسک‌ها.

    * برنامه ریزی: ترجمه اطلاعات ریسک به تصمیم ها و فعالیتها (هم حال و هم آینده) و به‌کارگیری آن فعالیتها.

    * پیگیری: بررسی شاخصهای ریسک و فعالیتهای کاهنده.

    * کنترل: اصلاح انحرافات نسبت به برنامه های کاهنده ریسک.

    * ارتباطات: اطلاعات و بازخورهای بیرونی و درونی از فعالیتهای ریسک، ریسک‌های موجود و ریسک‌های پدید آمده فراهم می‌سازد.

    استراتژی‌های مدیریت ریسک وقتی که ریسک‌ها شناسایی و ارزیابی شدند، تمامی تکنیک‌های ادار?

    ریسک در یک یا چند طبقه از چهار طبق?

    اصلی قرار می گیرند: * انتقال * اجتناب * کاهش (یا تسکین) * پذیرش (یا نگهداری) استفاده مطلوب از این استراتژی‌ها شاید امکان پذیر نباشد.

    بعضی از آنها ممکن است مستلزم بده بستانهایی باشد که برای فرد یا سازمانی که در زمینه مدیریت ریسک تصمیم گیری می کند، قابل قبول نباشد.

    اجتناب از ریسک: استراتژی اجتناب، یعنی انجام ندادن فعالیتی که باعث ریسک می‌شود.

    به‌عنوان مثال ممکن است که یک دارایی خریداری نگردد یا ورود به یک کسب و کار مورد چشم پوشی قرار گیرد، تا از مشکلات و دردسرهای آنها اجتناب شود.

    مثال دیگر در این زمینه، پرواز نکردن هواپیماست، تا از ریسک سرقت آن اجتناب شود.

    استراتژی اجتناب به‌نظر می رسد راه حلی برای تمامی ریسکهاست، ولی اجتناب از ریسک همچنین به معنی زیاندهی در مورد سودآوریهای بالقوه ای است که امکان دارد به‌واسطه پذیرش آن ریسک حاصل شود.

    داخل نشدن به یک بازار به منظور اجتناب از ریسک، همچنین احتمال کسب سودآوری را ضایع می کند.

    کاهش ریسک: استراتژی کاهش، یعنی به‌کارگیری شیوه هایی که باعث کاهش شدت زیان می شود.

    به‌عنوان مثال می توان به کپسول های آتش نشانی که برای فرونشاندن آتش طراحی گردیده اند، اشاره کرد که ریسک زیان ناشی از آتش را کاهش می دهد.

    این شیوه ممکن است باعث زیانهای بیشتری بواسط?

    خسارات ناشی از آب شود و در نتیجه امکان دارد که مناسب نباشد.

    سیستم هالوژنی جلوگیری کننده از آتش ممکن است آن ریسک را کاهش دهد، ولی هزینه آن امکان دارد، به‌عنوان یک عامل بازدارنده از انتخاب آن استراتژی جلوگیری کند.

    پذیرش ریسک: استراتژی پذیرش، یعنی قبول زیان وقتی که آن رخ می دهد.

    در واقع خود-تضمینی یا تضمین شخصی در این طبقه جای می گیرد.

    پذیرش ریسک یک استراتژی قابل قبول برای ریسک‌های کوچک است که هزینه حفاظت در مقابل ریسک ممکن است از نظر زمانی بیشتر از کلیه زیانهای حاصله باشد.

    کلیه ریسک‌هایی که قابل اجتناب و انتقال نیستند، ضرورتاً قابل پذیرش هستند.

    اینها شامل ریسک‌هایی می شود که خیلی بزرگ هستند که یا محافظت در مقابل آن امکان پذیر نیست یا پرداخت هزینه بیمه آن شاید عملی نباشد.

    در این زمینه، جنگ به‌خاطر ویژگیهایش و عدم وجود تضمین نسبت به ریسک‌هایش، مثالی مناسبی است.

    همچنین هر مقداری از زیاندهی بالقوه علاوه بر مقدار تضمین شده، ریسک پذیرفته شده محسوب می شود.

    همچنین ممکن است این حالت قابل قبول باشد در صورتی که امکان تحقق زیانهای سنگین، کم باشد یا هزینه بیمه کردن برای مقدار پوشش بیشتر، خیلی زیاد باشد به‌طوری که مانع بزرگی برای اهداف سازمانی ایجاد کند.

    انتقال ریسک: استراتژی انتقال، یعنی موجب شدن اینکه بخش دیگری ریسک را قبول کند، معمولاً بوسیله بستن قرارداد یا انجام اقدامات احتیاطی.

    بیمه کردن، یک نوع از استراتژی های انتقال ریسک با استفاده از بستن قرار داد است.

    در موارد دیگر این امر بواسطه قراردادهای کلامی انجام می گیرد که ریسک را به بخشهای دیگر بدون پرداختی بابت حق بیمه، انتقال می دهد.

    معمولاً بار مسئولیت در میان سازندگان ساختمان یا دیگر سازندگان بدین صورت انتقال می یابد.

    از سوی دیگر، استفاده از وضعیتهای تعدیل کننده در سرمایه‌گذاریهای مالی، یک نمونه از چگونگی انجام اقدامات احتیاطی توسط شرکتها، به منظور ادار?

    ریسک از نظر مالی است.

    بعضی از روشهای اداره نمودن ریسک، در تمامی طبقات جای می گیرند.

    پذیرش جمعی ریسک از لحاظ فنی یعنی تحمل ریسک توسط گروه، ولی توزیع آن در کل گروه، یعنی انتقال ریسک در میان افراد عضو در گروه.

    که این وضعیت متفاوت از بیمه سنتی است، که در آن هیچ حق بیمه ای پیشاپیش میان اعضای گروه مبادله نمی‌شود، ولی در عوض زیان حاصله به حساب تمام اعضای گروه گذاشته می شود.

    مهندسی ارزش و مدیریت ریسک اصولا شیوه‌های ارزیابی قابلیت اطمینان بر ارزیابی «احتمال خطر» استوار است، البته در گذشته قابلیت اطمینان بر مبنای تحلیل‌های کیفی از سوابق و تجربیات در طراحی و بهره‌برداری ارزیابی می‌شد که این روش به‌عنوان یک قضاوت حرفه‌ای غیرقابل اتکاء بوده است.

    قابلیت اطمینان یکی از مشخصه‌های ذاتی محصول است که بدین صورت تعریف شده است: «احتمال عملکرد رضایت‌بخش بودن یک سیستم تحت شرایط کاری مشخص و برای مدت زمان معین».

    احتمال، اولین قسمت این تعریف است که با یک عدد بیان می‌شود و همان شاخص ارزیابی اطمینان است.

    سه بخش دیگر تعریف یعنی عملکرد رضایت‌بخش، زمان و شرایط کار مشخص پارامترهای حرفه‌ای یا مهندسی هستند که تئوری احتمال هیچ کمکی به تعیین آنها نمی‌کند.

    فقط متخصصین می‌توانند با استفاده از تئوری‌های مربوطه بحث قابلیت اطمینان را ارزیابی کنند که انتخاب آنها نیز به نوع مساله بستگی ندارد.

    با توجه به اینکه برای هر مساله، شاخص مناسبی در بیان قابلیت اطمینان سیستم منطبق بر مفاهیم کاربردی و کارآیی آن باید به‌کار رود، روش‌های ارزیابی مختلفی در ارتباط با شاخص‌های مناسب مسائل نیز مطرح است.

    به‌طورکلی دو گروه عمده برای روش‌های ارزیابی قابلیت اطمینان به شرح نمایه(1) وجود دارد.

    هدف اصلی ارزیابی ریسک، تعیین میزان عدم قطعیت، هزینه‌های ناشی از آن و ارائه راهکارهای کاهش این هزینه‌ها است.

    بنابراین برای ارزیابی ریسک باید نگرش سیستمی داشت، به این معنی که باید نتیجه عملکرد اجزاء پس از اثرات متقابل آنها بر یکدیگر مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گیرد.

    یکی از مهم‌ترین اجزاء تاثیرگذار بر خروجی هر سیستم متغیرهای تصادفی هستند که شناسایی و تجزیه‌وتحلیل آنها باعث شناخت منابع خطاها خواهد شد.

    ارزیابی ریسک ریسک به دو روش سنتی و استفاده از تکنولوژی قابل ارزیابی است.

    امروزه با توجه به پیچیده‌تر شدن سیستم‌ها و توزیع شدت و مقدار عدم قطعیت بین متغیرهای مختلف، استفاده از روش تکنولوژیکی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

    روش‌های دیگری نیز برای ارزیابی ریسک وجود دارد که در ادامه مورد بررسی قرار گرفته است.

    الف- روش ماتریس ارزیابی خطر در روش ماتریس ارزیابی خطر، ماتریسی تشکیل می‌شود که ردیف‌های آن نشان‌دهنده احتمال وقوع خطر در پنج سطح (مکرر، احتمالا، گاهی اوقات، با احتمال کم و با احتمال خیلی کم یا غیرممکن) بوده و ستون‌ها معرف شدت خطر در چهار سطح (فاجعه‌آمیز یا خیلی خطرناک، بحرانی، حوادث جزئی و بی‌خطر) است.

    از تجزیه‌وتحلیل ماتریس مزبور، سطوح زیر مشخص می‌شود: غیر قابل قبول، نامطلوب (تایید مدیریت ضروری است)، قابل‌قبول (ولی با توجه به تصمیم مدیریت) و قابل‌قبول بدون نیاز به بررسی.

    خلاصه مطالب فوق در نمایه‌های 2 و 3 ارائه شده است.

    ب- روش تعریف سناریو در روش فوق با بهره‌گیری از نظرات متخصصان امر، سناریوهای مختلف تعریف و با استفاده از تکنیک‌های خاص اثرات و نتایج آنها مورد تجزیه‌وتحلیل (تحلیل حساسیت) قرار می‌گیرد.

    به‌عنوان یکی از تکنیک‌های مورد استفاده در این روش می‌توان به تکنیک «What if» اشاره کرد.

    مهندسی ارزش مهندسی ارزش عبارت است از نگرش نظام‌یافته‌ای که برای شناسایی کارکردهای یک کالا، تعیین هزینه‌های مربوط به هر یک از کارکردها و نهایتا شناسایی جایگزین‌هایی برای کارکردها با هدف حداقل کردن هزینه کل و ارتقا یا حفظ کیفیت.

    به‌طور کلی ارزش اقتصادی بر چهار نوع است: 1 - ارزش استفاده: خواص و مشخصاتی که کالا نیازهای اصلی مصرف کننده را برطرف می‌سازد.

    2 - ارزش اعتبار: خواص و مشخصاتی که موجب می‌شوند فرد برای بدست آوردن یک کالای خاص اشتیاق بیشتری داشته باشد.

    3 - ارزش مبادله‌ای: خواص و مشخصاتی که امکان مبادله یک کالا را در عوض کالای دیگر فراهم می‌کند.

    4 - ارزش هزینه‌ای: مجموع مبلغ مواد، دستمزد و سربار که برای تولید کالا مصرف می‌شود.

    ارزش استفاده و هزینه‌ای را می‌توان به‌صورت کمی اندازه‌گیری و بیان کرد، ولی تعیین ارزش اعتبار و مبادله‌ای به‌صورت مجرد و ذهنی بوده و کمی کردن آنها تا حدودی دشوار به نظر می‌رسد.

    به‌طورکلی ارزش، زمانی به‌صورت کمی قابل بیان است که معادل مادی ارزش‌های متعدد یک کالا، تعیین شده باشد و مصرف‌کننده نیز معتقد باشد که «این یک قیمت عادلانه است.» لذا برای طراحی یک کالای جدید، باید مطمئن شد ارزشی که موردنظر مشتری است، در آن لحاظ شده که به‌عبارت دیگر یک فرآیند پیش‌گیرانه است.

    در مهندسی ارزش فعالیت‌های زیر انجام می‌شود: افزایش توانمندی‌ کارکنان و مدیران به‌منظور شناخت زمینه‌های بهسازی و افزایش خلاقیت در انتخاب و اجرای طرح، افزایش قابلیت ارزیابی هزینه‌های فرصت و بیان کمی آنها،‌ ایجاد فرصتی برای بحث، نظرسنجی و ارزیابی سناریوهای مختلف و مستندسازی دلایل تصمیم‌گیری در انتخاب پروژه‌ها، افزایش ارزش کالاها، خدمات و سرمایه‌گذاری، کاهش هزینه‌ها تا سطح قابل‌قبول، کاهش ریسک، ارائه یک استراتژی مشخص برای موقعیت‌های پیچیده، ارتقای دانش اعضای تیم،‌ تعیین اصول کاهش هزینه‌های آتی پروژه،‌ پیشبرد کار تیمی،‌ امکان ایجاد نقطه‌نظرات مختلف و ایده‌های جدید در بررسی‌ها، دستیابی به توان رقابتی در بازارهای داخلی و بین‌المللی،‌ تامین نیازهای کمی‌وکیفی مشتریان با بهترین قیمت، ساده‌سازی و کاهش بوروکراسی و بهبود کیفیت و برطرف کردن نیازهای خاص مشتریان.

    با توجه به موارد مزبور هزینه انجام تغییرات، به زمان انجام مهندسی ارزش بستگی دارد.

    لذا هر چه مهندسی ارزش زودتر صورت گیرد، هزینه اجرای آن و در نتیجه هزینه‌ تغییرات کمتر خواهد شد.

    مدیریت ریسک مدیریت ریسک، فرآیندی سیستماتیک است که با تعیین، تحلیل و اعمال کنترل لازم برای غلبه بر ریسک، آن را تحت کنترل قرار می‌دهد.

    این امر به‌منظور حداکثر کردن نتایج مثبت و حداقل کردن پیامدهای منفی صورت می‌پذیرد.

    فرآیند مدیریت ریسک در نمایه (4) ارائه شده است.

    همان طور که در نمودار (4) نشان داده شده است، ریسک و عدم اطمینان هر دو برای بیان وجود خطر به‌کار رفته‌اند ولی با یکدیگر متفاوتند.

    ریسک بیانگر شرایطی از احتمال وجود خطر است که احتمال و آثار ناشی از آن قابل برآورد بوده و در صورت مدیریت به موقع قابل پیشگیری است، در حالی که شرایط عدم اطمینان به زمانی اطلاق می‌شود که هیچ نوع اطلاعاتی از مقدار و احتمال وقوع ریسک در دسترس نباشد.

    عدم‌اطمینان بدترین حالت برای مدیریت ریسک است.

    به‌عبارت دیگر، ریسک معرف یک رویداد غیرمنتظره است که در رخداد آن عدم اطمینان وجود دارد.

    در نتیجه هر چه عدم اطمینان بیشتر باشد، شناخت ریسک مشکل‌تر خواهد شد.

    در یک طبقه‌بندی کلی، مدیریت ریسک شامل شش مرحله زیر است: برنامه‌ریزی مدیریت ریسک، شناسایی ریسک، تجزیه‌وتحلیل کیفی ریسک، تجزیه‌وتحلیل کمی ریسک، برنامه‌ریزی واکنش به ریسک و کنترل و پیگیری ریسک.

    کاربرد مدیریت ریسک در مهندسی ارزش مهندسی ارزش و مدیریت ریسک دو جزء جدایی‌ناپذیر از یکدیگرند.

    مدیریت ریسک برای همه شرکت‌ها ارزش می‌آفریند.

    هدف مهندسی ارزش، انتخاب و اجرای بهترین گزینه‌های عملکردی است که البته همواره نسبت به گزینه‌های انتخابی تا حدی عدم اطمینان وجود دارد.

    هدف از مدیریت ریسک نیز شناخت و مدیریت همین عدم اطمینان است.

    بدیهی است که مدیریت ریسک نمی‌تواند عدم اطمینان موجود را در جهت رسیدن به اهداف به‌طور کامل حذف کند، اما روش‌هایی برای تعیین عناصری که باعث این عدم اطمینان می‌شوند را ارائه می‌کند تا مدیریت بتواند به‌جای غافل‌گیر شدن (Reactive Management)، آنها را به نحو احسن شناسایی و مدیریت (pro-active Management) کند.

    با این روش مدیر متوجه ارزش عناصر عملکردی کالا شده و در حد امکان خواهد توانست احتمال، شدت و نوع پدیده‌های ریسکی را شناسایی کند.

    برنامه یکپارچه مدیریت ریسک و مهندسی ارزش باعث می‌شود هزینه قطعی موضوعات کیفی که کمی کردن آنها مشکل است نیز محاسبه شده و مساله دقیق‌تر تحلیل شود.

    تحلیل ریسک، مکانیزمی عالی برای مقایسه دقیق طراحی اولیه و گزینه‌های طراحی شده در فرآیند مهندسی ارزش دارد.

    نتیجه‌گیری اغلب حوادث مهم (از قبیل چرنوبیل، زیبراگ و کلافام) با روابط پیچیده انسانی مرتبط بوده‌اند.

    به بیان دیگر، خطاهای انسانی در اکثر حوداث و به طرق مختلف دخالت دارند.

    طی سال‌های اخیر یکی از موارد مهم در مدل‌سازی، فاکتورهای انسانی برای قابلیت اطمینان و ارزیابی ریسک است.

    همان طور که اشاره شد روش‌های مختلف کمی و کیفی، برای تجزیه‌وتحلیل و ارزیابی ریسک وجود دارد.

    مهندسی ارزش نیز به‌عنوان یکی از روش‌های کارآمد بهینه‌سازی طرح‌های بزرگ صنعتی، سال‌هاست که مطرح شده است.

    در مهندسی ارزش صدها جایگزین برای یک مساله ایجاد می‌شود، ولی اینکه آیا به نتایج مورد نظر خواهیم رسید یا نه، سوال دیگری است.

    بنابراین تحلیل ریسک نیز به‌عنوان یکی از اجزای تفکیک‌ناپذیر مهندسی ارزش محسوب می‌شود.

    به‌علاوه مهندسی ارزش نیز هیچ مغایرتی با ابزارهای مدیریتی از جمله مدیریت ریسک ندارد.

  • فهرست:
    عنوان صفحه
    مقدمه..............................................................................................................4

    مدیریت ریسک..................................................................................................5

    تعریف ریسک و انواع فرعی آن.............................................................................6
    انواع ریسک......................................................................................................7
    عناصر اصلی ریسک..........................................................................................9
    ریسک استراتژیک و عملیاتی................................................................................9
    پارادایم مدیریت ریسک......................................................................................13

    استراتژی‌های مدیریت ریسک..............................................................................14
    مهندسی ارزش و مدیریت ریسک..........................................................................15
    گفت وگوی مدیرعامل شرکت کامپیوکو با دنیای اقتصاد..............................................19

    مدیریت ریسک در فارکس..................................................................................22

    جمع بندی......................................................................................................23

    منابع.............................................................................................................24


    منبع:

    *.Dorfman, Mark S. (1997). Introduction to Risk Management and Insurance (6th ed.), Prentice Hall
    * .Stulz, René M. (2003). Risk Management & Derivatives (1st ed.), Mason, Ohio: Thomson South-Western
    * .Alijoyo, Antonius (2004). Focused Enterprise Risk Management (1st ed.), PT Ray Indonesia, Jakarta
    *. Alberts, Christopher & Dorofee, Audrey. Managing Information Security Risks: The OCTAVESM Approach Boston, MA:Addison-Wesley, 2002
    * . Kloman, H. F. “Risk Management Agonists.” Risk Analysis (June 1990)

    کتاب تجارت در بازار جهانی فارکس انتشارات چالش

     

     

مقدمه رقابت در محیط تجاری مستلزم توانمندی‌ شرکتهای تجاری برای جذب بهینه منابع محدود محیطی اعم از مشتری، نیروی انسانی شایسته و منابع بهینه مالی است. مصرف بهینه این منابع، دومین عاملی است که از نقش موثری در کسب مزیت رقابتی برای شرکتها برخوردار است. در این راستا، با وجود تمام برنامه‌ریزیها و دقت‌نظرهایی که توسط کارشناسان و متخصصان شرکتها در این زمینه صورت می‌گیرد، اماهنوز برخی ...

مقدمه : همیشه پیشرفت اقتصادی منطقه ای به حفظ و افزایش درصد شغل ها ، محصولات ، تولیدات ناحیه ای و ثروت کمک کرده است سیاست ها و برنامه هایی که به منظور دستیابی به این اهداف ترتیب داده می شوند در ثبات و شکل گیری حرفه ، سختی و ملایمت سرمایه زیربنایی و سازماندهی مجدد آن تأکید دارد هیچ از یک از اینها تغییر پذیر نیستند اما یک تجدید سازمانی کیفی یا تغییر در تأثیر نمایان آن ضروری است به ...

  بسط فرایند ریسک برای اداره فرصتها       چکیده: دیدگاه رایج و سنتی درمورد ریسک، یک دیدگاه منفی است که تداعی کننده خسارت، تلفات، قمار، زیان و پیامدهای مضر است. ولی بعضی از دستورالعملها و استانداردهای امروزی امکان ریسک فراسوی (UPSIDE) یا فرصت را مطرح می کنند. منظور عدم اطمینانهایی است که می توانند تاثیر سودمندی درجهت نائل شدن به اهداف سازمان داشته باشند. علی ...

چکیده رویکرد جدیدی که در سالهای اخی بر میدیریت عملیات حاکم شده، رویکود مدیریت زنجیره تامین (SCM) است. زنجیره تامین شبکه ای از تسهیلات و مراکز توزیع است که وظایف تهیه و تدارک مواد خام، تبدیل آن به محصولات نهایی و واسطه‌ای و توزیع این محصولات نهایی به مشتریان را انجام می‌دهد. امروزه شرکتها نیازمندند تا یکپارچگی منظمی را در تمام فرایندهای تولیدی- از ماده خام تا مصرف کننده نهایی – ...

چکیده عدم اطمینان محیطی و شدت رقابت سازمانها و مدیران، آنها را با چالشهای متعدد مواجه ساخته است. برای مدیر مؤثر این چالشها، رویکردهای نوین مدیریت و شایستگیهای خاص طرح و توصیه شده است. شناسایی و مدیریت ریسک یکی از رویکردهای جدید است که برای تقویت و ارتقای اثربخشی سازمانها مورد استفاده قرار می گیرد. به طورکلی، ریسک با مفهوم احتمال متحمل زیان و یا عدم اطمینان شناخته می شود که انواع ...

چکیده : این مقاله RASM، انتخاب حسابرسی بر مبنای ریسک پروژه­ها روشی برای برنامه­های بزرگ را بیان می­کند. RASM براساس تحلیل عامل ریسک، شناسایی تعداد زیادی عامل­های ریسک ، در متن برنامه­های بزرگ قراردارد . RASM ثابت (استاتیک) نیست، مثلاً می­تواند در سراسر یک چرخه عمر برنامه، طراحی نمونه­های متفاوت در دوره­های زمانی متفاوت، درباره پیشرفت پروژه و احتمال نوسان ظاهر ریسک مورد استفاده ...

مدیریت تولید در هزاره سوم این مقاله، به بررسی و تجزیه و تحلیل فضای اقتصادی حاکم بر پدیده جهانی‌سازی، جریان اطلاعاتی و ویژگی‌های تولید شبکه‌ای که صنایع تولیدی با آن روبه‌رو هستند، می‌پردازد. بررسی و تجزیه و تحلیل فوق‌الذکر بیانگر این مطلب است که تولید شبکه‌ای در فضای نوین اقتصادی می‌تواند به عنوان انقلابی در سازمان‌های تولیدی، مطرح شود. بر این اساس، مفهوم نوینی بنام MICK4FI ...

اثر افزایش سرمایه گذاری از بدهی های ریسک پذیر چکیده : دراین مقاله ما اثر جدیدی از بدهی های مخاطره آمیز را در استراتژی سرمایه گذاری شرکت ها بررسی می کنیم . ما این را اثر افزایش سرمایه گذاری می نامیم . که یک فقدان بالقوه از اختیار سرمایه گذاری در رویداد عدم پرداخت است . که این امکان کاهش عدم پرداخت ، ارزشی از اختیار صبر کردن است و محرکی را برای حقوق صاحبان سهام در جهت سرعت بخشیدن ...

مدیریت بحران ما در این نوشته بر آن هستیم تایکی از پر اعتبار ترین کتب تجارت را به شما معرفی کنیم مدیریت بحران اثر بیاد ماندنی پیتر دراکر اندیشمند بزرگ معاصر است , دراکر بیانگذار مدیریت جدید و پدیده واقعی درمدیریت است در یک محیط تجاری که اغلب برای برنامه ریزی بلند مدت دچار کمبود میگردد , دراکر واندیشه هایش به عنوان سرمایه وسود بلند مدت محسوب می شود در مدیریت بحران دراکر برای ...

نقش مدیریت مصرف در کمک به مدیریت تولید» نقش مدیریت در مصرف یکی از عوامل تأثیر گذار در سازمان می باشد. زیرا خیلی از محصولات در چرخه تولید یا از بین می رود یا به حساب نمی آید، به همین منظور در این مقاله به بررسی مدیریت تولید آب و مصرف آن پرداخته ایم.     نقش مدیریت در مصرف یکی از عوامل تأثیر گذار در سازمان می باشد. زیرا خیلی از محصولات در چرخه تولید یا از ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول