فصل اول: 1-1- مقدمه: فرش مهمترین کالای غیر صادراتی کشور است که طی چهاردهه گذشته بیش از4/1 ارزش صادرات غیر نفتی را تشکیل داده است.
متوسط سهم آن ازصادرات غیرنفتی از27/21درصد طی سالهای 1357-1338به 87/36درصد دردهه بعد از انقلاب (67-1358) رسیده است.
طی سالهای برنامه اول ودوم توسعه حدود 87/38درصد ازارزش صادرات غیرنفتی از صدورفرش دستباف تامین شده است.اما درسالهای بعد از برنامه اول توسعه سهم آن ازصادرات غیر نفتی روبه نقصان گذاشته به نحوی که از44/2درصد درسال1373به 09/13 درصد درسال1380کاهش یافته است.
به طور کلی طی چند دهه اخیرصادرات غیرنفتی کشور ازصادرات فرش دستباف تاثیر چشمگیری پذیرفته است.
صادرات غیرنفتی با افزایش یا کاهش صادرات فرش دستباف نوسانهای شدیدی را تجربه نموده است وبا توسعه کمی وکیفی صادرات غیرنفتی ظهورکالاهای جدید درصادرات غیرنفتی، رکود بازار فرش دستباف ایران وجهان سبب شد که سهم فرش دستباف ازصادرات غیرنفتی رو به کاهش گذارد.
بدین ترتیب صادرات غیرنفتی از شرایط تک محصولی صدور فرش دستباف رهایی یافته و ازتنوع کمی وکیفی کالای مختلف برخوردار شده است.
(حسینی، 1383) فرش دستباف به علت مرغوبیت کاربری وقیمت تمام شده آن بیشترمصرف خارجی داشته وبازارداخلی بسیارگسترده است.ازنظراقتصادی فرش دست باف کالایی لوکس وبا دوام است وازکشش درامدی بالایی برخوردارمی باشد، بنابراین با افزایش سطح درآمد ملی ورشد اقتصادی کشورهای واردکننده،چنانچه تبلیغات موثری برای ایجاد سلیقه مصرفی وجود داشته باشد، بازارجهانی مصرف فرش دستباف گسترش می یابد.
درایران ازسال1362صادرات غیرنفتی بویژه فرش دست باف به تدریج دوران رکود خود راپشت سرگذاشت وسیرصعودی خودرابه طورناهماهنگ آغازکرد.
دلیل این تحرک کاربرد برخی ازمکانیسم های تشویقی برای صادرات بود.ازجمله سیاست های تشویقی دراین سالهامی توان به افزایش مهلت واریزپیمان ارزی ومصرفی نرخ ارزشناوربه جای نرخ ارزترجیحی اشاره کرد.مصرفی نرخ ارزشناوربه جای نرخ ارز ترجیحی توسط بانک مرکزی درسال 1369باعث شد که درآمد صادرکنندگان ازجمله فرش به بیش ازسه برابرافزایش پیداکند،بطوریکه صادرکنندگان درازای تحویل هردلاربه جای 425ریال(نرخ ترجیحی)معادل 1350ریال دریافت می کردند.واین باعث افزایش صادرات درسالهای بعد شد.
ازنظراقتصادی،فرش دستباف کالایی لوکس وبادوام است وازکشش درآمدی بالایی برخوردارمی باشد.بنابراین باافزایش سطح درآمد ملی ورشد اقتصادی ،کشورهای واردکننده،چنانچه تبلیغات موثری برای ایجادسلیقه مصرفی وجودداشته باشد،بازارجهانی مصرف فرش دستباف گسترش می یابد.
حال دراین گزارش اهداف زیر مورد بررسی قرار می گیرد 1- بررسی تغییروتحولات تجارت(واردات وصادرات)جهانی فرش دستباف طی سالهای2005-2000 2 - شناسایی بازارهای هدف برای صادرات فرش دستباف خراسان 3 - بررسی اقدامات وتمهیدات لازم برای توسعه بازار صادرات فرش به کشورهای دیگر شناسایی بازار های هدف به منظور توسعه تجارت خارجی استان خراسان بازار هدف نوعی بازار بالقوه است که خارج از مرزهای کشور قرار دارد، ولی احتمالاً هنوز به فعلیت نرسیده است، اما در صورت تدوین راهبرد صحیح بازارشناسی و بازاریابی بین المللی می توان در آن بازار نفوذ کرد.
بنابراین، تعریف بازار هدف بی ارتباط با تعریف کلی بازار نیست، با این تفاوت که بیشتر تعاریف مربوط به بازار هدف را می توان به بازارهای بین المللی نسبت داد.
چنانچه یک بازار بین المللی از رشد مستمر و با ثبات تقاضا و از مقیاس مناسب اقتصادی برخوردار باشد، می توان آن را به عنوان ابزار بالقوه بازار هدف به حساب آورد (فتحی، 1384).
به چند دلیل شناسایی بازار هدف اهمیت دارد: الف- یکی از عوامل مؤثر در اجرای صحیح راهبرد وابستگی به صادرات (نوعی راهبرد توسعه صادرات) تولید متناسب با نیازها و ترجیحات و سلیقه های مصرف کنندگان خارجی است.
به عبارت دیگر در این رویکرد، عوامل مؤثر بر تولید اغلب خارجی هستند.
امروزه به جهت رقابت شدید بین عرضه کنندگان محصول در بازارهای جهانی، مصرف کنندگان نقش تعیین کننده در تقاضای جهانی محصولات دارند.
از این حیث توجه به عوامل مؤثر بر تقاضای مصرف کنندگان خارجی، می تواند در موفقیت راهبرد توسعه صادرات کشور عرضه کننده محصول، نقش مؤثری ایفا کند.
با انتخاب بازار هدف، نه تنها امکان تامین خواسته ها و انتظارات خریداران وسعت می یابد، بلکه ارائه کالاهای مناسب و مطابق مصرف کنندگان خارجی نیز شکل پویا و مناسبی پیدا می کند.
ب- شناسایی بازار هدف، این امکان را می دهد که تلاش بازاریابی متمرکز شود و حتی در زمینه تولید و فعالیت های مربوط به آن نیز از پراکنده نگری و عمل کردن در رشته های متعدد که بنگاه را از دستیابی به تخصص دور می کند و استفاده بهینه از منابع و امکانات را تحت تأثیر قرار می دهد، پرهیز شود.
تولید کنندگان نیازمند آن هستند که فعالیت های تبلیغی خود را توسعه دهند و ارتباط قوی تری با بازارهای هدف ایجاد کنند.
در واقع آن ها باید به بهترین نحو اطلاعات مفیدی از تولیدات خود را در اختیار بازارهای مذکور قرار دهند و معرفی درستی از محصولات خود داشته باشند.
هر بازار از بخش های کوچکتری تشکیل شده است که هر کدام از نظر نیازها، گرایش ها و سلیقه های مصرفی و نیز قدرت خرید و درآمد، ویژگی های خود را داراست.
تمرکز بر هر بخش از یک بازار، به لحاظ این ویژگی ها، این مزیت را دارد که بهتر و مناسب تر می توان برنامه ریزی کرد و نسبت به رفع خواسته های مشتریان اقدامات مؤثری به عمل آورد.
بنابراین در تعیین بازار هدف باید به این نکته توجه داشت که تقسیم بازار، کارایی تعیین دقیق بازار هدف یک محصول را افزایش می دهد و در نهایت ریسک تجاری را کاهش می دهد.
علاوه بر آن، زمانی که در فرایند تعیین بازار هدف تقسیم بازار مد نظر باشد، به طوری که کالا با تمامی خصوصیات مشتریان مطابقت داشته باشد، به طور مسلم هزینه تبلیغات و سایر هزینه ها کاهش خواهد یافت.
تقسیم بازار بر اساس عوامل جغرافیایی، روانی، رفتاری و عوامل بازاریابی صورت می گیرد.
در روابط سیاسی و تجاری، توان اقتصادی و سیاسی کشور مقابل نیز باید در نظر گرفته شود.
این امر به ویژه در جهان رو به تحول که هر لحظه با یک نوآوری (فن شناختی) همراه است، اهمیت دارد.
ارتباط سیاسی و تجاری با کشورهای در حال توسعه به تنهایی نمی تواند منجر به تحکیم روابط در سطح بین المللی شود.
از طرف دیگر، ایجاد روابط قوی با کشورهای پیشرفته نیز در صورت بی دقتی، احتمال بروز رابطه یک طرفه را در پی دارد.
بنابراین مراوده با ترکیبی از این دو دسته از کشورها ( کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه)، با توجه به نتایج مطالعات همه جانبه و شرایط سیاسی و تجاری جهانی، میزان خطر را کاهش خواهد داد.
در هر حال، در تعیین شرکای تجاری و بازارهای هدف از بین کشورها، عوامل سیاسی و تجاری را باید در کنار هم در نظر گرفت و صرفاً ملاحظات یکی از آن دو را نباید در نظر داشت (فتحی، 1384).
گذشته از امکانات و توانمندی های هر کشور در تولید و صدور کالاها، نقش بازارهای صادراتی و بازارهای هدف نیز بسیار حایز اهمیت است.
امروزه به جهت وسعت بازارهای جهانی و وجود تفاوت های مهم اجتماعی و اقتصادی در بین کشورها و گروههای مختلف مصرف کننده، به کارگیری یک روش اصولی و نوین برای شناسایی و یا اصطلاحاً تعیین و اولویت بندی بازارهای هدف صادراتی، از جمله الزامات دستیابی به هدف جهش صادراتی محسوب می شود.
ممکن است کشوری در تولید و صدور کالاهایی از مزیت نسبی برخوردار باشد، اما به علت عدم شناخت بازارهای صادراتی (بازارهای هدف)، موانع قرار داده شده در بازارهای هدف و یا عدم آگاهی از قوانین و مقررات حاکم بر آن بازارها، ناتوان از صدور کالا به آن بازارها شود، بنابراین یکی از محوری ترین مباحث در تجارت بین الملل، شناسایی بازارهای هدف کالاهای صادراتی است تا بدین ترتیب با آگاهی از شرایط عرضه و تقاضا، نیازهای وارداتی، کمیت و کیفیت تقاضای وارداتی و سرانجام مجموعه قوانین و مقررات حاکم بر این بازارها و ساختارهای متفاوت اجتماعی و فرهنگی آن ها، زمینه های بازاریابی برای صدور کالاهای صادراتی مورد نظر به این بازارها فراهم شود (فتحی، 1381).
بنابراین لازمه اصلی حضور فعال در بازارهای جهانی، داشتن راهبردی مدون درباره شناسایی و تعیین بازارهای هدف صادراتی است.
از طرف دیگر، به جهت وسعت بازارهای جهانی و وجود برخی تفاوت های مهم اجتماعی و اقتصادی در بین کشورها و گروههای مختلف مصرف کننده، تدوین راهبردهای نفوذ در بازارهای جهانی بدون گذر از برخی مراحل زیر، همراه با موفقیت نخواهد بود (فتحی، 1381).
1- رسیدن به مرز تصمیم گیری جهت صادرات 2- شناسایی بازارهای هدف محصول صادراتی 3- تعیین راهبرد بازاریابی برای محصول صادراتی.
پیشینه تحقیق: مطالعات بسیاری در رابطه با صادرات فرش دستباف در کشور انجام گرفته ،که در ذیل خلاصه ای از آن آورده شده است.
علوی راد(1382)،در مطالعه ای با عنوان" بررسی رابطه بین نرخ ارز آزاد و صادرات فرش دستباف ایران (75-1350) "سعی می کند که در قالب یک الگوی اقتصادسنجی و با استفاده از روش خودبازگشتی با وقفه های توزیعی ( ARDL) رابطه بلندمدت تعادلی نرخ ارز آزاد و عرضه صادرات فرش دستباف برای اقتصاد ایران برآوردکند.
نتایج حاصل از برآورد تجربی،بیانگر وجود یک رابطه بلند مدت تعادلی مثبت بین دو متغیر نرخ آزاد ارز و عرضه صادرات فرش دستباف ایران می باشدو به منظور تحلیل پویایی کوتاهمدت الگو در روش خودبازگشتی باوقفههای توزیعی وهمچنین تطبیق رفتار کوتاهمدت الگو با رفتار بلندمدت آن از الگوی تصحیح خطا استفاده گردید و ضریب جمله تصحیح خطا که بیانگر سرعت تعدیل الگو به سمت بلند مدت است برابر با رقم برآورد گردید و مشخص گردید که در هر سال حدود 66 درصد از عدم تعادل یک دوره در رابطه عرضه صادرات فرش دستباف ایران در دورۀ بعد تصحیح میشود.
عسگری (1382)، در مطالعه ای با عنوان" تجزیه و تحلیل عوامل مؤثر بر صادرات فرش در ایران با استفاده از روش همگرایی در طی دورۀ 78-1350" را مورد بررسی قرار داده است .هدف از این مطالعه تجزیه وتحلیل اثرات یکسانسازی نرخ ارز بر صادرات کشور بویژه صادرات غیرنفتی میباشدکه با استفاده از تکنیکهای تصحیح خطا ومدل سازی همگرایی و با استفاده از متغیرهای صادرات غیرنفتی، نرخ ارز، انحراف نرخ ارز از مسیر بلندمدت آن، درآمد کشورهای OECDو شاخص قیمت صادرات انجام شده است.
متغیرها در مدل به صورت واقعی و لگاریتمی به کار می روند.
نتایج این مطالعه گویای این است که ابزار نرخ ارز و افزایش آن بدون توجه به روند سایر متغیرهای کلان، به تنهائی راه گشای حل مشکلات صادرات غیرنفتی نخواهد بود.
باید جهت افزایش صادرات به قیمت کالاهای صادراتی توجه کافی نمود چون کالاهای غیرنفتی ما و من جمله فرش دارای کشش قیمتی بالائی می باشد.
پاسبان (1382 ) در مطالعه ای با عنوان تأثیر رونق صادرات فرش بر بخش کشاورزی در ایران (بیماری هلندی) بیان میکند که براساس پدیدۀ بیماری هلندی پیش بینی میشود که آثار و پیامدهائی برای تمامی بخش های اقتصادی بوجود آید که ازآن جمله تقویت نرخ ارز واقعی، افزایش واردات، کاهش صادرات بخش غیرشکوفا، تضعیف بخش سنتی، انتقال نیروی کار و عوامل تولید به سمت بخش رونق یافته اشاره کرد.
در ایران رونق درآمدهای صادرات فرش بر بسیاری از فرضیات بیماری هلندی خط بطلان کشید.
تقویت صادرات فرش باعث تولید بیشتر فرش و افزایش درآمد روستائیان شده و درنتیجه امکان پس انداز و سرمایه گذاری بیشتردر فعالیتهای بخش کشاورزی را فراهم میآورد واز طرفی با استفاده از مواد اولیه این صنعت از بخش کشاورزی تولید بیشتر قالی باعث افزایش تقاضا برای این مواد و در نهایت تولید بیشتر و تقویت بخش کشاورزی می شود.
در این مطالعه سعی برا ین است تا با تحلیل های رگرسیونی و آمارهای سری زمانی 79-1349 به تأثیر رونق صادرات فرش بر بخش کشاورزی پرداخت.
نتایج این مطالعه نشان می دهد که تأثیر صادرات فرش بر ارزش افزوده بخش کشاورزی مثبت است و همینطور تأثیر نرخ واقعی ارز بر ارزش افزوده بخش کشاورزی مثبت است و افزایش صادرات فرش باعث تقویت نرخ ارز واقعی شده، براساس بیماری هلندی افزایش درآمد بخش رونق یافته باعث افزایش مخارج دولت و تورم و در نتیجه تقویت نرخ واقعی ارز میشود.
برخلاف پدیدۀ بیماری هلندی اثر ارزش واحد صادرات فرش برقیمت غیرقابل مبادله منفی است یعنی با افزایش درآمدهای صادراتی فرش تقاضا برای کالاهای غیرقابل مبادله نسبت به کالاهای قابل مبادله افزایش بیشتری نداشته است و افزایش نرخ ارز واقعی با واردات بخش کشاورزی رابطه منفی دارد.
پاسبان (1382 ) در مطالعه ای با عنوان تأثیررونق صادرات فرش بر بخش کشاورزی در ایران (بیماری هلندی)بیان میکند که براساس پدیدۀ بیماری هلندی پیش بینی میشود که آثار و پیامدهائی برای تمامی بخش های اقتصادی بوجود آید که ازآن جمله تقویت نرخ ارز واقعی، افزایش واردات، کاهش صادرات بخش غیرشکوفا، تضعیف بخش سنتی، انتقال نیروی کار و عوامل تولید به سمت بخش رونق یافته اشاره کرد.
تقویت صادرات فرش باعث تولید بیشتر فرش و افزایش درآمد روستائیان شده و درنتیجه امکان پس انداز و سرمایه گذاری بیشتردر فعالیتهای بخش کشاورزی را فراهم میآورد واز طرفی با استفاده از مواد اولیه این صنعت از بخش کشاورزی تولید بیشتر قالی باعث افزایش تقاضا برای این مواد و در نهایت تولید بیشتر و تقویت بخش کشاورزی می شود.
شجری و قوامی (1382 ) در مطالعهای با عنوان" صادرات فرش دستباف ایران به اتحادیه اروپا و اثر رقابت خارجی بر آن" از یک مدل دو طرفه برای برآورد تابع تقاضای صادرات فرش دستباف ایران به کشورهای عضو اتحادیه اروپا کمک گرفته اند که برای این کار از متغیرهای صادرات، کشش قیمتی، کشش جانشینی، رقابت خارجی، یارانه صادراتی، ترجیحات تجاری استفاده شده است.
در این مطالعه کشش درآمدی صادرات نزدیک به 5 است که اثر رشد درآمدی اروپا بر صادرات فرش ایران را بسیار مساعد نشان میدهد.
کشش خود قیمتی برابر یک است که از سایر مدلها واقع بینانهتر به نظر می رسد و کشش جانشینی قیمت صادرات فرش ایران و ترکیه35/1 برآورد شده است.
در انتها نتیجه گرفته شده است که با اعطای ترجیحات تجاری به ترکیه و سایر رقبای ایران در بازارهای اتحادیه اروپا صادرات فرش ایران به طور قابل ملاحظهای کاهش خواهد یافت.
حسینی و پرمه(1382 ) در مطالعهای با عنوان" ساختار بازار جهانی فرش دستباف و بازارهای هدف صادراتی ایران با هدف تعیین نوع ساختار بازار تجارت جهانی فرش دستباف"،بیان می کنند که ساختار صادرات فرش ایران با شرکای تجاری و شناسائی بازارهای هدف آن تدوین یافته است.
نتایج حاصل از تحقیق نشان میدهد که ساختار تجارت جهانی فرش دستباف از انحصار چندجانبه با نوساناتی طی دورۀ 2000-1975 برخوردار بوده است.
بررسی طرف عرضه ساختارتجارت جهانی نیز گویای آن است که ساختار انحصارچندجانبه صادرات متحول شده و از قدرت انحصاری صادرکنندگان آن کاسته شده است و در مقابل ساختار واردات فرش از انحصارچندجانبه پیروی میکند.
مقایسه صادرات و واردات جهانی فرش دستباف گویای این است که انحصار ازآن واردکنندگان است.
ساختارصادرات فرش ایران با شرکای تجاری نشان میدهد که واردکنندگان فرش از ایران ازثبات نسبی برخوردار نیستند ورابطه مبادله پایای خالص فرش دستباف صادراتی ایران طی سالهای 80-1358 با نوسان رو به کاهش نهاده است.
ازوجی (1382 ) در مطالعه ای با عنوان" بررسی بازار جهانی فرش دستباف و شناسایی محدودیتهای تجاری و تعرفهای آن (مطالعه موردی ایران)" نشان می دهد که عمده فرش دستباف ایران به اتحادیه اروپا صادر میشود و به تدریج سهم ایران در بازار جهانی کاهش یافته است در حالی که سهم رقبای ایران افزایش یافته است.
بدین ترتیب با توجه به بررسی محدودیتهای تجاری و تعرفهای فرش در بازار جهانی روشن می گردد که این محدودیت برای ایران و رقبای آن مصداق پیدا میکند در این صورت در شرایط یکسان بودن کیفیت و نوع طراحی فرش بین کشورهای صادرکننده متغیر، قیمت عامل مهم در بازار جهانی است چرا که بالا بودن قیمت آن با توجه به نرخ تعرفه مشخص، موجب شکاف بیشتر بین قیمت فروش این کالا حتی در یک بازار خواهد شد.
در حالی که کیفیت طراحی فرش ایران در مقایسه با سایر رقبا در بازار جهانی کمی اثرات منفی بالابودن قیمت را تعدیل میسازد.
عزیزی و میرزائی ( 1382) در مطالعهای با عنوان" بررسی اثرات پیمان ارزی بر صادرات فرش دستباف کشور طی دو دهه گذشته" تلاش دارد در پاسخ به اینکه« آیا سیاستهای تجاری در راستای رشد صادرات فرش دستباف صورت گرفته است؟»، نقش پیمان ارزی بر صادرات فرش دستباف کشور به صورت کمی برآورد گردید و با به کارگیری روش هم انباشتگی ( ) و با استفاده از داده های آماری دو دهه اخیر مدلی برای عرضه صادرات فرش دستباف کشور تخمین زده شده است.
و از دیگر عوامل مؤثر بر صادرات فرش دستباف کشور از جمله قیمت صادراتی فرش دستباف، قیمت داخلی فرش دستباف و سهم صادرات نفت از کل صادرات نیز به عنوان متغیرهای توضیحی در مدل ارائه شده است.
آمار و اطلاعات برای برآورد مدل عرضه صادرات فرش دستباف از آمارنامه بازرگانی خارجی گمرگ و شاخصهای بهای عمدهفروشی فرش صادراتی، شاخص بهای عمده فروشی فرش فروش رفته در داخل، صادرات نفت و گاز، کل صادرات و نیز اطلاعات مربوط به پیمان ارزی از آمارها و اطلاعات موجود در بانک مرکزی تهیه شده است.
فساعی و میرلوحی (1382 ) در مطالعهای با عنوان" روش های نوین تجارت و تجارت الکترونیکی فرش دستباف"،سعی می کنند که با توجه به سیر نزولی تولید و صادرات فرش دستباف ایرانی در سالهای اخیر، راهکارهای نوین تجارت و استفاده از شیوۀ تجارت الکترونیکی فرش دستباف به جای شیوه سنتی آن مورد تجزیه و تحلیل قرار قرار دهند.
زارع (1382 ) در مطالعهای تحت عنوان" بکارگیری روش های نوین تجارت الکترونیک در صنعت فرش دستباف" سعی بر آن داشته تا با بررسی اجمالی فناوری اطلاعات در ابتدا و بررسی بکارگیری و مزایای استفاده از سیستمهای مبتنی بر آن شامل تجارت الکترونیک، وب و به طور کلی بازاریابی الکترونیکی بررسی های آماری در مورد مدلها، اندازه ها، طرح ها و نقش های مختلف به تفکیک ملیت، کشور، منطقه، رده سنی و موارد مشابه، پیدا کردن سلایق مشتریان و امکان تولید، بازاریابی و عرضه هدفمند بررسی آماری در رابطه با میزان تأخیر کالا از زمان ورود به فروشگاه تا زمان فروش، بررسی آماری مشکلات و نظرات مشتریان فروشگاه، یافتن مشکلات اصلی و رفع معایب مهم به ارائه راهکارهای عملی بپردازد.
هراتی (1382 ) در مطالعهای با عنوان" بررسی جایگاه فرش دستباف در توسعه اقتصادی کشور و دلایل کاهش سهم صادرات جهانی فرش ایران" به بررسی عواملی که بر کاهش سهم ایران از صادرات جهانی این کالا مؤثر می باشند می پردازد که از مهمترین این عوامل در بعد عرضه می توان به ظهور رقبای جدید و کپی برداری از طرح ها و نقوش ایرانی و در بعد تقاضا به تمرکز و وابستگی صادرات فرش دستباف به بازارهای خاص کشورهای اروپایی اشاره کرد.
علاوه براین عواملی چون تغییر مکرر قوانین و مقررات، پراکندگی مراکز تولید، عدم کنترل و اعمال نظر کارشناسی بر فرایند تولید، استفاده از مواد اولیه نامرغوب این صنعت را آسیب پذیر نموده است.
و در این مطالعه به بررسی وضعیت بازار جهانی فرش دستباف در بعد عرضه بازار و همینطور وضعیت بازار جهانی فرش دستباف در بعد تقاضای بازاربا استفاده از دادههای آماری موجود در جداول ،گزارش وضع بازار و رویدادهای اقتصادی بانک مرکزی پرداخته شده است.
غربالی مقدم و اقدامی (1382 ) در مطالعه ای تحت عنوان" بررسی روند رقابتپذیری در صادرات فرش دستباف ایران طی سالهای 80-1375"بیان داشتهاند که فرش دستباف در اقتصاد ایران از دیرباز دارای مزیت نسبی بوده است، اما مروری بر روند آن طی سالهای گذشته نشان می دهد که سهم ایرانی در بازارهای جهانی فرش رو به کاهش بوده و از 32 در صد سال 1996 به 25 درصد در سال 2002 رسیده است.
بنابراین در مطالعه انجام شده عوامل مؤثر بر صادرات فرش دستباف ایران از دید رقابت پذیری مورد بررسی قرار گرفته است.
در الگوی به کار رفته، صادرات فرش تابعی از نرخ ارز مؤثر صادراتی فرش، شاخص قیمت صادراتی فرش و متغیر با وقفه صادرات فرش به عنوان الگوی سنتی حاکم بر تولید و صادرات فرش معرفی شده است.
برآورد حاصل از الگوی فوق که با استفاده از روش حداقل مربعات معمولی ( ) و با استناد به متغیرهای فصلی طی دورۀ 80-1375 انجام یافته است، نشان میدهد که صادرات فرش بستگی کامل به سه عامل قیمت، نرخ ارز مؤثرو الگوی مسلط بر تولید و صادرات فرش دارد.
شمس الدینی (1382 ) در مطالعهای با عنوان" بررسی موقعیت ایران در صادرات جهانی فرش دستباف" بیان کرد که کشور ما با 4/1% جمعیت جهان تنها 3/0% صادرات جهان را به خود اختصاص داده است زیرا موانع و مشکلات متعددی در امور توسعه صادرات غیرنفتی جهان بویژه فرش وجود دارد مواردی مانند افزایش شدید درآمدهای نفتی ، وجود قوانین و مقررات دستوپاگیر و وجود تقاضای داخلی کافی و نبود مازاد قابل توجه برای صادرات، عرضه و تولید کالا به صورت نچندان مطلوب و ...
کیانی ابری و کرباسی (1382 ) در مطالعهای با عنوان" بررسی مزیت نسبی فرش دستباف در استانهای مختلف" بیان میکند که توجه به صادرات غیرنفتی کشور در تاریخ تجارت خارجی ایران همواره با افت و خیزهای فراوان رو به رو بوده و هر گاه با کاهش قیمت نفت، درآمد ارزی کشور از صادرات نفت کاهش یافته، موضوع صادرات غیرنفتی و نقش آن در تجارت خارجی و به تبع آن کسب درآمد ارزی از طریق صادرات آن مورد توجه قرار گرفته است.
در سال 77 میزان صادرات فرش کشور حدود 2/566 میلیون دلار بوده که سهم ان در صادرات غیرنفتی برابر% 3/19 می باشد.
که نسبت به سال 76 حدود 3% کاهش یافته است.
با عنایت به سهم قابل ملاحظه در استانهای مختلف می تواند در جهت افزایش تولید و سیاست گذاری های کلان از اهمیت زیادی برخوردار باشد.
در این راستا این مطالعه با استفاده از محاسبه شاخص برای استانهای مختلف سعی دارد تا مزیت نسبی صادرات فرش استانهای مختلف را تعیین نمایند.
غلامی نتاج امیری و اسکندری و پیروز (1382 )در مطالعه ای با عنوان" سطح بندی ظرفیت ها و پتانسیلهای صنعت فرش دستباف کشور به تفکیک استانها و تبیین نقش و جایگاه دولت در حمایت و پشتیبانی از آن"، ضمن بررسی و استخراج فرآیند تولید و توزیع فرش دستباف و شناسائی نقش آفرینان این چرخه، به سطح بندی وضعیت انسانهای مستعد کشور در سه حوزه برخورداری از توان بالقوه تولید، مواد اولیه، قابلیت ها و پتانسیل های تولید و امکانات و زیرساختهای توزیع و بازاریابی پرداخته است و بدین منظور در هر یک از این سه حوزه شاخص های لازم طراحی و متناسب با آمار و اطلاعات در دسترس، محاسبه شده و در ادامه با استفاده از روشهای سطح بندی منطقهای و تاکسونومی به اولویت بندی انسانهای مستعد کشور در توسعه صنعت فرش دستباف پرداخته و به منظور تبیین نقش دولت در حمایت ازاین صنعت، ضمن ترسیم گوشههائی از فضای اقتصادی و سیاسی از محیط اجتماعی ایرا ن ،مورد بررسی قرار گرفته است.
صفائی پور(1382 ) با مطالعهای تحت عنوان" بررسی روند صادرات فرش دستباف ایران طی سالهای 80-1370و جایگاه آن در تجارت جهانی" سعی داشته با ذکر آمارهای دهه اخیر در خصوص صادرات فرش دستباف و همچنین اهمیت آن در تجارت جهانی و سهمی که ایران به دست آورده است و موانع و مشکلات در رکود و مزیت ها در رونق آن و همچنین سیاست گذاری های دولت در امر صادرات غیرنفتی و خطرات ناشی ازاز دست دادن نقش آن در اقتصاد کشور و بازارهای جهانی مورد بحث قرار خواهد گرفت و راه حل هائی برای توسعه صادرات فرش ایران در بازارهای جهانی مطرح خواهد شد.
عبدالشاه ( 1382) با مطالعهای تحت عنوان" روش های نوین بازاریابی در صادرات فرش دستباف" بیان میکند که برای راهیابی به بازارهای جهانی و موفقیت در آن، لازم است که مشکلات و موانع و همچنین امکانات و سرمایه های موجود چه در داخل و چه در خارج ا ز کشورمورد بررسی قرار بگیرد .همچنین با بررسی مشکلات و سرمایه ها و امکاناتی که کسی آنها را در نظر نگرفته بود نتیجه میگیرد که باید از روشهای تبلیغاتی شرکتهای بزرگ و موفق الگوبرداری شود تا بتوان به بازارهای بین المللی تسلط بیشتری یافت.
سجادی ( 1382) در مطالعهای با عنوان" بررسی ورود شرکتهای چند ملیتی به بازار صادرات فرش ایران و تأثیرآن بر کیفیت فرش ( اندازه و رنگ )" در ابتدا به تاریخچه فرش و زمان ورود شرکتهای چند ملیتی به ایران می پردازد و سپس ارزشهای اقتصادی فرش را با استفاده از تحقیقاتی که د ر این زمینه انجام شده مورد بررسی قرار می دهد و در انتها دو فرضیه را با توجه به مطالعاتش ارائه می دهد.
اولامی توان جنبه های صادرات فرش را از تولید فرش اصیل جدا کرد که فرشهای اصیل جنبه موزه ای پیدا میکنند .
دوما" با استفاده از تبلیغات وسیع و دامنه دار مشتریان خارجی را از ارزش فرشهای نفیس ایران باخبر کرد و این تفکر را به آنها القا نمود که هر محصول و صنایع دستی باید ویژگی و اصالت کشور تولید کننده ی خود را داشته باشد تا از دیگر کشورها متمایز گردد.
زیارتی نصرآبادی ( 1382) در مطالعه ای با عنوان "جایگاه فرش دستباف در توسعه مناطق روستائی" که از نوع تحقیقات توصیفی می باشد با بیان اینکه صنعت فرش دستباف بالاترین سهم را در صادرات غیرنفتی کشور دارا می باشد ( حدود 20% از کل صادرات غیرنفتی ) این صنعت از دیرباز نقش بسیار مهمی در ایجاد اشتغال و درآمد در مناطق روستایی کشور داشته است و ازآنجائیکه اشتغال به این حرفه برخلاف بسیاری از رشته های صنعتی به سرمایه گذاری در مقیاس وسیعی نیاز دارد، این صنعت می تواند با رفع کاهش بیکاریها و کمکاری های فصلی و دائمی در روستاها و نیز افزایش درآمد روستائیان تا حد زیادی در کاهش مهاجرت روستائیان یه شهرها مؤثر واقع شود.
مظهری، دیانت، ثنائی ( 1380 ) در مطالعه ای با عنوان" تحلیل وضعیت اقتصادی و معیشتی شاغلین کارگاههای خانگی فرش دستباف در استان خراسان"بیان می کنند که تولید فرش دستباف از جمله فعالیتهائی است که بسیاری از روستائیان برای کسب حداقل درآمد به شدت به آن وابسته اند.
با توجه به تعداد زیاد شاغلین در صنعت فرش دستباف، اگاهی داشتن از وضعیت اقتصادی و معیشتی آنها ضروری است چرا که براساس آن می توان برنامه ریزی های مناسبی با توجه به امکانات موجود برای افزایش درآمد بافندگان به جهت ایجاد رفاه بیشتر و جلوگیری از روند رو به رشد مهاجرت آنها به شهرها انجام داد.
در این مطالعه که با استفاده از استخراج اطلاعات و داده ها از پرسشنامه ها و انتقال آنها به کامپیوتر و انجام محاسبات با استفاده از نرم افزار انجام گرفته است و نتایج بدست آمده نشان می دهد که حداقل متراژ اقتصادی تولید فرش در شهرستانهای مورد بحث ( نیشابور و کاشمر) جهت تأمین معاش و کسب درآمد از این طریق حدوداً 41 مترمربع است و با توجه به اینکه ارزش افزودۀ ایجاد شده به ازاء هر متر مربع از حداقل 29160 ریال تا حداکثر703580 ریال در نوسان بوده است لذا لازم است در مطالعه ای جداگانه عوامل مؤثر بر ایجاد ارزش افزوده به ازاء هر متر مربع فرش مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
صابری (1382 ) در مطالعه ای با عنوان" جایگاه فرش دستباف در اشتغال شهری و روستائی" بیان می کند که فرآیند تولید فرش دستباف در اقتصاد ایران از مزیت های نسبی مناسبی برخوردار است که از آن جمله بهره گیری از تکنولوژی ساده و کم هزینه، مواد اولیه ارزان، ایجاد فرصتهای شغلی پایدارو تحصیل درآمدهای ارزی است که اکثر محصولات صنعتی از این مزیت برخوردار نیستند.
نقش فرش دستباف بر اشتغال جامعه یک رویکرد تاریخی دارد که منشأ تولید و درآمد و کاهش مهاجرت و نهایتاً رونق اقتصادی است.
قابل ذکراست که داده های این مطالعه براساس آمار مؤسسه تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران در سال 1344و آمار بدست آمده از وزارت کارکشور و بانک مرکزی است و با توجه به شاخص های تولید و اشتغال سهم فرش در صادرات و درآمد ملی و سرانه و ضریب همبستگی، نتیجه می گیریم که از نظرعلمی، زمینه تحرک منابع و امکانات و ظرفیتهای تولید و اشتغال موجود می باشد برای نیل به این هدف بایستی به استاندارد نمودن محصولات صادراتی و فناوری تولید فرش دستباف همت گماشت.
رحیمی (1382 ) در مطالعه ای با عنوان" روش علمی سنجش و ارزیابی بهرهوری عوامل تولید در فرش دستباف" بیان میکند که بهرهوری در فرش ،( تولید و تجارت الکترونیکی ) چگونگی اندازه گیری و تحلیل شاخص های آن در فرش دستباف معیارهای شناسائی نقاط قوت و ضعف فرش بافان و واحدهای تابعه آن از مسائل اساسی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است وی در این مطالعه با نگرشی نو به بهرهوری اقتصادی فرش دستباف، شاخصهای بهره وری، عوامل تولید و تجارت فرش دستباف را معرفی کرده است و در نهایت شناخت مشکلات، مسائل و تنگناهای کارگاههای فرش بافان را مهمترین اقدام برای بهره وری می داند.
بریم نزاد (1378 )در مطالعه ای با عنوان "تحلیل اقتصادی عوامل مؤثر بر صادرات فرش در ایران" به بررسی و تحلیل اقتصادی صادرات فرش دستباف کشور و عوامل مؤثر بر آن پرداخته است.
وی معتقد است که تداوم موفقیت آمیز توسعه پایدار اقتصاد ایران، ایجاب می کند که در تدوین برنامه های عملیاتی بویژه در طرح نوین صادراتی کشور که با هدف ایجاد شالوده های استوار جهت اقتصاد بدون نفت مورد پیگیری قرار می گیرد، زمینه سیاست گذاریهای مناسب فراهم گردد.
با توجه به اینکه فرش در صدر صادرات غیرنفتی قرار دارد و صادرا ت فرش دارای ابعاد اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ویژه ایی است هدف تحقیق بر بررسی عوامل مؤثر برصادرات فرش ایران از طریق تخمین توابع تقاضا و عرضه صادرات فرش قرار داشته است.
دهقانی فیروز آباد ی(1377) در مطالعه ای با عنوان "بررسی علل افت سهم بازار جهانی فرش ایران نسبت به رقبا" ارائه راهکارهای مناسب جهت بهبود آن آورده است که صنعت فرش با توجه به اشتغال زائی بالا و ارزآوری زیاد از اهمیت خاصی برخوردار است.
ولی در سالهای اخیر این صنعت با رکود نسبی مواجه شده است و به دلیل اهمیت فوق العاده ای که صنعت فرش در اقتصاد کشور دارد نیاز است که از ابعاد مختلف این رکود مورد بررسی قرار گیرد.
در این تحقیق مشکلات این صنعت از نقطه نظر بازاریابی بین الملل مورد بررسی قرار گرفته است.
ابراهیمی یزدی (1377) در مقاله ای با عنوان "بررسی تأثیر عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی بر صادرات فرش" به بررسی اثرات عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی بر صادرات فر ش کشور پرداخته است و به این نکته اشاره کرده که صنعت فرش از جمله صنایعی است که در بخش کالاهای غیرنفتی پتانسیل بالقوه و زیادی را برای کسب ارز به همراه دارد.
از طرفی با توجه به اینکه این صنعت افراد زیادی را به خود مشغول کرده است می تواند عاملی مهم در ایجاد اشتغال های دائمی و فصلی برای افراد جامعه باشد.
افشارپور (1376) در مقاله ای با عنوان"بررسی سیاستهای ارزی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران بر صادرات فرش دستباف در سالهای 74-1370" به بررسی آثار سیاستهای ارزی بر صادرات غیرنفتی بطور اعم و صادرات فرش بطور اخص پرداخته است نتایج تحقیق نشان داد که در کل، سیاستهای بانک مرکزی بر صادرات فرش دستباف تأثیر منفی گذاشته است.
نکته دیگر عدم هماهنگی سیاستهای ارزی بانک مرکزی با سیاستهای سایر سازمانهاست که همگی مبتنی بر تشویق صادرات می باشد.
ساعی (1376) در مقاله ای با عنوان "صنعت فرش دستباف ایران" با استناد به داده های ثانوی،مصاحبه و مشاهده عینی سیمای تولید، هزینه و توزیع فرش دستباف را در ایران به تصویر کشیده و با برآوردی از تابع عرضه قالی با استفاده از روش اقتصاد سنجی نتیجه گرفته که عرضه فرش دستباف در ایران در د وره زمانی 72-1352 نسبت به تغییرات بازار حساسیت نشان داده که در کوتاه مدت الزام تولیدی و در بلند مدت رکود در تولید، افزایش در قیمت و هزینه های تولید را به دنبال داشته است.
فصل دوم : روش تحقیق 2-1- مقدمه: در این گزارش داده ها و اطلاعات با استفاده از دو روش مزیت نسبی و تاکسونومی مورد بررسی قرار گرفته اند که با استفاده از روش مزیت نسبی می توان چگونگی مبادرت کشورها به تجارت را بررسی نمود که در این امر از ارقام بعد از تجارت استفاده می شود.
همچنین میتوان برای اولویت بندی بازارهای هدف از آنالیز تاکسونومی عددی استفاده نمود.