مد و مدگرایی در مورد پدیده مد عقاید متفاوتی است.
عده ای مد را دلیل نوگرایی و تنوع طلبی می دانند.
عده ای دیگر دلیل شور و اشتیاق جوانی میدانند.
عده ای دیگر عقیده دارند که بعضی ها به دلایل مختلفی چون سرخوردگی و یا نداشتن اعتماد به نفس و یا عقده خود کم بینی و یا نداشتن مهارتهای علمی و یا تخصصی و یا نداشتن نقاط مثبت کاربردی اجتماعی و برای جلب توجه دیگران به مدگرایی روی می آورند .
و بعضی ها در این زمینه حتی می توان گفت اعتیاد به مد پیدا می کنند.
بنظر من مد تا اندازه ای پدیده خوبی است البته تا جایی که لوث نشود.
هر چیزی که به شخصی بیاید و برازنده اش باشد زیبا است .
در حالی که بعضی ها از مدهایی استفاده می کنند که اصلا به تیپ و قیافه شان نمی آید و صرفا" چون مد است استفاده می نمایند و این بنظر من غلط است.
مثلا اگر رنگ سبز مد است برای کسانی خوب است که این رنگ به آنها بیاید و اگر به شخصی رنگ سبز نمی آید بهتر است استفاده نکند.
البته امروزه وقتی وارد بعضی مکانها می شویم جوانهایی را می بینیم که خود را طوری درست کرد ه اند که از هیبت آدمیزاد دور شده اند !
خدا شاهد است جوانی را دیدم که بیشتر شبیه جوجه تیغی بود و یکی دیگر بود که شباهت زیادی به خروس می داد به دلیل آرایش موهایشان که به طرز زننده ای درست شده بود.
دختران و پسرانی را می بینیم که طوری خود را درست کرده اند که انگار داد می زنند : ایها الناس : بیایید ما را تماشا کنید.
ما اینقدر به خودمان ور رفته ایم و زحمت کشیده ایم که شما ما را تماشا کنید!
انگار مردم را به دیدن سیرک و یا باغ وحش بصورت مجانی دعوت می نمایند!
البته مد هایی که برازنده و معقول است دلیل نوع آوری و تنوع طلبی می باشند ولی مدهایی که باعث می شود فرد از شمایل انسانی به حیوانی شبیه گردد فقط همان بعد عقده های خود کم بینی و نیاز به توجه دیگران را دارد.
فردی که خود را به نحوی زننده و غیر معقول آ رایش می کند و در جامعه وارد می شود با زبان بی زبانی می گوید: ای مردم من چیزی برای عرضه به شما و جامعه ام نداشته ام و هیچ کس به من توجه نکرده است من نه بار علمی دارم نه بار شخصیتی دارم ودر اصل هیچ چیز در چنته ندارم فقط یک ظاهر و جسم و لباسی دارم که اگر معمولی باشد شاید به چشم شما نیاید لذا ترجیح دادم خود را غیر از معمول متعارف نمایان کنم که شما من را نگاه کنید .
ای مردم تو را به خدا به من نگاه کنید!
حتی اگر قرار است در این نوع نگاه خود تعریف ستایش آمیزی هم نباشد و شاید بگویید عجب عجوبه ای !
این دیگر چه شکل و شمایلی است !
و اصلا" هم زیبا به نظر نیاید ولی چون فقط نگاه شما را برای من در بردارد برای من کافی است .
تورا به خدا من را نگاه کنید!
آری به نظر من کسانی که با تیپ های عجیب و غریب در جامعه ظاهر می شوند چنین عقیده ای دارند .
کسانی هستند که به خود و توانایی هایشان ایمان ندارند و نظر دیگران برایشان مهم است که می خواهند توجه دیگران را به خود جلب کنند.
کسانی که دارای فهم وشعور و استعدادهای مخصوص خود هستند و اعتماد به نفس دارند مطمئن هستند در هر شمایلی باشند برای خودشان متشخص و ستودنی هستند لذا نیازی به توجه دیگران در خود نمی بینند پس برای جلب توجه عامه خود را به زحمت هم نمی اندازند.
خانمی که به زیبایی خدادادی خود معترف باشد و از طرفی برایش مهم نباشد که مردم ناشناس (کوچه و بازار که ممکن است از هر قشری باشند حتی پست ترین قشرها که شاید ما هرگز برایشان ارزشی قائل نشویم) در موردش چه قضاوتی کنند چه لزومی دارد خود را هفت قلم آرایش کند و یا اندام خود را نمایان سازد؟
کسانی که خود را عروسک وار به نمایش می گذارند آن هم در کوچه و بازار دلیلش این است که دوست دارند خود را برای همه قشری زیبا جلوه دهند و حتی آن پست ترین اقشار هم برایشان مهم هستند که خود را به آنها هم نمایش می دهند .
در جایی خواندم که چارلی چاپلین به دخترش نوشته بود که هیچ شخصی لیاقت ندارد ناخن برهنه پای تو را ببیند مگر کسی که روح عریانش را به تو تقدیم کرده باشد.
بنظر من هم زن باید خود را برای کسی که دوستش دارد زیبا جلوه دهد هر چند عاشق همیشه معشوق را زیبا می بیند و باید با چشم دل نگاه کند ولی اگر شخص می خواهد آراسته باشد باید مکان و زمان را در نظر بگیرد.
کوچه و بازار و محل کار، خانه و مجالس عروسی و شادی نیست که خانمهای ما خود را عرضه نمایند.
آدم با شخصیت تفاوت خانه و محل جشن و محل کار و تحصیل و کوچه و خیابان را درک می کند و می داند هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد.
در هر زمان و مکانی باید مناسب آن شرایط عمل نمود.
مثلا در دانشگاهها می بینیم که دختران و پسران ما به جای تحصیل انگار به سالن مد آمده اند در حالی که در گذشته تاکید می شد محل علم آموزی باید ساده باشد تا از اهداف والای علمی دور نشود حتی در گذشته لباس فرم وجود داشت تا یکرنگی و سادگی وجود داشته باشد.
یادم هست در سریال ماری کوری او به دخترش تاکید کرد محل علم و دانش را با سادگی بیا و خانه و محل علم را با هم اشتباه نگیر.
نمی دانم چرا ما از غربی ها نکات مثبت شان را یاد نمی گیریم و فقط منفی ها را زود جذب می کنیم .
در همان غرب و اروپا هم افرادی که سرشان به تنشان می ارزد متشخص هستند و آنهایی را که جوانهای ما از روی فیلم وتبلیغات از آنها تقلید می کنند کسانی هستند که به قول معروف چیزی بارشان نیست و انگل جامعه هستند که متاسفانه چون بدیها همیشه جذاب تر هستند آن هم به دلیل این که آسان تر در دسترس قرار می گیرند و زحمتی ندارند لذا سریع تر جذب می شوند.
جالب اینجاست که دیده ام خانمهایی را که خودشان را طوری آرایش می کنند و طوری لباس می پوشند که هر بیننده ای را به خود جلب می کنند ولی اگر همسرشان که یک مرد است قرار باشد به زن دیگری که دقیقا" مثل خودشان آراسته شده و نیاز به جلب توجه دارد نگاه کند روزگار مرد را سیاه می کنند و ادعا می کنند آن زنها چرا باید چنین کنند و هر جایی هستند و جالب این که خود را که ممکن است توجه مرد دیگری را که متعلق به زن دیگری است جلب کرده باشند را نمی بینند.
اگر شما دوست ندارید مرد زندگیتان به زن دیگری نظر بیندازد و این حس زنانه در همه وجود دارد پس انصاف داشته باشید و خودتان هم مردان دیگر را با ظاهر خود از راه به در نکنید حتی با یک نگاه!
جالب این که چندین بار دیده ام خانمها یی با شکل و شمایل عروسک در محلهای عمومی ظاهر شده اند و به آقایان هم پریده اند و جارو جنجال به پا کرده اند که چرا به من متلک گفتی یا تنه زدی یا نگاه کردی؟
در جواب این نوع زنها باید گفت وقتی خودت را مثل عروسک درست می کنید یعنی من را نگاه کنید من برای شما هستم پس حالا دیگر چه ادعایی دارید؟!
اگر معمولی باشید آیا کسی به شما کاری دارد؟
در هر صورت سخنم با این نوع زنها این است که وجدانا" خود را فریب ندهند و نگویند ما خود را درست می کنیم مردها جلوی نگاهشان را بگیرند!
ما که نمی توانیم ژولیده باشیم که چون بعضی ها هیز هستند!
ما نمی گوییم ژولیده باشید ما می گوییم انسان باید ظاهری شیک و مناسب و معمولی و معقول داشته باشد ولی هفت قلم آرایش و لباس تنگ و کوتاه و بدن نما فقط برای کسانی هست که دوست دارند دیگران نگاهشان کنند و ربطی به هیزی ندارد.
افراد هیز بیشتر نگاهشان می کنند!
و افراد غیر هیز هم ناخودآگاه نگاهشان می افتد حتی زنها نیز نگاه می کنند چون طبیعی است که انسان به سمتی که نا متعارف است چه زیبا و چه زشت است نگاه کند و در نهاد خود قضاوت نماید.
اگر قضاوت دیگران مهم نیست پس خود را برای عزیزان و کسانی که برایتان مهم هستند مورد قضاوت قرار دهید.
در مورد مردها هم باید گفت گاهی متاسف می شوم که می بینم بعضی مردها که چه عرض کنم بعضی ...چنان سرو وضعی دارند که باعث گشادگی چشم می شوند یا موهایشان به طرزی حیوان مانند آرایش شده یا صورتشان را چون دلقکها و یا زنها آرایش کرده اند و یا لباسهایی تن کرده اند که در وحله اول انسان بیینده هیچ تلقی از مفهوم زیبایی ندارد بلکه ابتدا متعجب می شود و بعد هم ممکن است حتی وحشت کند .
گاهی انسان به جای به به گفتن ناخودآگاه می گوید اه!
ویا می گوید واه!
و این اصوات که از بیننده ساتع می شود نشان دهنده این است که هیچ چیز زیبایی را ندیده است .در تعجبم که چطور جوانهایی که خود را دلقک وار نمایش می دهند با خود نمی اندیشند که آیا زیبا شده اند یا نه؟
آیا اصلا" در آینه خود را نگاه می کنند؟!
و شاید هم مفهوم واقعی زیبایی را نمی دانند.
گاهی به فکر فرو می روم که چطور در آینده قرار است این جوانها مرد باشند و زنی به آنها تکیه کند و حتی چطور قرار است پدر باشند وای به حال جامعه فردا که قرار است اینها فرزندانش را تربیت کنند باور کنید هستند افراد سی ساله ای که با شمایل دلقک ظاهر می شوند و ربطی به سن نوجوانی و بچگی ندارد و بزرگ هم هستند.
البته نوجوان و جوان عاقل از همان ابتدا شعور خود را می رساند و کسی که به بلوغ نرسد در چهل سالگی هم لوده و بی مسئولیت باقی می ماند.
درکل باید گفت چه زن و چه مرد فرقی نمی کند هر کسی که خود را به طرز غیر متعارف نمایان سازد از نظر روانشناسی مشکل دارد و خود کم بین است و عقده حقارت دارد که این عقده ها می تواند منشا خانوادگی یا فرهنگی یا مادی و یا اجتماعی و غیره را داشته باشد و فرد نیازمند به جلب توجه دیگران است و از آنجایی که این افراد دارای فهم و شعور و کمالات انسانی نیستند لذا نمی توانند تشخیص دهند که چگونه باید نقایص خود را برطرف کنند و چگونه باید توجه مردم را به خود جلب کنند و راههای درست و مناسب را چون درک نمی کنند لذا به سمت مدگرایی از نوع بدش روی می آورند و در مورد این نوع از افراد فقط می توان گفت بهتر است به روانپزشک مراجعه کنند و دیگر این که برایشان دعا کنیم که خداوند شفایشان دهد و به راه راست هدایتشان کند.
ریشه های مد و مدگرایی از کجا منشأ می گیرد و آیا جنبه ها مثبتی هم دارد؟
در خصوص جنبه های منفی آن در اجتماع چه باید کرد؟
در خصوص موضوع مورد نظرتان نکات زیرا را تقدیم میداریم: مدگرایی و تنوعطلبی از ویژگیهای دوران جوانی زندگی است اما آنچه در این میان حائز اهمیت است سه موضوع زیر میباشد: الف.
آیا آن مدگرایی با مشی و زندگی یک مسلمان مغاریت دارد یا نه؟
ب.
اگر مغایرت دارد وظیفه افراد مدگرا چیست؟
ج.
در صورت مغایرت وظیفه دیگران در برابر چنین افرادی چیست؟
مثلا در دین اسلام توصیه مؤکد، که نشانه وجوب عمل در رفتار پوششی ویژه باشد وجود ندارد یعنی شکل خاصی از لباس و با رنگ مخصوصی از لباس واجب نشده و یا تحریم نگردیده است آنچه در قالب کلی بیان میگردد آن است که پوشیدن لباس و یا عمل به رفتاری خاصی که موجب شهرت و شناخته شدن انسان میگردد و یک فرد به آن لباس و رفتار معرفی میشود، جایز نیست یعنی همان لباس شهرت و یا عمل شهرت تحریم شده است و از جانب دیگر همانند کفّار و غیر مسلمانان عمل کردن و پوشیدن نیز شایسته مسلمانان نیست و این اعمال اگر موجب اهانت به مقام مسلمانان شود ـ که امروزه گاه چنین است ـ جایز نیست .
یعنی اگر مدگرایی ابزار و زمینه سلطه بیگانگان گردد بگونهای که مشاهده مظاهر رفتار مسلمانان همه را به یاد کشورهای کفر بیاندازد حرام است.
آنچه گفته شد از زاویه احکام فقهی است در حالی که اخلاق اسلامی چیز دیگری را اقتضا میکند و معیار آن چنین است که هر عمل، رفتاری که یاد خداوند را از دلها بزداید و دنیاپرستی و دلبستگی به دنیا را در دل ما فزونی بخشد شایسته مسلمانی نیست.
مسلمان باید در تمام حالات و رفتارهای خود خدا را بجوید و رضایت او را به طلبد و حتی اگر لباسی را انتخاب میکند و میپوشد علاوه بر حفظ بدن خود و رعایت عفت و حجاب که واجب است به شکلی باید خود را بیآراید (چه لباس جلوهای از زیبائی است) که خداوند راضی است.
بی تردید شخصی که هنوز گرفتار رنگ لباس و مد آن باشد و همّ و غمّ او متوجه ظاهرسازی میگردد نمیتوانند آنگونه که شایسته است به خداوند دل دهد و رضایت او را بجوید.
و چه بسا که توجه به همین امور سطحی آدمی را از انجام واجبات و ترک محرمات الهی باز دارد و در این صورت پرداختن به این امور یقینا حرام خواهد بود چون مانع انجام واجبات و ترک محرمات میگردد در حالی که شخص مسلمان در ذره ذره اعمال خود و لحظه لحظه عمر خویش باید در صدد تقرب جستن به حضرت حق باشد و از عمق دل باور داشته باشد که تعلق به دنیا مانع تعالی و تکامل اوست.
و مدگرایی از برترین و بارزترین مظاهر دنیاپرستی و روی آوردن به دنیاست.
و از جانب دیگر از دیدگاه اجتماعی اهتمام به مد و مانند آن زمینهساز سلطه فرهنگی و اجتماعی بیگانگان بر مسلمانان میباشد که این عمل بیتردید جایز نیست.
سادهزیستی از وظایف اخلاقی و گاه بنابر برخی حالات از وظائف شرعی ما مسلمانان است و توجه جدّی و افراطی به لباس و شیوه دوخت و مدگرایی در لباس پدیدهای است که کاملاً با سادهزیستی مغایرت دارد و هر چه مانع این روحیه شود مذموم و نکوهیده است و باید از آن اجتناب نمود و اسلام در حالی که به پوشش عنایت کامل دارد و برخی از رنگها را برای لباسها توصیه میکند هیچگاه آن رنگ خاص را واجب نکرده است تا موجب رها کردن درون و اهتمام به ظاهر شود و آدمی در جنبه اهتمام به امور گذرا و ظاهری از پرداختن به طهارت قلب و پاکی اعمال غافل شود.
در اینجا این نکته را باید خاطر نشان سازیم که برای زنان در کنار رعایت حجاب، اهتمام به عفت و حیا نیز واجب است و چه بسا افرادی که در ظاهر محجوب هستند اما شکل حجاب آنها از حیا و عفت کاملاً عاری است و در این زمینه گاهی اوقات مدگرایی موجبات زیر پا نهادن عفت و حیا میشود که از این زاویه نیز باید (واجب است) رعایت گردد تا عفت عمومی محفوظ بماند که اگر حیا از جامعه رخت بپوشد به قول امام(ع) آدمی از انجام هیچ عملی ابا نخواهد داشت.
پس از این زاویه باید رفتارهای پوششی خود را مورد مداقه قرار دهید و در یک کلام پوشش کامل همراه با عفاف و حیا که بر تکبرورزی استوار است شیوه زندگی اجتماعی زنان مسلمان است و بس.
مد و مد گرایی و مسئله حل نشده " چگونه بپوشیم؟" پوشش فرای آنکه به عنوان یک نیاز بنیادین مادی برای بشر به حساب می آید، عاملی برای نمایش اعتقاد و شخصیت افراد تلقی می شود و به نوعی پرچم وجودی انسان است .
ما می پوشیم و به وسیله نوع پوشش بخشی از هویت خود را به مردمان عرضه می نماییم .
چنانکه به عنوان مثال شیوه لباس پوشیدن یک پزشک به خوبی گویای شغل و نقش او در جامعه است.
در مورد سایر اقشار جامعه نیز این اصل به کلی صدق می کند و شیوه ها و طرق پوشش سایر افراد را نیز شامل می گردد؛ به گونه ای که ازهر فردی با نوع لباس پوشیدن خاص ؛ ویژگی های شخصیتی و اخلاقی مخصوصی را انتظار داریم .
این، در واقع حاصل از هنجار ها و ارزشهایی ناشی می شودکه بزرگ شدن و زندگی کردن در جامعه ای با فرهنگ و اعتقادات خاص، بر ما عرضه می نماید .
پس مسئله چگونه پوشیدن در درجه نخست یک امر سلیقه ای است و به سلایق و علایق افراد و آنچه آنان می پسندند بستگی دارد .
اما این، همه آنچه نیست که ما باید در مورد پوشش خود مدنظر قرار دهیم .
چنانکه گفتیم برداشت اجتماعی از لباس و برداشتی که سایرین از شیوه پوشیدن ما دارند، نیز در مقوله لباس پوشیدن دارای اهمیتی فراوان است .
بر این اساس هر نوع پوششی پیش از آنکه از دید ما شیک و زیبا محسوب گردد، لازم است از یک صافی ( فیلتر ) اصلی عبور کندو آن صافی، فرهنگ جامعه است .
خیلی وقت ها خیلی لباس ها را نباید پوشید و این البته بر اینکه آیا آن مطابق سلایق و علایق ماست تقدم دارد .
هر فرهنگی بنا بر خواص و ویژگی های خود ظرفیت های خاصی را دارد که مخصوص آن فرهنگ است و لذا می توان اینگونه بیان نمود که آنچه یک فرهنگ نا مرسوم میداند الزاما غلط نیست و ممکن است در سایر فرهنگ ها و اندیشه ها تصویری کاملا متفاوت داشته باشد .اما این یک واقعیت است که چون ما در جامعه ای با فرهنگ خاص زندگی می کنیم ناچاریم آنچه را آن فرهنگ بدان باور دارد، باور داشته باشیم و اعمال خویشتن را مطابق آن تنظیم سازیم .
هنگامی که لباس ما از صافی فرهنگ و باورهای اجتماعی عبور نمود می تواند پوشیده شود؛ اما این امر خود نیز تابع ضوابط دیگری است که ناشی از محیطی است که می خواهیم لباسی را بر تن کنیم.
به بیان ساده تر، هر لباسی به مکان یا اماکن خاصی تعلق دارد و همه چیز را نمی توان همه جا پوشید.
پوشیدن برخی از لباس هادر برخی از مکان ها نشانه نقض ضوابط مربوط به آن مکان هااست.
این در درجه نخست از فرهنگ ها و اندیشه هایی ناشی می گردد که حاکم بر اعمال افراد و اعضاء در جوامع مختلف می باشد .
چنانکه به عنوان نمونه از یک مدرسه انتظار محل کسب علم نمودن ( و نه محیطی برای اکتساب مفاسد گوناگون اخلاقی و اجتماعی چنانکه امروز هست ) و از اعضای آن، انتظار دانش آموز بودن را داریم .
با این توضیحات می توان آسان تر به مشکلات موجود در رابطه با نحوه لباس پوشیدن در جامعه ما و ریشه های این مشکلات و مصائب پی برد .
چنانکه می دانیم جوانان به علت خصایص ویژه دوره جوانی به عنوان مخاطبین اصلی مشکلات مزبور تلقی می گردند .
جوانان تنوع طلبند و این میل و گرایش به تنوع و متنوع بودن تقریبا در تمامی آنچه آنان انجام می دهند متجلی است .
تنوع طلبی جوانان به خودی خود گرایشی مفید و سازنده است و چنانچه در راهی درست به کارگرفته شود البته قادر است آثار و ثمراتی مثبت و موثر به وجود آورد .
اما مشکل زمانی دیگری بروز می نماید وآن اینکه تنوع طلبی جوانان با خیلی از ارزش های دیگر تقابل پیدا می کند و به یک عامل مخرب مبدل می گردد .
در این حالت متنوع بودن جوان نه تنها شخصیت وجودی خود بلکه بافت فرهنگی و اجتماعی را نیزدچار مشکل می سازد .
در مورد لباس پوشیدن نیز این اصل کاملا مصداق می یابد.
زیبا پوشیدن و شیک پوشیدن امری کاملا ممدوح و مقبول و عدم آن نشانه عدم بلوغ فکری و اجتماعی است .
به دیگر زبان، این دقیقاً زیبا نپوشیدن است که از سوی جامعه خطا تلقی می شود .
اما همین جاست که با یک علامت سوال بزرگ روبرو می شویم .
لباس زیبا چیست ؟
و زیبا پوشیدن به چه معناست ؟
آیا صرف قشنگ بودن دلیل بر زیبا بودن لباس است و پوشیدن آن را مجاز می نمایند یا اینکه خیر زیبایی ظاهری تنها یکی از چندین خصوصیتی است که یک لباس باید داشته باشد؟
در پاسخ می گوییم که خیر ؛ زیبایی با همه اهمیت انکار ناپذیرش، برای انتخاب یک لباس کافی نیست .
پیش از این گفتیم که لباس یک ابزار ظاهری برای معرفی خصایص باطنی است.
این جمله – که خود به تنهایی نشانگر اهمیت چگونه پوشیدن است - به ما می گوید که یک معرف شخصیتی نظیر لباس نمی تواند تنها شامل ظواهر باشد.
علت این امر نیز ارزش و اهمیتی است که شخصیت ما دارا می باشد .
شخصیت هر فرد با ارزش ترین چیزی است که داراست؛ چنانکه حاصل عمر انسان پس از گذر از ایام جوانی و گرایش به پیری نه جسم نحیف او ( در روزگار پیری ) بلکه شخصیت مجرب و دنیا دیده اوست .
حال آیا صحیح است که با یک پوشش غلط این هدیه خداوندی را در نظر عموم مردم خوار وبی مقدار سازیم؟
آیا مقبول است آنچه راکه باید به هنگام پیری وسیله فخرمان گردد، فدای تصمیمات آنی اینچنینی سازیم و بدین سان یک عمر ندامت و پشیمانی را برای خود رقم زنیم ؟
نکته دیگر که ذکر آن لازم است اینکه لباس رفته رفته نه تنها بر برداشت جامعه از ما، بلکه بر شخصیت ما نیز تاثیر می گذارد و آن را تغییر می دهد .
به بیان دیگر با گذر زمان این تنها وجهه اجتماعی ما نیست که فدای لباس پوشیدنمان می شود؛ بلکه شخصیت ما نیز در این راه قربانی گشته، به مرور زمان تضعیف می گردد.
مشکل دیگری که در زمینه نحوه پوشش وجود دارد مسئله مد است .
مد در زبان انگلیسی به معنای روش است و در اصطلاح عموم ( دست کم عموم ما ایرانیان چون نگارنده از استفاده یا عدم استفاده این واژه در سایر ملل عالم نا آگاه است ) به معنای شیوه لباس پوشیدن و یا به بیان دیگر شیک لباس پوشیدن است.
مد گرایی در تعبیر امروزی توجهی خارج از اعتدال به پوشش است.
یک مد گرایِ تمام عیارِ تمام وقت، هزینه و توان خود را مصروف چگونه پوشیدن خود می نماید و در راه شیک تر پوشیدن از هیچ نوع اهتمامی دریغ نمی ورزد .
بر اساس یک قاعده کلیِ اخلاقی هر امری از امور تنها در شرایط اعتدال است که مقبول و به صلاح است و افراط و تفریط همواره و در همه حال نادرست است .
از این رو مد به عنوان یک افراط در توجه به نحوه پوشش البته نادرست و ناصحیح است و از این رو گرایش به آن یک مشکل تلقی می گردد .
جدای از این، هر فردی با اندکی تفکر درخواهد یافت که صرف هزینه و وقت فراوان در راهی که به سبب تغییر و تحول فراوان هیچگاه پایانی نخواهد داشت؛ چیزی جز زیان صرف نخواهد بود .
مد را می توان نوعی سوء استفاده توصیف نمود که از سوی شرکت های تولید کننده لباس بر طرفداران مد های جدیداعمال می گردد.
سود و زیان این جریان، کاملا یک طرفه است و هیچگاه مدگرایی مخاطبان خود را نافع نخواهد ساخت .چنانچه می بینیم مشکلات ایجاد شده در مورد لباس و لباس پوشیدن در جوامع گوناگون نه مشکلاتی حاد، بلکه تنها مشکلاتی هنجاری و سلیقه ای و محصول تقاوت در علایق مردمان است.
بنابراین روی آوردن به مفاهیم و ارزشهایی چون احترام متقابل و پاسداری از ارزش ها در راستای جلوگیری از بروز مشکلاتی از این دست، درحدبالائی لازم وموثر هستند .
یک تفکر عالمانه و دقیق در رابطه با موضوع مد و چگونه پوشیدن، این نکته مهم را برما آشکار می سازد که این نوع ضوابط، هیچگاه لباس را از حالت سلیقه ای خود خارج نمی کند.
اینکه شیک وآراسته باشیم به هیج وجه مغایر با زیبایی نیست واین نکته ای است که توجه به آن قادر است همواره ما را زیبا و متشخص نگاه داشته، اجازه ندهد یکی از این دو دیگری را نقض نمایند و موجبات پشیمانی ما را فراهم سازد .
مد گرایی جوانان ،به روز بودن، خودنمایی آرایش دختران نوجوان و جوان ، سن آنها را بسیار بیشتر از آنچه که هست نشان می دهد !
مقدمه : ابروهای تیغزده، موهای سیخسیخی، شلوارهای تنگی که تا دیروز آنقدر گشاد بود که به زور کمربند بسته میشد، بلوزهای تنگ با مارکها و شکلهای عجیب، مانتوهایی که هیچ شباهتی به مانتو ندارند، شالهای رنگی که فقط قسمت وسط سر را میپوشاند و آرایشهای غلیظ شده.مانتو هایی(؟) که به زحمت تا روی کمر می رسد ...
دخترانی را در خیابان ها مشاهده می کنید که فکر می کنید متاهل و دارای حداقل 30 سال سن هستند اما با کمی دقت متوجه خواهید شد حدود 15 یا 16 سال سن دارند !
و البته از آن بیم ندارند که آرایش غلیظ سن دختران نوجوان و جوان را بسیار زیاد تر از اندازه واقعی ، نشان می دهد!
این تصاویر دختران و پسرانی است که هر روز در خیابانها با آن مواجه هستیم.
بعضی وقتها به خاطر پوشیدن لباسهای غیرمعقول یا اصلاح و آرایشی خاصی بخصوص موی سر و صورت پسران ، آنقدر تعجب میکنید که چند ثانیه بهت زده میشوید.
بعد از خود میپرسید چطور چنین چیزی ممکن است؟
و در پاسخ تنها یک حرف ممکن است بشنوید: مد شده است!
امروزه مد ومدگرایی نه تنها در نوع پوشش افراد، بلکه در بخشهای مختلفی از زندگی آنها تاثیرگذار است.
از نوع آرایشهای ظاهری گرفته تا وسایل منزل و حتی گرایشها و علایق خاصی که در قشری از جامعه ناگهان اپیدمی میشود، فعالیتهایی مثل روی آوردن به ورزش یوگا، تقاضا برای جراحیهای پلاستیک و...
مد، اشاعه سریع کالا یا گرایش یک رفتار در میان افراد جامعه است و به دلیل رابطه مستقیمی که با حس تنوعطلبی دارد، در میان نوجوانان و جوانان بیشتر دیده میشود.
هر ازگاهی مانند سیلی عظیم جامعه را فرا میگیرد و پس از مدتی کوتاه تغییر میکند.
اما همیشه این که منشأ این تغییر و تحولات چیست و ریشههای آن از کجا میآید قابل بررسی است.
خیلی از افراد مد و مدگرایی را یک امر کاملاً شخصی و سلیقهای میدانند و معتقدند نمیتوان افراد جامعه را مجبور کرد که برخلاف آنچه انتخاب میکنند و دوست دارند عمل کنند.
ولی آیا انتخاب هرگونه لباس و آرایشی برای هر جامعه و فرهنگی مناسب است؟
واساساً این سوال همیشه مطرح است که مدگرایی خوب است یا نه؟
تنوعطلبی یا خودنمایی تنوعطلبی و نوگرایی از خصایص انسان است و همیشه او را به سمت نوشدن برای یک زندگی بهتر سوق میدهد.
این نیاز از تغییرات اساسی دوران بلوغ و نوجوانی است که به شکلهای مختلف در نوع رفتار، صحبت کردن و پوشش دیده میشود.
جامعهشناسان و روانشناسان دلایل متفاوتی برای پیروی از مد ذکر میکنند.
دکتر محمد عسگری، روانشناس میگوید: یکی از دلایل گرایش جوانان به مد به خاطر مورد توجه قرار گرفتن و پاسخگویی به نیازهای روانی آنهاست.
جوانان به دلیل داشتن روحیه تأثیرپذیر آمادگی بیشتری برای پدیدههای نو دارند.
دلیل دیگر هم میتواند سرخوردگیها و نداشتن اعتماد بهنفس و چشم و همچشمی باشد که افراد را به سوی مدهای مختلف میکشاند.
البته عدهای هم هستند که هیچ دلیل خاصی برای تبعیت از مد ندارند و فقط به خاطر این که این پدیده در جامعه رواج پیدا کرده از آن استقبال میکنند.
از طرف دیگر میتوان گفت افرادی که خرید کالاهای مد روز را انتخاب میکنند، میخواهند جای خود را در میان اطرافیان و همسن و سالهای خود باز کنند و بابت آن هزینههای بسیاری را تقبل میکنند حتی اگر برایشان مشکل باشد.
محمد 26 ساله، فروشنده یک مغازه کیف و کفش میگوید: اکثر افرادی که به سراغ مدلهای جدید و مد روز میآیند از طبقه مرفه جامعه هستند و برایشان قیمت بالای آن کالا اهمیت ندارد.
بیشتر آنها جوانانی هستند که به دنبال اجناس مارک دار و خاص میآیند.
او ادامه میدهد بعد از مدتی که یک مد در جامعه جا میافتد قیمتهای آن کالا به خاطر کپی برداری تولیدکنندگان داخلی پایین میآید و افراد متوسط و قشر پایینتر جامعه هم به سراغ همان مدها میروند.
فقط کافی است هنگام عبور از خیابانها به ویترین مغازهها با دقت بیشتری نگاه کنید.
بعد متوجه میشوید که تمام مدلهای لباس مغازهها مشابه هم هستند مدلهایی که مدتی مورد توجه مردم قرار میگیرند و بعد از زمان کوتاهی جای خود را به مدلهای تازه میدهند.
سعید 40 ساله، صاحب یک فروشگاه لباس زنانه در این باره میگوید: بیشتر جوانان به سراغ لباسهایی میروند که مد روز است و مد روز هم همان لباسها و اجناسی است که در مغازهها و مراکز تجاری به فروش میرسد.
او معتقد است افرادی مد را به بازار معرفی میکنند که این کار برایشان منافع اقتصادی دارد و آن را بسرعت در جامعه گسترش میدهند.
این مغازهدار روی مد بودن و ظاهری متفاوت داشتن را برای جوانان مفید میداند.
دکتر نسرین صالحی، جامعهشناس در این خصوص میگوید: همیشه مد را طبقه مرفه جامعه تعیین میکند آنها به دلیل داشتن منابع مالی و امکانات بیشتر میتوانند از مدهای جدید استفاده کنند.
طبقه دیگر جامعه نیز این گروه را برتر از خود میداند و سعی دارد خود را با آن هماهنگ کند.
جوانان نیز به دلیل حس تنوعطلبی و زیاده خواهی نسبت به گروههای سنی دیگر بیشتر سعی دارند خود را به این طبقه برسانند.
این استاد دانشگاه مد را یک نوع خودنمایی در محیط اجتماعی میداند که مختص به جوانان نیست بلکه همه ردههای سنی را شامل میشود.
بیشتر کارشناسان معتقدند جوانان امروز به دنبال الگوهای جدید میگردند که در گذشته به دلیل کمرنگ بودن وسایل ارتباط جمعی، همه افراد کاملاً در شرایط فرهنگی خاص خودشان زندگی میکردند ولی امروزه به دلیل وجود شبکههای ارتباطی شرایط کاملاً تغییر کرده است.
نقش رسانهها پیشرفت فناوری و به وجود آمدن پدیدههایی مثل ماهواره و اینترنت تأثیر بسیار زیادی در زندگی مردم داشته است.
وقتی کره زمین تبدیل به یک دهکده جهانی میشود، قاعدتاً مردم کشور ماهم از ابزارهایی مثل اینترنت و ماهواره استفاده میکنند.
ولی متأسفانه استفاده نادرست، آن را تبدیل به معضلی کرده است که امروزه شاهد آن هستیم.
جوانها ساعتها پای اینترنت و ماهواره مینشینند تا جدیدترین مدلها را بیابند و خود را شبیه فلان خواننده یا هنرپیشه مورد علاقهشان کنند.
حتی اگر هیچ سنخیتی با ارزشهای جامعهشان نداشته باشد.
همین باعث میشود بسیاری از والدین که به فرهنگ اصیل ایرانی و سنتها پایبندند با فرزندان خود مقابله کنند که احتمالا نتیجهای در بر نخواهد داشت، زیرا جوانان به الگویی که از جامعه میگیرند اهمیت بیشتری میدهند.
مسعود محبی، جامعهشناس معتقد است: پیشرفت تکنولوژی و به وجود آمدن شبکههای ارتباطی تاثیر خود را در تمام زوایای زندگی افراد میگذارد، از نوع لباس پوشیدن گرفته تا آداب و معاشرت و همین باعث میشود فاصله دو نسل جدید و قدیم روز به روز عمیقتر شود.
او میگوید: رسانههای گروهی به کمک تبلیغات و مدهای جدید نیازها و الگوهای جدیدی برای افراد ایجاد میکنند که بعضی از این الگوها با فرهنگ و ارزشهای جامعه ما هیچ تناسبی ندارد و باعث مشکلات اجتماعی و خانوادگی میشود.
وی ادامه میدهد تولیدکنندگان بسرعت از طریق رسانهها نیازهای کاذبی را جایگزین نیازهای اساسی افراد میکنند.
البته باید توجه داشت فقط رسانهها نیستند که در نوع پوشش و پذیرش الگوهای جدید موثرند، بلکه خانواده و ارتباط افراد در جامعه ( مدرسه، دانشگاه و...
) نیز بسیار موثراست.
محبی به این موضوع اشاره میکند که متاسفانه در ایران وقتی صحبت ازمد و مدگرایی میشود اکثراً برداشتهای نامناسب از آن دارند و آن را تخریب میکنند.
در صورتی که پیروی از مد همیشه بد نیست و میتواند جوانان را از لحاظ روحی ارضا کند و حتی در پیشرفت جامعه نیز مفید باشد.
مد میتواند بخشی از فرهنگ جامعه شود، زیرا علاقه به مد در میان مردم جامعه به صورت عادت در میآید و بتدریج نمادی زیبا از فرهنگ آن جامعه به وجود میآورد.
هماهنگی یا تقلید جامعهشناسان مد را یک پدیده اجتماعی میدانند که افراد را با یکدیکر همرنگ میکند بسیاری از جوانان مد را عامل تعیینکنندهای در جهت مشخص شدن طبقه اجتماعی خود میدانند، اما موضوعی که حائز اهمیت است، تقلید از افراد و مدهایی است که هیچگونه نسبتی با فرهنگ جامعه آنان ندارد.
این مسالهای است که امروزه جوانان ما دچار آن هستند.
تقلید نابجایی که میتواند اثرات منفی برای ارزشهای اجتماعی داشته باشد و تقلید کورکورانه تا حد زیادی افراد را مجبور به هدر دادن وقت و پرداختن هزینههای زیاد میکند و در نتیجه آنها را از فعالیتهای مثبت باز میدارد.
دکتر عسگری میگوید: البته تقلید از مد همیشه اثرات منفی ندارد بلکه میتواند نتایج مثبتی هم داشته باشد.
شادی، نشاط و نوگرایی، زندگی انسانها را از یکنواختی خارج میکند و احساس تازه شدن به آنها میدهد.
این مساله مهم تأکید دارد بر حفظ ارزشهای ملی، فرهنگی، مذهبی که با جلوگیری از تقلید نادرست میتوان آن ارزشها را حفظ کرد.
او ادامه میدهد برای جلوگیری از هرگونه افراط در زمینه مدگرایی، نباید با نسل جوان مقابله و تندخویی کرد.
بلکه باید به آنها آزادی داد و زمینه مناسب برای انتخابی درست برایشان فراهم کرد.
حرف آخر شاید اگر جوانان ما با فرهنگ اصیل ایرانی بیشتر آشنا شوند و به هویت خود پی ببرند، پوششی معقول و مطابق با فرهنگ خود را انتخاب کنند که برای ایجاد چنین فضایی احتیاج به فرهنگسازی داریم.
در اینباره چندی پیش دولت برای پاسخ به نیازهای جامعه و مقابله با وضعیت نامناسب، مدلها و طرحهای مختلفی را بررسی کرد که عدهای آن را راهکاری مناسب میدانستند و عدهای دیگر دخالت در حریم خصوصی افراد.
ولی موضوع مهم این است که جامعه ما الگوبردار نیست و تنوعطلب است.
میتوان نتیجه گرفت بهترین اقدام را خانوادهها و مسوولان جامعه میتوانند انجام دهند که با ایجاد بستر فرهنگی مناسب برای جوانان الگوهای شایسته به وجود آورند.