دانلود تحقیق بحران اقتصادی 2007-2009

Word 64 KB 531 12
مشخص نشده مشخص نشده اقتصاد - حسابداری - مدیریت
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • نقطه ی (نکته ی ) نهایی بحران شدید اقتصادی 2009-2007 به اقتصاد مقروض امریکا برمی گردد .

    در هم شکستن معاملات املاک در سال 2006 نقطه ی پایانی ، بحران بود کاهش میزان رهن و اجاره اولین نشانه ی شکست در هم شکستن سیستم اعتباری و وامی و یک شوک در ارتباط با معاملات املاک بود .

    اما کاهش شدید رهن و اجاره نمی تواند دلیلی برای جدی شدن بحران باشد .

    اگر چه رهن و اجاره با کیفیت پایش مانند ماده ی مشتعل کننده برای آتشی بود که گریبانگیر سیستم مالی داخلی شد .

    این سیستم در وضعیت شکننده ای قرار گرفت به دلیل عواملی که در این بحران بی همتا بودند : انسان دارایی های شخصی از ترازنامه بانکی به ترازنامه های خریدار خلق سرمایه ی پیچیده و مبهم و شکست آژانسهای مالیاتی در تخمین دقیق میزان ریسک چنین بحرانی و تقاضای ارزش منصفانه ی حسابداری .

    در میان این فاکتورهای جدید ، شکست فعلی استاندارد تنظیم گرها و پشتیبان ها در مشخص کردن و تصحیح کاستی ها و ضعف های پدید آمده .

    شکست داده های حسابداری منجر به وضعیت آکنده از سرگردانی در مسائل مالی شد .

    به صورت تمسخرآمیزی ، بر طبق این داده ، بانکهای آمریکا همچنان به تولید سرمایه اقدام کردند .

    هنوز کمبود سرمایه ی بانکها یک مانع متزلزل برای یک راه حل برای بحران مالی است .

    طبقه بندی JEL : G01,G21,N20 لغات کلیدی : حسابداری ، بانکها ، اعتبار ، بحران ، قیمتهای مناسب ، ریسک ناپذیری ، پول کافی برای اجرای امور نداشتن .

    معرفی : بحران مالی که ما هم اکنون در آن بسر می بریم بسیاری از فاکتورهای یک بحران CBB را دارد .

    بحرانهای دیگری از این نوع عبارتند از : فیشر (1933) ، مینسکی (1977) و کیندلبرگ (1978) .

    نقطه ی آغاز بحران شوکی است که دورنمای سود را در اقتصاد تغییر می دهد .

    اعتبار بانکی یا کلاً اعتبارها ، بحران را تغذیه می کنند .

    صاحبان خانه وامها را جمع آوری می کنند تا قیمتها را به دام اندازند ، شرکتها وامهایی را که به صورت اقساط پلکانی پرداخت می شدند را افزایش می دهند تا در پروژه هایی که در آینده سودآور خواهند بود سرمایه گذاری کنند .

    در بحران فیشر سرمایه گذاری بیش از حد مورد اهمیت است ، اما آنها نتیجه ی جدی نخواهند داشت زمانیکه با پولهای قرض داده شده هدایت نشوند .

    خوشبینی به آینده فرآیند سرمایه و وام را افزایش می دهد .

    بسط مالی به موازات افزایش سرمایه بانک و یا دلیل بسط آن است .

    ؛ به کیندلبرگ رجوع شود .

    عنیان قیمت دارایی های شخصی امیدبخش افزایش قیمتها در آینده است ما می توانیم این مرحله را به عنوان راه حل با ریسک پایین بازسازی کنیم .

    سرمایه گذاران بیش از آنکه نگران رشد شخصی وضعیت خود باشند نگران آنند که دیگر سرمایه گذاران در حال انجام دادن هستند .

    سپس یک شوک وضعیت را می شکند .

    لیست نکات منفی ممکن شامل سخت کردن سیاستهای پولی ، شکست در فروش املاک یا سهم متعارف ، یا شکست یک شرکت بزرگ مالی است .

    این در هم ریختگی و باعث می شود آنچه مینسکی حاشیه ای امن می نامد به طور جدی به خطر افتد .

    زیاده روی در سرمایه های فردی ، فشار برای پرداخت وام یا زیاده روی در پول مثبت جاری بیش از پول منفی جاری .

    اکنون آینده تیره و تار شد و سودهای پیش بینی شده به ثمر نرسیده .

    عدم ریسک پذیری در بین سرمایه گذاران رشد می کند .

    قیمت سرمایه های شخصی متلاشی می شود زمانی که بورس بازان ، از سرمایه های دارای ریسک دوری می کنند .

    دوباره با رجوع به مینسکی ، یک پروسه ی ناکارآمد به کار می افتد .

    در حالیکه سقوط یک مؤسسه ی مالی منجر به کاهش در سرمایه گذاری سود و ضررهای بیشتری می شود .

    در ادامه ی آن هجوم برای نقدینگی پیش می آید با انحلال دام ، تورم بیش از حد انتظار پایین می آید .

    بحران باعث افزایش ارزش اصلی وام می شود و وام گیرنده ها از کاهش در ارزش سود لطمه می خورند .

    حتی بدون وجود عدم تورم ، کاهش قیمت کالا باعث کاهش ارزش دارایی و قرضهای اجباری می شود تا محافظت بیشتری از ارزش ناچیزی از بدهی فراهم کند .

    مقاله ی ما نشان می دهد بحران کنونی گزینه های زیادی از جدولی که فرضیه ی CBB به آن اشاره می کند را داراست .

    اگر چه ، در بحرانهای دیگر نیز صادق است ، برخی گزینه ها در این بحران منحصر به فرد هستند ، مثل جابجایی دارایی از ترازنامه های بانک به بازار فروش ، خلق دارایی های مشکوک و مبهم ، شکست مؤسسات در محاسبه ی دقیق ریسک چنین دارایی هایی ، درخواست ارزش متعارف حسابداری ، این جنبه ها بهبود سیستم مالی را ضعیف کرده است .

    یک بحران کوچک در سطح بازار هدف امریکا را به یک بحران جهانی تبدیل کرده است .

    تلاش بانکها برای خلاص شدن از ریسک در ترازنامه ها ناموفق ماند .

    محصولات پیچیده که توسط مدل بانکی ابداع و پخش کردن بوجود آمده بودند حس عمیقی از عدم اعتماد بین سرمایه گذاران القا کرد .

    زمانی که این محصولات پیچیده به ترازنامه بازگردانده شدند بانکها از دست دادن سرمایه را محکوم کردند ، در نتیجه ی ارزش متعارف حسابداری بانکها خود را با کاهش قدرت سرمایه گذاری روبرو دیدند و با فروش دارایی سعی در کاهش فشار کردند .

    آنها حرکتی در چرخه ی نقدینگی کالا ایجاد کردند و قیمت کالاها کاهش یافت .

    سطح بالای عدم ریسک پذیری عمومی خواستار سرمایه ی بیشتر در هر دلار از کالا ، از بانکها شد .

    در حالیکه کاهش قیمت کالا در قیمت باعث تخریب سرمایه می شد .

    در مجموع ، بانکها به شدت قدرت سرمایه گذاری خود را از دست دادند ، بازتاب ترازنامه های متورم شده ، کیفیت ضعیف کالاها و یک جامعه ی بی اعتماد .

    کاهش قدرت سرمایه گذاری دلیل ادامه یافتن بحران تزریق سرمایه های عمومی به بانکها از طرف دولت را توضیح می دهد .

    به نظر نمی رسد بحران تا زمانی که ترازنامه ها حذف شوند پایان پذیرد بنابراین کالای مسموم نامیده می شود .

    بانکها تا زمانی که ترازنامه ها پاک شوند وام نمی دهند و کاهش توان سرمایه گذاری غالب می شود .

    توجه مقاله ی ما به بانکها معطوف است .

    بخصوص نقشی که آنها در جرقه زدن بحران داشته اند ، نقشی که آنها در کاهش وام داشته اند و چگونه بازارهای محافظتی ارزش خالص بانکها را جریمه کرده اند .

    حساب ما از رفتار بانکها در چارچوبهای فرضیه ی CBB پایین می آید .

    ما موضوعات مهم زیادی را در اثر بحران بر اقتصاد واقعی و سیاستهای پولی نادیده می گیریم .

    و حتی این بحران را با بحرانهای گذشته مقایسه نمی کنیم ، در این زمینه به فراتیانی (Fratianni) مراجعه کنید .

    مقاله به صورتی که در ادامه می آید تنظیم شده است .

    قسمت II نشان می دهد که نقطه ی اصلی شروع بحران صنعت به شدت بدهکار امریکا باید یافته شود .

    بخش III به وامهای رهن و اجاره ، نقطه ی بسته شدن مبدأ بحران و زمینه ی سیاسی که آنها را تشویق می کرد نگاهی دارد .

    بخش IV مثالی از اینکه چگونه آتش بحران از بخش کوچکی از بازار رهن و اجاره و املاک به بازار مصرف جهانی سرایت کرد بیان می کند .

    بخش V ارائه دهنده ی آمارهای توصیفی ، گرفته شده از صورتهای مالی و بازارهای محافظتی ، در حد و اندازه های بحرانهای مالی است ؛ نکات ضروری آن عبارتند از اطلاعات حسابداری ، نه به صورت غافلگیر کننده ، از داده های بازار اطلاعات کمتری دارند .

    خلاصه و جمع بندی در بخش VI آمده اند .

    II) اقتصاد مقروض آمریکا : نشانه هایی که اقتصاد ایالات متحده در یک الگوی کلاسیک از یک انفجار عظیم اعتبار بود برای قدرتی مشخص بوده است .

    حالت 1 نشان دهنده ی افزایش نرخ بدهی خانه داران امریکایی در طول سالهای 2008 – 1977 است .

    تا افزایش بدهی کلی ما افزایش رهن و وام مسکن را تحت نظر قرار داده ایم ، که ارتباط مثبتی را با افزایش بدهکاری صاحبان خانه نشان می دهد .

    بحران اعتباری قبلی در اوایل دهه ی 80 میلادی آغاز شد، در اواسط دهه به نقطه ی اوج خود رسید و با کاهش همراهی شد تا سالها ادامه یافت .

    بحران اعتباری اخیر در اواسط دهه ی 90 میلادی آغاز شد در ربع اول و دوم سال 2006 به اوج خود رسید و منجر به ورشکستگی اعتباری شد .

    تفاوت این دو چرخه وابسته به تغییرات قیمت مسکن است .

    حالت 2 به بیان افزایش خانه های مسکونی امریکا و رابطه ی آن با قیمت رهن و اجاره می پردازد .

    افزایش قیمت خانه از میانگین 10 درصد از سال 2001 تا 2003 به 17- 15 درصد در سال 2005 – 2004 افزایش یافته است .

    کاهش قیمت در سال 2006 رخ داد .

    تا پایان آن سال قیمتها راکد بود .

    کاهش قیمتهای واقعی در اوایل 2007 رخ داد .

    و در پایان سال آنها به میزان سالانه ی 9 درصد کاهش یافتند.

    در پایان سال 2008 قیمتها تا نزدیک 20 درصد کاهش یافتند .

    با نگاه به فاصله ی بین کاهش قیمت خانه ها و قیمت اجاره نقطه ی شکست تجاری در آگوست 2006 رخ داد .

    در ابتدای 2007 فاصله 600- بود .

    در ژوئن 2007 به 1000- رسیده بود و در اواخر 2008 به 2400- رسید .

    نتیجه ی اصلی از این داده ها نشان می دهد که شکست اعتباری خود را زمانی آشکار کرد که بحران معاملات املاک تازه به پایان رسیده بود .

    ]قرار دادن حالت 1 و 2 ، در اینجا[ راه دیگری برای مشخص کردن اقتصاد بدهکار این است که درجه های مختلف بده را با تولید ناخالص داخلی ارتباط داد .

    حالت 3 توسعه ی نسبت بده به تولید ناخالص داخلی بخش مالی آمریکا ، صاحبان خانه و بخش داخلی باقی مانده توصیف می کند .

    یک روند ادامه دار و رو به افزایش شدید در سه مرحله واضح است ، اما در جزئیات بخشهای مالی و صاحبان خانه .

    ابتدای قرن 21 تا سال 2006 ، سال پیش از بحران ، آخرین دو نسبت حدوداً 40 درصد رشد کرد .

    در نهایت اثر یک اقتصاد بدهکار از سرمایه های ناخالص پایه می آید که در تفاوت بین ذخیره ملی و سرمایه گذاری ملی حرکت می کند .

    جدول 1 نشان می دهد در دوره ی 2006 – 2001 ایالات متحده دارای 455/3 بیلیون دلار بدهی خارج بود ، که توسط کشش مستمر داخلی هدایت می شد .

    مبلغ مواد داخلی ، سرمایه گذاری خالص و مخارج دولت- مازاد تولید داخلی .

    اما نقش کلیدی دلار در سیستم پولی جهانی محدودیتهای خارجی ایالات متحده را تعدیل کرده است و ظرفیت منحصر به فردی به آن داده است تا مقدار زیادی از سرمایه های خارجی را در نرخ بهره قرض بگیرد که دهه ی بخصوص ریسک اعتبار را نشان نمی دهد.

    اقتصاد امریکا ، به عنوان یک کل ، به شدت در زمانی که بحران به اوج خود رسید تحت تأثیر قرار گرفت .

    III نوآوری دهه ی 90 بود ، که توسط انتقال قانون نزول برانگیخته شده بود ، رفع محدودیت مالی ، و انجمن سرمایه گذاری مجدد در سال 1977 که دلگرمی به وام دهندگان مبنی بر گسترش وامها به افراد با درآمد پایین و محدود و یا افرادی با اعتبار کم داد .

    این عمل همراه یک کنترل کننده ی جانشین انجام شد .

    برای یادآوری مثالی از این دست ، بانکها مجبور توضیح دهند که در حال ملاقات با اعتراضات نسبت به این فعالیت بودند به وسیله ی تعدادی وام که به افراد با درآمد پایین تعلق می گرفته .

    احتیاط و ارزیابی اعتبار با روشهای انعطاف پذیرتر جایگزین شد که اعطای وام را مشتریان دائمی تعیین شده قابل قبول کرد .

    (والیسون 2009) .

    به علاوه به دو مؤسسه ی اسپانسر دولتی ، فانی ما (Fannie Mae) و فردی مک (Freddie Mac) مأموریت گسترش بازار برای خانه های ارزانتر سپرده شد .

    این دو پشتیبان دولتی و از این مأموریت استفاده کردند تا از نظارت بیشتر کنگره بر کارهایشان اجتناب کنند .

    بخصوص کنترل انباشته شدن اوراق بهادار رهن و اجاره .

    که منبع اصلی سود آنها بود .

    GSES ]مالی مؤسسه های دولتی[ به این بحث پرداخت که اگر کنگره اندازه ی موجودی اوراق بهادار رهن و اجاره را محدود کند و آنها قادر به تأمین کمک های مالی کافی برای خانه های قابل خرید نیستند .

    در سال 1997 ، فانی 97% وام به بازار رهن و اجاره پیشنهاد کرد .

    در سال .

    2007 فانی و فردی باید نشان می دادند 55% از خرید رهن و اجاره شان وامهای درآمد پایین یا متوسط LMI بوده است و به همین منظور 38 درصد از تمام خریدها باید از محل های under serve می بوده (معمولاً محلات قدیمی شهر) و 25 درصد باید وامهای می بوده که به وام گیرنده هایی با درآمد پایین یا بسیار پایین تعلق گرفته است .

    مواجهه با این اهداف فانی و فردی را مجبور به خرید وامهایی با بازپرداخت پایین و کسریهای دیگر کرد که آنها را به عنوان یا Alt-A مشخص کرد .

    در سال 1994 وامها 5 درصد از کل رهن و اجاره را تشکیل می دادند ، تا 2005 این میزان به 20% افزایش یافت .

    بعد از سالهای 2005 – 1994 این بازار به طور میانگین 26 درصد رشد کرد و مالکیت خانه را تا حدود 12 میلیون واحد افزایش داد .

    یک معامله خوب از توسط وام دهنده های مستقل و نامنظم ایالتی انجام شد که نرخ بهره ی قابل تطبیق درخواست کردند و معمولاً به همین دلیل نرخ مردم آزادی نامیده می شود .

    تمریناتی مانند معافیت از مالیات و نرخ بده از اعتبار وثیقه و مجازات پیش پرداخت رایج بودند .

    همه ی اینها توسط رونق گرفتن داراییها پیش می رفت .

    - انفجار اعتبار و سیاستهای وامهای با اهمیت به یک روند رو به بدتر شدن استانداردهای اعتبار از سال 2001 ، 2007 .

    آمار توصیفی ساده نشان دهنده ی یک ارتباط منفی بین تغییرات در تعداد وامهای و تغییرات در درجه ی عدم پذیرش و در درخواستهای وامهای است .

    و یک ارتباط مثبت بین تغییرات در کیفیت وامهای و تغییرات در نسبت اندازه ی وامها با درآمد وام گیرنده ها .

    نپذیرفتن استانداردهای وام دادن با سرعت زیاد افزایش قیمت خانه در ارتباط بود ، دلیلی که موافق با فرضیه است که رونق معاملات املاک ، توسعه ی اعتبار و کاهش استانداردهای وام دهی را به پیش می برد .

    در نهایت یک سیاست پولی فراگیر در حال تأمین انگیزه های اضافه شده به یک ایجاد اعتدال در استانداردها بود .

    ارتباط بین CBB و سیاستهای پولی به ندرت موجب غافلگیری است .

    برای دوره ی اسناد به برگر و اودل مراجعه کنید .

    IV گسترش آتش : یادداشتهای برنامه ریزی شده روی وام مسکن با کیفیت پایین نشان می دهد حدوداً 25 درصد از زیان های پیش بینی شده ، خرید و فروش املاک ، وامهای مصرف کنند و وامهای دسته جمعی ، و 9 درصد از زیان بازار در پشتوانه ی دارایی (ABS) .

    بدهی های اضافی اجباری (CDO) ، پشتوانه ی اولیه ی رهن و اجاره (MBS) ، MBS اضافی (CMBS) ، وام اضافی اجباری (CLO) و بدهی های جمعی ، به IMF مراجعه شود (1.

    1 جدول و 2008) .

    ناتوانی عظیم رهن و اجاره قادر به توضیح عمق این بحران نیست .

    رهن و اجاره به عنوان یک ماده ی مشتعل برای آتش بعد از دوره ی کوتاه ورشکستگی معاملات املاک در اتاق مالی عمل کرد .

    آتش به سرعت به صورت جهانی گسترش یافت چون این اتاق با مواد مشتعل ساخته شده بود .

    مانند ساختار پولی و نظارت ناکافی ، یک عجله ی ناگهانی برای ایجاد نقدینگی .

    ساختار دوره ای مالی : ما از ساختار دوره ای مالی به منظور احاطه ی یک سری نوآوریهای بانکی و مالی استفاده می کنیم با هدف انتقال ریسک اعتبار از سازمانهای مالی فردی به بازار به عنوان یک کل .

    ایده ی جدیدی که ماهیت این بحران را به خوبی مشخص می کند مدل بانکی توزیع و منشأ است .

    که بانکها وامهای منشأ گرفته یا وام خرید را از دلالان واسطه می گیرند تا آن را به بازارهای پولی نفروشند و یا آنها را به ابزار پشتیبان ساختار دارایی (SIV) منتقل کنند .

    هجوم برای نقدینگی : همانطور که ذکر شد ، یک نرخ ورشکستگی معمولاً همراه با یک هجوم برای نقدینگی و یک قیمت گذاری مجدد شدید از پخش اعتبار اتفاق می افتد .

    بحران نقدینگی در بازار بانکی داخلی در آگوست 2007 به نقطه ی انفجار رسید .

    در 8 آگوست 2007 ، میزان بانک داخلی در نقطه ی اروپا به 6.

    4 درصد در مقابل یک ارزش 4 درصدی از میزان سیاست رسید ، روز بعد بانک مرکزی اروپا (ECB) 95 میلیارد یورو نقدینگی را تزریق کرد ، با قبول همه ی درخواستها برای سرمایه در نوع سیاست .

    FBI هیچگونه اقدامی فوری انجام نداد ، اما مبلغ غیر معمول 24 میلیارد دلار را وارد بازار امریکا کرد در شرکتهای بازار آزاد برنامه ریزی شده .

    بانکهای مرکزی دیگر نیز نقدینگی اضافی اختصاص دادند و یا و یا اظهاریه های خود را مبنی بر فعالیتهایی که اغلب به انجامشان هستند ابلاغ کردند .

    تزریق اضافی بر پایه های پول توسط ECB در 3 روز آینده ی کاری انجام شد برای حدوداً نیمی از مداخلات پنجشنبه .

    با این حال نرخ بهره ی بانکهای مرکزی به صورت استثنایی بالا ماند .

    برای مثال در مواقع عادی ارزش TED شامل 20 تا 30 ارزش پایه ای است .

    در اوج بحران مکزیک در سالهای 95- 1994 بحران و آسیای جنوب شرقی در سال 1997 ، TED به حدود 60 ارزش پایه ای افزایش یافت .

    در جنگ خلیج فارس و بحران طولانی مدت مدیریت سرمایه ای TED به حدود 120 ارزش پایه ای رسید .

    در طول بحران داخلی ، TED به حدودی غیر قابل ثبت رسید .

    از 15 سپتامبر تا 14 اکتبر 2008- 13 ماه بعد از نخستین شوک نقدینگی آگوست 2007- TED به بیش از 300 ارزش پایه ای رسید .

    و به میزان 464 در 10 اکتبر رسید .

    جمعه ای که به یک هفته ی تاریخی از هراس از فروش در ارزش خالص بازار ختم شد .

    202) بازارها به دلیل ترس از وام بانکی و ریسک نقدینگی گرفته شده بودند ، دو ریسک قابل تشخیص ولی نه عملی .

    این واقعیت که تزریق زیاد پول توسط بانک مرکزی- تنها در ابتدا بدون اثر بر ذخیره ی بانکهای دیگر بر مبنای پول- بی تأثیر بوده در بازار بانک داخلی نشان دهنده ی این است که شرکای بازار نگران ریسک بالای اعتبار هستند و اینکه نمی توانند نقدینگی را از نگرانی های اعتباری جدا کنند .

    پراکندگی های نرخ بهره رابطه ی منفی با چرخه ی CBB دارند.

    قبل از یک بحران پراکندگی نرخ بهره انتظار می رود که پایین باشد .

    سپس با آغاز یک بحران فوران می کنند .

    این چارچوب در بحران اخیر اتفاق افتاد .

    تغییر وضع در سطح عمومی از عدم ریسک پذیری با وجود شخصیتهای روز افزون برای جمع آوری اطلاعات قابل اعتماد برای نمایندگان اوپک در زمان گرفتاری قابل قبول بود .

    مواجه شدن با عدم اطمینان بیشتر در تخمین جایگاه قانونی اعتبار واقعی وام گیرنده های اوپک ، اعتبار دهندگان برای روش بهتری به جز درخواست نرخ بالاتر نداشتند تا کلاسهای وام گیرندگان را کامل کنند.

    ارزش واقعی حسابداری : هم GAAP (اصول کلی پذیرفته شده ی حسابداری همراه با اختیارات قانونی بیشتر از شرکتهای اروپایی) به اصطلاح ارزش منصفانه ای برای دارایی های مالی با یک مالکیت دوره ای توصیه کردند .

    برای وجود ایالات متحده ، وام و اوراق سرمایه ای می توانند به عنوان خرید و فروش و آماده برای فروش طبقه بندی شوند؛ اولی به صورت پرداخت قسطی اعلام می شود ؛ دومی در ارزش بازار به همراه محقق نشدن سود و یا زیان در درآمدها ؛ و سومی در ارزش بازار همراه با سود تحقق نیافته و زیانهای کنار گذاشته شده از درآمد اما مشمول سهام عادی سهام داران .

    در نتیجه سود تحقق نیافته و یا زیان در خرید و فروش و محافظت های حاضر برای فروش صاحبان سرمایه را تحت تأثیر قرار می دهد .

    برای مثال ، برای لیست خرید و فروش صورت حساب دارایی ها 378 میلیارد دلار و بدهی های اعتبار بازرگانی 167 میلیارد دلار بود اگر چه این لیست بیانگر 5/20 میلیارد دلار زیان تحقق نیافته بود .

    با وجود محدودیتها مدیریت می تواند انتقال کالاها را از یک دسته به دسته ی دیگر انتخاب کند .

    دوباره با استفاده از سیتی گروپ به عنوان مثال ، در سال 2008 ، 9/64 میلیارد گرد از اعتبار خرید و فروش کالا خارج شد که 6003 میلیارد دلار آن به بخش «نگهداری تا زمان رشد یافتن» و 6/4 میلیارد دلار به بخش آماده برای دارایی های قابل فروش رفت .

    طبق اصول پذیرفته شده ی حسابداری (GAAP) امریکا ، ارزش بازار طی 3 مرحله مشخص می شود .

    در رأس هرم دارایی های جاری است که برای اسناد برآورد قیمت می کند در یک بازار فعال .

    قانون تعیین کننده ی نحوه ی استفاده از قیمتهای ثابت است .

    در لایه ی پایین تر ، کالاهایی وجود دارند که دستمزد آنها تنها در وسایل شبیه به هم در بازار فعال وجود دارد و یا دستمزد پیشنهادی موجود برای کالاهای شبیه به هم در بازارهایی که فعال نیستند .

    پیشنهاد این است که از آنچه در بازار قابل مشاهده است .

    می توان از آن به تخمین ارزش مبتنی بر مدل دقیق قیمت گذاری رسید ، استفاده کرد .

    در پایین ترین سطح هرم کالاهایی وجود دارند که برخی و یا همه ی داده های دارایی های ارزشمند نامشهود هستند .

    در اینجا مدل قیمتی نباید بر اطلاعات قابل دسترس برای عموم اعتماد کرد بلکه باید از اطلاعات داخلی استفاده کرد .

    یک مسئله مشکل ساز استفاده از روش بازار هنگامی که بازارها در ثبات هستند است .

    VI حسابداری بانکها و اطلاعات بازار چه چیز در مورد بحران به ما می گویند : در این قسمت ، ما به بررسی دو معضل بحرانی می پردازیم .

    اولین رسیدگی این است که آیا صورتهای مالی بانکها هشداری در مورد بحران در شرف وقوع به ما می دهند یا نه .

    دومی مقایسه ی عکس العمل بازار سهام به بحران بر اساس اطلاعات با ارزش صورتهای مالی است که این مقایسه حد و اندازه ی منشأ مشکلات خارج از ترازنامه های بانکها را نشان می دهد .

    فشار نشانه ی ریسک پذیری مؤسسات مالی است .

    حالت 4 نسبت کل دارایی ها را به حق مالک بیان می کند ، گونه ای از فشار ، برای انتخاب بانکهای تجاری بانکهای بازرگانی امریکا در ماههای ژوئن 2007 و ژوئن و سپتامبر 2008 .

    بر اساس این مقیاس بانکهای تجاری تمایل خود را برای ریسک پذیری نشان دادند .

    از 5 بانک بزرگ تجاری امریکا ، برادران لهمن ورشکست شد ، بیراسترنز و مریل لینچ در بانکهای دیگر ادغام شدند و گلدمن ساچزومورگان استنلی محدودیتها را قبول کردند هنگامی که برای تبدیل شدن به بانک تجاری شرکتهای صاحب سهام برگزیده شدند و به این ترتیب تحت نظارت و سرپرستی FBI قرار گرفتند .

    فشار بالا همچنین از ویژگیهای برخی بانکهای اروپایی نیز است .

    تفاوتهای بخصوص بین بانکهای اروپایی وجود دارد مثلاً بانکهای انگلیسی ، فرانسوی ، آلمانی و بانکهای سوئیسی فشارهای بیشتری نسبت به بانکهای ایتالیایی دارند.

    بانکهای انگلیس و آلمان تاژوئن 2008 فشار خود را افزایش داده اند .

    بین بانکها ایتالیایی ، یونی کردیت بیشترنی شباهت را به بانکهای سرمایه گذاری امریکای دارند .

    یادداشتی از حالت 4 و 5 راه دوم برای تحقیق در مورد اینکه آیا بانکها ریسک پذیری بیشتری را در طی انفجار اعتباری قبول می کنند .

    این است که به ساختار وامهای بانکی نگاهی بیندازیم .

    پایگاه اطلاعاتی وسیع FDIC (دپارتمان دولتی امریکا که کنترل فعالیت بانکها و بیمه آنها در برابر ورشکستگی را در دست دارد) و اطلاعات آن در مورد بانکهای امریکا به ما اجازه ی تشخیص دسته بندی وامهایی را که از لحاظ تاریخی ریسک بالایی داشتند می دهد .

    می توان 3 نوع وام با ریسک بالا را در میان کل دارایی ها طبقه بندی کرد که شامل وامهای مسکن ، وامهای کارتهای اعتباری و گواهی مشارکت در وامهای مسکن .

    حالت 6 نشان دهنده ی این ریسک اعتباری در یک دوره ی 3 ماهه است .

    از سال 2002 تا 2008 برای بانکهای کوچک ، متوسط و بزرگ است .

    بانکهای کوچک کمتر از 100 میلیون دلار کل دارایی دارند ، بانکهای متوسط بین 100 میلیون تا یک بیلیارد دلار و بانکهای بزرگ بیش از 1 میلیارد دلار .

    همچنین ارزش ریسک اعتباری برای سیستم بانکی امریکا را به صورت یک کل بیان می کنیم .

    ما نخستین بانکهای بزرگ را مورد توجه قرار می دهیم ، عوامل گناهکار در بحران : ریسک اعتباری بانکها از 7/35 درصد در پایان سال 2002 به 6/42 درصد در پایان سال 2006 افزایش یافت و سپس بین سالهای 2007 تا 2008 کاهش یافت .

    این الگو با تحول انفجار اعتبار ورشکستگی بعد آن مرتبط است .

    بانکهای کوچک و متوسط غیر منتظره هستند .

    ریسک اعتباری بانکی آنها در یک دوره ی شش ساله به صورت پیوسته افزایش می یابد : با رشد 7 درصدی برای بانکهای کوچک و حداقل 9 درصد برای بانکهای متوسط .

    در حالیکه بانکهای بزرگ سهم عمده ای در کل داشتند ، بانکهای کوچک و متوسط به همان میزان سهم داشتند .

    ما می توانیم تمایل برای ریسک پذیری را با تمرکز بر ساختن و توسعه دادن وامها که بخش بخصوصی از وامهای مسکن با ریسک بالا است را بهبود بخشیم .

    حالت 7 ارزش این وامها را به صورت درصدی از وام خالص و اجاره نامه در پایان سالهای 2002 و 2006 بیان می کند .

    که آن را ریسک اعتباری محدود بانکی می نامند .

    که به سرعت در میان سه تقسیم بندی بانکی افزایش می یابد، بخصوص در بانکهای متوسط .

    در پایان سال 2002 این مطلب 3/7 درصد برای بانکهای بزرگ در مقابل 9/5 درصد برای بانکهای کوچک و 8/8 درصد برای بانکهای متوسط بود .

    در انتهای 2006 اختیار محدود برای بانکهای متوسط دو برابر شد در حالیکه برای بانکهای کوچک 55 درصد و برای بانکهای بزرگ 66 درصد بود .

    بر این اساس ، اطلاعات حسابداری نشان داد میل به ریسک در بانکهای کوچک و متوسط کمتر از بانکهای بزرگ نیست .

    VI خلاصه و جمع بندی : در مورد این بحث کردیم که مرحله ی آخر منشأ بحران مالی عظیم سالهای 2009-2007 یک برهم خوردگی در اعتبار بود که خود را در اقتصاد به شدت بدهکار امریکا و در میان تمایل بالای سرمایه گذاران برای ریسک پذیری آشکار کرد .

    فرو ریختن بازار معاملات املاک در سال 2006 نقطه ی بسته شدن منشأ بحران بود.

    نرخ ورشکستگی رهن و اجاره اولین علامت به هم ریختگی اعتباری ، منجر به ورشکستگی و شوک بازار مسکن شد .

    اما نرخ بالای ناتوانی رهن و اجاره نمی تواند دلیل سخت تر شدن بحران باشد .

    اگر چه کیفیت پایین رهن و اجاره به عنوان ماده ی مشتعل بر آتش عمل کرد که بحران را به کل سیستم مالی سرایت داد .

    سیستم مالی در نتیجه ی چندین عامل که در این بحران منحر به فرد هستند شکننده باشد : جابجایی دارایی ها از ترازنامه های بانکها به ترازنامه های خریدار .

    خلق دارایی های پیچیده و دارایی های تیره ، شکست شرکتهای درجه بندی کننده برای محاسبه ی دقیق ریسک چنین کالاهایی و تقاضا برای ارزش بازار حسابداری .

    به این عاملها باید شکست تنظیم کنندگان و مدیران را در به موقع مشخص کردن و تصحیح نقاط ضعف ، که دلیل اصلی این بحران بود اضافه کرد .

    استراتژی بانکها برای خلاص شدن از دست ریسک ترازنامه زمانی روی خودشان اثر گذاشت که سرمایه گذاران سرانجام از زیر بنای پیچیده اوراق بهادار کالاهای مختلف اطلاع پیدا کردند .

    آنها به صورت خودداری شدید از ریسک پذیری واکنش نشان دادند .

    هنگامی که این اوراق بهادار به ترازنامه ها بازگردانده شدند بانکها مجبور به بیان سرمایه از دست رفته مطابق با اصل ارزش بازار در یادداشتهای خود شدند .

    کاهش ارزش سرمایه باعث افزایش نگرانی در سرمایه گذارانی که از ترازنامه های متورم ترسیده بودند و خواهان بدهی کمتر و سرمایه ی بیشتر بودند شد .

    بانکها با فروش کالا برای کاهش فشار عکس العمل نشان دادند که موجب ایجاد دور باطل دارایی جاری و کاهش قیمت در سطح گسترده ای از کالاها شد .

    یکپارچگی مالی این امکان را برای بحران فراهم کرد تا در سطح جهانی گسترش یابد .

    ما اطلاعات حسابداری را بررسی کردیم که ببینیم آیا هشداری نسبت به بحران قریب الوقوع به مالی دهند یا نه .

    ما چهار معیار مختل از ریسک پذیری را استفاده کردیم : فشار ، کیفیت ریسک وامهای بانکی ، پشتوانه ، نشأت گرفتگی .

    فشار بر بانکهای سرمایه گذاری امریکا بیشتر از فشار بر بانکهای بازرگانی بود .

    از پنج بانک بزرگ سرمایه گذاری امریکا تنها گلدمن ساچز و مورگان استنلی نجات یافتند و هر دو مدل تجاریشان را تغییر دادند از زمان شروع بحران .

    نکته این است که تمایل برای ریسک پذیری در دو سوی اقیانوس اطلس بالا بود .

    کیفیت ریسک وامهای امریکا بر اساس اجازه ی ریسک اعتباری ، در زمان بر هم خوردن اعتبار تنزل پیدا کرد .

    ناتوانی بانکها در سرمایه گذاری بیان می کند به چه دلیل بحران پا بر جا ماند و چرا دولت به تزریق مبلغ زیادی از اندوخته ی عمومی در بانکها ادامه داد .

    به نظر نمی رسد بحران رو به پایان باشد تا زمانی که ترازنامه ها دارایی های به اصطلاح مسموم را کنند .

    بانکها اعطای وام را تا زمانی که ترازنامه ها پاک نشده باشند و بر ناتوانی در سرمایه گذاری غلبه نکرده باشند شروع نخواهند کرد .

    بزرگترین چالش شاید پیش روی سیاستمداران باشد تا خشم عمومی حاصل از تزریق بیش از حد سرمایه های فردی به سیستم بانکی را فرو نشانند .

    در دهه ی 90 میلادی ژاپن قیمت گزافی را برای تأخیر در سرمایه گذاری مجدد در سیستم بانکی پرداخت .

    بحران مالی در ژاپن در سال 1991 شروع شد و با بروز مشکلات در بازار مسکن به اوج خود رسید .

    بحران در سالهای 1994 تا 1996 بسیار شدید بود و در سال 1997 دوباره اتفاق افتاد .

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.

از مهمترین عوامل یاد نشده در آمریکا باید از زیانهای هنگفت توفانها در سالهای اخیر یاد کرد.که قبلا به آنها اشاره داشتیم و گفته بودیم که تا سالهای بعد هم آثار اقتصادی توفانهای قبلی هم بعدی ادامه دارد و اقتصاد امریکا و جهان را تحت تاثیر منفی خود قرار میدهدبازارهای مالی جهان در ماه های اخیر با بحران دست به گریبان بوده اند .عوامل بروز این تحول و همچنین تاثیر آن بر کشورهای دیگر از جمله ...

امیدهای مصدق به مساعدت دولت امریکا برای مواجهه با مشکلاتی که پدرخوانده آن کشور، یعنی انگلستان، برای ایران به‌وجود آورده بود، او را با شرایط دشواری مواجه نمود. مصدق گمان می‌کرد امریکاییها از ترس سلطه کمونیسم بر ایران، حمایت از او را بر مناسبات دوستانه با انگلیس ترجیح خواهند داد اما هم خطر کمونیسم در ایران بدان‌حد که مصدق درباره آن غلو می‌کرد نبود و هم‌ اهمیت استراتژیک هم‌پیمانی ...

دوشنبه ۱۷ شهریور ۱۳۸۲ – ٨ سپتامبر ٢٠٠٣ بحران بیکاری بیش از همیشه ثبات اجتماعی و اقتصادی ایران را تهدید میکند. طبق آمار رسمی، نرخ بیکاری در ایران بالغ بر 16% است. برای کنترل و کاهش آن به یک سطح قابل پذیرش، نرخ رشد اقتصاد ایران طی دهه آینده میبایست حداقل دو برابر شود. انجام این کار در چارچوب مناسبات اقتصادی موجود، اگر غیرممکن نباشد، بسیار دشوار خواهد بود. با توجه به ابعاد گسترده ...

« الگوی های سرمایه گذاری ثروت و دارایی ثروتمندان و میزان کارایی آن » چکیده : این مطالعه درباره جدیدترین نظارتFEEM بر پایگاه داده های سرمایه ثروتمندان می باشد و درباره الگوی سرمایه گذاری و کاراریی موفقیت آن برای 1216 سرمایه گذار شخصی بحث می کند. سرمایه بیش از 357 میلیون دلار توسط ثروت 28 سرمایه گذار بین ژانویه 1986 و سپتامبر 2008 سرمایه گذاری شد. ما سرمایه گذاری های (SWF) بزرگ را ...

اشاره در بخش نخست این گزارش گفته شد که پولشویی فرایندی است که مجرمان اقتصادی یا گروههای سازمان یافته با توسل به آن، منشا و ماهیت مال حاصل از جرم را تغییر داده و آن را به حوزه اقتصادهای رسمی وارد می سازند و بر این نکته نیز تاکید شد که فعالیت های مجرمانه مالی، منجر به تغییر جهت درآمدی از سرمایه گذاریهای بلندمدت به سوی سرمایه گذاریهای پرخطر، کوتاه مدت و پربازده در بخش تجاری شده و ...

بخش اول موضوع و مفهوم بانکهای مرکزی مفاهیم مختلفی از بانکداری مرکزی به ذهن آمده که در همه آنها این نکته مشترک است: بانک مرکزی بانک معتبری است که قسمت اعظم عملیات خود را بجای اینکه از طریق افراد صورت دهد به وسیله بانکها انجام میدهد. و در این معاملات به بازار پول و سرمایه بیشتر توجه دارد تا به منافع صاحبان سهام. بعبارت دیگر هر وظیفه ایرا که در هر لحظه ای از زمان ایفا کند به موازات ...

پیشگفتار تشکیل سرمایه یکی از عوامل مؤثّر بررشد و توسعه اقتصادی است که خود می‌تواند از خاستگاههای دورنی و بیرونی برخودار باشد. در این بین امروزه به علت جهانی شدن اقتصاد، خاستگاه بیرونی سرمایه گذاری برای کشورهای میزبان در تعامل با صادر کنندگان سرمایه و سازمان‌های تسهیل کننده این امر اهمیّتی بنیادین یافته است. به دیگر سخن، کشورهای میزبان سرمایه گذاری جهانی می‌کوشند سیاست های تعیین ...

فصل اول : بودجه مفهوم بودجه : واژه «بودژه » یک کلمه فر انسوی است و از وا ژه فرانسوی قدیمی«بوژت » گرفته شده است. در زبان فارسی بودجه از کلمه فرانسوی « بوژت » به معنای کیف یا کیسه چرمی گرفته شده و وجه تسمیه آن این است که وزرای دارایی فرانسه صورت وضعیت دخل و خرج مملکتی را در داخل آن قرار داده و به مجلس می بردند. البته در انگلیس نیز واژه بودجه از زمان فرا نسه اقتباس شده است . در ...

حسابرسی اعتبار بخشی به اطلاعات مندرج در صورت‌های مالی است. حسابرسی فرآیند نظام پاسخگویی است و پاسخگویی ضرورت برقراری نظام رفاه اجتماعی است. با چنین تعابیری نقش و جایگاه حسابرسی در کشور از ویژگی و برجستگی خاص برخوردار است. وزارت امور اقتصادی و دارایی نیز در مقام راهبرد سیاست‌ های اقتصادی و مالی کشور به منظور اعمال مدیریت اقتصادی و نظارت بر تخصیص بهینه منابع نیازمند اعتبار آمار و ...

در حالیکه بازار های مالی جهان در ماه های اخیر با بحران دست به گریبان بوده اند عوامل بروز این تحول و همچنین تاثیر آن بر کشورهای دیگر از جمله ایران همچنان مورد بحث است. بحران در بازارهای مالی غرب اواسط تابستان گذشته و با انتشار گزارشهایی در مورد دشواری برخی موسسات اعتباری فعال در بخش مسکن در آمریکا آغاز شد و در خلال ماه های بعد، در مشکلات سایر بخش های مالی ایالات متحده و شمار ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول