تارﻳخچه شعر بافی شعربافی( ( SHARBAFIاز جمله هنر و صنعتی است که حدود ۳۵۰سال پیش به وسیله دستگاهی با نام "ماکوپران" انجام میشد و در هر کوی و برزن شهر یزد مردم به این شغل مشغول بوده و امرار معاش میکردند.
ااین شغل در محلههای قدیمی یزد مانند وقت و ساعت ، بازارنو، پشت باغ ، شاه ابوالقاسم، جنگل و پشت خان ، از رونق خاصی برخوردار بوده و به عنوان شغل اصلی آن دوران محسوب میشد.
زری بافی ، مخمل ، پارچه قلمکار ، دارایی، احرامی، پتو، ترمه، روتختی، رویه لحاف، شال، پلاس، سفره، شمد، جیم، کرباس، قناویز، روفرشی، دندانی، بقچه، لنگ، کیسه حمام، پرده، اومک، چادرشب، دستمال یزدی و دستمال مرسریزه از محصولات شعربافی است .
این هنر را در ابتدا بانوان با دستگاههای بسیار ساده در خانه انجام میدادند اما به دلیل رشد و توسعه این هنر و رونق اقتصادی آن مورد توجه مردان نیز قرار گرفت و موجب ایجاد کارگاهای شعربافی شد.
بر همین اساس، شاید قدیمیترین اطلاعی که از این صنعت در شهر یزد وجود دارد مربوط به عصر ساسانی است که در این دوره علیرغم محدودیتهایی که دولت در امر تجارت اعمال میکرد، حوزه نفوذ تجاری ایران با روم شرقی در غرب و از شرق تا هندوستان و چین امتداد داشت.
اابریشم در این زمان نخستین مقام را در داد و ستد چین و بیزانس احراز کرده بود و نامگذاری راهی که از خشکی به چین میرفت، راه ترازیتی تجارت ابریشم بود که از آن به عنوان "جاده ابریشم" یاد میکنند دستگاههای شعربافی به طور عموم چوبی و دارای اندازههای متفاوت بودند که از قسمتهای مختلفی مانند پدال، نورد(غلتک پارچه پیچ)، میخ طویله پهلوکش، موم مال، شانه، ورد، ماسوره، میل میلک، ساز، ماکو، میتیز، دفه یا دفتین، گرت ، چرخ سوره پیچی، کیسه شن و دستگاه چلهدوانی تشکیل میشدند برای تهیه منسوجات دستباف، صنعتگران پس از تهیه و رنگرزی نخ مورد نیاز ابتدا آن را چله دوانی کرده و هشت تار از بوبینهای مختلف را گرفته و آن را به گرد چرخی استوانهای پیچیده و از آن عمامه ایجاد میکنند و همزمان با این کار عمل ماسوره پیچی به وسیله چرخهایی که با دست به حرکت درمیآید انجام و پس از آن چله کشی و طراحی آغاز میشود.
در این مرحله طبق نقشه ، تارهای لازم از سوراخ میل میلک دستگاه به روش خاصی عبور داده میشود و عمامههای چله به وسیله ورنههایی در انتهای دستگاه مستقر میشود و به نسبت پیشرفت تولید ، با خارج کردن قلمبک، مقداری از نخ عمامه باز شده و تولید ادامه مییابد.
در زیر پای بافنده، پدال وردهای دستگاه قرار داد که در ارتباط با طرح پارچهها، دو به دو به بالا و پایین رفته و دو دسته تار را از هم باز میکند که به اصطلاح دهنه ایجاد میشد و در این حال با عبور ماکو از وسط دهنه، پود گذاشته میشود و با عوض کردن پاها، دو ورد دیگر را به حرکت درآورده و بافت را مانند آنچه گفته شد ادامه میدهند.
در صورتی که پود پارچه از چند رنگ باشد، به موقع از ماسورههای رنگارنگ استفاده میشود.
ااما در میان دست بافته های یزدی که به آنها شعربافی نیز اطلاق میشود ترمه از شکوه و جذابیت فراوانی برخوردار است.
تارﻳخچه ترمه بافی ترمه یا تیرمه واژهای است هندی به معنی درخت سروی که خمیده باشد، این پارچه هفت رنگ که فقط در یزد ایران تولید میشود، زادگاه اولیه آنرا کشمیر میدانند و برخی دیگر معتقدند که این هنر از ایران به کشمیر راه یافته و در آنجا کامل شده است.
ااز پیشینه ترمه تا قبل از سال ۹۰۰هجری قمری اطلاع چندانی در دست نیست و نشانههای این هنر و صنعت را از دوره صفویه به بعد شاهد هستیم.
ااین هنر در بدو ورود به ایران در انحصار زرتشتیان قرار داشت و از آن تنها برای دوخت شلوار گبری که نوعی تنپوش مخصوص مجالس جشن و سرور بود استفاده میکردند، اما سایر مردم یزد و پارهای از سکنه کرمان نیز با این هنر آشنایی یافته و سبب بالندگی آن شدند.
ترمه در گذشته توسط انگشتان دست بافته میشود که به آن "انگشت باف" میگفتند که کار بسیار سخت و طافت فرسایی بود و ترمه باف برای بافتن یک تکه کوچک از این پارچه مدتها وقت صرف میکرد.
بافت ترمه در بین سایر دستبافتههای شعربافی بسیار سخت و دقیقتر است.
دستگاه ترمه بافی از چهار ورودی تشکیل شده و در گذشته بافت ترمه توسط دو نفر استادکار و گوشوارهکش انجام میشد به طوری که استاد کار در پایین و پشت دستگاه و گوشواره کش در بالای دستگاه بودند و این کار موجب ایجاد نقوش زیبا بر روی پارچههای ترمه میشد ولی نقش اصلی را "نقش بند" بر عهده داشت.
نقش بند، نقش ترمه را در ذهن خود جای میداد و سپس روی کاغذ شطرنجی پیاده میکرد و بعد از طراحی روی کاغذ شطرنجی، فاصلههای رنگ آمیزی کاغذ شطرنجی را با نخ روی دستگاه بافندگی پیاده میکرد.
۴۰گوشواره یعنی چهار خانه افقی شطرنجی که روی کاغذ شطرنجی پیاده میشد، که به آن یک " دستور " میگفتند و هر طرح امکان داشت از یک تا پنج دستور تشکیل شود که به آن نقش میگفتند.
به جز نقشبند که نقش اصلی را ایفا میکرد دو نفر دیگر در کار بافتن ترمه دخالت داشتند، یکی بافنده که چگونگی بافت توسط نقش بند به او گفته میشد که مثلا طرح شش رنگ ، زرد، سفید، گلی، سبز، آبی و مشکی ببافد و یا اول یا آخر کار، آبی را تکرار کند.
تارﻳخچه داراﻳﻲ بافی دارایی بافی نیز نوع دیگری از شعربافی است که در لاتین به آن "ایکات" به معنی بستن، گرهزدن یا پیچاندن اطلاق میشود.
در مورد محل اصلی دارایی اطلاعات چندانی در دست نیست، برخی پژوهشگران بر این ادعا هستند که این شیوه بافت، طی قرنهای ۱۵و ۱۶میلادی در اروپا و توسط اقوام مختلف با فرهنگهای جداگانه ابداع شده است پیچیدگی و ظرافت خاصی که در نقشها و شیوههای بافت آن در جزایر مالی، سومبا، سوماترا و برنئو یافت شده، دلالت بر این داردکه خاستگاه اصلی ایکات در اندونزی بوده است.
قدیمیترین نمونه ایکات پیدا شده مربوط به مصر در تاریخ ۱۱۰۰میلادی است.
ایکات را از مکزیک تا پرو نیز میبافتند ، همچنین در در دنیای اسلام از ماداگاسکار گرفته تا اسپانیا و هندوستان و تا غرب آفریقا ایکات بافته میشد در کشور ایران نیز این شیوه بافت از گذشتههای دور در مناطق مختلفی از جمله کاشان، خوزستان، آذربایجان و گیلان وجود داشته ولی در حال حاضر ایکات یا دارایی بافی تنها در چند کارگاه شهر یزد توسط رمضان رضایی، غدیرزاده و ملک ثابت بافته میشود.
ااساتیدی که در حال حاضر دارایی و احرامی میبافند نیز به دلیل کهولت سن، چند سالی دیگر دستاز کار خواهندکشید و چنانچهمسوولان زودتر به خود نیایند، در آینده باید زوال این هنر اصیل ایرانی را شاهد باشیم.
ااستاد غضنفر ملکثابت با سنی حدود ۷۵سال و با ۶۰سال سابقه شعربافی در حال حاضر مشغول آموزش علاقمندان این هنر است.
ملکثابت یادآور شد: صنایع دستی بدون هنرمند معنی نخواهد داشت و وجود هنرمندان است که موجب شده تا ادارات صنایع دستی به طور گسترده در کشور شکل بگیرد.
وی همچنین در خصوص فلسفه بافت دارایی گفت: تا ۸۰سال پیش حشرهکشی برای از بین بردن حشرات در منازل وجود نداشت.
به گفته وی، حشرات از رنگ سبز، زرد و قرمز فرار میکنند، به همین دلیل دارایی با این رنگها بافته میشد و مردم نیز از آن به عنوان پرده استفاده میکردند و پشه نیز به این وسیله وارد اتاق نمیشد.
ااستاد ملکثابت در حال حاضر دو دستگاه شعربافی و احرام بافی را در محل صنایع دستی برای آموزش هنرجویان و دو دستگاه دیگر را نیز در محل زندان اسکندر برای بازدید علاقمندان برپا کرده است.
.
محمدرضا خجسته ادامه داد: محققان این هنر را به دو گونه تفسیر کردهاند، یکی آنکه اگر به صورت شعر نوشته شود معنای "مو باف" را میدهد و اگر "شر" نوشته شود به معنی بافت شال با ابریشم طبیعی است.
وی اضافه کرد: به همین دلیل محققان "شر بافی" را صحیحتر میدانند، اما در حال حاضر در بین عوام "شعربافی" گفته میشود.
خجسته با اشاره به منسوخ شدن بافت ترمه و سایر دستبافتهها به صورت دستی از حدود ۳۵سال پیش گفت: احرامبافی و دارایی بافی نیز در حال منسوخ شدن است.
هنرمردمان کوﻳر کویر سرزمین هنرمندان گمنام است و البته همین هنرمندانند که خلاقیت و تازگى را ایجاد مى کنند.
«خلق کردن» هنر مردمان کویر است، مردمانى که بودن بهتر را در شرایطى بدتر تجربه و ثابت کرده اند.
در میان انبوه هنرهاى مردمان این دیار، کم نیستند خلاقیت هایى که سال هاى سال چون گوهرى بر تارک فرهنگ و هنر یزد مى درخشیده است ولى اکنون در کشاکش فراز و نشیب هاى روزگار به دست فراموشى سپرده شده است، گزارش پیش رو درباره یکى از این هنرهاست؛ هنر دارایى بافى .
پایه و اساس دارایى بافى را پارچه اى مشهور به نام ایکات تشکیل مى دهد.
در فارسى به این پارچه دارایى گفته مى شود.
وجه تسمیه دارایى بدان سبب است که در زمان هاى گذشته این پارچه در جهیزیه عروس، جزو سرمایه وى محسوب مى شد و عروس به خود مى بالید که جهیزیه اش از پارچه گران و ارزشمندى که به ایکات معروف است، تهیه شده است.
آن چنان که محققان نوشته اند ایکات از کلمه مالایایى «منجیکات» به معنى بستن و گره زدن یا پیچاندن گرفته شده و در هندوستان نیز به این نوع بافت «هل» گفته مى شود تا چند سال پیش براى بافت ایکات از ابریشم طبیعى استفاده مى کردند، اما هم اکنون از نخ ویسکوز براى تار و از ابریشم مصنوعى براى پود بهره مى گیرند.
در قدیم این پارچه در کاشان و استان خوزستان نیز بافته مى شد، اما امروز فقط در یزد بافته مى شود.
البته کهن ترین نمونه ایکات متعلق به مصر است که تاریخ بافت آن را به سال ۱۱۰۰ میلادى نسبت داده اند اما نقش هاى دیوار معبدى در شمال غربى هندوستان که در حدود ۵۰ سال قبل از میلاد مسیح ساخته شده است، زنانى را با جامه هاى بافته شده از این نوع نشان مى دهد.
ایکات، در واقع ترکیبى از فن و رنگرزى و بافت پارچه است.
براى ایجاد نقش روى پارچه ۲ روش به کار گرفته مى شود؛ یا هنگام بافت، نقش را ایجاد مى کنند و یا از طریق چاپ که خود انواع مختلفى دارد، اما روش بافت ایکات به طور کامل متفاوت است.
در ایکات نقش را روى تار یا پود و یا هر دو به وسیله رنگرزى منتقل مى کنند و سپس آن را مى بافند.
انجام این کار، بسیار دشوار است اما حاصل کار تولید پارچه اى بسیار زیبا و ارزشمند است ایکات در زمان هاى قدیم مخصوص تهیه لباس براى قشر ثروتمند جامعه بود، البته در ایران کمتر از آن به عنوان لباس استفاده مى شده است و در مناطقى که در مجاورت بیشترى با مناطق خشک و کویرى داشته اند رایج بوده است، در واقع بافت ایکات به عنوان منبعى جایگزین براى جبران کمبودهاى اقتصادى بوده است.
امروزه نیز با وجود تغییرات بسیار در سبک زندگى کویرنشینان، هنوز این سنت هنرمندانه حفظ شده است.
لازم به یادآورى است که اگرچه با ورود ماشین هاى بافت، صنعت یزد نیز از این دستگاه ها بى بهره نماند و خسارتى به این هنر وارد آمد و حجم تولید این پارچه در یزد به شدت کاهش یافت ولى هنوز هستند کسانى که در گوشه وضع کنونى از جمله استادانى که هم اکنون مشغول بافت ایکات هستند مى توان به استاد غضنفر ملک ثابت، استاد قدیرى و استاد خجسته اشاره کرد.
همچنین بتازگى به همت سازمان صنایع دستى، استاد ملک ثابت این هنر را به هنرجویان علاقه مند آموزش مى دهد.
این طرح هم اکنون تنها به صورت ایکات یا دارایى تارى بافته مى شود .
اما در زمان هاى قدیم به هر ۲ روش تارى و پودى بافته مى شده است.
رنگ هاى مورد استفاده بیشتر سبز، زرد و قرمز است و از طرح هاى لوزى، سرو، ابروبادى استفاده مى شود.
در حال حاضر در مرکز آموزش صنایع دستى یزد فقط طرز بافت به دانشجویان آموزش داده مى شود و قسمت رنگرزى آن به وسیله خود استاد صورت مى گیرد اما در صورت فراهم آمدن امکانات، هنرجویان مى توانند رنگرزى هم انجام دهند.
به غیر از مرکز آموزش سازمان صنایع دستى، در شهر یزد تنها یک دستگاه بافت دارایى وجود دارد که قدمت آن به سال ۱۳۳۰ مى رسد و استاد رمضان رضایى در حال بافت «رولحاف» با آن است.
غضنفر ملک ثابت از دارایى بافان قدیمى یزد مى گوید، او زمانى کارگاهى با ۱۲ دستگاه دارایى داشته است که اکنون از آن چیزى نمانده است و کنار استان به پاسداشت داشته هاى این سرزمین، اهتمام دارند.
ایکات در زمان هاى قدیم مخصوص تهیه لباس براى قشر ثروتمند جامعه بود، البته در ایران کمتر از آن به عنوان لباس استفاده مى شده است و در مناطقى که در مجاورت بیشترى با مناطق خشک و کویرى داشته اند رایج بوده است، در واقع بافت ایکات به عنوان منبعى جایگزین براى جبران کمبودهاى اقتصادى بوده است.
وضع کنونى ااز جمله استادانى که هم اکنون مشغول بافت ایکات هستند مى توان به استاد غضنفر ملک ثابت، استاد قدیرى و ااستاد خجسته اشاره کرد.
غضنفر ملک ثابت از دارایى بافان قدیمى یزد مى گوید، او زمانى کارگاهى با ۱۲ دستگاه دارایى داشته است که اکنون از آن چیزى نمانده است.
وى از معدود هنرمندانى است که با وجود کهولت سن، همچنان به کار عشق مى ورزد.
به گفته وى دارایى بافى در خانواده و اجدادش نسل به نسل ادامه داشته است.
وى که از ۱۲ سالگى به کار دارایى بافى مشغول است، دستگاه دارایى را برکت زندگى اش مى داند و مى گوید: ۶۰ سال است دارایى بافى مى کنم و همه امورات زندگى ام را نیز از این راه گذرانده ام.
ملک ثابت ۶ فرزند دارد که به همه آنها دارایى بافى را یاد داده است، اما هیچ کدام راه پدر را ادامه نداده اند و تنها یکى از نوه هایش به طور حرفه اى دنباله رو کار پدربزرگش است و او تنها امید پیرمرد است که این هنر را در خانواده اش زنده نگه دارد.
ملک ثابت در مورد آینده این هنرنگران است و مى گوید: این کار سرمایه و حمایت دولت را مى طلبد، بسیار زحمت دارد و خیلى از کارها بر عهده خود بافنده است.
کار پیچیدن دارایى بسیار مشکل است.
آقای ملک ثابت لطﻔﴼ راجع به کار با ﺍﻳﻦ دستگاه و ترمه برای ما توﺿﻴﺢ دﻫﻴﺩ ؟
ا ﺍﻳﻦ دستگاه ترمه قدﻳمی است.
ﻳﻌنی ترمه ی ﻳزد در قدﻳم دستی بوده الان ترمه ماﺷﻴنی شده است .«جاکار» ماﺷﻴنی آمده.
کاردستگاه ترمه مثل کار دستگاه فرش بافی است.
به عنوان مثال در فرش گفته می شود‚که سبز و قرمز و گلی جای خود زده می شود‚ ولی ترمه شماره ای است.مثل۸۳‚۸۶‚۹‚۵‚۱۲ از روی دفتر شماره ها خوانده می شود بعد پود کار را می زﻧﻴﻢ و گل درست می شود.
نقش ترمه مثل فرش قرﻳنه است.
"شربافی" اصلش" شعر بافی" است.زبان ﻳزدی همه ﭼﻴز را کوچک می کند و شربافی می گوﻳند.
در ﻗالی بافی طرح فرش را روی آهنگ شعر می دهند به عنوان مثال سبز و قرمز و ماشی را روی آهنگ می گوﻳند ﭘﻴش آمد‚ پس رفت‚ ترمه هم ﻋﻴن شعر است.چون ﻳﻜﻲ ﻳﻜﻲ می گوﻳد و می بافد.
االان کار ترمه ماﺷﻴنی است‚ در قدﻳم کارهای درجهﻯ ﻳک از حرﻳر و دﻳبا ابرﻳشمی تا پارچه های فاستونی همه دستی بوده است.
جنس تار در قدﻳم از پنبه بوده و پودش از ابرﻳشم بوده است.جنس تار ترمه ای که در اﻳنجا می ﺑﻴﻨﻴد از نخ قرقره است.قدمت اﻳن دستگاه ۱۰ـ۱۲سال است.
ﺷﻴوهﻯ بافت ترمه ترمه دستی در قدﻳم دو نفره بوده بافندهﺍﻯ که ﭘﺎﻳﻴﻦ بوده شماره ها را می گفته و کسی که بالا نشسته بود گوشواره را میﻛﺸﻴد.
در دستگاهی که در زندان اسکندر قرار دارد آقای ملک ثابت" گوشواره کش" را حذف کرده‚ و شماره ها را از بالا به ﭘﺎﻳﻴﻦ آورده است و دستگاه ﻳک نفره شده است.
اﻳشان اﻳن کار را ﭘﻴشرفت می داند.
با توجه به عکس گوشواره ها از بالا به ﭘﺎﻳﻴﻦ منتقل شده اند بافندهﺍﻯ که در ﭘﺎﻳﻴﻦ بوده شماره ها را می خوانده شخصی که بالا بوده و به آن" جاکار" گفته می شده‚ شماره ها را می ﻛﺸﻴده.
مثل ۹‚۲۸ ‚۵‚۱۰ وقتی شماره ها را می ﻛﺸﻴده‚ بافندهﺍﻯ که ﭘﺎﻳﻴﻦ بوده ماکو را می انداخته و پود را می ﻛﺸﻴده سپس با فشار دﻓﺘﻴﻦ روی کار پود کوﻴده می شود.
دﻓﺘﻴﻦ کار را محکم می کند.
بعد برای پود دوم دوباره ﻳک سری شماره را می خواند.
بعضی شماره ها سر جای خود می ماند و بعضی دﻳگر ﻛﺸﻴده می شود.
سپس ماکو را انداخته و پود دوم را می کشد.بعد از اﻳن کار همهﻯ شماره ها را در می آورد و به ﻫﻤﻴﻦ منوال کار ادامه می ﻳابد.
اجزای دستگاه و کار آنها نخ هاﻳﻲ که به گوشواره ها وصل است درپشت کار به نخ های نارنجی رنگی وصل است که به آنها" زه" گفته می شود.
در ﭘﺎﻳﻴﻦ اﻳن نخ ها ﻣﻴله هاﻳﻲ را می ﺑﻴﻨﻴﻢ آنهاﻳﻲ که صورتی رنگ است که به آنهاﻧﻴز" زه" می گوﻳند که در ترمه های ماﺷﻴنی ﻧﻴز وجود دارد.
ﻣﻴله هاﻳﻲ که در ﭘﺎﻳﻴﻦ کار آوﻳزان است" وزنه" نام دارد.
ﻣﻴله هاﻳﻲ کهﺑﻴن وزنه و زه قرار دارد" گرت" ناﻣﻴده می شود.
در وسط ﻣﻴله ی گرت سوراخی است که نخ ها از آن عبور می کنند وقتی که شماره ها را می ﻛﺸﻴﻢ می خوﺍﻫﻴﻢ که دهانه ی کار باز شود و ماکو رد شود و نقش اﻳجاد شود.
برای انکه نخ سفت گرفته شود و شل نباشد وزنه آوﻳزان میﻛﻨﻴﻢ هر وزنه ۷۰ گرم است.
در اﻳن عکس زه، گرت، وزنه و دﻓﺘﻴﻦ دﻳده میشود بعد" نی پشت کار" قرار دارد.وﻅﻴﻔﻪ ی اﻳن نی ها ضربدری کردن نخ ها است.
نخ هااز گرت صاف ﺑﻴرون می آﻳد تا به نی برسد٫ تا نی بعدی بعد از اﻳن نی٫ نخ ها ضربدر می شوند اﻳن دو تا نی وسط فاخته برای اﻳن است که نخ هاﻳﻲ که پاره می شوند را در راستای خودش ببرﻳم توی گرت.به اﻳن نی ها "صاف ﮔﻴر" ﻧﻴز گفته می شود.
نی ها، صاف ﮔﻴﺮ، ﻣﻨﺠﻨﻴق وچله ﭘﻴﭻ دراﻳﻦ عکس مشاهده می شود.
پس از نی" ﻣﻨﺠﻨﻴق قرار دارد روی ﻣﻨﺠﻨﻴﻖ قرقره هاﻳﻲ است نخ ها روی اﻳﻦ قرقره می چرخند در دستگاه ترمه ی قدﻳمی قرقره چوبی بوده اما در اﻳﻦ دستگاه آقای ملک ثابت آنها را فلزی کرده .نخ ها از روی قرقره ها رد شده و به طرف ﭘﺎﻳﻴﻦ آوﻳزان است در ﭘﺎﻳﻴﻦ نخ ها روی چو بهاﻳﻲ که به آنها" چله ﭘﻴﭻ " گفته می شود ﭘﻴﭽﻴﺪه شده زﻳر چله ﭘﻴﭻ ﻛﻴﺴﻪ هاﻳﻲ آوﻳزان است که با خاک پر شده که به آنها وزنه می گوﻳند ﻣﻴزان خاک درون ﻛﻴﺴﻪ بستگی به دهان کار دارد برای ﻣﻴزان شدن دهان کار که شل نباشد.
ﺷﻴﻮه ی چله کشی بر روی زﻣﻴﻦ دستگاه چوبی قرار دارد.که به ان" چری" می گوﻳند.در زبان چله کشی" زری" می گوﻳند.
روی اﻳﻦ دستگاه ﻣﻴﻠﻪ هاﻳﻲ قرار دارد.تعداد اﻳﻦ ﻣﻴﻠﻪ ها بستگی دارد به اﻳنکه چقدر خواسته باﺷﻴﻢ.
به دﻳﻮار روبرو ﻧﻴز دو چوب عمودی به فاصله ۵ متر زده شده که روی اﻳﻦچوبها ﻧﻴز ﻣﻴﻠﻪ هاﻳﻲ قرار دارد.ماسوره را روی ﻳکی از ﻣﻴﻠﻪ ها بار می گذارﻳﻢ.
نخ ماسوره را ﻛﺸﻴﺪه تا به ﻳکی از چوب های روی دﻳﻮار برﺳﻴﻢ.
نخ را دور ﻳکی از ﻣﻴﻠﻪ ها پیچیده ومی ﻛﺸﻴﻢ می روﻳﻢ تا به ﻣﻴﻠﻪ ی بعد برﺳﻴﻢ به هر ﻳکی صد تا می زﻧﻴﻢ.
تعداد ﻣﻴﻠﻪ ها بستگی به تعداد نخ دارد.متراژ هر چقدر خواﺳﺘﻴﻢ ١٠٠ متر ۱۲۰ متر می اندازﻳﻢ روی ﻣﻴﻠﻪ.چله کشی را که انجام دادﻳﻢ دور دست می ﭘﻴﭽﺎﻧﻴﻢ و می اورﻳﻢ توی زه قرار می دﻫﻴﻢ.چله ترمه مشکی است.
داراﻳﻲ بافی کار بردش روﻣﻴﺰی است.فلسفه اش اﻳﻦ است که در گذشته چون حشره کش نبوده پنجره های اتاق را سبز وزردوقرمز میکردند زﻳﻨﺖ و تزﻳﻴﻨﺎت اتاق راﻧﻴﺰمثل شمد‚ روﻳﻪ ی رختخواب‚ روﻣﻴﺰی به طرﻳﻖ داراﻳﻲسبزوزردوقرمز می کردند اﻳﻦ رنگها طوری بوده که پشه ها از اﻳﻦ رنگ هافراری بودند.
ﺣﻤﻴﺪرضا فلاح در حال بافت داراﻳﻲ دستگاه مثل همان ترمه است.بافت ترمه مشکل تراست ترمه نقشش توی بافت اﻳجاد می شود ولی داراﻳﻲ نقشش توی تارش است به طور کل داراﻳﻲ شانزده گونه است.
شمد، روﻣﻴﺰی ، شال، روسری، رختخواب ﭘﻴﭻ ، بقچه، لنگ، از جمله گونه های داراﻳﻲ هستند.
در قدﻳﻢ به ﻏﻴﺮ از ترمه وسجاده ی احرامی هر کسی که داراﻳﻲ داشت و روی ﺟﻬﻴﺰﻳﻪ ی دخترش می گذاشت می گفتند که اﻳﻦ دختر داراﻳﻲ دارد.به ﻫﻤﻴﻦ دﻟﻴﻞ اﻳﻦ اسم از قدﻳﻢ روﻳش مانده است.تا نسل قبل ﻧﻴﺰ درﻳﺰد هر دختری که به خانه ی بخت میرفت ﻳکی ﻳا دو تا داراﻳﻲ ،به ﻣﻴﺰانی که داشتند داراﻳﻲ روی ﺟﻬﻴﺰﻳﻪ دخترانشان می گذاشتند.ولی در حال حاضردﻳﮕﺮ کسی داراﻳﻲ ﺟﻬﻴﺰﻳﻪ نمی دهد.
داراﻳﻲ تار و پودش از ابرﻳشم ﻃﺒﻴﻌﻲ بوده است.در قدﻳﻢ برای رنگ کردن تار از رنگ ﮔﻴﺎهی استفاده می کردنددر حال حاضر رنگ ﺷﻴﻤﻴﺎﻳﻲ است وتارش مسترﻳزه ابرﻳشم مصنوعی است.
اﻳﻦ دستگاهی راکه شما هم اکنون ملاحظه میﻛﻨﻴﺪ ما جدﻳد ترش کرده اﻳم دستگاه اصلی داراﻳﻲ در ﻣﻴﺪان وقت الساعه است.
دستگاه بافت داراﻳﻲ در ﻣﻴﺪان وقت الساعه آنجا کوره اﻳﺴﺖ ما در زندان اسکندر به خاطر نماﻳشگاه اﻳﻦ را روی زﻣﻴﻦ زده اﻳﻢ چون کندن زﻣﻴﻦ وقت ﮔﻴﺮ بود وما همان اسکلت بندی را رﻳﺰتر کردﻳﻢ و درستش کردﻳﻢ.
داراﻳﻲ چهار گرت دارد چهار گرت برای شمد و روﻣﻴﺰی است ولی همان دو پا بافته می شود.اﻳﻦ داراﻳﻲ که شما میﺑﻴﻨﻴﺪ روﻣﻴﺰی چهار پاست.روی لحاف چهار پا است.به طور کل اﻳﻦ ها تعداد که فرق می کند نوع بافتش هم فرق می کند.نوع نخهاﻳش فرق می کند نوع طرحش فرق می کند.
در اﻳﻦ داراﻳﻲ اﻳﻦ گل ۲۱دونه کلاف است که به ان ﻧﻴﻢ چله ﻳا ۴۰ نخ ﻧﻴﺰ می گوﻳﻴﻢ.به هر کلاف ﻳک چله می گوﻳﻴﻢ که ٨۰ نخ دارد.ولی اﻳﻦ کار که مربوط به کار روﻣﻴﺰی است اﻳﻦ ﻧﻴﻢ چله اﻳﺴﺖ که می شود ۴۰ نخ.
اﻳﻦ ۴۰ نخی ﺑﻴﺴﺖ وﻳکی۴۰ نخ دارد.
هر ۴۰ نخی ۱۴۰ متر است بعد اﻳﻦ ۱۴۰ متر را به طوری چله کشی میﻛﻨﻴﻢ و روی هم می گذارﻳﻢ که تبدﻳﻞ می شود به ﻳک کلاف ۱ متری که مربوط می شود به کار رو ﻣﻴﺰی.به ﻫﻤﻴﻦ ترﺗﻴﺐ کار های دﻳﮕﺮ فرق می کند.
نقش زدن تارهای داراﻳﻲ تارها ابتدا رنگی ندارد و ﺳﻔﻴﺪ است.
برای اﻳﻨﻜﻪ فقط قسمت هاﻳﻲ که نقش می افتد رنگ زده شود و ﺑﻘﻴﻪ قسمت ها تار ﺳﻔﻴﺪ بماند ﺑﻴﺴﺖ و ﻳک کلاف کنار هم جفت می شوند.
هر کلافی به اندازه ی خاصی دو طرفش با لاﺳﺘﻴﮏ دوچرخه محکم بسته می شود.
بعد وسط کلاف اول ۵سانت خالی می ماند کلاف بعدی ۷ سانت تا اﻳﻦ ۲۱ کلاف شکل لوزی رنگ ا ﻣﻴﺰی شود.
سپس کلافها لاﻳﻪ لاﻳﻪ می رود توی کاسه رنگ و رنگ می شود.
بعد از اﻳﻨﻜﻪ رنگ شد شسته می شود.
برای اﻳﻨﻜﻪ رنگی که باﻳﺪ در شست وشو برود از ﺑﻴﻦ برود و رنگی که باﻳﺪ ثابت بماند می ماند.
بعدهر کلافی باز می شود وبه همان ۱۴۰ متر تبدﻳﻞ می شود وقتی باز می شود به ﻳکی ﻳا دو تا دونه کپی تبدﻳﻞ می شود.بعد ﻣﻴﺎرﻳﻢ وتوی گرت می برﻳﻢ.
اجزای دستگاه داراﻳﻲ گرت: هر گرت ﻳک سوراخ دارد که نخ ها از اﻳﻦ سوراخها عبور می کنند.
شانه:بعد از گرت شانه قرار دارد.بستگی به کار دارد که از چه شانه ای استفاده شود.الان اﻳﻦ روﻣﻴﺰی داراﻳﻲ دو تاﻳﻪ دندونه شانه ی شماره ۱۶دارد.برای شمد شانه ۱۰ ﻳا۱۱ استفاده می شود قرقر:قرقر بالای شانه قرار دارد.
دو تا قرقر دارﻳﻢ.
قرقر کوچک روی شانه(به قرقر کوچک ساز کوچک ﻧﻴﺰگفته می شود) و بالای ان قرقر بزرگ است.
وﻇﻴﻔﻪ ی قرقر نگه داشتن گرت است ﻳا بالا و پاﻳﻴﻦ بردن گرت.
بالای قرقر بزرگ چوب بل است بعد بازوی دﻓﺘﻴﻦ قرار دارد.
دﻓﺘﻴﻦ ﺷﻴﺐ رو ﺷﻴﺐ زﻳﺮ قوطی خانه چوﺑﻴﻞ: برای اﻳﻦ است که اگر بازو در رفت نگهش میدارد.
خرک پدال: وقتی ﻛﺸﻴﺪه می شود دهانه ی کار را پاﻳﻴﻦ می کشد.
نورد ﻛﻴﻮﻳﺠﻚ ﻣﻴﺘﻴﺰ :دو تا دهانه ی کار را نگه می دارد.
ااستاد رمضان رضاﻳﻲ بافنده داراﻲ ﺣﻤﻴﺪرضا فلاح نوه استاد غضنفر ملک ثابت به عنوان بافنده داراﻳﻲ اطلاعاتی را که در بالا مشاهده می ﻛﻨﻴﺪ در ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ما قرار دادند .
هر دو مصاحبه در زندان اسکندر(با فندگی ملک ثابت)انجام شد .
منابع ساﻳت خبر گزاری جمهوری اسلامی اﻳران اﻳرنا سایت علمی پژوهشی فرش ایران www.rugart.org خبر گزاری مهر www.mehr news.com آرﺷﻴﻮ روزنامه اﻳران زﻣﻴﻦ