دانلود تحقیق جنگ جهانی دوم

Word 65 KB 4395 16
مشخص نشده مشخص نشده مهندسی هوافضا - دفاعی و جنگ
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • آغاز نبرد مردم جهان در قرن بیستم شاهد دو جنگ بزرگ بوده اند .

    این دو جنگ از نظر وسعت و شدت و شماره جنگجویان در تاریخ بینظر است .

    در طول این دو جنگ جهانی ، دهها میلیون انسان کشته و زخمی و ناپدید شدند یا از قحطی و گرسنگی و بیماری جان دادند .

    شهرها و روستا ویران شدند وشط مواج و با عظمت تمدن در گرداب مخوف جنگ فرو رفت .

    ولی با این دو جنگ چهره جهان نیز تغییر یافت ، دنیای قدیم از میان رفت و دنیای جدید سر بر افراشت .

    در سال 1815 ، ناپلئون امپراتور فرانسه ، در نبرد واترلو ، که در آن تقریباً تمام کشورهای بزرگ اروپا شرکت داشتند ، شکست خورد .

    به دنبال نبرد واترلو در اروپا به مدت یکصد سال جنگی بزرگ و همه گیر رخ نداد .

    تنها در سال 1870 جنگ کوتاهی میان آلمان و فرانسه در گرفت که در آن ارتش فرانسه به سرعت درهم شکست .

    در این جنگ کشورهای دیگر اروپا دخالتی نکردند و صلح به زودی برقرار شد و آرامش همه جا را گرفت .

    ولی این آرامش ، آرامش پیش از توفان بود ، توفان مهیب جنگ اول جهانی که در ماه اوت 1914 آغاز شد و چهار سال و نیم ادامه یافت و در آن 26 کشور بزرگ و کوچک جهان ( از جمله کشور بیطرف ایران ) درگیر مبارزه شدند .

    کشور آلمان که قرنها به صورت ایالتهای کوچک و مستقل اداره می شد ، در سال 1871 به رهبری بیسمارک ، صدراعظم پروس ، متحد شد و بزودی در زمینه علوم و آموزش و صنایع به پیشرفتهای عظیم دست یافت .

    تقسیم کشور ها در آن زمان کشورهای بزرگ اروپایی تقریباً همه کشورهای جهان را میان خود تقسیم کرده بودند .

    تنها انگلیس بیش از یک چهارم جهان را بصورت مستعمره و نیمه مستعمره در اختیار داشت .

    در این میان تنها آلمان بود که تقریباً هیچ مستعمره و در نتیجه بازار فروشی برای کالاهای خود نداشت .

    آلمان در این میان احساس می کرد که به او ستم شده است و نیاز به مستعمره دارد .

    انگلیس و فرانسه با این کار مخالف بودند و هرگز حاضر نمی شدند که از بخشی از مستعمره های خود دست بکشند و رقابتهایی از این دست ، که در واقع همان توسعه طلبی استعماری است ، کشورهای اروپا را کم کم در مقابل هم قرارداد و سرانجام به جنگشان کشاند .

    بیسمارک از این رو با امپراتوری اتریش مجارستان پیمان نظامی بست و چندی بعد ایتالیا نیز به این پیمان پیوست .

    پیمان آلمان و اتریش سبب نگرانی شدید فرانسه و روسیه شد .

    فرانسویان دست یاری به سوی تزار روسیه دراز کردند .

    روسیه نیز از اتریش و آلمان هراسان بود .

    بدین گونه ، در سال 1894 اروپا به دو گروه متخاصم تقسیم شد که در یکسو آلمان و اتریش و ایتالیا ، و در سوی دیگر فرانسه و روسیه قرارداشتند .

    وضع موجود مطابق دلخواه انگلیس بود ، چرا که این کشور با مستعمره های وسیع و نیروی دریایی عظیمش بازار جهان را در اختیار داشت و از هرگونه تغییر در سیاست جهانی پرهیز می کرد .

    نیروی دریایی آلمان کم کم قدرت گرفت و مایه نگرانی انگلیس شد .

    انگلیس به ناچار از انزوای سیاسیش بیرون خزید و با روسیه و فرانسه بر ضد آلمان پیمان نظامی بست .

    در یکسو انگلیس و فرانسه و روسیه قرار داشتند و در سوی دیگر آلمان و اتریش .

    وضع ایتالیا مبهم بود و سرانجام نیز پس از شش ماه از آغاز جنگ به انگلیس و فرانسه پیوست .

    عامل اصلی جنگ سودجویی کشورهای صنعتی و رقابت قدرتهای استعمارگر با یکدیگر بود .

    شبه جزیره بالکان ، در جنوب شرقی اروپا ، قرنها جزء امپراتوری عثمانی بود .

    در 28 ژوئن 1914 فرانتس فردیناند ولیعهد اتریش ، برای یک دیدار رسمی عازم سارایه وو ، پایتخت بوسنی ، شد و در آنجا به دست یکی از جوانان انقلابی بوسنی ، که وابسته به انجمن اتحاد یا مرگ بود ، کشته شد .

    اتریش که به هرحال در صدد بود استقلال صربستان را از میان بردارد ، از این بهانه استفاده کرد و در 28 ژوئیه 1914 (یک ماه پس از کشته شدن ولیعهد ) به صربستان اعلان جنگ داد .

    از سوی دیگر روسیه ، که خود را پدر خوانده صربستان می دانست ( هر دو از نژاد اسلاو بودند ) بسیج عمومی اعلان کرد و لشکریانش را در مرز آلمان متمرکز ساخت .

    دو روز بعد ، در اول ماه اوت 1914 ، آلمان به روسیه اعلان جنگ داد و چون مطمئن بود که فرانسه نیز وارد کارزار خواهد شد ، در سوم اوت به فرانسه نیز اعلان جنگ داد .

    لشکریان آلمان و فرانسه برای نبرد می بایست از خاک بلژیک بگذرند .

    انگلیس ، که به دنبال بهانه می گشت ، به عنوان دفاع از حقوق یک کشور کوچک در روز 4 اوت به آلمان اعلان جنگ داد و بدین ترتیب جنگ جهانی اول آغاز شد .

    جبهه غرب هزارها انسان بر خاک می افتند .

    به سوی مارن طرح حمله برق آسا به فرانسه را ده سال پیش از شروع جنگ ، ژنرال اشلیفن ، رئیس کل ستاد ارتش آلمان کشیده بود .

    فرانسویان تقریباً تمام سربازان خود را در مرز آلمان متمرکز کرده بودند و در مرز بلژیک هیچ خط دفاعی مستحکمی نداشتند .

    آلمان با 000/200/1 سرباز به خاک بلژیک حمله ور شد .

    نخستین هدف شهر لی یژ بود ، که اینک به صورت دژی مستحکم درآمده بود و دور تا دور آن را خندقهایی به عمق 10 متر فراگرفته بود .

    توپخانه آلمان شهر را زیر آتش شدید گرفت و پیاده نظام با پشتیبانی آتش توپخانه به قسمت جنوب شهر رخنه کرد و لی یژ پس از 12 روز مقاومت سر سختانه تسلیم شد .

    ارتش آلمان بروکسل ، پایتخت بلژیک را نیز تصرف کرد و در برابر ارتش فرانسه و انگلستان که وارد خاک بلژیک شده بودند ، قرارگرفت .

    نبردی شدید میان ارتش سه کشور در گرفت .

    آلمانیها به سرعت به طرف جنوب ، به سوی رود مارن و پاریس پیش می رفتند .

    پایتخت فرانسه در آستانه سقوط بود ولی تغییری که فرمانده جدید ستاد ارتش آلمان در نقشه اشلیفن داد سبب شکست آلمان شد .

    اشلیفن به جای آنکه از پشت سر به پاریس حمله ور شود ، راه را کوتاهتر کرد و از سوی شرق به پاریس حمله آورد .

    در این جبهه ژنرال ژوفر ، فرمانده ارتش فرانسه ، آماده مقابله بود .

    نیروهای فرانسوی به جبهه راست ارتش آلمان که تا کنار پاریس رسیده بود ، حمله ور شدند و آنان را به عقب راندند .

    میان واحدهای مختلف ارتش آلمان ، که به سرعت پیش تاخته بودند ارتباطی وجود نداشت .

    هنگها و لشکرها از یکدیگر جدا شده بودند .

    ارتباط مخابراتی بسیار ضعیف بود و ناهماهنگی و تشتت جبه مقدم ارتش آلمان را فراگرفته بود .

    برعکس ارتش فرانسه که متحد بود و عملیات آن هماهنگی داشت ، بر واحدهای جدا مانده آلمانی حمله برد و آنها را به عقب راند .

    قیصر آلمان فرمانده ستاد ارتش آلمان را به برلن فراخواند و او را از کار برکنار کرد .

    گاز سمی در صبح یکی از روزهای بهاره 1915 ، سربازان متفقین ( فرانسه و انگلیس ) به ناگاه متوجه شدند که رودی به رنگ سبز مایل به زرد آهسته از سنگرهای آلمانها بیرون می خزد و به سوی آنها پیش می آید .

    این دود گاز سمی کلر بود و در پشت آن سربازان آلمانی به پیش می آمدند .

    این گاز سمی ، وقتی که به سربازان دشمن می رسید آنها را به استفراغ و خفقان و کوری دچار می کرد .

    ولی به زودی متفقین راه چاره را دریافتند و ماسک ضد گاز به کار بردند .

    نبرد وردن ستاد ارتش آلمان نقشه حمله جدیدی را کشید ، یک حمله برق آسا ، هدف اصلی حمله به شهر قدیمی وردن فرانسه بود که دژها و استحکامات نظامی فراوانی پیرامون آن را فراگرفته بود .

    نبرد وردن که بیش از ده ماه به طول انجامید ، یکی از خونینترین و مرگبارترین نبردهای تاریخ بشر است .

    سیلاب در برف روز 21 فوریه 1916 روز سرد و یخبندانی بود .

    ناگهان غرش سهمناک توپخانه های آلمانی به آسمان رفت .

    رگبار گلوله بر سر سنگرهای فرانسویان فرو بارید .

    جبهه فرانسه چهارده ساعت پیاپی زیر آتش بود و آنگاه پیاده نظام ارتش آلمان دست به حمله أی عظیم زد و فرانسویان غافلگیر شده بودند ولی به سرعت به خود آمدند و آماده مقابله با نیروی آلمان شدند .

    نبرد وردن هر روز بی امان ادامه داشت .

    گرمایی که از انفجار گلوله های توپ پدید می آمد برفها را ذوب می کرد و سیل به راه می افتاد .

    بسیاری از سربازان و بویژه زخمیان در این سیلابها غرق می شدند .

    بزرگترین انفجاری که در این جنگ رخ داد ، انفجار انبار اسلحه آلمان بود که آن را در داخل جنگلی کنار جبهه وردن ، پنهان کرده بودند .

    یک گلوله توپ فرانسوی به تصادف روی این انبار افتاد و تمامی گلوله ها به یکباره منفجر شدند .

    این انفجار را یکی از علل پیروزی فرانسویان در این جنگ دانسته اند .

    سرانجام فرانسویان به یک حمله تهاجمی دست زدند.

    و آلمانیها را از وردن به عقب نشاندند .

    در گرماگرم جنگ وردن ، متفقین دست به یک حمله تهاجمی انتقامی زدند .

    حمله برق آسای ارتش آلمان و غافلگیر شدن ارتش فرانسه در وردن سبب شد که فرانسویها و انگلیسیها به فکر تلافی بیفتند .

    نبرد سم ( سوم ) که در تابستان 1916 آغاز شد ، از بسیاری جهات نظیر نبرد وردن بود .

    در این نبرد ارتش انگلیس به قویترین جبهه ارتش آلمان حمله برد .

    1500 توپ سنگین را به فاصله بیست متری یکدیگر قطار کرد و آنگاه فرمان آتش داد .

    توپخانه ها به مدت یک هفته تمام ، شب و روز ، جبهه آلمان را گلوله باران کردند وفرمان حمله صادر شد .

    نبرد سم بیش از چهار ماه به طول انجامید .

    در همین نبرد بود که برای نخستین بار تانک به میدان آمد .

    مخترع تانک یک سرهنگ انگلیسی ، به نام سوئینتون بود .

    تانک وارد میدان نبرد شد .

    برای سربازان آلمانی تانک ماشین زرهپوش ترسناکی بود که آنها را دچار وحشت می کرد .

    به هر حال تانک نقش قاطعی در جنگ سم نداشت .

    شماره اش کم بود و بسیاری از فرماندهان از آن با تردید استفاده می کردند .

    نبرد سم مرگبارترین نبرد جنگ جهانی اول بود .

    حاصل این همه قربانی برای متفقین تنها این بود که آلمانها را چند کیلومتر به عقب راندند .

    جبهه غرب همچنان در بن بست بود و پیشبینی فرجام جنگ امری دشوار می نمود .

    در شرق خبری نیست در آغاز جنگ ، روسیه تزاری با تمام قوا وارد جنگ شد و بیش از پانزده میلیون سرباز برای جنگ با آلمانها بسیج کرد .

    روسیه در مقایسه با کشورهای صنعتی غرب ، کشوری عقب مانده به شمار می رفت و فاقد صنایع عظیمی بود که سبب پیروزی در جنگهای جدید می شود .

    ارتش روسیه مجهز به سلاح های جدید نبود .

    ارتش روسیه در 17 اوت 1914 به پروس شرقی حمله کرد و دژ عظیم کونیگسبرگ را از شمال و جنوب در محاصره گرفت .

    در نخستین نبرد ، ارتش آلمان که بسیار اندک بود ، شکست خورد و عقب نشینی کرد .

    برلن پایتخت آلمان در خطر سقوط قرار گرفت .

    آلمانها در مدتی اندک بیش از یک میلیون و پانصد هزار سرباز به جبهه شرق گسیل داشتند و نبرد تاننبرگ که از بزرگترین نبردهای جنگ جهانی اول است آغاز شد .

    آلمانها نخست به ارتش جنوبی روسیه حمله بردند و آن را زیر آتش شدید توپخانه گرفتند .

    ارتش جبهه جنوبی با یک حمله گازانبری به محاصره افتاد و هر دو ارتش از هم پاشید .

    سربازان روسی عقب نشستند و به کندن سنگر پرداختند .

    جنگ سنگرها آغاز شد .

    نبرد گالیپولی روسیه فاقد صنایع عظیم بود .راه دریایی روسیه به غرب بسته بود .

    تنگه دردانل به ترکیه عثمانی تعلق داشت و امپراتوری عثمانی دوشادوش آلمان با متفقین و به ویژه روسیه وارد جنگ شده بود .

    در فوریه 1915 ارتش مشترک فرانسه و انگلیس با 16 فروند کشتی جنگی به شبه جزیره گالیپولی ، نزدیک تنگه دردانل ، حمله بردند .

    ارتش ترکیه که قبلاً به وسیله جاسوسانش در مصر از این حمله آگاه شده بود ، آماده مقابله شد .

    جنگ تن به تن شدید در گرفت و متفقین شکست خوردند .

    روسیه فاقد صنایع عظیم بود .راه دریایی روسیه به غرب بسته بود .

    نبرد در آسمان هواپیما در آغاز جنگ چندان نقش مهمی نداشت .

    نیاز جنگ و شدت نبرد سبب شد که صنعت هواپیماسازای به سرعت رو به گسترش نهد .

    در آغاز از هواپیما فقط برای عکسبرداری و کسب خبر از جبهه ها استفاده می شد.

    کم کم هواپیما را مجهز به مسلسل کردند و دیری نگذشت که هواپیماهای بمب افکن نیز ساخته شد .

    بزرگترین خلبان جنگ جهانی اول بارون ریشترفن آلمانی بود .

    در جنگ جهانی اول از بالون یا کشتی هوایی نیز استفاده می کردند .

    به این بالونها زیپلن ( یا به تلفظ آلمانی تسیپلین ) می گفتند که از گاز هیدروژن پر شده بود و به کمک چند موتور رانده می شد و بسیار عظیم بود .

    از زپلنها برای بمباران شهرها و دهکده ها استفاده می شد .

    نبرد در دریا در آغاز جنگ زیر دریایی های آلمانی عرصه را بر کشتیهای دشمن تنگ کرده بودند .

    آلمان بیش از چهار هزار کشتی دشمن یا بیطرف را به اعماق دریا فرستادند .

    یکی از این کشتیها ، کشتی لوییزیانا ، زیباترین کشتی مسافربری انگلیس بود ، که در 7 مه 1915 بر اثر حمله زیردریایی های آلمانی غرق شد .

    غرق این کشتی یکی از عواملی بود که آمریکا را بر ضد آلمان وارد جنگ کرد .

    در جنگ اول تنها یک نبرد بزرگ دریایی رخ داد : نبرد ژوتلند ، که در 21 مه 1916 در نزدیکی سواحل نروژ و دانمارک میان رزمناوهای آلمانی و انگلیسی در گرفت .

    آلمانها در صدد عقب نشینی برآمده بودند ولی راه بر آنها بسته بود .

    نیروی دریایی آلمان ، که از هرسو زیر رگبار گلوله بود ، درهم شکست .

    پایان جنگ روسیه در سال 1917 جنگ به بن بست رسیده بود و اگر پای دو عامل به میان نمی آمد ، پیشبینی فرجام آن بسیار دشوار بود .

    این دو عامل یکی انقلاب روسیه بود و دیگری دخالت مستقیم آمریکا در جنگ .

    روسیه در سه سال اول جنگ قربانیهای بسیار داد و مدام از ارتش آلمان شکست می خورد .

    در فوریه 1917 سربازان پادگان پتروگراد ( لنینگراد کنونی ) شورش کردند و کارگران دست به اعتصاب زدند و در کمتر از سه روز تزار از سلطنت خلع شد و حکومت موقت جای او را گرفت .

    اعضای این حکومت را اشراف لیبرال و طبقه متوسط تشکیل می دادند که البته هنوز به جنگ با آلمانها معتقد بودند.

    در اکتبر 1917 انقلاب دیگری رخ داد و دولت جدید چندی بعد طبق یک عهد نامه با آلمان صلح کرد و نبرد در جبهه شرق خاموش شد .

    آمریکا وارد جنگ می شود .

    آلمانها که از جبهه شرق خیالشان آسوده شده بود ، همه نیروهای خود را در جبهه غرب متمرکز کردند و آماده بزرگترین نبرد شدند .

    در این زمان آمریکا نیز سرانجام وارد جنگ شده بود .

    دولت آمریکا در آغاز جنگ با سرسختی تمام معتقد به سیاست بیطرفی بود .

    ولی سرمایه داران و صاحبان صنایع اسلحه سازی آمریکا مشتاق جنگ بودند و در پی بهانه و این بهانه سرانجام پیدا شد .

    غرق کشتی لوییزیانا و تهدید آلمان به غرق کشتیهای آمریکایی مردم آمریکا را بر سرخشم آورد .

    در فوریه 1917 وزیر امورخارجه آلمان با دولت مکزیک تماس گرفت و به این دولت قول داد که در صورت ورود آمریکا به جنگ ، هرگاه دولت مکزیک به طرفداری آلمان بر ضد آمریکا برخیزد ، ایالتهای نیومکزیکو و آریزونا را پس از پایان جنگ ( و البته شکست آمریکا ) به این دولت خواهد داد .

    این تماس به وسیله جاسوسان انگلیسی کشف شد و روزنامه های آمریکا سروصدای عظیمی به راه انداختند .

    سرانجام در 6 آوریل 1917 کنگره آمریکا به آلمان اعلان جنگ داد .

    ژنرال لودندورف در 21 مارس 1918 حمله را به جبهه غرب آغاز کرد .

    آلمانها در این حمله از عظیمترین توپ جنگی مشهور به برتای بزرگ استفاده کردند.

    در نخستین حمله ، متفقین عقب نشستند ولی دیری نگذشت که تمام نیروهای خود را متمرکز کردند.

    سردار فرانسوی ، دست به حمله نهایی زدند .در این نبرد با یک حمله گازانبری نیروهای ژنرال لودندورف در جنگلهای آرگون در محاصره افتاد .

    سرانجام ارتش آلمان که از نظر شماره و مهمات و روحیه ضعیفتر بود ، شکست خورد .

    در 10 نوامبر قیصر آلمان و خانواده اش به هلند فرارکردند آخرین گلوله در 11 نوامبر 1918 شلیک شد و جنگ به پایان رسید .

    ظهور هیتلر در ماه اکتبر 1918 ، درست یک ماه پیش از پایان جنگ جهانی اول ، در جریان باز پسین پیکار ایپر (Ypres ) یک دسته از سپاهیان انگلیسی با گاز جنگی به سربازان آلمانی حمله بردند .

    در این حمله یک سرجوخه آلمانی به شدت آسیب دید و چشمهایش مدتی نابینا شد .

    او را به بیمارستان نظامی برلین بردند و در همین بیمارستان بود که خبر شکست آلمان را شنید .

    صبح یک روز خفه و گرفته پائیزی ، کشیشی به بیمارستان آمد و خبر داد که قیصر آلمان استعفا کرده و آلمان جنگ را باخته است .

    سرجوخه آلمانی بعدها این صحنه را این گونه توصیف می کند : « دیگر نتوانستم تحمل کنم .

    همه چیز باردیگر در برابر دیدگانم تیره شد .

    در حالی که تلوتلو می خوردم ، کورمال ، کورمال به اتاقم برگشتم و خود را روی تختخوابم انداختم .

    کله ام داغ شده بود .

    پس جنگ ما از آغاز تا انجام بیهوده بوده است ؟

    همه این قربانیها و فداکاریها و محرومیتها .

    دو میلیون کشته ای که داده ایم ، بی ثمر بوده است ؟

    » این سرجوخه آدولف هیتلر بود.

    آلمان بیدار شو در اواخر زمستان 1918 هیتلر تنها و ناشناس از بیمارستان خارج شد و به مونیخ رفت .

    هنوز لباس نظامیش را بر تن داشت و احساس غرور می کرد .

    در این زمان موج انقلاب سراسر آلمان را فراگفته بود .

    در مونیخ یک حکومت انقلابی روی کار آمده بود و در برلین کارگران دست اندر کار انقلاب بودند .

    دست راستیها به وحشت افتادند و نیروهای خود را متمرکز کردند و هیتلر نیز به آنها پیوست و مأمور اطلاعات شد .

    وظیفه او کسب اطلاع درباره اقدامات خرابکارانه و عملیات دسته های مختلف سیاسی بود.

    در سپتامبر 1919 اداره اطلاعات به او دستور داد که در مونیخ به یکی از جلسات یک گروه سیاسی کوچک ، که خود را « حزب کارگران آلمان » می نامیدند ، سری بزند .

    سخنانی که هیتلر در این جلسه شنید با اعتقادات او یکی بود : به یهودیان و خیانتکاران حمله می شد و از نژاد برتر آلمان سخن می رفت .

    چند روز بعد ، هیتلر عضو این حزب شد و تشکیلات آن را یکسره عوض کرد .

    رهبرانش را به کنار زد و دیری نگذشت که خود پیشوای حزب جدید شد .

    نام آن را نیز به حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمانی ، که مخفف آن نازی است ، تغییر داد .

    در این وقت ، حزب او فقط دو چیز کم داشت : پرچم و شعار .

    هیتلر ، پس از تفکر بسیار ، طرح پرچمی را ریخت که زمینه سرخ داشت و در میان آن دایره أی سفید بود و در داخل دایره یک صلیب شکسته سیاه نقش بسته بود و زیر آن نوشته شده بود : « آلمان ، بیدار شو !

    » در پی رسیدن به قدرت هیتلر از همان آغاز کار تشخیص داده بود که رسیدن به قدرت جز از راه به کاربردن قدرت و زور امکان پذیر نیست .

    به دور خود عده أی از اراذل و اوباش ولگرد را جمع کرد ، آنها را مسلح کرد و سرانجام در 1923 ، در مونیخ دست به کودتا زد .

    ولی این کودتا با شکست روبرو شد و هیتلر دستگیر و به چهار سال زندان محکوم شد که البته به سیزده ماه تقلیل یافت .

    هیتلر در زندان بود که کتاب نبرد من را نوشت .

    این کتاب مجموعه پریشانی است از خاطرات شخصی ، نظریه نژاد پرستی و بدگویی از یهودیان و نژاد سامی و نظریه استیلای آلمان بر جهان فاشیسم شکل می گیرد سرانجام حزب نازی در سال 1933 در انتخابات پیروز شد و هیتلر به مقام صدراعظمی آلمان رسید .

    رایش سوم ایجاد شد و نظام فاشیستی بر آلمان حکمفرما شد .

    فاشیسم معتقد به رژیم دیکتاتوری ضد پارلمانی و دشمن آزادی است .

    نه به امکان صلح پایدار اعتقاد دارد و نه به سودمندی آن .

    با اندیشه مساوات مخالف است و از برتری نژاد دفاع می کند .

    سبب واقعی جنگ جهانی دوم نیز ، همانند جنگ جهانی اول ، آزمندی برخی دولتها بود .

    در واقع رقابت میان دولتهای قدرتمندی که از وضع موجود راضی بودند ( انگلیس ، آمریکا و فرانسه ) و دولتهای قدرتمندی که می خواستند وضع موجود را به نفع خود تغییر دهند ( آلمان ، ایتالیا و ژاپن ) سرانجام به جنگ کشید .

    در تابستان 1939 آلمان مدعی قسمتی از خاک لهستان شد .

    ولی این بار ، برخلاف بارهای پیش ، دولتهای فرانسه و انگلیس تن به قبول این خواست ندادند .

    هیتلر ، نیز در سحرگاه اول سپتامبر 1939 ، به لهستان حمله و جنگ جهانی دوم آغاز شد .

    لهستان سقوط می کند در سپیده دم اول سپتامبر 1939 ارتش آلمان ، بدون اعلان جنگ ، به لهستان حمله برد .

    بیش از 000/500/1 سرباز آلمانی و 500/1 هواپیمای جنگنده از سه جبهه شرق و غرب و جنوب وارد خاک لهستان شدند .

    نیروی هوایی لهستان که دارای 900 هواپیما بود ، در همان روز اول نبرد ، به وسیله هواپیماهای آلمانی بر زمین منهدم شدند و آسمان لهستان بی دفاع ماند .

    آلمانیها می خواستند نخست مقاومت ارتش لهستان را در مرزهای این کشور درهم بشکنند و آنگاه با حرکتهای گازانبری سریع ، که شاخه هایش در اطراف ورشو ، پایتخت لهستان ، بسته می شد بقیه نیروی لهستان را به دام بی اندازند و از میان ببرند .

    تمامی ارتش لهستان به خلاف هرگونه منطق نظامی ، در خط مرزی متمرکز شده بود .

    سی لشکر ، که دو سوم ارتش لهستان بود ، با اولین حمله ارتش آلمان روبرو شد و در 6 سپتامبر یعنی 6 روز پس از آغاز جنگ ، درهم شکست .

    کشور 35 میلیون نفری لهستان در کمتر از یک ماه به تصرف قوای هیتلری درآمد .

    در 17 سپتامبر ارتش روسیه نیز از مرزهای لهستان گذشت و بی آنکه با مقاومت شدیدی روبرو شود لهستان را به سرعت متصرف شد .

    خط ماژینو سه روز پس از حمله آلمان به لهستان ، فرانسه و انگلیس به دولت آلمان اعلان جنگ دادند .

    سه میلیون سرباز فرانسوی در پشت خط ماژینو آماده حمله به آلمان بودند.

    فرانسویها در مرز خود با آلمان خطوط دفاعی مستحکمی به نام خط ماژینو ، ساخته بودند و سربازان فرانسوی در پشت این خط دفاعی آماده مقابله با دشمن بودند .

    ولی خط ماژینو تا دریای شمال ادامه نداشت و ارتش آلمان به آسانی با تصرف کشور کوچک بلژیک می توانست وارد خاک فرانسه شود و ارتش فرانسه را به دو قسمت کند و در محاصره خود گیرد .

    فاتح جنگ اول شکست می خورد کمی پس از سپیده دم روز خوش بهاری 10 مه 1940 ، ارتش عظیم آلمان به بلژیک حمله برد .

    یک ارتش بزرگ انگلیسی و فرانسوی نیز همان روز از مرز فرانسه گذشت و وارد خاک بلژیک شد و به سوی شرق ، به مقابله ارتش آلمان شتافت و این درست همان دامی بود که فرماندهی عالی ارتش آلمان گسترده بود .

    نبرد در شمال بلژیک درگرفت .

    در همین زمان نیروی ضربتی آلمان به فرماندهی ژنرال گودریان و ژنرال رومل از شمالیترین نقطه ماژینو دور زد و از قلب جنگل آردن گذشت و به سرعت در خاک فرانسه نفوذ کرد و به سوی بندرهای کنار دریای مانش پیش رفت .

    ارتباط قوای انگلیسی و بلژیکی و نیز ارتباط ارتش شمال فرانسه با بقیه ارتش داخل فرانسه قطع شد .

    ارتش شمالی به محاصره افتاد و به سوی بندر دنکرک ، در ساحل دریای مانش ، عقب نشست .

    شکست ارتش فرانسه قطعی بود .

    در 20 مه وزارت دریاداری انگلیس مشغول گردآوری هزاران کشتی و قایق شد تا قوای اعزامی انگلیس و بقیه ارتش فرانسه را از بندرهای شمال فرانسه تخلیه کند و به انگلیس ببرد .

    در کمتر از یک هفته 330000 نفر سرباز انگلیسی و فرانسوی زیر آتش شدید توپخانه ارتش آلمان در بندر دنکرک به کشتیها و قایقهای کوچک و بزرگ نشستند و به سوی بندرهای انگلیس به راه افتادند .

    در کمتر از شش هفته بزرگترین ارتش اروپا ، فاتح جنگ اول ، شکست خورد و فرانسه زیر نفوذ قوای آلمان درآمد .

    .

    تنها یک سرهنگ گمنام به نام دوگل ، تن به شکست نداد و به انگلیس گریخت و به کمک دسته کوچکی از فرانسویان ، که به انگلیس آمده بودند ، نهضت آزادی فرانسه را بنیان گذاشت .

    نبرد استالینگراد حمله آلمان به اتحاد جماهیر شوروی بزرگترین واقعه جنگ جهانی دوم بزرگترین لشکرکشی تاریخ به شمار می آید .

    در ساعت 4 بامداد 22 ژوئن 1941 سه میلیون سرباز آلمانی در جبهه أی به طول هزار کیلومتر به خاک روسیه حمله کردند.

    ارتش روسیه غافلگیر شده بود .

    همه پلها دست نخورده به تصرف آلمانها درآمد و 1500 هواپیمای روسی در فرودگاه ها بر زمین منهدم شدند .

    تانکهای آلمانی به سرعت در دشتهای روسیه به پیش می تاختند .

    نقشه حمله به روسیه به دقت در ستاد کل ارتش آلمان کشیده شده بود.

    هیتلر قصد داشت که با یک حمله بزرگ برق آسا ارتش روسیه را هم ، مانند ارتش لهستان و فرانسه ، در هم بشکند و در مدت چند هفته عملاً به مقاومت آن خاتمه بدهد .

    ولی این بار اشتباه می کرد .

    سربازان روسی ، حتی زمانی که در محاصره ارتش بزرگ بودند و امیدی به پیروزی نداشتند ، شجاعانه می جنگیدند و تسلیم نمی شدند .

    نیروهای تازه نفس پی در پی به میدان نبرد سرازیر می شدند و جای لشکرهای شکست خورده را پر می کردند .

    با این همه ، ارتش آلمان در چند ماه اول به سرعت در خاک روسیه به سوی مسکو و لنینگراد ، دو شهر بزرگ روسیه ، به پیش می رفت .

    ارتش آلمان در سه جبهه ( شمال ، مرکز و جنوب ) به خاک روسیه حمله برد .

    ارتشهای شمال به فرماندهی ژنرال فون لب از بالا با بیست و یک لشکر پیاده و شش لشکر زرهی از درون کشورهای بالتیک به سوی لنینگراد به پیش می راند .

    در جنوب ، ارتشهای فیلد مارشال روندشتت از پایین با بیست و پنج لشکر پیاده و چهار لشکر موتوریزه و چهار لشکر کوهستانی و پنج لشکر زرهی به سوی رودخانه دنیپر ، در شهر خارکف ، در حال پیشروی بود .

    ارتش مارشال فن بوک در مرکز نیز با چهل و پنج لشکر زرهی و موتوریزه به سوی مسکو پایتخت شوروی ، به پیش می تاخت .

    شهر کیف در 19 سپتامبر سقوط کرد .

    شهر لنینگراد به محاصره ارتش شمال درآمد و ارتش مرکزی به نزدیک مسکو رسید .

    پیروزی نزدیک می نمود .

    ارتش روسیه ، هرچند با تلفات زیاد عقب نشینی کرده بود ، در انتظار سرمای سخت زمستان روسیه بود تا ضربه خود را فرود آورد .

    نخسیت حمله ارتش سرخ به فرماندهی ژنرال ژوکف ، در جبهه مسکو وارد آمد .

    ژوکف 100 لشکر تازه نفس و جنگنده ، که در برف و سرمای شدید تعلیم دیده بودند ، وارد میدان کرد .

    ضربه این نیروی سهمگین چنان ناگهانی و خردکننده بود که ارتش آلمان هرگز نتوانست نیروهای از دست رفته خود را بازیابد .

    برف و سرما و ضربه های غافلگیر کننده ارتش سرخ روسیه عرصه را بر ارتش آلمان تنگ کرد .

    در بهار 1942 ، هیتلر و ستاد کل ارتش آلمان سرگرم تهیه نقشه حمله تابستان شدند .

    هیتلر دریافته بود که نمی تواند ارتش سرخ را در یک نبرد نابود کند .

    در حمله تابستان 1942 می خواست قوای خود را متمرکز کند و ضربه را یکجا وارد آورد .

    این ضربه اینک متوجه چاه های نفت قفقاز و شهر استالینگراد بود .

    هیتلر می دانست که اگر به چاههای نفت روسیه دست یابد ، عملاً ارتش شوروی را از میان برده است ، چراکه نفت مهمترین منبع سوخت بود و بدون این سوخت تانکها و هواپیماها و لشکرهای موتوریزه عملاً از کار می افتادند .

    در 23 اوت 1942 ، ارتش آلمان درست در شمال استالینگراد به رود ولگا رسید و پرچم صلیب شکسته آلمان برفراز بلندترین قله کوههای قفقاز به اهتزاز درآمد .

    به نظر می رسید که سرانجام آلمان به پیروزی رسیده است .

    درهمین زمان بود که به ناگاه ارتش سرخ دومین ضربه خود را وارد کرد .

    در 19 نوامبر 1942 یک نیروی زرهی خردکننده در شمال غربی استالینگراد در جبهه ارتش آلمان رخنه کرد و ارتش ششم آلمان را از بقیه نیروهای آلمان جدا کرد .

    ارتش ششم به فرماندهی ژنرال پائولوس اینک به حومه شهر استالینگراد رسیده بود .

    استالینگراد شجاعانه از خود دفاع می کرد .

    رخنه کردن ارتش روسیه در جبهه آلمان سبب شد که جبهه آلمان به دو نیم شود و رابطه ارتش پیشرو ششم با بقیه نیروهای آلمانی گسیخته شود .

    مشاوران هیتلر به او اصرار کردند که دستور عقب نشینی ارتش ششم را از استالینگراد بدهد .

    هیتلر فریاد زد : « از استالینگراد عقب نمی نشینم .

    » نبرد در شهر استالینگراد خانه به خانه ادامه داشت .

    نیروهای آلمانی در قفقاز به سرعت عقب می نشستند تا مبادا مانند ارتش ششم به محاصره افتند .

    در این وقت سربازان آلمانی در محاصره کامل ارتش سرخ بودند و هیچ امید نجاتی برای آنها نبود .

    در روز 2 فوریه 1942 ارتش ششم آلمان تسلیم شد .

    نبرد استالینگراد جنگ جهانی دوم را تعیین کرد .

    شکستهای پی در پی بهار سال 1944 فرارسید .

    در این زمان سراسر دنیا بر ضد ارتش آلمان و ژاپن وارد جنگ شده بود .

    ارتش شوروی حمله های تازه خود را با فرارسیدن بهار و آب شدن یخها آغاز کرد و در جبهه أی به طول 5000 کیلومتر کاریترین ضربه ها را بر ارتش آلمان که در حال عقب نشینی بود ، وارد آورد .

    نیروهای مشترک انگلیس و آمریکا نیز سرانجام آماده بزرگترین حمله تاریخ به خاک اروپا شدند .

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.

جنگ جهانی اول (با نام‌های نخستین جنگ جهانی، جنگ بزرگ، جنگ ملت ها و جنگ برای پایان همه جنگ ها نیز شناخته می‌شود) یک نبرد جهانی بود که از ماه اوت ۱۹۱۴ تا نوامبر ۱۹۱۸ رخ داد. بدون هیچ زمینه کشمکشی، سربازان بسیاری برای جنگ تجهیز شدند و مناطق بسیاری درگیر جنگ شدند. پیش از این، هیچ وقت تلفات جنگی به این اندازه زیاد نبود. سلاحهای شیمیایی برای نخستین بار در این جنگ استفاده شدند، برای ...

جنگ جهانی اول (با نام‌های نخستین جنگ جهانی، جنگ بزرگ، جنگ ملت ها و جنگ برای پایان همه جنگ ها نیز شناخته می‌شود) یک نبرد جهانی بود که از ماه اوت ۱۹۱۴ تا نوامبر ۱۹۱۸ رخ داد. بدون هیچ زمینه کشمکشی، سربازان بسیاری برای جنگ تجهیز شدند و مناطق بسیاری درگیر جنگ شدند. پیش از این، هیچ وقت تلفات جنگی به این اندازه زیاد نبود. سلاحهای شیمیایی برای نخستین بار در این جنگ استفاده شدند، برای ...

جنگ جهانی دوم (به انگلیسی: World War II) یک جنگ فراگیر بین سال‌های ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۵ بود. این جنگ بسیاری از کشورهای جهان را درگیر کرد تا جایی که دو دسته از کشورهای مختلف به نام‌های متحدین و متفقین به وجود آمد. این گسترده‌ترین جنگ جهان است که در آن بیش از ۱۰۰ میلیون نفر جنگیدند. در طول این جنگ کشورهای مختلف تمام توان اقتصادی و علمی خود را بر محور ساخت تسلیحات جنگی متمرکز کردند. این ...

جنگ جهانی دوم World War II) یک جنگ فراگیر بین سال‌های ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۵ بود. این جنگ بسیاری از کشورهای جهان را درگیر کرد تا جایی که دو دسته از کشورهای مختلف به نام‌های متحدین و متفقین به وجود آمد. این گسترده‌ترین جنگ جهان است که در آن بیش از ۱۰۰ میلیون نفر جنگیدند. در طول این جنگ کشورهای مختلف تمام توان اقتصادی و علمی خود را بر محور ساخت تسلیحات جنگی متمرکز کردند. این جنگ همچنین باعث ...

جنگ جهانی اول جنگ جهانی اول (با نام‌های جنگ جهانگیر یکم، نخستین جنگ جهانی، جنگ بزرگ و جنگ برای پایان همه جنگ ها نیز شناخته می‌شود) یک نبرد جهانی بود که از ماه اوت ۱۹۱۴ تا نوامبر ۱۹۱۸ رخ داد. بدون هیچ زمینه کشمکشی، سربازان بسیاری برای جنگ تجهیز شدند و مناطق بسیاری درگیر جنگ شدند. پیش از این، هیچ وقت تلفات جنگی به این اندازه زیاد نبود. سلاحهای شیمیایی برای نخستین بار در این جنگ ...

ایران و قدرتهای بزرگ در آستانه جنگ جهانی اول از آنجا که شناخت واکنش جامعه ایران در برابر قدرتهای متخاصم در سالهای جنگ جهانی اول، با شناخت اهداف، سیاستها و مطامع دولتهای مزبور پیوند مستقیم دارد، در این گفتار کوشش می‌شود تا به شیوه‌ای گذرا بر ماهیت و نوع روابط چهار قدرت بزرگ روسیه، بریتانیا، آلمان و عثمانی با ایران پرتو افکنده شود تا در این رهگذر علل و ریشه‌های نقض بی‌طرفی ایران ...

به نام خدا خلاصه تاریخ ایران         زمان میلادی زمان هجری سلسله پادشاه رویدادها پایتخت حدود ٧٢٠ تا ٥٥٠ پیش از میلاد   مادها دیا اکو دیااکو هفت قبیله آریایی را در شهر هگمتانه متحد میکند. هگمتانه فره ورتیش   هوخشتره   آژی دهاگ   ٦٧٥ تا ٣٣٠ قبل از میلاد   هخامنشیان کورش از بین بردن مادها - فتح بابل و دادن اجا ...

دلایل آغاز جنگ جنگ جهانی دوم به دلایل بسیاری آغاز شد. بعضی از اصلی تربن آن ها، بحران اقتصادی و تورم، درخواست غرامت جنگی از جمهوری وایمار آلمان پس از جنگ جهانی اول. رکود اقتصادی و نیاز ژاپن به مواد اولیه بود که باعث ظهور و رواج اندیشه فاشیسم و ملی گرایی، ظهور اندیشه دیکتاتوری و محدود کردن فکر و اندیشه شد. جنگ جهانی اول به پایان رسید، اما نظام سرمایه‎داری اروپا جنگ دیگری را آبستن ...

جنگ جهانی دوم یکی از بزرگ‌ترین و پرهزینه‌ترین جنگ‌ها در تاریخ جهان است. آلمان در ۱ سپتامبر، ۱۹۳۹ به لهستان حمله کرد، این تاریخ متداول آغاز جنگ جهانی دوم در غرب است. منابع دیگر حمله ژاپن به چین را در ۷ ژوئیه، ۱۹۳۷، آغاز جنگ می‌دانند، و همچنین حمله ژاپن به منچوری را در ۱۹۳۱ را نیز در این میان ذکر کرده‌اند. دلایل آغاز جنگ جنگ جهانی دوم به دلایل بسیاری آغاز شد. بعضی از اصلی تربن ...

جنگ جهانی دوم یکی از بزرگ‌ترین و پرهزینه‌ترین جنگ‌ها در تاریخ جهان است. آلمان در ۱ سپتامبر، ۱۹۳۹ به لهستان حمله کرد، این تاریخ متداول آغاز جنگ جهانی دوم در غرب است. منابع دیگر حمله ژاپن به چین را در ۷ ژوئیه، ۱۹۳۷، آغاز جنگ می‌دانند، و همچنین حمله ژاپن به منچوری را در ۱۹۳۱ را نیز در این میان ذکر کرده‌اند. [ویرایش] دلایل آغاز جنگ جنگ جهانی دوم به دلایل بسیاری آغاز شد. بعضی از اصلی ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول