فلسفه حجاب زنان در اکثر دورانهای تاریخ مورد کم لطفی و بی مهری قرار گرفته اند و نتوانسته اند به جایگاه اصلی خودشان دست پیدا کنند در این راستا یکی از مهمترین مسائلی که در مورد زنان مطرح می باشد.
مسئله حجاب زنان است و در پی آن نحوه ارتباط زن با اجتماع که در این مقاله به نحو اجمال این مسئله بررسی شده است.
اعتقاد نداشتن به حجاب عوامل متعددی می توان داشته باشد که برخی از موارد به صورت تیتروار بیان می شود: هجوم فرهنگ غرب – اعتقاد به آزادی غلط – اعتقاد به دست و پاگیر بودن حجاب برای کار – پیروی از هوسهای نفسانی – دگرگونی ارزشها و اعتقاد غلط به اینکه شخصیت زن در این است که زیبائیهایش آشکار باشد – الگوهای دروغین - تقلید کور کورانه به خاطر جهل و عدم اعتماد به نفس و اختلال فکری – نداشتن اراده و سستی و سهل انگاری.
حال در این مقاله سعی شده است با دیدی منطقی و عقلی و با استفاده از نظر قرآن و ائمه (ع) و اندیشمندان داخلی و خارجی این مسئله بررسی شود.
و در پی آن هر کس می تواند منصفانه و از روی عقل خود این امر را تجربه کند، و السلام علی بن اتبع الهدی.
حجاب باعث پیشرفت زن و اجتماع است: به قول شهید مطهری اگر پسر و دختری در محیط جداگانه تحصیل کنند و یا اگر در محیطی که درس می خوانند دختران بدن خود را بپوشانند و هیچگونه آرایشی نداشته باشند بهتر درس می خوانند، فکر می کنند و به سخن استاد گوش می دهند.
یا وقتی که کنار هر پسری یک دختر آرایش کرده با دامن کوتاه تا یک وجب بالای زانو نشسته باشد؟
آیا اگرمردی در خیابان و بازار و اداره و… با قیافه های محرک و مهیج زنان آرایش کرده دائماً مواجه باشند بهتر سرگرم کار و فعالیت می شود و یا در محیطی که با چنین مناظری روبرو نشود.
«مطهری مساله حجاب ص 78».
پس مشخص است که حجاب سبب پیشرفت زن است نه بی حجابی و بی بند و باری که باعث می شود انرژی زن تحلیل رود به چند مثال دیگر توجه کنیم.
همانگونه که یک لوله گاز را باید متوجه بود که محکم باشد و نشتی نداشته باشد وگرنه نمی شود از آن بهره برداری کرد و منجر به انفجار نیز خواهد شد بهره برداری از نیروی زن هم وابسته به حفاظ محکم حجاب است در غیر اینصورت نیمی از جامعه را بخود مشغول می دارد و انرژی زن صرف تجمل و آرایش و… می شود در حالی که حجاب مانند یک سد است که نیروی آب را مهار می کند.
حجاب نیز نیروی زن را ذخیره می کند و از هرز رفتن آن در مسیرهای نا مطلوب جلوگیری کرده.
امکان استفاده از تمام انرژی را فراهم می آورد.
خطرات جدی برای زنان: زن وقتی که پوشش خوبی داشته باشد از معرض دید مردان ناپاک محافظت می شود وگرنه در معرض خطرات بسیار برزگی قرار می گیرد چون گل زیبا را اگر حصاری نداشته باشد می چینند و پرپر می کنند و اگر فرصتی دست دهد گوهر زیبای زن را به غارت می برند.
غنچه به باغ ایمن است تا بود اندرحجاب آفت جان و دل است چهره عیان داشتن همانند مرواریدی که چون بسیار قیمتی است خدا آن را در درون یک صدف محکم قرار داده زن نیز که مخلوق خداست و خود او بهتر صلاحش را می داند فرموده که خود را محاقظت کن.
«ای پیامبر به زنان و دختران خود و زنان مومن بگو که خویشتن را به چادر فروپوشند که این کار برای اینکه آنها «به عفت و حریت» شناخته شوند تا از تعرض و جسارت «هوسرانان» آزار نکشند بر آنان بسیار بهتر است و خداوند آمرزنده و مهربان است».
(احزاب 59) حتی در محیط خانه در برابر محرمهای سببی نیز باید زن و دختر تا حدی حجاب خود را حفظ کنند وگرنه در بعضی مواقع مشکل ساز بوده و هست تا چه رسد به نامحرمان.
آرامش روانی و تمرکز فکر و اعصاب: یکی از بزرگترین خواسته های انسان آرامش روحی و روانی و تمرکز فکر است.
همچنین تمام موفقیتها و سعادتها در این مسله است.
از لحاظ علمی دانشمندان ثابت کرده اند که بدحجابی باعث ضعف اعصاب و عدم آرامش روانی می شود.
زیرا یک زن یا دختر بدحجاب وقتی در معرض دید دیگران قرار می گیرد چون نگاه ها را متوجه خود می کند فرکانسهای مغزی دیگران متوجه او شده و این فرکانسها در او اثر می گذارد و در نتیجه ذهنش ناآرام و متشتت می شود.
4- بد حجابی یا بی حجابی برای جبران کمبودها: زنانی که حجاب دارند از سلامت روانی برخوردارند و در خود کمبودی احساس نمی کنند و تمایلی هم به جلب توجه دیگران ندارند ولی زنان بدحجاب با نمایش زیباییها و زینت و نوع پوشش می کوشند تا حس کمبود خود را جبران کنند.
روانشناسان در این خصوص می گویند: زنان و مردانی که در تعویض لباس و انتخاب رنگهای متنوع مبالغه و وسواس دارند جز جبران یک نقص ذاتی کار دیگری نمی کنند.
زیرا افراط در لباس پوشیدن مثل این افراط در حرف زدن است که ناشی از حس حقارت است.
امام صادق (ع) نیز به این مطلب اشاره کرده می فرمایند: در پستس و حقارت فرد همین بس که لباسی می پوشد تا به وسیله آن مشهور گردد.
«فلسفه حجاب –48» 5- بدحجابی علت و ریشه مشکلات و خطرات بزرگ برای خود و خانواده: معمولاً ریشه خطرات جنسی و بی آبروئی ها برای یک عمر و بدبختی و روسیاهی برای همیشه از مسائل به نظر کم اهمیتی مثل بدحجابی و یا اظهار تمایل به جنس مخالف و انجام کارهایی برای رسیدن به این هدف شکل می گیرد و کم کم انسان جرأتش بیشتر شده به ناگهان بدون اینکه خودش بفهمد خود را در ته دره نابودی می بیند و زمانی متوجه می شود که دیگر کار از کار گذشته و یک عمر باید بدبختی بکشد آنهم برای یک لذت زود گذر و پوچ.
توماس اکمبس می گوید: لذت های جسمانی در اول کار به ما لبخند می زند ولی عاقبت نیش زهر آلود خود را در روح ما فرو برده و هلاکمان می کند.
«در جستجوی خوشبختی –36» 6- ارزش والای زن و هدف بزرگ از خلقت او: آیا خداوند زن را آفریده که فقط بتوان به وسیله او دفع شهوت کرد؟
آیا ارزش زن فقط همین است؟
چرا ما زنان بخواهیم مثل یک جنس خود را در معرض فروش بگذاریم.
ما دارای روح الهی هستیم آنقدر والا که از دامن ما مرد به معراج می رود.
به قول گاندی: زن با اینکه به ظاهر در صدد آزادی برآمده ولی در خطر جدیدی قرار گرفته و آن خطر بازیچه قرار گرفتن وسیله هوسرانیهای مرد است.
وی اضافه می کند: من ترجیح می دهم که از نسل انسان نابود شود تا اینکه زنده بماند و با تبدیل شدن زن یا ظریفترین مخلوق الهی «به یک وسیله عیاشی و شهوترانی مرد» از هر حیوانی پست تر گردد.
اگر من زن بودم علیه دعوی مرد دائر بر اینکه زن به دنیا آمده تا بازیچه او باشد، سخت عصیان می کردم.
ای زنان اگر آرایش کردن شما تنها به خاطر جلب شهوت مردهاست از این کار خودداری کنید و زیر بار ننگ چنین خفتی نروید.
«گاندی روح بشری – ص 211» اگر کمی دقت کنیم می بینیم هر چه در زمین است در خدمت انسان است مثل حیوانات، گیاهان، معادن، آبها، هوا و… و آدمی مثل یک صاحبخانه است که بر روی زمین می آید و هر چیزی که بخواهد در اختیارش قرار داده شده حال این انسان که زمین وخورشید و ماه در خدمت او هستند.
آیا به چه منظوری خلق شده و اشراف مخلوقات نام گرفته است.
مطمئناً به هدف خوردن و خوابیدن و دفع شهوت صرف نبوده چرا که حیوانات در این مسائل از ما پیشرفته تر و راحت ترند.
جواب این مسئله را خود قرآن فرموده که: ما خلق نکردیم جن و انس را مگر اینکه ما را عبادت کنند.«تا مرا بشناسند» و چه چیز از رسیدن به خدا و شناخت او بالاتر و زیباتر و لذت بخش تر.
وجودی که خالق ماست، روزی دهنده ماست، زنده کننده و میراننده ماست و نسبت به همه ما مهربان است.
اصلاً او عشق را آفرید تا ما به وسیله آن به سمت او برویم و عاشق او شویم.
آنکس که تو را شناخت جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را چه کند دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه کند 7- قیامت روز رسیدگی به اعمال انسان: در این روز انسان باید جوابی برای کارهای خود داشته باشد.
ما طاقت آتش این دنیا را نداریم چطور از آتشی که در روایتها آمده هزاران بار سوزنده تر از این آتش است طاقت آوریم.
آیا تا کنون مقداری در آیات قرآن فکر کرده ایم؟
آیا کلامی راست تر از کلام قرآن هست؟
قرآنی که می فرماید: ای مردم اگر شما در وقوع قیامت و بر قدرت خدا بر بعث مردگان شک و ریبی دارید (توجه کنید و بدانید) که ما شما را نخست از خاک آفریدیم.
آنگاه از آب نطفه و سپس از خون بسته و بعداً از پاره ای گوشت تمام و ناتمام تا در این انتقال و تحولات قدرت خودمان را بر شما آشکار سازیم و از نطفه ها آنچه مشیت ما تعلق گیرد در رحمها قرار دهیم تا به وقتی معین طفلی چون «گوهر از صدف» رحم بیرون آوریم تا زیست کرده، بحد بلوغ و کمال برسد و برخی از شما در این بمیرد و برخی از شما هم به سن پیری و دوران ضعف و ناتوانی عمر برسد تا آنجا که پس از دانش و هوش خرف شود و هیچ چیزی فهم نکند…» «حج –5» پس دلیل اول اینکه انسان قبلاً نیستی محض بوده و به او هستی داده شده و وجودی که بتواند انسان را از نیستی محض به هستی بیاورد برانگیختن دوباره وی بر او آسانتر است و دلیل دوم اینکه انسان بدون اینکه خودش بخواهد پیر و ضعیف می شود و می میرد و اراده ای فراتر از اراده خودش بر او حاکم است.
پس دلیل اول اینکه انسان قبلاً نیستی محض بوده و به او هستی داده شده و وجودی که بتواند انسان را از نیستی محض به هستی بیاورد برانگیختن دوباره وی بر او آسانتر است و دلیل دوم اینکه انسان بدون اینکه خودش بخواهد پیر و ضعیف می شود و می میرد و اراده ای فراتر از اراده خودش بر او حاکم است.
حضرت علی(ع) فرمودند: یک روز من و فاطمه زهرا (س) نزد پیامبر آمدیم و دیدیم پیامبر شدیداً گریه می کنند.
علت را از ایشان سوال کردیم فرمودند یا علی شب معراج وقتی که به آسمان رفتم زنان امتم را در عذاب شدید مشاهده کردم.
به خاطر آن شدت گریان و نالان شده ام.
حضرت فاطمه زهرا (س) فرمودند: مگر چه دیدی که اینقدر متاثر و گریان شده اید.
حضرت رحمه للعالمین فرمودند: زنی را دیدم که به مویش آویزان کرده بودند در حالی که مغزش می جوشید و آن زنی بود که موهایش را از مردان نامحرم نمی پوشانید.
زنی را مشاهده کردم که به زبانش آویزان کرده بودند و از حمیم جهنم در حلقش می ریختند و آن زنی است که شوهرش را با زبانش اذیت می کرد.
زنی را دیدم که گوشت بدنش را با قیچی می چیدند و مجبورش می کردند که آن را بخورد و آتش از زیر آن زبانه می کشید و آن زنی بود که خودش را برای مردان نامحرم زینت می کرد و بدنش را به آنها نشان می داد.
زنی را که دست و پایش را بسته بودند و مارها و عقربها را بر او مسلط کرده بودند آن زنی بود که بدون اجازه شوهرش از خانه خارج می شد.
زنی را که به پاهایش آویزان کرده بودند زنی بود که در حال نجاست وضو می گرفت یعنی رعایت نجسی و پاکی را نمی نمود و در وقت جنابت و حیض غسل نمی نمود و در نمازش سستی می کرد.
زنی که صورت و دستهایش آتش گرفته و روده هایش را می خورد آن زنی بود که واسطه حرام بود.
زنی را که از گوشت جلو و عقب بدنش با مقراض از آتش جدا می کردند.
زنی بود که خود را از راه نامشروع به مردان عرضه می داشت.
زنی که سرش مثل خوک و بدنش مثل الاغ بود آن زنی بود که سخن چینی می کرد و زیاد دروغگو بود.
زنی که به صورت سگ بود آن زینت که آوازه خوان بوده و صدایش را برای نامحرم با کرشمه و ناز رها می کرد و حسود بود.
«بحارالانوار- ج8-ص 309» و می گوییم که آیا خدایی که جهان هستی را با این نظم شگفت انگیز آفریده و آنرا اداره می کند که هر نظمی نشانه نظم دهنده است و این همه تدبیر در جهان مسلماً نشانه مدیری حکیم است.
آیا این وجود قادر نیست که عدالتش را برقرار کند و به هر کسی مطابق عملش جزا دهد؟
آیا خدایی که انسان را از هیچ و نیستی آفریده نمی تواند دوباره او را زنده کند و جزایش بدهد؟
اصلاً هدف از خلقت انسان آزمایش اوست به اطاعت یا معصیت.
8- خوشبختی و سعادت برای یک عمر و بالعکس: به تجربه ثابت شده که دخترانی که با حجاب هستند و سعی می کنند خود را پاک نگه دارند اغلب در مسئله ازدواج موفق تر و خوشبخت تر می باشند.
خواستگاران خوب و اصیل به دنبال چنین دخترانی هستند.
پسری که در انتخاب همسر ملاک او فقط زیبایی است و باکی ندارد از اینکه وضعیت دختر بدحجاب چگونه است عمدتاً فردی بی غیرت است و بعید نیست در آینده نیز با دیدن موردی زیباتر تغییر عقیده دهد که در پی آن مسائل و مشکلات بسیاری به وجود خواهد آمد.
دختری که با حجاب کامل وارد جامعه می شود و مدت زمان کوتاهی در دوران مجردی عفت خود را حفظ می کند خداوند هم پاداش او را امی دهد و شوهری قرینه او نصیبش می کند (الطیبون للطیبات و…) که در عمل نیز دست این دختر باز است و هر شوهری را برای خود انتخاب نمی کند اما دختری که با بدحجابی زمینه مسائل شهوانی غیرطبیعی و غیرفطری را برای جنس مخالف وخودش فراهم می آورد بالاخره معمولاً در دام می افتد و حتی به خاطر مسائل جنسی درجه پائینتر حرفش بر سر زبانها می افتد و از طرفی خواستگاران عمدتاً تحقیقات زیادی را برای وضعیت دختر به عمل می آورند در نتیجه این دختر در انتخاب همسر مشکل دار خواهد شد و حتی امکان دارد در بعد از ازدواج نیز مشکلات غیرقابل جبران و آزاردهنده ای ایجاد شود… در حالی که اگر چند سالی این دختر عفت پیشه می کرد و خودش را کنترل می کرد برای یک عمر خوشبخت و سعادتمند می شد… در خانواده نیز عمدتاً زنانی که حجاب کاملی دارند شوهران به آنان علاقه بیشتری دارند چون مردان می بینند که زنشان در اجتماعات حجاب خود را حفظ می کند و با نامحرم تا حد ممکن تماسی ندارد مسلماً هر شوهری باشد علاقه اش به این زن بیشتر از زنی است که آرایش وزیبایی خود را در معرض دید همه قرار بدهد که نتیجه آن جلب توجه مردان نامحرم هوسباز در کوچه و خیابان و همسایگان و حتی در خود اقوام و نزدیکان نسبت به این زن می شود (بدون هیچ شکی)، که شواهد و قراین فراوان را همه دیده یا شنیده ایم چرا که هر آنچه دیده بیند دل کند یاد و حتی تقوی هم در برابر مسئله نامحرم نمی تواند دوام بیاورد و در این مورد باید از تقوی محافظت کرد و شهوت جنسی آنقدر نیرومند است که خداوند در قرآن فرموده: و لا تقربوا الزنی… (یعنی نه اینکه زنا نکنید بلکه) نزدیک زنا نشوید مثل یک شیر درنده که می گوید نزدیک او هم نشو چون تو را پاره پاره می کند.
اگر انسان اندکی غیرت در وجود او باشد همین نکته برای عبرت آموزی او کافی خواهد بود (فاعتبروا یا اولی الابصار= پس عبرت گیرند صاحبان بصیرت و آگاهی) 9- راه سعادت و کامیابی کدام است: کمی به خود آئیم و از خود بپرسیم که: - آیا بدحجابی نشانه پیشرفت و با فرهنگ بودن است؟
- و اگر به نظر کسی نشانه پیشرفت است این پیشرفت در چه زمینه ای است؟
- آیا چون در جامعه مثلاً مانتوی کوتاه یا تنگ مد شده است ما هم باید اینگونه عمل کنیم؟
- آیا ما از خود هیچ اراده و استقلالی نداریم و هر چه که غربیها با برنامه ریزی دقیق و طرح های خطرناک عنوان مد فرمان دادند ما هم باید بی چون و چرا عمل کنیم؟
- آیا دختری که با حجاب خود مشتی بر دهان جوانان هوسباز و اراذل می زند و از خود اراده دارد و خود را بازیچه هر کس و ناکس قرار نمی دهد و زیبایی و لطافت نفسانی خود را حفظ می کند تا به موقع خودش به صورت فطری و سنت نبوی به بهترین نحو و با بهترین فرد غریزه جنسی خود را کاملاً اشباع کند و عمری در سعادت و خوشبختی به سر برد با دختری که بر عکس این مسائل رفتار می کند.
کدامیک از آنها در مسیر مستقیم و کمال انسانی و سعادت گام بردارند؟
10- الگوی ما آیا باید غرب باشد و محیط جامعه یا حضرت فاطمه زهرا (س): آیا در جهان خلقت زنانی کاملتر از حضرت فاطمه زهرا (س) و حضرت زینب (س) و اهل حرم آقا اباعبدالله (ع) از لحاظ عقل و علم و معرفت و کمال… وجود دارند…؟
پس روی چه حساب بوده است که حضرت فاطمه زهرا (س) دارای هفت حجاب بوده اند.
- چرا حضرت فاطمه زهرا (س) حتی در برخورد با مرد نابینا خود را حفظ می کردند تا مبادا بوی ایشان و یا صدای ایشان ایجاد تحریک کند؟
و خود ایشان هم نامحرم را نبینند؟…!
- آیا می دانیم چرا دختر آقا امام حسین (ع) در مجلس یزید گریه می کردند؟
پس بگذارید تا بگویم وقتی یزیر ملعون از سکینه (س) علت گریه را سوال کرد ایشان فرمودند: چگونه گریه نکند کسی که روپوشی ندارد تا با آن صورتش را از تو و نامحرمانی که در مجلس تو حاضرند بپوشاند.
«فلسفه حجاب –ص11» همچنین از ام کلثوم (س) وقتی قافله اسرا نزدیک دمشق رسید نزد شمر آمد و فرمود ما را از راهی ببر که تماشاچیان کمتری جمع شده اند و… «فلسفه حجاب –ص81» حال یا ما مسلمانیم و یا خیر اگر ما مسلمان نیستیم که به دلایل قطعی و روشنی که بیان شد و حاصل یک عمر تجربه خودمان و اندیشمندان و متفکران جهان است می بایست حجابمان را حفظ کنیم و اگر مسلمان هستیم پس چه جوابی داریم در مقابل آقا اباعبدالله(ع)؟
آیا پیام عاشورا و قافله اسرا و شام طبقه گفته های دختران آقا امام حسین(ع) حفظ حجاب نبوده است؟
آیا ما شیعه آقا اباعبدالله (ع) نیستیم؟
آیا زنان ما زینبی و فاطمی نیستند؟
مگر نه این بود که فلسفه قیام آقااباعبدالله (ع) امر به معروف و نهی از منکر بود؟
آیا ما چگونه در آن دنیا در برابر دختران آقا امام حسین(ع) سرمان را بالا بیاوریم؟
- چگونه در آن دنیا در برابر حضرت فاطمه زهرا (س) بایستیم؟
مگر ایشان شفاعت کننده شیعیان نیستند؟
پس ما با چه روئی انتظار شفاعت داشته باشیم؟
وقتی که با موئی بیرون آمده از مقنعه و یا مانتوی تنگ و آرایش کرده از خانه بیرون بیائیم و طبیعتاً در مسیر راه دهها و یا صدها انسان را به گناه بیاندازیم چطور در انتظار شفاعت و بهشت داریم؟
اصلاً از کجا معلوم که یهودی و مسیحی محشور نشویم همانطور که در شرع آمده است.
به خدا سوگند که برزخ و قیامت نزدیک است و عمر کوتاه و حساب در پیش رو و از ذره ذره اعمالمان بازخواست می شویم.
اگر یک تار مویمان از مقنعه بیرون باشد به همان تار مو ما را آویزان می کنند همانطور که در حدیث معراج پیامبر(ص) فرمودند و بیان شد آری مواظب باشیم که این دنیای زودگذر ما را گول نزند که زندگی اصلی انسان در آن دنیاست (وان الدار الاخره لهی حیوان = به درستی که سرای آخرت حیات واقعی است) آیا ارزش دارد که به خاطر یک شهوت پوچ و زودگذر و بی معنی دنیا و آخرت خود را خراب کنیم؟
آخر چرا تقلید کورکورانه از غرب؟
طبق نظر مکرر دانشمندان و متفکران غرب حتی سردمدارانشان جامعه غرب در بحرانی خطرناک و نابود کننده به خاطر مسائل اخلاقی و فساد به سر می برد؟
این اعلام نظر خودشان است!!!
آیا می دانیم آمار بیمارستان های جنسی آمریکا چند است؟!
درصد طلاق در جوامع غربی بیداد می کند.
فروپاشی خانواده در جوامع غربی به حد بحران جدی رسیده است.
چرا ما بیدار نمی شویم؟
این روباه صفتان می خواهند ما را هم مثل خودشان در منجلاب و گرداب فساد و بالاخره نابودی بکشاند.
چرا ما نباید از خود آنها پند بگیریم؟
آنها خوب می دانند که چگونه ما را نابود کنند زیرا که خودشان هم به این وضع اسفناک دچارند؟
مسیحیان (اروپا) مسلمانان اندلس این تمدن غنی و درخشان 800 ساله را به وسیله ترویج فساد و بی بند وباری از بین بردند- سپاه حضرت موسی (ع) در انطانیکه به همین نحو شکست خورد و منهدم شد.
پس در این موضوع خوب تامل و فکر کن.
11- محیط زندگی و جامعه پدیده مد: آیا اگر اکثر مردم به راهی که رفتند همان راه درست است؟
آیا پدیده مد پدیده ای عقلی و صحیح است؟
یعنی اگر مانتوی تنگ و یا کوتاه و… مد شد پس من هم باید اینطور باشم.
این چه دلیل عقلی می تواند داشته باشد؟
آیا یک انسان نباید از خودش اراده و استقلال داشته باشد؟
مگر نه اینست که در قرآن حدود 80 بار آمده است که اکثر هم لایعلمون لا اکثر هم لا یعقلون و… اکثر مردم نمی دانند– تعقل نمی کنند- نمی فهمند.
پس اگر واقعاً به قرآن عمل می خواهی بکنی تو جزء این گروه نباش که قبر هر کس جداست و حساب هر کسی هم بر دوش خودش می باشد.
راه کار و چاره: 1- توبه از گناهان و انجام غسل توبه و دو رکعت نمازش که البته اگر با اشک و آه و حسرت باشد چه بهتر که: و به دنبال آن انجام واجبات خصوصاً نماز است که اگر در اول وقت خوانده شود چه بهتر.
از جملات معروف مرحوم قاضی استاد معنوی علامه طباطبایی است که شما نماز اول وقت بخوانید و اگر به مقامات عالی معنوی نرسیدید مرا لعنت کنید.
نماز انسان را از کارهای زشت بازمی دارد.
2- توسل به ائمه معصومین به ویژه حضرت فاطمه زهرا (س) که ایشان سریع الاجابت هستند به ویژه در مورد این مسئله شیعیان را واگذار نخواهند کرد.
3- سعی شود با دوستان ناباب رابطه قطع شود.
دوستانی انتخاب کنیم که سرشار از معنویت و صفا و روحانیت اند.
که اثر همنشین بسیار است (افسوس که ندانستیم که کیمیای سعادت رفیق بود رفیق) 4- ارتباط با علما و فضلا و شرکت در مراسم مذهبی و سخنرانیها که بسیار این مسائل مهم و اثر گذارنده است.
5- برای شخصی که هیچ میلی هب معنویت «قرآن، نماز، اعتقادات» ندارد پیشنهاد می شود که به مدت بیست روز صبحها دستش را تا به آخر به سمت آسمان بلند کند و با تمام وجودش بگوید: خدایا هدایتم کن، و با اراده قوی واقعاً بخواهد که به سمت خداوند برود خداوند صد قدم به سوی او می آید.
پس شاید خدا می خواهد او را امتحان کند و ببیند آیا واقعاً آن شخص طالب حقیقت است یا خیر.
و آنانی که در راه ما سعی و کوشش کنند مسلماً آنها را به راه های خودمان هدایت می کنیم.
«عنکبوت – 69» و از خدا بخواهیم که ای مهربانا به ما لذت عبادت و ایمان و ترک گناه را بچشان.
بگو به مومنین (و به آیه بعد زنان مومن) چشمان خود را از نگاه نامحرم فروپوشند که این برای پاکی جسم و روح آنها بهتر است و خدا به آنچه می کنید آگاه است.
«سوره نور» آیا لذت نگاه به نامحرم بیشتر است یا لذت نگاه به آقا امام زمان (عج) آیا اگر از اکنون قصد کنیم مواظب خودمان باشیم آقا به دیدارمان نمی آیند.
6- نگهداری چشم از نگاه به نامحرم و نگهداری فروج و اندام که لذت ایمان را به انسان می دهند.
7- خواندن ترجمه سوره نور.
8- استماع نوار سیاحت غرب و کتابش و نوارهای مرحوم کافی، شیخ حسین انصاریان، دانشمند و هاشمی نژاد و… کتب شیرین مذهبی.
9- احیاء سنت صحیح و عالی نبوی صیغه موقت و متعه.
امید آنکه زنان جهان با روی آوردن به حجاب ارزش و شخصیت از دست رفته خویش را به دست آورند و هر ساله به جای انتخاب ملکه زیبائی شاهد انتخاب ملکه علمی و هنری یا ملکه اخلاقی و عاطفی زنان باشیم.«ان شاءالله» غنچه به باغ ایمن است تا بود اندرحجابآفت جان و دل است چهره عیان داشتن آنکس که تو را شناخت جان را چه کندفرزند و عیال و خانمان را چه کنددیوانه کنی هر دو جهانش بخشیدیوانه تو هر دو جهان را چه کند غسل در اشک زدم کامل طریقت گویندپاک شو اول و پس دیده بر آن پاک انداز اگر لذت ترک لذت بدانیدگر لذت نفس لذت ندانی