دانلود مقاله تحلیل الگوریتم شاخه و قید موازی آسنکرون

Word 62 KB 403 32
مشخص نشده مشخص نشده کامپیوتر - IT
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • - خلاصه: در این مقاله توضیحی درباره کامپیوترهای موازی می‌دهیم و بعد الگوریتمهای موازی را بررسی می‌کنیم.

    ویژگیهای الگوریتم branch & bound را بیان می‌کنیم و الگوریتمهای b&b موازی را ارائه می‌دهیم و دسته‌ای از الگوریتمهای b&b آسنکرون برای اجرا روی سیستم MIMD را توسعه می‌دهیم.

    سپس این الگوریتم را که توسط عناصر پردازشی ناهمگن اجرا شده است بررسی می‌کنیم.

    نمادهای perfect parallel و achieved effiency را که بطور تجربی معیار مناسبی برای موازی‌سازی است معرفی می‌کنیم زیرا نمادهای قبلی speed up (تسریع) و efficiency (کارایی) توانایی کامل را برای اجرای واقعی الگوریتم موازی آسنکرون نداشتند.

    و نیز شرایی را فراهم کردیم که از آنومالیهایی که به جهت موازی‌سازی و آسنکرون بودن و یا عدم قطعیت باعث کاهش کارایی الگوریتم شده بود، جلوگیری کند.

    2- معرفی: همیشه نیاز به کامپیوترهای قدرتمند وجود داشته است.

    در مدل سنتی محاسبات، یک عنصر پردازشی منحصر تمام taskها را بصورت خطی (Seqventia) انجام میدهد.

    به جهت اجرای یک دستورالعمل داده بایستی از محل یک کامپیوتر به محل دیگری منتقل می‌شد، لذا نیاز هب کامپیوترهای قدرتمند اهمیت روز افزون پیدا کرد.

    یک مدل جدید از محاسبات توسعه داده شد، که در این مدل جدید چندین عنصر پردازشی در اجرای یک task واحد با هم همکاری می‌کنند.

    ایده اصل این مدل بر اساس تقسیم یک task به subtask‌های مستقل از یکدیگر است که می‌توانند هر کدام بصورت parallel (موازی) اجرا شوند.

    این نوع از کامپیوتر را کامپیوتر موازی گویند.

    تا زمانیکه این امکان وجود داشته باشد که یک task را به زیر taskهایی تقسیم کنیم که اندازه بزرگترین زیر task همچنان به گونه‌ای باشد که باز هم بتوان آنرا کاهش داد و البته تا زمانیکه عناصر پردازشی کافی برای اجرای این sub task ها بطور موازی وجود داشته باشد، قدرت محاسبه یک کامپیوتر موازی نامحدود است.

    اما در عمل این دو شرط بطور کامل برقرار نمی‌شوند: اولاً: این امکان وجود ندارد که هر taskی را بطور دلخواه به تعدادی زیر task‌های مستقل تقسیم کنیم.

    چون همواره تعدادی زیر task های وابسته وجود دارد که بایستی بطور خطی اجرا شوند.

    از اینرو زمان مورد نیاز برای اجرای یک task بطور موازی یک حد پایین دارد.

    دوماً: هر کامپیوتر موازی که عملاً ساخته می‌شود شامل تعداد معینی عناصر پردازشی (Processing element) است.

    به محض آنکه تعداد taskها فراتر از تعداد عناصر پردازشی برود، بعضی از sub task ها بایستی بصورت خطی اجرا شوند و بعنوان یک فاکتور ثابت در تسریع کامپیوتر موازی تصور می‌شود.

    الگوریتمهای B&B مسائل بهینه سازی گسسته را به روش تقسیم فضای حالت حل می‌کنند.

    در تمام این مقاله فرض بر این است که تمام مسائل بهینه سازی مسائل می‌نیمم کردن هستند و منظور از حل یک مسئله پیدا کردن یک حل ممکن با مقدار می‌نیمم است.

    اگر چندین حل وجود داشته باشد، مهم نیست کدامیک از آنها پیدا شده.

    الگوریتم B&B یک مسئله را به زیر مسئله‌های کوچکتر بوسیله تقسیم فضای حالت به زیر فضاهای (Subspace) کوچکتر، تجزیه می‌کند.

    هر زیر مسئله تولید شده یا حل است و یا ثابت می‌شود که به حل بهینه برای مسئله اصلی (Original) نمی‌انجامد و حذف می‌شود.

    اگر برای یک زیر مسئله هیچ کدام از این دو امکان بلافاصله استنباط نشود، آن زیر مسئله به زیرمسئله‌های کوچکتر دوباره تجزیه می‌شود.

    این پروسه آنقدر ادامه پیدا می‌کند تا تمام زیر مسئله‌های تولید شده یا حل شوند یا حذف شوند.

    در الگوریتمهای B&B کار انجام شده در حین اجرا به شدت تحت تاثیر نمونه مسئله خاص قرار می‌گیرد.

    بدون انجام دادن اجرای واقعی الگوریتم این امکان وجود ندارد که تخمین درستی از کار انجام شده بدست آورد.

    علاوه برآن، روشی که کار باید سازمان‌دهی شود بر روی کار انجام شده تاثیر می‌گذارد.

    هر گامی که در اجرای الگوریتم b&b ی موازی بطور موفقیت‌آمیزی انجام می‌شود و البته به دانشی است که تاکنون بدست آورده.

    لذا استفاده از استراتژی جستجوی متفاوت یا انشعاب دادن چندین زیر مسئله بطور موازی باعث بدست آمدن دانشی متفاوت می‌شود پس می‌توان با ترتیب متفاوتی زیر مسئله‌ها را انشعاب داد.

    دقت کنید که در یک بدل محاسبه خطی افزایش قدرت محاسبه فقط بر روی تسریع الگوریتم اثر می‌کند وگرنه کار انجام شده همچنان یکسان است.

    با این حال اگر قدرت محاسبه یک کامپیوتر موازی با اضافه کردن عناصر پردازشی اضافه افزایش پیدا کند.

    اجرای الگوریتم b&b بطور آشکاری تغییر می‌کند (به عبارت دیگر ترتیبی که در آن زیر برنامه‌ها انشعاب پیدا می‌کنند تغییر می‌کند).

    بنابراین حل مسائل بهینه‌سازی گسسته سرسع بوسیله یک کامپیوتر موازی نه تنها باعث افزایش قدرت محاسبه کامپیوتر موازی شده است بلکه باعث گسترش الگوریتمهای موازی نیز گشته است.

    3- کامپیوترهای موازی (Parallel computers): یکی از مدلهای اصلی محاسبات Control drivenmodel است، در این مدل کاربر باید صریحاً ترتیب انجام عملیات را مشخص کند و آن دسته از عملیاتی که باید به طور موازی اجرا شوند را تعیین کند.

    این مدل مستقل از عناصر پردازش به صورت زیر تقسیم‌بندی می‌شود: - کامپیوترهای SISD، که یک عنصر پردازشی وجود دارد و توان انجام فقط یک عمل را در یک زمان دارد.

    - کامپیوترهای MIMD، دارای چندین عنصر پردازشی هستند که بطور موازی دستورالعمل‌های متفاوت را روی دیتاهای متفاوت انجام می‌دهند.

    - کامپیوترهای SIMD، همه عناصر پردازشی‌شان یک دستور یکسان را در یک زمان بر روی داده‌های متفاوتی انجام می‌دهند.

    اگر چه امکان پنهان کردن عناصر پردازشی وجود دارد.

    عنصر پردازشی پنهان شده نتیجه عملی را که انجام داده ذخیره نمی‌کند.

    سیستمهای SIMD بر اساس نحوه ارتباط و اتصال عناصر پردازشی به یکدیگر خود به بخشهایی تقسیم می‌شوند: اگر تمام عناصر پردازشی به یکدیگر متصل باشند و از طریق یک حافظه مشترک ارتباط داشته باشند، به آن tightly coupled system گویند.

    و اگر عناصر پردازش حافظه مشترک نداشته باشند اما از طریق شبکه‌ای بهم متصل باشند و بروش message passing با هم ارتباط داشته باشند، به آن loosely coupled system گویند.

    حافظه مشترک در tightly coupled system ها هم نقطه قوت و هم نقطه ضعف این سیستمها است.

    امکان به اشتراک گذاشتن راحت و سریع اطلاعات بین عناصر پردازشی مختلف را فراهم می‌کند.

    ارتباط به عملیات ساده read و wite روی حافظه مشترک خلاصه می‌شود و هر عنصر پردازشی مستقیماً با دیگر عناصر پردازشی ارتباط برقرار می‌کند.

    با این حال، اگر تعداد عناصر پردازشی متصل به حافظه مشترک افزایش یابد، حافظه مشترک تبدیل به گلوگاه (Bottleneck) می‌شود.

    بنابراین تعداد عناصر پردازشی در یک سیستم tightly coupled محدود است.

    به جهت اینکه تمام عناصر پردازشی بایستی به ان حافظه مشترک متصل باشند، این سیستمها بصورت کامل از پیش ساخته هستند و امکان اضافه کردن عناصر پردازش به سیستم وجود ندارد.

    از طرف دیگر، ارتباط در یک سیستم loosely coupled کند و آهسته است.

    تبادل پیامها نیاز به زمانی بیش از زمان لازم برای نوشتن یا خواندن از یک حافظه مشترک دارد.

    این امکان هم وجود دارد که یک عنصر پردازش مستقیماً به عنصر پردازش دیگر که قصد ارتباط دارد متصل نباشد.

    در مقابل compactness بودن سیستمهای tightly coupled ، عناصر پردازشی در یک سیستم loosely coupled می‌توانند در تمام نقاط توزیع شوند.

    لذا فاصله فیزیکی که یک پیام باید طی کند، بیشتر می‌شود.

    به جهت این حقیقت که عناصر پردازشی برای ارتباط در یک شبکه از یک پروتکل استفاده می‌کنند، lossely coupled system می‌توانند شامل انواع مختلفی از عناصر پردازشی باشند.

    امکان اضافه کردن عناصر پردازشی اضافه‌تری به سیستم وجود دارد.

    در حالت کلی عناصر پردازشی خودشان یک کامپیوتر کاملی هستند.

    مثالی از سیستمهای loosely coupled، Distributed Processing utilities Package است که بعداُ به تفضیل درباره آنها توضیح می‌دهیم.

    4- الگوریتم های موازی (Parallel Algorithm): یک الگوریتم موازی شامل sub taskهایی است که باید انجام شود.

    بعضی از این sub taskها بصورت موازی اجرا می‌شوند، اما گاهی sub taskهایی هم وجود دارد که باید بصورت خطی اجرا شوند.

    اجرای هر sub task توسط یک پروسس مجزا انجام می‌شود.

    از ویژگیهای مهم یک الگوریتم موازی نحوه محاوره این پروسسها، سنکرون بودن و قطعی بودن الگوریتم است.

    دو پروسس با یکدیگر محاوره (interact) دارند، اگر خروجی یکی از آندو پروسس ورودی دیگری باشد.

    نحوه محاوره دو پروسس می‌تواند بطور کامل مشخص شده باشد یا نباشد.

    اگر مشخص شده باشد، این دو پروسس فقط زمانی می‌توانند ارتباط داشته باشند که هر دو مایل به انجام ارتباط باشند.

    اگر گیرنده هنوز آماده ارتباط نباشد، فرستنده نمی‌تواند اقدامی انجام دهد.

    در حین اجرای یک الگوریتم سنکرون تمام پروسسها باید قبل از محاوره با یکدیگر همزمان شوند.

    سنکرون شدن در اینجا یعنی قبل از آغاز subtask جدید، آنها باید منتظر کامل شدن عمل دیگر پروسسها باشند.

    وقتی یک الگوریتم آسنکرون اجرا می‌شود، پروسسها لازم نیست که منتظر یکدیگر شوند تا taskهایشان را تمام کنند.

    البته این امکان وجود دارد که یک الگوریتم آسنکرون تا حدی سنکرون شود.

    یک الگوریتم قطعی است اگر هر بار که الگوریتم بر روی ورودی مشابه اجرا شود، نتیجه اجرا یکسان باشد.

    یعنی دستورالعملهای مشابه به ترتیب مشابه انجام شود.

    بنابراین اجراهای متوالی از یک الگوریتم همیشه خروجی یکسان دارد در حالیکه در الگوریتمهای غیر قطعی یک تصمیم یکسان خروجیهای متفاوتی دارد.

    مثلاً خروجی یک تصمیم ممکن است و البته به فاکتور های محیطی معینی باشد که توسط الگوریتم کنترل نمی‌شود.

    از اینرو اجراهای پی‌در پی یک الگوریتم غیر قطعی، خروجی‌های متفاوت تولید می‌کند.

    مثلاً خروجی یک تصمیم ممکن است و البته به فاکتورهای محیطی معینی باشد که توسط الگوریتم کنترل نمی‌شود.

    غیرقطعی بودن در سیستم tightly coupled هم رخ دهد چون امکان دارد یک پروسس متغیری را از حافظه مشترک در لحظه‌ای بخواند که پروسس دیگر می‌خواهد روی آن متغیر بنویسد.

    (توجه کنید که در الگوریتمهای آسنکرون، ترتیب عملیات read و write اهمیتی ندارد.) در سیستم loosely coupled هم غیر قطعی بودن رخ می‌دهد، اگر زمانیکه task بعدی که باید انجام شود توسط یک پروسس وابسته به پیامی از پروسس دیگر باشد.

    (در الگوریتمهای آسنکرون، درباره ترتیب ارسال و دریافت پیام و بررسی وجود پیام صحبتی نمی‌شود.) کاری که توسط الگوریتم موازی انجام می‌شود صرف computation و communication می‌شود.

    بنابراین پیچیدگی کل یک الگوریتم موازی به شامل پیچیدگی محاسبه و پیچیدگی ارتباط است.

    الگوریتمهای سنکرون نسبت به الگوریتمهای آسنکرون کار را بین پروسسها بطور جدی‌تری تقسیم می‌کنند.

    در یک الگوریتم سنکرون تقسیم کار فقط وابسته به نوع مسئله مورد حل است نه وابسته به نمونه مسئله خاص، قبل از آنکه اجرای الگوریتم شروع شود، معمولاً مشخص است که چگونه کار باید بین پروسسهای موجود تقسیم شود.

    در حالیکه در الگوریتم آسنکرون تقسیم کار می‌تواند وابسته به نمونه مسئله خاص باشد، بنابراین تقسیم دقیق کار در زمان اجرا مشخص می‌شود.

    اجتناب از سنکرون کردن (همزمانی) دو مزیت مهم دارد: اولاً: در حالتی که taskهای اجرا شونده سایز یکسانی ندارند، عناصر پردازشی می‌توانند کارایی بالاتری داشته باشند.

    دوماً: در حالتی که کاری که باید انجام شود از قبل کاملاً مشخص نباشد براحتی می‌توان با الگوریتم ارتباط برقرار کرد.

    چون تقسیم منصفانه یک کمیت ناشناخته دشوار است، از اینرو ارتباط داشتن با الگوریتم می‌تواند مفید باشد.

    5- شاخه و قید (Branch and Bound): الگوریتم B&B با 4 قانون مشخص می‌شود: - قانون Branching: چگونه یک مسئله را به زیر مسئله‌هایی تقسیم کنیم.

    - قانون Bounding: چگونه یک حد پایین از حل بهینه برای یک زیر مسئله را محاسبه کنیم.

    - قانون Selection: کدام زیرمسئله برای انشعاب بعدی باید انتخاب شود.

    - قانون Elimination: چگونه زیر مسئله‌هایی که به حل بهینه برای مسئله اولیه (Origina) نمی‌انجامند را حذف و سازماندهی کنیم.

    اگر Po مسئله می‌نیممی باشد که باید حل شود.

    مسیری که Po مرتباً توسط قانون انشعاب به زیر مسئله‌های کوچکتر تجزیه می‌شود توسط یک درخت ریشه‌دار محدود B=(P,A) که P مجموعه نودها است و A مجموعه یالها است، نشان داده می‌شود.

    به این درخت، Search tree (درخت جستجو) گویند.

    ارتباط یک به یک بین نودهای درخت جستجو و زیر مسئله‌های تولید شده از تجزیه وجود دارد.

    ریشه این درخت Po است.

    اگر زیر مسئله Pj از طریق تجزیه از زیر مسئله Pi ایجاد شود آنگاه است.

    اگر f(p) حل بهینه زیر مسئله P باشد و زیر مسئله P به P1 و ....

    Pk تجزیه شود: (1-5) اگر g(P) یک حد پایین برای زیر مسئله P باشد که توسط قانون Bounding محاسبه شده است، باشد و T مجموعه زیر مسئله‌هایی باشد که بدون تجزیه می‌توانند حل شوند (به عبارت دیگر، برگهای درخت) آنگاه ویژگیهای زیر برای تابع حد پایین g متصور است: (2-5) (3-5) (4-5) همانطور که مشاهده می‌شود g یک تخمینی از حد پایین برای f است و زمانیکه Pi را بدون تجزیه بتوان حل کرد یعنی Pi برگ درخت جستجو باشد، آنگاه g دقیقاً همان حل بهینه است.

    مفهوم Heuristic search (جستجوی اختیاری) یک قالب کاری را فراهم می‌کند که بتوانیم انواع قوانین انتخاب را با هم مقایسه کنیم مثل depthfirst، breadth first، best bound و ...

    .

    در یک جستجوی اختیاری تابع دلخواه (hevristic function)h بر روی مجموعه زیر مسئله‌ها تعریف می‌شود.

    این تابع ترتیب انشعاب زیر مسئله‌ها را مشخص می‌کند.

    الگوریتم همیشه زیر مسئله با کمترین مقدار را برای انشعاب انتخاب می‌کند.

    قانون حذف شامل سر تست برای حذف زیر مسئله‌ها است: - feasibility test (بررسی امکان‌پذیری): یک زیر مسئله زمانی حذف می‌شود که بتوان ثابت کرد حل ممکن ندارد.

    - lower bound test (بررسی حد پایین): یک زیر مسئله زمانی می‌تواند حذف شود که حد پایین آن بزرگتر یا مساوی با یک مقدار حل ممکن شناخته شده باشد.

    اگر L نشان دهنده تست حد پایین باشد، نماد PiLPj یعنی زیر مسئله Pi از طریق تست حد پایین زیر مسئله Pj را حذف می‌کند.

    یعنی Pi یک حل ممکن است و .

    - dominance test (بررسی تسلط): یک زیر مسئله که تحت نفوذ زیر مسئله دیگر است باید حذف شود.

    زیر مسئله Pi زیر مسئله Pj را تحت سلطه خود قرار می‌دهد اگر .

    اگر D نشان دهنده تست تسلط باشد، آنگاه PjDPi برقرار باشد.

    به زیر مسئله‌ای Currently dominating subproblem گویند اگر تولید شده باشد ولی تا کنون تحت سلطه زیر مسئله‌ای قرار نگرفته باشد.

    حال یک اجرای خطی از لگوریتم B&B را توضیح می‌دهیم: Active subproblem: زیر مسئله‌ای است که تولید شده ولی تا کنون نه انشعاب پیدا کرده و نه حذف شده است.

    زیر مسئله‌ای که در حال حاضر از آن انشعاب گرفته می‌شود یک زیر مسئله فعال است: Active set: در هر مرحله از محاسبه مجموعه‌ای بنام مجموعه‌ای فعال وجود دارد که شامل تمام زیر مسئله‌های فعالی است که تا این لحظه از آنها انشعابی گرفته نشده است.

    یک حلقه اصلی وجود دارد که گامهای زیر را مکرراً اجرا می‌کند.

    با کمک از قانون انتخاب یکی از زیر مسئله‌ها از مجموعه فعال برای انشعاب انتخاب می‌شود.

    این زیرمسئله استخراج می‌شود و با کمک قانون انشعاب به زیر مسئله‌های کوچکتری تجزیه می‌شود.

    برای هر یک از زیر مسئله‌های تولید شده یک حد پایین محاسبه می‌شود.

    اگر در حین محاسبه این حد آن زیر مسئله حل نشود، به مجموعه فعال اضافه می‌شود و قانون حذف برای هرس کردن این مجموعه بکار می‌رود.

    اما اگر در حین محاسبه bound، زیر مسئله حل شود، یعنی یک حل بهینه برای زیر مسئله پیدا شده است.

    مقدار بهترین حل شناخته شده update می‌شود.

    این مقدار یک حد بالا (Upperbound) برای مقدار حل بهینه مسئله اصلی است.

    محاسبات تا زمانی ادامه می‌یابد که هیچ زیر مسئله فعالی وجود نداشته باشد.

    کار انجام شده در حین اجرا توس درخت جستجوی تولید شده نشان داده می‌شود.

    تعریف Knowledge: در حین اجرای الگوریتم B&Bدانش (Knowledge) درباره نمونه مسئله مورد حل همچنان تولید و جمع‌آوری می‌شود.

    این دانش از همه زیر مسئله‌های تولید شده، انشعاب داده شده هنوز تحت سلطه قرار نگرفته و حذف شده، حدود پایین برای حل بهینه، حلهای ممکن و حدود بالای بدست آمده تشکیل شده است.

    تصمیم‌گیری برای آنکه در مرحله بعد چه عملی انجام شود.

    بعنوان مثال انتخاب زیر مسئله بعدی برای انشعاب و یا حذف کل زیر مسئله، همگی بر اساس این دانش انجام می‌شود.

    Redundant knowledge (دانش افزونه) دانشی است که در گذشته توسط الگوریتم تولید شده ولی از الان به بعد هرگز مورد استفاده الگوریتم نخواهد بود.

    مانند حل ممکن جدیدی که منجر به باطل شدن حل ممکن قبلی می‌شود.

    از آنجائیکه دانش افزونه هرگز مورد استفاده مجدد الگوریتم قرار نمی‌گیرد، نیازی به نگهداری آن نیست.

    بر اساس ویژگیهای کامل یک الگوریتم b&b ثابت می‌شود بخشی از دانش تولید شده، افزونه است.

    Valid Knowledge (دانش معتبر) دانشی است که الگوریتم هنوز نتوانسته تصمیم بگیرد که این دانش افزونه است.

    6- الگوریتم شاخه و قید موازی: (Parallel B&B Algorithms): عده‌ای الگوریتمها را در دو سطح low و high دسته‌بندی می‌کنند و عده‌ای الگوریتمها را بصورت سنکرون و آسنکرون تقسیم‌بندی می‌کنند.

    (low معادل با سنکرون و high معادل با آسنکرون) الگوریتمها در دو سطح lowو high می‌توانند موازی شوند: موازی سازی در سطح low: الگوریتم خطی بعنوان نقطه شروع داده می‌شود و فقط بخشی از الگوریتم موازی می‌شود، بطوریکه محاوره بین بخش موازی و دیگر بخشهای الگوریتم تغییر نمی‌کند.

    در الگوریتمهای B&B، «محاسبه حد پایین»، «انتخاب زیر مسئله برای انشعاب بعدی» یا «کاربرد قانون حذف» می‌تواند توسط چندین پروسس بطور موازی انجام شود.

    از آنجائیکه محاوره بین بخشهای مختلف الگوریتم تغییر نمی کند، موازی سازی در سطح پایین در کل الگوریتم تاثیری ندارد.

    در کل الگوریتم موازی تولید شده، رفتار الگوریتم خطی اصلی را بازسازی می‌کند.

    (یعنی در الگوریتم B&B از همان زیر مسئله‌ها و به همان ترتیب انشعاب خواهد گرفت).

    بنابراین نیاز به مطالعه کل الگوریتم موازی نیست بلکه فقط کافیست آن بخش که واقعاً موازی است را مطالعه کنیم.

    یکبار که اثر موازی سازی شناخته شود، رفتار الگوریتم موازی کاملاً قابل پیشگویی خواهد بود.

    موازی سازی در سطح high: آثار و نتایج این نوع موازی سازی محدود به یک بخش از الگوریتم نیست بلکه در کل الگوریتم اثر می‌گذارد.

    این الگوریتم موازی اساساً متفاوت است.

    و کار انجام شده در این نوع الگوریتم موازی الزاماً با کار انجام شده در الگوریتم خطی یکسان نیست.

    ترتیب کار انجام شده هم می‌تواند متفاوت باشد و نیز ممکن است بخشی از کار انجام شده توسط الگوریتم موازی اصلاً توسط الگوریتم خطی انجام نشده باشد و یا برعکس.

    در الگوریتمهای B&B چند تا تکرار از حلقه اصلی می‌تواند بصورت موازی انجام شود.

    چون تکرارهای این حلقه نسبتاً مستقل از یکدیگر هستند، ترتیبی که این تکرارها مجدداً مرتب می‌شوند یا انجام چندین تکرار بطور موازی در صحت الگوریتم تاثیری ندارد.

    در ادامه ما الگوریتمهای B&B موازی را در سطح high (یعنی چندین تکرار در حلقه اصلی را بطور موازی انجام می‌دهیم) مطالعه می‌کنیم.

    راههای مختلفی برای توضیح موازی سازی در الگوریتمهای B&B وجود دارد، دوباره بین موازی‌سازی سنکرون و آسنکرون تفاوت قائل می‌شویم.

    در حالت سنکرون اجرای حلقه اصلی الگوریتم B&B به subtask هایی تقسیم می‌شود که هر کدام بصورت خطی اجرا می‌شوند، اگرچه در اجرای هر subtask ی ممکن است موازی‌سازی صورت گیرد.

    اما در حالت آسنکرون، اجرا به اینصورت تقسیم نمی‌شود، بلکه subtask ها مرتبط به یک یا چند تکرار از حلقه اصلی هستند و یا برعکس، یک تکرار از حلقه اصلی می‌تواند شامل چندین subtask باشد.

    الگوریتم موازی شاخه و قید سنکرون : هر بخش از الگوریتم که گامهای زیادی برای اجرا داشته باشد یک کاندید طبیعی برای موازی سازی است.

    کاندیداهای ممکن عبارتند از: 1- lower bound calculation (محاسبه حد پایین): بعضی از الگوریتمهای B&B از تابعهای حد پایینی استفاده می‌کنند که محاسبه آنها دشوار است.

    وابستگی به یک تابع حد پایین استفاده شده خاص موازی سازی در این بخش از الگوریتم را نشان می‌دهد.

    اگرچه الگوریتمهای محاسبه حد پایین بطور ذاتی خطی هستند مثل الگوریتمهای greedy.

    2- Selection (انتخاب): در بعضی از مراحل اجرا تعداد زیر مسئله‌ها در مجموعه فعال ممکن است خیلی زیاد باشد، لذا انتخاب زیر مسئله بعدی برای انشعاب و استخراج آن زیر مسئله مستلزم مقدار کار زیادی است که این کار می‌تواند بطور موازی انجام شود.

    3- Elimination (حذف): بررسی اینکه bound یک زیر مسئله همچنان بهتر از حل ممکن شناخته شده تا کنون است یا نه ساده است.

    با اینحال بکار بردن dominance test و بررسی اینکه یک زیر مسئله می‌تواند یک حل ممکن تولید کند خیلی دشوار است.

    زیرا dominance test مستلزم مقایسه زیر مسئله فعلی با تمام زیر مسئله‌هایی که تولید شده‌اند ولی تا کنون تحت سلطه قرار نگرفته‌اند می‌باشد.

    حال این امکان وجود دارد که (بخشی از) این تستها بطور موازی انجام شوند.

    4- Branching (انشعاب) : بجای انتخاب و انشعاب یک زیر مسئله در یک زمان می‌توان چندین زیرمسئله را یکبار انتخاب کرد و بطور موازی آنها را انشعاب داد.

    برای آنکه عنصر پردازشی کارایی بیشتری داشته باشد، تعداد زیر مسئله‌های فعال باید حداقل برابر با تعداد عناصر پردازشی باشد.

    سطح موازی سازی که از طریق روش 4 تولید می‌شود بالاتر از سطح موازی سازی تولید شده توسط 1 و 2و 3 است.

    یعنی روش 4 موازی سازی در سطح high است.

    کاری که در حین انشعاب از چندین زیرمسئله بطور موازی انجام می‌شود می‌تواند متفاوت از کاری باشد که در اجرای الگوریتم خطی مشابه انجام می‌شود، بعبارت دیگر درخت جستجوی تولید شده می‌تواند متفاوت باشد، چون بعضی از زیرمسئله‌ها که بطور موازی انشعاب یافته‌اند ممکن است در حالت خطی اصلاً حذف می‌شوند یا هرگز تولید نمی‌شوند.

    انشعاب چندین زیر مسئله بطور موازی اساساً منجر به تغییر استراتژی جستجو می‌شود.

    به دلیل اینکه چندین subproblem بطور موازی در حال انشعاب دادن هستند.

    دانش بدست آمده در یک نقطه از اجرا متفاوت از دانش بدست آمده در حالت خطی است، لذا این مسئله می‌تواند بر روی انتخاب زیر مسئله‌ها برای انشعاب بعدی تاثیر بگذارد.

    نتایج این تغییر کاملاً واضح نیست، اما انواع آنومالیها رخ می‌دهد و تسریع‌ها و کاهش‌های بی‌دلیل ایجاد می‌شود.

    نتیجه الگوریتم موازی سنکرون قطبی است.

    به جهت این همزمانی، دانش بدست آمده همواره از روش یکسانی Combine می‌شود.

    بنابراین اجراهای متوالی از الگوریتم همواره منجر به جواب مشابهی می‌شود.

    سیستم‌های SIMD برای اجرای الگوریتمهای B&B موازی سنکرون مناسب نیستند.

    - الگوریتم موازی شاخه و قید آسنکرون: موازی‌سازی آسنکرون را فقط از طریق موازی کردن الگوریتم B&B بطور کامل می‌توان توضیح داد.

    از آنجائیکه تکرارهای حلقه اصلی الگوریتم B&B نسبتاً مستقل از یکدیگر هستند، لذا سازماندهی مجدد این تکرارهای انجام شده تاثیری بر صحت الگوریتم ندارند.

    برای تمام زیرمسئله‌های فعال تا نقطه‌ای از زمان، این مسئله برقرار است که، آنها نه انشعاب پیدا کردند و نه حذف شده‌اند، بنابراین پیش شرطهای حاکم بر این زیر مسئله‌ها معتبر باقی می‌ماند.

    اگرچه سازماندهی مجدد دسته‌بندی ممکن است منجر به تولید درخت جستجوی متفاوتی شود.

    ایده اصلی در موازی سازی آسنکرون، این است که چندین تکرار از حلقه اصلی بطور موازی انجام شود.

    هر پروسس مجموعه تکراری را که به او اختصاص یافته انجام می‌دهد.

    به محض آنکه پروسسی تکرارهایش را تمام کرد، اجرای مجموعه جدیدی از تکرارها را بدون آنکه منتظر اتمام کار دیگر پروسسها شود، آغاز می‌کند.

    7- پارامترهای الگوریتمهای شاخه و قید موازی آسنکرون: ابتدا به تعاریف زیر می‌پردازیم: Knowledgebase: موجودیتی که شامل دانش است.

    دانش تولید شده توسط پروسسهای مختلف به این موجودیت منتقل می‌شود و یک پروسس از این طریق به دانش مورد نظر دست می‌یابد.

    Sharing the Knowledge: انتقال دانش تولید شده به Knowledge base Using the Knowledge: دسترسی به Knowledge base و نتیجتاً استفاده از دانش Knowledge hand ling: شامل پروسه کامل انتقال دانش و دسترسی به دانش است.

    دانش ذخیره شده در Knowledge base در دو موقع مختلف استفاده می‌شود.

    اولاً، وقتی یک پروسس بخواهد تصمیمی بگیرد، باید به Knowledge baseها دسترسی پیدا کند و تصمیم را بر پایه این دانش بگیرد.

    دوماً، وقتی که Knowledgebwe ی update می‌شود، بعبارت دیگر وقتی دانشی تولید می‌شود.

    یک پروسس می‌تواند به این تغییر عکس‌العمل نشان دهد.

    از این رو استراتژی برای دستیابی به knowledge base ها، عکس‌العمل به تغییرات آنها باید مشخص باشد.

    امکان آنکه درک درستی از کار لازم برای اجرای الگوریتم B&B بدست آوریم بدون اجرای واقعی آن وجود ندارد.

    بنابراین تنها راه ممکن برای تقسیم عادلانه کار بین پروسسهای مختلف تقسیم کار به محض تولید شدن یا به عبارت دیگر بصورت داینامیک در حین اجرا است.

    برای تقسیم کار باید یک واحد پایه برای کار (Units of work) انتخاب شود.

    یک مثال از واحد کاری، انشعاب از یک زیر مسئله می‌تواند باشد.

    واحدهای کاری که منتظر تکمیل شدن هستند، دانشی را درباره مسئله مورد حل تشکیل می‌دهند و در Knowledge base ذخیره می‌شوند.

    هر زمان که پروسسی بی‌کار می‌شود، به این Knowledge base ها مراجعه می‌کند و کار جدیدی را دریافت می‌کنند، یعنی واحدکار جدید از یک Knowledge base استخراج شده و جهت اجرا به پروسس داده می‌شود.

    سرانجام باید مشخص شود که وقتی پروسسی واحد کاری را که بر روی آن کار انجام می‌داد به اتمام رساند، چه اتفاقی می‌افتد.

    دو حالت وجود دارد: قبل از شروع کردن واحد کار بعدی، پروسس می‌تواند منتظر پروسسهای دیگر برای اتمام واحد کاریشان شود و یا پروسس می‌تواند کار بر روی واحد کار جدید را بلافاصله و بدون انتظار آغاز کند.

    در زیر پارامترهای مهم در الگوریتمهای B&B موازی را شرح می‌دهیم: 1-7- Knowledge sharing: knowledge base ها بر اساس پروسسی که به آنها دسترسی دارد و دانشی که در آنها ذخیره می‌شود دسته بندی می‌شوند، بنابراین دسته‌بندیهای زیر را خواهیم داشت: - Knowledge base , global knowledge base ی که در دسترس همه پروسسها است.

    - Knowledge base , local knowledge base فقط در دسترس زیر مجموعه‌ای از پروسسها است.

    - knowledge base, global knowledge base که فقط در دسترس یک پروسس است اما توسط چندین پروسس می‌توانند update شود.

    - knowledge base, Compelete knowledge base ی که همه دانش تولید شده توسط تمام پروسسها، به آن منتقل شده است.

    - knowledge base, partial knowledge base ی که فقط بخشی از دانش تولید شده به آن منتقل شده است.

    مثلاً الگوریتم B&B موازی می‌تواند از یک Partial knowledge base استفاده کند که شامل فقط بخشی از زیر مسئله‌های فعال است.

    خاصیت global compelete knowledge base ها این است که تخمین خوبی از دانش تولید شده تا کنون را می‌دهند، اما عیب آن ایجاد کردن گلوگاه (Bottleneck) است چون در یک زمان بر روی Knowledge base فقط یک پروسس می‌تواند عملیات انجام دهد.

    Local, partial knowledge base مزیتش این است که از ایجاد گلوگاه جلوگیری کرده اما برخی از پروسسها ممکن است بر روی واحدهای کاری نامناسبی کار کنند.

    (مثلاً انشعاب از زیر مسئله‌هایی با مقدار bound بالا) چون این دانش جزئی است و اطلاعات کامل را نمی‌دهد پس تخمین خوبی برای انتخاب واحد کاری مناسب و یا هرس کردن واحدهای کاریی که منتظر تکمیل شده هستند، نمی‌باشد.

    چندین local complete knowledge base مزیتی که دارد این است که هر knowledge baseی تخمین خوبی از دانش بدست آمده تا کنون را می‌دهد و گلوگاه ایجاد شده در اثر دسترسی پروسسهای خیلی زیاد در مدت زمان بسیار کوتاهی کاهش پیدا می‌کند.

    با این حال برای حفظ سازگاری محتویات آنها رعایت Mutually Exclusive access به دانش خاص دشوار است.

    مزیت global partialknowledge base کاهش تعداد عملیاتی است که پروسسهای مختلف انجام می‌دهند (دانش کمتری توسط الگوریتم استفاده می‌شود.) عیب آنهم این است که دانش معتبر درباره مسئله بطور عمدی از طرف الگوریتم دور انداخته می‌شود بهترین knowledge sharing زمانی بدست می‌آید که هر پروسس تمام دانشی را که تولید کرده بلافاصله به تمام knowledge base های وابسته منتقل کند.

    بعضی از sharingها، اگرچه پیچیدگی ارتباط را افزایش می‌دهند.

    اما یک trade offی بین تعداد واحدهای کاری حذف شده و میزان Communication انجام شده وجود دارد.

    2-7- Knowledge use: یک پروسس در دو موقعیت دانش را استخراج می‌کند: 1- وقتی پروسس بخواهد تصمیم بگیرد.

    2- وقتی دانش جدید تولید شده توسط دیگر پروسسها در دسترس قرار گیرد.

    وقتی پروسسی می‌خواهد تصمیمی بگیرد، به knowledge base جهت گرفتن دانش مورد نظر دسترسی پیدا می‌کند تا تصمیم را بر اساس آن دانش اتخاذ کند.

    استراتژی دستیابی (Access strategy) مشخص می‌کند که به کدام knowledge base و چه زمانی مراجعه کند.

    برای آنکه بتوان از دانش جدیداً تولید شده توسط دیگر پروسسها استفاده کرد، پروسس باید بتواند ابتدا knowledge base های update شده را شناسایی کند.

    و به دانش جدید واکنش نشان دهد.

    یعنی از وجود آن آگاه شود و آنرا در نظر گیرد و بر اساس ان تصمیم گیرد که چگونه ادامه دهد.

    استراتژی واکنش (reaction strategy) مشخص می‌کند که یک پروسس چگونه از تغییر یک knowledge base آگاه شود، و چگونه به این تغییر واکنش نشان دهد.

    دو راه اساسی برای آگاهی از تغییر knowledge base وجود دارد: - یک پروسس می تواند knowledge base را سرکشی کند، یعنی بطور مرتب بررسی کند که آیا تغییر کرده است.

    - یا پروسس می‌تواند هر زمان که knowledge base تغییر کرد اینتراپت دهد، یعنی هر زمان knowledge base تغییر کرد، پروسس متوجه آن شود و فعالیت جاریش را متوقف کند و روتین اینتراپت را آغاز کند و بعد ازاتمام روتین اینتراپت دوباره فعالیت سابق خود را از سر خواهد گرفت.

    3-7- Dividing the work: Units of work را می‌توان به دلخواه انتخاب کرد.

    البته در عمل واحد کاری با Communication complexity ارتباط متقابل دارد.

    اگر واحدها خیلی کوچک باشند، شبکه ارتباطی اشباع می‌شود.

    در الگوریتم B&B موازی می‌توان از چندین واحد کاری بطور همزمان استفاده کرد.

    در اصل واحدهای کاری که منتظر کامل شدن هستند، دانشی درباره مسئله مورد حل تشکیل می‌دهند.

    از این‌رو تقسیم کاربین پروسسها از طریق knowledge base ها انجام می‌شود.

    کار جدید تولید شده توسط پروسسها به knowledge base‌ها منتقل می‌شود.

    Active unit of work واحدکاری است که توسط پروسس تولید شده و اجرای آن آغاز شده اما هنوز کامل نشده است.

    همانند الگوریتم B&B باید با یک قانون انتخاب، واحدکاری بعدی را انتخاب کنیم تا کار بر روی آن آغاز شود و نیز تابع دلخواهی مورد استفاده قرار می‌گیرد که بر اساس آن تابع واحد کاریی انتخاب می‌شود که کمترین مقدار را داشته باشد.

    knowledge base‌ی را که شامل active unito of work ها نباشد dried up گویند.

    برای جلوگیری از dry up شدن از استراتژیهایی بنام load balancing strategy استفاده می‌کنیم که این استراتژیها نمی‌گذارند knowledge base ها شامل واحدهای کاری غیر جذاب باشند البته برای این کار باید دانش درباره واحدهای کار active را بدون تکرار در Portial knowledge base های مجزایی ذخیره کنیم.

    4-7- Synchronicity : پارامتر آخر در الگوریتمهای B&B موازی high level (آسنکرون) این است که ببینیم وقتی یک پروسس واحدکاری را که بر روی آن عملیات انجام می‌داد تمام کرد چه اتفاقی می‌افتد.

    دو حالت وجود دارد: - قبل از دسترسی به knowledge base و شروع واحد کاری جدید، پروسس می‌تواند صبر کند تا دیگر پروسسها عملیاتشان را کامل کنند.

    - پروسس می‌تواند به knowledge base رجوع کند و کاربر روی واحد کاری جدید را بلافاصله و بدون انتظار آغاز کند.

    همزمانی کامل به این معنی نیست که در هر نقطه از زمان پروسسها دستورالعمل یکسانی را اجرا می‌کنند.

    در مسئله همزمانی پروسسها، اگر task هایی که باید انجام شوند سایز یکسانی ندارند و یا پروسسها توان یکسانی ندارند، زمانیکه پروسسها منتظر یکدیگر می‌شوند تا task هایشان را انجام دهند، قدرت محاسبه از دست خواهد رفت.

    علاوه بر این، همزمانی مستلزم communication است چون پروسسها باید بدانند که پروسسهای دیگر آیا taskهایشان را کامل کرده‌اند یا خیر ؟!

    مزیت همزمانی این است که با تقسیم کاربین پروسسهای مختلف و انتقال دانش تولید شده به knowledge base های مختلف تلاش می‌کنیم تا زمانیکه این اعمال انجام می‌شود و در نقطه همزمانی دانش stable باشد یعنی در خلال انجام این کارها دانش جدیدی تولید نمی‌شود.

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.

خلاصه : این مقاله یک الگوریتم ژنتیکی سازگار (AGA) را همراه با تابع لیاقت دینامیکی، برای مسائل چند هدفه (MOPs) در محیط دینامیکی تشریح می کند. به منظور دیدن اجرای الگوریتم، این روش برای دو نوع از مسائل MOPs بکار گرفته شده است. اولا این روش برای پیدا کردن آرایش نیروهای نظامی برای شبیه سازی رزمی بکار گرفته شده است. این مقاله در مورد چهار تابع هدف بحث می کند که باید بهینه شوند و یک ...

«کارایی الگوریتم مسیریابی شکسته شده برای شبکه های چندبخشی سه طبقه» چکیده: این مقاله شبکه های سویچنگ سه طبقه clos را از نظر احتمال bloking برای ترافیک تصادفی در ارتباطات چند بخشی بررسی می کند حتی چنانچه سویچ های ورودی توانایی چند بخشی را نداشته باشند و نیاز داشته باشند به تعداد زیاد وغیرمجازی از سویچهای میانی برای فراهم کردن این مسیرهایی که پلاک نشوند مطابق درخواستها ...

تحلیل مساله کوتاهترین مسیر در گراف جهت دار اگر یک گراف جهت دار باشد فرض کنید هر لبه با وزن مشخص می گردد و هزینه رفتن مستقیم از گره i به j را مشخص میسازد بزودی الگوریتم دایجسترا را که برای یافتن کوتاهترین مسیر در گراف با وزن های مثبت کاربرد دارد را بیان میکنیم . در این بخش و بخش بعدی دو مساله مرتبط با گراف را بیان خواهیم کرد . 1 ) گراف G را در نظر بگیرید ( وزن دار ) اگر این گراف ...

چکیده: شبکه‌های عصبی مصنوعی از مباحث جدیدی است که دانشمندان علوم کامپیوتر به آن علاقمند شده‌اند و برای پیشرفت هرچه بیشتر علوم کامپیوتر وقت و هزینه بسیاری را صرف آن کرده و می‌کنند. این موضوع با ایده گرفتن از سیستم عصبی بدن انسان و با هدف شبیه‌سازی هرچه بیشتر کامپیوتر به انسان شکل گرفت و تا حال به خوبی پیشرفته است. از جمله کاربردهای این بحث می‌توان از شناسایی الگوها, پردازش تصویر ...

بررسی دامپرهای مگنتورئولوژیک برای شبیه سازی اکیب زمین لرزه چکیده: در بررسی های اخیر، کارایی وسایلMC برای تعدیل پاسخ زلزله أی از لحاظ تجربی و تحلیلی شده داده شده است. بررسی های قبلی بررسی کاربرد یک دامپر MR واحد برای کنترل یک ساختمان چند طبقه متمرکز گردید. یک الگوریتم کنترل بهینه شده توسط تراشه بر اساس بازخورد شتاب برای استفاده با دامپر MR توسعه یافت. بررسی های تحلیلی، این روش را ...

در این فصل رفتار بردارهای ریتز وابسته به بار ، با وجود دقت محدود اعمال ریاضی در کامپیوترها بررسی می گرد. نشان داده خواهد شد که اگر الگوریتم به گونه ای مستقیم به کار گرفته شود، آنگونه که در قسمت اول این بخش عنوان شده است، رفتار واقعی این روش می تواند کاملاً متفاوت با رفتار تئوری باشد ،زیرا بردارهای حاصله مستقل خطی نخواهند بود. سپس الگوریتمی جدید برای ایجاد بردارهای ریتز وابسته به ...

مفید بودن شبکه عصبی آنالوگ مصنوعی بصورت خیلی نزدیکی با میزان قابلیت آموزش پذیری آن محدود می شود . این مقاله یک معماری شبکه عصبی آنالوگ جدید را معرفی می کند که وزنهای بکار برده شده در آن توسط الگوریتم ژنتیک تعیین می شوند . اولین پیاده سازی VLSI ارائه شده در این مقاله روی سیلیکونی با مساحت کمتر از 1mm که شامل 4046 سیناپس و 200 گیگا اتصال در ثانیه است اجرا شده است . از آنجائیکه ...

چکیده: در عصر حاضر در بسیاری از موارد ماشین ها جایگزین انسانها شده اند و بسیاری از کارهای فیزیکی که در گذشته توسط انسانها انجام می گرفت امروزه توسط ماشین ها صورت می گیرد . اگرچه قدرت کامپیوترها در ذخیره، بازیابی اطلاعات و اتوماسیون اداری ،.. غیر قابل انکار است، اما همچنان مواردی وجود دارد که انسان ناچار است خودش کارها را انجام دهد. اما به طور کلی ، موارد مرتبط با ماشین شامل ...

الگوریتم مرتب‌سازی، در علوم کامپیوتر و ریاضی، الگوریتمی است که لیستی از داده‌ها را به ترتیبی مشخص می‌چیند. پر استفاده‌ترین ترتیب‌ها، ترتیب‌های عددی و لغت‌نامه‌ای هستند. مرتب‌سازی کارا در بهینه سازی الگوریم‌هایی که به لیست‌های مرتب شده نیاز دارند (مثل جستجو و ترکیب) اهمیت زیادی دارد. از ابتدای علم کامپیوتر مسائل مرتب‌سازی تحقیقات فراوانی را متوجه خود ساختند، شاید به این علت که در ...

خوشه بندی روشی است که داده های یک مجموعه داده را به گروه یا خوشه تقسیم می کند . از مرسوم ترین روش های خوشه بندی،الگوریتم های خوشه بندی k-Means وfuzzy k-Means می باشند.این دو الگوریتم فقط روی داده های عددی عمل می کنند و به منظور رفع این محدودیت، الگوریتم های k-Modes و fuzzy k-Modes ارائه شدند که مجموعه داده های گروهی (دسته ای) را نیز خوشه بندی می کنند. . با این وجود، این الگوریتم ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول