« ان الصلاه تنهی عن الفحشاء و المنکر» چکیده مهمترین دوره عمر انسان دوران نوجوانی و جوانی است این دوره مصادف است با بروز بیداری های متعدد که هر کدام می توانند زمینه ای باشند برای رشد و سعادت و در صورت عدم هدایت آنها موجب بدبختی و سقوط انسان می شود مانند: بیداری فطرت، بیداری مذهب، بیداری جهان بینی و بیداری وجدان در هر کدام از بیداری ها باید به تربیت صحیح، محیط مناسبی را بوجود آورد تا رشد و تعالی جوان را به همراه داشته باشد.
در دوره جوانی، شرایط و امکاناتی پدید می آید که گرد و خاک فطرت به کنار میرود و با هشیاری فطرت مذهب هم بیدار می شود.
این بیداری در نوجوان عاملی برای رشد معنوی و اخلاقی می شود دید و بینش و نگرش خاص نسبت به جهان در او بوجود می آید جهان بینی او عوض می شود و وجدان هم در او بیدار شده و خود رای خویشتن قاضی و داور است اگر گناه و خطایی مرتکب شود خود را سرزنش می کند این بیداری خود از عنایات لطیف الهی و عاملی برای خود کنترلی است.
درآموزش و تعلیم هر موضوع، اصول و مبانی ساختار آن موضوع از اهیمت ویژه و اساسی برخورداراست نیاز به پرستش ونیایش یکی از نیازهای اساسی و عمیق است که در عمق روان بشر وجود دارد.
انسان به اقتضای فطرت الهی خود و به دلیل آنکه موجودی است چند بعدی و به اعتبار کرامتی که دارای میل ها و جاذبه های معنوی است که سایر موجودات فاقد آن هستند.
بنابراین در دعوت جوانان و نوجوانان به دین و نماز باید به گونه ای عمل کنیم که آنها احساس آزادی کنند یعنی نباید هیچ گاه آنها را مجبور به دینداری کنیم یا برای انیکه مثلاً دیندار شوند به آنها مزایای زیادی بدهیم باید بتوانیم آنها را به عقیده ای معتقد کنیم، آن اعتقاد درونی خواهد بو.
یعنی اعتقاد که نه برای جلب منفعت است و نه به دلیل ترس از قدرت خانواده مهمترین متولی تعلیم و تربیت دین بچه هاست برای انجام درست اینکار باید ابتدا انس دینی ایجاد شود و بچه عادت کند به انجام تعالیم دینی از جمله نماز بعد معرفت دینی بوجود می آید با استدلال و تجربه و تحلیل مسائل دینی زمینه تفکر دینی فراهم می گردد برای تجزیه و تحلیل مسائل دینی، لازم است با استفاده از سخنان بزرگان، اشعار ارزشمند سعدی، مولوی.
حافظ و ...
زمینه جذابیت و آشنایی با رازها و اسرار نماز و تفکر برای نیل به معرفت دینی را فراهم کنند.
نقش خانواده و اطرافیان در این دوره بسیار حساس است زیرا با هدایت جوانان به سوی انتخاب دوستانی شایسته و معاشرت با افراد باتقوا، امر در دست یابی به شاکله دینی مدد می رساند.
در این مسیر که انتخاب همنشین بسیار سفارش شده است.
حضرت علی (ع) می فرمایند: « از مصاحبت با مردم فاسد بپرهیز که طبیعت تو به طور ناآگاه، ناپاکی و بدی را از طبع او می دزدد در حالیکه تو از آن بی خبری» یکی از برکاتی که رفتن به مسجد و نماز دارد پیدا کردن دوستانی خوب و مؤمن است.
خانواده برای تربیت دینی و مذهبی فرزندان و ترغیب آنها به اقامهی نماز باید صادق و راستگو باشند.
این اصل اول است خداوند می فرماید: « الیه یصعد الکلم الطیب و العمل الصاح یرفعه(1) سخنان پاک به سوی او بالا میرود و عمل صالح به ان رفعت می بخشد» در خانواده هایی که بزرگترها تظاهر به دینداری می کنند نمیتوانند بچه های خود بخصوص نسل جوان را جذب دین و نماز نمایند.
اصل دوم اینکه گاهی ممکن است پدر و مادر سختگیری کنند برای تعلیم مسائل دینی ولی اصل همان تشویق است.
خداوند در قرآن می فرماید: « خدا کسی است که با ملائکه بر شما درود می فرستد تا شما را از تاریکی به سوی روشنایی درآورد و به مؤمنان مهربان است.»(2) این آیه نشانه می دهد که سرلوحه هدایت و رشد انسانها رحمت و مهربانی کردن با آنهاست.
پس برای تشویق جوانان و نوجوانان بسوی نماز باید آنها را تشویق نمود.
اصل بعد اینکه باید فلسفه نماز را برای فرزندان بیان نمود یکی از دلایلی که بعضی از جوانان نماز راسبک می شمارند بی اطلاعی آنها از فلسفه این فریضه الهی است قرآن کریم می فرماید: « ان الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر و لذکرالله اکبر...» (3) جوانان به حکم فطرت از آلودگیها نفرت دارند و دوست دارند به پاکی ها برسند پس بدانند نماز چاره ساز است و در جایی دیگر خداوند در قرآن کریم می فرماید: « یا ایها الذین امنو استعینوا بالصبر و الصلوه ان الله مع الصابرین» (4) پس یکی از حکمت های اقامه نماز مزین شدن به صفت استقامت و استعانت از ذکر الهی در دشواری هاست.
جوانان باید بدانند خدا خیلی به آنها نزدیک است خداوند خود می فرماید: « و اذا سالک عبادی عنی فانی قریب اجیب دعوه الداع اذا دعان.»(5) نوجوانان و جوانان باید به کمک خانواده یاد بگیرند که اگر فرمان خدا را اجابت کنند خدا دعای آنها را مستجاب می کند.
پس با عزمی قوی به سوی خدا می روند و به او پناه می برند.
پس اگر خانواده درست فرزندان را تربیت نمایند و آنها اهل باشند و تعلق به خانواده را مهم بدانند خط هدایت والدین را پیش می گیرند.
پس هنر والدین اینست که اهلیت فرزندان را حفظ کنند.
وقتی این امر به قوت خود با قیست فرمان به اقامه نماز هم اثر بخش خواهد بود.
این چکیده ای بوده از مطالب مطرح شده در مقاله علمی، پژوهش تحت عنوان « خانواده و نقش آن در گرایش جوانان به نماز» « رب یسر و لا تعسر » مقدمه در جهان کنونی یکی از مهمترین دغدغه های بشر رسیدن به آرامش روحی و روانی در زندگی است که در پرتو آن بتوانند به اعتدال فکری، عقیدتی کامل برسند.
در تعالیم انسان ساز اسلام این محقق نمی شود مگر با وصال به سرچشمه لایزال خداوندی و برقرار نمودن رابطه ای عمیق و پیوسته با او و این امر با نماز امکان پذیر است.
نماز پیوند دهنده خلق و خالق است نماز، پرچم برافراشته دین، و نماز گزاران راه یافتگان سایه الهی هستند.
نماز تمرین خوبی هاست در نماز به چشمها، « نگاه» به دستها،« سخاوت» به قلبها « صفا» به گامها، « استواری» و به همه مردم خوب زیستن، با خدا زیستن و رها از خود زیستن را آموزش می دهد و همین است که نماز سایه سنگین و سیاه « فحشا و منکر» را از وسعت زندگی بر می چیند.
همچنین قرآن کتاب بصیرت هاست و کلید حل مشکلات ماست باید با تمسک جستن به آن راه درست زندگی کردن را آموخت.
راه و رسم مسلمان زیستن و تربیت صحیح آموخت.
خشت های خانواده قرآنی مزین به مودت و رحمت است.
در چنین خانه ای اگر چراغ ذکر الهی روشن شود، فرزندانی موحد پرورش می یابند.
نماز پر و از گاه روح، جویبار تطهیر کننده قلب، روشنایی چشم عارفان، تکیه گاه مطمئن سالکان و رهپویان و پشتوانه آرامش و تسکین روان انسان است.
فرصت نمازگزاردن، بهشتی است که انسان برای اعتلا و انبساط درون خویش می آفریند.
آسمانی است که پذیرای بال های پرواز می باشد و کشتی نجاتی است که از موج حادثه ها به ساحل فلاح و سلامت می رساند.
گسترش فرهنگ نماز، تضمین مصونیت، تعالی و بندگی و همدلی و یگانگی جامعه است.
اگر در محیط خانواده، فرهنگ نماز گسترش و ژرفا یابد، اگر ترنم نماز فضای خانواده را معطر و متبرک سازد، اگر فرزندان، پدر و مادر را مقید و معتقد به نماز بیابند، بی هیچ تردید آنان نیز الگوی خویش را از خانواده خواهند گرفت و الفت با نماز خواهند یافت که ره آورد آن پرهیز از منکر و فشحا و گریز از آلودگی و همسایگی با پاکی و تهذیب و صفا و صداقت خواهد بود.
دوست داشتنی زمان برای بچه ها زمانی است که پدر و مارد نماز می خوانند پس باید سعی شود با نشاط، آرامش و زیبایی این فریضه را بجا آورد و به هیچ وجه شرایط سخت را برای فرزندان ایجاد نکرد تا حلاوت و شیرینی این لحظات را بچشند و کم کم جذب نماز شوند.
در این جا این سوالات مطرح می شود که چه کنیم تا جوانان بیشتر جذب نماز شوند و به آن شوق و رغبت نشان دهند؟
نقش خانواده در این مسیر بسیار حساس چیست؟
چه عواملی در جذب هر چه بهتر و بیشتر آنان به سمت دین و نماز نقش دارند؟
در این مقاله سعی شده است با توجه به آیات قرآن و کلام پیشوایان دین در مورد نماز بحث شود.
و نقش خانواده را در گرایش جوانان به نماز بررسی نماید.
و من الله التوفیق الحمدلله رب العالمین و الصلاه و السلام علی سیدنا و مولانا محمد و علی آله الطیبین الطاهرین نقش الگوی والدین موضوع وظیفه خانواده است در تشویق جوانان به سوی نماز، بحث را با این آیه شریفه آغاز کنیم: « ان المومنین الذین آمنوا بالله و رسوله ثم لم یرتابوا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اولئک هم الصادقون»(6) مومنین کسانی هستند که به حقیقت مومنند کسانیکه به خدا و رسولش ایمان آوردند و دیگر شک و ریبی به دل راه ندهند و در راه خدا جهاد می کنند با مالها و جانهایشان آنها همان راستگویان هستند.
مومن واقعی لبریز از یقین به پروردگار است بنابراین انس با او را در صدر برنامه های خد قرار می دهد و سعی می کند هر چه بهتر تقویت نماید.
مؤمن شکی به دل راه نمی دهد چون اگر دچار شک و تردید بود عبادات و نمازش هم افتان و خیزان و گاه و بیگاه انجام می دهد.
نماز یعنی انسان قطره کوچک و خرد وبی مقدار وجودش را به دریای او متصل می کند از فقر بگذریم و به عنای او ارتباط پیدا کنیم.
« یا ایهاالناس انتم الفقراء الی الله و الله هو الغنی الحمید.» (7) انسان هیچوقت با حضور در نماز احساس ملال و خستگی نمی کند بلکه با هر نمازی پله ای را بالاتر می رود.
« الصلوه معراج المومن» سخن درباره وظیفه خانواده در ارتباط با تشویق فرزندان و جوانان به سوی نماز بودو.
می توان فرزند مومن را به ماهی تشبیه کرد که در آب متولد می شود.
آیا ماهی که در آب متولد می شود نیازی به آموزش شنا دارد؟
البته نه، فرزندی هم که در خانوادهای لبریز از ذکر و یاد و محبت خدا متولد می شود هیچ نیازی ندارد که آموزش ویژه ای برای نماز ببیند چون از همان لحظه تولد در گوشش اذان و اقامه گفته اند و او را به صلاه و فلاح دعوت کرده اند.
خانه ای که پر از ذکر خداست و فرزند در این ذکر پرورش پیدا کند هیچ وقت از خدای متعال نمی گریزد دلش در ذکر خدا جلا پیدا می کند.
که حضرت علی (ع) می فرمایند: « ان الله جعل الذکر جلاء القلوب» پس پدر و مادر صالح و باایمان در تربیت دینی فرزند خیلی مؤثرند و هر لحظه باید از غفلت ها و بی توجهی های او جلوگیری نمایند.
کسیکه نماز نمی خواند و اعتنایی به نماز ندارد در پرتگاه جهنم سقوط خواهد کرد پدر و مادر وظیفه دارند فرزندشان را نگه دارند و مثل وقتی که او را از خطرات زندگی حفظ می کنند باید از افتادن در این پرتگاه هم جلوگیری نمایند.
جابرابن عبدالله انصاری از رسول خدا(ص) سوال کرد.
یا رسول الله دانستیم که خود را چگونه از آتش جهنم نگهداریم با انجام واجبات و دوری از محرمات اما ندانستیم که فرزند و خانواده را چگونه از آتش جهنم نگه داریم.پیامبر اکرم (ص) فرمودند : « خودتان عامل خیر باشید» اگر پدر و مادر خودشان سروقت نماز بخواند فرزند هم یاد می گیرد نمی شود انسان خودش نمازش را آخرین لحظات وقت بخواند اما توقع از فرزندش داشته باشد که نمازش را اول وقت بخواند و « یاد خدا در دلهایشان زنده کنید» دلی که انباشته از تصویرهای نادرست، هیاهو و قهقهه و… باشد جایی برای آرامش و ذکر خدا ندارد ذهن انسان باید جایی برای خلوت با خدا داشته باشد.
برای اینکه بتوانیم بچه ها و جوانان را جذب نماز کنیم باید محبت خدا را در دلشان بیافشانیم پرورش دهیم تا از این بوته محبت گل خوشبوی نماز بروید بدون ریشه و بوته این گل رشد و نمو نمی کند.
باید نعمتهای خدا را بر ایشان بازگو کرد و به یادشان آورد آنوقت خدا را دوست خواهند داشت و اهل نماز خواهند شد چون نماز تواضعی است در برابر خالق مهربان، نمازش معنا پیدا می کند و رکوع و سجود و تکبیرش معنا پیدا می کند.
وقتی که همه چیز برایش با معنی شد آرام آرام به این کار انس می گیرد لطف خدا را در نماز مییابد، پردهی غفلت برای او کنار می رود و در آن هنگام هیچ چیز نمی بیند غیر از وجود لایزال خداوندی.
محیط خانه باید محیط ذکر و یاد خدا باشد تا فرزندان نماز خوان شوند اگر محیط اینگونه باشد فرزندان خود برای نماز خواندن بلند می شوند و اجباری هم در کار آنها نیست.
پدر بارفق و مهربانی و مادر هم همچنین به امر به معروف و نهی از منکر می پردازد او را از بدیها باز می دارند البته نباید اینکارها را بدو بلوغ انجام داد یعنی صبر کرد فرزند به حد تکلیف برسد دختر 9 سال و پسر 15 سال تمام بلکه باید از قبل ارتباط او را با خدا محکم نمود.
حساسیت نسل جوان امام صادق (ع) گروهی از شاگردانش رابرای تبلیغ مسائل مذهبی و دینی به جایی فرستاد.
وقتی برگشتند حضرت از آنها جویا شد چه نتیجه ای گرفتید؟
بعضی گفتند خیلی موفق بودیم.
بعضی هم گفتند خیلی موفق شدیم.
امام فرمودند با چه کسانی روبرو شدید؟
گفتند با پیرمردها و بزرگان .
امام فرمودند: علیک بالا حداث یعنی بر شما باد که به سراغ نسل جوان و نسل نو بروید آنها انعطاف پذیرند و قدرت جذبشان قوی است.
آنها هر چه بر آنها القا شود می گیرند.
شما با کسانی روبرو بودید که ساخته شده اند یا خوب یا بد دیگر شما قادر به عوض کردن آنها نیستید.
برای اینکه یک آینده مذهبی، معنوی و عبادی داشته باشیم و سراسر کشورمان غرق در معنویت و قداست شود باید سراغ بچه ها و نسل جوان برویم.
و آنها را با خدا و پیامبر و معنویات آشنا کنیم.
باید سعی شود جنبه عقیدتی بچه ها را قوی نمود و آنها را با خدا آشنا نمود.
وقتی ایمان انسان قوی شد آشنایی نسبت به خدا هم بیشتر می شود وقتی انسان بنده خدا شد وقت نماز که شد به نماز می ایستد.
تشویق به ایمان و معنویت پس باید روضه معنویت و ایمان به خدا را در نسل جوان تقویت نمود.
خانواده و مدارس باید این نقش را به خوبی انجام دهند.
باید نسبت به ذات اقدس ربویی و پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) جنبهی عقیدتی آنها راقوی نماییم.
آنها بیمه شوند یکی از کارهایی که باید حتماً بچه ها و جوانان را وادار به انجام آن نماییم نماز و عبادت خداست.
باید آنها را تشویق به این امر نماییم که بسیار برای آنها مؤثر واقع می شود.
تشویق اثر عجیبی و خوبی دارد.
چه بهتر است وقتی برای بچه ها لباس، ساعت، دوچرخه، … می خریم آنها را به عنوان جایزه عبادت به آنها بدهیم.
نقش خانواده در تقویت رفتارهای مذهبی زندگی مذهبی به یک معنا شکستن بن بستهاست.
انسان غیر مذهبی در حصارهایی که خودش برای خودش درست کرده زندگی می کند.
به تعبیر ویلیام جیمز زندگی مذهبی یعنی چشیدن طعم شیرینیها، زندگی مذهبی همراه شدن با گسترهی هستی (8)بچه هایی که با احساس مذهبی رشد می کننند از قدرت تخیل بیشتر برخوردارند، و خلاقیت بیشتری خواهند اشت.
و نماز اصلی ترین نمود رفتار مذهبی در انسان است که نتیجهی مهمترین مسئله در غرب بیماریهای روانی است اضطراب، افسردگی دامنگیر آنهاست که نداشتن مذهب است و آنها از رفتارهای مذهبی گریزان هستند.
با توجه به تحقیقی که بعمل آمده بیماریهایی روحی و روانی در افرادی که در غرب به کلیسا می روند خیلی کمتر است.
بچه ها از هر کس محبت ببینند به او توجه بیشتری دارند.
از او بیشتر یادی می گیرند و تقلید می کنند.
بنابراین بهترین و بیشترین اوقات بچه ها با پدر و مادرشان است.
پس آموزشهای آنها می تواند پایدارتر و عمیق تر باشد.
بهترین اوقات پدر و مادر وقتی است که آنها به نماز می ایستند، آرامترین شرایط همان زمان است، زیباترین جامه، خوشبوترین و معطرترین لباس در تن پدر و مادر زمانی است که می خواهند نماز بخوانند.
این همه تعلیم وتربیت مذهبی است تشویق به نماز است و این نقشی است که خانواده در ظهور رفتار مذهبی دارد.
پس زیباترین و دوست داشتنی شرایط و اوقات برای بچه ها زمانی است که پدر و مادر نماز می خوانند، نباید خدای نکرده شرایط نماز را برای آنها سخت کنیم آنها را در بدترین شرایط روحی و روانی قرار دهیم.
احساس بچه ها را آزرده نکنیم و آنها را در شرایط سخت قرار ندهیم.
مثلاً همه جا سکوت باشد که بابا نماز می خواند و یا کسی راه نرود که حواسش پرت می شود اینها باعث می شود که روحیه بچه ها از نماز زده شود و دیدگاه آنها نسبت به موضوع فرق کند و همین تا جوانی و بعد هم باقی بماند و تقویت نشود.
باید نیازهای عاطفی و ذهنی بچه ها ارضاء کرد تا آمادگی درک نیازهای مذهبی را داشته باشند و به آنها جامه عمل بپوشند و فردی مذهبی تربیت شوند.
پس برای اینکه فرزندان ما اهل نماز باشند از خانواده باید شروع کرد و سنگ بنا را درست گذاشت بعد مدرسه، مساجد و … باید در این امر کوشش لازم را بعمل آورند تا انشاءالله اقامه نماز در جامعه به نحو احسن انجام پذیرد.
پس ما باید سعی کنیم پرورش احساسات مذهبی بچه ها و نسل جوان را تقویت نماییم که جلوه رفتارهای مذهبی نماز است.
« چه کنیم تا جوانان دین را آسان بپذیرند» اولین چیزی که برای تربیت مذهبی لازم است کسب ایمان است بعد عمل به این ایمان چون از طریق عمل بهتر می توانند از الگوها استفاده نمایند.
و ایمان خود را قوی کنند.
در کنار ایمان باید عمل هم باشد پس دین آموزی باید علاوه بر ایمان با رعایت عمل باشد.
مسئله بعد آموزش است.
در هر سنی باید آموزش لازم باشد تا موضوع دقیق و کامل القا شود برنامه های آموزشی دین باید مورد پسند نسل جوان باشد در حد فهم و ادراک آنها باشد یک بعد مراسم دینی نماز است باید زمینه جلب و جذب بیشتر جوانان را به این مسئله آماده نمود مسئله دیگر اینکه مسائل دینی باید عملی باشد، همه با هم در میادین در حضور مردم نماز بخوانند این را بیشتر قبول می کنند و می پسندند.
مورد بعد اینکه برنامه ها و مراسم باید جذاب و گیرا باشد مثلاً محل برگزاری مراسم را زیبا کرد و معطر نمود و اینکه برای اجرای مراسم مذهبی مثل نماز خواندن باید حالت تهیا داشت یعنی پدر و مادر باید در منزل وقت نماز برای انجام این فرضیه آماده باشند.
مسئله بعد اینکه عبادت باید روح داشته باشد هنگامی جوان جذب عبادتی چون نماز می شود که والدین و مربیان در عبادت اخلاص داشته باشند و خضوع و خشوع داشته باشند.
این سبب جذب بیشتر جوان به نماز خواهد شد.
نکته بعد اینکه دین و مذهب و نماز راباید سهل گرفت بر جوانان و نوجوانان آسان گرفتن باعث جذب بیشتر آنها به دین خواهد شد.
« یریدالله بکم الیشر ولا یرید بکم العسر» خداوند برای شما آسانی می خواهد و خداوند نمیخواهد شما را در تنگنا قرار دهد(9).
یا رسول خدا(ص) می فرمایند: « بعثت علی شریعه سهله و سمحه یعنی بر دینی آسان و فطری مبعوث شدم» پس باید دین را بر جوانان آسان گرفت تا آنها هر چه بیشتر جذب عبادت و نماز گردند « شرایط مربیان دین» کسیکه می خواهد موضوع دینی را به نسل جوان بیاموزد باید آگاهی و اطلاع کافی داشته باشد.
آگاهی از تعالیم دینی و عبادت داشته باشد.
از شرایط فرد و روح و روان او و عاطفه اش باخبر باشد شرایط زمان و مکان را بداند تا بتواند آموزش صحیح را داشته باشد.
نکته دوم اینکه ایمان و باور داشته باشد و این را بداند که جوان و نوجوان امانتی است خدا در اختیار او قرار داده است پدر و مادر باید این موضوع را دقیق بدانند که فرزندشان امانتی است از جانب خدا پس باید از این امانت به خوبی محافظت نمایند و باعث سقوط او نشوند.
مورد بعد اینکه پدر و مادر باید جنبه الگوئی و عمل داشته باشند.
الگوی از عدالت و انصاف و همه مسائل را خود انجام دهند تا بتوانند درروحیه فرزندشان هم تأثیر بگذارند.
پس پدر و مادر برای اینکه بتوانند مسائل دینی از جمله نماز را بهتر به فرزندان بیاموزند و آنها را به این امر تشویق نمایند باید شرایط فوق الذکر را داشته باشند.
ارزش خانواده در تفکر اسلامی خانواده در تفکر اسلامی جایگاهی بسیار رفیع دارد اگر موضوع خانواده در اسلام را با سایر اموری که مشابه این مقوله است مقایسه کنیم برجستگی خاصی در مسئله خانواده ملاحظه می کنیم که بعضی از آنها مهم و بعضی مهمتر هستند.
اما گاهی اموری وجود دارند که واژه اهم نیز برای آنها کفایت نمی کند و باید به دنبال ادبیات دیگری برای بیان عظمت آنها بود از جمله این موضوعات، موضوع «خانواده» است.
خانواده از چند نظر دارای اهمیت است.
اول آنکه وجود انسان در درون خانواده ریشه گرفته و در آن تکوین می یابد.
و دلیل دیگر اینکه می بینیم آغاز خلقت انسان با خانواده شروع شده است آیا راز این قضیه این نیست که خانواده رکن عالم هستی است؟
آیا این امر بدان معنا نیست که خانواده رکن عالم هستی و به کل هستی جهت می دهد؟
خانواده منظومه ای متشکل از زن و مرد و فرزندان است که سلسله روابط عمیق روحی، عاطفی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی میان آنها جاری است و با هدف رفع نیاز و کسب آرامش در حیطه روابط بالا و تولید و تربیت نسل، به حیات خود ادامه می دهد.
در حقیقت خانواده مهمترین جایگاه پرورش نیروی انسانی و محیطی مناسب برای رشد اعضای خود به شمار می رود و با رشد اعضای خانواده است که اجتماع رشد می کند.
پس خانواده کانونی است که در آن ارزش های اخلاقی و باورهای دینی و معیارهای اجتماعی از نسلی به نسل دیگر انتقال می یابد و زمینه رشد عاطفی و تربیت اخلاقی و اجتماعی خانواده را فراهم می کند.
یکی از راههای رسیدن به استحکام خانواده در تفکر اسلامی داشتن اقتدار عاطفی و منطقی و برخورداری والدین از بصیرت و بینش اجتماعی است.
آگاهی های مستمری که می تواند ضامن رشد مطلوب شخصیت اجتماعی کودکان و نوجوانان شود و در این صورت است که زمینه رشد اعتقادی و پایبند کردن آنان به ارزشهای عبادی و انجام فریضه ها در چنین خانواده هایی به راحتی قابل طرح و اجرا است.
در محیط خانواده ای که اعضای آن متعبد هستند.
فضای آرام حاکم بوده و اعضای آن از اعتماد به نفس بالای برخوردارند.
جمع اینگونه خانواده ها همچون ظروف مرتبط هستند که به هنگام کم شدن یکی از آنها دیگر ظروف جای خالی آن را پر می کند، بدون اینکه ضرر یا وقفه ای در مجموعه ایجاد شود.
خانواده در یک نگاه تحلیلی مرکب از قول، فعل، صدق و صفاست.
به عبارتی والدین یا با قولشان یا با فعلشان و یا با صدقشان، فضایی را شکل می دهند تا فرزندان را بهتر تربیت کنند و آنها را جذب دین و احکام عبادی و نماز نمایند.
ارتباط خانواده با محیط های آموزشی ارتباط خانه با محیط آموزشی از لوازم غیر قابل اغماض در تربیت دینی نسل جوان و نوجوان است ضرورت این ارتباط را ویژگی توحیدی تربیت به وجود می آورد تربیت به طور ذاتی به وحدت و یکپارچگی همه نهادهای تربیتی به خصوص دو نهاد خانواده و محیط های آموزشی اعم از مدرسه و محیط دانشگاه ها محتاج است.
به همین دلیل برنامه های آموزشی نماز در خانواده باید از طرف آموزش و پرورش حمایت شود.
چگونه ممکن است یک نوجوان در مدرسه به طرق مختلف پیام های مربوط به نماز را دریافت کند ولی در خانواده چنین فضایی نباشد و او نماز خوان پرورش یابد؟
از جمله اقداماتی که در این مورد می توان انجام داد آن است که والدین از طریق مدرسه در جریان کامل محتوای آموزش کتابهای درسی درخصوص نماز قرار گیرند و در منزل نیز در راستای آن محتواها به تقویت رفتار فرزندان خود بپردازند.
مشکل مربیان در ارتباط با نوجوانان و جوانان این دوران دارای نقاط ابهام زیادی است نوجوانان نه کودکند و نه بزرگ آنها شرایط ویژه ای دارند مشکل مربیان با آنها مشکل تضادهاست در وجود آنها طوفانی برپاست، عواطف، احساسات آتشین، خلق و خوی تغییر یافته و روح منقلب از ویژگیهای آنهاست.
مثل بزهکاری، احساس اضطراب، مشکل درسی و مدرسه ای، افسردگی و… با این مقدمه به این بحث می رسیم: ضرورت توجه به نماز این عوامل ایجاب می کند که نوجوان و جوان به سوی نماز روی آوردند حتی اگر نماز به قصد قربت هم نباشد لااقل برای تأمین سلامت جسم، ذهن و روان امری واجب و ضروری است.
ایمان ستونی است که آدمی را درطوفان زندگی و در موارد متزلزل درونی تکیه گاه است و با ایمان به خدا و مذهب همانند عصایی آدمی را از افتادن و مغلوب شدن نگاه می دارد.
اعتقاد به خدا عامل حل بسیاری از تضادها و درگیری های فکری، موجبی برای حل و رفع کشمکش های درونی و سپس برای دستیابی به آرامش است.
در قرآن کریم آمده است: « الا بذکرالله تطمئن القلوب آگاه باشید که دل با یاد خدا آرام می گیرد»(10) تربیت دینی در نوجوانی وجوانی توجه دادن او به نماز و عبادت، ایجاد رابطه انس بین او و خدا، نه تنها احساسات مذهبی او را اقناع، بلکه تمایلات طبیعی و هواهای نفسانی او را هم مهار کرده و رفتار او را تحت کنترل در می آورد و از همه آنها مهمتر اینکه احساس رنج درونی، فشار عاطفی، نگرانی، ترس، آشفتگی، احساس گناه شدید را که از ویژگیهای این دوره است از بین می برد.
رعایت اعتدال دربرخورد با جوانان پرهیز از افراط و تفریط قاعده اساسی زندگی است.
از طریق رعایت میانه روی به معنای واقعی کلمه می توان بهتر به هدف رسید.
در تربیت دینی و آموزش نماز نیز از این اصل باید پیروی نمود.
علایق گوناگون فرد مستلزم فعالیتهای متنوع در زندگی است که هر کدام از آنها تأثیر خاص در مجموعه حیات انسان به جا می گذارد.
نماز با همه قداستی که دارد نباید وقت بازی یا استراحت کودک و نوجوان را بگیرد.
اصولاً نمازی که مزاحم انجام فعالیتهای طبیعی فرزند باشد.
نظم تربیتی مطلوب نخواهد داشت.
لذا والدین باید با کسب آگاهی از همه جنبه های زندگی فرزند خود آسان گیری و اعتدال را مراعات نمایند.
عکس العمل های مناسب در قبال رفتاری دینی فرزندان عمل و عکس العملهای مناسب باعث پیشرفت و اصلاح امور در زندگی انسان می شود اگر رفتاری از فرد بخصوص از جانب نوجوان سربزند ولی پاسخی دریافت نکند آن رفتار منجر به آثار مطلوب نخواهد شد.
رفتارهای نامطلوب با عکس العمل درست، تعدیل و اصلاح می شود و رفتارهای نامطلوب از طریق عکس العمل های صحیح تقویت می گردد در مورد نماز نیز از همین قاعده باید پیروی کرد.
قابل ذکر است که عکس العملهای صرفاً به تشویق و با تنبیه محدود نمی شود ممکن است عکس العمل والدین یک تذکر مفید باشد، تذکری که نه تشویق است نه تنبیه ولی اثر مفیدی در رفتار فرد دارد به عنوان مثال وقتی که پدر یا مادری فرزند خود را که نماز را سبک می شمارد در مورد آیه شریفهی« الذین هم فی صلاتهم ساهون»(12) توضیح مختصری به تناسب درک او بدهند در قالب این تذکرها قرار می گیرد.
حضور در مجامع و محافل نماز باعث تشویق به این امر می شود مشاهدات انسان یکی از عوامل مؤثر در تربیت انسان است.
قرآن در آیات متعدد انسانها را به دیدن و فکر کردن دعوت می کند.
بین دیدن و باور کردن رابطه مستقیم وجود دارد.
باید کاری کنیم که فرزندمان با صحنه های گوناگون اقامه نماز و آماده شدن برای اقامه نماز مواجه شود.
شرکت در نمازهای جماعت مسجد محل، شرکت در نماز جمعه و موارد مشابه به آن می تواند در تقویت روحیه نمازگزاران فرزندان ما مؤثر باشد.
ایجاد ارتباط بین زیبایی و نماز انسان یک موجود زیبا دوست است و به دنبال زیبایی ها می رود و این ویژگی را خداوند در وجود آدمی قرار داده است بخصوص نوجوانان که پیش از بزرگسالان زیبایی ها را می بینند و دوست دارند با ترتیب دادن یک سجاده زیبا و یا چادر نمازی قشنگ برای دختران، جانماز و لباس زیبا برای پسران می توان رغبت آنها را به نماز خواندن و حضور در جمع نمازگزاران را فزونی بخشید.
هر قدر والدین بتوانند زیبایی ها را با نماز خواندن پیوند بزنند به همان اندازه موفق تر خواهند بود.
با توجه به نکات و راهکارهای فوق در می یابیم که هر اندازه برنامه های مربیان با نیازها و علایق و رغبت های افراد تناسب و هماهنگی داشته باشد، رفتار و نگرش مثبت به آن برنامه ها در افراد افزایش مییابد و هر اندازه این اعمال و روشها با رغبت و علاقه فاصله داشته باشد و یا در تعارص باشد، نه تنها جاذبه ایجاد نکرده بلکه باعث بی علاقگی، بی رغبتی و گاه تنفرو بیزاری در انها می شود.
در هر حال هنر والدین که می خواهند نیاز درونی فرزندان را به پرستش خدا شکوفا و هدایت کنند اینست که زیباترین شکل و شیواترین آموزش ها باید با رغبت های فرزندان همخوانی داشته باشد تا آموزش نهادینه گردد.
علل بی توجهی به نماز در بعضی از نوجوانان و جوانان علتهای گوناگون ممکن است باعث زدگی نوجوان و جوان از نماز گردد.
1- علل مربوط به خود نوجوان و جوان: - نادانی از اهمیت مسئله، عدم درک تعلیم مذهبی و ارزش آن - تنبلی و تن پروری به ویژه برخی از آنان که دائماً گوشه ای لمیده اند و بی توجهند - غفلت و مسامحه کاری و اوقات را بی حساب گذراندن و اتلاف وقت تا فضای نماز - بی حالی و رخوت، بی حوصلگی که آن نیز نشانه ای از عدم درک لذت ارتباط با خداست - اثبات وجود و نشان دادن این که کسی است که می تواند یاغی و عاصی باشد.
- احساس گناه از لغزش گذشته و این تصور که آب از سرما گذشته، دیگر نماز را چه فایده ای است!
- و بالاخره عدم عادت به عبادت و در نتیجه نداشتن روحیه لازم برای این برنامه 2- علل مربوط به خانواده : - عدم ایجاد عادت در او به نماز خواندن کودکی بدان حساب که هنوز وقت نماز خواندن او نشده است.