مقدمه: عمده ترین و شاید تنها کانون های طبیعی و دیدنی یزد در دامنه های شیر کوه می باشد.
در استان یزد دو رشته کوه متمایز از هم وجود دارد.
یکی در بخشی از کوه هایی است که در جهت شمال باختری- جنوب خاوری از مرکز ایران عبور می کند و به کوههای مرکزی ایران معروفند.
دومی شامل رشته کوههایی است که در مناطق مرکزی شمالی و خاوری استان قرار دارند.
کوههای مهم استان یزد شیر کوه و خرانق هستند.
شیر کوه از کوههای ...
و مرکزی ایران می باشد که در دل کویر استان یزد قرار گرفته و دارای 4075متر ارتفاع از سطح دریا می باشد.
و دارای قله های متعددی می باشد.
با تولیت گرانیتوئیدی شیر کوه با وسعتی بیش از1000کیلو متر مربع در بین مدارهای 31 درجه و 23دقیقه تا 31 درجه و45 دقیقه عرض شمالی و53 درجه و50 دقیقه تا 45 درجه و20 دقیقه طول شرقی در استان یزد قرار گرفته است.
بخش اصلی با تولیت از سنگهای گرانیتوئیدی شامل گرانودیوریت، مونزوگرانیت، سینوگرانیت و تونالیت تشکیل گردیده، به علاوه دایکهای گابروین و دیوریتی، رگه های پگماتیتی و اسکارن نیز با فراوانی کمتر دیده می شود.
کوارتز، پلاژیوکلاز و فلد سپات پتاسیم کانی های اصلی تشکیل دهنده گرانیتوئیدها هستند و کانیهای بیوتیت، گرافیت، آپاتیت و ......
نیز به صورت کانی فرعی در برخی از گرانیتوئیدها مشاهده می شوند.
سازند سنگستان غالباً با ناپیوستگی آذرین پی و رخساره ماسه سنگی، آهکی- ماسه سنگی روی گرانیت شیر کوه می نشیند اما در بعضی از نقاط سنگستان مستقیماً بر روی ماسه سنگهای نای بند بادگر شیبی قرار می گیرد.
بر روی سنگستان، سازند تفت قرار دارد که مرز آن تدریجی است و در بعضی نقاط سازند تفت با نا پیوستگی آذرین پی بر روی گرانیت شیر کوه می نشیند.
ایستگاه 1- : شرح بازدید: در مسیر یزد به سمت تفت هر چه به سمت شهر تفت و بالا دست آن می رویم به دامنه های کوه شیر کوه و رشته کوه ایران مرکزی می رسیم.
شیر کوه یک توده ی باتویستی گرانیتی است که اگر روی آن پوشش سنگی باشد آهک ضخیم لایه کرتاسه تفت است.
در ایران مرکزی دو واحد دشت سر و کوهستان ویا سه واحد(دشت سر- کوهستان و پلایا) را در فاصله ی کمتر از چند صد کیلومتر می بینیم.
واحد کوهستان: شیر کوه و دامنه های آن.
دشت: منطقه ای که درآن بودیم.
واحد پلایا: نواحی نزدیک اردکان- منطقه ی چاه افضل در کویر سیاه کوه خط کنیک: در حد فاصل کوه و دشت که واحد کوهستان را از دشت جدا می کند.
یکی از ویژگی های بارز در مناطق خشک واضح بودن خط کنیک و شکستگی بین کوه و دشت است.
در مناطق نیم مرطوب شکست شیب یا خط کنیک به این صورت واضح نیست.
دامنه های روبرو ساخت رسوبی است.
(عکس ایستگاه 1) ساخت رسوبی به دو دسته ی اصلی تقسیم می شود: 1- ساختهای آهکی دو.....
ضخیم اعم از تک شیب- چین خورده- گسل خورده 2- ساخت های رسوبی غیر آهکی با تفاوت لایه های نازک آهک.
در منطقه ی بالادست، آهک کرتاسه ی تفت است که ضخامت زیادی از آن در اینجا باقی نمانده است.
بخش بالایی که نسبتاً ضخیم تر از بخش پایینی است.
حفره های موجود در دامنه های شیر کوه به صورت عمودی می باشد که این حفره ها در اثر انحلال به وجود آمده اند و بسته به اندازه ی آنها به دو دسته تقسیم می شوند: 1- piH: حفره های کوچک میلیمتری و cm 2- Taffoni: حفره های بزرگ(لانه زنبوری) در قسمت پایین دست دامنه شیر کوه مناطقی که رنگ روشن هستند(آهک نازک لایه) و مناطقی که رنگ تیره دارند شیل و ماسه سنگ سازند تنگستان است.
- در شیر کوه تشکیلات آهکی مقاومتر از شیل و ماسه سنگ است زیرا برونزدگی آهک بیشتر است یعنی شیل و ماسه سنگ بیشتر فرسایش یافته است.
البته نمی توان براساس ماهیت سنگ ها گفت که همیشه آهک از ماسه سنگ و شیل مقاومتر است، زیرا عواملی مانند اقلیم، پوشش گیاهی و....
باعث تفاوت مقاومت و حساسیت سنگ ها می شود.
دامنه موافق و دامنه مخالف: دامنه موافق: امتداد شیب لایه ها با شیب توپوگرافی انطباق دارد، معمولاً دارای شیب کمتر از دامنه مخالف است و دامنه منطبق هر یک لایه سنگی سخت است.
دامنه مخالف: امتداد شیب لایه ها با شیب توپوگرافی انطباق دارد.
شیب دامنه تندتر از دامنه موافق است.
معمولاً تناوبی از لایه های سخت و نرم در دامنه قابل رؤیت است.
قسمتی از دامنه شیر کوه را که می بینیم دارای لایه بندی موازی است، همین دامنه مربوط دامنه مخالف است و در شیب آن دامنه موافق است از نظر زمین لغزشی دامنه موافق حساستر است زیرا اگر ما پایین دامنه را خالی کنیم ذرات در جهات ثقل شروع به حرکت می کنند.
اگر در تشکیلات آهکی، آهک ضخیم لایه را داشته باشیم علاوه بر کادن و کارست تخریب مکانیکی و فیزیکی را می توانیم داشته باشیم در این منطقه تخریب فیزیکی و مکانیکی به صورت دما شکافتگی است.
ایستگاه 2- : در اینجا تشکیلات تقریباً مادنی با ترکیبات آهکی را داریم.(مادن ترکیب رس و یکسری املاح) مردم اطراف خاک های این منطقه را برداشته، رسوباتی که از داخل کنده اند باعث خالی شدن داخل آن شده و سقف آن نیز از ریزش جلوگیری می کند.
رس این منطقه از نوع رس بنتونیت است که برای جذب رطوبت از آن استفاده می شود مثلاً در گذشته پشت بام منازل را به وسیله ی رس بنتونیت پوشش می داند زیرا این رس جاذب الرطوب در اثر جذب رطوبت افزایش حجم پیدا می کند که البته امروزه به دلیل وجود عایق های مناسب این رس ها دیگر مورد استفاده قرار نمی گیرند.
قسمت دوم: رسوباتی که در حد سیلیت و رس و ماسه هستند و نمونه آثارات رسوبات یخ بادی هستند(رسوبات یخ بادی تحت تأثیر فرآیندهای یخچالی و بادی بطور همزمان در منطقه شکل گرفته است)لس می گویند که در زون کپه داغ در آذربایجان و ترکمنستان نمونه این رسوبات را داریم.
لس ها توسط باد جا به جا شده و به پایین دست انتقال می یابند بافت خاک را بهبود بخشیده و در نتیجه خاک برای کشاورزی مناسب می گردد.
شکستگی ها به دو صورت گسل و درز شکاف است- گسل ها با جا بجایی طرفین شکستگی ولی درز و شکافت بدون جا به جایی طرفین شکستگی.
اگر دامنه درز و شکاف باشد تخریب و فرسایش تشدیدی است.
اگر لایه ها جا به جایی دیده می شود با این شکستگی گسل می گویند.
تخریب و فرسایشی که روی آهک داریم تحت عنوان فرآیندهای انحلالی روی سنگ های آهکی است.دامنه های غربی نسبت به دامنه های شرقی و دامنه های شمالی نسبت به دامنه های جنوبی آثار انحلالی بیشتری دارد چون در این قسمت ها پتانسیل رطوبت بیشتر است در نتیجه فرآیندهای انحلالی آنها بیشتر است.
در دامنه های غربی حفرات به صورت عمودی وجود دارد ولی اگر در مقاطع بالای جابجایی تخت سنگ آهکی به حالت افقی باشد ممکن است آثار انحلالی و افقی را به صورت گنوما(Gnoma) یا سنگاب با ابعاد مختلف داشته باشیم.
خط الرأس: امتداد بلندترین نقاط دو دامنه مجاور به هم می باشد که به آن یال هم گفته می شود.
یال در ساختمانهای رسوبی به صورت ستیغ است و در ساختمانهای گرانیتی به صورت گرد.
ماهی می باشد و چین های خوابیده در اثر نیروی مالش بوجود می آید.
ایستگاه 3- : زیر عقاب کوه : د بالا دست این دامنه ها بخش هایی از باتولیت های شیر کوه است.
اینجا به صورت بخش هایی که برایمان واضح است و تا حدی دارای شیب ملایم می باشد.
از اینجا به بالاتر که می رسیم حالت پرتگاهی پیدا می کند که بخشی تحت عنوان دامنه های نامنظم به صورت زبانه های تلفیقی پله مانند در بالاست که تشکیلات آهکی با زوایایی که به صورت پرتگاهی و پایین دست به صورت تشکیلات گرانیتی با شیب ملایم تری می باشد که بالا دست دامنه را می توان به این صورت واضح دید که توده های گرانیتی می باشد اما پایین دست تشکیلات گرانولیت و ترکیبات آندزیت می باشد که تشکیلات گرانولیت حالت بازی پیدا می کند و نمونه هایی از آنها در مسیر در منطقه پایین دست وجود دارد سنگ های رسوبی مثل ماسه سنگ ها، ماسه سنگ های آهکی و ترکیبات آهکی بعضاً آثار شکاف و شیار و خراشیدگی را دارد.
اگر این شکاف ها و شیارها موازی باشند ریل کارن و اگر این شکاف و شیار ها پیچ خورد.
و کج و معوج باشند کرم خوردگی می باشند.
نکته دیگری که در تشکیلات گرانیتی می باشد این است که یک حالت برونزه می توانیم روی سنگ ببینیم که به صورت براق مشاهده می شود.
در اثر فرآیند اکسیداسیون که یون های منیزیم و آهن با اکسیژن ترکیب شده و اکسید آهن و منیزیم بوجود می آید که در گرانیت به ندرت وجود دارد و به سطح می آید و سبب برونزه شدن سطح سنگ می گردد که در مناطق بیابانی به آن ورنی گفته می شود.
- تشکیلات منیزیم و آهن قابل استخراج در این منطقه نداریم در این منطقه سنگ مرمر را داریم که تحت تأثیر همزمان آهک و توده های آذین به وجود آمده است دگرگونی در این منطقه به صورت مجاورتی و ناحیه ای دیده می شود.
عمده قابلیت های معدنی که در این منطقه دیده می شود معدن شن و ماسه و تراورتن آهکی و مرمر می باشد.
گرانیت در این منطقه از لحاظ معدنی و دیدگاه سنگ شناسی ارزش اقتصادی و قابلیت بهره برداری را دارد که از نظر محیطی مخالف این موضوع می باشد.
معمولاً در منطقه ای که حالت دشتی دارند یک آثار باقیمانده کوه را که حالت تخریب و فرسایش دارد می توانیم ببینیم که به آن هوم(Hum) گفته می شود(یعنی تپه شاهد کارستی) در این منطقه در خط القصر اگر واریزه گذرگاهی( ناشی از جریان واریزه در دره ها یا امتداد خط گسل ها) داشته باشیم یا آثار ریزش و لغزش داشته باشیم همراه با فرآیندهای انحلالی می باشد.
فرسایش در این منطقه به صورت واریزه های بلوک می باشد که اگر روی تشکیلات شیلی باشد.
واریزه های زاویه دار ریز دانه را آثار چند وجهی مشاهده می شود اگر تشکیلات مارنی باشد امکان فرسایش های شیاری، آبراهه ای- در صورت پیشرفت خندقی دیده می شود.
معمولاً جایی که تشکیلات آهکی با تفاوت گرانیت را داشته باشیم عمدتاً آهک ضخیم لایه، چشمه های فراوان دیده می شود.
از جمله چشمه های کارستی که با آبدهی خوب و تداوم بسیار بالا می باشند مانند: مهریز یزد، چشمه های اطراف دامنه های شیر کوه، چشمه مناطق بالا دست ده بالا.
ایستگاه 4- : آب و هوایی این منطقه به صورت نیمه خشک سرد و فرا سرد می باشد.
در طبقه بندی اقلیمی با استفاده از روش دو مارتون از دو پارامتر دما و رطوبت استفاده می کنیم.
در این طبقه بندی بین درجه حرارت و مقدار رطوبت رابطه تجربی زیر بر قرار است: I= ضریب خشکی T= متوسط درجه حرارت سالانه P= متوسط بارندگی سالانه بر این اساس 6 نوع اقلیم را می توان مشخص کرد که عبارت است از: نام اقلیم محدوده ضریب خشکی دومارتن(I) خشک کوچکتر از10 نیمه خشک 10 تا 9/19 مدیترانه ای 20 تا 9/23 نیمه مرطوب 24 تا 9/27 مرطوب 28 تا 9/34 بسیار مرطوب بزرگتر از35 در دامنه های شیر کوه بارندگی نسبت به مناطق پایین دست بیشتر است.
متوسط بارندگی یزد 64 میلیمتر است که به عنوان متوسط بارندگی دراز مدت می باشد ولی در این مناطق یعنی دامنه های شیر کوه هر چقدر به مناطق بالا دست می رویم بارش دما به حدود 200 تا 225 یا 250 میلیمتر می رسد.
طبیعتاً آثار فرسایش را که به صورت انحلالی یا تخریب های شیمیایی اتفاق می افتد(کلاً تخریب هایی که به رطوبت نیاز دارند) در این مناطق بیشتر داریم همچنین آثار فرآیندهای شیمیایی هم مانند فرآیند هیدراته شدن در این منطقه داریم که نمونه تیپیک آن را در تشکیلات آهکی ضخیم لایه داریم، سنگ گرانیت از کانی های مختلفی تشکیل شده است مانند کوارتز و فلوسپات و میکا که میکا به دو صورت میکای سفید و میکای سیاه(بیوتیت) وجود دارد.
با توجه به متغیر بودن رنگ کانی ها و درصد و انواع کانی هایی که در این سنگ ها وجود دارد آنها را طبقه بندی می کنند.
طبیعتاً ما در سنگ ها مثل گرانیت یکسری عوامل را به عنوان عوامل پایدار کننده یا مقاوم کننده و یک سری عوامل به عنوان عوامل حساس کننده داریم.
از عوامل پایدار کننده این سنگ ها عاملی مثل کوارتز را می توان نام برد.
از عوامل حساس کننده این سنگ ها می توان فراوانی میکا و پلاژیوکلازها را نام برد که حساسیت اینها نسبت به فرسایش بیشتر می شود.
تأثیر رطوبت به صورت مستقیم خیلی روی گرانیت اثر گذار نیست ولی آنچه برای ما مهم است تأثیر همزمان درجه حرارت و رطوبت می باشد.
در مورد حساسیت سنگ های گرانیت به فرسایش یکی از موارد را که می توان نام برد اختلاف کانی ها و اجزا سازنده آن می باشد- اگر این سنگ در معرض همزمان تابش خورشید و رطوبت نسبتاً مناسب قرار گیرد باعث می شود که ذرات کوارتز از بستر فلوسپات و میکا خارج شده و به صورت دانه دانه در آید، و خورد شده و یک حالت پودری به خود بگیرد که در این حالت پودری یک حالت زبری ناشی از ذرات کوارتز درون آن احساس می شود این فرآیند اصطلاحاً فرآیند آرنی شدن یا آرنیزاسیون می نامند در مناطقی که رطوبت بالاتر است این فرآیند شدت بیشتری دارد.
مناطقی مانند هندوستان و مناطقی که تشکیلات گرانیتی دارند آب و هوائی که در آنجا وجود دارد آب و هوائی موسمی یا نزدیک استوائی است و باعث می شود که خاک های حاصل از فرآیند آرنزاسیون در آنها بیشتر شود.
که این خاکها را خاکهای GOR می گویند.
نام خ، نام نویسنده، سال انتشار، انتشارات کتاب، تعداد صفحات کتاب.
منابع مورد استفاده : اختصاصی، محمد رضا، جزوۀ ژئومورفولوژی کاربردی 1، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه یزد.
(سایت زمین شناسی) www.ngdir.ir www.gosinet.ir