چکیده موضوع اصلی این مقاله بررسی تجارب کشور آمریکا در زمینه برنامهریزی سیاستهای راهبردی برای تعیین اولویتهای فناوری با استفاده از ابزار آیندهنگری فناوری است.
آیندهنگری تلاشی نظاممند برای نگاه به آینده بلند مدت دانش، فناوری، اقتصاد، محیط زیست و جامعه است که با هدف شناسایی فناوریهای نوظهور تقویت حوزههای تحقیقات راهبردی برای کسب بیشترین منافع اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی انجام میپذیرد.
از آنجا که آیندهنگری فناوری فرآیندی پیچیده و شدیداً وابسته به ساختارهای بومی است، مطالعه تجارب کشورهای مختلف و پیشگام میتواند سیاست گذاران و فعالان عرصه سیاست گذاری و مدیریت فناوری را در انتزاع قوانین ثابت و اجریی این نظام و نیز بخشهای وابسته به فرهنگها و شرایط کشورهای مختلف یاری دهد.
در این میان مطالعه تجارب کشور آمریکا از اهمیت ویژهای برخوردار است، چرا که ایالات متحده به عنوان قطب برجسته علم و فناوری و با عنوان کشوری مأموریتگرا و صاحب سرمایه، جهت گیری خویش را از آیندهنگری فناوری به عنوان ابزاری برای اولویت بندی فناوریها به سمت فناوریهای کلیدی سوق دهد.
پرداخت این مقاله به تجارب آمریکا مواردی از قبیل تعریف، اهداف، تاریخچه، ساختار، منابع انسانی و مالی، روشها، تقویم زمانی، نتایج علمی و روشهای اشاعه و اجرا را دربر میگیرد.
مقدمه آیندهنگری فناوری هر چند به مفهوم مصطلح آن در کشور ایالات متحده دارای ادبیات وسیع و گستردهای نیست، ولی از زاویه مفهوم و کارکرد، عمیقا دارای ریشه و بنیان است.
عنوانی که محور مطالعات و پژوهشها و گزارشات نهادهای مرتبط با سیاستگذاری علم و فناوری در این مقوله است، بحث « فناوریهای کلیدی » است.
در واقع همانطور که در متن مقاله آمده است، آمریکا با داشتن معیارهایی که از فیلتر تمامی نهادها و اشخاص مؤثر بر سیاستهای کلان این کشور در حوزه علم و فناوری گذشته است، به دنبال شناسایی فناوریهایی است که او را در نیل به این اهداف یاری دهند و نام آنها را فناوریهای کلیدی نهاده است.
روشن است که خاستگاه این رویکرد، قدرت نمایان و برجسته اقتصادی و تکنولوژیکی آمریکا و مأموریتگرا بودن آن در حوزه عملکردی است.
در مقاله حاضر عمدتاً به اهداف آمریکا از دنبال کردن این موضوع، ساختار نهادهای ملی و مؤثر برآیندهنگری و روش به کار رفته در این خصوص تمرکز میشود و شرح و بسط عناوینی از قبیل منابع انسانی، تأمین مالی، نتایج علمی و شیوههای اشاعه و اجرا به لحاظ گستردگی حوزه مباحث به فرصتهای بعد موکول گردیده است.
تعریف آیندهنگری اصولاً در کشور آمریکا به بحث »آیندهنگری فناوری« به آن صورت که در کشورهای دیگر دنیا، نظیر انگلستان، ژاپن، آلمان و غیره پرداخته میشود برخورد نشده است و این فعالیتها در جهت تشخیص فناوریهای »کلیدی« برای مدت زمان 5 تا 10 سال مورد استفاده واقع میشود.
مفهوم کلیدی در دهه 20 و با وابستگی صنایع نظامی ایالات متحده به دیگر کشورها برای واردات موادی خاص مطرح شد و تدریجاً اصطلاح »مواد کلیدی« برای انعکاس اهمیت مطلب و ضرورت چاره اندیشی برای این معضل رایج گردید.
این مطلب از دید نمایندگان کنگره هم پوشیده نماند و قانونی به تصویب رسید که به موجب آن میبایست ذخیره لازمی برای آمادگی نیروهای نظامی آمریکا به هنگام عملیات نظامی موجود و در زمان مناسب قابل استفاده باشد.
پس از این دوره و حدوداً در دهه 70 کنگره مفهوم »کلیدی بودن« را به صنایع غیرنظامی بسط داد و اصطلاح «فناوریهای کلیدی» را به آن دسته از فناوریها اطلاق کرد که نقشی مهم و حساس در تضمین «امنیت ملی» و «رشد و رونق اقتصادی» آمریکا داشتند.
در نتیجه، اهداف آیندهنگری فناوری هم تحت تأثیر این سیاست، معطوف به شناسایی و تعیین علوم و فناوریهایی شد که منافع زیادی در جهت امنیت ملی و رونق اقتصادی برای آمریکا به ارمغان میآوردند.
هدف مطالب این فصل در سه بخش عرضه میشود.
ابتدا به اهداف عمومی ترین برنامه آیندهنگری که »گروه فناوریهای کلیدی ملی « مجری آن بوده است پرداخته میشود.
سپس اهداف کنگره آمریکا از سیاستهای علم و فناوری – که شامل دلایل کنگره از اتخاذ چنین تدابیری و روشهایی برای اعمال این نظرات است – بیان میشود.
سپس به اهداف رییس جمهور وقت آمریکا (کلینتون) از علم و فناوری پرداخته و نهایتاً اشاره گذرایی به اهداف سازمانهای برگزار کننده برنامههای آیندهنگری از اجرای آن برنامهها خواهد شد.
اهداف برنامه عمومی آیندهنگری هدف » گروه فناوریهای کلیدی ملی « مشخص کردن فناوریهایی بود که برای»امنیت ملی« و »رونق اقتصادی« بلند مدت ایالات متحده ضروری بودند.
ضوابط گزینش فناوریها که در واقع منعکس کننده هدف این گروه از انجام این برنامهها است در سه دسته به صورت زیر تقسیم بندی میشوند: نیازهای ملی : · قدرت رقابت صنایع · دفاع ملی · تأمین انرژی · کیفیت زندگی اهمیت و حساسیت: · توانایی در دست گرفتن بازار · کارایی و کیفیت و بهبود تولید · قدرت نفوذ اندازه بازار: · آسیب پذیری · فراگیر بودن · اندازه بازار نهایی اهداف کنگره از سیاستهای علم و فناوری این بخش خود به دو قسمت تقسیم میشود: ابتدا یافتههای کنگره و دلایل توجه آن به سیاستگذاری در بخش علم و فناوری ارایه میشود و در قسمت بعد بیان کنگره از سیاست و در واقع سیاستهای اتخاذ شده با ابعاد مشخص اجرایی ارائه میگردد.
یافتههای کنگره · کنگره تأثیر عمیق علم و فناوری را بر جامعه تشخیص داده، بر اهمیت برنامهریزی در این جهت تأکید میکند.
· اعتبار کشور، امنیت ملی، پایداری اقتصاد و کارکرد مؤثر حکومت و جامعه به استفاده و حمایت هوشمندانه از علم و فناوری نیاز دارد.
· علم و فناوری کارکردهای بسیاری دارند و به صورت فزایندهای در مجموعه حوادث ملی و بین المللی تأثیر میگذارند.
برای کنترل و مهار این نتایج و تأثیرات به برنامهریزی جامع و پیوسته در فرآیند سیاستگذاریهای ملی نیاز است .
· قابلیتها و تواناییهای علمی و فنی آمریکا در صورت هدایت درست میتواند در بهبود زندگی، پیش بینی و حل مشکلات آینده، تقویت جایگاه اقتصادی آمریکا و کمک به تحقق اهداف سیاست خارجی کشور مؤثر باشد.
· سرمایه گذاری دولت در علم و فناوری مانند سرمایه گذاری در آینده بوده، و برای پیشرفت کشور ضروری است و لذ باید به طور پیوسته در علم، مهندسی و فناوری سرمایه گذاریهای جدید صورت بگیرد و نیاز به این امر هیچگاه پایان نمیپذیرد.
· دانشمندان، مهندسین و تکنسینها منابع بیپایانی را تشکیل میدهند که باید از تمام پتانسیلها و ظرفیتهای آنها استفاده کرد.
· توانایی و استعدادهای ملی برای برنامهریزی و سیاستگذاری در زمینههای علمی و فنی باید تقویت گردند.
در نتیجه نکاتی که ذکر شد، کنگره اعلام میکند که علم و فناوری بدون اینکه به اهداف زیر محدود شوند باید در راستای این اهداف باشند.
اهداف کنگره · تقویت رهبری و نقش برتر آمریکا در جستجو برای صلح جهانی و حرکت به سوی آزادی و شأن و حرمت انسان.
این هدف با افزایش سهم دانشمندان و مهندسین آمریکایی در دانش بشری به وسیله تحقیقات در علوم پایهای که به وفور در دسترس عموم هستند و با به کارگیری فناوری در راستای اهداف ملی و سیاست خارجی قابل دستیابی است.
· افزایش بهره وری در استفاده از مواد خام و محصولات اساسی و ایجاد فرصت های اقتصادی و رشد مناسب.
· تأمین منابع کافی غذا، مواد اولیه و انرژی برای مصارف ملی.
· افزایش امنیت ملی.
· ارتقای کیفیت مراقبتهای بهداشتی برای تمامی شهروندان ایالات متحده.
· حفاظت و نگهداری از محیط زیست طبیعی.
· حفاظت از مناطق معدنی، دریایی و قطبی.
· تقویت اقتصاد ملی و ایجاد اشتغال برای همه مردم از طریق نوآوریهای مفید علمی و فنی.
· بهبود کیفیت نظام آموزشی و فراهم ساختن امکان استفاده برای همه مردم آمریکا.
· حفاظت و استفاده بهینه از منابع طبیعی و انسانی.
· بهبود سیستمهای ارتباطات، حمل و نقل، اسکان و تأمین خدمات عمومی در سراسر مناطق شهری و روستایی.
· برطرف کردن آلودگی آب و هوا.
· پیشبرد اکتشاف فضا و استفادههای صلح آمیز از آن.
ارایه سیاستها توسط کنگره در این قسمت به قواعدی پرداخته میشود که کنگره برای اتخاذ سیاستهای علم و فناوری ضروری اعلام میکند.
توسعه و اجرای راهبردهایی که برای تشخیص سطح و جهت مناسب تلاشهای علمی و فنی طراحی شده است به فعالیتهایی با ویژگیهای زیر نیاز دارد: · ارزیابی مستمر نقش علم و فناوری در دستیابی به اهداف و تدوین سیاستهای ایالات متحده وانعکاس دیدگاههای حکومتهای ایالتی و محلی.
· کاربرد علم و فناوری برای تقویت یک اقتصاد سالم که در آن رشد و نوآوری با استفاده ی درست از منابع و حفاظت از محیط زیست سازگارند.
· هدایت عملکرد های علم و فناوری برای خدمت به نیازهای بومی و کمک به تحقق سیاستهای خارجی.
· استخدام و آموزش تعداد کافی از دانشمندان و مهندسین و استفاده کارا و بهینه از این منابع انسانی در راستای اهداف و علایق ملی.
· توسعه و حفاظت از بنیادی ثابت برای علم و فناوری در آمریکا که شامل عناصر زیر است: 1- ارتباط و همکاری با دولتهای محلی و ایالتی و بخش خصوصی 2- تقویت تواناییهای گوناگون علمی و فنی در دولت، صنعت و دانشگاهها و ترغیب به نوآوری از طریق حذف موانع غیر لازم.
3- مدیریت مؤثر و انتشار اطلاعات علمی و فنی.
4- تصویب استانداردها، مقیاسها و روشهای ارزیابی علمی و فنی.
5- ارتقای فهم و شعور عمومی از فناوری.
اجرا برای اجرا کردن سیاست های خود کنگره راهکارهای زیر را ارایه میکند: · دولت مرکزی (فدرال) باید به عنوان طراح اصلی سیاستها در شاخه اجرایی باقی بماند و سازمانهای دولتی را در موارد زیر یاری کند: 1- مشخص کردن خواستهها و اهداف عمومی.
2- راه اندازی و به کارگیری منابع علمی و فنی برای برنامههای اساسی ملی.
3- تأمین منابع مناسب برای برنامههایی که در بند قبل گفته شد.
4- پیش بینی مشکلات آینده که علم و فناوری میتوانند آنها را حل کرده یا برای حل آنها راهکارها و استراتژیهایی معین نمایند.
5- بازنگری سیاست ها و برنامههای علمی دولت و ارائه اصلاحیه در صورت نیاز.
· این عناصر باید شامل مکانیزمهای مشاورهای در اداره اجرایی رییس جمهور باشند تا رییس جمهور بتواند کمکهای کارشناسی را در مسایل سیاستگذاری، که به ارزیابی دقیق دستاوردهای پیچیده علمی و فنی احتیاج داد، در دسترس داشته باشد.
· دولت در قبل انتقال سیستماتیک، قابل اعتماد و سریع اطلاعات علمی و فنی مسؤول است.
بعلاوه دولت تنها برای هماهنگی و وحدت بخشیدن به سیستمهای اطلاعات علمی و فنی خود مسؤول نبوده، یکی از وظایف آن تسهیل ارتباطات نزدیک بین تحقیقات آکادمیک علمی و کاربردهای تجاری آن است.
· همچنین حمایت از فعالیتهای علمی و فنی که انتظار مفید بودن آن برای مردم میرود ولی بخش خصوصی قادر به پشتیبانی آن نباشد یکی دیگر از وظایف دولت است.
· فعالیتهای علمی و فنی که فقط توسط دولت قابل حمایت و پشتیبانی هستند باید از پروژههایی که منافعی هم برای دولتهای ایالتی یا بخش خصوصی دارند تفکیک گردند و سپس بین نهادهای پشتیبانیکننده (که ممکن است سازمانها و مؤسسات صرفاً دولتی یا دولتی خصوصی باشند) ارتباط مناسبی برای تقسیم فعالیتهای حمایت مالی، تصمیمگیری، برنامهریزی و اجرای پروژههای علم و فناوری به وجود آید.
· دولت مرکزی به عنوان عنصری مرکزی در فرآیند تصمیمگیری، باید از مهندسی و رشتههای گوناگون آن حمایت کرده در جهت استفاده حداکثر از جامعه مهندسی بکوشد.
· قانونگذاری جامع برای حمایت از علم و فناوری مستلزم این است که کنگره به طور منظم از روابط و نیازهای علم و فناوری، ارتباط بین علم و فناوری برای تغییر اهداف ملی و نیاز به تغییرات قانونی در فعالیتها و ساختار دولتی که به علم و فناوری مربوط میشوند، مطلع گردد.
روشها کنگره اعلام کرد که برای اجرای سیاستهای خود روشهای زیر که بیشترین اهمیت را دارند باید اتخاذ شوند.
· سیاستهای تأمینی دولت مرکزی باید استفاده از علم و فناوری را برای استفاده بهینه از مواد خام، انرژی و منابع و با هدف تضمین کیفیت محیط زیست و ارتقای کارایی محصولات ترغیب نماید.
· ضوابط صریحی باید برای تشخیص انواع تحقیقات کاربردی و برنامههای توسعه فناوری تهیه گردد.
· با توجه به حمایتهای مالی دولت برای تحقیقات پایه، منابع دولتی بایستی برای ترغیب آموزش در رشتههای خاص که مبانی توسعه فناوری در آینده هستند، اختصاص یابند.
· حقوق ثبت اختراع باید بر پایه قواعدی که هدف از آنها افزایش نوآوری فناوری است، توسعه و گسترش یابد.
· ارتباطات نزدیکتری بین شاغلین رشتههای گوناگون علم و فناوری باید بوجود آید.
· سازمان و وزارتخانههای دولت باید تسهیلات آزمایشگاهی را برای تحقیقات فراهم نمایند.
· دولت فدرال باید از تحقیقات کاربردی هم به نسبت مفید بودن آنها حمایت کند.
· سازمانهای دولتی باید برای مبادله سیستماتیک اطلاعات علمی و دستاوردهای فنی پروژهها و برنامههای خود، راهکارهای مناسبی تعبیه نمایند.
اهداف کلینتون از علم و فناوری همانگونه که دیدیم، توجه به علم و فناوری و حمایت و استفاده بهینه از آن در قوانین ایالات متحده گنجانده شده است.
ولی همانطور که روشن خواهد شد، حمایت از علم و فناوری تنها به قانونگذاری ختم نمیشود و مقامات عالی رتبه دولت هم با توجه به منافع بیشماری که علم و فناوری به بار میآورد برای عملی کردن سیاستهای خود از این دو عامل سود میجویند و در جهت استفاده از آن برنامهریزی میکنند و منافعی که علم و فناوری به بار میآورد جدای از سودی که برای مؤسسات تحقیقاتی و دانشگاه ها، صنایع و دیگر بنگاههای اقتصادی دارند، در تحقق اهداف ملی نیز مفید واقع میشوند، به همین دلیل رؤسای جمهور ایالات متحده به نوبه خود اولویتهایی که تناقض و تضادی هم با قوانین و دستورالعملهای کنگره ندارد اعلام میکنند که این اولویتها نصب العین تمامی سازمانها ومؤسسات دولتی قرار میگیرد.
به همین ترتیب سازمانهایی مثل«اداره سیاست گذاری علم وفناوری» و «شورای علم و فناوری ملی» در راستای این اهداف حرکت میکنند وشورایی مانند «ان سی تی پی» که زیر نظر « ا اس تی پی » اقدام به تمرینات آیندهنگری میکند تحت تأثیر این نظرات است.
به همین دلیل در این بخش به اهداف کلینتون از علم و فناوری میپردازیم.
در دوران زمامداری آقای کلینتون « ا اس تی پی»، «ان اس تی سی» و دیگر سازمانهای تأثیر گذار در سیاستگذاریهای علم و فناوری فعالیتهای گوناگون خود را براساس این اهداف انجام میدادند و بالطبع « ان سی تی پی» (در بخش ساختار راجع به این گروه توضیحات مفصلی ارایه شده است) که زیر نظر « ا اس تی پی» اقدام به معرفی فناوریهای کلیدی میکرد نیز این اهداف را مد نظر داشت.
حال با در نظر گرفتن نکاتی که ذکر شد و این مطلب که کشور آمریکا در دوران زمامداری آقای کلینتون بیشترین رشد اقتصادی را تجربه کرده است، به تشریح اهداف شش گانه وی میپردازیم.
اهداف کلینتون از علم و فناوری عبارت بودند از: سرآمدی جهان در علم، مهندسی و فناوری دولت آمریکا متعهد است تا در مرزهای دانش، برتری کشور را در دنیا حفظ کند.
سرمایه گذاریهای گذشته در این زمینه به پیشرفتهای بینظیری در علم و فناوری منجر شده، آموزش علوم و فنون را ترقی داده و بر نوآوریهای مربوط به فناوری افزوده است .
این قدرت علمی گنجینهای با ارزش است و باید در حفظ آن کوشید.
رشد اقتصادی بلند مدت پیشرفت فنی مهمترین عامل در رشد اقتصادی پایدار است و حدوداً نیمی از رشد اقتصادی 50 سال گذشته آمریکا را ناشی شده است.
به علاوه، فناروی عامل ایجاد صنایعی است که سریعترین رشد را دارند و مشاغلی را با بالاترین دستمزدها ایجاد مینماید و ابزار مورد نیاز برای رقابت در هر زمینهای است.
فراهم کردن بهداشت و آموزش مناسب برای شهروندان ارایه مراقبتهای بهداشتی برای شهروندان هنوز یکی از اهداف اصلی سرمایه گذاریهای دولتی در علوم و فناوری است.
این فرآیند از سال 1862 با پشتیبانی مالی برای اختصاص زمین برای مصارف عمومی آغاز شد و پس از آن با تأسیس مراکز تحقیقاتی کشاورزی ایالتی و تأسیس « مؤسسات ملی بهداشت» (در سال 1887) ادامه یافت.
حال بایست این تعهد به فعالیتهای مشابهی در آموزش علوم و مهندسی تسری یابد، زیرا اعتبار کشور در قرن 21 به توانایی برای رشد استعدادهای علمی و فنی نسل جوان وابسته است.
حفاظت از محیط زیست مسایل زیست محیطی بسیار پیچیده بوده، به دانش علمی بسیار عمیق و وسیعی نیاز دارد.
از سوی دیگر افزایش نگران کننده آلودگی و فعالیتهای صنعتی در جهان در طی قرن گذشته به نحو غیرقابل جبرانی در محیط زیست اثر گذاشته و میگذارد.
به علاوه، آینده ایالات متحده بر توانایی حفاظت از مواهبی که منابع طبیعی به ارمغان میآورند متکی است.
تحت کنترل در آوردن فناوری اطلاعات هیچ فناوریای نمیتواند عمیق تر از فناوری دیجیتال بر دنیای ما تأثیر بگذارد.
همه بخشهای اقتصاد، تحت تأثیر « فناوری اطلاعات» در حال تحول هستند و این تحول به شرایط جدیدی از تولید، همکاری، گسترش اطلاعات و غیره منجر میشود که در نهایت، بهبود محصولات و رشد اطلاعات را در برخواهد داشت.
ارتقای امنیت ملی و پایداری جهانی این دو مسأله، مسایل حساسی هستند که به همکاریهای بین المللی و مشارکت سازمانهای متعدد احتیاج دارند.
این همکاریها به این دلیل که یک سازمان یا یک کشور به تنهایی قادر به حل مسأله نمیباشد، ضروری است و باید گسترش یابد.
نکته آخر در خصوص سازمانهای برگزار کننده برنامه آیندهنگری در آمریکا اینکه تاکنون نتایج و ماحصل عملکرد گروههای آیندهنگری موجود در وزارت دفاع وزارت بازرگانی و انجمن صنایع هوافضای آمریکا و نیز نتایج پروژه سیاست سیستمهای رایانهای و شورای رقابت پذیری که در واقع متعلق به بخش خصوصی میباشد منتشر شده است که شرح و بسط فعالیتهای آنان در این مقال نمیگنجد.
تاریخچه هدف از این فصل آن است که خواننده با تاریخچهای از فعالیتهای آیندهنگری در کشور آمریکا آشنا شود و دریابد که چرا اصولاً کشوری مثل ایالات متحده، تا قبل از دهه 90 سیاستهای واضح علم و فناوری نداشته است.
بعلاوه انتظار داریم که مشخصات کلی تمرینات آیندهنگری در این کشور روشن گردد.
در ادامه تاریخچه به ترتیب موارد زیر را بحث خواهیم نمود.
· دورههای زمانی؛ فعالیتها و سیاستهای علم و فناوری را در چندین دوره از دهه20 تاکنون توضیح میدهد.
· سیاستهای علم و فناوری؛ که به بحث درباره دلایل فقدان سیاستهای واضح علم و فناوری میپردازد.
· چند تمرین آیندهنگری در دهه 90؛ که چندین فعالیت مشخص آیندهنگری را معرفی میکند.
دورههای زمانی از دهه 20 تا جنگ جهانی دوم پس از جنگ اول جهانی، در سالهای دهه 20 با کاربرد مواد خاصی در صنایع نظامی که برای تولید جنگ افزارها ضروری بود و واردات این مواد از خارج کشور، به تدریج مفهوم « مواد کلیدی» مطرح شد و کنگره آمریکا دستور داد از این مواد ذخیرهکافی در کشور موجود باشد تا در صورت بروز خطرهای احتمالی، امکان دفاع از کشور وجود داشته باشد.
البته حیاتی یا به اصطلاح کلیدی بودن این مواد به دلیل وابستگی ارتش آمریکا به خارج از کشور در هنگام عملیات نظامی بود و به طور واضح امنیت ملی آمریکا را به خطر میانداخت.
از جنگ جهانی دوم تا دهه 60 در این دوره هنوز مفهوم آیندهنگری در آمریکا هنوز مطرح نشده بود و اصولاً به دلایلی که در بخش « سیاستهای علم و فناوری» ذکر خواهد شد، نیاز آمریکا به فعالیتهای آیندهنگری بسیار کاهش یافت.
از دهه 60 تا دهه 80 در دهه 60 و اوایل دهه 70، بسیاری از تمرینات آیندهنگری در بخشهای علمی خاص انجام گرفت و پس از یک شکاف چندین ساله چند تمرین دیگر نیز با حمایت « شورای ملی تحقیقات » در دهه 80 انجام گرفت.
از دهه80 تاکنون در این دوره نیاز به سیاستهای علم و فناوری افزایش یافت و در نتیجه در سالهای دهه 90 چندین تمرین مشخص آیندهنگری به صورت عمومی(یعنی در همه رشتههای علمی و فنی، نه یک رشته خاص) انجام شد که لیست آن در ادامه این فصل (بخش تمرینات آینده نگر با آمریکا در سال 90) ارایه خواهد شد.
سیاستهای علم و فناوری همانطور که میدانیم پس از جنگ جهانی دوم آمریکا به کشوری بیرقیب در صحنه علم و فناوری تبدیل شد ( البته اتحاد جماهیر شوروی در مسایل علمی و فنی دستاوردهای بسیار زیادی داشته، اما در اینجا منظور بازار علم و فناوری و منافعی است که برای ملت و دولت آمریکا داشته است).
در این هنگام ثروتهای بیپایان آمریکا (چه از نظر منابع طبیعی، چه از نظر نیروهای متخصص که در هنگام جنگ جذب این کشور شده بودند و چه از نظر زیرساختهای قوی این کشور که در جنگ آسیب ندیده بودند) و قدرت سیاسی این کشور، باعث شد که سیاست گذاران علم و فناوری آمریکایی به فکر بهینه کردن نظامهای علم و فناوری خود و به کارگیری ایده در حال ظهور و آیندهنگری (اولین فعالیت آیندهنگری را ژاپن در ابتدای دهه 70 انجام داده است) نباشند.
حدود سالهای 60 تا 80 این بحث وجود داشت که آیا آمریکا آنقدر ثروتمند است که بتواند آرزوی سرآمدی در همه زمینههای فناوری را داشته باشد یا خیر.
در اواخر دهه80 به نظر میرسید که تغییر عقیدهای در این نظر بوجود آمده است که عامل آن عمدتاً رقابت تجاری و بویژه رقابت با ژاپن بود (باز هم تأکید میکنیم که علم و فناوری در کشور آمریکا در بازار و اقتصاد نمود بیشتری دارد تا در صنایع نظامی).
این تغییر عقیده، دلیل عمده انجام بسیاری از تمرینات آیندهنگری در دهه 90 میباشد.
چند تمرین آیندهنگری در دهه 90 برای وضوح بیشتر تمرینات آیندهنگری کشور آمریکا را در جدول 1 نشان داده ایم.
انجمن صنایع هوافضا (AIA) در سال 1987 گزارشی را منتشر کرد که در آن هشت فناوری که برای قدرت و رقابت صنایع هوا فضای آمریکا اهمیت داشتند، مشخص شده بود.
در سال 1989 وزارت دفاع آمریکا اولین برنامه آیندهنگری را در این بخش برگزار کرد که در نتیجه 22 فناوری حساس برای سیستمهای تسلیحاتی در آن معین شد.
برخی از فناوریهای این لیست که در فصل خروجیهای عامی آیندهنگری به آن اشاره خواهیم نمود تأثیراتی نیز بر رونق و رشد اقتصادی دارند و میتوانند به بازار ارائه شوند.
در سال 1990 وزارت دفاع برای بار دوم برنامه آیندهنگری را انجام داد.
این لیست تنها شامل دو فناوری اضافی بود که در سال گذشته به آن اشاره نشده بود.
دیگر برنامه آیندهنگری آمریکا در سال 1990 از طرف وزارت بازرگانی انجام شد که طی آن 12 فناوری نوظهور معرفی گردید و همانطور که سفارش این برنامه از طرف وزارت بازرگانی بود، خروجیهای این برنامه فناوریهایی بودند که به سود اقتصادی منتج میشدند.
در سالهای 1991، 1993 و 1995 سه فعالیت آیندهنگری توسط گروه « ملی فناوریهای کلیدی» انجام شد که در هر کدام از اینها فناوریهای حساس و کلیدی مشخص شده بودند وجه تمایز این سه فعالیت از برنامههای قبلی، عمومی بودن برنامه است؛ به این معنی که هم اهداف دفاعی و امنیت ملی در آن لحاظ شده بود و هم عنایت کافی به منافع اقتصادی داشت.
این گروه در « او اس تی پی » اقدام به فعالیت میکرد (مشروح عملکرد این گروه را در بخش ساختار مطالعه بفرمایید) و به خاطر عمومی بودن فعالیتهای این گروه تمرکز ما در گزارش فعلی بر عملکرد این گروه تمرکز خواهد بود.
لازم به توضیح است که فعالیتهای «ان سی تی پی» در سال 2000 پایان یافت و آخرین تمرین این گروه که قرار بود در سال 97 انجام شود، صورت نپذیرفت و « مؤسسه فناوریهای کلیدی» که زیر نظر «رند» فعالیت میکند، به سفارش «ا اس تی پی» آخرین برنامه آیندهنگری را در سال 98 انجام داد (در واقع این استنباط که آیندهنگری سال 98 آخرین آن در نوع خود بوده است، بر پایه انحلال «ان سی تی پی» در سال 2000 و عدم وجود نشانهای از فعالیتهای آیندهنگری دیگر سازمان هاست).
ساختار در این بخش به توصیف فضای سیاست گذاری علم و فناوری کشور آمریکا و به بررسی ساختار نهاد مجری آیندهنگری خواهد پرداخت.
همان طور که در بخش سیاستهای علم و فناوری در فصل تاریخچه دیدیم، این گونه فعالیتها و سیاست گذاریهای ملی در آمریکا مدت زیادی نیست که با جدیت دنبال میگردد.
در دوران ریاست جمهوری بوش پدر دمکراتها در کنگره آمریکا برای اهمیت دادن بیشتر به سیاستهای ملی فناوری به مدیران فشار میآوردند و در نتیجه کنگره نیز تأمین مالی را برای فناوریهایی که حساس به نظر میرسید به عهده گرفت و از این مقطع زمانی توجه به این مطلب افزایش یافت.
اما چنین نیست که دولت به صورت کاملاً مشخص یا حداقل آنگونه که در کشورهای اروپایی معمول است اقدام به سیاستگذاری نماید.
چندین سازمان مختلف که بررسی دقیق بر هم کنشهای آنان از حوصلهاین مقاله نیز خارج است در این راستا فعالیت میکنند.
ما سعی میکنیم تا تعدادی از مهمترین سازمانها را که عضو تشکیلات دولت هم محسوب میشوند بررسی نماییم.
ترکیب این فصل از دو بخش تشکیل شده است: · جایگاه نهاد آیندهنگری در ساختار ملی · ساختار نهاد مجری برنامه آیندهنگری عنوان گزارش نهاد مجری سال برگزاری نگرشی کلی بر: فناوریهای کلیدی در دهه 90 / انجمن صنایع هوافضا / 1987 نگرشی کلی بر: فناوریهای کلیدی در دهه 90 / وزارت دفاع / 1989 برنامه فناوریهای کلیدی وزارت دفاع آمریکا / وزارت دفاع / 1990 فناوریهای نوظهور: بررسی فرصتهای اقتصادی و فنی / وزارت بازرگانی / 1990 دورنمایی از عوامل موفقیت در فناوریهای کلیدی / پروژه سیاست سیستمهای رایانهای / 1990 دستیابی به زمینههای جدید- اولویتهای فناوری برای آینده آمریکا / شورای رقابت پذیری / 1990 گزارش شورای ملی فناوریهای کلیدی / گروه ملی فناوریهای کلیدی / 1991 گزارش کارگاه عملی ریزفناوری 200 / کمیته مشاورهای ملی در نیمه هادی ها / 1991 گزارش کارگاه عملی ریزفناوری 200 / گروه ملی فناوریهای کلیدی / 1993 گزارش شورای ملی فناوریهای کلیدی / گروه ملی فناوریهای کلیدی / 1995 گزارش شورای ملی فناوریهای کلیدی / دانشگاه جرج واشنگتن / 1996 عواملی نو در عرصه فعالیت ـ فناوریهای کلیدی از نگاهی صنعتی / مؤسسه سی تیای به سفارش ا اس تی پی / 1998 الف ـ جایگاه نهاد آیندهنگری در ساختار ملی در این بخش به معرفی سازمانهای اداره سیاست علم و فناوری، شورای ملی علم و فناوری، شورای مشاوران علم و فناوری رییس جمهور و « ان سی تی پی» میپردازیم اداره سیاست علم و فناوری « ا اس تی پی» «ا اس تی پی» بهعنوان منبع تحلیل و ارزیابی رییسجمهور در زمینه مسایل علمی و فنی و برای سیاستگذاریهای کلان طرحها و برنامههای دولت فدرال است.
برای تحقق مواد این بخش دبیر « ا اس تی پی» کارهای زیر را انجام خواهد داد: 1- جستجو برای تعریف دیدگاههای سامانمند و کاربرد علم و فناوری در جهت حل مسایل نوظهور ملی و بین المللی و ارتقای هماهنگی مسؤولیتها و برنامههای علم و فناوری وزارتخانهها و بخشهای دولت برای حل این مسایل.
2- کمک و مشورت به رییس جمهور در تهیه « گزارش علم و فناوری ».
3- جمعآوری اطلاعاتی که شامل پیشرفتها و گرایشهای قابل توجهی در علم و فناوری و در اولویتهای ملی باشد.
این اطلاعات برای تعیین اینکه چنین پیشرفتها و گرایشهایی چقدر برای دستیابی به اهداف ملیای که کنگره مشخص نموده است مفید میباشد، مورد تحلیل و تفسیر قرار میگیرد.
4- توسعه و نگهداری بانک اطلاعاتی برای منابع انسانی علم، فناوری و مهندسی که شامل ایجاد مدلی مناسب برای پیش بینی نیازهای آینده نیروی انسان باشد و ارزیابی تأثیر برنامههای کلان دولتی و عمومی بر منابع انسانی.
5- آغاز مطالعه و تحلیل بر روی راه حلهایی که برای مسایل حیاتی و نوظهور ملی و بین المللی وجود دارند در جهت ارزیابی هزینهها و منافعی که در گزینههای گوناگون مستقر است و استفاده از علم و فناوری در حل آن مسایل.
6- مشاوره به رییس جمهور در حوزههایی که برنامهها و سیاستهای علم و فناوری دولت فدرال احتمال تأثیرگذاری بر اهداف ملی تصویب شده توسط کنگره را دارد.
7- تهیه گزارشهای دورهای از وضعیت و برنامههای مدیریتی سازمانها و وزارتخانههای گوناگون در فعالیتهای تحقیق و توسعه، یا اقداماتی که مانع نوآوریهای مطلوب در فناوری میگردند، به همراه توصیهها و راه کارهایی برای حذف موانع برای رییس جمهور.
8- تکمیل، بهبود و توصیه ضوابطی برای مشخص کردن فعالیتهای علمی و فنی که به هدایت درست کمکهای مالی دولت کمک میکند و توصیه سیاستهای دولتی که برای پیشرفت موارد زیر مؤثر است: الف ـ توسعه و نگهداری ظرفیتهای وسیع علمی و فنی، به ویژه منابع انسانی، در همه راههای دولت، دانشگاهها و صنعت.
ب ـ کاربرد مؤثر این ظرفیتها برای نیازهای ملی.
9- تهیه و توصیه سیاستهایی برای همکاری بین المللی در علم و فناوری که به دستیابی به اهداف آمریکا کمک خواهد کرد.
10- مشخصکردن زمینههایی در مسایل ملی و بینالمللی که علم و فناوری میتوانند در آنها مورد استفاده قرار بگیرند.
11- گزارش حداقل یکسالانه به رییس جمهور و کنگره در مورد مجموع فعالیتهای « ا اس تی پی».
12- بررسی دورهای ویژگیها و نیازهای سیاستهای علم و فناوری ملی و توصیههایی به رییس جمهور برای ارایه به کنگره.
شورای ملی علم و فناوری « ان اس تی پی» «ا اس تی پی» از طریق «ان اس تی پی» برای تعیین استراتژی ها، گزارش ها، کارگاههای آموزشی و تعیین موضوعات مهم برای سرمایه گذاری دولتی در فناوریهای جدید فعالیت میکند.
«ان اس تی سی» ساختاری برای اولویت بندی تقاضاها ایجاد میکند.
«ان اس تی سی» مجمعی ایجاد میکند که از طریق آن نیازهای حیاتی کشور تحت تأثیر منافع سازمانی قرار نگیرد.
به صورت کلی کارهای « ان اس تی سی» عبارت است از: · مشارکت در تدوین سیاستهای علم و فناوری و تضمین اینکه این سیاستگذاریها در فرآیند برنامههای بودجه رییس جمهور لحاظ شده است.
· تضمین اینکه تصمیمات و برنامههای علم و فناوری در راستای اهداف علم و فناوری رییس جمهور است.
· کمک به اجرا و تکمیل لیست سیاستهای علم و فناوری رییس جمهور.
· تضمین اینکه علم و فناوری در توسعه و اجرای همه فعالیتهای دولت شرکت دارد.
· تقویت همکاریهای بین المللی علم و فناوری با شرکت آمریکا در آنها.
· برای دستیابی به اهداف ملی در سالهای پیش رو نیاز به تعیین اولویتهای تحقیق و توسعه با نگاه به آینده است .
زیرا بیشتر کارهای در دست انجام، پروژههایی چندین ده ساله هستند.
« ان اس تی پی « ابزاری برای تهیه افق پیش رو، تعیین اولویتها و تکمیل فعالیتها و برنامهای علم و فناوری فدرال است.
کارکردها کارکردهای اصلی شورا عبارت است از: 1- هماهنگی روند سیاست گذاری علم و فناوری.
2- تضمین اینکه سیاستهای علم و فناوری اتخاذ شده با اهداف رییس جمهور در این زمینه همسویی دارد.
3- کمک به لحاظ کردن سیاستهای علم و فناوری رییس جمهور در اهداف و سیاستهای دولت.
4- تضمین اینکه اصولاً علم و فناوری در توسعه و اجرای سیاستها و برنامههای دولتی لحاظ شده است.
5- همکاریهای بیشتر بین المللی با حضور آمریکا در علم و فناوری.
همه وزارتخانهها و سازمانهای دولتی چه در شورا حضور داشته باشند و چه نداشته با شند باید با سیاستهای علم و فناوری که در شورا گرفته میشود هماهنگ بوده و اطلاعات راجع به درخواستهای بودجه تحقیق و توسعه را به شورا نیز بدهند.
شورا پیشنهادهایی را برای بودجههای تحقیق و توسعه که منعکس کننده اهداف ملی نیز هستند تنظیم کرده، آن را به دبیر « اام بی» ارائه مینماید .
به علاوه شورا میتواند توصیههایی برای دبیر « اام بی» با توجه به نظرات سازمانها در مورد بودجههای تحقیق و توسعه داشته باشد.