مصلی : مساجد جمعه خصوصاً مساجدی که برای شهرهای بزرگ ساخته می شد کمتر اتفاق می افتاد که گنجایش تمام مومنین یعنی مردان مسلمان بالغ آزاد که مقید به نماز جماعت بوده اند را در برداشته باشد و به گونه ای که ممکن نبود که تمام افراد مسلمان در ایام عید فطر و قربان یا به هنگام دعاهای دسته جمعی و عمومی که در موقع شروع بیماریهای مثل طاعون و خشکسالی های طولانی خوانده می شد در یکجا تجمع کنند در این گونه مراسمات مردم در زمینهای وسیعتر و آزادی به نام مصلی که عموماً در کنار شهرها بود برگزار شد بقول ژرژ مارسه مصلی نمازخانه ای در هوای آزاد بود .
بنابراین مصلی یعنی محل اجتماع خاص و عام در قطعه زمینی وسیع و آزاد محصور یا غیر محصور که بر حسب وسعت و جمعیت شهر گاهی مورد استفاده قرار می گرفته است و گاهی متروک می شده است .
این قبیل اماکن که به ندرت مورد استفاده قرار می گرفته اند ممکن بوده که پس از مدتی متروک شده و از کاربری اصلی خود را از دست بدهند و هرگز در ردیف بناهای هم تاریخی قرار نگرفته اند همین امر خود توجیه می کند که چرا علیرغم وجود تعداد زیادی از مصلی ها که موئلفین مسلمان در کتابهای خود به آنها اشاره نموده اند تعداد بناهایی که بنام مصلی تا به امروز باقی مانده اند کم و انگشت شمار می باشند و علاوه بر آن بیان می کند که چرا مصلی ها یک نوع سبک خاص از معماری ندارند و مصلی هایی که وجود دارند به اشکالی گوناگون جلوه می نمایند مصلی مشهد مصلی مشهد عبارت است از ایوانی بلند که در طرفین آن دو رواق وجود دارد و بر بالای هر رواق گنبدی بنا شده است دی ریز ضمن بحث از مصلی مشهد می گوید که گروه مردم به حالت صف رو به قبله این بنای تاریخی ایستاده و نماز جماعت می خوانند.
همچنین دی ریز در اثرش به نام توران که درباره مصلی بخار می نویسد آن را از چهاتی مشابه مصلی مشهد می نامد این بنا مرکب از یک ایوان مرتفع که در انتهای آن در هست که به یک تالار چهار گوش باز می شود و در طرفین این تالار دو رواق وجود دارد که وسعت و ارتفاعشان از تالار اصلی کمتر است این دو رواق هر دو مسقف هستند و چهار طرف آنها کاملا باز و آزاد است یعنی در ندارد و شبیه به تالارهای دو طرف مصلی مشهد میباشد بنابراین بناهای مشهد وطرق از حیث نقشه وطرح کلی ساختمان و از حیث منظره خارجی با مساجد ترکستان تفاوتی ندارد هر دوی آنها مانند مساجد ترکستان تفاوتی ندارد هر دوی آنها مانند مساجد بخارا بر روی مصلایی ساخته شده اند و باید به طور قطع و یقین مصلاها را به سان اماکن وسیعی در نظر آوریم که اکثر اوقات عاری از هر گونه ساختمان است و لیکن گاهی مزین به بناهای معظمی و اشکال گوناگون میباشد که مشخصات مخصوصی ندارد یعنی ممکن است از یک فضای محصور ساده و حتی فقط از یک دیوار قبله یا از یک مدرسه یا مسجد تشکیل شده باشد در دوطرف ایوان مصلی مشهد دو رواق وجود دارد که هر دو دارای گنبد هستند این دو رواق بی شک در نظر سازنده بنا که در آن هنگام مامور تعمیر مسجد جامع گوهرشاد بوده جهت تقویت استحکام بنای اصلی تکیه گاهی لازم و ضروری تشخیص داده شده لیکن بعدا به احتمال زیاد به محل نماز برای زنان تبدیل گردیده است که دی ریز درباره آن در دایره المعارف اسلامی بحث کرده است.
طاق ایوان مصلی مشهد چون بیش از طاق مصلی طرق در مقابل فشارهای وارد از سنگینی خود مقاومت می کرده است به وضع خوبی باقی مانده است .
نمای اصلی آن مزین به تزئیناتی از کاشیکاری معرق دوران شاه سلیمان صفوی است و دو نوار کتیبه دارد که بر روی هر دو تاریخ 1087 ( مطابق با 7-1676 میلادی ) نقش شده است نام کاتب نیز در انتهای کتبیه مستطیل شکل نقش شده است.
بدنه داخلی بنا گچ مالی و در بعضی نقاط گچبری و مقرنس کاری شده است .
رنگ آمیزی جز بر روی محراب و کتیبه بزرگی که دور تا دور لبه ایوان نقش شده است دیده نمی شود .
این کتیبه نیز با کاشیهای هفت رنگی به صورت خشت ساخته شده است و حاصل کار (محمد حسین) فرزند عنایت الله می باشد.
در داخل دو بدنه محراب در میان گلهای کاشی معرق دو کتیبه کوچک ترنجی وجود دارد که با زمینه زرد است و به روی آنها نوشته شده است: ( عمل حقیر بر منت حاجی شجاعی اصفهانی بنا 1087) در قسمت پخ لبه دو ایوان تزئیناتی از کاشی هفت رنگ وجود دارد که در قسمت پائین آن در هر طرف اشعاری نوشته شده است این اشعار فارسی است و به خط نستعلیق نوشته شده است .زمینه این اشعار لاجه وردی است و خطوط با کاشی زرد رنگ است: بدور سلیمان شه کامکار که هست از وجودش جهان را نظام ملک بارگاه و کواکب حشم سکندر وقار و قباد احتشام به توفیق فرمانده کن فکان به تایید معمار بیت الحرام به الهام فتی الذی لایموت به فرمان نواب عالی مقام ابوصالح آن صدر دین کز ازل بود و نقش تا ابد مستدام به سر کاری و سعی حاجی ملک که در کارها باشدبی احتمام زبس جید کرد از سر صدق گشت به اندک زمانی مصلی تمام چو مستغنی از بهر تاریخ آن نهادم به صحرای اندیشه گام به گوش دلم گفت پیر خرد بود این بنا مجمع خاص و عام ( عمل حاجی شجاع اصفهانی بنا کتیبه محمد حسین مشهدی) مصلی از بناهای ابو صالح الرضوی ابن محسن ابن الغ الرضوی است که تعمیرات بنای خواجه ربیع و مدرسه صالحیه نواب و تعمیرات مسجد جامع گوهرشاد را نیز نموده است و حاجی شجاع بنای اصفهانی در امر تعمیرات مباشرت داشته است.
وضع ساختمانی بنا از نظر ساختمانی ایوان بر روی دو پایه بزرگ جلو که هر یک 5/25 متر مربع و سعت دارند و جرز اسپر و پایه های مقابل پایه های بزرگ جلو قرار گرفته .سطح کل پایه ها و جزرهای حمال 127 متر مربع است و به طور متوسط با ملاحظه حجم وزن ایوان جزرهای واقع در این ناحیه که وزن آنها بر روی این پایه منتقل می شوند فشار وارد بر سطح پایه ها 5/1 کیلوگرم بر سانتی متر مربع است و این فشار با ملاحظه تحمل وضع پی ها به طور کلی خوب است.
تنها در ناحیه مجاور سطح زمین که در شرایط تغییر درجه حرارت بیشتری قرار داشته است .
آجرها قدری پوسیده اند که بایستی پی بندی و با آجر جوش بازسازی شوند.
سبک شناسی بنا مصلی مشهد : این بنا در اوایل دوره صفویه است که هنوز شیوه آذری مرسوم بوده است و به سبک بناهای دوره تیموری ساخته شده است که در خراسان رواج داشته است .در تزینات به سبک دوره صفویه و به شیوه اصفهانی و از کاشیهای معرق فیروره ای و زرد استفاده شده است .
سبک آذری : با تدبیر خواجه نصر الدین در مجتمع کردن هنرمندان در آذربایجان شیوه آذری شکل می گیرد ویژگیهای معماری این سبک عبارت است از : ساخت بناها با خشت خام و پخته و سنگ لاشه و کلنگی کم شدن کاربرد آجر و جانشین شدن سفال نقشین با نقش برجسته و کاشی لعابدار آمود و نماسازی الحاقی و رو سازی نمای درونی و بیرونی رواج امواج گره سازیها مثل گره سازی آجری – گره سازی کاشی – گره سازی آجر و کاشی گل انداز در نما رگ چینی در نما و استفاده از کاشیهای معرق و هفت رنگ 6-گج بری و اندود گچ و نقاشی روی گچ بروی نمای ساختمان تزئینات بنای تاریخی مصلی: گچ بری گچ یکی از مصالح اصلی معماری ایران است که به وسیله قابلیتهای ویژه آن همواره مورد توجه هنرمندان و معماران واقع شده بطوریکه علاوه بر جنبه ایستائی آن به عنوان مصالح جنبه تزئینی آن نیز مورد توجه قرار گرفته و بصورت یک هنر تزئینی درآمده و در این راه سیر تحولی خود و تکامل خود را در بستر تاریخ آن (ایران ) طی نموده است.
گچ ماده ای است که نسبت به سنگ , گچ , آجر و ...
دارای انعطاف بیشتری بوده و کار با آن آسانتر و تقریباً به هر گونه سطح ساختمانی به خوبی می چسبد و نتیجه کار سریعتر بدست می آید و در وقت لزوم می توان آنرا به راحتی تجدید کرد.
قابلیت شکل پذیری گچ این فرصت را به هنرمندان می دهد تا به راحتی طرحها و نقوش تزئینی دلخواه را بسازند و از اینها گذشته گچ نسبت به سایر وسائل و مصالح ارزانتر بوده و در وقت صرفه جوئی به عمل می آورد.
گزارش عمومی : علاوه بر شناخت کلی برای اتخاذ تصمیم درباره مرمت بنا احتیاج به شناخت جزئیات بنا، وضع ایستایی قسمتهای مختلف اسکلت و وضع ایستایی تزئینات بنا می باشد که با دقت بررسی، چگونگی هر یک تعیین و روشن خواهد شد.
رسیدگی به طرح تزئینات و خطوط اصلی آنها در بناهای قدیم ایران ابعاد صحیح بنا را مشخص می نمایند و قسمتهای از دست رفته در اغلب موارد امکان مرمت می یابند و در نتیجه بنا عظمت و شکوه و حجم اصلی خود را باز می یابد.
ایوان این بنا دارای طاقی با دور بسیار زیاد و متناسب می باشد به طوریکه شکوه خاص آن هر بیننده را به خود جلب می نماید و این ارزش منحصر به فرد این بنای صفوی ایجاب می نماید که در زمره بناهای تاریخی با ارزش و جالب شهر مشهد باشد.
در تزئینات گچ کاری سه لایه به روی هم قرار گرفته که نمایاننده مرمت بنا در سالهای مختلف گذشته می باشد.
با وجود اینکه این بنا پابرجاست نباید شکافهایی را که با یک دید کلی به چشم می خورند و رانش ایوان ، که خارج شدن دو رواق جانبی را از وضع تعادل نتیجه داده و خراب شدن رواق سمت چپ ایوان حدود 40 سال پیش ، که دوباره بازسازی شده است، نادیده گرفت.
تعمیراتی که در سالهای گذشته انجام گرفته به عنوان یک اقدام فوری قابل قبول است و مانع پیشرفت خرابی ایوان اصلی گردیده است.
با ملاحظه خیابان صفوی که مجاور ضلع جنوبی بنا احداث گردیده و ترافیک سنگین از آن می گذرد اقدامات احتیاطی زیادی چه از نظر جلوگیری از انتقال ارتعاش و امواج لرزاننده و چه از نظر ایستایی بنا به طور کلی ضرورت پیدا می کند.
باید توجه داشت که بنای مصلی پایین خیابان در باغ بسیار بزرگی واقع بوده است و در آن درختان توت زیادی وجود داشته و این درختان هنوز در فواصل دوری از بنای اصلی ( به صورت مشاهده در منازل مردم ) وجود دارد که با سه درخت که در محوطه فعلی مصلی وجود دارد هم ردیف و یک اندازه اند.
زمینهای مصلی توسط آستانه به مردم واگذار گردیده و آنچه باقی مانده است محوطه ایست به مساحت 60/2804 متر مربع که قسمت اعظم آن توسط دفتر فنی میراث فرهنگی نرده کشی شده است و بنا از نظر منظر اطراف وضع رضایت بخشی پیدا کرده است.
به منظور جلوگیری از صدمات احتمالی و به خصوص برای پیشگیری از لطمه ای که ایجاد بناهای واقع در زمینهای اطراف بنا، به منظر کلی وارد خواهند کرد در حریم این بنا پیش بینی های لازم به عمل آمده است.
از نظر کاشیکاری این بنا دارای کاشی های معرق در نمای شمالی ایوان و در محراب می باشد.
طرح و کاشیهای این بنا هنوز دست نخورده باقی مانده است و هیچگونه تعمیری تا کنون روی کاشیهای معرق انجام نشده است.
محراب بنا علاوه بر تزئینات کاشی معرق در بدنه و در نوار دور تا دور لبه آن دارای یک مقرنس بسیار زیبا از کاشی معرق بوده است که قسمتهایی از آن باقی مانده است.
مراحل مختلف مرمت: مراحل مختلف حفاظت و تضمین ادامه حیات یک بنای تاریخی از لحاظ فنی شامل مراحل زیر است : 1 – رفع خطر از بنا 2 – مرمت استحفاظی و استحکامی 3 – مرمت کامل ( جامع ) رفع خطر این عمل به منظور تضمین حیات بنا ( پابرجا نگه داشتن آن ) و به دلایل فنی مقطعی ، حفظ و ایمنی انجام می پذیرد.
این اقدام به طور مقطعی نگرانی از دست دادن شالوده اصلی بنا را رفع و امکان مطالعه و پژوهش را در مدت زمان کافی برای تهیه طرحهای مراحل بعد فراهم می کند.
برای رفع خطر باید موارد زیر را مد نظر داشت : این عمل به منظور تضمین حیات بنا ( پابرجا نگه داشتن آن ) و به دلایل فنی مقطعی ، حفظ و ایمنی انجام می پذیرد.
برای رفع خطر باید موارد زیر را مد نظر داشت : الف ) تشخیص ضرورت رفع خطر: در مواردی ضروری است که منشا خطر به طور کامل از نظر کاربری تعطیل شود و در صورت لزوم عدم امکان استفاده از کل بنای تاریخی به طور مقطعی توصیه می شود.
برای مثالف چنانچه سرویس بهداشتی بنا باعث نفوذ آب به پی و دیوارهای بنا گردد، باید استفاده از آن موقتا متوقف شود.
همچنین اگر ایستایی بنا از نظر تحمل بار زنده در خطر باشد، ضروری است که استفاده از آن موقتا خاتمه یابد.
ب ) شناسایی کامل و دقیق بخشهای فرسوده و خطرناک.
پ ) شناسایی و بررسی مواد و مصالحی که می توانند با توجه به نوع خطر سریعا مورد استفاده قرار گیرند.
ت ) شناسایی و بررسی روش، فن و تکنیکی که با استفاده از آن، عمل رفع خطر در اسرع وقت انجام پذیرد.
ث ) ضمن عملیات رفع خطر موقت، عدم استفاده از بخشها یا کل بنا توصیه می شود.
ج ) در عملیات رفع خطر، در یک زمان محدود نباید شیوه و تکنیکی برگزیده شود که باعث ممانعت از سایر مطالعات پژوهشی و یا شناسایی منبع خطر گردد.
چ ) در مواقعی که مشکل پیچیده است و لزوم دخالت مهندس محاسب برای محاسبات فنی عملیات رفع خطر ضروری است، می توان از این همکاری بهره جست.
ح ) تمامی مراحل فوق به عنوان الحاقی موقت تلقی می شوند و مرمتگر باید پس از مطالعه روشی جامع و کامل برای مرمت بنا، امکان حذف این مرمت مقطعی را مدنظر داشته باشد، بدون آنکه این حذف پیامدهای منفی برای بنا داشته باشد.
مرمت استحفاظی و استحکامی هدف اصلی از این نوع مرمت تثبیت وضع موجود بنا و حفظ ارزشهای باقیمانده از آثار تاریخی است.
در این مرمت، عمل فوق العاده ای از لحاظ هنری و کاربردی انجام نمی شود، ولی استخوانبندی بنا تقویت می گردد.
به عبارت دیگر، ظاهر بنا پس از مرمت حفاظتی و استحکامی تغییر چندان محسوسی نخواهد کرد.
در این نوع مرمت طی مراحل زیر ضروری است : الف ) بررسی و شناخت عواملی که در تغییر شرایط متعادل بنا موثر بوده است ( آسیب شناسی ).
ب ) پژوهش در مورد مرمتهای استحکامی و فنون وابسته به آن در تجارب مرمتی دنیا که به گونه ای دارای شرایط همسان با بنای مورد نظر باشند و بتوان از پیشرفته ترین آن تجربیات از نظر نوع مصالح، تکنیک و غیره بهره جست.
پ ) بررسی گزینه های مختلف برای مرمت حفاظتی و استحکامی و انتخاب روش بهینه.
ت ) انجام محاسبات فنی در امر مرمت استحکامی توسط مهندس محاسب.
ث ) با توجه به اینکه در ضمن هدف اصلی ( مرمت استحکامی ) باید به اقدامات فنی از جمله شکافتن بخشهایی برای تقویت و یا کلاف کشی و یا پیوند متوسل شد، لازم است باستان شناسان و کارشناسان ذیربط در محل حاضر شوند و مطالعات و پژوهشهای ضروری را انجام دهند.
ج ) به موازات انجام عملیات مرمت استحکامی، باید به ایجاد شرایط مناسب برای تکمیل خطوط اصلی وبازسازی کامل بنا توجه داشت.
چ ) با بررسی کارشناسانه، مواردی پیش می آید که ما را به اقدامی که ممکن است در موارد دیگر غیر عملی باشد مجاز می سازد.
در این صورت، اقدامات کارشناس باید به شرح زیر مورد ارزیابی قرار گیرد : 1 – در صورت افزودن بخش جدید به بخش قدیم از نظر استحکامی، رفع نیاز عملکردی ضمن توجه به مسئله زیبایی شناسی ضروری است.
2 – بازسازی و تکمیل خطوط از بین رفته بنا به علت زمان مدیدی که بر آن سپری شده در مواردی که ایستایی بنا با بقای آن را تضمین کند مجاز است ( مرمت تکمیلی ).
ح ) پیش بینی حرایم حفاظتی لازم ( حرایم فنی ) در مقابل لرزش حاصل از عواملی همچون حرکت انواع وسایل نقلیه و وجود کارخانه ها و یا مواردی از قبیل حرایم رطوبت و عوامل بیولوژیکی، دود، صدا و غیره ضروری است.
مرمت جامع یا کامل ( طرح جامع مرمتی ) با توجه به اینکه هر بنای تاریخی در یک بستر خاص اجتماعی، فرهنگی و اقلیمی جای دارد لذا مرمت آن مستلزم دقت و شناختی همه جانبه است.
این عوامل از بافت شهری ( مکان طبیعی استقرار بنا ) تا سایر جوانب تاریخی ، اجتماعی ، فرهنگی، مذهبی، اقتصادی، سیاسی و غیره را شامل می گردد.
شناخت تاریخی شامل شیوه های ساخت و ساز، فنون و مصالح مورد استفاده در گذشته یک بنا به عنوان یادگار تاریخی نیاکان و حامل پیام دوره ای خاص از تاریخ می گردد یافتن خطوط اصلی بنا: برای شناخت ارزش واقعی اثر لازم است که در ذهن طراح خطوط اصلی بنا مجسم و ترسیم شود.
به این منظور باید مطالعات مقاطعی که اثر در آن زمان شکل گرفته مورد بررسی قرار گیرد و با استعانت از روشها و شیوه های متداول در آن مقطع خاص زمانی وجوه روش ها و شیوه های متداول در ان مقطع خاص زمانی خود تشابه اثار شناسیایی شود و اثر در کمال سلامت خود به طور تشابه آثار شناسایی شود و اثر درکمال سلامت خود به طور تجسمی ترسیم گردد.
این بررسی در واقع بخش مطالعات تطبیقی و شبیه سازی برای دستیابی به شیوه ساخت بناست و همراه بامطالعات متون به اثر تاریخی خطوط اصلی معماری را از تمامی جهات بر ما روشن می دارد این شناسایی و تجسم کمک شایان توجهی به بناست زیرا مداخلات احتمالی ما در آن شخصی و اختیاری نمی گیرد و جهتی مستند و تاریخی پیدا می کند؛ این مطالعات از دو جنبه معمار مرمتگر را یاری می دهد : 1 – شناخت کامل تمام مسائل مربوط به سازه و سیمای یک بنا در زمان احداث زمان.
2 – استفاده از آن شناخت برای احیا و تعمیر بنا.
فقدان بخشی از بنا در مواقعی ما را در مقابل راه حلهای مختلف برای مرمت و احیای آن قرار می دهد.
بنابراین، با توجه به مراحل فوق الذکر، خط و شیوه علمی و مدون مرمت را با در نظر گرفتن زمان تاریخی و امکانات امروزی انتخاب می کنیم.
طبیعی است که فقدان بخشهایی از بنا در طول زمان به تنشهایی دامن می زند که به ناچار بازسازی بخشهای گم شده بنا را الزامی می دارد.
چنانچه در پیش اشاره شد، خطوط اصلی بنا بخشی از حیات فیزیکی بنا و کاربرد معنوی و اجتماعی آن را در زمان خود در بر می گیرد، لذا این مطالعات طیف گسترده ای از اطلاعات و پیامهای اجتماعی، فرهنگی و غیره را روشن می کند که جوانب مختلف مربوط به استفاده از اثر را به درستی منعکس می سازد و این به تصمیم گیری ما برای احیای بنا کمک شایان توجهی می کند.
با توجه به تمامی ارزشهایی که قبلا مطرح شد، باید در نظر داشت که امروز بنایی در دست ماست که هر آن مورد تهاجم ناشی از رشد و گسترش لجام گسیخته شهر و روستا و منطقه جدید است و ما وظیفه حفظ و حراست از بنا و انتقال آن به آیندگان را بر عهده داریم.
بنا در زمان تاریخی همواره زنده است و آیندگان می توانند برداشتهای جدید و دریافتهای نو از آن داشته باشند.
بنابراین لازم است با توجه به ظرافت موضوع، فراخور مکان و زمان حریمی را برای حفاظت از اثر و یا بنا قائل شویم.
( طراحی و پیشنهاد این حریم مستلزم مطالعات دقیق باستان شناسی و گمانه زنی پیرامون اثر است.) از سوی دیگر ، موضوع بسیار حساس تطابق، تلفیق و همزیستی بنا با کلیه ویژگیهای خود با زمان حاضر است که لاجرم وجود این حریم برای برقراری آن پیوند ظریف و حساس ضروری است.
این حریم، به عنوان یک فیلتر ، نقش مبدل را در پیوند جدید و قدیم برای تضمین ادامه حیات و حفاظت از بنا ایفا می کند.
آسیب شناسی بنا عوامل موثر در تخریب بنا عوامل طبیعی مانند رعد و برق، رطوبت ناشی از آبهای زیرزمینی یا ریزش باران و برف، سیل، باد، زلزله، عوامل بیولوزیک، تاثیر عوامل طبیعی به نحوه استقرار، تشکیل بنا و مصالح مورد استفاده متفاوت بستگی دارد.
عوامل اجتماعی و سوانح مانند جنگ، مهاجرت و آتش سوزی .
عوامل تخریب مربوط به شیوه خاص زندگی ماشینی مانند تاسیسات بنا از قبیل فاضلاب، کانال کشی و غیره.
عوامل تخریب مستقیم به وسیله مردم و حکام وقت از جمله می توان به تخریب حصارها و خندقها با هدف گسترش شهرها، تخریب بناهای عظیم به منظور استفاده از مصالح آنها و همچنین استفاده نادرست از ابنیه قدیمی، استقرار مردم در واحدها و مجموعه های بزرگ قدیمی و دخل و تصرف شدید و نابهنجار در آنها، حفاری ابنیه به منظور گنج یابی ، اقدامات بدون مطالعه و برنامه ریزی افراد خیر به منظور تعمیر ، تغییر فشار آبهای زیرزمینی بر اثر حفر چاههای عمیق و پمپاژها.
فرسایش و زوال تغییر خواص مصالح معمولا متاثر از یک یا هر دو عامل زیر است : الف ) تنشها ( داخلی و خارجی ) ب ) روندهای فساد و تحلیل رفتگی تنشها تنشهای عامل فرسایش و زوال به دو گروه خارجی و داخلی تقسیم می شوند که از مجموعه ای از عوامل مختلف تاثیر می پذیرند : بار زیاد وارد بر سازه : اگر چه بارهای کششی در حدی نیستند که باعث ایجاد شکافهای قابل رویت گردند، اما می توانند ترکها و خلل و فرج ریز را گسترش دهند و موجب افزایش پیشروی آنها شوند و بدین ترتیب عوامل مناسب برای نفوذ آب و رطوبت را فراهم آورند و در نتیجه باعث فرسایش شوند.
در دیوارهای خشتی، تنش کششی می تواند در نقاط اتصال موجب باز شدن مختصر اتصالها گردد و همین امر باعث نفوذ آب می شود و در نتیجه شرایط مناسب را برای فرسایش فراهم می آورد.
طنین ها و لرزش ها : معمولا تمامی مواد و مصالح بناهایی که در آنها لرزش به وجود می آید به طور متفاوت تحت تاثیر نیروهای کششی و فشاری قرار می گیرند.
در این مورد نیز قانون عمومی « تمرکز تنش روی ترکهای بسیار ریز » صادق است و در چنین شرایطی خود ترکهای ریز ( میکروسکوپی ) بر اثر لرزشها امکان رشد و توسعه می یابند و بیشتر می شوند.
علاوه بر این، بر اثر این لرزشها ترکهای جدیدی در نقاطی که تحت تاثیر تمرکز تنشها هستند تشکیل می شود.
در کل می توان گفت که لرزش و طنین بر شدت تغییرات و فرسایش مصالح می افزایند ، زیرا ترکهای ریز با هدایت آب به داخل، باعث ایجاد تنش در داخل مصالح می شوند.
در مجموع ارزیابی دقیق از نقش لرزش و طنین در کلیه فرآیندهای تغییر و تحول مواد و مصالح به دلیل وجود عوامل فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی امر بسیار پیچیده ای است.
لرزش به طور غیر مستقیم در حفاظت ابنیه تاثیر می کند و چه بسا در سیستمهایی که باید ابنیه را در مقابل عوامل محیطی و تغییر و فرسایش محافظت کنند تاثیر منفی می گذارد.
برای مثال، لرزش ممکن است از قدرت حفظ و هدایت آب در ناودانها و نقاط اتصال بکاهد و در نتیجه شرایط مناسب را برای نفوذ آب به بخشهایی از دیوار که معمولا محفوظ اند فراهم آورد.
گیاهان و بوته های سطحی : ریشه گیاهان و خارها و درختان ممکن است حتی با فاصله موجب ایجاد شکستگی در مصالح گردند.
کنترل رشد گیاهان و بوته ها از نکات بدیهی در محافظت از ابنیه است؛ ه همین دلیل،صدمه ناشی از رشد گیاهان و بوته ها بیشتر در ابنیه دورافتاد رخ می دهد.
جو و تاثیر آن در فرسایش بناهای خشتی : عامل اصلی در فرسایش بناهای خشتی باران است.
آب باران موجب پخش شدن رس می شود و بقایای ریگ موجود در آن را می شوید و از بین می برد، ولی بیشتر اوقات جاری شدن آب بر روی دیوارهای خشتی و یا تشکیل جویبار در جوار این دیوارها و تجمع آب در پایه آنها عوامل اصلی تخریب را تشکیل می دهند.
دومین عامل بسیار مهم در فرسایش دیوارهای خشتی باد است.
باد بر اثر سرعت زیاد خود ریگ و ماسه های اطراف بنا را بلند می کند و آنها را بر دیوارها می کوبد و به این ترتیب سبب فرسایش تدریجی دیوار می شود.
صعود رطوبت در ابنیه و دیوارهای با مصالح خام از طریق ترکهای مویی قابل توجه نیست و عموما از حدود 40-30 سانتیمتر تجاوز نمی کند.
علت آن است که رس بر اثر مرطوب شدن باد می کند و جریان آب را مسدود می گرداند؛ پس میزان رطوبت با افزایش ارتفاع کمتر می شود.
به همین دلیل، در دیوارهای با مصالح خام به هیچ وجه پیشروی شدید رطوبت از یک جهت دیده نمی شود، در صورتی که این امر در دیوارهای با مصالح پخته معمول است.
در نتیجه، صعود موئینه ای و تشکیل بلورهای نمک ( جز در مواردی محدود ) خطر اصلی به شمار نمی آید.
برف نیز اگر در حاشیه دیوارها انباشته شود و تا زمان آب شدن و در نتیجه جذب باقی بماند، می تواند عامل خطر محسوب گردد.
واکنش مواد و مصالح ساختمانی در محیط متاثر از دو عامل اساسی به شرح زیر است : 1 – خلل و فرج و ترکها که رابطه ای مستقیم با نفوذ و هدایت رطوبت دارد.
2 – ویژگیهای مکانیکی که مستلزم مبحثی جداگانه است.
روشن است که این واکنش بستگی به ویژگیهای محیطی نیز دارد.
خلل و فرج و ترکها قطر ترکها گاه بسیار کوچک ( کمتر از یک میکرون ) و گاه بین یک یا صد میکرون است ( mm1000/1 = 1 میکرون ) .
حجم کلی، اندازه و ابعاد ترکها در مواد و مصالح گوناگون بسیار متغیر است.
خلل و فرج خیلی باریک و ریز واکنشی شبیه ترکها به وجود می آورند.
ترکهای بسیار ریز به ترکهای مویی معروف اند.
آب از طریق ترکهای ریز جذب مصالح می شود.
فشار موجود در ترکهای مویی که خود تعیین کننده میزان جذب آب است، از طریق تجربی قابل اندازه گیری است.
این فشار با کاهش قطر ترکها افزایش می یابد و در ترکهای به قطر یک میکرون به بیشترین مقدار خود می رسد، جذب آب به کشش جداره های ترکها بستگی دارد.
مواد و مصالح فاقد خلل و فرج بعضی از مواد تقریبا فاقد ترک هستند ( از قبیل سنگ سماق ، فلزات و شیشه).
سیمان نیز ماده ای است با امکان ترک پذیری بسیار نازل، در صورتی که سنگ مرمر بسیار ترک پذیر است.
انواع رطوبت در بناهای تاریخی رطوبت در بناهای تاریخی بر دو نوع است : صعودی و نزولی.
رطوبت صعودی : این رطوبت بر اثر نفوذ آب به پی دیواره ها و حرکت آن طبق قانون لوله های موئین به طرف بالا به وجود می آید.
عوامل مختلفی آن را به وجود می آورند : 1 – عدم وجود محوطه سازی مناسب در پیرامون بنا.
2 – ایجاد باغچه و کاشت درخت در نزدیکی پیهای بنا.
3 – گرفتگی چاههای فاضلاب و تاسیسات آبرسانی در داخل ابنیه .
4 – بالا آمدن سطح آبهای زیرزمینی.
5 – افزایش قدرت جذب مصالح به کار رفته در بنا مثل آجر.
6 – استفاده از مصالح غی هیدروفیلی از قبیل سیمان.
قیرگونی و رنگ روغن که باعث عدم تنفس بنا و حبس رطوبت در دیواره ها و پی و صعود آن به بخشهای بالاتر بنا می شود.
رطوبت نزولی : این رطوبت ناشی از ریزش نزولات آسمانی است.
عوامل زیر در تسهیل ایجاد رطوبت نزولی موثرند : 1 – شیب بندی پوشش بام .
2 – ناودانها و استقرار آنها در محلهای نامناسب بنا، برای مثال، در نقاط سردسیر چنانچه ناودانی در خارج بنا قرار گیرد بر اثر یخبندان قابلیت خود را از دست می دهد و آب در پشت ناودان جمع می شود و سپس به نقاط مختلف بنا نفوذ می کند.
3 – اگر تعمیر و تعویض بموقع لایه های عایق ( کاهگل و کاشی و .
.
) انجام نگیرد، باعث نفوذ آب به داخل بنا می شود.
4 – عدم پیش بینی ارتفاع عایقکاری متناسب با ارتفاع برف در هنگام عایق کردن بنا.
5 – نگهداری و مراقبت دایم از بنا در فصول مختلف مثل پاک کردن ناودانها و آبروها و جمع کردن علفهای هرز و استفاده نادرست از بام و غیره.
6 – عدم استفاده از مصالح عایق بومی با توجه به اقلیم و طبیعت بنا، مانند استفاده از قیرگونی بر روی سطوح منحنی شیبدار بام.
7 – اجرای جزئیات آبچکانها و رخبامها به روش ناصحیح یا استهلاک و فرسایش رخبام و عدم تعویض و تعمیر به موقع آنها.
مشاهده صدمات ناشی از رطوبت در بنا 1 – پیدایش و ظهور لکه های رطوبت در کف.
2 – لک شدن مدام جداره ها ( به صورت رطوبت صعودی ).
3 – فرسایش و ساییدگی در آمود دیواره که بر اثر رطوبت صعودی و کوران شدید حاصل می شود.
4 – کدر شدن یکنواخت جداره های اتاق که ممکن است به دلیل اشباع رطوبت هوا پدید آمد.
5 – پیدایش لکه های پراکنده که به مرور زمان تغییر می یابند.
این امر ممکن است به دلیل نفوذپذیری مصالح مختلف در جداره باشد ( شاید اشباع رطوبت هوا نیز در آن موثر باشد.
) 6 – عمل آمدن و پیدایش مصالح نمکدار ( شوره زدن ) که ممکن است به صورت لکه های پراکنده یا لکه های متدام باشد.
7 – پیدایش انواع قارچهای ریز ناشی از عواملی چون عدم وجود تهویه و راکد ماندن هوا؛ عدم تابش نور خورشید؛ و وجود عوامل ارگانیک زنده.
تشخیص منشأ رطوبت : برای تشخیص منشا رطوبت باید عواملی چند مورد توجه قرار گیرند.
مشخصات رطوبت ناشی از آبهای سطحی الف ) معمولا در یک طرف از جداره بنا ظاهر می شود.
ب ) ارتفاع صعود رطوبت در طی سال دارای نوسان است.
مشخصات رطوبت ناشی از آبهای زیرزمینی الف ) در بخشهای مختلف بنا به صورت یکنواخت مشاهده می شود ( جز در مواردی که بنا از مصالح مختلفی ساخته شده است ).
ب ) ارتفاع رطوبت در قسمتهای شمال شرقی حداکثر و در بخشهای مجزای بنا در حداقل است.
ج ) نوسان شدیدی در طی سال در رطوبت بنا ایجاد نمی شود.
میزان ارتفاع و صعود رطوبت این میزان به عوامل زیر بستگی دارد : الف ) شرایط جوی محل ب ) نحوه تابش آفتاب یا عدم تابش آن ج ) کهولت و نوع مصالح بنا د ) خط زمین ( طبیعی یا مصنوعی ) شیوه های پیشگیری از رطوبت بالا رونده در پایه ها و دیوارها در ساختمانهای جدید با استفاده از لایه های عایق از قبیل قیرگونی و سایر مواد عایق در مقطعی از دیوار و یا کفها مانع عمده ای در پیشروی رطوبت ایجاد می کنند.
در گذشته این شیوه پیشگیری رایج نبوده است، در نتیجه رطوبت بر اساس قانون لوله های موئین به طور مداوم در بنا نفوذ می کرده و ضمن صعود به نقاط ضعف بنا، موجب استهلاک تدریجی آن می شده است.
این عامل از مهمترین عوامل مخل در بسیاری از بناهای تاریخی باشد.