خودکشی خودکشی قتلی است که وحدت قاتل و مقتول دارد .
عملی است که فرد برای پایان دادن به زندگی خود به صورتهای مختلف به عنوان مثال حلقآویز کردن،مصرف سیانور ، سم، دارو، وصل کردن جریان الکتریسیته به بدن ، رگ زدن، پرش از ارتفاع ، غرق کردن ، خودسوزی و… شکل میگیرد .
خودکشی عملی است با سابقهی تاریخی که اگر به تاریخ ملتها بازگردیم مواردی را مییابیم که در آنها حتی خودکشی ستوده شده است.
خودکشی معروف کلئوپاترا ، هاراگیری ژاپنیهای عصر ساموراییها ، خودکشی مربوط به رسم ساتی زنان هندی و اینویت پیرمردان اسکیمو از این جملهاند.
اما در یونان قدیم خودکشی جرم محسوب میشده و هر کس خودکشی میکرده دست وی قطع میشده و در جای دیگر دفن میشده است؛ حتی در برههای از تاریخ یونان به علت رواج خودکشی در بین زنان این مجازات که جسدشان به صورت عریان در معرض دید عموم قرار گیرد وضع شده که البته نتیجهی لازم را هم از آن گرفتهاند و تعداد خودکشیها با این مجازات کاهش یافته است.
در روم نیز در قرن ششم میلادی در زمان ژوستین امپراطوری روم ازدواج با بیوهی کسی که خودکشی کرده ننگ محسوب میشده و جسد فردی که خودکشی کرده را روی چهار چرخه به پشت خوابانیده و در شهر به معرض نمایش گذاشته و سپس در زبالهدانی رها میکردهاند .
همچنین در روم قرون اول و دوم میلادی اموال کسانی که از ترس خودکشی میکردهاند به نفع دولت ضبط میشده است .
اما پس از انقلاب کبیر فرانسه و رواج افکار حقوق اساسی افراد و آزادیهای فردی مجازاتهای خودکشی ملغی میگردد و خودکشی فاقد قصد مجرمانه محسوب میشود..
البته باید دانست اگرچه ارتکاب خودکشی جرم نیست اما در کشور فرانسه کسی که اقدام به تحریک دیگری به خودکشی کند به سه سال حبس و سیصد هزار فرانک جریمه نقدی محکوم میشود و اگر فردی که تحریک شده زیر ۱۵ سال باشد مجازات مرتکب به پنج سال حبس و پانصد هزار فرانک افزایش مییابد.
کمک به فرد در خودکشی و تحریک وی در قوانین جزایی کشورهایی چون انگلستان، نروژ، دانمارک، ایسلند، سوئیس و حتی عراق هم مورد توجه قرار گرفته است.
در قانون مجازات اسلامی از آنجا که خودکشی به عنوان جرم تعریف نشده و قوانین کیفری قابل توسعه نیستند ؛ خودکشی جرم نیست مگر اینکه در تصویبات بعدی این عمل جرم شناخته شود و به تبع آن مجازات قانونی نیز ندارد .
خودکشی در اسلام باید توجه داشت که دین اسلام به شدت با هر نوع خودکشی مخالف است و این امر به صورت صریح در آیه ۳۳ سورهی نساء ذکر شده است.
در اینباره خداوند در آیه ۲۹ سوره نساء نیز میفرماید: «ولا تقتلوا انفسکم ان الله کان بکم رحیما» به این معنی که «خودتان را نکشید، به درستی که خداوند نسبت به شما مهربان است».
همینطور در آیه ۳۳ سوره اسراء آمده است که «ولاتقتلوا النفس التی حرم الله الا بالحق» به این معنی که «هرگز نفس محترمی را که خداوند آن را محترم داشته و قتلش را حرام کرده نکشید، مگر به حق».
البته شبیه مضمون آیه ۳۳ سوره اسراء در آیه ۶۸ سوره فرقان هم آمده است که خداوند میفرماید: «ولایقتلون النفس التی حرم الله الا بالحق» یعنی اینکه نفس محترمی را که خداوند حرام کرده به قتل نمیرسانند مگر به حق.
در مجموع، براساس آیات قرآن کریم، این نتیجه حاصل میشود که خودکشی و انتحار حرام است.
از ائمه معصومین نیز روایتهایی در نکوهش و تحریم خودکشی ذکر شده است که شایان ذکر است اگر عنوان شود: 1- حضرت محمد(ص): «الذی یخنق نفسه یخنقها فی النار والذی یطعنها فی النار» «آن که خود را خفه کند و بکشد خویشتن را در آتش جهنم خفه کردهاست و آن که با نیزه خودکشی کند در آتش جهنم است.» ۲-من قتل نفسه بشی فی الدنیا عذب به یوم القیامه.
«هر که در دنیا به هر گونهای اقدام به خودکشی کند و بمیرد و روز قیامت به همان گونه مشمول عذاب خداوندی خواهد شد.» ۳- کان فیمن کن قبلکم رجل به جرح فجزع فاخذ سکنیاً فخربها یده فما رقا الدم حتی مات، قال الله تعالی: بادرنی عبدی بنفسه حرمت علیه الجنه.
“قبل از شما مردی بود که بر اثر جراحت دست بیتابی میکرد چاقو را برداشت و دستش را قطع کرد و از آن به قدری خون چکید تا جان داد.
خداوند متعال درباره این شخص فرمود: «بنده من اقدام به خودکشی کرد و جانش را از دست داد من بهشتم را بر این بنده ام حرام کردم واو را به بهشتم راه نمیدهم.»” ۴- من شرب سما ” فقتل نفسه فهو یتمساه فی نار جهنم خالداً مخلداً فیها ابداً «هر که زهر بخورد و خودکشی کند، همان زهر را در جهنم خواهد نوشید ودر آتش دوزخ جاودان خواهد ماند.» امام علی(ع): «مسلمان به هر بلایی گرفتار میگردد و با هر مرگی از دنیا میرود غیر از خودکشی.
پس کسی هم که قدرت داشته باشد جان خود را حفظ کند و این کار را نکند، خودکشی کرده است.» پس کسی که بتواند خون خود را حفظ کند و با وجود این از قاتل خود جلوگیری نکند تا کشته شود، قاتل خود خواهد بود قابل توجه است که فقهای شیعه و اهل سنت نیز در حرمت خودکشی اتفاق نظر دارند .
صاحب جواهر در کتاب« جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام » مینویسد:« خودکشی برای رهایی از رنج و فشار شدید ناشی از تشنگی و گرسنگی که ممکن است به مرگ انجامد ، جایز نیست.» ضمانت اجرای ممنوعیت خودکشی در نظام حقوقی اسلام ضمانت اجرایی اخلاقی، مذهبی و عقیدتی است .
اتانازی اتانازی«Euthanasia» اتانازی یا یوتینیژیا به معنای تحتاللفظی مرگ خوب/شیرین، مرگ راحت ، قتل ترحم آمیز ، بیمار کشی طبی ، نسریع در مرگ محتضر آمده است.و دارای انواعی است که با توجه به شیوهی عمل در آنها از یکدیگر متمایزند.
مرگ شیرین یا اتانازی (مرگ از روی ترحم ) مسئله ای است که از مدت ها پیش مورد توجه قرار گرفته و امروزه هم در برخی کشورها توجه .
این نوع از مرگ بیشتر در بحث پزشکی مطرح می گردد و کسانی که در معرض این نوع از مرگ (یا قتل ) قرار دارند بیشتر بیماران لاعلاج یا افرادی هستند که از یک بیماری شدید روحی ( افسردگی حاد ، آلزایمر و ...
) رنج می برند و ممکن است که با رضایت خود از افرادی مثل پزشکان معالج یا پرستاران یا افراد خانواده خود و...
بخواهند که به آنها در مردن کمک و یاری کنند در یک جمع بندی کلی اگر بخواهیم اتانازی و خوکشی را با هم مقایسه کنیم بابد گفت که خودکشی نوعی قتل است که وحدت قاتل و مقتول را دارد به عبارتی خودکشی عملی خطی است که دو نطقهی آن به یک فرد منتهی میشود اگر چه ممکن است در این عمل نیز اشخاصی محرک و یا فراهم کنندهی ادوات قتل باشند اما در نهایت عمل قتل به وسیلهی خود مقتول انجام میگیرد اما اتانازی عملی است مثلث وار که سه عنصر در آن موثرند شخصی که بر اثر عمل اتانازی کشته میشود ، پزشک یا هر کس دیگری که اتانازی را انجام میدهد و خود عمل اتانازی.
.
بنابراین اتانازی به صورت:«پایان دادن به زندگی یک شخص به درخواست خودش یا برای مصلحت او و برای رهایی او از رنج و عذاب خواه مشکلات زندگی یا رنج بیماری و یا رهایی دیگران از مشکلات و هزینههای زندگی او به دست فرد دیگری » میتوان تعریف کرد.
این مسئله و بحث در مورد اصول اخلاقی و قانونی بودن مرگ شیرین ( داوطلبانه ) یا اتانازی بیشتر در نیمه آخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم مطرح گردید .
بسیار قبل از آن رومی ها و یونانیان باستان اعتقاد داشتند که نباید به هر قیمت زندگی را حفظ کرد ، و براساس همین اعتقاد نسبت به خودکشی افرادی که امیدی به بهبودی آنان وجود نداشت نرمش نشان می دادند .ولی تنها در صد سال اخیر توجه جدی به موضوع مرگ شیرین یا اتانازی شده است و برخی در صدد آن هستند که آن را قانونی کنند ،برای مثال ، سالهاست که در کشور سوئیس مساله کمک به خود کشی تحت شرایط خاص شکل قانونی به خود گرفته است ، اما هنوز بسیاری از جوامع با این مسئله مخالف هستند و آن را خلاف اصول اخلاقی و قانونی می دانند از جمله کشور خود ما ایران که این نوع از مرگ (قتل ) را برخلاف شرع و قانون و اخلاق می داند و به طور جدی با این مسئله برخورد میکند و آن را از نوع قتل عمد و مستحق قصاص می داند اتانازی از منظر اسلام مرگ شیرین یا اتانازی از منظر دین ما اسلام اخلاقی نیست چون مرگ همه انسانها به دست خداوند است و اوست که مارا آفریده و همه چیز ما به دست اوست ، و این مسئله ( مرگ شرین یا اتانازی ) یک نوع دخالت در کار خداوند و تعدی از دستورات اوست اتانازی در ایران در قانون کشور ما چنین عنوانی وجود ندارد، در قانون مجازات اسلامی عنوان شده است که قتل با اجازه فرد نیز امری نهی شده و جرم محسوب میشود.
چنانکه گفته شد در قرآن آیات مختلفی وجود دارد که انسان را از کشتن خود نهی کرده است، نه اجازه کشتن خود را داده و نه کشتنی خودخواسته توسط فردی دیگر، در آیه ۲۵ سوره بقره نیز این امر وجود دارد.
نکته دیگر درباره قتل عمد و قصد کشتن است که بر اساس درخواست فرد و بیمار خاص خودکشی با واسطه یا خودکشی به وسیله قطع درمان توسط پزشک یا پرستار ممکن است رخ دهد که این دو با یکدیگر متفاوت است.
این نوع قتل را عدهای عمدی و عدهای غیرعمدی مینامند.
لازم به ذکر است که آیتالله العظمی ناصر مکارم شیرازی در استفتائات خود تاکید کردهاند که قتل انسان مطلقا جایز نیست، حتی از روی ترحم و با اجازه خودش.
اما نگاه غربی نیز به اتانازی مبتنی بر اجازه چنین امری است؛ اما این دیدگاه نه تنها برای مسلمانان معنا نداشته بلکه در ادیان دیگر الهی از جمله مسیحیت نیز نهی شده است.
واتیکان نیز با این موضوع کنار نیامده و مسیحیت هم اجازه خودکشی نمیدهد.
در دین اسلام نیز با تامل در آیه ۵۵ سوره بقره متوجه میشویم که خداوند اعلام کرده که زندگی همیشه یکنواخت نیست و سختیهایی وجود دارد و البته برای تحمل این سختیها به صابران بشارت داده شده است.
بزرگانی مانند شهید مطهری نیز گفتهاند که تحمل سختیها مقدمه پیشرفت است و در عین حال اعتقاد به عالم ماوراء و متافیزیک ایجاب میکند که انسانها سعه صدر به خرج دهند تا موجبات پاک شدنشان از گناه فراهم شود.
مسلمانان باید به این نکته توجه داشته باشند که عقوبت شخصی که خودکشی کرده دوزخ و حرام شدن بهشت است.
در قانون کشور ما چنین عنوانی وجود ندارد، در قانون مجازات اسلامی عنوان شده است که قتل با اجازه فرد نیز امری نهی شده و جرم محسوب میشود.
انواع اتانازی در یک تقسیمبندی میتوان اتانازی را به داوطلبانه یعنی گونهای از اتانازی که با درخواست فرد صورت میگیرد و غیر داوطلبانه یعنی گونهای از اتانازی که بدون درخواست و حتی گاهی بدون رضایت یا اطلاع فرد صورت میگیرد ؛ تقسیم نمود گونهی دیگر تقسیم بندی تقسیم اتانازی به مستقیم و غیر مستقیم است که در این تقسیم اتانازی مستقیم حالتی است که عمل مثبت مادی برای مرگ صورت میگیرد مانند اینکه پزشکی آمپولی مهلک به بیمار خود تزریق کند.و اتانازی غیر مسقیم به مواردی اطلاق میگردد که درمانها کنار گذاشته میشود یا به اصطلاح فرد به حال خود گذاشته میشود تا بمیرد اتانازی در جهان در اروپا بنا به نظریهی ارزش زندگی و تقدس زندگی اتانازی مورد بحث اخلاقی قرار گرفته و نفی شده اما نظریهی کیفیت زندگی معتقد است که اگر فرد کیفیت زندگی خود را از دست داد و خواستار مرگ بود باید به خواست او احترام گذاشت و اقدامات درمانی را قطع کرد .
برخی از اروپاییها معتقدند که قانونی شدن اتانازی بحث شیب لغزنده را به وجود میآورد یعنی ممکن است عدهای از قانونی بودن اتانازی استفادهی ضد بشر نمایند و به طور مثال افتادن در جادهی هولوکاست را گوش زد می کنند.
به طور کلی در قانون اروپا اتانازی مسقیم صراحتا منع شده است .
البته اگر این عمل پزشک به طور مثال برای جداسازی دوقلوهای به هم چسبیدهای باشد که در صورت جداسازی که از آنان به طور قطع میمیرد و در صورت عدم جداسازی هردو پس از مدتی میمیرند بنا به مصلحت این عمل را درست میدانند و جداسازی با رأی دادگاه قانونی است.
همچنین در این مورد اگر پزشک اقدام به تجویز دارو هایی نماید که طول عمر را کاهش میدهد از آنجا که اکثریت علت مرگ را بیماری و نه دارو ها میدانند صحیح است .
جالب توجه است که در اروپا طبق اصل آزادی فردی و حق انتخاب افراد ، افراد در انتخاب نحوهی مرگ و زمان آن حق تصمیم گیری دارند و اگر پزشکی موجبات مرگ را به درخواست بیمار فراهم کند قاتل محسوب نمیشود و نهایتا مشارکت در خودکشی به حساب میآید.
در مورد اتانازی غیر مستقیم نیز باید گفت که اروپا هرگونه عملی را که باعث مرگ شود حتی اگر قطع لولهی تغذیه به قصد اتانازی باشد که منجر به مرگ شود را محکوم مینماید.
اما در این زمینه نیز اگر بیمار تولنا باشد و تقاضای مرگ کند عمل اشکال قانونی ندارد.
در مورد بیماران ناتوان مانند کودکانی که بیماری لاعلاج دارند و یا بیمارانی که قادر به حرف زدن نیستند در سال ۱۹۸۱برای اولین بار اجازهی رسمی اتانازی غیر مستقیم از سوی دادگاه استیناف صادر شد.
در مورد بیمارانی که در شرایط نابتی دائم یعنی شرایط فاد حس و شعور نیز با توجه به اظهار نظرهای قبلی بیمار تصمیمگیری میکنند و اگر مورد کودک باشد دادگاه بر اساس مصلحت او تصمیم می گیرد.
البته با تصویب قوانین حقوق بشر مصوب ۱۹۹۸ اتانازی مخالف با مادهی دوم این قانون اعلام شد و در نتیجه با اتانازی مخالفت شد و این عمل فقط در کشور هلند آن هم تحت شرایطی قانونی بود که آن هم چندی پیش ملغی شد.
در امریکا به استثنای ایالت اورگون که پزشک در شرایطی میتواند به عنوان دستیار خودکشی عمل کند اتانازی غیرقانونی است .
و اگر چه خودکشی جرم نیست ولی کشتن عمدی دیگری یا مشارکت در این کار جرم کیفری است .
بنابراین اگر پزشکی مادهی مهلکی را وارد بدن بیمار کند یا آن را در اختیار بیمار قرار دهد به مشارکت در خودکشی محکوم می شود.
نکتهی دیگر اینکه اگر شرایطی پیش آید که پزشک برای تسکین درد بیمار مجبور به تجویز داروهایی باشد که از عمر بیمار بکاهند و منجر به مرگ وی شوند .
در امریکا این عمل بر اساس اصل تأثیر دوسویه یعنی اینکه هر خیری ممکن استبدیهایی نیز داشه باشد پذیرفته و مجاز است.
و اما اگر مقصود بررسی اتانازی در باورهای دینی باشد باید گفت که در سه دین بزرگ اسلام ، مسیحیت ، ویهودیت اتانازی حرام و زندگی مورد حمایت است و نباید در زمان مرگ دخالت کرد.
در مکتب فکری هندوئیسم نیز خودکشی و اتانازی تنها به شکل قربانی کردن خود مجاز است .
سکولاریسم اتانازی را تنها با رضایت کامل فرد مجاز میشمارد و امانیسم مخالف شدید اتانازی است و زندگی را برای تنها برای خدمت به اجتماع میداند.
اگزیستانسیالیسم یعنی مکتب اصالت وجود ، اتانازی به هر شکل آن را مردود میشمارد ؛ اما نیواگزیستانسیالیستها قتل ترحم آمیز را با حکم دادگاههای صالحه می پذیرد.
نکته دیگر بررسی اتانازی در کشور خودمان است .
باید توجه داشت که بحث اتانازی به صورت صریح در قانون مجازات ذکر نشده است اما از آنجا که دین کشور ما اسلام است و اسلام صراحتا مخالف هرگونه قتل نفس و خودکشی است بنابراین اتانازی عملی است محکوم شده و طبق تبصرهی ۳ مادهی ۲۹۵ ق.م.ا « هرگاه بر اثر بی احتیاطی یا بیمبالاتی یا عدم مهارت و عدم رعایت مقررات مربوط به امری قتل یا ضرب یا جرح واقع شود به نحوی که اگر آن مقررات رعایت میشد حادثهای اتفاق نمیافتاد ، قتل و یا ضرب و یا جرح در حکم قتل شبه عمد خواهد بود.» همچنین باید توجه داشت که در مادهی ۲۶۸ این قانون نیز ذکر شده که اگر مجنی علیه قبل از مرگ جانی را از قصاص نفس عفو نماید حق قصاص اقط میشود و اولیای دم نمیتوانند پس از مرگ او مطالبهی قصاص نمایند.» بنابراین در اتانازی داوطلبانه پزشک قصاص نمیشود .
نظر فقها پیرامون اتانازی بد نیست که نظر بعضی از علمای شیعه نیز در اینباره ذکر شود.
آیت الله العظمی صافی گلپایگانی این عمل را در حکم قتل عمد و حرام میدانند.
آیت الله العظمی نوری همدانی اتانازی را جایز نمدانند و میفمایند پزشک معالج ضامن است.
آیت الله العظمی فاضل لنکرانی : حرام است و اگر توسط پزشک معالج انجام شود حکم قتل عمد را دارد و رضایت بیمار تأثیری در حکم ندارد.
آیت الله العظمی مکارم شیرازی : جایز نیست حتی اگر از روی ترحم باشد.
آیت الله العظمی صانعی این عمل را حرام و به منزلهی قتل کل جامعه میدانند رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی خامنهای نیز کشتن بیمار مرگ مغزی را مستوجب دیه و اتانازی را حرام می دانند.
بررسی نوعی خاص از اتانازی اخیرا در رساله دکترای آقای احسان شمسی گوشکی( تخصص اخلاق پزشکی) این موضوع مورد بررسی قرار گرفته که آیا "دستور عدم احیای قلبی، ریوی و مغزی" CPR به معنای عدم اقدام پزشکان برای بیماران در حال احتضار (با مداخله ی پزشکی مشخص) جایزست یا خیر؟
این چنین "ترک فعل"ی - در اصطلاح حقوقی آن-، می تواند منتهی به مرگ بیمار شود، اما مرگی که می توان گفت چه فرد بیمار (که غالباً بسیار مسن یا مبتلا به بیماری های لاعلاج و توام با ناملایمات و درد است) و چه اطرافیان بیمار، نسبت به آن آمادگی یا رضایت دارند.
در جریان گزارش تحقیق ایشان، به این نکته اشاره شد که "با توجه به این که انتخاب بین مرگ یا حیات مطرح نیست و فرد باید بین مرگ و طولانی شدن روند مرگ انتخاب کند، شامل حکم خودکشی نمی شود.
بنا به این که استاد مشاور ایشان جناب آیتالله دکتر سید مصطفی محقق داماد بودند، و از منظر فقهی نیز مطالعه صورت داده بودند، از جمله، نتیجه گرفته بودند که "دستور عدم احیا" به ویژه در فرض رویکرد حداقلی می تواند از منظر فقه شیعه موجه باشد.
ر اساس نظریه استاد محقق داماد اگر چه عدم اقدام به قتل نفس یا خودکشی تکلیف است اما الزام بر حفظ نفس مطلق نیست و حداقل در شرایطی می تواند حق تلقی شود.
منابع اسلامی تسلط نسبی انسان بر خود را در مواردی مثل اهدای عضو می پذیرند اما خودکشی چه فعال و چه منفعلانه مردود است.
همچنین توضیح داده شد که در پاسخ به سوال در زمینه ی اتانازی که می تواند سه نوع را در بر بگیرد: نوع اول – فعال (مثلا تجویز دارو ی کشنده از طرف پزشک )، نوع دوم- انفعالی (خود داری از ادامه مداوا و زنده نگاهداشتن بیمار محتضر) نوع سوم- غیر مستقیم ( با در دسترس گذاشتن دارو در حد زیاد که مرگبار است) فتوای آیه الله خامنه ای در باب اتانازی چنین است که: "حفظ محتضر و تاخیر در مرگ او واجب نیست بنابر این قسم دوم مانع ندارد.
ولی هر کاری که موجب مردن او باشد مثل دو قسم دیگر مجاز نیست".
ایشان نتیجه گرفته بودند که احیای قلبی ریوی یک مداخله ی معجزه آسا نیست، بلکه مداخله ای پزشکی است که از قواعد سایر مداخلات پیروی می کند.
در مورد لزوم عدم احیای بیمارانی که مبتلا به بیماری کشنده و پیشرونده هستند، و در مراحل نهایی بیماری به سر می برند با شرط قضاوت مساعد بالینی پزشک و رضایت بیمار می توان ادعای یک اجماع جهانی بین متخصصین اخلاق کرد.
فهرست منابع گلدوزیان ایرج،حقوق جزای اختصاصی،تهران: دانشگاه تهران ،موسسه انتشارات و چاپ ، ۱۳۸۳ صادقی محمد هادی،حقوق جزای اختصاصی، تهران ، نش میزان،۱۳۷۸ آقایی نیا حسین ، حقوق کیفری اختصاصی جرایم علیه اشخاص، تهران ، میزان ،۱۳۸۵ اسلامی تبار شهریار/الهی منش محمدرضا،مائل اخلاقی و حقوقی در قتل ترحمآمیز ،تهرا،مجد،۱۳۸۶ محمدی لیلا دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد حقوق( جزا و جرم شناسی دانشگاه قم نشر:پایگاه اینترنتی نشر مقالات حقوقی، حق گستر شم آبادی ابوالقاسم مهر ۱۷, ۱۳۹۲پایگاه تخصصی حقوق و فقه رساله ی دکترای جناب آقای احسان شمسی گوشکی مقاله زهرا اطهری