پیشگفتار : انسان از هنگام تولد در میان شبکه ای از روابط متقابل اجتماعی به سر می برد و جامعه و فرهنگ در جهت دادن به کوشش های تربیتی نقش اساسی دارند.
احساس و هیجان یکی از جالبترین و بحث انگیزترین موضوعاتی هستند که از گذشته ای بسیار دور تاکنون ذهن انسان را به خود مشغول داشته اند.
بشر، از دیرباز تاکنون در کاوش یافتن شیوه هایی بوده است نا با یاری آنها به آرامش و خوشبختی دست یافته و خود را از چنگال ترس، اضطراب، غم و اندوه برهاند.
هیجان ها همیشه مورد توجه کامل انسان بوده اند.
زیرا در هر تلاش و هر اقدام مهم بشری حالات هیجانی به طریقی دخالت دارند.
تقریباً بزرگ از ارسطو گرفته تا اسپنوزا[1]، ازکانت[2]، تادیونی[3]، ازبرگسون[4] و تاراسل[5] همگی در مورد ماهیت هیجان ها اندیشه اند.
در مورد ریشه ها، نمودها، اثرات و جایگاه آنها در نظام طبیعی زندگی انسان تفکر کرده اند و نظریه هایی ارائه داده اند.
حکمای اسمی به اهمیت بعضی هیجان های خاص مرتبط با تجربه مذهبی افراد پی برده اند و پرورش این هیجانات را به طور غیرمستقیم و راس برنامه تربیت مذهبی قرارداده اند.
نویسندگان، نقاشان و موسیقی دانان همواره سعی کرده اند برای تحریک احساسات افراد و تاثیر گذاشتن برآنان از طریق ارتباط های سمبلیک به هیجان ها متوسل شوند.
پیشرفت های نیم قرن اخیر در زمینه روانکاوی، روانشناسی بالینی و جلب روان شی نقش هیجان را در سلامت و بیماری افراد به طور دقیق مورد توجه قرار داده اند.
مقدمه: به جرأت می توان گفت که هیجانات لذت بخش یا مثبت در زندگی انسان به طور کلی درست به همان اندازه مهم و متنوع هستند که هیجانات ناگوار یا منفی، مگر آن که برداشتی بسیار بدبینانه از زندگی داشته باشیم.
در اجتماع ها گرو وسیعی از کودکان و بزرگسالان هستند که به گونه ای خاص از جنبه های فکری، حسبی، عاطفی، هیجانات و یا ویژگیهای رفتاری با دیگر همسالان خود تفاوت دارند.
این افراد به کمک ویژه ای نیاز دارند تا استعداد های نهائی خود را به شکلی مطلوب شکوفا سازند.
تشخیص نیازهای ویژه این کودکان و بزرگسالان از جانب مربیان و افراد عادی به یک رشته طرح و برنامه ریزی ویژه منتهی می شود، که از جهات مختلف کمک موثری به این گروه است.
برای معرفی نوجوانانی که خصوصیاتشان مانع می شود با بهره گیری از امکانات آموزشی معمول مداریش به صورت طبیعی رشد کنند واژه های متعددی استفاده شده است.
ولی واژه ای که امروزه بیش از حد مورد استفاده قرار می گیرد واژه معلول و یا (handrcapped) می باشد و البته عده زیادی از متخصصان بر این عقیده هستند که واژه معیوب impaired و ناتوان disabled است که به افرادی اطلاق می شود که دارای نقص عضو هستند لذا کاربرد واژه معلول چندان صحیح نیست.
در عین حال اگر بتوان گفت که هیجانها در سگها، گربهها و سایر موجودات زنده و نیز انسانها قابل تشخیص است باید دانست که در قشر معلول جامعه نیز عامل وجود دارد و همین احساسات هیجانی است که سبب ایجاد برخی رفتارها در آنها می شود و ما نمیتوانیم بر روی یک رده تکاملی خطی کشیده و نتیجه گیری کنیم، که از آن رده به بعد دیگر هیجانی وجود نخواهد داشت.
بدون شک تأثیر هیجانها است و نوجوان در این سن باشد هیجان و تکامل احساس و رشد عقل مواجهه است و بیشتر تابع هیجان است تا عقل سلیم.
سپس از مطالعه احساسات این قشر از افراد اجتماع که فردای جامعه را میسازند و شناخت و درک معضلاتی که از راه طغیان هیجانات آنها ایجاد میشود و امکان اینکه گاهی در افراد معلول نمود بیشتری داشته باشد، زیاد میباشد، لذا تصمیم به بررسی موردی در رابطه با این مسئله گرفتم و احساسات هیجانات را در آنها مورد بررسی قرار دادم.
چرا که هیجانات نیز مانند سایر انگیزهها تابع اصل یادگیری بوده و ظهور آنها در جوامع مختلف و سنین مختلف متفاوت میباشد.
ضرورت تحقیق : مانند تمام افراد عادی یک فرد معلول (حرکتی و حسی (نابینا)) نیز خواستار این است که باوی همچون سایر افراد رفتار شود.
تعداد زیادی از افراد نابینا و معلول نمیخواهند مورد ترحم قرار بگیرید و در عین حال میخواهد دیگران آنها را درک کنند.
بیشترین نیازهای سازگاری افراد معلول (حسی و حرکتی) به سلامت عاطفی ایشان مربوط میشود و به دلیل نارساییهای حرکتی و مشکلات ارتباطی و در بیشتر موارد ظاهر ناخوشایند، آنان اغلب از اجتماع طرد میشوند یا نسبت به آنان دلسوزی بیش از اندازهای ابراز میشود، پذیرشی را که تمام افراد در جستوی آنند، غالباً از آنان دریغ میشود والدین و بستگان بیشتر این افراد آنها را طرد میکنند و از مسبوب بودن خود به آنان شرم دارند.
(این موضوع امروزه چندان صحت ندارد) آنان بدون آنکه برای پذیرفته شدن جو مناسبی در اختیار داشته باشند، برای رسیدن به خود فهمی و در پی آن دستیابی به حس شایستگی و خرسندی، با مشکلات بسیاری روبرو خواهند بود.
در مقابل، ناکامی شدید، که احتمالاً با ترس زیاد همراه است، در آنان امری عادی است.
کودکان که دچار آسیب دیدگی بینایی شدهاند، در مقایسه با سایرکودکان دارای نیازهای مشابهی هستند.
اما درحقیقت آنان قادر نیستند به طور طبیعی ببینند، در موارد متعددی فعالیتهای آنان را در بازیها تا ؟
محدود میکند که رشد جسمی آنان در کودکی در حد قابل ملاحظهای کند میشود.
چون اشتیاق فرد نابینا به حرکت و بازی به سردی میگراید، وی غالباً به برخی رفتارها که ؟ناگری خوانده میشود، رو میآورد، این رفتارها عبارتند از آن حرکتهای بدنی که تصور میشود فرد نابینا میخواهد با انجام آنها بدون جا به جا شدن در فضا نیاز خود را به حرکت عضلانی برآورد.
عقب و جلو شدن، ؟
سرو ...
و از طرف دیگر اینکه نابینایی که در سازگاری با محیط اطراف خود موفق نبودهاند، به طور دایم دچار اوهام و خیال پردازی میشوند.
به طور کلی یک معلول گاهی چنان احساس اضطراب و ترس از ناتوانی جسمی و تأثیرهای آن برآینده شخص میکند که دچار دلواپسی و ترسهایی میشود.
معمولاً حالت سه خوردگی در اکثر آنها دیده میشود و حس امنیت و اعتماد به نفس آنان مورد تهدید قرار میگیرد.
گاهی احساس گناه به معلول دست میدهد و تصور میکند با بلایی که به آن دچار شده است کیفر گناهانش را میبیند.
از یکی از مشکل ترین کمکهایی که میشود به این گونه افرد ؟
ناهنجاریهای روحی آنان است.
اگر افراد اجتماع از آنها انتظار داشته باشند که از چندی ؟
که باعث خوشحالی آنان میگردد و یا خبری آنها را خشمگین نسازد، زمانی افراد عادی را خشمگین نمیکند، کاملاً مشخص است که هنوز یک معلول را درک نکردهاند.
بنابراین با وجودیکه آنها در پارهای موافق نیازمند کمک هستند، اما در اصل ترجیح میدهند که مستقل باشند.
آنها به توجه خود به دیگران ارج مینهند، اما مایلند که افراد به جای اشاره کردن به تفاوتهایشان از شباهتهایشان گفتگو کنند و همان طور که گفته شد با انجام چنین آزمونهایی هر چند دارای معایب و محدودیتهایی باشد، تا حدودی قادر خواهیم بود که احساسات، عواطف، انگیزهها و هیجانات را در آنها شناخته و هنگامی که این خصایص در آنها زیاد و یا کم بود، کاملاً آنها را درک کرده و به خواستههایشان احترام بگذاریم و بدانیم که همه ما انسانها به نوعی دچار نقص هستیم، منتها ؟
این افراد در ظاهر و جسم خارجی آنها وجود دارد و قابل دیدن است.
لذا نباید فقط به عصای سفید و زیر بغل یک معلول توجه کرد بلکه باید آنها را دیده بدون وجود وسایل جانبی و بدون وجود هر چیزی غیر از آنها.
هدفهای کلی و آرمانی تحقیق : در انجام هر منظور خاص لازم است ابتدا تصور روشنی از هدف خود داشته باشیم و این مستلزم آن است که تعریفی کوتاه از هدف خود را بیان داریم : هیجانها نوعاً واکنشهایی موقتی، انطباقی و بیولوژیک هستند که معمولاً (ولی نه به ضرورت) توسط محرکهایی بیرونی به سرعت ایجاد میشوند.
همراه با هر الگوی واکنش هم فعالیت فیزیولوژیکی و هم فعالیت واکنش آشکاری دیده میشود که اساسع تشخیص هیجانهای مختلف به شمار میآیند.
همچنین ممکن است در انسان همراه با هیجانهای مختلف، احساسات ذهنی قابل بیانی وجود داشته یا نداشته باشد.
این واکنشها به صورت الگوهای خاصی سازمان مییابند که در مورد هر یک از هیجانات و ترکیبات آنها متفاوت است.
این که الگوی مربوط به هر یک از موارد هست خود یک مسئله تجربی است که شما از طریق آزمایش با یک سری تقریبهای متوالی قابل تبیین است و به طور کلی موضوع تفکیک کامل هیجانها از سایر واکنشهای کلی جسمی که زاده داروها، حرکات بدبین یا خستگی زیاد است خود یک مشکل پیچیده میباشد.
بسیاری از صاحبنظران از جمله فروپد، با ذکر روابط متقابل و نزدیک میان آثار ناشی از بیماری، خستگی، قاعدگی، تغییر شرایط زندگی و هیجانها، اذعان داشتهاند که الگوهای واکنش دارای وجوه مشترک هستند و یکدیگر را تغییر میدهند و با هم ترکیب میشوند.
به طور عمده دست یابی به این مطلب که افراد معلول (چه حرکتی و چه نابینا) که از لحاظ جسمی و وضعیت ظاهری بدن با سایر افراد متفاوت هستند، از لحاظ سایر حالات روانی به خصوص هیجان خواهی نسبت به سایر افراد عادی نیز تفاوتی دارد با خیر و آیا این تفاوتها از لحاظ افزایش هیجان میباشد با احساس هیجان در آنها سرکوب شده و از این لحاظ در مرحله پایینی قرار دارند.
دستیابی به این موضوع تا حدودی میتواند بیانگر این مطلب باشد که تا چه حد این افراد، خود را با موقعیتی که با آن مواجه اند وفق داده و این امر زندگی آنها را بگونهای مثبت تحت تأثیر قرار داده است و یا میتواند بیانگر منفی بودن آثار آن در زندگی فرد باشد؛ البته شاید بتوان با دستیابی به این موضوع از لحاظ روانی به این گونه افراد کمک شایانی نموده و احساسات آنها را چه زمانی که از لحاظ هیجان خواهی در سطح بالایی هستند و چه زمانی که در سطح پایینی قرار دارند، درک کرده و فاصلهای را که باعث شده افراد عادی اجتماع ازاین افراد جدا شوند، سیر نمود و در ضمن مشخص کرد که کدامیک از این چهار گروه که همه به نوعی دچار نقص هستند، از نظر هیجان خواهی در مرحله بالاتر و پایین تر قرار دارند.
بنابراین هدف ویژه این تحقیق عبارت است از مقایسه میزان هیجان خواهی در دختران و پسران نابینا و معلول حسی و حرکتی.
فرضیههای تحقیق : هیجان خواهی از نظر میزان تحصیلات در این گروه از افراد : هیجان خواهی گروههای مربوط به پایههای اول و دوم دبیرستان از سالهای سوم و چهارم دبیرستان بیشتر است.
هیجان خواهی دختران و پسران نابینا از دختران و پسران معلول بیشتر است.
هیجان خواهی دختران معلول از سه گروه دیگر (پسران معلول، دختران نابینا و پسران نابینا) بیشتر است.
هیجان خواهی پسران معلول از سه گروه دیگر (دختران معلول، دختران نابینا و پسران نابینا) بیشتر است.
سوالات ویژه تحقیق : آیا سطح هیجان خواهی دختران و پسران معلول با هیجان خواهی دختران و پسران نابینا یکسان است؟
یا با هم تفاوت دارد؟
آیا هیجان خواهی دختران معلول از سه گروه دیگر بیشتر است ؟
آیا هیجان خواهی دراین دسته از افراد اجتماع با تحصیلات ارتباط مستقیم دارد؟
هیجان دختران از پسران (معلول و نابینا) بیشتر است یا کمتر؟
تعریف موضوع تحقیق : در این تحقیق سعی براین است که مقایسه ای میزان هیجان خواهی در نوجوانان معلول حرکتی و نابینا در گروه سنی 15 تا 18 سال با استفاده از مقیاس اندازه گیری زاکرمن (1979) با نام اختصاری sss به عمل آید.
هیجان خواهی از نظر اتوفنیکل (1946) عبارت است از عواطف، در اصل علایم دیرینه تخلیه روانی که در شرایط خاص تحریک آمیز، جایگزین اعمالارادی میشوند.
معمول به کسی میگویند که در نقاع شوکی دچار ضایعه هستند و چون اعصاب حسی و حرکتی اعضای بدن به نخاع مربوط می شوند لذا این ضایعات باعث اختلالات حسی، حرکتی و عدم کنترل حرکات اعضاء و یا ترکیبی از اینها در ارائه عکس العملها و الگوهای رفتاری عادی اجتماع دچار اشکال است.
نابینا به کسی گفته میشود که دچار ناتوانی در دیدن بوده و به نوعی دارای اضلال در حس میباشد.
در این افراد دقت بینایی 200/20 یا کمتر، میدان دید کمتر از ْ20 میباشد لذا نیازمند دریافت کمکهای ویژهای میباشند.
روش تحقیق: در این تحقیق سعی بر این است که مقایسه ای میان میزان هیجان خواهی، در دختران و پسران معلول در دو گروه حرکتی و نابینا صورت گیرد.
برای وصول این هدف از روش تحقیق میدانی استفاده شده و پرسشنامه ها در این مورد تنظیم گردیده است.
روش مورد نظر تحقیق عبارت است از به کارگیری تحقیق علمی، مقایسه ای که به بررسی کنش وواکنش های واحدهایی از اجتماع (جامعه معلولان حرکتی و نابینا) پرداخته است.
هدف در این پژوهش عبارت است از شناسایی و درک جامعی از هیجان خواص قسمتی از یک واحد خاص.
جامعهآماری: جامعهمورد نظر در تحقیق یاد شده عبارت است از آموزشگاههای تحت نظارت وزارت آموزش و پرورش استثنای استان تهران منطقه 5 (مدار نابینایان شهید محبی (پسرانه) از جنس (دخترانه)، مدارس معلولان: توانخواهان شماره 1 (پسرانه) ، توانخواهان شماره 2 (دخترانه) 2- نمونهمورد تحقیق: الف: آزمودنیها: آزمودنیها شامل 72 نفر از معلولین 15 تا 18 سال، شامل 36 دانش آ«وز نابینای دختر و پسر در عین حال 36 دانش آموز دختر و پسر معلول حسی، حرکتی که برای هد گروه به طور جداگانه 18 نفر در نظر گرفته شد.
این دانش آموزان به طور تصادفی انتخاب شده و عامل خاصی برای انتخاب آنها مدنظر نبوده است و تمام دانش آموزان این گروه سنی میتوانند به عنوان آزمودنی در تحقیق مورد نظر شرکت کرده و پرسشنامه ها را پر نمایند.
ب: روش نمونه گیری و نوع تحقیق: روش نمونه گیری در این پژوهش استفاده از روش علمی، مقایسه ای می باشد که در آن مسئله تحقیقی به صورت یک هدف یا یک فرضیه بیان می شود .
گاهی اوقات این فرض صفر بوده و اختلاف معنی دار نیست و گاهی اختلاف کاملاً معنادار بوده است.
در این روش، هدف کشف و بررسی روابط بین عوامل و شرایط خاص از طریق مطالعه نتایج حاصل از آنها می باشد.
به عبارت دیگر در این بررسی امکان وجود روابط علت و معلولی از طریق مشاهده و مطالعه نتایج موجود و زمینهقبلی آنها به امید یافتن علت وقوع پدیده یا عمل است.
3- ابزار تحقیق: الف: برای تهیه و تنظیم این پژوهش پرسشنامه هیجان خواهی را مورد استفاده قرار دادیم.
برای اندازه گیری هیجان خواهی ماروین زاکرمن در سال 1979 آزمونی تربیت داد به نام مقیاس هیجان خواهی به نام اختصاری SSS.
این مقیاس شامل سلسله سؤالاتی است برای ارزیابی تمایل و به دست زدن به فعالیتهای مخاطره انگیزه یا ماجراجویانه ، جستجوی تجارب حسی تازه ، لذت بردن از هیجان تحریکات اجتماعی، اجتناب از کسل شدن .
این پرسشنامه دارای 14 سؤال دو گزینه ای است که البته فرم کوتاه شده این آزمون می باشد.
هر پرسشنامه دارای یک علامت رمزی (* = نابینا و = معلول) بوده است.
ب: دستورالعمل دستورالعمل مورد استفاده برای این تحقیق با توجه به جامعه آماری عبارت است از: هر سؤال شامل دو گزینه است که خیلی آرام گزینه ها را برایتان می خوانم: (برای گروه نابینا و معلولانی که قادر به نوشتن نبودند سؤالاتی خوانده شد)یا در گزینه ها را بخوانید (معلولانی که قادر به نوشتن بودند).
گزینه ای را انتخاب کنید که بیشتر بیانگر علائق و احساسات شماست.
اگر هم یکی از دو گزینه را دوست نداشتید؛گزینه ای را انتخاب کنید که کمتر از آن بدتان می آید.
آنگاه به من بگویید تا برایتان علامت بزنم.» سؤالات شخصی در این پرسشنامه مربوط به سن ، میزان تحصیلات وجنس بوده است.
ح) نمونه ای از سوالات دو گزینه ای 1) الف : عمل افراد ملال آور کسل کننده را ندارم.
ب: تقریباً در تمام افرادی که طرف صحبت من قرار می گیرند چیز جالب توجهی می یابم.
2) الف: یک تابلوی خوب نقاشی باید احساسات آدم را تکان دهد و یا دگرگون کند.
ب: یک تابلوی خوب نقاشی باید احساس آرامش و امنیت به وجود آورد.
د: شیوه نمره گذاری: برای هر یک از جعبه هایی زیر که دور آن خط کشیده شده است (الف یا ب) یک نمره در نظر گرفته می شود: 1) الف 2) الف 3) ب 4) ب 5)الف 6) ب 7) الف 8) الف 9) ب 10) ب 11) الف 12) ب 13) ب 14) الف نمرات جمع زده شده و نمره کل هیجان خواهی بدست می آید و سپس با هنجارهای زیر مقایسه می گردد: 3-0 = خیلی پایین 10-11 : بالا 4-5 = پایین 12-14 = بسیار بالا 6-9 = متوسط 4- متغیر مستقل در تحقیق یاد شده متغیر مستقل شامل جنسیت ، نوع معلولیت ، سن، میزان تحصیلات و رابطهان با هیجان خواهی می باشد.
5- متغیر وابسته متغیر وابسته در این تحقیق عبارت است از نمرات هیجان خواهی به دست آمده از 72 نفر از دانش آموزان نابیناو معلول حسی و حرکتی.
6- روش آماری برای تجزیه و تحلیل اطلاعات ، ابتدا داده های پژوهشی از پرسشنامه ها استخراج و در جدول اطلاعات کلی پژوهش تنظیم شد.
در مرحله بعد کلیه اطلاعات به کامپیوتر و وارد شده و ازطریق نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
در طی روند تجزیه و تحلیل توصیفی اطلاعات که همگی پارامتریک بودند، ابتدا جدول توزیع فراوانی تنظیم شد و سپس شاخصهایی چون شاخص گرایش مرکزی نظیر میانگین و شاخص های انحرافی نظیر انحراف استاندارد و خطای معیار میانگین مورد بررسی قرار گرفت.
آزمونهای آماری نیز که جهت آزمون فرضیات مورداستفاده قرار گرفته اند عبارت بودند از آزمون شعر و آزمون تجزیه و تحلیل واریانس که برای پژوهشهایی که از دو گروه آزمودنی بیشتر استفاده شده به کار می رود.
(سه یا چهار ....گروه) خلاصه تحقیق و نتایج آن: در جامعه جهانی علاوه بر انسانهایی که به ظاهر سالم هستند!
و میخواهند سالم بمانند و در عین حال زیبا باشند ، افرادی دیگرزندگی می کنند، که اگرچه در ظاهر دارای جسمی معیوب هستند، از نظر چشم نابینا هستند، یا دارای جسمی معلول می باشند، دارای قلی هستند سرشار از عواطف و احساسات گوناگون به مانند تمامی انسانها و تنها تفاوتشان با سایر انسانها فقط در این است و چیز دیگری نیست.
چرا که همه به نوعی دچار نقص هستند ولی نقص این افراد قابل دیدن با دو چشم ظاهری می باشد.
از اهداف از انجام این تحقیق ، هر چند دارای محدودیتهایی باشد، دست یابی به این مطلب می باشد که حال که هر دو گروه دچار نقص هستند، کدامیک (معلولان حسی یا معلولان حرکتی) از نظر هیجان و هیجان خواهی در حد بالایی هستند یادر این زمینه در حد پایینی میباشند.
و آیا حال که هیجانها در همه نوع ازموجودات زنده از حیوانات تا انسانهای سالم وجود دارد، می توان بیان داشت که در این رده از انسانها چنین موردی وجود ندارد ؟
(چه به صورت مثبت و حتی به صورت منفی).
به خصوص اینه این گرو سنی (18-15) مربوط به نوجوانان بوده که در شروع راه جوانی می باشند و مسلماً وجود هیجان و تأثیر آن در زندگی آنها غیر قابل انکار می باشد.
با این عوامل دست به دست هم دادند و از همان اولین لحظه ورود به دانشگاه تصمیم به بررسی موردی در این رابطه را گرفتم.
پس با انجام چنین تحقیقاتی البته در حد گسترده تر و خیلی پر بارتر البته در مود همه جوانب معلولان حسی و حرکتی، می توان انگیزه ها وخصایص آنها را شناخت و آنها را درتمام مواقع درک نمود.
سپس تعریفاتی در زمینه هر یک از متغیرها به عمل آمد و به این ترتیب فصل دوم شروع شد.
از جمله نظریاتی که در این تحقیق مورد قبول قرار گرفت، نظریه فعال سازی هیجان بود که توسط اشلوزبرگ بیان شد، طبق این نظریه هیجاناتی که باتهیجات ملایم هرماه باشند ، مطبوع بوده و می توان از آنها عاملی برای ثبات فردی ایجاد کرد.
در صورتی که احساسات شد و نامطبوع و با هیجانات شدید همراه و بهتر است که این گونه هیجانات را کنار گذاشت و به این وسیله به آنها یادآوری کرد که زندگی بهتری را دنبال کنند.
از جمله تحقیقات جالبی نیز که در این تحقیق آورده شده است ، تظاهرات هیجانی (صوتی و چهره ای ) در یک کودک نابینا و ناشنوا می باشد .
که نتایج مثبتی را به دست دادو مشخص نمود که این افراد در بسیاری از مواقع دارای هیجانات کاملاً مناسبی می باشند و حتی اگر به این کودکان فرصتی برای آزمون لمس کردن داده نشود، آنها واکنشهای هیجانی را که با واکنشهای هیجانی افراد بهنجار (سالم) بسیار شبیه است ، نشان می دهند.
(فصل دوم صفحه 58 و 59) روش مورد استفاده در تحقیق،روش علی مقایسه ای و ابزار کار استفاده از تست هیجان خواهی را زاکرمن بوده است.
دراین تحقیق 4 فرض به همراه 4 سؤال مورد نظر قرار گرفت که فقط دو فرض این تحقیق مورد قبول واقع شد و دو فرض دیگر رد گردیدکه عبارت بود از: رابطه مستقیم میزان تحصیلات این چهار گروه و هیجان خواهی که این امر کاملاً معنادار بوده و دانش آموزان معلول و نابینای سالهای اول و دوم دبیرستان نسبت به سالهای سوم و چهارم از هیجان خواهی بالاتری برخوردار بودند.
و فرض سوم نیز با این که چندان معنا دار نبود، تا حدودی مورد قبول واقع شد و آن اینکه هیان خواهی دختران معلول با توجه به میانگین به دست آمده (29/22) از سه گروه دیگر بالاتر می باشد.
لذا، با توجه به نمرات به دست آمده هیجانخواهی ، مشخص شد که بین چهار گروه دختران و پسران معلول حرکتی و نابینایان(معلولان حسی) از نظر هیجان خواهی تفاوت معنادار زیادی وجود نداشته و این دو گروه از این نظر تا حدودی در یک سطح حرکت می کنند و این روال تنها در بعضی از سؤالات تست زاکرمن به هم خورده و گاهی نابینایان و گاهی معلولان حرکتی در سطح بالایی قرار می گیرند، که البته این امر آن قدر زیاد نیست که بتوان با استدلال به آن بیان داشت که این دو گروه از نظر هیجان خواهی با هم تفاوت دارند که و یکی بر دیگری رحجان دارد.
و در آخر می توان بیان داشت که چه هیجانات مثبت درنظر گرفته شود و چه دیدی منفی نسبت به آن داشته باشیم، در هر دو صورت نمود هیجانی را چه کم و چه زیاد باید در این افراد کاملاً عادی تلقی کرده و درصدد برآییم که تنها آن را در آنها به حد تعادل رسانده و نظر آنها را به زندگی (د صورت استفاده منفی از عواطف و احساسات که تجلی هیجانات هستند) تغییر داده و آنها را درک کنیم و بدون اینکه به آنها ترحم کنیم ، آنها را همانگونه که هستند قبول نماییم....
پیشنهادات: با توجه به اینکه نابینایان و معلولین از نظر هیجان با هم تفاوتهای معناداری را داشته اند و این امردر یافته های تحقیق کاملاً مشهود است لذا برای پیشرفت این گروه از افراد جامعه در همه زمینه ها به خصوص احساسات وعواطف پیشنهاداتی ارائه شده است، باشد که با به کارگیری پاره ای از آنها در یک مقیاس عظیم بتوان جامعه ای داشت بدون ابراز ترحم به معلولان و نابینایان: بالا بردن سطح آگاهی مردم توسط رسانه های گروهی و مطبوعات نسبت به معلولان و نابینایان زیرا واکنش مردم اجتماع باید طوری باشد که فرد را با تأسف نگاه و یا طرد نکنند بلکه او را مانند فردی عادی تلقی کنند و با او رفتاری عادی داشته باشند تا فرد اعتماد به نفس بیشتری یافته و سعی کند ضمن عدم وابستگی بر ضعف خود غالب شود.
تأسیس باشگاههای ورزشی به طوری که دارای خدمات ویژه باشند و معلمان این باشگاهها ترغیب شوند که به معلولین از زاویه ای دیگر بنگرند که ناتوانیهای آنان را در اجرای حرکتها مورد توجه قرار دهند، نه آنکه آنان را اشخاص بدانند که معلولیت خاصی دارند و برای شرکتشان در فعالیتهای تربیت بدنی لازم است تغییرات و تعدیلاتی در فعالیتها صورت بگیرد.
کمک به برقراری تساوی و برابری در استفاده از کلیه امکانات و شرایط توسط نابینایان و معلولین همانطور که افراد عادی استفاده می کنند.
ایجاد مراکزی برای تهیه و تنظیم برنامه های هنری و تفریحی سالم برای اینافراد چه در مدارس و چه در محیط اجتماعی.
بالا بردن سطح آگاهی و بینش خانواده و آگاه ساختن آنها برای پاسخگویی به احساسات و عواطف و رعایت حالات عاطف در این گروه از افراد جامعه.
آشنا ساختن این نوجوانان در مورد بهره برداری صحیح از اوقات فراغت از طریق برنامه های آموزشی.
باید یک فرد معلول را که از نظر هیجانی را که از نظر هیجانی در سطح پایین و گاهی اوقات در سطح بالایی قرار دارد را با سایر افرادعادی اجتماعی هر چیز به میزان کم – در موارد زیر سازگارتر نمود: الف: داشتن خانواده، اقوام و دوستانی که از طرف آنها حمایت شوند.
ب: تسلط داشتن به زندگی خود ج: انعطاف پذیری د: داشت هدف ه: سرگرم بودن و: عشق و علاقه به کس باگروهی یا امری ز: فعال بودن و کار کردن در حوزه قدرت فردی ی: تخلیه هیجان و بیان احساسات ع: استفاده از آزادی واستقلال در حد عدم هتک حقوق دیگران.
گاهی اوقات رفتار خود فرد معلول سبب می شود که مشکلاتی را برای خود ایجاد کند، در چنین مواقعی دیگران را از خود می رنجانند، در این هنگام بهتر است به جای ایجاد روابط نامطلوب با این افراد به آنها یادآور شویم که این وضع ظاهر و حالات و هیجانات خاص او نیست که سبب شده از آنها رنجیده خاطر شویم، بلکه رفتار نامطلوب آنها چنین مسئله ای را ایجاد کرده است.
باید عوامل مولد فشار روانی را که نوعی هیجانی منفی به شما مر یوند و تسریع کننده اضطراب شدیدند، یافت و آنها را از بین برد.
و در آخر اینکه اگر همگی دست به دست هم دهند، این افراد نیز خود را بیشتر از آنچه که هستند خواهند شناخت، و هیچ وقت برای رسیدن به آینده ای بهتر ناامید نخواهند شد و مسلماً احساسات عواطف و هیجانات خود را در یک مسیر کاملاً مثبت مورد استفاده قرار خواهند داد.
محدودیتهای تحقیق : یکی از محدودیتهای این تحقیق این بود که در ابتدا خواستار مقایسه هیجان خواهی در سه گروه عمده نابینا، ناشنوا و معلول حسی، حرکتی بودم که متأسفانه مدارس ناشنوایان با بیان این مطلب که این نوجوانان از خزانه لغات پایینی برخوردار هستند مایل به همکاری نشدند و لذا دایره تحقیق را محدودتر کردم.
از طرف دیگر خواندن هر پرسشنامه و پر کردن آن برای نوجوانان نابینا و اکثر نوجوانان معلول سبب اتلاف وقت گردید و گاهی باعث شد که در روند پاسخها تأثیر بگذارد و از طرف دیگر بافتن معلولین و نابینایان سنین 15 تا 18 سال بسیار سخت و مشکل و تعداد مدارس برای این گونه افراد (در این راه سنی) به خصوص مدارس معلولان پسر بسیار محدوده بود.
و البته دوره ماهانه دخترها که سبب کاهش حالات هیجانی و یا افزایش بیش از حد هیجان در آنها شد نیز مشکل ساز بود که در این رابطه بعد از مطمئن شدن از اینکه دختران با چنین مسئلهای روبرو نیستند.
پرسشنامه را به آنها ارائه داده و یا برایشان میخواندم، لذا در این جا نیز اتلاف وقت کاملاً وجود داشت.
پیشنهاداتی برای تحقیقات آینده : اگر در تحقیقات آینده سعی گردد که مقایسهای میان افراد عادی و این افراد در رده سنی گستردهتری در زمینه هیجان صورت گیرد بسیار عالیست و حتی بسیاری از مشکلات این افراد را کاهش خواهد داد.
از طرف دیگر میتوان مقایسهای از نظر هیجان معلولین و همبستگی در چهار چوب خانوادگی صورت داد و همچنین هیجان خواهی و مقایسه آن را با سازگاری سنجید.
منابع فارسی : دکتر احمدی – حمید – هیجان احساس و ارتباط غیر کلامی – شیراز – انتشارات راهگشا – 1369 اسلامی نسب، علمی – روانشناسی سازگاری (چگونه با خود، طبیعت و اجتماع سازگار شویم) – چاپ اول – تهران – انتشارات بنیاد مستضعفان – 1373 براهنی – محمد تقی (مترجم) – ارسنت- ل.
هیلگارد (نویسنده)- روانشناسی عمومی – جلد اول (چاپ هشتم) تهران : اننشارات رشد.
1373 دکتر بهزاد، محمود، روانشناسی فیزیولوژیک – تهران 1352 بیانگرد، اسماعیل و غضنفری، احمد (مترجمان)، جیمز دبلیوکالات (نویسنده) -= روانشناسی فیزیولووژیک، جلد دوم – تهران : انتشارات دانشگاه شاهد .
1373 جوادیان، مجتبی (مترجم)، دانیل پی.
هالا هان، جیمز .
ام.
کافمن (نویسندگان) – کودکان استثنایی – مقدمهای بر آموزشهای ویژه (چاپ سوم)، مشهد : انتشارات آستان قدس رضوی، 1375 رمضان زاده، محمود (مترجم)، روبرت پلاچیک (نویسنده) هیجانها: حقایق نظریه کوچک مدل جدید (چاپ چهارم).
مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی 1375 ساعتچی، محمود (مترجم).
نرمال .
ل.
مان (نویسنده)، اصول روانشناسی.
جلد دوم، انتشارات امیرکبیر .
(1354) (1349) سید محمدی، (مترجم) حان مارشال ریو (نویسنده)، انگیزش و هیجان .
تهران شالچیان، طاهره، آشنایی با اصول روانشناسی، تهران : انتشارات بدر (1370) صنایی، محمود (مترجم)، نرمال .
مان (نویسنده)، اصول روانشناسی، تهران : نشر اندیشه 1344 عظیمی، سیموس – اصول روانشناسی عمومی.
تهران : انتشارات صفار 1371 فرجی، ذبیح الله، انگیزش و هیجان، تهران : انتشارات خردمند (1372) قضایی، صمد، معلولیت I (سبب شناسی، پیشگیری، توانبخشی)، (چاپ اول)، تهران :سازمان بهزیستی 1368 محی الدین بناب، مهدی (مترجم) ، لیندا لیل (نویسنده)، چکیده روانشناسی، تهران محی الدین بناب، مهدی (مترجم)، آبراهام اسپرلینگ (نویسنده)، روانشناسی روش علمی در شناخت ماهیت آدمی، تهران : انتشارات محی الدین بناب، مهدی، انگیزش و هیجان، تهران : انتشارات دانا.
(1374) مرندی، حسن (مترجم) – ریتا اتکین سون، ارنست هیلگارد (نویسندگان)، درآمدی به روانشناسی جلد اول، (چاپ اول) تهران : مرکز نشر دانشگاهی 1368 منشی طوسی، محمد تقی (مترجم)، دکترهالین اف فیت (نویسنده)، تربیت بدنی و باز پروری برای رشد، سازگاری و بهبودی معلولیتها، مشهد : آستان قدس رضوی 1366 میلانی فر، بهروز، روانشناسی کودکان و نوجوانان استثنایی (چاپ ششم) – تهران : نشر قومص 1374 فهرست مطالب عنوان صفحه