دانلود تحقیق آشنایی با تعلیم و تربیت اسلامی

مقدمه : مهمترین پیام پیامبر خاتم (ص) حدث ثقلین «اِنّی تارِک فیکُمُ الثَّقَلَینِ کِتابَ اللهِ وَ عِترَتی ...

اَهلِ بَیتی...

فَاِن تَمَسَّکتُم بِهِما فَلَن تَضِلّوا اَبَدَاً فّاِنَّهُما لَنْ یَفتَرِقا حَتّی یَرِدّا عَلَیَّ الْحَوْض » ترجمه : به راستی که من به جای می گذارم در بین شما دو چیز بسیار مهم، کتاب خدا و اهل بیتم را.

پس اگر به این دو متمسکشوید هرگز گمراه نخواهید شد و این دو از هم جدا نمی شوند تا بر سر حوض کوثر – در بهشت- بر من وارئ شوند.

پیامهای این حدیث : 1- هرکس در لحظه وفات مهمترین سفارشش را می کند و مهمترین سفارش پیامبر (ص) همین بود.

2- هرکس در لحظه وفات اگر گنجی سراغ دارد به عزیزانش آدرس می دهد.

گنجی که پیامبر (ص) به ما آدرس دادند قرآن و عترت بود.

3- ما برای پیامبر(ع) خیلی عزیز هستیم و ایشان نگران سرنوشت ما بودند.

4- قرآن و اهل بیت باید در کنار هم باشند و هردو را باید باهم داشته باشیم ولی هم اکنون شیعه بیش از آنکع به قرآن اهتمام ورزد به اهل بیت عشق می ورزد و اهل تسنن برعکس عمل می کنند و هیچ کدام به هردو ثقل بهاندازه کافی نپرداخته اند.

5- بنا بر این فرمایش، جمله کسانی که گفتند «کتاب خدا برای ما بس است» اشتباه است.

6- تمسک به اهل بیت غیر از یوسل و عشق ورزیدن ، زیارت، تبرک جستن و...

است.

تمسک به اهل بیت یعنی «شناخت صحیح آن ها ، اطاعت و عمل به دستوراتشان، عشق ورزیدن، زیارت، تبرک جستن و ...

.» 7- بنا بر این حدیث متمسکین به این دو ثقل به بهشت می روند و سرنوشت مخالفین آنها روشن است.

8 پیامبر (ص) در این حدیث از قیامت یاد کردند ولی عده ای باز هم نترسیدند.

9- علی (ع) فرمودند : «اللهَ اللهَ فِی القُرآنِ لا یَسبِقکُم بِالعَمَلِ بِهِ غَیْرُکُم» «مراقب فرمان خدا باشید، مراقب فرمان خدا باشید، سفارش می کنم شما را به قرآن که مبادا دیگران در عمل به آن بر شما پیشی گیرند » ولی آیا هم اکنون بعضی در عمل به قرآن بر مسلمانان پیشی نگرفته اند؟

اثرات تقوا در زندگی وَ لَو اَنٌ اَهلَ القری امنوا و اتٌَقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض و ولکن کذبوا فأخذناهم بما کانوا یکسبون(69 اعراف) ترجمه : واگر مردم شهرها ایمان می آورند و تقوا پیشه می کردند قطعا برکات آسمان و زمین را به روی آنها می گشودیم ولی آنها تکذیب کردند (دروغ شمردند) پس ما هم به خاطر عملکردشان آنها را (به قهر خدا) گرفتیم.

پیام ها : 1- ان و ل (لفتحنا) در این آیه شریفه دو تاکید است.

و ضمیر «نا» نشان دهنده وعده حتمی الهی است.

2- اهل القری = ایمان و تقوی دسته جمعی ارزش بالاتر و اثر بیشتری دارد.

خداوند می فرماید : «...و من یتق ا...یجعل له مخرجا.

ویرزقه من حیث لایحتسب.

...ومن یتق الله یجعل له من امره یسرا .(4-2/ طلاق) در آیات فوق خداوند برای افراد متقی : 1- رهایی از مشکلات 2- رسیدن روزی از جایی که گمان نمی برد 3- آسانی را ، قول داده است ولی در آیه (96/ اعراف) تاکید بیشتری شده و برکات آسمان و زمین وعده داده شده است.

3- امنوا و اتقوا : ایمان تنها کافی نیست و باید عمل صالح هم داشته باشیم نه مثل وضع حال کشورهای اسلامی که همه ادعای ایمان و اسلام می کنند ولی متاسفانه در عمل از اسلام بسیار فاصله داریم و حتی باعث وهن اسلام هم می شویم.

4- لفتحنا : شاره به قولی است که خداود به مردم می دهد.

اگر یک پدر به فرزندش قول هدیه دهد فرزند حتما قبول می کند و یا اگر معلم به دانش آموزان قول اردو بردن دهد دانش آموزان حتما باور می کنند ولی متاسفانه مردم وعده خدا را باور ندارند یا فراموش می کنند.

5- برکات : «در معنی برکت کثرت و خیر و ازایش وجود دارد و شامل برکت های مادی و معنوی می شود مثل برکت در عمر، علم و کتاب» 6- من السماء و الارض : نعمت ها و برکات آسمان و زمین را اگر بشماریم تمام نمی شود.

برکات آسمان مثل : باران، برف، نور خورسید، ستارگان، امدادهای الهی و ...

.

برکات زمین مثل : انواع چشمه ها، رودها، دریاها و ماهی ها و گنج ها و عجائبدرون آن، تمام روئیدنی ها اعم از سبزیجات، میوه جات، گلها و گیاهان، درختان، انواع حیوانات، گنج های درون زمیت مثل طلا و جواهرات و انواع سنگ ها، نفت، گاز و...

در یک جمله اگر خداوند برکات آسمان و زمین را بر ما نازل کند دنیا به بهشت برین تبدیل می شود.

7- ولکن کذبوا : ولی خداوند (و حتی فرشتگان زمانی که به خلقت انسان اعتراض کردند) می دانند که اکثر انسان ها متاسفانه گول شیطان را خورده و لیاقت این وعده الهی را پیدا نمی کنند.

انسان یا کفر می ورزد و یا این وعده الهی را دروغ می شمرد همانگونه که الان بسیاری از انسان ها عقیده دارند که اگر دروغ نگویند کارشان پیش نمی رود و یا اگر کلک نزنند کلاهشان پس معرکه است و یا اگر گران فروشی نکنند ثروتمند نمی شوند و کارشان نمی چرخد و یا اگر مالشان را انفاق کنند پولشان جمع نمی شود و ثروتمند نمی شوند و...

در حالی که این اعتقادات درست برعکس فرمایشات قرآن و وعده الهی است.

8- فاخذناهم : عملکرد اشتباه باعث گرفتاری می شود و خداوند کار خطا را بدون مجازات نمی گذارد.

9- بما کانوا یکسبون : گرفتاری های ما از عملکرد اشتباه خودمان است و به شانس و طالع و ...

برنمی گردد.

در حالی که ما بسیاری از اوقات از شانس و قضا و قدرمان به خدا شکایت می کنیم باید بدانیم که راه نجات اصلاح خود و اعمالمان است.

( و ما ظلمناهم ولکن کانوا اَ نفسَهم یَظلِمون‌‌) (118/ نحل) امام صادق (ع) فرمودند : «باران هیچ سالی کمتر از سال دیگر نیست ولی خداوند آن را در هرکجا که بخواهد نازل می کند، هنگامی که قومی رو به گناه آوردند، خداوند آنچه را که از باران در آن سال برای آنان مقدر کرده است، از آن ها برمی گرداند و به بیابان ها و دریاها و کوه ها فرو می ریزد.» «وَ اِذا قیلَ لَهُم اتَّبعوا ما اَنزَلَ اللهُ قالوا بَل نتَّبِعُ ما وَجَدنا عَلَیهِ ابائَنا اَوَلَو کانَ الشَّیطانُ یَدعوهُم الی عذای السَّعیر» (21/ لقمان) ترجمه : و هنگامی که به این مردم بگویند بیایید از کتابی که خدا فرستاده است پیروی کنید گویند ما تنها از روشی که پدران خود را بر آن یافتیم پیروی می کنیم (ای رسول بگو) آیا هرچند پدرانتان را شیطان به دوزخ می خواند باز پیروی آن ها می شوید؟

آداب و رسوم و گفتگوهای اشتباه و نامناسب در جامعه ما کشور ما با سابقه تمدن عظیم و کهن، آداب و رسوم زیبایی دارد که بسیاری از آن ها با آداب اسلامی تلفیق شده است و از ارزش خاصی برخوردار است ولی بعضی از آن ها نیاز به بازنگری و تجدید نظر دارد و از آنجا که مردم ما بسیار فهیم هستند اگر توسط آموزش و پرورش و رسانه ها به خصوص تلویزیون روشنگری صورت گیرد اکثر مردم در رفتارهایشان تجدید نظر خواهند کرد.

آداب خوب خوشبختانه در بین ما فراوان است که نیاز به ذکر آنها نیست ولی آدابی که نیاز به بازنگری دارد را باید یادآوری و بررسی کرد تا ان شاا...

تغییر کرده و یا از بین بروند.

قرآن کریم می فرماید :«وَ اِذا قیلَ لَهُم تَعالَوا اِلی ما اَنزلَ ا...

وَ الیَ الرَّسولِ قالوا حَسبُنا ما وَجَدنا علیهِ ابائنا اَوَلَوا کانَ اباوُهُم لا یَعلَمونَ شَیئاً وَ لا یَهتَدون» و هنگامی که به آنان گفته شد از آنچه خداوند به سوی رسولش فرستاده است پیروی کنید گفتند دین پدران ما برایمان کافی است.

آیا اگر پدرانشان جاهل بودند و راه به حق نبرده بودند باز باید پیروی کنند؟(104/ مائده) ما باید دید نقادانه داشته باشیم و این را به فرزندان خود آموزش دهیم و تابع هر فکر و رفتاری نشویم.

مواردی که در جامعه ما نیاز به تغییر و بازنگری دارد : 1- در اسلام سفارش شده که روز عید غدیر به دیدن سادات رفته و به آنان هدیه دهید ولی به عکس همه از سادات توقع هدیه دادن دارند.

2- در اسلام سفارش شده برای کسی که عزیزی از دست داده غذا ببرند ولی مرسوم است فردی که عزیزی از دست داده مراسم عزاداری برپا کرده و شام و ناهار بدهد.

3- مراسم چهارشنبه سوری از شکل قدیمش به کلی خارج شده و هم اکنون به یک معضل تبدیل شده و از چند روز قبل از آنرسانه ها شروع می کنند به هشدار دادن و تا چند روز بعد بیمارستان ها پر می شود از مجروحین این مراسم ؛ و بعضی به این بهانه با فروش ترقه و وسایل آتشزا جیب های خود را پر می کنند.

4- در مراسم عروس کشان توسط موتورسواران و ...

بعضا اتفاقات ناخوشایندی می افتد که اصلا زیبنده جامعه ما نیست.

همچنین در این مراسم با بوق زدن های ممتد و راه بندان باعث آزار دیگران می شوند.

5- برای ورود عروس و داماد به خانه نو و یا جلوی پای مسافر گوسفندی ذبح می کنند، هرچند ذبح گوسفند و توزیعگوشت آن در بین مستضعفین کار پسندیده ای است ولی اینکه این کار در معابر عمومی انجام شود و باعث آلودگی معابر شود مسئله ای جدا است و بسیاری اطلاع ندارند که خون ریخته شده نجس است.

از طرفی کشتن یک حیوان در منظر عموم ممکن است تاثیرات نامطلوبی در روح و روان بعضی افراد مثلا خانم ها و کودکان داشته باشد.

6- در تهیه جهیزیه دختران بسیاری از وسایلی که خریداری می شود فقط به خاطر این است که می گویند : «مرسوم است این وسیله در جهیزیه باشد» ولی اینکه آیا چقدر بعدا به آن نیاز خواهند داشت مورد توجه قرار نمی گیرد.

7- در مراسم عروسی و بله برون بعضی کارها بیهوده به نظر می رسد مثلا در مراسم بله برون هدیه ای به عنوان «شیرینی رضا» به میهمانان می دهند که فقط جنبه تشریفاتی دارد و هیچ نوع کاربردی ندارد و فقط یک هزینه اضافی را به خانواده عروس تحمیل می کند.

8- بسیاری برای مراسم ازدواج چند مجلس بر پا می کنند : با عناوین مختلف بله برون ، عقدکنان و عروسی و...

در حالی که می توان این جالس را در یک یا دو مجلس خلاصه کرد و از ریخت و پاش های بیهوده و صرف وقت اضافی جلوگیری کرد.

9- در مراسم شام اکثرا سعی می کنند بنا به رسم خارجی ها میزی از انواع غذاها و سالادها و دسرها بچینند و میهمانان برای سرو غذا خود اقدام کنند در حالی که این رسم باعث اتلاف وقت میهمانان و توزیع نامناسب شده و در نهایت بسیاری از غذاها اضافه آمده و دور ریخته می شود.

10- در نامگذاری ها بعضی سعی می کنند یک نام جدید که تا به حال کسی نشنیده باشد به کار ببرند حال معنی و مفهوم آن جه باشد، ایرانی باشد یا خارجی و یا...

زیاد فرقی نمی کند.

11- تا چند سال پیش به رخ کشیدن چیزی و یا به اصطلاح پز دادن کاری بسیار مذموم و ناپسند شمرده می شد- البته این کار همیشه ناپسند بوده و خواهد بود- ولی هم اکنون بسیاری از افراد به صورت های مختلف اینکار را انجام می دهند به بهانه اینکه «کلاس دارد».

12- برخی از صاحبان خودرو – مخصوصا در ایام عزاداری- نام ائمه اطهار را روی خودروی خود می نویسند در حالی که می دانیم اگر دست بی وضو به نام معصومین (علیهم السلام) زده شود حرام است و اکثر افراد این نام های مبارک را روی شیشه عقب می نویسند که سرنشین هنگام نشستن در خودرو پشت به آن می نشیند و این نوعی بی احترامی است.

و در بعضی از ماشین ها مخصوصا ماشین های سنگین جملاتی از قبیل «ماشاا...» و ...

را در قسمت های پایین و پشت ماشین می نویسند که احتمال آلوده شدن و بی احترامی بسیار بیشتر است.

13- بعضی در بین صحبت هایشان از الفاظ خارجی و جالب تر اینکه بعضی از افرادی که گوش می کنند و لازم است گفته طرف را تایید یا رد کنند یا پاسخ دهند جسارت آن را ندارند که از معنای این کلمات سوال کنند.

14- بعضی از الفاظ از نظر معنایی و عقلی کاملا اشتباه است ولی متاسفانه دررسانه ها هم از آن استفاده می شود؛ مخصوصا در رادیو، به طور مثال عوض اینکه بگویند «بلا به دور» می گویند «خدا به دور» در حالی که خداوند در قرآن کریم می فرماید : «...

وَ نَحنُ اَقرَبُ مِن حَبلِ الوَریدِ» «...

ما از رگ گردن به او – انسان - نزدیکتریم » (16/ق) یا وقتی مریضی را می بینند می گویند : «خدا بد ندهد» در حالی که خداوند هیچ وقت بد نمی دهد.

قرآن کریم بهکرات می فرماید : «وَ ما ظَلَمناهُم وَلکِن کانُوا اَنفُسَهُم یَظلِمون»(118/ نحل) «...

و ما به آنها ظلم نکردیم بلکه آنها به خودشان ظلم می کردند» 15- بعضی تعارفات چون بنا به رسم و رسومات انجام می شود و نه از دل و جان شکل نوعی دروغ به خود می گیرد.

15- بعضی تعارفات چون بنا به رسم و رسومات انجام می شود و نه از دل و جان شکل نوعی دروغ به خود می گیرد.

16- پیروی از بسیاری مدها اغلب بسیار نامعقول می نماید و آنقدر تعجب برانگیز است که گاهی تصور می شود اگر روزی انداختن خود در چاه یا خود کشی و یا مثلا راه رفتن روی دست مد شود بعضی این کار را خواهند کرد و انواع تقلیدهای نادرست را در باس پوشیدن، آرایش مو و ...

را متاسفانه مشاهده می کنیم.

17- بسیاری از اسراف ها که ناشی از تقلید کورکورانه یا عادات ناصحیح است، اعم از اسراف در آب، برق، گاز، نفت، بنزین، مواد غذایی و شوینده و ...

مهمتر از هر چیز اسراف و هدر دادن وقت زیاد به چشم می خورد و بدتر اینکه بعضی به انوع اسراف ها یا کارهای اشتباه دیگرشان افتخار هم می کنند.

18- با وجود اینکه در بسیاری از موارد اسراف صورت می گیرد ولی مشاهده می شود که بعضی برای صرفه جویی مقدار کمی آب کارشان را غیر بهداشتی انجام می دهند به طور مثال : هنگام وضو گرفتن پس از مسح پا ، دست را نمی شویند در حالی که شستن دست لطمه ای به وضو نمی زند و از نظر بهداشتی نیز لازم است.

19- در مراسم عزاداری گاهی اشکالاتی به چشم می خورد که در آسیب شناسی عزاداری بارها ذکر شده از جمله اینکه: الف.

بعضی از اشعاری که خوانده می شود با هدف نهضت امام حسین (علیه السلام) مغایرت دارد و از آن بوی ذلت می آید در حالی که هدف ائمه ی اطهار(علیهم السلام) حفظ عزت اسلام و مسلمین است و رهایی از ذلت.

ب.

تهیه و حمل علم های سنگین، بزرگ و بی محتوا که متاسفانه گاهی ایجاد خطر می کنند.

ج.

به تاخیر انداختن نماز به خاطر عزاداری .

د.

غلو کردن در مقام ائمه اطهار(علیهم السلام) و به کار بردن جملاتی که به شرک منتهی می شوند.

ه.

پرداختن به چشم و ابرو و قد و بالای ائمه اطهار(علیهم السلام) به جای پرداختن به اهداف متعالی آنان.

و.

پوشیدن لباس های نامناسب یا برهنه شدن هنگام سینه زنی توسط آقایان.

ز.

قمه زنی و خودآزاری.

ح.

آزردن دیگران با صداهای بلند و نامناسب در ساعت های مختلف شبانه روز.

ط.عدم استفاده از فضای تکایا در بقیه ایام سال.

20- وقتی مسافری از سفر حج یا عتبات عالیات برمی گردد برای خیر مقدم به او هر یک از نزدیکان در یک پارچه چند متری خیر مقدم نوشته و به دیوار منزل مسافر نصب می کنند.این کار در هنگام وفات افراد و برای عرض تسلیت نیز انجام می شود در حالی که این عمل می تواند بسیار ساده تر صورت گیرد و شکل خودنمایی به خود نگرفته و اسراف نشود.

21- گاهی هزینه هایی برای تزئینات مساجد و تکایا می شود که فایده ای بر آن مترتب نیست از جمله انواع کاشی کاری ها و آیاتی که با خط نسخ و ثلث بردر و دیوار مساجد نوشته می شود که کسی قادر به خواندن آنها نیست اگر سلیقه و فکر بیشتری برای ساخت و سازها انجام شود می توان از بابت این صرفه جویی ها امکانات خوبی برای نماز گزاران فراهم نمود.

22- و مهمتر از همه اینکه اکثر قریب به اتفاق مسلمانان وقتی قرآن می خوانند فقط به نیت ثواب بردن این کار را می کنند و نه به نیت این که به فرامین الهی گوش دهند و به آن عمل کنند و به کمال برسند و بسیاری مخصوصا در ماه مبارک رمضان ممکن است قرآن را ختم نمایند ولی در یکی از آیات آن تدبیر نمی کنند.در حالی که خداوند قرآن را به عنوان دستور زندگی برای ما فرستاده است نه برای استفاده تشریفاتی از آن در مراسم مختلف و یا صرفا ثواب بردن و حتی بهترین ثواب نیز در تفکر و تدبر در قرآن و عمل به دستورات آن است.

به امید روزی که کشور عزیز ما ایران و مردم آن نمونه و الگویی زیبا باشند برای معرفی اسلام عزیز.انشا ا...

چگونه هم دنیا را داشته باشیم هم آخرت را؟

امام حسن عسگری(ع): برای دنیایت طوری کار کن که گویی تا ابد زنده ای و برای آخرتت طوری عبادت کن که گویی فردا خواهی مرد.

وقتی به دو بخش این حدیث فکر می کنیم می بینیم علارغم تصور معمول ما هر دو احتمال وجود دارد و در حالی که جاودانه ایم احتمال مرگمان در فردا نیز می رود.

آیا شبی که فردایش در بم زلزله شد هیچ کدام از آن ها که در زیر آوار رفتند گمان می کردند فردا به رحمت خدا بروند؟

ما همیشه فکر می کنیم که حداقل ده یا بیست سال دیگر زنده ایم و مرگمان را در روزهای آینده باور نداریم.

البته منظور این حدیث تجدید نظر کردن در نحوه زندگی و نوع عبادت است ولی برای اینکه بتوانیم درست برنامه ریزی کرده و تصمیم بگیریم چه کنیم باید هر بخش آن را خوب تصور کنیم.

حال هر بخش را جداگانه بررسی می کنیم.

الف.

اگر بخواهیم تا ابد زنده باشیم چه می کنیم؟

سعی می کنیم به بالاترین مدرک تحصیلی دست پیدا کنیم و حتی در چند رشته درس خواهیم خواند و به هیچ سطحی از علم بسنده نخواهیم کرد.

سعی می کنیم سلامتی خود را به بهترین وجه ممکن حفظ کنیم چون زندگی کردن حتی با یک بیماری بسیار سخت است تا چه رسد به اینکه چند بیماری بر اثر مرور زمان با یکدیگر همراه شوند.

مثلا برای حفظ سلامتی لثه و دندان هایمان روزی چند بار مسواک صحیح خواهیم زد.

برای حفظ آبروی خود بیشتر می کوشیم چرا که آنان که خطایی می کنند ممکن است بر اثر توبه، خداوند ببخشایندشان ولی نظر مردم را به راحتی نمی توان عوض کرد.

سعی می کنیم بهترین امکانات مالی را برای خود فراهم کنیم و به داشتن یک خانه و یک ماشین و ...

اکتفا نخواهیم کرد و همه سعی خواهند کرد برای خود باغهای زیبا و بهترین وسایل نقلیه و حتی هلیکوپتر و هواپیمای اختصاصی و ...

فراهم کنند.

همه در مسئله ازدواج بیشتر دقت کرده و سنجیده تر عمل خواهند کرد.

چرا که علاوه بر خوشبختی و آرامش خود و همسر با بچه ها و نسل به جا مانده از خود باید تا ابد زندگی کنند و یک بخش مهم مسئله ازدواج مربوط می شود به نسل آینده.

همه سعی می کنند شهر و کشور بسیار زیبایی داشته باشند که همه گونه امکانات رفاهی تفریحی و آموزشی در آن فراهم باشد.

از آنجا که دستورات اسلام برای خوشبختی انسان در همین دنیا نیز هست همه به این نتیجه می رسند که برای فراهم شدن سعادت،امنیت و آرامش باید همه با هم با صداقت، خوشرویی و احترام به حقوق یکدیگر و ...

رفتار کنند و اعمال ناپسند مثل دروغ، دزدی، غیبت و تجاوز به حقوق دیگران و...

را کنار گذاشته و در یک کلام از دستورات خداوند پیروی کنند(به طور مثال : آیا جامعه ای خوشبخت است که همه با هم مهربان باشند ویا برعکس و آیاا جامعه ای خوشبخت است که حد و حدودی برای رفتار با یکدیگر رعایت نکنند یا اینکه پایبند به حجاب و رعایت محرم و نامحرم و ...

باشند؟

آیا خوردن مشروبات الکلی یا استفاده از مواد مخدر باعث خوشبختی افراد می شود و یا بدبختی آنان؟

و ...

پس در یک جمله می توان گفت تمام دستورات اسلام برای خوشبختی و سعادت انسان ها در همین دنیا نیز هست پس عقل حکم می کند برای خوشبختی در این دنیا به دستورات دین به خوبی عمل کنیم).

خوش اخلاقی و رفتار سالم باعث موفقیت افراد می شود و حتی اگر قیامتی هم نبود عقل حکم می کرد که همه با هم رفتار درستی داشته باشند.

تفکر و برنامه ریزی: برای یک زندگی، چه موقت و چه دائمی، باید تفکر کرد و باری به هر جهت نمی شود زندگی کرد پس ربای آینده طولانی می باید دقیق تر تصمیم گیری کردو لازمه این کار تفکر و برنامه ریزی است.

10- سعی می کنیم تغذیه سالم داشته باشیم و هر چیزی را برای خوراکی انتخاب نخواهیم کرد و به رعایت بهداشت و نظافت بیشتر اهتمام می کنیم و ورزش را از یاد نمی بریم.

اگر بخواهیم فردا بمیریم چه می کنیم؟

1- از تمامی گناهان توبه می کنیم و تصمیم می گیریم که دیگر کمترین اشتباهی نکنیم.

2- از همه حلالیت می طلبیم و سعی می کنیم دیگران را از خودمان راضی کنیم و با همه مهربان تر می شویم 3- وصیت می کنیم و سعی می کنیم حق هر کسی را ادا کنیم.

4- اگر قرضی داریم یا حقی از دیگران به عهده ماست سریع آن را ادا می کنیم و برای انفاق اموالمان دست و دلباز خواهیم بود.

5- دعوا و اختلاف را به کلی ترک کرده و رفتارمان متواضعانه و همراه با گذشت می شود.

6- شب را به صبح به عبادت خواهیم پرداخت و روز را به نیت روزه می کنیم.

7- خانه را تمیز و مرتب می کنیم و لباس تمیز و مرتب می پوشیم.

8- اگر به بعضی از دستورات الهی بی توجه بوده ایم با خود عهد می بندیم که من بعد آن را به نحو احسن انجام دهیم.

9- اگر در شهری مثل مشهد باشیم به زیارت مولایمان می رویم و در غیر این صورت به اماکن زیارتی و مقدس می رویم.

10-فکر می کنیم چرا که بنا به فرمایش پیامبر (ص) یک ساعت تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت است.

حال با مقایسه الف و ب به تنایج مشترک دست می یابیم و نتیجه می گیریم که چه بخواهیم فردا بمیریم و یا اگر بخواهیم تا ابد زنده باشیم عقل حکم می کند که این کارها را انجام دهیم چرا که هم باعث موفقیت در امور دنیایی می شود و هم پاداش بالایی دارد.

1- دستورات خداوند را به بهترین وجه اطاعت کرده و از محرمات دوری کرده و واجبات را انجام دهیم.

چرا که در هر حرامی ضرری حتمی و در هر واجبی منفعتی حتمی نهفته است.

2- تفکر کنیم.

3- خوش اخلاق باشیم.

4- بهداشت و حسن تغذیه را رعایت کنیم.

5- به تعلیم و تعلم بپردازیم.

6- اگر نمی توانیم روزی یک بار ختم قران کنیم هنگام خواب سه بار سوره اخلاص را قرائت کنیم تا ثواب یک ختم قرآن داشته باشیم، اگر نمی توانیم شب تا صبح بیدار بوده و عبادت کنیم شب را با وضو بخوابیم تا ثواب عبادت شب تا صبح را داشته باشیم و اگر نمی توانیم هر روز را روزه بگیریم اول و وسط و آخر هر ماه را روزه بگیریم تا ثواب روزه هر روز را داشته باشیم.

همان طور که سلمان فارسی این کار را می کرد و پیامبر (ص) کار او را تایید فرمودند.

در نماز جماعت و جمعه شرکت کنیم که ثواب یک رکعتش غیر قابل نوشتن و محاسبه است و اگر تمام ملائک نویسنده و تمام درختان قلم و تمام آب های روی زمین مرکب شوند ثواب حتی یک رکعتش را نمی توانند بنویسند و ...

7- نیت هایمام را اصلاح کنیم و همه کارهایمان را برای رضای خدا انجام دهیم نه برای امیال خودمان مثلا اگر درس می خوانیم یا درس می دهیم نیتمان را رضای الهی قرار دهیم و در کارهای مختلف از جمعه کارهای اجتماعی یا فردی نیتمان را خدا قرار دهیم تا همه اعمال ما حتی خواب و تفریح برایمان عبادت محسوب شود.مثلا اگر وسیله یا لباسی می خریم به این نیت نباشد که پیش دیگران کم نیاوریم یا از دیگران بهتر باشیم و یا ...

بلکه به این نیت باشد که یک مسلمان باید آراسته و تمیز باشد و خدا این گونه بهتر می پسندد.

اگر درس می خوانیم علاوه بر اینکه نیت می کنیم فردی مفید برای جامعه و خانواده باشیم و از دیگران بی نیاز شویم و ...

نیت می کنیم که قدمی نیز در راه خدا برداریم و ...

و متاسفانه در قیامت کسانی می آیند و می گویند ما برای خدا قرآن خواندیم چرا در پرونده اعمالمان نیست؟

می گویند تو برای خدا نخواندی، برای این خواندی که بگویند به به چه خوب قرآن می خواند و...

عملکرد شیطان « قالَ فَبِما اَغوَیتَنی لَاَقعَدَنَّ لَهُم صِراطَکَ المُستَقیم» (16 اعراف) شیطان گفت: اکنون که مرا گمراه ساختی، من بر سر راه مستقیم تو، در برابر آن ها کمین می کنم.

«ثُمَّ لَآتِیَهُّم مِن بَین اَیدیهِم و مِن خَلفِهِم و عَن اَیمانِهِم و عَن شَمانِلِهِم و لا تَجِدُ اَکثَرَهُم شاکِرین»(17 اعراف) پس از پیش رو و پشت سر و از طرف راست و از طرف چپ آن ها به سراغشان می روم و بیشتر آن ها را شکر گزار نخواهی یافت.

نکته و پیام های این دو آیه شریفه: اَغوَیتَنی: شیطان تکبر خود را ندیده گرفت و انحراف خود را به خداوند نسبت داد.

شیطان با خداوند بی ادبانه صحبت کرد و فرافکنی کرد و خداوند را مقصر جلوه داد.

لاقعدن: سه تاکید دارد و شیطان برای گمراه کردن انسان بسیار سماجت به خرج می دهد و قسم خورده است.

لاقعدن لهم صراطک المستقیم: خاصیت کمین این است : الف .

فرد به کمین نشسته خیلی حوصله دارد و منتظر فرصت مناسب می گردد.

همان طور که راه زن جای مناسب مثل سر گردنه و جاهایی که افراد فرصت فرار یا عملکرد مناسب ندارند را انتخاب می کنند، شیطان هم در منتظر فرصت می ماند تا در هنگام خشم، طمع، ترس، حسادت و امیال نیاز های مختلف دست به کار شود.

خاصیت کمین این است که فردی که به کمین نشسته مجهز و هوشیار است و فرد مقابل برعکس، غافلگیر می شود.

راه مستقیم راهی است که نیاز به استقامت دارد و نیاز به امداد الهی و جهاد اکبر و بعد هم جهاد اصغر دارد..

4-لاتینهم: باز هم قسم وتاکید آمده است و خبر از پشتکار شیطان می دهد.

من بین ایدیهم: امام باقر (ع) فرمودند: « از پیش رو به سراغشان می روم» یعنی آخرت را در نظرشان بی ارزش می کنم.« از پشت سر» یعنی آنان را به جمع ثروت و ندادن حقوق واجب آن ها فرمان می دهم تا برای وارثان باقی بماند.« و از سمت راست» یعنی دینشان را با زینت بخشی گمراهی و خوب جلوه دادن شهوت خراب می کنم.

و «از سمت چپ» یعنی لذت های دنیا را دوست داشتنی می کنم و شهوت ها را بر دلهایشان غالب می کنم.

« در حدیث است: شیطان که سوگند خورد از چهار طرف در کمین انسان باشد که او را منحرف و یا متوقف کند، فرشتگان از روی دلسوزی برای انسان گفتند: پروردگارا این انسان چگونه رها خواهد شد؟

خداوند فرمود: دو راه بالا و پایین باز است هرگاه انسان دستی به دعا بردارد یا صورت بر خاک نهد گناهان هفتاد ساله اش را می بخشایم» «ورود شیطان از جلو: زینت دادن دنیا است ، از عقب : به فراموشی سپردن آخرت، از سمت راست سنگین کردن عبادات و از سمت چپ شیرین کردن گناهان است.» همین که آدم از تسلط شیطان آگاه شد به درگاه خداوند نالید، خطاب رسید، ناراحت نباش زیرا من گناه را یکی و ثواب را ده برابر حساب می کنم و راه توبه هم باز است.

و لا تجد اکثرهم شاکرین: یکی از اهداف بزرگ شیطان ناشکری و ناسپاسی انسان است و اغلب نتیجه اعمال شیطان را با این جلوه اش می بینیم و اکثر ما نه در مقابل نعمت های خدا شاکریم و نه در مقابل خدمات مخلوقات خداوند از جمله پدر و مادر ، معلم، دوست و خدمات دولت و ...

گام های نفوذ شیطان در انسان نفوذ شیطان در وجود انسان کاملا برنامه ریزی شده و گام به گام است.

خداوند این گام ها را «خطوات» می نامد و می فرماید : «لا تتّبِعوا خطوات الشیطان »؛ و از گام های شیطان پیروی نکنید.

اطلین گام شیطان وسوسه است، یعنی ابتدا با یک پیام ، تیری به صید خود زده و او را زخمی می کند و آنگاه مدتی رهایش می کند.

باز دوباره باز می گردد و پیامی دیگر در وجود او می نهد و ذهنش را مشغول می سازد و خودش را پنهان می کند.

از همین روست که او را «الوسواس الخناس» می خوانند.

کلمه «خَناس» از ماده «خَنَسَ» مشتق شده که به معنای چنهان شدن است و «خناس» به معنای بسیار پنهانکار است.

پس «الوسواس الخناس» وسوسه گری است که گاه در درون انسان به وسوسه گری می پردازد و باز خود را پنهان می دارد.

اما گام دوم او آرزو گرایی واهی است.

شیطان وسوسه ها را پردازش کرده و آن را در ذهن انسان تبدیل به خیال و آرزو می کند.

این آرزوی واهی در قرآن «اُمنیٌه» و «امانٌی» نامیده می شود.

در این مرحله بطر وسوسه رشد کرده و به صورت خیالی خام، نسنجیده، نسخته و آرزویی موهوم در ذهن انسان درمی آید.

گام سوم شیطان «تزیین» است.

بدی معنا که شیطان پس از آرزو گرایی و خیال پردازی شروع به زیبا جلوه دادن و آراسته ساختن آن خیال و آرزو در ذهن انسان می کند و کار به آنجا می رسد که زشتی ها زیبا جلوه می کنند و قبح بدی ها در نظر او از میان می رود و شناخت ها اصیل فطری واژگون می گردند.

اینجاست که انسان وارد مرحله چهارم یعنی تسویل می شود و با میل و رغبت و انگیزه درونی به سوی این پدیده های واهی می رود و شیطان با او کاری می کند که به تعبیر امیرالمؤمنین (ع) : « فالصوره صوره انسان و القلب قلبه الحیوان لا یعرف باب الهدی فیتبعه و لا باب العمی فیصد عنه و ذلک میه الاحیاء» صورتش صورت انسان است و دلش دل حیوان.

درگاه هدایت را نمی شناسد که بدان روی نهد و آستان کوری و جهالت را نمی داند که از آن رخ برتابد.

مرده ای است در میان زندگان.