دانلود تحقیق مبانی حقوق بشر

Word 253 KB 35335 49
مشخص نشده مشخص نشده حقوق - فقه
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • چکیده حقوق بشر اساسی‌ترین و ابتدایی‌ترین حقوقی است که هر فرد به طور ذاتی، فطری و به صرف انسان بودن از آن بهره‌مند می‌شود.

    این تعریف ساده عواقب و بازتاب اجتماعی و سیاسی مهمی را برای مردم و حکومت‌ها به دنبال دارد.

    مطابق اعلامیه جهانی حقوق بشر و سایر اسناد بین‌المللی این حقوق ویژگی‌هایی همچون جهان شمول بودن، سلب ناشدنی، انتقال ناپذیری، تفکیک ناپذیری، عدم تبعیض و برابری طلبی، به هم پیوستگی و در هم تنیدگی را دارا است.

    از این رو به تمامی افرد در هر جایی از جهان تعلق دارد و هیچ کس را نمی‌توان به صرف منطقه جغرافیایی که در آن زیست می‌کند، از حقوق بشر محروم کرد ضمن اینکه همهٔ افراد فارغ از عواملی چون نژاد، ملیت، جنسیت و غیره در برخورداری از این حقوق با هم برابر و یکسانند و در این خصوص کسی را بر دیگری برتری نیست.

    این حقوق شامل حقوق طبیعی یا حقوق قانونی که در قوانین ملی و بین‌المللی موجودند می‌شود.

    دکترین و فعالین حقوق بشر، در فعالیت‌های بین‌المللی خود در زمینه حقوق بین‌الملل، نهادهای جهانی و منطقه‌ای، سیاست‌های دولتی و در فعالیت‌های سازمان‌های غیردولتی، اساس و شالودهٔ سیاست‌های عمومی و اختصاصی در این زمینه را بنا نهاده است.

    در واقع می‌توان گفت در صورتی که جامعهٔ جهانی در فضای صلح، با یک زبان مشترک اخلاقی، گفتگو و مباحثه کنند، این زبان مشترک اخلاقی، در واقع، حقوق بشر نامیده می‌شود.

    با این وجود هنوز امروزه دکترین حقوق بشر، نظریه‌هایشان را در این مورد با شک و تردید بیان می‌کنند و مباحثه آن‌ها بیشتر در زمینه محتوا، ماهیت و چگونگی توجیه حقوق بشر است.

    در واقع، پرسش بحث برانگیز همانا خود معنای حق یا حقوقی است که باید به رسمیت شناخته شود و این بحث در گفتمان‌های فیلسوفان همچنان ادامه دارد.

    واژه های کلیدی: حقوق بشر، سازمانی غیر دولتی، حقوق بین الملل فصل اول کلیات مقدمه بسیاری از ایده‌های اساسی که محرک جنش حقوق بشر بود، بعد از جنگ جهانی دوم و جنایات هولوکاست گسترش و توسعه یافت، و با تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر درپاریس توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۸ به اوج خود رسید و به رسمیت شناخته شد.

    در جهان باستان، مفهوم حقوق بشر به گونه‌ای که امروزه وجود دارد نبود.

    بلکه در جوامع باستانی به صورت مجموعه‌ای مفصل از وظایف بود، که مفاهیمی از جمله، عدالت، مشروعیت سیاسی، شکوفایی انسان که در پی دست یابی به کرامت انسانی حاصل می‌شود و یا خوب بودن، فارغ از عنوان و مفهوم حقوق بشر وجود داشت.

    معنی مدرن و امروزی حقوق بشر در اوایل دوره مدرن و همراه با سکولاریزاسیون اروپایی از اخلاق یهودی–مسیحی مفهومش گسترده‌تر شد و توسعه یافت.

    در واقع حقوق بشر از مفهوم حقوق طبیعی گرفته شده است.

    حقوق طبیعی، نظریه‌ای است که در آن قوه قانونگذار به گونه‌ای عینی و منطقی محدود می‌شود.

    مطابق این مکتب، منطق بشری، بنیادهای قانون را از طبیعت الهام می‌گیرد، و از طریق قانون طبیعت، ضمانت اجرایی به دست می‌آورد و در واقع بخشی از سنت حقوق طبیعی قرون وسطایی به شمار می‌رود که در دورهٔ روشنگری توسط فیلسوفانی چون جان لاک، فرانسیس هاچسون، ژان ژاک بورلاماکی و غیره تا حدود زیادی مفهوم مدرن پیدا کرد، و در گفتمان سیاسی و انقلاب آمریکا و انقلاب فرانسه هرچه بیشتر توجه جامعه جهانی را به خود جلب کرد.

    لذا و بر این اساس، نظریه مدرن حقوق بشر، در طول نیمه دوم قرن بیستم، پدید آمده است.[۶] و در این دوره فعالیت‌های اجتماعی و گفتمان‌های سیاسی در رأس دستور کار بسیاری از ملل جهان قرار گرفت.

    بر اساس مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر: از آنجایی‌که به رسمیت شناختن منزلت ذاتی و حقوق یکسان و انتقال‌ناپذیر همه اعضای خانواده بشری اساس آزادی، عدالت و صلح در جهان است...

    — مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر و بر طبق ماده یک اعلامیه جهانی حقوق بشر: تمامی ابنای بشر آزاد به دنیا می‌آیند و از لحاظ منزلت و حقوق با هم برابرند به آن‌ها، موهبت عقل و وجدان عطا شده است، و باید نسبت به یکدیگر روحیهٔ برادری داشته باشند.

    تاریخچه مفهوم حقوق بشر [[پرونده:London 307.JPG|250px|چپ|بندانگشتی|منشور حقوق بشر کوروش بزرگ موسوم به استوانه کوروش، استوانه‌ای سفالین است که در سال ۵۳۹ پیش از میلاد، به فرمان کوروش دوم هخامنشی شاهنشاه ایران ساخته شد.

    Il concetto di diritti umani == Storia == [[پرونده: London 307.jpg | 250px |چپ| miniature | Ciro Carta dei Diritti Umani chiamato Cyrus cilindro, cilindrico [[ceramiche | ceramica] è Nel 539 aC, il comando Ciro II achemenide re Iran è stato costruito.

    این استوانه که به عنوان «اولین منشور حقوق بشر» در جهان شناخته می‌شود، در پایه‌های شهر بابل قرار داده شده‌بود و اکنون در موزه بریتانیا نگاه‌داری می‌شود.]] اعلامیه حقوق (۱۶۸۸ یا ۱۶۸۹) تاریخ ایجاد: ۱۶۸۹ تاریخ تصویب: ۱۶ دسامبر ۱۶۸۹ مکان: آرشیو ملی بریتانیای کبیر نویسنده: پارلمان انگلستان هدف: تضمین آزادی‌های خاص و حصول اطمینان از تفوق سیاسی پروتستان.

    توافق شد.

    Nel 1945 [Yalta Conference] UNIONE sostituzione chiamato [[delle Nazioni Unite] è stato concordato.

    از آن زمان تاکنون سازمان ملل متحد نقش مهمی در زمینه حقوق بشر بین‌الملل ایفا کرده است.

    Da allora, l'ONU ha svolto un ruolo importante nel campo del diritto internazionale dei diritti umani.

    پس از جنگ جهانی، سازمان ملل متحد و اعضای آن بسیاری از گفتمان‌ها و نهادهای حقوقی را که قوانین بین‌المللی بشردوستانه و حقوق بشر بین‌المللی کنونی مرهون آن است را توسعه دادند.

    Dopo la Seconda Guerra Mondiale, le Nazioni Unite ed i suoi membri molti dei discorsi e delle istituzioni del diritto internazionale umanitario e del diritto internazionale dei diritti umani, come lo è oggi indebitati sviluppato.

    فلسفه حقوق بشر فلسفه حقوق بشر، به بررسی مبانی اساسی مفهوم حقوق بشر می‌پردازد و محتوای آن را به نقد می‌کشد.

    رویکردهای نظری متعددی وجود دارد که قصد آن توضیح چرایی و چگونگی تبدیل حقوق بشر، به بخشی از انتظارات جامعه است.

    یکی از قدیمی‌ترین فلسفه‌های غرب در مورد حقوق بشر، حاصل اندیشه حقوق طبیعی است که از دلایل مختلف فلسفی یا دینی نشات گرفته است.

    دیگر نظریه در این زمینه، بر این اساس است، که حقوق بشر، رفتار اخلاقی را تعیین می‌کند و اخلاق اجتماعی انسان با فرایند تکامل بیولوژیکی و اجتماعی توسعه پیدا می‌کند (نظریه دیوید هیوم).

    حقوق بشر به عنوان یک جامعه شناختی از تنظیم قوانین است.

    همانطور که در تئوری جامعه شناختی قانون و کار از ماکس وبر، توضیح داده شده است.

    سایر تئوری‌ها دراین زمینه عبارتند از افراد جامعه اقتدار و مشروعیت قوانین را قبول می‌کنند، در ازای امنیت و مزیت‌های اقتصادی که به دست می‌آورند (مانند نظریه راولز).

    دو نظریه معاصر دیگر وجود دارند که نظریه منافع و نظریه تلاش نامیده می‌شوند.

    نظریه منافع، استدلال می‌کند که کارکرد اصلی حقوق بشر، محافظت و ترویج منافع انسان است، در حالیکه نظریه تلاش بر اساس ظرفیت انسان برای آزادی به حقوق بشر اعتبار می‌بخشد.

    فلسفه حقوق بشر، به بررسی مبانی اساسی مفهوم حقوق بشر می‌پردازد و محتوای آن را به نقد می‌کشد.

    طبقه‌بندی حقوق بشر حقوق بشر را می‌توان به گونه‌های مختلف و متفاوتی دسته بندی و طبقه‌بندی کرد.

    رایج ترین آن در سطح بین‌المللی، شیوه‌ای از طبقه بندی است که حقوق بشر را به حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تقسیم بندی کرده است.

    حقوق مدنی و حقوق سیاسی، مندرج در مواد بیست و یک تا سی از اعلامیه جهانی حقوق بشر (UDHR) و در میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR) می‌باشد.

    حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مندرج در مواد ۲۲ تا ۲۸ از اعلامیه جهانی حقوق بشر و در میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است.(ICESCR) تفکیک ناپذیری اعلامیه جهانی حقوق بشر تفکیک ناپذیر است و کلیت آن را باید محترم شمرد و مورد اجرا قرار داد و هردو بخش حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و حقوق مدنی و سیاسی باید باهم اجرا شوند زیرا حقوق بشر تنها در صورتی موفقیت حاصل خواهد نمود که تمامی بخش‌های آن رعایت گردد.

    دسته‌بندی مدافعان نظریه غیر قابل تفکیک بودن حقوق بشر، بر این باورند که حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با حقوق مدنی و سیاسی اساساً تفاوت دارند و لذا نیازمند روش‌ها و رویکردهای کاملاً متفاوتی در پرداختن به موضوع می‌باشند.

    و از جمله ویژگی‌های حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی عبارتند از: پوزیتیو (حقوق اثباتی) بودن، به این معنی که نیاز به تصویب از سوی دولت دارند و باید از مجرای قانون گذاری وارد جامعه شوند.

    در حالیکه حقوق مدنی و سیاسی حقوقی هستند که فرد به صرف انسان بودن از آن بهره‌مند می‌شود و دولت تنها باید از نقض آن جلوگیری کند و نیاز به تصویب ندارد.

    محدودیت منابع داشتن، بدین معنی که این حقوق برای دولت هزینه بردار هستند و دولت در ارائه آن به مشکل تامین منبع بر می‌خورد.

    محتاج زمان بندی و پیشروی مرحله‌ای هستند و به زمان قابل توجهی برای پیاده‌سازی نیاز دارند.

    این حقوق مبهم و غیر قابل اندازه‌گیری، از لحاظ کمیت هستند.

    و قضاوت در مورد اینکه آیا به اندازه کافی به جامعه ارائه شده است یا باید به مقدار بیشتری ارائه گردد سخت و غیرممکن می‌باشد و در این خصوص نظرات مختلفی وجود دارد.

    اجماع ناپذیر، هستند زیرا اتحادی در مورد اینکه چه حقوقی باید به این عنوان ارائه شوند وجود ندارد.

    این حقوق سوسیالیستی هستند، و متضاد حقوق سرمایه داری می‌باشند.

    این حقوق غیر قابل داوری می‌باشند چرا که در مورد ارایه یا نقض آن نمی‌توان از طریق دادگاه قضاوت نمود.

    آرمان گرایانه می‌باشد و نقطه مقابل حقوق قانونی که در واقعیت وجود دارد.

    به همین ترتیب ویژگی‌های حقوق مدنی و سیاسی عبارتند از: نگاتیو (حقوق غیر اثباتی) به این معنی که نیازی نیست دولت برای آن‌ها قانونی وضع کند و صرفاً باید به محافظت از این حقوق بپردازد که نقض نگردند.

    هزینه بردار نیست و نیازی به منابع مالی ندارند.

    فوری هستند و نیاز به برنامه زمانی ندارند به این معنی که بلافاصله بعد از که دولت تصمیم بگیرد می‌تواند آن را ارایه دهد.

    دقیق هستند چرا که به آسانی می‌توان آنها را قضاوت و اندازه‌گیری کرد.

    غیر نظری و غیر سیاسی هستند.

    کاپیتالیست (حقوق سرمایه داری) می‌باشند.

    قابل داوری و طرح در دادگاه برای قضاوت می‌باشند.

    حقوق قانونی واقعی می‌باشند و آرمان گرایانه نیستند.

    اولیویا بال و پل گریدی بر این باورند که به آسانی می‌توان برای هر دو شاخه طبقه بندی فوق، مثال‌هایی ارایه کرد که در طبقه بندی فوق نمی‌گنجند.

    به عنوان مثال به خصوص در زمینه‌هایی مانند قابل داوری بودن، پوزیتیو بودن، محدودیت منابع و مبهم بودن.

    سه نسل نوع دیگری از طبقه بندی که توسط کارل واساک، ارائه شده است، حقوق بشر را به سه نسل تقسیم می‌کند: حقوق نسل اول: حقوق مدنی و سیاسی، که دربردارنده حقوق مربوط به زندگی و مشارکت سیاسی است.

    حقوق نسل دوم: حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که شامل حقوق مربوط به امرار معاش می‌شود.

    حقوق نسل سوم: حقوق جمعی و گروهی، که حقوق مربوط به صلح و حقوق پاکسازی محیط زیست را دربرمی‌گیرد.

    فارغ از این طبقه بندی حقوق مربوط به نسل سوم بسیار مورد بحث قرار گرفته است.

    این طبقه بندی در تقابل با نظریه غیر قابل تفکیک بودن قرار می‌گیرد چراکه به طور ضمنی بیان می‌کند که برخی از حقوق می‌توانند به طور مستقل و فارغ از بقیه آنها وجود داشته باشند.

    کارشناس حقوق بشر فیلیپ آلستون استدلال می‌کند: اگر هریک از شاخصه‌های حقوق بشر ضروری و مهم تلقی شوند پس در هیچ یک از آن‌ها را نباید مورد بی توجهی قرار داد و این مسئله بسیار مهم است.

    او و برخی دیگر معتقد به رعایت احتیاط در اولویت بندی حقوق هستند: هر گونه اولیت بندی نباید موجب نادیده گرفتن موارد دیگر و نقض آشکار حقوق شود.

    — فیلیپ آلستون اولویت بندی در صورت لزوم، باید پایبند به مفاهیم اصلی و اصولی مانند عدم تبعیض، برابری و مشارکت باشد.

    — اولیویا بال و پل گریدی بعضی از حقوق بشر، حقوقی غیر قابل تفویض هستند.

    عبارت غیرقابل تفویض به این معنا است که این حقوق اساسی و سلب ناشدنی از طبیعت انسان هستند.

    دین و مبانی حقوق بشر؛ تقابل یا همگرایی در بررسی موضوع دین ومبانی حقوق بشر اولین پرسش این است که آیا تمدن‌های بزرگ انسانی هستند، که باعث شکوفایی و یا تأسیس ادیان شده‌اند؟یا آنکه نقش دین باعث شکوفایی وتحقق ادیان وبستر سازی مقبولیت ادیان گردیده است ؟

    مراد از دین در این گفتار تمام ادیان الهی و به‌طور کلی نبوت الهی است ، کهپشتوانه ادیان الهی می‌باشند و نیز مراد از تمدن تنها شامل جنبه‌های مادی، تکنولوژیکی.

    فن‌آوری وابزارهای رفاه‌آور عصر مدرننخواهد بود، بلکه جنبه‌های غیرمادی تمدن که شامل علم، اخلاق، معنویت و عدالتمی باشند، نیز مراد است.

    شاید در بادی امر بتوان گفت که دین سرچشمه شکوفائی تمامی تمدن‌های بشری است که این واقعیت حتی مورد تأیید منکران ادیان نیز می‌باشد.

    از طرفی حقوق بشر و ارتقا کرامت فردی و جمعی انسانها همواره از دغدغه‌های بشر تاکنون بوده است .

    تاریخ تمدن بشر شاهد کوششهای پیامبران ،فلاسفه ومتفکرین وسایر بشر دوستان برای اعتلای حقوق وآزادیهای بشری بوده است .همچنین متفکران مشرق زمین و دانشمندان مغرب زمین در زمینه ماهیت حقیقت وروح بشر وسجایای معنوی ووظایف اخلاقی بشرونیز پیدایش نظریه هایی در باب روابط حکومت ومردم آثار گرانبهایی از خود به جای گذارده اند .

    همچنین تا کنون در راستای پیشبرد حقوق بشر وارتقای کرامت انسانی تلاشهای بیشماری در شرق وغرب عالم برای احیای حقوق از دست رفته انسانهای تحت ستم به منصه ظهور رسیده که این تلاشها در جلوه های گوناگونی متبلور شده اند .

    واقعیت تاریخی این است که رسالت انبیا و پیامبران بزرگ در طول حیات بشر همواره بر این اصل استوار بوده تاعلاوه بر اعتلای کلمه توحید شرایط رشد فکری را به مرتبه ای از بالندگی برسانند که افراد بتوانند با همزیستی مسالمت آمیز بدون ظلم وجور حاکمان ستمگر زندگی خویش را در مساوات و برابری به سر منزل مقصود برسانند.

    اما مهمترین بحث در این است که جنبه‎ی مادی تمدن مربوط به روابط انسان‌ها است و جنبه معنوی تمدن مرهون تعلیمات پیامبران است و در پرتو جنبه‎ی معنوی تمدن است که جنبه‌های مادی آن نیز مجال رشد می‌یابند.

    از طرف دیگر در بسیاری از آثار محققین معمولأ از چارچوب حقوق بشر به عنوان دیدگاهی غیردینی یاد می شود و آن را به عنوان چارچوبی ضروری و لازم در حفاظت از حقوق ذاتی همه آدمیان در هر نقطه از جهان اعلام میدارندکه این برداشت عمدتأ ناشی از این واقعیت است که تبیین فعلی چارچوب حقوق بشر بر تجربه‌های جوامع غربی از سده هیجدهم میلادی به این سو استوار است؛ که به ویژه بخشی از مبارزه برای حفاظت از حقوق افراد در برابر قدرت حکومت بوده وهمین امر صبغه بشری بودن حقوق بشر را پر رنگ تر ساخته وتلقی برخی دین مداران از مفاهیم دینی نیز باعث شده تا به این امر دامن زده شود که حقوق بشر کنونی چیزی نیست جز آمال بشر امروزی از نوع غربی آن.

    اما بنظر میرسد اگر جوهر اصلی ومولفه های اساسی حقوق بشر را در ادیان الهی وحتی غیر الهی برشماریم ؛با قاطعیت می توان گفت که پنج مقوله حقوق بنیادین بشر که عبارتند از : 1- حق حیات2- حق آزادی3 - حق مشارکت سیاسی برابر4- حق برخورداری ازحمایت قانونی برابر5- حق برخورداری از خدمات بنیادین اجتماعی، اقتصادی، و فرهنگی ؛ در کنه خودمنبعث از قواعد دینی وعقلی اند و قاعده حاکم بر ادیان نیز اعتبار بخشی به احکام عقلی است که گاها از عقل به عنوان یکی از منابع مهم واساسی یاد می شود.

    بهر حال باید اذعان داشت که این امر در قرون اخیر متمرکز ،طبقه بندی ونهادینه شده و یک سری اقتباسات عقلی ودینی بطور توامان تحت این عنوان ذکر شده و بدیهی است که یک ابتکار بشری نمیتواند مصداق کاملی از انطباق با همه ادیان باشد وپر واضح است که برخی عناصر مذاهب بزرگ جهان واسلام، نمی تواند به فوریت با برخی اصول کلیدی حقوق بشر بلافاصله منطبق بوده ویا آنکه همخوانی کامل داشته باشد.

    ما در این مقاله علاوه بر ارائه تعاریف گوناگون از دین و حقوق بشر به یک جمع بندی کلی در خصوص مقوله انطباق دین وحقوق بشر و موارد چالشهای متقابل از دو منظر حقوق عمومی و حقوق الهی دست خواهیم یافت .

    این مقاله به بررسی عقاید گوناگون مرتبط با موضوع خواهد پرداخت ودر نهایت عقیده خود را مبتنی بر تحلیل داده ها ارائه خواهد نمود.

    منابع قابل استفاده عمدتا تالیفات ومنشئات موافقان ومخالفان این تقابل یا همگرایی است .

    عصر رنسانس, عصر جداانگارى علم و دین و تفکیک قلمروهاى آن دو است.

    در این دوران, بسیارى از دانشمندان و متخصصان غرب به ویژه آنان که از برخورد نادرست ارباب کلیسا با نخبگان علمى ناخشنود بودند به نسبت سنجى میان علوم مختلف با دین پرداختند.

    یکى از مسائلى که در این عصر مورد توجه قرار گرفته مسأله حقوق انسان و علم حقوق و نسبت آن با دین و گزاره هاى دینى بود.

    عده اى از حقوقدانان مى گفتند: قلمرو دین محدود به مسایل آن جهانى و آخرت انسانها بوده و نسبت به مسایل دنیوى و مشکلات و نابسامانى هاى آن ساکت است.

    گروسیوس هلندى از حقوقدانان برجسته قرن هفدهم در این باره مى گوید: (خداوند به اعمال و کردار مخلوقات کارى ندارد.) ‏‏ همواره دو نظر اساسی در باب حقوق انسان مطرح بوده است که آیا حقوق بشر، طبیعی‏اند یا وضعی؟

    و مراد از حقوق طبیعی، حقوقی است که طبیعت (در دیدگاه مادی گرایانه) و یا فطرت الهی ) در دیدگاه الهی )به انسان‏ها عطا کرده است.

    در این فرض، حقوق بشر می‏تواند: اولاً: پدیده‏ای فرا ملی، ثانیاً: ماهیتی برون بشری داشته باشد.

    مراد از حقوق وضعی این است که مبنای حقوق انسان‏ها ودرمواقعی با دولت‏ها مواضعه و قرار داد است؛ به این معنا که اعمال و رفتار انسان‏ها بر مبنای اصول توافقی عرفی تعیین می شود.

    سوابق این دعوای حقوقی دیرینه، به یونان پیش از ارسطو هم می‏رسد.

    موضوع اصلی موردنزاع بین سقراط و افلاطون از یک طرف و سوفسطاییان از طرف دیگر، همین حقوق طبیعیبود.

    تقابل افلاطون با سوفسطاییان، تقابل حقوق طبیعی و حقوق موضوعه است.

    سوفسطاییان، منشأ حقوق را مطلقاً قرارداد می‏دانستند، چرا که پذیرفتن حقوق طبیعیمبتنی بر مفهوم ثابت و معیّنی از انسان است که با نسبیت‏گرایی آنها سازگارنبود.

    در قرون وسطا و با ایجاد پیکره اقتدارمند مسیحیت، قانون طبیعی که بیانگر حقوق طبیعی و چهره الزام آور حقوق به حساب می‏آمد، با قانون الهی، به یک معنا به کار رفت؛ ولی از آنجایی که دستگاه مسیحیت برای طبقه روحانیت حقّی مضاعف در تعیین این حقوق قائل بود، می‏توانست بنا به آموزه‏های خود از این حقوق بکاهد و یا به حقّی خودسرانه مشروعیت بخشد.

    پیرو این امر، تحولاتی در تعاریف به‏وجود آمد.

    به نوعی که می‏بینیم فیلسوفانی نظیر توماس آکویناس در همان عصر پیدا شدند که برای عقل بشر در حیطه ادراک حقوق، عرصه‏ای وسیع قائل بودند.

    آنان حقوق طبیعی را به مشارکت موجودات عاقل (انسان) در قوانین الهی تعریف می‏کردند؛ یعنی حقوقی که عقل کاشف از آن است.(3) این ایده مدتی بعد در عصر جدید بازسازی شد.

    فلاسفه قرن هجدهم در واقع ذخایر یونانی و قرون وسطایی، قانون طبیعی را یک‏جا گردآوری کردند و با استفاده از امتیازات هر دو ایده، حقوق طبیعی را با اوصافی؛ نظیر: ثبات و عدم تغییر، کلیت و جامعیت، طراحی نمودند.

    در این تحول جدید، حق طبیعی در قالب حق صیانت ذات، حق زندگی، حق آزادی و برابری، جایگزین واژه سعادت در حکمت قدیم شد (که هدف اصلی اصول اخلاقی ارسطویی به حساب می‏آمد).

    این امور در واقع عامل وحدت بخش اندیشه اخلاقی در دوران مدرن گردید.

    در ادیان الهی نیز از حقوق انسان‏ها به وضوح سخن گفته شده است.

    خداوند، حقوق را به عنوان عطیه‏ و مواهب الهی بین آنان منتشر کرده و به‏وسیله انبیا و کتاب‏های آسمانی‏شان، بشر را از آنها با خبر ساخته است.

    چنانچه ملاحظه می‏شود، قواعد و ارزش‏های مشترکی در فرهنگ‏ها، سنت‏های دینی و فلسفه آدمیان وجود داشته که از دوام و کلیت نسبت به همه عصرها و نسل‏ها برخوردار بوده است.

    با این تفاوت که عده‏ای سرشت انسان‏ها و طبیعت مشترک و نوعىِ آدمیان را منشأ این حقوق دانسته و عده‏ای دیگر آن را مستند به خداوند نموده‏اند که این حقیقت مشترک نوعی را آفریده است.

    فصل دوم مبانی و مزایای حقوق بشر در اسلام مقدمه در میان موجوداتی که در جهان طبیعت زندگی می کنند، انسان از ویژگی هایی برخوردار است که مقام او را از دیگر موجودات ممتاز نموده است .

    ریشه این ویژگی ها و امتیازات این است که او گذشته از حیات طبیعی و غریزی، از حیات روحانی و عقلی نیز برخوردار است .

    حیات روحانی و عقلانی انسان بعد اصیل و بنیادین شخصیت انسان را تشکیل می دهد .

    این بعد از حیات و شخصیت انسان در قلمرو قدرت و اختیار او قرار دارد و او می تواند در چگونگی شکل گرفتن و فعلیت یافتن آن تاثیرگذار باشد .

    از سوی دیگر، حیات آدمی در عرصه اجتماع، می تواند قوام و دوام داشته باشد .

    زندگی فردی اگر هم امکان پذیر باشد، اما قطعا رشد و تکامل انسان در پرتو زندگی اجتماعی امکان پذیر خواهد بود .

    زندگی اجتماعی زمینه ساز برخورد منافع و مقاصد مختلف و متعارضی نیز هست، و چه بسا غریزه خودخواهی و منفعت جویی انسان ها، سبب تعدی به حریم و حقوق یکدیگر شود .

    چنان که شواهد تاریخی این واقعیت تاریخ را تایید می کند .

    از این رو، حق با مسؤولیت و تکلیف ملازمه دارد .

    مسؤولیت و تکلیف ضامن اجرای حقوق بشر خواهد بود .

    این امر بشر را به وضع قوانینی که بیانگر حقوق و تکالیف افراد جامعه نسبت به یکدیگر باشد، وادار کرده است .

    بدین جهت پیوسته در جوامع بشری قوانین و مقرراتی (ساده یا پیچده) وجود داشته است .

    این نیاز بشری سبب شده است که خداوند علیم و حکیم به حکم آن که بشر را برای رسیدن به غایت و کمال مطلوبش آفریده است، برای آن که راه درست رسیدن به این مقصود را بداند، و حدود تکالیف و حقوق خود را به خوبی بشناسد، قوانین و مقرراتی را برای او تشریع و توسط پیامبران و رسولان خود به بشر ابلاغ کرده است .

    البته، قوانین و مقررات الهی در حقوق و تکالیف اجتماعی منحصر نمی گردد، چرا که ایشان گذشته از بعد حیات اجتماعی و ارتباط به همنوعان خود، با آفریدگار خویش، و جهانی که در آن زندگی می کند و با وجود خویش نیز ارتباط دارد، و در این حوزه ها نیز مسؤولیت هایی را بر دوش دارد که با عملی ساختن آن ها می تواند راه کمال و سعادت را بپوید .

    بدین جهت، پیامبران الهی همان گونه که بشر را به قسط و عدل اجتماعی فرا خوانده اند، به پرستش خداوند نیز دعوت کرده اند، و مسؤولیت های اخلاقی او را یادآور شده اند .

    شکی نیست که دیدگاه مکاتب و افراد نسبت به حقوق و مسؤولیت های بشر، با توجه به نوع جهان بینی آن ها متفاوت خواهد بود .

    این مطلب که ایشان از چه حقوقی برخوردار است، و چه مسؤولیت هایی بر دوشش دارد بستگی به این دارد که انسان چیست؟

    و از چه ابعاد وجودی برخوردار است؟

    و برای چه هدف و مقصودی آفریده شده است؟

    از این رو، قوانینی که مکاتب مادی یا سکولار در باره حقوق و تکالیف بشر وضع کرده و می کند، با قوانین الهی در این باره متفاوت و احیانا متعارض خواهد بود .

    از آن جا که جهان بینی الهی از منظری بالا و والا به انسان و جهان می نگرد و همه ابعاد و زوایای وجود او را در نظر می گیرد .

    باید گفت: که قوانین الهی، کامل ترین قوانین است، و در نتیجه مرزهای حقوق و تکالیف بشر را کامل تر از هر مکتب و آیین دیگری بیان نموده است .

    «و من احسن من الله حکما لقوم یوقنون .» دین اسلام کامل ترین دین و آیین آسمانی است، بدین جهت آخرین دین و شریعت الهی نیز می باشد .

    چنان که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آخرین پیامبر است و پس از او نه پیامبری برانگیخته خواهد شد و نه شریعتی جدید برای بشر نازل خواهد شد .

    خداوند قرآن کریم را تصدیق کننده کتاب های آسمانی پیشین و نیز مهیمن بر آن ها می داند، چنان که می فرماید: «و انزلنا الیک الکتاب بالحق مصدقا لما بین یدیه من الکتاب و مهیمنا علیه » «یعنی قرآن کریم کتابی آسمانی است که حقانیت کتاب های آسمانی پیشین را تصدیق می کند و نسبت به آن ها مهیمن و مراقب است، و کاستی های آن ها را جبران می کند .

    آن کتاب ها نسبت به زمان خود کامل ترین آیین هدایت بودند، و اما نسبت به زمان حاضر و قرن های آینده تا پایان جهان، به کتاب آسمانی کامل تری نیاز است که گذشت زمان بر آن تاثیر نگذارد و همه قواعد و اصول هدایت بشر را در برداشته باشد .» بر این اساس، قرآن کریم که خوشبختانه از تحریف لفظی (اعم از کاهش و افزایش) مصون مانده است، استوارترین منشور الهی برای تبیین حقوق بشر و تکالیف و مسؤولیت های او است .

    و جای تاسف است که تدوین کنندگان اعلامیه های حقوق بشر در جهان غرب از این سرچشمه زلال هدایت بهره نگرفته و به تفکر، اندیشه و دانش محدود بشری بسنده کرده اند .

    با آن که برتری قوانین اسلامی در عرصه حقوق و مسؤولیت های بشری نسبت به قوانین بشری که در جهان غرب تدوین گردیده است، مورد توجه عده ای از متفکران و حقوق دانان منصف غربی بوده است .

    یکی از این متفکران «مارسل بوازار» است که در کتاب «اسلام و حقوق بشر» این حقیقت را با تاکید و شهامت تحسین برانگیزی بیان کرده است .

    مقاله حاضر برگزیده ای از نظریه های نامبرده در باره مبانی و مزایای حقوق بشر در اسلام است .

    از آن جا که در عصر ما بحث حقوق بشر از جاذبه و اهمیت ویژه ای برخوردار است و برخی از نویسندگان مسلمان که آشنایی کافی با مبانی حقوق اسلامی ندارند، و از طرفی، مرعوب تفکر و فرهنگ غربی می باشند .

    چنین پنداشته اند که برای رسیدن به جامعه ای آرمانی راهی جز تبعیت از قوانین غربی وجود ندارد و نظام حقوقی اسلام پاسخ گوی نیازهای حقوقی بشر جدید نیست .

    مطالعه دیدگاه متفکران چون بوازار در این باره می تواند سودمند و راه گشا باشد .

    چرا که: خوش تر آن باشد که وصف دلبران گفته آید در زبان دیگران دیدگاه دانشمندانی چون آقای بوازار ناپختگی و ناسپاسی آن دسته از نویسندگان مسلمان که گفته اند: اسلام بیش از آن که به حقوق بشر بپردازد، به تکالیف بشر پرداخته است، و پیش از آن که انسان را صاحب حق بداند، او را مکلف می شناسد .

    و جایگاه حقوق بشر در تعالیم اسلامی اندک بوده و با حقوق بشر جدید در دنیای غرب قابل مقایسه یا رقابت نیست، را آشکار می سازد .

    با این امید که این نوشتار برای خوانندگان گرامی سودمند باشد، عنان قلم را به آقای بوازار می سپاریم .

    بینش توحیدی اسلامی از دیدگاه اسلام خدا موجودی مطلق، با قدرت کامله و مشیت ازلی است .

    تجرد الهی، او را از تمامی کائنات ممتاز می سازد، اعتقاد به ذات برتر لایتناهی، ازلی و ابدی، که زندگی هر مسلمان را در خود گرفته و غالبا بر زبان ها جاری است، به هیچ وجه بدان معنا نیست که رابطه با خدا و توسل به او را دشوار کند .

    قرآن مانند کتب آسمانی پیش از خود، حجاب چهره جان را به یک سو می افکند و آدمی را با خدا مرتبط می سازد .

    خلقت انسان بنابر مشیت الهی به گونه ای است که توانایی ادراک مفهوم وجود مطلق را واجد است .

    برداشت اسلام از وجود خدا در رابطه با انسان، علی الاصول با اعتقاد مسیحیت که عیسی را پسر خدا پنداشته و روح خدا را در کالبد آدمی، از راه حلول و از طریق تعمید وارد ساخته است، تفاوتی آشکار دارد .

    هیچ فرد مسلمانی در وجود خود این جرات را احساس نمی کند که یک باره شریک خدا گردد .

    او پرتوی از عظمت الهی را در درون خود احساس می کند .

    پیروان مسیحیت با پذیرش حلول، امیدوارند به سعادت ابدی نائل شوند و با تشبه به خدا، به قداست و عشق ازلی متصف گردند .

    پیروان اسلام، با وجودی که به تجربه ای از وجود زنده و ابدی، بنابر تعالیم قرآن، دست یافته اند، در مساله رابطه خدا با انسان، با مسیحیت هم داستان نیستند .

    مسلمانان خود را از شناسایی ذات و حقیقت خدا ناتوان می دانند و بنا به توصیه پیامبر صلی الله علیه و آله به جای تفکر در ذات خدا، در صفات او می اندیشند .

    شمار این صفات نودونه است که «اسماءالحسنی » نامیده می شوند .

    به طور کلی اطلاق این اسامی به واجب الوجود، بی پایانی و عظمت خدا را توصیف می کند .

    و در حقیقت خدا مصداق کامل این صفات است و عظمت او در پایه ای است که مثل و نظیری برای او متصور نیست .

    به اعتقاد مسلمانان، عظمت مطلق خداوند; عنایت و رحمت او را به بندگان منع نمی کند .

    رحمت الهی شامل حال همه انسان هاست .

    شناخت رحمت الهی با معرفت به قدرت کامله او مرتبط است .

    توجه به این نکته و درک این ارتباط است که اسلام را نسبت به سایر ادیان امتیاز می بخشد و چهره یک مسلمان را به روشنی تصویر می کند .

    تقدیر و اختیار مساله تقدیر در کلیه ادیان توحیدی مطرح شده و اختصاص به اسلام ندارد .

    با این حال از تعمق در آیات قرآن بدین نتیجه می رسیم که دین اسلام در باره آزادی و مسئولیت کامل بشر اصرار ورزیده و قاطعانه از این حق دفاع کرده است .

    بنابراین، عملا مساله تقدیر به صورت مطلق در این دیانت مصداق ندارد .

    قبول دخالت تقدیر در رفتار روزمره فرد مسلمان به دشواری هایی منجر می شود .

    واژه تقدیر که در ابتدا (با توجه به آزادی بشر) مورد قبول عقل نیست، با این حال، از دیدگاه دیانت، انگیزه اصلی شمول رحمت الهی در حق انسان است .

    از این رو، در اسلام تا حدودی پذیرفته شده است .

    در قرون اولیه اسلام، مساله قضا و قدر، منشا بحث و گفت وگوی بسیار بوده است .

    در این بحث ها انگیزه های سیاسی نیز غالبا وارد شده است .

    بعضی از خلفا نیز در قبول تاثیر قضا و قدر و رد عقاید فلاسفه عقلی مذهب، اصرار ورزیده اند .

    تا بدین وسیله اکمیت خود را بر مسلمین به گردن مشیت الهی بیندازند و به حکومت ظالمانه خود ادامه دهند .

    بدون شک، دلایلی که متکلمان له یا علیه قضا و قدر در آثار خود ذکر کرده اند، نخستین شالوده بنیان تفکر، مبنی بر عقل و استدلال در فرهنگ اسلامی بوده است .

    بررسی رویدادهای تاریخی، تا حدودی قادر است گرایش مسلمین به قبول نظریه قضا و قدر را در دوره هایی از تاریخ، توجیه کند و دلایل چشم پوشی پژوهندگان غرب در شناخت مظاهر تمدن و فرهنگ اسلامی و اصرار ورزیدن در انتساب عقیده جبر و تقدیر به اسلام را باز شناسد .

    امروزه اهل سنت بر این عقیده اند که وقوع تمام اتفاقات و حوادث عالم، منبعث از اراده و مشیت الهی است .

    هیچ حادثه ای در جهان روی نمی دهد مگر آن که قبلا در لوح محفوظ ثبت شده است .

  • فهرست:

     

    چکیده. 5

    فصل اول

    کلیات

    مقدمه.. 7

    تاریخچه مفهوم حقوق بشر. 8

    فلسفه حقوق بشر. 9

    طبقه‌بندی حقوق بشر. 10

    تفکیک ناپذیری.. 10

    دسته‌بندی.. 11

    سه نسل.. 12

    دین و مبانی حقوق بشر؛ تقابل یا همگرایی.. 13

    فصل دوم

    مبانی و مزایای حقوق بشر در اسلام

    مقدمه.. 20

    بینش توحیدی اسلامی.. 23

    تقدیر و اختیار 24

    انسان در نگاه اسلام. 27

    اخلاق اسلامی.. 30

    فرد و جامعه.. 36

    اسلام و حکومت... 41

    جایگاه و منشا قانون. 44

    حقوق اقلیت ها 46

    برابری و آزادی.. 50

    اسلام و حقوق زن. 52

    تعدد زوجات و طلاق. 57

    ویژگی جهان شمولی اسلام. 58

    نتیجه گیری.. 61

    منابع.. 63

     

    منبع:

     

    محمد تقى, مصباح یزدى, آموزش عقاید, ج 1, ص 33 28

    انسان و دین آیه‏الله جوادى آملى ماهنامه پاسدار اسلام شماره 223

    مجله خانواده سبز شماره 132 دکتر اسماعیل تبار حقوق بشر

    غلامرضا مدنیان- دکتر حسین آل کجباف، نگاه قوانین بین المللی به مساله حقوق بشر - کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی- مردادماه  1385

    دکتر سید حسین صفائی حقوق بشر در اسلام  واعلامیه جهانی حقوق بشر  سایت قوانین دادگستری تهران کد 27

    دیدگاه مقایسه‌ای میان اعلامیه جهانی و اسلام- نویسنده: محمد رضا باقرزاده  منبع: knowledgebase.icro.ir

    نگاه قوانین بین المللی به مساله حقوق بشر - کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی- مردادماه  1385

    حقوق بشر ،اندروفاگان عضو مرکز مطالعات حقوق بشر دانشگاه اِسِکس ترجمه امیر غلامی سایت اندیشه شهریور 1384

    محمدتقى جعفرى تبریزى، تحقیقى در دو نظام حقوق جهانى بشر از دیدگاه اسلام و غرب و تطبیق آن دو با یکدیگر، تهران، دفتر خدمات حقوقى بین المللى جمهورى اسلامى ایران، چاپ اول، 1370.

    اسلامی، سید‌حسن: «حقوق بشر اسلامی؛ آرزو یا واقعیت» خردنامه همشهری، شماره 11، 1/11/82.

    على اکبرخسروى،حقوق بین الملل دفاع مشروع،تهران،آدینه،1373.

    نهج البلاغه، تنظیم صبحى الصالح، قم: دارالهجره الخامسه ، 1412 ه. ق، نامه 47.

    الشیخ محمدبن الحسن الحرّ العاملى، وسایل الشیعه الى تحصیل مسائل الشریعه ، ج 11، بیروت، داراحیاء التراث العربى، الطبعه الثانیه ، بى تا، ص 108، باب 59

    محمد الزحیلى، حقوق الانسان فى الاسلام، دمشق بیروت، دارالکم الطیب; الطبعه الثانیه، 1418 ه. ق،.

    نهج البلاغه، ، نامه 53. ص 427

    مرتضى مطهرى، پیرامون انقلاب اسلامى، قم، انتشارات اسلامى (وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم)، 1361.

    نظام حقوق زن در اسلام – ص 151-148 مجموعه آثار – ج 19

    محمدتقى جعفرى تبریزى، تحقیقى در دو نظام حقوق جهانى بشر از دیدگاه اسلام و غرب و تطبیق آن دو با یکدیگر، تهران، دفتر خدمات حقوقى بین المللى جمهورى اسلامى ایران، چاپ اول، 1370.

مقدمه مفهوم «حقوق بشر بین الملل» از سال 1945 موجب انقلابی در رشته حقوق بین‌الملل گشت. این انقلاب بسیاری از نظم حقوق بین الملل قبل از سال 1945 را به چالش کشاند ، از اینرو دکترین «عدم مداخله»[1] به اصلی بنیادین متحول گردیده است. دربررسی روابط بین دو دکترین مشخص می‌گردد که این آئینها برای حمایت از منافع مختلف تحول یافت. در واقع حقوق بشر بین‌الملل برای حمایت از منافع افراد و گروهها، ...

مقدمه مفهوم «حقوق بشر بین الملل» از سال 1945 موجب انقلابی در رشته حقوق بین‌الملل گشت. این انقلاب بسیاری از نظم حقوق بین الملل قبل از سال 1945 را به چالش کشاند ، از اینرو دکترین «عدم مداخله»[1] به اصلی بنیادین متحول گردیده است. دربررسی روابط بین دو دکترین مشخص می‌گردد که این آئینها برای حمایت از منافع مختلف تحول یافت. در واقع حقوق بشر بین‌الملل برای حمایت از منافع افراد و گروهها، ...

مقدمه حقوق بشر هنجارهایی اخلاقی و قانونی برای حمایت همه ی انسان ها در همه جای دنیا در برابر سوء رفتارهای سیاسی، قانونی و اجتماعی هستند. حق آزادی دین ، حق متهم برای برخورداری از محاکمه ی عادلانه و حق مشارکت سیاسی نمونه هایی از حقوق بشر هستند. این حقوق در سطوح بین المللی در اخلاقیات و قانون موجوداند. مخاطب این حقوق دولت ها هستند، که موظف اند به آنها پایبند باشند و ارتقایشان بخشند. ...

تاریخچه تشکیل سازمان: همانطور که مطلع هستید در هر چارچوب و مجموعه‌ای نظم حاکم بر آن مجموعه حرف اول را می زند و تا نظم نباشد هیچ هماهنگی و شکل گیری در کارها و پیشبرد اهداف نخواهد بود. منطق هر نظامی نظم است و در سایه نظم امنیت و آرامش نیز خود به خود برقرار می شود و در این راستا از همان دوران شکل گیری جوامع و دولتها سازمان ها و نهادهایی در این رابطه فعالیت خود را آغاز کرده اند که ...

سازمان های غیردولتی و حقوق بشر سازمان های غیردولتی از مهمترین و موثرترین نهادهای جامعه مدنی به شمار می آیند. به ویژه در طول سه دهه گذشته این شخصیت های غیرانتفاعی که اعضای آن شهروند یا اجتماعی از شهروندان یک یا چند کشور هستند که نوع فعالیت شان برحسب خواست جمعی اعضای آن در پاسخ به احتیاجات اعضای جامعه یا جوامعی که سازمان مذکور با آن همکاری می کند، تعیین می شود، در جهت تضمین حقوق ...

دولت ها باید به خاطر شش دهه کوتاهی در رعایت حقوق بشر پوزش بخواهند و خود را دوباره به کسب پیشرفت های مشخص متعهد کنند. به کارگیری«پوزش» در این پیام اساسی به منظور یک عبارت کوتاه و به یادماندنی است. پیام ما این است که شصتمین سالگرد بیانیه جهانی حقوق بشر فرصتی برای دولت ها فراهم می کند که به انکارخود پایان بدهند و یک پوزش به طور نمادین بیانگر تایید پایان انکار خواهد بود... مهم ترین ...

به عنوان دورنمایی از اهمیت خاص قاعده مورد بحث باید گفت که این قاعده در گذشته نه چندان دور در اساسنامه های دادگاه کیفری بین المللی برای یوگسلاوی سابق و روآندا گنجانده شد و در یک پدیده نوظهرور و بی سابقه در طول تاریخ حقوق یعنی تاسیس دیوان دایمی کیفری بین المللی که در تیر ماه سال جاری و با استقلال کشورهای شرکت کننده طی یک ماه بحث و بررسی در کنفرانس جهانی رم به تصویب رسید و ...

سن مسوولیت کیفری اطفال در مقررات حقوق داخلی و بین المللی (بخش اول) ر قوانین کیفری، به ویژه در قانون مجازات اسلامی (تبصره یک ماده ۴۹)، برخلاف قوانین گذشته، نصاب «بلوغ شرعی» به عنوان حد سن رشد کیفری تعیین شد. در عمل، مراجع کیفری به جای ارائه تعریف «بلوغ شرعی» آن را محمول بر معانی مندرج در حقوق مدنی، منطبق با بلوغ جنسی فرض کرده و بر این اساس، دختران ۹ سال و ...

مقدمه به عنوان دورنمایی از اهمیت خاص قاعده مورد بحث باید گفت که این قاعده در گذشته نه چندان دور در اساسنامه های دادگاه کیفری بین المللی برای یوگسلاوی سابق و روآندا گنجانده شد و در یک پدیده نوظهرور و بی سابقه در طول تاریخ حقوق یعنی تاسیس دیوان دایمی کیفری بین المللی که در تیر ماه سال جاری و با استقلال کشورهای شرکت کننده طی یک ماه بحث و بررسی در کنفرانس جهانی رم به تصویب رسید و ...

مقدمه هر قطعه از این کره خاکی به استثنای دریاهای آزاد – تحت حاکمیت یا متعلق به دولتی است. دولتها هم مانند افراد انسان منفرد و منزوی نیستند، بلکه با قتضای احتیاج با هم روابطی دارند. موقعیت جغرافیای ایجاب می‌کند که یک دولت با دولتهای همسایه خود روابط خاصی داشته با و با دولتهای دیگر روابطی از نوع دیگر، یک این خود مستلزم رفت و آمد بین دولتها (سران دولتها و نمایندگان آنها) می‌باشد- و ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول