دانلود تحقیق سنجش مدیریت خطر مجرمان جرائم جنسی

Word 285 KB 35311 40
مشخص نشده مشخص نشده حقوق - فقه
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • چکیده: جرم جنسی جرمی است بر خلاف عفت عمومی که موضوع آن ارتباط و آمیزش جنسی است.

    اغلب نظام های قانون گذاری، با ارزیابی میزان اثربخشی مجازات حبس، به این نتیجه رسیده اند که رویکردهای ناتوان کننده به تنهایی کافی نیست و در پی آن به اصلاح قوانین خود برای بکارگیری رویکردهای درمانی و بالینی نسبت به مرتکبان جرایم جنسی بر آمده اند.

    با توجه به اینکه جرم انگاری جرایم جنسی در قوانین ایران به درستی و مبنی بر اصول انجام نشده، به تبع آن نظام قضایی در پاسخ و واکنش به مجرمان این جرایم با مشکل مواجه شده است؛ چرا که علاوه بر عدم تنوع در نوع پاسخ ها، به ناکارایی ضمانت اجراهای باقی مانده نیز روبه رو هستیم؛ برای مثال: تخصیص مجازات شلاق به مجرمان جرایم جنسی بطورکلی و بدون توجه به علت اصلی ارتکاب جرم و در نظر گرفتن ویژگی های اجتماعی و طبقه اقتصادی ای که این نوع مجرمان به آن تعلق دارند، چندان صحیح به نظر نمی رسد.

    این امر خود می تواند ناشی از عدم شناسایی گونه های مختلف مجرمان جرایم جنسی باشد که پاسخ های متفاوتی را نسبت به هر یک از این گروه ها اقتضا می کند.رویکرد سنجش و مدیریت خطر که مفاهیم جدید کیفرشناسی نوین است با به رسمیت شناختن گونه های مختلف مجرمان جنسی و تعیین میزان خطر هر یک از آنها با استفاده از ابزارهای سنجش، پاسخ های متفاوتی را در راستای کنترل و درمان آنان پیش بینی کرده است.

    پژوهش حاضر درصدد است نواقص و ضعف های نظام تقنینی را در جرم انگاری جرایم جنسی و پاسخ دهی به مرتکبان این نوع جرایم شناسایی کند و سپس با بهره گیری از یافته های کیفرشناسی به معرفی الگویی برای درمان، کنترل و مدیریت مجرمان جنسی در ایران بپردازد.

    کلمات کلیدی :جرایم جنسی، درمان، مدیریت خطر، پیشگیری از جرم، نظام تقنینی فصل اول کلیات مدیریت خطر امروزه علوم جنائی شاهد پیدایش کیفر شناسی نوینی است که بر محدود کردن استفاده از زندان برای مجرمان خطرناک و به کارگیری ظرفیت های اجتماع در اصلاح مجرمان غیر خطرناک و اصلاح پذیر تأکید می کند.

    این کیفرشناسی مبتنی بر دیدگاه مدیریت خطر است.

    در دیدگاه مدیریت خطر، حکم محکومیت نه بر مبنای جرم یا شخصیت بزهکار، بلکه بر اساس وجود خطر صادر می شود؛ که امکان گسترش کنترل دوگانه را فراهم می کند.

    نخست نظارت مشدد در مورد بزهکاران بسیار خطرناک و دوم کنترلی با شدت و هزینه کمتر (مانند دوره مراقبت) در مورد بزهکاران کمتر خطرناک.

    بنابراین، «اصلاح مستمر» جای خود را به «کنترل مستمر» می دهد.

    به این ترتیب نسل جدیدی از کیفرها با عنوان «کیفرهای اجتماع محور» به وجود آمده و از اهمیت ویژه ای برخوردار شده اند.

    ویژگی اصلی این کیفرها این است که مجرم را از بستر اجتماع جدا نمی کند؛ بلکه اصلاح و بازپروری او را با اِعمال ساز و کارهای کنترلی و نظارتی لازم، در محیط اجتماع دنبال می کند و امروزه نظام های مخالف حقوقی، برای اصلاح و بازنگری در نحوه اجرا و اهداف کیفرهای اجتماع محور، به ارزیابی (فرآیند بررسی یک طرح یا سیاست، در یک نقطه زمانی خاص، جهت برآورده شدن تحقق هدف یا اهداف آن) میزان اثربخشی آنها می پردازند.

    در تعریف کیفرهای اجتماع محور بر ویژگی هایی مانند: جدا نشدن محکوم از بستر اجتماع، مشارکت اجتماع در اجرا، تناسب کیفر با جرم و مجرم، نظارت و مراقبت جهت پیشگیری از تکرار جرم و ترمیمی بودن فرآیند اجرای آنها تأکید می شود.[1] این نوع کیفرها در مدت عمر کوتاه خود توانسته اند به خوبی جای خود را در قوانین کشورها باز کنند.

    صرف نظر از اهداف این کیفرها، اِعمال مؤثر آنها منوط به شرایط و پیش نیازهای اجتماعی، فرهنگی و قضایی از جمله سرمایه گذاری و ارتقای آگاهی و علاقه مندی دست اندرکاران عدالت جنایی و مردم است که در صورت فقدان هر یک، این کیفرها نمی توانند کارآیی لازم را داشته باشند.

    نظریه پردازان، اهدافی را برای کیفرهای اجتماع محور معرفی کرده اند که عبارتند از: کاهش جمعیت کیفری زندان، صرفه جویی در هزینه ها، بازپذیری اجتماعی، تقویت حس مسئولیت در بزهکار، مبارزه با افزایش تکرار جرم، جبران خسارت بزه دیده و ایجاد اعتماد عمومی نسبت به عملکرد نظام عدالت کیفری.

    هر کشوری برای اِعمال مؤثر مجازات های اجتماع محور، به پیش نیازهایی مثل: تصویب متون قانونی، تقویت علاقه مندی دست اندرکاران عدالت کیفری برای اِعمال مجازات های اجتماع محور، به کارگیری نیروی کار حرفه ای برای اِعمال کیفرهای اجتماع محور، سرمایه گذاری و ارتقای آگاهی های عمومی احتیاج دارد[2].

    البته تجربه ها در کشور آمریکا درباره کیفرهای اجتماع محور،‌ تاکنون نتایج کلی را به اثبات رسانده اند.

    به این معنا که نخست، برای بزهکارانی که معرف خطر غیر قابل قبولی از خشونت نیستند، کیفرهای اجتماع محوری که خوب مدیریت می شوند، راه سودآورتری از زندان برای نگهداری آنها در اجتماع بدون دورنمای بدتری از مجرمیت ارائه می کنند.

    دوم، کیفرهای اجتماع محور، زمانی که دادرسان بر ورود جمعیت کیفری نظارت می کنند، تا اندازه بسیاری در برابر گسترش شبکه کیفری آسیب پذیر هستند.

    سوم، خدمات اجتماع محور و کیفرهای مالی به شکل تأسف باری در آمریکا پیشرفتی حاصل نکرده و درس های زیادی در این زمینه می توان از اروپا آموخت.

    چهارم، کیفرهای اجتماع محور شاید به منزله جایگزین حبس مورد استفاده گسترده قرار بگیرند؛ مگر اینکه نظریه ها و سیاست های تعیین کننده وسیع تر شده و از ایده های ساده باورانه درباره تناسب کیفر و جرم فاصله بگیرند.

    پنجم، کیفرهای اجتماع محور ممکن است به منزله راهی برای وارد شدن بزهکاران به برنامه های مواد مخدر و دیگر برنامه های درمانی و نگهداری آنان در آن برنامه ها به نظر آیند [3].

    انحراف جنسی چیست؟

    در کشورهای غربی تحقیقات و پژوهشهای بسیاری صورت گرفته و می گیرد و نتایج این پژوهشها در محافل علمی و رسانه های غربی به طور گسترده ای مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.

    اما متاسفانه در ایران به خاطر پیشینه تاریخی و فرهنگی و ممنوعیت های مذهبی و شرعی، عرصه جنسیت و رفتار جنسی به صورت یک تابو درآمده است که صحبت کردن و نوشتن در مورد آن کار چندان ساده ای نیست.

    اما به دلیل اهمیت موضوع و نقش تعیین کننده ای که ویژگی های جنسی و رفتار جنسی سالم در زندگی انسان بر جای می گذارد در این مقاله برآنیم که ابعاد و جنبه های رفتار جنسی منحرفانه، انحراف جنسی، تعریف انحراف و منحرف جنسی از دیدگاههای مختلف، تاریخچه و بحث نظرات صاحبنظران، کارشناسان انحرافات و مسائل اجتماعی را شرح می دهیم: تاریخچه تحقیقات : نخستین تحقیق عمده در مورد رفتار جنسی توسط آلفرت کینسی در دهه های ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ در آمریکا صورت گرفت.

    در این تحقیق کینسی و پژوهشگران همکارش با مخالفت از سوی بسیاری از سازمانهای مذهبی روبرو گردیدند.

    ولی وی همچنان بر مطالعات خود پافشاری نمود.

    عمل وی در روزنامه ها و کنگره های مختلف به عنوان کاری غیراخلاقی محکوم گشت وی سرانجام توانست تاریخچه زندگی جنسی ۱۸۰۰۰ نفر را که نمونه نسبتاً گویایی از جمعیت سفیدپوستان آمریکا بود به دست آورد.

    نتایج مطالعات کینسی برای اکثر مردم شگفت آور و تکان دهنده بود زیرا تفاوت زیادی را میان انتظارات عموم مردم در مورد رفتار جنسی رایج در آن زمان و رفتار جنسی واقعی آشکار ساخت.

    در واقع زمانی که مرحله آزادسازی روابط جنسی در دهه ۱۹۲۰ آغاز گردید و بسیاری از جوانان خود را از قوانین سخت اخلاقی که بر نسلهای پیشین حاکم بود، آزاد احساس کردند، به همین دلیل رفتار جنسی تا حد زیادی تغییر کرد اما مسائل مربوط به تمایلات به گونه ای که اکنون معمول گردیده است علنا مورد بحث قرار نمی گرفت و افرادی که در فعالیتهای جنسی که هنوز، از نظر عموم به شدت ناپسند شمرده می شدند شرکت داشتند آنها را پنهان می کردند بی آنکه کاملا آگاه باشند دیگران تا چه اندازه به اعمال مشابهی مشغول هستند.

    اما در واقع می شود گفت که دوران آزادمنشانه تر دهه ۱۹۶۰ نگرشهای اعلام شده را با واقعیتهای رفتار جنسی نزدیکتر کرد.

    تحقیقات کنسی آخرین تحقیق گسترده در این زمینه است.

    اما آنگونه که پیداست و تحقیقات پراکنده دیگر نشان می دهند بیشتر جوامع غربی و بعضاً شرقی دیر یا زود به نقطه ای خواهند رسید که سوئد در اوائل دهه ۱۹۷۰ به آن رسید.

    هنگامی که حدود ۹۵ درصد مردان و زنان در آن کشور دارای تجربه آمیزش جنسی قبل از ازدواج بوده اند.

    در اینجا لازم می دانم برای درک بهتر مفهوم انحراف جنسی به تعریف رابطه جنسی و انحراف جسمی بپردازیم.

    الف- روابط جنسی ۱- تعریف اخلاقی: علاقه دو جنس مخالف به یکدیگر بر طبق اصول و موازین صحیح اجتماعی – بر اساس سن، نژاد، طبقه اجتماعی، تحصیلات (ازدواج) ۲- تعریف علمی، علاقه جنسی دو جنس مخالف به یکدیگر بدون اینکه این علاقه با هیچ گونه خصوصایت غیرعادی و ناموزون همراه باشد.

    ب- انحراف جنسی از دیدگاههای مختلف ۱- فروید انحراف جنسی را عمل می داند که به منظور ارضای میل جنسی انجام می گیرد اما هدف از آن عمل تولید و تناسل نیست.

    ۲- ولی روانشناسان با انتقاد از این تعریف می گویند تعریف مذکور بسیار وسیع بوده و بسیاری از افرادی را نیز که منحرف نیستند در بر می گیرد.

    آنها اعتقاد دارند انحراف جنسی عبارتست از عملی که به منظور ارضای تمایلات جنسی انجام می گیرد ولی عمل مذکور برخلاف عرف معمول بوده و اکثریت مردم به انجام آن عمل همگاهی ندارند و منحرف جنسی به عمل انحرافی اعتیاد پیدا می کند.

    در واقع می توان گفت: منحرف جنسی شخصی است که تحت تاثیر بد آموزیهای محیط قرار گرفته بدون اینکه هدف توالد و تناسل داشته باشند و بدون توجه به هنجارهای موجود به اعمالی دست می زند که یک نوع عمل جنسی است پس به طور کلی هر گاه عمل جنسی از معیار و مقیاس عادی خارج شود اصطلاح انحراف جنسی مطرح است.

    به طور کلی روانشناسان برای منحرفین جنسی ویژگی یکسانی را بر شمرده اند که عبارتند از: ۱- منحرفین جنسی اشخاصی هستند که هدف آنها از زندگی جنسی بهره برداری و احساس لذت مانند افراد عادی مردم نیست و عشق جنسی آنها از نوع (عشق هتروسکشول) نبوده و به عبارت دیگر هدف از لذت جنسی آنها با اهداف سایر افراد عادی مردم در این خصوص اختلاف دارند.

    ۲- این اشخاص دارای اختلالات و ناراحتیهای عصبی هستند و این عوامل تا حدی در دگرگون کردن شخصیت آنها نیز تاثیر خواهد گذاشت.

    ۳- ارتکاب انحرافات و جرایم جنسی به ندرت تابع اراده بوده و زیادتر تابع فعل و انفعالات شدید روانی است.

    ۴- با وصف موارد فوق کمتر دیده شده است که منحرفین جنسی مرتکب اعمال شدید و خطرناک جنسی شده باشند.

    با توجه به مطالب فوق باید گفت، مجرمین جنسی نمونه ای از توده عظیمی از اشخاص هستند که دارای اعمال و رفتار و عادات ناموزون و غیرعادی و یا به عبارت دیگر انحرافات جنسی هستند و قسمت اعظم این توده عظیم در اجتماعات هیچگاه شناخته نمی شوند و اعمال آنها برای پلیس کشف نمی شود و علل انحراف عده ای از این اشخاص که شاید تعدادشان بسیار قلیل و یا شاید هم زیاد باشد بیماری های عصبی و روانی است.

    جنس و طبقه منحرفین جنس اما مسئله مهم دیگری که کمابیش مورد بحث قرار دارد بحث بر سر این است که منحرفین جنسی از چه جنس و طبقه ای هستند.

    هر چند پاسخ به این سوال نسبتا مشکل، و نمی توان جواب قطعی داد اما آنچه که در این تحقیق با توجه به مطالعات و ارقام و آمار موجود در این زمینه وجود دارد مطالب زیر را به طور نسبی می توان بیان کرد.

    ۱- بیشتر انحرافات و جرائم جنسی به مردها نسبت داده شده است و دانشمندان مربوطه معتقدند آنقدر که مردها مرتکب این انحرافات و جرائم می شوند، زنان کمتر دامن خود را به این اعمال می آلایند.

    دلیل این امر آنست که اولا احساسات و سلوک جنسی زن و مرد کاملا متفاوت است و زنان بهتر از مردان می توانند خود را کنترل و محافظت کند، این انحرافات در خفا و پنهانی محفوظ می ماند.

    و ابراز نمی شوند ولی معهذا باید دانست که اگر زن مبتلا به انحرافات جنسی باشد، اعمال و آثار انحرافی او فوق العاده از مردها شدیدتر و خطرناکتر است.

    اما مسئله بعدی مربوط به طبقه است.

    متاسفانه به علت عدم دسترسی به آمار و ارقام گوناگون که به این مسئله ربط داشته باشد نتوانستم جامعه خودمان را از این نظر بررسی کنم و مسئله دیگر اینکه اصطلاح انحراف جنسی مقوله بسیار وسیعی است که هر کدام از اجزا این مقوله در میان قشر و طبقه بخصوصی نمایان تر است.

    بعنوان مثال بسیاری از انحرافات اخلاقی و جنسی در میان طبقات بالای جامعه و بسیاری نیز متعلق به طبقات پایین جامعه می باشد.

    اگر رویه دیگری که یکی از مقوله های مهم و بغرنج انحراف جنسی است را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل علمی و اجتماعی قرار دهیم متوجه خواهیم شد که فقر اقتصادی از عوامل مهم و موثر این پدیده است.

    اما حالا که بحث انحراف جنسی و نوع طبقه مورد بحث است مراجعه می کنیم به تحقیقات دکتر برونر که علل انحرافات جنسی را نسبت به امکانات مادی شان به طریق زیر بررسی می کند.

    ۱- تنگدستی ۵% عادی متوسط الحال بودن ۳۵% ۲- فقر نداشتن ۲۲% مرفه بودن ۳۴% زندگی تجملی ۴% حال این سوال پیش می آید چه عاملی در به وجود آمدن انحراف جنسی موثر است و چه چیزی باعث به وجود آمدن انحراف جنسی می شود در این مورد نظرات گوناگون وجود دارد که به مرور آنها می تواند ما را در یافتن پاسخ یاری دهد.

    ۱- بعضی از ما عوامل بیولوژی را مرجع و منشا انحرافات جنسی دانسته، و اعتقاد دارند که انحرافات جنسی نتیجه امراض عقلی، التهابات مغزی و پسیکوباتی جنسی است ۲- برخی دیگر انحراف جنسی را در اثر عوامل جسمی قبل از دوران بلوغ از قبیل اختلال در وظایف غدد می دانند ۳- عده ای انحرافات جنسی را اکتسابی دانسته آن را نتیجه عوامل خارجی محیط می دانند که معلول ناتوانی و عدم هماهنگی مجرم با مقتضیات و شرایط اجتماعی است.

    ۴- روانکاوان تاکید کرده اند که منشا انحرافات جنسی عوامل اکتسابی است بدین ترتیب که فرد در زمان کودکی به رفتار جنسی غیرعادی گرفتار می شود و به عللی آن را ادامه می دهد.

    ۵- فروید عقیده دارد عقده اودیپ منشا بسیاری از انحرافات جنسی است.

    ژان ژاک روسو در کتاب قراردادهای اجتماعی، رابطه جرائم و انحرافات جنسی عنوان کرده است که انسان ذاتاً خوب است و اگر فردی فاسد می شود این فساد ناشی از شرایط اجتماعی است.

    کارتل چمن جنایت کار معروف آمریکایی مهمترین انگیزه های جرم را قدرت طلبی، غریزه جنسی و انحراف جنسی و ماجراجویی می داند و از این طریق به انگیزه های جنسی که به طرق مختلف در ساختمان و عناصر متشکله آن موثرند پی برد.

    البته باید دانست که روانکاوان مکتب فروید زیادتر از سایر دانشمندان به اصول عقاید فوق متکی بوده و معتقدند که جرائم غیر جنسی در بسیاری از مواقع از انگیزه ها و اهداف غیر مرئی و پنهانی جنسی افراد شروع می شوند.

    عده ای دیگر از دانشمندان معتقدند که گرچه نمی توان تاثیر عوامل و انگیزه های جنسی را در جرائم غیر جنسی در وقوع جرائم غیر جنسی همیشگی و ثابت نبوده بلکه وجه تصادفی و اتفاقی دارد.

    استدلال این گروه این است هر گاه چگونگی و کیفیت وقوع جرم غیر جنسی مورد بررسی قرار دهیم به تجربه خواهیم دید که این جرائم و جنایات با وضع عصبی و روانی مرتکبین رابطه مستقیم دارد.

    به عبارت دیگر وقوع این جرائم مولد کیفیت عصبی مرتکبین آن جرم است.

    همچنین می افزایند اگر ما به صورت دقیق جرائم غیر جنسی را مورد مطالعه قرار دهیم خواهیم دید که آن جرم از نوع جرائم غیرجنسی به شمار خواهد آمد ولی هر گاه به انگیزه مجرم زیادتر از روش ارتکاب و چگونگی عمل او توجه کنیم یقیناً آن جرم در زمره جرائم جنسی طبقه بندی خواهد شد.

    انتقاد و نقد ادعاهای گروه دوم که علل جرم را تشریح کرده اند.

    اما در مورد نظریه تصادفی بودن انگیزه جنسی در وقوع جرایم غیر جنسی باید گفت اولا اصولا بسیاری از جرائم به طور ناگهانی و تصادفی به وقوع می پیوندد و تعداد جرائم از پیش تعیین شده بسیار اندک است.

    حتی اگر جرمهای تصادفی از جرمهای از پیش تعیین شده بیشتر نباشد کمتر نخواهد بود.

    ثانیا هر گاه ما روش ارتکاب جرم را در بسیاری از جرائم غیرجنسی مورد مطالعه قرار دهیم آن جرم در زمره جرائم غیرجنسی و اگر هدف و انگیزه جرم را مورد توجه قرار دهیم آن جرم را جز جرائم جنسی طبقه بندی خواهد شد.

    رابعاً گر چه تاثیر وضع غیرعادی عسبی را در وقوع جرائم نمی توان انکار کرد ولی این مطلب دلیل آن نیست که انگیزه ها و عوامل جنسی نتوانند از راه مختل کردن اعصاب در وقوع جرائم غیرجنسی عرض اندام کنند.

    خامساً اگر علل وقوع جرائم را از لحاظ عوامل محیطی مطالعه کنیم، فقر به عنوان عاملی مهم توجه ما را جلب می کند.

    بنابراین اگر فقر به عنوان یک محرومیت اجتماعی بعلت نداشتن وسیله برای رفع احتیاجات مادی علت پیدایش جرم محسوب شود می توان گفت که هر گاه اهمیت نیازهای جنسی پیش از احتیاجات مادی نباشد حداقل در عرض آن قرار دارد.

    و هر گاه فقر به عنوان یک محرومیت اجتماعی باعث پیدایش جرم شود محرومیت جنسی نیز به تبع آن باعث پیدایش جرم می شود.

    سادساً جرائم جنسی هر گاه به فرض بعید در وقوع سایر جرائم تاثیر نداشته باشند لااقل در مطالعه آمار جرائم می بینیم که این جرم از لحاظ کمیت در درجات اول اهمیت قرار خواهد داشت و از نظر کیفیت نیز شاید بعد از قتل نفس هیچ جرمی از لحاظ ضرر اجتماعی و هتک حیثیت و شرف قابل قیاس با این نوع جرم نباشد.

    سابعاً: احتیاجات جنسی افراد بشر یکی از مهمترین معضلات و مسائل اجتماعی را به وجود می آورد که هرگاه دولتها توجه کافی به آن نکنند یقیناً جرائم و جنایات دیگری را به طور غیرمستقیم بوجود خواهد آورد.

    اما سوالی که مطرح است این است آیا انحرافات جنسی درمانی خواهد داشت یا خیر.

    آیا تاکنون پیشنهادی در این زمینه داده شده است و اگر چنین پیشنهادی وجود دارد و مسئولین امر راه را از چاه باز می شناسند پس علت چیست که این معزل بزرگ، همچنان عرض اندام می کند.

    جواب این سوالات و سوالاتی از این قبیل در حیطه مقاله ما نیست.

    ولی به ذکر نظرات بول دوریو دانشمند و کارشناس امور جنسی آمریکا می پردازیم.

    وی معتقد است که یگانه و بهترین راه مبارزه با جرائم جنسی فقط آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت است.

    وی می افزاید این تعلیم تربیت در بدایت امر در مورد والدین اطفال اعمال شود تا آنها به رموز پرورش فرزندان خود آشنا شوند و در مرحله دوم اطفال باید مورد آموزش و پرورش قرار بگیرند تا بتوانند بوسیله تعلیم و تربیت بر عادات ناپسند خود فائق آیند.

    و در مرحله سوم باید منحرفین جنسی مورد آموزش و پرورش قرار بگیرند تا ضمن تعلیم و تربیت به آنها فرصت داده شود به معالجه خویش بپردازند و پس از تزکیه کامل اعمال و رفتار خود به عنوان افراد مفیدی به اجتماع ملحق شوند.

    انحرافات جنسی انواع گوناگون دارد ولی در اینجا با توجه به اهمیت آنها به چند مورد اشاره می کنیم.

    ۱- فحشا: برآوردن خواهشهای جنسی در برابر پول است.

    فحشای مردان، زنان، کودکان و فحشای قانونی که توسط حکومتهای ملی و محلی در بعضی کشورها پذیرفته شده است.

    در این آمیزش جنسی تنها رابطه میان، که دلیل اصلی او برای ارزانی داشتن دسترسی جنسی به حامی اش است پولی است که به امر پرداخت می شود.

    انواع روسپی: لازم به ذکر است که روسپیگری با فروپاشی اجتماعات کوچک محلی توسعه نواحی شهری بزرگ و غیر شخصی و تجاری شدن روابط اجتماعی ارتباط مستقیم دارند.

    روسپیان اساسا از زمینه اجتماعی فقیرتر برمی خیزند اما تعدادی از زنان طبقه متوسط نیز در میان آنها وجود دارند.

    پل.ج.

    گلداستن انواع روسپیگری را بر حسب تعهد شغلی و زمینه شغلی طبقه بندی کرده است.

    ۱- روسپیگری موقتی : بسیاری از زنان فقط به طور موقتی به روسپیگری اشتغال دارند و چند باری پیش از آنکه روسپیگری را برای مدتی طولانی یا برای همیشه ترک کنند به خودفروشی می پردازند.

    ۲- روسپیان اتفاقی – کسانی هستند که غالباً در مقابل در اختیار گذاشتن خود پول قبول می کنند اما به طور نامنظم و برای کمک به درآمدشان از سایر منابع!

    ۳-فاحشه ها : و دسته آخر که به طور منظم و مستمر به روسپیگری اشتغال دارند و منبع اصلی درآمدشان را روسپیگری تشکیل می دهد.

    که عبارتند از زنان خیابانی، زنان تلفنی، زنان خانگی، زنان فاحشه خانه، لازم به ذکر است که بیشتر زنان مورد مطالعه گلدستین به طور منظم به معامله پایاپای جنسی اشتغال داشتند مانند: ارائه خدمات جنسی در عوض تلویزیون – پوشاک – وسایل الکتریکی – تعمیرات ماشین.

    ۴- آزار جنسی :در محل کار زنان بسیار معمول است.

    آزار جنسی در محل کار می تواند به عنوان استفاده از اقتدار شغلی یا قدرت به منظور تحمیل خواسته های جنسی تعریف شود.

    و ممکن است شکلهای خشنی به خود بگیرد، مانند هنگامی که به یک کارمند زن گفته می شود که با یک برخورد جنسی رضایت دهد یا اخراج خواهد شد: این موضوع در اکثر جوامع وجود دارد به گونه ای که از هر ده زن در انگلستان هفت زن در دوره زندگی شغلی خود به مدتی طولانی دچار آزار جنسی قرار گرفته است.

    البته آزار جنسی تا اندازه ای زیرکانه تر است برای مثال فهماندن به زن که پذیرفتن خواهشهای جنسی پاداشهای دیگری به همراه خواهد آورد.

    و یا عدم پذیرفتن این خواهشها نوعی مجازات مانند جلوگیری از ترفیع یا اخراج را به دنبال خواهد داشت.

    تصمیم در مورد اینکه کجا و با چه کسی روابط جنسی داشته باشیم از اعمال کنترل بر زندگی خودمان است و آزار جنسی این حق انتخاب را سلب می کند.

    ۵- سادیسم: در محاوره عمومی اصطلاح سادیسم به عنوان زجر و ظلم اطلاق میگردد در جرم شناسی و روانشناسی، فردی که از راه آزار دادن شریک جنسی لذت برده و جنون آزار دارد سادیسم نامیده میشود.

    آزار ممکن است بدنی مانند گاز گرفتن، شلاق زدن، کتک زدن، زخمی نمودن و یا به صورت شفاهی مانند فحش دادن، تحقیر کردن و غیره می باشد.

    ۶- مازوشیسم: شخص وقتی آزار می بیند لذت جنسی به او دست می دهد.

    فعالیت های مازوشیستی ممکن است به صورت خیال آزار دیدن و یا به صورت اعمال زجرآور مختلف از قبیل فرو کردن سنجاق و یا سوزن به بدن، سوزاندن دست با آتش – زخمی کردن بدن و مشاهده خون و شفاهی مانند فحش و تحقیر باشد.

    مازوشیسم در زنان بیشتر از مردان است.

    ۷- فتیشیسم – بت پرستی جنسی – مبتلایان به انحراف جنسی بت پرستی به جای آنکه با جنس مخالف خود عشق ورزند و با خود او تماس عادی و طبیعی حاصل کند یکی از اعضای بدن مانند مو، گوش، دست و غیره و یا با شیئی که به معشوق تعلق دارد مانند لباس زیر، کفش، دستمال، عطر و چیزهای دیگر تهیج جنسی میشود، انحراف فتیشیسم در مردان بیش از زنان است.

    فصل دوم سنجش مدیریت خطر مجرمان جرائم جنسی سطوح پیشگیری از جرایم جنسی پیشگیری در این سطح شامل مداخلاتی است که قبل از بروز مشکلاتی همچون آزار جنسی محارم انجام میگیرند و هدف از آن پیشگیری از ایجاد موقعیتهای ناسالم و زمینههای شکلگیری آسیبهای اجتماعی است.

    در واقع تمام اقدامات و راهکارهایی که برای جمعیت عمومی یا نمونهای از آن فراهم میشوند تا احتمال بروز آزار جنسی محارم را کاهش دهند، زیر مجموعه پیشگیری سطح اول هستند.

    از این روش پیشگیری در قدم اول میتوان در سطح «جمعیت عمومی» استفاده کرد.

    بعد از آن میتوان به صورت خاص و موثرتر در زیر گروههای مستعد یا در معرض خطر جامعه مثل خانوادههای نابسامان، خانوادههایی که عضوی از آن معتاد است، خانوادههایی که عضوی از آن به دلیل بزه سابقۀ زندان داشته است و خانوادههایی با سطح اجتماعی-اقتصادی فرودست و یا سایر خانوادههای در معرض خطر استفاده کرد.

    اما سئوالی که میتوان مطرح کرد این است که آیا واقعاً تمام افراد یک جامعه شانس برابر برای دسترسی به این برنامهها دارند؟

    به نظر میرسد که در اکثر برنامههای موجود شهروندان تحصیلکرده با درجه متوسط و بالا بیشتر میتوانند از این برنامهها استفاده کنند و والدین و کودکان متعلق به خانوادههای کم سواد به سختی به این برنامهها دسترسی دارند، در حالی که این خانوادهها بیشتر در معرض خطر میباشند.

    بنابراین این هنر سیاستهای اجرایی است که بتوانند کاری کنند تا همۀ افراد دسترسی عادلانهای به سیاستهای پیشگیرانه داسته باشند زیرا که فهمیدن و عمل کردن به آموزشها، فراگیر باید در یک سطح نسبتاً بالای گفتاری باشد.

    نمونهای از راهحلها در ذیل آورده شده اند.

    فعالیت در جهت تغییر نگرش مردان: در بسیاری از جوامع هنوز به مردان به عنوان اشخاصی برتر نگاه میشود.

    گرچه پیشرفتهایی در زمینه ایجاد برابری بیشتر بین زنان و مردان به دست آمده است، ایده باقی ماندن مرد به عنوان رئیس خانواده در فرهنگ و قانون ما ریشههای عمیق خود را حفظ کرده است.

    طبق ماده 1105 قانون مدنی، در روابط زوجین ریاست خانواده از خصایص شوهر است.

    همچنین طبق ماده1181قانون مدنی، هر یک از پدر و جد پدری، نسبت به اولاد خود ولایت دارند.

    همچنین آزادی کشتن فرزند توسط پدر مثل قتلهای ناموسی و نظایر آن نشان میدهد که نگاه مالکیت پدر به فرزند در قوانین ما حکمفرماست.

    این نگاه شیء‌گونه سبب شده است که حتی پس از نهادن عنوان جرم عمومی بر کودک‌آزاری در سال 81 توسط مجلس شورای اسلامی، همچنان پدر از این قانون مستثنا شود.

    در تحقیق حاضر در بسیاری از مصاحبه‌های این نکته به وضوح قابل مشاهده است که پدران دخترانشان را مال خود می‌دانستند و هر جور که مایل بودند به خود حق استفاده از آنها را می‌دادند.

    در واقع تلقی مالکیت بر فرزندان به شکلی مجوز این تجاوز است.

    این اصل مالکیت است که نابرابری را توجیه میکند.

    اگر قرار است فرزندان به هر قیمت از پدران خود اطاعت کنند در این صورت به طور تلویحی پدران هم ممکن است حق خود بدانند که از جسم فرزندانشان استفاده کنند.

    وجود قوانین مربوط به حقوق زنان می‌تواند با خلق عادات منطقی و رویه‌های جدید نوع نگاه مرد را نسبت به زن تغییر دهد.

    بنابراین نمی‌توان نقش فرهنگ‌سازی قانونی در این زمینه را فراموش کرد و به بهانه تلاش در جهت تغییر نسبت‌های مرسوم، از قانونگذاری در این خصوص چشم‌پوشی نمود.

    مبارزه با بیکاری: در این پژوهش معلوم شد که پدران و برادران بیکار درصد بالایی از آزاردهندگان جنسی را شامل میشوند.

    بیکاری بی‌تردید، تأثیر مخرب بر فرد دارد و طبیعی است که چنین افرادی رفتارهای ناهنجار بیشتری نسبت به اعضای خانواده خود نشان میدهند.

    این نکته به‌ویژه در مورد کسانی صادق است که به شغل خویش به عنوان منبع اصلی تأمین معاش وابسته هستند.

    بنابراین اشتغال مناسب مردان می‌تواند یکی از فاکتورهایی باشد که احتمال بروز آزارهای جنسی توسط محارم را کم کند.

    مبارزه با اعتیاد: به نظر می‌رسد با توجه به شیوع نسبتاً بالای مصرف مواد، باید جهت قوانین و مقررات به سوی درمان معتادین باشد و سرمایه‌گذاری وسیعی در امر توسعه مراکز درمان معتادین صورت گیرد.

    لزوم تأسیس چنین مراکزی جهت درمان مجرمین مواد مخدر، در قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر و الحاقات آن، مصوب 17/8/1376 مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز مورد تأکید قرار گرفته‌است.

    مطابق ماده 15 این قانون، اعتیاد جرم است ولی به کلیه معتادان اجازه داده می‌شود...

    به مراکزی که از طرف وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مشخص می‌گردد، مراجعه و نسبت به درمان و بازپروری خود اقدام نمایند.

    به نظر می‌رسد با وجود جرم‌انگاری اعتیاد در این ماده، اجرای شایسته امر درمان و رجوع به مراکز درمانی با مشکلات جدی روبهرو می‌شود و به‌همین دلیل علیرغم تأسیس مراکز خودمعرف، از میزان مراجعه معتادان جهت درمان کاسته‌ می‌گردد.

    در این خصوص، شایسته‌تر آن بود که اقدام به درمان، نه موجب تعلیق یا معافیت موقت از تعقیب، بلکه موجب معافیت از مجازات مقرر می‌گردید تا رویکرد درمانی به معتاد پررنگ‌تر شده و از آثار منفی اعتیاد نسبت به خانواده پیشگیری شود.

    مبارزه با الکلیسم: از دیگر عوامل مؤثر در بروز آزار جنسی، می‌توان از مشروبات الکلی نام برد.

    طبق آمارها بیش از نصف تجاوزات جنسی در اثر مصرف الکل می‌باشد.

    در این تحقیق چند مورد آزار جنسی برادر به خواهر در اثر مصرف الکل بوده است.

    برای رسیدن به هدف کاهش آزارهای جنسی باید به طریق علمی از گسترش پدیده الکلیسم جلوگیری نمود.

    در کشور ما یکی از دلایل گرایش جوانان به استفاده از الکل یا حتی مواد مخدر عدم وجود تفریحات دیگر است و اکثر جوانان برای تخلیه هیجانات خود انتخاب بسیار کمی دارند و این انتخاب هر چه به سمت طبقات پایینتر اقتصادی میرویم کمتر هم میشود.

    از بین بردن محرومیت جنسی: در این تحقیق نقش بسیار پررنگ محرومیت جنسی در ارتباط با آزار جنسی برادر به خواهر به شدت مشاهده شد، بهطوریکه محقق اصلیترین عامل این مسئله را که در هر خانواده با هر سطح تحصیلات یا هر وضعیت اقتصادی امکان بروز دارد را محرومیت جنسی میداند.

    در جامعۀ ما میل جنسی جوانان در بسیاری اوقات با محرومیت روبهرو میشود چرا که فضای جامعه به شدت جداسازی جنسیتیی شده است.

    از مدرسه تا دیگر فضاها، به شکلی که ارتباط بین دو جنس با یکدیگر به دلیل معیارهای اخلاقی ساخته شده به شدت محدود است و در این نوع جامعه تمایل و احساسات جنسی به سختی ابراز میشود.

    بنابراین محرومیت جنسی گاه ممکن است به شکل تهدیدآمیز و غیر منطقی ارضاء شود.

    در واقع مساعدترین زمینه برای رشد فشار و محرومیت جنسی در جامعهای که در آن جداسازی جنسیتی وجود دارد و مرد و زن به دقت از هم مجزا نگاهداشته شدهاند درون خانواده است، چرا که چنین امکاناتی به درون آن محدود گردیدهاند.

    آسیبپذیرترین افراد خانواده هم معمولاً زنان هستند که به دلیل ترس و انگ در برابر قدرت جرأت اعتراض نسبت به آنچه بر سرشان میآید را ندارند.

    بنابراین سیاستگزاران در مورد جوانان باید به فکر راهی باشند تا این محرومیت در بین آنان کم شود وگرنه در آینده شاهد آسیبهای جدیتر و موارد بیشتری از این دست خواهیم بود.

    بهطور مثال تسهیل در امر ازدواج جوانان میتواند یکی از این راهها باشد که خود بستگی به شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه دارد.

    ارتقای سطح تحصیلات: در این پژوهش مشاهده شد که در بین آزاردیدگانی که به نسبت دیگران سن بیشتری داشتند آنهایی که تحصیلات بیشتری داشتند زودتر اعتراض کردند و سعی کردهاند جلوی آزار جنسی را بگیرند و آنهایی که از تحصیلات کمتری برخوردار بودند در برخورد با این مسئله از انفعال بیشتری برخوردار بودهاند.

    در واقع ارتباط معنی‌داری را می‌توان بین آگاهی و افزایش سطح تحصیلات و میزان خشونت‌دیدگی ترسیم نمود.

    تحقیقات صورت‌گرفته از سوی برخی نهادها نشان می‌دهد که با افزایش سطح تحصیلات زنان و دختران، از میزان بزه‌دیدگی آنان نیز کاسته می‌شودکه دلایل این امر از چند بعد قابل بررسی است.

    الف) زنانی که از تحصیلات علمی بالایی برخوردارند، طبعاً فرصت کسب مشاغل گوناگون را بیشتر دارند، لذا با افزایش تحصیلات و متعاقب آن اشتغال و استقلال اقتصادی، یکی از علل آزار دیدگی قهراً مهار می‌گردد.

    ب) افزایش سطح تحصیلات باعث می‌شود که زنان از طریق فراگیری مهارتهای زندگی و مهارتهای ارتباطی به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم، قادر باشند با اتخاذ رفتارها و واکنش‌ها بهجا و منطقی از بروز آزارها و خشونتهای خانوادگی جلوگیری نمایند.

  • فهرست:

    چکیده: 5

    فصل اول

    کلیات

    مدیریت خطر. 7

    انحراف جنسی چیست؟. 9

    تاریخچه تحقیقات... 9

    الف- روابط جنسی.. 10

    ب- انحراف جنسی از دیدگاههای مختلف.... 11

    جنس و طبقه منحرفین جنس.... 12

    انواع روسپی.. 17

    فصل دوم

    سنجش مدیریت خطر مجرمان جرائم جنسی

    سطوح پیشگیری از جرایم جنسی.. 20

    مبارزه با بیکاری.. 21

    مبارزه با اعتیاد. 22

    مبارزه با الکلیسم... 22

    از بین بردن محرومیت جنسی.. 23

    ارتقای سطح تحصیلات... 24

    آموزش به خانواده ها: 24

    آموزش به افراد از دوران کودکی.. 25

    مسئله حضانت... 25

    سطح دوم، پیشگیری از وقوع مجدد آزار جنسی.. 26

    استقلال اقتصادی زنان. 27

    شکستن تابو صحبت درباره مسائل جنسی.. 28

    آموزش به افراد جامعه درباره آزار جنسی.. 28

    برقراری سیستم گزارش دهی.. 29

    نظارت بر خانوادههای در معرض خطر. 29

    تدابیر حمایتی سیستم قضایی.. 29

    تعدیل قوانین مربوط به زنای با محارم. 30

    سطح سوم، پیشگیری از پیامدهای آزار جنسی.. 32

    درمان و مشاوره افراد آزاردیده. 32

    ایجاد پناهگاههای امن.. 33

    پیشگیری وضعی از بزه‌دیدگی در جرایم جنسی به عنف.... 34

    محافظت... 35

    اجتناب بزه‌دیدگان بالقوه. 37

    پرهیز از تحریک بزهکار 38

    منابع.. 41

     

     

    منبع:

    اوحدی، بهنام، تمایلات و رفتارهای جنسی انسان، اصفهان، نشر مؤلف، 1380، چاپ اول.

    2 رایجیان اصلی، مهرداد، رهیافتی نوبه بینان‌های نظری پیشگیری از جرم، مجله حقوقی دادگستری، شماره 48.

    3 صفار، مهدی، بدحجابی در نگرش جامعه شناختی، فصلنامه کتاب زنان، شماره 22.

    4 صفاری، علی، مبانی نظری پیشگیری از وقوع جرم، مجله تحقیقات حقوقی، شماره 34 33.

    5 عباچی، مریم، حقوق کیفری اطفال در اسناد سازمان ملل متحد، تهران، نشر مجد، 1380، چاپ اول.

    6 معتمدی مهر، مهدی، حمایت از زنان در برابر خشونت، تهران، نشر زیتون، 1380، چاپ اول.

    7 میرخلیلی،سیدمحمود، پیشگیری وضعی از نگاه آموزه‌های اسلام، مجله فقه و حقوق، شماره اول.

    8 نجفی ابرندآبادی، علی حسین، دانشنامه جرم‌شناسی، تهران، نشر دانشگاه شهید بهشتی، 1377، چاپ اول.

دادرسی کیفری منطبق بر منشور جهانی حقوق کودکدادرسی است که در آن سعی می‌شود بازداشت کودکانتا حد ممکن تنها در موارد ضروری صورت می‌گیرد.دکترحسنعلی موذن زادگان مدرس دانشگاه تهران درگفت وگو با سرویس حقوقی ایسکانیوز با بیان اینمطلب اظهار داشت: تعیین حداقل سن مسوولیت کیفری و تعیین واکنشهای اصلاحی درمانی و حرفه آموزی ازجمله مسایلی به شمار می‌رود که برای انطباققوانین داخلی با منشور جهانی ...

چکیده درتحقیق حاضر سعی شده با توجه به بحث امنیت ملی که به عنوان یکی از مهمترین مسائل موجود در یک کشور می باشد به مسأله تجارت زنان پرداخته شود که با توجه به عدم دسترسی به ممتهمین از روش کتابخانه ای استفاده شده است.. در فصل دوم به بررسی پیشینه موضوع، در فصل سوم به بیان روش تحقیق پرداخته شده است. در فصل چهارم به توصیف و تحلیل یافته ها در 9 بخش (ابعاد شکل گیری باندهای فساد- ویژگی ...

فصل اول: کلیات   فصل اول: تعریف طفل تعیین سن برای تعریف اطفال بسیار ضروری می باشد. تردیدی نیست که نوجوانی قبل از نمایان شدن بلوغ آغاز می گردد. از لحاظ طول دوره نوجوانی بین روانشناسان اتفاق نظری وجود ندارد. در کلیه کشورها بین وضع کیفری اطفال با بزرگسالان تفکیک قائلند. باید ذکر کرد که حدود سن طفل با در نظر گرفتن نظام های حقوقی خاص است که تعیین می شود. این مورد به صراحت در ...

مقدمه مقاله ای که در پیش رو دارید مقدمه ورهنمودی است در اسلوب شناخت عوامل و علل بروز وپیدایی ریشه های ناسازگاری ونابسامانی وآسیب های اجتماعی بنام بزهکاری، تلاشی است برای دستیابی به شیوه هایی از وقوع طغیان و تبهکاری وکشف راه حل های جامعه ستیزی است که بدی را به جای نیکی برگزیده اند،آزادی را به بهای ناچیز ولذت زودگذری فروخته اند، برده ی خواسته های دل ومامور اجرای هوی نفس اماره شده ...

برخی از مصنوعات بشری که دارای آثار عمیق در زندگی اجتماعی و اقتصادی انسان بوده حقوق خاص خود را ایجاد کرده‌اند. رایانه نیز یکی از مصنوعات بسیار مهم و منحصر به فرد بشری است که همه ابعاد زندگی انسان را دگرگون کرده و آثاری گسترده و شگرف به جای گذاشته است. در ابتدای ورود رایانه به زندگی انسان تنها بخش‌های خاصی از جامعه تحت تأثیر آن قرار گرفته بود؛ ولی درسال‌های اخیر انقلاب فناوری ...

پیشگفتار: جوانان، جمعیت معتنابهی را در سطح جهان تشکیل می دهند. تخمین زده شده است که در فاصله سالهای 1960 تا 2000، افراد گروه سنی 15 تا 24 ساله از 419 میلیون نفر به 000/000/280/1 بالغ خواهد گردید.[1] بیشترین رقم از این تعداد در کشورهای جهان سوم هستند و در کشور ما ایران حدود 3/1 جمعیت را تشکیل می دهند نمی توان جمعیت فعال را نادیده گرفت. از طرف دیگر، خانواده اولین نهادی است که در ...

مقدمه برخی از مصنوعات بشری که دارای آثار عمیق در زندگی اجتماعی و اقتصادی انسان بوده حقوق خاص خود را ایجاد کرده‌اند. رایانه نیز یکی از مصنوعات بسیار مهم و منحصر  به فرد  بشری  است که همه ابعاد زندگی انسان را دگرگون کرده و آثاری گسترده و شگرف به جای گذاشته است.  در ابتدای ورود رایانه به زندگی انسان تنها بخش‌های خاصی از جامعه تحت تأثیر آن قرار گرفته بود؛ ولی ...

طرح تحقیق بیان مسئله مهاجرت و تغییرات سکونتی بهمراه کاهش جمعیت در مبدأ و افزایش آن در مقصد است که همراه آن تعییرات اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی در ابعاد مختلف شکل می گیرد. این تحقیق بر آن است تا بررسی نماید مهاجران و عوامل گرایش آنان به نوعی از فعالیت و اعمالی که در اجتماع عرف نبوده و به طرقی ناهنجاری بوجود می آورد ، عواملی که براثر تغییرات جغرافیایی محل زندگی تغییرات اجتماعی را ...

اشاره در بخش نخست این گزارش گفته شد که پولشویی فرایندی است که مجرمان اقتصادی یا گروههای سازمان یافته با توسل به آن، منشا و ماهیت مال حاصل از جرم را تغییر داده و آن را به حوزه اقتصادهای رسمی وارد می سازند و بر این نکته نیز تاکید شد که فعالیت های مجرمانه مالی، منجر به تغییر جهت درآمدی از سرمایه گذاریهای بلندمدت به سوی سرمایه گذاریهای پرخطر، کوتاه مدت و پربازده در بخش تجاری شده و ...

مقدمه از دیرباز مفهوم جرم سیاسی در اذهان عمومی و تشخیص آن از جرایم دیگر بدون آنکه تعریفی از آن شده باشد قابل درک بوده است. بزهکاران سیاسی در ترازوی قضاوت مردم با بزهکاران عادی که تحت تأثیر انگیزه های فردی و اغراض پلید مرتکب جرم می شدند هیچ گاه برابر نبوده اند . امروزه نیز بزهکاران سیاسی که عموماً به سائقه میهن پرستی و دفاع از آرمانهای انسانی با قطامهای حکومتی مخالفت می ورزیدند و ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول