دانلود تحقیق قالی و قالیبافی

Word 125 KB 35253 86
مشخص نشده مشخص نشده نساجی
قیمت قدیم:۳۰,۰۰۰ تومان
قیمت: ۲۴,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • مقدمه نزد ایرانیان فرش یکی از جلوه‌های منحصر به فرد به شمار می‌رود.

    شماری از فرش‌های دست بافت ایرانی، درزمره‌ی برجسته ترین آثار هنری آفریده شده به دست بشر هستند.

    امروزه علیرغم بازار رقابت شدید، مشغله‌های دنیای جدید و دغدغه‌های جهان صنعتی، چه در ایران و چه در خارج از ایران، نام ایران با نام فرش گره خورده است.

    خانه‌ یک ایرانی بدون فرش، خانه‌ای بی روح و خالی جلوه می‌کند و این نمونهای کم نظیر و پیوند یک قوم با هنر ملی خود است.

    این نوشته بر آن است تا مختصری از تاریخچه فرش در ایران را مرور کند و شماری از آثار برجسته و ماندگار فرش ایران را معرفی کند.

    تاریخ شروع بافت فرش، به درستی معلوم نیست و ضمناً مشخص نیست که بافت فرش از کدام منطقه شروع شد.

    قدرمسلم این است که ایرانیان از جمله اولین اقوامی هستند که بافت فرش را شروع کرده اند.

    در واقع تبحر منحصر به فرد ایرانیان امروز، در امر فرش بافی دستاورد بیش از 2500 سال تلاش و تجربه در این زمبنه است.

    ردیابی تاریخ فرش در ایران، به مثابه مطالعه ی مسیر رشد و بالندگی فنی یکی از بزرگترین تمدنهای جهان است.

    شواهد حاکی از آن است که فرش برای مقاصد صرفا کاربردی نظیر حفاظت خانه ی روستاییان از سرما و نم به وجود آمد و کم کم راه خود را به عنوان یک اثر زینتی و نشانه ای از تحول در خانه های اشراف و اعیان باز کرد.

    اولین نشانه های کاربرد فرش به عنوان یک اثر زیستی مربوط به حدود 800 سال قبل از میلاد مسیح می باشد.

    دوره ی شکوفایی هنر فرشبافی در ایران، مقارن حکومت صفویان (حدود قرن 15 و 16 میلادی ) و به خصوص دوران شاه طهماسب و شاه عباس می باشد.

    فرشهای بسیار نفیس و ارزشمندی از این دوران در موزه های سراسر جهان بیادگار مانده است.

    تحول عمده ی صنعت فرشبافی در قرون چهاردهم و پانزدهم میلادی در ایران و ترکیه آغاز شد و سپس دامنه ی آن در قرن شانزدهم به هند و در قرن هفدهم میلادی به چین رسید.

    در آمریکای شمالی برای اولین بار فرش دست بافت در سال 1861 در نمایشگاهی در فیلادلفیا در معرض دید عموم قرار گرفت.

    تأثیر این نمایشگاه درمردم به اندازه ای بود که یک تاجر آمریکایی تمام فرش های نمایشگاه را خرید و اوّلین خرده فروشی فرش را در آمریکای شمالی راه اندازی کرد.

    «««««««««« فصل اول قالی و قالی بافی درقرآن کریم قالی 1-1 واژه های هم معنی قالی به کار رفته در قرآن در قرآن یک سری واژه های هم معنی برای قالی به کار رفته است ، از جمله : 1- فرش : آنچه گسترده می شود و بر روی آن می خوابند.

    (جمع فراش) فرش دو بار در قران به کار رفته : سوره واقعه آیه سی و چهار و سوره الرحمن آیه پنجاه و چهار(بر روی فرشهایی از استبرق جای می گیرند.استبرق به معنی بافته ای با ابریشم درشتباف است.

    و متضاد کلمه سندوس است.

    2- فراش: سوره بقره آیه بیست و دو.(خداوند زمین را به یک گستردنی و فراش تشبیه می کند.) 3- خود واژه فرش یک بار نیز در سوره انعام آیه صدوچهل و دو آمده و در آن فرش به دشت وسیعی تشبیه شده که از گوسفندان پر شده و وقتی از بالا نگاه می کنی مثل این است که گو سفندان دشت را فرش کرده اند.

    4- اسم فاعل کلمه فرش (فرش):در آیه 48 سوره ذاریات به معنای گستراننده فرش یک بار به کار رفته است.

    خداوند در این آیه خویشتن را گستراننده زمین برای بندگانش می شمارد.

    5- بساط : سوره نوح آیه نوزده- یکبار در قرآن به کار رفته است.

    ...وخداوند زمین را چون فرشی برای شما گسترانید.

    1-2 پشم و ریسندگی در قرآن "صوف" (در عربی)به معنای پشم "وبر" جمع آن اوباربه معنای پشم ضخیم یا مو "شعر" جمع آن اشعار به معنای پشم ظریف یا کرک می باشد.

    در سوره نحل آیه هشتاد خداوند برخی از نعمتهایش را برای بندگان بر می شمارد.

    از پشم و کرک و موی چهار پایان استفاده کنید برای اساس و مطاع از دید گاه فخر رازی در تفسیری که بر این آیه دارد اثاث به معنای پوشش و لباس است و مطاع به معنای زیر انداز و فرش ویا گستردنی.

    در زمینه ریسندگی نیز در قرآن و در سوره نحل آیه نود کلمه غزل به معنای ریسندگی یکبار بکار رفته است.

    در این آیه خداوند به زنی اشارت می کند که به همراه ندیمه های خود نخ ریسیده و بعد از ظهر آنرا وا می تابانده است.

    نکات قابل توجه در این آیه را می توان بصورت زیر برشمرد: 1- روشی که برای تولید نخ در قرآن ذکر شده است تابیدن الیاف به هم است.

    2- بر اساس این آیه به وضوح در می یابیم که ریسندگی عملیاتی است که زحمت زیادی داشته و با کاری طولانی میزان کمی نخ تولید می گردیده است.

    3- این کار مختص زنان بوده است و از پشم و مو و کرک بعنوان موادی که می توان از آنها نخ تهیه کرد اشاره می تماید.

    1-3 ابریشم در قرآن: ابریشم در قرآن با سه واژه سندس و استبرق و حریر به کار رفته است.

    سندس سه بار تکرار شده و هر سه بار هم با استبرق همراه است.

    سندس کلمه ای یونانی بوده و به بافته ای با ابریشم ظریف اشاره می نماید.

    استبرق هم علاوه بر سه بار تکرار به همراه واژه سندس ،یکبار به تنهایی در آیه پنجاه و چهار سوره الرحمن ذکر شده است که در همان آیه واژه فرش نیز به معنای نشمینگاه بهشتیان مطرح گردیده بود.

    حریر نیز به معنای ابریشم پخته شده یا پارچه ابریشمی پر نقش و نگار و نازک مطرح شده است.

    کلمه حریر سه بار به کار رفته است .دوبار خداوند لباس بهشتیان را به حریر تشبیه کرده و یکبار هم حریر را مطاع و کالایی دانسته که پیشکش و هدیه به نیکوکاران بوده است.

    «««««««««« فصل دوم اصطلاح قالی در فرهنگ های مختلف «««««««««« 2-1 فرش در لغت نامه دهخدا: فرش یک کلمه عربی به معنی هر آنچه گستردنی باشد.

    عربی بودن این واژه این احتمال را بوجود می آورد که اولا اعراب نمیدانستند تفاوت بین انواع کفپوش ها چیست و همه را فرش نامیدند.

    ثانیا به نظر میرسد تا قبل از ورود اعراب به ایران از واژگان دیگربرای انواع مختلف فرش استفاده می شده است.

    دهخدا واژه فرش را در لغتنامه مترادف با 5 واژه دیگر می داند: 1- بساط افکنده: این واژه را می توان به کسر یا ضمه اول تلفظ کرد.

    بساط به معنای سفره ، فرش و اسباب خانه است.

    دهخدا معتقد است که واژه فرش به تنهایی نمی تواند توصیف کننده فرش و کفپوش باشد.

    با این حال در تاریخ طبری از این واژه برای توصیف فرش بهارستان استفاده شده است.

    در تاریخ طبری در مورد حمله اعراب به کاخ تیسفون و غنیمت گرفتن فرش بهارستان نوشته شده است: ".....و بساطی یافتند از دیبا ، 60 ارش اندر 60 ارش" (دیبا به معنای ابریشم است) 2- گستردنی: فردوسی 35 بار در شاهنامه از این کلمه استفاده کرده است.

    دهخدا گستردنی را به معنی آنچه که لایق پهن کردن و گستردن روی زمین باشد معرفی می کند.

    3- زیر انداز: هر پارچه ای که در زیر پا ی گسترند، نهالی یا توشک و فرش از واژگان مترادف با فرش است.

    دهخدا در این توصیف هر پارچه ای که در زیر پا قرار گیرد را به داشتن هرگونه بافتی مترادف با زیرانداز معنی می کند.

    مانند گلیم،پلاس، رو انداز فرش و ...

    4- مفرش خانه دهخدا هر مفرشی که بتواند خانه را بپوشاند بعنوان فرش محسوب می کند.

    مفرش خانه از دیدگاه دهخدا هرگونه چیزی که گسترانیده شود و یا شادگونه است یا شادگونه توضیح داده شده است دهخدا کلمه مفرد مفرش را هم معنی با بستر یا گستردنی می داند.

    2-2 تعریف فرش در لغت نامه معین: معین در لغت نامه خود برای کلمه فرش سه معنی بکار برده : 1)بساط 2)قالی 3)گستردنی،که بساط رامترادف شادروان دانسته است.

    1)بساط 2)قالی 3)گستردنی،که بساط رامترادف شادروان دانسته است.

    2-3تفاوت فرش وقالی: به هر آنچه که کف را بپوشاند،مثل سنگ فرش یا کف پوش سرامیک یا موکت و...فرش می گویند.

    اما قالی دست بافته ای ست که دارای تار و پود و پرز می باشد.

    به نظر می رسد که از کلمه قالی در سده اول و دوم اسلامی شروع به استفاده شده است.کلمه قالی در بسیاری ازاشعار شاعرانی سده چهارم همچون رودکی به کار رفته است نپرد بلبل اندر باغ بر بسد ومینا نپوید آهو اندر دشت بر جز بر غالی و پرنون(رودکی) از اولین کاربرد های کلمه قالی در همین دوران می توان به کتاب فتوح البلدان نوشته ابوعون بلاذری اشاره کرد.

    2-4 قالی در زبان پهلوی : در زبان پهلوی 3 واژه برای گستردنی به کار می رود: 1)ویسترک: از ریشه Vistartan می باشد و به معنی جامه ،بستر یا انواع گستردنی می باشد.

    2)(Namat) نمت، به نظر می رسد همان نمد معروف است.

    3)بوب یا بوپ( bop or bub): در مورد کلمه بوب آمده است : فرش و یساط خانه.

    دهخدا ریشه این کلمه را انبوب دانسته است.

    رودکی دارد که: شاه دیگر روز بزم آراست خوب تخت ها بنهاد و برگسترد بوب(رودکی) در ارمنی هنوز هم از این واژه استفاده می کنند، در پهلوی باستان نیز این واژه یصورت بوپ تلفظ می شده است.این کلمه بعد ها به میان رومیان باستان رفت و تبدیل به کوب شد که به معنی حصیر می باشد.

    2-5 روایت قالی قلعه: پرفسور پوپ واژه قالی را یه شهر قالی قله ارمنستان نسبت می دهد.

    بر اساس این روایت افسانه ای که در کتاب معجم البلدان نو شته ابوعون بلاذری و سپس در کتاب Armenian Rugs تکرار شده است فرشبافی و قالی بافی متعلق به ارمنستان و قفقاز است.

    در این افسانه آمده است که: قالیقلا(معرب قالی قلعه) شهری در ارمنستان بوده که در حدود ارمینیاقس قرار می گرفته است.

    پس از انوشیروان و سست شدن همزمان حکومت های ایران و روم،ارمنستان بصورت ملوک الطوایفی حکومت می گردید.

    تا اینکه آرمناک از اهالی ارمنستان مردم را یکپارچه کرد و به حکومت رسید.

    پس از مرگ وی همسرش که نامش قالی بود به حکومت رسید و شهری به نام قالی قلعه(به رومی: قالی قاله) را به معنای احسان قالی ساخت و چهره یا مجسمه خود را بر یکی از دروازه های شهر نصب کرد و در آن شهر قالی بافی را آموزش می دهد و از آنجا قالی بافی به مناطق مختلف گسترده شده است.

    ترک های آناتولی و عثمانی از این روایت خیلی استفاده می کنند که اولین بار در کتاب معجم البلدان نوشته ی ابوعون بلاذری بیان شده است، دراین کتاب تاریخ فرش را به قالی قلعه ربط می دهند،اما روایت قالی قلعه معتبرنمی باشد.

    چهار صد سال بعد یاقوت حموی از شهیر ترین جغرافی دان های عرب نیز آورده است که در قالیقلا فرشهایی می بافند که نامش قالی است.

    متاسفانه این تنها سندی است که مستقیما نوعی فرش را به نام قالی معرفی کرده است.

    در تاریخ سلجوقیه عمتد کاتب اصفهانی این شهر را ارزن الروم دانسته و دهخدا نام دیگر کوه آرارات را مترادف قالقلا دانسته و یا آنرا شهری در سی فرسنگی تفلیس گرجستان معرفی کرده است.

    3-1 منشا قالی بافی: قالی بافی ابتدا از بین زنان عشایر به وجود آمده است، که بعد عشایر به روستاها تبدیل شدند و فرش نیز وارد روستاها شد، به مرور زمان روستاها نیز به شهر تبدیل شدند و فرش وارد شهر شد.این یک سیر تکاملی فرش است.

    با این حال فرش در ازمنه قدیم کاری در کنار کشاورزی بوده و شغل و حرفه دائمی محسوب نمی گشته است.

    در برخی مناطق نیز فرشبافی از شهر ها به روستا ها رفته است که البته به ندرت و انگشت شمار است.فرش بافی درقدیم بیانگرهنرمند ی و نشان از استعداد زن خانواده بوده است.

    بافتن فرش خانه آینده زن توسط دختر دم بخت یک مزیت و بزرگی به حساب می آمده است.

    3-2 استمرار قالی بافی در طول تاریخ: چرا قالی بافی در ایران با گدشت چندین سال از این هنر ، همچنان استمرار پیدا کرده است؟

    - بارزترین دلیل این است که ایران یک کشور چهار فصل بوده است و دارای زمستان های طولانی بوده است و مردم زمان بیکاری زیادی داشتند ، بنابراین قالیبافی مناسبترین کار برای پر کردن وقت آنها بوده است.

    - ایران همیشه از نظر داشتن الیاف مثل پشم ، هیچ مشکلی نداشته است و مردم نیز به مشاغل دامداری و کشاورزی می پرداختند .

    پس ماده اولیه بافت همواره در دسترس بوده است.

    - حس زیبایی شناسی و کمال گرایی ایرانی ها در صنایع کاربردی همواره وجود داشته است.

    ولیام بی من در کتاب زیبای شناسی رفتاری ایرانیان معتقد است برای درک زیبایی شناسی در تفکرات ایرانی ها باید طرح های پیچیده قالی وقافیه های هم وزن شعر حزن و اندوه در آواز و موسیقی ایرانی را مورد بررسی قرار داد.

    3-3 دلایل عدم پژوهش درتاریخ فرش: ما هم اکنون توجهی به تاریخ فرش نداریم که دراین مورد دودیدگاه داریم: الف- دکترسبحه - کیخسرو: هرپژوهشی باید یک مصرف کننده ومتقاضی داشته باشد، درپژوهشهایی که می کنیم متقاضی ومصرف کننده ای نداریم .

    از طرفی دیگر دانشگاه ها به سیستم آموزش تکیه دارند تا پژوهش.

    باید توجه داشت که لازمه هر آموزشی ، انجام یک پژوهش است .

    ب- علی حصوری: ما پژوهش کاذب ایجاد می کنیم، با اجباریا با پول پژوهش ایجاد می کنیم .

    هچنین باید توجه داشت که فرهنگ آموزش ما روایی است.

    در حالی که فرهنگ اروپاییان و حتی خاور دور فرهنگ نوشتاری دارند.

    ما آموزشهای خود را نسل به نسل و سینه به سینه منتقل می کنیم در حالی که در ملل غربی اطلاعات از نوشتار یک نسل به نسل بعد می رود.

    دقت شود به تعداد تاریخ نگاران عهد هخامنشی.

    در آن دوره حتی تاریخ هخامنشی و ایران باستان را یونانیان و رومی ها برای ما نوشته اند و در هر قسمت که صلاح دانسته اند بر علیه ما تاریخ را تحریف کرده اند.

    3-4 اولین تاریخ نگاری های فرش دستباف: همانگونه که گفته شد اروپائیان که اولین تاریخ نگاری درفرش را انجام دادند.

    درسال 1870 توسط انتشارات لسینگ کتاب فرشهای کهن مشرق زمین نوشته شد ودرسال 1891 دروین (پایتخت اتریش) درنمایشگاه فرش های شرقی کلیه فرش های سده 16تا 19وقبل ازآن را درموردشان بحث وطبقه بندی شد.

    که قدیمی ترین آنها مربوط می شد به 14میلادی و این شبهه بوجود که فرش بافی متعلق است به ترکان عثمانی، و فرشی قبل از14میلادی نبوده است.

    حتی این ایده را که فرش بافی دردوره سلجوقی شکل گرفته وقبل از آن نبوده است نیز مطرح گردید.

    نویسندگان اولین کتابهای فرش " فردریش زاره " و " هرمان ترنکوالد" بودند.

    3-6 واژه فرش وفرضیات منشأ فرشبافی: فرش یک کلمه عربی است به معنای هرآنچه که گستردنی است.

    عربی بودن کلمه نشان دهنده : 1- عربها نمی دانستند فرش چیست وشناختی نداشتند.

    2- به نظرمی رسد تا قبل از ورود اعراب به ایران از واژه های دیگربرای زیراندازها استفاده می شد.

    3-10 تاریخچه تکامل هنر بافت قالی شاید در حدود 3000 سال قبل شبان چادرنشین دریافت که اگر چله ای از نخ را روی یک چارچوب بگستراند و سپس روی آن گره بزند سطحی نرم و صاف را برای زیر پای خود ایجاد می کند که در برابر باد و رطوبت مقاوم و تاشو بوده و قابل حمل در کنار مهاجرتهای همراه با گوسفندان به سوی مراتع سرسبزتر در فصول سال باشد.

    با این حال عده ای براین اعتقاد هستند که ریشه بافت قالی بسیار پیش تر از 3000 سال قبل است، چه آنکه می گویند اولین فرش دستباف کشف شده بشری توسط پروفسور باستانشناس رودنکور در تپه پازیریک واقع در هشتاد کیلومتری مرز مغولستان در میان کوههای آلتای، رجشماری حدود 42 ترکی (3600 گره در دسیمتر مربع) دارد.و رسیدن به مهارت بافت چنین قالی ظریفی حداقل 1000 سال طول می کشد و نظر به اینکه قدمت پازیریک را در 2500 سال قبل برآورد کرده اند پیشینه بافت قالی می بایست دیرین تر از این موعد باشد.

    با این حال پازیریک به همراه چندین نمد و بافته دیگر در قبرها ی مستور از یخ چادرنشینان قوم سکائی ها در سال 1949 کشف شد.

    به نظر می رسد که این فرش در دوره هخامنشیان بافته شده است.

    نقش مایه های بکار رفته در آن مشابهت فراوانی با نقوش دیواره های تخت جمشید دارد.

    در زمینه مرکزی آن نیز تصاویر ستاره های چهار پره ای عیناً مشابه اشکال منعکس شده بر روی اشیای مشکوفه در لرستان مربوط به این دوره در درون مجموعه ای از قابها محصور شده اند.

    اگرچه خود رودنکو معتقد است که این قالی در زمان مادها و یا پارتیان بافته شده است.

    تا پیش از کشفیات رودنکو اعتقاد کلیه پژوهشگران اروپایی به این بوده است که تمدنهای باستان مصر و آشور می بایست گهواره فرشبافی جهان بوده باشند، کما اینکه در راستای اثبات این ادعا شواهد نسبتاً معتبری نیز با خود داشتند.

    به طور مثال می آورند که در تورات به هنگامی که در فصل هجرت بنی اسرائیل در بابت آرایش خیمه ها صحبت به میان می آید از واژه قالی استفاده می شود.

    همچنین با تحقیقاتی که در اوایل قرن بیستم صورت پذیرفت ثابت شد که مصریان اولین قومی بوده اند که توانسته اند پارچه های باستانی را تولید کنند.

    این مدعا براساس کشفیاتی که در خرابه های شهر ممفیس و در مقبره « تحوطس چهارم» و « نوت غنج آمون» صورت پذیرفته و از پارچه هایی نفیس به رنگهای سبز و ارغوانی است.

    باستانشناسان اعتقاد داشته اند که مصریان با توجه به پیشرفت در صنعت بافت می بایست اولین بافندگان فرش های دستباف باشند.از سوی دیگر شواهد بسیار زیادی وجود دارد که نشان دهنده آن است که قالی در زمان آشوریان از لوازم دربارهای سلطنتی بوده است.

    ضمن اینکه ستون یادبودی از شلمانصر دوم و بابل وجود دارد، که در آن تصویری از دو تخته قالی با ریشه های بلند حکاکی شده است.

    به هر حال فرضیات این محقق که از قدمت بیشتر و اصالت کمتری برخوردار است، عموماً بر مبنای گفتاری استوار است و اصولاً اشاره بر نمونه هایی غیر از فرش همچون پارچه یا سنگ و سفال دارد.

    لیکن آنچه که کلیه محققین و باستانشناسان در آن متفق القول هستند پیشرفت و توسعه صنعت فرش بافی به دست ایرانیان در عهد باستان است.

    1- قالی بافی در عهد هخامنشی در عهد درخشان هخامنشی، ذوق سرشار و سلیقه متین هنروران ایرانی برای بافت و طراحی قالیها و ظرافت و زیبایی و رنگ آمیزی آنها شهره آفاق گردی و به اطراف و اکناف دنیای آن روزه به ویژه مصر که در آن زمان خود بخش از ایران را تشکیل می داد و نیز به یونان صادر می شد.

    تاریخ نویسان یونانی نوشته اند که بطلمیوس مجلس جشنی در اسکندریه برپا ساخته بود که تالارهای آن با فرشهای خوش نقش زیبای ایرانی زینت داده شده بود.

    همچنین نوشته اند که اسکندر مقدونی هنگامی که به پاسارگاد رفت، تابوت زرین آرامگاه کوروش بزرگ را با پوششی از یک فرش ظریف و نفیس یافت.

    گزنفون نوشته است که در شهر سارد یک کارگاه قالیبافی سلطنتی وجود داشت که فرشهای مخصوص و محصر برای دربار کوروش بزرگ می بافتند.

    کنت کورث تاریخ نویس عهد باستان، در باره فرشهایی که در آتش سوزی تخت جمشید طعمه آتنش گردیده می نویسد: « ایرانیان خزاین تمام کشور را در این شهر ( تخت جمشید) گرد آورده بودند.

    از آن جمله قالی های گرانبهایی که فقط برای تجمل وشکوه و بساط عمارات سلطنتی در آنجا گسترده بودن ،خارج ازحساب بود».

    درروایتی دیگر بلوتارک (سردار بزرگ یونانی ) در زمانی که ثمیسیتوکلیس به دربار ایران پناهنده شد، شاهنشاه هخامنشی آن زمان یعنی اردشیر اول از او خواست که در باره یونان و اندیشه هایش زبان به سخن بگشاید .

    وی برای این کار زمان خواست و پس از چندین روز چنین گفت« سخن در این موضوع همچون فرشهای زیبای ایرانی را می ماند که چون باز کنی و بگسترانی، پیکره های زیبای آن همگی نمایان است و چون تاکنی یا بپیچانی همه پیکره ها ناپیدا گردیه ، پدیدار نمی باشدباز در جای دیگر بلوتارک در باب دیدار سرداران ایرانی و اسپارتی سخن از قالی های گرانبهای ایرانی به میان آورده و می نویسد: « هنگامی که آژیزیلاس و یارانش به جایی که قرار گذاشته شده بود آمدند، هنوز خشترپاون ایرانی به آنجا نرسیده بودند.

    سردار اسپارتی تا رسیدن او لختی در زیر سایه درختی بر روی چمن ها نشست.

    هنگامی که فارناباز به آنجا رسید، زیر دستانش برای او پوستهای نرم که پشم های بلند داشت و قالی های گرانبها که با رنگهای متنوع بافته شده بود، پهن کردند که بر روی آن بیارامد، لیکن چون دید سردار یونانی بر روی زمین نشسته است از روی فروتنی و ادب، از نشستن بر روی فرشها خود داری کرد.

    او نیز هرچند که جامه های گرانبها برتن داشت ، در نزد آژیزیلاس بر روی زمین نشست.

    با این حال با وجود روایات و شواهد بسیار چیزی از فرشهای کاخ های هخامنشی به دست نیامد، زیرا هرچه بود یغماگران مقدونی برده بودند.

    یغماگرانی که از سنگ جامد نمی گذشتند، به طور قطع نمی توانسته اند از بردن و تاراج فرشهای خیره کننده چشم بپوشند و اگر هم ناغافل فرشی را نیز باقی گذاشته اند، به دلیل گسترش قالی بر روی زمین و کثرت استعمال به تدریج فرسوده گردیده، از بین می رفت.

    فقط در بعضی کاخهای تخت جمشید سوخته هایی از فرش که یغماگران فرصت گردآوری آن را نداشته و آنها را در آتش سوزانده بودند، در خلال کاوشها دیده شده است.

    قالی های پازیریک در سال 1949 و ازحسن اتفاق چند قطعه فرشی و نمونه های دیگر از بافندگی عهد هخامنشی در خلال کاوشهای باستان شناسان شوروی در تپه پازیریک واقع درکوه آلتایی بدست آمد که اکنون زینت بخش موزه آرمیتاژ سن پطرزبورگ است.

    اشیای جالب تپه پازیریک در پنج گور بزرگ که بزرگ ترین آنها هفده متر مربع وسعت داشت به دست آمد.

    دراین گوها چهار جسد مومیایی شده و 123 اسکلت دیگر انسان، 34 اسکلت اسب و مقداری پوشاک و سایر وسایل مذهبی و زین و ابزار اسب چند قطعه قالی، نمدها و گبه روی اسب و پارچه موجود بود.

    در اثر نفوذ آب به درون گورها در همان سالهای نخست و به دنبال دفن و یخ بستن آنان، این اشیاء حدود 2400 سال در زیر یخها مدفون شده و در نتیجه از ضایع شدن و پوسیدن در امان ماندند.

    باستان شناسان روسی برای دسترسی به این اشیا به وسیله آب گرم، یخ ها را آب کردند.

    این قبرها بوسیله اتصال چوبهای قطوری که با سرو ته یکسان محصور شده اند و در حدود 4 متر درازا و 5/2 متر پهنا و حدود 2 متر بلندی دارند که عیناً به موزه آرمیتاژ منتقل شده است.

    در این مقبره سه قطعه فرش بدست آمد که یکی از آنها با زمینه 24 مربع و در وسط مربع ها گلهایی طراحی گردیده است.

    در اطراف زمینه قالی یک حاشیه از مربع های کوچک و سپس یک ردیف گوزن و پس از آن ردیفی از سوارکاران ایرانی که یک در میان پیاده هستند، دیده می شود.

    این حاشیه را حاشیه باریک منقش به مربع های کوچک که به لبه های قالی ختم می شود احاطه کرده است.

    این قالی امروزه به پازیریک موسوم شده است .

    این قالی نسبت به دو قالی دیگر نفیس تر و ظریف تر می باشد.

    قالی دوم از چهار مربع تشکیل شده که در هر مربع تصویر دو ملکه چادر بر سر روبروی هم با آتشدانی در وسط و دو نفر از بانوان حرمسرا حوله به دست در پشت سر آنها دیده می شود.

    نکته پراهمیت و فابل توجه طرز تاج و کلاه ملکه هاست که به شکل کنگره و نظیر تاج پیکره لاجوردی است که در تخت جمشید به دست آمده و از آن خشایارشاه دانسته شده است.

    در این قالی ها لباس بانوان زرد و قهوه ای و موهای ایشان به رنگ آبی است.

    رنگ آتشدانها نیز آبی یا قهوه ای است.

    قالی سوم دارای تصویر دو شیر دونده همانند شیرهای موجود بر روی حاشیه حجاری ها تخت جمشید و شیرهای حجاری شده در حاشیه لباس شاهان هخامنشی ، نقش گردیده است که حاشیه های مثلث شکلی در بالا و پایین آن را مزین می سازد.

    س.

    آ.

    رودنکو دانشمند شهیر روسی و کاشف قالی های پازیریک در دومین تألیف خود با نام « تمدن مردم ناحیه کوهستانی آلتایی در عهد سکاها» در باره قالی معروف پازیریک می آورد این قالی 5 رنگ داشته که عبارتند از : قرمز سیر، آبی ، سبز، زرد کم رنگ و نارنجی و در هر دسیمتر مربع 3600 گره از نوع متقارن دارد.

    کل قالی دارای 1250000 گره دارد که یک کارگر خوب در آن زمان روزی دو تا سه هزار گره می زده است و به این شکل بافتن تمام آن یکسال و نیم وقت برده است.

    هنگامی که قالی نیز از دار پایین آمده تارهای آن را می چیدند.

    بطوری که طول هر ریشه، 1 تا 5/1 سانتی باقی می مانده است .

    بلندی پشم چیده شده نیز دو میلیمتربوده است.

    2- قالی بافی در عهد اشکانی از بافت و هنر قالی بافی در عهد اشکانی، اطلاعات چندانی در دست نیست.

    لیک آنچه که مشخص است اقلام صادراتی ایران به روم است که در میان آنها قالی و قالیچه های ابریشمی نیز ذکر شده است.

    قالی های ابریشمی ایران مورد استفاده خواص و محترمین روم بوده است.

    در آن زمان ایرانیان با ابریشم از طریق چینی ها آشنا گشتند.

    پلین، تاریخ نویس رومی می نویسد « قالیچه های ایرانی با رنگهای مختلف در عهد اشکانی به بهای گزاف فروخته می شد و زینت بخش کاخهای رومی ها بوده است.» از روایات تاریخ نویسان عهد اشکانی چنین برمی آید که در دوره اشکانی ایران واسطه تجارت بین شرق و غرب بوده است.

    به هر حال مشخص است که در عهد اشکانی چینی ها و قبایل آسیای میانه از روش بافتن پارچه های ابریشمی و استفاده از ابریشم اطلاع داشتند.

    دراین دوران ایرانیان نیز با ابریشم آشنا گشتند و چون منسوجات ابریشمی خریداران فراوانی در نواحی آسیای غربی و روم داشته، ایرانیان با خلاقیت بالای خود ابریشم را در بافت فرش به کار بردند و از این رو با دستیابی به این فناوری نوین سعی کردند تا تمام ابریشم چین و نواحی آسیای میانه را خریداری نموده و آنها را در انواع منسوجات و فرش دستباف خود به کار برده و به غرب صادر می کردند.

    این رویه در قرن چهارم میلادی و درزمان ساسانی به بالاترین حد خود رسید، به طوری که ایرانیان حتی مصنوعات چینی ها را خریده و به کشور ها و تمدنهای غربی صادر می کردند و از این رو در عهد اشکانیان جاده ای تجاری بین چین ، ایران و تمدنهای غربی احداث گردید که به جاده ابریشم معروف شد.از دیگر قالی های ایرانی برجای مانده از این دوران تکه قالی های مقبره لو – لان است که به نظر می رسد به عنوان تحفه به چین رفته است.

    2- قالی بافی در عهد ساسانی مورخان رومی و اسلامی روایات بسیاری در باب فرشهای پربهای موجود در بارگاه و کاخها و آستانهای شهریاران ساسانی نقل نموده اند.

    ابن خلدون در برخی نوشته های خود آورده است در زمان ساسانی مرسوم گشته بود تا برروی فرشها علامت شاهنشاهی را می بافتند تا از این طریق نتوان آنها را به غیر از دربار در مکانی دیگر مورد استفاده قرار داد.

    همچنین سالنامه چینی سویی SUIY که از سالهای 590 تا 617 یعنی اندکی پیش از انقراض سلسله ساسانی از دوره فرآورده هایی ایرانی و کالاهای بازرگانی که در دوره ساسانی به غرب صادر می شد نام برده است.

    در سنگ نگار ه طاق بستان کرمانشاهان نیز که متعلق به عهد ساسانی است، نمونه ای از قالی های آن روزگار تصویر شده است.

    در این تصویر زورقی که زنان چنگ نواز برآن نشسته اند پیداست، و ریشه های بلند دارد که سر آنها را گره زده اند و گمان می رود که همچون قالی های امروزی گره دار بوده است.

    باتمام این روایات در باره فرشهای زمان ساسانی، از فرش بارگاه خسرو یا قالی بزرگ بهارستان بیش از همه صحبت شده است.

    این فرش تاریخی از ابریشم و گلابتون و تارهای سیم و زر بافته شده بود.

    نقشه متن قالی، باغی را با گلهای قشنگ و درخشان بهاری ، میوه و مرغان زیبا نشان می داد.

    در فصل زمستان که رفتن به باغ ممکن نبود ، جشنهای شاهی را روی این فرش ترتیب می دادند و به همین جهت اعراب آن را بساط الشتاء و ایرانیان آنرا بهار خسرو می نامیدند.

    در زمینه فرش رنگ خاک با رنگ طلا زینت یافته و آبهای حوض با خطوط و نقشهای معین و مخصوصی ، مشخص شده بود.

    قسمت میانی فرش را با جواهراتی به سفیدی بلور پر کرده بودند که این جواهرات رنگ آب را نشان می داد.

    سنگ ریزه های ته جویهای آب را با مروارید، تنه و ساقه درختها از طلا و نقره، برگها و گلها از ابریشم و میوه ها از سنگهای رنگارنگ گرانبها بوده است.

    طبری در توصیف فرش نفیس بهارستان می نویسد: متن فرش را از نسج زرین و رنگ سبز درخشان از زمرد و رنگ آب را با نگین های نفیس و رنگ سنگریزه ها را با مروارید و شاخه های درختان را با زر و سیم نمودار ساخته بودند.

    در سال 16 هجری ( 637 میلادی) زمانی که مداین و قصر سفید به دست اعراب متصرف و ویران گشت فرش نفیس شصت مترمربعی بهارستان نیز که به یزدگرد سوم رسیده بود از بین رفته و به چندین تکه تقسیم گشت.

    3- قالیبافی در دوران خلفای سه گانه پس از سقوط ساسانیان در عهد خلیفه دوم قالی بافی تا حدودی دچار رکود می گردد.

    دلیل این امر را می بایست در دو عامل مهم دانست.

    اول آنکه اعراب دارای زندگی بدوی بودند و حتی با ظهور اسلام نیز در این نوع زندگی خود تغییری ایجاد نکردند.

    آنان برعکس سفال و سفالکاری که جهت آشامیدن، خوردن و نگهداری لوازم غذایی خود به آن محتاج بودند، احتیاجی به زیرانداز و یا فرش نداشتند چه آنکه آنها می بایست همواره در بیابان زیسته و کمتر اسکان می یافتند.

    از طرفی دیگر در دین مبین اسلام ساده زیستن از توصیه های پیغمبر اکرم (ص) بوده است و دراین امر به خصوص خلیفه دوم تعصب می ورزیده داست.

    لذا این خود بزرگترین دلیل بود تااعراب نسبت به فرش متمایل نباشند.

    از سویی دیگر دین مبین اسلام به تصویر کشیدن حیوانات و انسان را مکروه دانسته و آنرا نشانه شرک و بت پرستی می داند لذا بسیاری از بافندگان دست از کار کشیده و به اموری دیگر پرداختند.

    دلیل دوم ، وضعیت نابسامان اقتصادی برجای مانده از اواخر دوران ساسانیان بود، که بسیاری از مردم ایران را به سوی حرف دیگر رهنمود ساخت.

    به هرحال از اواخر دوران خلیفه سوم و از عهد اموی که در بین خلفا تجمل و تجمل گرایی رواج داشت، قالی باقی مجدداً توسعه یافت.

  • فهرست:

     

    مقدمه.............................................3

     

    فصل اول

    (قالی و قالی بافی در قرآن کریم)

     

    واژه های هم معنی قالی به کار رفته در قرآن.......7

    پشم و ریسندگی در قرآن.........................8

    ابریشم در قرآن................................9

     

    فصل دوم

    (اصطلاح قالی در فرهنگ های مختلف)

     

    2-1 فرش در لغت نامه دهخدا........................12

    2-2 تعریف فرش در لغت نامه معین....................13

    2-3 تفاوت فرش و قالی..............................14

    2-4 روای قالی قلعه................................14

    2-5 واژه قالی نظریه حصوری.........................16

     

    فصل سوم

    (تاریخچه قالی و قالی بافی )

     

    3-1 منشا قالی و قالیبافی...........................18

    3-2 استمرار قالی بافی در طول تاریخ.................18

    3-3 اولین تاریخ نگاری های فرش دستباف..............19

    3-4 واژه فرش و فرضیات منشا فرشبافی...............20

    3-5تاریخچه تکامل هنر بافت قالی....................21

     

    فصل چهارم

    (فرش ایران در اسطوره ها)

     

    4-1 اسطوره در نقش فرش...........................70

    4-2 نقش و اسطوره در فرش دستباف ایران............75

    4-3 طبقه بندی فرش ایران.........................77

    4-4 نقوش مختلف در اسطوره ها......................98

    4-5 ریز نقش های گیاهی...........................104

    4-6 ماهی در هم..................................105

     

     

    فصل پنجم

    (نتیجه گیری).....................................110

     

    منابع...........................................112

     

    عکس.............................................115

     

    منبع:

     

    1- ایران،ازآغازتا اسلام،تألیف: رومن گیرشمن، ترجمه دکتر محمد معین.

    2- فرهنگهای هنری ایران، تألیف: رومن گیرشمن، ترجمه دکتر یعقوب آژند .

    3- آشنایی با صنایع دستی ایران، تألیف: دکتر محمد تقی آشوری.  

    4- تاریخچه فرش، نوشته: دکتر علی حصوری – مقاله.

    5- صنعت نساجی ایران از دیرباز تا امروز، تألیف : دکتر احمد الوند.

    6- بافندگی و بافته های ایرانی از دوران کهن؛ تألیف: دکتر علی سامی .

    7- روش طراحی بافت پارچه، تألیف: مهندس صمد نعمت اللهی.  

    8- سیری درهنر قالیبافی ایران، تألیف: مهندس محمد جواد نصیری.

    9- آثار هنری ایران، تألیف: یحیی ذکا و محمد حسن سمسار.

    10- تاریخچه فرش ایران، نوشته: دکتر ویلهلم سیستر، ترجمه: مهشید تولایی ومحمدرضا نصیری باتنظیم جواد یساولی .

    11- قالی ایران، تألیف: سیسیل ادواردز، ترجمه مهین دخت صبا.

    12- فرش بر مینیاتور: تألیف: دکتر علی حصوری.  

    13-  هنر قالی بافی ایران: تألیف: ادوین گانزرودن، ترجمه سازمان اتکا.

    14- آموزگار ، ژاله ، تاریخ اساطیرى ایران، تهران ، سمت ، ۱۳۷۶.  

    15- آیت اللهى ، حبیب الله ، مبانى نظرى هنرهاى تجسمى ، تهران ، سمت، ۱۳۷۶.

    16- اداوردز، سسیل، قالى ایران، مهین دخت صبا، تهران فرهنگسا، ۱۳۶۸. 

    17- بهار ، مهرداد، از اسطوره تا تاریخ، تهران ، چشمه ، ۱۳۷۷.

    18- پرهام،سیروس،دستباف هاى عشایرى فارس، جلد۱ وجلد۲، تهران، امیرکبیر،۱۳۷۱.

    19- پرهام ، سیروس ، شاهکارهاى فرشبافى فارس ، تهران ، سروش ، ۱۳۷۵ .

    20- پرهام، سیروس، نماد” فرش دستباف ایران” ، سال۶ ، بهار ۱۳۷۹ ، شماره۱۸.

    21- پوپ آرتورابهام، شاهکارهاى هنر ایران، اقتباس دکتر ناتل خانلرى ، تهران، شرکت انتشارات علمى و فرهنگى ، ۱۳۸۰.

    22- تناولى ، پرویز . قالیچه هاى شیرى فارس، تهران : دانشگاه تهران ، ۲۵۳۶.

    23- حسن بیگی، محمد،”قالى حیثیت هنر ایران”، ماهنامه گردش، شماره۵و۶ بهار۱۳۷۱.

    24- حصوری، علی، مبانى طراحى سنتى ایران . تهران : چشمه ، ۱۳۸۱ .

    25- حصورى، على ، نماد چیست، ”فرش دستباف ایران” ، سال ۶ ، بهار ۱۳۷۹، شماره ۱۸، ص ۳۴ .

    26- زرین کوب ، عبدالحسین ، در قلمرو وجدان ، تهران ، سروش ، ۱۳۷۵ .

    27- ژوله، تورج، پژوهشى در فرش ایران ، تهران ، یساولى ، ۱۳۸۱ .

    28- ستارى ، جلال ، اسطوره در جهان امروز ، تهران ، مرکز ، ۱۳۷۶.

    29- سامانه اطلاع رسانی مرکز ملی فرش ایران www.rugart.org.

     


     

مقدمه نزد ایرانیان فرش یکی از جلوه‌های منحصر به فرد به شمار می‌رود. شماری از فرش‌های دست بافت ایرانی، درزمره‌ی برجسته ترین آثار هنری آفریده شده به دست بشر هستند. امروزه علیرغم بازار رقابت شدید، مشغله‌های دنیای جدید و دغدغه‌های جهان صنعتی، چه در ایران و چه در خارج از ایران، نام ایران با نام فرش گره خورده است. خانه‌ی یک ایرانی بدون فرش، خانه‌ای بی روح و خالی جلوه می‌کند و این ...

مقدمه نزد ایرانیان فرش یکی از جلوه‌های منحصر به فرد به شمار می‌رود. شماری از فرش‌های دست بافت ایرانی، درزمره‌ی برجسته ترین آثار هنری آفریده شده به دست بشر هستند. امروزه علیرغم بازار رقابت شدید، مشغله‌های دنیای جدید و دغدغه‌های جهان صنعتی، چه در ایران و چه در خارج از ایران، نام ایران با نام فرش گره خورده است. خانه‌ی یک ایرانی بدون فرش، خانه‌ای بی روح و خالی جلوه می‌کند و این ...

صنعت فرش دستباف هند بازاریابی و چشم اندازهای آینده آن مهناز وحیدی – هندوستان به عنوان یکی از رقبای فرش ایران در بازارهای جهانی مطرح است و رصد اخبار و اطلاعات مربوط به تولید و فروش محصولات کشورهای رقیب از جمله هندوستان از وظایفی است که بر عهده اصحاب رسانه‌هاست. صنعت فرش دستباف هند، صنعتی دارای قدمت و تراکم کاری بالاست که برای بیش از 215 میلیون هنرور در مناطق روستایی فرصت شغلی ...

پیشگفتار قالی بافی هنری است که تقریباً از اوایل تمدن بشری در میان چادرنشینان به سبب نیازی که بدان داشتند، به وجود آمد. بی شک اولین زیراندازی که انسان نخستین در کف غارها و چادرها و مساکن خود برای مقابله با سرما و رطوبت و گرد و خاک به کار می برد، پوست شکار بوده است که به دلیل نداشتن روش دباغی صحیح، دوام کافی نداشت و خیلی زود از بین می رفت. لذا جستجو برای یافتن و بافتن زیرانداز و ...

فرش آئینه ای زنده از فرهنگ ترکمنها در طول تاریخ و از جمله نشانه های فرهنگ و تمدن عمیق و تنومندی است که نه تنها در مقابل هجوم بیگانگان و اقوام مختلف داخلی و خارجی سخت و مقاومت کرده بلکه به گونه ای رفتار نموده، فرهنگ تحمیلی بیگانه را در خود حل کرده است و به آن سیمای ترکمنی بخشیده تا آنجا که تاریخ یاد می کند، ترکمن با فرش و فرش با ترکمن شهرت داشته است. فرش همچون درختی است که ریشه ...

خراسان یکی از قطبهای بسیار مهم قالیبافی ایران است و بافندگی فرش در آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است شاید میزان این اهمیت را از نظرتعداد بافنده هایی که در مراکز متعدد قالیبافی این استان بکار بافندگی مشغولند بتوان درک نمود خراسان یکی از قطبهای بسیار مهم قالیبافی ایران است و بافندگی فرش در آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است شاید میزان این اهمیت را از نظرتعداد بافنده هایی که در مراکز ...

خراسان یکی از قطبهای بسیار مهم قالیبافی ایران است و بافندگی فرش در آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است شاید میزان این اهمیت را از نظرتعداد بافنده هایی که در مراکز متعدد قالیبافی این استان بکار بافندگی مشغولند بتوان درک نمود. قالیبافی خراسان در طول حیات یک هزار و پانصد ساله خود در زمان سلطنت شاهرخ میرزا (از سلسله تیموریان) یکی از شکوفاترین ادوار تاریخی خود را گذرانیده است. در این ...

هوشنگ پادشاه ایران اولین کسی بود کهدر ملک خویش آهن آورد و برای صناعات از آن ابزار ساخت و بفرمود تا حیوانات درنده را بکشند و از پوست آنان لباس و فرش تهیه کنند. حسب روایات تاریخی، زندگی « هوشنگ » پادشاه ایران زمین به بیش از دو هزار سال پیش از میلات مسیح باز می‌گردد و در آنها به استفاده از پوست حیوانات به عنوان فرش اشاره شده است. می‌توان چنین نتیجه گرفت که از پوست حیوانات به عنوان ...

فصل اول سیمای کلی از تاریخ فرش و فرشبافی در ایران و جهان فرش ایران و بحث در خصوص تاریخ آن همواره یکی از مهمترین مسایل مورد علاقه شرق شناسان اعم از ایرانی و غیرایرانی بوده است.اما از آنجاییکه اغلب مطالعات انجام شده دراین خصوص فاقد بنیاد علمی و به تعبیر دیگر از مبنای صحیح برخودار نیست. در اغلب موارد با نتایج سراسر اشتباه و حتی مغرضانه همراه بوده است. علاقه به تحقیق در مورد قالی ...

سیمای کلی از تاریخ فرش و فرشبافی در ایران و جهان فرش ایران و بحث در خصوص تاریخ آن همواره یکی از مهمترین مسایل مورد علاقه شرق شناسان اعم از ایرانی و غیرایرانی بوده است.اما از آنجاییکه اغلب مطالعات انجام شده دراین خصوص فاقد بنیاد علمی و به تعبیر دیگر از مبنای صحیح برخودار نیست. در اغلب موارد با نتایج سراسر اشتباه و حتی مغرضانه همراه بوده است. علاقه به تحقیق در مورد قالی ایرانی و ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول