دانلود تحقیق شناخت و فراشناخت

Word 170 KB 35244 109
مشخص نشده مشخص نشده روانپزشکی - روانشناسی - علوم تربیتی
قیمت قدیم:۳۰,۰۰۰ تومان
قیمت: ۲۴,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • مقدمه : شناخت و فراشناخت از جمله مقولاتی هستند که در اکثر فعالیت هایمان با آنها سر و کار داریم .

    در این پژوهش سعی بر این بوده که این دو مقوله را بیشتر شرح دهیم .

    شناخت ، مفهومی است که از دیر باز مورد توجه انسان و مخصوصا” کسانی که در امر یادگیری فعالیت دارند ، بوده و هست .

    بعد ها کلمه «شناخت» و « روان» با هم ترکیب شدند و روانشناسی شناختی را به وجود آوردند .

    حوزه ای که روز به به طرفدارن آن افزوده میشود.

    بنابراین سعی کرده ایم برخی نظریات روانشناسی شناختی را نیز ذکر کنیم .

    فرایند های شناختی مثل توجه ، ادراک ، تفکر ، تصمیم گیری و … را به مفید توضیح داده ایم و سعی بر این بوده که ماهیت این مفاهیم و ارتباطی که با شناخت دارند، بیشتر مورد بحث قرار بگیرد .

    برخی از این فرآیندها از اهمیت بیشتری برخوردار بوده اند.

    بنابراین آنها را به طور مبسوط تر توضیح داده ایم .

    راهبردهای شناختی نیز بخشی از این پژوهش را به خود اختصاص داده اند .

    مهمترین راهبردها شناختی یعنی تکرار، بسط معنایی و سازماندهی در این بخش توضیح داده شده اند .

    بخش دوم این پژوهش به فراشناخت اختصاص دارد .

    مفهوم جدیدی که از عمر آن بیشتر از 30 سال نمی گذرد و کتب تالیفی راجع به فراشناخت چه لاتین و چه فارسی محدود می باشند، مخصوصا” به زبان فارسی هیچ کتاب معتبر اختصاصی راجع به این مفهوم وجود تدارد .

    ولی با این حال برخی کتب تربیتی و شناختی به طور پراکنده و مختصر به این مفهوم پرداخته اند که هریک فقط به یکی از جنبه های آن اشاره کرده اند.

    در این جا سعی کرده ایم جنبه ها مختلف و پراکنده فراشناخت رانظم ببخشیم .

    بنابراین ابتدا از تاریخچه ، محدود نظر یاتی که راجع به فراشناخت وجود داشته اند را توضیح داده ایم .

    نظریه فلاول که مهمترین نظریه فرا شناختی محسوب میشود تقریبا” به طور کامل توضیح داده شده است .

    فرآیندهای فراشناختی را به طور اجمالی توضیح داده ایم و رابط فراشناخت و تفکر انتقادی نیز مورد بحث قرار گرفته است .

    در بخش بعدی مهمترین راهبردهای فراشناختی یعنی برنامه ریزی ، کنترل و نظارت و نظم دهی را توضیح داده ایم .

    روش تحقیق روش انمجام این پژوهش ، روش توصیفی از نوع کتابخانه ای (آرشیوی ) می باشد.

    در این نوع مطالعات، پژوهشگر در تولید اطلاعات ، هیچگونه نقشی نداشته، بلکه داده هایی که قبلا” در بانک اطلاعاتی موجود بوده را به شکل منسجمی گرد آوری کرده و به یک روال منطقی ومنظم ارائه می دهد .

    این نوع مطالعات می تواند بر روی پدیده های طبیعی یا اطلاعات مربوط به دادگاهها و مفاهیم علمی صورت بگیرد .

    از نظر هاف نیز این پژوهش در زمره پژوهش های بنیادی قرار میگرد که هدف اساسی این نوع تحقیقات آزمون نظریه ها، تعیین روابط بین پدیده ها و افزودن به مجموعه دانش در یک زمینه خاص است و هیچگونه کاربرد بلافاصله ای برآن مترتب نیست .

    تاریخچه شناخت مشخص کردن دقیق هر زیمنه ای از تحقیق مشکل است ، و اگر پرسیده شود کی روانشاسی شناختی شروع شد، روانشناسان شناختی ، دامنه وسیعی از داده های متنوع را پیشنهاد خواهد کرد ( R eisberg 2001 ) .

    از نوشته های اولیه می توان به ترسیم مطالب شگفتی در مورد دانش پرداخت.

    نظریه های اولیه به جایگاه تفکر و حافظه علاقمند بودند، نوشته های هیرو گلیفی مصر ناظر بر اینکه مولفان آنها معتقد بودند که مکان دانش قلب است (سولسو 1991/ترجمه ماهر 1381) .

    مساله بازنمایی ذهنی نیز از سوی فلاسفه یونانی و در زمینه آنچه امروزه به عنوان ساختار و فرآیند شناخته میشود مورد بحث قرار گرفته است .

    بحث در مورد ساختار فرآیند تا قرن نوزدهم جنبه مسلط داشت و مرکز علاقه ، طی سالها از ساختار به فرآیند و بالعکس تغییر می کرد (همان منبع ) برای افلاطون تفکر برپایه تحریک ناشی از هریک از احساس ها استوار بود، چون هر حسی کنش ویژه ای دارد لذا بر طبق مفهوم سازی افلاطون ، ادراک انسانی و بازنمایی جنبه ای خاص از محیط المثنائی خود را در جهان مادی دارد .

    ارسط مدعی بود که ذهن انسان بر روی ادراک اشیاء عمل می کند، لذا درک شی مثلا” یک میز بر اساس توانمندی ذهن برای تجربه میزهای بسیار استخراج مفهوم میز از آن تجارب محتمل میگردد.

    ارسط دو ایده دیگر نیز ابراز داشت که تاثیر مهمی بر روتنشناختی سنتی بر جای نهاد: 1- اصل تداعی گرایی، که برطبق آن ایده ها در ذهن بر اساس مجاورت ، مشابهت و تضاد پیوند می یابند .

    2- قواعد منطق که بر طبق آن حقیقت ناشی از استدلال قیاسی یا استقرایی است .

    ایده های ارسط بویژه در مقابله با ایده های افلاطون شبیه به مفهوم ما در باب فرآیند است ، در حالیکه ایده ها ی افلاطون به مفهوم ساختار نزدیکتر می نمایند.

    فلاسفه و الهیون عصر روشنگری معمولا” معتقد بودند که محل دانش در مغز است و برخی کوشیدند محل آنرا از نظر گرافیکی مشخص کنند.

    آنها معتقد بودند که دانش از طریق حواس فیزیکی کسب می شود اما همچنین ناشی از منابع الهی نیز می باشد در طول قرن هیجدهم وقتی روانشناسی فلسفی به نقطه ای رسید که درآن روانشناسی علمی توانست نقشی قبول کند، تجربه گرایان انگلیسی – بر کلی ، هیوم و جمیز میل و پدرش جان استوارت میل – ابراز داشتند که بازنمایی ذهنی سه نوع است : 1- رویدادهای مستقیم (یا ادراک واقعیت) ، 2- کپی های کم رنگ از ادراکات یا آنها که در حافظه ذخیره می شوند ،3- تبدیل این کپی های کم رنگ چون تفکر متداعی (هیوم در سال 1948) در مورد توانایی دورنی چنین می گوید: « برای شکل دادن هیولاها و دیگر اشکال و ظواهر نامتجانس اقدام به تخیل ، پر دردسر تر از درک طبیعی ترین و آشناترین اشیاء نیست (همان ).

    در پایان نیمه اول نوزده نظریه های مربوط به بازنمایی مربوط به بازنمایی ها دانش با اهمیت تلقی می شدند .

    یک جریان به رهبری و ونت در آلمان و ادوارد تیچنر در آمریکا شکل گرفت که بر ساختار بازنمایی ذهنی تاکید می کرد و جریان دیگر به رهبری فرانتس بر نتانو ایجاد شد که برفرآیند ها یا اعمال تاکید می ورزید .

    بر نتانو بازنماهای درونی راهستی های ایستا ، با ارزش ناچیز در روانشناسی دانست .

    او به مطالعه اعمال شناختی ، مقایسه کردن ، داوری کردن و احساس کردن پرداخت که از نظر او موضوع مناسب روانشناسی می باشند(همان).

    در همین زمان در امریکا ویلیام جیمز موضوع روانشاسی را تجربه ما در باب اشیاء خارجی می دانست .

    شاید مستقیم ترین پیوند با روان شناسی شناختی مدرن ، دیدگاه او درباره حافظه باشد که در آن هم ساختار و هم فرآیند نقش مهمی ، ایفا می کنند (همان) .

    داندرز و کاتل معاصران جیمز ، با استفاده از ادراک ، نمایش های دیداری کوتاه بعنوان ابرازی جهت تعیین زمان لازم برای عملیات ذهنی به آزمایشاتی شناختی خوانده می شود مربوط است .

    به نظر می رسد که تکنیک موضوع مطالعه ، روشهاو حتی تعبیر و تفسیر نتایج این دانشمندان ظهور این علم را در نیمه قرن پیش بینی کرده بود (همان ).

    رواننشناسی شناختی یکی از دیدگاههای نظری است و مدعی است که هدف روانشناسی علمی ، مشاهده رفتار به منظور استاناج ، درباره عوامل نامشهود و زیر بنایی است که ممکن است تعیین کننده اعمال مشهود باشد در روانشناسی شناختی از مشاهدات ، استفاده می شود تا استنتاجهایی درباره عواملی همچون تفکر ، زبان ، معنا و صورتهای ذهنی انجام گیرد.

    روانشناسی روزمره ، روانشناسی شناختی است (گلاورو بروبنگ 1990 خرازی 1377).

    شاید هیچ رویداد واحدی نشانه پایان دوران مکتب تداعی و آغاز انقلاب شناختی در دوران شناسی آمریکایی نبوده است .

    انقلاب شناختی حداقل در آغاز روندی آرام داشت.

    بدون شک « زمان آن فرا رسیده بوده .» زیرا روانشناسان امریکایی روز به روز با دیدن محدودیت های نظری و روش رفتار گرایی ناامید تر می شدند تحقیقات زبان شناسان درباره طبیعت تکوین زبان شواهدی را به ضد دیدگاه محیط گرایی تند رویی که رفتار گرایی پیشنهاد می کرد ، فراهم آورد عامل مهم دیگر ظهور رایانه بود، که هم استعاره ای معتبر برای پردازش اطلاعات توسط انسان عرضه کرد و هم ابراز مهمی را برای کشف فرایندهای شناختی انسان در اختیار محققان قرار داد.

    فراتر از این گرایش عمومی آثار تعدادی از افراد در هدایت روانشناسی به سمت انقلاب شناختی اشکارا نقش حیاتی داشته است .

    برای نمونه کتاب اصول روانشناسی که توسط ویلیام جیمز در سال 1890 منتشر شد فصل هایی درباره توجه، حافظه ، تصویر – ذهنی و استدلال را در می گرفت ، و لفکانگ کهلر ذهنیت میمونهای انسان نما را در سال 1925 منتشر کرد که فرایندهای رایج در تفکر پیچیده را بررسی نموده است ، او و سایر روانشناسان گشتالت بر فهم ساختاری تاکید داشتند ، این توانایی که برای فهمیدن کیفیت یک شی بهتر است کل اجزاء با هم باشند .

    کتاب دیگری که تاثیر عمده ای در شکل گیری روانشناسی شناختی داشته است .

    « رفتارگرایی» بود که در سال 1924 بوسیله جان بی واستون منتشر شد.

    حرف اصلی این کتاب این بود که روانشناسان باید آن چیزی را که به طور مستقیم در رفتار شخص می توانند مشاهده کننده فقط به مطالعه آن بپردازند وانسون از رویکرد S - R حمایت می کرد که در آن آزمایشگران چگونگی پاسخ فرد به یک محرک را اندازه می گیرند .

    رویکرد محرک – پاسخ با دیدگاه واتسون سازگار بود.

    چون محرک و پاسخ دو چیز قابل مشاهده بودند ؛ مشکل این رویکرد این بود که آن چیزی که شخص با حاضر کردن اطلاعات در مقابل محرک ها انجام می داد به طور واقعی قابل مشاهده و آشکار نبود، به این منظور رویکرد پردازش اطلاعات سعی کرد که چگونگی اینکه یک شخص اطلاعاتش را بین محرک و پاسخ منتقل می کند را شناسایی نماید (همان ).

    برخی از مولفان به کتاب روانشناسی شناختی اثر اولویج نیز در سال 1967 اشاره می کنند که نخستین تعریف را از حوزه جدید روانشناسی شناختی عرضه کرد یا حتی قبل از آن از اثار بروند با دیوید آزوبل نام می برند که بر ساختاری بودن شناخت تاکید داشتند .

    برخی دیگر نقطه آغازین را مقاله 1956 میلر «نمره سحرآمیز هفت به اضافه یا منحای دو » برخی از محدودیتها ی ظرفیت ما در پردازش اطلاعات می دانند.با پایه گذاری مرکز مطالعات شناختی روارد در سال 1960 توسط میلر و برونر را مبداء این حرکت می گیرند .

    بسیاری از مولفان جنگینتر در مجله روانشناسی آمریکایی در سال 1974 را شروع گرایش شناختی ذکر می کنند که در آن تفاوتهای اساسی بین تعداد زیادی از تحقیقات مربوط به درگیری طوطی وار که او و دیگران در طول یک نسل انجام داده بودند با آنچه خود آنها در چارچوب الگوی برجسته جدید شناختی انجام داده اند، مقایسه شده است .

    برخی دیگر در مقاله چارچوب توسط ماروین مینسکی 1975 را نام می برند که درآن خصوصیات لازم برای دستگاه بینایی به منظور تمیز اشیاء ساده تشریح شده است این مقاله بر کارکرد حیاتی ساختارهای ذهنی در تفکر و تصمیم گیری انسان تاکید کرده است به موضوعی که دیگران نیز آنرا در مفهوم ذیربط « نسخه ها »و« طرحواره ها» منعکس کرده اند.

    (همان ).

    چندین سال قبل از شروع انقلاب شناختی در روانشناسی ، روانشناس یادگیری ، ادوارد تولمن (1923) گفت: که آنچه موشها در ماز می آموزند بیشتر یک نقشه از مسیر است تا مجموعه ای از پیوند های S _ R .

    تولمن با اجرای مجموعه آزمایشات اصیلی که درآن یک موش آموزش می دید ، غذا را با دنبال کردن یک مسیر پر پیچ و خم واحد پیدا کند، دریافت که وقتی به حیوان فرصت می دهیم مستقیما” به سوی غذا برود ، وان آن را می یابد.

    رفتن مستقیم به سوی مکان غذا بیشتر پیگیری راه اصلی است.

    بر طبق تعبیر و تفسیر تولمن حیوان به تدریج تصویری از محیط بدست می آورد که بعد ها برای یافتن هدف مورد استفاده قرار می گیرد، این تصویر یک نقشه شناختی خوانده شد .

    موشها در آزمایش های تولمن توانمندی خود را در مورد یک نقشه شناختی با رسیدن به هدف از نقاط مختلف شروع نشان دارند.

    این نقشه درونی در واقع شیوه باز نمودن اطلاعات در مورد محیط آنها بود.

    پژوهش تولمن مستقیما” مورد توجه روانشناسان شناختی مدرن واقع شده ولی فرض های او در باب نقشه های شناختی در حیوانات اشتغال ذهنی روانشناسان معاصر را در مورد نحوه بازنمایی دانش در ساختار شناختی موجب گردید (سولسو1991/ ترجمه ماهر 1381).

    ناکامی رفتارگرایی : رفتار گرایی که معمولا” پاسخ های آشکار به محرک ها را مورد مطالعه قرار می داد، قادر به توضیح تنوع رفتار انسانی نشد، بنابراین معلوم بود که فرآیند های ذهنی درونی که به طور ملموس به محرک های بلافصل مربوط می شود، بر رفتار تاثیر می گذارد.

    برخی فکر می کردندکه می توان این فرایندهای درونی را تعریف کرده و در یک نظریه کلی در باب روانشناسی شناختی ادغام نمود.

    ظهور نظریه ارتباط: نظریه ارتباط انجام آزمایشات در مورد دریابی نشانه، توجه، سیپرنتیک و نظریه اطلاعات یعنی حیطه هایی که در روانشناسی شناختی حائز اهمیت اند را ترغیب نمود.

    زبانشناسان مدرن : شیوه های جدید نگاه به ساختار دستوری و زبان در نگرش های مورد توجه شناخت ادغام گردید.

    پژوهش در باب حافظه : پژوهش در یادگیری کلامی و سازمان معنای به یک اساس تجربی نیرومند برای نظریه های حافظه تبدیل شد که به رشد مدلهای سیستمهای حافظه و ظهور مدلهای آزمون پذیر برای دیگر فرآیند های شناختی منتهی گردید.

    علوم کامپیوتری و دیگر پیشرفت های تکنولوژیک: علوم کامپیوتری و به ویژه زیر بخش آن یعنی هوش مصنوعی موجب بازآزمایی نظرات اساسی در باب پردازش و اندوزش حافظه و نیز پردازش و کسب زبان گردید.

    توانمندیهای پژوهشی تا حد زیادی توسط طرح های آزمایش بسط یافت (همان).

    نظریه شناختی جروج کلی (1967-1905) تجربیات بالینی کلی ماهیت نظریه ساز شخصی وی تحت تاثیر قرار داد.

    مردمی را که درمان میکرد اختلالات شدیدی نداشتند.

    کار وی با دانشجویان دانشگاه و دانش آموزان مدرسه بود که توسط معلمین خود برای مشاوره فرستاده می شدند (شولتز و شولتز، 1994/ترجمه سید محمدی 1375).

    نظریه سازه شخصی کلی پیشنهاد نمود که هریک از ما « سازمان شناختی » درباره محیط مان بوجود می آوریم ، ما فقط وقایع و روابط اجتماعی را که دنیای ما را در یک نظام یا الگو می سازد، تعبیر و سازماندهی می کنیم.

    بر اساس این الگو دربارهخ مردم دیگر ، وقایع و خودمان پیش بینی می کنیم .

    ما از این پیش بینی ها برای تعیین کردن پاسخ هایمان و هدایت اعمالمان بهره می بریم .

    بنابراین برای درک شخصیت باید الگوهایمان را درک کنیم ، یعنی شیوه هایی را که در آم دنیای خود را سازمان داده و یا ساخته ایم .

    این تعبیر ها از وقایع است و خود وقایع که مهم هستند (همان ).

    کلی معتقد بود که مردم به دنیای خود همانند دانشمندان مینگرند و آن را سازمان می دهند، یعنی با تدوین فرضیاتی درباره محیط خود و آزمایش نمودن این فرضیه ها در برابر موقعیت تجربه شان ما وقایع یا داده های تجربه ما را در زندگی خود مشاهده و آنها را به روش خود تعبیر می کنیم .

    این تعبیر شخصی یا ساختن تجربه ، نگرش منحصر به فرد ما را نسبت به این وقایع نشان می دهد، یعنی الگویی که ما این رخدادها را در آن قرار می دهیم .

    کلی نوشت : ما به دنیا از میان « الگوهای شفاف و مناسب واقعیت های که دنیا از آنها تشکیل شده است » نگاه کنیم .

    امکان دارد این الگوها را با عینک آفتابی که ته رنگ خاصی را اضافه می کند یا هرچیزی را که می بینیم به رنگی نشان می دهد مقایسه کنیم .

    ممکن است عینک یک ته رنگ آبی داشته باشد و دیگری سبز چندین نفر امکان دارد به صحنه یک نی نگاه کنند و آن را متفاوت درک کنند و این بستگی دارد به ته رنگ لنزهایی که نقطه نظر آنها را قاب می کند .

    بنابراین با فرضیات و الگوهایی که می سازیم دنیای خود را درک نموده یا سازماندهی می کنیم .

    این نگرش خاص یعنی الگوی بی نظری که توسط هر فرد آفریده شده چیزی است، که کلی آن را نظام سازه ما می خواند.

    یک سازه عبارت است از شیوه یک شخص در نگاه کردن به وقایع دنیای خودش، فرضیه عقلانی که برای توجیه یا تعبیر وقایع زندگی ابداع شده است .

    ما مطابق انتظاری که سازه هایمان وقایع زندگی مان را پیش بینی و توجیه می کنند رفتار می کنیم و همانند دانشمندان ، این فرضیات را با قرار دادن اعمالمان بر سازه هایمان و ارزیابی کردن تاثیرات آن آزمایش می نماییم (همان ) .

    ما سازه های زیادی را در طول زندگی خود به وجود می آوریم .

    برای هر شخص با موقعیتی که با آن مواجه می شویم یک سازه ایجاد می کنیم .

    ما موجودی سازه های خود را هر بار که با مردم جدیدی مواجه می شویم یا با موقعیت های جدیدی روبرو می گردیم افزایش می دهیم .

    گهگاهی امکان دارد نیاز داشته باشیم که سازه هایی را تغییر داده و یا دور بریزیم زیرا مردم و وقایعی که بر ما تاثیر دارند در طول زمان تغییر می کنند.

    بنابراین بازنگری سازه های ما فرآیندی لازم و پیوسته است ، همیشه باید سازه های دیگری برای به کار بردن داشته باشیم .

    اگر سازه های ما انعطاف ناپذیر بوده و قابلیت اصلاح شدن را نداشته باشند، اگر ما قربانی تاثیرات کودکی با شرایط دیگر بودیم ، پس توانایی سازگار نمودن خود با تغییرات یا کنار آمدن با موقعیت های جدید را نداشتیم (همان ).

    انقلاب شناختی در روانشناسی در نظر اول، شناختی کلی به نظر با انقلاب شناختی در روانشناسی که در حدود 1960 آغاز شد و بر خطر فکری روانشناسی تجربی آمریکا حاکم گردید همساز می رسد .

    البته کار کلی توسط این جنبش پذیرفته نشد زیرا با روش شناسی و موضوع روانشناسی شناختی سازگاری ندارد (همان).

    رویکرد کلی نوعی رویکرد تخصص – بالینی است که به بررسی سازه های هشیار که توسط آن مردم زندگی خود را نظم می بخشند می پردازد.

    روانشناسان شناختی علاقنمد به متغیر های شناختی و رفتار آشکار هر دو هستند که عمدتا” آنها را در محیط آزمایشی مطالعه می کنند تا در محیط بالینی .

    روانشناسان شناختی تلاش می کنند تا تمام رفتار را توجیه کنند و نه فقط شخصیت و پژوهش خود را بر رفتار آشکار، آنچه که مردم در تجارب آزمایشگاهی و در یادگیری موقعیت های اجتماعی می گویندو انجام می دهند متمرکز می کند .

    آنها معتقدند که فرآیندهای شناختی ، نظیر یادگیری ، پلسخ شخص به موقعیت محرک خاصی را تحت تاثیر قرار می دهد (همان).

    با وجودی که انقلاب شناختی بعد از اعلام نظریه کلی صورت گرفت، این جنبش تحت نفوذ کمی از اندیشه های کلی قرار داشت به بهترین وجه می توان گفت که کار کلی پیش درآمدی به فعالیتهای هشیار مهم هستند ولی نه در چیزی بیشتر (همان).

    نظریه اسناد نظریه اسنادی ، روی آوری شناختی است که روند ادراک علیت رفتار را بررسی می کند، از این رومفاهیم آن بیشتر در زمینه ادراک فرد و رفتار متقابل اجتماعی است که در چهار چوب روانشناسی اجتماعی کاربرد فراوان دارد (خداپناهی ،1379).

    طبق دیدگاه نظریه پردازان اسنادی ، موجودات انسانی میلی اساسی برای تعبیر و توجیه دنیایشان دارند، تا بتوانند کنترل زیادی روی آن داشته باشند .

    تنبیات علی، بویژه زمانی قابل توجه هستند که یک چیز غیر معمول ، ناخواسته ، یا خوشایند اتفاق افتد.

    (کریس ره بروین / تر جمه علیلوـ بخشی پور رودسری ـ صبوری مقدم ) .

    اسناد علی فرا یندی راشرح می دهد که از آن طریق مردم درمورد عو امل علی یک حادثه یا پیامد تصمیم می گیرند .

    در اینجا تمرکز علا قه بر آن دسته از عواملی است که به طور معمول شرح داده شده اند ، یعنی چگونگی مردم به اسناد های علی خود می رسند و این اسناد ها چه اثری بر رفتار بعدی باقی می گذارد (همان ).

    فرض اساسی صاحب نظران بر این اسناد متکی است که انسان میخواهد در باره ساختار علی محیط خویش هر چه بیشتر شناخت پیدا کند و بداند چرا واقعه ای اتفاق می افتد و این رویداد به چه انگیزه ای قابل اسناد است.

    معمولا” انسان تنها از توصیف پدیده های محیط خشنود نمی شود ، بلکه می خواهد به تعبیر و تفسیر رویدادهای محیطی بپردازد.

    هایدر معتقد است انسان همواره در پی شناخت و ارزیابی (عقاید و باورهایی) در شکل دهی رفتار وی نقش مهمی ایفا میکند.

    بنا براین هایدر بر اساس نظر لوین و در چهار چوب نظریه گشتالت معتقد است که رفتار تابعی از عوامل فردی و محیطی است .

    ( عوامل محیطی و عوامل فردی) تابعی = رفتار ( B= f( p,e) چنانچه انسان در شناخت و ارزیابی عوامل درونی و بیرونی دچار اشتباه شود و تنها به یکی از این عوامل توجه نماید، خطای اسنادی رخ می دهد، برای مثال وقتی عبور از عرض یک دریاچه تحت تاثیر عوامل فردی (توانایی،کوشش، خستگی )و عوامل محیطی(موج ، باد) قرار داشته باشد و فرد تنها به یک دسته از این عوامل مثلا” عوامل محیطی تجه نماید ، چون علت رسیدن به هدف را تنها به عوامل بیرونی اسناد می دهد، فقط در یک روز بادی برای عبور از عرض دریاچه دکوشش می کند.

    یا زمانیکه فرد پس از موفقیت در یک آزمون و ضوابط نمره توجه نکند، دچار خطای اسنادی شده واحد درسی مشکلتر را انتخاب می کند(همان).

    بنابراین اگر عوامل به درستی شناخته نشوند و مورد تجزیه و تحلیل قرار نگیرند ، ممکن است انتظارات غلطی در فرد شکل بگیرد و این انتظارات مبانی رفتار آینده فرد تلقی شود.

    بدین ترتیب قضاوت ما در یک موقعیت و امکان دگرگونی آن در آینده تا حد زیادی به اسناد ما به عوامل درونی و بیرونی بستگی دارد .

    چنانچه فرد دگرگونی موقعیتی را به خود یا عوامل درونی اسناد دهد، برای دگرگونی آن تلاش می کند، اما اگر دگرگونی را ناشی از عوامل بیرونی تلقی می کند، کوشش از خود نشان نمی دهد، زیرا میپندارد که عوامل از حیطه اداره خارج است (همان).

    هایدر اصل موضوعی را مطرح می کند که در آن نتیجه رفتار را تابعی از نیروی موثر فرد و نیروی موثر محیط در نظر می گیرد .

    نیروی موثر فرد خود به دو عامل توانایی و کوشش بستگی دارد.

    وی معتقد است که توانایی و کوشش با یکدیگر ارتباط مضربی دارند، بطوری که توانایی بدون کوشش یا بدون توانایی به تنهایی فرد را بر موانع محیطی فائق نمی سازد.

    چنانچه هر یک از این عومال مساوی صفر باشد، نیروی موثر فرد مساوی صفر خواهد شد(همان).

    هایدر معتقد است وقتی دو نفر به یک اندازه کوشش کنند، فردی دارای توانایی بیشتر است که بتواند به یک آزمون دشوار پاسخ دهد.

    کسی که برای پاسخ به یک آزمون دشوار بیشتر کوشش کند از توانایی کمتری برخوردار است.

    بنابراین فردی دارای حداکثر توانایی است که در یک آزمون دشوار موفق شود(همان).

    اسنادهای علی پیشایند تحقیقات زیادی در زمینه اسنادهای علی پیشایند به عمل آمده است .

    جدا از تاثیر ط خطای اساسی اسناد» و علایق انگیزش ، پیشایندها را می توان به طور تقریبی به عواملی که مبتنی بر تجربیات گذشته هستند و آنهایی که نماینده اطلاعات موقعیتی جاری هستند تقسیم کرد.

    باورهای علی (یا طرحواره ها علی) فرض ها یا انتظاراتی درباره روابط علت و معلولی هستند که مبتنی بر تجربه گذشته بوده و برای تجزیه و تحلیل موقعیت های پیچیده و یا مبهم مورد استفاده قرار می گیرد .

    این انتظارات ممکن است محتوای ویژه ای داشته باشند .

    بعنوان مثال بالا دستان می خواهند تا زیر دستان خود را سرکوب کنند یا مردان به طور ثابتی بی وفا هستند (بروین، بدون تاریخ/ ترجمه علیلوـ بخشی پور رودسری ـ صبوری مقدم 1376).

    سه نوع از اطلاعات موقعیتی جاری در رابطه با تشکیل اسنادها با تفضیل مورد بحث واقع شده اند کلی 1967 پیشنهاد می کند که برای بسیاری از حوادث معمولترین عوامل علی عبارتند از اشخاص ، محرک ها و لحظه هاا یا زمان ها .

    اسناد پاسخ یک شخص معین به محرک ویژه ای در یک زمان مشخص به میزان هماهنگی پاسخ خود شخص یا پاسخ افراد دیگر به همان محرک وابسته است.

    ثبات این پاسخ به محرک با پاسخ های اوقات دیگرو تفاوت این پاسخ به محرک با پاسخ های اوقات دیگر و تفاوت این پاسخ با پاسخ های مربوط به سایر محرک ها بستگی دارد.

    الگوهای ویژه ای از اطلاعات منجر به الگوهای خاصی از اسناد ها می شوند .

    به عنوان مثال ، رفتاری که میزان هماهنگی آن کم ، ثباتش بالاو تمایز یابی اش کم است معمولا” اسنادهای شخصی را تولید می کند، در حالیکه رفتاری که هماهنگی ، ثبات و تمایز یابی بالایی را دارد معمولا” به محرک نسبت داده می شود(همان ).

    اغلب پژوهشها اسناد را به عنوان فرآیندی بهشیار از علت یابیها می دانند که توسط یک پیامد غیر منتظره شروع شده و با ارزیابی اینکه اثر تبیین شده چطور با شماری از عوامل علی بالقوه تعامل می کند، ادامه می یابد.

    فکرمی شود که پیامد های قابل انتظار به طور سریع و به طور خودکار بر اساس باورهای علی از پیش موجود پردازش می شوند بنابراین شخص به شدت از ارجاع های علی به عمل آورده آگاه است ، اما شواهدی هم وجود دارد که نشان می دهد استدلال علی بهشیار نیز توسط فرآیندهای خودکار شناختی تحت تاثیر واقع میگردد.

    بنابراین تعجب آور نخواهد بود که یادآوری شود ظرفیت موجود انسانی در تخمین تغییر پذیری یا همبستگی رویداد کاملا” محدود است ، حداقل زمانی که از آنها خواسته می شود تا به صورت کلامی گزارش دهند.

    پس زمانی که توالی پیچیده ای از حوادث که متجاوز از ظرفیت انسان است ، وجود دارد ، چه چیزی عمل اسناد سازی را تحت تاثیر خود قرار می دهد؟

    یک یافته معتبر این است زمانی که نوعی بر جستگی موجود بوده و به نوعی توجه را جلب مب کند و یا زمانی که ما بین دو پدیده نوعی مجاورت زمانی و فضایی وجود دارد مردم نتیجه می گیرند که یک حادثه دیگر هست (همان ).

    نظریه ناهماهنگی شناختی فستینگر نظریه ناهماهنگی شناختی درباره اثر انگیزش بر روابط بین مولفه های شناختی بحث می کند.

    منظور از مولفه های شناختی اعتقادات و معرفت فرد است.

    این مولفه ها به صورت مستقل و یا به صورت هماهنگ و ناهماهنگ با یکدیگر مرتبط اند(خدا پناهی،1379).

    طبق نظر فستینگر (1957) وقتی شخص دارای دو شناخت هم زمان باشد و این دو شناخت نیز با یکدیگر در تناقص باشند، گفته می شود که گرفتار ناهماهنگی شناختی شده است .

    شناختها شامل افکار، نگرش ها، باورها و حتی رفتارهایی است که شخص از آنها آگاه است .

    مثلا” بیان عباراتی نظیر « امروز روز خوبی است »، « من شخص با فکری هستم » شناخت محسوب می شوند.

    به نظر فستینگر ممکن است، چنین شناخت هایی به هم مربوط یا نامربوط باشند به عنوان مثال ، جمله «امروز روز خوبی است » با جمله« مدارس استعدادهای کودکان را از بین می برند»، احتمالا” به هم مربوط نیستند ، از این نظر که در عبارت اول نکته ای درباره عبارت دوم وجود ندارد، برعکس « من آدم خوش حافظه ای هستم » با این عبارت که « من تاریخ ازدواجمان را فراموش کرده ام» مربوط است ، زیرا شناخت اول از نظر روانشناختی به شناخت دوم مربوط می شود.

    دو سژشناخت مربوط به هم یا می توانند با یکدیگر همساز یا ناهمساز باشند(ساعتچی ،1377).

    نوع و چگونگی تغییر ناهمخوانی مولفه ها بستگی به پایداری تغییر شناختی دارد.

    مثلا” وقتی که یک فرد با علم به نامرغوب ودن یک نوع ماشین سواری آنرا خریداری می کند.

    در یک وضعیت ناهماهنگی شناختی قرار دارد.

    این فرد هنگامی می تواند ناهماهنگی شناختی را کاهش دهد که ماشین سواری خریداری شده را بفروشد یا شناخت خود را تغییر دهد(وسیله ای که خریده است چندان هم نامرغوب نیست .

    بنابراین میزان ناهماهنگی شناختهای به رابطه تعداد شناختی ناهماهنگ و اهمیت شناخت ها بستگی دارد (خدا پناهی ،1379).

    اهمیت شناختها* شناختهای ناهماهنگ = میران ناهماهنگی اهمیت شناختها * شناختهای هماهنگ نظریه فستینگر در زمینه ناهماهنگی شناختی را می توان در سه نکته زیر خلاصه کرد: ممکن است بین عناصر شناختی ناهماهنگیوجود داشته باشد .

    ناهماهنگی ها ممکن است فرصتی را برای شخص فراهم می آورند تا برای تنش ناشی از فشار روانی ، به کاهش ناهماهنگی ها بپردازد و از افزایش آن جلوگیری کند.

    نمودهای علمی این فشارها(از طریق تعدیل ناهماهنگی ) متضمن دگرگونی در سطح رفتار، شناخت ها و کسب اطلاعات جدید در زمینه باورها است .

    آنچه که برای یک شخص سبب ناهماهنگی شناختی است ، امکان دارد برای دیگران ناهماهنگی شناختی ایجاد نکند.

    ممکن است شناختهایی ناهماهنگ باشند ، اما لزوما” سبب ایجاد تنش در شخص نشوند ، مگر آنکه شامل برخی عناصر مربوی به مسئولیت شخصی فرد باشند.

    تعهد نسبت به یک تصمیم نیز حائز اهمیت و ناهماهنگی هنگامی بیشتر خواهد شد که شخص نسبت به یک موضع با زمینه خاص ، تعهدی قوی داشته باشد (ساعتچی 1377).

    نظریه شناختی عاطفه از لحاظ ، فرآیندهای شناختی همچون توجه، باز شناسی و فراموشی بایستی قادر باشند که با کمترین ، و با بدون همراهی عاطفه صورت پذیرند ، به طوری که مواد پردازش شده معنای عاطفی ویژه ای برای شخص نداشته باشد .

    وقتی که از یک شخص خواسته می شود تا شهرهای بزرگ کشور آمریکای لاتین را نام ببرد،میتوان آن را یک تکلیف آزاد از عاطفه فرض نمود، مگر اینکه شخص مورد نظر یکسری خاطره های خوشایند و به هنگام دیدارهای قبلی خود از آن شهر ها داشته باشد (بروین ، بدون تاریخ / علیلو، بخشی پور رودسری ، صبوری مقدم 1376).

    نظریه های شناختی هیجان فرض می کنند که یک محرک یا موقعیت نخست بایستی مورد توجه قرار گیرد، شناسایی و طبقه بندی گرددو با تجارب قبلی ذخیره شده و در حافظه ارتباط برقرار نمایند تا بتواند مورد ارزشیابی قرار گرفته اند.

    پنج هیجان که اغلب از آنها نام برده شده شامل شادی، خشم، ترس، غمگین و تنفر می باشد.

    یا به کارگیری این املاک که ابراز چهره ای مرتبط با یک هیجان اساسی در تمامی جهان قابل شناسایی است { اکمن1973 استدلال کرده است که تعجب نیز باید در این لیست قرار بگیرد .

    نظریه های شاختر (1964)، لازاروس (1966)، و واینر(1986) نافذترین نظریه های شناختی هیجان می باشند(همان ).} نظریه شاختر این نظریه دو عاملی هیجان نفوذ زیادی داشته است .

    بر طبق نظر شاختر ، تجربه هیجان وابسته به ارتباط و پیوستگی دو عامل می باشد: اداراک بر انگیختگی فیزیولوژیکی محیطی و بر چسبی که به آن برانگیختگی زده میشود .

    تجربه برانگیختگی فیزیولوژیکی هیجان ، همچون دل پیچه یا تند شدن ضربان قلب ، حا لتهای نسبتا” غیر اختصاصی هستند زیرا منجر به حالتهای عاطفی متمایز نمی شوند.

    ویژه شدن عاطفی از طریق ارزیابی شناختی منبع برانگیختگی صورت می گیرد.

    در بیشتر مواد برانگیختگی به صورت خودکار به محرک یا موقعیتی که آنرا بر می انگیزد ، نست داده می شود؛ احتمالا” بدین خاطر که بین محرک و واکنش یک نوع مجاوری و پیوستگی زمانی وجود دارد.

    این واقعیت که ما در حافظه داراز مدت خود پاسخ های عاطفی متناسب را ذخیره کرده این ، باعث می شود که بر چسب متناسب را نیز به طور خودکار به کار بریم .

    بنابراین وقتی که یک سگ بزرک به ما حمله می کند، ترس را تجربه می کنیم ، اما زمانی که در می یابیم در غیاب ما خانه مان مورد دستبرد قرار گرفته ، عاطفه خشم را تجربه می نمائیم (همان).

  • فهرست:

    مقدمه

    روش تحقیق

    بخش اول :شناخت

    تاریخچه شناخت

    نظریه های شناختی

    نظریه شناختی جورج کلی

    نظریه اسناد

    نظریه ناهماهنگی شناختی فستینگر

    نظریه های شناختی عاطفه

    نظریه شاختر

    نظریه لازاروس

    نظریه واینر

    نظریه میشل

    نظریه شناختی پیازه

    نظریه رشد شناختی اجتماعی ویکوتسکی

    نظریه رشد شناختی برونر

    تعریف شناخت

    فرایندهای شناختی

              1 توجه

              2 ادراک

              3 تفکر

              4 تصمیم گیری

              5 حل مساله

              6 حافظه

              7 زبان

    راهبردهای شناختی

              تکرار یا مرور

              بسط یا گسترش معنای

              سازماندهی

    بخش دوم : فراشناخت

              تاریخچه فراشناخت

    نظریه های فراشناخت

              نظریه فرا شناختی فلاول

              نظریه فراشناختی کلیو

              نظریه های دیگر در باب فراشناخت

    تعریف فراشناخت

    فرایندهای فراشناختی

              دانش فراشناختی

              تنظیم و کنترل

              فراشناخت و هوش

              فراشناخت و آموزش راهبرشناختی

              فراشناخت و تفکر انتقادی

              نتیجه گیری و بحث

    راهبرد های فراشناختی

              برنامه ریزی

              کنترل و نظارت

              نظم دهی

    محدودیت های تحقیق

    فهرست منابع فارسی

    فهرست منابع انگلیسی

    منبع:

     

    آقازاده ،محرم واحدیان،محمد(1377)مبانی نظری و کاربرد های آموزشی نظریه فرا شناخت . تهران انتشارات پیوند .

    اتکینسون ، ریتا ال و همکاران (1992) زمینه روانشناسی هیلگارد جلد 1. ترجمه محمد تقی براهنی و همکاران (1378)انتشارات رشد .

    بردین کریس، بنیادهای شناختی روانشناسی بالینی . ترجمه مجید محمود علیلو _ عباس بخشی پور رودسری _ حسن صبوری مقدم (1376)نشر روان پویا .

    خداپناهی ، محمد کریم (1379)انگیزش و هیجان ، انتشارات سمت.

    رئیسی ،زهره (1380) روانشناسی ترتیبی (پرورشی)، اصفهان، انتشارات مانی .

     سیفی ، علی اکبر (1379) روانشناسی پرورشی (یادگیری و آموزش) . تهران ، انتشارات آگاه

    ساعتچی ، محمود (1377)نظریه پردازان در روانشناسی ، انتشارات سخن

    سولسو، رابرت ال (1992)روانشناسی شناختی ، ترجمه فرهاماهر (1381)انتشارات رشد

    شولتز، دوان پی و شولتز ، سیدنی الن (1994) نظریه های شخصیتی . ترجمه یحیی سید محمدی (1375) انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی _ واحد رودهن

    صالحی فدوی، جواد و کیمیایی، سید علی ، روانشناسی احساس و ادراک . زیر چاپ

    فلاول ، جان اچ (1988)رشد شناختی، ترجمه فرهادماهر (1377)انتشارات رشد

    کدیور، پروین (1379)روانشناسی تربیتی ، انتشارات سمت

    گلاور، جان ؛ رویس رانینگ ؛ راجر برونینگ(1990) روان شناسی شناختی برای معلمان . ترجمه علینقی خرازی (1377) تهرا. مرکز نشر دانشگاهی

    گلاور، جان ؛ ای برونینگ ؛ راجراچ (1990)روانشناسی تربیتی ، ترجمه علینقی خرازی(1375)تهران. مرکز نشر دانشگاهی .

    منصور ، محمود(1380) پیاژه و شکل گیری شناختی نگری در جهان . مجله علوم روانشناختی ،1؛5_23.

     

                                              

     

    - Blakey/e/& Spence/s.(1990). Developing meta cognition. Syracuse

    . M y: ERIC clearinghouse on information resources

     Gale Encylopedia of psychology/2 nded.Gale Group/2001.in association-

    With the Gale Group and look smart.

    - Hacker. Dauglas j . definition and Empirical foundations / the university of Memphis.

    -Livingstone.jennifer A/(1997).Metacognition: An overview

    - Lock wood. D.F

    -Reed.Stephen.K (1992).cognition:theory and applications/3 rd ed. Pacific Grove/calif:Brooks/clie pub.co

    - Reisberg. Daniel(2001).coghitive psychology.2 

نقش فراشناخت در آموزش حل مسأله ریاضی مقدمه مفهوم فراشناخت با وجود اهمیت بنیادی آن ( در آموزش وپرورش ، روان شناسی وعلوم شناختی از جمله هوش مصنوعی ) هنوز تعریف روشنی نداشته وبه خوبی درک نشده است. پژوهش های شناختی مفصل ، مشتمل بر بررسی های بالینی دانش آموزان در حین حل مسأله وبرنامه های کامپیوتری با مؤلفه های چند وجهی تا حدی به این اشاره کرده اند که چگونه فراشناخت با شناخت تعامل ...

مراحل یادگیری! اصولاً برای آموختن هرعلمی و یا فراگرفتن هر کاری انجام چندین مرحله کاری ضروریست. برای کسی که می‌خواهد عمل یادگیری را سریع و صحیح، پشت سر بگذارد تا از آموخته‌هایش استفاده کند، چاره‌ای جز رعایت و انجام این مراحل وجود ندارد. هیچ تفاوتی در این وجود ندارد که می‌خواهیم حرفه‌ای را یاد بگیریم، یا ورزشی را و یا درسی را، در تمام کارها این اصول برای یادگیری مشترک است و رعایت ...

مقدمه: فرا شناخت عبارت است از آگاهی فرد بر نظام شناختی خود و کنترل و هدایت آن در ادبیات روان شناسی، شناخت را معمولا˝ مترادف با تفکر می آورند. بنابراین، فراشناخت را می توان آگاهی بر جریان تفکر و کنترل و هدایت آن هم تعریف کرد. جریان شناخت در نظریه روان شناسی شناخت انسان را عبارت می دانند از: دریافت، پردازش، نگهداری و انتقال اطلاعات، فراشناخت فعالیتی است که کنش های مربوط به چهار ...

فصل اول حرکت مهمترین نشانه حیات انسان است . هر جا زندگی وجود دارد ، حرکت نیز وجود دارد . زندگی بدون آن قابل تصور نیست. حرکت در حیات انسان ، بیش از تولد آغاز و تا پایان حیات او ادامه دارد. انسان در نخستین سالهای حیات خود ، تنها از طریق پدیده حرکت است که می تواند خود آشنا گردد و با آن ارتباط برقرار کند. چنین ارتباطی به انسان این فرصت را می دهد که در تعامل با پدیده های محیطی از ...

چکیده: تعاریف مختلفی از شخصیت ارائه شده است که هر یک بر وجهی از شخصیت تأکید کرده‌اند. هیلگارد (Hilgard) شخصیت را «الگوهای رفتار و شیوه‌های تفکر که نحوه سازگاری شخص را با محیط تعیین می‌کند» تعریف کرده است در حالی که برخی دیگر «شخصیت» را به ویژگیهای «پایدار فرد» نسبت داده و آن را بصورت «مجموعه ویژگیهایی که با ثبات و پایداری داشتن مشخص هستند و باعث پیش بینی رفتار فرد می‌شوند» تعریف ...

چکیده فصل اول: نقاشی کودک یک پیام است، آنچه را که او نمی‎تواند به لفظ درآورد به ما انتقال می‎دهد. بررسی و درک زبان نقاشی اطلاعات ارزنده‎ایی را در اختیار والدین و مربیان و روانشناسان و همه کسانی می‎گذارد که خواهان درک و دریافت راز و رمز جهان کودک هستند، اکتشاف نظامدار این قلمرو به آخرین دهه‎های قرن گذشته بازمی‎گردد و بر قوانینی متکی است که خط‎شناسی نیز از آن سود جسته است. بیان ...

این مقاله سیستم‌های اطلاعات مدیریت MIS را پوشش می دهد. از آنجا که MIS ترکیبی از سه پدیده سیستم ، اطلاعات و مدیریت می‌باشد ابتدا این موارد را بررسی میکند. به علت تأثیرات قابل توجه سیستمهای اطلاعاتی بر روی MIS مبحث دیگر مقاله، درباره آن می‌باشد. متخصصان اطلاعاتی شامل تحلیل‌گر سیستمها، مدیران پایگاههای داده، متخصصان شبکه، برنامه‌نویس ها و اپراتورها در قسمت بعدی بررسی شده است. بعد ...

مقدمه دانشگاه به عنوان یک عامل اجرایی در آموزش و تربیت فرد وهدایت وی به سمت شهروندی موثر و مفید به حال جامعه ، دارای نقش موثر بوده و بدون تردید تامین کننده ی نیروی انسانی مورد نیاز جامعه درآ‌ینده خواهد بود . به همین دلیل امروزه در جوامع مختلف , دانشگاه ها از نظر کمی و کیفی رشد و گسترش یافته و تقاضا برای راهیابی روز به روز زیادتر می شود و تعداد کثیری دانشجو برای تحصیل و برخورداری ...

چکیده: رفتار انسان پیچیده و اغلب علل گوناگون دارد. و از فردی به فرد دیگر تغییر می کند. حتی اگر رفتار مورد مشاهد یکی باشد. افراد با خودهای متفاوت از یک موقعیت می تواند درک متفاوتی داشته باشد. شاید رفتار یکسانی که از دوفرد در یک زمان بروز می کند با رفتار مشابهی که در زمانهای مختلف از همان افراد سر می زند ، دلایل مختلفی داشته باشد و از طرف دیگر ممکن است از رفتاری که نشان می دهیم یا ...

مقدمه: یک کشف بزرگ سبب حل شدن یک مسأله بزرگ می‌شود، ولی در حل هر مسئله حبه‌ای از اکتشاف وجود دارد. مسئله شخص ممکن است چندان پیچیده نباشد، ولی اگر کنجکاوی وی را برانگیزد و ملکه‌های اختراع و اکتشاف را در فرد به کار وادارد، و اگر آن را با وسایل و تدابیر خود حل کند ممکن است از تنش و شادمانی حاصل از پیروزی در اکتشاف شاد شود، چنین حال و تجربه‌ای در سالهای تجربه‌پذیری می‌تواند شوق و ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول