چکیده هدف از مطالعه شناسایی کلیه زیستگاههای پرنده در استان، تخمین جمعیت پرنده، شناسائی عادات و رفتار، شناسایی عوامل تهدید کننده زیستگاه و گونه و در آخر ارائه پیشنهادات کاربردی در جهت حفظ و احیا گونه سیاه خروس و زیستگاههای مختلف آن چه در داخل و چه در خارج از محدوده حفاظت شده ارسباران میباشد.
روش تحقیق بر مبنای جمع آوری اطلاعات و عملیات میدانی بوده که در جهت شناخت زیستگاههای پرنده در محدوده استان، بررسی وضعیت زیستگاه و تخمین جمعیت پرنده در هر یک از زیستگاههای شناسایی شده، انجام گرفته است.
به منظور تعیین پراکنش پرنده، علاوه بر جمع آوری اطلاعات محلی اقدام به تهیه مدل از زیستگاه مادر شد که با تعمیم آن در سایر مناطق به همراه عملیات میدانی, زیستگاههای جدیدی شناسائی گردید که در آن زیست جای پرنده (لک) شامل محلهای لانه گزینی، جوجه آوری، تغذیه، شناسائی گونه های گیاهی مدنظر قرار گرفته است.
در مورد تخمین جمعیت پرنده به علت ناهمگونی منطقه پراکنش و ازهم گسیخته بودن زیستگاهها، روشهای آماری متداول کارائی نداشت.
لذا ابتدا سعی شد ازطریق روش معمول (capture-sighting) تعدادی از پرندگان نر علامتگذاری و رهاسازی شوند؛ ولی این روش به دلایل مختلف مفید واقع نگردید.
لذا اجبارا اقدام به شناسائی مناطق لک گردیده و در طول اردیبهشت ماه با مشاهده مستقیم در ساعات اولیه صبح (5:30 تا 9) و ساعات آخر روز (6 تا 8:30) تعداد پرندگان نر در این مناطق شمارش گردید.سپس نسبت پرندگان نر به ماده در 6 منطقه تجمع در داخل منطقه امن و 6 منطقه تجمع در داخل منطقه حفاظت شده، بررسی و معلوم شد که در 70% این مناطق نسبت پرنده نر به ماده سه به یک میباشد.
لذا در این مطالعه تعداد پرنده نر و ماده سه به یک محاسبه گردیده است.
پس از شناخت و بررسی دادههای زیستگاه های مورد مطالعه، جمعیت موجود در آنها تلفیق و جمع بندی شده و بر مبنای عوامل زیست محیطی و اکولوژیکی در جهت بهره وری بهینه و حفاظت پایدار، برنامههای مدیریتی زیستگاهها به تفکیک مشخص شده است.
واژه های کلیدی: تجمع گاه (لک)، منطقه امن کلن، سیاه خروس قفقازی 1-1 مقدمه تا دهه 1950 چنین تصور میشد که سیاه خروس قفقازی تنها در کوهستانهای قفقاز و شمال شرقی ترکیه یافت میشود.ولی در دهه 1960 شایعات وجود یک پرنده قابل شکار سیاه رنگ در جنگلهای کوهستانی کلیبر در شمال آذربایجانشرقی قوت گرفت.لذا برای اولین بار در تیر ماه سال 1350 آقای سیفعلی شهسواری نیا مدیر کل وقت محیط زیست آذربایجانشرقی موفق به دیدن سیاه خروس گردیده و طی گزارش هیجان انگیزی وجود این پرنده را در دره کلن دوغرون مورد تائید قرار داد.
در حال حاضر سیاه خروس در حوزه های آبخیز رودخانه های ایگلنه چای و مردانقم چای در داخل و خارج از منطقه حفاظت شده ارسباران پراکنش دارد؛ و این در حالیست که علیرغم حفاظت پرنده در محدوده حفاظت شده ارسباران، این گونه منحصر به فرد در خارج از منطقه حفاظت شده بدون پوشش حفاظتی به همراه معضلات مختلفی همچون تعلیف خارج از ظرفیت مراتع و حتی تعلیف جنگلها، شکار و غیره با آینده ای نا مطمئن به حیات خود ادامه میدهد.
بدون شک حفاظت و مدیریت زیستگاههای پرنده با توجه به روند سریع تخریب محیط زیست الزامی بوده و انجام آن بدون همکاری و همیاری مؤثر ساکنین این مناطق امکان پذیر نمیباشد.امید است که این مطالعه مقدمه ای باشد برای حفاظت بهینه از زیستگاههای این پرنده کمیاب.
در این تحقیق سعی شده است که پس از آشنائی با پراکنش پرنده،خصوصیات زیستگاهی، عادات و رفتار، روش مطالعه و عملیت میدانی و نیز الگویی جهت برآورد جمعیت گونه ارائه شود.
1-2- پیشینه مطالعاتی 1-2-1- پیشینه مطالعاتی در قفقاز: قدیمیترین مطالعات مربوط به سیاه خروس توسط Lorenz در سال 1887 و Noska در سال 1895 انجام یافته است.
ولی Averin از سال 1935 تا 1938 پرنده را بطور دقیق مورد مطالعه قرار داده و زیستگاههای سیاه خروس را بطور کلی در سرتاسر مناطق میشکنسکی تا قفقاز علیا و سفلی بررسی نموده است.
این مطالعات شامل پراکنش، مشخصات زیستگاه، زیستجای، جمعیت، اتولوژی، زادآوری، تغذیه و زمستانگذرانی پرنده میباشد.
Densentive و Gladikov در سال 1952 در مورد ساختمان اجتماعی و رفتار پرنده، مقاله ارائه نمودهاند.
در سال 1971 آ.ای.خان محمداف در کتاب ماکیان (ترجمه احمد حاجی زاده لیل آبادی) بخشی از کتاب را به سیاه خروس قفقازی اختصاص داده است؛ که شامل پراکنش پرنده در جمهوری آذربایجان و بیولوژی پرنده میباشد.
این مطالعه بخاطر نزدیک بودن زیستگاههای دو سوی ارس از اهمیت فوقالعاده ای برخوردار میباشد.آخرین مقالهای که بدست آمد، مربوط به مطالعات دو نفر از پرنده شناسان روسی بنامهای potapov و pablova بود که در سال 1977 ارائه نمودهاند که بیشتر شامل مشخصات زیستگاه رفتار پرنده، تغذیه و سازمان اجتماعی آن میباشد.
1-2-2- پیشینه مطالعاتی در ایران: قدیمیترین گزارش مشاهده سیاه خروس در اواخر سال 1349 توسط آقای امانالله خاذن – بخشدار وقت کلیبر- میباشد.ایشان طی نامهای وجود پرنده بزرگ سیاهی را در مناطق کوهستانی کلیبر به استانداری اعلام مینمایند.
در تیرماه سال 1350 آقای سیفعلی شهسوارینیا – مدیرکل وقت محیط زیست آ.شرقی – از منطقه بازدید کرد و موفق به دیدن چند قطعه سیاه خروس گردید.
سپس کارشناسان مختلفی چون D.A.Scatt در آذرماه سال 1350، قهرمانی در سال 1350، جمشید منصوری در سال 1353 و 1354 از منطقه بازدید و بهطور کلی دکتر اسکات، جمعیت سیاه خروس موجود در منطقه حفاظت شده ارسباران را بین 250-200 قطعه برآورد مینماید.
F.B.Argyle – مشاور پرنده شناسی سازمان – در 29/01/1356 در راس تیم اعزامی از سازمان مرکزی از دره کلن و دوغرون و محدوده روستاهای خریل، مزگر، بالان و بهروز بازدید نموده که نتیجه آن گزارشی از مناطق مورد بازدید میباشد که شامل شناسائی زیستگاههای مورد بازدید و زیستجای پرنده میباشد.
جامعترین مطالعه انجام یافته توسط تیم اعزامی از سازمان مرکزی در تاریخ مهرماه 1362 تحت عنوان " پروژه تعیین ضوابط احیا نسل سیاه خروس " از طرح تحقیقات حیاتوحش کشور میباشد که بخش اول آن شامل گزارش بررسی ترکیب و ساختمان پوشش گیاهی زیستگاه سیاهخروس میباشد که توسط هنریک مجنونیان و جمشید منصوری از سازمان مرکزی و بهرام زهراد از دانشگاه شهید بهشتی، تهیه شده است.این بخش شامل درجه اهمیت گونهای، خصوصیات فیزیکی منطقه، ترکیب و ساختمان پوشش گیاهی است.
آخرین مطالعه تحت عنوان " بررسی وضعیت گونههای نادر گیاهی و جانوری" توسط حمید امیربهبودی از طریق مرکز پژوهشهای علمی و صنعتی ایران- تبریز در سال 1374 صورت گرفته است.
این مطالعه شامل رده بندی، مشخصات زیستی و اکولوژیکی، پراکنش و مشخصات زیستگاهی، عوامل موثر در کاهش جمعیت، شناسائی زیستگاههای خارج از محدوده حفاظت شده ارسباران و پیشنهادات مدیریت زیستگاه می باشد.
1-3- پراکنش 1-3-1- پراکنش جهانی: جمعیت موجود این پرنده در کوهستانهای آلپ در کمربندی به ارتفاع 1500 تا 3000 متر از سطح دریا در قفقاز و قفقاز سفلی پراکنده میباشد.
سیاه خروس را در حوزه پشخا (قفقاز غربی) تا حوزه سامور (داغستان) در تمام اوقات میتوان مشاهده کرد.پرنده در شیبهای جنوبی مناطق حاشیه قفقاز بزرگ حضور دارد.
تارفنسکی قفقاز جنوبی تا کاختیان یعنی تقسیم المیاه پور و آلازان در قفقاز سفلی، از کوههای گوریسکی تا مناطق قره باغ و بطور کلی در سرتاسر مناطق میشکنسکی تا قفقاز علیا و سفلی وجود دارد.
سیاه خروس قفقازی در کشورهای ذیل، در زیستگاههای ازهم گسیختهای به وسعت 12200 کیلومتر مربع و به تعداد 68000 تا 84300 قطعه، به شرح زیر حضور دارد: الف- ارمنستان در 600 کیلومترمربع، به تعداد 300 تا 500 قطعه ب- گرجستان در 60000 کیلومترمربع، به تعداد 40000 تا 50000 قطعه پ- روسیه در 4000 کیلومترمربع، به تعداد 25000 تا 30000 قطعه ت- ترکیه در 600 کیلومترمربع، به تعداد 1000 تا 1500 قطعه ث- جمهوری آذربایجان در 700 کیلومترمربع، به تعداد 1500 تا 2000 قطعه ج- ایران در 300 کیلومترمربع، به تعداد 200 تا 300 قطعه در حقیقت زیستگاههای سیاهخروس کشور 4/2% از زیستگاههای جهانی پرنده و جمعیت موجود در کشور، شامل حداکثر 35/0% از جمعیت جهانی پرنده میگردد.
مناطق پراکنش سیاه خروس قفقازی در جهان 1-3-2- پراکنش در ترکیه: از کشور ترکیه یک گزارش در قسمت محدودی از مناطق ساحلی دریای سیاه توسط (USSR) (ost) در درست میباشد.
گزارش دیگر مربوط به (Novanov 1951) میباشد که سیاه خروس را در نواحی آژدارا و لاسین گزارش مینماید.
همچنین Ardahan tarim il mudurlugu اشاره میکند که dag horuzu (خروس کوهی یا همان سیاه خروس) در منطقه Kuzeydog مشاهده شدهاست.با این حال طی مراجعه جناب آقای مهندس محمدرضا مسعود - کارشناس حیات وحش اداره کل محیط زیست استان آ.شرقی- به دانشکده علوم پایه دانشگاه غازی آنکارا در تابستان 1377 و صحبت با اساتید مربوطه، مدرکی دال بر وجود سیاه خروس در ترکیه پیدا نکردهاند.
مضافا اینکه آقای دکتر ناظرعدل در تیرماه سال 1380، ضمن سفر به ترکیه طی مذاکرهای که با اساتید دانشکده کشاورزی دانشگاه آنکارا داشتند، فرمودند که سیاه خروس را در ترکیه نمیشناسند.
در هر حال سیاه خروس در چک لیست پرندگان ترکیه وجود ندارد.
1-3-3- پراکنش در جمهوری آذربایجان: آ.ای.خان محمداف، در مناطق زیادی از آذربایجان همانند ملمرج، بیوک، باباداغ، و در شاهداغ گوسار در بالادست جنگل ونیز نزدیک روستاهای قوزون، لزریعنی در دامنه کوهها و همچنین ییلاقات مورو، آغ کمال، مناطق کوهستانی گده ئی و ...
مشاهده نموده است.
وی سیاه خروس های جمهوری آذربایجان را در چهار بخش طبیعی در مناطق مختلف آذربایجان پراکنده دانسته و معتقد است که تمامی این مناطق با یکدیگر ارتباط دارند.
بطورکلی پراکنش پرنده در سلسله جبال قفقاز کوچک از سمت غرب یعنی از ارمنستان شروع شده و در شرق به گده ئی منتهی میشود و در قفقاز بزرگ از گرجستان گذشته و در زنگیلان تمام می شود.
وی سیاه خروسهای جمهوری آذربایجان را در چهار بخش طبیعی در مناطق مختلف آذربایجان پراکنده دانسته و معتقد است که تمامی این مناطق با یکدیگر ارتباط دارند.
عقب نشینی سیاه خروس از مناطق شمالی قفقاز بخاطر قطع درختان و افزایش تعلیف دام میباشد.
خان محمداف اعتقاد دارد که احتمالا قبل از دوران یخبندان، محدوده انتشار این پرنده بسیار وسیع بوده و در اواخر دوره، تغییر شرایط آب و هوایی باعث کاهش محدوده انتشار آن شده است و به همین سبب حوزه انتشار آن فقط به ارتفاعات کوهها محدود گشته است.
1-3-4- پراکنش در ایران: سیاه خروس در مناطق کوهستانی شمال استان آذربایجان شرقی در محدوده شهرستانهای اهر و کلیبر از "43/′ 38 تا "52/′ 38 عرض شمالی و از "32/′ 46 تا "48/′ 46 طول شرقی در منطقهای با وسعت تقریبی 10000 هکتار در داخل محدوده منطقه حفاظت شده ارسباران و 20000 هکتار در مناطق آزاد غربی در دو حوزه آبخیز رودخانههای ایلگنهچای و مردانقمچای، با وسعت کل 30000 هکتار پراکنده میباشد.
این منطقه پراکنش در محدوده روستاهای 1- بنه داغی، 2- نبیجان، 3- اردشیر، 4- خوینری، 5- کلاسور، 6- خریل، 7- مزگر، 8- بالان، 9- بهروز، 10- دمیرچیحدادان و 11- بندیل، در داخل محدوده حفاظت شده ارسباران و 1- سیدلر، 2- خوینرود، 3- اوزی، 4- کاکاور، 5- طویل، 6- اجاق کندی، 7- دیشگدیگی، 8- نیروان، 9- پیروان (خالی از سکنه)، 10- دنگاه، 11- ونستان، 12- کرینگان، 13- اولی، 14- خاک وانق و 15- کلم، در خارج از منطقه حفاظت شده ارسباران قرار گرفته است.
2-1- معرفی منطقه حفاظت شده ارسباران: 2-1-1- وسعت و حدود جغرافیایی: منطقه حفاظت شده ارسباران به مساحت حدود 4/80194 هکتار، در شمالشرقی استان آذربایجان شرقی، جنوب رودخانه مرزی ارس، 60 کیلومتری شمال شهرستان اهر و 5 کیلومتری غرب شهرستان کلیبر قرار دارد.
مختصات جغرافیایی محدوده حفاظت شده ارسباران براساس مختصات محدوده تصویر ماهوارهای U.T.M و تبدیل آن به مختصات جغرافیایی در َ39 ْ46 تا ً41 َ1 ْ47 طول شرقی و ً41 َ43 ْ38 تا ً11 َ8 ْ39 عرض شمالی واقع شده است (نقشه شماره 1 موقعیت جغرافیایی منطقه حفاظت شده ارسباران را در استان آذربایجان شرقی و ایران نشان میدهد).
این منطقه براساس مصوبه شماره 43 مورخ 20/9/1352 شورایعالی حفاظت محیط زیست و با توجه به بند «ب» ماده 3 قانون شکار و صید، موضوع محدودیتها و ممنوعیتهای مکانی منطقه ممنوعه کلیبر واقع در استان آذربایجان شرقی، حدود و مشخصات ذیل حفاظت شده اعلام و بنام منطقه حفاظت شده ارسباران موسوم گردیده است.
2-1-1-1- حدود چهارگانه جغرافیایی : شمال : از مصب رودخانه قره سو(کلیبرچای) به رودخانه ارس به طرف جنوب غربی در امتداد رودخانه ارس تا مصب ایلگنهچای به رودخانه ارس.
غرب : از محل تلاقی رودخانه ایلگنهچای با رودخانه ارس بطرف جنوب در امتداد رودخانه ایگلنهچای تا محل اتصال آبریز قریه نبیجان با رودخانه ایلگنهچای.
جنوب : از محل تلاقی آبریز قریه نبیجان با رودخانه ایلگنهچای بطرف شمال در امتداد آبریز تا قریه نبیجان و از قریه نبیجان به طرف شمال و شمالشرقی پس از عبور از خطالرأسهای ارتفاعات کانار، قندرانباشی (گندره باشی) زالی بیچن تا شرق قلعه توپخانه واقع در شمال گردنه خریل، سپس از این نقطه بطرف شرق در امتداد خطالرأس توپخانه تا گردنه محمودآباد سپس از این نقطه بطرف شرق پس از عبور از دامنههای جنوبی سایگرام داغ (زمینهای زراعی قرا جنوبی سایگرام داغ خارج از منطقه باقی میماند) تا جنوب شرقی دره منتهی به قلعه جمهور و از این نقطه بطرف شمال در امتداد جاده قدیم جیپرو کلیبر به هجراندوست تا نقطهای در بالای آبادی شجاعآباد مرسوم به خطالرأس دره الـلهامان سپس در امتداد خطالرأس تپهشمالی دره الـله امان بطرف شرق تا رودخانه کلیبرچای (قرهسو) واقع در شمال شهرستان کلیبر (بدین ترتیب آبادی شجاع آباد و دره الـلهامان خارج از منطقه باقی میماند).
شرق : از محل تقاطع خطالرأس تپه شمالی الـلهامان بطرف رودخانه کلیبرچای (قرهسو) واقع در شمال شهرستان کلیبر بطرف شمال در امتداد رودخانه قره سو (کلیبرچای) تا اتصال آن به رودخانه ارس.
2-1ـ1ـ2ـ تقسیمات سیاسی ـ اداری: منطقه حفاظت شده ارسباران براساس آخرین تقسیمات کشوری در شمال استان آذربایجان شرقی در زیرمجموعه بخش مرکزی شهرستان کلیبر قرار دارد و نزدیکترین شهر به منطقه مورد مطالعه شهرستان کلیبر میباشد.
از نظر تقسیمبندی سیاسی ـ اداری، منطقه مورد مطالعه در برگیرنده قسمت اعظم دهستانهای بخش خداآفرین، میشهپاره و بخش مرکزی کلیبر میباشد.
منطقه حفاظت شده ارسباران از نقطه نظر مدیریت و برنامههای حفاظت حیاتوحش و ذخیرهگاههای زیستکره بعهده اداره حفاظت محیط زیست شهرستان کلیبر است که با وجود 6 واحد پست محیط بانی علاوه بر کنترل عوامل تخریب در کل منطقه از نواحی امن حیاتوحش به اسامی وایقان، عاشقلو، وینق، تازهکند و اسکلو حفاظت کامل بعمل میآید.
2-1-2- گونههای شاخص گیاهی: منطقه امن کلن، بخش بسیار کوچکی از حوزه ارسباران است که از دو بخش مرتعی و جنگلی تشکیل یافته است.
بخش مرتعی دارای پوشش گیاهی متراکم و همگنی از گونههای گراس و فورب است و منطقه جنگلی که در شیبهای الشناوی، قره قوش داشی، ساوالان ناوی و برازه چای قرار گرفته است؛ دارا ی پوشش متراکمی از Quercus macrantera و Acer sp.
در ارتفاعات بالا (2280 تا 3000 متر) است.
در ارتفاعات پائینتر (1800 تا 2280 متر) Quercus macrantera و Carpinus sp.
گونههای اصلی بوده و گونههای همراه شامل Prunus sp.,Cornus sp.,Ulmus sp میباشند.
گونههای کفپای جنگل، بیشتر از Euphorbia, Sedum sp., Galium sp.
و انواع گرامینهها، شامل Viota, Geranium sp.
میباشند.در کف دره مناطق مرطوب میتوان این گونهها را یافت: Heraclum sp., Reibes sp., Salvia sp..
حدفاصل (اکوتون) جنگل و مرتع را گونههای شیرخشت، نسترن و ارس، بطور پراکنده و بصورت نوار باریکی پرکردهاند و گونههای درختچهای، گونههای پراکنده اکوتون جنگل و مرتع را تشکیل میدهند.
از نظر خانواده گیاهی نیز، لگومینوزها Legominosae، گرامینهها Graminae و خانواده گل سرخ Rosaceae، بیشترین اهمیت را دارند.
بیشترین وسعت زیستگاه توسط گیاه Festuca اشغال شده است؛ و بعد از آن Alchemilla و Trifolium بیشترین پراکندگی را دارند.
این سه گیاه در تقسیم بندی بر اساس درجه اهمیت گونهای هم در اولویت قرار دارند.
2-1-3- خصوصیات فیزیکی منطقه: منطقه حفاظتشده ارسباران به علت شرایط خاص اقلیمی، از تنوع زیستی ویژهای برخوردار است.
ترکیب گیاهی خاص مناطق مختلف در این محدوده از یکسو تحت تاثیر اقلیم قفقاز و هجوم گونههای گیاهی آن منطقه واقع شده است و نیز قسمتی از منطقه کوهستانی قفقاز را که در درون رودخانه ارس واقع گردیده، شامل میشود.
از سوی دیگر تحت تاثیر اقلیم مدیترانهای غرب قرار دارد و تحت نفوذ اقلیم خزری و تهاجم گونهها گیاهی آن منطقه از طرف شمالشرقی قرار دارد.
این منطقه در بخشهایی از خود، سیمای نیمه خشک فلات مرکزی را نیزاز خود بروزدادهاست.
فرماسیون کوههای این منطقه با اشکال مختلف و منابع غنی آب، از نظر زمین ساخت حائز اهمیت است.
نزولات آسمانی در قسمتهای مختلف آن متفاوت است و تغییرات فابل توجهی در سطح مناطق نیمهخشک تا مناطق مرطوب ان دیده میشود.
بدین لحاظ و به واسطه موقیت توپوگرافی خاص، منطقه دارا ی درجه حرارت متغیری است.
رژیم بارندگی متفاوت، اختلاف ارتفاع و سایر ویژگیهای جغرافیایی و اقلیمی، پوششهای گیاهی متفاوتی را بوجود آورده که در نوع خود بینظیر است.چمنزارهای آلپاین، علفزارهای استپی، درختان و درختچههای پراکنده تا انبوه و استپهای نیمه خشک، مجموعه سیمای گیاهی منطقه را شامل میشود.
زیستگاه سیاه خروس- سه عدد سازه در تصویر دیده میشود.
2-1-4- گونههای شاخص جانوری: مهمترین گونههای جانوری که در زیستگاه سیاه خروس وجود دارند، عبارتند از: الف- هامستر طلائی Mesocricetus auratus وهامسترخاکستری Cricetulus migratorius که در علفزارهای آلپی پراکنش داشته و شاخص اقتصادی و مطالعاتی هستند.
و در تجدید حیات گیاهان نقش دارند.
این گروه از جوندگان شب فعال بوده و از زندگی مخفی و انفرادی برخوردارند.
ب- خرس قهوهای Ursus arctus ، درمحدودههای جنگلی و مراتع مشجر منطقه پراکنش دارد.
پ- گراز Sus scrof در تمام سطح منطقه پراکنش دارد ولی در نواحی جنگلی و حاشیه ارس متراکم است.
ت- کل و بز Capra aegagrus در مناطق صخرهای زیست میکند و ارزش اکولوژیک و اقتصادی دارد و به دلیل استفاده از تولیدات گیاهی غیرقابل دسترس،امکان بهرهبرداری از جمعیت مازاد برای تامین مواد پروتئینی و تروفههاو نیزاستفادههای تفرجی در برنامههای اکوتوریسم، گونه شاخص درنظر گرفته شده است.
ث- افعی البرزی Vipera ursinii در ارتفاعات بالاتر از 2000 متری و درعلفزارهای آلپی دیده میشود.
این گونه، حفاظت شده و حمایت شده میباشد.
ج- کبک چیل Perdix perdix بصورت بومی در علفزارهای آلپی و زیستگاههای حاشیه جنگل مشاهده میگردد.
از دیگر گونههایی که در این منطقه مشاهده میشود، میتوان به جیجاق، عقاب طلائی، چند گونه خفاش، انواع جوندگان، جغد، روباه، گرگ، سیاه گوش، پلنگ و غیره اشاره کرد.
2-2- معرفی گونه از نظر رده بندی، وضعیت سیاه خروس قفقازی Caucasian black grous با نام علمی Tetrao mlokosiewiczi به قرار زیر است: سلسله: جانوری Kingdom: Animal شاخه: طنابداران Phylum: Chordata رده: پرندگان Class: Avea راسته: ماکیانسانان Order: Galliformes زیرراسته: ماکیان Sub.order: Galli تیره: سیاه خروسان Tetraonidae Family: سرده: سیاه خروس Tetrao Genus: گونه: قفقازی mlokosiewiczi Species: سیاه خروس یک پرنده حفاظت شده و حمایت شده است که وضعیت آن در ایران، در خطر انقراض و در جهان، در معرض تهدید میباشد.
به طور کلی راسته ماکیانسانان یا Galliniformes را به دو زیر راسته Opithocomi و Galli تقسیم مینمایند که از زیرراسته Opithocomi تنها یک خانواده بنام Opithocomidae شناخته شده است که دارای یک جنس و یک گونه بنام Opithocomus است که بومی آمریکای جنوبی بوده و در کشورهای سورینام،کلمبیا و بولیوی زندگی میکند.زیر راسته دوم یا Galli به چهار خانواده تقسیم شده است که عبارتند از: 1- Megapodidae 2- Tetraonidae 3- Pavonidae 4-Cricidae خانواده Tetraonidae شامل یازده جنس میباشد که شش جنس آن ساکن نئارکتیک (دنیای جدید) میباشند که عبارتند از: 1- Dendragapus 2- Tymapanuchus 3- Centrocercus 4- Bonasa 5- Canachites 6- Pedioecetes ساکنین پالئارکتیک (دنیای قدیم) شامل پنج جنس میباشند که عبارتند از: 1- Tetrao 2- Tetrastes 3- Falcipennis 4- Lagopus 5- Tetraogallus از جنس Tetrao دو گونه بنامهای T.tetrix و T.mlokosiewiczi شناخته شده است.
2-2-1- مشخصات ظاهری: طول بدن پرنده نر 25 تا 38 سانتیمتر و دم 15 تا 19 سانتیمتر و گستره بال 58 تا62 سانتیمتر میباشد.
نتایج بدست آمده از 9 سیاه خروس، که توسط خانمحمداف اندازه گیری شدهاست، بدین شرح است: وزن 720 تا 770 گرم، طول بالها 185 تا 191 میلیمتر، طول دم 164 تا 175 میلیمتر،طول پاشنه پا 48 تا 50 میلیمتر و طول نوک آنها 28 میلیمتر بوده است.
پرنده نر تقریبا تمام بدنش به رنگ سیاه با جلای سبز فلزی بوده و دم بلند آن دوشاخه و متمایل به پائین است.
پرنده ماده به رنگ قهوهای – خاکستری است و انتهای دمش مربعی شکل است.
نر و ماده کاملا متفاوت و دارای دوشکلی جنسی هستند.
در فصلهای مختلف تفاوت چندانی در آنها دیده نمیشود.
سطح بدن نرها به رنگ سیاه براق میباشد.
اما سطح زیرین بدن کدرتر بهنظر میرسد.
در مادهها قسمت پنهان دم فاقد خالهای سفید میباشد و قهوهای یکنواخت است.
Averin رنگآمیزی نر و ماده و نابالغها را چنین توصیف میکند: جوجهها دارای کرکهایی به رنگ زرد کهربایی تیره، قسمت سر با لکههای سیاه نامنظم و قسمت بالای بدن خرمائی رنگ توام با پرهای سیاه میباشد.
نرها در پوشش سال اول شبیه مادهها می باشند.
قسمتهای بالا اخرایی رنگ و پیچ و شکنهای پررنگ دارد.در قسمت جلوئی گردن خالهای کوچکی وجود دارد.
قسمتهای پائین، کتف و قسمتهای پسین بخشهای بالائی شکم اخرائی با راه راه پررنگ جزئی و باریک خاکستری رنگ و در وسط قهوهای پررنگ، پرهای دم قهوهای قرمزمانند با راه راه کمتر میباشد.
نرها در دومین سال زندگی بالغ میشوند.
رنگ سر، سینه، گردن و پشت، سیاه با جلای زرد مایل به آبی، شاهپرها قهوهای پررنگ و پرهای زیر بغل سفید با قسمت انتهایی مدور میباشد.تارس و متاتارس با پرهای قهوهای پررنگ،متضاد سیاه بوده و زوائد بالای چشم نر که در فصل جفتگیری (بهار) بشدت آماس میکند، قرمز رنگ است.
در مادهها تارک و بدن دارای خطهای باریک اخرائی پررنگ، با خطوطی که گاها به راه راه تبدیل میشوند،است و قسمت جلوئی گردن واجد خطوط تیره هستند.
قسمت چینهدان با خطوط اخرائی پررنگ سینه و قسمت جلوی شکم و پهلوها با نقوش راه راه وسط شکم قهوهای پررنگ، پرهای دمی قهوهای پررنگ با خطوط اخرائی و تارس و متاتارس، کرم مایل به خاکستری میباشد.
2-2-1-1- مقایسه مشخصات ظاهری سیاه خروس قفقازی و اروپائی: هر دو جنس نر و ماده کوچکتر از سیاه خروس اروپائی Tetrao tetrix میباشند؛ ولی دم نرها بلندتر است.
سایر خصوصیات آنها کم و بیش شبیه هم است ولی الگوی پر وبال و همچنین ساختار دم آنها متفاوت است.
پرنده نر تقریبا سراسر بدنش به رنگ سیاه با جلای سبز است.
دم بلندش دارای دو شاخه اصلی در طرفین و دو شاخه فرعی در وسط میباشد و کمتر از سیاه خروس اروپائی مجعد است.در شکل پرهای دمی سیاه خروس قفقازی (راست) با اروپائی (چپ) مقایسه شده است.
نرها برخلاف سیاهخروس اروپائی دارای علائم سفید نبوده، تنها لکههای بسیار کوچک سفیدرنگ بر روی شانهها و پرهای پا دیده میشود.
مادههای بالغ شبیه ماده سیاه خروسهای اروپائی بوده، اما رنگ آن خاکستریتر و تیره تر است.
خط و خال پرها مخصوصا در کنارههای بدن کمتر است، بطوریکه قسمت بالای بال یکدست و فاقد خال است.
ماده شبیه ماده سیاه خروس اروپائی است؛ اما رنگ آن خاکستری تر و تیره تر است.
پرهای بیرونی دم نرها به سمت بیرون و رو به پائین پیچ میخورد.
هیچ نوع تفاوتی در عمل پرواز و طرز راه رفتن انواع مختلف دیده نشده است.
پرنده نر برخلاف گونه اروپائی تقریبا بدون سروصداست؛ اما ضمن پرواز بالهایش صوت میکشد و صدایی شبیه veeegggg تولید میکند.
مقایسه سیاه خروس اروپائی (سمت راست) و قفقازی (سمت چپ) 2-2- 2- مشخصات زیستگاه گونه: در بررسی منطقه امن و تعلیف ممنوع کلن که شامل 11 دره میباشد، ویژگیهای خاصی تشخیص داده شد که هرکدام ازویژگیهای زیستگاهی، سهم مهمی در بقای پرنده دارند که مهمترین ویژگیها عبارتند از: جهت شیب زیستگاه: شمالی درصد شیب زیستگاه: میانگین 60% جنگل انبوه تا ارتفاع 2000 متر از سطح دریا بوتهزار از ارتفاع 2000 تا 2200 متر از سطح دریا علفزار آلپی از ارتفاع 2200 متر به بالا وجود صخرههای پراکنده وجود گونههای گیاهی مانند: هفتول، قره قات، انواع نسترنها، پیرو، بلوط، ممرز.
مدل زیستگاه سیاه خروس ویژگیهای فوق منجر به تهیه مدلی از زیستگاه گردید که در شناسائی زیستگاههای جدید مورد استفاده قرار گرفت.
باید اضافه کرد که به علت چرای دام در مناطقی که تعلیف آزاد میباشد، منطقه بوتهزار که محل لانهگزینی و جوجهآوری پرنده میباشد، نابود گردیده، بطوریکه دامنه قسمت مرتعی تا دار مرز کشیده شده است؛ لذا لانه و تخمهای پرنده اگر توسط گلههای گوسفند لگدمال نشوند، توسط چوپانها و یا سگهای گله نابود میشوند.
2-2-2-1- مقایسه زیستگاههای قفقاز با زیستگاه کلن: مطالعات انجام یافته در قفقاز نشان میدهد که سیاهخروس بجز فصل زمستان، اکثرا در شیبهای جنوبی حضور دارد.
به اعتقاد averin 1938 در طول ماههای مهر و آبان که برف فراوان است، سیاهخروسها به طرف نقاط پست جنگلها حرکت نموده و به جستجوی غذا میپردازند.
شرایط عمدهای که در طول زمستان بر روی پرنده اثر میکند، شامل ارتفاع برف و انتشار پوشش گیاهی در شیبهای کوهستان و بطور کلی دسترسی به غذا، انتشار ارتفاعی پرنده را در عرصههای مختلف گیاهی تنظیم مینماید.
در طول زمستان، زمانی که در شیبهای جنوبی غذا کمیاب میگردد میتوان بیشترین تراکم جمعیت پرندده را در شیبهای شمالی مشاهده کرد.
شرایط فوق با وضع موجود با زیستگاههای ایران تطابق ندارد.
زیرا طی عملیات میدانی و بازدیدهای متعدد در فصول مختلف از زیستگاههای سیاهخروس، همیشه پرنده در شیبهای شمالی مشاهده شده است، و برعکس شیبهای جنوبی فقط در زمستان، آنهم بعضی اوقات مورد استفاده پرنده قرار میگیرد.
از آنجائیکه این گونه کاملا وابسته به جنگل میباشد، عدم وجود اراضی جنگلی در شیبهای جنوبی مناطق مورد مطالعه باعث گردیده که پرنده تقریبا در تمام فصول در شیبهای شمالی که مشرف به جنگل میباشند، ساکن باشد.
بطوریکه مناطق لک، لانهگزینی، جوجهآوری پرنده و حتی تونلهایی که پرنده برای مصون ماندن از سرمای زمستانی در برفها ایجاد میکند، در شیبهای شمالی قرار دارند.
البته در بررسیهای میدانی چند لک در شیبهای شرقی هم مشاهده گردید که پائیندست آنها بوتهزار وجود داشت.
تفاوت دیگر زیستگاههای مورد مطالعه با اطلاعات موجود از مناطق قفقاز، متفاوت بودن پراکنش ارتفاعی پرنده میباشد.
بطوریکه پراکنش پرنده در قفقاز در کمربندی به ارتفاع 1500 تا 3000 متر است و این در حالیست که این پراکنش در زیستگاههای مورد مطالعه در تمام سال از 1800 تا 2300 متر بیشتر نمیباشد.
3-1- تجهیزات مورد نیاز: شرایط زیستگاه سیاهخروس، منحصر به فرد و بسیار طاقتفرسا است.
از اینرو داشتن امکانات اقامتی مناسب و نیز تجهیزات لازم برای مطالعه گونه اجتناب ناپذیر است.
3-1-1- تجهیزات اقامتی: وسایل و تجهیزاتی که بدین منظور مورد نیاز میباشد، عبارتند از: 1لف) وسیله نقلیه: بدلیل شیب زیاد، کوهستانی بودن منطقه، خاکی بودن راهها و گلی شدن در صورت بارندگی، تنها وسیله ای که کارائی لازم را خواهد داشت اتومبیل لندور با دو دیفرانسیل است.
ب) پناهگاه: چون عملیات میدانی از5:30 صبح آغاز میشود، امکان تردد به پاسگاه وجود ندارد و بنابراین باید در نزدیکیهای تجمعگاه، چادراقامتی بگونهای که استتار لازم را داشته باشد، برقرار گردد.
پ) کفش و پوشاک: استفاده از کفش مناسب مثل پوتین و لباس مناسب برای شرایط متغیر آب و هوایی الزامی است.
برای جلوگیری از آفتابسوختگی، اکیدا توصیه میشود تمامی لباسها آستین بلند باشند.همچنین کلاه مناسب نیز نقش موثری خواهد داشت.
ت) وسایل گرمایشی و نورانی: علاوه بر پوشاک زمستانی، به همراه داشتن پتو، کیسه خواب، گازپیکنیک، الکل جامد، شمع و پروژکتور ضروری است.
ث) مواد غذایی: شامل نان، کنسرو، پنیر، خرما، بیسگویت، سیب زمینی، مواد قندی، میوه و...
و همچنین وسایل پخت و پز.
3-1-2- تجهیزات مطالعاتی: به منظور مطالعه دقیق گونه، امکانات زیر مورد نیاز است: الف) سازه: استفاده از سازه به منظور صید ، علامتگذاری و بیومتری گونه صورت پذیرفت که روند ساخت و دلایل ناکارآمد بودن آن در پیوست شرح داده شده است.
ب) دوربین: انواع دوربین، شامل: دوربین دو چشمی و تکچشمی، دوربین دید در شب، دوربین فیلمبرداری و دوربین عکاسی (با بزرگنمایی بالا) مورد نیاز است.
پ) نقشه توپوگرافی: در تهیه نقشه معلوم شد که متاسفانه نقشه 25000/1 مناطق مطالعاتی هنوز معلوم نشده است.
لذا اجبارا از نقشه با مقیاس 50000/1 استفاده گردید.در تهیه نقشه، محدوده منطقه حفاظت شده ارسباران و کلیه مناطق تجمع پرنده با ذکر شمارههای مربوطه، لحاظ گردید، مضافا اینکه بخشی از زیستگاههای پرنده که در مناطق آزاد غربی قرار دارند، بعد از شناسائی مناطق تجمع پرنده در نقشه مربوطه نشان داده شدهاست.
ت) قطب نما، شیب سنج، فاصلهیاب لیزری و GPS: برای تعیین موقعیت، تعیین درصد شیب زیستگاه، تعیین فاصله پرنده و بدست آوردن مختصات لک استفاده میشوند.
پ) وسایل اندازه گیری: شامل کولیس، ترازوی فنری دقیق با کیسه و متر نواری.
ت) حلقههای علامتگذاری ث) ورقههای ثبت اطلاعات (data shit) ج) سایر امکانات مورد نیاز شامل کولهپشتی، فندک، باتری اضافه، بطری آب، طناب، قیچی، انبردست و...
3-2- مراجعه به روستاهای منطقه و مصاحبه با افراد: سیاه خروس در میان مردم ساکن در محدوده پراکنش پرنده، چهرهای آشناست.
مردم ترک زبان و عشایر به آن "قره خروز" (به معنی سیاه خروس) و مردم تات زبان پرنده را به نام سیواکارک (sivacarc) میشناسند.
اهالی روستای بندیل اعتقاد دارند که گوشت سیاه خروس برای درمان بیماریهای مختلف مفید است که این موضوع برای بقاء پرنده بسیار خطرناک میباشد.
اسماعیل فتحیزاده (متولد روستای خریل) معتقد است که جمعیت سیاه خروس، قبل از حفاظت پرنده یعنی حدود 40 تا 45 سال پیش، خیلی بیشتر از دوران حفاظت پرنده بوده است؛ بطوریکه در فصل پائیز گلههای 50تائی سیاه خروس را مشاهده و از آنها شکار مینموده است.
فتحیزاده معتقد است که دو نوع سیاه خروس را مشاهده و شکار کرده است: اولی "قره خروز" (سیاه خروس) و دومی "بزخروز" (خروس خاکستری).
لازم به توضیح است که منظور از خروس خاکستری، همان نرهای نابالغ یکساله میباشند که با پوشش قهوهای مایل به خاکستری در تظاهرات جنسی، به همراه خروسهای بالغ شرکت میکنند.
آقای بولوت محرمی از عشایر محمدخانلو که همه ساله تابستان را در ییلاقات آغجه قلعه کاکاور میگذراند، اظهار میکند که قبل از بهره برداری از معدن مس سونگون، در محلی که امروزه شانه کار معدن قرار دارد و قبلا منطقه جنگلی بوده، سیاه خروس زیاد دیده میشد که در حال حاضر این جمعیت به کفشن کاکاور در شمال سونگون منتقل شدهاست.
طی ملاقاتی با بایرام سیدی (از روستای سیدآباد)، ایشان اضهار نمود که در سالهای قبل در ارتفاعات بوزقلعهسی سیاه خروس را (مخصوصا در زمستان) زیاد میدیده ولی در چهار پنج سال اخیر قطع نسل شده است.
آقای ارسلان شعبانی (از روستای خریل) هم در تاریخ 24/3/78 در غرب ارتفاعات سقلتولان یک لانه سیاه خروس پیدا کرده که دارای 7 تخم بوده که در بازدید بعدی همه جوجهها تفریغ شده بودند.
طبق اضهارات افراد محلی، سیاه خروس در سالهای قبل از حفاظت، توسط توسط بعضی از شکارچیان به عنوان هدیه به بزرگان عشایر یا مالکین تقدیم میشدهاست.
آقای محرم طالبی در نیمه دوم خردادماه سال 1381، لانه ای را در ارتفاعات سقلتولان مشاهده کرده بود که نامبرده روز بعد شاهد خورده شدن تخمها توسط سگهای گله میگردد.
در 15 تیر 1378 اهالی خریل در حین علفچینی در درهای بنام علیجعفر بیچن در شرق قجلخریل، یک قطعه مرغ را به همراه پنج جوجه مشاهده میکنند که جوجهها قادر به پرواز نبودند.
یک هفته بعد هم پرنده مادهای را با شش جوجه مشاهده کردند که قادر به پرواز بودند.
گفتنی است که اهالی محلی به علفزار آلپی که در آن علفچینی انجام میشود، قجل میگویند.
3-3- انواع لکهای شناسایی شده: 3-3-1- لک های شناسائی شده در داخل منطقه امن و تعلیف ممنوع کلن: (از شرق به غرب) 1- دره سفاسر، 2- دره ساوالان ناوی، 3- دره گریگو، 4- قرهقوش داش، 5- ایش ناوی و 6- قارقاقجلی.