دانلود تحقیق رابطه هوش هیجانی با رضایت زناشویی

Word 82 KB 35222 51
مشخص نشده مشخص نشده روانپزشکی - روانشناسی - علوم تربیتی
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • چکیده : در این پژوهش با تأکید بر نقش هیجانها در زندگی انسان، اجزای هوش هیجانی و رابطه هیجان و تفکر اشاره شد.

    سپس توانایی های هوش هیجانی به عنوان راه حل بسیاری از معضلات اجتماعی، فرهنگی، آموزشی معرفی شده و در ادامه تاریخچه هوش هیجانی و زمینه های کاربردی متعدد آن در زندگی شخصی و اجتماعی افراد مورد بررسی قرار گرفت.

    و با توجه به نقش مهم رضایت زناشویی بر سلامت های جسمانی افراد، به عوامل متعدد شناختی، وضعیت اقتصادی و عقیدتی که بر رضایت زناشویی موثرند اشاره شد و هدف این بود که بررسی کند آیا میان هوش هیجانی رضایت زناشویی رابطه ای وجود دارد؟

    که با توجه به اطلاعات جمع آوری شده و تجزیه و تحلیل آماری مشخص شد که همبستگی مثبت و در حد پایین مشاهده شده است اما با توجه به سطح معناداری آزمون ضریب همبستگی محاسبه شده معنادار نبوده و فرضیه پژوهش مورد تأیید قرار نگرفته است.

    فصل اول موضوع پژوهش، کلیات پژوهش مقدمه بیان مسأله اهمیت و ضرورت پژوهش تعاریف عملیاتی فصل اول مقدمه: روانشناسان درصدد شناسایی عواملی هستند که با استفاده از آنها بتوان افراد را در زندگی فردی و اجتماعی یاری داد.

    یکی از مباحث مورد توجه آنان، نقش هوش به عنوان عامل موفقیت انسان است که در این زمینه رویکردهای متفاوتی وجود دارد.

    در گذشته، تمرکز اغلب روانشناسان، بر فرآیندهای شناختی و هوش عمومی بوده است.

    دیدگاه های سنتی هوشبهر تصوری محدود از استعدادهای انسان داشتند و برای هوش فرد، محدودیت قائل شده و آن را ارثی، نسبتاً ثابت و نیز قابل تغییر می دانستند.

    گذشت زمان و تجربه‌های علمی ثابت کرد که بسیاری از افراد که در نمرات پیشرفت تحصیلی و آزمون های هوش ربته بالایی را کسب می کنند، در فراز و نشیب های زندگی شخصی و اجتماعی و بحرانهای روزمره کفایت و شایستگی لازم را از خود نشان نداده و فاقد مهارتهای لازم هستند.

    در عمل، هوشبهر بالا تضمین کننده شخصیت اجتماعی، موفقیت و خشنودی در زندگی نیست.

    هوارد گاردنردر سال 1983 ، با طرح نظریه هوش چند عاملی خود، از مفهوم هوشبهر به عنوان عاملی منفرد و تغییرناپذیر فراتر رفته و تصویر غنی تر و گسترده تری از هوش را ارائه نمود.

    او با مطرح کردن، هوشبهر درون فردی به عنوان کلیه خودشناسی و هوش بین فردی به معنای توانایی درک افراد دیگر، الگویی دقیق و واقعی برای استفاده ثمربخش در طول زندگی معرفی نمود.

    گرچه در توصیف گاردنر از هوش فردی، شناخت احساسات مطرح شد، اما به نظر می رسید که هنوز به عواطف و هیجانات آن گونه که متناسب با نقش پیچیده آنها در زندگی انسان باشد، پرداخته نشده است.

    جان مایر و پیتر سالووری در سال 1989، به این روال که چه چیزهایی موجب کسب موفقیت افراد در زندگی می شود.

    اصطلاح هوش هیجانی را مطرح نموده و برای اولین بار در مقالات آموزشی خود این گونه معرفی نمودند.

    هوش هیجانی توانایی است که امکان درک احساسات و هیجانهای خود و دیگران را به فرد می دهد تا با استفاده از این قابلیت بتواند تفکر و عملکرد خود را هدایت کند.

    در سالهای اخیر اصطلاح هوش هیجانی گسترش فزاینده ای یافته، خصوصاً و زمینه کاربرد آن در تعلیم و تربیت زندگی شخصی، محیط کار و تجارب، پژوهشهایی انجام شده است.

    پژوهش حاضر قصد دارد در رابطه هوش هیجانی و رضایت زناشویی را مورد بررسی قرار دهد.

    بیان مسأله سالهاست روان شناسان درصدد هستند که به این سئوالها پاسخ بدهند که چرا برخی از مردم نسبت به برخی دیگر از بهداشت روانی بهتر برخوردارند که این سئوال به سئوال دیگری می انجامد که چرا برخی نسبت به برخی دیگر در زندگی موفق ترند؟

    چه عواملی این تفاوت ها را رقم می زند؟

    پاسخ به این سئوالها بر لزوم بررسی عواملی (مهارتهای هیجانی) که تصور می شود موفقیت فرد را تعیین می کند، دخالت دارد.

    به سرعت روشن شد که کلید تعیین و پیش بینی موفقیت و کامیابی تنها هوش شناختی نیست.

    شواهد حاکی از آن است که زوجها در جامعه امروزی برای برقراری و حفظ ارتباط صمیمی و درک احساسات از جانب همسرشان به مشکلات فراگیر و متعددی دچارند.

    بدیهی است که کمبودهای موجود در کفایتهای عاطفی و هیجانی دو همسر در کنار عوامل متعدد دیگر از قبیل (عوامل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و...) اثرات نامطلوبی بر زندگی مشترک آنها می گذارد و به طور منطقی هر چه نارضایتی از زندگی مشترک بیشتر باشد.

    احتمال ناسازگاری و جدایی افزایش می یابد.

    (گلمن 1998) این تحقیق به بررسی رابطه بین هوش هیجانی در رضایت زناشویی می پردازد.

    ماهیت و ضرورت پژوهش: در زندگی مشترک، غالباً به هنگام مواجهه با مشکلات، احساس ناکامی، تحقیر و...

    احساسات و هیجانات به جای عقل و منطق بر همسران غلبه می کند.

    لذا شناخت و هدایت هیجانات برای حفظ روابط زناشویی بسیار مهم است با توجه به پژوهشهای انجام شده در خصوص روابط همسران به نظر می رسد که مولفه های هوش هیجانی می توانند در رضایت زناشویی موثر باشند.

    «روابط صمیمانه زوجین نیاز به مهارتهای ارتباطی دارد از قبیل توجه افراد به مسائل از دید همسرانشان و توانایی درک همدلانه آنچه که همسرشان تجربه نموده است و همچنین حساس و آگاه بودن از نیازهای او، (گاتمن و همکاران، 1976).

    بدیهی است که عوامل متعددی نیز می توانند در نارضایتی زناشویی دخالت کرده و آن را تشدید نماید.

    وقتی یک زوج در چرخه فزاینده انتقاد، قرار گرفتن در وضع دفاعی، خاموشی گزیدن و افکار منفی و پذیرش مکرر درماندگی هیجانی اسیر شوند، این چرخه به خودی خود منعکس کننده این واقعیت است که در توانایی خودآگاهی، خویشتن داری همدلی و تسکین دادن به خود و به یکدیگر اختلالی وجود دارد.(گلمن، 1995) همسرانی که از خودآگاهی بالاتری برخوردارنند (خویشتن داری)و در نحوه ابزار احساسات و هیجانات خود نسبت به دیگران خصوصاً همسرشان تسلط دارند، مانع بروز بسیاری از برخوردها و سوء تفاهمات در روابط زناشویی خود می شوند.

    اگرچه تأکید بر تأثیر هوش هیجانی در احساس رضایت زناشویی به معنای نادیده انگاشتن عوامل دیگری همچون مسائل بیولوژیک، اثرات اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی نیست.

    اما برای سلامت ارتباطات عاطفی و هیجانی زوجها و سلامت روانی خانواده و مقابله با بسیاری از مشکلات اساسی خانواده اهمیت دارد.

    برای مطلوب تر ساختن روند زندگی مشترک و پیشگیری از ناکامی و بالا بودن توانایی شخصی و اجتماعی اعضای خانواده و کاستن از آثار طلاق در جامعه توجه به راهبردهای اکتسابی، در جهت پرورش قابلیت های هیجانی ضروری می نماید.

    اهداف پژوهش اهداف پژوهش حاضر عبارتند از: 1.

    بررسی هوش هیجانی زوجین 2.

    بررسی رضایت زناشویی 3.

    بررسی رابطه هوش هیجانی و رضایت زناشویی فرضیه کلی پژوهش بین رضایت زناشویی و هوش هیجانی رابطه معنی دار وجود دارد.

    تعاریف عملیاتی (کاربردی) EQ (هیجان بهر): در این پژوهش، هیجان بهر نمره ای است هر شرکت کننده در کل آزمون و درهر یک از مولفه های آزمون هوش هیجانی (بار – اون) کسب می نماید.

    رضایت زناشویی: در این پژوهش نمره ای است که شرکت کننده از پرسشنامه رضایت زناشویی Enrich کسب می کنند.

    فصل دوّم ادبیات مربوط به تحقیق فصل 2: ادبیات پژوهش مقدمه در این فصل با تأکید بر نقش هیجانها در زندگی انسان و رابطه هیجان و تفکر، بر اساس زیستی هیجان و هوش هیجانی اشاره خواهد شد.

    سپس توانایی های هوش هیجانی به عنوان راه حل بسیاری از معضلات اجتماعی، فرهنگی آموزش معرفی شده و در ادامه، تاریخچه هوش هیجانی و زمینه های کاربردی متعدد آن در زندگی شخصی و اجتماعی افراد مورد بررسی قرار می گیرد.

    با توجه به نقش مهم رضایت زناشویی بر سلامت روانی و جسمانی افراد، به عوامل متعدد شناختی، وضعیت اقتصادی و عقیدتی که بر رضایت زناشویی موثر اشاره شد و بر تغییرات میزان رضایت در مراحل مختلف زندگی مشترک همسران تأکید می شود.

    هیجان و هوش هیجانی واژه هیجان به آسانی تعریف نمی شود و وسعت کاربرد بسیاری در روانشناسی و روانپزشکی دارد.

    اصطلاحی که روانشناسان و فلاسفه پیش از یک قرن درباره معنای دقیق آن به بحث و جدل پرداخته اند.

    در فرهنگ لغت آکسفورد معنای لغوی هیجان چنین ذکر شده است، هر تحریک در ذهن، احساس، عاطفه و هر حالت ذهنی قدرتمند یا تهیج شده، هیجان، نامیده می شود.

    گلمن واژه هیجان را برای اشاره به یک احساس فکر و حالات معانی و بیولوژیک متخصص آن و حاضر ای از تمایل به عمل کردن بر اساس آن به کار می برد.

    «گلمن»[1] 1995 هیجان "emoveri" به معنی تحریک، حرکت، حالت تنش، تهییج مشتق شده است.

    هیجانها معمولاً واکنش کوتاه مدت، شدید و منطقی به شمار می آیند و از خلق که حالت مسلط و دوام یافته به شخص می باشد متمایزهستند (پورافکاری، 1372) رابطه هیجان با تفکر: امروزه جایگاه هیجان در گرفتن تصمیم های عاقلانه و تفکر ثمربخش شناخته شده است و برقراری تعادل هوشیارانه میان هیجان و تفکر از جانب متخصصان به منظور زندگی بهتر و رشد یافته تر، مورد تأکید واقع می شود.

    همچنان که ارسطو مطرح می کند.

    احساسات بشر زمانی که به خوبی به کار گرفته شوند با خرد و منطق همراهند و به تفکر و ارزشها و تعالی دو جهت می دهند.

    اگرچه به آسانی می توانند به خطا بروند.

    از دیدگاه دو مشکل انسان در این نیست که از هیجان برخوردار است بلکه آنچه اهمیت وارد مناسب بودن هیجان و نحوه از آن است.

    (گلمن 1995) امروزه جایگاه هیجان در گرفتن تصمیم های عاقلانه و تفکر ثمربخش شناخته شده است و برقراری تعادل هوشیارانه میان هیجان و تفکر از جانب متخصصان به منظور زندگی بهتر و رشد یافته تر، مورد تأکید واقع می شود.

    (گلمن 1995) تاریخچه هوش هیجانی در سالهای 1900 تا 1920 ، جنبش جدیدی پدید آمد که می خواست برای اندازه گیری هوش شناختی راهی پیدا کند.

    دانشمندان آن زمان IQ را، که روشی سریع برای جدا کردن افراد متوسط از افراد باهوش بود، مورد مطالعه قرار دارند.

    آنها خیلی زود متوجه محدودیت های این روش شدند.

    بسیاری از مردم خیلی باهوش بودند اما توانایی آنها در اداره کردن رفتارشان و کنار آمدن با دیگران آنها را محدود کرده بود.

    همچنین آنها متوجه شدند، افرادی وجود دارد که هوش متوسط دارند ولی در زندگی بسیار موفق هستند.

    ثراندیک، اولین کسی بود که مهارتهای هوش هیجانی را نام گذاری کرد.

    اصطلاحی که او اختراع کرد، هوش اجتماعی، نشانگر توانایی افرادی است که در خوب کنار آمدن با مردم مهارتهای کافی دارند در سالهای دهه 1980 بود که هوش هیجانی [EQ] نام فعلی خود را به دست آورد.

    بلافاصله بعد از آن پژوهشها و مطالعات بسیار قدرتمندی انجام شد (براوبری – جین گریوز، جین گریوز، ترجمه مهدی گنجی، 1384) شاید بتوان گفت که روون بارون 1998 اولین کسی است که گام های نخستین را در جهت ارزیابی هوش هیجانی به عنوان معیاری از سلامت برداشته است.

    وی در رساله دکتری خود و اصطلاح ضریب هیجانی را در مقابل بهره هوشی به کار برده است، بارون (2000) (بار-آن) اینک هوش هیجانی را به عنوان مجموعه ای مشتمل بر دانش هیجانی و اجتماعی و توانایی هایی مطرح می کند که بر توانایی عمومی ما را در برخورد موثر با خواسته های محیطی تأثیر می گذارند.

    این مجموعه شامل مواردی است که عبارتند از: 1/ توانایی آگاه بودن، فهمیدن و بیان کردن خود.

    2/ توانایی آگاه بودن و فهمیدن و برقراری ارتباط با دیگران 3/ توانایی برخورد با هیجان های شدید و کنترل سائق ها و تکانه های درونی.

    4/ توانایی سازگاری با تغییر و حل مشکلات شخصی یا اجتماعی.

    پنج حوزه مطروحه در مدل وی عبارتنداز: مهارت های درون – فردی، مهارت های میان – فردی و سازگاری مدیریت استرس و حال عمومی.

    (سید محسن فاطمی، 1385).

    هوش هیجانی چیست؟

    اگر هوش هیجانی را مجموعه ای از اجزای مرتبط به هم تصور کنیم.

    اجزای این مجموعه عبارتند از: 1- آگاهی از هیجان های خود.

    2- بیان هیجان ها، 3- آگاهی از هیجان های دیگران 4- مدیریت هیجان ها.

    آگاهی از هیجان های خود هیجان ها طیف وسیعی را در بر می گیرند ممکن است مثبت یا منفی باشند.

    مولفه اول هوش هیجانی به این نکته می پردازد که تا چه اندازه از هیجان های خودآگاه هستیم؟

    توانایی نظارت بر هیجانها و آگاهی نسبت به آنها کلید اساسی و اصلی را در این مولفه تشکیل می دهد.

    آگاهی به خود یعنی آگاهی از حالات خود، هیجان های خود و چگونگی تفکر خود در مورد آن حالات و هیجان ها.

    در این مولفه هوش هیجانی مهم آن است که شما بتوانید از آن چه در درونتان می کند و آگاه و نسبت به حالات خود واقف باشید.

    مزیت تحقق این مولفه هوش هیجانی این است که ما علاوه بر این که از هیجان های خود در یک لحظه خاص آگاهی می یابیم، به این نکته نیز واقف می شویم که در آن لحظه خاص نسبت به آن هیجان ها چگونه فکر کرده ایم.

    (فاطمی، 1385 ، ص 9).

    بیان هیجان ها هیجان ها تجربیات زودگذر، موقت و آنی هستند.

    مولفه دوم هوش هیجانی به این سئوال مربوط می شود که چگونه هیجان های خود را بیان می کنیم؟

    بیان هیجانات ممکن است به 3 حالت صورت گیرد، حالت الف) هیجان خود را کاملاً مکتوم نگه دارید و اصلاً آن را ابراز نکنید.

    که این نوعی رفتار انفعالی است در حالت انفعالی هیجان ها پنهان باقی می مانند و بیان نمی شوند.

    حالت ب) هیجان خود را به گونه ای نامناسب و همراه با پرخاشگری و تهاجم بیان کنید.

    این رفتار را رفتار تهاجمی یا پرخاشگرانه می نامند.

    در این حالت مخاطب مورد حمله، شماتت و تهاجم قرار می گیرد.

    حالت ج) هیجان ها را به گونه ای مناسب و بدون حمله کردن به طرف مقابل بیان کنید.

    در این حالت مخاطب شما مورد حمله قرار نمی گیرد.

    اما در عین حال شما هیجان خود را به گونه ای مناسب بیان می کنید این رفتار را رفتار جرأت آمیز یا قاطعانه می نامند.

    آگاهی از هیجان های دیگران مولفه سوم هوش هیجانی به آگاهی از هیجان های دیگران مربوط می شود، چگونه هیجان های دیگران را درک می کنیم؟

    افرادی که دارای هوش هیجانی هستند نسبت به هیجان های دیگران فوق العاده حساس، دقیق، و هوشیارند در حالی که افراد فاقد هوش هیجانی کاملاً به هیجان ها و احساسات دیگران بی توجه هستند.

    مدیریت هیجان ها مدیریت هیجان ها، چهارمین مولفه هوش هیجانی است، هنگام هجوم بی وقفه سیلاب هیجان ها چه واکنشی نشان می دهیم؟

    آیا ما هیجان ها را مدیریت می کنیم یا این هیجان ها هستند که ما را مدیریت می کنند؟

    در برخورد با هیجان ها می توان به 3 صورت عمل کرد: 1- کاملاً منفعل باشیم هیجان ها به طور کامل بر ما مستولی شوند.

    2- هیجان ها را سرکوب و به شدت از بروز آنها جلوگیری کنیم.

    3- هیجان ها را مدیریت کنیم.

    مدیریت هیجان ها به معنی مدیریت آگاهانه، حاذقانه و خلاقانه آنها است.

    مدیریت هیجان ها مستلزم آگاهی از وجود، ظهور، حضور نقش آفرینی آنها است.

    به عبارت دیگر، بدون آگاهی از هیجان ها نمی توان به مدیریت آنها پرداخت.

    مدیریت هیجان ها صرفاً شامل هیجان های منفی مانند خشم، غم و ناامیدی نیست بلکه هیجان های مثبت از قبیل شادی را نیز در بر می گیرد (فاطمی، 1385).

    نظریات مطرح شده در حوزه هوش هیجانی این تعبیر که هیجانها نوعی اطلاعات هستند، کمک کرد تا در سال 1990 ، مفهومی کاملاً پروبال گرفته از هوش هیجانی ظاهر شود.

    دو روانشناس آمریکایی، پیتر سالووی و جان مایر اولین کسانی بودند که این اصطلاح را به کار بردند.

    نظریه سالووی و مایر براین باور استوار بود که تعداد کمی از مهارتهای ویژه وجود دارد که در همه آنها یا دقت مهم است یا کارآیی، دقت در شناخت و درک حالات هیجانی خود و دیگران و کارآیی در تنظیم، کنترل و استفاده از هیجان ها در رسیدن به اهداف، به نظر سالووی و مایر در هوش هیجانی 4 جنبه اساسی وجود دارد: 1- ادراک هیجانها: به توانایی شناخت دقیق درست هیجانات در خود و دیگران و تمیز قائل شدن بین ابراز هیجانات واقعی از هیجانات نادرست و غیرواقعی اشاره دارد.

    2- تنظیم هیجانها: به توانایی تنظیم موثر و تعدیل شدت هیجانات و مدیریت آن در خود و دیگران اشاره دارد که این امکان را به فرد می دهد که هیجانات منفی را تعادل و ملایم نموده و هیجانات مضر و آسیب زا را به صورتی سازگار و انطباقی تبدیل کند.

    3- شناخت هیجانها: توانایی فهم هیجانات و استفاده سریع و صادقانه، انعطاف پذیری و ابتکاری از هیجانات در موقعیتهای اجتماعی است که در جهت حفظ انگیزه های مثبت برای رسیدن به اهداف به کار می رود.

    4- استفاده از هیجانهاست نظریه دیگر، نظریه گلمن بود که خیلی سریع تر و فراگیرتر از نظریه سالووی و مایر بود.

    توصیف گلمن از هوش هیجانی، که در طول سالها تحول یافته است.

    چهار زمینه را در بر می گیرد.

    خودآگاهی، خود – مدیریتی، آگاهی و اجتماعی و مدیریت رابطه، او بیست قابلیت مشخص ارایه می دهد که در قالب این 4 زمینه جای می گیرند.

    برای مثال، زمینه خود – مدیریتی شامل 6 قابلیت می شود: خود – داری، قابل اعتماد بودن.

    وظیفه شناسی، سازگاری انگیزه پیشرفت و قابلیت ابتکار و رهبری.

    (براوبری – گریوز / ترجمه: گنجی.

    1384) تئوری هوش هیجانی گلمن 1- خودآگاهی به معنای تشخیص احساسات و یافتن واژگانی برای بیان آنها، و دریافتن پیوند موجود میان افکار، احساسات و واکنش ها، آگاهی بر اینکه در تصمیم گیری فکر یا احساسات غلبه دارد.

    خودآگاهی همچنین به شکل تشخیص نقاط قوت وسعت خود و دیدن خویش به گونه ای مثبت اما واقع بینانه نیز جلوه گر می شود.

    2- کنترل هیجانها: افزایش تحمل کافی و کنترل خشم / کاهش اهانت / توانایی ابراز خشم به شیوه ای مناسب / و بهتر کنار آمدن با فشار روانی را شامل می شود.

    3- موفقیت در مهار هیجان ها: افزایش احساس مسئولیت / افزایش توانایی تمرکز بر تکلیف در دست انجام و عطف توجه / کاهش تکانشگری و افزایش خویشتن داری.

    4- همدلی: یافتن هیجان ها/ افزایش توانایی درک دیدگاه طرف مقابل و افزایش همدلی و حساسیت نسبت به احساسات دیگران / افزایش توانایی گوش کردن به صحبت های دیگران را در بر می گیرد.

    5- حفظ ارتباط ها: افزایش توانایی تجزیه و تحلیل و درک ارتباط ها / بهبود و عملکرد در حل تعارضات و مذاکره بر سر.

    موضوع های مورد اختلاف / افزایش توانایی در حل مشکلات موجود در ارتباط ها/ افزایش جرأت و مهارت در مراوده با دیگران / افزایش محبوبیت و اجتماعی بودن/ افزایش علاقه و ملاحظه، پیروی از جمع، و هماهنگی با گروه ها.

    (گلمن، 1995 ، ترجمه: پارسا، 1380) تئوری هوش هیجانی از دیدگاه بار – اون: ویون بار – اون، هوش هیجانی را نوعی از هوش غیرشناختی می داند که شامل یک دسته از توانایی ها و مهارتهای اجتماعی و هیجانی است و این توانمندیها فرد را در جهت سازگاری موثر با فشارها و موقعیت های دشوار اجتماعی، یاری می رساند.

    (بار – اون 1990) از دیدگاه او، هوش هیجانی در طول زمان قابل تغییر و رشد است و می تواند با برنامه های ویژه ای این مهارتهای هیجانی را آموزش داد.

    ابعاد هوش هیجانی از دیدگاه بار – اون خودآگاهی هیجانی، قاطعیت، حرمت نفس، خودشکوفایی، استقلال، همدلی، روابط بین فردی، مسئولیت پذیری اجتماعی، حل مسئله، واقعیت سنجی، انعطاف پذیری، تحمل فشار – کنترل تکانه، شادکامی، خوش بینی.

    1- خودآگاهی هیجانی خودآگاهی هیجانی توانایی تشخیص و درک احساسات است.

    این مولفه ها تنها آگاهی از احساسات یک فرد و هیجانات وی نیست بلکه همچنین شامل توانایی تمایز بین آنها به منظور پی بردن به این امر است که شخصی چه احساسی دارد و چرا این احساس در امر شکل گرفته است و همچنین به منظور پی بردن به آنچه سبب این احساسات است.

    2- قاطعیت قاطعیت توانایی بیان احساسات، عقاید و افکار خود و دفاع از حقوق خود به شیوه ای غیرمخرب است.

    قاطعیت دارای 3 بعد است.

    الف) توانایی بیان احساسات، ب) توانایی بیان آشکار عقاید و افکار خود، ج) توانایی ایستادگی برای احقاق حقوق خود.

    (بار – اون، 1997) 3- حرمت ذات حرمت ذات توانایی احترام به خود و پذیرش خود به عنوان شخصی اساساً خوب است.

    احترام به خود اصولاً قبول و درست داشتن خود و آن گونه که هستیم می باشد.

    پذیرش خود، توانایی پذیرش جنبه های مثبت و منفی محدودیت ها و قابلیت های خود است.

    4- خودشکوفایی خودشکوفایی به توانایی شناخت توانمندیهای بالقوه خود اشاره دارد.

    این بعد از هوش هیجانی تبیین جستجو برای معنی بخشیدن به زندگی است.

    خودشکوفایی فرایندی مستمر و پویا برای کسب حداکثر رشد تواناییها و قابلیتها و استعدادهاست.

    5- استقلال عبارت است از توانایی خود هدایتگری و خود کنترلی در تفکر و عمل و عدم وابستگی عاطفی افراد مستقل افرادی خود اتکا در برنامه ریزی و تصمیم گیری های مهم هستند.

    اشخاص مستقل از اتکا به دیگران برای برآمدن نیازهای عاطفی شان پرهیز می کنند.

    6- همدلی عبارت است از توانایی آگاهی، درک و قدردانی از احساسات دیگران و حساس بودن به اینکه آنها چرا و چگونه و چه چیزی را این گونه به این طریق احساس می کنند، است.

    همدل شدن یک توانایی با شناخت هیجانها و عواطف دیگران است.

    7- روابط بین فردی مهارت ارتباطی بین فردی شامل توانایی برقراری و حفظ ارتباطهای متقابل و عنایت بخشی است که محبت و تعادل وضعیت از ویژگی های آن است.

    از ویژگی های ارتباط مثبت بین فردی، توانایی صمیمیت و محبت و انتقال دوستی به شخص دیگر است.

    این مهارت اجتماعی عموماً نیاز به داشتن حساسیت مثبت به دیگران، تمایل به برقراری ارتباطها و احساس رضایت از این روابط است.

    8- مسئولیت پذیری اجتماعی مسئولیت پذیری اجتماعی نشان دادن خود به عنوان یک عنصر سازنده، شرکت کننده و همکاری کننده در یک گروه اجتماعی است.

    این توانایی شامل مسئول بودن است حتی اگر شخصاً از این رابطه سود برده نشود.

    چنین افرادی دارای وجدان اجتماعی هستند و رفتارهای آنها به صورت پذیرش مسئولیتهای اجتماعی جلوه گر می شود.

    9- حل مسأله قابلیت حل مسأله توانایی شناسایی و تعریف مشکلات، همچنین خلق و انجام راه حلهای بالقوه موثر است.

    حل مسأله ماهیتی چند مرحله ای دارد و شامل توانایی انجام این مراحل است.

    الف) احساس وجود مشکل و احساس داشتن کفایت و انگیزه کافی برای مقابله موثر با آن ب) تعریف و تدوین مشکل تا حد امکان ج) تصمیم گیری و انجام یکی از راه حل ها.

    10- واقعیت آزمایی واقعیت آزمایی توانایی ارزیابی انطباق بین آنچه تجربه می شود و آنچه عیناً وجود دارد، می باشد.

    بخش میزان انطباق بین آنچه فرد تجربه کرده و آنچه واقعاً وجود دارد.

    شامل تحقیق درباره شواهد عینی برای تأیید توجیه و اثبات احساسات، ادراکات و اندیشه هاست.

    واقعیت آزمایی شامل درک موقعیت کنونی، تلاش برای فهم امور به طور صحیح و تجربه رویدادها آن گونه که واقعاً هستند، بدون خیالبافی و رویاپردازی بیش از اندازه است.

    به زبان ساده تر، واقعیت آزمایی توانایی درک صحیح موقعیت جدید است.

    11- انعطاف پذیری انعطاف پذیری توانایی منطبق ساختن عواطف، افکار و رفتار با موقعیتها و شرایط دائماً در حال تغییر است.

    افراد منعطف افرادی فعال، زرنگ، همیار و قادر به واکنش به تغییر هستند.

    این افراد زمانی که مشخص شود اشتباه کرده اند، قادرند ذهنیات خود را تغییر دهند.

    12- تحمل فشار عبارت است از توانایی مقاومت در برابر رویدادها و موقعیتهای فشارزا و بدون توقف از طریق سازگاری فعال در برابر فشار، این توانایی به معنی پشت سرگذاشتن موقعیتهای شکل ساز بدون از پا در آمدن.

    کسانی که تحمل فشار را در حد بالایی دارند.

    بحرانها و مشکلات را بهتر پشت سر می گذارند و کمتر دچار ناامیدی و بی یاوری می شوند.

    13- کنترل تکانه کنترل تکانه توانایی مقاومت یا به تأخیر انداختن تکانه، سائق یا وسوسه انجام عمل است.

    این توانایی شامل پذیرش تکانه های پرخاشگر، خوددار بودن و کنترل خشم، پایین بودن تحمل ناکامی، ناتوانی در کنترل مشکلات فقدان خود کنترلی و رفتارهای تند و غیر قابل پیش بینی تجلی می کند.

    14- شادکامی شادکامی توانایی راضی بودن از زندگی خود، لذت بردن از خود و دیگران و شاد بودن است.

    این مولفه از هوش هیجانی شامل توانایی لذت برون از جنبه های مختلف زندگی خود و به طور کلی زندگی است.

    افراد شادمان اغلب احساس خوبی و راحتی چه در محیط کار و چه در اوقات فراغت دارند.

    شادکامی با احساس کلی شادی و نشاط مرتبط است.

    15- خوش بینی خوش بینی توانایی نگاه کردن به طرف روشن تر زندگی و حفظ یک نگرش مثبت حتی رویارویی با بد اقبالی است.

    خوش بینی نشان دهنده امید به زندگی و رویکردی مثبت به زندگی روزمره است.

    شناسایی حالت های هیجانی اصلی ترین و بنیادی ترین مهارتی که به هوش هیجانی کمک می کند: توانایی شناخت دقیق حالتهای هیجانی است.

    دلیل این ادعا ساده است: ناتوانی در تشخیص و شناخت یک هیجان، یا ناتوانی در شناخت تفاوت یک هیجان از هیجان دیگر، باعث می شود تا مهارتهای دیگر بدون استفاده و مفید واقع شوند.

    با آن که شناسایی هیجانها بسیار مهم است، قبل از آن باید به موضوع بسیار مهمتری که تا کنون به آن اشاره نکرده ایم، بپردازیم.

    اینکه محل یا مکان هیجانی که می خواهیم آن را شناسایی کنیم کجاست.

    طبق نظریه های هوش هیجانی این نوع هیجانها در هر مکانی می توانند باشند، در دیگران و در خود.

    شناسایی حالتهای هیجانی خود همه ما می توانیم زمانهایی را به یاد بیاوریم که در آن هیجانهای بسیار قوی یا بسیار شفاف و واضح بوده است.

    آن قدر قوی یا شفاف که در شناسایی آن هیچ مشکلی نداشتیم، بعضی وضعیتها، به جای آن که واکنشهای قوی و شفاف ایجاد کنند، هیجانهایی ایجاد می کنند که بسیار خفیف هستند و بعضی دیگر در وضعیت ها تنها یک هیجان آن هم هیجان شناخته نشده نامدار ایجاد نمی کنند، بلکه مخلوط پیچیده ای از انواع احساسات را به وجود می آورند.

    هیجان ها درباره قضاوت هایتان اطلاعاتی در اختیار شما می گذارند هیجان ها نوعی اطلاعات هستند.

    چون هیجانها آشکارا به شما می گویند در حال ارزیابی مثلاً مردم اشیاء اوضاع و عقاید هستند، درک دقیق هیجانها به این معناست که درباره ارزیابی هایتان اطلاعات دقیق تری دارید.

    شناخت دقیق هیجانها درباره آنچه را که دوست دارید.

    آنچه را که دوست ندارید یا آنچه را که مطمئن نیستید دوست دارید یا نه.

    اطلاعات بیشتری به شما می دهند.

    هیجان ها به شما می گویند که چگونه رفتار کنید.

    اطلاع داشتن از قضاوت هایتان درباره بهترین روشهای رفتاری در وضعیت های مختلف علایم مهمی را در اختیار شما می گذارد.

    بسیاری از هیجانها علایمی هستند که به شما می گویند توجه خود را به کجا معطوف کنید و چگونه انرژیهای خود را جهت بدهید.

    اگر نتوانید هیجان را دقیقاً شناسایی کنید نخواهید توانست به بهترین شیوه عمل کنید.

    هیجان ها سودهای جانبی بیشتری دارند سومین دلیل در تأیید اهمیت شناخت دقیق احساسات خود این است که داشتن این نوع دانش درباره حالات درونی می تواند به نتایج سودمند دیگری ختم شود.

    برای مثال، پژوهش نشان داده است، کسانی که از هیجانهای خود شناخت بسیار خوب و واضحی دارند معمولاً کمتر دچار افسردگی می شوند و نسبت به کسانی که احساسات خود را زیاد درک نمی کنند کمتر از ناراحتیهای هیجانی رنج می برند.

    طبق یافته های پژوهشها در وضعیت هایی با استرس بالا و برانگیختن کسانی که از حالات هیجانی خود شناخت بهتری دارند معمولاً عملکرد بهتری دارند.

    بنابراین، داشتن دانش دقیق از حالات روانی خود می تواند، در انجام دادن کارها کمک خوبی باشد.

    (براوبری – گریوز/ ترجمه، گنجی 1384) رضایت زناشویی رضایت زناشویی، احساس عینی از خشنودی، رضایت و لذت تجربه شدن توسط زن یا شوهر است.

    قسمتی که همه جنبه های زندگی مشترکشان را در نظر بگیرند.

    (الیس، 1986 به نقل از فیروز بخت 1381) و صورت توجه به عوامل رضامندی زناشویی می توان انتظار داشت که با افزایش سطح رضامندی و بهداشت روانی بسیاری از مشکلات روانی، عاطفی و اجتماعی کاهش می یابد.

    با ارتقاء سطح رضامندی زناشویی و رضایت از زندگی، افراد جامعه با آرامش خاطر بیشتر به رشد تعالی و خدمات اجتماعی فرهنگی، اقتصادی و ...

    خواهند پرداخت و خانواده ها نیز از این پیشرفت سود خواهند برد.

    (ثنایی 1373) تحقیقات متعددی نشان داده اند که رضایت زناشویی بر سلامت روانی، جسمانی افراد و تأثیر مهمی دارد.

    (هاوگیتر 1986 کالیچ و ماهلر 1993 ، شوارتز رولپین، 1989 ، نقل از مهدویان، 1380) همچنین تحقیقات اولسون و همکاران وی (1989) حاکی از آن است که رضایت افراد از ازدواجشان با رضایت از زندگی خانوادگی 70% و با رضایت از زندگی به طور کلی 67% همبستگی دارد.

    رضایت زناشویی تحت تأثیر مجموعه ای از عوامل متفاوت است که هیچ به تنهایی برای ایجاد رضامندی کافی نیست.

    البته این عوامل می توانند در زوجها فرهنگهای مختلف متفاوت باشند.

    با توجه به مطالب فوق رضایت افراد از ازدواجشان زمینه ساز هسته اصلی رضایت از خانواده و زندگی به طور کلی است.

    به عبارتی می توان گفت سلامت جامعه و خانواده در گرو رضایت افراد از ازدواجشان است.

    (اولسون و دیگران 1989) بررسی علل نارضایتی از زندگی زناشویی بررسی های بسیاری توجه خود را به پیش بینی رضایتمندی از زندگی زناشویی معطوف داشته و کوشیده اند علم را به خدمت حفظ ثبات خانوادگی درآورند.

    حال اگر بتوانیم عواملی را که موجب موفقیت یا عدم موفقیت زنان و شوهران می شود، معین کنیم، چرا نباید افراد ذینفع را از منافع آگاهی قبلی برخوردار کنیم؟

    (سکالن 1370).

    در این قسمت به بررسی عوامل متعددی که در ایجاد رضایتمندی از زندگی زناشویی موثر است می پردازیم.

    1- ویژگی های شخصیتی درک افراد از همسرشان، با توجه به رفتارها و ویژگی های شخصیتی او که شامل مواردی نظیر: بدخلقی، کله شقی، افسردگی، لجبازی، حسادت، اجتماعی بودن و منزوی بودن و ...

    می شود، می تواند از عواملی باشد که نارضایتی را در همه ایجاد می کند.

    معمولاً اختلافات شخصی افراد با چشم اندازهای متفاوت آنان ارتباط دارد.

    هر کدام از همسران خود را منطقی و انعطاف پذیر و دیگری را غیر منطقی و سرسخت می پندارد.

    بسیاری از برخوردها ناشی از طرز تلقی شخصیتی زن و شوهر است.

    اگر شخصیتهای زن و شوهر به آسانی در هم نیامیزد.

    این خصوصیات متفاوت باعث اختلاف و کم رنگ شدن تدریجی جذابیتهای آنها برای هم می شود و در نتیجه تأثیر مخربی بر رضایتمندی آنان از زندگی زناشویی خواهد گذاشت.

    (بک، 1373) 2- ارتباطها رابطه خوب و سالم زناشویی مبتنی بر عشق است.

    عشقی مسئولانه که به دنبال رابطه ای مسئولانه ایجاد می شود.

    رابطه ای مبتنی بر مساوات و برابری دو انسان که هر دو سعی شان فراهم کردن امکانات رشد و شکوفایی دیگری است.

    به طور کلی برقراری رابطه به دو صورت کلامی و غیرکلامی است.

    ارتباطهای کلامی: سنجش عده ای از ارتباطها را شامل می شود.

    بسیاری از زوجها در انتقال امیال و احساسات خود به یکدیگر با دشواری روبرو هستند و خواسته هایشان را طوری به طرف مقابل منتقل می کنند که گویی به دو زبان متفاوت صحبت می کنند.

    در این شرایط هرگز عجیب نیست که دچار سوء تفاهم شوند.

    زوجهایی که از زندگی زناشویی خوبی برخوردار نیستند، در مقایسه با زوجهایی که زندگی مشترک موفقی دارند، در درک نقطه نظرات واقعی یکدیگر با دشواری بیشتری روبرو هستند.

    (بک، 1973) 3- حل تعارض در یک ازدواج موفق، زن و شوهر معتقدند که بر سر تفاوتهای خود به توافق برسند، در تضاد و اختلاف باقی بمانند و به جای بحث و مخالفت برای مصالحه و صمیمیت تلاش کنند.

    با هم گفتگو کردند بخشی از تماس و مصالحه است.

    زوجهایی موفق نیز با هم درگیر می شوند اما با اختلاف خود برخورد منصفانه می کنند و ظرفیت قبول اختلاف، نشانه صمیمیت و نشانه یک خانواده سالم است.

    اختلاف سالم و خوب، سازنده است.

    از آنجا که هر شخص، انسان منحصر به فردی است و از آنجا که مقررات نظام هر خانواده متفاوت است.

    تضاد و اختلاف امری ناگزیر است، و صد البته که نحوه برخورد با این تفاوتها و حل تعارضات، در میزان رضایتمندی از زندگ زناشویی بسیار موثر است.

    (برواشاو، 1372)

  • فهرست:

    چکیده ........................................................................................................................................... 8

    فصل اول / کلیات / پژوهش .................................................................................................... 9

    مقدمه .......................................................................................................................................... 10

    بیان مسأله ................................................................................................................................. 12

    اهمیت و ضرورت پژوهش ........................................................................................................ 13

    اهداف پژوهش ............................................................................................................................ 15

    فرضیه پژوهش ........................................................................................................................... 15

    تعاریف عملیاتی ...................................................................................................................... 15

    فصل دوم / ادبیات مربوط به تحقیق/.................................................................................... 16

    مقدمه .......................................................................................................................................... 17

    هیجان و هوش هیجانی .......................................................................................................... 17

    رابطه هیجان با تفکر ............................................................................................................. 18

    تاریخچه هوش هیجانی ......................................................................................................... 19

    هوش هیجانی چیست؟............................................................................................................ 20

    نظریات مطرح شده در حوزه هوش هیجانی .................................................................... 24

    تئوری هوش هیجانی گلمن ................................................................................................... 25

    تئوری هوش هیجانی از دیدگاه بار- اون ............................................................................. 27

    شناسایی حالت های هیجانی ............................................................................................. 33

    رضایت زناشویی ....................................................................................................................... 35

    بررسی علل نارضایتی از زندگی زناشویی ....................................................................... 37

    رضایت زناشویی و هوش هیجانی ....................................................................................... 43

    هوش عاطفی و نقش آن در تحکیم پیوند زناشویی ....................................................... 45

    تحقیقات انجام شده در زمینه هوش هیجانی و رضایت زناشویی .............................. 47

    فصل سوم (طرح تحقیق) ......................................................................... 50

    مقدمه .......................................................................................................................................... 51

    جامعه پژوهش ........................................................................................................................... 51

    نمونه آماری ................................................................................................................................... 51

    ابزار پژوهش ................................................................................................................................. 52

    روش تجزیه و تحلیل داده ها ...................................................................................................... 52

    روایی و اعتبار آزمون هوش هیجانی .................................................................................... 52

    پایایی و اعتبار آزمون در ایران ................................................................................................ 53

    روایی و اعتبار پرسشنامه رضایت زناشویی ................................................................... 55

    روایی و اعتبار پرسشنامه در ایران ...................................................................................... 57

    فصل چهارم (تجزیه و تحلیل توصیفی و استنباطی داده ها)................. 59

    مقدمه .......................................................................................................................................... 60

    توصیف داده ها .......................................................................................................................... 61

    بررسی و آزمون فرضیه ها ...................................................................................................... 65

    فصل پنجم: (خلاصه و نتیجه گیری) .................................................... 67

    بحث و نتیجه گیری ................................................................................................................. 68

    خلاصه تحقیق ............................................................................................................................. 69

    پیشنهادهای پژوهش ............................................................................................................... 69

    محدودیت های پژوهش ............................................................................................................ 70

    فهرست منابع ........................................................................................................................... 71

    پیوست ها ................................................................................................................................... 72

    منبع:

    - براوبری، تراویس، گریوز، جین (1384)، هوش هیجانی (مهارتها و آزمونها)، مترجم: گنجی، مهدی، تهران، انتشارات ساوالان.

    - بک، آ (1373)، عشق هرگز کافی نیست. ترجمه، قراچه داغی، مهدی، تهران، انتشارات مترجم.

    - برنشتاین، فلیپ اچ، (1380)، زناشویی درمانی، ترجمه: پور عابدی نائینی، حسن، منشی، غلامرضا، تهران، انتشارات رشد.

    - بوسکالیا، ل. (1370)، زندگی عشق و دیگر هیچ، ترجمه، قراچه داغی، مهدی، فتوحی، ز، تهران، انتشارات روشنگران.

    - فاطمی، سید محسن، (1385)، هوش هیجانی، تهران، انتشارات سارگل.

    - گلمن، دانیل، (1380)، هوش هیجانی، ترجمه، پارسا، نسرین، تهران، انتشارات رشد.

    - میشیل، آندره (1354)، جامعه شناسی خانواده و ازدواج، ترجمه، اردلان، فرنگیس، تهران، انتشارات دانشکده علوم اجتماعی، شماره 3.

    - مینوچین، سالوادور، (1373)، خانواده و خانواده درمانی، ترجمه، ثنائی، باقر، تهران، انتشارات امیرکبیر.

هوش هیجانی چیست؟ به چند نفر از موفق‌ترین افراد در زندگی تان فکر کنید و به خصیصه‌‌های مشترکی که آنها با یکدیگر دارند. بی‌شک ، دایره دوستان این افراد بزرگ و متنوع است. ارتباطات شخصی‌شان قوی و زندگی خانوادگی شان مملو از افتخار و کامیابی است. آنها نسبت به دیگران ، حتی نسبت به کسانی که تازه ملاقات می‌کنند، علاقه نشان می‌دهند. آنها رضایت بیشتری از شغل خود دارند، احترام همسالانشان را ...

 هوش هیجانی به طور فزاینده ای تبدیل به یک عامل اندازه گیری رهبران اثر بخش بالقوه شده است . با داشتن استعداد وهوش بالا امکان دارد یک تحلیل گر مالی عالی و یا یک محقق منطقی شد اما با توسعه هوش هیجانی می توان کاندیدایی برای CEO و یا یک وکیل برجسته شد. هدف از نگارش این مقاله بررسی وآشنایی با مفهوم هوش هیجانی و نقش آن در رهبری می باشد . امید است با مطالعه این مقاله به نقش هوش ...

هوش هیجانی چیست؟ به چند نفر از موفق‌ترین افراد در زندگی تان فکر کنید و به خصیصه‌‌های مشترکی که آنها با یکدیگر دارند. بی‌شک ، دایره دوستان این افراد بزرگ و متنوع است. ارتباطات شخصی‌شان قوی و زندگی خانوادگی شان مملو از افتخار و کامیابی است. آنها نسبت به دیگران ، حتی نسبت به کسانی که تازه ملاقات می‌کنند، علاقه نشان می‌دهند. آنها رضایت بیشتری از شغل خود دارند، احترام همسالانشان را ...

مقدمه : هوش هیجانی به طور فزاینده ای تبدیل به یک عامل اندازه گیری رهبران اثر بخش بالقوه شده است . با داشتن استعداد وهوش بالا امکان دارد یک تحلیل گر مالی عالی و یا یک محقق منطقی شد اما با توسعه هوش هیجانی می توان کاندیدایی برای CEO و یا یک وکیل برجسته شد. هدف از نگارش این مقاله بررسی وآشنایی با مفهوم هوش هیجانی و نقش آن در رهبری می باشد . امید است با مطالعه این مقاله به نقش هوش ...

مقدمه از آنجایی که استحکام روابط اجتماعی، خانوادگی، شغلی و تامین سلامت عاطفی اقشار مختلف جامعه یکی از بهترین اهداف اساسی هر کشوری است، بنابراین واجب است تا آن را از زوایایی مختلف مورد ارزیابی و توجه قرار داد. یکی از رازهای پوشیده روانشناسی، علوم توانایی نسبی تستهای مختلف بهره هوشی در پیش بینی صحیح این نکته است که چه کسانی در زندگی موفق خواهند بود. مطمئنا از لحاظ کمی بین بهره ...

هوش هیجانی ابزاری نوین در مدیریت بازار چکیده این مقاله به موضوع هوش هیجانی و کاربرد آن در مدیریت سازمان‌ها می‌پردازد. هوش هیجانی تعریف شده و با هوش تحصیلی مقایسه می‌شود. شرایط بروز هوش هیجانی و استعدادهای فردی برای ایجاد هوش هیجانی تشریح می‌شوند. سپس کاربرد هوش هیجانی در مدیریت بازار بررسی می‌شود. هم‌چنین به موضوع هوش بین فردی، امید و خوش‌بینی و نقش آنها در مدیریت بازار پرداخته ...

هوش هیجانی ابزاری نوین در مدیریت بازار چکیده این مقاله به موضوع هوش هیجانی و کاربرد آن در مدیریت سازمان‌ها می‌پردازد. هوش هیجانی تعریف شده و با هوش تحصیلی مقایسه می‌شود. شرایط بروز هوش هیجانی و استعدادهای فردی برای ایجاد هوش هیجانی تشریح می‌شوند. سپس کاربرد هوش هیجانی در مدیریت بازار بررسی می‌شود. هم‌چنین به موضوع هوش بین فردی، امید و خوش‌بینی و نقش آنها در مدیریت بازار پرداخته ...

چکیده این مقاله به موضوع هوش هیجانی و کاربرد آن در مدیریت سازمان‌ها می‌پردازد. هوش هیجانی تعریف شده و با هوش تحصیلی مقایسه می‌شود. شرایط بروز هوش هیجانی و استعدادهای فردی برای ایجاد هوش هیجانی تشریح می‌شوند. سپس کاربرد هوش هیجانی در مدیریت بازار بررسی می‌شود. هم‌چنین به موضوع هوش بین فردی، امید و خوش‌بینی و نقش آنها در مدیریت بازار پرداخته می‌شود. منبع : روزنامه همشهری،‌ ...

هوش هیجانی ابزاری نوین در مدیریت بازار چکیده این مقاله به موضوع هوش هیجانی و کاربرد آن در مدیریت سازمان‌ها می‌پردازد. هوش هیجانی تعریف شده و با هوش تحصیلی مقایسه می‌شود. شرایط بروز هوش هیجانی و استعدادهای فردی برای ایجاد هوش هیجانی تشریح می‌شوند. سپس کاربرد هوش هیجانی در مدیریت بازار بررسی می‌شود. هم‌چنین به موضوع هوش بین فردی، امید و خوش‌بینی و نقش آنها در مدیریت بازار پرداخته ...

1- مقدمه مدیریت و یا عامل انسانی مهمترین دلیل تحولاتی است که امروز بشر در همه زمینه‌ها و به هر شکلی درجوامع گوناگون شاهد آن است. در واقع عامل انسانی است که تفاوت‌های فاحش امروز زندگی بشر با شرایط گذشته‌اش را رقم زده است. اگر این عامل از زندگی روزمره حذف شود در واقع توسعه و پیشرفت از زندگی انسان حذف می‌شود. برای تغییر و حرکت بسوی شرایط بهتر علاوه بر عواملی چون سرمایه، مواد اولیه ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول