مقدمه خاورمیانه در طول سالیان در یک افق صد ساله از قرن بیستم همواره کانون بحران و بستر مناقشات متعددی بوده است.
همواره بحث از اهمیت مکانی خاورمیانه و دارایی های طبیعی کشورهای این منطقه است که این حوزه از جغرافیا را به مرکزی پرنقش و ناآرام تبدیل کرده است.
اما بحث اقلیت های قومی نیز وجه دیگری از ویژگی های این منطقه است که به موضوع مناقشه آمیزی در درون دولت، میان مرزها، میان دولت ها و نهایتاً در وخیم ترین سطح آن موضوع کشمکش قومی با یک دولت مستقل است.
عدم درک درست و ناکافی از حقوق اقلیت ها به ویژه اقلیت کردی که به شکل چند تکه در میان دول ایران، ترکیه و سوریه پراکنده گشته اند.
همواره از مسائل بحران زای سیاسی درون دولتی و میان دولتی بوده است.
آگاهی اقلیت ها به حقوق اساسی و طبیعی خود که مورد تأکید نوانسیون حقوق اجتماعی سیاسی، اعلامیه حقوق بشر و بخشهای مختلف سازمان ملل است همگی می تواند به نوعی به برجسته شدن بار ژئوپولیتیکی چنین فضاهایی بیانجامد.
حمایت از گروههای قومی، مذهبی و نژادی از دیرباز در حقوق و سیاست بین الملل مطرح بوده است.
ظهور کشورها در قالب های دولت ملت طی قرون شانزدهم و هفدهم و پیدایش ترتیبات حقوق بین الملل که بازتابی از این نظام بود، توجه به گروه های اقلیت را ضرورت بخشید.
با این حال مسئله اقلیت ها در نیمه دوم قرن بیستم به ویژه پس از فجایع جنگ جهانی دوم بار دیگر توجه بسیاری را به خود جلب کرد.
از آنجایی که اساساً مسئله کرد و کردستان ریشه در مفهوم اقلیت کرد دارد، باید بیش از هر چیز به روشن ساختن مفهوم «اقلیت» بپردازیم؛ در رابطه با تعریف «اقلیت» در میثاق حقوق مدنی و سیاسی به تفصیل بحث شده است.
اما تعریف کاربردی از این مفهوم را می توانیم از کاپورتورتی سراغ بگیریم؛ «اقلیت عبارت است از گروهی که در حاکمیت شرکت نداشته و از نظر تعداد کمتر از بقیه جمعیت کشور هستند، ویژگی های متفاوت قومی، مذهبی یا زبانی با سایر جمعیت کشور دارند و دارای نوعی حس وحدت منافع و همبستگی در جهت حفظ فرهنگ، آداب و رسوم، مذهب یا زبان خود هستند.» از میان اقلیت های بزرگ شرق زمین و مسائل مربوطه به آنها کردها و کردستان به دلیل جایگاه جغرافیایی و موقعیت استراتژیک و ژئوپولیتیک این سرزمین و نیز تاریخ گذشته آن و اوضاع اجتماعی مردم کرد و نیز با توجه به ساختار بی ثبات و شکننده وترکیب دموگرافیکی ناهمگون و به شدت مرکب و اوضاع جغرافیایی نامتجانس کشورهایی که کردها مهمترین اقلیت درون مرزهای آنان را تشکیل داده اند.
از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
تاریخی منطقه هستند و از رو حس مقاومت آنان نیز آمیخته به شیوه های تلافی جویانه بوده است.
2- کردستان عراق هم در ترتیبات جنگ سردی و هم نظام جهانی پس از فروپاشی عصر جنگ سرد، به دلیل جایگیری در ترتیبات سیاسی انرژی محور خاورمیانه قرار می گیرد و خود ملاحظات خاص سیاسی، انرژی = امنتی و البته نظامی دارد.
بررسی تحولات این سرزمین از مقطع تاریخی شکل گیری عراق، نگاه به مبارزات کردها با رژیم بعث و نهایتاً فروپاشی رژیم بعث و موضوع شکل گیری اولین حکومت فدرالی قومی منطقه در چارچوب حفظ تمامیت ارضی عراق از فرازهای قابل توجه این پژوهش است.
اما نکته حائز اهمیت اینکه ما با توجه به تئوری «بین المللی شدن مناقشات قومی»[1] بر این باور هستیم که ویژگی های ژئوپولیتیکی و ترتیبات جغرافیایی سیاسی نظامی کردستان عراق به ویژه پس از فروپاشی رژیم بعث گویای یکی از موفق ترین تجربه های حق تعیین سرنوشت مردم اقلیت با باقی ماندن در چارچوب مرزهای سیاسی کشور میزبان است.
الگوی کردستان فدرالی در عراق نمونه تاریخی موفقی خواهد بود که به مثابه حلقه های تکمیل کننده زنجیره های دولت = ملتهای خاورمیانه، فضای پرتنش اقوام= ملت را پرمیکند.
فصل اول؛ کلیات تحقیق طرح مسئله مشرق زمین گهواره تمدنی زیست بزرگترین اقوام اعم از گروههای زبانی، فرهنگی و نژادی قومی مختلف است.
از میان اقلیت های بزرگ مشرق زمین و مسائل مربوط به آنها کردها و کردستان به دلیل جایگاه جغرافیایی و موقعیت استراتژیک ژئوپولیتیکی این سرزمین و نیز تاریخ گذشته آن و اوضاع اجتماعی مردم کرد و نیز با لحاظ نمودن ساختار سیاسی شکننده و ترکیب جمعیتی ناهمگون و وضعیت جغرافیایی نامتجانس کشورهایی که کردها مهمترین اقلیت درون مرزهای آنان را تشکیل داده اند.
گروه قومیتی که در مقایسه با سایر اقوام پراکنده و گروههای اقلیتی در این منطقه سیاسی ترین آنها نیز هستند و این موضوع را از اهمیت خاصی برخوردار کرده است.
کردستان به عنوان یک واحد جغرافیایی در دو مرحله تقسیم گردیده است.
نخستین تجزیه در تاریخ این سرزمین هنگامی اتفاق افتاد که درسال 920 ه .
ق در نبرد چالدران نیروهای امپراطوری عثمانی لشکریان شاه اسماعیل صفوی را در هم شکستند، به موجب تحولات ناشی از این رخداد تاریخی بخش های وسیعی از غرب کردستان از پیکره جغرافیایی ایران جدا و ضمیمه قلمرو امپراطوری عثمانی گردید.
قرنها بعد یعنی هنگامی که امپراطوری کهن، گسترده و در عین حال پوسیده عثمانی در پایان جنگ جهانی اول از هم فروپاشید.
و میان اقوام و ملل تابعه این امپراطوری تنها ملت کرد بود که نه تنها توانست به آرزوهای خویش برای تشکیل حکومت ملی جامه عمل بپوشاند بلکه سرزمین آنان میان کشورهای تازه تأسیس ترکیه، عراق و سوریه تقسیم شد و به این ترتیب بخشهای مختلف کردستان تحت مالکیت کشورهایی درآمد که از نظر قوانین اداری و فرهنگ اجتماعی و شیوه حکومتی با هم کم و بیش متفاوت داشتند.
اما در این میان کردستان عراق شرایط خاص جغرافیایی= سیاسی خاصی در میان کشورهای میزبان کردها دارا بوده است.
از سویی از لحاظ جغرافیایی در مرکز پراکندگی کردهاست و از سویی به لحاظ سیاسی سیاسی ترین گروه اقلیت کردها می باشد.
ناسیونالیزم کرد در عراق که پس از جنگ جهانی اول نضج گرفت زمانی که نیم بند عراق تحت قیومیت و هدایت نیروهای استعماری بریتانیا اداره می شد؛ محصول تضادها و دوگانگی های آشتی ناپذیر میان فرهنگ، آداب و رسوم، تاریخ، نژاد، زبان و … دو قوم تشکیل دهنده ساختار سیاسی عراق یعنی کردها و عربهاست.
تلاش و برنامه انحصار گرایانه اعراب برای جلوگیری از حضور مشارکت کردها در ساخت قدرت سیاسی در تشدید و تقویت آن تأثیر ویژه ای نهاده است.
کشمکش های درون مرزی از یک طرف و عواملی همانند وضعیت جغرافیایی ناهنگون، چگونگی استقرار جمعیت از لحاظ جغرافیایی (کردها در شمال و عربها در جنوب) و همین طور مداخله کشورهای بزرگ که منافع آنان در منطقه گاهی با منافع عراق هماهنگ و گاهی در تضاد است و نیز افزایش فشارهای سیاسی= نظامی بر کردها از سوی حکومت هایی که یکی پس از دیگری اداره امور عراق را به دست می گرفتند و با پیش گرفتن سیاست های افراطی ؟
کردها و کردستان را تحت فشارهای مضاعف قرار می دادند.
مسئله کردها و عامل جغرافیایی کردستان عراق و ملاحظات ژئوپولیتیکی آن همواره ذهن تمام رژیم های حاکم بر بغداد را به خود مشغول داشته است چه بسا دولت هایی که در پی ناکامی در حل مسائل کردستان از قدرت بر افتاده اند و عده ای دیگر نیز با توسل به ابزار و سلاح سرکوب سعی کرده اند صورت مسئله کردستان عراق را پاک کنند.
و در این پایان نامه با بررسی پایه ای از مسائل کردستان و نیز نگاهی به روند تاریخی این بحران با تکیه بر عوامل تقسیم کردستان از دید ژئوپولیتیکی و بستر بحران زای جغرافیایی= امنیتی آن تلاش می شود حتی حل مسئله کردستان در قالب شکلی از فدرالیسم پس از فروپاشی رژیم بعث، در چارچوب تئوری «بین المللی شدن منافع و تهدید یک بحران قومی» به تحلیل ژئوپولیتیکی دست پیدا کنیم و قادر به ارائه پیش بینی در خصوص آینده و روابط عراق با همسایگانش باشیم و از سوی دیگر ملاحظات این تحولات را هم بر امنیت ملی ایران در نظر بگیریم.
رویکردی ژئوپولیتیکی در بستر تحولات جبهه های ژئواستراتژیک و چرخش این جبهه ها به سمت ژئواکونومی بویژه در خاورمیانه فضای تحلیلی گسترده ای را از جغرافیای تهدید و منافع برای کردستان و کل منطقه در اختیار خواننده قرار خواهد داد.
تلاش نهایی و مهم این پایان نامه این است که تحولات رخداده در کردستان عراق را با توجه به متن ژئوپولیتیکی در فضای جدید بین المللی تحلیل کند.
1-2- هدف تحقیق هدف هر پژوهش در واقع موتور اولیه روشن کننده و انگیزه نهایی در تحقیق است.
هدف اصلی از انجام این تحقیق بررسی بستر جغرافیایی= امنیتی کردستان به ویژه عراق و فهم چرایی و چگونگی شکل گیری ترتیبات جغرافیایی سیاسی کردستان عراق است.
چگونگی شکل گیری این ترتیبات مسلماً در رأی ملاحظات دولتی، میان دولتی و میان مرزی است که به تبع می تواند برای همسایگان عراق هم ملاحظات چندی را در بر داشته باشد.
بررسی ملاحظات می توانند به عنوان مدل سازی[2] در تصمیم گیری های سیاسی مورد توجه واقع شود.
1-3- اهمیت تحقیق در گذشته مسائل مربوط به اقلیت ها، تنها عرصه تعادل میان اقلیت ها و گروههای قومی با دولتها بوده است.
اما هم اینک بازیگران جدیدی مانند سازمانهای سیاسی و مدنی و بین المللی به شکل مؤثری وارد این عرصه شده اند.
همچنین در سالهای اخیر، دفاع از حقوق اقلیت ها و قومیت ها بدل به ابزاری برای اعمال فشار و مداخله در امور کشور شده است.
بررسی مسئله مناقشه قومی میان مرزی از چند حیث شایان توجه بسیار است.
توجه روز افزونی که به نقش مردم توده ها و به تبع این رویکرد به جایگاه اقلیت های سرکوب شده اجتماعات حاشیه نشین شده می شود باعث افزایشی اهمیت سرنوشت اقلیت ها در میان جوامعی شده است که این اقلیت در حاکمیت دولت مرکزی نقش مهمی ندارند.
در جغرافیا هایی که قومیت واحدی میان مرزهای سیاسی چند کشور از گسسته شده اند، بحران ها و مناقشات یک گروه می تواند به بحرانی شدن اوضاع در سایر مرزها و در میان دیگر قومیت ها بیانجامد برعکس حتی اگر وضعیت بالنسبه با ثباتی برای یک منطقه پیش بیاید یا به وضعیتی از نوع خودمختاری یا فدرالیسم برسد، سایر مناطق هم خواهان پیروی از الگوی عملی شده هستند.
از این رو اهمیت انجام پژوهشی این چنینی در این است که ما وضعیت کردستان عراق را در 2 حالت بحران و ثبات با ملاحظه پیامدهای خاص اش بر مناطق اطراف بررسی می کنیم و این می تواند به محقق توان پیش بینی و روند شناسی آینده را نیز بدهد.
1-4- فرضیه تحقیق تحولات ناشی از شکل گیری نوعی از فدرالیسم در کردستان عراق می تواند (با توجه به تئوری بین المللی شدن تهدید و منافع مناقشات قومی) در رفتارهای کشورهای همسایه عراق، به ویژه ایران تأثیر بگذارد.
تحولات ناشی از تغییر در الگوی قلمرو خواهی کردهای عراق بر کردهای همسایه عراق تأثیری نخواهد گذاشت.
الگوی فدرالیسم به عنوان راه حل میانی برای مسئله کردها با حفظ تمامیت ارضی کشورهای میزبای، تنها راه حل موجود و عملی است.
1-5- قلمرو تحقیق در 3 بعد موضوع، مکان و زمان می تواند به حیطه شناسی قلمرو تحقیق مبادرت کرد.
الف) موضوع تحقیق عبارت است از جغرافیای سیاسی امنیتی کردستان عراق از زمان تحقیق عمدتاً پس از جنگ جهانی اول و شکل گیری عراق به عنوان بازیگری جدید در جغرافیای سیاسی جهان تا فروپاشی رژیم بعث مکان) عمدتاً جغرافیا و گستره پراکندگی کردها در خاورمیانه از سوریه تا زاگرس ولی با تکیه و تأکید بر کردستان عراق 1-6- روش شناسی تحقیق برای انجام این تحقیق از شیوه های زیر برگرفته شده است: الف) مطالعه کتابخانه ای و بررسی اسناد و آثار موجود در این زمینه به عنوان محور اصلی این تحقیق مورد توجه جدی بوده است که بیشترین زمان هم صرف این کار شده است.
ب) طبقه بندی اطلاعات و استفاده از داده های گردآوری شده به فراخور موضوع در هر قسمتی که مورد نیاز بوده است.
پ) با توجه به تمرکز بر رویکرد ژئوپولیتیک به نوعی تلاش وافری برای تحلیل آن از طریق بررسی الگوهای ژئوپولیتیکی شده است.
1-7- محدودیت های تحقیق نبود منابع تحقیقاتی گسترده به روز و البته متنوع و بیش از آن عدم امکان دسترسی به محققینی که در این خصوص تحقیقات ارزنده ای داشته اند.
اما متأسفانه اکثر محققین این حوزه در خارج از کشور هستند و اطلاعات کمابیش ناموثقی از محل زندگی یا مؤسسات تحقیقاتی آنها در دست است.
سانسور شدید مسائل کردستان عراق و متأسفانه عدم انتقال اخبار درست در طی سالیان گذشته محققان را در یک حبس اطلاعاتی قرار داده است.
1-8- ساختار تحقیق این تحقیق مشتمل بر پنج فصل می باشد: فصل اول مشتمل بر کلیات تحقیق است؛ فصل دوم به ادبیات و مبانی نظری تحقیق خواهد پرداخت؛ در فصل سوم که فصل یافته های تحقیق است اوضاع سیاسی= اجتماعی کردستان از شکل گیری عراق تا فروپاشی رژیم بعث رابررسی خواهد کرد.
فصل چهارم فصل رد یا تأیید فرضیات اساسی تحقیق است که در 2 قالب 1- بررسی الگوی فدرالیسم قومی؛ 2- اثبات یا رد فرضیه بین المللی شدن بحران و منافع مناقشه قومی تحلیل خواهد شد.
و فصل پنجم نیز نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات به منظور رسیدن به الگوی قابل پیش بینی برای آینده برای مناطق همجوار است.
در ادامه هم بخش ضمائم نقشه ها و البته کتابشناسی ارائه خواهد شد.
1-9- کلیه واژگان جغرافیای سیاسی، جغرافیای امنیتی، کرد، کردستان عراق، ژئوپولیتیک، ژئواکونومی، بحران درون مرزی، میان مرزی، میان دولتی.
فصل دوم؛ ادبیات و مبانی نظری تحقیق برای بررسی مسائل کردستان عراق به عنوان جغرافیایی که بحران قومی موجود در آن به این منطقه وضعیتی خاص بخشیده است، نیازمند تعریف عملیاتی چند واژه در ابتدای این فصل است.
ابتدا اشاره ای کوتاه به چند واژه کلیدی می کنیم سپس به متن جغرافیای تاریخی، اجتماعی و امنیتی کردستان عراق وارد می شویم.
قومیت مفهومی است که اغلب به عنوان مجموعه ای از پیشینه مشترک، خاطرات تاریخی، فرهنگ شامل زبان، مذهب، رسوم، آوازها، غذا، هنر و لباس، عده ای از مردم را به مکان جغرافیایی خاصی متصل می کند که البته ما در خصوص تعریف قومیت با سه رویکرد روبه رو هستیم: 1) ازلرگرایان که معتقدند قومیت ویژگی ثابتی است که هیچ تغییری نخواهد کرد.
2) ازلرگرایان هستند که معتقدند قومیت ابزاری برای نخبگان سیاسی در راستای بسیج کردن مردم برای رسیدن به اهداف خاصی است و 3) سازه انگاران که معتقدند قومیت مفهومی است که می تواند در جریان تعاملات اجتماعی در طول زمان دچار دگرگونی ماهیتی، متنی و کارکردی شود.
بحران قومیتی گویای مناقشات میان جوامعی است که خود را به علت داشتن ویژگی هایی متمایز از دیگران می بینند؛ بسیاری از آگاهان معتقدند که مناقشات قومی ابتدائاً درگیری های نظامی برسر یک منطقه مورد منازعه هستند3.
عده ای دیگر مسئله قومیت ها را منازعه بر سر منابع محدود می دانند.
مناقشاتی که ممکن است ما بین گروههای مختلف توصیفی بر سر تصاحب منابع بیشتر صورت گیرد و گروههای اقلیت به ادعای بهبود وضعیت رفاهی اعضاء خود، دیگران را دچار زحمت، آوارگی و ناامنی کنند4.
بحران توصیفی حتی می تواند در نتیجه سقوط یا فروپاشی یک امپراطوری یا نظام سیاسی به وجود بیاید.
یعنی زمانی که نهادها و بوروکراسی دولتی= سازمانی ضعیف می شوند و منجر به منازعه قدرت میان افراد سیاسی در رقابت برای رسیدن به حکومت مرکزی می شود5.
بین المللی شدن مناقشه قومی به هر مناقشه ای گفته می شود که مبنایی قومیتی دارد و در بردارنده بازیگران بین المللی می شود و بر فراز مرزهای سیاسی حرکت میکند و همسایگان جغرافیایی= سیاسی مبدأ را متأثر می کند.
بین المللی شدن زمانی حتمی می شود که مناقشه قومی در یک دولت تهدیدی علیه ثبات منطقه یا جامعه بین المللی می شود6.
اما در مجموع می توان گفت تعریف ؟
جامع ترین تعریف موجود از مناقشه قومی است.
وی می گوید مناقشه قومی در بردارنده درگیری و تنش از گروههای مختلفی است که خود را با استفاده از معیار قومی برای طرح ادعاهایشان در جهت تحقق منافع جمعیشان در مقابل دولت یا بازیگران سیاسی قرار می دهند7.
به هر حال می توان گفت که مناقشات قومی بویژه یک قومیت در میان مرزهای سیاسی کشورهای مختلف پراکنده شده اند استعداد و پتانسیل بیشتری برای انتقال الگوی بحران یا منافع دارند.
از این رو در خصوص بحران کردستان می توان انتظار داشت که به دلیل شرایط خاص جغرافیایی ژئوپولیتیکی اش و به عنوان سیاسی ترین حوزه پراکندگی قومیت کرد، توانایی گسترش و انتقال الگوی بحران یا حل منازعه را به سایر همسایگانش هم داشته باشد.
2-1- جغرافیای تاریخی، اجتماعی و امنیتی 2-1-1- پیشینه نژادی ـ تاریخی نژاد کرد مهمترین موضوع و نکته قابل توجه در مورد تاریق کردها قبل از میلاد مطالبی است که به شناسایی و معرفی ریشه و نژاد آنان می پردازد.
موضوع نژاد واجد ابعاد و بار سیاسی است به گونه ای که تمایز نژاد یکی از عوامل اصلی پدید آمدن تضادها و تنازعات سیاسی باشد.
اگر این تفریف از نژاد را که عبارت است از: «دسته یا گروههای انسانی که دارای خصوصیات جسمانی مشترک باشند که بنا بر اصل توارث به آنها رسیده است.
هر چند این گروهها از نظر آداب و رسوم، یا ملیت همانند نباشند.7» بپذیریم باید به ریشه های نژادی کردها بازگردیم.
در این خصوص نظریات مختلفی وجود دارد اما در یک نظر کلی عقیده بر این است که نژاد آریایی که بنا بر مدارک محکم تاریخی و آثار و علائم به دست آمده که مورد تأیید تاریخ نویسان و محققین قابل اطمینان است، اولین نوع بشری هستند که بنیانگذار زندگی نوین و تمدن دنیای باستان بوده و با درایت و عقل ذاتی گره مشکلات زندگی و احتیاجات روزانه بشر را گشوده اند.
آثار قدیم و اسناد پیدا شده جدید از آغاز تاریخ ایران باستان تا این ایام همه گواه بر بزرگواری، دلیری، ثبات قدم، عقل و درایت کامل و سایر صفات پسندیده این نژاد است8 .
آریایی ها به 3 شاخه تفکیل می شوند: اول: هندوها دوم: اروپایی ها (لاتین، ژرمن، اسلاوی ها و ؟
) سوم: ایرانی ها (پارسها، کردها، اعم از مادها و آراراتها) عده ای از دانشمندان کردها را قدیمی ترین ساکنان خاورمیانه امروزی می دانند و عقیده دارند که «تاریخ، ملتی کهن تر از کرد در این سرزمین نشان نمی دهد» به خود ندیده است.
از قرنها پیش در منطقه کوهستانی پهناوری در خاورمیانه در دامنه رشته کوه زاگرس و آرارات مردمی زندگی می کرده اند که آنها را کرد نامیده اند؛ کردها و اجدادشان بیش از سه هزار و به گفته ای چهار هزار سال است که در این سرزمین زندگی می کنند.
آثار و اسناد تاریخی فراوانی در تأیید این ادعا از سور مورخان، شرق شناسان و دانشمندان ارائه شده است در یکی از مهمترین بخشهای کتاب مشهور گزنفون نیز که شرح عقب نشینی ده هزار نیروی اجیر شده یونانی است که در خاک کردستان فعلی تا کناره دریای سیاه را مسکن کردونی هایی می دانند که مانند کردان امروزی کوه نشین و فعال بوده اند و در همان محدوده جغرافیایی سکونت داشته اند که امروزه مسکن کردهاست.
چنان که تحقیقات عده ای از مورخان و محققان برجسته و شرق شناسان بنامی نیز مثل هارتتان و تئودور نولد آن را به اثبات رسانده است.
که کورتی های مورد اشاره مورخان باستان از جمله استرابون جغرافی دان همان کردها می باشند9 ، و کسان دیگری نیز همچون دمرگان و مادسیون پا فراتر نهاده اند.
و مادها را شاخه ای از نوادگان گوتی ها و کاسی ها می دانند10 .
بابا مردوخ نیز عقیده دارد که مادها اجداد کردی های امروزی هستند که البته شرق شناسان بزرگی همچون پروفسور سایس در این مورد با وی هم داستان می باشد.
پاره ای دیگر از مورخان بزرگ ایرانی همچون شیرالدوله پیرنیا نیز مادها را به درستی اجداد کردان امروزی می داند11 ؛ به هر حال مادها پس از ایجاد اتحاد درونی میان خود به رهبری دیاکو در سال 708 قبل از میلاد اقوام هم کیش ساکن در مناطق مرکزی و جنوب ایران یعنی پارسها را نیز مطیع خویش ساختند و اکباتان یا همدان را به عنوان پایتخت خود احداث کردند.
پروفسور سایس معتقد است؛ «مادها عشایر کرد بودند که در شرق آشور زندگی می کردند و سرزمین آنان تا جنوب دریای خزر ادامه داشته است».
12 .
عده ای دیگر از مورخان و صاحب نظران درباره نژاد ملت کرد عقیده دارند که زبان مادی همانند زبان کردی امروزه بوده است.
تاریخ کرد منطقه کوهستانی آرارات که رودخانه های دجله و فرات از آن سرچشمه می گیرند از قرنها پیش جایگاه زندگی قبایلی بوده و هست که تاریخ بارها به تجانس و همگونی اجتماعی و زبانی ایشان اشاره کرده است.
این قبایل کردها هستند و چنانکه گفته می شود یکی از شعبه های مشهور نژاد آریایی که محققان را در آریایی بودنش شکی باقی نیست کردان هستند که از هزاره اول پیش از میلاد مسیح در مناطقی که امروزه سکونت دارند، می زیسته اند و در متون تاریخی سومری، ؟
، بابلی از اکراد به کرات نام برده است.
البته بعضی از نویسندگان کوشیده اند با دلایل بی اساس طایفه کرد را که یکی از شعب نژاد ایرانی بلکه خود از ارکان ایرانی بودن است، از طوایف گورانی یا ساسی معرفی کنند.
بعضی در صدد بر آمدند که کردان را از اخلاف گوتی ها و لولویی ها که ساکنان کوهستان غربی ایران بوده اند، معرفی کنند.
کرد یکی از شاخه های درخت کهنسال برومند نژاد ایرانی است و همواره در نقاط مختلف جهان با عزت و احترام زیسته و پیوندهای محکم او را با شاخه های این درخت مربوط ساخته است.
یک قسم سرگذشت تاریخی آنها را ؟
بخشیده است.
آنها در سده هشتم قبل از میلاد بر نواحی از زاگرس مسلط شدند و امپراطوری بزرگ ماد را تأسیس کردند.
در سال 612 قبل از میلاد شهر نینوا پایتخت امپراطوری آشور را تصرف و آن را به زیر سلطه خود درآوردند.
امپراطوری ماد در سده شش ق.م رو به زوال نهاد و در 55 ق.م تسلیم هخامنشیان شد.
تاریخ ایران از روزی که «آماد» یا ماد قدیم در برابر آشور بانی پال ایستادگی کرد و نینوا را فتح کرد تا روزگار هخامنش و اشکانیان و ساسانیان و دوره اسلامی هر ورقی را که از تاریخ بر می گردانیم می بینیم که صفوف نیروی ایران دوش به دوش ساکنان کردستان در مقابل خصم صف آرایی کرده اند.
منطقه کوهستانی پهناوری که آن را زاگرس می خواندند و امروز در مغرب ایران، شرق ترکیه و شمال عراق واقع است به واسطه تماس با ممالک عهد عتیق مثل خوزستان، ایلام، سومر و آکاد داشته است از اعصار بسیار کهن مشهور بوده است.
منطقه زاگرس چنان پیوسته به دشتها ی نامبرده بود که صرف نظر از اوضاع آنجا برای زمامداری سرزمین های بین النهرین و ایلام امکان نداشت.
زیر آذوقه این بلاد و آب مزارع آن از این کوهستان می آمد و خط ارتباط مستقیمی از ایلام و نواحی شمالی بین النهرین از میان و یا حاشیه کوهستان ها بوده است.
هنری فیلد پژوهشگر آمریکایی ثابت کرده است که انسان عهد یالئولیتیک از دوره ای جنوب ایران گذشته عموماً به دست شمال غربی هجرت گزید و از تنگه های سلیمانیه و رواندوز وارد سرزمین کردستان شده و به سمت شمال کوچ نموده است.
بنابراین مقدمات کشوری که محل سکونت مادها شد قبل از مذکور شدن نام آنان جایگاه طوایف بسیار بوده است.
نخستین پادشاهی که آزاد شد و به نواحی زاگرس لشکرکشی کرده «تیکلات پیلسرارل» بود، بعد از او در 843 ق.م سلمنصر نواحی کردستان فعلی را مورد تاخت و تاز قرار داد و برای نخستین بار نام ما مذکور شد.
هرلوت تشکیل دولت ماد را به دیوکس منتصب می داند که پایتخت خویش را شهر اکباتان قرار داد در حوالی سال 700 ق.م.
جانشینان او یکی پس از دیگری به جنگ با همسایگان خویش از جمله ایالت پارسومش پرداختند و “ خشتریه” یکی از سلاطین ماد آنجا را در 660 ق.م تصرف کرد اما تسلط ماد بر پارسومش دوام نکرد و پس از وی سکاها بر ماد تاختند و دولتی را که آن پادشاه در فاصله 675-653 ق.م بنا گذارده بودند، ویران کردند و پادشاهان پارسومش بر آن سلطه یافتند.
در 625 ق.م هووخ شتر مجدداً کوهستان ماد را بعد از 28 سال هرج و مرج انتظام بخشید و در سالهای بعد بود که ماد به اوج قدرت و عظمت رسید.
هووخشتر از سمت شرق ؟
از جانب جنوب سپاهان و در شمال غرب آتروپاتن، آذربایجان را که ماد کوچک گویند تصرف کرد و اکباتان را پایتخت کشور عظیم خود گردانید و به ساحل هالیس حمله کرد و 5 سال با پادشاه لیدی موسوم به آلیاتی جنگ کرد.
پس از وی پسرس، ایختوویگو، بر تخت پادشاهی نشست که همزمان بود با پادشاهی کوروش کبیر و به یاری عشایر دیگر ایران مدعی تاج و تخت ماد شد.
پادشاه بابل با او همدست گردید و سه جنگ و به روایتی دو جنگ میان سپاه ماد و کوروش به وقوع پیوست ولی کوروش به اکباتان رفت و خزاین دولتی را تصرف کرد و بدین ترتیب دولت ماد انقراض یافت.
پس از شکست داریوش از اسکندر مقدونی کردستان جز متصرفات جهانگشای مقدونی شد و دودمان سلوکی کراراً بر کردستان لشکرکشی کردند.
کردها به سرداری مولون بر پادشاهی سلوکی قیام کردند و آنها را از کردستان بیرون راندند .
سامانیان نیز باتوسل به نژاد و اجداد مادی خود احتمالاً اغلب کرد نژاد بوده اند.
برای بیان این ادعا باید گفت در فارس که مهد ساسانیان است از روزگار قدیم طوایف مختلف آریایی نژاد که کردان هم یکی از آنان بوده اند.
مسکن داشته اند.
استرابون می گوید: «طوایف مختلفی که ساکن پارس هستند عبارتند از: پاتیشخوارها، هخامنشیان، ؟
و کورتی ها و مروها که قسمتی به راهزنی و بقیه به زراعت مشغولند.» مروها و کوریت ها از عشایر چادرنشینان آذربایجان شمرده می شدند.
بطلمیوس مروها را همسایه کوریتها دانسته است.
اردشیر بابکان «کرد» است زیرا جد او ساسانیان از طایفه شبانکار که از کردان فارس بودند و در داراب کرد زندگی می کردند که در 24 فرسنگی شیراز بوده است13 .
از آغاز حمله عرب به ممالک ایران این طایفه در کنار سایرین در رفع حملات وارده و حفظ شئون ایرانی و حمایت از سلطنت ساسانیان کوشیده و پس از انقراض آن دولت هم همواره ؟
فرصتی برای جبران بوده است ولی در نهایت کردها با اجبار و زور به اسلام نگرویدند و پذیرش اسلام از سوی آنان تدریجی بوده است.
پس از قلمرو گشایی های اعراب ، کردها با جدیت بیشتری در میان سپاهیان مسلمان دوره ی خلفای اموی و عباسی حضور یافتند.
برخی از خاندان های کرد نیز همچون شدادیان بر پاره ای از نواحی کوهستانی حکومت و امارت یافتند.
این حکومت در سال 340 هـ .
ق توسط محمد بن کرتر تشکیل شد.
این خاندان بر مردمانی حکومت می کردند که بسیاری از آنان ارضی بودند.
تاریخ سلسله شدادیان پر است از مبارزه برای ترویج آیین اسلام.
خاندان مهمی دیگری از نژاد کردها همچون کردهای حسنوایی در سال 348 هـ .
ق در جنوب کره بیستون حکومت می کردند ولی ایشان نیز توسط سلجوقیان منقرض گردیدند.
اندکی بعد در سال 380 هـ .
ق نیز سلسله ای دیگر به نام مروانیان پدید آمدند که ولایت دیار بکه و بعضی از شهرهای ارمنستان و نیز برای مدتی شهر اورنه جزء قلمرو آنان بود.
بانیان این سلسله نیز که در سال 489 هـ .
ق توسط سلجوقیان از بین رفت کرد بودند 14 .
از میان همه سلسله های حکومتی که توسط کردها در تاریخ پی افکنده شده اند، سلسله ایوبیان از نظر میزان قدرت سیاسی و نظامی و گستره ی جغرافیایی قلمرو حکومتی و نیز از جهت خدمات فراوانی که به احیای قدرت دفاعی اسلام در مقابل مهاجمان صلیبی منجر شد از اهمیت و جایگاه ویژه و فوق العاده ای برخوردار می باشد.
این سلسله در سال 569 هـ .
ق در مصر توسط صلاح الدین ایوبی به وجود آمد.
صلاح الدین ایوبی موجبات رشد و قدرت فوق العاده ای اسلام را فراهم آورد.
وی قهرمانی بود که از میان کردها برخاست.
و تلاش صلیبی ها را برای تصرف بیت المقدس بی نتیجه گذاشت و آنان را از سرزمین های اسلامی راند.
به همین خاطر نام وی در تاریخ جنگ های صلیبی به عنوان یک سردار فاتح ثبت است.
صلاح الدین ایوبی علاوه بر خدماتی که در ؟
«بر اثر تلاش های وی بود که همچون گذشته طراوت، نیرو و متانت نصیب اسلام و مسلمانان شد15 .
از سلسه ایوبیان که بگذریم، دولت زند در ایران که کریم خان زند مؤسس آن بود از دیگر مقاطعی است که کردها توانسته اند حکومت را در برهه ای از تاریخ در دست گیرند.
تحرکات کردها قبل از زوال عثمانی هم در این راستا قابل بررسی است.
بعد از جنگ چالدران و ضمیمه شدن از سرزمین کردستان به عثمانی امرای کرد که به دلایل مذهبی از عثمانی پشتیبانی و در شکست صفویه که علم تشیع برافراشته بود نقش مهمی داشتند از استقلال زیادی در اداره امود خود از سوی سلطان عثمانی برخوردار شده اند.
پیمان بین عثمانی و کرد رسماً وجود شانزده امارات کوچک و بزرگ و حدود پانزده حکومت کرد را به رسمیت شناخت و به امرای مقتدر جنوب کردستان استقلال کامل داده شد.
این امر از تمامی صفات و نشانهای ویژه حاکمیت بهره مند بودند، سکه ضرب می کردند، در نماز جمعه خطبه به نامشان خوانده می شد، و در برابر سلطان مسئولیتی نداشتند.
و باج و خراجی به او نمی پرداختند و تنها تعهد آنها به سلطان این بود که مرزهای خود را تغییر ندهند این عمل ظاهراً به منظور حمایت از حقوق امارات مجاور بود اما در حقیقت برای جلوگیری از پدید آمدن دولتی مرکزی در کردستان بود.
در این هنگام و تا آغاز قرن نوزدهم در نتیجه استقلال عملی امارت کردستان ادبیات، فرهنگ و تمدن کردی پا گرفت و به سرعت شکوفا شد و در برخی از شهرهای کردستان مانند تبلیس و جزیره وحکاری که از پایتخت های امارتهای مقتدر کردستان بودند به صورت مراکز فرهنگی مهمی درآمدند و در آنها شاعران و دانشمندان مورد حمایت و تشویق قرار می گرفتند.
با رشد و شکوفایی فرهنگی که در بین کردها به وجود آمده بود نقش مهمی در بیداری و آگاهی ملی کردها این نمود که همین موجب پیدایش نخستین احساسات ملی گرایانه کردی در قرن نوزدهم شد.
شورش بابان در 1806 به رهبری عبدالرحمان پاشا الین حرکت عمدئه کردها بر علیه عثمانی به شمار می آید اما این حرکت پس از سه سال در سال 1808 به شکست انجامید.
اما بزرگترین حرکت کردها که هدف آن ایجاد وحدت بین کردها و استقلال کردستان بو به وسیله میرمحمد، حاکم امارات سوران آغاز شد وی در زمانی که نیروهای عثمانی در اثر جنگ با روسیه ضعیف شده بودند به تقویت نیروی خود پرداخت.
میر محمد در رواندوز پایتخت خود کارخانه های اسلحه سازی تأسیس کرد که فشنگ و حتی توپ نیز می ساختند این کارخانه ها بیش از 200 قبضه توپ ساختند16.
وی اقدام به تأسیس ارتش منظم خود نمود که تا پایان سال 1833 با در اختیار داشتن ده هزار سواره نظام و بیست هزار پیاده نظام آموزش دیده تمامی جنوب کردستان را به تصرف خود درآورد.
وی در سال 1853 شروع به پیشروی به سوی کردستان ایران نمود و تمامی نواحی کردستان ایران را تا مرزهای آذربایجان به تصرف درآورد.