معماری بومی اکنون حوزه ای است که اغلب بر بوم و بر، طایفه و فرهنگ مردمی و عامیانه، معماری روستایی و سنتی و دلالت دارد.
مقصود از دایره المعارف بومی در جهان هماهنگ نمودن اطلاعات رویه چنین معماری در تمامی حوزه ها و نواحی و در دسترس قراردادن تمامی این اطلاعات گردآوری شده است.
تعریف معماری بومی: تلاشهای فراوانی برای تعریف کلی و همه جانبه معماری بومی انجام گرفته است.
تعجب آور نیست اگر بگویم تمامی این تلاشها بی نتیجه و بدون موفقیت بوده است و تنها به لحاظ بررسی هایی که بر مجموعه های وسیعی از بناها، فرمها، سنتها و ریشه ها و سبکها، معانی و محتوا انجام یافته دارای اهمیت می باشد.
معماری در اکثر اوقات به عنوان علم ساختمان معنا می شود که از کلمه لاتین Architectura گرفته شد.
برگردان یونانی کلمه Arkhitekton که از دوکلمه Archos به معنای مدیر ، Tekton به معنای سازنده مشتق شده است، بنابراین تأکید بیشتر را بر روی مدیر سازنده محصول و ثمره طراحی و سازندگی می گذاریم.
و در تاریخ معتبر و قراردادی و دایره المعارف ها کلمه معماری به ساختارهایی یا دواره ای و بناهای مشهود و عینی اختصاص داده شده که نمودار قدرت و ثروت هستند- قصرها- معابد- کلیساها- مراکز و مقرهای دولتی، فرودگاهها و سالن ها اپرا.
اغلب این بناها توسط سازندگان بزرگ و یا جانشینان آنها، معماران حرفه ای، ساخته شده اند.
آنهایی که دولت مسئولیت یافتن راه حلی برای مشکلات طراحی و ساختمانی را بر عهده آنان نهاده است، مستقیماً به عنوان مدیر طرح و یا غیر مستقیم به عنوان یک طراح سیستمی را برای برپا کردن بنا به کار برده اند.
تمامی کارهای صنعتی و خلق وسایل عادی توسط تمامی اقشار مهندسین نیز همین پروسه طراحی مسئله و حل مشکل را داراست.
با این وجود اکثریت ساختمانها خانه مسکونی هستند و در بسیاری از نقاط جهان هنوز توسط مالکان و محیطی که منابع را در اختیارشان می نهد و یا با متخصصان محلی و سازندگان و صنعتگران ساخته می شوند یا به طور کلی با تمامی این نادانی و مطالبات اندک، این سازندگان تاکنون بناهای بسیاری برای محیط انسانی ساخته اند اگر چه برای هیچ کدام از نقاط ضعف این بناها و عملکرد ها مسئولیتی نداشتند.
کار آنها موضوع اصلی این پایان نامه می باشد.
تحقیقات متعددی در اروپا و آمریکا بر معماری مدرن و تاریخی انتشار یافته که به طور عمده در ارتباط با سنت غرب و به ندرت در ارتباط با هنر و معماری شرقی است به غیر از تعداد اندکی معماری ابتدایی، بسیاری از این کارها به کارهای فرمال و یادمانی اختصاص دارد، که توسط معماران مطرح غرب طراحی شده اند به این ترتیب اکثر بناهای جهان به طور سیستماتیک از این فهرست حذف می شوند.
در نیتجه اصطلاح عمومی قابل توجهی برای این میراث غفلت شده وجود نداشته حتی در سال 1980 واژه معماری ابتدایی Primitive Architecture جهت تشخیص و تفکیک بین معماری ابتدایی و توسعه یافته مورد استفاده قرار گرفت.
واژه پناهگاه بیشتر جهت تأکید بر معنای بالقوه بناها به کار می رود، اما معنای دقیق و کاربرد آن برای خیلی از بناها ناکارآمد است.
برخی نویسندگان به معماری بومی، به عنوان معماری غیرفرمال که توسط مهاجران و غیر بومیان طراحی و ساخته می شوند و نه افراد بومی اشاره می کنند.«معماری ناشناخته»، نمایانگر نشانه هایی در مقابل معماری ساخته شده توسط افراد و معماران سرشناس است.
گرچه در آمریکا اصطلاح «معماری مردمی» رایج است در جای دیگر، صفاتی از جمله دهاتی و روستایی به طور وسیعی به کار برده میشوند.
رایج ترین اصطلاح مورد استفاده « معماری سنتی» می باشد.
این عبارت به طور وسیعی طیف گسترده ای از ساختمان هایی یا دواره ای و طراحی شده توسط معمار قابل استفاده است.
در علم زبان، بومی، معنای عامیانه و لغت عامیانه در بوم شناختی است، این لغت از ریشه لاتین Vernaculus مشتق می شود.اگر آنالیز زبانی را وسیع تر نماییم وجه را از مشتقات زبان گرامر و ترکیب و یا حتی سبک کلمه بومی به معنای منطقه ای و ناحیه ای است.
گستردگی چنان بنا های سنتی و انواع آن به اندازه پهنه لغات و سنتهای زبانی است.
اولین بار در سال 1839 در انگلستان استفاده شد بعدا متناوبا دنبال شدو در سال 1950 میلادی کاربرد وسیع تری یافت.
سنتهای بومی به طور گسترده ای تغییر می یابندگاهی اوقات قبیله ای محلی ودر برخی اوقات منطقه ای و گاهی متمرکز بر روی منابع یا مذاهب؛ سنتها قادرند از مرز کشورها عبور کرده مانند زبان گسترده شوند و فقط در لهجه تفاوت یابند.
تفاوتی میان معماری رسمی، طراحی شده توسط معمار،و معماری بومی وجود دارد و میان این دو و آنچه ما معماری مردمی می نامیم.
در اواخر قرن 19 رشد سریع حومه شهرها، سبب خلق نظریات متعددی شده و چهره شهرها را بسیار متفاوت ساخت، معماری مردمی در چنین جوی و با جانب داری مغازه ها و فروشگاهها، وسایل جمعی، فضاهای تفریحی و دستاوردهای اقتصادی و سیاسی مربوط به غذا و حمل و نقل رشد نمود و گسترش یافت.
1)Primitive Architecture 5) Traditional Architecture 2)Indigenous Architecture 6) Vernacular 3) Anonymous Architecture 7) Popular 4) folk Architecture بیشتر نویسندگان ، قرن بیستم را قرن بومی گرایی می خوانند، مخصوصاً در آمریکا؛ این مسأله دنیای حال نیست که میان معماری مردمی و معماری بومی پل بزنند.
بعد از جنگ جهانی دوم، رشد زیادی در شهرها و حومه آنها و بهینه نمودن تسهیلات در اطراف شهر در کشورهای در حال توسعه بوجود آمد اما هنوز مالکیت خصوصی و خانه های شخصی در اکثریت بودند، آنها به عنوان ساختمان های ساخته شده توسط خود مالکان، رویکردی تازه در محیط شهری بودند، رویکردی به عنوان نوبومی ها، آنها از تمامی فرمها و اصول معماری بومی بهره می بردند.
در اواخر قرن 20 میلادی، هنوز درصد زیادی از مردم، در ساختمانهای بومی زندگی و کار می کردند.
بدین ترتیب 800 میلیون سکنه در پهنه وسیعی گرد آمده می زیستند که زیاد قابل تفکیک نبود، پهنه ای با خانه هایی در غالب پناهگاههای ساده تا برج های رفیع.
از این عده کثیر بناها، آنها که اغلب سالم مانده و به قرن بعد را یافته اند روستایی هستند.
که گروه های متفاوت اقتصادی ، حرفه های قابل توجه وچوپانی، کشاورزی را با تولید و عرضه همراه نمودند.آنجا که ساخته های صنعتی و نو ، به جهان راه می یابند شاید جایی برای ساخته های سنتی و محلی باقی نماند، به کمک تکنولوژی می توانیم از نیروی باد و آب و حیوانات بهره بگیریم.
آنجا که قسمت اعظم طراحی های شهری و ساختمانهای شهری، معمار ساز هستند و زمانی که پیمانکاران، معماری و عامه پسندی سازند، تعداد مشخصی سازندگان قسمت های بومی هستند.
بهر حال برخی از مشخصه ها برای معماران بومی و برخی دیگر برای سایرین قابل تفسیرند.
هر ساختمانی به عنوان عنصر در قسمتی به عنوان محیط وجود دارد، چه در دل یک جنگل و چه در میان یک تپه قرار گرفته باشد وچه بر روی شیبی از یک کوه روان باشد و چه از دل کویری سربرآورد.
شرایطی را که ظرفیتهای محیطی بر یک بنا القا می کنند جمعیت و شیوه مواجه شایسته را با فرهنگ مردمیان اعلام خواهند کرد.
در عوض این گونه اطلاعات محیطی همه به آنچه در معماری بومی استفاده از مصالح بوم آورد خوانده می شود قابل قیاس است.برای همراستا نمودن ساختمان با شرایط آب و هوایی ساختمان بومی موظف است با شرایط آب و هوایی همخوانی داشته و با در نظر داشتن شرایط میکرو کیمیا آسایش فیزیکی انسان را فراهم آورد.
از طریق مشخص کردن خصوصیات نقاط مختلف هر سایت وهمراستاکردن کاربری انتخابی هر نقطه از بنا با خواص هر خطه از سایت وهمراستاکردن مصالح سازنده بنا با شرایط آب و هوایی و بهره برداری حداکثر از آن در راستای ایجاد شرایط بهینه برای کاربران شاید ساختمان بومی در هر گوشه از دنیا پاسخی به مشکلاتی نظیر مشکلات سازه باشد که این راه حل در گوشه دیگری از دنیا قابل استفاده باشد.
1) neo- vernacular این خصوصیت عمده معماران بومی است که هر سنتی به شرایط اجتماعی، اقتصادی خود وابسته است، از این مورد در سازمان دهی راه حل های رفع نیازهای هر خطه بهره برده شده است.
فرقی نمی کند منطقه، روستا یا شهر باشد هر چه اندازه مقیاس یک محدوده بزرگتر باشد راه حلها کلی تر و فراگیرتر خواهد بود.
قوانین شهروندی و سایر حقوق و ستنها می تواند بر روی طریقه رشد هر ناحیه اثر گذارد در بسیاری از فرهنگ، تدارک فضایی جهت کار، خواب، یا تهیه غذا لازم است این یک امر کلی و آنچه که متفاوت است طریقه برخورد پاسخگویی به این فضاست.
سازندگان بومی معمولاً از میان جوامعی برمی خیزند که اصول را رعایت می کنند و دارای معماری خود ساخته ای هستند( خودسازنده بناها ی خودشان می باشند) و پروسه و جریان این گونه معماری از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته و می یابد.
در برخی جوامع صنعتگران حرفه ای ترین و دارای روش کار مشخص و معینی هستند.
در برخی دیگر سیستم و یا قوانین هندسی می تواند جهت دهنده و مبنای اصلی جهت خلق زیستگاهها و فضاها باشد.
معماری بومی به طور کلی در برگیرنده شرایط و ویژگی های هر محیط است و در شرایطی ممکن است سمبلی ویژه از یک فرم، یک باور یا عقیده آن ناحیه در آن نفوذ کند.
بنابراین حتی کوچکترین و ساده ترین خانه می تواند بیانگر و منعکس کننده دنیای معنوی و عقیدتی سازندگان آن باشد.
واضح است که پهنه فرم های ساخت و ساز ، تنوع استفاده کنندگان، لایه های معنایی و مفهومی فرهنگ همه و همه بر سازمان دهی معماری بومی تأثیر گذارند.
بنابراین برای دستیابی به کوچکترین تعریف در معماری بومی می باید در متن اصلی به دنبال جواب بود، معماری بومی به دنبال آن است که به جای تزئینات و گزافه گویی و مبالغه، به دنبال کیفیت و سادگی در تعریف باشد و از آنها در پروسه ای ( مرحله ای) جداگانه بهره برد.
به طور خلاصه می توان موارد زیر را به عنوان راه حلهای ذکر شده ارائه داد: معماری بومی شامل تمامی خانه ها و فضاها و ساختمانهایی است که برای انسانها ساخته می شود.
این ساختمانها که یا توسط مالکان ساخته و یا توسط جامعه احداث می شوند به زمینه های محیطی و منابع در دسترس وابسته اند و از تمام تکنولوژی های سنتی بهره می برند.
تمامی فرمهای معماری بومی برای رفع نیازهای مشخص، کیفیت های زیستی معین، اقتصاد و روش های زندگی فرهنگهایی که آنها را ایجاد کرده، ساخته شده اند.