به طور کلی که قبلاً هم اشاره شد، مصالح ساختمانی مساکن بومی غالباً از خود محیط گرفته می شوند.
علت اصلی این وابستگی به مصالح موجود در محیط، در دسترس بودن و سازگاری با محیط می باشد.
استثناها در این مورد، تنها در ابنیه مهم، مثل معابد و زیارتگاهها مشاهده می گردد.
مصالح بکار برده شده در مساکن را می توان به دو گروه تقسیم کرد: مصالح ساختمانی معدنی 2- مصالح ساختمانی بیولوژیک گل ، خشت خام، خاک رس (خام یا پخته)، سنگ،شیست،آهک، شن، سنگریزه به عنوان مصالح ساختعمانی معدنی ، تنه درختان ، تخته، شخته ها، علفها، برگها، پوست درختان،چرم و پوستها، بافتنی های متشکل از الیافت و بندرت از استخوان ها( مثل استخوان دنده نهنگ) و پوست ماهیها به عنوان مصالح ساختمانی بیولوژیک مورد استفاده قرار می گیرند.
چگونگی تجهیز مساکن ارتباط تنگاتنگی با مصالح ساختمانی محلی دارد.
به عنوان مثال مصالح ساختمانی گیاهی، بویژه چوب و تخته، در کمربندهای وسیع جنگلی کره زمین به کار گرفته می شود.
علاوه براینها به طوری که از نمونه های بعدی نیز متوجه خواهیم شد مساکن اغلب منطبق با شرایط آب و هوایی منطقه خود بنا گردیدهاند.
به عنوان مثال آنهایی که در منطقه استوایی محافظت از تاثیر عواملی چون آفتاب و باران و در عرضهای بالتا محافظت در مقابل باران و سرما ضرورت دراد، از این رو مساکن واقع در نقاط مرتفع عرضهای بالا در مقایسه با مساکن نقاط کم ارتفاع عرضهای پائین بسیار مقاوم بنا گردیده اند.
پناهگاه های طبیعی در میان مساکن موجود روی کره زمین، جا دارد قبل از پرداختن به خانه های ساخت دست انسان به پناهگاههای طبیعی اشاره شود، که طبیعت سازنده آن و انسان استفاده کننده آن است.در میان این پناهگاهها، درختان و غارها، از اهیمت زیادی برخوردار نیستند.
درختان می توانند نه برای مقابله با سرما، بلکه برای محافظت در مقاب آفتاب و باران به عنوان یک پناهگاه موقتی به خدمت گرفته شوند.
با وجود این درختان پر شاخ و برگ می توانند به عنوان یک پناهگاه خوب مورد استفاده قرار گیرند.
به طوری که امروزه می توان انسانهایی را که در داخل درختان میان تهی زندگی می کنند مشاهده نمود( بعنوان مثال بعضی از قبایل سوماترا).
غارها و در ختان از زمان های بسیار دور به وسیله انسان به عنوان پناهگاههای مهم طبیعی مورد استفاده قرار گرفته اند.
این پناهگاهها امروزه در اثر تغییرات ، شکل خاصی از مسکن که حالت بینابین پناهگاه طبیعی و خانه ساخت انسان می باشد، را به خود گرفته اند.
به عنوان مثال، یکی از تغییرات صورت گرفته در درختان، ساختن یک کف و سقف توسط شاخه ها و پیچکها ست که در این صورت استفاده از آن به عنوان پناهگاه، نگهبانی و مراقبت از محصول نیز امکان پذیر می گرد.
این نوع پناهگاهها که نام « خانه چوبی» به آنها داده شده است، امروزه مخصوصاً در مناطق استوایی، بیش از همه در شبه جزیره مالاکا و در گینه جدید در میان پاپواها مشاهده می گردد.
از مهمترین تغییراتی که در غارها صورت گرفته، می توان به اصلاحات انجام شده در محل ورودی غارها اشاره نمود.
برای جلوگیری از نفوذ سرماو ورود دشمن به داخل غار، محل ورودی غار تنگ، سپس قسمت داخلی غار فراختر شده و به چند اتاق مجزا تقسیم می گردد.
ضمناً پنجره کوچک و سوراخهایی نیز در دیواره آن تعبیه می شود.
امروزه علاوه بر تغییرات صورت گرفته در درخت و غارها، «غارهای مصنوعی» نیز که کلاً به دست انسان ساخته می شود، بیشتر از غارهای طبیعی مورد استفاده قرار می گیرد.
برای ساخت«غارهای مصنوعی»، صخره های مقاوم و در عین حال قابل حفاری، مناسب می باشد ( مثل مارن، لس که در زیر یک لایه پوششی مقاوم شبییه ماسه سنگ و یا آهک قرار دارد) .
این نوع غارها به صورت پر اکنده در اروپای جنوبی، افریقای شمالی و آسیای صغیر وجود دارد.
این نوع مساکن د رمناطق شرق، جنوب شرق، جنوب و همچنین د رمنطقه اورگوپ واقع در آناتولی میان ترکیه تا حد زیادی متداول است.«مساکن غاری » که در منطقه اورگوپ ترکیه و اطراف بوردور مشاهده می شود؛ نمونه خوبی از مساکن غاری است که توسط انسان در صخره های نرم، مثل توف های آتش فشانی کنده کاری گردیده است.
ضمناً قسمت جنوب شرقی حوضه دیار بکر از نظر سکونت های غاری یک منطقه قابل توجه می باشد.
بخشی از صدها غار موجود که در داخل تشکیلات آهکی میدیات حفر گردیده اند، امروزه هم به عنوان مسکن مورد استفاده قرار می گیرند.
به عنوان مثال، در دامنه ای جنوبی کوه رامان و در روستای سکفدان سوچکن تمام مردم در غارها زندگی می کنند.
روستای صخره ای کندوان نیز نمونه ای بسیار ماهرانه از زندگی درون غار می باشد.
مساکن به شکل مغازه، علاوه بر ترکیه در اندلس و منطقه گرانادای اسپانیا، در ایتالیا و در مناطق لویر و دارد و گونه فرانسه نیز مشاهده می شود.
علاوه بر اینها، امروزه تراگلیدیت ها ( مساکن غاری) و در مناطق لس چین شمالی هنوز هم متداولترین شکل مساکن را تشکیل می دهد.
این نوع مساکن در بیشتر موارد به چند قسمت که به طور متوالی در دامنه کوه کنده شده اند.
تقسیم می گردد.
قسمتهای جلویی، به عنوان اتاق خواب و نشیمن و قسمتهای عقبی به عنوان آغل مورد استفاده قرار می گیرد.
و اغلب مشاهده می شود که ورودی بیرونی توسط یک سنگی تقویت شده ، و در دیوارهای آن ، در و پنجره تعبیه گردیده است.
بخشی از روستاهای لس چین در زیر تراس های زراعی و بخشی دیگر در امتداد راههایی که در کنار دره ها واقع شده اند، گسترش یافته اند.
اغلب در زمینهای مسطح نیز، غارها به صورت مصنوعی و در اطراف یک نورگیر که دارای پله های بزرگ می باشد، ساخته شده اند.
به طور کلی بسیاری از روستاها، بدین شکل، در زیرزمین قرار گرفته اند و بدین جهت که این نوع سکونت گاه«روستای چاهی- لس» اطلاع می گردد.
روستاهای شبیه « روستاهی چاهی- لس» در تونس و لیبی نیز مشاهده می شود.
در منطقه ماتماتای تونس ، مساکن غاری کنده شده در ماسه سنگهای نرم در عمق 8-7 متری واقع شده اند.
اتاقها و انبارهای مختلف زیرزمینی که تشکیل دهنده بخشهای مرکزی می باشند، در اطراف حیاطی به ابعاد 10-13 متر قرار گرفته اند.
اتاقها، زیرطبقه ای از خاک که دارای 9 متر ضخامت می باشد، واقع شده اند.
بدین جهت نیز، این خانه نسبت به خانه هایی که در سطح زمین قرار گرفته اند، بسیار خنک می باشد.
روی حیاط توسط توسط طاقی پوشیده می شود.
ضمناً در این نوع مساکن حیاط ها توسط گذرگاههایی به همدیگر وصل می شوند.
در صحراهای گرم، این نوع مساکن انسانها را از گرمای فوق العاده زیاد( بجهت خنک بودن درون مساکن) و نیز از توفانها محافظت می کند.
به طوری که ملاحظه می شود ، امروزه نیز در تمام نقاط دنیا به غارهای مربوط به ماقبل تاریخ که مسکون هستند و به صورت پناهگاه مورد استفاده قرار می گیرند و همچنین به غارنشینان مدرن برخورد می گردد.
مساکن مغاره ای شکل را که توسط انسان احداث و یا تغییراتی در آن داده شده است، می توان به عنوان یک شکل انتقالی بین پناهگاههای طبیعی و خانه های ساخت بشر به شمار آورد.
خانه های چاهی موجود در چین، تونس و لیبی را که کلاً در زیرزمین قرار گرفته اند، می توان از خانه هایی که فقط قسمتهای معینی از آنها در داخل زمین واقع شده است متمایز نمود.
در مناطقی با زمستانهای سرد تعداد مساکن واقع در داخل زمین بسیار زیاد است.
سقف این مساکن که عموماً بین 5/0 الی 5/2 متر در زیرزمین قرار دارد، می تواند شیب دار، از هر دو طرف)، صاف و یا مخروطی باشد.
مصالحی که برای بنای سقف مورد استفاده قرار می گیرد، می تواند از شاخه های درخت، استخوانهای نهنگ، خاک، سنگ، خزه و موادی شبیه اینها و یا به طوری که در شمال آسیا و شمال آمریکا نیز متداول است، از چوب، (تخته) باشد.
در بیشتر این خانه ها از سوراخ بالای خانه به عنوان ورودی استفاده میگردد.
در آناتولی شرقی روستاهایی که خانه های زیرزمینی دارند، کم نیست.
«ایگلوها» (کلبه های برفی) نیز که اسکیموها فصل زمستان را در آن می گذرانند با کند ن حفره و ودال در زمین منطقه مسکونی ساخته می شوند.
از آنجا که ایگلوها، مساکن فصلی و موقتی می باشند شاید بتوان آنها را در ردیف «پناهگاههای متحرک» موردبررسی قرار داد.
ایگلوها ، در حقیقت جزو آن شکل مساکنی است که رابطه بین محیط طبیعی و مسکن را به طور آشکار و بخوبی منعکس می کنند.
اسکیموها تابستان را در چادرها بسر می برند و از آنجایی که امکان زندگی در چادر و آنهم در 70- درجه در فصل زمستان وجود ندارد، خانه زمستانی خود را، به علت فقدان مصالح ساختمانی دیگر، از مصالح موجود محیط، یعنی برف و یخ می سازند و بدان پناه می رند.
این خانه ها که در حقیقت از برف سفت شده ، ساخته شده اند در زمستان مانع نفوذ سرما گردیده، و پناهگاه مناسبی را بوجود می آورد.
به طوری که در شکل مشاهده می شود، ساختمان به گونه ای است که ضمن اینکه مانع ورود باد بداخل آن می گردد دارای عایق بندی و سیستم حرارتی نیز می باشد.
این خانه ها در آغاز تابستان و با پدیدار گشتن اشعه های آفتاب رنگ پریده در افق، آرام آرام شروع به ذوب می کنند و با افزایش گرما بکلی ذوب و غیر قابل سکونت می گردند.
در این دوره اسکیموها دوباره در چادرها سکونت می کنند.
امروزه باگسترش و پیشرفت تکنولوژی ، دیگر از تعداد ایگلوهای اسکیموها کاسته شده و حتی در بسیاری از جاها منسوخ گردیدهاست.
خانه های پیش ساخته بتدریج جایگزین آنها می گردد.
نوع دیگر این مساکن که زمانی از سیبری شرقی گرفته تا گرینلند متداول بود.
متشکل از یک دیوار کوتاه سنگی و یا توربی ( خاک آلی) تشکیل می شد که روی یک گودال گلابی شکل قرار می گرفت.
پوشش سقف آن را نیز تورب ( خاک آلی) تشکیل می داد.
امروزه)، این نوع مسکن تنها در قسمت کوچکی از گرینلند مشاهده می شود که آنهم به صورت خانه ای مستطیلی شکل که در زیرزمین واقع شده اند، تغییر شکل داده است.
خانه های ساخته شده از تورب در ایسلند از بسیاری جهات شبیه این خانه ها می باشد.
بخشی از «تمب» های غرب دریاچه تانزانیا واقع در آفریقای شرقی نیز در زیرزمین قار گرفته اند.
اینها بناهایی هستند چوبی با سقف مسطح که با خشت گل اندود شده اند و اغلب شکل مربعی دارند.
برای استتار، در بیشتر بامها غلات کاشته می شود.
در مناطقی که دارای زمستانهای سرد می باشد، گریز از سرما و باد عامل اصلی پیروی از این نوع معماری پناهگاهی است.
پناهگاههای غیر ثابت ( سیار) قبل از پرداختن به خانه های ثابت و غیر متحرک حقیقی به گروهی از مساکن می پردازیم که حالت انتقالی دارند و می توان آنها را تحت عنوان « پناهگاههای غیر ثابت» نام گذاری کرد: این گروه مساکنی هستند مثل چادر ، ارابه، کرجی، ایق که بسهولت از جایی به جای دیگر قابل انتقال بوده و ضمناً به عنوان وسیله نقلیه و نیز به عنوان مسکن مورد استفاده قرار می گیرند.«بادگیر» و اشکال مشابه این پناهگاهها که حالتی انتقای میان پناهگاه طبیعی و پناهگاه سیار می باشند، از ابتدایی ترین پناهگاهها بشمار رفع و در این گروه جای می گیرند.
«بادگیر ها» بویژه از طرف اجتماعاتی ه دارای شکل سکونت موقت می باشند، به کار برده می شوند.
استفاده از محل سکونت تنها به مدت چند روز بوده و فقدان وسائط نقلیه، جهت حمل پناهگاهها، این جماعات را به ساختن پناهگاههای بسیار ابتدایی سوق داده است.
این گروه از مردم زمانی که موفق به پیدا اکردن پناهگای مانند، غار، برآمدگی سنگ، شیار سنگ، تنه درخ و غیره نمی شوند، مجبور به ساختن بادگیری می گردند که چیزی جز یک داربست و آلاچیق ساده نبوده و به آسانی برپا و به همان راحتی نیز برچیده می شود.
علاوه بر این، « بادگیریهایی» نیز وجود دارد که پایه های آن در درون خاک قرار داشته، وقسمتهای بالایی آن به صورت گنبدی و یا نیمه گنبدی ازشاخه های برگ دار پوشیده شده و در ضمن قابل جمع آوری نیز می باشد.
ریشه و اصل بسیاری از کلبه های گنبدی و مخروطی شکل( مثل کلبه های به شکل کندوی عسل) وابسته به این گروه است.
این دو شکل که در بالا بدانها اشاره شد( دو چومب چنگالی شکل- تیرک عمودی و تیرک افقی- شاخ و برگهای استتار کننده و شکل گنبدی) از نظر طرح ساخت پیشگام دو شکل اصلی و مهم می باشند: بنای گنبدی و تیر سقف، بنای دایره ای و مستطیلی شکل.
در بین اقوامی که از سطح فرهنگ نسبتاً بالای برخوردار می باشند، علاوه بر پناهگاههای دیگر، کلبه های ساده گنبدی مانند متکشل از شاخ و برگ درختان در شرایط خاص مثل شکار و ماهیگیری ، حتی در اروپا، میگیرند به طوری که در کمپ های چوپانی دابروجاو یا در کمپ هایی که ماهیگیران سیار به طور موقت در مدیترانه غربی برپا می کنند، به این نوع پناهگاهها برخورد می گردد.
کلبه های گنبدی شکل نیز که دارای اشکال مختلف می باشند(د به عنوان مثال کلبه های شبیه به کندوی عسل) در بین اجتماعاتی که از سطح اقتصادی نسبتاً بالایی برخوردار می باشند.
بویژه در بین شبانان کوچ نشین- مشاهده می گردد.
برای مثال در آفریقای جنوبی در کلبه هایی هستند که مساحتی در حدود 20 و گنبدی به ارتفاع 10 متر دارند.
به طور کلی کلبه هایی که به شکل گنبد مدور می باشند بسیار متنوع هستند.
اندازه آنها بسیار متفاوت بودهو از کلبه های کوچک یک نفری گرفته تا کلبه هایی که دارای حدود 60 پا و یا بیشتر می باشند در آنها مشاهده می گردد.
ساخت این نوع کلبه ها در بین بومیان آمریکای جنوبی، در اندونزی و تقریباً در همه جای آفریقا متداول می باشد.
شکل بسیار ساده و ابتدایی پناهگاههای مدور نظیر بادگیرهای گنبدی شکلی هستندکه اسکلت ساخته شده از شاخه های آنها بوسیله برگ، علف، نی و مواد مشابه پوشیده می شوند.
به طوری که قبلاً هم اشاره شد، از لحاظ ساختمان، اشکال مختلف کلبه های مدور را می توان مشاهده نمود.
بخشی از این اختلافات مربوط به کیفیت مورد دلخواه و بخشی دیگر هم در ارتباط با آداب و رسوم می باشد.
مثلاً یک قسمت از اسکلت کلبه می تواند چوبی باشد که متداولترین شکل مساکن چادرنشینان، چادر می باشد که شبانان چادرنشین صحرا و استپ ها با اتکا به منابع خویش و منطبق با نوع زندگی خود از آن استفاده می کنند.
به طوری که قبلاً هم اشاره شد، در اینجا نیز، علاوه بر مصالح بکار برده شده، عوامل طبیعی چون آب و هوا، شکل زندگی و نوع فعالیت اقتصادی بر روی شکل مسکن اثر می گذارند.
در حقیقت مصالح بکار برده شده در چادرها ، از منطقه ای به منطقه دیگر متفاوت می باشد.
در صحراهای سرد« از پشم بز» و در صحراهای گرم نیز اغلب از نمد بافته شده از پشم شتر استفاده می گردد.
چنانکه از مثالهای فوق نیز برداشت می شود، استفاده از چادر رابطه مستقیمی بویژه با شکل فعالیت اقتصادی- چادرنشینی- دارد.
از آنجایی که اساس کوچ نشینی، تغییر مکان کوتاه مدت و دراز مدت از محلی به محل دیگر می باشد، بنابراین ضرورت دارد که شکل پناهگاه متناسب با این نوع فعالیت بوده و بسهولت قابل حمل، برپا و یا برچیده شدن باشد.
در حقیقت چادر را می توان به عنوان مسکنی تعریف و تبیین نمود که به بهترین وجه به محیط جغرافیایی و زندگی کوچ نشینی مطابقت دارد.
قبل از هر چیز، بر پا کردن و برچیده شدن آن بسیار آسان است.
به تامین مصالح از بیرون نیازی ندارد.
بدون شک این ویژگی شکل دهنده پناهگاه مردم چادرنشین می باشد.
علاوه بر این شرایط طبیعی مثل آب و هوا را نیز نباید در شکل گیری آن نادیده گرفت.
چنانکه در مثال ارائه شده در ذیل این موضوع را به اثبات خواهد رساند:« چادر کوچ نشین» یا به عبارت دیگر« چادر عرب» و یا «سیاه چادر» .
نوع متداول چادر در آفریقای شمالی و آسیای صغیر می باشد.
ساختمان این چادرها شامل تیرک ها( تیرکهای عمودی) و روپوش هایی از بافته های پشمی و نمد که بر روی آنها گسترده شده است، می باشد: از این نظر در ردیف «تیرچه سقفی مستطیلی شکل» قرار می گیرند.
در استپ های صحرائی آسیای میانی احتمالاً «یورت» ها جایگزین این نوع چادرها گردیده اند.
در این میان امکان اینکه این نوع چادرها را در فلاتهای تبت مشاهده نمود، وجود دارد.
در اینجا یا وجود اینکه محلی برای برافروختن آتش در نظر گرفته شده است، ول یبه شکلی ارائه می شود که سازگاری زیادی با آب و هوای سخت آن منطقه ندارد.
مصالح بکار رفته در سیاه چادر عبارت است از: پشم بز، تیرک، مهاربند، ریسمانهای مقاوم و میخ های چوبی.
چادر کوچک کوچ نشینی که از دو تیرک عمودی و یک تیرک افقی تشکیل یافته است، در حقیقت یک کلبه تیرک سقف می باشد، که ارتفاعی حدود 2 متر و طولی برابر 2-3 داشته و شکل مستطیلی دارد.
در چادرهای بزرگتر، ستونهای حاملی وجود دارد که اغلب شش ضلعی هستند و در جلوی آنها «مهاربند» ( رشته چادر) کوتاهی قرار داد.
این رشته «مهاربند» جهت کنترل کردن باد به کار رفته و قابل انتقال به قسمتهای مختلف چادر می باشد.
جهت حفاظت چادر از سرما دو رشته از این مهارند ها مورد استفاده قرار می گیرد.
مهاربند علاوه بر اینکه یک رشته بافته شده از پشم بز می باشد ضمناً می تواند از کنار هم چیدن و بستن نی ها به همدیگر نیز حاصل شود.
بعضی مواقع نیز مهاربند از روی هم قرار دادنه سنگها و یا از شاخه های درختان تشکیل می گردد.
درمواقعی که مهاربند از سنگ ساخته می شود، از « خانه چادری» سخن به میان می آید.
سنگینی یک چادر معمولی همراه با لوازم دیگر آن حدود 100 کیلوگرم می باشد.
در فصل تابستان اسکیموها ساکن منطقه تونداری قب شمال نیز در چادرهایی به نام تی پی که به شکل مخروطی بوده است، زندگی می کنند اسکلت این نوع چادر که از شاخه و چوب درختان تشکیل یافته است، بوسیله پوست بوفالو پوشیده می شود.
با وجود این به طور یکه در اشکال نیز دیده می شود، این نوع چادرها دارای ویژگی هایی هستند که با شرایط آب و هوایی منطقه سازگاری دارند.
در حقیقت« تی پی» از دو چادر تو در تو تشکیل یافته است؛ درونی به شکل هرم و بیرونی نیز به شکل مخروط می باشد.
ضمناً برای تنظیم باد روی «تی پی» یک دو زبانه کنترل نیز وجود دارد که با گشودن این زبانه ها باد به داخل جریان می یابد.
و برعکس در وضع نامساعد وا با بستن آن از ورود باد و باران به داخل تی پی جلوگیری شده و یا شبها مانع به هدر رفتن گرما می گردد.
به طوری که د راین نمونه ها نیز مشاهده می شود یک عامل به تنهایی شکل دهنده پناهگاه نمی باشد بلکه فعالیت اقتصادی، مصالح تامین شده از محیط و آب و هوا( سرما، گرما، باد و سایر) تواماً نقش اساسی را بازی می کنند.
در اصل کلبه های مخروطی شکل نیز دارای یک چنین ساختمانی است.
با این تفاوت که در اینها شاخهت ها و ستونهای باریک و دراز بصورت فشرده در کنار هم قرار گرفته خلل و فرج چوبها بوسیله خزه، خاک آلی ( تورب )، خشت خام و امثال آن پر می گردد.
در اصل، کلبه های مخروطی نسبت به کلبه های گنبدی شکل از قدمت کمتری برخوردارند.
با این حال کلبه های مخروطی شکل پیشگام ساخت مساکنی هستند که سقفی مخروطی داشته و بر روی پایه استوانه ای قرار گرفته اند.
بدین ترتیب منشاء این تیپ ساخت را نیز باید در پناهگاههای کوچ نشینان یافت.
نمونه دیگر پناهگاههای متحرک و سیار راکرجی، قایق و کلک ها تشکیل می دهند.
این نوع پناهگاهها عمدتاً در چین و آسیای جنوب شرقی رایج است و علاوه بر مسکن به عنوان وسیله نقلیه نیز مورد استفاده قرار می گیرند.
از آنجایی که نوع فعالیت اقتصادی آنها باعث کوچ می گردد بعضی از جغرافیدانان( 1972و Niemeier) «خانه های کلک» و «خانه های قایقی» را در ردیف انواع« مساکن چوبی» منطقه گرمسیری و نیمه گرمسیری قرار می دهند.
با وجود این ، با توجه به قابلیت تغییر مکان این نوع مساکن، بجاست که آنها جزو پناهگاههای غیرثابت و سیار مورد مطالعه قرار می گیرند.
در حقیقت بین مسکن چوپان کوچ نشین یعنی چادر و مسکن زارع ساکن « مسکن ثابت» اشکال انتقالی بسیار زیادی وجود دراد.
بعد از « پناهگاههای طبیعی» و « پناهگاههای کوچ نشینان» که به عنوان مساکن انتقالی مورد بررسی قرار گرفت، حال به بررسی خانه های واقعی ثابت که بکلی توسط انسان ساخته می شوند می پردازیم.
مساکن ثابت: به طوری که قبلاً هم اشاره شد در میان شرایط محیط طبیعی، مهمترین عواملی که در شکل گیری مساکن نقش عمده را بازی می کند، آب و هوا و بویژه مصالح ساختمانی موجود در محیط می باشد با این وصف در میان مساکن ثابت می توان با در نظر گرفتن مصالح بکار برده شده،سه نوع خانه را از همدیگر متمایز نمود: خانه های چوبی، خانه های خشتی و گلی و خانه های سنگی.
البته تکرار دوباره این مورد ضروری است که همانند پناهگاههای کوچ نشینان و انواع انتقالی دیگر، در شکل گیری مساکن تنها یک عامل نقش ایفا نمی کند.
در اینجا منظور از تقسیم بندی مساکن ساده نمودن نوع و اشکال بیشمار مساکن موجود در روی کره زمین و در نتیجه درک آسان مفاهیم آنهاست.
چنانکه« خانه ثابت» که نسبت به مصالح ساخت آن گروه بندی شده است، ناشی از شیوه سکونت دائمی و فعالیت اقتصادی معین و مشخصی است.
در حقیقت چه مسکن و چه اشکال سکونت همانند تمام جریانات انسانی ، حاصل عوامل بسیار پیچیده و بغرنج می باشد.
در تقسیم بندی مساکن با توجه به مصالح ساخت، نخست آنهایی که از یک ماده ساختمانی متشکل شده اند، مورد بحث قرار خواهد گرفت.
در حقیقت مناطقی که مساکن آن از یک عنصر ساختمانی بناگردیده باشد، بسیار محدود بوده، و از جمله اشکال مساکنی است که در بسیاری از جاها نیز اهمیت خود را از دست داده است.
در ضمن بیشتر از شرایط حال اوضاع قرون گذشته را منعکس می سازد.
به طوریکه در مثالهای ارائه شده نیز مشاهده خواهدشد، ویژگی مشترک مساکنی که دارای یک ماده ساختمانی هستند عموماً ابتدایی بودن آنها و همچنین دارا بودن همان ویژگی از نظر تکنیک ساخت و طرز بکارگیری می باشد.
این وضع نشانگر ضعف تاکتیک در ساخت این گونه مساکن و نیز محدود بودن ارتباط بانیان این مساکن با محیط خارج می باشد.
با این حال مساکنی که از یک عنصر ساخته شده اند، در بکارگیری مواد ساختمانی اصراف وجود داشته است.
بنای مساکن از یک ماده ساختمانی، علل متعددی دارد.
این علل به ترتیب با ارائه نمونه هایی تشریح خواهد گردید.
الف) مساکن چوبی: در سطح کره زمین ارتباط تنگاتنگی بین پراکندگی مساکن چوبی و پراکندگی جنگلها وجود دارد.
اشکال آنها نیز نسبت به نوع درخت جنگلی بکار برده شده و بویژه آب و هوا متفاوت می باشد.
در مناطق گرمسیری، جنگلهای پرباران واقع در کمربند استوایی زمینهای وسیعی را اشغال می کند.
پس در این منطقه، مواد چوبی قابل استفاده در بنای ساختمان فراوان استو مقدار آن نسبت به مناطقی که از آب ون هوائی معتدل و سرد برخوردارند، بسیار زیاد می باشد.
باوجود این پراکندگی مساکن چوبی منطقه استوایی منحصر به نقاط محدودی می باشد.
به عنوان مثال در آمریکای مرکزی و جنوبی با وجود جنگلهای وسیع تعداد خانه های چوبی بسیار معدود می باشد.
در کوههای آند، در فلات های مرتفع برزیل و در حوزه آمازون تعداد خانه های خشتی وگلی بیش از خانه های چوبی است.
بعضی از جغرافیدانان عوامل قومی و نژادی را در این امر دخیل می دانند.
خانههای چوبی اغلب در دنیای قدیم یعنی قاره های آفریقا، آسیا و اقیانوسیه مشاهده می گردد.
در این مناطق شکل خانه های چوبی به خاطر تاثیر گروههای متعد قومی و نژادی بسیار متفاوت می باشد.
علاوه بر مساکن چوبی مربع و یامخروطی شکل، در گینه جدید، آسیای جنوب شرقی، سوماترا، برنئو، سلبس، جزایر فیلیپین و بعضی نقاط حوزه آمازون به مساکن چوبی برخورد می شود که بر روی ستونهای چوبی قرار گرفته اند.
بناهایی که بر فراز ستونهای چوبی ساخته شده اند عموماً در ارتفاع 1 تا 2 متری زمین روی تیرک های مشبک قرار گرفته و توسط اسکلت چوبی به همدیگر متصل شده اند.
ارتفاع ستونهای چوبی می تواند از منطقه ای به منطقه دیگر بسته به شرایط محلی و تا حدودی در ارتباط با آداب و سنن بین نیم الی سه متر در نوسان باشد.
سقف این نوع مساکن شیبدار دو طرفه و به شکل« سقف خرپائی» می باشد.
با این حال شیب و ارتفاع سقف نیز زمانند ارتفاع ستونهای چوبی نسبت به شرایط محلی( مقدار و شدت بارندگی، سیلابها و غیره) و آداب و سنن فرق می کنند.
علاوه بر خانه های ساخته شده بر روی ستنونهای چوبی جا دارد که هر چند مختصر به ویژگی های « معماری منطقه گرمسیری» که تشکیل دهنده نوع غالب مناطق مرطوب جنگلی گرمسیری و نیمه گرمسیری است، اشاره شود.
بکارگیری مصالحی چون چوب و برگ از خصوصیات بارز آن است.
اغلب« برگ» به شکل حصر بافته می شود.
شکل اغلب خانه ها مستطیلی می باشد و ساختمان ان عموماً متشکل از ستونها است .
ساده ترین شکل راکلبه های تیر سقف تشکیل می دهد.
در ین خانه های تیرسقفی تفاوتهای زیادی از لحاظ ستون( تعداد) و دیوار مشاهده می گردد.
دیوارها متشکل از الوار بهم چسبیده ای هستند که سطح مقطعی گرد و یا چند ضلعی دارند و به صورت عمودی در زمین فرو برده شده اند.
در این میان فواصل 1 تا 4 متری به وسیله حصیر، شاخه، توفال، برگ، علف و مشابه آن پر می گردد.
دیوارهای حصیری در طی روز جمع و به کناری کشیده می شود.
در خانههای ساخته شده از خیزران تعداد ستونها افزایش می یابد.
بویژه در بناهای برگ، ستونهاغ به تعداد زیاد، در وسط و نیز در اطراف به کارگرفته می شود، زیرا ضخامت آنها از ضخامت یک بازو تجاوز نمی کند.
قرارگیری ستونها در اطراف و یا درون خانه در اصل با مقاومت و استحکام چوبها و بزرگی خانه ها( خانههای قبیله ای به طول 50 متر) در ارتباط است.
اتصال و ارتباط بین مصالح می تواند همه توسط شکاف و شیار باز شده در چوبا و همه به وسیله طنابهای بافته شده از پیچکهای ظریف صورت گیرد.
پوشش سقف، اغلب از برگ، علف و یا نی ها( در شالیزارها) تشکیل یافته و در روی تیرکهای باریک و دراز قرار گرفته است.
شیب سقف اغلب برای جاری شدن هر چه سریعتر آب باران و نیز برای جلوگیری از پوسیده شدن پوش آن بسیار تند میباشد.
علاوه بر اینها، پناهگاههایی که روی پایه های چوبی قرار گرفته اندو دارای سقف گنبدی پوشیده از شاخ و برگ درختان می باشند، نیز وجود دارد؛ مثل پناهگاههای بومیان ساموا .
در این نوع مساکن ستونهایی که سقف گنبدی بر روی آن واقع است، در بالای سکوئی که پرچین های بیرونی آن به وسیله سنگ پوشیده شده و ارتفاع آن از سطح زمین 2/1 متر می باشد، قرار گرفته است.
ضمناً در فواصل ستونها، حصیرهایی که در طی روز امکان جمع اوری ناشی از شرایط فرهنگی- اجتماعی حاکم می باشد و دین نقش عمده ای در ساخت آنها ندارد، مثل بدشگون بودن بعضی مساکن برای زنان.
دایره ای شکل بودن مسکن ینیز احتمالا با علل نشانه ای ارتباط دارد.
عموماً در این مساکن چندین خانواده در کنار هم زندگی می کنند.
علاوه بر مناطقی که در بالا بدانها اشاره شد، در حال حاضر، در بعضی مناطق حوزه آمازون، در آفریقا، در ملانزیا واقع در جنوب شرقی آسیا و همچنین در نواحی مرطوب گرمسیری گینه جدید، بخش کثیری از جمعیت در مساکنی که در روی ستونهای چوبی ساخته شده اند زندگی می کنند.
بر اساس بررسیهای انجام شده معلوم گردیده است که ، زمانی این نوع خانه ها در شمال غربی آمریکا و شمال شرقی آسیا نیز متداول بوده اند.
مساکن ساخته شده در روی پایه های چوبی درمناطق باتلاقی سواحل رودخانه ها اگر چه در ارتباط با سازگاری انها با رطوبت خاک و سیلابها قابل تبیین است، ولی وجود این نوع مساکن در مناطق خشک، بویژه در مناطق کوهستانی( در گویان و مناطق وسیع آسیا) غیر قابل توجیه می باشد.
بدون شک اگر چه عواملی چون ضرورت دفاع در مقابل حیوانات وحشی، پشه ها، دشمنان و فکر تهویه در اقلیم مرطوب همه نقشی محلی و یا ناحیه ای باز می کنند، با این حال، دلایل قانع کننده ای به شمار نمی آیند، گرچه برای « خانه های چوبی» واقع در جنگلهای گرم و مرطوب عامل دفاع را باید عامل قابل قبولی محسوب داشت.
مساکن ساخته شده از « نی» که مسکن ویژه نواحی باتلاقی واقع درمناطق استپی است، تیپ کاملاًمتفاوتی را با مساکنی که در روی « ستونهای چوبی» و عمده در مناطق مرطوب گرمسیری و نیمه گرمسیری قرار دارند، ارائه می کنند.
مساکن ساخته شده از نی تیپ غالب مساکن مناطقی چون « هورالعظیم» ، « هورالهویزه» در خوزستان و بخشهای جنوبی عراق ( نواح باتلاقی محصور در پایین دست رودخانه دجله و فرذات) تشکیل می دهند.
با وجود اینکه در ادبیات جهان به عنوان « مسکن باتلاقی عرب» معرفی می گردد، ولی معلوم شده است که این مساکن مختص مادها بوده و از شش هزار سال پیش به این طرف در بین النهرین مورد استفاده قرار گرفته است.
این مساکن ضمن دارا بودن اسامی مختلف محلی از منطقه ای به منطقه دیگر و در ارتباط با شرایط جغرافیایی و عوامل اقتصادی، تفاوتهایی را ازلحاظ بزرگی طرز بکارگیی نشان می دهد.
مسکن ساخته شدهاز نی مناسب ترین شکل مسکن در ارتباط با آب و هوا و شرایط جغرافیایی و عوامل اقتصادی، تفاوتهایی را از لحاظ بزرگی و طرز بکارگیری نشان می دهد.
مسکن ساخته شده از نی مناسب ترین شکل مسکن در ارتباط با آب و هوا و شرایط اقتصادی منطقه است.
بویژه به لحاظ فراوانی مصالح ساخت، ضمن اینکه به صورت کلبه های ساده و قابل حمل مورد استفاده افراد فقیر و بخشی از مردم کوچ نشین قرار می گیرد، اشکال بزرگ و ثابت آن نیز مشاهده می گردد.
در اصل بنای خانه های ساخته شده از نی، نیاز بهن آگاهی و استادی خاص دارد.
در مناطق باتلاقی طول نی ها بین 200 تا 600 سانتی متر در تغییر است.
در ساخت این مساکن که به شکل نیمه استوانه ای می باشند، نی ها 5/1 الی 6 متری درد ابعاد 15 الی 20 سانتی متری بسته بندی و به وسیله الیاف به همدیگر بسته می شوند.
سپس در حفره های کنده شده در زمیین به صورت دو ردیفی و به فواصل معین تثبیت می گردند.
به دنبال این، قسمت های بالایی دسته های بافته شده، که هر کدام به صورت یک پایه عمل می کنند، به نحوی به همدیگر متصل می شوند که یک نیمدایره را تشکیل می دهند.
قابل انعطاف بودن نی ها به استوانه ای شکل شدن سقف مساکن می انجامد.