دانلود تحقیق تاثیر عدالت اجتماعی در سازمان ها

Word 76 KB 33653 16
مشخص نشده مشخص نشده علوم اجتماعی - جامعه شناسی
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • پس از بررسی فشرده ی تاریخ هستی پذیری و تکامل مفهوم حقوق بشر، اینک در ادامه ی گفتارها، به مباحث امروزین حقوق بشری باز می گردیم.

    کانونی ترین ارزش فلسفی حقوق بشر، همانا «منزلت انسان» است که بدوا" آن را در گفتاری جداگانه بررسیدیم.

    در این گفتار، روشن خواهیم ساخت که برای تبیین دقیق تر مفهوم منزلت انسان، باید ارزشهای دیگری را که جزو آن به شمار می آید و بطور همزمان به مثابه ارزشهای حقوق بشری محسوب می گردد، در نظر گرفت.

    در همین راستا، به ارزشهایی مانند: «زندگی»، «آزادی و استقلال»، «عدالت»، «همبستگی»، «مسئولیت اجتماعی»، «صلح و خشونت پرهیزی» و نیز «محیط زیست سالم» می پردازیم.

    ۱.

    زندگی زندگی به عنوان ارزش، مبتنی بر ارزشگذاری بر حیات انسانی، به مثابه پیش شرط اجتناب ناپذیر برای همزیستی میان انسانها و سرچشمه ی تمامی ایده آل ها و تصورات ارزشی پیوسته با آن است.

    کنشی که معطوف به تحقق ارزش زندگی است، نه تنها باید در مقابل هر چیز و هر کس که به نفی زندگی می پردازد، مقاومت ورزد، بلکه همچنین باید تمامی فعالیتهای حامی زندگی و سازگار با آن را با همت مورد پشتیبانی قرار دهد.

    یکی از عنصرهای مهم «زندگی» به مثابه ارزشی حقوق بشری، حفاظت از تندرستی جسمی و خدشه ناپذیری فیزیکی انسان است.

    هر انسانی در هستی خود، برخوردار از منزلتی است که ارزشی فی نفسه محسوب می گردد.

    چنین ارزشی، با هیچ کالایی قابل مقایسه یا معاوضه نیست و بنابراین قیمتی برای آن قابل تصور نیست و باید آن را چونان غایتی بالذات پاسداری کرد.

    بنابراین، پاسداری از ارزش فی نفسه ی انسان، پیش از هر چیز، پاسداری از زندگی انسانی است و احترام به منزلت انسان را تنها می توان به مثابه با ارزش شمردن حیات انسانی فهمید.

    «زندگی» به مثابه یک ارزش، تبلور خود را در «حق حیات» می یابد که در میثاقهای بین المللی حقوق بشری، بازتابی روشن یافته است.

    ۲.

    آزادی و استقلال ارزش آزادی و استقلال از طرفی مبتنی بر آزادی همه ی انسانها از هرگونه بردگی و بندگی، شکنجه و رفتار و مجازات بیرحمانه و غیرانسانی و حرمت شکنانه، بازداشت، زندانی و تبعید کردن خودسرانه و اقدامات مشابه، و از طرف دیگر مبتنی بر آزادی همه ی انسانها در طرحریزی آزاد و مستقل زندگی خویشتن است.

    آزادی و استقلال، عنصرهای کانونی مفهوم «شخص» هستند و بر شالوده ی منزلت انسان قرار دارند.

    باید آنها را به مثابه خودمختاری اولیه ی اراده فهم کرد.

    آنها شاخص استعداد و توانایی انسان هستند، انسانی که به صورتی خود بنیاد، «نقطه ی شروع» را خود مقرر می کند.

    آزادی و استقلال به صورتی جدایی ناپذیر با منزلت انسان در پیوند قرار دارند.

    حق آزادیهای مصرح در میثاقهای حقوق بشری، جمع بست مدون استقلال و آزادی به مثابه یک ارزش است.

    به همین دلیل در این میثاقها، در کنار حق آزادی عمومی تدوین شده، حقوق دیگری نیز در رابطه با آزادیها، به صورت جداگانه تعریف شده اند، مانند حقوق شهروندی، حق آزادی قلم و بیان، حق آزادی انجمن ها و اجتماعات و غیره.

    ۳.

    عدالت ارزش عدالت، که باید آن را از جنبه ی قانونی، قضایی، اجتماعی و اقتصادی مورد توجه قرار داد، شالوده ی جوامعی را می سازد که در آنها منزلت انسان و امنیت و استقلال شخصی او از تعرض مصون است.

    این جوامع با شاخص هایی چون: برابری انسانها در مقابل قانون و دادگاه، برخورداری از امکان ارضای نیازهای اولیه و تقسیم عادلانه ی نعمات مادی متعین می گردند.

    اگر ارزشهای یادشده در فوق را نیز به آن بیفزاییم، می توانیم بگوییم که آن نظام اجتماعی عادلانه است که افزون بر محترم شمردن ارزش بنیادین «زندگی»، بتواند ارزشهای «آزادی» و «برابری» را در تناسبی عادلانه با یکدیگر تحقق بخشد.

    چنین جامعه ای، با ایجاد و حفظ برابری، برای هر فرد فضای آزادی خلق می کند که بتواند در چارچوب آن حرکت کند، بدون اینکه این کار، حرکت آزاد دیگران را دچار خدشه سازد.

    «عدالت اجتماعی» یکی از مفاهیم نزدیک به مفهوم عدالت بطور کلی است.

    «عدالت اجتماعی» با توجه به منزلت برابر انسانها، خواهان شرایط زندگی انسانی برای همگان، ایجاد شانس برابر و برآوردن عادلانه ی نیازهای انسانی است.

    ایجاد شانس برابر، به معنای رفع هرگونه تبعیض میان انسانها به دلیل تعلق آنان به جنس، طبقه، نژاد، اعتقادات مذهبی و ایدئولوژیک خاص است.

    از حقوقی که می توانند «عدالت اجتماعی» را به مثابه ایجاد شانس برابر تضمین کنند، می توان از حق اشتغال، حق تحصیل، حق مشارکت در حیات فرهنگی، حق برخورداری از شرایط کار انسانی، حق برخورداری از دستاوردهای پیشرفت علمی و حق محافظت از کودکان و نوجوانان نام برد.

    «عدالت اجتماعی» در آنچه که فراتر از نیازهای اولیه ی انسانی مانند خوراک و پوشاک و مسکن، به برآوردن سایر نیازهای مهم انسانی مربوط می شود، دربرگیرنده ی حقوقی مانند: حق امنیت اجتماعی، حق برخورداری از یک معیشت مناسب، حق استفاده از خدمات درمانی و بهداشتی و حق دریافت کمک اجتماعی درموارد بیکاری، بیماری و بازنشستگی است.

    منشور جهانی حقوق بشر، منزلت کلیه ی اعضای خانواده ی بشری و حقوق برابر و انتقال ناپذیر آنان را پایه ی عدالت در جهان می داند.

    از همین رو تلاش می شود تا پاسداری از حقوق بشر، در یک سیستم جهانی و از طریق قراردادها و میثاقهای بین المللی تضمین گردد.

    اما واقعیت جهان کنونی ما نشانگر آن است که «عدالت اجتماعی» حتا در جوامع پیشرفته، در رابطه ای پرتنش با مشکل اختلاف طبقاتی میان انسانها قرار دارد.

    به همین دلیل می توان گفت که حقوق بشر به مفهوم امروزین آن و در واقعیت جهان کنونی ما، به ناگزیر تنها می تواند طرح حداقلی از عدالت را مطرح نماید.

    ۴.

    همبستگى همبستگی به مثابه یک ارزش، شالوده‌ی کنش مشترک انسانی را می‌سازد و دستیابی به یک همزیستی موفق میان همه‌ی انسان‌ها را هدف خود می‌داند.

    همبستگی، فقط از انسان مطالبه نمی‌کند تا نسبت به رنج و محنت دیگران ابراز همدردی کند، بلکه انتظار دارد که انسان رنج و محنت همنوعان را از آن خود بداند و در رفع آنها بکوشد.

    مفهوم «همبستگی» به مثابه یک ارزش، پایه‌ی استدلال خود را در اجتماعی بودن انسان باز می‌یابد.

    انسان از منظر توانایی‌های بیولوژیک خود، دچار کمبودها و نارسایی‌هایی است که تنها در یک اجتماع انسانی می‌تواند بر آنها چیره گردد.

    بنابراین انسان محتاج یاری سایر انسان‌هاست، چه در دوران کودکی که وابسته به سرپرستی والدین است، چه در سنین بلوغ که وابسته به تقسیم کار اجتماعی برای تضمین موجودیت مشترک همه‌ی انسانهاست و چه در ایام پیری که وابسته به رسیدگی و دستگیری دیگران است.

    از طرف دیگر، انسان تنها می‌تواند بسیاری از مشخصه‌های برجاهستی شخصی خود را که منزلت او ناشی از آنهاست، فقط در تبادل با دیگر انسان‌ها شکوفا سازد.

    انسان بویژه برای تکامل آگاهی خود، عمیقا" وابسته به جامعه است.

    بنابراین، انسان‌ها در انسان بودن خود، متقابلا" وابسته به یکدیگرند.

    همبستگی به مثابه یک ارزش، شالوده‌ی کنش مشترک انسانی را می‌سازد و دستیابی به یک همزیستی موفق میان همه‌ی انسان‌ها را هدف خود می‌داند.

    ۵.

    مسئولیت اجتماعی آگاهی نسبت به مسئولیت اجتماعی، یکی دیگر از ارزشهای حقوق بشری و پیامد مستقیم ارزش «همبستگی» است.

    مسئولیت اجتماعی، انسانها را فرا می‌خواند که به یاری همنوعانی که دچار رنج و مصیبت و محرومیت اند بشتابند.

    اگر «همبستگی» بیشتر ارزشی در توصیف «آنچه هست» اجتماعی باشد، می‌توان «مسئولیت اجتماعی» را ارزشی در توصیف «آنچه که باید باشد» ارزیابی کرد.

    مسئولیت اجتماعی، انسان را موظف می داند تا به مثابه موجودی اجتماعی نیز رفتار کند.

    آگاهی نسبت به مسئولیت اجتماعی، یعنی تعیین وظیفه ای برای انسان، تا کنش خود را در راستای تحقق ارزشهای حقوق بشری سمتگیری کند.

    انتقال ارزش «مسئولیت اجتماعی» به درون مناسبات بین المللی، با خود یکسری مسئولیتها و حقوق بین المللی همراه می آورد، از جمله حقوقی مانند صلح و حفاظت از محیط زیست.

    ۶.

    صلح و خشونت پرهیزی صلح ارزشی است که نه تنها فقدان منازعات سازمان یافته را توصیف می کند، بلکه بیانگر وضعیتی است که در آن همزیستی میان انسانها نشان از موفقیت دارد.

    صلح به معنای آنست که منازعات به عنوان محصول اجتناب ناپذیر همزیستی میان انسانها، به عوض کاربرد روشهای خشونت آمیز و ویرانگر، با استفاده از روشهای مسالمت آمیز و سازنده حل شوند.

    «فقدان قهر شخصی و ساختاری» که در ایضاح مفهوم صلح به کار می رود، بیانگر آنست که برای حل منازعات میان افراد یا گروههای اجتماعی یا دولتهای مختلف، نبایست از خشونت استفاده شود، تا منزلت انسان در امان باشد.

    از همین رو، صلح کمال ضروری خود را در ارزشهایی مانند خشونت پرهیزی و تکامل تدریجی می یابد.

    تکامل تدریجی از طریق اصلاحات، ارزشی است که در نقطه ی مقابل روشهای انقلابی قرار دارد که خواهان ویران سازی و از نو ساختن می باشند.

    به این ترتیب می توان گفت که صلح، تکامل تدریجی از طریق اصلاحات و خشونت پرهیزی، ارزشهایی هستند که اصولا" یک زندگی با منزلت انسانی را میسر می سازند.

    ۷.

    محیط زیست سالم ارزش رابطه ی سالم میان انسان و طبیعت، ریشه در این شناخت دارد که بشریت به دلیل ویرانسازی زیستجهان و زیست محیط طبیعی خود از طریق: نظام اقتصادی جهانی، نارسایی مدلهای رشد، عدم توازن در استفاده ی معقول از منابع طبیعی، آلودگی صنعتی و هسته ای، مصرف سیری ناپذیر و همچنین کویر فقر، تهدیدی جدی برای طبیعت و محیط زیست بوجود آورده است.

    «محیط زیست سالم» به مثابه یک ارزش، مبتنی بر این واقعیت است که انسانها فقط در هماهنگی با طبیعت و زیست محیطی سالم قادر به یک زندگی انسانی و با منزلت هستند.

    انسانها درست به دلیل اینکه برای برآوردن نیازهای اساسی خود و از جمله خوراک و آب وابسته به طبیعتند، نمی توانند و نمی بایست کارکرد سالم طبیعت را دچار اختلال سازند، چرا که در غیر اینصورت، بنیاد زندگی خود را ویران کرده اند.

    امروزه حفاظت از محیط زیست، ارزشی حقوق بشری و یک وظیفه ی جدی انسانی است.

    ویژگی ها و تاثیر عدالت اجتماعی و نظام اسلامی عادلانه از منظر امام علی (ع) جاری نبودن عدالت در جامعه غالبا از آن جا ناشی می شود که قدرت و وزارت، در مسند شایسته خویش قرار نگرفته است و به ناحق در دست کسانی که لیاقت لازم را ندارند، تمرکز یافته است.گاه قدرت مدارانی به مسند توان اجتماعی تکیه می زنند و نیرو می یابند که به غیر از سود خود و اطرافیانشان نمی اندیشند؛ این امر، البته از جاه و مقام سیاسی آغاز می شود و پس از اندکی بسیاری از دیگر ساحت های اجتماع را از آن خود می کند.

    * استشاره، صاحب قدرت را از مطلق بودن، دور و به عدالت، نزدیک می کند.

    حاکم در مشورت با دیگران، می پذیرد که قدرت از سوی مردمی که طرف مشورت قرار می گیرند، نظارت، پی گیری و کنترل شود.

    رسیدن به عدالت، در دنیای جدید، دارای روندی چند لایه و پیچیده گردیده است، اگر در کشوری مدیریت کارآمد وجود نداشته باشد و برنامه ریزی سنجیده و صحیح شکل نگرفته باشد، بستر مطلوب برای تحقق عدالت، مهیا نخواهد شد * جاری نبودن عدالت در جامعه غالبا از آن جا ناشی می شود که قدرت و وزارت، در مسند شایسته خویش قرار نگرفته است و به ناحق در دست کسانی که لیاقت لازم را ندارند، تمرکز یافته است.گاه قدرت مدارانی به مسند توان اجتماعی تکیه می زنند و نیرو می یابند که به غیر از سود خود و اطرافیانشان نمی اندیشند؛ این امر، البته از جاه و مقام سیاسی آغاز می شود و پس از اندکی بسیاری از دیگر ساحت های اجتماع را از آن خود می کند.

    از دوران کهن این امر در میان جوامع بشری رایج بوده است و به شایستگی و اصالت فرمانروایان تاکید بسیار می شده است و شرط مشروعیت او را دادگری می دانستند.

    ابن خلدون می گوید: در بین ایرانیان باستان، هیچ کس را به پایگاه فرمانروایی برخویشتن نمی گماشتند، مگر آن که از دودمان پادشاهی باشد، سپس از میان آنان کسی را بر می گزیدند که دیندار و دانا و فضیلت مند و تربیت یافته و سخاوتمند و دلاور و نیکوکار باشد و آن گاه فرمانروایی او را بدان مشروع می کردند که به داد گراید و برای خود دیه و زمین و آب به دست نیاورد تا مبادا مایه زیان همسایگان آن دیه ها و سرزمین ها شود و بازرگانی پیشه کنند تا مبادا دوستدار گرانی نرخ کالاها گردد و بندگان به کارها نگمارد، چه آنان به خیر و یا مصلحتی رایزنی نمی کند .

    وجود شایستگان در منصب حکومتی و دولتی کمک بسیار به ثبات و اطمینان جامعه می کند و به مردم، این نشاط و امیدواری را می دهد که اگر تلاش کنند و شایستگی داشته باشند، می توانند در جایگاه قدرت قرار گیرند و از دیگر سو به آنان می باوراند که تکیه زنان بر صندلی قدرت، لیاقت کافی را دارند و این افراد بهتر و بیش از هر کس، می توانند جریان امور مملکت را به سوی عدالت هدایت کنند.

    غالب شدن این اندیشه بر جامعه، به افراد صالح، توانمند، خلاق و کارآ فرصت می دهد تا به درون حاکمیت راه یابند، به گوشه عزلت و خلوت نروند، جامعه و نظام های سیاسی از آنان استقبال کنند و به آنان فرصت دهند تا مدیریت کشور را بر عهده گیرند.

    علی( ع) به این امر توجه شایان دارد، گویی به خوبی دریافته است که اگر مدیر نالایق به حاکمیت برسد، ناعدالتی از درون حکومت، آغاز خواهد شد، حکومتی که همه تلاش و تکاپوهای آن برای رسیدن به عدالت شکل گرفته است.

    ایشان برای کارگزارحکومت چند ویژگی برمی شمرد که می تواند راهگشایی مناسب برای اجرایی شدن عدالت اجتماعی گردد.

    ایشان خطاب به مالک اشتر می فرماید: برای داوری میان مردم، از رعیت خود کسی را برگزین که نزد تو برترین است.

    آن که کارها بر او دشوار نگردد و ستیز با دشمنان او را به لجاجت نکشاند و در خطا پایدار نبود و چون حق را شناخته در بازگشت بدان درنماند و نفس او به طمع ننگرد و برای رسیدن به حق، به اندکی شناخت، بسنده نکند و در شبهه ها درنگش از همه بیشتر باشد و حجت را بیش از همه به کار ببرد ، این ویژگی ها، به خوبی، فرد را در مسیر عدالت قرار می دهد و به او این اجازه را نمی دهد که از مسیر حق خارج شود.

    ایشان سپس ویژگی هایی دیگر برای کارگزاران برمی شمرد که بسیار قابل اعتنا است، ایشان صفاتی چون تجربه، حیا، اصالت خانوادگی، قدمت و دلبستگی در مسلمانی، اخلاق نیکوتر، آبروی بیشتر، طمع کمتر و عاقبت نگری را برمی شمرد که وجود هر یک از این خصیصه ها در مدیران و کارگزاران بیشترین تاثیرگذاری و ثبات در شخصیت را به ارمغان می آورد و به آنان توان می بخشد تا در حرکت به سوی عدل، استوار و محکم باشند.

    نمونه تاریخی و اجرایی برتری شایستگان و نتایج فراوان آن را می توان در تاریخ گسترده تمدن اسلامی و برخی دوران ها که فیلسوفان و بزرگان اندیشه به وزارت و صدراعظمی رسیده اند، جستجوکرد.

    برای نمونه، متفکری چون خواجه نصیرالدین طوسی(672-597ق) با آن که در دربار حاکمانی ناشایست و نامتمدن حضور داشت، اما با مقام مشاوره ای که به دست آورد، توانست، بزرگترین خدمت را به فرهنگ بومی_ملی و دینی ایران انجام دهد و با اقتدار و قدرت نرم افزارانه فرهنگ ایرانی، و با قدرت سخت افزاری آن حاکمان، بینش و دانش کشور را از دست آنان به امان و آرامش رساند.

    تا آن جا که می توان ایشان را یکی از احیاگران فرهنگ ایرانی به حساب آورد.

    او با شایستگی های بسیاری که داشت، توانست شالوده های تمدن توانمند خویش را از تاراج مغولان، نجات دهد و دو امر مهم را به انجام رساند، اول تقویت فرهنگ شیعی دوازده امامی، و دیگری نجات میراث، کتابها و فرهنگ ایرانی.

    باری این امر بیشترین زمینه های را برای اجرای عدالت در جامعه فراهم کرد تا همگان بتوانند از مزایای آن بهره برند و رخ نداد مگر به دلیل آن که متفکر و اندیشمندی شایسته بر مسند مشاوره نشسته بود، فردی که دغدغه تمدن عمیق و میراث بومی خویش داشت و آن را به دیده بزرگی می نگریست.

    اگر در جامعه، قدرت، افسار گسیخته باشد و همه امور جامعه مبتنی بر اصل زور؛ حاکم مستبد هرگز اجازه مشارکت مردم و گزینش کارگزار را در جامعه را به کسی نمی دهد هم از آن جهت که برای سهم قدرت خود، احساس خطر نمی کند، زیرا که همه مصادر قدرت را در اختیار دارد و برای حفظ آن، احساس نیاز به کسی نمی کند، هم از آن جهت که پاسخگوی کسی نیست.

    نبود مشارکت مردم در امور جامعه و یا اجازه نیافتن آنان برای دخالت در امورشان، بستر و زمینه ای نامناسب ایجاد می کند که شاخص های عدالت اجتماعی در جامعه، کم رنگ و به تدریج، بی رنگ گردد.

    زیرا در اهرم قدرت هیچ گونه جابجایی وجود ندارد و اگر هم هست، در بالای اهرم قدرت شکل می گیرد و کسی از طبقات فرودست، زمینه و موقعیتی نمی یابد که بتواند به مصدر قدرت حتی در سطح میانی، دست پیدا کند.

    مشارکت فعال مردم یعنی محدودسازی قدرت و این که افراد نمی توانند برای همیشه بر تخت دولت تکیه زنند.

    طلب مشارکت مردم و مشورت با آنان، این زمینه را در جامعه به وجود می آورد که دیگر شهروندان نیز بتوانند در تصمیم سازیها سهیم باشند و در کنار حاکم، رای و نظر خود را طرح و ارائه کنند.

    مشورت، این زمینه را به وجود می آورد که افرادی بتوانند آزادانه، نقد قدرت کنند و پله پله، حرکت به سوی قدرت را تجربه کنند.

    حرکتی که لازمه عدالت اجتماعی در جامعه است، شهید محمد باقر صدر در این باره می گوید: یک نمونه از تلاشی که پیامبر برای این مقصود به کار برده است، موضوع شورا است.

    خداوند بر پیامبرش واجب کرد، با آن که رهبری او، مصون از هر گونه خطا و اشتباه است، با جامعه و امتش به مشورت بپردازد.

    تا مسئولیت آن ها را در انجام خلافت الهی به آن ها بفهماند، و آنان را در این رسالت آمادگی بخشد: و شاورهم فی الامر...

    و بدیهی است که این مشورت از جانب رهبر، بزرگ ترین وسیله برای آماده ساختن امت برای به دست گرفتن خلافت و تأکید عملی بر روی آن است.

    استشاره، صاحب قدرت را از مطلق بودن، دور و به عدالت، نزدیک می کند.

    در دوران جدید، مظهر این امر، در رای گیری ها و همه پرسی ها است و رای دیگران احترامی خاص دارد، احترامی که موجب چرخش نخبگان و فراهم شدن زمینه های عدالت می گردد.

    طلب نظر دیگران، یعنی آنان نیز در تصمیمات سهم دارند، آن گونه که فرد مشورت کننده در عقل و اندیشه دیگران، از آنان یاری می گیرد، لذا در حکمت های علی(ع)آمده است: کسی که خودرایی کرد، خود را هلاک گرداند و آن کس که با دیگران مشورت کند، در عقل آنان شریک شده است .

    رسیدن به عدالت، در دنیای جدید، دارای روندی چند لایه و پیچیده گردیده است، اگر در کشوری مدیریت کارآمد وجود نداشته باشد و برنامه ریزی سنجیده و صحیح شکل نگرفته باشد، بستر مطلوب برای تحقق عدالت، مهیا نخواهد شد.

    مدیریت نیروها، امکانات و هزینه ها فرایندی است که اگر به درستی انجام پذیرد، می تواند، هر کشوری را به سوی عدل و دادگری راه برد.

    در تعریف مدیریت آمده است، علم و هنر هماهنگی کوششها و مساعی اعضای سازمان و استفاده از منابع برای نیل به اهداف ، اگر مدیریت و هماهنگی در بهره گیری از منابع و نیروها به درستی انجام گیرد، جلوی بسیاری از جابه جایی های غیر قانونی و هرز رفتن سرمایه ملی را می توان گرفت.

    غالب کشورهایی که از ناعدالتی و شکاف عمیق بین فقیر و غنی رنج می برند، ناشی از نبود مدیریت کارآمد و برنامه ریزی است و نه لزوما به دلیل کمبود منابع.

    زیرا بسیاری از کشورهای غنی از حیث منابع انسانی و طبیعی را می شناسیم که دچار این وضعیت نابسامان هستند.

    مدیریت، امروزه علمی پیچیده گردیده است و مدیران به چند مهارت نیاز دارند تا بتوانند کارشان را به درستی به انجام رسانند تا با به کارگیری آنها بیشترین بهره و استفاده بهینه را از امکانات و سرمایه های ملی، نصیب کشور سازند.

    به طور کلی مهارتهای مورد نیاز مدیر عبارتند از : ۱.

    مهارت فنی: مهارت به کار گیری علوم، روشها، فنون و تجهیزات ویژه برای انجام امور و وظایف تخصیصی ۲.

    مهارت انسانی: مهارت و توانایی کار با کارکنان و استفاده از آنها برای انجام وظایف محوله ۳.

    مهارت ادراکی: مهارت و قدرت درک پیچیدگی های کل سازمان و تشخیص موقعیت و جایگاه عملکرد خود در سازمان .

    پس مدیر کشور اسلامی، اگر در این سه حیطه به درکی روشن رسیده باشد، می تواند با بهره از دانش خود برای اجرای عدالت در جامعه حرکت کند.

    در نظام اسلامی مدیرانی که از این شایستگی ها برخوردار نباشند، بایدکنار نهاده شوند، آن سان که در دوران حکومت علوی، ایشان کارگزاران عثمان را که شایستگی برای مدیریت در دولت اسلامی را نداشتند، برکنار کرد، ایشان در این باره می فرماید: اما این که گفتی لازم است آنان را در مقام خود ابقا کنم، به خدا سوگند!

    یقین دارم که این کار برای اصلاح وضع دنیای من مفید است؛ ولی با شناختی که از کارگزاران عثمان دارم، حق آن است که هرگز هیچ یک از ایشان را به ولایت، نگمارم.

    اگر این را بپذیرند، برایشان بهتر است و اگر نپذیرند، شمشیر را به ایشان ارمغان خواهم داد بسیاری از مشکلات کشورهایی که در ناعدالتی به سر می برند، با اصلاح نظام مدیریتی و اداری کشورشان، بهبود می یابد و بسترهای رسیدن به عدالت، مهیا می شود، بخشی از این امر یعنی مدیریت مدیران کارآزموده، مربوط به شایسته سالاری است.

    http://www.snn.ir/index.asp?newsid=37024&Service=47&Date=&Search=&Page= http://www2.dw-world.de/persian/Dialog/1.136489.1.html

  • فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    http://www.snn.ir/index.asp?newsid=37024&Service=47&Date=&Search=&Page=

    http://www2.dw-world.de/persian/Dialog/1.136489.1.html

مقدمه‌ ‌توانمندی‌ و موفقیت‌ هر کشوری‌ در صحنه‌ اقتصاد جهانی‌ منوط‌ به‌ موفقیت‌ سازمانها، و موفقیت‌ آنها درگرو خلاقیت، نوآوری‌ و کارایی‌ است. به‌عبارت‌ دیگر تحول‌ و رشد اقتصادی‌ هر کشور تحت‌ تاثیر مستقیم‌ تحول‌ سازمانها و مدیریت‌ در آن‌ تحقق‌ می‌یابد. کشورهایی‌ نظیر ژاپن، انگلیس‌ و آلمان‌ بدون‌ داشتن‌ منابع‌ توانسته‌اند با استفاده‌ از قدرت‌ دانش‌ و مدیریت‌ کارا در سازماندهی‌ و ...

مقدمه: بارشد و گسترش روزافزون تکنولوژی این سوال برای مدیران مطرح است که چگونه امکان دارد سازمانی با وجود محدودیت‌های گوناگون از حقوق و دستمزد گرفته تا تجهیزات و تکنولوژی پیشرفته، در عرصه رقابت بین‌المللی ثبات خود را حفظ نماید و همچنان به جلو گام بردارد؟ برای چنین سوالی پاسخ‌های گوناگونی می‌توان ارائه کرد که یکی از مهم‌ترین آن‌ها دراختیار داشتن نیروی انسانی کار آمد و با انگیزه‌ ...

نقش رسانه های جمعی در به انحراف کشاندن جوانان(ماهواره) ″دشمن اشکار-تهاجم خاموش″ عصری که در ان قرار داریم ,عصر ارتباطات و عصر سلطه ﭘدیده رسانه بر زندگی انسان است.بی گمان برنامه های رادیویی و تلویزیونی موفق گشته اند افکار و عقاید انسان های بی شمار را دستخوش تغییر سازند. تمدن منحط غرب برای ترویج سکولاریسم اقدام به تاسیس هزاران شبکه رادیویی و تلویزیونی کرده است که به صورت شبانه روزی ...

پیوسته این سوال مطرح است که چرا کشوری پیشرفت کرده در حالی که کشور مشابه که از نظر منابع اولیه و امکانات بهره وری دارای شرایط بهتری بوده، عقب مانده است. چه عامل مهمی در شرایط مشابه باعث پیشرفت و موفقیت بعضی (کشور - گروه - فرد) و باعث عقب ماندگی و عملکرد ناصحیح بعضی دیگر می شود؟ در سالهای اخیر، تلاشهای وسیعی به وسیله بسیاری از سازمانها برای ترغیب افراد خود به خلاقیت و نوآوری انجام ...

مقدمه :                 برخورداری از یک زندگی سالم و  مولد و با کیفیت توام با طول عمر قابل قبول و عاری از بیماری و ناتوانی، حقی است همگانی که مسئولیت و تولیت آن بر عهده دولت ها است و پیش شرط تحقق توسعه پایدار می باشد. برای تحقق این امر فراهم سازی امکانات و تسهیلات مناسب برای تامین سلامت جسمی ، روانی ...

بودجه سالانه مهم ترین سند اقتصادی کشورها به شمار می رود. حتی در کشور هایی که سند های استراتژیک چندساله تدوین می شود، آنچه در عالم واقع و به صورت ملموس بر زندگی اقتصادی مردم تاثیر مشخص می گذارد، بودجه های سالانه است. معنای ساده بودجه همان چیزی است که مردم به آن دخل و خرج می گویند. از این نظر بودجه خوب، بودجه ای است که بین دخل و خرج آن توازن باشد. دولت ها معمولا بودجه ها را به ...

مقدمه همه ما نیازمند به یک نگاهیم چه آن وقت که در رفاه و آسایش و تجملات غرقیم و چه آن زمان که بیمار و محتاج در گوشه ای تنها . و آن گاه نور گرمی نیست جز توجه الوهیت به سوی ما , آیا این اصل عدالت نیست که در فطرت انسان قرار گرفته و آیا خالق آن عین عدالت نیست که به همه عالم فقیر و غنی کوچک و بزرگ از ذره های اتم تا کهکشانها توجه یکسان دارد و باران لطف و رحمت خود را برای همه یکسان می ...

امروزه سازمان ها به صورت فزاینده ای خود را درگیر مسئله ای می بینند که ان را معمای اخلاقی می نامند؛یعنی اوضاع وشرایطی شده که باید یک بار دیگر کارهای خلاف وکارهای درست را تعریف کرد؛زیرا مرز بین کارهای درست وخلاف بیش از پیش از بین رفته است.بدین ترتیب،اعضای سازمان شاهد افرادی هستند که در سازمان واطراف آن وجود دارند ودست به کارهای خلاف می زنند.در چنین شرایطی،مدیر باید از نظر اخلاقی ...

مقدمه: بارشد و گسترش روزافزون تکنولوژی این سوال برای مدیران مطرح است که چگونه امکان دارد سازمانی با وجود محدودیت‌های گوناگون از حقوق و دستمزد گرفته تا تجهیزات و تکنولوژی پیشرفته، در عرصه رقابت بین‌المللی ثبات خود را حفظ نماید و همچنان به جلو گام بردارد؟ برای چنین سوالی پاسخ‌های گوناگونی می‌توان ارائه کرد که یکی از مهم‌ترین آن‌ها دراختیار داشتن نیروی انسانی کار آمد و با انگیزه‌ ...

بیان مساله یکی از دغدغه های سازمان ها و پژوهشگران در چهار دهه پیش، رهبری بوده است و تلاش شده این پدیده را با یک سری از معیارهای دانشگاهی عملی کنند . یکی از جدیدترین رویکردهایی که برای مطالعه رهبری پدید آمده است، مدل رهبری تحول آفرین - مبادله ای1 طراحی شده توسط بس( 1985 ) و عملیاتی شده از سوی بس و آوولیو2 (1995) می باشد. جیمز مک گریگور برنز3(1978) اولین کسی بود که در کتاب خود با ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول