دانلود مقاله هزینه های آموزش الگو ها و مدل های برنامه ریزی آموزشی انواع مدل های برنامه ریزی آموزشی

Word 116 KB 33328 23
مشخص نشده مشخص نشده روانپزشکی - روانشناسی - علوم تربیتی
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • مقدمه: برنامه ریز آموزشی باید مطلع از هزینه های آموزشی (سرمایه ای و جاری) الگوها و مدل های برنامه ریزی آموزشی باشد.

    توجه برنامه ریز آموزشی به مجموع مخارج (هزینه های سرمایه ای و جاری) که کنترل آن سهل هم نیست ضروری است.

    مسئولیت برنامه ریز در پیش بینی مخارج طی پنج یا ده سال آینده با در نظر گرفتن حقوق معلمان کادر اداری، هزینه نگهداری ساختمان و تجهیزات و تجدید وسایل استهلاکی در آزمایشگاه ها و کارگاه ها و ...

    نشان می‌دهد که بین هزینه های سرمایه ای و هزینه های جاری رابطه مستقیم وجود دارد.

    [1] با توجه به انواع دیدگاه ها و نگرش هایی که نسبت به برنامه ریزی وجود دارد.

    الگوهای عرضه برای برنامه ریزی بطور عام و برنامه ریزی آموزشی به طور خاص نیز متفاوت است.

    برنامه ریزی آموزشی دانشی است که از علوم مختلف چون اقتصاد، جمعیت شناسی،‌آمار، علوم تربیتی بهره می گیرد، اصطلاحاً علمی میان رشته ای است، همین امر موجب تفاوت تعریف از این علم می‌شود.

    به طوری که تعریف کسانی که بیشتر به تاثیر اقتصاد گرایش دارد با تعریف کسانی که مثلاً به روابط اجتماعی یا تاریخ گرایش دارند متفاوت است.

    بر این اساس تفاوت تعریف ها و الگوهای مختلفی برای برنامه ریزی آن عرضه شده است.

    [2] که در این مجموعه به برخی از الگوها و مدل های برنامه ریزی آموزشی اشاره خواهد شد.

    واژگان کلیدی: هزینه های آموزشی (Costper student): هزینه های آموزش و پرورش شامل هزینه های جاری و سرمایه ای است.[3] هزینه های جاری (Current expenditure): مانند حقوق کارکنان و اداری هزینه های تعمیر و نگهداری ساختمان های آموزشی و اداری- هزینه های مواد مصرفی و همچنین هزینه های کمکی مربوط به چاپ کتاب درسی، هزینه های برگزاری امتحانات فعالیت های فوق برنامه و ...

    هزینه های سرمایه ای (Capital expenditure): مانند بهای زمین، ساختمان های آموزشی و اداری وسایل تجهیزات.

    آزمایشگاهی و کارگاهی، میز و صندلی وسایل دیداری و شنیداری دیگر کالاهایی که می توان بیش از یک بار مصرف کرد.

    الگو یا مدل (Model): مدل به زبان ساده الگویی است به مقیاس کوچک از واقعیت که بر اساس پیش فرض هایی بنا شده است.

    [4] هزینه های آموزشی Cost per student هزینه های آموزش و پرورش شامل هزینه های جاری و سرمایه ای است چون قسمتی از این هزینه ها از محل اعتبارات بخش دولتی و قسمتی دیگر به وسیله بخش خصوصی، یعنی مردم تامین می‌شود از این رو هزینه های آموزشی را می توان بر حسب منبع تامین آنها، به هزینه های بخش دولتی و هزینه های بخش خصوصی تقسیم و آنها را به ترتیب بررسی کرد.

    هزینه های بخش دولتی هزینه های بخش دولتی را می توان به سه دسته تقسیم کرد که عبارتند از: -هزینه های جاری مانند حقوق کارکنان و اداری، هزینه های تعمیر و نگهداری ساختمان های آموزشی و اداری، هزینه های مواد مصرفی و همچنین هزینه های کمکی مربوط به چاپ کتاب درسی، هزینه های برگزاری امتحانات، فعالیت های فوق برنامه و ...

    -هزینه های سرمایه ای شامل بهای زمین،‌ساختمان های آموزشی و اداری،‌وسایل و تجهیزات آزمایشگاهی و کارگاهی، میز و صندلی، وسایل دیداری و شنیداری و دیگر کالاهایی که می توان بیش از یک بار از آنها استفاده کرد.

    علاوه بر این دو هزینه، تحلیل گران از نوع دیگری هزینه یاد می کنند که معمولاً در اسناد و مدارک دولتی ذکری از آنها به میان نمی آید این نوع هزینه ها را هزینه فرصت های از دست رفته می نامند برای روشن شدن مفهوم هزینه فرصت از دست رفته مثالی آورده می‌شود.

    هنگامی که ساختمانی بوسیله دولت برای تاسیس مدرسه اختصاص می یابد،‌بخش های دیگر جامعه از استفاده آن محروم میشوند یعنی احتمال اینکه از این ساختمان مثلاً به عنوان بیمارستان استفاده شود از بین می‌رود در نتیجه از سایر موارد استفاده از آن به نفع مدرسه صرفنظر می‌شود.

    بنابراین تخصیص منابع با آموزش به معنای این است که دیگر از این منابع نمی توان برای سایر فعالیت های مثلاً تولیدی استفاده کرد.

    در نتیجه درآمدی که از این نوع فعالیت های تولیدی می توانست حاصل شود از دست رفته است.

    [5] «بر این اساس از دید اقتصادی کلیه استفاده های احتمالی یک کالا یا خدمات، هزینه فرصت های از دست رفته نامیده می‌شود»[6] طبق الگوی هزینه- فایده نظام تعلیم و تربیت مجموعه ای از درون داده ها مانند اوقات معلمان کتابها، کالاها و خدمات گوناگونی را دریافت می کند و آنها را به برون دادها تبدیل می‌کند از این رو در تحلیل سودمندی هزینه های آموزشی، ارزش پولی هر یک از درون دادها،‌به قیمت ثبات محاسبه می‌شود، مثلاً برای تعیین ارزش وقت معلمان به عنوان یک درون داد حقوقی که به معلمان پرداخت می‌شود ملاک محاسبه قرار می گیرد.

    «ارزش کالاهای مصرفی مانند آب، برق و غیره بر اساس مقدار پولی که برای آنها خرج می‌شود تعیین می‌شود.

    ارزش ساختمان ها و تجهیزات آموزشی بر اساس هزینه فرصت از دست رفته و با استفاده از استهلاک برآورد می‌شود مثلاً چنانچه عمر یک ساختمان آموزشی سی سال فرض شود، هزینه سرمایه ای ساختمان در طول سی سال محاسبه می‌شود.

    تا ارزش ساختمان بدست آید.

    [7] چنانچه ساختمان اجاره ای باشد اجاره سالانه اش معرف ارزش سرمایه ای آن خواهد بود.

    اما در مواردی که دولت ساختمان را یک جا خریده باشد، چون سرمایه موجود صرف خرید ساختمان شده است و این سرمایه جای دیگر به کار گرفته نشده از این رو متحمل نوعی هزینه فرصت از دست رفته شده است.

    پس در اینجا باید هزینه فرصت از دست رفته را به کمک نرخ بهره ای که به این سرمایه تعلق می گیرد محاسبه کرد.

    هزینه های بخش خصوصی علاوه بر قسمتی از هزینه های آموزشی که بوسیله دولت پرداخت می‌شود مقداری هم از هزینه های آموزشی به وسیله بخش خصوصی، یعنی عمدتاً خانواده ها تامین می‌شود.

    هزینه هایی که بوسیله خانواده ها تامین می‌شود عبارتند از: هزینه های مستقیم، مانند خرید کتاب و نوشت افزار، شهریه و مخارج رفت و آمد و ...

    هزینه های غیر مستقیم مانند درآمد از دست رفته: معمولاً برای برآورد خارجی که مستقیماً خانواده ها می پردازند باید سراغ آنها رفت و اطلاعات لازم را در این خصوص از آنان کسب کرد.

    چون نظر خواهی از خانواده ها درباره هزینه تحصیلی فرزندانشان کاری وقت گیر و در عمل دشوار است.

    تحلیل گران هزینه های آموزشی، اقدام به نمونه گیری از خانواده ها می‌کنند و پرسشنامه هایی که منعکس کننده هزینه های آموزشی سالانه خانواده می‌باشد.

    در اختیار آنان قرار می‌دهند تا خانواده ها با تخمین هزینه های آموزشی سالانه فرزندان خود تحلیل گران را در برآورد هزینه های آموزشی کمک کنند.[8] درآمدهای از دست رفته هنگامی که خانواده ها تصمیم می گیرند فرزندشان را به دبیرستان یا دانشگاه بفرستند خود را از دستمزدی که فرزندانشان می توانند در قبال کار کسب کنند محروم می‌کنند.

    در اینجا به درآمد حاصل از کار فرزندان که خانواده ها به دلیل تحصیل فرزندان از آن چشم پوشی کرده اند،‌درآمدهای از دست رفته گفته می‌شود؛ مثلاً هزینه های درآمدهای از دست رفته خانواده ای که فرزندشان به مدت چهار سال در دانشگاه به تحصیل پرداخته، برابر است با درآمدی که یک فارغ التحصیل دبستان در همین مدت چهار سال طی اشتغال کسب کرده است.

    البته باید توجه داشت که در برخی کشورها، همه دیپلم های دبیرستان بی درنگ پس از فراغت از تحصیل وارد بازار کار و صاحب درآمد نمی‌شوند.

    بلکه به تدریج و در طول چند سال همه آنان جذب کار می‌شوند؛ مثلاً بر اساس برآوردهایی که از وضع اشتغال فارغ التحصیلان دیپلم متوسطه در سال 1954 در کشور هندوستان به عمل آمده است.

    فقط 35 درصد فارغ التحصیلان دیپلمه این کشور در اولین سال پس از فراغت از تحصیل موفق به احراز شغل شده اند.

    در دومین سال 64 درصد و در سومین سال پس از فراغت از تحصیل 80 درصد آنان صاحب شغل شده اند.[9] از این رو به هنگام برآوردهای از دست رفته خانواده هایی که فرزندانشان در دانشگاه مشغول تحصیل می‌شوند باید به میزان فارغ التحصیلان دیپلم در بازار کار توجه داشت.

    منافع سرمایه گذاری در آموزش منافع حاصل از سرمایه گذاری در آموزش معمولاً چه به صورت مستقیم و چه به طور غیر مستقیم، هم متوجه فرد و هم متوجه اجتماع می‌شود منافع مستقیم و فردی آموزش به صورت حقوق و دستمزد اضافی تجلی می‌کند مثلاً اگر حقوق و دستمزد افرادی که به تحصیلات دانشگاهی ادامه داده و مدرک کارشناسی اخذ کرده اند نسبت به دستمزد اشخاصی که با مدرک پایان دوره متوسط وارد بازار کار شده اند بیشتر باشد و بتوان در کسب درآمد اضافی دارندگان مدرک کارشناسی را نیز در دوره عمر کاری به بالا بودن تحصیلات آنان نسبت داد می توان گفت چهار سال سرمایه گذاری در آموزش عالی متضمن منافعی بوده است.

    منافع فردی و غیر مستقیم سرمایه گذاری علاوه بر منافع مستقیم فردی سرمایه گذاری در آموزش که به صورت افزایش درآمد در طول عمر کاری تجلی می‌کند منافع غیر مستقیم و فردی نیز در آموزش نهفته است که آثار آن به صورت مختلف نمود پیدا میکند مثلاً کاهش میزان جرایم در میان افراد تحصیل کرده یکی از این موارد است.

    مطالعاتی که در دهه های 1960 و 1970 در ایالات متحده امریکا انجام گرفته حاکی از آن است که جوانان تحصیل کرده این جامعه کمتر تمایل به بزهکاری داشته اما افرادی که به زندان رفته اند تحصیلات کمتری داشته اند.[10] علاوه بر منافع مذکور فواید دیگری نیز بر سرمایه گذاری در آموزش مترتب است که بیان آنها به صورت کمی و مقداری دشوار است مانند بالا رفتن سطح فرهنگ، تربیت مطلوب فرزندان استفاده بهینه از اوقات فراغت و مدیریت صحیح خانواده.

    علاوه بر منافع مذکور فواید دیگری نیز بر سرمایه گذاری در آموزش مترتب است که بیان آنها به صورت کمی و مقداری دشوار است مانند بالا رفتن سطح فرهنگ، تربیت مطلوب فرزندان استفاده بهینه از اوقات فراغت و مدیریت صحیح خانواده.

    در مجموع آموزش بر رفتارهای روانی-حرکتی، شناختی و عاطفی اشخاص آثاری دارد که شناسایی آنها دشوار و ارزشیابی آنها نیز دشوار تر است.

    منافع اجتماعی سرمایه گذاری در آموزش منافع مستقیم و اجتماعی سرمایه گذاری در آموزش به صورت افزایش بهره وری افراد تجلی می‌کند و افزایش بهره وری سبب بالا رفتن ثروت علمی می‌شود چنین استنباطی بر این فرض استوار است که نظام تعلیم و تربیت دانش و مهارت های لازم را به افراد منتقل می‌کند که این انتقال دانش و مهارت ها موجب می‌شود که کارآیی کارگران تحصیل کرده در بازار کار نسبت به کارگرانی که از تحصیلات کمتری بهره مند هستند افزایش پیدا کند.

    افزودن بر منافع مستقیم و اجتماعی سرمایه گذاری در آموزش و پرورش منافع دیگری نیز به صورت جانبی عاید جامعه می‌شود که می توان این منافع را به صورت کمی و مقداری نشان داد مانند هزینه های بهداشتی، کاهش هزینه ها و جرایم، کاهش هزینه های ناشی از مهار جمعیت و ...

    تحلیل هزینه- فایده در آموزش پس از آنکه برنامه ریزان آموزشی تصویر روشنی از هزینه ها و منافع آموزشی بدست آوردند برای تعیین سودمندی طرح های آموزشی به مقایسه هزینه ها و منافع آموزشی می پردازند یکی از راههای تعیین سودمندی آموزش، استفاده از تحلیل هزینه فایده است.

    تحلیل هزینه فایده نوعی ارزشیابی از سرمایه گذاری است که هزینه ها و منافع اقتصادی یک طرح را مقایسه می کند تا سودمندی آن طرح را تعیین کند.

    طبق این روش، رابطه بین هزینه و فایده بر حسب نسبت بین ارزش کنونی هزینه ها و ارزش کنونی منافع آتی مورد انتظار بیان می‌شود.

    در اینجا منافع مورد نظر، بر حسب درآمد اضافی که در آینده و در نتیجه سرمایه گذاری بدست می آید اندازه گیری می‌شود.

    بر این اساس به کمک تحلیل هزینه- فایده می توان آموزش را به عنوان یک نوع سرمایه گذاری هم برای فرد و هم برای جامعه ارزشیابی کرد.

    با محاسبه نرخ بازده شخصی سرمایه گذاری در آموزش می توان مشخص کرد که سرمایه گذاری در آموزش تا چه اندازه برای فرد یا خانواده او سودمند است.

    همچنین با محاسبه نرخ بازده اجتماعی سرمایه گذاری در آموزش می توان منافع آموزش را به عنوان یک سرمایه گذاری اجتماعی ارزیابی کرد.

    همان طور که پیش از این اشاره شد به هنگام محاسبه هزینه های آموزشی باید توجه داشت که هزینه های شخصی و هزینه های اجتماعی هر دو منظور شود.

    فایده عملی از تحلیل هزینه – منفعت در کشورهای در حال توسعه برنامه ریزان آموزشی همواره با مسائل مربوط به تخصیص منابع به آموزش و پرورش و انواع مختلف آن به منظور تحقق حداکثر هدف های جامعه مواجه بوده اند رشد اقتصادی یکی از این اهداف اجتماعی است که در کشورهای در حال توسعه از اولویت خاصی برخوردار است، از این رو هر نوع فنی که نشان دهد کدام الگوی تخصیص منابع بیشترین بازدهی را به بار خواهد آورد.

    مورد استقبال واقع می‌شود.

    در سال های اخیر ادعاهای اغراق آمیز درباره تحلیل هزینه- منفعت مطرح شده است و منتقدان بطور صریح خاطر نشان ساخته اند که این فن جدید اقتصادی به خودی خود مسائل تخصیص منابع را حل نمی کند.

    این قانون سرمایه گذاری که در پروژه هایی که بیشترین نرخ را بدست می دهند باید سرمایه گذاری کرد ساده به نظر می‌رسد اما هنگامی که این مساله روشن می‌شود که محاسبه نرخ بازده به فرضیه های مهمی درباره میزان رابطه بین درآمد و بهره وری میزان تاثیر سنت ها یا عوامل توانایی و مختصات خانواده بر درآمد و ارتباط بین عرضه و تقاضای آینده و آنچه که در حال حاضر مشاهده شده و غیره بستگی دارد.

    ممکن است این طور به نظر آید که استفاده از تحلیل هزینه- منفعت فایده ای برای برنامه ریزان آموزشی ندارد.

    تحلیل هزینه منفعت راه حل خود کاری را برای حل مسائل تخصیص منابع بدست نمی‌دهد واقعیت این است که به دلیل وجود عوامل منحرف کننده شناخته شده در بازار کار یا تفاوت الگوهای عرضه و تقاضا در حال و آینده، تفسیر نرخ بازده اجتماعی اغلب کار مشکلی می‌باشد به علاوه تحلیل هزینه-منفعت هدف های کمی را برای برنامه ریزان فراهم می‌سازد.

    برای مثال به ما می گوید که در چه آموزش و پرورشی سرمایه گذاری کنیم اما در این خصوص که برای x هزار دانش آموز متوسطه یا دانشجویان مهندسی چقدر فضا فراهم کنیم.

    چیزی به ما نمی گوید پس در اولین نگاه تحلیل هزینه- منفعت پاسخی برای آنچه که مدیران یا برنامه ریزان در جستجوی آن هستند فراهم نمی کند.

    از طرف دیگر ممکن است تحلیل هزینه –منفعت سوالاتی را که بررسی آنها دارای اهمیت است و در گذشته مورد غفلت قرار گرفته تحت بررسی قرار دهد.

    سوالاتی نظیر اینکه الگوی درآمد افراد تحصیل کرده در خصوص کمبود یا مازاد عرضه نوع خاصی از نیروی انسانی چه شواهدی را ارائه می نماید؟

    چه ارتباطی بین هزینه های تربیت نیروی انسانی و استفاده از آن در نیروی کار وجود دارد؟

    تغییر ساختار دستمزد چه تاثیری بر تقاضای خصوصی برای آموزش خواهد داشت؟

    چقدر برای دولت امکان دارد که با استفاده از اقداماتی نظیر استفاده از محرک های مالی، تغییر سیاست های کمک به دانشجو، ارائه طرح های تحصیلی و یا تدارک سوبسیدهای اضافی برای غلبه بر کمبود مهارت های حیاتی و مهم تقاضای خصوصی برای آموزش را تحت تاثیر قرار دهد؟

    و ...

    این سوالات تنها یک فهرست مقدماتی از پرسش هایی است که توسط تحلیل هزینه- منفعت مورد بررسی قرار می گیرد و فنونی که سوالات سودمندتری را مطرح می‌سازند.

    تحلیل هزینه منفعت می تواند به چند صورت در تصمیم گیری مفید باشد.

    الف)‌تحلیل هزینه –منفعت ممکن است به ضرورت تغییر در تخصیص منابع به نفع آن نوع از آموزش اشاره نماید که بالاترین نرخ بازده را بدست می‌دهد.

    از آنجا که تحلیل هزینه- منفعت نوعی تحلیل جانبی است.

    نمی تواند تاثیرات در مقیاس وسیع را بر الگوی تخصیص (منابع) نشان دهد.

    یا اینکه نمی تواند دقیقاً این تغییر را مشخص نماید.

    اما می تواند شاخص هایی را که مسیر را نشان می‌دهند فراهم نماید.

    ب)تحلیل هزینه منفعت راههای افزایش سودآوری آموزش را از طریق افزایش منافع آن یا کاهش هزینه هایش پیشنهاد می‌کند.

    اقدامات مربوط به بهبود استفاده از نیروی انسانی- منافع آموزش و پرورش را به دنبال خواهد داشت.

    در حالی که کاهش اتلاف موجب کاهش هزینه ها خواهد شد که در هر دو صورت نرخ بازده آموزش و پرورش افزایش می یابد.

    سرانجام مهمترین فایده تحلیل هزینه-منفعت آن است که یک چارچوب معمولی برای بررسی هزینه های آموزش و پرورش در ارتباط با درآمدهای نسبی آموزش و نیروی انسانی تحصیل کرده فراهم سازد.

    در برخی از عملیات برنامه ریز هر دو عنصر فوق (هزینه و درآمد) مورد غفلت واقع شده اند.

    و تنها بر اساس پیش بینی نیازمندی های نیروی انسانی یا تقاضای اجتماعی، محاسبات انجام شده است.

    بعضاً در ادبیات برنامه ریزی آموزشی،‌تحلیل هزینه-منفعت و پیش بینی نیروی انسانی به عنوان روش های مجزایی در برنامه ریزی مطرح شده اند.

    و این مایه تأسف است زیرا هم روش هزینه-منفعت و هم پیش بینی نیروی انسانی در تلاش برای دستیابی هدف مشترکی هستند و آن عبارت است از تخصیص منطقی منابع به منظور اجتناب از کمبود یا مازاد نیروی انسانی تحصیل کرده و اطمینان از اینکه به بهترین وجه از منابع محدود در جهت رشد اقتصادی استفاده گردد.

    در واقع این دو روش می تواند بصورت کامل به کار روند.

    به نظر می‌رسد اگر تحلیل هزینه منفعت بتواند برخی از منافع غیر مستقیم آموزش و پرورش را بصورت کمی درآورد، احتمالاً به راحتی مورد پذیرش کارشناسان تعلیم و تربیت واقع می‌شود.

    ولی حتی در این صورت نیز هدف هایی باقی می ماند که نمی توان آنها را از لحاظ اقتصادی اندازه گیری کرد و تحلیل «هزینه-اثر بخشی» فن مناسب تری برای اندازه گیری موفقیت نظام آموزشی در تحقق چنین هدف هایی می‌باشد.

    هم در تحلیل هزینه- منفعت و هم در هزینه اثر بخشی اصل اساسی این است که در مورد نتایج یک پروژه هزینه منفعت توجه به منافع و هزینه های آنها دارد آن دسته از برنامه های آموزشی که غالباً از نیازها و نیازمندی ها شکل می گیرند ممکن است این واقعیت را که تمام برنامه ریزی ها مستلزم انتخاب بین شقوق مختلف عمل است مورد غفلت قرار دهند و اگر تحلیل هزینه- منفعت فقط نوعی تذکر برای این حقیقت باشد باز هم دارای استفاده عملی خواهد بود.

    مقدمه: پیش از پرداختن به انواع الگوهای برنامه ریزی آموزشی بی مناسبت نیست که نظری به شیوه های نگرش به برنامه ریزی آموزش از نظر توجه به آینده و دور اندیشی که هدف عمده هر نوع برنامه ریزی و بویژه برنامه ریزی آموزشی است بیندازیم.

    دیدگاه آینده نگری برخی از برنامه ریزان اجتماعی به لحاظ تعدد و پیچیده بودن عوامل سازنده اجتماع، محدودیت امکانات تفاوت موقعیت های جغرافیایی و آب و هوایی، منابع و ذخایر طبیعی و همچنین به لحاظ تغییرات سریع اقتصادی،‌اجتماعی، رشد و تحولات دانش و تکنولوژی، اختراعات و اکتشافات و عوامل متعدد دیگر، عملاً امکان ایجاد تغییر، تبدیل و ساختن آینده ای به میل و رغبت خود، نا ممکن، بلکه عبث و بیهوده می دانند.

    علی رغم دیدگاه این افراد برنامه ریزان آینده نگر بر این عقیده اند که برنامه ریزی می تواند آینده را پیش بینی کند از این رو برنامه ریزی فعالیتی آینده نگر خواهد بود.

    دیدگاه برنامه ریزان آینده گزین برنامه ریزان آینده گزین راهی میان آینده نگرها و آینده سازها انتخاب کرده اند و با قبول پیچیدگی تنوع، رشد روز افزون و تغییرات سریع و دانش و فن، انسان را در بند تقدیر و اسیر اوضاع نمی پندارند.

    آینده گزین ها معتقدند که انسان می تواند با توجه به همه عوامل، آینده های مختلف را پیش بینی کند و راهی در پیش گیرد و تدابیری اتخاذ کند که احتمال دست یافتن به آینده ای مطلوب بیشتر شود.

    تاریخ در حال نوشته شدن و آینده در حال ساختن است، نباید به عنوان تماشاچی در صحنه زندگی و تاریخ باقی ماند.

    اگر عواملی خارجی از طبقه توانایی انسان وجود دارند.

    در برابر آنها عوامل و موارد بسیاری وجود دارند که انسان می تواند با دخالت در کم و کیف و تغییر و دگرگونی در آنها اوضاع و شرایط را به نحو مطلوبی دستکاری کند.

    از جمله این عوامل می توان از انسان نام برد.

    که با برنامه ریزی و تدوین نظام آموزشی (برنامه ریزی آموزشی) و ایجاد تغییرات مطلوب در مقایسه آینده مطلوب بوجود آورد.

    به این ترتیب آشکار میشود که آینده ابعاد گوناگونی دارد و به اشکال مختلف می تواند جلوه گر شود شاید بتوان در تمام ابعاد و ارکان آن اعمال نفوذ کرد ولی می توان از بین آینده های مختلف آن را که بیشتر به مدینه فاضله نزدیک است انتخاب کرد و تدابیر و تمهیدات مناسب را برای حصول آن به کار بست.

    با توجه به انواع دیدگاه ها و نگرش هایی که نسبت به برنامه ریزی وجود دارد، الگوهای عرضه برای برنامه ریزی به طور عام و برنامه ریزی آموزشی به طور خاص نیز متفاوت است.

    برنامه ریزی آموزشی دانشی است که از علوم مختلف چون اقتصاد، جمعیت شناسی، آمار، علوم تربیتی بهره می گیرد.

    اصطلاحاً علمی میان رشته ای است و همین امر موجب تفاوت تعریف از این علم می‌شود.

    بر این اساس تفاوت.

    تعریف ها و الگوهای مختلفی برای برنامه ریزی آن عرضه شده است.

    عمده ترین الگوهای مورد بحث عبارتند از: 1-الگوی برنامه ریزی عقلایی 2-الگوی برنامه ریزی تعاملی الف) الگوی برنامه ریزی عقلایی Rational Model برنامه ریزی عقلایی عبارتست از: «مجموعه ای از اصول یا فنون استراتژیک برای رسیدن به هدف معین» بر این اساس می توان تعاریف زیر را از برنامه ریزی داد: 1-برنامه ریزی، فرآیندی است که به انتخاب عقلایی یا فنی منجر می‌شود.

    2-برنامه ریزی عبارت است از تهیه نقشه های زمان، مکان و همچنین شناخت علت ها و مجموعه های نوین 3-برنامه ریزی، خط مشی و تصمیم گیری است که در زمره هدایت سیاست و اعمال قدرت قرار دارد در برنامه ریزی عقلایی، دو نوع موضع گیری دیده می‌شود.

    در موضع گیری نخست، برنامه ریزی مانند یک فرایند تصمیم گیری به دور از اشتباه تلقی می‌شود که در آن همه عوامل موارد، متغیرها، امکانات، نقاط ضعف داده ها و برون دادها و همچنین فرایند تبدیل به طور کامل در اختیار برنامه ریزان و قابل پیش بینی و پیشگیری است.

    در موضع گیری دوم که از نوع ضعیف تر نگرش و عقلایی است، به عوامل سیاسی و محیط توجه شده و به مذاکره و تبادل نظر اهمیت داده می‌شود و همه چیز مطلق تصور نمی‌شود.

    در برنامه ریزی عقلایی، فرایند برنامه ریزی، شامل مجموعه ای از روشها تلقی میشود که سیاستگذاران و برنامه ریزان تلاش می‌کنند مشکلات مهم، نیازها و هدفها را دقیقاً شناسایی کرده، اهداف را به اهداف جزیی تجزیه، راهها و شقوق مختلف دوره عمل و وصول اهداف را تعیین و پس از ملاحظه و بررسی روش هزینه- فایده برنامه عمل را مشخص کنند.

    آنگاه به برنامه اجرایی و برنامه اجرایی به پروژه تبدیل می‌شود و در نهایت برنامه اجرا شده با توجه به هدف اصلی ارزیابی شود، در این نگرش، تصمیم گیری فرایند خطی است و حدود اختیارات و حدود اختیارات هر یک از اشخاص را روشن و مشخص می‌کند.

    این الگو در ادبیات برنامه ریزی آموزی الگوهای متخصصان نامیده می‌شود و برنامه ریزی در آن کاملاً متمرکز است و روش های تحلیل نظام ها و تجزیه سیستم ها به خود سیستم و مطالعه هزینه-فایده استفاده می‌شود.

    ب) الگوی برنامه ریزی تعاملی Interactional model در الگوی برنامه ریزی تعاملی بر خلاف الگوی عقلایی که فرایند برنامه ریزی کاملاً قالبی و از پیش تعیین شده است بر تفسیر، طبیعت پویای تعامل بین عوامل، افراد و محیط و همچنین جریان تبادل اطلاعات و تاثیر و تاثر هر یک از متغیرها برای دیگران تاکید می‌شود (جامع نگرست) طبق این الگو، برنامه ریزی، کوششی است به منظور وساطت بین عمل و نظر، نه مانند الگوی عقلایی، یک سلسله روشهای منطقی مرتبط به هم و دارای توالی مشخص و ارزش تعیین شده بلکه برنامه ریزی از این دیدگاه عبارت است از تعامل تفسیر، تصمیم گیری و باز تعامل، تغییر و تصمیم گیری و ...

    اساس این الگوی مبتنی بر اجتماع و توافق است نه تصمیم گیری یک جانبه و اعمال آن.

    در این الگو سعی می‌شود روش های تحلیل سیستم ها علاوه بر ملاحظات فنی و مهندسی، به مسائل و موقعیت های انسانی ربط داده شود و به انسان به عنوان یک ابزار و ماشین بلکه به عنوان موجودی زنده، پویا و خلاق و دارای توانایی های فراوان و انگیزه های مختلف، نگریسته می‌شود که باید او را در برنامه ریزی و تصمیم گیری ها سهیم و شریک کرد.

    در قالب الگوی تعاملی، دو نوع الگو وجود دارد که عبارتند از: الف) الگوهای سیاسی (Political models) ب) الگوهای توافقی (Consen sual model) الف) الگوهای تعاملی سیاسی: در الگوهای سیاسی،‌برنامه ریزی آموزشی فرایند داد و ستد و مذاکره و اعمال قدرت است و اهداف به صورت مرکزی و یا در سطوح بالا تعیین و با توجه به شرایط متفاوت محلی و تعارض درون نظام با گروه های خارج وسایل رسیدن به اهداف معین می‌شوند در این الگو برنامه ریزی تمایل بر این است که قدرت تصمیم گیری نهایی در دست یک نظام متمرکز شود به این ترتیب برنامه ریزی به صورت فرایندی از بالا به پایین صورت می گیرد و مسئولان محلی و منطقه صرفاً مجری اند.

    ب)الگوهای تعاملی توافقی: در الگوهای تعاملی توافقی نیز مانند الگوی تعاملی سیاسی،‌آموزش و پرورش یک سیستم و نظام باز انسانی است که دائماً در حال تعامل با پدیده های محیطی است.

    در این الگو بر خلاف الگوهای سیاسی، برنامه ریزی از بالا به پایین صورت نمی گیرد بلکه تمایل بر آن است که تصمیم گیری به صورت غیر متمرکز صورت گیرد از مسئولان محلی حمایت شود و به جای دیکته کردن روشها و برنامه ها ضمن تامین منابع، اختیارات برنامه ریزی با توجه به مقتضیات و شرایط محلی به افراد داده شود به نحوی که افراد محلی و کسانی که متاثر از تغییرات سازمان اند به طور گسترده و فراگیر در ایجاد تغییرات و برنامه ریزی دخیل شوند، مشارکت کنند و از حالت مجری صرف بودن رهایی یابند.

    مدل مدل به زبان ساده، الگویی است به مقیاس کوچک از واقعیت که بر اساس پیش فرض‌هایی بنا شده است.

    جانستون در بررسی اجمالی که از انواع مدل های برنامه ریزی آموزش و پرورش تا سال 1974 کرده است به 123 مدل مختلف اشاره کرده و آنها را از دو دیدگاه مختلف تقسیم بندی کرده است.

    دیدگاه اول مربوط به سطح آموزش و پرورش است از این نظر مدل های برنامه ریزی آموزش و پرورش به سه گروه تقسیم بندی شده اند.

    1.سطح واحد آموزش: این مدل های برنامه ریزی برای توسعه یک واحد آموزشی و یک گروه متشکل از چند موسسه مشابه آموزشی ساخته شده اند.

    مثل مدل هایی که برای برنامه ریزی یک مدرسه یا یک بخش از امور ‌آموزشی چون ایجاد ساختمان، تهیه وسایل و تجهیزات، تامین حمل و نقل و تغذیه و امثال آنها تهیه شده اند.

    2-سطح سیستم یا پاره سیستم آموزش: این مدلها، به برنامه ریزی برای تمام سیستم آموزش و پرورش یا بخش عمده ای از آن تخصیص دارند مانند مدل هایی که برای برنامه ریزی آموزش و پرورش یک بخش یک شهرستان،‌یک استان، یا یک دوره ابتدایی دوره راهنمایی و امثال آن در سطح کشور تهیه شده است.

    3-سطح سیستم آموزش در ارتباط با توسعه اقتصادی: این مدلها به برنامه ریزی برای سیستم آموزش و پرورش به منظور تامین نیروی انسانی مورد نیاز توسعه اقتصادی توجه دارد.

    دیدگاه دوم مربوط به مبنای ریاضی مدلهاست.

    از این نظر تنوع بسیار زیادی به چشم می خورد بعضی از مدل ها از نظر ریاضی بسیار ساده اند برخی دیگر به محاسبات پیچیده و بسیار پیشرفته ریاضی نیازمندند.

    انواع مدل های برنامه ریزی آموزش و پرورش از نظر دامنه مدل های برنامه ریزی آموزشی تک موسسه ای هدف مدل های برنامه ریزی آموزشی تک موسسه ای این است که ترکیب مناسب فرا دادهای (optimum) یک موسسه آموزشی نظیر یک دانشگاه را برای بدست آوردن نتیجه مطلوب معلوم کند، تعداد شاگردان و ترکیب آن را در رشته های مختلف برای آینده تخمین بزند و نیاز به هیئت آموزشی، کادر اداری، تجهیزات، ساختمان ها و تاسیسات، اعتبارات مالی و غیره را مشخص سازد.

    یکی از مدل های جالبی که از نوع بسته محسوب می‌شود و توسط سیسون (Sisson) به سال 1968 ساخته شده است نشان می‌دهد که چگونه می توان با تغییر دادن عوامل و منابع مختلف یک موسسه، کیفیت آموزش را به سطح مطلوب رسانید ولی اکثریت مدل هایی که برای برنامه ریزی در سطح موسسه آموزشی تهیه شده اند از نوع مانند سازی هستند.

    از آن جمله می توان از مدل هایی که توسط کاسکی (Kaski) جودی (judi) و سالمون (Salmon) و همکارانش تهیه شده اند نام برد.

    این قبیل مدل ها فقط برای موقعیت ها یا واحدهای آموزشی خاصی ساخته شده اند و قابلیت استفاده از آنها در سایر موسسات محدود است.

    هدف این قبیل مدل ها این است که نتایج خط مشی و سیاست های مختلف آموزشی را در تخصیص منابع به عوامل مختلف نشان دهد.

    و عواقبی که محتملاً حاصل خواهد شد پیش بینی کند و بدین ترتیب به برنامه ریز در اتخاذ تصمیم و اتخاذ راهبرد مناسب کمک کند.

    قابلیت استفاده و اعتبار این قبیل مدلها برای موسسات و موقعیت های به خصوص که برای آنها ساخته شده اند بسیار زیاد است.

    میزان استفاده از تئوری آمار مارکو و همچنین اصول رگرسیون در این سطح از برنامه ریزی تا کنون بسیار محدود وناچیز بوده است.

    ولی مدل هایی که بر اساس برنامه ریزی خطی ساخته شده اند به طوری که «مک نامارا» آنها را بررسی کرده بسیارند.

    مدل های برنامه ریزی در سطح نظام آموزشی هدف این قبیل مدل ها این است که تعداد شاگردان و عوامل اجرایی لازم از قبیل تعداد معلمان، اعتبارات و تاسیسات و ...

    را برای توسعه تمام سیستم یا بخش عمده ای از سیستم آموزش و پرورش مانند تعلیمات ابتدایی، تعلیمات متوسطه، تعلیمات دانشگاهی، در یک کشور یا یک منطقه از کشور، پیش بینی کند و مشخص سازد.

    مدل هایی که در این سطح تهیه شده اند یا از نوع بسته اند مانند مدل آسیایی توسعه آموزش و پرورش یا نوع مانند سازی هستند مانند مدل یونسکو و مدل رایزمن و تفت (Reismand Teft) را برداشتی بر اساس تئوری آماری زنجیر مارکو دارند مانند مدل تونسار (Thonstad) که مورد استفاده این تئوری را در برنامه ریزی آموزشی کشور نروژ نشان میدهد و مدل جانستون و فیلیپ که کاربرد عملی این برداشت را در برنامه ریزی آموزشی استرالیا نمایان می‌سازد یا از نوع رگرسیون هستند مانند مدل کارس، مدل بنکس و هوهنشتاین و مدل فاکس مدل های برنامه ریزی بیرونی توسعه آموزشی مدل برنامه ریزی تک موسسه ای و سیستمی آموزشی و پرورش را می‌توان مدل های برنامه ریزی است.

    روی هم رفته مدل جریان شاگرد مدلی است بسیار ساده ولی دامنه عمل و استفاده آن نیز محدود است و بیشتر برای محاسبات عددی و مقداری (کمی) در سطح حوزه های مدارش و بخش های آموزشی به درد می خورد.

    مدل اقتصادی برنامه ریزی آموزشی مدل اقتصادی مدل هایی هستند که برنامه ریزی آموزش و پرورش را با رشد و توسعه اقتصادی مرتبط می سازند و شاخص هایی بدست می دهند که بتوان ارزش و بهره سرمایه گذاری در آموزش و پرورش را با دیگر سرمایه گذاری های ممکن مقایسه کرد.

  • فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

در سالهای اخیر از اهمیت آموزش به عنوان سرمایه گذاریهای لازم برای توسعه اقتصادی کاسته نشده است. بدون آموزش، توسعه در مفهوم واقعی کلمه ممکن نیست تنها آموزش است که می تواند مهارتهای لازم برای رسیدن به رشد پایدار اقتصادی و افزایش کیفیت زندگی را ایجاد کند. اکنون نیز این اظهارنظر، ورود به دهه 90، همانند آنچه که در اوایل دهه 60 بوده است صحیح می باشد. کنفرانس جهانی آموزش که در سال 1990، ...

برنامه ریز آموزشی باید مطلع از هزینه های آموزشی (سرمایه ای و جاری) الگوها و مدل های برنامه ریزی آموزشی باشد. توجه برنامه ریز آموزشی به مجموع مخارج (هزینه های سرمایه ای و جاری) که کنترل آن سهل هم نیست ضروری است. مسئولیت برنامه ریز در پیش بینی مخارج طی پنج یا ده سال آینده با در نظر گرفتن حقوق معلمان کادر اداری، هزینه نگهداری ساختمان و تجهیزات و تجدید وسایل استهلاکی در آزمایشگاه ها ...

مدلهای برنامه ریزی آموزش و پرورش منظور از این مبحث آشنایی مقدماتی با پاره ای از مدلهای برنامه ریزی آموزش و پرورش است. مدل چیست و برای چیست؟ - مدل به زبان ساده، الگویی است به مقیاس کوچک از واقعیت که بر اساس پیش فرضهایی بنا شده است. - مدلهای برنامه ریزی معمولاً به صورت فرمولهای ریاضی ساخته می شوند که در آنها ارتباط بین متغیرها یا عوامل مختلف کاملاً مشخص شده است. - در مدلهای برنامه ...

یکی از مسائل بسیار مهمی که امروزه در فرآیند استراتژیک سازمانهای صنعتی بزرگ جهان جایگاه ویژه ای را بخود اختصاص داده است مسئله برنامه ریزی نیروی انسانی است. مسئله برنامه ریزی نیروی انسانی از چند دیدگاه قابل بررسی و علاقه است: 1-از دید اهداف سازمانی، هرچه برنامه ریزی نیروی انسانی در یک سازمان سنجیده تر و دقیق تر انجام شود تحقق اهداف سازمانی را تسهیل میکند. 2-از نظر صرفه جویی در ...

هر شکلی از اصلاحات در سازمان باید بر مبنی استانداردهای منابع انسانی باشد مقدمه هر عصری از تاریخ بشر دارای ارزش های ویژه ای است که شاخص آن دوره می باشد، به نظر می رسد ویژگی عصر ما جهانی شدن باشد و جهانی شدن ناظر بر حرکت در مسیر گسترش هر چه بیشتر ارنباطات انسانی در عرصه جهانی است. از آنجایی که جامعه ایران ، جامعه ای جوان و در حال گذار است ضرورت شناخت علمی و کارشناسانه این پدیده نو ...

1- چکیده :‌ موضوع سند و معرفی بخشهای اصلی این سند حاوی اطلاعات لازم برای شناخت کلی طرح "مطالعه و بستر سازی نظام آموزشی مبتنی بر فاوا" و اختصاصا شناخت فعالیتهای لازم برای انجام پروژه فاز صفر این طرح است؛ به گونه ای که چگونگی انجام، منابع (هزینه و زمان) و مراحل انجام پروژه فاز صفر مذکور قابل تشخیص و تخمین باشد. سند در دو بخش اصلی تنظیم شده است. در بخش اول این سند ابتدا موضوع و ...

منظور از این مبحث آشنایی مقدماتی با پاره ای از مدلهای برنامه ریزی آموزش و پرورش است. مدل چیست و برای چیست؟ - مدل به زبان ساده، الگویی است به مقیاس کوچک از واقعیت که بر اساس پیش فرضهایی بنا شده است. - مدلهای برنامه ریزی معمولاً به صورت فرمولهای ریاضی ساخته می شوند که در آنها ارتباط بین متغیرها یا عوامل مختلف کاملاً مشخص شده است. - در مدلهای برنامه ریزی آموزش و پرورش مدل سازی به ...

مقدمه: آنچه در این قسمت به آن اشاره خواهم کرد، بررسی تحلیلی نقش مدیریت بهره وری سبز در مرکز بهداشت کرج می باشد. بررسی موضوع مذکور در راستای طرح دولت سبز و تدوین طرح اجرایی مدیریت سبز در وزارت متبوع به عنوان یکی از مهمترین وزارتخانه های کشوری که نقش اصلی در خدمت رسانی به شهروندان ایران را ایفا می کند و از طرف دیگر، نوع خدمت آن مرتبط با مسایل توسعه پایدار و مسایل زیست محیطی است، ...

مقدمه مطالعه برنامه‌ ها, استراتژی‌ ها, سیاست‌ ها و راهکارهای مختلف توسعه (در سطوح مختلف) همراه با بررسی تجربه عملی کشورهای مختلف در زمینه توسعه روستایی و توسعه کارآفرینی و اشتغالزایی در روستاها, درس‌ها و نکات کلیدی بسیار مهمی را پیش روی ما گذاشته است. اگرچه الزاماً نمی‌توان عیناً از این تجربیات و رویکردها استفاده نمود اما توجه به آن‌ها و ”یادگیریِ“ درست نکات, باعث روشن‌شدن فضای ...

مقدمه: تعریف نظارت آموزشی یکی از اسرار نهفته برای افراد خارج از حرفه تعلیم و تربیت و تا حدی در میان خود این حرفه، وجود کارکنانی تحت عنوان ناظر آموزشی یا راهنمای تعلیماتی در مدرسه است. والدین و گاهی معلمان اعتراف می کنند که از وجود چنین متخصصانی در نظام آموزش و پرورش کشور بی اطلاع هستند. اگرچه افراد عامی نیز می دانند که در مدارس کارکنان متعددی نظیر سرایدار، دفتردار، آبدارچی و ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول