مقدمه: در رقابتهاى جهانى موجود در عصر حاضر، باید محصولات متنوع را با توجه به درخواست مشترى، در دسترس وى قرار داد.
خواست مشترى بر کیفیت بالا و خدمت رسانى سریع، موجب افزایش فشارهایى شده است که قبلاً وجود نداشته است، در نتیجه شرکتها بیش از این نمىتوانند به تنهایى از عهده تمامى کارها برآیند.
در بازار رقابتى موجود، بنگاههاى اقتصادى و تولیدى علاوه بر پرداختن به سازمان و منابع داخلى، خود را به مدیریت و نظارت بر منابع و ارکان مرتبط خارج از سازمان نیازمند یافتهاند.
علت این امر در واقع دستیابى به مزیت یا مزایاى رقابتى با هدف کسب سهم بیشترى از بازار است.
بر این اساس، فعالیتهاى نظیر برنامه ریزى عرضه و تقاضا، تهیه مواد، تولید و برنامه ریزى محصول، خدمت نگهدارى کالا، کنترل موجودى، توزیع ، تحویل و خدمت به مشترى که قبلا همگى در سطح شرکت انجام مى شده اینک به سطح زنجیره عرضه انتقال پیدا کرده است.
مسئله کلیدى در یک زنجیره تامین، مدیریت و کنترل هماهنگ تمامى این فعالیتها است.
مدیریت زنجیره تامین (SCM ) پدیدهاى است که این کار را به طریقى انجام مىدهد که مشتریان بتوانند خدمت قابل اطمینان و سریع را با محصولات با کیفیت در حداقل هزینه دریافت کنند.
در حالت کلى زنجیره تامین از دو یا چند سازمان تشکیل مىشود که رسماً از یکدیگر جدا هستند و به وسیله جریانهاى مواد، اطلاعات و جریانهاى مالى به یکدیگر مربوط مىشوند.
این سازمانها مىتوانند بنگاههایى باشند که مواد اولیه، قطعات، محصول نهایى و یا خدماتى چون توزیع، انبارش، عمده فروشى و خرده فروشى تولید مىکنند.
حتى خود مصرف کننده نهایى را نیز مىتوان یکى از این سازمانها در نظر گرفت فصل اول تعریف مدیریت زنجیره تامین: تعاریف مختصر و جامعى که مى توان از زنجیره تامین و مدیریت زنجیره تامین ارایه داد، عبارتاند از: زنجیره تامین: زنجیره تامین بر تمام فعالیتهاى مرتبط با جریان و تبدیل کالاها از مرحله ماده خام (استخراج ) تا تحویل به مصرف کننده نهایى و نیز جریانهاى اطلاعاتى مرتبط با آنها مشتمل مىشود.
به طور کلى، زنجیره تامین زنجیرهاى است که همه فعالیتهاى مرتبط با جریان کالا و تبدیل مواد، از مرحله تهیه ماده اولیه تا مرحله تحویل کالاى نهایى به مصرف کننده را شامل مى شود.
دربارهى جریان کالا دو جریان دیگر که یکى جریان اطلاعات و دیگرى جریان منابع مالى و اعتبارات است نیز حضور دارد.
(LAUDON & LAUDON 2002) مدیریت زنجیره تامین : مدیریت زنجیره تامین بر یکپارچه سازى فعالیتهاى زنجیره تامین و نیز جریانهاى اطلاعاتى مرتبط با آنها از طریق بهبود در روابط زنجیره ، براى دستیابى به مزیت رقابتى قابل اتکا و مستدام مشتمل مىشود.
بنابراین، مدیریت زنجیره تامین عبارت است از فرایند یکپارچه سازى فعالیتهاى زنجیره تامین و نیز جریانهاى اطلاعاتى مرتبط با آن، از طریق بهبود و هماهنگ سازى فعالیتها در زنجیره تامین تولید و عرضه محصول (LAUDON&LAUDON 2002).
بنابراین براى بررسى یک سازمان منحصر به فرد در چارچوب این تعاریف، باید هر دو شبکه تامین کنندگان و کانالهاى توزیع در نظر گرفته شوند.
تعریف ارایه شده براى زنجیره تامین، موضوعاتمدیریت سیستمهاى اطلاعات، منبعیابى و تدارکات، زمانبندى تولید، پردازش سفارشات، مدیریت موجودى، انباردارى و خدمت به مشترى را در بر مىگیرد.
براى مدیریت موثر زنجیره تامین ضرورى است که تامین کنندگان و مشتریان با یکدیگر و در یک روش هماهنگ و با شراکت و ارتباطات اطلاعاتى و گفت و گو با یکدیگر کار کنند.
این امر یعنى جریان سریع اطلاعات در میان مشتریان و عرضه کنندگان، مراکز توزیع و سیستمهاى حمل و نقل که بعضى از شرکتها را قادر مى سازد که زنجیرههاى عرضه بسیارکارایى را ایجاد کنند.
عرضهکنندگان و مشتریان باید اهداف یکسان داشته باشند.
عرضهکنندگان و مشتریان باید اعتماد متقابل داشته باشند.
مشتریان در زمینه کیفیت محصولات و خدمات به تامینکنندگان خود اعتماد مىکنند.
علاوه بر آن عرضهکنندگان و مشتریان باید در طراحى زنجیره تامین براى دستیابى به اهداف مشترک و تسهیل ارتباطات و جریان اطلاعات با یکدیگر شریک شوند.
بعضى شرکتها کوشش مىکنند تا کنترل زنجیره تامین خود را با کنترل عمومى عمودى – با استفاده از مالکیت و یکپارچگى تمام اجزاى مختلف در امتداد زنجیره تامین از تهیه مواد و خدمات تا تحویل محصول نهایى و خدمت به مشترى به دست آورند.
اما حتى با این نوع ساختار سازمانى، فعالیتهاى مختلف و واحدهاى عملیاتى ممکن است ناهماهنگ باشد.
ساختار سازمانى شرکت باید بر هماهنگى فعالیتهاى مختلف براى دستیابى به اهداف کلى شرکت تمرکز کند.
طرح کلى یک زنجیره تامین : به طور کلى زنجیرهتامین، زنجیرهاى است که همه فعالیتهاى مرتبط با جریان کالا و تبدیل مواد، از مرحله تهیه ماده اولیه تا مرحله تحویل کالاى نهایى به مصرف کننده را شامل مىشود.
در ارتباط با جریان کالا دو جریان دیگر که یکى جریان اطلاعات و دیگرى جریان منابع مالى و اعتبارات است نیز حضور دارد.
محققان و نویسندگان مختلف ، نگرشها و تعاریف متفاوتى را از زنجیره تامین ارایه کرده اند.
برخى زنجیره تامین را در روابط میان خریدار و فروشنده محدود کرده اند، که چنین نگرشى تنها بر عملیات خرید رده اول در یک سازمان تمرکز دارد.
گروه دیگرى به زنجیره تامین دید وسیعترى داده و آن را شامل تمام سرچشمههاى تامین (پایگاههاى تامین) براى سازمان مى دانند.
با این تعریف ، زنجیره تامین شامل تمام تامین کنندگان رده اول ، دوم ، سوم ...
خواهد بود.
چنین نگرشى به زنجیره تامین ، تنها به تحلیل شبکه تامین خواهد پرداخت .
دید سوم ، نگرش زنجیره ارزش - پورتر- است که در آن زنجیره تامین شامل تمام فعالیتهاى مورد نیاز براى ارایه یک محصول یا خدمت به مشترى نهایى است.
با نگرش یاد شده به زنجیره تامین ، توابع ساخت و توزیع به عنوان بخشى از جریان کالا و خدمات به زنجیره اضافه مىشود.
در واقع بااین دید، زنجیره تامین شامل سه حوزه تدارک ، تولید و توزیع است .
فرآیندهاى اصلى: مدیریت زنجیره تامین داراى سه فرآیند عمده است که عبارتاند از: 1 ) مدیریت اطلاعات 2 ) مدیریت لجستیک 3 ) مدیریت روابط (RELATIONSHIP MANAGEMENT) .
مدیریت اطلاعات : امروزه نقش ، اهمیت و جایگاه اطلاعات براى همگان بدیهى است .
گردش مناسب و انتقال صحیح اطلاعات باعث مىشود تا فرآیندها موثرتر و کاراترگشته و مدیریت آنها آسانتر گردد.
در بحث زنجیره تامین - همان طور که گفته شد -اهمیت موضوع هماهنگى در فعالیتها، بسیار حائز اهمیت است .
این نکته در بحث مدیریت اطلاعات در زنجیره ، مدیریت سیستم هاى اطلاعاتى و انتقال اطلاعات نیز صحت دارد.
مدیریت اطلاعات هماهنگ و مناسب میان شرکا باعث خواهد شد تا تاثیرات فزایندهاى در سرعت، دقت، کیفیت و جنبههاى دیگر وجود داشته باشد.
مدیریت صحیح اطلاعات موجب هماهنگى بیشتر در زنجیره خواهد شد.
به طور کلى در زنجیره تامین ، مدیریت اطلاعات در بخشهاى مختلفى تاثیرگذار خواهد بود که برخى از آنهاعبارتاند از: مدیریت لجستیک (انتقال، جابجایى، پردازش و دسترسى به اطلاعات لجستیکى براى یکپارچه سازى فرآیندهاى حمل و نقل، سفارش دهى و ساخت، تغییرات سفارش، زمانبندى تولید، برنامه هاى لجستیک و عملیات انباردارى) ; تبادل و پردازش دادهها میان شرکا (مانند تبادل و پردازش اطلاعات فنى، سفارشات و...) : جمع آورى و پردازش اطلاعات براى تحلیل فرآیند منبع یابى و ارزیابى ، انتخاب و توسعه تامین کنندگان ; جمع آورى و پردازش اطلاعات عرضه و تقاضا و ...
براى پیش بینى روند بازار و شرایط آینده عرضه و تقاضا; ایجاد و بهبود روابط بین شرکا.
چنانچه پیداست ، مدیریت اطلاعات و مجموعه سیستم هاى اطلاعاتى زنجیره تامین مى تواند برروى بسیارى از تصمیمگیرىهاى داخلى بخشهاى مختلف زنجیره تامین موثر باشد که این موضوع حاکى از اهمیت بالاى این مولفه در مدیریت زنجیره تامین است .
3 ) مدیریت روابط (RELATIONSHIP MANAGEMENT) .
مدیریت لجستیک : در تحلیل سیستم هاى تولیدى مانند صنعت خودرو، موضوع لجستیک بخش فیزیکى زنجیره تامین را در بر مى گیرد.
این بخش که کلیه فعالیتهاى فیزیکى از مرحله تهیه ماده خام تا محصول نهایى شامل فعالیتهاى حمل و نقل، انباردارى، زمانبندى تولید و...
را شامل مى شود، بخش نسبتا بزرگى از فعالیتهاى زنجیره تامین را به خود اختصاص مى دهد.
در واقع ، محدوده لجستیک تنها جریان مواد و کالا نبوده بلکه محور فعالیتهاى زنجیره تامین است که روابط و اطلاعات ، ابزارهاى پشتیبان آن براى بهبود در فعالیتها هستند.
مدیریت روابط: فاکتورى که ما را به سمت فرجام بحث راهنمایى مى کند و شاید مهمترین بخش مدیریت زنجیره تامین به خاطر ساخت و فرم آن باشد، مدیریت روابط در زنجیره تامین است.
مدیریت روابط، تاثیر شگرفى بر همه زمینههاى زنجیره تامین و همچنین سطح عملکرد آن دارد.
در بسیارى از موارد، سیستم هاى اطلاعاتى و تکنولوژى مورد نیاز براى فعالیتهاى مدیریت زنجیره تامین به سهولت در دسترس بوده و مى توانند دریک دوره زمانى نسبتا کوتاه تکمیل و به کار گمارده شوند.
اما بسیارى از شکستهاى آغازین در زنجیره تامین ، معلول انتقال ضعیف انتظارات و توقعات و نتیجه رفتارهایى است که بین طرفین درگیر در زنجیره به وقوع مى پیوندد.
علاوه بر این ، مهمترین فاکتور براى مدیریت موفق زنجیره تامین ، ارتباط مطمئن میان شرکا در زنجیره است، به گونه اى که شرکا اعتماد متقابل به قابلیتها و عملیات یکدیگر داشته باشند.
کوتاه سخن این که درتوسعه هر زنجیره تامین یکپارچه، توسعه اطمینان و اعتماد در میان شرکا و طرح قابلیت اطمینان براى آنها از عناصر بحرانى و مهم براى نیل به موفقیت است.
فازهاى اصلى مدیریت زنجیره تامین: فاز اول: طراحى مفهومى : فاز اول نشان دهنده استراتژى ساخت است.
در این فاز نحوه اداره سازمان با ایجاد یک تصویر براى آینده و ایجاد یک ساختار براى پیاده سازى تعیین مىشود.
براى فرآیندهاى فاز اول یک مدل ویژه سازمان لازم است که از یک سازمان به سازمان دیگر متفاوت است.
بحث اصلى در این فاز طراحى مفهومى است که مدرکى براى تصدیق و اجراى دو فاز دیگر است.
هدف از اجراى این فاز درک جزییات مربوط به هزینهها و شناخت سیستم و منافع پیادهسازى SCM است.
فاز دوم : طراحى جزییات و تست این فاز همانطور که در شکل پایین مشاهده مىشود مى تواند همزمان با فاز اول و سوم اجرا شود.
یعنى جزییات طراحى مىشود و به طور همزمان راه حلها در دنیاى واقعى تست مىشوند.
در این فاز ایجاد تغییرات در ساختار سازمان و در نظر گرفتن آنها براى پیادهسازى در سیستم به منظور پشتیبانى طراحى زنجیره تامین جدید توصیه مىشود.
فاز سوم: پیاده سازى در این فاز در ادامه فاز دوم، زمانبندى پیاده سازى دوره هاى بلندمدت عملیات و تغییرات در سیستم به منظور ایجاد تسهیلات انجام مىگردد.
انقلاب زنجیره تأمین: در سراسر دنیا، از آمریکا گرفته تا آسیا، از اروپا تا آفریقا، مقتضیات یک اقتصاد جهانی که هر روز رقابتیتر میشود، همه را وا داشته تا درباره زنجیره تأمین و مدیریت هر چه بهتر آن، صحبت کنند.
مفهوم کلی مدیریت زنجیره تأمین از مواد اولیه گرفته تا تحویل محصول تمام شده به مشتری که موتور محرک آن تقاضای مشتری برای دریافت خدمات کارآمدتر و مناسبتر و نیاز به کاهش هزینههای نگهداری کالاهای موجود در انبار بوده است، در حال متحول ساختن شیوههای انجام کار از سوی تولیدکنندگان عمده، شرکتهای حمل و نقل و شرکتهای تدارکاتی است.
مدیریت زنجیره تأمین نوین، نه تنها به بررسی راههای ترویج کاهش هزینه در سراسر کانال عرضه کالا و خدمات میپردازد، بلکه باید بین تقاضای روز افزون مشتریان برای ارائه خدمات به موقع و کارآمد موازنه ایجاد کرده و از تحولات سریعی که در عرصه فناوری صورت میگیرد نیز، غافل نباشد.
روی هم رفته، مدیریت کارآمد زنجیره تأمین به یک شرکت امکان میدهد تا تولید و انتقال محصولات در کل کانال تولید و توزیع را، از تأمین مواد اولیه یا قطعات گرفته تا قرار دادن محصول تمام شده در دستان مشتری، هماهنگ سازد.
یک رویکرد برای کاهش هزینهها، شامل کم کردن از کالاهای موجود درانبار، از محصولات تمام شده یا مواد خام و کاهش زمان سیکل باتحول سریعتر محصولات است.
این تلاش موجب بوجود آمدن یک رویکرد کاملا جدید و مبتنی بر اینترنت برای خرید، تدارکات و حمل و نقل با تلاش برای ارسال به موقع مواد اولیه (JIT) برای تولید شده است تا دیگر شرکتها مجبور نباشند تعداد و مقدار زیادی مواد اولیه یا قطعات را در انبار نگه دارند.
محصولات امروزی، در سراسر دنیا خواهان دارد و فقط تقاضاهای داخلی را برآورده نمیسازد و بنابراین، باید مواد اولیه و قطعات آنها با کمترین هزینه ممکن تهیه شود.
فناوریهای پیشرفته چه از جنبه فرایندهای سازمانی و چه از جهت ارتباطات – کلید مدیریت زنجیره تأمین امروزی هستند.
با استفاده از فناوریهای پیشرفته می توان موجودی انبار را به حداقل رساند ومحصول رابه موقع تحویل داد.
به کار بردن خردمندانه فناوری برای انتقال هدایت شده اطلاعات به معنی این است که تولید کنندگان میتوانند به حداقلها اکتفا کرده و فقط به تعدادی که مورد نیاز است تولید کرده و روانه انبار کنند و مرتباً جای خالی محصولات تحویل شده به مشتری را پر کنند.
تحویل سریع و مطمئن این فایده را نیز دارد که موجودی انبار در باصرفه ترین حد خود حفظ شود.
انبار با موجودی کمتر – در بسیاری از موارد، موجودی کنترل شده انبار- به معنای ضایعات کمتر و سود بیشتر برای تولید کنندگان است و هر چه خدمات مربوط به نگهداری زنجیره تأمین بیشتر شود، به همان نسبت، اطلاعات موجود در اینترنت نیز افزایش مییابد که خود موجب کاهش بیشتر هزینهها وافزایش بازدهی میشود.
فناوری بر پیشبینی فروش در دراز مدت نیز تأثیر میگذارد.
همین که بتوانیم به اطلاعات فروش تقریباً به صورت بیدرنگ دسترسی پیدا کنیم، موجب تعدیل سریع رویکردهای فروش و بازاریابی خواهد شد.
به این ترتیب، تولید کنندگان به جای تکیه بر پیشبینیهایی که شش ماه تا یک سال قبل انجام شده، فروشهای واقعی را در نظر میگیرندکه عملاً انجام شده است و اطلاعات آن موجب است و با فناوری پیشرفته میتوان ارسال محصول را به صورت منطقهای و جهانی ردیابی و پیگیری کرد.
داشتن اطلاعات بیشتر درباره کالاهای ارسالی یک جزء مهم ارسال به موقع کالا است.
باگسترده شدن استفاده از فناوریهای پیشرفته، تبدیل شدن زنجیره تأمین به شبکه تأمین و با ورود بخشهای تعیین منابع، تهیه و تدارکات به اینترنت لازم است شرکتها مدیریت کارآمد اطلاعات را به کار بندند.
درست به همان صورت که کالاها و خدمات ردیابی میشود، ردیابی اطلاعات نیز از سوی شرکتها در زمینههای زیر صورت میگیرد: اطلاعات درباره محل یا شرایط ارسال کالا.
اطلاعاتی که تقریباً بدون درنگ کسب میشود و در نتیجه میتوان برای برآوردن خواست همشتریان به سرعت تصمیمگیری کرد.
اطلاعاتی که برای تولید کننده امکان خرید مواد اولیه در مواقع لازم و تولید هر چه به موقعتر محصول را فراهم میسازد.
البته نمیتوان تدارکات را که معمولا آن را توزیع مینامند – از مدیریت زنجیره تأمین کاملا جدا دانست.
در واقع، تدارکات یک بخش کلیدی زنجیره تأمین است.
کاهش زمان نقل و انتقال محصولات و زمان نگهداری آنها، بخش عمده مدیریت زنجیره تأمین را تشکیل میدهد.
اگر انبار هنوز متروکه نشده، باشد، بیشتر نقطه تردد محصولات است نه نقطه استقرار آنها.
با وارد کردن اتوماسیون به محیط انبار واژه فنی که ترکیبی از فناوری ثبت در کامپیوتر و استفاده از فناوری بار کد است- میتوان زمان تردد در انبار را کوتاهتر کرده و از هزینه های انباشتن کالا در انبار، کاست.
مثلا، اطلاعاتی که به صورت الکترونیکی درباره موجودی انبار رد و بدل میشود و خردهفروشان منبع آن هستند، به تولید کنندگان کمک میکند تا طول دوره تولید را کاهش دهند.
در ضمن، خردهفروشان و عمدهفروشان، طول دوره برگشت سرمایه خود را کاهش داده، از هزینههای خود میکاهند و بهتر میتوانند تقاضاهای مشتریان را که به سرعت در حال تغییر است، برآورده سازند.
در سالهای اخیر، تأکید روزافزون بر روی کاهش موجودی انبار و طول مدت رفت و آمد، به تشکیل صنعت جدید انجامیده که معمولا تدارکات طرف ثالث یا ارجاع عملیات انبارداری وارسال کالا به طرفهای ثالث نامیده میشود.
امروز، بسیاری دستاندرکاران تدارکات طرف ثالث – که معمولا به آنها 3PL میگویند – خدمات خود را از طریق اینترنت ارائه میدهن شرکتها نمیتوانند از مدیریت زنجیره تأمین چشمپوشی کنند: امروزه، هیچ شرکتی نمیتواند از مدیریت زنجیره تأمین چشمپوشی کند و انتظار بقا داشته باشد.
اکنون، اندیشه زنجیره تأمین به یک اندیشه رایج در همه شرکتهای عمده در سراسر جهان تبدیل شده است و اگر تا همین چند سال پیش، دسترسی به بازارهای جهانی فقط در اختیار بزرگترین و موفقترین شرکتها بود، امروزه به برکت وجود اینترنت، حتی کوچکترین شرکتها نیز میتوانند به بازارها و نمایشگاههای اینترنتی وارد شده و کالای خود را با بهترین قیمتها و شرایط عرضه کنند.
اگر درباره اجزای مدیریت زنجیره تأمین از کاهش موجودی انبار گرفته تا به کارگیری فناوری پیشرفته برای تسریع بخشیدن به ارسال کالا و افزایش کیفیت – دقیقتر شوید، خواهید دید که خیلی از شرکتها اصول مدیریت زنجیره تأمین را به کار میبرند.
مثلا ارائه کنندگان فناوری مبادله دادههای الکترونیکی (EDI) برآورد میکنند که در حال حاضر 50% مشتریان آنها از این فناوری برای ارسال پیام، ردیابی و رهگیری کالا، پرداخت هزینه حمل کالا و بسیاری از فعالیتهای دیگر استفاده میکنند که قبلا با کاغذ صورت میگرفت.
در اواخر دهه1990 میلادی، ارائه کنندگان عمده خدمات بازرگانی گزارش داده بودند که 80% بارنامههای ایشان از طریق EDI (Electronic Data Interchange) دریافت شده بود.
.
شرکتهایی که مجهز به فناوری هستند، در حال اجرای مبانی کاهش هزینههای زنجیره تأمین «با استفاده از کاربردهای بین سازمانی هستند، که در آنها دیگر خبری از شلوغی و بیمصرفی زنجیره تأمین، نیست».
بسیاری از کارشناسان معتقدند که اهمیت زنجیره تأمین اکنون حتی بیشتر از گذشته نیز شده است.
به ویژه در اقتصادهای پرتلاطمی که در آنها حتی پرطاقتترین شرکتهای فناوری نیز سراسیمه در جست و جوی راههای جدیدی برای بیرون رفتن از بحران برآمدهاند.
طبق یک تحقیق ، سرمایهگذاری روی زنجیره تأمین در سال 2000 بر 39/5 میلیارد دلار بالغ میشد و در سال 2004 به 20 میلیارد دلار افزایش یافت.
همراه با تکامل فناوری، زنجیره تأمین نیز تکامل یافته و به شبکهای از شرکای تجاری تبدیل میشود که همگی به صورت الکترونیکی با هم در رابطهاند.
«هر روز که میگذرد بر تعداد شرکتهایی که تولید و عرضه را با هم انجام می دهند، افزوده میشود.
کاهش فرجه زمانی انتقال اطلاعات، به راهبردهای سریعتر از تولید به مصرف نیز کمک میکند.
«هدف این است که زنجیرههای تأمین خطی ومتوالی، به گروههای موازی و همیار تبدیل شده و در نتیجه، طول سیکلها به طور چشمگیری کاهش یابد، روابط با مشتری بهتر شود و بهرهوری افزایش یابد.
در یک زنجیره تأمین، این اطلاعات درباره میزان کالای موجود در انبار ارائه میشود: چه مقدار کالا در انبار موجود است، چه وقت در دسترس است و غیره.
این اقدامات وقتی به ثمر مینشیند که شرکتها به راحتی بتوانند اطلاعات پیشبینی شده را به یکدیگر منتقل کنند، به گونهای که شرکتهای مختلف در نقاط مختلف زنجیره تأمین بدانند چه مقدار باید تولید کنند، چه مقدار باید ارسال کنند و چه وقت این کار را انجام دهند».
مدیریت موجودی کالا (Inventory Management) اینکه چگونه کالای موجود در انبار را مدیریت کنیم تا ارسال کالا به سرعت انجام شود و موانع از پیش پا برداشته شود – مسئلهای است که عرضه کنندگان فناوری در سراسر جهان روی آن در حال تحقیق هستند.
سیستم قدیمی استفاده از کاغذ که نیاز به تخلیه بار کامیونها برای مرتب کردن و چیدن در انبارها داشت، در بازار جهانی امروز، فقط و فقط وقت کشی است.
استفاده از بارکد کامپیوتری و فناوری فرکانسهای رادیویی تا آن حد پیشرفت کرده که بارگیری و تخلیه کالا اغلب با نظارت فناوری انجام میشود.
در پیشرفتهترین شکل از ترکیب این فناوریها، کارکنانی که مینی کامپیوتر با خود حمل میکنند، چیدن کالا در انبار را هدایت میکنند.
در موارد پیشرفتهتر، آنها حلقههای رادیو فرکانس در انگشت خود دارند تا بارکدها را برای شناسایی محصول اسکن کنند و دیگر نیازی به حمل کردن تفنگهای رادیو فرکانس (Radio Frequency(RF)) ندارند و در نتیجه هر دو دست آنها آزاد بوده و با آنها می توانند کارهای دیگری انجام دهند.
تولید کنندگان نرمافزار در حال تولید «مغزهای الکترونیکی» در پشت انبارهای خودکار هستند که به کمک آنها مدیران انبار میتوانند از کامپیوتر به عنوان ابزاری برای مرتب کردن و چیدن کالا استفاده کنند.
این شرکتها به مشتریان خود توصیه میکنند که مدیریت انبار را فرایندی یکپارچه تصور کنند که از یک خط تولید تا خط تولید دیگر، تفاوت چندانی نمیکنند.
اینترنت و وب، نیز دارد به صورت ابزار انتقال و پل رسیدن به فعالیتهای تدارکاتی، از جمله ردیابی و پیگیری کالاها و محمولهها در فضای مجازی مطر ح میشود .
سیستمهای هوشمند ترابری (ITS) نیز با فناوری RF توأم میشود تا خروج کالا از انبار و جایگزینی آن باکالای جدید، سریعتر و صحیحتر انجام شود.
تدارکات کاستن از زمان جابهجایی محصول و نیز مدت زمان نگهداری آن در انبار، یک جزء کلیدی مدیریت زنجیره تأمین است.
در سالهای اخیر، تأکید روز افزون بر کاهش تعداد کالای موجود در انبار و کاهش زمان تردد کالا، صنعت کاملا جدیدی را به وجود آورده که معمولا به آن صنعت تدارکات میگویند.
با تکامل یافتن شرکتهای تدارکاتی تخصصی که از پیشرفتهترین فناوریهای روز برای مرتب کردن و ارسال سریع محصولات استفاده میکنند، انبارهای فروشندگان یاعرضه کنندگان محصول نیز کوچک تر شده است.
بسیاری از عرضه کنندگان به شرکتهای تدارکاتی طرف ثالث (3Pls) برای مدیریت موجودی کالا در انبار روی آوردهاند (که شامل تردد مشتریان، تقاضاهای تاجران عمده به روند ارسال زنجیرهای کالا و روند رو به رشد جایگزینی مداوم کالای خارج شده از انبار است).
«اگر من مدیر شرکت Goodyear باشم و بخواهم لاستیک خودرو تولیدی شرکتم را به General Motors و Sears بفروشم، آنچه که باید رویش تمرکز کنم، تولید محصول و بالا بردن کیفیت آن است و دیگر نیازی به پرداختن به امور تدارکات ندارم.
تأمین کنندگان به جای اینکه روی این نوع فعالیتها تمرکز کنند، مایلند آنها را به دست شرکتهای تدارکاتی طرف ثالث، بسپارند.
در عرصه تدارکات طرف ثالث، رقابت شدید است.
زیرا تعداد شرکتهایی که هر روز وارد این عرصه می شوند فراوان و رشد آنها نیز چشمگیر است».
در جهان امروز، به زحمت میتوان یک شرکت تولیدی، حمل و نقل یا تدارکاتی را پیدا کرد که با نوعی شرکت تدارکاتی طرف ثالث، در ارتباط نباشد.
در اینجا به بعضی از روندهای صنعتی عمده دیگر اشاره کردهایم.
شرکتهایی که بخشهای تدارکاتی در خود شرکت دارند، در حال ایجاد انبارهای متمرکز هستند یا شرکتهای تدارکاتی را استخدام میکنند تا امکاناتی را برای ایشان فراهم یا مدیریت کنند.
انبارهای جدید، به صورت خودکار احداث میشوند تا ورود و خروج کالا به آنها سریعتر و به صورت کارآمدتر انجام شود.
به دلیل پیشرفت در فناوریهای بارکدگذاری و فرکانس رادیویی و ITS، بار کامل یک کامیون را میتوان بدون تخلیه آن، مرتب کرد و برداشت یا به آن اضافه کرد.
بعضی از تولیدکنندگان وتأمین کنندگان که بازار فروش گستردهای ندارند، محل کارخانه یا مرکز پخش خود را به مشتریان و عرضه کنندگان نزدیکتر میکنند تا به تقاضاهای آنها در زمانهای کوتاهتر، پاسخ گویند.
عملیات زنجیرهای ارسال کالا در حال افزایش است.
در این نوع عملیات، مواد به یک انبار تحویل داده میشود و از همان درب انبار، بدون اینکه وارد انبار شود، به جای دیگری ارسال میشود.
کامپیوتری شدن و مدیریت فناوری اطلاعات به شرکتها در همه جهات کانال عرضه امکان می دهد تا اطلاعات بهتری در صورت در خواست مشتری در اختیار وی قرار دهند.
از میان برداشتن واسطهها با استفاده از اینترنت و فناوریهای دیگرامکان حذف بعضی از توزیع کنندگان وعمدهفروشان از زنجیره تأمین را با ایجاد رابطه مستقیم بین تولید کنندگان و مشتریان فراهم ساخته است.
همچنین فناوری امکان کوچک کردن انبارها را که به آن جایگزینی پیوسته کالاهای خارج شده از انبار میگویند – که در صنایع مختلف متفاوت است– فراهم ساخته است.
مثلا در صنعت خودروسازی، این مهم به معنی آن است که لاستیک خودروها دقیقا به تعداد مورد نیاز به شرکت تولیدی حمل شود، نه بیشتر.
شرکتهای تدارکاتی برای کاستن از هزینه های خود به بازیافت ضایعات روی آوردهاند که شامل بازیافت هر چیز از پاکتهای خرده فروشی گرفته تا بستههای حمل کالا و نوارهای پرینتر لیزری مصرف شده است و به صورت یک روند درآمده است.
زیرا دور ریختن زباله بیشتر از بازیافت آن، هزینه برمیدارد.
وسیله حمل و نقل، کامیون، کشتی، هواپیما، قطار یا ترکیبی از کامیون و قطار،هر چه باشد، با این هدف است که کالا به موقع ارسال شود تا تقاضای مشتری برآورده شود.
ابزارهایی که برای ارسال به موقع و درست کالا به کار میروند، شکلهای مختلف فناوری پیشرفته و مقدار زیادی مهارتهای انسانی و دانش فنی است.
ارسال به موقع کالا «ارسال به موقع کالا، موضوع مهمی است که آن را مشتری اندازه میگیرد نه اداره راهآهن.
روند ثابتی به سوی کاهش هزینه و افزایش رضایت مشتری وجود دارد.
نقطه عزیمت خود را همین جا قرار دهید.» امروزه برای شرکتهای کامپیوتری همچون Income، شرکتهای تدارکاتی همچون Customized Transportation Inc.
(CTI) و Leastways Logistics Services و تولید کنندگانی همچون فیلیپس، هدف اصلی جلب رضایت مشتری است.
در عرصه مدیریت تأمین ، این اهداف به مدیریت موجودی کالا در انبار وارسال کالا برای تکمیل به موقع این جدولهای زمانی تولید تعبیر میشود.
فرض کنید که قطعات کامپیوتری درست به موقع از فوجی (FUJI) ژاپن به مینیاپولیس مینهسوتای آمریکا ارسال میشود.
در گذشته، تولیدکننده بر پایه پیشبینیهای فروش شش ماهه یا یک ساله، مواد اولیه کافی برای تولید در انبار خود نگه میداشت.
این فرایند، بیش تر حالت جنس در انبار بود.
ارسال طبق این سیستم، نسبتا کند صورت میگرفت.
چون انبار پر از کالا بود، نیازی احساس نمیشد که از شرکت های باربری بخواهند مواد اولیه را هر چه سریعتر و مطمئنتر تحویل دهند و نیازی به این نبود که اجناس تحویل شده، بدون درنگ در دفتر ثبت شود.
کوچک کردن انبارها و کل فرایند، باعث سرعت بخشیدن به کار میشود.واحد خرید شرکت باید کالاهای موجود در انبار را تحت نظارت دقیق خود داشته باشد، بتواند اطلاعهات را بدون درنگ به تأمین کنندگان منقطه یاخارج از کشور تحویل دهد و از کارشناسان حمل و نقل انتظار داشته باشد تا هر چه سریعتر و مطمئنتر نسبت به ارسال کالا، جوابگو باشند.
ردیابی و پیگیری کالا در مسیر لازم است تا تولید بدون تأخیر ادامه یابد.
شرکتهای باربری، شرکتهای خدمات حمل بار و شرکتهای حمل و نقل از انواع فناوریها برای تسریع در ارسال کالا با دقت هر چه تمامتر، استفاده می کنند.
علاوه بر استفاده از ماهواره برای ردیابی و پیگیری فناوری بیسیم برای انتقال صدا ودیتا نیز در حال تکامل است و همینطور سیستمهای حمل و نقل هوشمند(ITS) که از آنها می توان به صورت یک ابزار پیگیری و ردیابی در انبار استفاده کرده و به ترخیص کالا در جادهها، گمرک و حتی در عبور از مرزها کمک کرد.
کارشناسان تدارکات و حمل ونقل بیشماری نیز خدمات ردیابی و پیگیری روی وب را همراه با دیگر خدمات مدیریت زنجیره تأمین، ارائه میکنند.
با اینکه هنوز عمدتاً این شرکتهای بزرگ هستند که به ارسال به موقع کالا مبادرت می کنند، اما عرضه کنندگان فناوری پیشبینی میکنند که در آینده این شیوه، حتی برای تولید کنندگان متوسط و شرکت باربری، حمل و نقل یا خدمات حمل بار گسترش بیشتری پیدا کند.
البته مسئله وجود نداشتن دانش فنی و فناوری نیستف بلکه مسئله اصلی، اعتماد است.همانطور که خود این شرکتها میگویند، هیچ کس نمیخواهد مسئولیت تعطیلی یک خط تولید را به دلیل تحویل ندادن یک سفارش یا تحویل ندادن کالا، بر عهده بگیرد.
نکات کلیدی که باید آموخت زنجیره تأمین هم یک نظریه است و هم یک شیوه عملی.
یعنی هم ذهنیت آن وجود دارد و هم باید عملا در صنعت پیاده شود.
زنجیره تأمین شامل همه بخشهایی است که در تولید و تحویل یک محصول نقش دارند، از جمله تعیین منابع / تهیه مواد اولیه، تولید،انبارداری، ارسال و کارهای اداری، پشتیبانی همچون صدور صورت حساب و ثبت آن.
کاهش هزینه، موتور محرک مدیریت زنجیره تأمین است.
ارسال و تولید به موقع (JIT) ، که با فناوری پیشرفته امکانپذیر شده است، کلید کاهش مدت سیکل و کوچک کردن انبارها است و میتوان موجب صرفه جویی بسیار شود.
تدارکات، یا ارجاع انبارداری و ارسال محصول به خارج از شرکت سازنده، یک ابزار کلیدی زنجیره تأمین است.
هر چه زمان میگذرد، وظایف تأمین بیشتری روی وب انجام میشود.
رقابت پذیری: هدف ما در این فصل معرفی یک دیدگاه راهبردی در زمینه مدیریت زنجیره عرضه است .
مدیریت زنجیره عرضه را به طور اخص به عنوان سلاح های راهبردی کلیدی در سازمان های رقابت کننده بین المللی تلقی می کنیم .
از این دیدگاه مسائل مهم قابل پرداخت عبارتند است از : یک سازمان برای دستیابی به مزیت رقابتی از چه راهبردی های مبتنی بر زنجیره عرضه می تواند استفاده کند ؟
سوالات مربوطه عبارتند از : آیا مدیریت زنجیره عرضه به خودی خود می تواند منبع مزیت رقابتی باشد ؟
اگر چنین نیست،یک سازمان بایدچه راهبردهای دیگری را موردتوجه قرار دهد؟
برای پاسخ به این سوالات ما باید به فراتر از کار کرد زنجیره عرضه بنگریم .
ما به سه موضوع مربوطه خواهیم پرداخت : ساختارهای متغیرهای سازمان های رقابتی جهانی نقش حیاتی که فناوری اطلاعات در محیط رقابتی امروز ایفا می کند .
نقش راهبردی افراد موضوعات کلیدی چرخه سفارش چرخه طرح تولید انعطاف پذیر هماهنگ جهانی تحقیق و توسعه هماهنگ جهانی چرخه سفارش:زمانی آغاز می شود که مشتری سفارش می دهد و زمانی پایان می یابد که محصول نهایی به مشتری تحویل می شود .
این چرخه شامل زمان بندی برنامه ریزی تولید لجستیک برای مواد خام در حال ورود(داخلی )و محصولات نهایی در حال خروج (خارجی )، هماهنگی تولید بین برنامه ریزان و عرضه کنندگان و دیگر انواع یکپارچگی و هماهنگی است .
چرخه توسعه محصول: تمامی جنبه های طراحی یک محصول جدید و عرضه آن به بازار را در بر دارد .
این چرخه شامل تحقیق و توسعه طراحی و برنامه ریزی محصول و طراحی و تحقیق بازار برای ساخت است .
چرخه مدیریت ارتباط با مشتری: در برگیرنده تمامی روابط با مشتریان پیش بینی شده احتمالی در اولویت برای فروش فرایند فروش و تامین خدمات پس از فروش همراه با نگهداری ارتقا آموزش و دیگر خدمات است .
یکی از ویژگی های اصلی این فرایند ها آن است که آنها فرایندهای چند واحدی هستند زیرا مستلزم یکپارچگی در واحد های شرکتی چندگانه می باشند .
علاوه بر این آنها همواره فرایندهای چند شرکتی هستند ؛ زیرا اغلب شامل واحدهای شرکتی در سازمان های عرضه کننده و در سازمان های تامین کننده ماقبل آنها و همچنین سازمان مشتری و گاهی اوقات حتی در سازمان های مشتری ماقبل آنها می باشد .
اشارات ضمنی : محیط فرصت های راهبردی موضوعات زیر معرف محیط فرصت های راهبردی هستند : مسائل حیاتی کسب و کار که بیانگر ضرورت فرایندهای شرکتی فشرده تر برای مقابله با این چالش ها هستند .
کار با استفاده از ابزار های الکترونیکی که شرایط کار مجازی را فراهم می کند و افراد در فرایند های شرکتی با یکدیگر همکاری می کنند هر چند در زمان ها و مکان های مختلف کار می کنند .
هنگامی که ساختارهای نوظهور سازمان سلسله مراتبی بیشتر بر تیم های مبتنی بر روابط جانبی غیر رسمی تاکید دارند تا بر واحدهای سازمانی رسمی مبتنی بر کنترل سنتی سلسله مراتبی ساختار های سازمانی رسمی تقریبا اهمیت خود را از دست می دهند .