طبق آمار سازمان ثبت احوال، میزان ازدواج از سال 75 تا 82، 42 درصد رشد داشته است.در همین مدت میزان طلاق 3/91 درصد افزایش یافته است.تعداد هر ازدواج به ازای یک طلاق در سال 75، 6/12درصد بوده که همین تعداد در سال 82 به 4/9 درصد کاهش یافته است.طبق همین آمار در سال 82 ،میزان ازدواج با نرخ 680934 نسبت به سال 75 رشد 42 درصدی داشته است.در همین مدت آمار طلاق از 37817 فقره در سال 75 به 72359 فقره در سال 82 رسیده است.
اما آمار رسمی طلاق نشان دهنده میزان ناکامی زوجین در زندگی زناشویی نیست.
این آمار شامل افرادی که از یکدیگر جدا زندگی می کنند اما بطور قانونی طلاق نگرفته اند، نمی شود.
علاوه بر آن افراد زیادی وجود دارند که از زندگی مشترک خود راضی نیستند اما به دلایل مختلف از هم جدا نمی شود.
آنها نگران پیامدهای عاطفی، مالی، اجتماعی و فرهنگی طلاق هستند و ترجیح می دهند به خاطر فرزندانشان به زندگی مشترک ادامه دهند.
به این ترتیب آمار رسمی طلاق در جامعه درصد ناچیزی از تعداد خانواده هایی که در شرایط “طلاق عاطفی” به سر می برند را نشان می دهد.
کارشناسان معتقدند عوامل مختلف اجتماعی در افزایش میزان طلاق نقش دارد.به اعتقاد آنها به تدریج که زنان از نظر اقتصادی مستقل می شوند آمار طلاق نیز افزایش می یابد.
با افزایش سطح درآمدها زنان مجبور به تحمل نارسائیهای زندگی مشترک برای تامین مایحتاج اولیه زندگی خود نیستند.
طبق اظهارات کارشناسان افزایش میزان طلاق نشان دهنده نارضایی زوجین از نفس زندگی مشترک نیست بلکه بیانگر عزم آنها برای تبدیل ازدواج به رابطه ای ثمربخش و ارضا کننده (از نظر عاطفی ، روحی و روانی و جنسی) می باشد.در واقع با افزایش سطح آگاهی افراد از حقوق انسانی و اجتماعی خود و استقلال مالی زنان ،دیگر تمایلی برای تحمل نابسامانیهای زندگی مشترک وجود ندارند.
جدایی زوجین و عبور از مرحله “با هم زیستن” به وضعیت “تنها زیستن” شرایط متفاوتی را برای آنها به همراه دارد.
در بسیاری از طلاق ها(و حتی خانواده هایی که به زندگی مشترک ادامه می دهند) قبل از “جدایی فیزیکی و طلاق” یک دوره طولانی “جدایی اجتماعی و عاطفی” وجود داشته است.در حال حاضر زوجهایی که تصمیم به جدایی می گیرند مراحل مختلفی را باید سپری کنند که این مراحل عوارض و تاثیرات سوء مختلفی بر زن و شوهر و خانواده آنها دارد.
روانشناسان معتقدند پس از رسیدن زوجین به وضعیت “طلاق عاطفی” که بیانگر زوال روابط زناشویی در خانواده است آنها به مرحله “طلاق اجتماعی” می رسند که به تغییرات در دوستیها و قطع رابطه زن و شوهر با خانواده همسر منجر می شود.
پس از آن آنها در وضعیت “طلاق اقتصادی” به تقسیم ثروت و دارایی های خانوادگی می پردازند و زن دادخواست مهریه به دادگاه می دهد ، در این فرصت زوجین در مورد وضعیت نگهداری از کودکان به تفاهم می رسند در غیر این صورت دادگاه در مورد حضانت کودکان تصمیم می گیرد.
پس از صدور حکم طلاق و جدایی رسمی زن و شوهر ، آنها وارد مرحله “طلاق روانی” می شوند که بر اساس آن فرد باید پیوندهای عاطفی گذشته را قطع کند و با الزامات تنها زیستن رو به رو شود.این فرآیند در ایران تنش زا و زمان بر است و تاثیر مضاعفی در تخریب روحیه زوجین دارد.
به اعتقاد روانشناسان احترام و علاقه ای که زوجین نسبت به هم احساس می کنند مدتها قبل از جدایی از بین می رود و دشمنی و بی اعتمادی جای آن را می گیرد.
مراحل دشوار جدایی و صدور حکم طلاق تنش فزآینده ای در زندگی زوجین ایجاد می کند که در تشدید دشمنی و تنفر آنها از یکدیگر موثر است.
در این حالت آسیب اصلی به فرزندان خانواده وارد می شود.
سنجش اثرات جدایی والدین بر کودکان دشوار است.
میزان ستیزه جویی پدر و مادر قبل از جدایی ، سن کودکان در آن زمان، تعداد فرزندان ، وجود عوامل تعدیل کننده ای چون پدربزرگ و مادربزرگ و عوامل بسیار دیگری در این امر نقش دارند.
بر اساس اظهار نظر روانشناسان ،در خانواده هایی که والدین در وضعیت طلاق عاطفی بسر می برند کودکان بطور دائم در معرض تنش ناشی از دعوای پدر و مادر قرار دارند .در این وضعیت جدایی والدین تاثیر مثبتی بر بهبود وضعیت روانی فرزندان دارد.
در ایران بیشترین عوارض جدایی را زن خانواده متحمل می شود.
به دلیل نوع نگاه جامعه به قشر زن ، محدودیتهای اجتماعی و نوع نگاه مردان به زنان مطلقه،آنها بعد از طلاق در وضعیت دشواری قرار می گیرند.
در این شرایط بسیاری از زنان ترجیح می دهند به زندگی مشترک ادامه دهند و با ناامنیهای روانی و اجتماعی بعد از طلاق مواجه نشوند.
جامعه شناسان معتقدند جدا از “طلاق قانونی” ، ”طلاق عاطفی” پدیده ای فراگیر در کشور است.به دلیل محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی ،مشکلات مالی، اجبار خانواده ها و عوامل دیگری که اجازه جدایی زن و شوهر را نمی دهد، خانواده های زیادی وجود دارند که زن و مرد از نظر روانی علاقه ای به ادامه زندگی مشترک ندارند، آنها پس از یک دوره طولانی دعوا و کشمکش، از مرحله دشمنی و تنفر عبور می کنند و به وضعیت “بی تفاوتی” می رسند.
به اعتقاد روانشناسان بی تفاوتی آخرین مرحله روابط بین زن و شوهر است که در آن اصل “بود و نبود” همسر فرقی برای زوجین نمی کند بلکه مسایل جنبی زندگی چون مسایل مالی، امنیت اجتماعی(زن) و غیره است که احساس نیاز به همسر را شکل می دهد در این شرایط میزان ناهنجاریهای اجتماعی افزایش می یابد و افراد ارتباطاتی خارج از چهارچوب خانواده برقرار می کنند.
دکتر “مصطفی اقلیما” آسیب شناسان اجتماعی می گوید: همانطور که ازدواج وجود دارد، طلاق نیز اتفاق می افتد.
زن و مردی که به راحتی ازدواج می کنند باید بتوانند به آسانی نیز جدا شوند.
اما در حال حاضر مشکلات زیادی در زمینه طلاق زوجین وجود دارد.
وی ادامه می دهد: زن و شوهری که نمی توانند به زندگی مشترک ادامه دهند باید از هم جدا شوند.
براساس شرع اسلام اگر زنی مایل به ادامه زندگی مشترک نباشد و نخواهد رابطه زناشویی داشته باشد دیگر رابطه جنسی آنها از نظر شرعی درست نیست و زن به اصطلاح “بر مرد حرام می شود”.
اقلیما با بیان اینکه “دشوارترین مرحله جدایی صدور حکم طلاق در دادگاه است” خاطر نشان می کند:در حال حاضر زن و شوهر باید برای جدایی دادخواست طلاق بدهند.
به دلیل عملکرد دادگاه در این زمینه و بحث و جدل هایی که در دادگاه بین زن و شوهر بیش می آید آنها از یکدیگر متنفر می شوند اما اگر افراد به راحتی بتوانند از هم جدا شوند ممکن است پس از گذشت چند ماه به دلیل تنهایی پس از جدایی مایل به زندگی دوباره با یکدیگر باشند .
روند فعلی صدور حکم طلاق در ایران نه تنها چنین امکانی را از بین می برد بلکه باعث تخریب وضعیت روحی و روانی زن و شوهر می شود.
وی یادآور می شود: شاید میزان طلاق در کشورهای غربی بیشتر باشد اما آسیبی که طلاق در جامعه ما ایجاد می کند در جوامع دیگر وجود ندارد.در حال حاضر پس از طلاق زن و شوهر دشمن خونی یکدیگر می شوند و ممکن است حتی پس از جدایی کشمکش های آنها ادامه یابد.به خصوص مردان پس از جدایی برای زنان مزاحمت ایجاد می کنند که یکی از دلایل این امر مراحل دشوار صدور حکم طلاق در کشور است که زن و شوهر را از یکدیگر متنفر می کند.
این آسیب شناس در خصوص آسیب های وارده به زنان پس از جدایی می گوید: بیش از 90 درصد مردانی که از زنان خود جدا می شوند به راحتی مجددا ازدواج می کنند اما زنان مطلقه امکان کمی برای ازدواج مجدد دارند و به ناچار مجبورند با مردان تنهایی که از زن قبلی خود چند فرزند دارند ازدواج کنند.
وی ادامه می دهد:در فرهنگ ما نوع نگاه جامعه به زنان مطلقه بسیار محدود کننده است.
اکثر صاحب خانه ها به زن مطلقه خانه نمی دهند و خانواده ها نیز اجازه زندگی مستقل را به زن نمی دهند.
حتی دیده می شود که دوستان چنین زنانی روابط خود را با آنها قطع می کنند و حتی خواهران چنین افرادی به دلیلی ترسی که از رابطه احتمالی شوهر با خواهر مطلقه خود دارند، روابطشان را با آنها محدود می کنند.
وی می افزاید: زنان مطلقه در محل کار خود نیز با چنین مشکلاتی رو به رو هستند مردان به همکاران زن مطلقه خود به عنوان یک طعمه جنسی می نگرند و اکثرا در خواست های غیر اخلاقی از آنها دارند.
حتی زنان کارمند نیز نسبت به چنین زنانی حساسند و شایعات مختلفی در مورد آنها وجود دارد.در این حالت زنان مطلقه از نظر روحی و روانی به شدت آسیب دیده و در اجتماع منزوی می شوند.زنان بازنده اصلی طلاق در ایران هستند.
اقلیما تصریح می کند: حساسیتهای که جامعه نسبت به زنان مطلقه دارد ناشی از نوع فرهنگ اجتماعی ایرانیان است.
فرهنگ جامعه از نوع تفکر افراد سرچشمه می گیرد که ریشه آن به قوانین اجتماعی باز می گردد و قوانین نیز حاصل تصمیم مردان قانونگذار است که آنها نیز تمایلات مردانه را در قوانین دخالت می دهند، بنابر این در چنین وضعیتی مشخص است که فضایی برای تنفس زنان باقی نمی ماند.
این آسیب شناس اجتماعی با بیان اینکه “در کشورهای پیشرفته زنان مشکلات پس از طلاق را ندارند” می گوید: در فرهنگ کشورهای پیشرفته زنان پس از جدایی زندگی عادی خود را ادامه داده و دوباره ازدواج می کنند اما در فرهنگ ما زن مطلقه حدود 15 درصد امکان ازدواج مجدد را دارد.
وی ادامه می دهد: در این شرایط حتی یک طلاق هم فاجعه است .طلاق در ایران برای زنان یک فاجعه فامیلی محسوب می شود.در چنین مواردی آبروی پدر و مادر زن می رود و حتی اقوام زن مطلقه نیز احساس خجالت می کنند، اما اقوام مرد با افتخار از این قضیه یاد می کنند.
اقلیما در خصوص وضعیت روحی و روانی کودکان طلاق می گوید: برای کودکانی که والدین دائما در حال مشاجره اند ،طلاق نوعی موهبت است.در چنین خانواده هایی فشار روحی و روانی زیادی به فرزندان وارد می شود.
در این موارد کودکان به دلیل اینکه پدر و مادر را دوست دارند و نمی خواهند آنها را از دست بدهند، دچار ناراحتی های شدید روانی می شوند.
وی ادامه می دهد: بچه های طلاق به مشکل بی اعتمادی به دیگران و ناامیدی از آینده دچار می شوند.
آنها در آینده به دلیل حس بی اعتمادی که به دیگران دارند ، در ازدواج خود دچار مشکل می شوند و نمی توانند با همسرانشان به سازش برسند.
خاطرات دوران کودکی و دعوای پدر و مادر دائما برای آنها زنده می شود.
این آسیب شناس در خصوص خانواده هایی که در شرایط طلاق عاطفی به سر می برند، اظهار می دارد: اگر مشکلات فعلی نباشد و خانواده ها به راحتی بتوانند از هم جدا شوند و آینده آنها تامین باشد شاید در حدود 80 درصد زوجها از یکدیگر جدا شوند.
در حال حاضر عاطفه و محبت چندانی بین خانواده ها وجود ندارد و آنها اکثرا به دلایل دیگری به زندگی مشترک ادامه می دهند.
این خانواده ها از نظر عاطفی از هم طلاق گرفته اند اما به اجبار فرهنگ اجتماعی ، احساس مسولیت نسبت به کودکان ،ناتوانی اقتصادی زن پس از جدایی و به دلیل احساس نگرانی نسبت به آینده فرزندان، از هم جدا نمی شوند.
وی تصریح می کند: بیشتر زنان به دلیل ناتوانی در تامین زندگی شخصی و به دلیل آنکه فکر می کنند فرزندانشان در صورت جدایی در آینده دچار مشکل می شوند ، اقدام به طلاق نمی کنند.
بیشتر این زنان محکوم به ادامه زندگی مشترک هستند به همین دلیل است که دیده شده برخی از زنان متاهل با مردان دیگری رابطه جنسی دارند و غرایز خود را به گونه ای دیگر تامین می کنند .در حال حاضر در حدود 50 درصد زن و شوهرها رابطه زناشویی با یکدیگر ندارند و به اجبار به زندگی مشترک ادامه می دهند.
اقلیما با انتقاد از کسانی که با اقداماتی چون “ارایه وام ازدواج” جوانان را تشویق به ازدواج می کنند، می گوید: در جوامع پیشرفته پایه های ازدواج را قوی می کنند و دولتها سعی می کنند که با ایجاد اشتغال و افزایش سطح رفاه حداقل های لازم برای ازدواج را فراهم کنند.
با توجه به آنکه ازدواج به معنای بلوغ فکری و اجتماعی است در هیچ کجای دنیا با ارایه وام جوانان را تشویق به ازدواج نمی کند، بنابر این ارائه وام برای ازدواج اقدامی غیر علمی و غلط است.
وی ادامه می دهد: در کشورهای جهان سومی، برخی دولتها برای آنکه جوانان با ازدواج درگیر مسایل زندگی مشترک شوند و نتوانند حقوق اجتماعی خود را مطالبه کنند آنها را تشویق به ازدواج می کنند.
در این حالت به دلیل مشکلات زندگی مشترک ،افراد دیگر فرصتی برای دفاع از حقوق اجتماعی شان ندارند.
وی می افزاید: در حال حاضر بعضی خانواده ها دختران خود را مجبور به ازدواج می کنند و برای خلاصی از اقدامات پسران جوان خود برای آنها زن می گیرند.در مقابل نیز دختران و پسران جوان نه برای تشکیل یک زندگی، بلکه برای فرار از محدودیتهای خانه پدری و خلاصی از اخلاق و رفتار پدر و مادر ازدواج می کنند.
در نتیجه پس از چند ماه و عادی شدن رابطه زناشویی و جاذبه جنسیتی، دعواهای خانوادگی آغاز می شود.
اقلیما به مسوولان توصیه می کند: دولت به جای دادن وام ازدواج با کارآفرینی و ایجاد اشتغال به اقتصاد جامعه کمک کند در این صورت جوانان نیز پس از شاغل شدن و ایفای نقش اجتماعی خود ، ارضای حس اعتماد به نفس و رسیدن به استقلال ازدواج می کنند.
بنابر این به جای ترغیب جوانان به ازدواج باید زیر ساخت های اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی جامعه را اصلاح کرد ،در این صورت جوانان به طور طبیعی ازدواج می کنند.
نظر اسلام درباره ازدواج و چگونگى مبارزه با مشکلات در تبیین و روشن شدن پاسخ این پرسش شایسته است مرورى به آیات و روایات داشته باشیم.
قرآن و سنت درباره ازدواج نکاتى را ذکر کرده اند عبارت است از: 1 - تشویق و ترغیب به ازدواج و نهراسیدن از تنگدستى قرآن کریم مىفرماید: «افراد بىهمسر و کنیزان و بردگان را به ازدواج یکدیگر درآورید - چرا که - اگر زن و مردى تنگدست باشند خدا از فضلش آنان را بىنیاز خواهد فرمود».
پیامبر گرامى صلى الله علیه وآله وسلم فرمود: «از راه ازدواج روزى را به دست آورید».
آن حضرت در بیانى دیگر فرمود: «در اسلام هیچ چیز نزد خدا محبوبتر از خانهاى نیست که با ازدواج آباد شود».
همچنین می فرماید: «هر کس ازدواج کند نصف دینش را بازیافته است و نصف باقیمانده را - باید - از راه پرهیزگارى به دست آورد».
و نیز فرموده است: «دو رکعت نماز مرد زندار از شبزندهدارى و روزهدارى مرد عزب – مجرد - برتر است».
2 - تشویق براى میانجیگرى پیامبرگرامى صلى الله علیه وآله وسلم فرمود: «ازدواج کنید و مجردها را همسر دهید.
نشان بخت بلند مسلمان این است که زنى بىشوهر را شوهر دهد».
امام هفتم علیه السلام فرمود: «سه کس در روز قیامت که جز عرش الهى سایهاى نیست، در سایه عرش خدا هستند؛ کسى که برادر مسلمانش را همسر دهد، بارى از دوش او بردارد و گرهى از زندگىاش باز کند و راز او را نگهدارد».
3 - معرفى همسران و زنان شایسته و بایسته ازدواج پیامبر گرامىصلى الله علیه وآله وسلم فرمود: «بهترین کالاى دنیا همسر شایسته است».
حضرت على علیه السلام فرمود: «بهترین زنان شما پنج دستهاند: عرض شد: آن ها چه کسانى هستند؟
فرمود: سهلگیر، نرم خو، رام، زنى که تا خشم شوهر را فرو ننشاند آرام نگیرد و زنى که حیثیت شوهر خود را حفظ کند، این چنین زنى فرمانبر خداست و از لطف او ناامید نگردد».
4 - از ازدواج با افراد زیر خوددارى کنید شرابخوار، بىدین، بدخلق، سستایمان.
امام رضا علیه السلام فرمود: «مبادا به شرابخوار دختر دهید که دختر را به بدکارهاى دادهاید».
تذکر: البته آدم معتاد و سربار جامعه، دست کمى از شرابخوار ندارد و باید از دادن دختر به او پرهیز شود.
پیامبر گرامى صلى الله علیه وآله وسلم فرمود: «کسى که نازدانهاش را به ازدواج بىدین – فاسق - در آورد روزى هزار بار لعنت بر او نازل شود».
حسن بن بشّار به امام هفتمعلیه السلام نوشت: «یکى از بستگان، از دخترم خواستگارى کرده ولى اخلاق ناپسندى دارد، چه کنم؟
حضرت پاسخ داد: اگر بد اخلاق است به او دختر نده».
امام صادق علیه السلام فرمود: «از مردم سست ایمان زن بگیرید اما به آنها زن ندهید چون زن در آداب و اخلاق تحت تأثیر شوهر است و شوهر عقیده، دین و مذهب خود را بر او تحمیل مىکند».
5 - بدترین زنان و مردان پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم فرمودند: «بدترین زنان عبارتاند از: نازا، کثیف، لجباز و نافرمان که در میان خویشان پست و در نظر خود عزیز باشد و نسبت به همسر خود سرکش و نسبت به بیگانگان رام است».
در بیانى دیگر فرمود: «مردى که همسرش را بیازارد، نماز و هیچکار خیرى از او پذیرفته نیست و او نخستین کسى است که وارد آتش مىشود».
و نیز پیامبر فرمود: «آن کس که بیش از سهبار همسرش را بزند در قیامت مقابل چشم اولین و آخرین خدا او را رسوا مىکند».
از مجموع آیات و روایات اهمیت ازدواج و چگونگى آن از نظر اسلام روشن مىگردد.
اما یک سؤال مطرح مىشود که با توجه به مشکلات اقتصادى و نابسامانىهایى که جوانان با آن روبرو هستند چگونه ازدواج نمایند؟
براى رفع این نگرانى و اضطراب، جوانان عزیز و مؤمن باید به چند نکته توجه داشته باشند تا بتوانند در این مرحله از زندگى موفق شوند: 1- توکل به خدا و اعتماد به او؛ یکى از اساسىترین کلیدهاى حل مشکلات از جمله مسأله ازدواج توکل و اعتماد به خداست.
باید انسان ایمان خود را به خدا و وعدههایى که داده است محکم واستوار کند و از بدگمانى و دو دلى نسبت به وعدههاى الهى بدور بوده و مطمئن باشد پروردگار بزرگ او را تنها نمىگذارد و او را به حال خود رها نمىکند.
در همین رابطه براى رفع دلنگرانى نسبت به کاستىهاى معیشتى فرموده است: «اگر نیازمند باشند خدا از فضلش آنان را بىنیاز گرداند».
و نیز روایاتى که در بخش اول ذکر شد بر این نکته تأکید دارند.
2- کنار گذاشتن تشریفات زاید، هزینههاى قابل حذف و پیشگیرى و دورى کردن از مراسم پر سر و صدا و پر خرج؛ 3- قناعت؛ علاوه بر دورى از تشریفات، زندگى را باید بر اساس قناعت پایهریزى کرد و معناى قناعت آن است که در اداره زندگى به حداقل بسازد.
4- بهرهگیرى از خلاقیت، ابتکار و تجربیات دیگران؛ انسان موجودى است نیرومند، مبتکر، خلاق و داراى استعدادهاى شگرف ذاتى که خداوند این استعدادها را در او به ودیعت نهاده است.
بنابراین اگر به این نیروى خارقالعاده خود پى ببرد و از آن استفاده کند قادر است بزرگترین موانع و مشکلات را با سرپنجه تدبیر از سر راه بر دارد.
کسى که مشکلى به نام ازدواج را پیشرو دارد، لازم است باهوشمندى، موقعیت، جایگاه و امکانات موجود و بالقوه خود را دریابد و بهگونهاى گام در این راه نهد که کامروا به مقصد برسد و از غلبه دادن احساسات و خیال پردازىها بر واقعیات پرهیز کند.
از سوى دیگر بهرهگیرى از تجربه دیگران بویژه پدر و مادر و دوستان و بستگان دلسوز سرمایه گرانبهایى است که فرد باید آن را با فکر و تدبیر خویش بیامیزد و با بهرهگیرى از آن بر مشکلات فایق آید.
تصور اینکه از نخستین روزهای زندگى، هیچ کم و کاستى در آن نباشد و از هر جهت امکانات یک زندگی مرفه فراهم باشد ، تصورى بدور از واقعیت و امرى خیال پردازانه است، بلکه باید دانست که تکمیل زندگى نیز مشمول قانون تدریج است و همانطور که همه امور مربوط به این جهان به تدریج شکل گرفته و کامل مىشود، زندگى نیز چنین است.
5 - انتخاب همسر موافق و همشأن؛ اگر همسر به معناى واقعى، همسرى همشأن و همسنگ در تمام زمینههاى گوناگون عقیدتى و مذهبى، اخلاق، فرهنگ خانوادگى، اصالت و نجابت، شغل، تحصیلات و سایر موارد باشد، بسیارى از مشکلات با همدلى طرفین قابل رفع است.
علت تأکید اسلام عزیز بر اوصاف بایسته یک همسر شایسته آسان شدن زندگى و رهایى از گرههاى کور آن است.
و سفارش اسلام برای ازدواج نکردن و همدم نشدن با میخواره، بىدین و سست ایمان یا زن بدخو و یا زن کثیف و لجباز و بیگانهگرا و دهها سفارش و هشدار دیگر در راستای همین موضوع است که ازدواج با چنین افرادى هدف مقدس زندگى را تأمین نمىکند و نتیجهاى جز خون جگر خوردن ندارد.
6- پاداشهایى که براى تشکیل خانواده مقرر شده است؛ وقتى تشویق و ترغیبهاى اسلام را به ازدواج و همچنین پاداشى که براى تأسیس کانون مقدس خانواده در نظر گرفته شده است، ملاحظه مىکنیم، بسیارى از مشکلاتى که در این راه وجود دارد براى انسان قابل تحمل شده و به امید دستیابى به پاداش الهى، گرفتارىهاى ازدواج با دل و جان پذیرفته مىشود.
مگر کدامیک از تکالیف الهى بدون مشکل و تحمل سختى است؟!
نماز همراه با مشکلات است، روزه همراه با مشکلات است، جهاد در راه خدا همراه با مشکلات است و...
ازدواج نیز یکى از اینها است.
ازدواج تلاش مقدسى است که انسان مسلمان به عنوان تکلیف شرعى و براى کسب رضاى خدا و امید به پاداش اخروى آن را انجام می دهد.
7- پاکدامنى فرد و پاکى جامعه یک اصل زیربنایى است؛ ازدواج سبب مىشود تا غریزه سرکش و نیرومند جنسى که پس از تشنگى و گرسنگى در ردیف سوم جاى دارد در چارچوبی قانونمند و سازمان یافته قرار گرفته و علاوه بر دست یابی به آرامش روانى و سامان یافتن نابسامانىها باعث شود شخص تقواى جنسى و اخلاقى کسب کرده و به فرموده پیامبر گرامىصلى الله علیه وآله وسلم نصف دینش را به کف آورده و حفظ کند.
8 - کسب اعتبار اجتماعى، جلب اعتماد دیگران و برخوردارى از موقعیت برتر.
افراد متأهل از شانس بیشترى براى کار برخوردارند و فرصت و موقعیت برترى نسبت به افراد مجرد دارند.
مردم اعتماد بیشترى به افراد متأهل دارند.
ازدواج از دیدگاه روایتهای معصومان(علیهمالسلام) همچنان که قرآن، کتاب هدایت بشر است، مفسران قرآن نیز که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و ائمه معصومین (علیهمالسلام) هستند، برای هدایت انسانها فرستاده شدهاند.
اینک به دیدگاه پیشوایان دین اسلام به ویژه مذهب تشیع درباره هدف، فلسفه و ملاک های ازدواج میپردازیم.
خوشبختانه روایتهای بسیاری درباره ازدواج وجود دارد و هیچ زاویهای از زوایای پیچیده این سنت الهی از چشمان تیزبین ائمه(علیهمالسلام) و پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) پنهان نمانده است.
امام صادق(علیهالسلام) در حدیثی میفرماید: دوست داشتن زنان از اخلاق پیامبران(علیهمالسلام) است.
پیامبر خاتم(صلی الله علیه و آله) فرموده است: من از دنیای شما تنها از زن و بوی خوش، بهره بردهام.
هم چنین در حدیث دیگری از ایشان میخوانیم: نور چشمانم در نماز است و لذت من در زنان.
از این احادیث درمییابیم که دیدگاه معصومین(علیهمالسلام) درباره زن با دیگر دیدگاهها چه تفاوتی دارد.
دیگر دیدگاهها زن را موجودی شرور و شری ضروری و مایه بلای مرد میدانست و حتی مقام او را تا سطح حیوان و کالا پایین میآورد.
در مقابل، این دیدگاه، به زن نگاهی آسمانی دارد.
نکته اصلی در این روایت، پرهیز از افراط و تفریط درباره ابراز علاقه به زن است؛ زیرا روایتهایی در دست داریم که مسلمانان را از زیادهروی در دوست داشتن زنان، نهی میکند.
با توجه به این دیدگاه معتدل درباره زن، برخی موضوعهای مربوط به ازدواج را از لابهلای احادیث معصومین(علیهمالسلام) میآوریم.
تشویق به ازدواج فضیلت متأهل پافشاری بر هویت دینی ازدواج نکوهش دیر شدن ازدواج تشویق به ازدواج برای افزایش نسل ازدواج، مایه افزایش روزی و برکت تشویق به میانجیگری در ازدواج آزادی در همسر گزینی تشویق به ازدواج در روایات بر اهمیت ازدواج و پیآمدهای مثبت آن بسیار تأکید شده است.
دلیل چنین اهمیتی را در این عوامل باید جست و جو کرد: دور نگه داشتن مؤمن از فساد و فحشا، جبران کمبودهای طبیعی زن و مرد، نزدیکتر شدن به کمال الهی، دست یابی به آرامش روحی.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) میفرماید: در اسلام هیچ بنایی نزد خدا دوست داشتنی تر از بنای ازدواج نیست.
در جای دیگر چنین میفرماید: ازدواج کنید، زیرا من در روز قیامت به فراوانی امتم افتخار میکنم تا آن جا که فرزند سقط شده با خشم بر در بهشت میایستد.
به او میگویند: وارد بهشت شو.
میگوید: وارد بهشت نمیشوم تا آنگاه که پیش از من، پدر و مادرم وارد آن شوند.
ایشان در حدیث دیگری، ازدواج را محبوب خداوند معرفی میکند: هیچ چیز نزد خداوند محبوبتر از خانه ای نیست که در اسلام با ازدواج آباد میشود.
یکی از وظایف مسلمانان پیروی از سنت پیامبر(صلی الله علیه و آله) است.
از این رو، پیامبر(صلی الله علیه و آله) در حدیثی میفرماید: ازدواج سنت من است.
هر کس از آن روی برگرداند (و ازدواج نکند) از سنت من روی برگردانیده است.
امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام) ، وصی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نیز میفرماید: ازدواج کنید، زیرا ازدواج سنت رسول خداست.
فضیلت متأهل همچنین احادیثی وجود دارد که از برتری کسی که ازدواج میکند بر فرد مجرد سخن میگوید.
پیامبر(صلی الله علیه و آله) میفرماید: دو رکعت نمازی که فرد متأهل (و دارای همسر) میخواند از 70 رکعت نمازی که یک مجرد میخواند بهتر است.
همچنین در جای دیگر میفرماید: دو رکعت نمازی که فرد ازدواج کردهای میخواند، از شبخیزی و روزهداری یک مرد بیزن بهتر است.
در حدیثی تکان دهنده از پیامبر(صلی الله علیه و آله) چنین آمده است: بدترین مردهای شما کسی است که عزب (و بدون ازدواج) بمیرد.
امام باقر(علیهالسلام) نیز از پیامبر(صلی الله علیه و آله) نقل میکند: بیشتر اهل دوزخ، افراد مجرد هستند.
پافشاری بر هویت دینی ازدواج یکی از مسائل بسیار مهم ازدواج ، هویت دینی همسرگزینی است.
از نظر روایات، ازدواج تنها برای برآوردن غریزه جنسی نیست.
ازدواج هم چون دژی است که زن و مرد را در برمیگیرد و از دین و ایمان آنان پاسداری میکند.
ازدواج، زن و مرد را از آلودگی به گناه، باز میدارد.
بنابراین، ازدواج از این دیدگاه، نه جنبه اقتصادی دارد و نه جنبه حیوانی، بلکه دارای هویت کاملا دینی است.
درباره جنبه معنوی و دینی ازدواج به چند حدیث بسنده میکنیم.
پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: هر کس ازدواج کند، نیم دینش را حفظ کرده است.
پس از خدا بترسید درباره نیم دیگر دینتان.
بنابراین، ازدواج از این دیدگاه، وسیله ای است برای حفظ دین و اعتقاد نسان و تکامل آن.
علی(علیهالسلام) فرمود: هیچ کدام از اصحا00ب رسول خدا ازدواج نمیکرد، مگر این که پیامبر(صلی الله علیه و آله) میفرمود: او دین خویش را کامل کرده است.
از سوی دیگر، احادیثی در زمینههای دعای پیش از ازدواج، خطبه، نماز، دعاهای هنگام عقد و دعاهای هنگام عروسی و زفاف و...
وجود دارد که از مجموع آنها چنین برمیآید که در دیدگاه پیشوایان اسلام، ازدواج از جنبه معنوی و دینی بسیار بالایی برخوردار است.
پس نگاه به ازدواج بدون در نظر گرفتن این جنبه، نگاهی ناقص و نامتعادل است.
نکوهش دیر شدن ازدواج در مکتب جامع و کامل اسلام برای همه دورههای سنی انسان، برنامهریزی شده است.
بنابراین، هنگامی که دختر و پسر به رشد عقلی و جسمی رسیدند، باید ازدواج کنند.
رها کردن این سنت الهی یا رعایت نکردن زمان مناسب آن، پی آمدهای روحی نامطلوبی برای زن و مرد دارد.
از این رو، پیشوایان دینی، ما را از آن نهی کردهاند.
پیامبر(صلی الله علیه و آله) روزی بر بالای منبر رفت و پس از ستایش الهی فرمود: ای مردم!
همانا جبرئیل از سوی خداوند لطیف و خبیر بر من نازل شد و گفت: همانا دختران باکره مانند میوههای روی درخت هستند.
هنگامی که میوه رسید باید آن را چید وگرنه خورشید آن را فاسد میکند و باد آن را تباه میسازد.
هنگامی که دختران باکره به دوران بلوغ (و سن ازدواج) برسند، برای آنان دوایی جز شوهر نیست وگرنه از فسادشان ایمن نباشید؛ زیرا آنان نیز بشرند.
پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) با زبانی رسا و منطقی و عالی، راه کار پیش گیری از فساد و فحشا در یک جامعه انسانی را بیان کرده است.
فساد و فحشایی که اینک جامعههای انسانی را در برگرفته است، در همین دیر شدن ازدواج دختر و پسر ریشه دارد.
باری، راه چاره این معضل اجتماعی، ازدواج به موقع بر اساس مصالح دختر و پسر است؛ زیرا دگرگونیهای جسمانی و روحانی رسیدن به سن بلوغ و هجوم غریزههای جنسی را تنها با ازدواج میتوان کنترل کرد.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در حدیثی دیگر میفرماید: از سعادت مرد این است که دخترش در خانهاش قاعده نشود (و پیش از آن شوهر کند).
باید گفت این پافشاری در صورتی است که دختر و پسر از نظر روحی ، جسمی، عقلی و مالی، آماده همسرداری باشند.
تشویق به ازدواج برای افزایش نسل اسلام بر افزایش نسل با ایمان، صالح و مؤمن پافشاری میورزد، چنان که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) میفرمود: ازدواج کنید، همانا من در قیامت به فراوانی امتم افتخار میکنم.
چند حدیث دیگر نیز به همین مضمون وارد شده است.
برای نمونه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: چه مانعی دارد که مؤمن زن بگیرد؟
باشد که خداوند به او فرزندی روزی کند که با گفتن کلمه لا اله الا الله زمین را گران بار و سنگین سازد.
همچنین در حدیث زیبای دیگری فرمود: فرزندی که در امت من به دنیا بیاید، در نظر من دوست داشتنیتر است از هر آن چه خورشید بر آن بتابد.
ازدواج، مایه افزایش روزی و برکت پیشوایان دین، ازدواج را مایه افزایش روزی و برکت دانستهاند.
برای نمونه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: زن بگیرید؛ زیرا زن برای شما روزی است.
ایشان در جای دیگری فرموده است: رزق و روزی را با ازدواج بخواهید.
همچنین با اشاره به آیه 32 نور میفرماید: غنا و بینیازی را در این آیه بجویید (یعنی ازدواج کنید).
حضرت ختمی مرتبت(صلی الله علیه و آله) در اهمیت این مسأله گفته است: رحمت خداوند از درهای آسمان در چهار زمان گشوده میشود.
هنگام نزول باران، هنگام نگاه کردن فرزند به صورت پدر و مادر، هنگام گشوده شدن در کعبه و هنگام ازدواج.
امام صادق(علیهالسلام) نیز میفرماید: رزق و روزی با زن و فرزند همراه است.
تشویق به میانجیگری در ازدواج اهمیت ازدواج در اسلام آن گونه است که از پدر و مادر و خویشاوندان دختر یا پسر میخواهد در امر ازدواج آنان میانجیگری کنند و راه را برای آغاز زندگی مشترک دو زوج جوان بگشایند.
امام صادق(علیهالسلام) میفرماید: هر کس، مجردی را زن دهد، خداوند در قیامت به او نظر (رحمت) میافکند.
امام علی(علیهالسلام) فرموده است: بهترین میانجیگری و شفاعت آن است که بین دو نفر برای ازدواج شفیع شود تا خداوند بین آن دو را با هم جمع کند.
امام کاظم(علیهالسلام) میفرماید: در روزی که هیچ سایهای جز سایه عرش خداوندی نیست، سه کس در پرتو آن قرار میگیرند: نخست، مردی که برادر مسلمانش را زن دهد و...