تعریف و اهداف از ساخت قاب
تعریف ساختمانهای قابی
بنا به تعریف سازه هایی هستند که از اتصال اعضای باربر به یکدیگر تشکیل می شوند.
اسکلت قابی متشکل از شبکه های چهارضلعی و سه بعدی است که از اعضای قائم ( ستونها ) و اعضای افقی ( تیرها ) تشکیل شده است و ممکن است اعضای قطری نیز داشته باشد.
اعضای اصلی سازه های قابی عبارتند : از تاوه ها، تیرها، ستونها، مهارها، شالوده ها و از عمده ترین اعضای فرعی آن دیوار برشی است.
سیستمهای سازه های قابی بخصوص در ساختمانهای چند طبقه کاربرد فراوان دارند.
بار سقف در سازه های چند طبقه قابی، ابتدا توسط سقفها و از طریق تیرچه ها به تیرهای اصلی و از طریق تیرها به ستونها انتقال می یابد.
قابهای فلزی شیبدار
قابهای فلزی شیبدار در پوشش دهانه های بزرگ در ساختمانهای صنعتی مانند کارخانه ها ، انبارها، آشیانه هواپیما، سالنهای ورزش و غیره مورد استفاده قرار می گیرد.
این نوع پوشش نسبت به انواع خرپاسازی دارای مزایای چندی است که مهمترین آنها عبارتند از : صرفه جویی در مصالح و مدت ساخت و نصب، نمای زیباتر و استفاده بیشتر از فضای زیر پوشش.
بنابراین، قابهای شیبدار در مهندسی مدرن اهمیت ویژه ای کسب کرده است و به تدریج جای ساختمانهای سیستم خرپایی را گرفته و می گیرد.
شکلهای زیر انواع مختلف قابهای شیبدار را نشان می دهد.
وقتی که دهانه قاب بیش از 15 متر است و یا در مواردی که نسبت ارتفاع به طول دهانه کوچک است، رانش افقی پایه ها که بر شالوده تاثیر می کند، بزرگ می شود.
در نتیجه برای مقابله با آن، استفاده از شالوده های منفرد معمولی غیر عملی است.
در چنین حالتی، از شالوده های منفرد با شکل هندسی مخصوص مطابق شکل استفاده می شود.
در حالت کلی و در دهانه های بزرگ رانش بین دو پایه، باید با گذراندن کش فلزی در بین دو پایه گرفته شود.
این کشها برای تمام ران بین دو پایه محاسبه می شود و با اتصال پنجه مفصلی به صفحه پای ستون متصل می گردد و اغلب لازم است که با گذاردن بست قورباغه ای آنها را به حالت تنیده در آورد.
وقتی که کش در محل صحیح خود قرار گرفت و به اندازه لازم تنیده شد، می توان برای جلوگیری از زنگ زدگی، تمام آن را در بتن قرار داد.
روش ساخت قابها و مونتاژ آنها
قابها را می توان از نیمرخهای نورد شده، مقاطع مرکب و یا ترکیب این دو ساخت.
قابهای شیبدار ساخته شده از نیمرخهای نورد شده تا دهانه های حدود 10 متر با سادگی و صرفه جویی مخصوص به خود کاربردهای فراوانی دارد.
از طرف دیگر ، اتصال جوش از نظر ساخت شکلهای مرکب با ارتفاع متغیر در مقطع، یا ماهیچه های منحنی در گوشه، تسهیلات خوبی را فراهم می کنند؛ همچنین اتصال جوش در این گونه قابها به مقدار زیادی به ظرافت و زیبایی ظاهر آنها کمک می کند؛ بنابراین، توصیه می شود در سخت قابهای شیبدار از اتصال جوش استفاده گردد.
در کارگاه ( کارخانه سازنده )، شکل قاب مورد نظر بر سطح مسطحی پیاده می شود و از روی شکل الگو برداشته شده با استفاده از پروفیلهای انتخاب شده و ورق آهن برابر الگو بریده شده و سپس جوش می گردد.
ابعاد ساختمانی :
قابهای فلزی را می توان با صرفه جویی در دهانه های حدود 8 تا 60 متر و بیشتر به کار برد.
فاصله قابها از یکدیگر بر حسب مقدار بار و دهانه، معمولا بین 5/4 تا 10 متر است و می توان ارقام زیر را به عنوان راهنما در طرح ساختمان در نظر داشت :
دهانه به متر
فاصله قابها به متر
9 تا 12
5/4
12 تا 18
5/5
18 تا 30
6
بیش از 30
5/1 تا 6/1 دهانه
بادبندی قابهای فلزی شیبدار ( بادبندی قائم و افقی )
همانطور که قبلا در مبحث بادبندی قابهای خرپایی گفته شد، در مورد ساختمانهای با قاب فلزی شیبدار عیناً عمل می شود.
لازم به یادآوری است که بادبندی افقی در سقف قابها معمولا با میلگرد انجام می گیرد.
پروفیلهای مورد مصرف در بادبندیهای قائم در قابهای یک طبقه معمولا از میلگرد، نبشی تک یا نبشی دوبل هستند.
بادبندها
بادبندها و هدف از به کارگیری آنها
در ساختمانهای بلند اسکلت فلزی مرکب از تیر و ستون استحکام و مقاومت آنها در مقابل نیروهای جانبی ( باد و یا زلزله ) بستگی به درجه گیرداری اتصالات تیر و ستونشان دارد.
اگر اتصالات بین تیر وستون طوری مستحکم باشند که زاویه میان آنها تغییر نکند، ساختمان می تواند نیروهای عرضی را تحمل کند و از حالت شاغولی خارج نشود.
اگر گیرداری بین تیر و ستون موجود نباشد و مثلا اتصالات نزدیک به حالت مفصلی باشند، با وارد شدن نیروهای جانبی، زاویه بین تیرها و ستونها تغییر خواهد کرد.
واضح است که در این وضع، حالت تعادل پایدار نیست و سرانجام به خرابی ساختمان منجر خواهد شد.
در حالت اخیر، اگر یک دهانه از قابهای ساختمان را در ارتفاع، با گذرادن قطعات چپ و راست به صورت شکلهای مثلثی در آوریم تغییر ناپذیری را به وجود خواهد آورد و قسمتهای دیگر با تکیه بر روی آن حالت پایدار به خود خواهند گرفت، زیرا زوایای هر مثلث بدون تغییر طول اضلاع آن تغییر نخواهد کرد؛ به دیگر سخن، نیروی بسیاری لازم است تا طول اضلاغ تغییر یابد.
در حالت اخیر، اگر یک دهانه از قابهای ساختمان را در ارتفاع، با گذرادن قطعات چپ و راست به صورت شکلهای مثلثی در آوریم تغییر ناپذیری را به وجود خواهد آورد و قسمتهای دیگر با تکیه بر روی آن حالت پایدار به خود خواهند گرفت، زیرا زوایای هر مثلث بدون تغییر طول اضلاع آن تغییر نخواهد کرد؛ به دیگر سخن، نیروی بسیاری لازم است تا طول اضلاغ تغییر یابد.
شکلهای مثلثی از نوع گفته شده را مهاربندی یا بادبندی چپ و راست ( Bracing ) می نامند.
معمولا بادبندی به این صورت در ساختمانها، همیشه امکان پذیر نیست، زیرا در سطوحی که بادبند قرار داده می شود، احداث در یا پنجره دچار اشکال می گردد.
که در این صورت ، میزان تاثیر آنها به اندازه بادبندی ضربدری نخواهد بود.
پروفیلهای مورد مصرف در بابندها در نیمرخهای زیر ، انواع پروفیلهای مختلف که قطعات قطری بادبند را معولا از آنها انتخاب می کنند، مشاهده می شود.
IPE IPB ناودانی سپری قوطی دایره ورق شیوه نصب بادبندها اعم از خار مغزی و جوشی اتصال بادبندها در گوشه ها به قاب فلزی، با یک صفحه ( ورق فلزی ) انجام می گیرد.
ساخت و نصب به این گونه است که با پروفیلهای مورد نظر چپ و راستها را بر روی سطح صاف نظیر کف کارگاه یا زمین معمولا به وسیله ورق فلزی مربع مستطیل که در ناحیه وسط جوش می شود، اجرا می کنند.
چپ و راستها به وسیله بالابر یا جرثقیل یا کشیدن طناب در محل اتصال قرار می گیرند.
سر پروفیلهای چپ و راست در محل خود، در روی ورق فلزی که به ستون و پل وصل است جوش می گردد.
در شکلهای زیر ، نمونه ای از نمای بادبندی و اتصالات بادبندها را ملاحظه می کنید.
در بعضی موارد، اتصالات چپ و راست به وسیله میلگرد و در محل اتصال به صورت مفصلی ( خار مغزی ) متصل می گردد.
این نوع اتصالات معمولا در ساختمانهای قابی فلزی یک طبقه و منابع هوایی فلزی به کار می رود .
نکات کلی در اجرای اسکلت فلزی در این قسمت، به ذکر نکاتی می پردازیم که در بیشتر پروژه های اسکلت فلزی می تواند وجود داشته باشد؛ از قبیل بند انبساط، چگونگی اتصال دیوارهای آجری به ستونهای فلزی، اتصال وادار و سایر نکات اجرایی که باید به آنها توجه کافی نمود.
درز انبساط برای جلوگیری از خرابیهای ناشی از نبساط و انقباض ساختمان بر اثر تغییر درجه حرارت محیط خارج یا جلوگیری از انتقال بار ساختمان قدیمی مجاور به ساختمانی که جدید احداث می شود، همچنین در مواردی که ساختمان بزرگ است و از چند بلوک متصل به هم تشکیل میشود، باید به کار بردن درز انبساط در محل مناسب پیش بینی شود.
حداقل فاصله ای از ساختمان با اجزای ساختمانی که باید در آن درز انبساط پیش بینی شود، به نوع ساختمان، تعداد طبقات ، مصالح مصرفی و آب و هوای محل احداث بستگی دارد؛ بنابراین باید با مطالعه کافی محل اندازه آن را مهندس طراح تعیین کند.
در کلیه ساختمانهای فلزی که طول آنها بیشتر از 50 متر باشد، باید در طول ساختمان درز انبساط پیش بینی کرد.
این طول مربوط به ساختمانهای فلزی و بدون پوشش محافظ است که نباید از 50 متر و یا در ساختمانهایی با پوشش محافظ و در حالات خاص نباید از یکصدمتر تجاوز کند.
برای پوشاندن و پر کردن فواصل درز انبساط از موادی استفاده می کنند که قابلیت ارتجاعی داشته باشد.
باید دقت شود که فاصله درز انبساط به هیچ وجه با مصالح بنایی یا ملات پر نگردد.
اگر در هنگام استقرار اسکلت فلزی، ستونهایی که در مجاورت یک درز انبساط قرار دارند، به طور موقت به وسیله قطعات فلزی متصل شده اند، پس از استقرار، باید این اتصالات بریده شوند تا ساختان در محل درز انبساط به کلی از قسمت مجاور خود جدا باشد.
درز انقطاع برای جلوگیری از خسارت و کاهش خرابی ناشی از ضربه ساختمانهای مجاور به یکدیگر، بویژه در زمان وقوع زلزله، ساختمانهایی که دارای ارتفاع بیش از 12 متر یا دارای بیش از چهار طبقه هستند، باید به وسیله درز انقطاع از ساختمانهای مجاور جدا شوند؛ همچنین حداقل عرض درز انقطاع در تراز هر طبقه برابر یک صدم ارتفاع آن تراز از روی شالوده است.
این فاصله را می توان در محلهای لازم با مصالح کم مقاومت که در هنگام زلزله در اثر برخورد دو ساختمان به آسانی مصالح مزبور خرد می شوند، پر کرد.
نحوه اتصال ستون فلزی با آجرکاری هنگامی که آجرکاری با ضخامت 22 سانت بالاتر در مجاورت ستون فلزی قرار می گیرد، باید حداقل یک قطعه اتصال در هر متر ارتفاع دیوار به ستون جوشکاری شود در داخل ملات قرار گیرد.
نکات اجرایی دیوارهای غیر باربر در اسکلت فلزی برای اجرای دیوارهای غیرباربر با تیغه ها باید ضوابطی را به این شرح در نظر گفت: حداکثر طول مجاز و دیوار غیر باربر با تیغه بین دو پشت بند عبارت است از 40 برابر ضخامت دیوار با تیغه و یا 6 متر ، هر کدام کمتر است.
پشت بند ( وادار ) باید به ضخامت حداقل معادل ضخامت دیوار و به طول حداقل یک ششم بزرگترین دهانه دو طرف پشت بند باشد.
به جای پشت بند می توان ستونکهای قائم فولادی، بتن آرمه یا چوبی در داخل تیغه یا دیوار قرار داد و دو سر ستونکها را به طور مناسبی در کف و سقف طبقه مهار کرد.
حداکثر ارتفاع مجاز دیوارهای غیرباربر و تیغه ها از تراز کف مجاور 5/3 متر است.
در صورت تجاوز از این حد، باید همراه با تیغه توسط کلافهای افقی و قائم به طور مناسبی به تقویت دیوار اقدام کرد.
تیغه هایی که در تمام ارتفاع طبقه ادامه دارند، باید کاملا به زیر پوشش سقف مهر شوند؛ یعنی رگ آخر تیغه همراه با فشار کافی در سقف جای داده شود.
لبه فوقانی تیغه هایی که در تمام ارتفاع طبقه ادامه ندارند، باید با کلاف فولادی یا بتن آرمه یا چوبی که به سازه ساختمان یا به کلافهای احاطه کننده تیغه متصل است، کلاف بندی شود.
لبه قائم تیغه ها نباید آزاد باشد.
این لبه ها باید به یک تیغه دیگر یا یک دیوار عمود بر آن، با یکی از اجزای سازه یا ستونکی که به همین منظور از فولاد، بتن آرمه یا چوب تعبیه می شود، با اتصال کافی تکیه داشته باشد.
ستونک می تواند از یک ناودانی حداقل نمره 6 یا معادل آن از فولاد، بتن آرمه یا چوب تشکیل شده باشد.
اگر طول تیغه پشت بند کمتر از 5/1 متر باشد، لبه آن می تواند آزاد باشد.
در صورتی که دیوار و تیغه متکی به آن به طور همزمان یا به صورت لاریز یا هشتگیر چیده شوند، اتصال تیغه به دیوار کافی تلقی می گردد، ولی چنانچه تیغه بعد از ساختن دیوار و بدون اتصال به آن ساخته شود، باید در محل تقاطع در داخل ملات بین رگها با میلگرد به قطر 8 میلیمتر ( یا تسمه فولادی معادل آن ) که حداقل در طول 25 سانتیمتر در داخل دیوار و 50 سانتیمتر در داخل تیغه قرار می گیرد، به ارتفاع حداکثر 60 سانتیمتر تیغه را به دیوار مهر کرد.
در غیر این صورت، لبه کناری تیغه آزاد تلقی می شود و طبق مطالب قبلی باید ستونکی در این لبه تعبیه گردد.
ضمنا دو تیغه عمود بر هم باید با یکدیگر قفل و بست شوند.
- اتصال سپری : این نوع اتصال در ساخت , نیمرخهای مرکب به شکل I , T و نیز ساختن تیر ورقها , آویزها , لچکیها و عموماً قطعاتی کاربرد دارد که با زاویه با هم جفت میگردند.
- اتصال گوشه : این نوع اتصال به طور عمده در ساخت مقاطع جعبهای مستطیل شکلی که به صورت تیر یا ستون ساخته میشود , کاربرد دارند.
- اتصال پیشانی : این اتصال نقش باربری ندارد و بیشتر در نگهداری دو یا چند صفحه در یک سطح یا نگهداری امتداد اولیه کاربرد دارد.
انواع جوش جوشها به طور کلی به چهار نوع اجرا میشوند : 1- جوش شیاری 2- جوش گوشه 3- جوش انگشتانه 4- جوش کام در کارهای اسکلت فلزی از چهار نوع جوش گفته شده به نسبت زیر استفاده میشود : 1- جوش شیاری15 درصد , 2- جوش گوشه 80 درصد , 3- جوش انگشتانه , 4- جوش کام در کارهای اسکلت فلزی از چهار نوع جوش گفته شده به نسبت زیر استفاده میشود : 1- جوش شیاری 15 درصد , 2- جوش گوشه 80 درصد , 3- جوشهای کام و انگشتانه مجموعاً 5 درصد .
جوشهای شیاری : مورد استفاده اصلی جوش شیاری متصل ساختن قطعات سازهای است که در روی یک سطح و در امتداد هم قرار گرفتهاند .
جوش شیاری بیشتر به منظور انتقال کل نیرویی است که به وسیله قطعاتی که با این جوش به هم متصل میشوند , به کار میرود , از این رو جوش باید دارای مقاومتی هماندازه با مقاومت قطعات متصل شونده باشد .
چنین جوشی را (( جوش شیاری با نفوذ کامل )) میگویند .
وقتی درز جوش طوری طراحی شود که جوش شیاری در تمام عمق قطعات متصل شونده گسترش نیابد , به جوش , ((جوش شیاری با نفوذ ناقص )) گفته میشود .
- جوش گوشه : جوش گوشه به دلیل سادگی انجام کار و قابلیت استفاده از آن در اغلب موارد دارای بیشترین کاربرد است .
جوشهای کام و انگشتانه : این نوع جوش گاه به تنهایی و گاه با ترکیب دیگر جوشها نظیر جوش گوشه یا برای کمک در انتقال برش در صفحات روی هم به کار میرود.
- حداقل اندازه جوش : چون هنگام جوشکاری حرارت ایجاد شده باعث تاب خوردن و پیچیدگی فلز میشود , برای کنترل تابخوردگی و نیز اطمینان از ذوب کامل که منجر به جوش درست میشود آییننامههای مختلف , اندازه حداقلی را برای جوش , تعیین کردهاند.
از جمله مقررات ملی ساختمان حداقل ضخامت گلوگاه جوش لب به لب و حداقل بعد جوش گوشه را در این جدولها ارائه نموده است.
حداقل ضخامت گلوگاه جوش لببه لب منظور از اندازه جوش گوشه طول ساق آن است .
ضمناً اندازه جوش نباید از ضخامت قطعه نازکتر بیشتر باشد.
- حداکثر اندازه جوش گوشه در طول لبهها : آییننامه AISC حداکثر اندازه جوش گوشه را که در طول لبههای قطعات متصل شونده مورد استفاده قرار میگیرد , به این شرح محدود میکند : 1- در طول لبههای قطعاتی به ضخامت 4 الی 4/6 میلیمتر حداکثر اندازه مجاز جوش مساوی ضخامت قطعه باشد.
2- در طول لبههای قطعاتی به ضخامت 4/6 میلیمتر و ضخیمتر حداکثر اندازه جوش باید 6/1 میلیمتر کمتر از ضخامت صفحه متصل شونده باشد.
کیفیت جوش و جوشکاری : ظاهر سطح جوش مشخصه مهمی از کیفیت جوش است .
جوش خوب باید دارای ظاهری با این مشخصات باشد : در آن ترک وجود نداشته باشد .
حفره سطحی , روی همآمدگی گل جوشکاری با جوش وجود نداشته باشد .
عرض و موج یکنواخت داشته باشد.
اگر جوش لب به لب است , سطح جوش با سطح ورق یکسان باشد یا اندکی برآمده بدون آنکه گرده ماهی شود .
اگر جوش گوشه است , پای جوش روی دو ورق مساوی باشد.
لازم به یادآوری است که مقدار جوش در روی نقشههای اجرایی مشخص است و انجام جوش اضافی ممکن است سبب ازدیاد نیروهای انقباضی گشته و باعث تاب برداشتن قطعه شود , بنابراین , جوشکاران باید عملیات جوشکاری را زیر نظر مهندسان و مطابق نقشههای اجرایی انجام دهند.
ترک در جوش : عواملی که سبب خوردن در حین جوشکاری میگردند , عبارتند از : 1- درگیر بودن اتصال که سبب تنشهای بالایی در جوش میگردد.
2- چنانچه سطح جوش مقعر باشد , ممکن است در سطح جوش شدت تنش بالایی به وجود آید که سبب ترک طولی در نوار جوش میشود.
3- خنک شدن سریع جوش باعث تَرَک خواهد شد , خصوصاً وقتی که همراه با رطوبت و آلودگی سطح جوش باشد.
با رعایت این نکات میتوان از ایجاد تَرَک در سطح جوش جلوگیری کرد : 1-اجرای یک تحدب حداقلی در سطح خارجی نوار جوش و نسبت عرض به عمق جوش را در حد معقولی حفظ کرد.
2- با کنترل مقدار حرارت داده شده به فلز که شامل حرارت پیشگرمی , حرارت جوشکاری , حرارت پاسهای بعدی جوش است , میتوان تنشهای انقباضی جوش را به حداقل رساند و سرعت خنکشدن جوش را پایین آورد .
دو عامل یاد شده علل مهمی در ترک خوردن جوش هستند .
به طور کلی , شناسایی جوش خوب و قابل قبول بر اثر تجربه و با انجام آزمایشهای گوناگون میسر است که در صفحات بعد اشاراتی مختصر خواهد شد.
اندازهگیری و کنترل جوش : ایمنی یک سازه اسکلت فلزی مرهون جوشکاری و اجرای صحیح اتصالات است.
عملیات بازرسی و کنترل جوش قبل از برقراری اولین قوس آغاز میگردد و در حین جوشکاری ادامه مییابد.
در صورت نیاز امکان دارد از اتصالات انجام شده یک آزمون نیز به عمل آید.
چون اجرای چنین نظارتی عملاً امکانپذیر نیست , باید کوشید.
اولاً : از روشهای صحیح جوشکاری استفاده کرد: ثانیاً : از جوشکاران با صلاحیت در انجام کار استفاده نمود ثالثاً : ناظران با تجربه و با صلاحیت حضور دائمی بر اجرای کار داشته باشند رابعاً : از روشهای خاص بازرسی و کنترل در مواقع مقتضی استفاده شود.
برای سازههای کم اهمیت , با استفاده از ابزار خاص به نام گرده سنج , ابعاد جوش بررسی و اندازهگیری میشود , اما برای سازههای مهم و برای جوشهایی که شکست آنها ممکن است فاجعهآفرین باشد , از روشهای بازرسی سختگیرانهتر نظیر : روش ماورای صوت , روش پرتونگاری و روش ذرات مغناطیسی استفاده میشود.
در روش ماورای صوت , امواج صوت با فرکانس فوقالعاده زیاد از جوش عبور داده میشوند , معایب جوش صدا را منعکس میسازند , در حالی که جوش سالم مانع عبور امواج صوتی میگردد.
روش پرتونگاری با استفاده از اشعه ایکس و گاما صورت میگیرد و با عکسبرداری عیب جوش مشخص میشود.
روش ذرات مغناطیسی به این صورت است که از براده آهن که در اطراف جوش ریخته شده و در اثر عبور جریان الکتریکی پولاریزه میکنند .
در این حالت شکل برادهها در هر مورد به وسیله ناظر با تجربه تعبیر و تفسیر و عیب جوش مشخص میگردد.
راههای حفاظت و نگهداری ساختمان اسکلت فلزی حفظ فولاد مصرفی در ساختمان از نظر فنی و اقتصادی مسأله بسیار مهمی است , از این رو شناخت کاربرد و دوام فلزات , یعنی عناصر اصلی سازهها , ضروری به نظر میرسد .
در این فصل , در مورد نحوه استفاده از فلزات , همراه با تدابیری برای دوام بخشیدن به آنها و در نتیجه اعمال صرفهجویی بیشتر بحث میگردد.
در بنادر و مناطقی که میزان رطوبت هوا بالاست , توجه به این مساله یعنی حفظ و نگهداری فولاد اهمیت خاصی دارد.
خوردگی خوردگی غالباً به رنگزدگی یا کدر شدن فلزات اطلاق میشود: ایجاد سوراخ , نوع موضعی حمله خورندگی است که در آن میزان خوردگی از سایر نقاط بیشتر است.
عمق حفرههای ایجاد شده , تابع شدت حمله خوردگی موضعی است .
حمله شدید باعث ایجاد حفره عمیق میشود .
شدت حمله بستگی به این دارد که آیا فلز حفاظت شده باشد یا نه .
اگر قطعه فلزی کاملاً حفاظت شده باشد , خوردگی ایجاد نخواهد شد یا خیلی کم خواهد بود , اما اگر هیچ نوع حفاظتی صورت نگرفته باشد , خوردگی ایجاد نخواهد شد یا خیلی کم خواهد بود , اما اگر هیچ نوع حفاظتی صورت نگرفته باشد یا خوب حفاظت نشده باشد , تمامی قطعه فلزی دچار حمله خورندگی خواهد شد و رفتهرفته باعث خوردگیهای شدیدتر خواهد گردید که در شدیدترین حالت منجر به تشکیل ترکهای ریز نفوذی میشود که در نتیجه قسمت سالم سطح مقطع قطعه فلزی را کاهش میدهد.
در نتیجه , میتوان گفت : خوردگی باعث ایجاد دو مشکل اساسی میگردد.
نخست افزایش حجم که هنگام اکسیده شدن فلز بروز میکند و این پدیده در بتن مسلح به صورت ترک برداشتن و خرد شدن تحت تاثیر فشارهای داخلی ظاهر میگردد.
مشکل دوم این است که در اثر تبدیل شدن فلز به اکسید در اثر خوردگی , سطح مقطع موثر و اولیه آن کاهش مییابد و جسم ضعیف میشود.
تعریف : سازههای کابلی به سازههایی گفته میشود که با استفاده از کابلهای مخصوص ساخته میشوند و با بهرهگیری از تحمل بسیار آنها در مقابل نیروهای کششی خیلی زیاد , سازه اجرا میشود.
کابلهای فولادی تقریباً از یک قرن پیش تا به حال در پلهای معلّق به کار رفتهاند و در چند دوره اخیر , برای نگهداشتن بامها و سایر اجزای ساختمان از آنها استفاده شده است.
چنانچه در ساخت کابلهای فولادی آنها را به صورت سرد بکشند , قدرت باربری آنها نسبت به فولاد نرمه در حدود 4 برابر افزایش خواهد یافت که میزان نسبتاً زیادی است.
انواع سازههای کابلی - از کابلهای فولادی در ساخت آشیانههای هواپیما استفاده شده است.
تیره طرّهای که در این آشیانهها به کار میرود با استفاده از سیستم کابلی از یک تیر طرهای سنگین به تیری سبکتر تبدیل شده که صرفه اقتصادی زیادی در بر دارد.
- یکی از نمونههای سازههای کابلی بزرگ , ساختمان (( پاویون راپلی )) در کارولینای شمالی است.
در این ساختمان , کابلهای متشکل از رشته سیمهای فولادی با دو قوس مورب بتن مسلح به ارتفاع 43/27 متر تحمل میگردند و برای جلوگیری از لرزش , کابلهای فرعی دیگری در امتداد عمود بر کابلهای اصلی به طور پیش کشیده قرار داده شده است , به گونهای که کابلهای اصلی را به پایین نگاه میدارند.
- سیستم دیگر استفاده از کابل در فرم خرپاست .
در این سیستم , دو کابل اصلی یکی در بالا و یکی در پایین قرار گرفته و به وسیله عضوهای بادبندی همانند خرپا به یکدیگر متصل شدهاند که این مهارها باعث صلبیت خرپای کابلی گردیده از پیچش ناشی از تاثیر بارهای زنده و باد جلوگیری میکنند .
ضمناً این عضوهای قطری با تنظیم سادهای که بر روی طول آنها صورت میگیرد , پیش کشیده میشوند.
پوشش این گونه سقفها بسیار سبک و مقرون به صرفه است.
یکی از انواع آنها دالی سبک از نوع تشک است که به وسیله بولتهای U شکل به کابلها متصل شده است و بر روی آنها پوشش عایق و نمد معدنی قرار داده میشود.
کابلها به علت قدرت باربری زیادشان در پلهای با دهانههای خیلی بزرگ به کار میروند .
طویلترین پل دنیا پل معلق در نیویورک است که طول دهانه آن 1300 متر است.
پل معروف گلدن گیت نیز 1260 متر طول دارد.
نصب پلهای قوسی یکی از روشهای مورد استفاده در نصب پلهای قوسی با تیرهای مونتاژ که روی درههای عمیق قرار میگیرند آماده نمودن دو قسمت پل و نصب هر یک در یک طرف دره , سپس اتصال انها به وسیله کابلهای فلزی است.
منابع 1- آیین نامه 2800 2- اجرای سازههای فولادی , دکتر فریدون ایرانی 3- اصول ساختمان , دکتر مهدی فرشاد 4- مبحث 10 مقررات ملی ساختمان 5- مشخصات فنی عمومی کارهای ساختمانی نشریه 55 سازمان برنامه و بودجه 6-طرح و محاسبه و اجرای کف ستونها , دکتر مهدی قالیبافان 7- دستورالعمل طرح و محاسبه و تهیه نقشههای اجرایی سازههای بتن مسلح , دکتر مهدی قالیبافان .
8- ضوابط فنی منتشر شده توسط سازمان برنامه و بودجه 9- دوام فلزات و حفاظت عناصر فولادی در ساختمانها , مرکز تحقیقات مسکن 10- طرح و محاسبات ایستایی ( 3 جلد ) , آرک – مگردیچیان 11-طرح و محاسبه قابهای شیبدار , مهندس کرمی 12- طرح و محاسبه قابهای شیبدار , آرک – مگردیچیان 13-ساختمانهای فلزی , دکتر ابوالقاسم فخری 14- طرح سازههای جوش شده , مهندس شاپور طاجونی 15- تکنولوژی ساختمان , ترجمه شده اردشیر اطبائی 16- طرح و محاسبه سالن , دکتر ابوالقاسم فخری 17- آییننامه جوشکاری , مهندس مقدم نیا 18- استراکچر , عباس دستگاه 19- اصول نوین جوشکاری , مترجم سلطان بیگی 20- طرح پل , دکتر علیرضا رضائی 21- تحلیل سازهها , حجتالله عادلی 22-نشریات جوشکاری و فولاد , سازمان برنامه و بودجه 23- درس فنی سال چهارم ساختمان دهانه به مترفاصله قابها به متر9 تا 125/412 تا 185/518 تا 306بیش از 305/1 تا 6/1 دهانه ضخامت قطعه ضخیمترحداقل گلوگاه جوشتا 6 میلیمتر 6 تا 12 میلیمتر 12 تا 20 میلیمتر 20 تا 38 میلیمتر 38 تا 57 میلیمتر 57 تا 152 میلیمتر بالاتر از 152 میلیمتر3 میلیمتر 5/4 میلیمتر 6 میلیمتر 8 میلیمتر 10 میلیمتر 12 میلیمتر 16 میلیمترحداقل بعد جوش گوشهحداقل بعد جوش گوشهضخامت قطعه ضخیمتر متصل شوندهحداقل بعد جوش گوشهتا 7 میلیمتر 7 تا 12 میلیمتر 12 تا 20 میلیمتر بیش از 20 میلیمتر3 میلیمتر 5 میلیمتر 7 میلیمتر 8 میلیمتر