دانلود مقاله عوامل مؤثر بر انگیزش کارکنان آموزش و پرورش از دیدگاه مدیران آموزش و پرورش

Word 342 KB 28174 102
مشخص نشده مشخص نشده روش تحقیق
قیمت قدیم:۳۰,۰۰۰ تومان
قیمت: ۲۴,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • هدف از تحقیق حاضر بررسی عوامل مؤثر بر انگیزش کارکنان آموزش و پرورش از دیدگاه مدیران آموزش و پرورش شهرستان خرمدره که فرضیه های عنوان شده عبارتند از افزایش تحصیلات مدیران برانگیزش کارکنان و یا افزایش انگیزه امنیتی مدیران بر روی انگیزش کارکنان و یا افزایش انگیزه خودیابی و تحقیق خود بر روی انگیزش کارکنان و همین طور افزایش سابقه کاری مدیران بر روی انگیزش کارکنان که جامعه مورد مطالعه عبارتند از مدیران و کارکنان آموزش و پرورش که شامل معلّمین و دبیران و آموزگاران است که یک این جامعه 280 نفر است که 40 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیده و پرسش نامه مربوط به انگیزش کارکنان و مدیران بر روی آنها اجرا گردیده که این پرسش نامه 60 سئوال دو گزینه ای بله و خیر دارد که جهت آزمون فرضیه ها از روش آماری X2 استفاده گردیده که نتایج بدست آمده نشان می دهد که انگیزه امنیّتی، افزایش تحصیلات و همین طور سابقه کاری و انگیزه خودیابی مدیران می تواند برانگیزش کارکنان تأثیر مثبتی داشته باشد.

     

    مقدمه :

    گرچه اختلافات بی حد و آشکار بین رفتارهای آدمیان وجود دارد ولی کوشش های معینی وجود دارند که برای تمام دنیا یکسان است.در اینجا کوشش می شود که نقش اصلی ، جهت انگیزه های مهم و اساسی انسان تعیین گردد.اساساً پویایی رفتار (زیر بنای رفتار) انسان، انگیزه است که او را به سوی ارضای نیازهای اساسی سوق می دهد به عبارت دیگر کنش هایی که فرد از خود نشان می دهد تماماً برای برقراری توازن و انسجام نیازهای انسانی است هرچند نمی توان به طور کامل جریان های آنها را دریافت.انسجام روانی فرد وابسته به تماس مناسب وی با محیط خارج و سطوح مناسب تحریکات یا اطلاعاتی است که دریافت می دارد.افراد بیشتر پذیرای اطلاعاتی می شوند که به خورد آنها داده می شود.حتی در شرایط ناگوار زندگی آشکار گردیده است که حداقل انگیزه و فعالیت که در هر فرد و در زمان های مختلف در نوسان است برای انسجام طبیعی روانی ضروری است تحت تأثیر بعضی شرایط مثلاً عدم تحریک های مناسب فرد احساس ملال ربی حوصلگی می کند و ممکن است کوشش نماید که سطح تحریک خود را از طریق انجام دادن بعضی امور گوناگون یا درگیر شدن با یک فعالیت هیجان آور انجام دهد برعکس تحت تأثیر تحریک یا فشارهای فوق العاده یا بیش از اندازه ممکن است فرد کوشش کند که سطح فعالیت و درون داد خویش را کاهش دهد.

    انسان فطرتاً کنجکاو است و او برای فهمیدن و رسیدن به تصویری معنی دار از دنیای خویش همواره در تلاش است.اگر فرد نتواند نظم و ترتیب را در محیط خویش بیابد قادر نیست که پاسخ های مثبت و مناسب نسبت به آنها داشته باشد.آداب و رسوم و قوانین اجتماعی تا حدودی انعکاس هایی از انگیزه نظم و فهم و پیش بینی هستند.کوشش بشر برای نظم، فهم و پیش بینی در کنجکاوی وی درباره خویشتن و جستجوی دانش درباره دنیای اطرافش آشکار می شود.برای این مقصود همواره تجارب جدید بر اساس پیش فرض های موجود و قدیمی مورد تعبیر و تفسیر قرار گرفته است.

    (آزاد صبان 138 صفحه 68)

    بیان مسئله :

    نیروی انسانی شاغل در سازمان ها، اصلی ترین سرمایه در اختیار مدیران است و مدیریت منابع انسانی مهمترین و شاید اصلی ترین وظیفه مدیران می باشد.رفتار و فعالیت انسان ها ناشی از انگیزه ها یا نیازهای آنان است.مدیران با شناخت و پیش بینی انگیزه ها و نیازهای واقعی کارکنان تحت مدیریت خود می توانند به موقع و به طور صحیح به ارضاء نیازها و انگیزه های آنان اقدام نموده و از نیروی انسانی سازمان به نحو مطلوب در راستای اهداف سازمان بهره وری کنند.مدیریت صحیح در سازمان ها ایجاب می کند که مدیران با شناخت و پیش بینی انگیزه های نیروی انسانی تحت مدیریت خود همت گمارند و عدم توجه به ارضاء نیازهای نیروی انسانی باعث بروز رفتارهای سوء مانند ناکامی، لاقیدی، پرخاشگری و ...

    می شود و عدم همسوئی در نگرش مدیران و کارکنان در مورد نیازها و انگیزه های کارکنان از عوامل مهم بروز مشکلات نیروی انسانی در سازمان هاست.در همین راستا این تحقیق به بررسی عوامل مؤثر بر نیازهای کارکنان آموزش و پرورش از دیدگاه مدیران و کارکنان همین اداره پرداخته و اینکه نوع نگرش مدیران و اهمیت به انگیزه ها می تواند در انگیزه کارکنان هم تأثیر بگذارد یا نه.

    و سئوال پژوهش

    1 – آیا انگیزش خودیابی مدیران بر انگیزه کارکنان می تواند مؤثر باشد؟

    2 – آیا سابقه کاری مدیران بر انگیزش فعالیت کارکنان می تواند مؤثر باشد؟

    3 – آیا توجه به نیازهای امنیتی کارکنان توسط مدیران و انگیزه امنیتی کارکنان رابطه وجود دارد؟

    4 – آیا افزایش تحصیلات مدیران در نگرش و انگیزش احترام و منزلت کارکنان مؤثر است؟

     

     

    هدف های تحقیق :

    هدف از تحقیق حاضر بررسی نیازها و انگیزش کارکنان و مدیران و آموزگاران مدارس اعم از ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان با نیازهای مدیران آموزش و پرورش و مدارس است و اینکه آیا سابقه کاری و افزایش تحصیلات و یا اهمیت دادن به نیازهای امنیتی و خودیابی می تواند در انگیزش و نیازهای کارکنان آموزش و پرورش تأثیر داشته باشد یا نه.

    فرضیه های تحقیق :

    1 –آیا از دیدگاه مدیران افزایش تحصیلات موجب ارتقاء انگیزش کارکنان می شود؟

    2- افزایش خودیابی در مدیران برروی انگیزش خود یابی و تحق ذات کارکنان موثر بوده است .

    3- توجه به نیازهای امنیتی کارکنان توسط مدیران و انگیزش کارکنان رابطه وجود دارد .

    - بین سابقه کاری مدیران و انگیزش کارکنان رابطه وجود دارد.

    اهمیت و ضرورت تحقیق :

    نیروی انسانی شاغل در سازمان ها مهمترین سرمایه در اختیار مدیران است که مدیریت منابع انسانی اصلی ترین وظیفه مدیران سازمان هاست .

    منابع انسانی جزء دارایی هاست که مستلزم مدیریت شایسته و متناسب است.افراد انسانی نه فقط از لحا ظ توانایی انجام کار بلکه از لحاظ علل یا اراده انجام کار (انگیزش) با هم متفاوتند.انگیزه ها، چراهای رفتارند و موجب آغاز و ادامه فعالیت می شوند.نیاز ما ماهتیای دلایل اصلی عمل به شمار می روند که مدیریت صحیح در سازمان ها ایجاب می کند که مدیران با شناخت و پیش بینی انگیزه های نیروی انسانی تحت مدیریت خود همت گمارند تا بتوانند با ارضاء صحیح و به موقع نیازهای آنان زمینه فعالیت و بازدهی واقعی آنان را در جهت اهداف سازمانی فراهم نمایند.مدیرانی که در انگیزش کارکنان خود موفق هستند غالباً محیطی فراهم کرده اند که در آن هدف های مقتضی و مناسب برای ارضاء نیازهای آنان مهیا شود و امید است با تحقیقات انجام شده بتوان رابطه بین مدیران و کارکنان را از قبل بیشتر به هم نزدیک کرد تا بتوان محیط کاری بدون دغدغه داشته باشیم.

    (شکوری، 1381، صفحه 31)

    متغیرهای تحقیق و تعاریف نظری و عملیاتی واژه ها :

    افزایش تحصیلات

    انگیزش احترام

    افزایش خودیابی

    نیازها و انگیزش امنیتی

    سابقه کار

     

    تعاریف عملیاتی واژه ها و مفاهیم :

    انگیزش عبارتند از نیرویی است که از درون موجب تحریک فرد شده وی را به سوی هدف، سمت و جهت معینی رهسپار می کند.

    انگیزش خودیابی و تحقق خود که در سطح کمال و خودشکوفایی را می توان در رشد بدنی، رفتارهای جنسی و تشکیل خانواده که برای تداوم و حفظ جاودانی خویش تلاش کند و رسیدن به عالی ترین درجات و قبول کردن خود و به عبارتی بدست آوردن نمره ای که آزمودنی از پرسش نامه انگیزش و سئوالات مربوط به انگیزش خودیابی بدست آورده است.

    انگیزش امنیتی به حالتی گفته می شود که فرد احساس یا کنش هایی که فرد در موقعیت های ترس آور و خطرناک به وجود می آورد برای اینکه در امان باشد و برای حفظ این امنیت دچار تلاش هایی می شود و گاهی مبارزه با کسانی که این امنیت را از بین می برند.

    افزایش تحصیلات به تحصیلاتی که مدیران مراکز بر خود دارند که گاهی این تحصیلات در سطح دیپلم و فوق دیپلم است که امروزه با بالا رفتن آگاهی های مردمی تحصیلات عالیه به لیسانس و فوق لیسانس کشانده شده است.

    سابقه کاری هم عبارتند از مدت انجام وظیفه در مؤسسه و یا محل کاری است که مدیر یا کارکنان در آن مشغول بوده اند.

     

    فصل دوم پیشینه و ادبیات تحقیق تعریف مدیریت مدیریت به معنای فرآیند استفاده بهینه از منابع در جهت تحقق اهداف، اینک به یک رکن بی بدیل و غیر قابل انکار در عرصه اجتماع و اقتصاد –حتی سیاست و فرهنگ- تبدیل شده است.

    مدیریت در دو سده اخیر جایگاه خود را به صورت تصاعد هندسی روبه ارتقاء یافته است.از قرن نوزده به بعد که مدیریت وارد نظام های آکادمیک و سیستم های آموزشی شد، بحث های جدّی و مفصلی پیرامون تعریف مدیریت میان اندیشمندان رشته های مختلف در گرفت.اما مرور زمان و اهمیت نقش این اصل مهم در عرصه های اجتماع –به ویژه حوزه اقتصاد- و تولد نظریه های جدید، مقام رفیعی به مدیریت داد تا جایی که امروزه، مدیریت را کلیدی تر و مهم تر از عامل پول و منابع اولیه در فرآیند اقتصاد تلقی می کنند.زمانی بر سر علم یا هنر بودن مدیریت، جدل ها در گرفت.گروهی بر این باور بودند که مدیریت،فقط هنر است و بر این ادعای خود شواهد تاریخی بسیار در خلق تمدن ها ارئه کرده اند، که البته هیچکدام دلیلی بر حذف آموزش درچنین فرآیندی به حساب نیامده اند.گروهی نیز با تبیین اصول و مبانی فراگیر و جهان شمول، مدیریت را دانش تلقی کردند.دانشی که دارای مبانی تئوریک و اصول و بنیان های ثابت و تعریف شده و فنون و رویه های مشخص اجرایی است.اینک پس از حدود یک قرن مجادله غالب محققان و اندیشمندان این عرصه،مدیریت،را هم علم و هم هنر می دانند و بر این مسئله تأکید دارند که وجود توانمندی های ذاتی و غیر اکتسابی در افراد مدیر، شرط لازم است اما هرگز در دنیای پیچیده و در حال تغییر کافی به نظر نمی رسد.

    لذا بخش مهم مهارت های مدیران از طریق کسب دانش و اطلاعات فنی مدیریت بدست می آید و لذا درجواب آنهایی که موفقیت مدیران مدیریت نخوانده را دلیلی بر هنر بودن مدیریت تلقی می کنند باید گفت چنین مدیرانی-اگر واقعاً وجود داشته باشند- در صورت دسترسی به دانش مدیریتی قطعاً به موفقیت های چند برابر دست می یابند.

    علاوه بر چالش پیرامون علم و هنر بودن مدیریت،در یک مقطع، دانش و فن بودن مدیریت نیز به چالش کشیده شد و نیز علم یا فلسفه بودن آن.برخی نیز مستقل بودن مدیریت به عنوان یک دانش را مورد تردید قرار دادند.اما اکنون پس از گذشت چندین دهه بحث و گفتگو و تردید و پاسخگویی،غالب صاحب نظران این عرصه به این قناعت رسیده اند که مدیریت یک دانش واسطه ای است و به لحاظ گستردگی حوزه کار مدیریت که –تقریباً- همه عرصه های آدمی را در بر می گیرد از یافته های تمام علوم بشری نیز بهره می گیرد.مدیریت از سویی ریشه در بحث های فلسفی دارد و از سویی به علوم سیاسی،اقتصادی،آماری و ریاضی و نیز جامعه شناسی و روانشناسی وابسته است.لذا پذیرش اینکه مدیریت یک دانش بین رشته ای است قابل دفاع به نظر می رسد.

    در بازنگری پیشینه تولد دانش مدیریت و در دو سده اخیر طی شدن یک مسیر رو به کمال به خوبی خود را نشان می دهد.از نظریه های ماکس وبر،هنری فایول و تیلور که به عنوان پایه گذاران مدیریت کلاسیک اشتهار دارند تا نظریه روابط انسانی و سرانجام نظریه های نوین مدیریتی شامل رویکرد سیستمی و اقتضایی، همه نشانگر حرکت در یک مسیر روبه تکامل است.این حرکت همچنان ادامه یافته است و در حوزه های مختلف به شیوه فنی تر و متمایز،الگوها و رویه های جدیدی را به عالم مدیریت عرضه می کند.از آنجا که همین مسیر، مدیریت در رشته های دولتی،صنعتی،مالی،بازرگانی،بیمه و ...

    توسعه پیدا کرده است،متناسب با هر یک از عرصه ها،رویکردها و تکنیک های مختلفی ارئه شده که هر کدام در جای خود حائز اهمّیت هستند.این نظریات و فنون جدید بر اساس اهمیتی که برای مؤسسین آن داشته اند از یک زاویه و در یک بخش خاصی از مدیریت،پدید آمده و کوشش کرده اند آن امور را به صورت تخصصی تر مورد توجه قرار دهند.برخی در عرصه برنامه ریزی،تحول ساختار سازمانی،دسته ای در زمینه فرآیندها و نیز بعضی در حوزه منابع انسانی و رفتار سازمانی ارائه طریق داده اند.

    همانطوری که ملاحظه می شود مدیریت به عنوان یک سیستم دارای ابعاد،ارکان و فرآیند پیچیده ای است.

    انگیزش انگیزش یک محرک مهم در سازمان و یکی از عوامل مهم در مدیریت سرمایه های فکری سازمان است.افرادی که در سازمان انگیزه بیشتری دارند،کاراتر و مؤثرتر کار می کنند.

    انگیزش رابطه بسیار زیادی با رضایت شغلی دارد.فردی که رضایت بیشتری برای انجام کارهای محوله داشته باشد،انگیزه بیشتری نیز برای بهتر انجام دادن آن کار دارد.تاکنون مطالعات بسیار زیادی در مورد انگیزش انجام شده است.در ادامه می خواهیم به چند نمونه از این مطالعات اشاره ای داشته باشیم : سلسله مراتب نیازهای مازلو : تئوری سلسله مراتب نیاز مازلو در سال 1943 ارائه شد که نیازهای انسانی را به پنج طبقه تقسیم می کند.بر اساس تئوری مازلو،هر وقت نیازهای فردی در یک طبقه برآورده می شود،وی برای برآورده ساختن نیازهای خود درسطح بالاتر انگیزه پیدا می کند.این طبقه بندی به شرح ذیل است: نیازهای فیزیولوژیکی : اولین و پایین ترین سطح نیازها می باشد که شامل نیازهای اولیه برای حفظ بقاء نظیر خوراک و جان پناه می باشد.

    نیازهای ایمنی : سطح دوم نیازها مربوط به نیاز به امنیت،حفاظت و ایمنی در رخدادهای فیزیکی و فردی روزانه می باشد.

    نیازهای اجتماعی : سومین سطح نیازها مربوط به رفتارهای اجتماعی می باشد و بر این اساس است که افراد تمایل دارند به عنوان بخشی از یک گروه پذیرفته شوند و شامل تمایل به دوست داشتن و عاطفه می باشد.

    نیاز به کسب شهرت و اعتبار : چهارمین سطح نیازها مربوط به نیاز فردی به احترام،به رسمیت شناختن و پرستیژ و احساس کمال فردی می باشد.

    نیاز به بروز کلیه توانمندی ها : این سطح،بالاترین سطح نیازهای فردی می باشد.هر فردی تمایل دارد با رشد پیدا کردن و استفاده از توانمندی هایش،از کلیه پتانسیل های خود بهره بگیرد.

    با ارتقای فرد در سلسله مراتب نیازها،نیازهای رده های بالاتر اهمیت بیشتری برای وی پیدا می کند.همچنین نیازها با توجه به مرحله شغلی،ساختار سازمانی و موقعیت جغرافیایی برای افراد مختلف متفاوت هستند.بعلاوه ممکن است این سلسله مراتب نیازها،در برخی فرهنگ ها کارایی خود را از دست بدهد.ممکن است در برخی فرهنگ ها نیازهای اجتماعی فراتر از نیازهای فیزیولوژیکی و ایمنی قرار گیرند.

    این تئوری بیان می کند که مدیریت باید نیازهای کارکنان را شناسایی و درک نماید.

    این کار معمولاً ساده نیست و ممکن است منجر به اتخاذ فرضیات غیر دقیق شود.در هر صورت شناخت نیازهای فردی می تواند به شناخت راه های ایجاد انگیزش در کارکنان کمک نماید.

    فاکتورهای هرزبرگ : در سال 1950 فردریک هرزبرگ بر روی عوامل تأثیر گذار بر روی عملکرد افراد در محیط کار مطالعاتی انجام داد و به این نتیجه رسید که دو عامل بر روی رضایت شغلی کارکنان در محیط کار اثر گذار است: 1 – عوامل بهداشت روانی 2 – عوامل انگیزشی عوامل بهداشتی بیشتر مربوط به محیط کار می شوند و نه به محیط کار و بایستی در یک سطح مناسبی نگه داشته شوند.

    عوامل مهم در این قسمت عبارتند از سیاست های سازمانی،کیفیت نظارت،شرایط کاری،ارتباط با همکاران و زیردستان،وضعیت،امنیت شغلی و حقوق.سطح مناسبی از این عوامل برای ممانعت از نارضایتی شغلی ضروری است.افزایش این عوامل از این سطح لزوماً به افزایش رضایت شغلی منجر نمی شود.

    عوامل مختلف دیگری به عنوان عوامل انگیزشی شناخته می شوند که باعث افزایش رضایت شغلی می شوند.

    این عوامل عبارتند از موفقیت،به رسمیت شناخته شدن،مسئولیت،رشد،طبیعت کار و شانس پیشرفت.

    تئوری های X و Y مک گریگور : تمرکز تئوری های مک گریگور بیشتر بر روی رفتار مدیریتی است تا نیازهای کارکنان.بر اساس این تئوری،میزان درک سرپرست از کارکنان،بر روی روشی که وی برای ایجاد انگیزش استفاده می کند ، تأثیر فراوانی دارد.وی دو تئوری در این خصوص ارائه داده است: در تئوری X فرض سرپرست بر این است که کارکنان با کار خود سازگاری ندارند و لذا هر کاری برای فرار از آن انجام می دهد.در چنین مواردی سرپرست کنترل و پایش های نزدیکتر و قوی تر را بر روی کارکنان اعمال می کند و به سختی تفویض اختیار می کند.

    در تئوری Y برعکس تئوری X کارکنان تمایل به انجام کار و افزایش پذیرش مسئولیت دارند.در این موارد سرپرست آزادی بیشتری به کارکنان داده و تمایل بیشتری به تفویض اختیار دارد.

    مدیریت بر اساس درکی که از میزان علاقه کارکنان دارد آنها را به انجام کار تحریک می کند.

    تئوری Z : این تئوری در سال 1980 ارائه شد.در این روش سعی بر آن است با دادن مسئولیت بیشتر به کارکنان و ایجاد احساس تقدیر در آنها،در آنها انگیزه ایجاد گردد.این نظریه بر اساس مدیریت ژاپنی مبتنی بر دخالت بیشتر کارکنان در تصمیم گیری ها بنا نهاده شده است.

    تئوری مساوی : این نظریه توسط استیسی آدامز ارائه شده است.بر این اساس در صورتی که کارکنان احساس بی عدالتی در پرداخت ها نسبت به سایر همکاران خود را احساس کنند دچار بی انگیزگی می شوند و بالعکس در صورتی که احساس کنند با توجه به کاری که انجام داده اند،انصاف در مورد آنها رعایت شده است،با انگیزه بیشتری به کار می پردازند.برخی از نشانه های بی انگیزگی در نتیجه عدم رعایت انصاف بین کارکنان عبارتست از خوب کار نکردن، درخواست افزایش حقوق، استعفا، مقایسه خود با دیگر همکاران و توجیه موقتی بودن بی عدالتی می باشد.برای پیاده سازی موفق این تئوری باید درک کارکنان نسبت به مسائل روشن گردد.ابتدا باید موارد بی عدالتی در سازمان شناخته شده و معیارهای ارزیابی عملکرد و پرداخت پاداش برای کارکنان روشن گردد.

    تئوری تقویت : این تئوری از یک رویکرد هویج و چماق برای ایجاد انگیزش استفاده می کند.چهار استراتژی تقویتی مختلف وجود دارد.تقویت مثبت، تقویت منفی، تنبیه و محو کردن.

    در تقویت مثبت در صورتی که فرد رفتار مثبت مورد نظر را از خود بروز دهد پاداش برای وی در نظر گرفته می شود.در این استراتژی پاداش فقط در صورت بروز رفتار مورد نظر ارائه خواهد شد و این پاداش نیز بلافاصله پس از بروز این رفتار باید پرداخت گردد.در تقویت منفی در صورتی که رفتار مثبت مورد نظر مشاهده شود، از تحمیل نتایج منفی به فرد جلوگیری به عمل می آید.این روش را گه گاه روش اجتناب نیز می گویند زیرا فرد با انجام کار مورد نظر، از برخورد با نتایج منفی اجتناب می کند.بر خلاف دو استراتژی فوق که برای بروز رفتار مناسب استفاده می شوند، تنبیه برای جلوگیری از بروز رفتارهای نامناسب استفاده می شود.محو کردن نیز در حالتی اتفاق می افتد که فرد رفتار مناسبی از خود بروز دهد در این صورت از نتایج استراتژی های تقویتی رهایی پیدا می کند.

    عوامل مؤثر در انگیزش : هرگونه نظرجامع درباره پایه های انگیزشی رفتار درسازمان ها باید به ضرورت برچند متغیر که برنفوذ دارند متمرکز شوند.

    یک نظام طبقه بندی چهار گروه متغیرعمده را سودمند یافته است: 1- ویژگی های محیط فردی 2- خصوصیات شغلی 3- خصوصیات محیط کار 4- ویژگی های محیط بیرونی روشن است که ویژگیهای معینی مانند نگرش فرد بویژه نگرش هایی که فرد با خود به موقعیت کاری آورده است درانگیزش وی مؤثراست.

    دسته دوم متغیرها که برای تاثیربخشیدن درانگیزش می تواند مورد تعدیل قرارگیرد ویژگی های شغلی است یعنی ماهیت شغل وآنچه که شخص درشغل انجام می دهد درانگیزش اومؤثراست.همچنین اخیراً ازتازگی وشفافیت هدف به عنوان یکی ازعوامل انگیزشی مرتبط با ویژگی های شغلی یاد می کند.

    متغیرهایی که با ویژگی های محیط کارمربوط است و می تواند آن ها را تغییرداد تادرانگیزش مؤثر واقع شوند،عبارتنداز: 1- سرپرست 2- جو و فرهنگ سازمانی 3- نظام پاداش چهارمین دسته متغیرهایی که می تواند در انگیزش کارکنان مؤثرباشد، محیط بیرونی است.

    برعکس سه متغیراول کنترل این متغیردردست سازمان نیست.آلن کرولاگ درمقاله خود تحت عنوان "کارکنان خود را برانگیزید" مراحل وروش های انگیزش کارکنان راچنین معرفی می کند: نیازهای کارکنان راشناسایی کنید.

    این نیازهای می توانندبه صورت زیر باشد: 1- پاداش برابر و منصفانه 2- امنیت شغلی 3- پاداش های درونی 4- چالش های کار(کارها و هدف های پرچالش) وی روش های رسمی انگیزش راچنین برمی شمارد: 1- ایجاد سیستم شناسایی واندازه گیری نیازهای کارکنان 2- ایجاد تشویق های کاری 3- پاداش ها 4- ارتقاء و ترفیع 5- تشویق های فصلی آن فیلد نیز درمقاله خود با عنوان "مدیریت انگیزش کارکنان" موارد زیر به عنوان نیازهای انگیزشی افراد نام می برد: 1- کسب شایستگی فنی 2- کسب شایستگی مدیریتی 3- استقلال در کار 4- امنیت و ثبات 5- خلاقیت و کارآفرینی 6- احساس خدمت 7- چالش های کاری 8- سبک زندگی انگیزش وطراحی سیستم پاداش مؤثر: تخصیص واعطای پاداش درسازمان بایدبه گونه ای باشدکه حداکثربازده را برای سازمان ممکن سازد .

    به عنوان اولین قدم دراین راستا،سیستم بایدطوری طراحی گردد که اعطای پاداش، مشروط به عملکرد مؤثرباشد.(منظورازعملکردمؤثر،عملکردی است که درجهت نیل به اهداف سازمان باشد) تنهادراین صورت است که استفاده از این پاداش به عنوان مکانیسمی برای تشویق و ایجاد انگیزه کارسازاست.

    ازجمله مهمترین اهداف اعطای پاداش ،جذب وحفظ نیروها ،تشویق به حضورمنظم ومرتب در سازمان وترغیب آنهابه عملکرد بهترمی باشد.

    پاداش هنگامی درنیل به اهداف ،مؤثراست که ازویژگیهای زیربرخوردارباشد: اهمیت : به خاطرتفاوتهای زیاد شخصیتی وسلیقه ای که میان افراد وجود دارد،درعمل نمی توان پاداشی راتعیین کرد که برای همه کارکنان ارزش واهمیت یکسانی داشته باشد.بنابراین کاردرطراحی سیستم پاداش این است که اول این سیستم باید درحد امکان برای تعداد بیشتری از کارکنان جذابیت داشته باشد و دیگراین که پاداش های متنوع وگوناگونی راشامل شود که هرکدام ازآن ها برای عضوی درسازمان ،مهم وبا ارزش باشد.

    انعطاف : سیستم بایدانعطاف پذیر باشد.به این معنی که باید بتوان مقداریامیزان پاداش رامتناسب با افزایش یا کاهش عملکرد مؤثر،تغییر داد.

    فراوانی : یکی از مشکلات دراعطای پاداش ،بازده نزولی آن است،یعنی اعطای مکرر یک پاداش باعث کاهش یا ازبین رفتن ارزش واهمیت آن می شود.درصورتی که سیستم پاداش چنین مشکلی نداشته باشد،هراندازه که دفعات اعطای آن بیشترباشد،تاثیربالقوه اش درعملکرد فرد بیشترخواهد شد.بنابراین پاداشی مورد نظر است که بی آنکه ارزش واهمیت خود از دست بدهد،بتوان به دفعات از آن استفاده کرد.

    آشکاری : پاداشی مؤثراست که برای فرد مشهود وملموس باشد.پاداشی که نمایان باشد،نه تنها درتشویق وایجاد انگیزه درشخص گیرنده پاداش مؤثراست، بلکه به طورمعمول همان احساس وآثارمثبت را درکسانی که شاهد اعطای پاداش هستند نیز به وجود می آورد.

    توزیع منصفانه : پاداش هایی که کارکنان ازسازمان دریافت می نمایند باید قابل مقایسه باسازمان های دیگرباشد وهمچنین درداخل سازمان نیزباید عادلانه باشد.کارکنان هنگامی سیستم پاداش را درست می دانند که احساس نمایند تبعیضی درتوزیع پاداش میان آنها وسایر کارکنان وجودندارد واشخاص برای کار وعملکرد مشابه ،دریافت مشابه ،دریافت مشابه دارندیاکسانی که دارای بازده برابرند،دریافتشان یکسان است.

    هزینه مناسب : یکی از نکات بسیارمهم درطراحی هرسیستم پاداشی ،هزینه هایی است که اعطای پاداش برای سازمان دربردارد.بدیهی است ازنظرسازمان ،پاداش هایی مناسب ترومطلوب ترند که هزینه را می توان به دفعات و به افراد بیشتری اعطاء نمود،درحالی که طبیعتاً این در مورد پاداش های پرهزینه وگرانقیمت ،علمی یا اقتصادی نخواهدبود.درهرحال اگرهدف وانگیزه مهم اولیه در اعطای پاداش ،افزایش کارایی کارکنان ودرنتیجه کاهش هزینه های عملیاتی می باشد،اعطای پاداش های پرهزینه غیرمنطقی خواهد بود.

    بررسی جوانب مختلف انگیزش کارکنان در سازمان مقدمه بدیهی است هر مدیری به آگاهی از ویژگی های انگیزش کارکنان سازمان و ریشه یابی حرکات و رفتار و اعمال و رفتار افراد در محیط کار خود نیازمند است.بی شک این نیاز مولد چراهایی درباره کار انسان در سازمان، علت برخورد فعال یا انفعالی با کار، عشق و علاقه و یا دلزدگی فرد از کارش می باشد.پاسخ به این چراها که به نحوی با شدّت و حدت، علاقه یا علل کار فرد در سازمان پیوند دارد، موضوعی است که تصویری از انگیزش کارکنان در سازمان برای فرادستان ارائه می دهد.از سوی دیگر انسان و محیط اطراف او دو فرآیند پیچیده و عموماً ناشناخته ای است که ناگزیر شناخت و جستجوی جوانب انگیزش و فرآیند آن را بسیار پیچیده می کند.لذا هر گونه تعامل دو جانبه انسان و اجتماع، انسان و محیط، انسان و تکنولوژی و...

    می تواند به نحوی با انگیختگی و آثار جنبی مرتبط بر آن مربوط گردد.هدف این مقاله در ابتدا آشنایی با نظریه ها و نگرش های متداول موجود نسبت به پدیده انگیزش در سازمان است و سپس تشخیص و تبیین راههای اصلاح رفتار و بررسی چگونگی ارتباط فرآیندهایی چون گروه و انحرافات اجتماعی و تشویق و تنبیه یا "انگیختگی" کارکنان در سازمان می باشد.

    نگرش های مرسوم به انگیزش در سازمان ماهیت مدیریت در طول زمان، تغییرات بسیاری پیدا کرده است، تا جایی که مدیران در گذشته علی رغم آنکه با تعداد بی شماری انسان سروکار داشتند با مشکل پیچیده ای درباره اینکه چه فردی و یا چه گروهی چه کاری را باید انجام دهد، مواجه نبودند.در حالی که امروزه مدیران در ابتدایی ترین وظایف خود با پیچیده ترین روش های سازمانی و محیطی روبرو هستند و به سادگی نمی توانند هر فردی را به هر کاری بگمارند.زیرا در اندک زمانی با وظایف پیچیده و خواسته های ناشناخته ای از سوی کارکنان مواجه می شوند.در طول این مدت نگرش های متفاوتی نسبت به فرآیند مدیریت وجود داشته است و هر یک در شرایط خاص خود جای بررسی و تأمل دارد.پیگیری این فرآیند برای وسعت دید و فکر مدیران بسیار مؤثر است.در بررسی و مطالعه الگوها و نظریه های مربوط به انگیزش غالباً به سه نوع نگرش برخورد می کنیم که اغلب مورد بحث مقاطع مختلف علمی و دانشگاهی است.این نگرش ها عبارتند از: الگوهای سنتی، روابط انسانی و منابع انسانی که اینک به شرح مختصری از هریک می پردازیم.

    الگوهای سنتی غالباً الگوی سنتی انگیزش با نام "فردریک وینسلوتیلور(مرتبط شده است جایی که عده ای از نظریه پردازان او را واضع مکتب مدیریت علمی می دانند).براساس این مکتب شغل مدیر عبارت است از کسب اطمینان نسبت به انجام دادن کارهای تکراری در بهترین راه و روش.مدیر تابع این مکتب برای اینکه از صحت انجام دادن کارهای پیش بینی شده اطمینان حاصل کند به سیستم تحریک کننده دستمزد برای انگیزش کارگران خود متوسل می گردد و پاداش های مادی را وسیله اصلی سیاست های مدیریتی خود قرار می دهد.به عبارت دیگر تولید بیشتر، به منزله افزایش پاداش های مالی برای کارگر است.

    به طور کلی این مکتب به کارگران به مثابه انسان هایی تنبل می نگرد و به شغل آنان بیشتر از خود آنان اهمیت می دهد تا جایی که تنها وسیله و ابزار انگیزش کارگران اضافه نمودن دستمزد و تنها باور آنها نیروی کارشان شمرده می شود.البته شاید در آن شرایط و با توجه به عوامل خاص آن زمان این نگرش مفید بود.زیرا کارگرانی که در پشت درهای بسته کارخانه های صنعتی آن زمان در آرزوی اشتغال، شب را به روز می رساندند، خود نیز این طرز تلقی را منطقی و قابل قبول می دانستند.ولی به تدریج مدیران دریافتند که پاداش های مالی به عنوان عامل انگیزش، دیگر از قدرت کافی برخوردار نیست و کارگران به طور کلی طالب امنیت شغلی و احساس تعلق عاطفی متقابل با سازمان به جای برقراری حداقل دستمزد هستند.

    الگوی روابط انسانی به مرور زمان و با گذشت یک دهه از تفکرات مکتب سنتی، بی ثباتی و ناپایداری دیدگاه های انگیزشی آن به تدریج روشن شد."التون مایو" و سایر محققان و پژوهشگران مکتب روابط انسانی دریافتند که برخوردهای اجتماعی کارگران و کارکنان دارای اهمیت خاص ویژه ای است، و به همین دلیل مطالعات پرخرج و زمان بری صورت پذیرفت.در ابتدا همه تلاش ها بر این بود که نقش و نوع رابطه بین عوامل فیزیکی و رفتار کارکنان معین گردد.با هر مرحله از آزمایش ها نتایجی به بار می آمد که همگان را متعجب می ساخت.دانشمندان در مطالعات کارخانه "وسترن الکتریک" در منطقه "هاتورن" دریافتند که رابطه بین عوامل فیزیکی و رفتار در مقابل نیازهای اجتماعی یک رابطه بسیار ساده و ابتدایی است.در واقع کارهای استاندارد شده و تکراری و قرار دادن فرد در نظامی که مقهور سازمان شود، انگیزش را مختل می سازد."مایو" و همکارانش دریافتند که مدیران می توانند با کسب آگاهی از این نیازهای اجتماعی و درک اهمیت آن، در کارکنان ایجاد انگیزش کنند.آنها همچنین نتیجه گرفتند که کارکنان باید در اتخاذ تصمیم در چهارچوب مشاغل خودشان آزادی عمل داشته باشند.

    در همان روز بود که به ارزش و وجود سازمان "غیررسمی" یا گروه غیررسمی توجه بیشتری شد و در سازمان به تدریج سخن از نیازها و علایق کارکنان به میان آمد، و در واقع نقطه عطفی برای نظریه هایی که تا آن زمان در اداره امور سازمان ها مطرح شده بود، ایجاد شد.بدین تریتب قدرت و اختیار تصمیم گیری مدیران شکل و موقعیت دیگری به خود گرفت و مسئله توافق کارکنان با آن در اذهان ایجاد گردید.به طور کلی در الگوی روابط انسانی قدرت و اختیارات مدیریت به دلیل اینکه به نیازهای کارکنان با علاقه می نگریست، مورد توجه و تأکید بود.

    الگوی منابع انسانی سال ها بعد نظریه پردازانی نظیر "مگ گری گور"،"مازلو" و محققانی مثل "گریس ارگریس"،"لیکرت" به ساده اندیشی و سفسطه گرایی مکتب روابط انسانی انتقاد کردند و اظهار داشتند که کارکنان را باید با عوامل بسیار زیاد و متنوعی چون رضامندی از شغل، ایجاد امکان موفقیت و معنی دار کردن شغل برانگیخت.این دانشمندان دریافتند که معمولاً افراد با الفبای صحیح وظایفشان احساس رضایت می کنند و غالباً تمایل ندارند که با شرایط نامطلوب و ناخواسته ای مواجه شوند، لذا باید گامی جلوتر برداشت و سیاستی را اتخاذ کرد که هر فرد اهداف خود را با اهداف سازمان منطبق و هم سو بداند.این مهم از راههای متعددی چون توسعه بخشیدن و گسترش دادن قدرت تصمیم گیری و همچنین مسئولیت انتخاب چگونگی انجام دادن کار میسر و ممکن است.بدیهی است این عمل به معنی مشارکت هرچه بیشتر کارکنان در دستیابی به اهداف سازمان بوده و در واقع به مفهوم کمک به آنان است تا آنکه بتوانند هر چه بیشتر و بهتر علایق و توانایی های خود را متجلی سازند.

    شکل شماره 1 متغیرهای مؤثر در انگیزش کارکنان در شکل شماره 2 به طور اجمال و خلاصه نظریه های مختلف در خصوص انگیزش افراد در سازمان دسته بندی و ارائه شد.حال سئوالی که دراینجا مطرح است، این است که چگونه می توان با وجود نظرات و دیدگاه های مختلف نسبت به انگیزش، دانش و فهم خودمان را راجع به نحوه رفتار فرد در سازمان افزایش دهیم؟به نظر "پورتر" و "میلز" برای این منظور بررسی متغیرهای مؤثر در انگیزش مفیدترین شیوه برای مدیران است.این بررسی مدیر را قادر می سازد که وارد مرحله ای شود تا قبل از ایجاد انگیزش در افراد، رفتار آنها را شناسایی کند.آنها معتقدند که این بررسی شامل سه دسته از متغیرهایی است که بر انگیزش کارکنان در سازمان اثر می گذارند.این متغیرها عبارتند از ویژگی های فردی، ویژگی های شغلی و ویژگی های موقعیت.

    شکل شماره 2 الگوی عمومی انگیزش بر انگیزش در مدیریت روش هـا انتظارات و دستاوردها ویژگی های فردی در واقع همان علایق و نیازهای انسان و انتظارات او از موقعیت های مختلف کاری در محیط است.به عبارت دیگر افراد برای ارضاء چه نیازهایی بهتر کار می کنند و چگونه می توان این نیازها را به خوبی برآورده ساخت.بدیهی است که کارکنان در این نیازها و انگیزه های فردی با یکدیگر متفاوتند.مدیر ابتدا باید به عنوان یک متغیر اصلی ویژگی های فردی و نیازهای هر فرد را از شغل او بشناسد تا بتواند نسبت به نحوه رفتار فرد در سازمان فهم و درک بیشتر و بهتری پیدا کند.

این تحقیق با توجه به تحولات مداوم رشته کتابداری و در نتیجه تغییر نیازهای آموزشی کتابداران، به بررسی وضعیت نیروی انسانی و نیازهای مهارتی کتابداران شاغل در کتابخانه‌های دانشگاهی استان خوزستان پرداخته است. در این پژوهش، تعداد 172 نفر از کتابداران شاغل در کتابخانه‌های دانشگاهی استان خوزستان، مورد بررسی قرار گرفته‌اند. نتایج نشان می‌دهد در حال حاضر بیشترین دوره‌های مورد نیاز این ...

تأثیر ویژگیهای فردی منابع انسانی بر اثربخشی مدارس غیرانتفاعی چکیده نیروی انسانی نقش سازنده و کلیدی در پیشبرد ماموریتها، هدفها، سیاستها، خط مشی ها و استراتژیهای سازمان داراست و از ارکان رشد و بقای سازمان محسوب می‌گردد .در هر سازمانی به منظور اثربخش نمودن امور و نیل به هدفهای سازمانی از معیارهایی استفاده می‌کنند. اهم این معیارها عبارتند از جذب، آموزش و حفظ نیروی انسانی کارآمد و ...

چکیده نیروی انسانی نقش سازنده و کلیدی در پیشبرد ماموریتها، هدفها، سیاستها، خط مشی ها و استراتژیهای سازمان داراست و از ارکان رشد و بقای سازمان محسوب می‌گردد .در هر سازمانی به منظور اثربخش نمودن امور و نیل به هدفهای سازمانی از معیارهایی استفاده می‌کنند. اهم این معیارها عبارتند از جذب، آموزش و حفظ نیروی انسانی کارآمد و متخصص. از آنجا که ویژگیهای فردی منابع انسانی با اثربخشی سازمانی ...

چکیده نیروی انسانی نقش سازنده و کلیدی در پیشبرد ماموریتها، هدفها، سیاستها، خط مشی ها و استراتژیهای سازمان داراست و از ارکان رشد و بقای سازمان محسوب می‌گردد .در هر سازمانی به منظور اثربخش نمودن امور و نیل به هدفهای سازمانی از معیارهایی استفاده می‌کنند. اهم این معیارها عبارتند از جذب، آموزش و حفظ نیروی انسانی کارآمد و متخصص. از آنجا که ویژگیهای فردی منابع انسانی با اثربخشی سازمانی ...

چکیده این پژوهش به بررسی نگرش معلمین و کارکنان نسبت به عملکرد مدیران پرداخته. تحقیق اهداف نظام اموزشی در گروه عملکرد مدیران واحدهای آموزشی می باشد. بررسی های مربوط به نیروی انسانی نشان می دهد که جوامع پیشرفته از بیشترین نیروهای کیفی و کمی کار آمد برخوردارند و برای رسیدن به سطح بالاتری از رشد از طریق آموزش و پرورش و تغییر در نظام آموزشی به چنین هدفی دست یافته اند اما برپایی و ...

این پژوهش به بررسی نگرش معلمین و کارکنان نسبت به عملکرد مدیران پرداخته. تحقیق اهداف نظام اموزشی در گروه عملکرد مدیران واحدهای آموزشی می باشد. بررسی های مربوط به نیروی انسانی نشان می دهد که جوامع پیشرفته از بیشترین نیروهای کیفی و کمی کار آمد برخوردارند و برای رسیدن به سطح بالاتری از رشد از طریق آموزش و پرورش و تغییر در نظام آموزشی به چنین هدفی دست یافته اند اما برپایی و تحول ...

فصل اول اهداف پژوهش 1رزیابی رهبری افراد ( مدیریت ) انسانگرا – کارگرا با استفاده از نظریه فیدلر را در مدارس ابتدائی ، راهنمائی و متوسطه در رابطه با مدیران و کارکنان را مورد آزمایش قرار دهد . به ویژگیهای کلی مدیران آموزشی نظیر ، سطح تحصیلات ، مدک تحصیلی مرتبط با مدیریت ،         آموزش های ضمن خدمت مدیریت ، سابقه خدمت و جنسیت دست یافت . ...

مقدمه (خلاقیت ) مقوله ای است که اغلب ابعاد زندگی اجتماعی بشر را در بر می گیرد اما به جرات می توان گفت خلاقیت در آموزش و پرورش نکته ای کلیدی و حائز اهمیت است . با عنایت به اینکه ،زمینه اساسی خلاقیت باید در خانواده ، مدرسه و دانشگاه فراهم گردد و مدارس در این زمینه نقشی مضاعف دارند در این مقاله کوشش می شود برخی از ابعاد اساسی ( خلاقیت و آموزش ) مورد توجه قرار گیرد. تعریف خلاقیت : ...

مقدمه تلاش برای بهبود و استفاده مؤثر و کارآمد از منابع گوناگون چون نیروی کار سرمایه، مواد، انرژی و اطلاعات، هدف تمامی مدیران سازمانهای اقتصادی و واحدهای تولیدی صنعتی و مؤسسات خدماتی می باشد. وجود ساختار سازمانی مناسب، روشهای اجرائی کارآمد، تجهیزات و ابزار کار سالم، فضای کار متعادل و از همه مهمتر نیروی انسانی واجد صلاحیت و شایسته از ضروریاتی می باشند که برای نیل به بهره وری مطلوب ...

نیروی انسانی نقش سازنده و کلیدی در پیشبرد ماموریتها، هدفها، سیاستها، خط مشی ها و استراتژیهای سازمان داراست و از ارکان رشد و بقای سازمان محسوب می‌گردد .در هر سازمانی به منظور اثربخش نمودن امور و نیل به هدفهای سازمانی از معیارهایی استفاده می‌کنند. اهم این معیارها عبارتند از جذب، آموزش و حفظ نیروی انسانی کارآمد و متخصص. از آنجا که ویژگیهای فردی منابع انسانی با اثربخشی سازمانی رابطه ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول