با نگاهی اجهالی به فضاهای ورودی بناهای اسلامی ایران خاصه یزد این موضوع به ذهن خطور می کند که وسعت این فضا و تحلیل و حتی معرفی این فضاها از یک پروژهی انفرادی دانشگاهی فراتر رفته و به یک تحقیق علمی با نفرات بیشتر و کار مداوم و دامنه دار تبدیل خواهد شد با این حال من در این پروژه ی تحقیقی سعی کردهام هم مشاهدات و مطالعات خود را سهیم گردانم و از عکس های زنده ای که خود برداشته ام استفاده نمایم و هم از منابع مرتبط که از مرکز اسناد میراث فرهنگی یزد بدست آورده ام استفاده نموده و هم چند کروکی از مفاهیم را برای فهم بهتر و ارایه ی دقیق تر تنظیم نمایم انشاءا… که در این مهم موفق بوده باشم.
ضمناً ذکر این نکته واجب است که تمام تحلیل های نوشته شده در زیر عکس ها برداشتهای شخصی با توجه به مطالعه ی مبسوط اینجانب راجع به ورودی بناهای سنتی می باشد.
خلاصه این که من این تحقیق مختصر را به هفت بخش تقسیم نموده و راجع به هر بخش جداگانه توضیح و معرفی نموده ام.
و در انتها عکس ها و کروکی ها را با توجه به داشته هایم ارایه نموده ام.
پیش درآمد
ما در فضاهای ورودی ابنیه ی سنتی وقتی به گذشته بر می گردیم خصوصاً در معرفی ورودی فضاهای مساجد اولیه فقط به نوعی ورودی بسیار ساده برخورد می کنیم بنام درگاه یا در گاهی که در واقع نوعی نماد تعریف ساده ی فضای داخل و جدا کردن آن از بابت خارج مجموعه بوده است و از لحاظ کارکردی هم فضایی عبوری که از طریق آن بر مسجد دسترسی پیدا می کرده اند از جالب آنکه پس از طی قرون و زمانها این ورودی ساده بر هفت بخش یا سلسله مراتب ورودی که به شرح آن در پی می آید تقسیم شده است.
11 پیش خان ( جلوخان) 12 بیش طاق 13 درگای 14 هشتی 15 دالان 16 ایوان ( در بعضی بنا) 17 ساباط
حال بعد از معرفی ورودی بناهای مهم به شرح و بسط هر یک از این فضاهای ورودی و اجزاء تشکیل دهنده ی آنها می رسیم.
بناهای مهم و ورودی های آن
مسجد- مدرسه- هزار (بقعه)- کاروانسرا- باغ- کاخ- خانه – حمام
مساجد: انواع مساجد را از لحاظ خصوصیات ساختمانی فضاهای ورودی به سه گروه می توان طبقه بندی کرد.
1- مساجد جامع که فضاهای ورودی آنها با طراحی از پیش تعیین شده و طراحی شده ساخته شده اند و زمان احداث آنها یا فضاهای ورودی آنها از دوره ایلخانان به بعد بوده است این مساجد کما بیش دارای همه یا بیشتر اجزا های فضاهای ورودی و عناصر آنها بوده اند و تمام اصول طراحی و سلسله مراتبی در آنها رعایت شده است.
دوم: مساجد بزرگ و متوسطی که تنها برخی از اجزای ورودی تکامل یافته دارند کمابیش تمام مساجدی که دروه های ما قبل ایلخانیان ساخته شده اند از این چنین هستند و سوم اینکه مساجدی که تمام فضای ورودی آنها تنها شامل یک درگاه یا یک درگاه و سردر بوده است مانند مساجد صدر اسلام.
اهدافی که در طراحی فضاهای ورودی مورد توجه بوده اند و تمام اصول سلسله مراتب و اجزا و عناصر در آنها بکار گمارده شده است را که تنها در بهترین مساجد از لحاظ فضای ورودی می توان یافت بدین شرح است:
1- ورود به صحن (حیاط) یا شبستان در امتداد جهت قبله
2- ابتدا ورود به صحن و سپس ورود به شبستان و گنبد خانه ( در مساجد درونگرا)
3- ورود به صحن در امتداد محور تقارن صحن یا در راستاهایی به موازات آن
نکته: در بعضی از مساجد که ورود به صحن در امتداد محور تقارن بنابر جهت گیری مسجد نسبت به فضای اطراف معبر میسر نمی شد این معضل را با طرای دالان یا دالانیهای حل می نموده اند.
1- ورود به فضاهای داخلی مسجد با طمأنینه و به تدریج نه ناگهانی.
2- حل مسئله ی اختلاف جهت بین محور قبله و محور معبر یا میدان متصل به مدخل مسجد در فضای ورودی.
3- درا نتها مشخص کردن محل ورود به مسجد برای کسانی که در فاصله ای دور قرار دارند.
نکته: فضاهای ورودی مساجد برون گرا – مساجدی که صحن ندارند- دارای اجزای کمتری نسبت به مساجد درونگرا می باشد.
مدرسه ها: مدارس از لحاظ خصوصیات فضای ورودی به دو گروه قابل تقسیم است: 1- مدرسه های کوچک یا متوسط که فضای ورودی آنها نسبتاً ساده و از دو یا چند جز تشکیل شده است .
2- مدرسه – مسجد های بزرگ مانند مسجد – مدرسه ای سپهسالار تهران – یا مسجد مدرسه ی آقا بزرگ کاشان که فضای ورودی آنها کما بیش به فضاهای ورودی مساجد جامع شبیه است.
برخی از اهداف ترکیب طراحی شده ی فضای ورودی مدارس بزرگ دارای طراحی ماست معمارانه به شرح زیر می باشد: 1- ورود به حیاط مدرسه در امتداد محوری مستقیم.
2- ورود در امتداد یکی از محورهای تقارن حیاط.
3- ورود با طمأنینه و به تدریج به فضای درونی مدرسه.
4- حل مسئله ناهماهنگی بین جهت قبله با جهت معبر یا میدان کنار مدرسه.
در مسجد – مدرسه های که فضای مسجد در آنها به قدری وسیع بود که بنا از کارکرد عبادی قابل ملاحظه ای در شهر برخوردار بود سعی می کردند صحن مسجد - مدرسه را مانند مساجد در امتداد قبله بسازند و در مواردی که بین معبر و جهت قبله و ورودی مدرسه اختلاف بوجود می آمد سعی می کردند این معضل را توسط طراحی جهت گیری ورودی و طراحی دالان حل کنند.
بقعه ها: این مزارها از لحاظ کارکردی به 2 دسته تقسیم می شدند.
1) بقعه هایی که فضای اصلی مزار همراه فضای کناری پیرامون آن است.
2) بقعه هایی که به سبب اهمیت کارکردی در طول زمان و به تدریج توسعه یافته و بافت های دیگری نظیر مهمانسرا- بازارچه- مسجد و سایر ابنیه در کنار آنها ساخته شده است.
مانند آستان مبارک حضرت امام رضا(ع)- مجموعه ی حضرت معصومه (س)- مجموعه شاه نعمت الله وحی در گرگان ….
توجه: اکثر بقعه ها در نمونه ی اول به صورت برون گرا طراحی می شدند ولی در نمونه دوم باز هم ورودی ها دارای سلسله مراتب و آداب مانند طراحی مساجد و مدرسه ها بوده اند.
کاروان سراها: کاروان سراها بر دو دسته تقسیم می شدند: 1) کاروان سراهای درون شهری 2) کاروان سراهای برون شهری 1) در مورد کاروان سراهای درون شهری می توان این چنین گفت که این کاروان سراها معمولاً در کنار معابر اصلی شهرها نظیر بازارها طراحی می شدند، این کاروان سراها معمولاً حداقل دارای2 ورودی بوده اند و تعدادی از آنها3 یا حتی4 ورودی داشته اند.
علت طراحی2 یا بیشتر ورودی برای این کارون سراها دسترسی آسان تر عابرین و کاسبین به معابر اطراف و ورود و خروج آسان تر بوده است.
دیگر نکته این که این کاروان سراها معمولاً فاقد جلوخان و پیش طاق برخلاف مساجد و مدرسه های بزرگ بوده است که علت آن را هم می توان ارزش بالای زمین در این مکان ها و در داخل شهرها و در بافت هایی نظیر بازارها دانست.
2) کاروان سراهای برون شهری، این کاروان سراها برخلاف سلف خلف خود یعنی کاروان سراهای درون شهری فقط و فط دارای یک وردی آن هم ورودی مستقیم و سهل الوصول بوده اند و برخلاف کاروان سراهای درون شهری دارای پیش طاق نیز بوده اند علت تک ورودی بودن این نوع کاروان سراها کنترل رفت وآمد و در نتیجه ایجاد امنیت کالاها و مسافران بوده است.
باغ: 1) باغ های میوه که معمولاً در حومه ی شهرها بوده اند که دارای ورودی ساده ای بودند که تشکیل شده است از یک درگاه و یک درب ورودی.
2) باغ هایی که در داخل شهرها و حاشیه انها قرار داشته اند و به منظور اقامت دائم یا موقت اعیان و رجال ساخته می شدند.
این باغ ها عموماً دارای سلسله مراتب ورودی بوده اند.
معمولاً ساختمانی در کنار ورودی این باغ ها بوده است که به نام عمارت سردر شناخته می شده است و برای استفاده ی خدمه ی باغ بوده است و عمارت کوشک که بنایی برون گرا بوده و در وسط باغ قرار داشته است که پیرامون آن را فضای سبز فراگرفته و دارای4 نما بوده است.
کاخ: فضای ورودی و سردر کاخ بسیار مهم بوده است و اهمیت آن چنان بوده که اگر یک کاخ فاقد یک فضای ورودی بسیار با شکوه بوده ترجیح می دادند که یک جلو خان که گاه به صورت میدان بوده است برای آن بسازند.
خانه: فضای ورودی خانه ها به تبعیت از اهداف مذهبی و اجتماعی به صورتی طراحی می شده است که افراد به صورت ناگهانی و یکمرتبه وارد فضای خانه نشوند و همچنین از فضای ورودی- درگاه یا هشتی- به فضای داخلی خانه دید مستقیم وجود نداشته باشد.
بسیاری از خانه ها از دو بخش اندرونی و بیرونی تشکیل شده بودند و معمولاً بعد از درب ورودی وارد هشتی و از هشتی دو راه جداگانه منشعب و به هر کدام از فضاهای درونی و برونی منتهی می گردید.
در دو راه ها و شهرهایی که مردم از لحاظ اجتماعی از حمله بیگانگان یا تعدی زورمندان در امان نبودند فضای ورودی خانه ها را به شکل ساده و بدون تزئینات می ساختند که جلب توجه نکند.
حمام: به نظر می رسد مهمترین هدف در ترکیب و طراحی فضای ورودی حمام ها، جلوگیری از تبادل حرارتی ناخوشایند و غیرقابل کنترل بین فضای بیرونی و فضای درون حمام بوده است تا به این ترتیب هوای داخل از حرارت کافی برخوردار باشد.
در مواردی که شکل زمین به گونه ای بود که امکان طراحی و احداث یک مسیر نسبتاً طولانی وجود داشت، حتی الامکان مسیر حرکت را طولانی می کردند و در طی مسیر یک یا چند تغییر جهت ایجاد می کردند.
در سردر ورودی بسیاری از حمام ها که نقشهایی مربوط به داستان های شاهنامه از جمله تصاویری از رستم و سهراب ترسیم می کردند.
بخش دوم اجزای تشکیل دهنده ورودی های سنتی مقدمه: هر فضای ورودی از یک یا چند بخش تشکیل می شده است که هر کدام دارای خصوصیات کارکردی یا نهادین بوده اند.
1) پیش خان: فضای وسیع و بزرگی است که در جلوی پیش طاق بعضی از بناهای مهم و بزرگ مانند مسجد جامع یزد طراحی می شده است.
یکی از اهداف احداث پیش خان اهمیت بخشیدن به فضای ورودی بنا و تمایز آن از فضاهای اطراف می بوده است.
بدنههای پیش خان ها را معمولاً طراحی می کردند آن جبهه از پیش خان که فضای ورودی بنا در آن قرار داشت از بهترین طراحی برخوردار بوده است.
در برخی موارد که پیش خان در امتداد یک میدان ممکن بوده که موجب بشود حدود پیش خان از فضای میدان تأثیر پذیرد، در این صورت با طراحی یک عنصر معماری مانند دست انداز یا سکو محدوده ی پیش خان را تعریف می نموده اند.
2) پیش طاق: پیش طاق فضایی سرپوشیده و نیمه باز مانند ایوان است که در جلوی درگاه ورودی طراحی و ساخته می شده است در بعضی از موارد در شهرهای مختلف به پیش طاق همان جلوخان یا پیش خان گفته می شده است.
در بعضی از موارد در کنار دو جرز این پیش طاق ها دو سکو طراحی و در نظر گرفته می شده است.
عموماً ارتفاع پیش طاق از ارتفاع سایر سطوح مجاور ان بیشتر بوده است.
در بعضی از موارد نادر مانند مسجد جامع یزد ارتفاع پیش طاق به حدود چند برابر سطح مجاورش می رسیده است.
معمولاً پیش طاق ها دارای تزئینات بسیار زیاد بوده اند- معمولاً کاشی- و معمولاً باز کتیه ی احداث بنا را در زیر یا قسمتی از این پیش طاق ها قرار می داده اند.
درگاه: فضای کوچکی که در ورودی در آن قرار می گیرد درگاه خوانده می شود.
از لحاظ ساختمانی درگاه فضایی است که در دو سوی آن دو جرز یا دیوار قرار گرفته است و چهارچوب در ورودی در آن نصب می شود و طاق درگاه را نعل درگاه گویند به شکل قوس یا افقی است.
طاق های قوسی شکل معمولاً با آجر و طاق های افقی غالباً با کمک تیرچوبی ساخته می شده اند و عمق درگاه غالباً در اکثر بناها حدود5/0 متر است اما تا5/1متر نیز می رسیده است.
هشتی (کریاس): هشتی یا کریاس فضایی است که در بسیاری از انواع فضاهای ورودی قرار می گرفته است و یکی از کارکردهای آن تقسیم مسیر به دو یا چند جبهه بوده است.
نکته ای که در اینجا مطرح است در بناهایی که هشتی آنها تنها یک راه داشته هشتی کارکرد یک فضای تقسیم را نداشته است بلکه فضایی برای انتظار و شکوه مسیر ورودی ساختمان کاربرد داشته است.
هشتی ها غالباً دارای نقشه هایی به شکل هشت ضلعی- نیم هشت- مستطیل بوده اند، از تزئینات هشتی می توان به کاشی کاری- کاربندی و غیره اشاره نمود.
دالان: دالان ساده ترین جزء فضای ورودی است که تأمین ارتباط و دسترسی بین دو مکان، مهمترین کارکرد اصلی آن به شمار می آید.
در برخی از انواع بناها تغییر امتداد مسیر عبور در دالان صورت می گرفته است و به این ترتیب مسئله ی محرمیت را توسط دالانی که امتداد غیرمستقیم به حیاد ختم می شده است را حل می کردند.
عرض دالان ها بین2 تا5/3 متر و طول آنها بین2 تا10 متر بوده است.
ایوان: گاهی در بعضی از بناها به خصوص مساجد ایوان نیز به عنوان بخشی از فضای ورودی در نظر و طراحی و ساخته می شده است.
(مسجد جامع یزد) و مسجد جامع ورامین ولی غالباً ایوان به عنوان یک فضای نیمه باز اقامتی طراحی و ساخته می شده است.
ساباط: بخشی از فضای عبوری را که سرپوشیده و مسقف می شده است ساباط مینامیدند.
این معبرهای سرپوشیده که در یزد به فراوانی ساخته می شده غالباً در شهرهای گرم جهت ایجاد سایه و پدید آوردن فضای عبوری مطلوب برای حرکت و توقف طراحی و ساخته می شده است.
معمولً ساباط در جلوی فضای ورودی بناهایی ساخته می شد که فاقد جلوخان بزرگ بوده اند.
رواق: رواق فضایی سرپوشیده و نیمه باز و ممتد است که معمولاً جزء ورودی محسوب نمی شده ولی در بعضی از بناها مانند مسجد جامع یزد یکی از دهانه های رواق حکم ورودی را نیز داشته و با فضای وردی ترکیب می شده است بخش سوم عناصر و اجزا کاربردی ورودی ها در: در ورودی یکی از عناصر مهم فضای ورودی به شمار می آید که کاربرد اصلی آن کنترل ارتباط فضای درونی و بیرونی ساختمان بوده است.
جنس در ورودی عموماً از چوب و به شکل مستطیل بوده است اهمیت در ورودی بعضی از فضاهای مذهبی و بقعهها چنان زیاد بوده است که سطح روی آن را با گره سازی- منبت کاری- تذهیب نقاشی اسلیمی- میناکاری یا کتیبه نگاری مزین می کرده اند.
در بعضی از اماکن همچنین جنبه ی قداست نیز داشته است مانند در ورودی امامزاده ها، همچنین روی در بعضی از بناهای مهم خطاطی نیز متداول بوده است.
برای نمونه بر روی در اصلی مقبر شیخ جبرییل پدر صفی الدین اردبیلی در کلخوران نوشته شده: قطب کمال و هادی دین شیخ جبریل… تاریخ سال ساختن چون خرد بخواست گویا بهشت روی زمین است این مقام این باب روضه شه دین قطب اولیا است.
کوبه و حلقه: کوبه ها را بر روی درها نصب می کردند که کاربرد اطلاع رسانی داشته است هر کوبه که بر روی یک لته در قرار می گرفته است یکی را که مردانه بوده و به شکل کشیده چکش و دیگری را که به صورت دایره و گرد بوده حلقه و مخصوص زنان بوده است.
البته در یزد آن طور که خودم دیدم بعضی از درها فقط یک حلقه یا کوبه ی تنها داشتند.
آستانه: بخشی از چهارچوب در که در پایین چهارچوب قرار دارد آستانه نامیده می شود.
آستانه ها در بعضی از بناها چنان مقدس بوده که افراد در هنگام ورود سعی می کردند پای خود را روی آن نگذارند مانند آستانه ی در ورودی کاخ عالی قاپو اصفهان.
سکو: سکو عنصری است که معمولاً به صورت2تایی در دو سوی پیش طاق ساخته میشده است.
و کاربرد آن نشستن و استراحت موقتی و حتی گفتگو و گپ با همدیگر بوده است.
در بعضی از شهرها به این سکوها خواجه نشین نیز می گفته اند.
جنس این سکوها اکثراً از سنگ یکپارچه و در بعضی از بناهای کم اهمیت آجری بوده اند.
سردر: بخشی از سطح فضای ورودی که در بالای در ورودی قرار داشت را سردر نامیدهاند.
در واقع سردر ورودی بناها مزین ترین سطح از نمای خارجی هر بنا بوده است.
آجرکاری- کاشیکاری- مقرنس- گچبری از تزئینات رایج سردرها بوده است.
بخش سوم ب- عناصر تزیئینی ورودی ها (فرعی): منار: البت منار را نمی توان از عناصر اصلی ساختمان به حساب آورد ولی چون در کنار ورودی ها ساخته می شده و در طراحی بیش تر پیش طاق ها به کار می رفته است یا در دو سوی ایوان به خصوص از به خصوص از دوره ایلخانان به بعد طراحی می شده و کاربردهای مختلفی داشته که یکی از کاربردهای آن در بحث مربوط به ورودی ها برای با شکوه تر جلوه دادن فضای ورودی بناهای مهم به کار می رفته است.
ساعت: ساعت نیز یکی از اجزایی است که در بناهای قدیم به خصوص از دوره ی صفوی به بعد در سردر ورودی بعضی از بناهای مهم نصب و طراحی می شده است.
نمونه ی این مورد را می توان در مسجد و مدرسه سپهسالار تهران- مسجد مصلی یزد نام برد.
روزن: در بالای در ورودی معدودی از خانه ها یک روزن به صورت مشبک و گاهی بدون شبکه ی محافظ تعبیه می کردند و کاربرد ان تأمین نور ورودی هشتی در بعضی از بناها بوده است.
بیشتر بناهای دوره ی قاجار به بعد خصوصاً پهلوی اول و دوم این روزن ها به کار می رفته است.
سنگاب: در هشتی بسیاری از بناهای عمومی و بزرگ ظرف سنگی بزرگی به منظور آبخوری مراجعین طراحی و ساخته می شده است که بعضی از این سنگاب ها به علت حجاری های بدیع از آثار ارزشمند تاریخی محسوب می شده است.
حوض: در هشتی معدودی از بناها و تعداد اندکی از خانه های بزرگ یک حوض کوچک وجود داشت و برای کسانی که در هشتی به انتظار می نشستند فضای مطبوعی پدید می آورد.
زنجیر: در ورودی بعضی از مساجد زنجیری به شکل غالباً صلیب وار نصب می گردید که بیشتر جنبه ی خرافی داشته است.
بخش چهارم اصول ترکیب و طراحی سلسله مراتبی بناهای سنتی ایران- یزد رعایت اصل سلسله مراتب: اصل سلسله مراتب، اصلی است که اصولاً کمابیش در تمام ساختمان های سنتی ایرانی رعایت می شده است و ریشه ی آن همانطور که در مقدمه اشاره کردم ریشه در فرهنگ زاد وبوم این اقلیم بزرگ جهانی- ایران دارد.
سلسله مراتب یعنی سامان دهی و ترکیب فضاها و عناصر براساس برخی از خصوصیات ساختمانی و کاربردی و همین طور طرز تفکر و فرهنگ گرفته شده از نسل ها در طی زمان، یکی از کارکردهای فضاهای ورودی اتصال فضاهای درونی یک مجموعه با فضاهای بیرون از آن است.
سایر کارکردها و فعالیت ها از جمله تغییر مسیر- توقف- انتظار- ورود تقسیم و تعیین جهت مسیرها، حرکت و ورود به فضای داخی نیز هر کدام اجزایی متناسب با خصوصیات خود دارند.
… - حیاط/ صحن- دالان- هشتی- در- درگاه- پیش طاق- پیش خان اصل محور: عبور از خارج ساختمان به داخل بعضی از بناهایی که فاصله ی بین فضای بیرونی تا اندرونی آنها زیاد است نیاز به توجه و اصل محور در طراحی و ترکیب فضای ورودی را ضروری می ساخته است.
این محورها عبارتند از: 1)محور قبله 2) یک محور فرضی مستقیم 3) محور تقارن بنا 4) محوری غیر مستقیم در برخی از مساجد طراحی شده که محور اصلی ساختمان آنها به موازات قبله است، عناصر و اجزای فضای ورودی حول ان محور شکل می گرفته است.
در بعضی از مساجدی که در کنار معابر یا امتداد غیرموازی یا غیرعمود بر محور قبله قرار می گرفته اند از دو محور یا جهت های متفاوت برای طراحی فضای ورودی استفاده می کرده اند.
اصل تقارن: در بسیاری از بناها در ساماندهی فضای ورودی از این اصل استفاده می شده است.
کاربرد این اصل نه تنها در طراحی و استقرار انواع عناصر و اجزای فضای ورودی بلکه در طراحی نماها و حجم فضای ورودی نیز مورد توجه قرار می گرفته است.
بخش پنجم نحوه دسترسی ها به ورودی بناها و فضاهای درونی مسیر دسترسی از فضای بیرونی به فضای درونی دارای شکل های متعددی بوده است.
1) از روبرو 2) از کنار 3) در امتداد مایل 1) از روبرو: در مواردی که یک بنای مهم معماری مانند مسجد جامع احداث می شد ورودی بنا در جبهه ای از آن قرار می دادند که مراجعه کنندگان از روبرو به بنا نزدیک شوند و به این ترتیب فضای ورودی در جلوی دید مراجعه کنندگان قرار گیرد.
علاوه بر این در اکثر مواقع بناهایی که در انتهای معابر بن بست قرار داشته اند در ضلع انتهایی معبر به نحوی ساخته می شده اند که مراجعه کنندگان از روبرو به بنا وارد شوند.
مثل مسجد سلطانی تهران- مسجد نبی قزوین- مسجد جامع یزد از نمونه های این گونه مسیرها به شمار می آیند.
2) از کنار: دسترسی به ساختمان هایی که در کنار یک معبر قرار داشته اند غالباً از کنار ساختمان صورت می گرفته است.
این مهم به خصوص در بافت های متراکم و پیوسته بسیار مشاهده می شود.
در بعضی از موارد برای اهمیت بخشیدن به فضای ورودی یک بنای مهم در این گونه معابر قسمتی از معبر را که جلوی ورودی قرار داشت به شیوه ای وسیع و عریض می کردند تا توجه عابران به ورودی بنا جلب شود مدرسه علمیه کاشان (سلطانی) از این نمونه به شمار می آید.
3) در امتدادی مایل، نسبت به ساختمان موقعیت ورودی تعداد اندکی از بناها به ویژه در بافت های متراکم و پیوسته به گونه ای بوده که دسترسی به بنا در امتداد راستایی صورت می گرفته که با جبه ی ورودی زاویهای 45 درجه داشته و مراجعین به صورت مایل به بنا نزدیک می شده اند.
این مورد البته بیشتر در خانه ها و بناهای دارای اهمیت کم تر مشاهده می شده است.
بخش پنجم- قسمت دوم: شکل مسیر دسترسی به فضاهای درونی 1) مستقیم 2) غیرمستقیم 3) مارپیچ 1) مستقیم: در ساختمان هایی که ورود سریع و آسان مراجعه کنندگان به درون بنا مورد نظر بوده است مانند کاروانسراهای خارج از شهر (برون شهری) شکل مسیر دسترسی به فضای ورودی این گونه بناها را به طور مستقیم طراحی می کرده اند، مسیر ورودی را مستقیم با ابعاد و تناسباتی طراحی می کردند که رفت و آمد مراجعه کنندگان با سهولت انجام شود.
2) غیر مستقیم: در طراحی و ساخت برخی از بناهای مذهبی بزرگ مانند مساجد و مدرسه ها و بقعه ها همچنین باغ ها و کاخ ها برای این که شخص به سرعت و یکدفعه وارد بنا نشود عمداً طوری طراحی ورودی را در نظر می گرفته اند که شخص به تدریج و به صورتی احترام آمیز به بنا وارد گردد در این موارد معمولاً از هشتی دو دالان منشعب می شده که از دو سوی ایوان به حیاط (صحن) منتهی می گردیده است.
3) مارپیچ: در مواردی معدود از طراحی بناها نه تنها سهولت و سرعت دسترسی به داخل بنا مورد نظر نبوده بلکه به صورت آگاهانه قصد داشتند که مسیر دسترسی به فضای داخلی را تحت نظارت و کنترل درآورند.
که نمونه ی بارز این امر طراحی و ساخت خانه ها می باشد که طراح و معمار نحوه ی دسترسی را تا حد امکان طولانی و به شکل مارپیچ احداث می کرد.
بخش ششم تعداد ورودی های هر بنا 1) بناهایی با یک ورودی 2) بناهایی با دو ورودی 3) بناهایی با بیش از دو ورودی یک ورودی: بیشتر بناهای سنتی دارای یک ورودی هستند، به ویژه آنکه کنترل و نظارت آن در رفت و آمد اشخاص و کالاها و امنیت و حفاظت از آن بیشتر بوده است.
از موارد مهم بناهای تک ورودی به غیرخانه های سنتی می توان به کاروانسراهای برون شهری اشاره کرد.
دو ورودی: به چند دلیل برای یک بنا دو ورودی در نظر می گرفته اند.
1) امکان بهره برداری از فضاهایی با کارکردهای متفاوت برای سهولت دسترسی.
2) سهولت دسترسی به بنا از جهات مختلف و معابر اطراف.
گاهی هم در خانه های متشکل از دو بخش اندرونی و بیرونی دو ورودی جداگانه میساخته اند یا در هشتی دو راه جداگانه می ساختند تا مسیرهای ورودی را از یکدیگر تفکیک کنند.
و همین طور در بعضی از مساجد برای آسایش زنان ورودی جداگانه ای برای آنها در نظر می گرفته اند.
بیش از دو ورودی: در بعضی از بناهای ورودی خصوصاً مساجد جامع و کاروانسراهای بزرگ درون شهری بیش از دو ورودی می ساخته اند.
علت این امر، یک عده زیاد مراجعه کنندگان به این بنا بوده است دیگر اینکه به علت وسعت این بناها موجب میشده است که نحوه ی دسترسی به این بناها برای مراجعین که از نقا مختلف معابر اطراف وارد می گردیده اند دشوار گردد.
بنابراین در این گونه بناها معمولاً در امتداد هر معبر و مسیر اصلی یک ورودی می ساخته اند.
مانند: مسجد شاه در اصفهان.
اشاره: در غالب موارد نیز در شهرهای بزرگ مردم برای دسترسی از نقطه ای به نقطه ی دیگر فضای شهری از داخل این گونه مساجد برای ایجاد میانبر استفاده می کرده اند که این نکته خود اهمیت تعدد ورودی های این نوع بناها را تشدید می کرده است.
بخش هفتم تزئینات ورودی بناها تزئینات: 1) آجرکاری: آجر یکی از مهمترین مصالح بنایی در ایران می باشد.
نقش پذیری آجر و امکان ایجاد طرح های گوناگون و سهولت اجرای کار سبب گردیده است که بسیار از فضاهای ورودی را با آن تزئین کنند.
2) کاشیکاری: از اواخر دوره سلجوقیان و دوره ایلخانیان از کاشی و نیز در ترکیب با آجر یعنی به صورت معقلی برای تزئین سطح نمای ورودی ها استفاده شد.
نمونه ای از کار با کاشی شیوه معرق می باشد این کاشی ها را پیش بر می کردند و سپس در نمای ورودی ها استفاده می کرده اند.
در قبل از قاجار بیشتر از رنگ های فیروزه ای و لاجوردی استفاده می شده است و بعد از سفر ناصرالدین شاه به فرنگ کاشی هایی با رنگ های زننده و تند نظیر زرد نیز به تزئینات ورودی ها اضافه شده است.
3) گچ بری: نامقاوم بودن گچ در برابر آب سبب شده است که از آن کمتر برای تزیین سطوح خارجی استفاده گردد ولی با این حال در بعضی از فضاهای ورودی که پیش طاق یا غرفه ای وجود داشت سطح زیرین آن را با گچ بری های زیبا مزین می نموده اند.
برای گچ بری سطوح بیشتر از شیوه ی شیر و شکر بهره می جستند یعنی از نقوش ظریفی که ضخامت آنها اندک بود.
اما در دروه ی قاجار به بعد تأثی از معماری غرب خصوصاً روسیه نوعی از گچ بری را به کار می بردند که دارای ضخامت و عمق بیشتری بوده است.
ساخت قوس های گچی و نیز کاربندی تزئین با گچ از دیگر شیوه های متداول بوده است.
4) حجاری: معمولاً برای پوشاندن سطح از اره و سکوی بسیاری از ورودی ها از سنگ استفاده می کرده اند زیرا مقاومت و استحکام آن در برابر فشار و رطوبت و فرسایش بسیار زیاد بوده است.
یکی از نمونه های کاربری سنگ استفاده از سنگ مرمر در نمای ورودی بناهای مهم خصوصاً کاخ ها بوده است.
ساختن مقرنس های سنگی بسیار ظریف یکی دیگر از کاربردهای سنگ و حجاری در بناهای مهم و مذهبی و حکومتی بوده است.
نکته آخر اینکه استفاده از قوس منحنی با حاشیه هایی از گچ یا سنگ کاری در ورودی بناها و سردر ورودی ها از نمادهای شاخص معماری دوره قاجار می باشد.