مقدمه
با توجه به افزایش روز افزون جمعیت و ترقی سطح درآمد تقاضا برای خرید مواد غذایی روز به روز افزایش می یابد .
از این رو ضروری است که تولید مواد غذایی چند برابرشود.
اراضی زیر کشت و سطح تولید کنونی آنها قادر به جوابگویی به تقاضای شکم های گرسنه نیست .قسمتی از راه حل این مسئله افزایش تولید مواد غذایی با افزایش عملکرد محصول در واحد سطح و کشت و کار اراضی درجه دومی است که به علت محدودیتهای خاصی بایر مانده است .
علم حاصلخیزی و مطالبی در این مورد و تکنیکهای خاص آن می تواند کمک مؤثری به افزایش محصول بکند.
پس نتیجه می گیریم که :
ما می توانیم با استفاده از انواع کودها و مصرف مواد غذایی در خاک ، افزایش محصول هم از نظر کیفی و هم از نظر کمی داشته باشیم .
مواد غذایی خاک:
علاوه بر اکسیژن، کربن و هیدروژن که اجزای اصلی ساختمان آلی گیاه را تشکیل می دهند،عناصر دیگری نیز در ساختمان سلولی و فعالیتهای فیزیولوژیکی گیاه شرکت دارند .
عناصر اخیر عمدتاً از خاک جذب می گردند و به دو دسته عناصر پرمصرف (macronutrients)
وعناصر کم مصرف (microontutrients)تقسیم می شوند.
عناصر پر مصرف به مقدار زیادی مورد نیاز گیاه بوده و عبارتند از :
ازت ، فسفر، پتاسیم، کلسیم ، منیزیم و گوگرد .
عناصر کم مصرف که به مقدار کم مورد نیاز گیاه می باشند عبارتند از :
آهن ، منگنز ، مولیبدن ، بر ، مس ، روی و کلر .
این عناصر همیشه به اندازه کافی و برای حصول حداکثر ممکن رشد گیاه در خاک موجود نیستند .
گاهی خاک از نظر یک عنصر کاملاًفقیر است .
زمانی نیز عنصر در خاک موجود است اما نامحلول بوده و قابل جذب گیاه نیست و بالاخره گاهی غلظت یک عنصر در خاک آنقدر زیاد است که موجب مسمومیت گیاه می شود .
برخی عناصر مانند آرسنیک ، آلومینیوم ، جیوه و سلنیم و … نه تنها مورد نیاز گیاه نیستند بلکه وجود آن برای گیاه، انسان و دام خطرناک و سمی است .
به خصوص عنصر سدیم که سبب افزایش شوری خاک شده و EC را بالا می برد و نمی گذارد که گیاه آب جذب کند .
*ازت :
ازت در ساختمان سلول گیاهی به صورت پروتئین ، اسیدهای نوکلئیک و کلروفیل شرکت دارد.
منبع اصلی نیتروژنی که بوسیله گیاه جذب می شود گاز N2 است اما نیتروژن به شکل عنصری آن برای گیاهان عالی تر غیر قابل استفاده است .
راههای اصلی تبدیل شدن نیتروژن به شکلهای قابل استفاده برای گیاهان عالی تر به شرح زیر است :
1- تثبیت بوسیله ریزوبیوم ها و سایر میکروارگانیزمهایی مه روی ریشه بقولات و بعضی گیاهان غیر بقول زندگی همزی دارند .
2- تثبیت به وسیله میکروارگانیزمهای آزاد زی خاک.
3- تثییت بوسیله یکی از اکسیدهای نیتروژن بوسیله تخلیه الکتریکی اتمسفر .
4- تثبیت بوسیله آمونیاک KO2- یاCN2- بوسیله یکی از فرایندهای گوناگون صنعتی که برای سنتز کودهای نیتروژن دار بکار می رود .
انواع کود نیتروژن
کودهای نیتروژن دار را می توان به دو دسته آلی طبیعی و شیمیایی تقسیم کرد .
مواد آلی طبیعی منشأ گیاهی یا حیوانی داشته و منابع شیمیایی نه منشأ گیاهی دارندو نه منشأ حیوانی .
دسته کودهای آلی طبیعی نیتروژن دار را می توان با اضافه کردن کود حیوانی پوسیده و بقایای گیاهی کاملاً تجزیه شده تأمین کرد ولی دسته کودهایی شیمیایی را با اضافه کردن کودهایی چون آمونیاک مایع و محلولهای آمونیاک ، نیترات آمونیوم (N 33%-32%) ، مونو آمونیوم فسفات(N 11%-P 21%) ، دی آمونیوم فسفات (N 21%- P23%-21% )و اوره و … تأمین کرد .
آمونیاک بی آب (NH3 ) بین همه کودهای شیمیایی نیتروژن دار رایج در بازار بالاترین درصد نیتروژن را دارد که تحت فشار بصورت مایع نگهداری می شود و استفاده از آن در مزارع احتیاج به مخزنهای تحت فشار زیاد دارد .
*فسفر
فسفر در ساختمان سلولی و در بسیاری از فعالیتهای حیاتی و از جمله ذخیره و انتقال انرژی شیمیایی دخالت دارد ، فسفر باعث تسریع در رشد و رسیدگی محصول گشته و کیفیت مصرفی بافتهای سبزینه ای را افزایش می دهد .
این عنصر در خاک و بافتهای گیاه به مقدار کم تر از مقدار نیتروژن و پتاسیم حضور دارد .
جذب مقدار کافی فسفر در اوایل زندگی گیاه از جهت ایجاد رشد اولیه برای بخشهای زایشی اهمیت دارد .
همچنین فسفر با زود رسی گیاهان بویژه غلات ارتباط داشته و کمبود آن با کاهش قابل توجه رشد همراه است .
فسفر در تشکیل بذر ضروری است و به مقدار زیادی در بذرها و میوه ها یافت می شود .
جذب زیاد فسفر همراه با توسعه بیشتر ریشه همراه است .
وجود فسفر کافی در خاک باعث زود رسی گیاهان می شود .
مقدار کافی فسفر با استحکام بیشتر ساقه غلات همراه است .
هنگامیکه این عنصر به مقدار کافی عرضه شود کیفیت برخی از میوه ها ، سبزیها و غلات بالا رفته و مقاومت گیاه در برابر بیماریها بیشتر می شود .
مقدار کل فسفر در هر خاک متفاوت است اما معمولاً در خاکهای جوان در مناطقی که بارندگی خیلی زیاد نیست ، بیشتر است .
این عنصر در مقابل آبشویی خیلی مقاوم است و مقدار تلفات آن با آب فرو نشستی در اغلب خاکها ناچیز و آنچه که گیاه از خاک خارج می کند کم است و فسفر به انباشته شدن در افق های سطحی خاک کشت شده گرایش پیدا می کند .
مقدار مصرفی فسفر در زراعتهای مختلف فرق می کند به عنوان مثال به طور عمده برای کشت گندم چیزی حدود 150-50 کیلوگرم P2O5 استفاده میشود و برای کشت سیب زمینی چیزی حدود 800-500 کیلوگرم فسفر خالص به خاک می افزایند .
عوامل مؤثر در نگهداری فسفر در خاک : عوامل متعددی در نگهداری فسفر در خاک دخالت دارند که برخی از آنها عبارتند از : 1- واکنش خاک : ph خاک یکی از عواملی است که بر بهره وری فسفر اثر می گذارد و کشاورز قادر است به آسانی آنرا تغییر دهد.
در بیشتر خاکها قابلیت جذب فسفر در گستره ph5/5 –7 است که باکاهش ph از 5/5 یا افزایش آن به بیش از 7 ،کاهش می یابد .
فسفر در خاکهای قلیایی توسط کلسیم و منیزیم و در خاکهای اسیدی توسط آهن و آلومینیوم تثبیت و غیر قابل جذب می گردد .
حداکثر میزان محلول بودن فسفر در ph 6تا5/6 است ، حتی در این ph نیز قسمتی از فسفر که به خاک داده می شود به سرعت تثبیت می گردد و از دسترس گیاه خارج می شود ، قسمتی از فسفر تثبیت شده به تدریج آزاد و در اختیار گیاه قرار می گیرد .
2- زمان واکنش : هر چه زمان تماس خاک با فسفر افزوده شده بیشتر باشد مقدار تثبیت نیز بیشتر است .
3- دما : خاکهای اقلیمهای گرمتر معمولاً بیش از خاکهای مناطق معتدل تر ، فسفر تثبیت می کنند .
این اقلیمها ی گرمتر موجب ایجاد خاکهایی با مقدار بیشتری اکسیدهای آبدار آهن و آلومینیوم می شود .
*پتاسیم : پتاسیم در سنتز و انتقال کربوهیدراتها و به طور کلی مصرف گاز کربنیک مؤثر است و برای تشکیل دیواره ضخیم سلولی ضرورت دارد .
جذب آب و تعادل جذب عناصر به کفایت پتاسیم در سلولها نیاز دارد .
طبق تحقیقات و تجربیات بدست آمده پتاسیم کیفیت محصول را بالا می برد، راندمان فتوسنتز را افزایش می دهد و مقاومت گیاه را در برابر برخی امراض افزایش می دهد .
پتاسیم برای تشکیل دانه حجیم و ساقه مقاوم در غلات ضروری بوده و آنرا نسبت به ورس مقاوم می کند ، برای گیاه سیب زمینی پتاسیم موجب نگهداری غده های سیب زمینی به مدت زیادی در خاک می شود .
به طور کلی پتاسیم در اعمال فیزیولوژیکی زیر نقش اساسی را داراست : متابولیسم کربوهیدراتها یا تشکیل ، تجزیه و انتقال نشاسته .
متابولیسم نیتروژن و سنتز پروتئین ها کنترل و تنظیم فعالیتهای عناصر معدنی اساسی گوناگون .
خنثی کردن اسیدهای آلی از نظر فیزیولوژیکی .
فعال کردن آنزیمهای مختلف .
تسریع در رشد بافتهای مریستمی .
تنظیم روابط بین آب و حرکات روزنه ها .
پتاسیم در اکثر خاکها برخلاف فسفر به مقدار نسبتاً زیادی وجود دارد .
مقدار پتاسیم خاکها متفاوت است و ممکن است فقط از چند صد کیلوگرم در هکتار در عمق شخم در خاکهای درشت بافت تشکیل شده از ماسه سنگ یا کوارتزیت ، تا 56000 کیلوگرم یا بیشتر در خاکهای ریز بافت تشکیل شده از سنگهای دارای مقدار زیادی کانیهای حامل پتاسیم ، متفاوت است .
پتاسیم بیشتر به صورت k+ در خاک یافت شده و به همین صورت جذب گیاه می شود .
k+ جذب کلوئیدهای خاک می شود و تا حدی از شسته شدن مصون می ماند اما بارندگی مداوم منجر به شسته شدن تدریجی k+ گشته و کمبود آنرا در خاکها باعث می شود .
در مناطق خشک که بارندگی سالیانه در آن کم می باشد پتاسیم به مقدار کافی در خاک وجود دارد و استفاده از کود شیمیایی پتاس لزومی ندارد .
گیاهان از لحاظ توانایی در استفاده از پتاسیم تثبیت شده متفاوت می باشند .
که این وضعیت به ظرفیت تبادل کاتیونی خود ریشه گیاه بستگی دارد .
اظهار نظر شده است آن گیاهی که دارای ظرفیت تبادل کاتیونی نسبتاً پایینی هستند بهتر می توانند از پتاسیم تثبیت شده استفاده کنند .
*کلسیم : کلسیم در ساختمان دیواره سلولی شرکت دارد بنابراین در اندامهای گیاهی تثبیت گردیده و انتقال پذیری آن کم است .
کلسیم از طریق رسوب دادن بعضی ترکیبات از سمیت ناشی از تراکم و غلظت زیاد آنها در گیاه می کاهد .
تشکیل اگزالات کلسیم نمونه ای از سمیت زدایی کلسیم است .
کلسیم در ثبات ساختمان خاک و تشکیل خاکدانه بسیار مؤثر است .
کلسیم به صورت یون +2caدرمحلول خاک و جذب شده بر سطح کلوئیدها یافت شده و به همین صورت جذب گیاه می شود .
منشأ کلسیم به استثنای کلسیمی که به صورت آهک یا مواد کودی افزوده می شود در سنگهاو کانیهای تشکیل دهنده خاک است .
کلسیم در تعدادی از کانیها نظیر دولومیت ، کلسیت ، آپانیت ، فلدسپاتهای کلسیم و آمفیبول ها وجود دارد و یا از همپاشی و تجزیه آنها کلسیم آزاد می شود .
سرنوشت کلسیم آزاد شده ساده تر از پتاسیم است .
یونهای کلسیم آزاد شده در محلول خاک ممکن است : (1) در آبهای زه کشی هدر روند .
(2) بوسیله ارگانیزمها جذب شوند .
(3) روی ذرات رس اطرافشان جذب سطحی شوند .
(4) یا به صورت یک ترکیب ثانویه کلسیم بویژه در اقلیمهای خشک دوباره رسوب کنند .
کلسیم عنصری است که همه گیاهان به آن نیاز دارند.
این عنصر به صورت یون ca2+می شود .
کلسیم در برگهای جوان به مقدار زیاد یافت می شود .
کمبود کلسیم سبب عدم تشکیل و توسعه جوانه های انتهایی گیاه می گردد .
کمبود کلسیم در ذرت از پیدایش و باز شدن برگهای جدید جلوگیری می کند .
نوک این برگها تقریباً بیرنگ می شوند .
کلسیم به خاطر نقشش در سنتز پکتات کلسیم برای تشکیل دیواره میانی ضروری است .
*منیزیم : منیزیم بصورت یون mg2+ جذب گیاهان می شود .
این جذب مانند جذب کلسیم و پتاسیم بطور عمده از محلول خاک و از طریق تماسی انجام می شود .
منیزیم به صورت +2mg جذب می شود .کلسیم تنها جزء معدنی ملکول کلروفیل است .
اهمیت منیزیم بسیار آشکار بوده زیرا گیاهان سبز بدون کلروفیل قادر به انجام فتوسنتز نخواهند بود .
*منگنز : این عنصر بصورت یون MN2+ و به شکل ترکیبات ملکولی با برخی از عامل های کمپلکس کننده مانند EDTA توسط گیاه جذب می شوند .
علاوه بر این روش همچنین گیاه می تواند منگنز را به صورت هریک از این دوحالت مستقیماً توسط برگ جذب نماید .
در این زمینه پاشیدن محلول محتوی منگنز بر روی برگهابرای رفع کمبود آن کاری متداول است .
منگنز به مقدار کم مورد نیاز گیاه است و مقدار زیاد آن سمی است .
پیچ خوردگی برگ پنبه ناشی از مسمومیت منگنز است .
*مس: این عنصر به صورت یونCU2+ به مصرف گیاه می رسد .
کمبود این عنصر اغلب با سمپاشی های دفع آفات رفع می شود .
علائم کمبود در گیاهان مختلف متفاوت است .
در ذرت جوانترین برگها زرد شده و رشدشان متوقف می شود .
مس یک فعال کننده فلزی چندین آنزیم است .
کمبود مس سبب تراکم آهن در ذرت بویژه در محل گره ها می شود .
*روی : این عنصر بصورت +2zn توسط ریشه های گیاه جذب می شود .
محلول پاشی محتوی ترکیبات روی که حل شدنی باشند برای رفع کمبود این عنصر بر روی شاخ و برگ نیز امکان پذیر است .
در بسیاری از گیاهان کمبود روی علامتی به نام خپلگی ایجاد می کند .
در ذرت این علامت به نام سفیدی جوانه نامیده می شود .
اگر چه در هر طرف رگبرگ اصلی و حاشیه های برگ سبز باقی می ماند .
کمبود روی در پنبه سبب پیدایش علامتی می گردد که ریزی برگ نامیده می شود .
از عناصر دیگری که در گیاه نقش دارند عبارتند از : مولیبدن ، کلر ، سدیم ، کبالت ، وانادیوم ، سیلیسیم و آهن است .
*گوگرد : گوگرد همانند ازت ، جزء مهمی از پروتئین های گیاهی است .
گوگرد در ساختمان اسیدهای آمینه مانند متیونین ، سیستین، سیستئین و نیز در تشکیل کلروفیل و تولید روغن در دانه گیاهان روغنی مثل لوبیاروغنی و کتان شرکت دارد .
گوگرد به صورت SO2- جذب و به همین صورت در گیاه انتقال می یابد .
کمبود گوگرد در گیاهان در سالهای اخیر به چند دلیل اتفاق می افتد : بالا رفتن مصرف کودهای بدون گوگرد .
کاهش استفاده از گوگرد بعنوان قارچ کش و حشره کش .
کاهش غلظت ترکیبات گوگردی در هوا و باران به دلیل کاهش مصرف مواد سوختنی بدون گوگرد .
برخی از علائم کمبود عناصر غذایی در گیاه : *ازت:علائم کمبود ازت بصورت زرد شدن برگهای انتهایی مشاهده می شود و گیاهچه رو به زردی می گراید .
*فسفر: کمبود فسفردر خاک یکی از پیچیده ترین مسائل در باروری خاکهاست .
حداکثر میزان محلول بودن فسفر درPH 5/6-6 است .
حتی در اینPH نیز قسمتی از فسفری که به خاک داده می شود به سرعت تثبیت گشته و از دسترس گیاه خارج می شود.
رنگ پریده بودن بوته اکثراً در اثر کمبود فسفر می باشد .
*پتاس:در صورت کمبود پتاس نوک و حاشیه برخی از برگها زرد شده که در صورت وجود پتاس مورد نیاز گیاه این حالت مشاهده نمی شود و کمبود پتاسیم در خاک عموماً علائم زیر را در گیاه ایجاد می نماید : (1)رشد گیاه کند می شود .(2)کناره برگها بخصوص در برگهای مسن قهوه ای شده یاسوختگی نشان میدهد .
(3) ساقه ها ضعیف می شوند .(4) میوه و دانه کوچک و چروکیده می شود .
(5)لکه های سفید رنگی در کناره برگهای شبدر و یونجه دیده می شود .
کمبود پتاسیم در نواحی پرباران (خاکهای اسیدی ) خاکهای شنی و آلی دیده می شود .
این نکته را باید در نظر گرفت که هوموس خاک به عنوان منبع پتاسیم مورد نیاز گیاه محسوب نمی گردد .
زمان و روش کود دهی بهترین زمان و روش کود دهی آن است که کود را طی مدتی که مورد نیاز گیاه است در اختیار گیاه قرار داد.
کود را قبل از کاشت یا بعد از کاشت به خاک می دهند .
در صورتیکه کود در خاک حرکت نکند و نتوان آن را به نحوی در آب حل و به خاک اضافه نمود ، میبایستی آن کود را حتماً قبل از کاشت به خاک داد .
کودهای فسفره در خاک حرکت نکرده و به سرعت در خاک تثبیت می شوند .
کودهای فسفره چون در خاک حرکت نمی کنند آنرا قبل از کاشت به خاک می دهند .
کودهای فسفره را می توان در سطح خاک پاشید و یا از طریق آبیاری به محیط فعالیت ریشه رسانید .
چنانچه این عمل امجام گرددفسفر داده شده در خاک سطحی تثبیت شده و به ناحیه توسعه ریشه نخواهد رسید .
بطور کلی کودهایی که به میزان کمی در آب محلول هستند را نمی توان پس از کاشت به خاک داد .
بعضی از کودها به تغییراتی برای قابل جذب شدن نیاز دارند .
مثلاً عنصر گوگرد (S ) را بایستی 4تا6 هفته قبل از کاشت به خاک داد تا بصورت قابل جذبSO2- در آید .
کودی که بعد از کاشت به خاک می دهند کود سرک گویند .
دادن کود سرک در مواردی معمول است که کود به سرعت از خاک شسته می شود و چنانچه تمامی عناصر مورد نظر یکباره و قبل از کاشت به خاک داده شود قسمت اعظم آن شسته خواهد شد .
در این شرایط قسمتی از کود را قبل از کاشت و بقیه را در نیمه اوایل فصل رشد به محصول می دهند .
مصرف کود سرک بیشتر در مورد کود ازت رایج است .
غالباً 25 تا حداکثر 50 درصد کل ازت مصرفی را قبل از کاشت و بقیه (50%تا75%)را بصورت سرک مزرعه می دهند.دادن کودسرک درسه مرحله کارکردبیشتری دارد.
(برای غلات ): 1- قبل از کاشت به اندازه یک سوم کود مصرفی که درپنجه زنی تأثیر می گذارد .
2- در اواسط پنجه زنی که به اندازه یک سوم کود مصرفی که در ساقه دهی و افزایش طول ساقه تأثیر می گذارد .
3- در ابتدای خوشه دهی به اندازه یک سوم کود مصرفی که در کیفیت و کمیت دانه تأثیر می گذارد .
تعداد مورد نیاز کود ازته برای هر زراعت بوسیله آزمایش خاک صورت می گیرد .
بیشتر کود ازته را گیاهان غلات بویژه کندم در طی حدود 60 روز یعنی از اوایل خوشه دهی تا رسیدن یا Ripening مصرف می کند که با توجه به این مسئله تأمین کود ازته مورد نیاز گیاه در این مقطع زمانی بسیار ضروری است .
نوع کود موجود در بازار ، مسائل اقتصادی ، ماشین آلات و امکانات موجود در مزرعه ، روش کاشت و… از عوامل تعیین کننده زمان و روش کود دهی می باشند .
انواع روشهای کود دهی عبارتنداز : (1)تزریقی.(2) پراکندن.
(3) نواری .(4) کناری.(5) همراه با آبیاری.(6) محلول پاشی .
1-روش تزریقی : محلول آمونیاک و آمونیاک مایع از کودهایی هستند که در خاک تزریق می شوند.
این دوکود را باید در آخرین مرحله تهیه بستر و حداقل 10 تا15 روز قبل از کاشت در خاک تزریق نمود تا نتریفیکاسیون در آنها کامل گردد .
آمونیاک در خاکهایی که Ph آنها بیش از 8 است از خاک فرار می کنند .
محلولهای نیترات- آمونیومو اوره را نیز می توان قبل از کاشت در خاک تزریق کرد .
تزریق این مواد به فشار زیادی احتیاج ندارد .
اما آمونیاک مایع ، تحت فشار تزریق می شود .
تزریق آمونیاک مایع در خاکهایی عملی است که بافت خاک ریز بوده و رطوبت آن کافی باشد تا خاک به سهولت فشرده شده و آمونیاک در خاک محبوس گردد .
2- روش پراکندن : در این روش کود را بصورت جامد و بطور یکنواختی در سطح خاک پخش می کنند .
در پراکندن کود قبل از کاشت که در آخرین مرحله تهیه بستر انجام می گیرد می بایستی پس از کود دادن بوسیله دیسک سبک یا دندانه با خاک مخلوط کرد .
کود پاشی برای محصول سبز شده با این روش در مورد کودهایی عملی است که در آب محلول باشند و بنحوی در خاک حرکت نمایند .
برای کود پاشی که بصورت سرک انجام می گیرد بایستی از ماشین آلاتی استفاده کرد که به محصول خسارتی وارد نکند .
اگر کود سرک بوسیله کودپاشهای سانتریفوژکه پشت تراکتور وصل می شود انجام گیرد حداکثر می توان تا اواسط پنجه زنی از آن استفاده کرد و در مرحله شروع ساقه دهی نمی توان از آن استفاده کرد .
دلیل آن است که در این مقطع از رشد غلات نقطه آپکس یا نقطه نموی دربالای سطح خاک قرار گرفته و هر گونه خسارت به این نقطه ، در نهایت تأثیر منفی روی عملکرد دارد که در اینصورت کود سرک با استفاده از دست صورت می گیرد که به کارگر زیادی احتیاج دارد و یکنواختی کار به مهارت کارگر بستگی دارد .
3-روش نواری : در این روش کود سرک را بصورت نواری به عرض 2 تا 5 سانتی متر در یک یا دو سمت و زیر بذر (3 تا 10 سانتی متر در پهلو و 5 تا 8 سانتی متر در زیر ) قرار می دهند .
روش نواری بیشتر در کاشت گیاهان و جنیی و معمولاً در مورد کودهایی بکار می رود که به سرعت در خاک تثبیت می شوند مانند کودهای فسفره .نواری قرار دادن کود باعث می شود که سطح تماس کود با خاک کمتر باشد و تثبیت کمتری به وقوع بپیوندد ، ضمناً در این شرایط حرکت عمودی کود بیش از حرکت افقی آن در خاک بوده و کود با غلظت زیادی در مجاور ریشه قرار می گیرد .
روش کناری : پاشیدن کود در کنار ردیف های کاشت را روش کناری قرار دادن کود گویند و این روش برای دادن کود سرک به گیاهان و جنیی بکار می رود .
کود پاشی همراه آب آبیاری : کودهای قابل حل را ممکن است در آب حل و با آب بارانی به خاک اضافه نمود .
کودهای نیترات آمونیوم، اسید فسفریک و سولفات آمونیوم به وسایل آبیاری بارانی خسارت می زنند .
در هر حال برای کود پاشی همراه با آبیاری ابتدا برای حداقل چند ساعت با آب بدون کود مزرعه را آبیاری می کنند تا خاک و گیاه مرطوب شوند .
سپس کود محلول را در سیستم آبیاری تزریق کرده و به مدت 5/0تا 1 ساعت با آب حاوی کود آبیاری می نمایند .
به دنبال آن آبیاری را با آب معمولی برای مدت حداقل 1 تا 5/1 ساعت ادامه می دهند تا سیستم پاک شود ، گیاه شسته گردد و کود در خاک نفوذ نماید .
اضافه کردن کود به آب در سایر روش های آبیاری نیز ممکن است اما توزیع یکنواخت کود فقط با آبیاری بارانی امکان پذیر است .
در مناطقی از ترکمن صحرا هنگام سمپاشی به منظور حذف رقابت علفهای هرزه با تیره گندمیان ( سمپاشی با تراکتورکه مخزن سمپاش 400 لیتر می باشد ) به مقدار 5-10 کیلوگرم کود اوره را ابتدادر یک قوطی حلبی 16 کیلویی با آب خوب هم زده و سپس به درون مخزن می ریزند و همراه با علف کش ها استفاده می شود .
محلول پاشی کود: محلول پاشی کود معمولاً در مورد عناصر کم مصرف که به مقدار کمی مورد نیاز گیاه است کاربرد دارد .
محلول پاشی برگها در شرایط زیر کاربرد دارد : 1)عکس العمل سریع گیاه مورد نظر است در اغلب موارد برگها کمبود عنصر را نشان میدهند ولی جذب از ریشه و یا انتقال به برگها به کندی انجام می شود و در این صورت اگر برگها محلول پاشی شوند جذب برگها گشته و کمبود سریعاً رفع می گردد .
2) خطر تثبیت عنصر در خاک زیاد است .
در بسیاری از موارد عناصر مورد نیاز گیاه در خاک به مقدار زیادی وجود دارند اما غیر قابل جذب هستند و در صورتیکه این عناصر به خاک اضافه شوند بصورت غیر قابل جذب در می آیند .
در این شرایط برگها را محلول پاشی می کنند .
3) رطوبت خاک پایین بوده و در نتیجه امکان دادن کود به خاک و جذب مؤثر آن از طریق ریشه وجود ندارد .
معمول ترین روش محلول پاشی عناصر کم مصرف در زراعت اختالط گود با سموم حشره کش و قارچ کش است .
اثرات کودهای شیمیایی در خاک و محصول کودهای شیمیایی مصرف شده اثرات چندی در خاک و بر روی گیاهان زراعی کاشته شده می تواند داشته باشد از جمله : ضریب شوری کودها : مصرف کودهای شیمیایی به روش صحیح یعنی به صورتی که با بذر فاصله کافی داشته باشند جوانه زدن بذر را با اشکال مواجه نمی کند ولی چنانچه بذر و کود بصورت صحیح مصرف نشده و توأم مصرف شوند ممکن است جوانه زدن بذر را به تأخیر بیاندازد .
چونکه کودهای شیمیایی خود یک نمک محلول می باشند و در اثر حل شدن فشار اسمزی محلول خاک را بالا می برند .
اثر اسمزی کودها بستگی به محلولیت آنها دارد وهر چه محلولیت آن بیشتر باشد اثر نمکی آن بر روی محلول خاک نیز بیشتر می شود .
هر کودی برای خود یک ضریب شوری دارد که در جدول زیر به آن اشاره شده : ضریب شوری کود نیترات آمونیوم 26% ازت 25/3 سولفات آمونیوم21% ازت 06/6 نیترات سدیم 16% ازت (درایران مصرف ندارد) 3 حدوداً نیترات آمونیوم 35% ازت 32/2 فسفات آمونیوم 17% ازت 6/1 اوره 46% ازت 82/0 سولفات پتاسیم با 50% k2o 71/0 فسفات آمونیوم با 47% p2o5 39/0 سوپر فسفات با 20% P2O5 21/0 سوپر فسفات تریپل با 48% P2O5 2)خاصیت اسید زدایی کودها : برخی از کودهای شیمیایی وقتی بطور مداوم مصرف شوند می توانند خاک را تا حد قابل توجهی اسیدی و با برخی دیگر خاک را قلیایی کنند .
از بین کودها ، کودهای ازته بیشترین تأثیر را در این بین داراست .
3)اثرات باقیمانده کودهای شیمیایی : معمولاً برای بدست آوردن حداکثر محصول مقدار کودی که زارعین در اختیار گیاهان می گذارند به مراتب بیش از مقداری است که در آن گیاه می تواند در سال اول استفاده کند .
در نتیجه مقداری از کود در زمین باقی می ماند .
مقدار کودی که در زمین باقی می ماند بستگی به میزان کود مصرف شده ، محصول بدست آمده، روش برداشت ، خواص خاک و نوع کود دارد .
درکود پاشی معمولی تقریباً 3/1 ازت داده شده 2/1تا 3/2 فسفر داده شده به خاکهای آهکی و 4/1 پتاسیم مصرف شده در خاکهای متوسط و گاهی در خاکهای سنگین و رسی تا 3/2 پتاسیم در خاک باقی مس ماند و می تواند در سال بعد مورد استفاده گیاهان قرار گیرد و گاهی مقدار کود مانده در خاک به حدی است که در سال بعد نیاز به دادن کود نیست .
4) اثر کود شیمیایی در ساختمان خاک: بطور کلی باید گفت که مصرف کودهایی شیمیایی تا حدی بر ساختمان فیزیکی خاک اثر نامطلوب دارد ولی با افزایش مواد آلی به خاک و از طریق برگرداندن کود سبز ، افزایش کود دامی ، کمپوست ، دفن باقیمانده محصول و یا تناوب زراعی می توان اثرات سوء ذکر شده را برطرف نمود .
«کودهای طبیعی آلی » کودهای آلی به موادی گفته می شود که از لاشه و بقایای گیاهی و حیوانی و هم چنین فضولات حیوانات و انسان و زوائد زندگی آنها بوجود آمده باشد .
لاشه حیوانات هم می تواند کود آلی خوبی تولید کند مانند آرد ماهی که در پسته کاریهای استان کرمان مصرف دارد.
مهمترین کودهای آلی طبیعی عبارتند از : 1)کودهای حیوانی : این کودها شامل دو دسته اند بطور کلی یکی کود های اصطبلی که ازفضولات حیوانات و انسان وزواید زندگی آنها به وجود آمده باشد .
لاشه حیوانات هم می تواند کود آلی خوبی تولید کند آردماهی که درپسته کاری های استان کرمان مصرف دارد.
مهمترین کودهای آلی طبیعی عبارتند از : کودهای حیوانی : این کودها شامل دو دسته اند (بطور کلی) یکی از کودهای اصطبلی که از فضولات حیوانات تشکیل می شود که به آن کود دامی گفته می شود و دیگری اجزاء بدن حیوانات که شامل خون و شاخ و مورد، آرد ماهی و….
می باشد .
کود اصطبلی : این کود از فضولات مایع و جامد حیوانات و کاه وکلشی که برای تهیه بستر دام بکار می رود تشکیل گردیده و دو قسمت جامد و مایع را شامل می شود .
بخش جامد حدود سه برابر بخش مایع وزن دارد .
کود اصطبلی ترکیب مشخصی ندارد و عوامل مختلفی در ترکیب آن مؤثر است .
مهمترین این عوامل شامل نوع دام ، سن حیوان، نوع علوفه ، نوع بستر دام ، روش نگهداری و پوساندن کود و روش مصرف کود دامی دارد .
کود اسبی معمولاً خشک تر از کود گاوی بوده و عناصر غذایی مورد نیاز گیاه در آن بیشتر است .
کود گوسفندی نسبت به کود اسبی خشک تر بوده و عناصر غذایی بیشتری دارد .
کود مرغی از همه کودهای ذکر شده غنی تر است .
در ایران معمولاًاز کاه گندم که قدرت جذب مایع زیادی دارد برای بستر دام استفاده می کنند .
بطور کلی در محاسبات کودی استاندارد متوسطی را برای کود دامی در نظر می گیرند در این محاسبات ترکیب کود دامی 5/0 در صد ازت ، 25/0 P2O5 و 5/0 درصد K2O لحاظ می کنند .
در نتیجه فرمول کودی آن بصورت 5/0-25/0-5/0 در می آید ولی چون حدود نصف پتاسیم ، نصف ازت و چهار پنجم فسفر آن بصورت قابل جذب برای گیاه در نمی آید لذا کود دامی در واقع یک کود 25/0-5/0 –25/0 می باشد .
از خواص مهم کود دامی اثر باقیمانده آن است در مواردی که 40-30 تن کود دامی در هکتار اضافه شود اثر اقتصادی آن تا 4 سال و حتی در برخی از موارد تا 7 سال اثرفیزیکی آن در خاک حفظ می شود.
«اثر کود دامی در حاصلخیزی خاک » (1) از نظر تغذیه : این کود مانند یک کود 25/0 –05/0 – 25/0 عمل می کند .
یعنی هر تن آن حدود 25 کیلو گرم ازت ، 5 کیلو P2O5 و 25 کیلو K2O فوراً در اختیار گیاه قرار می دهند .
مهمتر آنکه همین مقدار ازت و پتاسیم و حدود 20 کیلو گرم P2O5 هم در طول مدت طولانی و به تدریج آزاد شده و بصورت قابل جذب در می آید .
هم چنین باعث می شود مقادیر زیادی از عناصر دیگر از جمله منیزیم و گوگرد و عناصر کم مصرفی چون آهن ، روی ، مس و منگنز در اختیار گیاه بگذارد .
(2) از نظر شیمیایی : کود دامی به علت داشتن مقدار بیشتری مواد آلی محلول عناصر کم مصرف غیر قابل جذب را بصورت محلول در آورده جذب گیاه می شود .
مثلاً مصرف کودهای دامی می تواند بیماری ناشی از کمبود آهن را در خاکهای آهکی برطرف کند هم چنین کود دامی ظرفیت تبادلی CEC خاک را افزایش دهد که هم از نظر تغذیه گیاه اهمیت زیادی دارد و هم از لحاظ تلفات کود در اثر آبشویی مهم است .
ضمن اینکه با این عمل سبب حفظ اغلب عناصر غذایی قابل جذب گیاه نیز میگردد .
کود دامی در اثر پوسیدن مقدار زیادی اسیدهای آلی تولید می کند مانند اسید سیتریک و اسید کربنیک که قادرند مقادیر قابل توجهی فسفر و عناصر کم مصرف را از کانیهای خاک به صورت محلول در آورده در اختیار گیاه قرار دهند .