پنبه مهمترین گیاهی لیفی است.
این گیاه از زمانهای دور در نقاط مختلف دنیا که برای رشد و نمو آن ماسب بوده، کشت میشد.
در کتب گیاهشناسی و کشاورزی به کشت این گیاه در هندوستان اشاره شده و گزارش گردیده که حدود 1500 سال قبل از میلاد در این کشور گیاهی کشت میشده که محصول آن مانند پشم سفید و کیفیت آن به مراتب بهتر از پشم گوسفند بوده است.
عدهای از گیاهشناسان اصل این گیاه را از آفریقا و برخی نیز از هندوچین دانسته و معتقدند که این گیاه از طریق آفریقا به هندوستان و سپس به چین برده شده و در کشور اخیر آن را به عنوان بک گیاه زینتی کشت مینمودهاند و پس از گذشت سالها موفق شدند از الیاف پنبه پارچه و لباس تهیه نمایند.
قدیمیترین نمونه پارچههای پنبهای در دور Mohenjo dava واقع در دره سند پاکستان غربی به دست آمد که آن را مربوط به 3000 سال قبل از میلاد میدانند.
الیاف پنبه توسط کاروانهای هندی به کناره دریای سرخ برده شده و درختچههای دائمی پنبه در نواحی مدیترانهای به مقدار زیاد وجود داشته است.
آنچه از مدارک بدست آمده، برمیآید مبداء پنبه به احتمال زیاد از هندوستان بوده و هرودوت نیز در نوشتههایش پنبه را جزء عجایب هندوستان به شمار آورده است.
پنبه توسط اعراب به اروپا برده شد و احتمالاًٌ اولین کشور اروپایی که زراعت پنبه در آنجا شروع گردیده، اسپانیا میباشد، زیرا نام فعلی پنبه در این کشور با نام عربی آن مطابقت کامل دارد و از طریق اسپانیا به مکزیک برده شد.
پنبه پس از ورود به اروپا در کشورهای مختلف این قاره که دارای شرایط مناسب برای کشت آن بودهاند، زراعت آن رواج یافته و با استفاده از الیاف آن از قرن 15تا17 صنعت نساجی در بریتانیا متداول و از قرن 18 نیز کشت و صنعت آن در آمریکا شروع شد.
در حال حاضر انواع وحشی پنبه در مناطق گرمسیری برخی از کشورهای جهان نیز وجود دارد.
اسم پنبه از کلمه عربی «القعلن» گرفته شده که در زبانهای مختلف تقریباً مشابه و به شرح زیر بوده است:
آمریکا و انگلستان (کشورهای انگلیسی زبان) Cotton
اسپانیا Algodon
ایتالیا Cottone
فرانسه و بلژیک Coton
مکزیک Elalgodon
هلند Katoon
هندوستان Kapas
در زبان یونانی و لاتین، نامهای Karbasus, Karpasos از ریشه سانسکریت «کارپاسا و کارباسا» که در ایران نیز کرباس نام دارد، مشتق گردیده است.
در کشور آلمان این گیاه Baumwoll (درخت پشم) نامیده میشود.
کلمه قوزه که که اصطلاح میوه یا کپسول پنبه میباشد و در زبانهای فارسی، افغانی، ترکی و عربی با کمی تفاوت همنام هستند، از Gossypium اقتباس گردیده است.
آبیاری پنبه
پنبه محصولی است که به آب نیاز کامل داشته و آبیاری به موقع و مرتب در عملکرد آن اثر فراوان دارد.
این محصول در اغلب نقاط ایران احتیاج به آبیاری دارد.
زیرا غیر از مازندران و گرگان، در سایر مناطق کشور ما میزان بارندگی سالیانه کفاف احتیاجات این محصول را از نظر آب نمیدهد.
در ناحیه پنبهخیز شمال بخصوص گرگان و دشت گرچه ممکن است میزان بارندگی سالیانه از نظر مقدار ریزش مناسب به نظر برسد.
با وجود این چون همه ساله این باران در فصول مساعد نمیبارد، نمیتوان در کشت پنبه فقط به بارندگی اکتفا نمود.
تنها زراعینی موفق میگردند که آب برای زراعت پنبه در اختیار داشته باشند و در فصل تابستان چنانچه باران نبارد، به آبیاری مزرعه خود اقدام کنند.
در مازندران نیز گاهی در تابستان به آبیاری نیاز پیدا میشود، ولی غالباً در این منطقه نزولات آسمانی کفاف احتیاجات پنبه را میدهد و بدون احتیاج به آبیاری پنبه را بطور دیم زراعت میکنند.
در سایر نقاط کشور پنبه از ابتدای کاشت و در تمام دوره رویش باید آبیاری گردد و برای بدست آوردن حداکثر محصول در آبیاری آن دقت زیاد لازم است.
در هر ناحیه با درنظر گرفتن شرایط آب و هوایی، جنس خاک و میزان بارندگی، آبیاری پنبه عملی میگردد و هر زارع باید بر حسب مقدار آبی که در مواقع حساس تابستان در اختیار دارد، سطح کشتی برای پنبهکاری در نظر گیرد تا دچار خسارت و زیان نگردد.
استفاده صحیح از آب در مناطقی که آبیاری صورت میگیرد، مهمترین و دقیقترین قسمت در زراعت پنبه بوده و مسئله آبیاری در طرز کاشت، تهیه زمین و سایر عملیات زراعی نیز تاثیر مینماید.
واضح است که برداشت محصول پنبه از یک هکتار در شرایط آبیاری و دیم از نظر میزان مخارج متفاوت بوده و زراعتی که آبیاری میگردد، پرخرجتر خواهد بود، زیرا علاوه بر قیمت آب، تسطیح زمین، مرزبندی، ایجاد جویهای آبیاری و بالاخره مرز کارگرانی که آبیاری مینماید، بر مخارج زراعت میافزاید، ولی به طور کلی در زراعتی که آبیاری میگردد، مقدار عملکرد بیشتر بوده و جبران مخارج را خواهد کرد.
طبق محاسباتی که صورت گرفته، در شرایط معمولی و با طرز مرسوم، آبیاری در ایران در نقاط مختلف بطور متوسط حداکثر 40% از مقدار آب آبیاری به مصرف گیاه رسیده و بقیه یعنی 60% تلف میگردد.
و بدین ترتیب راندمان آبیاری پایین است.
این مقدار آب در اثر تبخیر سطحی و نفوذ در زمین، جویهای آبیاری و غیره از دست میرود.
در کشورهای مترقی مانند آمریکا توانستهاند با اجرای روشهای صحیح آبیاری تا میزان 75% از مقدار آب مصرفی استفاده برده و بدین ترتیب 25% از آب ناگزیر هدر میرود.
با توجه به ارزش و کمبود آب در ایران، سیستم صحیح آبیاری و بالابردن راندمان آن بسیار ضروری و لازم به نظر میرسد.
روابط آب با خاک و گیاه
قبل از تشریح آبیاری پنبه، دانستن مطالبی در مورد چگونگی استفاده گیاه از آب و اینکه به چه طریق آب در زمین ذخیره شده و به مصرف گیاه میرسد، مفید بوده و مسائل آبیاری را روشنتر میسازد.
خاک تودهای متخلخل است، باین جهت نسبت به هوا و آب قابل نفوذ بوده و فضای خالی بین زراعت آن بوسیله این دو اشغال میگردد.
همینکه زمین آبیاری گردید، هرطبقه از خاک مقداری آب در بین ذرات خود نگه داشته و چنانچه بیش از ظرفیت نگهداری به این طبقات آب برسد، این آب به قسمتهای پایینتر نفوذ کرده و بدین ترتیب هرچه بیشتر آب به زمین داده شود، عمق بیشتری از خاک مرطوب میگردد.
هیچوقت نمیتوان بیش از ظرفیت نگهدرای آب در خاک ذخیره نمود، ولی میتوان با دادن آب زیاد خاک را در عمق بیشتری تا حد ظرفیت نگهداری، مرطوب ساخت.
ظرفیت نگهداری آب از درصد اشباع خاک کمتر است.
درصد اشباع خاک عبارت است از تعداد آبی که لازم است تا 100گرم خاک را به حالت اشباع درآورد و این مقدار آب در خاکهای مختلف متفاوت میباشد.
بنابراین میتوان با اندازهگیری این عامل نوع خاک را تعیین نمود.
در خاکهایی که درصد اشباع از 20% کمتر باشد، خاک سبک محسوب میشود و چنانچه 30-45% باشد، خاک متوسط و از 45-60% خاک نسبتاً سنگین محسوب میشود.
چگونگی گسترش ریشه در پنبه چون بوته پنبه فقط آب را از ناحیه گسترش ریشه جذب میکند، باین جهت دانستن طرز گسترش ریشه و عمقی که در خاک نفوذ مینماید، در آبیاری اهمیت دارد.
پس از آنکه بذر پنبه جوانه زد، ریشهها شروع به نمو مینمایند، ابتدا ریشه عمومی ظاهر شده و با چند ریشه فرعی در زمین نفوذ میکند.
به تدریج که بوته بزرگ میشود، ریشه اصلی طویل شده و ریشههای فرعی نیز در خاک گسترش مییابند و تا کاملشدن بوته معمولاً تا عمق 100-150سانتیمتری در داخل زمین گسترده میشوند.
میزان آب مورد احتیاج پنبه مقدار کل آبی که در زراعت پنبه مورد احتیاج است، عبارت از مقداریست که بوسیله بوتهها مصرف میشود، به اضافه آنچه به طرق مختل از دست میرود.
بنابراین چنانچه آبیاری با متدی انجام شود که راندمان آن بالا باشد، مقدار آب مورد نیاز کمتر خواهد بود.
بطور کلی آبیاری پنبه به جنس خاک، مقدار بارندگی، درجه حرارت محیط، میزان تبخیر و سطح آب زیرزمینی بستگی دارد.
چون این عوامل در نواحی مختلف متفاوت است، به این جهت آبیاری پنبه نیز در هر ناحیه کم و بیش فرق میکند.
سطح آب زیرزمینی اگر از چهار متر بالاتر باشد، در آبیاری پنبه موثر است، وگرنه اثری نخواهد داشت.
مقدار آب مورد نیاز در مراحل مختلف زندگی بوته متفاوت میباشد، بطوریکه در موقع شاخهزدن در هر روز 20-40متر مکعب آب در هکتار بوسیله بوتههای پنبه مصرف میگردد و هنگام گل دادن مقدار مصرفی به 65-115مترمکعب میرسد.
همانطوریکه گفته شد، اگر سطح آب زیرزمینی حداکثر تا 4متری سطح زمین باشد، بوتهها مقداری از آب مورد نیاز خود را از تحتالارض تامین میکنند.
طبق آزمایشاتی که در روسیه گردیده، ثابت شده است که اگر آب زیرزمینی پایینتر از یک متر باشد، گیاه 10-20% از آب مورد نیاز خود را از زمین اخذ مینماید و چنانچه آب تحتالارض در فاصله یکمتری از سطح زمین باشد، 40% آب مورد نیاز بوتهها از آن تامین میشود.
در این صورت تعداد آبیاری فقط دو مرتبه و در موقع گلدادن بوتهها خواهد بود و هرگاه سطح آب از یک متر بالاتر باشد، 60% از آب مصرفی بوتهها از این طریق گرفته میشود.
(2) عملکرد الیاف پنبه رابطه زیادی با کل مصرف آب دارد.
اطلاعات حاصل از آبیاری در تمام فصل نشان میدهد که حداکثر الیاف زمانی حاصل میشود که مقدار آب مصرفی برابر با 68 سانتیمتر میباشد.
(1) نتایج مربوط به پنبه دیم یا شرایط آبیاری تکمیلی تا حدودی با نتایج پنبه فاریاب متفاوت است.
عملکرد الیاف با کل آب رابطه خطی دارد.
با مصرف 20 سانتیمتر آب عملکردی حدود 400 کیوگرم الیاف در هکتار بدست میآید.
ماهیت خطی بودن رابطه بین عملکرد مصرف کل آب چنین احتمال را برای موثرترین مصرف آب از تمام منابع تضمین میکند.
به نظر میرسد مهمترین آنها به قرار زیر باشد: کاهش تبخیر خاک افزایش ذخیره آب خاک به حداکثر رساندن شاخص برداشت بهبود کارایی فتوسنتزی که در نتیه افزایش شیب منحنی را باعث میشود.
(1) دفعات و مواقع آبیاری بطور کلی آبیاری پنبه چهار مرحله مشخص دارد: آبیاری قبل از کاشت آبیاری از موقع کاشت تا هنگام گلدادن آبیاری در دوره گلدادن و رشد قوزهها آبیاری در دوره بازشدن قوزهها (2) آبیاری قبل از کاشت قبل از کشت پنبه بایستی اراضی پنبهکاری را کاملاً سیراب نمود، معمولاً در نقاطی که باران میبارد، زمین به اندازه کافی و تا عمق مناسب مرطوب خواهد بود، در این صورت احتیاج به آبیاری نیست.
چنانچه در نقطهای بارانهای زمستانی کم باشد، باید زمینی را که برای کشت پنبه درنظر گرفتهاند، آبیاری نمایند.
در نقاطی که تابستان آب به اندازه کافی در اختیار باشد، این آبیاری سبک بوده و باید به اندازهای باشد که پنبه تا آبیاری بتواند مقاومت نماید، اما در جاهایی که آب تابستانه کم است، این آبیاری سنگین و لازم است زمین را تا عمق 150-180سانتیمتری مرطوب نمایند.
آبیاری قبل از کاشت به بوتههای جوان اجازه میدهد که ریشه خود را توسعه داده و در مراحل اولیه زندگی هرچه بیشتر رشد نمایند، به علاوه در تابستان که بوتهها به آب زیاد احتیاج دارند، ذخیره آبی در اعماق زمین برای آنها موجود میباشد.
در بعضی نقاط در فصل زمستان بعد از شخم پاییز، شیارهایی در زمین ایجاد مینمایند تا آب باران در آن نفوذ کرده و از تبخیر و جاری شدن آن جلوگیری گردد و بدین طریق مقدار قابل توجهی آب باران در زمین ذخیره میشود.
چنانچه مقدار بارندگی در زمستان زیاد باشد، ممکن است از آبیاری قبل از کشت صرفنظر نمود.
(2) آبیاری از موقع کشت تا هنگام گل دادن گرچه آبیاری به موقع در تمام مراحل رشد پنبه لازم است، ولی آبیاری اول اهمیت زیاد داشته و باید کمال دقت و مراقبت در آن بکار رود.
طبق آزمایشاتی که به عمل آمده، بوتههایی که قبل از گلکردن رشد سریع و کافی داشته باشند، محصولشان از بوتههایی که بیآبی کشیدهاند، زیادتر است.
به علاوه بوتههایی که در ابتدای زندگی خشکی ندیدهاند، زودرستر شده و مقدار برداشت آنها در حین اول زیادتر بوده است.
عدهای معتقدند که اگر در اوایل کشت به بوته پنبه تشنگی داده شود، ریشه این گیاه در اعماق فرو رفته و میتواند رطوبت را از قسمتهای عمقیتر در مواقع کمآبی تابستان بگیرد، از طرفی چون رشد نبات کمتر است، در فصل تابستان نقصان یافته و احتیاج کمتری به آبیاری دارد.
آزمایشاتی که در آمریکا و روسیه به عمل آمده، موید این عقیده نبوده و همیشه حداکثر عملکرد از مزرعهای بدست آمده که بوتههایش در اول فصل تشنگی ندیده و رشدشان سریع بوده است.
در زمینهای سنگین آبیاری اول دیرتر صورت گرفته و یک ماه پس از کاشت بذر انجام میشود، ولی در خاکهای شنی و سبک این آبیاری باید زودتر انجام گیرد.
در هرحال باید آبیاری آنقدر به تاخیر افتد تا بوتهها بپلاسند و این موضوع در تمام مراحل آبیاری باید رعایت گردد.
آبیاری اول که در غالب نقاط ایران شکرآب نامیده میشود، باید سبک بوده و مقدار آبی که مصرف میشود، فقط به اندازهای باشد که کفاف آب ازدست رفته بوسیله بوتهها را بنماید.
پس از آبیاری اول تا موقع گلکردن بوتهها یک آبیاری دیگر لازم بوده و این آبیاری بستگی به جنس زمین و درجه حرارت محیط داشته و 20-25روز پس از آبیاری اول انجام میگیرد.
در این دوره در هر آبیاری در نواحی خشک مانند ورامین حدود 600مترمکعب آب در هکتار لازم است.
(2) آبیاری در دوره گلدادن و رشد قوزهها این دوره حساسترین مرحله دوره آبیاری بوده و قسمت اعظم آبی که به پنبه داده میشود، در این دوره مصرف میگردد.
مزرعه پنبه در موقع گلدادن و تشکیل قوزه احتیاج زیادی به آب دارد و چون بوتهها در این موقع حجیم هستند، تبخیر زیاد بوده و آبیاری بایستی مکرر و سنگین انجام شود.
در این دوره تشنگی، گیاه را به سختی تحت تاثیر قرار میدهد و کوچکترین غفلت در آبیاری سبب ریختن گلها و قوزهها میشود.
آزمایش نشان داده که آبیاری صحیح و مرطوب نگهداشتن زمین که همیشه خاک دارای رطوبت قابل استفاده برای بوتهها باشد، در مقدار عملکرد و کیفتی الیاف پنبه موثر است.
همانطوریکه گفته شد، هیچگاه نباید آبیاری بتاخیر افتد که بوتهها بپلاسند، بلکه باید قبل از پلاسیدن بوتهها به تشنگی مزرعه پی برده و آبیاری انجام گیرد.
زمانی که آب محدود است و فقط آبیاری تکمیلی امکانپذیر است، زمان و مقدار آب مصرفی بینهایت مهم هستند.
هدف باید تامین آب در طی بحرانیترین مراحل رشد باشد و اجازه داده نشود کمبود بیشتر در مراحل کمتر بحرانی رشد رخ دهد.
شواهد فعلی نشان میدهد که کاهش بیشتر عملکرد زمانی رخ میدهد که کمبود در طی دوره حداکثر گلدهی در مقایسه با کاهش دراثر کمبود در مراحل اولیه یا اواخر گلدهی رخ دهد.
در تحقیقات انجام شده روی خاک رسی الوویان در دشتهای ساحلی اسرائیل، مارانی و فوچس ملاحظه کردند که کاربرد یکبار آب به اندازه کافی برای مرطوبکردن نیمرخ خاک تا عمق 90سانتیمتری (150م.م آب) در شروع گلدهی باعث تولید مطلوب عملکرد در پنبه Pima32 شد.
مصرف مقدار بیشتر آب (200م.م) که خاک را تا عمق بیشتری مرطوب کرد، رشد رویشی و گلدهی را بیشتر تحریک کرد، ولی عملکرد الیاف زیاد نشد.
در آزمایشات دیگری که تحت همین شرایط انجام شد، مادامیکه مقدار آب کل یکسان بود، مشابه زمانی بدست آمد که عمق مرطوبشدن آبیاری خاک بین 45-120سانتیمتر متغیر بود.
در شرایط متنوعتر، عمقی که نیمرخ خاک باید مرطوب شود، باید دقیقاً همسان عمق ریشهدهی باشد و این عمق ممکن است با تیپ خاک فرق کند.
زمانیکه آبیاری مکررتر امکانپذیر است، برای استفاده از آب زمانبندی صحیح نیز لازم است.
با استفاده از اطلاعات مربوط به واکنش عملکرد در مطالعات زمان آبیاری، هیلر و همکاران، مفهوم شاخص روز تنش را پیشنهاد کردهاند که در آن حساسیت گیاه زراعی به کمبود آب با معیار واقعی وضعیت آب گیاه یا خاک ترکیب میشود تا زمانبندی آبیاری بهتر صورت گیرد.
افزایش کارایی آب (تا 38%) ناشی از مقدار کل آب کم بود که اضافه شده بود و ناشی از افزایش عملکرد نبود.
این موضوع نشانگر این است که ممکن است در بعضی شرایط بدون اینکه خساراتی به عملکرد وارد شود، مقدار آب موجود در مدت طولانیتری استفاده شود.
تحقیقات زیادی بر روی دوره آبیاری و کل آب برای گیاهان زراعی فاریاب صورت گرفته است.
مثال خوبی بوسیله گرنمیر و همکاران ارائه شده است که در آن عملکرد نسبی الیاف در دو خاک دارای مقادیر مختلف ازت هستند، را میتوان از تبخیر و تعرص پیشگیری کرد.
صرفهجویی زیاد در آب و انرژی را میتوان با زمانبندی صحیح آخرین آبیاری نیز انجام داد.
اطلاع از ظرفیت نگهداری آب خاک همراه با تعیین زمان رسیدگی محصول تولیدکنندگان را قادر میسازد تاریخ برداشت را پیشبینی کند و یک یا چند آبیاری را حذف کند.
(2) آبیاری آبیاری پنبه به سه روش انجام میشود: نخست آبیاری نشتی که بیشترین سطح زیر کشت پنبه را شامل میشود.
در این شیوه آب از نهر آبیاری وارد جویچههایی میشود که دانه پنبه روی پشته و در کنار آن کاشته شده است.
طول این نشتیها (جویچهها) با توجه به شیب و جنس زمین و میزان آب تعیین میشود.
روش دیگر آبیاری، جوی و پشتهای است.
در این شیوه دانه پنبه را بالای خط داغ آب میکارند.
آب از نهر اصلی مستقیم وارد این جوی میشود.
این شیوه کشت و آبیاری را «غلام گروش»«کوزبند» هم میگویند.
برخی از کشاورزان به جز پنبه محصولات دیگری مانند لوبیا را هم در داخل این جویهای آبیاری میکارند.
این شیوه به علت هدررفتن آب به تدریج کنار گذاشته میشود.
روش سوم کرتی است.
در این شیوه بوته داخل کرت کاشته شده و کرتها به وسیله مرزهای خاکی از هم حدا میشوند.
آب از کرتی به کرت دیگر میرود.
اندازه کرتها بر اساس جنس و شیب زمین تعیین میشود.
در برخی نقاط بعضی از کشاورزان داخل کرتهای پنبه محصولاتی مانند آفتابگردان، چغندر علوفهای و یا ذرت هم میکارند.
از نظر تعداد دفعات و فاصله آبیاری چهار مرحله زیر در زراعت پنبه اعمال میشود: مرحله اول آبیاری پیش از کاشت یا زمان کاشت است.
این آبیاری برای آماده کردن زمین برای شخم و ایجاد رطوبت مناسب برای سبزشدن بذر انجام میشود.
مرحله دوم آبیاری از زمان کاشت تا دادن پنبه است.
این آبیاری بسته به جنس زمین از 20 روز تا یک ماه پس از کاشت بذر آغاز میشود و تا زمان گلدادن هر 20-25روز یک بار زمین را آب میدهند.
مرحله سوم آبیاری مرحله گلدادن و رشد غوزههای پنبه است.
در این مرحله بسته به شرایط آب و هوایی و جنس زمین هر 15-20روز یک بار زمین را آبیاری میکنند.
آخرین مرحله آبیاری حدود 20-254روز پس از بازشدن اولیه غوزههای پنبه است.
به این ترتیب با توجه به شرایط آب و هوایی، بافت و جنس خاک مزراع پنبه را 8-12مرتبه آبیاری میکنند.
(3) امکانات برای آبیاری پنبه در ایران ایران اصولاً از نظر منابع آب، کشوری نیمهخشک و در بعضی نواحی خشک محسوب میشود و کمبود آب یکی از عوامل عمده محدودکننده زراعت در این کشور است.
بطور کلی منابع اصلی آب در کشاورزی ایران بارندگی، رودخانه، قنوات و اخیراً استفاده از چاههای عمیق و سطحی نیز متداول شده است.
متاسفانه میزان بارندگی که سرچشمه اصلی آب است، در ایران پایئن و متوسط بارندگی سالیانه حدود 260 م.م و تقریباً 4/1 متوسط بارندگی سالیانه در جهان (860م.م) میباشد.
این باران در نقاط مختلف کشور متفاوت است، بطوریکه 3/1 از کل باران سالیانه در سواحل دریای خزر که مساحت آن 8% از کل مساحت کشور است، ریزش مینماید.
رودخانهها و قنوات نیز گاه بگاه دچار خشکسالی و کمآبی شده و تقریباً همیشه زراعت بر پایه حداقل امکانات منابع مزبور انجام میشود.
واضح است حفر چاههای عمیق و نیمهعمیق و استفاده از منابع آب زیرزمینی نیز به مقدار آب این منابع و حوزه آنها بستگی دارد و با برنامه صحیح و بطور محدود میتوان از این منابع استفاده کرد.
با وجود محدودیت منابع آب، غالباً آبیاری در ایران ابتدایی بوده و برای انتقال و تقسیم آب از جویهای روباز و حسابنشده استفاده میشود و برای آبیاری محصولات عمدتاً روشهایی که بازده آبیاری آن پایین است، بکار میرود و به این جهت که صورت گرفته در زراعت آبی بازده آبیاری بیش از 35% نمیباشد، یعنی 65% از آب الزاماً در آبرسانی و آبیاری تلف میشود.
طرق مختلف آبیاری معمولاً پنبه را به 3 طریق آبیاری میکنند: آبیاری استغراقی یا کرتی آبیاری نشتی آبیاری بارانی آبیاری استغراقی یا کرتی در این طریقه مزرعه را برحسب مقدار جریان آب آبیاری و شیب زمین به کرتهای کوچک یا بزرگ تقسیم نموده و هرچند کرت را با یک جوی مرتبط میسازند.
در این طریقه آب تمام مزرعه را خیس کرده و بدینجهت دارای معایب زیادی از جمله سله بستن زمین، یکنواخت نبودن آبیاری، هدر رفتن آب و غیره میباشد.
برای آبیاری پنبه این طریقه توصیه نمیشود، فقط در آبیاری قبل از کشت میتوان از این روش استفاده کرد.
آبیاری نشتی این طریقه در کشت کوزپشته و ردیفکاری استفاده اجرا میگردد.
در این روش از زیر به پای ریشهها نفوذ کرده و بدون اینکه سطح نزدیک بوتهها مرطوب شود، در ناحیه ریشه نشت کرده مزرعه را سیرآب میسازد.
در این روش راندمان آبیاری بیشتر از طریقه استغراقی بوده و از آب استفاده بیشتری میگردد.
به علاوه چون تمام سطح مزرعه خیس نمیگردد، علفهای هرز کمتر از آب استفاده نموده و پای بوتهها نیز سله نمیبندد.
رویهمرفته این طریقه بهترین روش آبیاری جهت پنبه است.
چنانچه شکتن ردیفی باشد، سیستم آبیاری نشتی بهترین طریقه آبیاری خواهد بود.
برای اینکار بین ردیفها، جویچههای کوچکی ایجاد کرده و آب در آن جریان مییابد.
مدت جریان آب در هر جویچه آنقدر طول میکشد که آب در تمام فاصله بین ردیفها، بخوبی نشت نموده و تا عمق مناسب نفوذ کند.
برای این منظور، دو جوی بزرگ که هر دو عمود بر جویهای بین ردیفها هستند، احداث مینمایند که یکی جهت آب ورودی و دیگری خروجی است.
چون اغلب ورود آب به این جویها باعث فرسایش میگردد، لذا باید دهانه روی جویها را با خاک و کاه و غیره محکم نمود.
این عمل را به اصطلاح زارعین «پنبهبندی» گویند.
ممکن است برای واردکردن آب در جویچهها از سیفن یا لولههای پلاستیکی و لاستیکی برای جلوگیری از فرسایش استفاده نمود.
آبیاری به طریقه فوق موقعی موفقیتآمیز خواهد بود که سطح مزرعه کاملاً صاف و هموار باشد.
این طریقه در زمینی که بیش از 3درصد شیب داشته باشد، توصیه نمیگردد.
طوی جویچههای آبیاری معمولاً از 50-100متر میباشد.
برای هموار نمودن زمین میتوان آن را با ماشینآلات سنگین کشاورزی صاف و برای این طرز آبیاری مساعد ساخت، ولی هزینه آن زیاد است.
آبیاری بارانی روش آبیاری بارانی، روشی کاملاً فنی است و در آن راندمان آبیاری 75-80درصد است.
در این طریقه آب در لولههای تحت فشار جریان یافته و مزرعه بوسیله لولههای فرعی بسیار سبک و قابل حمل آبیاری میگردد.
اخیراً در بعضی از نقاط ایران نظیر گرگان، گنبد، خراسان و فارس عدهای از کشتکاران پنبه از این طریقه آبیاری استقبال نموده و از شن استفاده مینمایند.
در این طریقه آب مورد احتیاج بوسیله یک تلمبه از منبع آب کشیده میشود و با فشار لازم در لولهها جریان و سپس بوسیله آبپاشهایی روی کشت پاشیده میشود.
آبپاشها بوسیله فشار آب لوله به چرخش درمیآید.
به این جهت فشار آب در لولهها بایستی کافی باشد.
لولههای آبیاری بارانی، لولههایی سبک بوده و از آلیاژ آلومینیوم یا فولاد گالوانیزه و یا از پلاستیک ساخته میشود.
معمولاً طول آنها 6-9متر و قطر آنها از 50-150م.م تغییر میکند.
این لولهها بوسیله سیستمهای اتصال ساده به هم وصل میگردند و زاویه محل اتصال قابل تغییر است.
به این جهت میتوان آنها را به آسانی روی زمینهای پست و بلند قرار داد.
آبپاشها معمولاً با فشار 2-5 آتمسفر کار میکنند، فشار بوسیله پمپ تامین میگردد.
در آبیاری بارانی، باید دقت گردد که فشار در تمام آبپاشها برابر باشد.
بنابراین در هر بار آبیاری، بایستی به تعداد کافی آبپاش نصب گردد و هیچگاه تعداد آبپاشها زیادتر از میزان تعیینشده نباشد تا فشار در آبپاشهای آخر کم نگردد.
در غیر این صورت مزرعه یکنواخت آبیاری نخواهد شد.
در هنگام وزش باید نبایستی آبیاری نمود، زیرا باد باعث پراکندگی آب و هدررفتن آن میشود.
در این طریقه از آبیاری مخارج اولیه برقراری سیستم نسبتاً گران است، ولی چون به کرتبندی و کارگر آبیار احتیاج نیست و راندمان آبیاری زیاد است، هزینه زراعت را تقلیل میدهد و آبیاری نیز یکنواخت و به دلخواه انجام میگردد.
دراین طریقه چون آب روی گلها میریزد، با آزمایشاتی که انجام شده، معلوم گردیده است که ریزش گلها نسبت به آبیاری نشتی بیشتر است.
آبیاری قطرهای در این روش آبیاری با نصب لوله وقطرهچکانهای مخصوص آب از زیر خاک به بوتهها میرسد و در ناحیه ریشه همیشه آب به اندازه کافی برای گیاه وجود دارد.
این روش آبیاری دارای بازده فوقالعادهایست و بررسیهای وسیعی در کشورهای پیشرفته برای کاربرد آن صورت میگیرد.
چون امکان استفاده از این روش در زراعت پنبه در ایران بررسی نگردیده است، از شرح آن خودداری میگردد.
اثر آبیاری روی عملکرد و کیفیت الیاف آبیاری پنبه علاوه بر بالابردن مقدار برداشت در واحد سطح روی خواص کیفی تار پنبه نیز اثر میگذارد.
الیاف پنبهایکه زراعت آن خوب آبیاری شده، بطور کلی مرغوبتر و بهتر از پنبهایست که تشنگی دیده باشد.
تفکیک اثرات مستقیم آب بر روی کیفیت بذر و الیاف از اثرات غیرمستقیم آن که در اثر تغییر در بلوغ گیاه حاصل میشود، مشکل است.
بسته به الگوی خاصی از کمبود آب که گیاه تجربه میکند، بلوغ ممکن است متوقف شده یا به تاخیر افتد.
(1) یکی از دلایل بالارفتن عملکرد در اثر آبیاری این است که بوتههای آبیاری شده بهتر از مواد غذایی خاک استفاده میکنند.
این آبیاری در اندازه طول تار پنبه اثر زیادی دارد.
طبق آزمایشاتی که در آمریکا به عمل آمده، طول تار در یک نژاد پنبه در اثر آبیاری تا 2م.م اضافه شده است.
(2) تغییرات در رسیدگی برای کیفیت الیاف و بذر مهم است، زیرا درجه حرارت در طی توسعه غوزه در ابتدا و انتهای فصل ممکن است کاملاً متفاوت باشد.
الیاف حاصل از گیاهانی که در معرض کمبود آب بودند، معمولاً محکمتر بودند، ولی افزایش استحکام در رابطه با کاهش طول بیشتر بود.
محتوای روغن بذرهای تولید شده درشرایط کمبود آب معمولاً کاهش یافته و محتوای ازت ممکن است تا حدودی افزایش یابد.
خصوصاً الیاف و بذر از سالی به سال دیگر در شرایط مزرعهای تغییر میکند، ولی ایجاد یک رابطه مستقیم با کمبود آب گیاه یا خاک مشکل است و ممکن است با رقم گیاه زراعی فرق کند.
تاثیر کم آبی روی پنبه مهمترین عاملی که باعث ریزش گلها و قوزههای جوان میگردد، کمآبی است.
گاهی ریزش گلها به 85-90% میرسد.
در این صورت عملکرد بهطور قابل ملاحظهای تقلیل خواهد یافت.
آبیاری پنبه در موقع گلدادن در این امر بسیار موثر است.
در دوره گل دادن باید همیشه دقت شود که بوتهها پلاسیده نشوند.
پلاسیدگی در بوته پنبه ممکن است موقتی یا دائمی باشد.
پلاسیدگی موقتی در اثر تبخیر شدید آب از برگها در مواقع گرم روز است که پس از برطرفشدن گرما آب از دسترفته از زمین گرفتهشده و مجدداً بوتهها شاداب میشوند.
این پژمردگی در ریختن گلها تاثیر زیادی ندارد، ولی پلاسیدگی دائم در اثر تمام شدن رطوبت قابل استفاده ریشه در خاک بوده و در این صورت بوتهها در تمام مدت روز پژمرده خواهند بود.
این پژمردگی فقط با آبیاری زمین برطرف میشود، ولی اثر آن در ریختن گلها و قوزهها و تقلیل میزان محصول زیاد است.
(2) باید قبول کرد که در خاکهای مرطوب گیاهان زراعی به روشهای مختلفی به کمبود معمولی روزانه آب سازگاری پیدا کردهاند.
این بدان معنی نیست که فرآیندهای فیزیولوژیکی تحت تاثیر این کمبود قرار نمیگیرد، اما یک خط پایه کمبود واقعی و حداقل به صورت مفهومی باید درنظر گرفت تا بدان وسیله عواقب کمبودهای بیش از حد ارزیابی شود.
این خط پایه که در اینجا به صورت حداقل پتانسیل آب گیاه تعریف میشود، معمولاً به صورت پتانسیل آب برگهای کاملاً باز بالا ارزیابی میشود که زمانیکه آب آزادانه در دسترس ریشههاست، روزانه ایجاد میشود.
طبق تعریف این خط پایه کمبود ثابت نیست، ولی با نیاز تبخیری نوسان میکند و دانه آن میتواند بین 8- تا 15- بار باشد.(1) یکی از برجستهترین و عمومیترین اثرات کمبود آب، کاهش بزرگشدن سلولها در رابطه با وابستگی آنها به آماس میباشد.
روزنه گیاهانی که در مزرعه کشت شدهاند، حساسیت مشابهی را مانند گیاهان کشت شده در گلدان به کمبود آب نشان نمیدهند.
این موضوع احتمالاً به خاطر کمبود بیشتر آب در روز در رابطه با تشعشع بیشتر و توسعه آهسته به علت حجم بیشتر ریشهدهی یا به علت تنشهای مکرر است که مقاومشدن را باعث میشوند.
(1) مسائل ناشی از آب زیاد در بالا بر اهمیت و تاثیر کمبود آب در کاشت پنبه اشاره کردیم که در آن کاهش رشد و رویشی، تولید کمتر محلهای بالقوه میوهدهی، افزایش ریزش قوزهها و عملکرد کمتر را باعث میشوند، در حالیکه برای اکثر گیاهان زراعی که از مرحله گیاهچهای گذشتهاند، آب اضافی زیانآور محسوب نمیشود، ولی باعث کاهش شدید عملکرد میشود.
در آزمایشی ملاحظه شد در جایی که آب فاکتور محدودکننده رشد بوده، ارتفاع گیاه با عملکرد رابطه مثبتی داشته است، ولی آب اضافی شرایطی را بوجود آورد که رشد رویشی بیش از حد را باعث گردید.
رشد رویشی زیاد باعث کاهش عملکرد رشد و این موضوع احتمالاً به علت این بود که در این شرایط بزرگ شدن برگ تقدم بیشتری برای کربوهیدارت موجود نسبت به رشد غوزه دارد.
نتایج مشابهی از تحقیقات صورت گرفته است.
(1) بهبود مقاومت به خشکی در گیاه زمانیکه آب عامل تولید است، افزایش خیلی کم در آب قابل استفاده خاک ممکن است عملکرد الیاف را بطور قابل ملاحظهای افزایش دهد.
تا به امروز رسیدگی محصول شناخته شده است که بطور ثابت در رابطه با تحمل به خشکی برای تعدادی از گونههای زراعی بوده است.
زودرسی زمانی با عملکرد زیاد همبستگی دارد که پنبه آپلند فقط بر روی خاکی که دارای ذخیره رطوبت است، کشت شود، ولی اگر بارندگی به موقع در طی فصل حادث شود، همبستگی کم شده و حتی ممکن است معکوس شود.
زمانیکه از تغییر در رسیدگی محصول بطور کامل بهرهبرداری شده باشد، برای بهبود بیشتر در جهت تحمل به خشکی باید از دیگر صفات استفاده شود.
بطور کلی این صفتها باعث میشوند که ارقام بتوانند وضعیت بالای آب داخلی گیاه (پتانسیل آب) را با افزایش جذب آب یا کاهش تلفات آب حفظ کنند یا به گیاهان اجازه داده میشود حتی زمانیکه پتانسیل آب کاهش میِیابد، انجام وظیفه نمایند.
(1) منابع و ماخذ: زراعت عمومی، مهندسی محمد علی رستگار، 1372 زراعت غلات (جلد اول)، دکتر سید عطاء الله سیادت، دکتر علی کاشانی، 1376 اصول مبانی زراعت، تالیف: محمد رضا خواجه پور، ] ویرایش دوم[، 1376 زراعت ( گیاهان صنعتی)، تالیف: دکتر ناصر خدابنده، چاپ ششم 1374 بیماریهای گیاهان زراعی ایران دکتر بهداد، ابراهیم.