دانلود مقاله علم اقتصاد

Word 61 KB 2305 30
مشخص نشده مشخص نشده اقتصاد - حسابداری - مدیریت
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • افزایش جمعیت جهان در سالهای اخیر به میزان شش میلیارد نفر و براساس پیش بینی هائی تا سال 2050 که به حدود 9 میلیارد نفر خواهد رسید، جهانیان را بر آن داشته است که آیا سفرۀ زمین برای این تعداد جمعیت غذای کافی را تأمین خواهد کرد؟

    مسلماً منابع اقتصادی جهان جهت تأمین غذای مورد نیاز خیل جمعیت کافی نخواهد بود.

    از آنجایی که علم اقتصاد به عنوان علم منابع کمیاب که نحوی بهینه منابع محدود را با توجه به نیازهای نامحدود بشری مورد بررسی قرار میدهد، جایگاه خاصی را در بین سایر علوم پیدا کرده است.

    اقتصادی شدن جهان به علت محدودتر شدن منابع تولید کالاهای اساسی و غذای مورد نیاز بشر و یا جهانی شدن علم اقتصاد، دامنۀ این علم را بسیار وسیع تر نموده است.

    از سال 1936 به بعد علم اقتصاد برای پاسخ گویی کامل تر به نیازهای بشری به دو شاخۀ اقتصاد خرٌد و اقتصاد کلان تفکیک شده است.

    آنچه که مسلم است تاکنون اهمیت اقتصاد خرٌد در جهت ارزشیابی منابع محدود اقتصادی بسیار موفق عمل نموده و حتی افکار دانشجویان غیر اقتصادی را نیز در این زمینه به خود مشغول داشته است به گونه ای که اقتصاد خرٌد به علم مکانیسم قیمتها، و یا تخصیص منابع توجیه گردیده است.

    در دنیای امروز زندگی مردم در جوامع و کشورهای مختلف چنان با مسائل اقتصادی در هم آمیخته که نه تنها برای دانشجویان رشته اقتصاد و رشته های وابسته بلکه برای سایر دانشجویان و طبقات روشنفکر جامعه نیز، توانائی درک و تجزیه و تحلیل مسائل اقتصادی اهمیت زیادی یافته است.

    امور اقتصادی طبعاً در زندگی خانوادگی و اجتماعی افراد مؤثر واقع می شود؛ و بدین جهت آشنائی با مفاهیم و مسائل اقتصادی برای پی بردن به علل تحولات داخلی و خارجی انجام مؤثر وظایف انفرادی و اجتماعی، یک امر ضروری به نظر می رسد.

    همزمان با ازدیاد اهمیت نقش مسائل اقتصادی در زندگانی انفرادی و اجتماعی ملل مختلف، پیشرفتهای قابل توجهی در زمینه تهیه و تدوین کتابهای درسی اقتصاد حاصل گردیده است.

    به عبارت دیگر، در سالهای اخیر سبک کتابهای درسی اقتصاد تغییر یافته و مسائل و مفاهیم اساسی اقتصاد به صورتی مطرح می گردد که تصور ذهنی و انطباق آنها با واقعیات و تجربیات زندگی روزانه به سهولت امکان پذیر است.

    1- تقاضا[1] تقاضا به آن مقدار کالا و یا خدمات اطلاق می گردد که بشر با توجه به امکانات محدود (درآمدی یا قیمتی....) می تواند و یا قادر است بدست آورد تا با مصرف آن رفع نیاز نماید.

    اصولاً، یک کالا تا آنجا تقاضا می گردد که مصرف کننده با مصرف آن رفع نیاز نموده و مطلوبیت کسب نماید.

    بنابراین تقاضا قسمتی از احتیاج، نیاز و یا آرزوی دست یافتنی است.

    تقاضا که یکی از مهمترین نیروهای اقتصادی بازار است، عاملی است که از طرف مصرف کننده ظاهر می گردد.

    این پدیده به شرح زیر مورد بررسی قرار می گیرد.

    1-1 تعریف تقاضا: تقاضا برای کالائی مانند x عبارتست از، مقادیر مختلفی از آن کالا که مصرف کنندگان (خانوار) قادر و یا حاضرند در قیمت های مختلف و در یک دوره زمانی معین خریداری نمایند، به شرط آنکه سایر عوامل یا شرایط، ثابت فرض شده و تغییر نکند([2]).

    1-2 عوامل مؤثر بر مقدار تقاضا: مهمترین عواملی که بر مقدار تقاضای کالایی مانند x تأثیر می گذارند، عبارتند از: قیمت همان کالا؛ درآمد مصرف کننده؛ قیمت کالاهای ارتباطی یا مرتبط(قیمت کالاهای مکمل و یا قیمت کالاهای جانشین)؛ قیمت انتظاری؛ تعداد متقاضیان بالقوه؛ عامل زمان؛ شرایط آب و هوا؛ تبلیغات بخصوص برای کالاهای جانشین و مکمل؛ سن مصرف کننده؛ جنس مصرف کننده؛ محدودیت وجود یک کالا یا خدمات؛ مد؛ سلیقه؛ رنگ، ذائقه؛ فرم کالا و...

    عوامل فوق به عنوان عوامل بر و نزایا متغیر تابع که خارج از سیستم بر مقدار تقاضا و یا تابع تقاضا تأثیر می گذارند.

    قسمتی از این عوامل با معیار کمی قابل اندازه گیری بوده و قسمتی دیگر، به صورت عوامل کیفی و یا ذهنی در رفتار مصرف کننده و بر تقاضای وی تأثیر می گذارد.

    نحوۀ تأثیر بعضی از این عوامل بر مقدار تقاضا با فرض ثابت بودن سایر شرایط برای کالایی مانند x به شرح زیر می باشند: - اثر قیمت(قانون تقاضا): تغییر قیمت یک کالا اثری معکوس بر مقدار تقاضای همان کالا می گذارد، یعنی با افزایش و یا کاهش قیمت یک کالا مقدار تقاضای آن کالا کاهش و یا افزایش خواهد یافت.

    انگیزه جانشین کالای ارزانتر این قانون را تثبیت می کند.

    البته تنها استثنایی که در اصل این قانون وجود دارد، کالای گیفن([3]) است که قانون تقاضا را نقص می کند، یعنی با کاهش قیمت کالای گیفن، تقاضای آن کاهش می یابد.

    در مورد کالای گیفن در قسمتهای آینده مفصلاً صحبت خواهد شد.

    البته کالا های غیر اقتصادی و تجملی مانند اشیاء عتیقه نیز این قانون را نقص می کند.

    - اثر درآمد مصرف کننده([4]): تغییر درآمد کل یا قدرت خرید مصرف کننده، اثر مستقیم بر مقدار تقاضای آن کالا خواهد گذاشت وبا افزایش و یا کاهش درآمد، مقدار تقاضای آن کالا افزایش و یا کاهش خواهد یافت.

    به استثناء کالای پست([5]) که این اصل را نقض میکند.

    کالای پست کالایی است که با افزایش درآمد مقدار تقاضایش کاهش می یابد.

    البته پست بودن یک کالا امری نسبی است.

    مثلاً تقاضای سوار شدن اتوبوس در مقابل سوار شدن تاکسی کالای پست محسوب می شود.

    یعنی زمانی که درآمد مصرف کننده کم است این شخص برای رفت و آمد درون شهری از اتوبوس استفاده می کند، ولی زمانی که درآمدش افزایش یابد، در واحد زمان، تعداد دفعات استفاده از اتوبوس کاهش یافته و تقاضا برای سوار شدن تاکسی افزایش می یابد.

    مثال دیگر، ظروف ملامین در مقابل ظروف چینی و یا کفش پلاستیکی در مقابل کفش دست دوز و....

    کالای پست محسوب می شوند.

    - اثر قیمت کالاهای مکمل یا تکمیل([6]): کالاهایی را مکمل یکدیگر می نامند که به طور تکمیلی و با هم مصرف شده تا یک نیاز را برطرف سازند، مانند، قند و چای؛ نان و پنیر؛ مسواک و خمیر دندان؛ انرژی الکتریکی و لوازم برقی؛ تفنگ و گلوله تفنگ؛ اتومبیل و بنزین؛ کفش یا جوراب لنگه راست و چپ و....

    تغییر قیمت یک کالای مکمل بر مقدار تقاضای دیگری اثر معکوس می گذارد، یعنی اگر دو کالای x وy مکمل یکدیگر باشند، افزایش قیمت کالای x موجب کاهش تقاضای کالای y می گردد و بالعکس.

    به عنوان مثال اگر قیمت اتومبیل افزایش یابد تقاضا برای بنزین کاهش می یابد.

    این ارتباط در یک اقتصاد نرمال کاملاً مشهود می باشد.

    به بیان دیگر: تقاضای اتومبیل→↑قیمت بنزین - اثر قیمت کالاهای جانشین([7]) یا مشابه: کالاهایی را جانشین یکدیگر می نامند که هر یک به تنهایی بتواند نیاز مشابه ای را برطرف سازد و در نبود یکی بتوان از دیگری برای رفع همان.....

    استفاده نمود، مانند انواع خمیر دندان ها، انواع گوشت ها، انواع میوه ها، انواع نوشت افزارها، انواع مسواک ها، انواع صابون ها و....

    بدون توجه به شدت جانشینی دو کالا، تغییر قیمت یک کالای جانشین بر مقدار تقاضای دیگری اثر مستقیم می گذارد، یعنی اگر دو کالای xوy جانشین یکدیگر باشند، افزایش قیمت کالای x موجب افزایش تقاضای کالای y می شود.

    به عنوان مثال اگر قیمت گوشت گوسفند افزایش یابد، تقاضا برای گوشت مرغ نیز افزایش خواهد یافت، یعنی: ↑ تقاضای گوشت مرغ →↑ قیمت گوشت گوسفند - اثر قیمت انتظاری([8]): منظور از قیمت انتظاری، انتظارات مصرف کنندگان از آینده قیمت هاست، انتظار افزایش قیمت یک کالا در آینده، تقاضای آن کالا را در زمان حال افزایش می دهد، برعکس، پیش بینی کاهش قیمت یک کالا درآینده موجب کاهش تقاضا در زمان حال خواهد شد.

    - تعداد متقاضیان([9]) بالقوه و یا تعداد جمعیت: مسلماً با افزایش جمعیت یا با افزایش متقاضیان یک کالا، تقاضا برای آن کالا افزایش خواهد یافت، عامل تبلیغات در افزایش متقاضیان یک اثر بسیار مهمی خواهد گذاشت.(خرد2- دکترابونوری) 1-5 تقاضا برای یک کالا در این قسمت ما عوامل موثر بر تقاضای مصرف کننده را توضیح می دهیم.

    سپس با جمع کردن تقاضای مصرف کنندگان یک کالا، منحنی تقاضای بازار برای آن کالا را بدست می آوریم.

    سهم بازار یا آن قسمت از تقاضای بازار که اختصاص به محصول یک بنگاه پیدا می کند، بستگی به تعداد بنگاههای آن صنعت و به ساختار یا سازمان بازار آن صنعت دارد.

    در این قسمت ما عوامل موثر بر تقاضای مصرف کننده را توضیح می دهیم.

    a 1-5 تقاضای مصرف کننده در اقتصاد مدیریتی ما علاقه مندیم، بدانیم، تقاضا برای کالای شرکت چقدر است.

    این تقاضا بستگی به حجم تقاضای بازار دارد که آن نیز حاصل جمع تقاضای مصرف کنندگان آن کالا می باشد.

    بنابراین، ما کار خود را از بررسی نظریۀ تقاضای مصرف کننده شروع می کنیم تا تقاضای بازار را درک کنیم.

    تحلیلی که ارائه می شود، عمومی و کلی است و تقریباً هر نوع کالا یا خدماتی را شامل می شود.

    تقاضا برای یک کالا از خواست و توانایی مصرف کننده به خرید آن کالا ناشی می شود.

    در واقع، تقاضا، ناشی از میل و خواستی(از سوی مصرف کننده) است که درآمد لازم جهت خرید آن وجود داشته باشد.

    نظریه تقاضای مصرف کننده برآن است که مقدار تقاضا برای یک کالا، عمدتا تابعی از قیمت آن کالا، درآمد مصرف کننده، قیمت کالاهای مرتبط(مکمل و جانشین) و سلیقه مصرف کننده است.این مفهوم را می توانیم به صورت تابع زیر بنویسیم: (1-5) (Qdx=f(Px,I,Py,T Qdx= مقدار تقاضای یک مصرف کننده برای کالای x دریک دوره زمانی مشخص، Px= قیمت یک واحد کالای x، I= درآمد مصرف کننده، T= سلیقه مصرف کننده.

    میزان در موارد بسیاری مشاهده کرده اند، وقتی که بنگاه قیمت یک کالا را افزایش می دهد، فروش آن کالا کمتر می شود.

    همچنین می دانند که بنگاه با قیمت کمتر و ارزانتر می تواند کالای بیشتری بفروشد.

    بنابراین، او می فهمد که یک رابطه معکوس بین مقدار تقاضای هر کالا و قیمت آن، وجود دارد.

    یعنی زمانی که قیمت کالایی افزایش می یابد، مقدار فروش آن کالا کاهش و زمانی که قیمت آن کاهش می یابد، فروش آن کالا افزایش می یابد.

    همچنین، معمولاً، زمانی که درآمد مصرف کننده افزایش می یابد، او از اکثر کالاها به مقدار بیشتری خریداری می کند(کالاهایی مانند مواد غذایی، مسافرت، سینما، تحصیل، اتومبیل، مسکن و غیر اینها).

    به چنین کالاهایی کالاهای معمولی می گویند.

    اما کالاها و خدماتی نیز وجود دارند که وقتی درآمد مصرف کننده افزایش می یابد او از آن کالاها به مقدار کمتری خریداری می کند.

    برای مثال،وقتی که درآمد یک مصرف کننده افزایش می یابد، معمولاً سیب زمینی، سوسیس و همبرگر کمتری مصرف می کند زیرا او با افزایش درآمدی که دارد می تواند کباب یا غذاهای بهتری خریداری کند.

    سیب زمینی، سوسیس، همبرگر و غذاهای مشابه دیگر برای چنین فردی کالاهای پست محسوب می شوند.

    اما اکثر کالاها از نوع معمولی هستند و ما در تجزیه و تحلیل های بعدی خود فرضمان براین است که با این نوع کالا(کالاهای معمولی) سروکار داریم.

    مقدار تقاضای مصرف کننده برای یک کالا بستگی به قیمت کالاهای مرتبط نیز دارد.

    اشخاص همیشه وقتی که قیمت کالای جانشین یک کالا افزایش و یا قیمت کالای مکمل آن کاهش می یابد از آن کالا به مقداری بیشتری خریداری می کنند.

    برای مثال، یک مصرف کننده وقتی که قیمت چای(یک کالای جانشین برای قهوه) افزایش یا قیمت شکر(کالای مکمل قهوه) کاهش می یابد، مقدار بیشتری قهوه می خرد(زیرا قیمت یک فنجان قهوه با شکر کمتر است).

    نکته مهمتر این است که مقدار کالایی که یک فرد خریداری می کند به سلیقه او هم بستگی دارد.

    برای مثال، امروزه مصرف کنندگان به خاطر بالا بودن کلسترول خون و وزنشان، معمولا، بیشتر از مصرف کنندگان نسل های گذشته گوشت بدون چربی خریداری می کنند(تغییر در ذوق و سلیقه).

    بطور خلاصه، نظریه تقاضای مصرف کننده برآن است که مقدار تقاضا برای یک کالا در یک دوره زمانی، با کاهش قیمت آن کالا، با افزایش درآمد مصرف کنندگان آن، با افزایش قیمت کالای جانشین آن یا کاهش قیمت کالای مکمل آن، وبا افزایش گرایش و سلیقه مصرف کننده نسبت به آن کالا، افزایش می یابد.

    از طرف دیگر، وقتی که عکس این تغییرات اتفاق می افتد مقدار تقاضای مصرف کننده کاهش می یابد.

    در اغلب موارد فقط رابطه بین مقدار تقاضای یک کالا در واحد زمان و قیمت آن کالا مفید است و فقط این رابطه تجزیه و تحلیل می شود( مستقل از نیروهای دیگری که بر تقاضا اثر می گذارند).

    کار را به این صورت انجام میدهیم که برای یک لحظه فرض می کنیم درآمد مصرف کننده، قیمت کالاهای مرتبط و سلیقه مصرف کننده بدون تغییر باقی می ماند.

    آنگاه به بررسی رابطه مقدار تقاضا و قیمت یک کالا می پردازیم.

    بین قیمت یک کالا و مقدار تقاضای آن کالا رابطه عکس وجود دارد.

    وقتی که مقدار تقاضا برای یک کالا در سطوح مختلف قیمت، به صورت یک جدول تنظیم می کنیم به آن جدول تقاضای مصرف کننده می گوییم.

    با ترسیم داده های این جدول(قیمت روی محور عمودی و مقدار روی محور افقی) منحنی تقاضای مصرف کننده را به دست می آوریم.() برای مثال، جدول1-5، جدول تقاضای مصرف کننده، و نمودار منحنی1-5، منحنی تقاضای مصرف کننده،(dx) را برای کالای x نشان می دهد.

    فرض کنید کالای x همبرگر است.

    جدول و نمودار نشان می دهند که در سطح قیمت 2 تومان، مصرف کننده 1عدد از آن کالا را در دوره زمانی مورد نظر خریداری می کند.

    وقتی که قیمتx، 5/1 تومان است فرد 3 واحد و زمانی که قیمت آن 5/0 تومان است 5/4 واحد خریداری می کند و مشاهده می کنید که منحنی تقاضای مصرف کننده، یعنی dxدر نمودار1-5، دارای شیب منفی است یعنی فرد در قیمت کمتر، مقدار بیشتری از آن کالا را در هر دوره زمانی خریداری می کند(با ثابت فرض کردن درآمد، قیمت کالاهای مرتبط و سلیقه مصرف کننده).

    به رابطه میان قیمت یک کالا و مقدار تقاضای آن کالا در دوره زمانی مشخص، که یک رابطۀ معکوس است،«قانون تقاضا»می گویند.

    پیدا کردن علت منفی بودن شیب dx، یا رابطۀ عکس بین px و Qdxمشکل نیست.

    وقتی که قیمت x کاهش می یابد، مقدار تقاضا برای این کالا توسط مصرف کننده(Qdx)، افزایش می یابد، زیرا، مصرف کننده کالای x را جانشین کالاهای دیگر(که در حال حاضر نسبت گران هستند) می کند.

    به این،«اثر جانشینی» می گویند.

    همچنین وقتی که قیمت کالایx کاهش می یابد، مصرف کننده می تواند با پولی که دارد مقدار بیشتری ازx را خریداری کند(درآمد واقعی او افزایش می یابد).

    به این اثر«درآمدی» می گویند.

    لذا، به علت اثر جانشینی و اثر درآمدی، کاهش قیمت X منجر به افزایش Qdx می شود به طوری که dx دارای شیب منفی می گردد:() (اقتصاد مدیریت- خورشیدی) از صفحه 172-175 1-4 منحنی تقاضا: نمودار هندسی تابع تقاضا را منحنی تقاضا می نامند.

    منحنی تقاضا مکان هندسی ترکیبات مختلفی از قیمت و مقدار نشان می دهد که در بازار برای مصرف کنندگان وجود دارد.

    به کمک منحنی تقاضا می توان تغییرات بسیار جزیی عوامل مؤثر بر تقاضا را مورد بررسی قرار داد.

    منحنی تقاضا مقادیر مختلفی از یک کالا در هر واحد زمان (روز، هفته، ماه، سال و.......) که مصرف کننده در قیمت های مختلف حاضر و یا قادر به خرید آن می باشد، را نشان میدهد.

    به عبارت دیگر منحنی تقاضا حداکثر میزان کالاهایی را که در هر واحد زمان و در قیمت های مختلف خریداری می شود را نشان میدهد یعنی در قیمت مشخص بیشترین تقاضا وجود دارد(تقاضای بیشتر امکان ندارد) همچنین، قیمتها نیز حداکثر قیمت هایی هستند که مصرف کنندگان حاضرند برای میزان معینی کالا در یک زمان معین بپردازند.

    برای مقدار مشخصی از یک کالا در قیمت بالاتر تقاضا وجود ندارد(قیمت بالاتر امکان ندارد).

    در موارد فوق منحنی تقاضا تنها با توجه به عامل قیمت در نظر گرفته شده و سایر شرایط ثابت فرض می شوند عموماً برای رسم تابع تقاضا به صورت x=a-bp باید به نکات زیر توجه نمود: i) مقدار x در هر واحد زمان(مشخص مانند ساعت، روز، هفته، ماه یا سال) را روی محور افقی و قیمت هر واحد کالای x( به طور کلی، کیله کمیات ارزشی) را در روی محور عمودی انتخاب می کنیم.

    براساس این قرارداد منحنی تقاضای به دست آمده، یک منحنی معکوس تقاضا خواهد بود.

    ii) لزومی ندارد که کمیات و یا مقیاس انتخاب شده روی محور افقی، با مقیاس انتخاب شده در روی محور عمودی، با یکدیگر یکسان و هم اندازه باشند.

    زیرا در حقیقت مقادیر x براساس کمیات مقداری یا فیزیکی است که ممکن است بر حسب متر، کیلو، تن، لیتر و ........

    باشد و مقادیرp بر حسب واحد پولی و یا ارزشی تنظیم می گردد.(البته فضای محور مختصات ارزشی است.) iii) تنها آن قسمت از نمودار قابل قبول خواهد بود که در ربع اول محورهای مختصات قرار می گیرد، زیرا معیار و اندازه کلیه متغیرهای اقتصادی مثبت در نظر گرفته می شوند().

    همچنان که گفته شد به علت این که اصولا قیمت و یاp در روی محور عمودی قرار می گیرد، در نتیجه نمودار تقاضای حاصل براساس تابع p=f-1(x) ترسیم می گردد، و نه براساس x=f(p).

    به همین دلیل منحنی تقاضا در حالت عادی منحنی تقاضای معکوس نیز نامیده می شود.

    مثال(1): منحنی تابع تقاضا به صورت x=a-bp را نشان دهید.

    برای ترسیم این منحنی کافی است که تنها دو نقطه از این منحنی مشخص شود.

    در قیمتی بالاتر از........

    = تقاضا وجود ندارد.

    و در قیمت صفر حداکثر مقدار تقاضا، OA=a خواهد بود همچنین .........

    حداکثر قیمتی است که مقدار تقاضا را در حد صفر کاهش می دهد.

    خط AB در نمودار فوق نشان دهندۀ منحنی تقاضا بوده و کلیه نقاط روی خط مرزی AB، ترکیبات مختلفی را نشان می دهد که مصرف کننده قادر به خرید آنها می باشد.

    البته کلیه ترکیبات زیر خط AB نیز درست یافتنی است، ولی نقاط بالاتر از AB غیر قابل دسترسی است.(خرد1- دکتر ابو نوری 44-45) 2/2: قانون منفی بودن شیب تقاضا در جدول شماره1-2 می بینیم که با کاهش قیمت کالای x، مقداری که از آن کالا توسط فرد تقاضا می شود، افزایش می یابد.

    این رابطه معکوس بین قیمت و مقدار در شیب منحنی تقاضای رسم شده در نمودار 1-2 منعکس می باشند.

    به جز موارد بسیار نادر (که در فصل چهارم در مورد آنها بحث خواهد شد)، منحنی تقاضا، همواره شیبی نزولی دارد و این گویای این مطلب است که با کاهش قیمت یک کالا، مقدار بیشتری از آن کالا خریداری می گردد.

    از این مطلب معمولاً به عنوان قاعده یا قانون شیب منفی منحنی تقاضا یاد می شود.

    3/2: انتقال منحنی تقاضای فردی هر گاه یک یا چند عاملی که ثابت فرض می شوند، تغییر نمایند، کل منحنی تقاضا انتقال یافته و تغییر مکان می یابد.

    این پدیده را تغییر تقاضا گویند که نباید آن را با تغییر در مقدار کالای تقاضا شده اشتباه کرد، چرا که مورد اخیر، حرکت در طول یا در امتداد یک منحنی تقاضا را بیان می کند نه انتقال از یک منحنی تقاضا به منحنی تقاضا دیگر.

    (تئوری اقتصاد خرد- سالواتوره- 31) 4/2: تقاضای بازار برای یک کالا تقاضای بازار یا تقاضای کل برای یک کالا، به مقادیر مختلف آن کالا که در یک دوره زمانی، به قیمتهای مختلف، توسط کلیه افراد در بازار تقاضا می شود اطلاق می گردد.

    بنابراین تقاضای بازار برای یک کالا، علاوه براین که به تمام عواملی که تعیین کننده تقاضای فردی می باشد وابسته است، به تعداد خریداران آن کالا در بازار نیز بستگی دارد.

    از نظر هندسی منحنی تقاضای بازار برای یک کالا از جمع افقی تمام منحنی های تقاضای افراد برای آن کالا به دست می آید.

    مثال 5: - اگر در فرد مشابه(1 و 2) در بازار وجود داشته باشند و تابع تقاضای هریک از آنها برای کالای x به صورت Qdx=8-px باشد.(مثال 1 را ببینید.) در آن صورت تقاضای بازار(QDX) را می توان به شرح جدول شماره 2-2 و نمودار 2-2 به دست آورد.

    (تئوری اقتصاد خرد، سالواتوره- صفحه 31-33) 4-5- ج- استفاده از تابع تقاضا برای محاسبۀ کشش درآمد قبلاً دیدیم که چگونه با استفاده از تابع تقاضا برای یک کالا می توان کشش قیمت آن کالا را محاسبه کرد.

    اکنون می خواهیم این محاسبه را برای کشش درآمد انجام دهیم.

    فرض کنید تابع تقاضا برای کالای x برابر است با: در حالی که Q مقدار تقاضا از xاست، PX قیمت کالای x ، py قیمت کالای y(کالای جانشین) وI درآمد سرانۀ قابل تصرف است.

    کشش درآمدی تقاضا برابر است با: اگر 10000= I تومان و 1700=Q واحد باشد: بنابراین کشش درآمدی تقاضا برابر با 24/0 است که معنی آن این است که، یک درصد افزایش درآمد سرانۀ قابل تصرف منتج به 24/0 در صد افزایش در مقدار تقاضای x می شود.

    4-6- کشش متقابل تقاضا در کنار قیمت و درآمد، عامل دیگری نیز وجود دارد که مقدار تقاضا برای یک محصول را تحت تأثیر قرار می دهد و آن قیمت سایر کالاهاست.

    با ثابت نگه داشتن قیمت یک کالا(همچنین سطح درآمد پولی) و اجازه دادن به تغییر در قیمت محصول دیگر، ممکن است تقاضا برای محصول مورد نظر، تحت تأثیر این تغییر قرار گیرد.

    براساس مشاهدۀ اثرات این تغییر می توان این جفت کالا را جانشین یا مکمل و درجۀ این وابستگی را مشخص کرد.

    به طور مثال دو کالای xوy را در نظر بگیرید.

    اگر قیمت کالای y افزایش یابد، اثر آن بر روی مقدار کالای x مورد مصرف متقاضی چگونه خواهد بود؟

    کشش متقابل تقاضای xy به صورت درصد تغییرات در مقدار تقاضای x در نتیجۀ یک درصد تغییر در قیمت کالای y تعریف می شود.

    به بیان دیگر: اگر کشش متقابل تقاضای xy مثبت باشد، دو کالای x وy به عنوان کالای جانشین طبقه بندی می شوند.

    به طور مثال، افزایش در قیمت برنج، وقتی قیمت گندم ثابت بماند، باعث افزایش در مقدار تقاضا برای گندم میشود.

    از طرف دیگر، اگر کشش متقابل تقاضا منفی باشد، کالاهای x وy به عنوان مکمل طبقه بندی می شوند.

    بنابراین افزایش در قیمت نرم افزارهای کامپیوترهای شخصی سبب کاهش در تقاضا برای کامپیوترهای شخصی می شود، البته به شرطی که قیمت کامپیوتر شخصی ثابت بماند؛ بنابراین، در این حالت Exy منفی و این دو کالا مکمل هستند.

    به منظور نشان دادن محاسبۀ کشش متقابل، مجدداً فرض کنید که تابع تقاضا برای کالای x به قرار زیر باشد: که درآن Qx مقدار تقاضا برای کالای x و px قیمت کالای, x py قیمت کالای Y و I در آمد سرانۀ قابل تصرف است.

    کشش متقابل بین دو کالای x وy برابر است با: اگر 500= py تومان و 1500=Qx واحد باشد.

    کشش متقابل تقاضا برای بنگاهها از اهمیت خاصی برخوردار است، زیرا آنها باید بدانند که، اگر رقبایشان دست به تغییر قیمت بزنند، این تغییر چه اثری بر روی تقاضا برای کالای آنها خواهد داشت.

    همچنین کشش متقابل تقاضا در تعیین رابطۀ بین صنایع مفید است.

    به طور مثال، اگر کشش متقابل کالای تولیدی یک انحصارگر با تولید کالای دیگری در صنعت ثانویه زیاد باشد، افزایش در قیمت کالای انحصارگر به معنای از دست دادن بخشی از تقاضا برای کالای انحصاری خواهد بود.

    در فصل بعد، در مورد بعضی از تکنیک هایی که برای تخمین این کشش بکار برده می شود، خواهیم پرداخت.

    4-7- کشش تبلیغات و دیگر کششها اگر چه کشش قیمتی تقاضا، کشش درآمدی و کشش متقابل، بیشتر بکار می روند؛ اما تنها کشش های تقاضا نیستند.

    به طور مثال، بعضی از مواقع بنگاه ها محاسبۀ کشش تبلیغاتی تقاضا را مفید می یابند.

    فرض کنید تابع تقاضا برای تولید یک بنگاه خاص عبارتست از: A82/0+I 01/0+p5/0-500=Q که درآن Qمقدار تقاضای تولید،p قیمت آن، Iدرآمد قابل تصرف سرانه وA مخارج تبلیغاتی بنگاه است.

    کشش تبلیغات، درصد تغییرات در مقدار تقاضای یک محصول در نتیجۀ یک درصد تغییر در مخارج تبلیغات تعریف می شود.

    به بیان دیگر: بنابراین در این حالت اگر....، که هزینه متوسط تبلیغات به ازاء هر واحد تولید مورد تقاضا است برابر با 2 تومان باشد: 64/1=(2)82/0=EA این کشش مفید است، زیرا به مدیر می گوید که یک درصد افزایش در مخارج تبلیغات منتج به 64/1 درصد افزایش در مقدار تقاضا می شود.

    در فصول آینده خواهیم دید که چگونه از این نوع اطلاعات می توان برای کمک به تصمیمات اصلی مدیریت بهره برد.

    مثالهایی در مورد سایر کشش ها، عمومیت مفهوم کشش را تقویت می کند.

    به طور مثال، در بازار مسکن، نرخ بهرۀ وام مسکن یکی از تعیین کننده های عمدۀ تقاضا برای مسکن است؛ در نتیجه، اطلاع از کشش نرخ بهره در آینده نگری تقاضا برای مسکن بکار می رود.

    اگر انتظار رود که سیاست بانک مرکزی درآینده سبب افزایش نرخ بهره از 10درصد به 11درصد می شود و کشش نرخ بهره برای تقاضای مسکن5/1- محاسبه شده باشد، می توان پیش بینی کرد که تقاضا برای مسکن درآینده 5/1درصد کاهش یابد(015/0- =01/0×5/1-).

    شرکتهای آب و برق،«کشش آب و هوای تقاضا» برای خدمات خود را محاسبه می کنند.

    که درآن«آب و هوا» به وسیلۀ« درجات حرارت روز» که شاخصی از متوسط دما است، اندازه گیری می شود.

    این عامل کشش، همراه با آینده نگری های بلند مدت آب و هوا، جهت پیش بینی تقاضا برای خدمات مربوطه و شرایط حداکثر بار(پیک مصرف) بکار می روند.

    4-8- تابع تقاضای با کشش ثابت در بخش های قبلی این فصل ما غالباً فرض کردیم که تابع تقاضا خطی است.

    یعنی، مقدار تقاضا برای یک کالا تابع خطی متغیرهایی نظیر قیمت خود آن کالا، قیمت سایر کالاها، درآمد مصرف کننده و متغیرهای دیگر است.

    شکل جبری دیگری که غالباً بکار می رود «تابع تقاضای با کشش ثابت» است؛ اگر مقدار تقاضا(Q) فقط بستگی به قیمت آن محصول (p) و درآمد مصرف کننده(I) به شکل زیر داشته باشد.

    Q=ap-b.Ic رابطۀ 4-4-1 مثلاً، اگر200=a، 3/0=b، 2= cباشد، خواهیم داشت: 2I.3/0-p200=Q از مشخصات مهم تابع تقاضای فوق آن است که کشش قیمتی تقاضای آن بدون توجه به مقدار P یا I برابر با b است.

    برای دیدن این موضوع، از Q نسبت به قیمت P مشتق می گیریم؛ نتیجه عبارت خواهد بود از: رابطۀ 4-4-2 به این ترتیب کشش قیمتی تقاضای تابع فوق مقدار ثابت bاست و مقدار آن مستقل از مقدارP یا I است.

    به طور مشابه کشش درآمدی آن بدون توجه به مقدار P یا I برابر با C است.

    برای اثبات این مطلب ابتدا ازQ نسبت به درآمد مشتق می گیریم.

    رابطۀ 4-4-3 استفاده از تابع تقاضای با کشش ثابت که غالباً توسط مدیران صورت میگیرد به دلایل چند گانۀ زیر مربوط می شود.

    اولاً، برخلاف تابع تقاضای خطی، این شکل جبری اثر قیمت روی مقدار را وابسته به سطح درآمد می داند، و اثر درآمد روی مقدار را وابسته به سطح قیمت می داند.

    رابطۀ چند گانه در معادله(4-4-2) واقع بینانه تر از معادلۀ مجموع در رابطۀ(4-1) است.

    ثانیاً، نظیر تابع تقاضای خطی، تابع تقاضا با کشش ثابت برای تخمین، نسبتاً ساده است.

    اگر از دو طرف رابطۀ(4-4-1) لگاریتم بگیریم، خواهیم داشت: Iog Q = Iog a – b Iog p + C Iog I رابطۀ 4-4-4 چون این رابطه خطی است، a، b وc را می توان به سادگی با تحلیل رگرسیون تخمین زد.

    4-9- تقاضای مستقیم در مقابل تقاضای مشتق شده تابع تقاضای برخی از کالاها شامل تقاضا برای کالای دیگری به عنوان یکی از متغیرهای مستقل آن تابع تقاضاست.

    به بیان دیگر تقاضا برای یک کالا«مشتق» از تقاضا برای کالای دیگری است.

    به طور مثال، تقاضا برای وام مسکن، در واقع تقاضای مشتق شده از تقاضا برای خود مسکن است.

    تقاضا برای اکثر کالاهای سرمایه ای، تقاضای مشتق شده از تقاضا برای کالاهای نهایی آنهاست.

    به عنوان مثال، تقاضا برای ماشین آلات و تجهیزات تولید سیمان، تابع تقاضا برای سیمان است.

    مفهوم تقاضای مشتق شده برای کالاهای سرمایه ای به مفهوم اقتصادی معروفی به نام «اصل شتاب» منتهی می شود.

    به موجب این اصل وقتی تقاضا برای یک کالای نهایی افزایش یابد، تقاضا برای کالاهای سرمایه ای مربوطه با نرخ سریع تری افزایش خواهد یافت.

    اصل شتاب در جهت عکس نیز عمل می کند.

    این حقیقت که صنایع کالاهای سرمایه ای نوسانات دوره ای بسیار بزرگتری از صنایع کالاهای مصرفی را متحمل می شوند، یکی از حقایق بسیار مهم زندگی اقتصادی را توضیح میدهد.

    روشن است که این مطلب دارای اشارات ضمنی مهمی برای بنگاههای اقتصادی در جوامعی است که پایۀ صنعتی آنها بر پایۀ تولید کالاهای سرمایه ای است.

    (اقتصاد مدیریت- هاشمی – صفحات 115-120) 2- عرضه() عرضه به قسمتی از تولید اطلاق می شود، که توسط تولید کنندگان در بازار به معرض فروش گذاشته می شود.

    البته ممکن است قسمتی از تولید راهی انبارها گردیده و در بازار عرضه نگردد، احتمالاً کالاهای کشاورزی فاسد شدنی، مقدار عرضه آنها با مقدار تولید برابر بوده و کلیه کالاهای تولید شده در این بخش در بازار به معرض فروش گذارده می شوند.

    بنابراین، عرضه زیر مجموعه ای از تولیدات است که در بازار به فروش می رسد.

    در بررسی عرضه، به عنوان یکی دیگر از مهمترین نیروهای اقتصادی بازار، از مفاهیم زیر استفاده می کنیم.

    عرضه کالایی مانند x، عبارت است از مقادیر مختلفی از آن کالا یا خدمات که فروشندگان و یا تولیدکنندگان حاضرند در قیمتهای مختلف به معرض فروش بگذارند؛ در صورتی که سایر شرایط، ثابت مانده و تغییر نکنند.

    در حقیقت عرضه رابطه ای است بین قیمتهای مختلف یک کالا یا خدمات و مقادیر مختلفی از آن که فروشندگان در یک واحد معین از زمان حاضر به فروش آن می باشند.

    2-2 عوامل مؤثر بر مقدار عرضه: مهمترین عواملی که بر مقدار عرضه یک کالا یا خدماتی مانند x مؤثر می باشند، عبارتند از: قیمت همان کالا؛ تکنولوژی تولید آن کالا؛ قیمت عوامل تولید آن کالا و یا هزینه تولید آن کالا؛ عرضه کالاهای مرتبط یعنی کالاهای جانشین(مشابه) و یا مکمل؛ قیمت کالاهای مرتبط در تولید؛ قیمت انتظاری؛ شرایط جوی و اقلیمی یا جغرافیایی؛ تعداد عرضه کنندگان؛ اثر مالیات؛ اثر سوبسید؛ سیاستگذاریهای دولت(در امر صادرات واردات و یا قیمت گذاریها) اکتشاف منابع جدید، زمان و ......تأثیر هر یک از عوامل فوق برمقدار عرضه به شرح زیر می باشد: - اثر قیمت(قانون عرضه)- تغییر قیمت یک کالا اثری مستقیم بر مقدار عرضه آن کالا خواهد گذاشت، یعنی، با افزایش و یا کاهش قیمت یک کالا مقدار عرضه آن کالا نیز افزایش و یا کاهش می یابد؛ به استثناء عرضه نیروی کار که با قیمت نیروی کار یعنی دستمزد(از یک مرحله به بعد) رابطه معکوس پیدا می کند.

    یعنی با افزایش دستمزد ابتدا ممکن است عرضه نیروی کار افزایش یافته و سپس از یک مرحله به بعد مقدار عرضه نیروی کار با افزایش دستمزد کاهش یابد.

    - اثر تکنولوژی- تکنولوژی، در مفهوم عام دانش فنی افزایش تولید است، که در ماشین متبلور می شود.

    ماشین مظهر تکنولوژی است، ولی خود تکنولوژی نیست، در حقیقت دانش فکری و یا سطح اندیشه های فنی تخصصی نیروی انسانی را تکنولوژی می نامند.

    آدام اسمیت اولین دانشمند علم اقتصاد و خالق تکنولوژی تقسیم کار بوده است، وی در قرن هیجدهم، تنها با اندیشه تقسیم کار توانسته است میزان تولید را چند برابر افزایش دهد.

    بهبود تکنولوژی موجب افزایش تولید و افزایش عرضه گردیده، در حالی که افت تکنولوژی مثلاً در نتیجه استهلاک ماشین آلات، فرسایش خاک و یا کهنگی اطلاعات علمی، .....

    باعث کاهش تولید و کاهش عرضه می گردد.

    - اثر قیمت عوامل تولید() (هزینه تولید)- تغییر قیمت عوامل تولید(نرخ دستمزد، حقوق، اجاره، نرخ بهره، قیمت مواد اولیه، ......)، اثر معکوس بر عرضه آن کالا خواهد داشت، مثلاً؛ با افزایش قیمت مواد اولیه مقدار عرضه آن کالا(حداقل در کوتاه مدت) کاهش خواهد یافت، بر عکس، با کاهش قیمت مواد اولیه یعنی کاهش قیمت کود، بذر، نرخ بهره و .......

    مقدار تولید و در نتیجه مقدار عرضه آن کالا افزایش خواهد یافت.

    کاهش نرخ بهره بانکی، موجب افزایش سرمایه گذاری در تولید و افزایش عرضه می گردد.

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.

تعریف علم اقتصاد : علم تخصیص منابع محدود برای تامین نیاز ها و خواسته های نا محدود . هدف اگر بر اساس نیاز نباشد یک خواسته است .  منابع محدود : ===» نیاز + خواسته . تفاوت میان نیاز و خواسته : نیاز محدود است اما خواسته نامحدود است . 3 اصل مهم در تعریف اقتصاد : 1- اصل کمیابی : scurcity principle 2- اصل اهداف :  taryets principle    3- اصل تخصیص منابع : ...

چکیده‌ اقتصاد اسلامی‌ مقوله‌ای‌ است‌ که‌ از دیرباز مورد بحث‌ و بررسی‌ علماء اسلامی‌ قرار گرفته‌ است‌. دانشمندان‌ اسلامی‌ درباره‌ ماهیت‌ اقتصاد اسلامی‌ بحثهای‌ زیادی‌ داشته‌اند و کتب‌ و مقالات‌ زیادی‌ دراین‌ زمینه‌ به‌ رشته‌ تحریر درآمده است. به‌ رغم‌ مباحث‌ زیاد هنوز بحثهایی حل نشده‌ در این‌ خصوص‌ وجود دارد. بعضی اقتصاددانان اقتصاد اسلامی را علم اقتصاد از نوع« اقتصاد ...

بوردیو جامعه‌شناسی قدرت نمادین را مطرح می‌کند، و در آن به موضوع مهم رابطه بین فرهنگ، قشربندی (اجتماعی) و قدرت می‌پردازد. او معتقد است که مبارزه برای شناسایی ‌اجتماعی، بعدی اساسی از کل حیات اجتماعی است. در این مبارزه، منابع، فرایند‌ها و نهاد‌های فرهنگی، افراد و گروه‌ها را در سلسله مراتب رقابتی و دائمی سلطه نگه می‌دارند. او این ادعای جسورانه را مطرح می‌کند که همه رسوم و نماد‌های ...

نشریه نانوتکنولوژی، سال 2002، شماره 13، (243-247) چکیده قرار است نانوتکنولوژی یکی از فناوریهای کلیدی و کارآمد قرن 21 شود. قابلیت اقتصادی آن، حاکی از وجود بازاری بالغ بر چندصد میلیارد یورو برای این فناوری در دهه بعد است. بنابراین نانوتکنولوژی موجب جهت‌دهی فعالیتهای بسیاری از بخشهای صنعتی و تعداد زیادی از شرکتها در جهت آماده‌سازی آنها برای این رقابت جدید شده است. در همین زمان ...

علم اقتصاد که از قرن 16 میلادی در کشورهای اروپایی تکوین یافت از یک طرف در اثر محدود بودن عوامل تولید ، رشد روزافزون جمعیت و افزایش نیازهای نا محدود و متنوع به محصولات مختلف واز طرف دیگر در اثر پیشرفت تکنیکهای تولید وگسترش فعالیتهای اقتصادی ، بیش ازپیش تکامل یافته است .اصولاً ارائه تعریفی از یک کار ساده ای نیست .علم اقتصاد که امروز دارای قلمرو بسیار وسیعی است ازاین قاعده مستثنی ...

چکیده : امروزه بنگاه های اقتصادی کشور در فرآیند جهانی شدن و پیوستن به منظومۀ تجارت جهانی که پیوستنی که چندان نیز از روی اختیار نیست با چالش های بی شماری مواجه هستند . حضور در بازار های جهانی و حتی باقی ماندن در بازار های داخلی مستلزم رقابت با رقبای قدرت مند است و با توجه به گسترش و پیچیدگی اهداف ، فرآیند ها و ساختار سازمانی در صحنۀ رقابت ، سازمان هایی می توانند به بقای خود ادامه ...

مقدمه رقابت در محیط تجاری مستلزم توانمندی‌ شرکتهای تجاری برای جذب بهینه منابع محدود محیطی اعم از مشتری، نیروی انسانی شایسته و منابع بهینه مالی است. مصرف بهینه این منابع، دومین عاملی است که از نقش موثری در کسب مزیت رقابتی برای شرکتها برخوردار است. در این راستا، با وجود تمام برنامه‌ریزیها و دقت‌نظرهایی که توسط کارشناسان و متخصصان شرکتها در این زمینه صورت می‌گیرد، اماهنوز برخی ...

اشاره : اقتصاد اثباتى(3) دستیابى به کارایى اقتصادى را وظیفه خویش مى شمارد. هدف, تخصیص منابع به نحوى است که با امکانات موجود بیش ترین مطلوبیت فراهم آید. اما این که این مطلوبیت حداکثر شده, چگونه بین آحاد جامعه توزیع شود, به هنجارهاى(4) مقبول جامعه بستگى دارد که قضاوت درباره آن ها بیرون از مسئولیت اقتصاددان تلقى مى شود. در مدل بهینه پارتو که دستیابى بدان هدف اصلى اقتصادهاى رایج ...

الف)نقش سرمایه در رشد اقتصادی: به زعم اکثر علمای توسعه نقش سرمایه در فرآیند رشد اقتصادی اساسی و اصلی می باشد به علت اینکه با افزایش جمعیت و افزایش نیروی کار نیاز به سرمایه و سرمایه گذاری اجتناب ناپذیر می باشد و به نظر عده ای دیگر از نظریه پردازان نقش سرمایه در تولید به نیست که آنرا مهمترین عامل رشد اقتصادی معرفی نمود زیرا کشور‌هایی با سرمایه کم هم گامهای بلندی در مسیر رشد ...

چکیده نظام اقتصادی نوینی که شکل گرفته است با استفاده از فناوری های نوین و شبکه های ارتباطی به تبادل اطلاعات می پردازد و علمی که به مطالعه اطلاعات و سرمایه گذاری در زمینه های جدید مثل تولید اطلاعات، گردآوری، و اشاعه جهت توسعه اقتصادی می پردازد اقتصاد اطلاعات است. در این میان کشورهای توسعه یافته با ایجاد پایگاههای عظیم و در اختیار داشتن فن­آوری های نوین اطلاعات و ارتباطات عملاً ...

)نقش سرمایه در رشد اقتصادی: به زعم اکثر علمای توسعه نقش سرمایه در فرآیند رشد اقتصادی اساسی و اصلی می باشد به علت اینکه با افزایش جمعیت و افزایش نیروی کار نیاز به سرمایه و سرمایه گذاری اجتناب ناپذیر می باشد و به نظر عده ای دیگر از نظریه پردازان نقش سرمایه در تولید به نیست که آنرا مهمترین عامل رشد اقتصادی معرفی نمود زیرا کشور‌هایی با سرمایه کم هم گامهای بلندی در مسیر رشد اقتصادی ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول