مقدمه
کلزای با کیفیت کونولا یکی از دانه های هدایت کننده جهان است .
روغن سویا (30%) روغن نخل، (17/16% ) ، روغن کلزا (9/13%) و روغن دانه آفتابگردان (8/13% ) و جمعا حدود75 درصد کل تولید روغن جهان هستند تولید کنندگان عمده کلزا (همه انوا آن ) چین ؛ اتحادیه اروپا (ES ) ، کانادا و هند هستند تولید جهانی کلزا در طی دو دهه گذشته بسیار سریعتر از سایر دانه های روغنی رشد داشته است .
تجارت جهانی کلزا وفرآورده های آن یعنی روغن و کنجاله نیز به رشد قابل توجهی دست یافته است .
صادرات کلزا اینک دومین حجم تجارت دانه های روغنی بعد از سویات را تشکیل می دهد .
کانو لا نوع ویژه ای ازذ کلزاست که با کیفیت بالای روغن و کنجاله هماره است .
نام کونولا ، دانه ای را مشخص مبدل حرارتی سازد که حاوی دو درصد یا کمتر اسید روسیک در روغن و کمتر از 30 میکرو مول در گرم گلو زاینولیت در کنجاله عاری از روغن است .
کلزایی که با این شاخص ها انطباق نداشته باشد نمی تواند ، کانولا خوانده شود .
اسیدهای چرب اشباع روغن کانولا از هر روغن گیاهی دیگر کمتر است (6%) سایر روغن های گیاهی و درصد اسیدهای چرب آنها عبارت است از : گلرنگ 9 درصد ، آفتابگردان 11 درصد ، ذرت 13 درصد ، زیتون 14 درصد ، بادام زمینی 18 درصد ، پنبه دانه 217 درصد ، چربی خوک 41 درصد ، نخل 51 درصد ، کره 66 درصد و روغن نارگیل 92 درصد .
دانه کانولا حاوی 40 درصد روغن است و روغن آن در سالاد و آشپزی و سایر فرآورده های غذایی مصرف می شود .
کنجاله آن بعد از روغن کشی دارای جدود 37 درصد پروتئین بوده و یک منبع غذایی پر پروتئین برای تغذیه دامداریها و مرغداریهاست .
کلزا در نواحی سرد مناطق کشاورزی جهان نظیر آمریکای شمالی ، اروپای شمالی ، و چین و هند کشت می گردد روغن آن قرنها به عنوان روغن آشپزی و روشنایی در اروپا و آسیا و سپس به عنوان روان کننده و سوخت به کار رفته است .
ولی تنها در همین اواخر ارقامی با سطوح کاهش یافته اسید اروسیک و گلوکوزاینولیت موجود در روغن و کنجاله اصطلاح شده اند این پیشرفت کلزا را از نظر مصرف روغن کانولا با شدتی بیشتر از هر روغن گیاهی دیگر ی افزایش یافت و در چین ، هند ، ژاپن ف کانادا و بسیاری از کشورهای اروپایی روغن عمده خوراکی است ژاپن تنها کشوری در این گروه است که تولید کننده عمده کلزا نیست .
در ال 1985 اداره مواد غذایی و داروئی ایلات متحده (FDA)روغن کانولا را به عنوان روغن سالم (GRAS) تایید نمود .
از آن پس مصرف داخلی آن به طور ثبات رشد یافته است امروزه تولید ایالات متحده تقریبا حدود 10 درصد تقاضای داخلی است .
از آنجا که اسیدهای چرب روغن آن نصف سایر روغن های گیاهی است و دارای مخلوط مطلوبی از اسیدهای چرب تک و چند غیر اشباع است و نظیر سیار روغنهای گیاهی فاقد کلسترول است مورد توجه صنایع غذایی است .
تمام فراورندگان عمده مواد غذایی در ایالات متحده در حال ارزیابی یا مصرف روغن کانولا در خط روغنهای آشپزی هستند و تعداد فرآورده های غذایی در حال افزایش است .
ایالت کنتاکی به نظر می رسد که بتواند از این فرصت به خوبی بهره برداری نماید .
کانولا به خوبی در سامانه های زراعی جای می گیرد زیرا می تواند با سویا به صورت دو محصول در سال کشت شود .
روشهای زراعی نیازهای مربوط به ادوات هزینه های تولید و فصل رویش کانولا کاملا مشابه گندم است .
سطح برداشت شده کانولا در ایالات متحده طی سالهای 1987 ، 1988 ، 1990 ، 1991 به ترتیب 1000، 8000، 2000 ، 7000 ، 9000 ایکر بوده است .
تصمیم های مدیریتی است که زراعتی را سازگار و یا آن را حذف می کند کانولا بدون افزایش اطلاعات در مورد مدیریت کانولا و بهبودسامانه های بازاریابی موفق نخواهد بود .
1-1- تاریخچه کلزا / کانولا
تاریخ نشان می دهد که کلزا چند هزار سال با همان شکل اولیه در آسیا کشت شده است کلزا یکی از چند منبع دانه روغنی بوده است که توانسته است به صورت موفقیت آمیز در مناطق سردسیر ( معتدل) نواحی کشاورزی جهان کشت شود ، کلزا از قرن سیزدهم در اروپا کشف شده است در قرون بعدی به صورت روغن آشپزی و هم روغن چراغ بکار رفت کلزا تا کشف نیروی بخار که مشخص شد روغن آن در موتورهای بخار ویژگی روان سازی عالی دارد .
مصارف صنعتی محدودی داشت در دهه 1960 بود که تولید کلزای کانادا در واکنش به تقاضا برای یک روغن روان ساز افزایش یافت لیکن در دهه 1950 این تقاضا با تغییر موتورها به موتورهای دیزل و گسترش مصرف فرآورده های نفتی کاهش یافت .
روغن های گیاهی خوراکی از اجزایی که اسید های چرب نامیده می شود تشکیل شده و همین اسید هاست که مصرف خوراکی و یا صنعتی روغن های گیاهی را تعیین می کند برخی از این اسیدهای چرب در جیره غذایی انسان به عنوان اسید پایه در نظر گرفته می شوند .
روغن های کلزا به طور مشخص مقدار زیادی اسیدهای چرب زنجیره – بلند دارند که اسید اروسیک نامیده میشود .
قبل از دهه 1960 مقدار اسید اروسیک روغن کلزا به هنگام ارزیابی از نظر اهداف خوراکی و موجب نگرانی نبود ، لیکن در دهه 1960 تحقیقات دامنه داری اشاره داشتند که مصرف اسید اروسیک در روغن کلزای می تواند اثرات منفی بر سلامت به ویژه بر اختلالات قلب داشته باشد ، به دلیل سطوح بالای اسید اروسیک در روغن ارقام سنتی کلزا روغن آن از نظر مصرف انسانی سالم در نظر گرفته نمی شد نگرانی درباره اسید اروسیک به نژاد گران گیاهی کانادار به جستجوی منابع ژنتیکی جدیدی با مقدار اسید اروسیک کمتر بر انگیخت .
این کار منجر به ایجاد ارقام جدید با مقدار اسید اروسیک کم در دهه 1960 و اوایل دهه 1970 گردید و بهبود کیفی عمده ای را در روغن سبب شد و امکان دارد که روغن کلزا بتواند در فرآورده های غذایی مورد استفاده انسان قرار بگیرد .
در حالیکه کیفیت روغن کلزا بهبود می یافت به نژاد گران گیاهی کانادا در حال کار جهت بهبود کیفیت پروتئین کنجاله کلزا بودند .
اگر چه کنجاله کلزا منبعی عالی از پروتئین با تعادل عالی اسیدهای امینه بود ولی مصرف آن به دلیل درصد بالای گلوکوزینولیت محدود بود بیشتر گیاهان خانواده خردل دارای گلوکوزینولیت ( ترکیبهای گوگردی ) هستند .
این عوامل طعم ، بو ، مزه خردل ، تربچه ، شلغم و یا سایر کلمی ها هستند .
ارقام سنتی کلزا دارای درصد بالایی گلوکوزینولیت در کنجاله اند که اگر به مقدار کافی در تغذیه دام مصرف شود .
سبب مشکلات تغذیه ( کاهش رشد ، کارایی کمتر تغذیه ) و تیروئید می گردد اثرات آن در حیوانات تک معده ای ( خوک و گراز ) چشمگیر تر از حیوانات نشخوار کننده است به نژاد گران گیاهی کانادا جستجو برای یافتن مواد ژنتیکی با گلوکوزینولیت کمتر را آغاز کردند و سپس در دهه 1970 آنها را به طور موفقیت آمیز برای کاستن سطح ان در حدی که کنجاله بتواند در تغذیه دامها بکار بردند در سال 1987 صنعت کلزا کانادا نام کانولا برای شناسائی ارقام کلزای جدید پذیرفت ارقامی که از نظر ژنتیکی اسید اروسیک گلوکوزینولیت کمی دارند و آنها را از کلزای معمولی متمایز می سازد نام کانولا یک علامت تجارتی ثبت شده بین المللی توسط اداره کانولا ی کاناداست .
کلزا در ایالات متحده یک زراعت جدید نیست در طی نیمه اول این قرن کلزا ( که معمولا rape نامیده می شود ) عمدتا به عنوان یک علوفه یکساله برای مصرف همه انواع دامها کشت می شد .
مقدار بسیار کمی کلزا به استثنای برخی از ارقام صنعتی کشت شده است تا سال 1985 اداره مواد غذایی و داروئی ایالات متحده (FDA) فروش روغن کلزا برای مصارف انسانی را در ایالات متحده منع کرده بود زیرا ناسالم در نظر گرفته می شد .
این محدودیت در دهه 1960 برقرار گردید تا امکان آلودگی روغن خوراکی را با روغن های سمی کلزا کاهش دهد .
لیکن در سال 1985 عمدتا به دلیل اصلاح روغن های خوراکی نوع کانولا FDA وضعیت GRAS ( به طور کلی سالم در نظر گرفته می شود ) را برای روغن های کم اسید اروسیک در نظر گرفت این امر نه تنها دروازه ایالات متحده به عنوان یک بازار بالقوه مهم روغن های خوراکی بلکه به عنوان یک تولید کننده کانولا برای پاسخگوئی به تقاضای بازار روغن های خوراکی نیز گشود .
کانولا چیست ؟
طبقه بندی گیاه : کانولا به عنوان گیاه روغنی یک نمونه کلزاست که از نظر ژنتیکی تغییر و بهبود یافته است .
کلزها گیاهانی یک ساله و ویژه مناطق سرد از خانواده کوریسیفر (خردل)که به جنس براسیکا تعلق دارند خانواده کوریسیفرمشتتمل بر 3000 گونه گیاهی است که عمدتا در نیمکره شمالی مشاهده می شوند نام کوریسیفر از گلبرگ های چهار تایی گلها که دو به دو روبروی یکدیگر قرار گرفته و شکل صلیب می سازند منشا دارد .
جنس براسیکا بسیاری از گونه های زراعی اهلی را شامل می شود که به خاطر روغن ، دانه ، غذا ( ریشه ، ساقه ، برگها ، جوانه ها و گلها ) و یا قسمت های سبز آنها کشت می شوند کلزا به عنوان عضوی از جنس براسیکا به شدت با خردل و برخی از سبزیهای زراعی نظیر کلم ، شلغم ،گل کلم و بروکلی خویشاوندی دارد .
کلمه rape در نام کلزا از لغت لاتین rapum منشا دارد که معنی شلغم است .
برخی از گونه های علف خویشاوند موجود در خانواده کوریسیفر عبارتند از خردل وحشی ، کیسه کشیش و pepper grass معمولی .
ارقام دارای کیفیت کانولا در حال حاضر از دو گونه کلزای روغنی اصلاح شده اند Brassica papus ( که کلزای آرژانتینی ، کلزای تابستانه ، کلزای زمستانه و یا کلزای سوئدی هم نامیده می شود و Brassica campestris که کلزای لهستانی ، کلزای شلغمی تابستانه و خردل مزرعه نامیده می شود .
) کشاورزان ارقام کانولای حاصل از این دو گونه را کشت کرده اند لیکن به نژادگران گیاهی کانادا اخیرا خردل Brassica guncea را با کانولا تلاقی داده اند تا خردل با کیفیت کانولای نسبت به ارقام فعلی مزایای دارد تولید شود برخی از این ارقام ممکن است طی 5 تا 10 سال آینده در دسترس قرار گیرند .
ارقام کانولایی که در حال حاضر در کنتاکی کشت می شود از گونه B.napus اصلاح شده اند که برای تولید زمستانه کلزا در ایالات متحده مناسب تر است .
این گونه دارای عملکرد بالقوه بالاتر و کیفیت بهتری بوده و دیررس تر از B.campestris است .
این گونه تا حد زیادی خودرو و نسبتا بلند تر است ( با بلندی 50 تا 55 اینچ = 125 تا 13705 سانتی متر ) اندکی از نظر گل دهی یکنواخت تر و به هنگام رسیدن در مقابل ریزش مقاوم تر است و دانه ها معمولا درشت تر بوده و به هنگام رسیدن انها قهوه ای تا قهوه ای متمایل به سیاه است .
غنچه ها در سطح بالاتر از گلهایی که شکفته است قرار می گیرند و برگهای بالایی تنها به دو رنیمی از ساقه می پیچد .
B.campestris با دوره های کوتاه رشد تابستانه کانادا سازگار است این گونه کم محصول تر است و تا حد زیادی زودتر از b.napus می رسد (10 تا 16 روز ) بلندی آن کمتر است ( حدود 60 تا 45 اینچ =100 تا 5/112 سانتی متر) یکنواختی رسیدن آن کمتر وبه ریزش مقاوم تر است دانه های یان اندکی کوچکتر ند و به هنگام رسیدن رنگ انها قهوه ای متمایل به زرد تا قهوه ای است غنچه ها در سطح پائین تری از گل هایی که به تازگی شکفته اند قرار می گیرند و قسمت های پائین پهنک برگ کامل گرداگرد ساقه را می گیرد .
1-3- کیفیت ها کانولا و اصطلاحات علمی غالبا بین کانولا و اصطلاحات علمی که برای توصیف ان به کار می رود سر در گمی ایجاد می شود اصطلاح کانولا نشان دهنده یک استاندارد کیفی است و نه یک طبقه بندی زیست شناسی ، کانولا ارقامی از کلزا را تعریف می کند که هم روغن خوراکی با کیفیت عالی و هم غذای دام با کیفیت کانولا باشد نیازهای استاندارد آن عبارتند از : روغنی که کمتر از دو درصد کل اسید های چرب آن اسید اروسیک بوده و کنجاله آن بیش از 30 میکرو مول گلوکوزینولیت در هر گرم کنجاله عاری از روغن و خشک شده در هوا نداشته باشد نمی تواند کانولا خوانده شود و مصرف روغن آن برای انسان و یا حیوان ناسالم در نظر گرفته می شود .
ارقام کانولا یی که هم اسید اروسیک کم (2%) و هم گلوکوزینولیت کم دارند ( 30 میکرومول در هر گرم ) به نام ارقام کلزای دو گانه – کم و یا دو صفر (00) نامیده می شوند .
گاهی نیز کانولا به خاطر درصد اسید اروسیک پائین ان به نام لیر (LEAR) خوانده می شود .
(lowerucic acid rapeseed) ویژگی های برتر روغن کانولا ان را روغنی بسیار عالی هم به عنوان روغن مایع سالادی و هم روغن آشپزی معرفی می کند این روغن مشخص شده است که برای مصرف ترد کنندگی و روغنهای ترد کننده و نیز مارگارین ها و روغن های مارگارین مناسب است .
صنایع غذایی روغن را در فراورده های غذایی هر چه بیشتری بکار می برند .
نگرانی هایی عمومی درباره اثر جربیهای اشباع شده بر سطوح کلسترول سرم خون ، بیماری قلب و سلامت انسان وجود دارد – تصور می رود که جایگزین نمودن چرب های اشباع با چرب های غیر اشباع و یا کاستن از جذب چربی های اشباع مقدار کلسترول و خطرات مربوط به سلامت را کاهش می دهد .
تمام روغن های گیاهی از جمله کانولا ، کلسترول ندارند .
روغنهای گیاهی از نظر درصد چربی های اشباع بسیار متفاوتند .
روغن کانولا از سایر روغن های گیاهی خوراکی دارای سطح پایین تری از چربی های اشباع است ( تنها 6 % ) و نیز دارای نسبت بالایی از چربی های غیر اشباع بوده و حاوی مخلوط مطلوبی از چربی های تک و چندغیر اشباع است .
1-6- سایر کلزاها نوع دیگری از کلزای خوراکی با درصد پائین اسید اروسیک وجود دارد که به دلیل درصد بالای گلوکوزینولیت آن دارای کیفیت کانولا نیست این ارقام بنام کلزای یک ، کم و یا صفر (0) نامیده می شود ارقام یک صفر نیز به دلیل پائین بوده و درصد اسید اروسیک می توانند به نام لیر خوانده شوند .
بیشتر کلزای اروپایی ارقام کلزای یک صفری هستند که هنوز مقدار نسبتا بالیی گلوکوزینولیت دارند لیکن آن کشورها نیز اینک در جهت تولید ارقام دو صفر حرکت می کنند .
کلزای صنعتی به دنبال درصد بالای اسید اروسیک است که در تقابل با روغن کلزای خوراکی قرار می گیرد .
این نوع کلزا غالبا به نام هیر (HEAR) نامیده می شود (High erucic acid rapessed) ارقام سنتی کلزا دارای 20 تا 40 درصد اسید اروسیک در روغن هستند .
درصد اسید اروسیک ارقام جدیدتر هیرانیک بین 40 تا تقریبا 60 درصد تغییر می کند حداقل اسید اروسیک قابل پذیرش برای کلزای مصارف صنعتی 40 درصد است .
کلزای صنعتی به عنوان روغن روان ساز و یک جزء افزودنی به تولید لوازم آرایشی و بهداشتی ، رنگهای لاکی ، پاک کننده مواد داروئی ، مواد پلاستیکی و کارخانه های ساخت نایلون به کار می رود و به عنوان ماده خام در صنایع شیمیایی مصرف می شود .
کلزای صنعتی همچنین می تواند حاوی هر مقدار گلوکوزینولیت باشد و کنجاله این دانه ها معمولا دارای مقدار بالایی گلوکوزینولیت است که آن را برای مصرف دام ها نامناسب می سازد .
پیشرفت های به نژادی منجر به سطوح کمتر گلوکوزینولیت گردیده و سبب افزایش ارزش اقتصادی کنجاله گردیده است .
جدول 1-1- ویژگی های روغن کنجاله انواع مختلف کلزایی راکه مورد بحث قرار گرفت فهعرست کرده است .
جدول 1-1 ویژگی های روغن و کنجاله انواع کلزا ویژگی های گیاه کانولا یک گیاه یک ساله است در کانادا و در مناطقی از شمال ایالات متحده که دارای زمستانهای سخت هستند .
به صورت بهاره ( در بهار کاشته می شود ) کشت می شود در مدارهای جنوبی تر نظیر کنتاکی کانولا می تواند به عنوان یک زراعت زمستانه ( در پائیز کاشته می شود ) کشت گردد .
کانولای زمستانه معمولا عملکردی بیشتر از کانولا ی بهاره دارد .
وقتی بوته ها در پائیز جوانه می زنند دانه رست ها شبیه کلم شلغم و یا خردل هستند .
بوته ها در طول زمستان به خواب می روند و بیشتر بافت برگ یخ می زند .
گیاه در بهار به سرعت گل می دهد و یک ساقه گل دهنده را به بالا می فرستد .
کانولا تا ارتفاع چهار تا پنج پا رشد می کند ( حدود 150 سانتی متر ) جزئی از ساقه که حاوی غلاف است سرانجام 10 تا 15 اینچ طول خواهد داشت (25 تا 5/37 سانتی متر ) .
گل های کانولا زرد و روشن هستند و مزرعه ان در گل کامل بسیار تماشایی است .
گل های زرد بطور مشخص چهار گلبرگ به شکل صلیب دارند .
بوته کلزا بسیار بیشتر از ظرفیت غلاف دهی گل می دهد.
به دنبال گرده افشانی یک غلاف کشیده با دو حجره که با یک غشا جدا می شوند و در هر حجره یک ردیف دانه دارد تشکیل می دهد .
غلاف های سبز ( که بعد از رسیدن کرمی می شوند ) با حدود 5/0 تا 3 اینچ (25/1 تا 5/7 سانتی متر ) طول و 8/1 اینچ پهنا بسته به گونه واریته و شرایط محیطی حاوی 15 تا 20 دانه کوچک خواهند بود .
دانه ها 13 تا 15 هفته بعد از رشد مجدد بهاره می رسند .
می رسند به رنگ قهوه ای تا سیاه هستند در هر پاوند حدود 115000 دانه وجود دارد قطر دانه ها حدود 32/1 تا 32/3 اینچ است ولی اندازه دانه بسته به اثر محیط و رقم تغییر می کند.
استاندارد های کونولا عبارت از وزن حجمی 50 پاوند درهر بوش و درصد رطوبت 10 درصد است در موقع استخراج روغن دانه کونولها حدود 40 درصد وزن خود روغن می دهد ( در مقابل 20 درصد سویا ) و آن را یکی از کارآترین گیاهان روغنی موجود می سازد .
بعد از استخراج روغن کنجاله باقی مانده 36 تا 3/0 درصد پروتئین دارد .
فصل دوم: استخراج روغن 2-1 استخراج روغن وچربی استخراج روغن و چربی بسته به نوع دانه یا میوه های که بدین منظور بکار برده می شود .
به طریق مختلفی امکان پذیر است .
درحال سه روش زیر یا ترکیبی از آنها جهت خارج نمودن روغن از دانه یا میوه های روغنی مورد استفاده قرارمی گیرد : استحصال روغن از طریق فرآیند حرارتی خروج روغن به کمک فشار یا پرس استخراج روغن با استفاده از حلال بطور کلی توجه به نکات زیر در ارتباط با روغن کشی حائز اهمیت فراوان است : کمترین میزان ناخالصی در روغن بدست آمده مد نظر قرار دادن راندمان عمل ، علاوه بر اقتصادی بودن پروسه بیشترین ارزش غذایی کنجاله دراین مجموعه استخراج روغن از دانه کلزا به کمک حلال انجام می گیرد .روغنی که توسط این روش استخراج می شود به دلیل اعمال درجه حرارتهای پایین از کیفیت بالایی برخوردار است .
پروتیئن حاصله نیز کمترین ضایعات حرارتی را دارد ومی توان روغن باقیمانده در کنجاله رابه 1% رساند .
راندمان استخراج با حلال 12-10% بیشتر از روش استخراج با پرس است .
مزایا ومعایب این روش عبارتند از : مزایا : روغن باقیمانده در کنجاله به حداقل می رسد .
برای استخراج دانه های کم روغن و پر ارزش مثل جوانه گندم ، آفتابگردان و...
مورد استفاده قرار می گیرد .
از دتاتوره شدن پروتئین دانه های که به حل شدن در آب نیاز دارند ، جلوگیری می کند.
معایب : هزینه زیاد استراکتورها خطر ناک بودن کار با حلال به لحاظ خطر آتش سوزی 2-2 خصوصیات حلال مورد استفاده : حلالیت بالا در درجه حرارت کم حلال باید بتواند بطور انتخابی تری اسیل گلیسریدهای دانه روغنی را حل کند .
حلال مورد استفاده نباید واکنشهایی شیمیایی در اکستراکتور ایجاد نماید.
حلال باید ویسکوزیته کم داشته باشد و سریعتر در داخل دانه روغنی رشد کند .
حلال باید با حداقل مصرف انرژی و براحتی از کنجاله بازگیری شود.
حلال باید درآب موجود در دانه روغنی نامحلول باشد .
حلال باید عاری از عناصر ازت و گوگرد دار باشد .
حلال باید به اندازه کافی پایدار باشد .
حلال باید ارزان وقابل دسترس بوده و سمی نباشد .
حلال مورد استفاده باید دارای نقطه اشتعال بالایی بوده و نقطه جوش کمتر از 100 درجه سانتی گراد داشته و غیر قابل انفجار باشد.
برای استخراج روغن از دانه های روغنی حلالهای متفاوتی در آزمایشگاه استفاده می شود که درجدول (3-1) نشان داده شده است .
جدول (3-1) حلالهای مورد استفاده استخراج روغن ازدانه های روغنی درآزمایشگاه البته تاکنون موفق به کشف حلالی که تمام خصوصیات فوق را بطور همزمان داشته باشد ،نشده است .
ولی د رعمل هگزان و بنزن بهترین حلال برای استخراج روغن از دانه های روغنی محسوب می شوند .
جدول (2-2) خصوصیات فیزیکی حلالهای مورد استفاده استخراج روغن درصنعت روغن کشی معمولا درسیستمهای مداوم روغن کشی با حلال، نسبت وزن روغن به وزن حلال برابر یک است ، در صورتیکه این سیستمهای غیر مداوم کمتر از یک می باشد .
به عبارت دیگر مقدار حلال بیشتری مورد نیاز ات که باالطبع افت بیشتری را به دنبال خواهد داشت .
2-3 عوامل موثر در استخراج روغن : 2-3-1 درجه حرارت حلال : درجه حرارت حلال نقش اساسی در سرعت استخراج روغن دارد، زیرا حرارت باعث کاهش ویسکوزیته حلال شده و حل شدن روغن افزایش می دهد .
همچنین باعث حل شدن فسفاتید های موجود در دانه روغنی می شود .
2-3-2- مدت اکستر اکسیون: مدت اکستراسیون برروی میزان استخراج روغن موثر بوده و درهنگام حل کردن روغن از دانه های روغنی برای انتشار حلال به زمان بیشتری نیاز است که بستگی به نوع وساختار دانه های روغنی دارد .
2-3-3 میزان حلال مورد استفاده : میزان حلال مورد استفاده بستگی به ترکیبات شیمیایی دانه روغنی دارد .
مقدار حلالی که باید دراستخراج روغن استفاده گردد ، با افزایش مواد سلولزی موجود در دانه نیز افزایش می یابد.
در ضمن غلظت میسلا نیز نقش اساسی دارد.
هر چقدر غلظت میسلا افزایش یابد به همان میزان انرژی کمتری برای بازگیری حلال از میسلا لازم است .
2-3-4- میزان آب موجود در دانه روغنی : جهت آماده سازی دانه روغنی برای استخراج روغن باید میزان رطوبت را کاهش داد .
سپس دانه روغنی خرد و فلیک شده را حرارت دهند .
رطوبت دردانه روغنی می تواند مانع تماس حلال با آن گردد وباعث کاهش ضریب انتشار حلال در دانه روغنی شود .
2-3-5 فرم و اندازه پولک دانه روغنی : وضع ظاهری واندازه پولک نقش اساسی در استخراج روغن دارد .
اندازه پولک کمک به انتشار حلال نموده و موجب افزایش راندمان روغن خواهد شد .ذرات پولک نباید بصورت پودر باشد بدلیل اینکه راندمان استخراج روغن بوسیله حلال کاهش خواهد یافت ضخامت پولک دانه آفتابگردان باید 35/0-30/0 میلیمتر باشد .
2-3-6 حرارت دادن دانه روغنی : حرارت دادن دانه روغنی برای استخراج روغن موثربوده و در کیفیت روغن نیز تاثیر دارد و درضمن باعث کاهش رطوبت دانه روغنی می شود .
پروتئین دانه دناتوره شده که روغن به آسانی از سلول دانه استخراج شود و راندمان استخراج روغن بااین روش افزایش یابد .
2-4 نحوه استخراج روغن : استخراج روغن از دانه های روغنی عملا به دو طریق مداوم و غیر مداوم انجام پذیر است .
لذا استخراج کننده هایی که براین مبنا کار می کنند را تحت عناوین زیر می شناسند : 1-استخراج کننده های غیر مداوم (Batch Extractor) .
2-استخراج کننده های مداوم (Continuous Extractor) 2-4-1 استخراج کننده های غیر مداوم ساده ترین راه ممکنه عبارتست از ریختن کنجاله یادانه خرد شده به داخل دیگهای بزرگ ثابت عمودی مجهز به همزدن و سپس افزودن حلال به آن به این ترتیب روغن موجود در ماده اولیه به حلال راه می یابد .
درنهایت حلال تبخیر می شود و روغن بدست می آید .
درحال حاضر نمونه ای ازاین سیستم درکار خانه روغن نباتی سه گل نیشابور مشغول بکار است .
قابل ذکر است که کنجاله پس از خروج میسلا، درهمان مخزن حرارت داده شده ، خشک می شود .
2-4-2 استخراج کننده مداوم دراستخراج روغن به روش مداوم حلال و جامد مختلف الجهت می باشند به این معنی که دانه پر روغن با حلال پر روغن و بالعکس مخلوط می شود .
بدین ترتیب حلال از یک طرف دیگر روغن باقیمانده در دانه به حداقل می رسد .
انواع استخراج کننده های مداوم استخراج کننده های تراوشی (Percolative Etractor) استخراج کننده دسمت Etractor) De- smel ) استخراج کننده روتوسل (Rotocel Etractor) لازم به ذکر است که درطراحی انجام شده از استخراج روتوسل استفاده شده است .
2-5 فیلتر اسین میسلا: وجود نرمه درمیسلا منجر به بروز ضایعات فراوانی درسیستم میشود لذا جداسازی آنها یکی ا زاعمال اساسی قبل از ارزیابی حلال می باشد که می توان از فیلتر استفاده کرد.
چنانچه فیلتر اسیون بادقت کافی انجام نشود، امکان رسوب ذرات درفیلتر وجود دارد .
2-6 بازیابی حلال از میسلا بازیابی حلال از میسلا بستگی به میزان در میسلا و فشار بخار و نقطه جوش حلال دارد .
تبخیر حلال باید حتی امکان در درجه حرارت پایین و مدت زمان کوتاه انجام شود تا اینکه کیفیت روغن بصورت مطلوب باقی بماند .
اصولا بازگیری حلال از میسلا طی دو مرحله انجام میشود .
درمرحله اول میسلا از میان مبدلهای حرارتی عبور می کند و حلال تبخیر شده بوسیله کندانسورها به مایع تبدیل می شود در مرحله دوم به میسلا در دستگاه تقطیر چند طبقه ای حرارت مستقیم و غیر مستقیم داده می شود تا اینکه به طور کامل حلال از میسلا بازیابی شود .
پس از جدا شدن حلال از میسلا در برج تقطیر میسلا وارد سپراتور می شود تا ورغن و آب از هم جدا شوند .
روغنی که در این مرحله بدست می آید روغن خام است و باید مراحل تصفیه و هیدروژناسیون روی آن انجام گیرد .
2-7- اجزا و مراحل تصفیه روغن چربیها و روغنهای خام دارای مواد زائدی هستند .
این مواد بستگی به نوع و مراحل استخراج روغن داشته و باید از روغن خام جدا شوند .
مواد زائد بر روی مزه و طعم روغن تاثیر منفی داشته و زمان ماندگاری روغنها را کاهش می دهد .
بعضی از مواد زائد موجود در روغن که برای سلامتی انسان مضر هستند عبارتند از » گلوکز و اینولات در روغن کلزا ، گسیپول در روغن پنبه دانه ، پراکسید ، آلدئید ها و کتون های حاصل از واکنش اتواکسیداسیون در روغنها و علف کشها ، حشره کشها ، افلاتوکسین و میکوتوکسین و عناصر سنگین ( مانند مس ، سرب )صمغ ، اسید های چرب آزاد ، مواد رنگی و موم .
برای افزایش طول عمر نگهداری چربیها و روغنها ی خام ، تصفیه روغن الزامی به نظر می رسد استفاده از تکنولوژی نوین در صنعت روغن موجب بهبود کیفیت روغن و جداسازی سموم از روغن خام شده است و بهبود کیفیت روغن باعث ارتقا کیفیت تغذیه انسان می گردد .
مراحل تصفیه روغن خام : به کلیه اعمالی که باعث جدا سازی اسید چرب آزاد و فسفاتید ها ( صمغ ) در روغن خام می شود تصفیه روغن اطلاق می شود رنگبری ، بوگیری و هیدروژناسیون جزء مراحل تصفیه به شمار می روند .
روغن خام می تواند به دوروش تصفیه شود که عبارتند از : روش مداوم شیمیایی روش فیزیکی تصفیه فیزیکی در مقایسه با تصفیه شیمیایی به تکنولوژی پیشرفته تری نیاز دارد .
2-7-1- صمغ گیری : فسفاتیدها وصمغ باقی مانده در روغن خام پس از لستین گیری باید به روش فیزیکی و شیمیایی بازگیری شود .
2-7-2- خنثی سازی : پس از برداشت دانه های روغنی و در هنگام رسیدن میوه های روغنی آنزیمهای لیپولتیکی فعال می شوند که چربی را به اسید چرب آزاد و گلیسرول تجزیه می کنند .
برای جلوگیری از اکسیداسیون چربیها و افزایش زمان ماندگاری روغنها باید اسید چرب آزاد را از روغن صمغ گیری شده جدا نمود و میزان اسید چرب آزاد در روغنهای گیاهی را به 1-5/0% تقلیل داد .
برای خنثی سازی روغنهای خوراکی از دو روش استفاده می کنند.
الف) خنثی سازی فیزیکی : شامل : جداسازی اسید چرب آزاد به روش تقطیر اکستراکسیون انتخابی اسید چرب آزاد جذب انتخابی اسید چرب آزاد ب) خنثی سازی شیمیایی شامل : استری نمودن چرب آزاد با گلیسرول خنثی سازی اسید چرب آزاد با هیدرو کسید سدیم خنثی سازی اسدی چرب آزاد با آمونیاک 2-7-3- رنگبری در بیرنگ کردن روغنهای باید مواد رنگی مانند کاروتنوئیدها ، کلروفیل ، همو گلوبین ، صابون باقیمانده از اکسیداسیون ( مانند آلدئیدها و کتون ها ) و ماده فسفری از روغن خنثی شده را جدا نمود .
مواد رنگی در هنگام نگهداری دانه های روغنی و در مراحل استخراج روغن بوجود می آیند و ب روی طعم و مزه روغن اثر منفی می گذارد .
همچنین ممکن است موادی از واکنشهای اکسیداسیون ( آلدئید و کتون ) در روغن خام حاصل شود و فساد روغن را افزایش دهد .
عوامل موثر در رنگ بری روغنها : مدت رنگبری میزان خاک رنگبر درجه حرارت میزان آب ( رطوبت ) روغن میزان خاک رنگبر طبیعی مورد استفاده برای جذب رنگ موجود در روغن سیلیکات آلومینیوم هیدراته می باشد که نسبت اکسید سیلیسیم به اکسید آلومینیوم 4 : 1 (SIO2 :Al2O3) است برای بالا بردن قدرت رنگبری خاک طبیعی آن را با اسید سولفوریک و اسید کلریدریک فعال می کنند و جهت جدا سازی اسید از خاک رنگبر فعال آن را به وسیله آب شستشو می دهند و سپس آن را خشک نموده و آسیاب می نمایند .
2-7-4- بی بو کردن ( بوگیری ) روغن : روغنها و چربیها حاوی بو و طعم نامطلوب هستند که باید از آنها حذف گردند .
بو و طعم نا مطلوب موجود در روغنها و چربیها می تواند در هنگام نگهداری ، حمل و نقل دانه های روغنی و یا در فرآیند روغن ایجاد شود که عبارتند از : لاکتونها ، آلدئیدها ، کتونها و اسید چرب آزاد قابلیت تشخیص دادن میزان بو و طعم نامطلوب در روغنها و چربیها بستگی به زنجیر کربنهای تشکیل دهنده ساختار تری استیل گلیسرید دارد .
مزه ایجاد شده توسط اسیدهای چرب C6-C4 تند بوده اما اسیدهای چرب بیش از C6 باعث ایجاد مزه کهنگی و صابونی در روغن می شود .
روشهای بی بو کردن روغنها و چربیها شامل روشهای ذیل می باشد : بی بو کردن غیر مداوم بی بو کردن مداوم