چرا کوهها اهمیت دارند ؟
کوهها سطح خشکیهای زمین را تشکیل میدهند و مسکن حداقل ده درصد از جمعیت جهان در این نواحی قرار دارد.
بیش از نیمی جمعیت جهان به آبخیزهای کوهستانی وابستهاند.
کوهها سرچشمه اصلی منابع آب شیرین جهان هستند.
بسیاری از گونههای گیاهی و جانوری کمیاب در کوهستانها جای دارند.
حیات دشتها وابسته به کوهها است.
بدون آب رودهایی که از کوهها سرچشمه میگیرند، کشاورزی در دشتها امکان پذیر نیست.
آب، مهمترین و اساسی ترین محصول کوه است که بدون آن، حیات موجودات زنده ممکن نیست.
کوهها مناطق دریافت و نزولات آسمانی میباشند.
این نزولات هم به شکل قابل رؤیت (رودها،برفچالها و یخچالها، دریاچهها)، و هم به شکل غیر قابل رؤیت (آبی که در خاک نفوذ میکند) در دسترس و قابل استفاده انسان است.
به همین دلیل است که کوهها را برجهای آب نامیدهاند.
مراتع کوهستانی از دیگر محصولات محیط کوهستان هستند.
مراتع تابستانی در چراگاههای مرتفع، بخش عمدهای از خوراک دام در کشور ما را تأمین میکنند.
بیش از نیمی از روستاهای کشورما در درهها و دامنههای کوهستانی قرار دارند؛ جایی که به علت باران مناسب و خاک حاصلخیز محل تولید گندم، جو و حبوبات دیم و بهترین میوههای صادراتی ایران میباشد.
کوهها در تعدیل شرایط اقلیمی (آب و هوا) نقش بسیار مهمی دارند.
اگر رشته کوههای فلات ایران وجود نداشت، این منطقه فاقد هر گونه حیات و بارندگی و دارای آب و هوایی خشک و صحرایی میبود.
وجود ارتفاعات است که آب و سرسبزی را برای کشورمان فراهم کرده است.
در واقع اگر کوهها نبودند ما جز کویر چیزی نداشتیم.
بخشی از کوههای جهان و بخش عمده جنگلهای ایران در کوهها و نواحی مرتفع قرار دارند.
ارتفاعات شمالی البرز پوشیده از جنگلهای «هیرکانی» است که از نظر تنوع بسیار غنی هستند و از رویشگاههای منحصر به فرد جهان محسوب میشوند.
بسیاری از میراثهای فرهنگی جوامع بشری در کوهها قرار دارد.
تمدنهای درخشان بسیاری در کوهستانها متولد شدهاند.
کوهها حافظ مرز و بومها و محل پناه بردن انسانها در مواقع بروز فاجعههای انسانی (جنگ) و طبیعی (سیل) هستند.
کوهها الهام بخش انسان در چیرگی بر موانع و دشواریها بودهاند.
کوه، نهاد مقاومت، استحکام، پایداری و سربلندی است.
کوهها محل نزول وحی و مکانهایی مقدسند.
کوهها زیباترین نقاط زمین، پناهگاه انسان برای فرار از فشارهای زندگی شهری و محل رسیدن به آرامش روحی، سکوت و تفریح و عرصهای مناسب برای ورزشهای مختلف هستند.
در عین حال، کوهها از آسیب پذیر ترین اکوسیستمها میباشند.
و دلیل آن ویژگیهای خاص و پیچیده مثل تغییرات سریع آب و هوا و درجه حرارت، شیب و فرسایش است.
کوهها در معرض دگرگونیهای دائمی قرار دارند.
این دگرگونی با دخالت انسان تشدید میشود و خرابیهای جبران ناپذیری را در کوهها ایجاد مینماید.
تخریب پوشش گیاهی سطح کوهها بویژه در دامنههای شیبدار کوهستانی در سالهای اخیر در کشورمان زیانهای بسیاری را در پی داشته است که از آن جمله میتوان به افزایش سیلهای ویرانگر اشاره نمود.
ضرورت توجه به نواحی کوهستانی و اعمال مدیریت صحیح به منظور بهره برداری پایدار از این مکانها در کشور ما از اهمیتی مضاعف برخوردار است، زیرا ایران در منطقهای خشک و نیمه خشک قرار دارد و با نگاهی به برجستگیهای این منطقه به روشنی میتوان به نقش سرنوشت سایر کوهستانها پی برد.
آوازه دماوند
دماوند همان طور که در ایران نماد ملی است و بسیاری از نشانهای متعلق به صنایع، پولها، کارتهای اعتباری، مسابقات و ...
که قصد بیان تعلق خود به این سرزمین را داشتهاند، از نقش آن سود جستهاند، در خارج از این مرز و بوم نیز ناشناخته نیست.
در اکثر کتابهای ایران شناسی غربی توضیحات جالبی از دماوند و ساکنان حومه آن (طبرستان) به چشم میخورد.
البته در بیشتر این توضیحات به فرهنگ مردم پرداخته شده است.
تاریخ نگارش بعضی از این کتابها که اکثر انگلیسی و فرانسوی و گاه آلمانی هستند، حتی به دوره صفویه باز میگردد.
امروزه نیز دماوند، این رفیعترین قله کشور کهن ایران بسیار مورد توجه است.
کوهنوردان خارجی خصوصاً اروپاییان در 50 سال اخیر بارها به دماوند صعود کردهاند.
بسیاری از این کوهنوردان غیر حرفهای بوده و معمولا در تابستان و از جبهه جنوبی عزم صعود کردهاند.
اما در فهرست آنها نام کسانی چون رینهولد مسنر هم به چشم میخورد.
جالب آن که او پس از ناکامی در اولین صعودش، زمستان دماوند را با اورست مقایسه کرده است.
دلایل علاقه کوهنوردان خارجی به دماوند عبارت است از:
- دولت ایران هزینهای برای صدور مجوز صعود مطالبه نمیکند.
- هزینه سفر به ایران و مخارج صعود به دماوند به نسبت پایین است.
- ایران کشوری تاریخی است و علاوه بر دماوند دیدنیهای بسیار دارد.
- اروپاییان که قله پنج هزار متری هم ندارند، دماوند را بهشتی سهل الوصول مییابند.
و ...
موقعیت جغرافیایی دماوند
روی نقشهها دماوند را در مختصات 35 درجه و 57 دقیقه شمالی و 52 درجه و 6 دقیقه شرقی (57 ْ35 شمالی و 6 ْ52 شرقی) پیدا میکنید.
امل در شمال شرقی، چالوس در شمال غربی و شهر دماوند فقط با کمی انحراف از جنوب، درجنوب غربی آن قرار دارد.
اگر در تهران باشید، هرگاه باد و باران دستی بر سقف سیاه آسمان بکشد، دماوند را به وضوح در شمال شرقی مشاهده میکنید.
شهر دماوند 20 کیلومتر از دامنههای کوه دماوند فاصله هوایی دارد و طبعاً مسیری هم برای صعود دماوند از این شهر وجود ندارد.
در گذشته، نام این شهر پشان بوده است.
در نقشههای شماره 1 و 2 که در آنها از سر به منطقه نگاه میکنیم، مهمترین دهات اطراف دماوند مشخص شده است.
در بین این آبادیها، روستاهای رینه، گزنگ، ناندل و پلور به دلیل نزدیک بودن به جبهههای اصلی صعود اهمیت بیشتری دارند.
موقعیت دماوند در رشته کوه البرز
میدانیم که دماوند در قسمت مرکزی البرز قرار دارد.
به عبارت دقیقتر، اگر غرب البرز را مبدأ قرار دهیم و در امتداد طول 600 کیلومتری این رشته کوه حرکت کنیم، دماوند در کیلومتر 320 زیرپای ما خواهد بود.
کوههای اطراف دماوند
در ابتدا بد نیست برای آگاهی بیشتر به دو نکته اشاره شود: اول رشته کوه البرز ادامهای از چین خوردگیهای آلپ و هیمالایاست که تا فلات مرکزی ایران کشیده شده است؛ و دیگر آن که دماوند کوهی تنها و منفرد است.
به این معنا که به قلهها و کوههای اطراف خود متصل نیست؛ و فاصله بین آنها را دشتهای اطراف دماوند پر کرده است.
اما یال سرداغ که در نقشههای شماره 2 و 3 مشخص شده تابع این قاعده نیست و تنها رابط دماوند با دیگر کوههای البرز است.
ادامه یال سرداغ به قلههای سه سنگ (4300) پالون گردن (4150) و خلنو بزرگ (4375) میرسد و بعد از گذشتن از خلنو کوچک (4350) در امتدا خط الرأس مرکزی البرز قرار میگیرد و قلههای وزوا (4050)، جانستون (4000) و خرسنگ را پشت سر میگذارد.
مرتفعترین کوههای همسایه دماوند در شرق، غرب و تا حدی جنوب آن قرار دارند.
از آن جملهاند: در شمال: زردسر، اخری، ماه، چنگون، نرین، شکرلقاس.
در نیمه شرقی: سفیدلر (4022)، ساهون (3615)، کوه سی (3308)، دوبرار، سرخزه، سیاه ریز (4076).
در نیمه غربی : گل زرد، طوس، نیک چال، نمک کوسر (3615)، عسل عسل، چاهک، زرشکی (3547)، آرو، کهردشت.
در جنوب: حماسون، دشتک (2968)، آبعلی (2748)/
راههای ارتباطی منطقه
شاهراه اصلی این منطقه جاده هراز است و بجز آن راه مهم دیگری برای ورود به این محدوده وجود ندارد.
جاده هراز از تهران آغاز و به آمل ختم میشود.
این جاده از جنوب غربی تا شمال شرقی، دماوند را دور میزند و همه راههای فرعی منتهی به مسیرهای صعود قله از این جاده منشعب میشود.
در نقشههای شماره 1 و 2 جاده هراز و راههای فرعی مورد نیاز مشخص شده است.
راههای ناهمواری که در نقشهها مشخص شده است خصوصا در موقع بارندگی بسیار صعب العبور میشود و برای عبور از آنها بهتر است ازخودروهای شاسی بلندی مثل جیپ استفاده کرد.
در زمستان، ارتفاع برف به ویژه در راههای فرعی بسیار زیاد میشودو علاوه بر بهمن گیر بودن تمامی راهها، خطر ریزش سنگ و سرعت باد نیز مزید بر علت است.
برای محاسبه مدت زمان لازم برای طی این راهها میتوانید از جدول زیر که فواصل مختلف را نشان میدهد استفاده کنید: دماوند از نظر زمین شناسی در حدود 2 میلیون سال از عمر این مخروط آتشفشانی میگذرد.
بیش از 2 میلیون سال قبل یعنی در دوره کواترنری، آخرین دوره قبل از دوران معاصر (دوره کواترنری آخرین دوره عصر سنوزوئیک است) حرکات تکتونیکی زمین (نوعی حرکت لایههای زمین) سبب شد تا قسمتهایی از پوسته فلات مرکزی ایران استقامت خود را در برابر تودههای مذاب مرکز زمین از دست بدهد و در نقاط متعددی از فلات ایران آتشفشانهایی ایجاد شود.
امروز این آتشفشانها را با نامهایی چون سهند، سبلان، تفتان، کرکس، دماوند و ...
میشناسیم.
از خصوصیات کوههای آتشفشانی مرتفع بودن نسبی اکثر آنهاست.
این کوهها معمولاً بیش از 3000 متر ارتفاع دارند.
گهگاه ارتفاع بعضی از این قلهها بسیار زیاد میشود؛ مثلا در آبهای زلاندنو به دنبال آتشفشانهای دریایی قله بلندی به ارتفاع بیش از 8700 متر به وجود آمده است.
این کوه حتی از قله k2 (دومین قله بلند جهان)نیز مرتفعتر است.
با این تفاوت که k2 روی آب است و این یکی زیر آب.
ارتفاع دماوند نیز نسبتا زیاد است.
در مورد رقم دقیق ارتفاع قله دماوند اختلاف نظرهایی وجود دارد.
کمترین ارتفاع 5600 متر و بیشترین آن که مشهورترین هم هست 5671 متر برآورد شده است.
گفتنی است که بر اساس آخرین اندازه گیری سازمان جغرافیایی کشور ارتفاع قله دماوند 5610 متر ذکر شده است که البته باز هم جای بحث دارد.
در هر صورت تردیدی نیست که دماوند بلندترین و تنها قله بالای 5000 متر فلات مرکزی ایران است.
اما دماوند چگونه به صورت امروزی درآمد؟
گفتیم که البرز ادامهای است از چین خوردگیهای آلپ و هیمالایا، و گفتیم که دماوندآتشفشانی است.
همچنین شایان ذکر است که چین خوردگیهای البرز قبل از دوره آتشفشانها ایجاد شده است.
با این توضیحات میتوان گفت که بستر اولیه دماوند ارتفاعاتی ناشی از چین خوردگیهای البرز بوده است که بعداً مخروط آتشفشانی دماوند روی آن ایجاد شده است.
بنابراین مسئله بعدی نحوه شکل گیری این مخروط است.
به مواد مذاب که «ماگما» نامیده میشود از دل زمین جوشیده و بعد از سرد شدن تپهای نه چندان مرتفع به وجود آورده است.
مدتی بعد، از آنجا که ماگما راهی برای آمدن به سطح زمین یافته بود، با کمترین تحریکی دوباره خود را به سطح زمین رساند و از همان دریچهای که قبلاً گشوده بود، فوران کرد و این بار لایه دوم را تشکیل داد.
این روند ادامه یافت و بدین ترتیب لایهای بر لایههای قبلی اضافه شد تا مخروط رفیع امروزی به وجود آمد.
مسئله بعدی، یالهای بلندی است که نظم مخروط دماوند را به هم زده است.
مشهودترین این یالها، یال سرداغ و یال استله سر است.
به نقشه شماره 3 دقت کنید.
(این نما از جبهه شمالی تهیه شده است).
در این شکل دماوند به قیف وارونهای میماند که یالهای فوق را به دو طرف آن چسبانده باشند.
این یالها ناگهان زاویه شیب را در حدود 4000 متری تغییر داده و ملایمتر کرده است.
دوباره به شکل 1 دقت کنید، در اطراف مجرای اصلی آتشفشان شعبههایی ایجاد شده که مواد مذاب را به کنارهها مخروط کشانده است.
در طرف راست مخروط مقدار زیادی از این مواد به بیرون فوران کرده و لایههایی ناهماهنگ با مخروط اصلی را به وجود آورده است.
این لایههای اضافی همان یال استله سر است و محل فوران آن قله منار (4000 متر) و اطرافش.
سنگها و فرسایش خاک در دماوند در محدوده کوههای آتشفشانی منشأ اکثر سنگها از مواد مذاب است (سنگهای آذرین)، سنگهای آذرین به دو دسته بیرونی و درونی تقسیم میشوند.
سنگهای آذرین بیرونی ناشی از ماگمایی هستند که به سطح زمین رسیده باشد، (مثل پوکه معدنی) منشأ سنگ آذرین درونی ماگمایی است که قبل از رسیدن به سطح زمین سرد شده و طی قرون بر اثر فرسایش خاک و دیگر عوامل مثل گسل به سطح زمین رسیده باشد.
سنگهایی مثل «گرانیت» و «سنگ پا» از این نوعند.
یکی از خصوصیات بارز سنگهای آذرین که در تشخیص نوع آنها کمک میکند، رنگ این سنگهاست.
سنگهای آذرین درونی، نسبت به انواع بیرونی خود رنگ بسیار تیره تری دارند (مثل رنگ سیاه سنگ پا و رنگ کرم پوکه معدنی).
دلیل این موضوع در معرض هوا قرار گرفتن سنگهای بیرونی است.
سطح سنگهای آذرین بیرونی قبل از سرد شدن با اکسیژن هوا ترکیب میشود و رنگ روشنی پدید میآورد.
حال آنکه درون همین سنگهای بیرونی چون تماس کمی با هوا داشته همچنان تیره باقی مانده است.
از دیگر خواص سنگهای آذرین (هم درونی و هم بیرونی) سبکتر بودن آنها نسبت به سایر سنگهاست.
زیرا مواد مذاب مخلوط با انواع گازهاست و به همین دلیل موقع سرد شدن حبابهایی درون آنها ایجاد میشود.
گفتنی است که اکثر سنگهای آذرین در عین سبک بودن، بسیار مقاوم هستند و همین موضوع بر کاربرد آنها افزوده است.
گفته شد که از دلایل نمودار شدن سنگهای آذرین درونی فرسایش خاک است.
در دماوند نیز سرعت فرسایش خاک زیاد است.
مهمترین دلایل آن عبارت است از: نبودن گیاهان کافی در ارتفاعات این کوه، بادهای شدید، بارندگی زیاد و شیبهای تند که حرکت رودها را سرعت میبخشند.
نمونه بارزی از این فرسایش را میتوان در دره یخار دید.
از دیگر سنگهای موجود در این منطقه میتوان به برخی سنگهای معدنی اشاره کرد نظیر: گوگرد که در اطراف قله به وفور به چشم میخورد، آهک که در مناطق کم ارتفاع کوهپایهای دماوند دیده میشود، برخی منابع ذغال سنگ خصوصاً در قسمت شمالی مانند معدن تینه،و رگههایی از بعضی فلزات مانند مس که در دامنههای یال سرداغ بیشتر به چشم میخورد.
معادن پوکه معدنی نیز در دامنههای دماوند بسیار است.
سنگهایی چون سنگ چخماق، سنگهای دگرگون شدهای مثل مرمر، زاج سفید و ...
نیز در این منطقه وجود دارد.
شایان ذکر است که سنگهای غیر آذرینی که در این محدوده یافت میشود یا همان سنگهای آذرین دگرگون شده بر اثر عواملی چون فشار، حرارت و غیره هستند، یا مربوط به قبل از دوره آتشفشانی میشوند.
سنگهای نوع دوم معمولا بین 150 تا 300 میلیون سال قدمت دارند.
در بین سنگهای نوع دوم به دلیلی که بیان میشود فسیل هم یافت میشود.
130 میلیون سال قبل در دوره مزوزوئیک دریای عظیمی سراسر فلات ایران را پوشانده بود که به مرور خشک شد.
حتی گفته میشود که دریاچه خزر باقیماندهای از آن دریاست که به دلیل حمایت رودهای اطرافش هنوز پابرجاست.
میدانیم که اکثر فسیلها در بین سنگهای رسوبی یافت میشوند و سنگهای رسوبی هم در دریاها شکل میگیرند.
از دیگر دانستههای ما این است که البرز مدتها زیر دریای عظیمی که گفته شد مدفون بوده و کوههای رسوبی نیز در آن بسیار است.
نتیجه این که در کوههای اطراف دماوند و حتی در قسمتهایی از خود آن که فرسایش خاک بستر قدیمی را نمایان کرده است فسیل یافت میشود؛ و بعید نیست که در قله یکی از این کوهها که چند هزار متر از سطح دریا و خود دریا فاصله دارند، فسیل ماهی پیدا شود!
آتشفشانی دوباره دماوند هر چند دماوند از 100 هزار سال قبل به این طرف آتشفشانی خاموش است، زمین شناسان احتمال آتشفشانی دوباره دماوند را رد نکردهاند.
از دلایل واضح آن وجود چشمههای آبگرم است.
گرمی آب این چشمهها به دلیل وجود مواد مذاب در زیر بستر سنگی این چشمههاست.
بر اساس تحقیقاتی که سالها قبل به عمل آمد، گفته شد که در صورت آتشفشانی دماوند که دور از ذهن هم نیست، مواد فورانی تا شرق تهران خواهد رسید.
این داستان بسیار وحشتناک است، اما در آن صورت شاید ما هم صاحب قلهای 6 یا 7 هزار متری شویم.
آب و هوای دماوند باد سرعت باد در این منطقه گاه تا 150 کیلومتر در ساعت هم میرسد.
اکثر بادها از غرب و شمال غربی میوزند و مرطوب و بارانز هستند.
(این غیر از نسیم دشت به کوه و کوه به دشت است).
بارندگی میزان متوسط بارندگی سالانه در این منطقه 1400 میلیمتر در سال است.
این رقم مربوط به نقاط مرتفعتر این منطقه است.
در نتیجه رودهای این محدوده در تمامی سال جریان دارند.
منابع آب منطقه دماوند به دلیل میزان بالای بارندگی از نظر آب مشکلی ندارد.
اما در مقایسه با دیگر حوضههای آبگیر کشور نمیتوان دماوند را کوهی پرآب نامید.
در دماوند دمای سطح خاک سه برابر دیگر کوههاست.
به همین دلیل ذخیره برف و یخ دوام زیادی ندارد.
از دماوند حدود 9 رود دائمی و فصلی سرچشمه میگیرد که 5 رود به دامنههای نیمه شمالی و بقیه به دامنههای نیمه جنوبی منتهی میشوند.
مهمترین رودی که از دماوند تغذیه میشود، رود هراز است.
البته سرچشمههای اصلی این رود از دامنههای شمالی پالون گردن، خلنو و کوههای اطراف آزاد کوه است.
اما عمده آب آن از جبهههای مختلف دماوند تأمین میشود.
این رود تقریباً دماوند را دور میزند و آبهای آن را جمع آوری میکند.
مهمترین رودهای دماوند که به هراز میپیوندند عبارتند از: رود تینه در شمال، تلخ رود در جنوب شرقی و دلیچای در غرب .
آب مصرفی مردم منطقه علاوه بر شیوههای سنتی، در شمال از منابع مشترک با آمل و در جنوب از سد خاکی لار با ظرفیتی در حدود 90 میلیون متر مکعب تأمین میشود.
سد لار در جنوب غربی دماوند، در دشت لار و روی رودخانه پرآب لار بنا شده اکثر صحبهای این منطقه همراه با مه و غبارهای فشرده محلی است.
حال که صحبت از بارندگی شد، بد نیست به پدیده جالبی اشاره کنیم که از رعد و برق ناشی میشود.
در بخش سنگها گفتیم که معمولا حداقل عمر سنگهای این محدوده 2 میلیون سال است.
اما سنگهای بسیار نادری هم یافت میشوند که ممکن است بیش از چند ساعت از عمر آنها نگذشته باشد.
هنگام رعد و برق، جهش الکتریکی رها شده به مرتفعترین نقطه برخورد میکند.
این قوس هزاران آمپر جریان دارد و اختلاف پتانسیل مبدأ آن تا زمین به 15 تا 20 میلیون ولت میرسد.
به محض برخورد این جهش با زمین حرارتی در حدود 30 هزار درجه سلیسیوس ایجاد میشود.
این حرارت که آجرهای نسوز را هم ذوب میکند در مسیر عبور برق از شنها آنها را به حالت مذاب در میآورد.
بعد از سرد شدن این مواد گداخته، سنگی به شکل رعد و برق درست میشود .
شما نیز اگر صبر ایوب دارید میتوانید گونههای این سنگ را در شن اسکیهای مرتفع دماوند و مناطق مشابه جستجو کنید.
فشار هوا بدیهی است که در ارتفاعات، مقدار اکسیژن و فشار هوا کم میشود.
این فشار در سطح دریا برابر با 760 میلیمتر جیوه در قله اورست 284 میلیمتر جیوه است.
با این توضیح، جدول تقریبی زیر برای میزان فشار هوا در نقاط مختلف دماوند تنظیم شده است.
چشمههای دماوند چشمههای دماوند معمولاً پایین تر از 3500 متری دیده میشوند.
معدود چشمههای مرتفعتر نیز فصلی هستند، از 4000 متری به بعد دیگر چشمهای وجود ندارد و تنها منبع تأمین آب، آب برف است.
آب حاصل از بارندگی، از لایههای مختلف خاک میگذرد و تا جایی که لایهای مقاوم از سنگهایی بستری مانع آن شود پیش میرود.
آنجاست که این آبها روی هم انباشته میشود و دریاچه زیرزمینی شیب داری به وجود میآید که با لبریز شدن آب آن محلهایی برای خروج آب پدید میآید که ما آنها را چشمه میخوانیم و طبیعی است که وقتی انتهای سنگهای مقاوم دریاچه بیش از 4000 متر ارتفاع نداشته باشد چشمهای در ارتفاع بالاتر سرباز نمیکند.
به این پدیده «وکلوزین» گفته میشود.
این پدیده در کوههایی ایجاد میشود که سازندههای آهکی داشته باشند؛ و چون دماوند کوهی آتشفشانی است و خاصیت آهکی ندارد این پدیده به شکل مشابه دیگری بروز میکند.
برای توضیح بیشتر ابتدا باید گفت که فرسایش خاک به دو صورت فیزیکی و شیمیایی صورت میگیرد.
در دماوند از ارتفاع 5000 متری به بالا به دلیل برودت هوا در تمام فصول، فرسایش شیمیایی بسیار ناچیز است.
در نتیجه نفوذ پذیری لازم در خاک ایجاد نمیشود و آب در 700 متر آخر نفوذ نمیکند و به سمت پایین جریان مییابد.
در ارتفاعات پایین تر به مرور بر نفوذ پذیری خاک افزوده میشود و از آنجاست که پدیدهای شبیه «وکلوزین» به وجود میآید.
حیات جانوری دماوند این منطقه به دلیل موقعیت ویژه آن که از شمال به جنگل و از جنوب به کویر مشرف است میزبان انواع مختلفی از جانوران است.
با یک تقسیم بندی کلی به معرفی آنها میپردازیم.
جانوران شکارچی چهارپا روباه، شغال، گرگ و سگ وحشی در اطراف دماوند پراکندهاند.
این جانوران تا ارتفاع 4000 متری هم دیده میشوند.
خرسها به دلیل وجود جنگل بیشتر در قسمتهای شمالی پرسه میزنند و معمولا از ارتفاعات بلند دماوند دوری میکنند.
گیاه خواران مانند کل، بز، قوچ، میش، انواعی از آهو، گراز، خرگوش و ...
به غیر از گراز و خرگوش که در دشتهای کوهپایهای دماوند زندگی میکنند، باقی این جانوران فصول گرم را در ارتفاعات سپری میکنند و با سرد شدن هوا به مرور ارتفاع کم میکنند.
این جانوران تا ارتفاع 5000 متری هم بالا میروند.
پرندگان از پرندگان شکارچی، عقاب، شاهین، جغد و خفاش را میتوان نام برد.
درباره عقاب و شاهین همه میدانیم.
اما در مورد جغد و خفاش گفتنیهایی وجود دارد.
جغد، در اواسط شب شکار میکند.
برای انسان کاملا بی خطر است.
بعضی از انواع خفاش، گذشته از شکار حشرات از خون جانوران نیز تغذیه میکنند.
موضوع مهم این است که در آب دهان بعضی از خفاشان ساکن شمال ایران ویروس هاری وجود دارد.
به همین دلیل هنگام مکیدن خون حیوانات آنها را به هاری مبتلا میکنند.
از دیگر پرندگان این منطقه تیهو، کبک، سینه سیاه، نوعی طوطی، انواع کبوتر و کلاغ و زاغی و دارکوب را میتوان نام برد.
دیگر گونهها حدود 5 نوع مار، عقرب، بزمچه، انواع موش، گورکن در این منطقه دیده میشود.
اکثر گزندگان این منطقه سم مهلکی ندارند.
حتی نیش خطرناکترین آنها هم تا چند ساعت بعد از گزش قابل دماوند است.
در درمان گزندگان در ارتفاع بیش از 4500 متری وجود ندارند.
بزمچه : جانوری شبیه به مارمولک است که جثهای حدود 10 برابر آن دارد.
گفته میشود که باقیماندهای از نسل دایناسورهاست و بزرگترین گونه آن که به «اژدهای کمودو» مشهور است در جزایر «کمودو» زندگی میکند و با بیش از 7 متر طول بزرگترین مارمولک جهان شناخته شده است!
مارمولکها نیش ندارند.
اما آب دهان و گوشتشان سمی است.
حشرات مانند سایر مناطق کوهستانی حشراتی چون انواع پروانه، آخوندک، سوسکهای جالب، حشرات این منطقه هستند.
گزندهترین آنها هم رطیل است.
پوشش گیاهی دماوند وقتی از دامنههای دماوند سرازیر میشویم و ارتفاع را تا 1500 متری کاهش میدهیم، با انبوه باغها و زمینهای پوشیده از درختان بلند روبه رو میشویم اما با افزودن به ارتفاع وقتی به حدود 2500 متری میرسیم، گذشته از باغها و مزارعی که در اطراف رودها و چشمهها خصوصاً در قسمتهای شمالی و شمال شرقی وجود دارد، به درختچهها و گیاهان کوتاه قد استپی برخورد میکنیم که تا 3700 متری ادامه دارد.
این نوع پوشش در دامنههای غربی و جنوبی قابل مشاهده است.
در قسمتهای شرقی، این پوشش با علفزارها و مراتع سرسبز ادغام میشود؛ و در جبهه شمال شرقی زیبایی این ترکیب به اوج میرسد.
برخی از انواع خوراکی و دارویی گیاهان این محدوده عبارت است از: خشخاش، کنگر، گون، اویشن، شنگ، گلپر، پیازچه کوهی، پنیرک، پونه، بومادران، بنفشه و پرسیاوشان.
همچنین این منطقه از لحاظ مرتع و چراگاه غنی است.
بین دو محدوده ذکر شده چراگاههای بسیاری وجود دارد.
حتی در ارتفاعات بلند دماوند(زیر 4000 متر) نیز از این بابت فقر چندانی وجود ندارد.
در دماوند از ارتفاع 4000 متری به بالا تقریبا هیچ نوع گیاهی وجود ندارد.
مهمترین علل آن، تندی شیبها، کم بودن ضخامت خاک، سرمای دائمی، کم شدن فشار هوا، سرعت باد، سنگهای گوگرد و وجود یخچالهاست.
یخچالهای دماوند معروفترین یخچالهای دماوند عبارت است از: دو یخچال بزرگ سیوله و دو بی سل در ضلع شمال و یخچال مشهور یخار در شمال شرقی که همه ساله در تابستان صعود میشود.
علاوه بر این یخچالها، یخچالهای دیگری هم در غرب دماوند وجود دارد که اسم خاصی بر آنها گذاشته نشده است.
به فاصله یک یال بعد از یخار نیز یخچال کوچکی وجود دارد.
فرهنگ بومی دماوند تاریخ : قدمت زندگی در این منطقه به بیش از 5000 سال پیش باز میگردد.
در طرف راست جاده جنوبی رینه غارهایی به چشم میخورد که ثابت شده ساخته دست انسان است و در آنها زندگی وجود داشته است.
همچنین در اطراف دماوند خصوصاً در نیمه جنوبی قبرهای کهن و اشیای پارینه سنگی متعددی کشف شده است که حکایت از تاریخی بودن این محل دارد.
در گذشته ساکنان این منطقه، بیشتر تحت فرمان حکومتهای ملوک الطوایفی اداره شدهاند.
این حکومتها با سود جستن از عوامل طبیعی که بعداً توضیح داده میشود، مدتها طولانی پایدار ماندند.
داستانهای قدیمی نیز بر تمدن باستانی این محل صحه میگذارند.
اسطورهها در افسانههای کهن نام دماوند را بسیار میخوانیم.
افسانههایی پرشور که با نگاهی مبهم، سعی در توصیف عظمت، شکوه و شاید خوف انگیزی دماوند دارند؛ اسطورههایی چون داستان ضحاک ماردوش و آرش کمانگیر.
در داستان آرش کمانگیر، تورانیان قسمتی از خاک ایران رابه چنگ میآورند و چون برای نگهداری آن به زور شمشیر، دچار مشکل هستند از راه فریب وارد میشوند و برای باز پس دهی این سرزمینها شرط میگذارند که تیراندازی ایرانی، از میان خاک ایران، تیری به سمت توران رها کند و هر کجا که تیر فرود آمد مرز جدید ایران و توران باشد.
آرش که بهترین کمانگیر ایران است، بر فراز دماوند میرود تا تیر را رها کند.
او که به ایران عشق میورزد تمام وجودش را در چله کمان میگذارد تا تیر هر چه بیشتر دور شود.
بعد از رها شدن تیر جز تنی بی جان از آرش نمیماند.
اما تیر که از هستی او نیرو گرفته است تا مرز سابق ایران و توران پیش میرود و در درخت گردویی مینشیند.
نژاد مردم میتوان گفت که این مردم یکی از نزدیکترین اقوام، به نژاد آریایی هستند.
البته طی قرون تا حدودی با دیگر قومهای مهاجر و مهاجم آمیختهاند.
اما این آمیزش به دلیل صعب العبور بودن کوهستانهای شمال ایران در کمترین حد خود نسبت به سایر نقاط ایران است.
سالها طول کشید تا اعراب دسترسی کوتاهی به این مناطقع یافتند.
برخی نژادهای آمیخته با این مردم، ترکان، ازبکان، و تا حدودی مغولان هستند.
زبان مردم زبان این مردم نیز به همان دلایل گفته شده در مورد نژادشان نسبتاً دست نخورده باقی مانده است.
این مردم با گویشهای گیلکی سخن میگویند که شاخهای تغییر یافته از فرس قدیم است.
البته فارسی امروزی را هم به خوبی صحبت میکنند.
معماری امروزه آثار چندانی از معماری اصیل این منطقه باقی نمانده است.
زیرا شرایط مخرب طبیعی این محل همواره مانع این کار بوده است.
اما از قدیم به خاطر همین شرایط آب و هوایی خانههای این محدوده به سبک خانههای کناره دریای خزر ساخته میشده، با این تفاوت که مصالح به کار رفته از مواد دیگری است؛ مثلاً برای ساخت آنها از چوب استفاده کمتری میشود، و بالعکس سنگ و ملاط کاربرد بیشتری دارد.
اکثر خانهها بر سکوهایی که در حدود 5/1 متر از زمین فاصله دارد ساخته شده است تا آب و رطوبت به داخل آنها نفوذ نکند.
این خانهها به صورت «L» است و در نمای آنها ذوق چندانی به کار نرفته است.
خانههای این محل معمولا دارای ایوان و حیاط است.
این خانهها از چند اتاق کنار هم تشکیل شده است که هر اتاق هم از داخل به اتاق دیگر راه دارد و هم دری رو به بیرون دارد.
البته معمولا هر 2 اتاق تو در تو یک در رو به بیرون دارند.
مذهب اکثر ساکنان این منطقه مسلمان و شیعهاند.
اندکی از آنها خصوصاً در قسمتهای جنوب غربی پیرو دین یهود هستند.
فرقههایی از دراویش نیز در مناطق پرجمعیت وجود دارند.
اما به طور کلی مذاهب غیر شیعه و صوفیان محدوده مشخصی در این محل ندارند.
جمعیت و اقتصاد در هر کیلومتر مربع این منطقه کمتر از 40 نفر زندگی میکنند که در مجموع رقمی بالغ بر 500 هزار نفر در کل دامنههای دماوند است.
زندگی این مردم بیشتر از راه دامداری، کشاورزی، تولید صنایع دستی، کار در معدن و کارگاههای کوچک و تا حدودی از بازدید کنندگان منطقه تأمین میشود.
محصولات کشاورزی منطقه، مرکبات، سبزیجات و سیب زمینی است و گلیم، بافتههای پشمی و سفال مهمترین صنایع دستیاش به شمار میرود.
امکانات رفاهی و تفریحی (این توضیحات شامل حومه کوه دماوند است) الف – امکانات رفاهی اکثر دهات اطراف دماوند آب تصفیه شده لوله کشی دارند.
در مجموع حدود 700 خط تلفن در این منطقه وجود دارد و انشعابات برق از یک خط 400 کیلو واتی تأمین میشود.
در جنوب و جنوب غرب دماوند چند مسافرخانه و مهمانخانه وجود دارد و در رینه نیز یک پناهگاه کوچک کوهنوردی (کنار ساختمان شهرداری) برپا شده است.
علاوه بر اینها در منزل اهالی نیز میتوان اقامت کرد.
مینی بوسهای تهران به آبگرم لاریجان، تهران به آمل، تهران به رود هن و سواریهای این محورها و نیز اتومبیلهای کرایه رینه به گوسفند سرا، پلور به رینه و جاده هراز به رینه از جاده جنوبی ازوسایل حمل و نقل در این منطقه است.
ب – امکانات تفریحی مشهورترین اماکن تفریحی این منطقه، آبگرمها و آب معدنیهای آن است.
قابل دسترس ترین آنها آبگرم رینه لاریجان، آبگرم آب اسک، آبگرم شهر دماوند، آب اسک، آب معدنی شهر دماوند، آبعلی و آب معدنیهای دامنه شمالی است.
خاصیت درمانی آبگرمها مشهور است.
حرارت آنها، به دلیل حرارت سنگهای بستری آنهاست.
این آبها برای درمان بیماریهای پوستی (مثل اگزما، اکنه، جوشهای غرور و زخمهای کهنه)، استخوانی و عضلانی (مثل رماتیسم و ورم مفاصل) و برخی بیماریهایی تنفسی مفید شناخته شده است.
از دلایل این موضوع وجود موادی چون گوگرد، نمکها کلسیم، سیلیس، منیزیم، آهن، هیدروژن سولفوره، کلر، سدیم و ...
در این آبهاست.
حرارت آبگرمهای دماوند، در سرچشمه حدود 70 درجه سانتیگراد است.
از دیگر اماکن تفریحی این منطقه، دریاچه زیبای سد لار، باغهای متعدد، شکارگاههایی در جنوب غربی و شمال «سایت»های ورزشهای هوایی (مثل کایت، پاراگلایدر) پیستهای اسکی، شن اسکی، اسکی چمن و غارهای مختلف در کوههای اطراف (مثل غار گل زرد) است.
غذا خوری و قهوه خانه نیز در اطراف جاده هراز بسیار است.
قله دماوند وسط قله دماوند دهانه آتشفشانی دیده میشود.
محیط این دهانه حدود 450 متر است و داخل آن همیشه پوشیده از برف است.
از قله، دریاچه سد لار و تهران در جنوب غربی نمایان هستند و کوههای اطراف به وضوح دیده میشوند.
اگر به شمال دهانه بروید، تودههای عظیم ابر را میبینید که در نه چندان دور دست بر روی هم میغلطد؛ و اگر بخت با شما یار باشد و باد ابرها را کنار بزند، درخشندگی خزر را خواهید دید.
تپه گوگردی تپه گوگردی یا دود کوه به 500 متر انتهایی دماوند گفته میشود که حاصل آخرین فعالیت آتشفشانی این کوه است.
این قسمت پوشیده از انبوه سنگهای مخلوط و حتی خالص گوگرد است.
از گرم شدن سنگهای گوگرد (خصوصاً در تابستان) گاز گوگرد متصاعد میشود و به همین دلیل آن محدوده را دود کوه یا تپه گوگردی مینامند.
گاز گوگرد بویی شبیه به تخم مرغ گندیده دارد و باعث سوزش شدید چشم و گلو میشود.