دانلود تحقیق پروین اعتصامی

Word 73 KB 19509 22
مشخص نشده مشخص نشده مشاهیر و بزرگان
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • خانم رخشنده اعتصامی مشهور به پروین اعتصامی از شاعران بسیار نامی معاصر است.

    وی در روز 25 اسفند 1285 خورشیدی در تبریز بدنیا آمد.

    تحصیلات ادبی و عربی را نزد پدر آموخت و به تحصیلات عالیه خود در دانشگاههای معتبر ادامه داد.

    در جشن فارغ التحصیلی خود خطابه زن و تاریخ را ایراد کرد (خرداد سال 1303 خورشیدی) که بسیار مورد توجه و تشویق واقع گردید.

    پروین همواره به تکمیل فنون مختلف نزد پدر خود اشتغال داشت و از آنجا که اعتصام الملک (پدر وی) از دانشمندان و ادیبان نامور بود در راه پرورش استعداد وی، که از هفت سالگی شروع به سرودن نموده بود، کمک شایانی کرد.

    این شاعره پر احساس در سال 1313 ازدواج کرد ولی این وصلت دیری نپائید و منجر به جدایی گردید.



    بعد از آن واقعه تأثیرانگیز پروین مدتی در کتابخانه دانشسرای عالی تهران سمت کتابداری داشت و به کار سرودن اشعاره ناب خود نیز ادامه می داد.

    تا اینکه دست اجل گریبان او را در 34 سالگی گرفت در حالی که بعد از آن سالها می توانست عالی ترین پدیده های ذوقی و فکری انسانی را به ادبیات پارسی ارمغان نماید.

    بهرحال در شب 16 فروردین سال 1320 خورشیدی به بیماری حصبه در تهران زندگی را بدرود گفت و پیکر او را به قم بردند و در جوار قبر پدر دانشمندش در مقبره خانوادگی بخاک سپردند.


    قریحه سرشار و استعداد خارق العاده پروین در شعر همواره موجب حیرت فضلا و دانشمندانی بود که با پدرش محشور بودند.

    به همین جهت برخی بر این گمان بودند که آن اشعار از او نیست.

    پروین اعتصامی بی تردید بزرگترین شاعر زن ایرانی است که در طول تاریخ ادبیات پارسی ظهور نموده است.

    اشعار وی پیش از آنکه بصورت دیوان منتشر شود در مجله دوم مجله بهار که به قلم پدر والا گهرش مرحوم یوسف اعتصام الملک انتشار می یافت چاپ می شد (1302 1300 خورشیدی) دیوان اشعار پروین اعتصامی که شامل 6500 بیت از قصیده و مثنوی و قطعه است تاکنون چندین بار به چاپ رسیده است.
    مقدمه دیوان به قلم شادروان استاد محمد تقی ملک الشعرای بهار است که پیرامون سبک اشعار پروین و ویژگیهای اشعار او نوشته است.
    عمر پروین بسیار کوتاه بود، کمتر زنی از میان سخنگویان اقبالی همچون پروین داشت که در دورانی این چنین کوتاه شهرتی فراگیر داشته باشد.

    پنجاه سال و اندی است که از درگذشت این شاعره بنام می گذرد و همگان اشعار پروین را می خوانند و وی را ستایش می کنند و بسیاری از ابیات آن بصورت ضرب المثل به زبان خاص و عام جاری گشته است.

    شعر پروین شیوا، ساده و دلنشین است.

    مضمونهای متنوع پروین به باغ پرگیاهی مانند است که به راستی روح را نوازش می دهد.

    اخلاق و همه تعابیر و مفاهیم زیبا و عادلانه آن چون اختری تابناک بر دیوان پروین می درخشد چنانکه استاد بهار در مورد اشعار وی می فرمایند در پروین در قصاید خود پس از بیانات حکیمانه و عارفانه روح انسان را به سوی سعی و عمل امید، حیات، اغتنام وقت، کسب کمال، همت، اقدام نیکبختی و فضیلت سوق می دهد.

    سرانجام آنکه او دیوان خوبی و پاکی است.

    نمونه ای از اشعار پروین:
    از زبان پروین برای سنگ مزارش:
    اینکه خاک سیهش بالین است اختر چرخ ادب پروین است
    گرچه جز تلخی از ایام ندید هرچه خواهی سخنش شیرین است
    صاحب آنهمه گفتار امروز سائل فاتحه و یاسین است
    دوستان به که ز وی یاد کنید دل بی دوست دلی غمگین است
    خاک در دیده بسی جان فرساست سنگ برسینه، بسی سنگین است
    بینید این بستر و عبرت گیرد هرکه را چشم حقیقت بین است
    هر که باشی و ز هرجا برسی آخرین منزل هستی این است
    آدمی هرچه توانگر باشد چو بدین نقطه رسد مسکین است
    اندر آنجا که قضا حمله کند چاره تسلیم و ادب تمکین است
    زادن و کشتن و پنهان کردن دهر را رسم و ره دیرین است
    خرم آن کس که در این محنت گاه خاطری را سبب تسکین است.
    پدیده پروین اعتصامی از همان زمان که پدیدار شد شگفتی آفرید.

    زنده نام، ملک‌الشعرای بهار، دیوان اشعار او را مجموعه‌ای از گل‌های نوشکفته خواند که روح‌نواز است و دلفریب و مشک‌آگین، و چنان مستی می‌آورد که دامن از دست می‌رود.
    پروین، با همه کم سن و سالی، در دریای شعر کلاسیک ایران، چون شناگری شبان‌روزی، صدف‌های معانی را می‌جست و می‌یافت.

    شیرین زبانی او، سبک متین، شیوه استوار، شیوائی کلام و لطف دلاویز معانی که در آثارش عرضه می‌دارد، در بخشی, مخلوق این سیر معنوی بی‌وقفه در شیوه‌های لفظی و معنوی شاعران خراسان چون مولوی، سنائی و ناصرخسرو و سرایندگان عراق و فارس به شمار می‌رود.

    گرچه سبک مستقل او بر فراز این دریای پرعظمت در پرواز است.


    پروین، فراتر از جوهر شعری، دیدگاه یک فیلسوف عارف را دارد که تراژدی هستی را در مکتب اندیشه خوانده است و می‌کوشد دل خونین مردم دنیا را تسلیتی دهد و خاطر بینوایان را مرهمی گذارد.
    در دیوان کم شناخته او راه سعادت و شارع حیات و ضرورت دانش و کوشش، به طرزی دلپسند بیان می‌شود.

    می‌گوید در دریای طوفانی حیات، با کشتی علم و عزم راه‌نورد باید بود، و در فضای امید و آرزو با پروبال هنر پرواز باید کرد.
    پروازگاه این سراینده جوان ز ملک تا ملکوت است.

    گاه چون مرغکی آزاد، در کهسارها به پرواز در‌می‌آید و سرمست در چمنزارها و گلزارها می‌چمد، و گاه اندیشه‌گری صبور و دل‌آگاه، از فراز شرایط روز، می‌گذرد، و در این مسیر، ناگهان نغمه‌ای از نغمه‌های عصر خود را به ترنم وامی‌دارد.

    او پل عبور میان گذشته و اکنون میهن خویش است.

    نه از گذشته گسسته، و نه حال را واگذاشته است.


    پرداخت سروده‌هایی با این زیبائی‌ها، با این یکدستی و فصاحت و روانی، و با این حس نیرومند آفرینش و مضمون سازی‌های بدیع، پروین را به پدیده‌ای در خور ارزش و بررسی بدل کرده است.

    شاعری که انسان را می‌شناسد، فضلیت را حرمت می‌نهد و عشق را ارج می‌گذارد.

    عشقی که اساس دیوان اوست.

    او حقیقت عشق را به گفته بهار مانند میوه پاک و منزهی که از الیاف خشن و شاخ و برگهای بیهوده و مسموم جدا شده باشد، با صفای اثیری و رخشندگی نور و شفافیت روح برسر بازار سخن رواج می‌دهد.

    پروین، زمانی پا به عرصه وجود نهاد که ایران درگیرودار انقلاب مشروطیت بود و کم و بیش در حال آشنائی با اندیشه‌های غربی، به یک دگرگونی فکری نیز دست می‌یافت.

    اندیشمندان بزرگ عصر مشروطیت، به آزاداندیشی هموطنان خود یاری‌های بسیار رساندند و بر گنجینه معرفت و آگاهی آنان بسیار افزودند.

    پروین، زاده همین دوران بود.

    او در 25 اسفند 1285 زاده شد و در 15 فروردین 1320، چشم از جهان فروبست.

    دوران زندگی او، گرچه کوتاه، همه پادشاهی رضاشاه را در برمی‌گیرد.

    و از آنجا که در این دوران، هنوز سانسور سازمان یافته، بر روزنامه‌ها و کتاب‌ها و دیوان‌های شعر، حاکم نبود، و راه بر بیان دیدگاههای خردمندان و راهگشا، بسته نشده بود، به برخی از اندیشه‌های ژرف و افکار آزاده‌ای برمی‌خوریم که با شهامت و دلسوزی، هم از کژی‌ها سخن گفته‌اند و هم راه‌ برون‌رفت از آنها را نشان داده‌اند.

    دو روئی و در پرده سخن گوئی، در نوشته‌ها و اشعار این دوره کمتر دیده می‌شود.

    و سانسور، کلام را در زیر پوشش نمادین، و در پرده ابهام و ایهام پنهان نمی‌سازد.

    شاعر این دوره، بیشتر از آنکه از خود و از عوالم عاشقانه خود سخن بگوید، به اجتماع، و دردهای مردم اندیشه می‌کند.

    اندیشمندان این دوره، با برخورداری از دانش عمیق، و بینش وسیع می‌کوشیدند چراغ دانش را در ذهن هم‌میهنان خود برافروزند و کلامشان نه فقط دلنشین، که آموختنی و درمان بخش بود.

    اینکه آثار این دوره، همچنان طراوت خود را حفظ کرده است.

    از اینروست.

    اما در میان همه ادبا و فضلائی که زینت‌بخش عصر رضاشاه هستند، فقط به یک نام زنانه؛ پروین اعتصامی، برمی‌خوریم که سروده‌های او نه تنها به آسانی با آثار همه سخندانان هم‌زمان خود پهلو می‌زند، که به شهادت نوشته‌ها و سروده‌های همین بزرگان که در باره پروین نوشته یا شعر سروده‌اند، آثار او با آثار شعرای نا‌م‌آور کلاسیک ایران مثل، مولوی، سنائی، ناصرخسرو و انوری و سعدی نیز از لحاظ بیان و اندیشه قیاس پذیر است.

    یکی از شاهکارهای پروین، شعر زیبای: “مست و هشیار” است با: محتسب، مستی به ره دید و گریبانش گرفت مست گفت: ای دوست!

    این پیراهن است افسار نیست گفت: مستی, زان سبب افتادن و خیزان می‌روی گفت: جرم راه رفتن نیست, ره هموار نیست گفت: می‌باید ترا تا خانه قاضی برم گفت: رو صبح آی, قاضی نیمه شب بیدار نیست گفت: نزدیک است والی را سرای, آنجا شویم گفت: والی از کجا در خانه خمار نیست گفت: تا داروغه را گوئیم, در مسجد بخواب گفت: مسجد خوابگاهِ مردمِ بدکار نیست گفت: دنیاری بدهِ پنهان و خود را وا رهان گفت: کارِ شرع, کارِ درهم و دینار نیست گفت: از بحرِ غرامت, جامه‌ات بیرون کنم گفت: پوسیده است, جز نقشی زِ پود و تار نیست گفت: آگاه نیستی کز سر در اُفتادت کُلاه گفت: در سر عقل باید, بی کلاهی عار نیست گفت: می بسیار خوردی, زان چنین بیخود شدی گفت: اِی بیهوده‌گو, حرف کم و بسیار نیست گفت: باید حدّ زند هوشیار مردم, مست را گفت: هوشیاری بیار, اینجا کسی هوشیار نیست این شعر را پروین، با الهام از شعر: “محتسب و مرد مست” مولوی (دفتر دوم) سروده است.

    مطلع شعر مولوی این است: محتسب در نیمه شب جائی رسید در بن دیوار، مردی خفته دید مقایسه این دو شعر، جدا از عظمت بی‌تردید مولوی، صلابت کلام و قدرت بیان پروین را که همراه با نکته‌های بدیع و روانی و شیرینی اوست نشان می‌دهد.

    در مورد دیگر، پروین با الهام از یکی از اشعار انوری با عنوان “گدای شهر” با مطلع: آن شنیدستی، که روزی زیرکی با ابلهی گفت: این والی شهر ما گدائی بی‌حیاست؟

    شعری با عنوان “اشک یتیم” سروده است، که مطلع آن این است: روزی گذشت پادشهی بر گذرگهی فریاد شوق، برسر هرکوی و بام خاست در اینجا هم، که قافیه هر دو شعر یکیست و وزن آنها متفاوت است، صحنه‌آرائی و آهنگ کلام، شعر پروین را آراستگی و زیبائی بیشتری می‌بخشد و قدرت شاعری او با انوری، سراسر برابری دارد.

    نام پروین اعتصامی، پیش از آنکه دیوانش به چاپ برسد، در محافل ادبی، نامی شناخته شده و پراعتبار بود.

    زیرا چند سال قبل از چاپ دیوانش، دهخدا، دانشمند، ادیب و شاعر مشهور، در فرهنگ 4 جلدی خود بنام: “امثال و حکم” که در سال 1303 منتشر شد از همان جلد اول، بعضی از ابیات پروین را در ردیف شاعران نا‌م‌آور معاصر او مثل؛ ملک‌الشعرای بهار، ادیب‌نیشابوری، یحیی‌ دولت‌آبادی و رشید یاسمی، ذکر کرده بود و بعدها هم در “لغت‌نامه” خود شرح حال جامعی در باره پروین اعتصامی نوشت و مقام بلند ادبی او را مورد ستایش قرار داد.

    در سال 1308، یکی از نویسندگان بنام: محمد ضیاء هشترودی در مجموعه‌ای از شعر و نثر, بنام “منتخبات آثار” چند شعر از پروین اعتصامی نقل کرده و در تفسیر خود، از او تمجید بسیار کرده بود.

    از حدود سال 1300، در ماهنامه “بهار” که به همت یوسف اعتصام‌الملک، پدر پروین اعتصامی منتشر می‌شد، به تدریج 12 شعر پروین انتشار یافت: مجله “بهار” نه تنها در میان مجله‌ها و روزنامه‌های بسیار معتبر آن عصر مثل: روزنامه “نوبهار” از ملک‌الشعرای بهار، مجله “کاوه” در برلین به کوشش دانشمند و ادیب مشهور، حسن تقی‌زاده، “صوراسرافیل” از جهانگیر شیرازی با همکاری دهخدا دانشمند و شاعر و ادیب مشهور، “ارمغان” از وحید دستگردی محقق و ادیب نام‌آور، و بسیاری نشریات دیگر، سرآمد بود و آثار و ترجمه‌هایی که در آن بچاپ رسیده و بیشتر آنها را خود اعتصام‌الملک رقم زده است، تا امروز هم بسیار خواندنی است.

    که در میان همه مجلاتی که تا امروز بچاپ رسیده است نیز کم‌نظیر است.

    زیرا تمام مطالب آن یکدست در سطح بالای علم و دانش زبان است و با زبانی فخیم ادا می‌شود.

    اما از لحاظ موضوع بحث ما، یعنی پروین اعتصامی، مجله “بهار” از این لحاظ اهمیت دارد که چاپ 12 شعر پروین در آن، برای کسانیکه در تهران و بخصوص شهرستانها، از او چیزی نشینده بودند، از ظهور شاعری بسیار جوان و توانا خبر داد و نام او را در تمام محافل ادبی ایران ناگهان بر سر زبانها انداخت.

    این اشعار از این جهت هم اهمیت دارد که پروین در دور اول انتشار مجله بهار در سال 1300، پانزده ساله بود و تا حدی تاریخ سرودن این اشعار را که یا در 15 سالگی و یا قبل از آن سروده شده و تا 25 سالگی که دور دوم مجله بهار انتشار یافته ادامه داشته است معلوم می‌دارد.

    اشعاری که در دو نوبت در مجله “بهار” از پروین منتشر شده، عبارتند از، 1 ـ ای مرغک 2 ـ ذره 3 ـ گوهر و سنگ 4 ـ صاعقه ما ستم اغنیاست 5 ـ اشک یتیم 6 ـ سعی و عمل 7 ـ کودک آرزومند 8 ـ اندرزهای من (نکته‌ای چند) ـ از یک غزل ـ خزان ـ مادر دوراندیش ـ اندوه فقر.

    و یک رباعی دیوان پروین مدتی بود آماده شده بود.

    اما پدرش، فقط پس از ازدواج و طلاق پروین که رویهمرفته، دو ماه و نیم بطول انجامید، اجازه انتشار آن را داد.

    پروین با پسرعموی پدرش که رئیس شهربانی کرمانشاه بود ازدواج کرد.

    او با اینکه مردی فهمیده و آداب‌دان بود و استعداد ادبی پروین را بسیار ارج می‌گذاشت، اما نا هماهنگی اخلاقی مانع از آن شد که پروین زندگی زناشوئی‌اش را ادامه دهد.

    او درباره این واقعه، فقط این 3 بیت را سروده است: ای گل!

    تو ز جمعیت گلزار چه دیدی؟

    جز سرزنش و بدسری خار چه دیدی؟

    ای لعل دل‌افروز!

    تو با اینهمه پرتو, جز مشتری سفله، به بازار چه دیدی؟

    رفتی به چمن، لیک قفس گشت نصیبت غیر از قفس، ای مرغ گرفتار چه دیدی؟!

    پروین در 29 سالگی ازدواج کرد.

    و دیوانش هم در همان سال یعنی 1314، منتشر شد.

    شدت علاقه مردم به خواندن شعر پروین بحدی بود که آقای سعید نفیسی، از فضلا و دانشمندان معاصر، که از دوستان اعتصام‌الملک بود و از 8 سالگی، اشعار پروین را از زبان خودش شنیده بود، در مقاله مفصلی نوشت: “درسال 1314 که مرحوم یوسف اعتصامی، نخستین چاپ دیوان پروین را از جانب دخترش بمن داد، هم پروین زنده بود و هم پدرش، و حالا که ابوالفتح اعتصامی، نسخه‌ای از چاپ سوم این کتاب را برای من فرستاده، 9 سال از آن تاریخ می‌گذرد.

    در این 9 سال، پروین در فرودین 1320 در 34 سالگی درگذشت، و پدرش، نویسنده معروف مجله “بهار” و مترجم زبردست، 4 سال پیش از آن در سال 1316 رخت از جهان بربسته بود.

    اما در همین مدت کوتاه، 3 چاپ از دیوان پروین انتشار یافته است و این می‌رساند که ادبیات ایران هر 3 سال حوصله یک چاپ از این کتاب را دارد.

    و بیاد آوریم که از میان سرایندگان زمان ما، و حتی بسیاری از سخن‌سرایان روزگار گذشته، تا کنون کسی این سرنوشت را نداشته است.

    و همین می‌رساند که چگونه فارسی زبانان به شعر او اقبال کرده‌اند.” 10 سال پس از انتشار مقاله آقای نفیسی.

    دیوان پروین برای چهارمین بار در 13 هزار نسخه منتشر گردید و چاپ پنجم آن در آبان 1341 در 25 هزار نسخه منتشر شد.

    چاپ هفتم، همراه با ضمیمه‌ای است که شامل مقالات, اشعار و نقطه‌نظرهای همه شعرا, دانشمندان و شرق شناسان، در باره پروین است و در چندین هزار نسخه به چاپ رسیده است.

    از آن پس بارها.

    ناشران مختلف، در شکل‌های گوناگون، تا زمان ما این دیوان گرانقدر را منتشر کرده و همچنان هر سال آنرا بصورتی دیگر انتشار می‌دهند.

    ملک‌الشعرای بهار، دوست پدر پروین و همکار او در مجله “بهار” که در محافل خانوادگی اعتصام‌الملک شرکت می‌جست و اشعار پروین را از کودکی شنیده بود، مقدمه جامع و مبسوطی سرشار از تحسین و تمجید بر دیوان او نوشته است.

    همچنین علامه قزوینی، دهخدا، نصرالله تقوی، اقبال آشتیانی، دکتر صورتگر و بسیارانی دیگر که دوستان خانوادگی اعتصام‌الملک بودند و پروین را از کودکی می‌شناختند، در مقالات و اظهار نظرهای خود در باره پروین از تأثیر ارشاد و راهنمائی‌های اعتصام‌الملک در تقویت هنر شاعری دخترش پروین سخن گفته و دیوان او را در ردیف آثار بزرگ ادب فارسی برشمرده‌اند.

    و نیز خانم “شولر” مدیر مدرسه آمریکائی تهران، که پروین تحصیلات دبیرستانی خود را در آنجا گذراند و سپس چند سال در همان مدرسه به تدریس پرداخت، در باره او گفته است که وقتی پروین وارد این دبیرستان شد معلومات ادبی و عربی و انگلیسی او نسبت به سن او بسیار زیاد بود و در تمام سالهای تحصیل با تفاوتی زیاد نسبت به همکلاسانش همیشه رتبه اول را احراز می‌کرد.

    او فضائل اخلاقی پروین را هم بسیار ستوده است.

    دکتر عبدالحسین زرین‌کوب دانشمند و محقق شهیر معاصر، در باره پروین اعتصامی نوشته است: “با اینکه مجالست معاشران پدر پروین که جمله از اکابر شعر ادب و عصر بشمار می‌آمدند، و البته دختر نوجوان را در کار شعر و شاعری ارشاد و تشویق می‌کردند....

    و نیز اینکه پدرش با تصدی ریاست کتابخانه مجلس و سروکار دائم با مطبوعات تازه و نسخه‌های خطی و چاپی کتب مهم فارسی و عربی در شکفتن قریحه پروین بسیار موثر بود، بخصوص اینکه هروقت به مضمون تازه‌ دیگری در آثار خارجی برمی‌خورد آنرا ترجمه می‌کرد و در اختیار پروین می‌گذاشت تا در باره آن شعر بسراید،....

    مع‌هذا، در آنچه پروین از شیوه فکر، یا بیان قدما تقلید می‌کند، و حتی در آنچه شعر وی ترجمه یا نقل مضمون شاعر بیگانه‌ای به نظر می‌رسد، شعر او بقدری صبغه شخصی دارد که به دشواری می‌توان نشانه‌ای از اخذ و اقتباس را در کلام او بدست آورد.” زبان محکم و با صلابت پروین از قدرت شاعرانه‌ای حکایت می‌کند که بیش از آنکه مدیون انشاء پدرش باشد، از مطالعه و تحقیق خود او در آثار باستانی نشان دارد.

    اما 5 مسمطی را هم که پروین با تقلید از شکل مسمط معروف دهخدا، که در رثاء دوستش جهانگیر شیرازی، با ترجیح‌بند، “یادآر زشمع مرده یادآر” سروده است، از اصالت و تجربه زندگی روزانه او مایه گرفته و مضامین آن بکر و تازه، و مخصوص به خود اوست.

    این مسمط‌ها را که با شکل کلاسیک شعر فارسی فرق دارند، می‌توان تا حدی شعرنو به حساب آورد و عبارت هستند از: ای مرغک، ای گربه، آشیان ویران، نغمه صبح و یادیاران که این آخری خطاب به یک مجسمه مومیائی شده است و از شاهکارهای پروین بشمار می‌رود.

    در قسمت قصاید، که شمار آنها به 42 قطعه می‌رسد، پروین بیشتر تحت تأثیر ناصرخسرو و سنائی است و مضامین آ‌نها، در عین حال که عرفانی و تحقیقی و اخلاقی است، از ترک دنیا و گوشه‌گیری سخن نمی‌گوید، که برعکس، سعی و عمل را تشویق می‌کند و جامعه‌ای خالی از ظلم و ستم را به کوشش فرمانروایان دانا و عدالت‌پرور میسر و لازم نشان می‌دهد.

    توجه و هم‌دردی عمیق و صمیمانه پروین به طبقات محروم، سبب شد که پس از شهریور 20، اشعار او مورد توجه خاص نویسندگان نسل جوان قرار بگیرد و مبالغه‌ای که از این جنبه اندیشه او شد، جهات دیگر افکار و تعلیمات او را که به تقوی و علم و عمل می‌پرداخت، ظاهرا تحت‌الشعاع قرار داد.

    در حالی که توجه به رنجها و محرومیت‌های فقرا نزد پروین به شرح آلام آنها محدود نمی‌شود و او ریشه این ناملایمات را بیشتر نبود سعی و عمل می‌داند، ضمن اینکه استقرار عدالت اجتماعی را هم نتیجه کم بود کوشش و بی‌توجهی مقامات مسئول برمی‌شمارد.

    آنچه مطلوب پروین اعتصامی است و عدالت اجتماعی را میسر می‌سازد.

    محبت نسبت به همنوع و تربیت اخلاقی افراد است که باید از کودکی در دامان مادران فهمیده و دانا و سپس بوسیله آموزگاران و استادان در ذهن کودکان نهادینه شود و مانع بی‌تفاوتی به درد همنوع گردد.

    از اینرو پروین به تربیت دختران و زنان، و نقش پراهمیت آنها در اجتماع بسیار توجه می‌کند و در اشعار مختلف، زنان را تشویق به آموختن و دستیابی به علم و دانش می‌کند که از این راه, هم زندگی خود آنها به دور از جهل که بنیاد بدبختی است، سپری شود و هم موفق به پروردن فرزندان دانا و سعادتمند بشوند، می‌گوید: اگر فلاتون و سقراط بوده‌اند بزرگ بزرگ بوده پرستارِ خُردی ایشان همیشه دختر امروز، مادر فرداست زمادر است میسر، بزرگی پسران به گاهواره مادر، به کودکی بس خفت سپس به مکتب حکمت، حکیم شد لقمان پروین یک شاعر اخلاق و یک مصلح اجتماعی است.

    و اخلاق او برپایه عرفان قرار دارد.

    اما عرفان پروین به تصوف اسلامی مربوط نمی‌شود.

    او در عرفان، به مولوی و سنائی و عطار و حافظ توجه دارد و مثل آنها، روح را محصور در زندان تن می‌داند، و کمال و راهایی آنرا بوسیله دوری‌ جستن از صفات و افکار و اعمال باطل، و روی آوردن به صفای باطن و تزکیه نفس می‌داند که در سایه آن، روح نیرومند می‌شود و از پستی‌ها و عادیات رها می‌گردد.

    در قطعه‌های جولای خدا، کعبه دل، لطف حق، و پایمال آز این افکار پروین را می‌توان دید.

    هنر اصیل و استقلال فکر پروین، بیشتر در تمثیلات و قطعات، که قسمت مهم دیوان او را تشکیل می‌دهد، متجلی می‌گردد, که شامل 206 قطعه است.

    در این قسمت که بیشتر اشعار بصورت مناظره بین دو شخص، یا دو شیئی بیان می‌گردد، از کمال مطلوب انسانی، و راه برون رفت از عادیات، همراه با وارستگی و پاکی و صفای دل سخن می‌رود.

    در قطعه «پیام گل» می‌گوید: دل از آرزو، یکنفس بود خرم تو اندر دل باغ، چون آرزوئی!

    چو آب روان، خوش کن این مرز و بگذر!

    تو مانند آبی، که اکنون به جوئی!

    سبک پروین مخصوص به خود اوست.

    و می‌توان آنرا سبک “پروینی”‌نامید.

    در عصر او، هنوز محیط ادبی، و مخصوصا محیط تربیتی او، پایبند حفظ میراث کهن شعری بود و تصور عصیان علیه آن میراث و گزیدن راهی بجز آن، در ذهن او راه نداشت.

    او با مطالعه و تحقیق وسیع در اشعار و دیوان‌های شعر فارسی و دلبستگی به سبک‌های خراسانی و عراقی سبکی بوجود آورد که تلفیقی از این دو سبک بود.

    اما مضامین اشعار او، از زندگی روزانه او نشأت می‌گیرد و مخصوصا روش مناظره که او برای قطعات خود برگزیده است.

    شعر او را مملو از احساس و عاطفه و شور شاعرانه نشان می‌دهد, و از تازگی اندیشه و اصالت هنر او گواهی می‌دهد.

    بدون شک آگاهی به همه رموز و قوائد عروض بی‌هیچ تردید، ظاهر شعر پروین را وابسته به شعر کلاسیک نشان می‌دهد.

    اما این شعر, ضمن وابستگی و پیوستگی به قواعد کهن شعر فارسی, از لحاظ مضمون و طرز بیان, بقدری تازه و بدیع, و سرشار از اندیشه‌های نو و مسائل روز است که در میان آثار کلاسیک و نیز شعر امروز ایران مشخص و منحصر بفرد جلوه می‌کند.

    پروین متاسفانه پس از فوت پدرش که به او بسیار دلبسته و مانوس بود، نه فقط به درد بی پدری گرفتار شد که نخستین و بهترین مربی، پشتیبان فکری و روحی و صمیمانه‌ترین و دلسوزترین مصاحب خود را هم از دست داد و گوئی ناگهان چندین نفر با هم او را ترک گفتند.

    این دردجانسوز را در شعر زیبایی که در رثاء پدر خود سروده بیان کرده است.

    که مطلع آن این است: پدر آن تیشه که برخاک تو زد دست اجل تیشه‌ای بود که شد باعث ویرانی من و سپس آنقدر دل‌آزرده شد که گوئی باستقبال مرگ رفت.

    چون در همان 3 سالی که بعد از فوت پدرش زنده بود، شعری برای سنگ مزار خود سروده است: با این مطلع اینکه خاک سیهش بالین است اختر چرخ ادب، پروین است و سرانجام براثر ابتلابه بیماری تیفوئید در پایان آن 3 سال حزن‌انگیز، درگذشت.

    نام او در کنار جاودانگان شعر فارسی، جاودانه خواهد ماند.

    منابع: دانشنامه ادبیات فارسی زندگینامه شاعران ایران / به قلم لیلا صوفی / 1379

سال شمار زندگی پروین 25/2/1285 خورشیدی: تولد در تبریز . 1291: مهاجرت به تهران با خانواده. 1292: سرودن اولین اشعار. 1293: سرودن شعر به سبک انوری. 1303: فارغ التحصیل از مدرسه. 1303: ایراد خطابهی " زن و تاریخ". 1313: ازدواج با پسرعموی پدر ( همایون فال ). 1313: بازگشت به منزل پدر. 11/5/1314: جدایی از همسر. 1314: آغاز به کار در کتابخانهی دانشرای عالی. 1314: چاپ اول دیوان ...

رخشندهٔ اعتصامی مشهور به پروین اِعتِصامی (۱۲۸۵ تا ۱۳۲۰) از بانوان شاعر ایرانی است. زندگی اعتصامی در ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ خورشیدی در شهر تبریز به دنیا آمد. پدرش یوسف اعتصام الملک از سکنه شفت و اصالتاً آشتیانی بود و مادرش اختر فتوحی ( متوفی ۱۳۵۲) از اهالی آذربایجان بود. [۱] پروین تنها دختر خانواده بود و چهار برادر داشت. اعتصام الملک پدر پروین از نویسندگان و مبارزان دوران مشروطه بود. ...

پروین اعتصامی، شاعره نامدار معاصر ایران از گویندگان قدر اول زبان فارسی است که با تواناترین گویندگان مرد ، برابری کرده و به گواهی اساتید و سخن شناسان معاصر گوی سبقت را از آنان ربوده است. در جامعه ما با همه اهتمام و نظام فکری اسلام به تعلیم و تربیت عموم و لازم شمردن پرورش فکری و تقویت استعدادهای زن و مرد، باز برای جنس زن به علت نظام مرد سالاری امکان تحصیل و پرورش تواناییهای ذوق کم ...

پروین اعتصامی(1285- 1320 خورشیدی)شاعر بلند آوازهی دوران معاصر ما، مشهورتر از آن است که نیازی به معرفی داشته باشد. چه شعر او پس از مرگش به کتابهای درسی قرائت فارسی در ایران را ه یافت و در نتیجه، دست کم تا انقلاب اسلامی ایران در سال 1357، دانشآموزان دبستانها و دبیرستانها شعرهای او را در کلاس میخوانند و برخی از اشعارش را نیز از بر میکردند. بدیهیست چنین توفیقی به ندرت نصیب شاعران ...

پروین اعتصامی یکی از بدیع ترین و دلاویزترین شکوفه های ادب فارسی و یکی از منادیان محبت و مردمی و تقوی در عصر حاضر پروین اعتصامی است. پروین اعتصامی مسمات به رخشنده شاعره ایرانی دخت مرحوم یوسف اعتصامی (اعتصام الملک آشتیانی طاب ثراه) در (25 اسفند 1285 ه . ش/1906 م) در تبریز متولد گردید. در کودکی به اتفاق پدر به تهران آمد و بقیه عمر خود را در این شهر گذرانید. ادبیات عربی و فارسی را ...

مقدمه: یکی دیگر از بدیع ترین و دلاویزترین شکوفه های ادب فارسی و یکی از منادیان محبت و مردمی و تقوی در عصر حاضر پروین اعتصامی است. پروین اعتصامی مسمات به رخشنده شاعره ایرانی دخت مرحوم یوسف اعتصامی (اعتصام الملک آشتیانی طاب ثراه) در (25 اسفند 1285 ه . ش/1906 م) در تبریز متولد گردید. در کودکی به پدر به تهران آمد و بقیه عمر خود را در این شهر گذرانید. ادبیات عربی و فارسی را نزد پدر ...

استعداد شگرف شاعرانه اش از همان دوران کودکی خودنما یی می کرد به طوری که در سن هشت سالگی شعری به سبک انوری سرود. پروین در تیرماه سال1313 با پسر عموی پدر خود که از افسران شهر بانی کرمانشاه بود ازدواج کرد . پس از 2 ماه طلاق گرفت و به خانه پدر بازگشت و از ماجرای این جدایی با کسی حرفی نزد به طوری که برادر پروین ابوالفتح اعتصامی می نویسد : چون اخلاق نظامی گری با روح لطیف و آزاد پروین ...

یکی دیگر از بدیع ترین و دلاویزترین شکوفه های ادب فارسی و یکی از منادیان محبت و مردمی و تقوی در عصر حاضر پروین اعتصامی است. پروین اعتصامی مسمات به رخشنده شاعره ایرانی دخت مرحوم یوسف اعتصامی (اعتصام الملک آشتیانی طاب ثراه) در (25 اسفند 1285 ه . ش/1906 م) در تبریز متولد گردید. در کودکی به اتفاق پدر به تهران آمد و بقیه عمر خود را در این شهر گذرانید. ادبیات عربی و فارسی را نزد پدر ...

مقدمه: یکی دیگر از بدیع ترین و دلاویزترین شکوفه های ادب فارسی و یکی از منادیان محبت و مردمی و تقوی در عصر حاضر پروین اعتصامی است. پروین اعتصامی مسمات به رخشنده شاعره ایرانی دخت مرحوم یوسف اعتصامی (اعتصام الملک آشتیانی طاب ثراه) در (25 اسفند 1285 ه . ش/1906 م) در تبریز متولد گردید. در کودکی به پدر به تهران آمد و بقیه عمر خود را در این شهر گذرانید. ادبیات عربی و فارسی را نزد پدر ...

پروین اعتصامی رخشندهٔ اعتصامی مشهور به پروین اِعتِصامی (۱۲۸۵ تا ۱۳۲۰) از بانوان شاعر ایرانی است. زندگی اعتصامی در ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ خورشیدی در شهر تبریز به دنیا آمد. پدرش یوسف اعتصام الملک از سکنه شفت و اصالتاً آشتیانی بود و مادرش اختر فتوحی ( متوفی ۱۳۵۲) از اهالی آذربایجان بود. [۱] پروین تنها دختر خانواده بود و چهار برادر داشت. اعتصام الملک پدر پروین از نویسندگان و مبارزان دوران ...

تولد « پروین اعتصامی در 25 اسفند 1285 شمسی در تبریز از مادری آذربایجانی وپدری در اصل آشتیانی به دنیا آمد » « گفته اند از روزی که به زندگی چشم گشود دنیا را شناخت طفلی که یک شبه رهی صد ساله پیمود » « خانم رخشنده اعتصامی مشهور به پروین اعتصامی از شاعران بسیار نامی معاصر است. وی در روز 25 اسفند 1285 خورشیدی در تبریز بدنیا آمد. » پدر پروین « یکی از ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول