استان کرمان در جنوب شرقی ایران واقع شده است.
از شمال با استانهای خراسان و یزد، از جنوب با استان هرمزگان،از شرق با سیستان و بلوچستان و از غرب با استان فارس همسایه است.
مساحت این استان حدود 175069 کیلومتر مربع است و بین 55 درجه و 25 دقیقه تا 32 درجه عرض شمالی و 26 درجه و 53 دقیقه تا 29 درجه و 59 دقیقه طول شرقی از نصف النهای گرینویچ قرار گرفته است.
استان کرمان بعد از استان خراسان دومین استان پهناور کشور است و حدود 11 درصد از خاک ایران را در بر گرفته است.
این استان یکی از مرتفعترین استانهای کشور است،و شهرستان بافت آن با 2250 متر ارتفاع از سطح دریا مرتفعترین شهرستان استان میباشد.
براساس آخرین تقسیمات کشوری استان کرمان مشتمل بر 10 شهرستان، 7 شهر و 31 بخش است.
شهرستانهای آن عبارتند از: بافت، بردسیر،بم، جیرفت، رفسنجان،زرند، سیرجان،شهر بابک، کرمان و کهنوج.
جغرافیای طبیعی و اقلیم استان
استان کرمان در جنوب شرقی ایران قرار گرفته است و ارتفاعات آن دنباله رشته کوههای مرکزی ایران است که از چین خوردگی آتشفشانی آذربایجان شروع میشود و تا بلوچستان امتداد دارد و دنباله آن چندین بار در فلات مرکزی به وسیله حوزههای پست داخلی و کویر قطع میشود.
زمان تشکیل این چین خوردگی ها با پیدایش فلات داخلی و عقب نشینی دریای تتیس همراه است.
به دنبال حرکات کوهزایی و باز شدن دهانههای آتشفشانی،کف دریای تتیس نیز بالا آمد و آب دریاهای اطراف نیز بر اثر تبخیر شدید و تراکم رسوبات آن خشک شد و قشر ضخیمی از رسوبات نمک دریا روی آنها به جای ماند و کویرهای کنونی (کویر لوت) را تشکیل داد.
در نواحی پست، ذرات حاصله از متلاشی شدن و فرسایش کوهستانها، روی هم نباشته شد که با وزرش باد به حرکت در میآیند و تپههای متحرک شنی را به وجود میآورند.
رشته کوههای مرکزی در این منطقه دشتهای وسیع استان را از یکدیگر جدا میسازند.
این کوهها به طور کلی 2 رشته عمده هستند که از شمال غربی به جنوب شرقی کشیده شدهاند و مهمترین آن رشته کوههای بشاگرد کوهبنان است.
این رشته کوهها دنباله کوههای جندق و بیابانک هستند که تا کرمان و بم گسترش یافتهاند.
از قلل مهم آن میتوان به کوههای کوهبنان، طغرل الجرد (تخ راجه)، پلوار، سیرچ، ابارق و تهرود اشاره کرد که بزرگترین حایل بین مناطق کویر با سایر مناطق استان میباشند.
رشته دوم کوههایی است که از یزد تا کرمان و چاله جازموریان کشیده شدهاند و به موازات رشته اول امتداد دارند.
از ارتفاعات مهم این رشته نیز میتوان کوهای مدوار، شهر بابک،کوه پنج، چهل تن، لاله زار، هزار بحر آسمان،جبال بارز و شهسواران را نام برد.
در قسمت جنوب شهرستان کهنوج نیز رشته کوهای بشاگرد، دنباله رشته کوههای زاگرس قرار دارند و این منطقه را از استان هرمزگان جدا میسازند.
وجود ارتفاعات و پستی و بلندیهایی در منطقه و شرایط خاص اقلیمی،اب و هوای متفاوتی درن واحی مختلف استان به وجود آورده است.
نواحی شمال و شمال غربی و مرکزی دارای آب و هوای خشک و معتدل است و نواحی جنوبی و جنوب شرقی آب و هوای گرم و نسبتا مرطوب دارد.
مقدار باران و ریزشهای جوی بسیار متغیر و کم است.
بیشترین باران در منطقه جیرفت میبارد.
اراضی مرتفع و بادگیر توام با طوفان و گرد و غبار است.
آب و هوای شهر کرمان خشک و نیمه معتدل است.
براساس گزارش سازمان هوا شناسی در سال 1370 حداکثر مطلق درجه حرارت 6/39 درجه سانتیگراد،حداقل مطلق درجه حرارت 17- درجه سانتیگراد و تعداد روزهای یخبندان 79 روز بوده است.
این گزارش حاکی از آن است که متوسط درجه حرارت استان در ماههای اردیبهشت، خرداد، مرداد و تیر بین 20 تا 25 درجه سانتیگراد میباشد و از دیدگاه استفادههای جهانگردی، مطلوبترین ماهها جهت مسافرت به استان میباشند.
متوسط بیشترین درجه حرارت با 7/26 درجه مربوط به تیرماه و کمترین آن اختصاص به بهمن ماه دارد که 9/3 درجه سانتی گراد میباشد.
استان کرمان تحت تاثیر بادهای مختلف برون منطقهای و محلی است.
وزش این بادها، آب و هوای آن را دستخوش تحولات و تغییرات قابل توجهی میکند.
این بادها عمدتا از نوع بادهای موسمی خشک هستند و در ماههای اسفند، فروردین و اردیبهشت میوزند و جهت وزش آنها از جنوب غربی به طرف شمال شرقی و مشرق است.
این بادها انبوهی از خاک و شن با خود به طرف شهر کرمان میآورند و سبب تقلیل رطوبت نسبی هوا میگردند.
همچنین، بادهای غربی و شمال غربی باعث ریزش باران در زمستان و بهار میشوند.
ریزش نزولات جوی از آبان ماه شروع و تا اردیبهشت ماه سال بعد ادامه مییابد.
بیشترین میزان بارندگی از دی ماه تا اردیبهشت ماه است.
اغلب این بارشها به صورت باران است و گاهی هم اندکی برف میبارد.
میزان بارندگی سالانه استان در سال 1370، برابر 7/114 میلی متر بوده است.
جغرافیای تاریخی استان
سابقه سکونت و استقرار انسان در دیار کرمان به هزاره چهارم قبل از میلاد میرسد.
این منطقه یکی از قدیمیترین نواحی ایران به شمار میرود و در گذر زمان، گنجینههای فرهنگی تاریخی گرانبهایی در آن پدید آمده است که نمایانگر روند تاریخی و حیات اقتصادی – اجتماعی آن است.
وجود هر فضای تاریخی در کرمان بیانگر بخشی از زوایا و ابعاد زندگی مردم و حکومتهای این مرز و بوم است.
تاسیس و تخریب ، مرمت و انهدام، همه و همه نشانگر حیات پر جنب و جوش این دیار ناشناخته است.
قلت آثار تاریخی کرمان در قیاس با شهرهایی چون اصفهان و شیراز به دلیل رنج و آسیبی است که حوادث ناگوار تاریخ در این منطقه پدید آورده است.
همین معدود آثار و در و دیوارهای کسته نیز نشانه توانایی،پایداری و کوششهای مردم این خطه از کشور است.
با نگاهی اجمالی به گذشته بعضی از شهرهای مهم این استان، سیمای تاریخی آن بیشتر روشن میشود.
کرمان
در مدارک تاریخی و جغرافیای اسلامی این منطقه کرمان، کارمانیا، ژرمانیا، کرمانیا،کریمان،کارمانی و کرمانی ذکر شده است.
اگر کارمان را دو کلمه بگیریم «کار» به معنی جنگ و «مان» به مفهوم محل است که در مجموع معنی «جایگاه دلاوری و نبرد» دارد.
بعضی از جغرافیادانا، نام قدیم این شهر را گواشیر (بردشیر) خواندهاند.
گفته میشود؛ گواشیر همان «کوره اردشیر» یا شهر اردشیر بوده است که به تدریج به «گواشیر» تبدیل شده است.
به استناد منابع تاریخ عرب و یهود، کرمان منسوب به کرمان بن هیتال بن ارفحشد بن سام بن نوح است و نام آن در کتیبه بیستون به صورت «یوتیه» ذکر شده است.
در دوره ساسانیان فرمانروای کرمان، عنوان شاه داشت، چنان که بهرام چهارم (388-389م) به مناسبت این که در زمان پدرش والی کرمان بود به کرمانشاه (شاه کرمان)معروف بود.
در این دوره سیرجان مهمترین ناحیه کرمان محسوب میشد.
کرمان در دوره اسلامی و مقارن با 21 تا 24 ه.ق و سالهای بعد از آن تلاطمات سیاسی زیادی را شاهد بود.
عمر بن خطاب در این زمان سهیل عدی و عبدالله عتبان را مامور فتح کرمان کرد.
سرداران نامبرده با گرفتن اندک جزیهای از حاکم کرمان به مدینه مراجعت کردند.
یزدگرد سوم در سال 29 ه.ق در مقابل حمله اعراب به کرمان گریخت.
گفته میشود که تا آن زمان هنوز هم ساکنین کرمان نسبت به وی وفادار مانده بودند.
در سال 31 ه.ق مردم کرمان به جرم ندادن جزیه مورد هجوم سردارعرب، عبدالله بن عامر قرار گرفتند.
وی که از سوی عثمان مامور فتح کرمان شده بود، بدون مقاومت اهالی،کرمان را فتح کرده و جزیه چندین سالِ عقب افتاده را هم از اهالی باز پس گرفت و مجاشع بن مسعود را با یک هزار تن سپاه به کومت کرمان برگزید و خود عازم خراسان گردید.
در درگیریهایی که بین اهالی و سپاه عرب در گرفت با مداخله نیروهای کمکی عبدالله بن عامر، کرمان به تصرف کامل مسلمانان درآمد و مجاشع در دوران خلافت عثمان و علی بن ابیطالب علیه السلام، کماکان حاکم کرمان ماند.
در دوره خلافت بنی امیه شورشهایی در کرمان بر پا شد.
عبدالرحمن بن اشعث از طرف امویان به جای مجاشع به حکومت کرمان منصوب شد.
در زمان خلافت عمر بن عبدالعزیز (99-101 ه.ق) غسان نامی به حکومت کرمان منصوب گردید.
در دوران حکومت وی کرمان رو به آبادی نهاد و بسیاری از آتشکدههای زرتشتیان که به آنها مجوسیه میگفتند، خراب شد.
در زمان خلفای بنی عباس حوادث مهمی در کرمان روی نداد.
در این دوره کرمان در معرض حمله اقوامی که قبل از اسلام در بنادر خلیج فارس میزیستند قرار گرفت.
ولی معتصم آنها را شکست داده و از کرمان خارج کرد.
در سال 253 ه.ق کرمان به تصرف یعقوب لیث مؤسس سلسله صفاریان درآمد.
بعد از وی برادرش عمرو فارس، کرمان و سیستان را تصرف داشت.
در سال 266 ه.ق کرمان به تصرف سامانیان درآمد، لیکن در سال 267، عمرو بار دیگر بر کرمان استیلا یافت.
بعد از درگذشت عمرولیث حکام کرمان توسط امرای سلسله سامانی تعیین میشود.
در سال 315 ه.ق کرمان به تصرف معزالدوله دیلمی درآمد و دیلمیان چندین دهه بر این شهر حکومت راندند.
بعدا بر سر تصرف کرمان میان خاندان آل بویه اختلاف افتاد و کشمکش میان دیلمینان و آل بویه تا سالها ادامه داشت و در این زمان نیز حکومت کرمان به دفعات دست به دست میشد، تا این که در سال 433 ه.ق کرمان به تصرف آلب ارسلان سلجوقی درآمد و ری مؤسس سلاجقه کرمن شد که حکومت آنان تا سال 583 ه.ق ادامه داشت.
به گفته یاقوت حموی کرمان در دوره سلاجقه از بهترین و آبادترین بلاد محسوب میشد.
در اواخر دوران زمامداری این سلسله، اوضاع داخلی کرمن دستخوش هرج و مرج گردید و نابسامانی آن با حمله غزان شدت یافت.
در سال 583 ه.ق غزان بر کرمان مسلط شدند و زرند را موقتا مرکز ایالت خود قرار دادند.
در این دوره ملک دینار غزنوی حاکم کرمان بود.
بعد از درگذشت ملک دینار پسرش علاء الدین فرخ شاه (591-592 ه.ق) به جای او نشست، در دوران وی کرمان دستخوش آشوب و ناامنی گردید و جمعی از امراء، به نام علاءالدین تکش خوارزمشاه خطبه خواندند (568-596ه.ق) خوارزمشاه هم از این موقعیت استفاده کرده و سپاهی را از خراسان مامور تصرف کرمان کرد.
در نتیجه در سال 592 ه.ق کرمان ضمیمه قلمرو خوارزمشاهیان گردید و هندوخان پسر علاء الدین تکش خوارزمشاه حاکم آنجا شد.
مقارن درگذشت تکش باز کرمان میدان تاخت و تاز کرمانان غز شد.
در این ایام ملوک شبانکاره به کرات برای سرکوبی غزان به کرمان تاختند تا سرانجام این ایالت را به تصرف خود در آوردند، لیکن بر اثر ظلم و بیدادگری حکام شبانکاره اهالی به جان آمده علیه این قوم سر به شورش برداشتند و عجم شاه یکی دیگر از پسران ملک دینار را که در زمان هندوخان روانه خوارزم شده بود و در این زمان در کرمان به سر میبرد، به امیری انتخاب کردند.
در همین گیر و دار اتابک مظفرالدین سعد بن زنگی (599-623 ه.ق) که با ملوک شبانکاره در زد و خورد بود،کرمان را یکبار در سال 600 و بار دیگر در سال 602 ه.ق به تصرف خود درآورد و کرمان تا سال 607 به وسیله یکی از گماشتگان اتابک سعد اداره میشود.
در این سال گماشته اتابک از فرمان مخدوم خود سرپیچید و بار دیگر اوضاع کرمان آشفته شد.
در همین زمان تاج الدین ابوبکر که از طرف سلطان محمد خوارزمشاه بر شهر زوزن و قهستان حکومت میکرد، از این هرج و مرج استفاده کرده و کرمان را به تصرف خود درآورد.
در سال 619 ه.ق مقارن رسیدن چنگیز خان به خراسان براق حاجب (قتلغ خان) از امرای خوارزمشاهی بر کرمان استیلا یافت و رسما سلسله قراختائیان را بنیان گذاشت.
این سلسله از از 619 تا 703 ه.ق در کرمان سلطنت کردند.
در زمان حکومت قراختائیان بود که مارکوپولو سیاح معروف ونیزی از کرمان دیدن کرد.
در سال 741 ه.ق امیر مبارز الدین محمد مؤسس سلسله آل مظفر، کرمان را تصرف کرد.
بعد از انقراض این سلسه کرمان ضمیمه متصرفات امیر تیمور گورکانی شد و پس از تیموریان سلسههای قراقویونلو و آق قویونلو به ترتیب کرمان را تصرف کردند.
مقارن ظهور شاه اسماعیل اول مؤسس سلسله صفویه (905 – 930 ه.ق) کرمان در تصرف پسران سلطان حسین بایقرا بود.
شاه اسماعیل با اعزام یکی از سرداران خود به نام جانمحمد به کرمان، این شهر را بدون مقاومت و خونریزی به تصرف درآورد.
در این زمان عده ای از ازبکان از طریق خراسان به کرمان تاختند، لیکن از سرداران شاه اسماعیل شکست خورده و عقب نشینی کردند.
از این تاریخ به بعد تا پایان سلسله صفویه کردمان قرین امنیت و آسایش بود.
گنجعلی خان یکی از معروفترین حکام دوره صفوی است که در مدت ماموریت خود در کرمان نسبت به آبادی و عمران آنجا سعی و کوشش زیاد کرده و آثار زیادی در آن شهر از خود به یادگار گذاشته است.
محمود افغان در سال 1132 ه.ق به قصد تصرف اصفهان پایتخت صفویه از طریق سیستان خود را به کرمان رسانید،لیکن در آنجا از لطفعلی خان والی فارس و برادرزاده فتحعلی خان وزیر اعظم به سختی شکست خورد و به قندهار گریخت.
محمود افغان بار دیگر در سال 1132 ه.ق از راه سیستان به کرمان تاخت و پس از استیلا بر آن از طریق یزد راهی اصفهان شد.
پس از دفع اشرف افغان توسط نادر و خلع شاه طهماسب دوم از سلطت، کرمان مانند سایر مناطق ایران به تصرف نادر مؤسس سلسله افشاریه در آمد.
بعد از کشته شدن نادر، کرمان دستخوش هرج و مرج گردید و به وسیله افغانها و بلوچها تاراج شد.
کریم خان زند مؤسس سلسله زندیه (1163 – 1193 ه.ق) بعد از سرکوبی مخالفین خود، خدا مراد خان زند را با سپاهی به کرمان فرستاد.
این سردار بدون هیچ گونه مانعی کرمان را تصرف کرد.
بعد از انقراض سلسله زندیه به وسیله آغامحمد خان قاجار، روزهای تاریک و تیره روزی کرمانیان آغاز شد.
آغامحمد خان همین که از حرکت لطفعلی خان زند به کرمان و انتخاب آنجا به پایتختی مطلع شد، با شتاب رهسپار کرمان گردید و نزدیک چهار ماه آنجا را در محاصره گرفت و در نهایت کرمان را به تصرف خود در آورد.
آغا محمدخان پس از استیلا بر شهر، فرمان قتل عام اهالی بیگناه را صادر کرد و سپاهیان قاجار از هیچ جنایت و ددمنشی در حق اهالی بیگناه کرمان فروگذاری نکردند.
روایت است که به دستور آغا محمدخان بیش از 20 هزار نفر از نعمت بینایی محروم شدند و از سرهای عدهای از ساکنین بیگناه کله منارهها برپا گردید.
بعد از مرگ آغامحمد خان در دوره سلطنت فتحلعلی شاه، شهر جدید کرمان در شمال غربی شهر قدیم بنا شد.
شهر امروزی کرمان به برکت توسعه صنعتی، کشاورزی و فرهنگی یکی از آبادترین شهرهای ایران به حساب میآید.
بم بم در قدیم یکی از پنج کوره ایالت فارس بود.
ابن حوقل مؤلف کتاب صوره الارض در قرن چهارم هجری از بم به نام شهری که از جیرفت بزرگتر و هوایش از آن سالمتر و دارای نخلستانهای زیاد بوده، یاد کرده است، نویسنده مذکور از سه مسجد بم به نامهای مسجد خوار و مسجد هزاران و مسجد قلعه نام برده و به تفصیل از پارچههای مرغوب و زیبایی که در آنجا بافته میشد، ذکر کرده است.
بنا به گفته مقدسی در کتاب احسن التقاسیم،باروی شهر بم چهار دروازه به نمهای نرماشیر، کوسکان، آسبیکان و کورچین داشته است.
طبق گفته وی بیشتر بازارهای بم در خارج شهر و تعدادی هم در داخل شهر قرار داشته است.
بم در مسیر جادههایی که جنوب شرقی ایران را با سیستان، افغانستان و بلوچستان مرتبط میکند قرار دارد.
به همین جهت این شهر از دوره ساسانیان اهمیت نظامی و بازرگانی زیادی داشته است.
این شهر در سال 1131 هـ.ق به تصرف محمود افغان درآمد، ولی به علت شورشی که در قندهار روی داد آنجا را رها کرده عازم قندهار شد ولی بار دیگر در سال 1134 هـ.ق بر بم استیلا یافت و این وضع تا سال 1143 که نادر اشرف افغان را شکست داد ادامه داشت.
در همین شهر بود که لطفعلی خان زند در سال 1209 هـ.ق توسط عمال آغا محمد خان قاجار دستگیر شد.
خان قاجار به یادگار این موفقیت کله منارهای از سرهای 600 تن از مخالفین خود در بم برافراشت.
شهر وقلعه باستانی بم یکی از یادگارهای شگفت معماری فلات مرکزی ایران است که در جای خود به تفصیل مورد اشاره قرار خواهد گرفت.
بم امروزی،شهری در حال توسعه و رشد است.
جیرفت مورخین و جهانگردان عقیده دارند که شهر جیرفت در اثر سیل بنیان کنی نابود گردیده.
خرابههای شهر قدیمی جیرفت در یک کیلومتری جیرفت فعلی (سبزواران) قرار دارد.
خرابههای شهر قدیم را به عهد دقیانوس نسبت دادهاند و از این خرابهها سکهها و آثار عتیقه بسیار به دست آمده است.
جیرفت از دو کلمه «جیر» به معنی پست و پایین و «افت» به معنی افتاده تشکیل شده است.
به طور کلی جیرفت به معنای جلگه پست آبرفتی است.
این سرزمین دیرپای کهن به علت درختان سر به فلک کشیده و انواع محصولات گرمسیری و سردسیری به هد کوچک معروف شده است.
نام جیرفت در سال 35 هـ.ق برای اولین بار به مناسبت تصرف آن توسط مجاشع بن مسعود در تاریخ ثبت شده است و از آن به بعد نیز مکرر از آن شهر نام برده شده است.
ابن حوقل در قرن چهارم هجری از جیرفت به نام شهری بزرگ که سه فرسخ طول آن بوده و یکی از مراکز مهم خراسان و سیستان محسوب میشده و محصولات نواحی گرمسیری و سردسیری در آن به عمل میآمد یاد کرده است.
بنا به گفته مقدسی جیرفت از استخر بزرگتر بوده و خانههای آن را از خشت با پایههای سنگی بنا کرده بودند.
به استناد گفته یاقوت حموی، جیرفت جرودس نام داشته است.
جیرفت قبل از حمله مغول یکی از شهرهای آباد و ثروتمند جهان اسلام بود.
شاهراهی که از خلیج فارسی و بندر هرمز عبور میکرد و راهی که از هندوستان و از طریق جالق امتداد مییافت در جیرفت به هم متصل می شد.
کالاهای تجارتی که از هندوستان به ایران صادر میشد از جیرفت به سایر شهرهای ایران توزیع میگردید.
مارکوپولو تاجر و سیاح ونیزی از این شهر به نام کامادای یاد کرده است.
ظاهرا در زمان عبور وی این شهر به کلی ویران شده بود.
رفسنجان رفسنجان اسامی مختلف دارد که بیشتر در ارتباط با ذخایر زیرزمینی آن نامگذاری شده است.
مانند رفسنگان یا رفسنگ به معنای مس است که معرب آن رفسنجان است.
این شهر قدمتی دیرینه دارد و باغ های پسته آن مشهور است یکی از شخصیتهای معروف تاریخ معاصر ایران به نام آیت اله اکبر هاشمی رفسنجانی در این شهر تولد یافته و این شهر از این جهت نیز اشتهار جهانی یافته است.
سیرجان نام این شهر سیرگان بوده است و بنای آن را به بهمن پادشاه اشکانی نسبت میدهند، عرب آن را سیرجان مینامد.
در قرون وسطی ایالت کرمان دارای دو کرسی بود: سیرجان و بردسیر.
جغرافیا نویسان اسلامی سیرجان را به صورت السیرجان ضبط کردهاند.
خرابههایی که در سالیان اخیر در محل قلعه سنگ در شرق سعید آباد بر سر راه بافت کشف شده به احتمال زیاد همان محل سیرجان قدیم است.
پس از استیلای مسلمانان بر ایران،کرمان همچنان مرکز ایالت بود و این موقعیت را تا اواسط قرن چهارم هجری که جنوب ایران به تصرف آل بویه درآمد حفظ کرده بود.
در زمان این سلسله کرسی ایالت کرمان از سیرجان به بردسیر منتقل شد،به همین علت سیرجان اهمیت و اعتبار خود را از دست داد.
به گفته مقدسی،سیرجان در زمان آل بویه از شیراز بزرگتر بوده است و دومین شهر ایالت کرمان محسوب میشده و 45 مسجد کوچک و بزرگ داشته است.
بعد از حمله مغول، سیرجان به تصرف سلاطین آل مظفر درآمد و بعد از انقراض این سلسله توسط امیر تیمور، والی سیرجان گودرز نامی بود که همچنان به نام آل مظفر در آنجا حکومت میکرد.
تیموریان بعد از دو سال محاصره شهر را به تصرف درآوردند و آ نرا به ویرانهای مبدل ساختند.
سیرجان امروزی رو به آبادی و توسعه تجاری و صنعتی است و بارانداز معروف و پر رونقی دارد.
شهر سیرجان، به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی و استقرارش بر سر راههای ارتباطی کرمان، یزد،بندرعباس،شیراز و نیز وجود زمینهای کشاورزی حاصلخیر و منابع بسیار غنی معدنی، از دیرباز تاکنون پذیرای مهاجرین مختلف بوده است که در رشد و توسعه آن مؤثر بودهاند.
شهر بابک شهر بابک از شهرهای قدیمی ایران است و بنای آن را به باک پدر اردشیر بابک نسبت میدهند.
اردشیبر بابکان موسس سلسله سلاطین ساسانی بوده و شهر فعلی بابک در آن زمان از توابع کرمان محسوب میشده است.
جغرافی دانانی مانند اصطخری و مقدسی و دیگران از آن نام برده ولی درباره آن توضیح بیشتری ندادهاند.
حمدالله مستوفی نیز در کتاب نزهه القلوب آن را از توابع کرمان دانسته است.
در کل می توان گفت که پیشینه تاریخی شهر بابک با جغرافیای تاریخی کرمان در هم آمیخته است.
وضعیت اجتماعی و اقتصادی استان براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1375 استان کرمان 2004328 نفر جمعیت داشت که از این تعداد 9/52 درصد در نقاط شهری و 46 درصد در نقاط روستایی ساکن بودندو 1/1 درصد نیز غیر ساکن یا خوش نشین بودند.
در این سال شهرستان کرمان با 7/79 درصد شهرنشینی و شهرستان کهنوج با 9/13 درصد شهرنشینی،به ترتیب بیشترین و کمترین درصد شهرنشینی را داشتند.
در سال 1370 نسبت با سوادی در جمعیت 6 ساله و بالاتر استان کرمان در نقاط شهری 5/83 درصد و در نقاط روستایی 6/56 درصد بود.
استان کرمان مانند سایر مناطق ایران شاهد مهاجرت وسیع روستائیان به شهرها بوده است.
استان کرمان در کنار جمعیت ساکن، ایلات کوچر و عشایری نیز دارد که از گروههای مختلفی تشکیل شدهاند.
زبان آنها فارسی و مذهب آنها نیز عمدتا شیعه است.
فقط دو تیره هستند که به زبانهای ترکی و بلوچی تکلم میکنند ایلات کرمان به مهمان نوازی، سلحشوری،دیانت و بردباری مشهورند.
پرورش گوسفند و گله داری شغل عمده آنهاست و قالیهای مرغوبی هم میباشند.
ایلات کرمان به طور پراکنده در دامنه کوهستانهای پاریز، کوه پنج، کوه چهل تن، بیدخون، کوهشاه، کوه هزار و کوهستان ساردوئیه زندگی میکنند و در ایام قشلاق تا حدود بندرعباس و میناب نیز پراکنده میشوند.
مهمترین ایلات کرمان عبارتند از: تیره آل سعید، تیره خراسانی، تیره بارچی،کوه پنجی، معصومی، شول، قرایی، بچاقچی، افشار، سلیمانی، لری، طاهری،نارویی و ایلات جبال بارز و فتحی.
گرچه اهمیت نسبی صنایع بزرگ و بهره برداری های کشاورزی تجاری در کرمان نسبت به سایر استانها قابل توجه است، یکن در عمل مجموع ظرفیت تولیدی این استان چندان قابل ملاحظه نیست و اغلب واحدهای اقتصادی، مقیاس خردی دارند.
با توجه به شرایط اقلیمی و میزان منابع آب و موقعیت جغرافیایی و روش کشت اراضی، استان کرمان به سه منطقه کشاورزی تقسیم میشود: -مناطق کشاورزی خشک و کویری رفسنجان، زرند، سیرجان و … -مناطق کشاورزی، معتدل کوهستانی بافت،بردسیر و … -مناطق کشاورزی گرمسیری بم، جیرفت، کهنوج و … مهمترین محصولات کشاورزی این استان عبارتند از: -گندم، جو ، سیب زمین،پسته، حنا، وسمه، زیره،پنبه، و چغندرقند.
از استان کرمان بیش از 95 درصد محصول پسته ایران به دست میآید و بالغ بر 5/87 درصد از باغات پسته کشور را به خود اختصاص داده است.
در میان شهرستانهای استان کرمان که باغ پسته دارند، رفسنجان با بیش از 70 درصد کل تولید پسته و تعداد باغ پسته، رتبه اول را به خود اختصاص داده است.
در کرمان انواع محصولات سردسیری،شامل گردو، بادام، گلابی، هلو، آلبالو، آلو، گیلاس و سیب درختی به دست میآید و همچنین محصولاتی از قبیل مرکبات (پرتقال، لیمو شیرین، لیمو ترش،نارنگی، نارنج، گریب پروت) و خرما تولید میشود.
این گونه محصولات در مناطق بم، جیرفت، شهداد و در جنوب شرقی شهرستان بافت کشت میشوند.
مرکبات شهداد مرغوبیت خاص و شهرت خوبی در ایران دارند.
دامپروری به سه طریق روستایی، عشایری و صنعتی صورت میگیرد.
با این همه به علت خاک نه چندان حاصلخیز منطقه و محدودیت مراتع سرسبز، دامپروری از رونق چندانی برخوردار نیست.
معادن استان در تامین مواد اولیه مورد نیاز صنایع کشور نشق ارزندهای بر عهده دارند.
معادن سرشار آهن، ذغال سنگ، مس و دیگر فلزات چرخهای صنعت صنعت استان و کشور را به گردش در میآورند.
معادن زغال سنگ قسمتی از نیاز کارخانه ذوب آهن اصفهان را تامین میکنند.
منابع مس سرچشمه کرمان که به گواهی کارشناسان از غنیترین و خالصترین معادن مس در جهان به شمار میرود، از مشخصههای ویژه اقتصادی استان محسوب می شود.
صنایع دستی استان به دو دسته صنایع دستی و کارگاهی تقسیم میشوند: -صنایع دستی شامل شال،پته و ترمه است که به غیر از پته دوزی مابقی از رونق افتادهاند.
صنایع دستی کارگاهی شامل قالی بافی، جاجیم بافی، گلیم بافی و خورجین بافی است که هنوز هم رواج دارد.
صنایع ماشینی استان نیز به سه دسته کارگاهی کوچک، متوسط و بزرگ تقسیم میشوند که عبارتند از سیمان، خانه سازی، نوشابه سازی،قند، ذغال سنگ و مس که معروفیت جهانی دارد.
از نظر اقتصادی منطقه ویژه و آزاد تجاری سیرجان اهمیت استان کرمان را افزایش داده است.
این منطقه ویژه صرف نظر از تاثیراتی که در توسعه اقتصادی کل استان دارد، از دیدگاه توسعه جهانگردی نیز حائز اهمیت ویژه است و لذا به این مهم اجمالا پرداخته میشود: سیرجان به عنوان منطقه آزاد تجاری در نقطهای از سرزمین کرمان قرار گرفته است که بهطور طبیعی گذرگاه و معبر انتقال کالاهای تجاری از طریق خلیج فارس محسوب میشود.
سیرجان مسیر رفت و برگشت کلیه کالاهای تجاری است که برای کشورهای آسیای میانه،قفقاز و روسیه،از بندر شهید رجایی هرمزگان وارد و خارج میگردند.
سیرجان گذرگاه اصلی انتقال کالاها به کشورهایشرق ایران و همچنین اروپا و خلیج فارس است.
در واقع این شهر محل اتصال کلیه محورهای ترانزیتی و حمل و نقل کالا از جنوب به شمال، شرق و غرب ایران و سایر کشورهای شمالی، شرقی و غربی اروپا و خلیج فارس میباشد.
نکته قابل توجه در مزیتهای نسبی سیرجان امکانات زیر بنایی موجود و درح ال بهره برداری میباشد که تماما در این منطقه تجمع پیدا کرده.
راه ترانزیت اصلی زمینی (جادهای و ریلی) از طریق بندر شهید رجایی به استانهای بزرگ و صنعتی کشور، (کرمان – فارس – یزد)، از مسیر شهرستان سیرجان و منطقه ویژه اقتصادی عبور میکند.
سیرجان به عنوان یک قطب اقتصادی ویژه بر بستر مزیتهای باراندازی، در ساختار اقتصادی استان کرمان نقش و موقعیت قابل توجهی را احراز کرده است و در آینده نیز بر اهمیت این جایگاه اقتصادی افزوده خواهد شد.
جاذبه های طبیعی طبیعت گردی گرایش نوینی از بحث جهانگردی است که در سالهای اخیر اهمیت و جایگاه ویژهای در توسعه جهانگردی یافته است.
درع صری که گسترش روز افزون و متراکم شهرها و ماشینی شدن تمامی جنبههای حیات اقتصادی و اجتماعی انسانها گذران اوقات فراغت و تمدد اعصاب را به ویژه برای ساکنان کانونهای شهری و صنعتی از ضرورت ویژهای برخوردار نموده است.
توجه به تمامی محوطههای گردشگاهی اهمیت زیادی دارد.
بنابراین جنگلهای طبیعی، پارکهای حیات وحش، سواحل رودخانهها و طبیعت پیرامون آنها، کوهساران و کوهستانها، آبشارها و چشمههای آب گرم، چشمههای طبیعی، ییلاقها و مناطق ویژه شکار و صید ماهی ورزشی، دریاچهها و سواحل، زیستگاهای طبیعی پرندگان مهاجر و بومی،غارهای طبیعی و به ویژه طبیعت بکر درون آنها، به موضوعی جالب توجه در توسعه صنعت گردشگری تبدیل شده است.
امکانات بالقوه طبیعت گردی استان کرمان صرف نظر از جاذبههای تاریخی آن، زمینههای بسیار مطلوبی را از نظر مدیریت و سازماندهی گذران اوقات فراغت جامعه شهری فراهم نموده است.
ذیلا به طور اجمالی به این عناصر طبیعی جالب توجه استان اشاره میشود: منابع و تفرجگاههای آبی دریاچهها و آبگیرها دریاچه مهم استان کرمان، هامون جازموریان است که میزان آب و وسعت آن متغیر است و جزو دریاچههای دائمی به شمار نمیرود.
رودخانه هلیل رود از طرف غرب و رود بمپور از جانب شرق به این دریاچه میریزند.
چاله لوت واقع در شمال شرقی کوههای کرمان را هم می توان یکی از آبگیرهای منطقه به شمار آورد که از خشکترین و کم آب ترین حوزههای آبریز ایران است.
حاشیه غربی آن به علت مجاورت با کوههای کرمان به طور نسبی مرطوبتر از دیگر حواشی آن است.
رود شور در شمال بیرجند و رود شور گز در جنوب آبگیر از مهمترین رودهای چاله لوت هستند.
این دریاچه در حد فاصل استانهای سیستان و بلوچستان و کرمان واقع شده و حوزه آبریز بخش غربی آن، مناطقی از استان کرمان را مشتمل بر شهرستان بافت،کهنوج و سبزواران در بر میگیرد.
دریاچه جازموریان در واقع یک حوضچه تبخیری است که محل تخلیه تمامی زهکش منطقه و رودهای هلیل و بمپور (رود بمپور در حوزه آبریز شرق جازموریان است) و دیگر انشعابات فرعی رودهای کوچک و فصلی موجود در حوزه است.
حجم این دریاچه هر چند در مواقع پر باران تا حدود یک میلیارد متر مکعب در گزارشات موجود ثبت گردیده، ولی به علت عدم تداوم تغذیه و تبخیر فوق العاده زیاد، دائمی نبوده و فقط در سالهای پر آب چند ماهی دارای آب و در سایر اوقات سال کاملا خشک است.
روخانهها رودهای حوزه آبریز جازموریان مساحت این حوزه در حدود 8300 کیلومتر مربع است و مشتمل بر رودخانههایی است که به دریاچه هامون جازموریان میریزند.
مهمترین رودخانه این حوزه هلیل رود است که شاخه های مهمی مانند زردشت از گوفر، بافت از لاله زار، رابر از الفتح (شاه کو)، طیل از کوه هزار و اسفندقه از ارتفاعات اسفندقه به آن میپیوندند و پس از مشروب نمودن اراضی جیرفت و شهرستان کهنوج وارد هامون جازموریان میشود.
این حوزه آبریز، فاقد پوشش گیاهی قابل توجه است و به علت وجود دائمی برف کوههای نامبرده، آب دائم دارد.
مهمترین قابلیت تفرجگاهی آن اطراف و دریاچه پشت سد جیرفت است که استفادههای تفرجگاهی و گردشگاهی دارد.
آبریز نمک زارهای مرکزی از رودخانههای این حوزه میتوان فهرج رود و تهرود را نام برد.
شاخههای دیگر از رودخانههای این حوزه عبارتند از: لاله زار رود، رود شور، رفسنجان کوسک، چاری، ماهونگ و کسک.
رودخانه های دیگر این استان عبارتند از: آب بخشا در بردسیر، راور در منطقه راور، خبر در منطقه خبر بافت و رودخانه تنگوئیه (پلنگی) در سیرجان.
چشمهها و مراکز آب درمانی چشمه حسین آباد – راین این چشمه در 33 کیلومتری شمال غربی راین کرمان واقع شده و آب آن از دسته آبهای بیکربناته سدیک است و تقریبا با آبهای معدنی ویش فرانسه مشابه است.
این نوع آبها در دستگاه گوارش باعث قلیایی شدن محیط معده و سپس تحریک ترشحات آن میگردند و در سیستم کبدی و لوز المعده به سبب تحریک لوزالمعده و بزاق اثر بهبودی بخشی دارند.
چشمه قلعه عسکر چشمه قلعه عسکر در 11 کیلومتری روستای سلطان آباد، در جنوب کرمان واقع شده است.
آب این چشمه از دسته آبهای کلروره سیدیک سنگین و مشابه آب معدنی اوریاژ ایزر فرانسه است.
این دسته آبها بیشتر مصرف خارجی دارد و در رفع بیماریهای لنفاتیسم، راشیتیسم، برخی بیماریهای پوستی ، روماتیسمی و نیز بیماریهای زنانه مؤثر است.
چشمه آب معدنی قاسم آباد این چشمه به فاصله 6 کیلومتری شرق رفسنجان در روستای قاسم آباد واقع شده و در اصل قنات قدیمی است که آب آن از سالهای گذشته مورد استفاده درمانی اهالی منطقه بوده است.
قنات مزبور از زمینهای آبرفتی دوران چهارم زمین شناسی خارج میشود.
آب چشمه از دسته آبهای کلروره سدیک و سولفاته منیزین سرد است و ترکیبات شیمیایی آن مشابه آب چشمه معدنی لون لوسونیه فرانسه میباشد.
خواص درمانی این نوع آبها در درمان بیماریهای رماتیسمی،گوش و حلق و بینی میباشد و همچنین اثر نیرو بخش نیز دارد.