دانلود مقاله از ارتباطات سنتی تا ارتباطات جمعی

Word 242 KB 17985 29
مشخص نشده مشخص نشده کامپیوتر - IT
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • .

    نقش سنت با ظهور نوگرایی و جوامع مدرن بدون شک تغییراتی یافته و برخی وجوه آن تحت تاثیر شرایط جدیدجهانی قرار گرفته است.

    تعیین این دگرگونیها بسته به خصوصیات فرهنگی هر جامعه متفاوت می باشد ، اما نمیتوان گفت که لزوماً این تحولات سبب تضعیف سنت شد، چرا که بسیاری سنتها همچنان نقش مهمی در زندگی افراد و حیات اجتماعی ایفا میکنند و حتی اگر تمامی راهها برای انتقال آنها به نسلهای بعد مسدود باشد، انتقال شفاهی و سینه به سینه را نمیتوان مانع شد.

    حقایق اجتماعی نشان داده است که عناصر مدرن و سنتی زندگی با یکدیگر مانع الجمع نیستند، بلکه مردم چنان زندگی خود را سازماندهی میکنند که عناصر سنتی با شیوههای جدید زندگی یکپارچه شود.

    در این سازماندهی لزوماً نه سنتها کنار گذارده میشوند و نه شیوههای جدید مطرود میگردند، بلکه در تعامل آنها برخی از سنتها و عناصر مدرن هیئتی نو مییابند و برآیند آنها سبب تحکیم زندگی فردی و اجتماعی خواهد شد.

    هر چند برخی شرایط اجتماعی سبب حذف عناصری از سنت یا مدرنیسم از مدار حیات جامعه شده است، اما این امر نباید سبب صدور احکام عمومی و علی و معلولی گردد.

    پدیده جهانی شدن را باید دارای پیشینه تاریخی طولانی در حیات بشری و تعالیم ادیان الهی بدانیم ، اما مشخصههای جهانشمولی برای گونه قدیمی آن با مشخصههای امروزین آن دارای تفاوتهای اساسی است.آشکارترین مشخصه امروزین جهانی شدن را در سرعت گیجکننده تحولات جدید، فراگیری و همه جانبه بودن مبادلات ،تنوع ابعاد موضوع و فرآیند پیچیده این پدیده میتوان قلمداد نمود
    همچنین در میان انواع نگرشهای جدید به این موضوع قدیم، نگرشهای مبتنی بر تکامل صنعت و مدرنیسم در ادبیات بحث غلبه چشمگیری یافته و در میان دستاوردهای مختلف اجتماعی مدرنیته گسترش ورشد شتابان فنآوریهای ارتباطی نقش بیبدیلی در تسریع جهان داشتهاند.

    رشد چشمگیر فنآوریهای ارتباطی همچون ماهوارهها ،شبکههای رایانهای ، ریز کامپیوترها ، کابلهای نوری و چند رسانهایها و رسانههای متعامل اسباب تبادل سریع اطلاعات را در گستره جهانی مهیا ساخته است.

    فاصلههای زمانی ومکانی در نوردیده شده و جهان روز به روز کوچک و بهم فشردهتر از قبل مینمایاند.
    بر این اساس، برخی تا آنجا پیش رفته اند که در تحلیل علتها و معلولهای واقعیتهای حاضر جامعه جهانی به ابعاد ارتباطی موضوع بسنده کرده اند.([3]) بدون تردید تحلیل ارتباطگرای جهانی شدن فارغ از توجه به زیست محیط فرهنگی و تاثیرات بحث برانگیز آن نمیتواند فرآیند پیچیده واقعیت مذکور را تبیین نماید.

    از این رو ، محور توجه این نوشتار ، بعد فرهنگ و ارتباطات جهانی شدن خواهد بود.
    سنتها در جریان جهانی شدن
    برخی صاحبنظران جهانی شدن را با سنت زدایی از فرهنگ ها همراه می دانند وآن را فرآیندی میشمارند که در مسیر انحلال مختصات فرهنگی جوامع بهنفع نظم جهانی فرهنگی نوین حرکت نموده است .

    از جمله آنتونی گیدنز پیشبینی میکند که در چنین فرآیندی تاریخ محلی و فرهنگ ملی یا محو شود یا از نو ابداع گردد([4]).
    اما آنگاه که در عصر حضور و سلطه وسایل ارتباط جمعی و شکلگیری غولهای رسانهای جهانی، واقعهای بزرگ و شگرف بدون اتکا به این دستاوردهای دنیای مدرن تحقق یافت و حتّی در برابر هجوم ارتباطی و اطلاعاتی رسانههای جدید ایستادگی کرد و محصول سالها تلاش و برنامهیزی دست اندرکاران آنها را یکباره بر هم زد، ذهن بسیاری از اندیشمندان علوم اجتماعی و ارتباطی متوجه واقعیتی فراموش شده یعنی قدرت سنت وارتباطات سنّتی گردید و ناکارآمدی الگوهای نوسازی و توسعه غربی در کشورهای در حال توسعه را به اثبات رسانید.
    انقلاب اسلامی ایران، بار دیگر نقش رسانههای سنّتی را در اطلاع رسانی، بسیج افکار عمومی و تأثیرگذاری عمیق بر رفتارهای جامعه به معرض نمایش گذارد و علاوه بر آن جایگاه ویژه رسانههای سنّتی دینی را در معادلات نوین مربوط به جهان اسلام وارد نمود.


    اورت راجرز در کتاب تکنولوژی ارتباطات: رسانههای جدید در جامعه در سال 1986 یعنی، پس از گذشت هفت سال از رخداد انقلاب اسلامی ایران، بیان میکند که رژیم شاه علیرغم در اختیار داشتن رسانههای فراگیر نوشتاری و الکترونیک نتوانست در برابر شبکه ارتباطات سنّتی ایستادگی کند.

    وی سپس میافزاید درسی که کشورهای جهان سوم باید از انقلاب ایران بگیرند، این است که اهمیت بیشتری به کانالهای بین فردی به رسانههای این چنین کوچک بدهند.([5]) الوین تافلر نیز معتقد است که امام خمینی رسانه موج اول یعنی موعظههای شفاهی و چهره به چهره روحانیون را با تکنولوژی موج سوم یعنی نوارهای صوتی و دستگاههای ساده تکثیر تلفیق کرد.([6])
    حضور برجسته نظامهای سنتی در جهان امروز، خیزشهای مردمی در برابر تأثیرات زندگی مدرن و جنبشهای دینی به ویژه در دنیای اسلام با اتکا بر ارتباطات سنتی از نمونههای حیات سنت در دنیای مدرن است.

    انقلاب اسلامی نشان داد که راه دنیای معاصر یکطرفه نیست و گذار از جامعه سنتی به مدرن را نباید مترادف سنت زدایی دانست.

    شرایط پیچیده جامعه جهانی امروز سوالات متعددی را حتی برای مدافعان سینه چاک نوگرایی کلاسیک پیش آورده است: آیا تحقق نوگرایی با زوال نقش سنت در زندگی اجتماعی همراه بوده است؟

    رسانهها چه نقشی در دگرگونی اشکال سنتی فرهنگ ایفا کرده‎اند؟

    آیا نقش آنها فقط تضعیف کننده و مخرب بوده است؟

    تعامل ارتباطات سنتی و ارتباطات جمعی نوین در فرآیند جهانی شدن چگونه تعریف می شود؟

    نقش و جایگاه مذهب به عنوان یکی از سنتهای اجتماعی در مدل ارتباطات جهانی معاصر چیست؟

    و این که الگوی ارتباطات سنتی مدرن اسلامی با رعایت کدام اصول امکان پذیر میشود؟

    و.

    ..
    شاید گام نخست در پاسخ به چنین پرسشهایی، تصحیح و تعمیق اندیشه و تصور از سنت باشد.

    سنت در کلی ترین مفهوم به معنی ترادیتوم(Traditum) یعنی هر چیزی است که از گذشته منتقل یا ارسال شده باشد.

    سنت می تواند شامل عناصری از یک نوع هنجار آفرین باشد، اما این لزوماً جنبه یا وجهی از همه سنتها نیست .

    برای روشن کردن این نکته ، تمایز بین چهار وجه مختلف سنت میتواند یاریرسان باشد: وجه هرمنوتیک، وجه هنجارآفرین، وجه مشروعیت و وجه هویت.(تامپسون ، 1380 ص 227).
    شاید گام نخست در پاسخ به چنین پرسشهایی، تصحیح و تعمیق اندیشه و تصور از سنت باشد.

    " سنت در کلی ترین مفهوم به معنی ترادیتوم(Traditum) یعنی هر چیزی است که از گذشته منتقل یا ارسال شده باشد.

    برای روشن کردن این نکته ، تمایز بین چهار وجه مختلف سنت میتواند یاریرسان باشد: وجه هرمنوتیک، وجه هنجارآفرین، وجه مشروعیت و وجه هویت".(تامپسون ، 1380 ص 227).

    بررسی این مشخصهها میتواند ما را در درک این مفهوم یاری دهد.

    وجه هرمنوتیک سنت به معنای مجموعهای از پنداشتهای پس زمینهای است که افراد برای درک جهان پیرامون از آن استفاده میکنند و از نسلی به نسل دیگر انتقال میدهند.

    مجموعه ارزشها، اشکال باور و الگوهای کنش که از گذشته رسیده است وجه هنجارآفرین سنت در زمان حال است.

    منظور از وجه مشروعیت سنت نیز این است که سنت در شرایط خاص میتواند منبع پشتیبانی اعمال قدرت و اقتدار باشد و سرانجام سنتها در مفهوم دقیقتر به " عنوان مجموعهای از ارزشها، باورها و الگوهای رفتاری که از گذشته به ما رسیده است" ، نمادهایی را برای شکلگیری هویت فردی و جمعی فراهم می آورند.

    در این سازماندهی لزوماً نه سنتها کنار گذارده میشوند و نه شیوههای جدید مطرود میکردند، بلکه در تعامل آنها برخی از سنتها و عناصر مدرن هیئتی نو مییابند و برآیند آنها سبب تحکیم زندگی فردی و اجتماعی خواهد شد.

    رابطه وسایل ارتباط جمعی نوین با سنت نیز دل مشغولی دیگری است که ما را نسبت به نتایج این تعامل کنجکاو می سازد.

    برای دستیابی به حقایق باید این ذهنیت را کنار بگذاریم که بهرهگیری از رسانهها یکسره به ترک شیوههای سنتی و جایگزینی اسلوبهای مدرن زندگی منجر خواهد شد.

    کارکرد رسانهها هیچ موضع قبلی نسبت به رویارویی با سنت ندارد.

    ارتباطات جمعی را میتوان به منظور گسترش و تحکیم سنتها مورد استفاده قرار داد، همانگونه که میتوان در جهت چالش و تضعیف ارزشها و باورهای سنتی آنها را بکار بست، اما این حقیقتی انکار ناپذیر است که سنتها و نظام ارتباطی آنها از این پدیده مدرن تأثیرات قابل توجهی پذیرفتهاند که از جمله آنها می توان به تدام زمانی ، غیر شخصی و غیر محلی شدن و برخی دیگر اشاره داشت.

    سنتها توانستند با حضور در رسانه ها، به دور از مشکلات اجراو تکرار عملی، از طریق اشکال رسانه ای و ثبت محتوای نمادین در محصولات رسانهای (مطبوعات، نوارهای صوتی و تصویری) شکلی از تداوم زمانی پیدا کنند..

    دخالت رسانهها قیود محکم مکانی برخی سنتها را برداشت و بسترگزینی متکثر و جدیدی را برای آنها فراهم ساخت.

    برخی, پدیده رسانه ای شدن سنت را به معنای تضعیف سنت می دانند، اما برعکس به نظر میرسد ، راهی برای سنت مهیا گردید تا مشخصههای تازهای بیابد و در بافتهای جدید اجتماعی گسترش یافته و از نو ساخته شود و حتی بر خلاف آنچه برخی تصور میکنند برخی سنتها در اثر رسانهای شدن تقویت شدند.

    روی دیگر این سکه اتکای شدید سنتها بر اشکال رسانهای و دور شدن از اشکال تعاملی رودر روی قبلی است.

    این وابستگی افراطی سبب میشود تا سنتها در برابر رسانهها آسیبپذیر شوند .

    از این رو آسبشناسی روابط میان آنها نیز اهمیت مییابد.

    بررسی موضوع و آسیبشناسیهای آن بدون توجه به مجموعه عناصر فرهنگی هر جامعه ما را به همان سرنوشتی دچار خواهد ساخت که به بطلان الگوهای کلاسیک و ارتودکسی تک بعدی منجر شد.

    از این رو، دیدگاه فرهنگ و ارتباطات را دیدگاه برگزیده و مناسب چنین مطالعاتی میدانیم و این نوشتار نیز که به دنبال بررسی فرصتها و تهدیدهای بوجود آمده در موضوع ارتباطات جهانی برای دین و تعاملات ارتباطاتی آن است، دیدگاه مذکور را در تحلیل و بررسیهای خود اتخاذ نموده است.

    ارتباطات دینی ورسانه های جدید اصولا تعارض نوگرایی با دین را باید یک نگرش جاهلانه یا مغرضانه به موضوع بدانیم ، چراکه نه نوگرایی در ذات خود تعارضی با ارزشها و اعتقادات ناب دینی دارد و نه معارف ناب الهی تهجر و عقبماندگی را به پیروان خود توصیه میکنند .

    آنانکه دم از تعارض و زوال فرهنگ دینی در جامعه جهانی میزنند، احتمالاً به دنبال تحمیل الگوهای نوگرایی مورد قبول خویش، دین را مانعی سر راه میبینند و یا اینکه از دستیابی به معارف ناب دینی محروم ماندهاند و تجارب قرون وسطایی را که ربطی به اصول مورد قبول ادیان الهی ندارد ملاک کار خویش قرار دادهاند.

    شاید این جمله پاسخ مناسبی برای شبهه پیش آمده باشد که بهترین دلیل بر امکان یک پدیده رخداد آن است.

    امروزه بسیاری از کشورهای اسلامی از جمله ایران، نوگرایی را در دستور کار خود دادهاند، ضمن این که اسلام اساس حکومت و جامعه آنها را تشکیل میدهد و جالب اینکه برخی از آنها به عنوان الگوهای موفق نوگرایی در گزارشهای مجامع وابسته به سازمان ملل متحد از جمله یونسکو معرفی می شوند.

    امروزه شیوه های سنتی اسلامی زندگی با عناصر حیات مدرن همزیستی کارآمدی دارند، هرچند که الگوی اسلامی نوگرایی با نسخه پیچیها و تعمیمهای برخی اندیشمندان غربی یا روشنفکران شرقی پیرو آنها مطابقت نداشته باشد.

    اگر برخی جوامع دینی در فرآیند نوگرایی توفیق نیافته اند، نباید آن را به معارف ناب دینی منسوب دانست ، بلکه مهمترین علت آنها را در بی کفایتی مدیران و آثار حضور استعمار نو باید جستجو کرد.

    در این مجال لازم است به اولین تجربه های استفاده رسانه های جدید در ارتباطات دینی اشاره ای داشته باشیم .

    نخستین جمعیتهای دینی که از کارکردهای رادیو و تلویزیون به عنوان ابزار نوین ارتباطات دینی بهره گرفتند ، سازمانهای بنیادگرا و اونجلیستی مسیحی بودند.

    بدنبال کاهش حاکمیت کلیسا، دنیایی شدن فرهنگ عصر حاضر و جایگزینی مراجع حکومتی به جای مراجع دینی، این ضرورت از سوی کلیسا احساس شد که باید تبیین نوینی از دین برای مخاطبان جدید در عصر نوگرایی ارائه نمود و نگرشهای تازه ای را در خصوص رابطه دین جامعه مطرح ساخت.

    به این ترتیب با جدیت به مفاهیمی همچون فرهنگ، صنایع فرهنگی و آزادی مردمی روی آورد([7]) و به طرح این ضرورت پرداخت.

    در دهه 1970 گروههای پروتستانی که از دهه 1960 رو به افول نهاده بودند، به تدریج اعضای خود را از دست دادند در حالی که برخی گروههای اونجلیست رو به رشد نهادند که میتوان آن را احیای اونجلیزم دانست.

    جریان نو ظهور نئواونجلیسم در مسیر جریان اصلی کلیسا قرار گرفت و اغلب شاخه های مسیحیت از جمله کلیسای روم را تحت تاثیر قرار داد.

    نئواونجلیستها توجه رسانهها و موسسههای سکولار را به خود جلب کردند.

    یکی از عوامل اصلی در این احیاء سیاسی و دینی، استفاده از رسانه های الکترونیک برای ایجاد قدرت و سازماندهی بود.

    نقش این رسانه ها هم در بیداری و آگاهی بخشی به مشارکت کنندگان در این جریان و هم در متقاعد ساختن عامه مردم در خصوص این تحول فرهنگی و دینی عظیم، بسیار برجسته بود.([8]) .

    این پدیده را امروزه تله ونجلیسمTelevangelism)) می نامند.

    عوامل اجتماعی و دینی نهضت نئواونجلیسم که تحت تاثیر گسترده رادیو و تلویزیون مذهبی و نهادهای چند رسانه ای قرار داشتند، کلیسای الکترونیک نام گرفتند.

    توسعه امکانات مالی در اواخر دهه 60، اجازه توجه از پخش برنامههای ثابت بدون هزینه دینی را به برنامه سازی توام با خرید زمان داد.

    با گسترش آنها از اوائل دهه 1970 عدهای به حمایت و عدهای به انتقاد از آن مبادرت نمودند.

    حامیان معتقد بودند که کلیسای الکترونیک زمینه های نوینی برای دین مطرح میسازد که جایگزین نقش دینی رسانههای مکتوب خواهد شد.

    در مقابل برخی این مساله را تهدیدی برای کلیساها میدانستند که مایه کاهش اعضاء و درآمد در آنها میشود.

    روف (Wade Clark Roof) به عنوان یک جامعهشناس معتقد است که رسانهها در تجدید حیات دینی نقش مهمی داشتهاند و شکلگیری کلیسای الکترونیک یکی از عوامل چنین حرکتهایی در جهان معاصر است([9]).

    برای بررسی این پدیده سوالات متعددی مطرح است که باید به زمینههای فرهنگی و اجتماعی ظهور آن و به همبستگی آن با فرهنگ توجه کنیم و ناظر به معنی باشیم.

    همانگونه که جیمز کاری (James Carey) تاکید میکند که رسانهها سیستمهایی فرهنگی هستند که در مواقع خاص و با روشهایی ویژه به کار گرفته میشوند و به قولی از کلیفورد گیرتز (Clifford Geertz) میگوید: (من هم عقیده با ماکس وبر هستم که بشر حیوانی است معلق در تارهایی شخصی که خود او آنها را تنیده است .

    من فرهنگ را آن تارها می دانم و بنابراین تحلیل آن از سنخ علوم تجربی در جستجوی حقوق نیست، بلکه نوعی تفسیر در جستجوی معناست.([10]) گریتز برای این مطالعه، روش فرهنگی را در تحلیل خود بر میگزیند: (مطالعه انسان شناسانه دین یک اقدام دو سطحی است.

    نخست، تحلیل نظام معنایی است که در نهادها تبلور یافته و دین را مناسب مینماید و دوم ارتباط این نظامها با فرآیند اجتماعی ـ ساختاری و روانشناختی است)([11]).

    این دیدگاه با نگاه به شرایط جدید دنیای مدرن و تحولات فرهنگی جهانی معتقد است دین و ارتباطات باید پاسخگوی نیازهای جدید بوده و الگوها و دیدگاههای نوینی را مطرح کنند تا نهادها و ارزشهای گذشته را با شرایط جدید اجتماعی پیوند دهند و این مهم را در کلیسای الکترونیک میتوان جستجو کرد.

    برخی صاحبنظران در تبیین برنامهسازی دینی و پخش آن از رسانههای الکترونیک معتقدند که این کار در درجه اول یک فعالیت دینی تلقی میشود که توسط مردمانی با نمادها، ارزشها و فرهنگ اخلاقی مشابه تهیه و تماشا میشود.

    دوم این که پخش برنامههای دینی وارد حیات نئواونجلیسم و بنیادگرایی شده است.

    سوم این که کلیسای الکترونیک نوعی رادیو و تلویزیون است و از عناصر رسمی و غیر رسمی آنها استفاده میکند.

    چهارم این که رادیو و تلویزیون دینی ساختار نهادی و سیاسی خود را دارد.

    سازمانهایی که این برنامه ها را تولید میکنند تاریخ و سیاستهای خود را دارند که ما باید آنها را دریابیم.

    پنجم این که رادیو و تلویزیون دینی تاثیرات فرهنگی بر جامعه جهانی داشته است([12]).

    کمیته مرکزی مشاوره مذهبی CRAC (Central Religious Advisory Committee) که مشاور مسائل مربوط به سیاستهای پخش برنامههای دینی در انگلستان است، اهداف زیر را برای پخش برنامههای دینی پیشنهاد نموده است: 1ـ انعکاس مراسم عبادی، اندیشه و فعالیتهای سنتهای دینی؛ 2ـ ارائه باورها، افکار، مسائل و تجربیاتی در دنیای معاصر که با تفسیر دین و ابعاد آن در خصوص زندگی دنیوی مربوط می شوند؛ 3ـ برآورده ساختن علایق، دغدغهها و نیازهای دینی آن دسته از مردمی که خارج از زندگی سامان یافته در حوزه کلیساها قرار دارند.([13]) واتیکان در دومین شورای خود درباره رسانه ها و نقش و مسؤولیتهای آنها در جامعه، رسانهها را هدیههای الهی (Gifts of God) قلمداد نموده که زمینهای را فراهم میآورند تا مردم را در کنار یکدیگر متحد نموده و برای رستگاری مطابق برنامه الهی به همدیگر کمک کنند.

    کلیسا امروزه برای گسترش معنویت و تعالیم دینی، به طور اساسی نیازمند مطالعه، ارزیابی و استفاده صحیح از تکنولوژی ارتباطات و رسانههاست([14]).

    به این ترتیب، ارتباطات جمعی نوین به منظور ارائه گستردهتر و مؤثرتر پیامهای دینی به جامعه بشری دستاوردهای مهمی در پی داشته که خود را بعنوان یکی از فرصتهای بوجود آمده در موضوع ارتباطات جهانی مطرح ساخته است .

    امروزه در کشورهای اسلامی تجربههای بسیاری در تولید برنامه های رادیویی و تلویزیونی دینی ونیز بهرهگیری از قابلیتهای چند رسانه ایها وجود دارد و تعداد زیادی از ارتباطگران حرفهای به این مهم اشتغال دارند ،اما نوع اقبال سنتهای موجود ، همگرایی آن با رسانههای سنتی دینی ، کمبود مطالعات و فقر ادبیات علمی موضوع در این کشورها از جمله نگرانیهایی بشمار میآید که میتواند آن رابه زمینه ای برای تاثیرگذاری تهدیدهای جهانی شدن تبدیل کند.

    همچنین میزان برخورداری از تخصصها و مهارتهای لازم در بهرهگیری دینی از وسایل ارتباط جمعی نوین با شناخت لازم نسبت به مقتضیات آنها از جمله این دغدغهها بشمار میآیند.

    نظام ارتباطات اسلامی درحوزه نظام فرهنگی اسلامی تعریف می‎شود.

    این نظام، نظامی بر منبای جهان‎بینی توحیدی و متکی به باورها، ارزشها و اعمال فردی و اجتماعی است که اسلام آنها را مشخص می‎کند.

    در این نظام ارتباطی نمی‎توان از تئوری وحدتگرای اطلاعاتی و ارتباطاتی توحیدی، نظریه مسؤولیت وراهنمایی و عمل ارتباطی امر به معروف و نهی از منکر، دیدگاه اخلاق ارتباطی تقوی و نگرش ارتباطات فراملیتی غافل ماند.

    درصدر اسلام و در جامعه‎ای که پیامبر اسلام (ص) بنا نهاد، الگویی نوین از نظام ارتباطات اجتماعی ارائه شد که اصول سیستم ارتباطات اسلامی را از درون آن باید جستجو کرد.

    مفهوم ارتباطات در اسلام بجای تأکید بر ابعاد کمی و خطی بر ابعاد فرهنگی و معانی شناختی تأکید دارد و واژه‎های دیگری همچون برادری و اتحاد و درک حقوق متقابل را به ذهن متبادر می‎سازد.

    تزکیه معنوی مقصود نهایی کارکردهای ارتباطات اسلامی است و بسیاری دیگر از آنچه باید در طراحی نظام ارتباطی اسلامی مد نظر قرار دارد.

    آن گاه که نوبت به تبیین ارتباطات در جامعه‎ای با حکومت اسلامی می‎رسد که در آن نهادهای قدرت از جمله ارتباطات جمعی را در اختیار, دارد این الگو تفاوتهایی پیدا خواهدکرد.

    از آنجا که حکومت در اسلام متعلق به خداست و حکام جامعه مکلف به رعایت قانون اسلام در خدمتگزاری به مردم هستند, بر همگرایی در روابط میان خدا، فرد، جامعه و حکومت تأکید می‎شود.

    حفظ این همگرایی ارتباطی نه تنها یک مسؤولیت حکومتی بلکه وظیفه‎ای بر دوش آحاد مسلمانان تلقی می‎شود.

    نگرش همگرایانه در ارتباطات سنتی - مدرن پس از آن که الگوهای نظری لیبرالی ـ سرمایهداری و مارکسیستی ـ سوسیالیستی در قرن بیستم به موضوع رسانهها و نوگرایی اجتماعی پرداختند و با نگاهی جانبدارانه دیدگاههای تاریخی خود را مطرح کردند، مشخص شد که حوزه فرهنگ و ارتباطات دارای پیچیدگیهایی است که دیدگاههای نظری گذشته با تکیه بر تجربه غرب و تعمیم آن، اهمیت متغیرهای گوناگون فرهنگی و پدیدههایی جدید در عرصه جهانی را نادیده انگاشتهاند و با ارائه تصاویر و تحلیلهای با ابعاد محدود، از تبیین پیچیدگیهای تحولات اجتماعی ناتوان مانده اند.

    آنچه دنیا بدان نیاز داشت، الگویی پویا و برتر بود که در آن متغیرهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و ساختاری مورد توجه قرار گیرد.

    سرانجام با وقوع برخی رویدادهای جهانی، انتقاد علیه الگوهای سنتی توسعه افزایش یافت.

    بهرهگیری ناموفق از الگوهای لیبرال دموکراسی در ایران زمان مصدق و سوسیالیسم مردمی توسط جمال عبدالناصر (مصر)، موفقیت جنبش غیر متعهدها به رهبری گاندی و تیتو، بروز مشکلات اقتصادی و سیاسی و اجتماعی در کشورهای صنعتی، کامیابی برنامههای توسعه درون زا در چین، نفوذ فزاینده مذهب در تحولات اجتماعی و باز خیرش اسلام به رد الگوهای گذشته تحمیل کرد و بحث را از تکیه صرف بر رشد اقتصادی به اهدافی عامتر و کیفیت زندگی تغییر داد.

    به این ترتیب، مفهوم توسعه گستردهتر شد و شخصیتهای بزرگی همچون آیت الله خمینی، مهاتما گاندی، ژولیس نایرره یکی از رهبران آفریقایی و گویترز (Gutierres) یکی از مدافعان جنبش الهیات رهایی بخش امریکای جنوبی مفاهیم تازهای از نوگرایی ارائه کردند که با تأکید بر راههای مختلف موجود برای نوگرایی به ارزشهای سنتی و فرهنگی و خود اتکایی در این فرآیند توجه میکند.

    توسعه در این چارچوب پدیدهای گستردهتر از سازههای صرفاً اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی است و چنین تعریف میشود:" توسعه، گستره کل فرآیندها و ابزارهایی است که یک نظام اجتماعی با استفاده از آن به طریقی از شرایط زیستی خود که عموماً رضایت بخش نیست، فاصله میگیرد و به سوی شرایطی که از نظر انسانی مطلوبتر به نظر میرسد به حرکت در میآید."([15]) این دیدگاه در پی بیان این مهم است که توسعه یک الگوی جهانی واحد ندارد و صرفاً رشد و تغییر جوامع نیست، بلکه یک رهایی بنیادین اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و معنوی آنهاست.

    به این ترتیب در دهههای 1970 و 1980 مجموعه سومی از الگوها در واکنش علیه الگوهای پیشین مطرح شد که آن را وحدت گرا- رهایی بخش (Monistic emancipetry theory) نامیدند.

    این نگرش جدید که اساساً یک جنبش انقلابی، انسانگرا و معنوی است، برکیفیت در برابر کمیت تأکید میورزد.

    این الگوی فراگیر دارای انواع گوناگونی است که به سبب انطباق الگو با شرایط خاص فرهنگی اجتماعی جوامع مختلف پدید آمده است، اما همه آنها بر ارتقاء خودگردانی متمرکز بوده و ناشی از نظریههای مربوط به دگرگونی اجتماعی، رهایی انسانی، اخلاقی، خوداتکایی، سنتگرا و ضد بلوکبندی میباشد.

    در این الگو برتری نظامهای ارزشی و فرهنگی بر متغیرهای سیاسی و اقتصادی، همگرایی در فرآیند ارتباطات و ادغام نظام مدرن و سنتی با دیدگاه غیر خطی در جریان نوین جهانی محوریت مییابد.

    این دیدگاه نشان میدهد که هیچ نظامی به تنهایی عمل نمیکند، بلکه با درک همین مولفهها میتواند سیاستهای خود را تعیین نموده و با افزایش کاراییهایش به هدفهای خود برسد([16]).آن گاه باید بجای نگاه خیره به ارتباطات جمعی نوین، یک چشم به ارتباطات سنتی و یک چشم به ارتباطات جمعی معطوف داشت وتوصیه نمود که هر گونه تحلیل باید در فضای فرهنگی آن جامعه صورت پذیرد.

    تاریخ فرهنگ و ارتباطات کشورهای در حال توسعه نشان داده است که الگوی نوگرایی آنها با مشخصه‎هایی متفاوت از کشورهای غربی تعریف می‎شود.

    همانگونه که در درون این دسته از کشورها، جوامع اسلامی حکایتی متفاوت دارند .

    این دیدگاه، نگاه تک بعدی به تاریخ و تقسیم آن بر مبنای فن‎آوریهای نوین ارتباطی را ناکافی می‎داند، همانگونه که سر در لاک ارتباطات سنتی فرو بردن و غفلت از تحولات نوین ارتباطی را گناهی نابخشودنی می‎شمرد.

    تاریخ بازتابی از تلفیق نظامهای سنتی و فن‎آوریهای نوین است، اما این شرایط فرهنگی جامعه است که غلبه یکی از رسانه‎های سنتی یا مدرن بر دیگری و گسست میان کانالهای ارتباط میان فردی و جمعی را سبب می‎شود.

    از این رو، شناخت نظام ارتباطات انسانی مرهون مطالعه نظامهای فرهنگی و اجتماعی است.

    پس از انقلاب اسلامی در ایران تلاشهای بدیعی صورت پذیرفت تا الگوی جدیدی از حکومت و ارتباطات عمومی ارائه شود و امام خمینی (ره) با عنایت به این که تعارض با اسلام به عنوان فرهنگ مردم ایران سبب سرنگونی رژیم گذشته شد، اسلام را به عنوان محور همه قوانین و نظام اجتماعی تعیین نمود.

    او بر نقش ارتباطات بر اساس اصول اسلامی تأکید نمود .

    در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز ابزارهای قانونی الگوی جدید پیشبینی گردید و رادیو وتلویزیون به عنوان ابزارهای تبلیغ اسلامی و انتقال ارزشهای فرهنگی دارای وظایف جدیدی شدند.

    در طول دهه گذشته بسیاری از رهبران انقلاب که در فرآیند ارتباطات سنتی تعلیم و تخصص یافته بودند با وسایل ارتباط جمعی همکاریهای نزدیکی را آغاز کردند و آنها را در فرآیند همگرا با کانالهای ارتباطی سنتی همانند مساجد و نماز جمعه تقویت و تحکیم نمودند و به عنوان نمونه مراسم نمازهای جمعه، به عنوان مرکزی برای ارائه موضوعات سیاسی و دینی، به طور مستمر از طریق برنامههای رادیو و تلویزیون پخش گردیده و اخبار آنها در مطبوعات انعکاس وسیعی یافته است و رهبران اجتماعی و مذهبی امید دارند با این تلفیق بتوانند بین شیوه زندگی سنتی جامعه ونفوذ دنیایی که همواره رو به کوچک شدن است، انطباق منطقی ایجاد کنند.

    همچنین محتوای پیام های رسانه های سنتی همانند بازار، دوره ها، تکیه و حسینیهها و مدارس مورد توجه و بحث و بررسی قرار گرفته است.([17]) به این ترتیب تصمیمگیری درباره تأثیرات رسانههای مدرن بدون توجه به مشروعیت و تحلیل پیام های آنها از سوی رسانههای سنتی مشکل خواهد بود.

    از دیدگاه همگرا، نقش کانال های سنتی باید همگام با رسانه های مدرن در تحرکات دینی و سیاسی مد نظر قرار گیرد:" خلاصه اینکه محبوبیت تلویزیون در ایران، وابسته به فرهنگ و سنت ایرانی است.

    در حقیقت پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، عمده ترین مشکل تلویزیون بیگانگی آن با جریان اصیل فرهنگ و سنت ایرانی و تأکید خاص بر حمایت از سلطنت، دین ستیزی و وابستگی آن به برنامه های وارداتی بوده است."([18]) نگرش همگرا با حساسیت و تأکید ویژه نسبت به فرهنگ اسلامی ـ ملی و نقش رسانههای سنتی در کشورهای اسلامی و به این نتیجه می رسد که جریان گردش اطلاعات در چنین جوامعی بیشتر از طریق وسایل و نهادهای سنتی با مشروعیت بسیار نسبت به ارتباطات مدرن انجام میگیرد.

    این نهادها و زیرساختهای سنتی و اسلامی هستند که خود از مشروعیت برخوردار بوده و به وسایل ارتباط جمعی مشروعیت میبخشید و نه بالعکس.

    تحولات اجتماعی و دینی در دو دهه اخیر نشان میدهند که این کشورها باید دیدگاه خود را از الگوها و آرمانهای غربی و تقلیدی به نظریهها و اصول جامعه اسلامی معطوف نمایند و ضمن استفاده از تجربیات رسانههای سایر کشورها، الگوهای ابتکاری و مناسب خود را طراحی کنند.

    این الگوها باید مستقل ، کیفیتی، بومی و اسلامی باشد و در چهارچوب فرهنگ و ارتباطات در این جوامع، رسانهها و نهادهای ارتباطات سنتی میتواند بستر مناسبی برای کارکردهای رسانههای نوین ارتباطی باشند.

    یونسکو نیزبا مطالعه و بررسی شرایط ارتباط در کشورهای مختلف، موضوع ارتباطات سنّتی را مورد توجه قرار داده و بویژه در گزارش کمیسیون مک براید تأکید شده است که ارتباطات سنّتی و میان فردی نه تنها به علت ارزشهای ارتباطی ویژه آنها بلکه به سبب تصحیح گرایشهای ناصوابی همچون محدود ساختن فعالیتهای ارتباطی به حرفههای خاص، اهمیت افراطی به اطلاعات به ضرر مباحثات باید مورد حمایت قرار گیرند.

    همچنین در این گزارش آمده است: "توسعه وسایل ارتباط جمعی و تکنولوژیهای پیشرفته ارتباطی نباید از اهمیتی که رسانههای سنّتی و ارتباطات میان فردی در همه جوامع دارا هستند بکاهد.

    به طور قطع در موقعیتهای متعدد بین وسایل ارتباطی نوین و وسایل ارتباطی سنّتی، همبستگیهایی وجود دارد.

    آمیختهسازی این دو گونه وسایل ارتباطی که عناصر آن مکمل یکدیگرند، می تواند منجر به تجربههای جالبی گردد.

    به این ترتیب وسایل ارتباط الکترونیک با توجه به مخاطبان مورد پوشش، به جای آن که جانشین وسایل ارتباط سنّتی شوند باید مکمل آنها گردند."([19]) بحران مشروعیت در ارتباطات مدرن حکایت تاریخی حکومتها در تاریخ تمدن اسلامی ‎آغاز داستان بحران مشروعیت در ارتباطات سنتی و نوین جوامع اسلامی است.

    زمانی که مفهوم حکومت در اسلام بتدریج از معانی اصیل آن فاصله گرفت، قدرت میان حکام و رهبران دینی تقسیم شد.

    هر یک از این دو، کانالهای ارتباطی خود را تاسیس یا تقویت نمودند وجریانهای ارتباطی مجزایی را پدید آوردند.

    به این ترتیب در درون سیستم ارتباطات جامعه اسلامی که منحصر به ارتباطات سنتی بود واگرایی بجای همگرایی آشیانه کرد و آرمانهای والا و همگرایانه اسلام مهجور ماند.

    ظهور نظامهای مدرن دولت – ملت در خاورمیانه قرن بیستم ، جریان واگرایی ارتباطی را تشدید نمود.

    ظهور فنآوریهای مدرن ارتباطی که خاستگاهی استعماری در بسیاری از کشورهای اسلامی داشت، نه تنها نتوانست مشروعیت لازم را بیابد, بلکه گاه با مقابله مردم به رهبری علمای دین بواسطه بنیان استعماری آن روبرو می‎شد.

    امروزه در بسیاری کشورهای اسلامی بواسطه علاقمندی مردم به اسلام، ارتباطات سنتی دینی مشروعیت خود را حفظ نموده و رسانه‎های جمعی با بحران مشروعیت بی مانندی دست به گریبانند.

    ایران در طول تاریخ پیش از اسلام و پس از اسلام همواره دست به گریبان بحران مشروعیت ارتباطی بوده است.

    هر چند حکومتها با اتکاء به مجموعه‎ای ازشاخصهای ملی‎گرایانه همچون زبان، نژاد و امپراطوری کهن ایرانی سعی در توجیه مشروعیت خود داشتند و گاه به کسوت مذهبی درآمده و از این طریق مقصود خود را دنبال می‎کردند, اما علماء به عنوان متولیان دین و رهبران فکری جامعه مسلمانان نسبت به سیاستها و رفتارهای مغایر دینی حکومت و ظاهر‎سازیهای حکام حساسیت و واکنش منفی نشان می‎دادند.

    رهبران دینی همواره تأثیر خود را بر ارتباطات اجتماعی از خلال رسانه‎های سنتی دینی مانند مساجد، مدارس اسلامی، مجالس و مراسم مذهبی و رسانه‎های دیگری مانند بازار و دوره‎ها حفظ کردند.

    به این ترتیب ، ارتباطات سنّتی و رسانههای مورد استفاده آن در ایران همواره از مشروعیتی بی بدیل برخوردار بوده که تأثیرات ارتباطی آن را منحصر به فرد می‎ساخته است.

    مراکز ارتباطات سنّتی در تاریخ ایران و بویژه پس از گسترش اسلام در داخل مرزهای کشور و شکلگیری رسانههای سنّتی اسلامی نقش ویژهای در شکلدهی افکار عمومی و بسیج آن داشته و علی رغم حضور رسانههای نوین ارتباطی و مبارزه هدفمند استعمار در دوره قاجار و پهلوی علیه سنتهای دینی هیچگاه مشروعیت مردمی خود را از دست ندادند, تا این که در پیروزی انقلاب اسلامی ایران جایگاه اجتماعی خود را به رخ همگان کشیدند.

    ظهور وسایل ارتباطی جدید مانند مطبوعات, ارتباطات راه دور و رسانههای الکترونیک حکایت از جریان نوگرایی ارتباطی در ایران داشت.

    از آنجا که جریان نوگرایی دارایخاستگاه مردمی نبود و متصدیان آن حکومتهای قاجار و پهلوی بودند، ارتباطات جمعی از همان آغاز با بحران مشروعیت مواجه شد.

    سلطه دولت غیرمشروع دینی بر وسایل ارتباط جمعی این بحران را روزافزون ساخت و هر چند ویژگیها و کارکردهای ممتاز ارتباطی این پدیده نوظهور حوزه سلطه و تأثیر دولتها را افزایش می‎داد، اما دیدیم که تحولات بزرگ تاریخی ایران مانند نهضت تنباکو، قیام مشروطه، جریان ملی شدن صنعت نفت، قیام پانزده خرداد و مهمتر از همه انقلاب اسلامی ایران مرهون ارتباطات سنتی است.

    از آنچه به اختصار در باب مختصات ارتباطات سنتی و مدرن در تاریخ ایران بیان شد می‎توان نتیجه گرفت که کنترل قدرت سیاسی و تأثیرگذاری فرهنگی بیشتر نیازمند کنترل کانالهای ارتباطات سنتی بوده است تا وسایل ارتباط جمعی نوین.

    رسوخ اعتقادات اسلامی در میان مردم ایران سبب گردیده است که ارتباطات سنتی اسلامی با انتساب به اسلام و مشروعیت علمای اسلامی، تعیین کننده مشروعیت رسانه‎های نوین نیز باشند.

    از آنجا که نظامهای حکومتی درگذشته ایران هیچگاه مشروعیت دینی و سیاسی درمیان مردم نداشته‎اند سیستم ارتباطات ایران از ویژگی‎ همگرایی ارتباطی به دور مانده است.

مقدمه ارتباط جمعی هم هنر‍‍‌‍، هم مهارت و هم علم است؛ گاهی مهارت است چون فنون اساسی و قابل یادگیری را دربرمی گیرد همچون کار با دوربین تلویزیونی یا یاداشت برداری از یک مصاحبه گاهی هنر است به این معنی که دربرگیرنده خلا  پنهانی مثل انتخاب یک عنوان جذاب برای یک خبر یا گزارش. علم است به این معنی که می توان از اصول معین قابل اثباتی در کار ارتباط استفاده کرد تا پیام یا هر چیز دیگری ...

جهانی را که در آن زندگی می‎کنیم جهان ارتباطات نام گرفته است. با کمک ماهواره‎ها و اینترنت مرزها و دیوارهای مرئی و نامرئی فرو ریخته و دنیا به دهکده کوچکی تبدیل شده است. در این دهکده کوچک، نظام‎های پیشین نابود شده و یا در حال نابودی است ونظام‎های جدید با سرعتی وصف ناپذیر در حال جایگزینی است. دگرگونی در دانش، دگرگونی در نگرش، دگرگونی در رفتارها و دگرگونی در روابط انسانی و اجتماعی از ...

نظریه ارتباطات توده ای می تواند اختلاف جنبه های مربوط به فرایندها و اثرات ارتباطات توده ای را به ما بگوید. با این حال همانطور که سالومن ولیبلر در اثر خود در مورد نژاد بیان کرده اند. در حالیکه مطالعات زیادی در مورد رسانه و یک قوم انجام گرفته، مسأله تفاوت نژادها را نیز در برگرفته و تنها برخی از این مطالعات بر اساس تئوری می باشند. آنها معتقدند برای حل مشکل باید مقوله تئوری رسانه ای ...

نظریه ارتباطات توده ای می تواند اختلاف جنبه های مربوط به فرایندها و اثرات ارتباطات توده ای را به ما بگوید. با این حال همانطور که سالومن ولیبلر در اثر خود در مورد نژاد بیان کرده اند. در حالیکه مطالعات زیادی در مورد رسانه و یک قوم انجام گرفته، مسأله تفاوت نژادها را نیز در برگرفته و تنها برخی از این مطالعات بر اساس تئوری می باشند. آنها معتقدند برای حل مشکل باید مقوله تئوری رسانه ای ...

عروسک‌ها اولین وسایل ارتباط جمعی بشر بودند عروسک جزو قدیمی‌ترین دست سازه‌ها و همرازه‌های بشری بوده است و به عنوان نخستین خلاقیت‌های هنری و وسایل ارتباط جمعی و دست‌آوردهای ارتباطی بشر محسوب می‌شود . فرهنگ‌ها زمانی می‌توانند به حیات خود ادامه دهند که پویایی و نو شدن خود را فعالانه دنبال کنند و عدم اتصال و ارتباط با تکنولوژی، دوران مدرن کهنگی را به ارمغان می‌آورد. اردشیر صالح پور ...

ارابه فناوری اطلاعات و ارتباطات به سرعت به پیش می‌تازد و جوامع دنیا را دستخوش تغییرات بنیادی می‌کند. فعالیت‌ها، مشاغل، مهارت‌ها، فرهنگ‌ها، نیازها و... همه و همه تحت تاثیر این فناوری قرار گرفته و متحّول شده‌اند. عصر اطلاعات و اتباطات آغاز شده است. بی‌شک کارآفرینی سهم عمده و نقش ویژه‌ای در توسعه این فناوری‌ها داشته و دارد؛ اگرچه این فناوری‌ها نیز خود بر کارآفرینی تاثیر گذار بوده و ...

روش تحقیق : در این مقاله تحقیق براساس مقالات اینترنتی صورت گرفته که در آن تأثیر تبلیغات در عصر ارتباطات مورد تحقیق قرار گرفته است. مقدمه : تبلیغات بازرگانی، مخالفان و موافقان زیادی دارد. اما به هر حال واقعیتی است که خود را بر همه ما تحلیل کرده و آثار عمیق آن بر عرصه های مختلف اقتصادی،‌فرهنگی،‌اجتماعی و سیاسی، به معماران زندگی جمعی اجازه نادیده گرفتن آن رانمیدهد؛ به ویژه آنکه ...

تنها زندگی مردم و چهره شهرها نیست که به سرعت دگرگون می شوند بلکه تئوریها و نظریات علمی نیز با سرعت شگفت آوری متحول و متکامل می گردند. این دو پدیده ( ارتباطات و اطلاعات ) با کمک یکدیگر سرعت تغییر را بیش از هر چیز دیگری افزایش داده اند. در این میان، نظریات و تئوریهای مدیریت به دلیل تازه گردانی و نو بودنِ اصل و ریشه آنها ( از نظر تئوری و تئوری پردازی ) بیشتر از سایر علوم قدیمی ...

ارتباطات و توسعه یکی از چالش برانگیزترین مباحث درعرصه علوم اجتماعی، اقتصاد ، سیاست و فرهنگ طی پنج دهه اخیر در سطح جهان بوده است. مطالعات در این زمینه بخصوص پس از جنگ جهانی دوم مورد توجه صاحب نظران و اندیشمندان و نیز کشورهای تازه استقلال یافته یا در حال توسعه قرار گرفت. این موضوع از آن روی اهمیت و گسترش یافت که تکنولوژیهای جدیدارتباطی اهمیت فوق العاده ای بخصوص در توسعه اقتصادی ...

از آن دسته شنوندگانی که برنامه های رادیوهای داخلی را بهتر دانسته اند، دلایل آن پرسیده شد: نتایج حاکی از آن است که مهمترین دلیل شنوندگان برای بهتر بودن برنامه‌های رادیوهای داخلی «هماهنگ بودن با فرهنگ ما» (38درصد) است. «صداقت داشتن برنامه های رادیوهای داخلی» (9درصد) و «اطلاعات بیشتری درباره کشور دادن» و «آموزنده بودن» (هر کدام 7 درصد) از جمله دلایل شنوندگان برای بهتر بودن برنامه ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول