راهکارهای اجرایی اصلاح الگوی مصرف
اصلاح الگوی مصرف که به معنی نهادینه کردن روش صحیح استفاده از منابع کشور است، سبب ارتقای شاخصهای زندگی و کاهش هزینهها شده و زمینه ای برای گسترش عدالت است.
از طرفی الزام مصرف بهینه باعث می شود تا علاوه بر پیشرفت علمی ناشی از ارتقای فن آوری در طراحی و ساخت وسایل و تجهیزات بهینه مطابق با استانداردهای جهانی، فرصت توزیع مناسب منابع و به تبع آن پیشرفت در دیگر بخش هایی که کمتر مورد توجه بوده است نیز فراهم گردد.
از این رو ارتباط منطقی بین نامگذاری سال اول دهه پیشرفت و عدالت به اصلاح الگوی مصرف بیشتر نمایان می شود.
اصلاح الگوی مصرف نیازمند فرهنگسازی پایدار است و این خود نیازمند راهکارهایی است تا همه افراد جامعه الزام رفتارهای اصلاح مصرف را احساس کنند و به تدریج این اصلاح نهادینه شده و به یک رفتار پایدار و نهایتا به یک فرهنگ در تمامی عرصه های مصرف تبدیل شود.
اصلاح الگوی مصرف در دو سطح تولید کالا و مصرف کالا قابل بررسی است.
در سطح تولید کالا که از مرحله تبدیل مواد خام تا انتقال و توزیع به مصرف کننده را شامل می شود، نیاز است که سازندگان و تولیدکنندگان هر دو بخش دولتی و خصوصی علاوه بر رعایت ضوابط زیست محیطی، فن آوری تولید کالاهای خود را با استانداردهای جهانی و حتی الامکان مناسب با اقلیم هر منطقه مطابق کنند.
هم اکنون هدرروی در حوزه انرژی کشور نه صرفاً در بخش مصارف خانگی و مشاغل خدماتی و تجارتی، بلکه در پالایشگاه ها، نیروگاه ها، خطوط انتقال برق، لوله های آب، واحدهای تولیدی و خودورها نیز در مقایسه با استانداردهای جهانی قابل قبول نیست.
در کشورما حدود یک پنجم برق تولیدی به مصرف روشنایی می رسد که 69 درصد آن در خانه ها است لذا با استفاده از لامپ های کم مصرف می توان تاحدود زیادی در این زمینه صرفه جویی کرد.
تولید انرژی و حرارت از منابع تجزیه شونده و نو همچون باد، خورشید و زباله ها در مناطقی که قابل استفاده است باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
در بخش ساخت و ساز باید اجرای آیین نامه ها و مقررات مهندسی از جمله مبحث 19 مقررات ساختمان که به بهینه سازی ساختمان در مصرف انرژی مربوط می شود، نهادینه شود.
همچنین تولید مواد خوراکی از جمله نان باید با ضایعات کمتری همراه باشد.
باید توجه به استفاده بیشتر از مواد قابل بازیافت در تولید الزامی گردد و دهها موارد مشابه دیگر که باید در هر صنف مورد توجه قرار گیرد.
در سطح مصرف کالا باید برای فرهنگ سازی نحوه مصرف بهینه خصوصاً آب، برق و گاز که تهیه آنها برای مصرف کننده سهل الوصول تر است آموزش از طریق مدارس، رسانه ها، تولیدکنندگان، وزارت نیرو و شرکت گاز بسیار موثرتر باشد.
همچنین مردم ایران به علت پیوند با دین و مظاهر مقدس دینی به خوبی سنت های نهادینه شده را می پذیرند و بدان آن ارج می نهند لذا می توان در بخش آموزش از تعالیم و آموزه های دینی که بر صرفه جویی تاکید دارند نیز بیشتر بهره برد.
از آنجا که جهت تغییر الگوی مصرف، شناخت عمیق نیازهای هردو بخش مردمی و دولتی ضروری است باید مصرف سرانه دهک ها با سطح دستمزدها و استانداردهای مصرف جهانی دقیقاً مقایسه شود و سپس درصد و میزان یارانه لازم برای هریک از کالاها مشخص شده و قیمت یارانه ای و غیریارانه ای آن تعیین گردد.
بنابراین می توان دریافت که اصلاح الگوی مصرف هم نیاز (و حتی پیش نیاز) هدفمندسازی یارانه هاست.
تمامی این موارد جز با وضع قوانین و نظارت بر حسن اجرای آن میسر نیست و از این روست که نقش و تاثیر مجلس در اصلاح الگوی مصرف نمایان تر می شود.
آموزش نیاز جدی اصلاح الگوی مصرف
جام جم آنلاین: رهبر معظم انقلاب در پیام نوروزی، سال 88 را سال اصلاح الگوی مصرف نامیدند که در خور توجه و اهمیت بخشیدن به مقوله درست مصرف کردن است.
بدیهی است که اصلاح الگوی مصرف باید در تمام زمینهها صورت پذیرد و اختصاص به بخش خصوصی و دولتی ندارد و همه باید در آن دخیل باشند.
مصرف صحیح، قناعتورزی و پرهیز از اسراف و بیهوده مصرف کردن امری است که در آموزههای دینی ما نیز مورد تاکید قرار گرفته و پیش از توجه به هر نکته اقتصادی و اجتماعی در این زمینه میتوان دینی و شرعی بودن این توصیه را سرلوحه کار قرار داد.در این مجال کوتاه میخواهیم به راهکارهایی که در حوزه انرژی (آب، برق، گاز، نفت، بنزین و گازوئیل) برای صرفهجویی یا اصلاح روش مصرف وجود دارد، بپردازیم.
قرار داشتن ایران در منطقه گرم و خشک موجب شده تا استحصال و بهرهوری از آب بویژه آب شرب و سالم موضوع مهمی به شمار رود.
براساس آمارها مصرف آب در ایران 90 تا 95 میلیارد مترمکعب است که در مقایسه با دیگر کشورها رقمی بسیار بالا به حساب میآید؛ البته کاهش بارندگیها در سال گذشته و رشد فزاینده بیابانی در کشور، ایران را نیازمند به 120 میلیارد مترمکعب خواهد کرد که در سالهای آتی مصرف این نعمت الهی تشدید خواهد شد.به گفته وزیر نیرو، در حال حاضر بیش از 90 درصد آبهای کشور در بخش کشاورزی به مصرف میرسد که بهتر است بگوییم به دلیل روش نادرست آبیاری در این بخش، بخش زیادی از آب مورد استفاده در کشور هدر میرود.
اصلاح روش آبیاری، جمعآوری آبهای سطحی و ذخیرهسازی آن میتواند یکی از روشهایی باشد که از هدررفت آب در زمینه کشاورزی جلوگیری کند.
از سوی دیگر، آموزش روستاییان و کشاورزان با روشهای بهینه آبیاری، استفاده از روشهای نوین آبیاری، قطرهای یا بارانی نیز میتواند در این زمینه به اصلاح روش مصرف بهبود بخشد.شناخت نداشتن و آموزش ندیدن در زمینه آب کشاورزی بازده آب در این بخش را کاهش میدهد که نیاز به بازنگری جدی دارد.
در سالهای اخیر این موضوع باعث ترک روستا توسط روستاییان و کشاورزان شده که البته عمدتا به دلیل خشکسالی بوده و حتی در این زمینه بسیاری از جنگلها در استانهای شمالی ازجمله استان گلستان بشدت آسیب دیدهاند.
این اتفاق در حالی رخ میدهد که در برنامه چهارم توسعه اقتصادی در ماده 17 آن دولت مکلف شده است با توجه به جایگاه محوری آب در توسعه کشور، باید دید با وجود این صراحت قانونی، دولت در کدام بخش توانسته به الگویی صحیح برای افزایش بهرهوری آب دست یابد.
طبیعی است با گزارشی که وزیر نیرو چندی قبل ارائه کرد مبنی بر عدم بهرهوری آب در بخش کشاورزی در روستاها، بیانگر عدم توفیق این ماده قانونی از برنامه چهارم توسعه است که البته باید دلایل آن را نیز جستجو کرد.
با این حال نباید فراموش کرد که گناه این عدم اقبال را نمیتوان صرفا متوجه دولت کنونی دانست، بلکه اصلاح الگوی مصرف آب رویه دشوار و زمانبری است که مقدماتش باید از سالها قبل آغاز میشد.
از سوی دیگر، قانون توزیع عادلانه آب در ماده 19 آن برای روشهای نوین آبیاری تاکید دارد که بجاست با شرایط استحصال آب از سفرههای زیرزمینی با وجود ترازمنفی بارش در بسیاری از نقاط کشور، وزارت جهاد کشاورزی نیز در این زمینه اهتمام جدی ورزد.نکتهای که اهمیت بالایی در بخش مدیریت منابع آب و روش مصرف آن دارد، توجه به موضوع خشکسالی است؛ بحرانی که چند سالی است کشور ما با آن دست و پنجه نرم میکند و در بسیاری از مناطق کشور وجود دارد.
توجه به الگوهای جهانی برای برونرفت از این بحران، برنامهریزی به منظور خشکسالی و جبران خسارات ناشی از آن میتواند در این زمینه کمک خوبی به دولت کند.
مدیریت آب قابل دسترس، موضوعی است که بانک جهانی در صدر برنامههای خود در بخش مدیریت منابع طبیعی قرار داده است.
برنامهریزی برای خشکسالی و مدیریت پیشگیری از وقایع ناشی از آن بخوبی مشخص است، گرچه هیچ تخصص فنی برای تعیین زمان بروز سیل، فوران آتشفشان یا زلزله لازم نیست، ولی تجربه شده است که نااطمینانی قابل توجهی نسبت به زمان شروع و خاتمه خشکسالیها وجود دارد، زیرا خشکسالی از حوادث غیرقابل پیشبینی است، اما به محض ورود به چنین عرصهای میتوان با یک برنامه صحیح و ارائه الگویی برای بهینهسازی مصرف و افزایش بهرهوری آب از شدت بحران کاست یا عبوری آرام را از آن تجربه کرد.
بخش دیگری که در زمینه آب باید مورد توجه جدی قرار گیرد، آب شرب است؛ آبی که در لولههای خانهها، ادارات و صنایع جریان دارد.
تعریف الگویی صحیح برای چگونگی مصرف، تشریح روندی که تولید آب شرب طی میکند، فرهنگسازی عمومی برای جلوگیری از اسراف و هدرروی آب شرب از روشهایی است که میتوان در مدیریت مصرف آب شرب به کار برد.
تبیین اهمیت جایگاه آب در ارزشهای دینی، اقتصادی و اجتماعی زندگی انسان میتواند گام کوچکی در نشان دادن مصرف صحیح نعمت خدادادی که حیات بیآن ممکن نیست، باشد.
وظیفه رسانههای عمومی، علما و خطبای دینی است که در این زمینه به کمک مدیران در مدیریت بهینه مصرف آب برخیزند.
در همین زمینه به نظر میرسد آنچه برای قطع مشترکان پر مصرف گفته شده تهدیدی است غیرعملی یا اگر عملی هم باشد موقت است و راه درمان موثری برای این اقدام نیست، زیرا اساسا باید از پر مصرفی و بیهوده مصرف کردن آن جلوگیری شود تا نیاز به کاربرد روشهای قهری در برخورد با مصرفکنندگان وجود نداشته باشد.
در بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا، واحدهای آموزشی مانند دیگر دورههای آموزشی برای روش مصرف صحیح آب شرب در مدارس، دانشگاهها و مراکز عمومی طراحی شدهاند و با این که چنین روشی در برخی کتب درسی در کشور ما نیز دیده میشود، اما کافی به نظر نمیرسد.
آموزش استفاده بهینه از آب در مجامع عمومی مانند پارکها، مساجد و...
و نصب تابلوهای راهنمایی یا تغییر مدل شیرآلات و آموزش عمومی میتواند الگویی مناسب در این زمینه باشد.در بخش برق نیز متاسفانه در کشور ما مصرف مناسبی صورت نمیگیرد.
به گفته وزیر نیرو در ایران در بخش انرژی (آب و برق) به اندازه کشور یک میلیاردی چین مصرف صورت میگیرد که با هیچ یک از آموزههای دینی، اخلاقی و حتی قانونی سازگاری ندارد و باید جدا فکری اساسی برای آن کرد.
متاسفانه در این بخش نیز اعمال سلیقهها و روشهایی به کار میرود که بعضا با اصل هدف که اصلاح ساختار مصرف است در تضاد و تناقض است.
مثلا قطع برق معبری که هیچ روشنایی در آن وجود ندارد و میتواند خطرآفرین باشد کج سلیقگی و برداشت غیر واقعی از هدف و اصل موضوع است.
یا این که مثلا چندی پیش در یکی از وزارتخانهها وقتی سیستم گرمایشی آنجا قطع شده بود کارمندان در اتاق خود با استفاده از بخاریهای برقی کوچک خود را گرم کردند.این مساله اصل موضوع صرفهجویی را زیر سوال برده، زیرا روش صحیح برای مصرف درست تعریف نشده است.
اگر سختیها و دشواری تولید هر متر مکعب گاز برای مردم بازگو شود هیچ شهروندی در استفاده بهینه از این حامل انرژی تردید نخواهد کردخاموش بودن چراغهای اتاق وزیر یا مدیر در طول روز امری پسندیده است به شرط آن که چراغانی مقابل ساختمان آن وزارتخانه نیز در این صرفهجویی لحاظ شود.اینها از نکاتی است که باید هم در ارائه الگو و روش مناسب برای مصرف در نظر داشت و هم به منظور صرفهجویی تعریفی درست ارائه کرد.
یکی از دیگر بخشهای اصلی ارائه روش مناسب برای مصرف صحیح در حوزه انرژی، بخش نفت، گاز، بنزین و گازوئیل است که سالانه میلیاردها تومان از سرمایههای این کشور به جای پرداختن به آبادانی و عمرانی اصیل و ماندگار در این بخش دود میشود و عارضههای بسیاری برای کشور ایجاد میکند.
متاسفانه در این زمینه هم تاکنون نتوانستهایم روشی صحیح برای مصرف بجز تکرار مکررات که حوزه انرژیهای فسیلی نیاز به تجدید روش برای مصرف دارند، ارائه کنیم.
هدف همه دولتها این بوده که در قسمت انرژی تحولی بزرگ ایجاد کنند که هر یک با ناکامی و شکست یا موفقیتی نصفه و نیمه مواجه شدهاند.دولت نهم با به کارگیری روش سهمیهبندی بنزین طی 2 سال گذشته سعی در کاهش مصرف بنزین داشت، اما در عمل چنین نتیجهای به دلیل وجود مشکلات زیرساختی حاصل نشد.
افزایش خودروهای عمومی، تاکسیرانی، اتوبوس و قطار شهری گرچه یکی از راهکارهای مناسب در صرفهجویی بنزین است، اما توزیع نامناسب آن و عدم نظارت و مدیریت صحیح این روش را با مشکلات زیادی مواجه کرده است.
به نظر نمیرسد افزایش قیمت، آزادسازی و روشهایی از این قبیل نیز بتواند اشتهای سیریناپذیر خودروهای شخصی را در کشوری که مردم آن به دلیل نبود فرهنگ استفاده از خودرو یا عادت به استفاده از سوخت ارزان هر روز میلیونها لیتر بنزین مصرف میکنند، پاسخگو باشد و باز هم باید شاهد نزاع و اختلاف دولت و مجلس درباره بودجه بنزین باشیم تا دولت بتواند برای تامین بنزینی که روزانه بیش از 70 میلیون لیتر در کشور دود میشود، هزینه کند.
نیاز است کارشناسان و مدیران این بخش از مدیریت انرژی کشور با تدابیری عمیقتر و ارائه الگویی بهینه برای مصرف بنزین و افزایش فرهنگ عمومی کشور از هدرروی سرمایه ملی جلوگیری کنند.
گاز طبیعی نیز مصرفی فزاینده در کشور دارد و مصرف این انرژی ارزان در کشور ما رو به رشد است.
اگر سختیها و دشواریهای تولید هر مترمکعب گازی که به آسانی در خانهها، ادارات و برخی صنایع میسوزانیم برای مردم تعریف و بازگو شود یقینا هیچ شهروندی در استفاده درست و بهینه از این حامل انرژی به خود تردید راه نخواهد داد.
جریمه کردن، افزایش قیمت، قطع اشتراک و...
روشهای مقطعی و در برخی موارد ناموفق هستند، هر چند نمیتوان به طور کلی این روشها را نیز نفی کرد، اما در کنار دیگر روشها میتوان اینها را نیز به کار گرفت.
نظارت صحیح بر طراحی، ساخت و مهندسی ساختمان که همان تعریف مبحث 19 به شمار میرود یکی از روشهای عالی برای اصلاح الگوی مصرف انرژی در ساختمان است که اگر به طورجدی پیگیری شود بخش عمدهای از اسراف و هدرروی انرژی در ساختمان جلوگیری میکند.
چند سال پیش در سفری به مالزی دیدم این کشور پرجمعیت مسلمان در جنوب شرق آسیا با بهکارگیری روش اعمال مدیریت صحیح در الگوی مهندسی و ساخت و ساز ساختمان توانسته مصرف انرژی خود را به خوبی مدیریت کند.
طبق نظر کارشناسان، ساخت و ساز در مناطق مختلف آب و هوایی تعاریف خاصی دارد که متاسفانه این الگو در ایران کمتر یا اصلا مورد توجه قرار نمیگیرد؛ مثلا استفاده از ساختمان شیشهای در مناطق گرم نمیتواند الگوی مناسبی برای ساختمان در اینگونه مناطق باشد.
سقف کوتاه و بلند، نصب پنجرهها، شیشهها و...
هریک مقولاتی هستند که در مهندسی ساختمان در مناطق مختلف باید مورد توجه قرار گیرد.
با تمام این مسائل، اصلاح الگوی مصرف نیازمند فرهنگسازی پایدار است تا همه افراد جامعه خود را ملزم به یک رفتار پایدار و منطقی که تبدیل به فرهنگ عمومی شده، بدانند و امروزه در تمام جوامع صنعتی سعی بر استفاده از این متد میشود.
این روش همان است که مدیران و مسوولان کشور نیز آن را توصیه میکنند، برای مثال وزیر نفت بر اجرای الگوسازی موثر در مصرف انرژی تاکید کرده و آن را از ضرورتهای اصلی امروز کشور عنوان میکند.نوذری، بر شناسایی استانداردهای مصرف سوخت در صنایع و کشاورزی تاکید دارد و میگوید: با تشکیل شورای عالی انرژی زیر نظر رئیسجمهور میتوان با مطالعه این طرح جامع، راهکارهای مناسبی برای مدیریت مصرف سوخت در کشور ارائه کرد.
وزیر نفت همچنین هدفمند کردن یارانهها را بزرگترین تصمیم تاریخ اقتصاد در ایران میداند و میگوید: با اجرای این تصمیم شجاعانه میتوان گامهای جدیتری برای مصرف بهینه انرژی برداشت.با این اوصاف، بیش از تصمیمگیری قانونی، افزایش قیمت، جریمه قطع اشتراک یا برخورد قهری با اسرافکنندگان نعمات الهی، جامعه نیازمند آموزش و فرهنگسازی است که پایهگذاری آن در کشور ما با توجه به روحیات ملی مردم ایران کاری است بسیار آسان و تجربیات در این زمینه نشان داده که میتوان با آموزش از بسیاری اتفاقات ناخرسند جلوگیری کرد و نتایج خوبی به دست آورد.
اصلاح الگوی مصرف!
امسال سال اصلاح الگوی مصرف نام گرفت.
به این ترتیب دولت احمدی نژاد موظف شد نحوه مصرف بودجه در تبلیغات انتخاباتی ایشان را اندکی اصلاح کند.
چهار سال پیش که ایشان کاندیدا شدند، چون قرار نبود الگوی مصرف اصلاح شود، فقط ۳۵۰ میلیارد تومان از شهرداری گم شد!
امسال احتمالا با عنایت به تورم و تعدد کاندیدا ممکن است از بودجه یک چند میلیارد دلاری گم شود که سازمان بازرسی هم مقرر شد به آن گیر ندهد!
البته در زمان استانداری ایشان هم در استان اردبیل باز هم یک پولهایی گم شد که دچار ماستمالیزاسیون گشت.
البته آقای احمدینژاد فقط میزان مصرف وجوه را اصلاح میکند.
البته هنوز بخشنامه اصلاح الگوی مصرف به لبنان و غزه برای برادران حزبالله و حماس ارسال نشده و احتمالا نخواهد شد!
همچنین در راستای اصلاح الگوی مصرف قرار شد از این به بعد به جای انتقال سیاهی لشگر با اتوبوس به محل سخنرانی بزرگان، از قطار استفاده شود و دیگر هی از پادگانها مستقیما آدم نبرند این طرف و آن طرف تا در مصرف گازوئیل شدیدا صرفه جویی شود!
بررسی عکسهای هوایی نشان میدهد که بعضی از مقامات عظمای مملکتی هر وقت جایی میروند مثل آهنربا هی اتوبوس جذب میکنند و دنبال خودشان میکشند و آدم قیافههایی را که امروز در محل سخنرانی اهواز میبیند، فردا در رشت و پسفردا در مشهد و پسین فردا در تبریز میبیند.
به این میگویند معجزه هزاره سوم!
در راستای اصلاح الگوی مصرف، به مقامات نظام پیشنهاد می شود کمتر "ذرت پرت" نمایند(زرت و پرت!) خانواده مرحوم دکتر زهرا بنی یعقوب اعلام کردند بخشی از مدارک و پرونده مرگ دخترشان تصادفا غیب شده است.
احتمال میرود در راستای اصلاح الگوی مصرف، برگهای بیخودی پرونده و ملحفه مسوول خودکشی شدن خانم دکتر بنی یعقوب اصلاح و حذف شده باشد.
لازم به ذکر است که از این غیب شدنها زیاد اتفاقا میافتد و احتمالا مدارک پزشکی مربوط به امیدرضا میرصیافی هم چند روز دیگر غیب میشود، مدارک مربوط خانم زهرا کاظمی هم غیب شد...مدارک مربوط به قتلهای زنجیرهای هم گویا غیب شده و اطلاعی از آنها در دست نیست.
کافه ناصری خبر داد، سپاه پاسداران از طریق باز گذاشتن فیس بوک، در حال پرونده سازی برای تمامی عزیزانی است که عکس بی حجابی یا در کنار دوست پسر و دوست دختر خود را گداشتهاند آنلاین.
دوستان عزیزی هم که جام شرابی دستشان است که دیگر هیچ!
به امید خدا از چند ماه دیگر همه کسانی که عکس آنچنانی در فیس بوک دارند مورد مهرورزی خاص قرار گرفته و به خاطر عضویت در شبکه براندازی فیسبوک برخورد مقتضی با آنها صورت خواهد گرفت!
از عزیزانی که همه اتلاعات خود را روی فیس بوک گذاشتهاند درخواست میشود حواسشان را اندکی جمع کنند تا اشتباهی بازداشت نشوند و یک موقع خدایی ناکرده خودکشی شوند و مدارک مربوط به خودکشی شدنشان غیب شود!
خانوادههای دانشجویان زندانی که برای دیدار با فرزندان زندانی خود در شب عید به زندان اوین رفته بودند با مساعدت مسوولین بازداشت شدند و شب را در کنار سفره هفت سین زندان که سوسک، ساس، سوزن(مربوط به ترزیق مواد مخدر)، سریش، سنگ، سیمان، سیگار به اندازه کافی در آن بود گذراندند.
قدیمها شب عیدی زندانیان را آزاد میکردند، حالا از این به بعد خانوادههایشان را میگیرند تا موقع سال تحویل کنار هم باشند!
باراک اوباما پیام نوروزی داد.
در این پیام نوروزی به به هیچ وجه حرف بدی زده نشد و اسمی از دشمن نیاورد و به کسی هم توهین نکرد.
اصولا پیام نوروزی باید چند تا فحش آبدار، حمله به دشمنان فرضی، خط و نشان کشیدن و از این حرفها داشته باشد!
در دو بخش پیشین این نوشته، ضرورت اصلاح الگوی مصرف در پارهای از سنتها و رفتارهای مذهبی مورد کنکاش قرار گرفت و لزوم بازنگری در دستهای از رویکردهای دینی با هدف اثربخش نمودن و بالا بردن بهرهوری در رفتارها و سنتهای مذهبی یادآوری گردید.
در این بخش، به موضوع دیگری در حوزه برگزاری مراسم مذهبی یعنی «تبلیغات و اطلاع رسانی»، که میتواند در مسأله «اصلاح الگوی مصرف» مورد توجه قرار گیرد؛ میپردازیم و اهداف، حجم، هزینههای مالی و دستاوردهای مثبت و منفی برآمده از زیادهروی و پر تعداد بودن آن را مورد واکاوی قرار میدهیم.
پیش از وارد شدن در بحث یادآوری میشود که این نوشته، تنها به ارزیابی شیوههای تبلیغ و گسترده بودن آن خواهد پرداخت، زیرا بررسی میزان شرعی و دینی بودن اصل و موضوع مراسم، خود به مباحث عمیق و کارشناسی دیگری نیازمند است.
1- به نظر میرسد که در چند سال اخیر، حجم تبلیغات برای برگزاری مراسم مذهبی، چه مستقیما از سوی دستگاههای دولتی و چه با پشتیبانی دولت، در مراکز آموزشی، مساجد و محلهها بسیار بیشتر شده است.
به گونهای که شکل مردمی وخود جوش آن کمرنگ تر شده است.
2- پیش فرض و انگیزه گسترش حجم تبلیغات و اطلاعرسانی مراسم مذهبی، میتواند این باشد که بالا بردن تبلیغات میتواند بر تعداد حاضران در این مراسم بیفزاید و به سلامت اخلاقی و رفتاری مردم کمک کند؛ زیرا به باور سیاستگذاران و برگزارکنندگان این مراسم، افزایش تبلیغات مذهبی، ضمن پرکردن اوقات آزاد مردم و به ویژه جوانان، از گسترش فساد اخلاقی و ناهنجاریهای رفتاری در جامعه جلوگیری میکند.
3- گرایش سیاستگذاران و برگزارکنندگان مراسم مذهبی به یکی از جناحهای سیاسی کشور و تنگ کردن امکان فعالیت بر جناح سیاسی دیگر در مساجد حتی دستگاههای دولتی، سبب گردیده است تا آمیزهای از انگیزههای دینی و سیاسی در کنار برگزاری مراسم مذهبی، شکل گیرد به گونهای که شک و شائبه وجود انگیزههای معطوف به قدرت، نسبت به برگزارکنندگان، به وجود آمده است.
4- در دستگاههای دولتی نیز، مدیران به طور رسمی و غیر رسمی موظف به بالابردن حجم تبلیغات و برگزار کردن مراسم متعدد مذهبی شدهاند.
در این میان، دستهای از مدیران برای پرکردن خلاهای مدیریتی و ناکارآمدی خویش و کاستن از خردهگیریهای احتمالی مقامات بالاتر؛ با هزینههای فراوان، انواع تبلیغات مذهبی را در حوزه خود گسترش دادهاند.
5- پی آمد رویکردی را که منجر به پدید آمدن این وضعیت شده است؛ میتوان در دودسته زیر گنجاند: الف: افزایش مناسبتهای مذهبی (که دسته ای از آن به نظر میآید جایی در آموزههای صریح دینی ندارد).
ب: متنوع کردن و گسترش دادن تبلیغات مذهبی و راههای اطلاع رسانی.
برای نمونه میتوان به دسته ای از مراسم اشاره نمود که از گذشتههای دور به طور ساده و با حضور خوب مردم در مساجد و حسینیهها، به شکل کاملا طبیعی برگزار میشد ولی امروزه تیلیغات آن با چاپ کردن انواع بروشورها و تراکتهای رنگی، پارچه نویسی، تهیه و نصب بیلبرد در چند نقطه شهر، تهیه و پخش تیزر از سیمای سراسری، تهیه و توزیع رایگان cd همراه شده است.
جالب است که برخی از این مراسم، در یکی از شهرها قرار است برگزار گردد، ولی تبلیغات آن از شبکههای سراسری سیما به اطلاع مردم کل کشور میرسد، و یا قرار است در یکی از مساجد کوچک یکی از محلهها برگزار شود، ولی بیلبردهای آن در تمام نقاط شهر نصب میشود.
اگر به هزینههای این مراسم که پیشتر با کمک مردم همان محله و با کمترین هزینه برگزار میشد، نگاه کنیم میبینیم که استفاده از مجری ویژه، استفاده از قاری ممتاز قرآن، استفاده از مداح مدعو، استفاده از سیستم صوتی با کیفیت بالا، اهدای جوایز به حاضران و...
هزینههای این مراسم را چندین برابر افزایش داده است و در همان حال بعضاَ از اثربخش بودن آن نیز کم شده است.