اعتقاد به نیروهای ماورایی ، همزاد و همراه انسان از آغاز خلقت بوده است .
انسانهای اولیه ، اعتقاد داشتند که بیماری و درد نوعی تجاوز ارواح خبیثه به جسم شخص است .
بعدها جادوگران قبیله به تدریج وردهای مخصوص بیرون راندن این ارواح از بدن بیمار را تکمیل کردند .
آنها مشاهده گرانی زیرک بودند که پس از مدتی شروع به درک خواص دارویی بعضی ازگیاهان کردند و برای التیام جراحات و تسکین دردها و ناراحتی ها داروهای مختلف ساختند .
با گذشت زمان وتوسعه این دانش ، آنها که به واقعیات و حقایق قابل لمس علاقه مند بوند ، به روش معالجه گیاهی متمایل شدند واز سحر و افسون دوری جستند و کسانی که پذیرش حقایق دنیای عینی ونیروهای غیر قابل لمس را داشتند ، در همان زمینه تخصص یافتند و به این ترتیب دو حرفه عالی طب و روحانیت تولد یافت .
(1)
اینکه برخی امراض و بیماریها بدون دخالت عناصر مادی درمان شده و به اصطلاح شفا حاصل آمده باشد ، به لحاظ تاریخی اثبات شده است .
اسناد اولیه انجیل حاوی این مطلب است که مردم اسرائیل خود را با ذخیره شدن به ماری برنجی در بیابان هنگام مار گزیدگی شفا می دادند .
موارد زیادی از شفای روحی ـ فکری پیش از دوره نبوت موسی در اسناد تاریخی آن زمان ثبت شده است .
عهد عتیق مملو ازموارد شفای روحی ـ فکری است .
الیشا ، الیا ، دانیال ودیگر پیامبران شفا دهنده های روحی بودند و آن را به صورت بخشی ازکار خود انجام می دادند .
همه این پیامبران به ژرفای ساختمان بشر دست یافته بودند اصل شفا را که در درون هریک از ما قرار دارد آزاد می کردند (2) نحوه شفای عیسای مسیح نیز این گونه بود که او اظهار می داشت تمام بیماریها نتیجه نابسامانی حالات فکری درونی است .
مسیح این اصل راتعلیم داد که اگر حالات روانی خود را اصلاح کنیم ، حالات بیماری فیزیکی ناپدید خواهد شد .
(3) مسیح با افراد در همان سطحی که بودند برخورد می کرد .
در بعضی از موارد به زبان آوردن کلمات برای شفا کافی بود .
در برخی دیگر او فقط بیمار را لمس می کرد ، ولی حداقل دریک مورد هنگامی که چشمان مرد نابینایی را به گل رس آغشته کرد ، از وسایل مادی استفاده نمود او می دانست که هیچ گونه خاصیت شفا دهنده ای درگل رس وجود ندارد، ولی ازطرفی نیز می دانست که آن مرد نابینا برای شفا به تکیه گاهی مادی نیاز دارد و به همین جهت درکاربرد آن تردید نکرد .
مسیح می دانست که شفا از طریق همان اصلی که هنگام ادای سخنانش عمل می کرد انجام گرفته است ، اما آنهایی که نزد وی می آمدند از نظر پذیرش وحی بسیار با هم متفاوت بودند .
بعضی در فاصله های دور و در کشورهای مجاور معالجه شدند و برخی دیگر در فاصله ای نزدیک .
یک زن فقیر احساس می کرد که تنها بالمس حاشیه عبایش شفا خواهد یافت .
هرچیزی که بیمار را در پذیرا بودن اندیشه تندرستی کمک کند ، در شفا موثر است ، گرچه شفا دهنده می داند که کارش به طور کلی وکامل در فکر خود او انجام می شود ، درست همان طور که مسیح هنگام معالجه ،آن مرد نابینا به این نتیجه می رسد .
(4) بحث شفا ، حقیقتی نیست که تنها در عصر کنونی کشف یا مطرح شده باشد ، بلکه تاریخچه آن به پیدایش انسان درعرصه حیات و بیماری او بر می گردد .
(5) زیربنای تمام روشهای معالجه ، اصل اساسی شفا است که هربار کسی بهبود می یابد ، الزاما به این اصل تماس حاصل شده است .
(6 ) پایدارترین ، فوری ترین و درعین حال مطمئن ترین شفا، شفایی است که منشاء آن روح باشد .
برای اینکه روح تحت تاثیر جسم وفکر انسان قرار نمی گیرد ، بلکه بر آنها برتری دارد و این فکر و بدن انسان است که تحت تاثیر مستقیم روح قرار دارد.
(7) از زمانهای دور شفا و شفاگران روحی ـ فکری وجود داشته اند .
قبل از اینکه حضرت موسی از مار برنجی خود استفاده کند، شفای فکری ـ روحی گهگاه انجام می گرفته که به ثبت نیز رسیده است .
امکان این مسئله با معالجاتی که بدون دخالت عناصر مادی انجام پذیرفته ، اثبات شده است ، زیرا علم شفا برپایه درک درست فکر ، نحوه عمل آن و ارتباطش با شعور جهانی پایه گذاری شده است .
درعین حال روشهای مادی در شفای بیماران ، نه تنها با روشهای معمول در شفای فکری و یا روحی منافات ندارد ، بلکه گاهی مکمل یکدیگر می باشند .
به همین جهت پیامبران ، ائمه معصومین (علیه السلام) ، اولیاء الهی ، وشفاگران روحی ، از کلمات یا اوراد و اذکار ویژه ای استفاده می کردند و برای شفای هر دردی ، گاه دعایی مخصوص می خواندند یا دعاها و اذکار خوانده شده را به طرف شخص می دمیدند یا آن را ، برآب دمیده ، به بیمار می خوراندند .
همچنین از مالیدن دست برمحل درد یا محل جراحت بیمار استفاده می کردند .
شاید از همه عجیب تر ، نیروی شفایی باشد که در تربت شهیدان راه خدا به ویژه سرور شهیدان حسین بن علی (علیه السلام) وجود دارد که قرنهاست توسط شیعیان یا علاقه مندان به آن حضرت مورد استفاده و بهره برداری قرار می گیرد.
آری مقدار کمی از این تربت ، معجزه می آفریند و بیماریهای درمان ناپذیر را شفا می دهد .
(8) به هرحال با اینکه اصل شفای روحی بدون نیاز به مسائل و ابزار مادی انجام می شود ، ولی چنین شفایی که برای حصول آن هیچ گونه ابزار یا شیوه مادی به کار نرفته باشد ، اندک است و غالبا به تناسب شرایط شفا دهنده و بیمار ، کم یا زیاد از ابزار و یا شیوه های مادی هم استفاده می شود .
همچنین پیامبر اسلام حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت (علیه السلام) در زمان خودشان و حتی بعد از رحلت و شهادتشان انسانهایی بسیار را به این طریق شفا داده و می دهند و هم اکنون کسانی که هرشب جمعه و یا در مواقع خاص دیگر ، در مشاهد مشرفه حضرت علی (علیه السلام) ، امام حسین(علیه السلام) ، امام رضا (علیه السلام) و یا با رفتن به مسجد جمکران و بسیاری از اماکن مقدسه و امامزاده های معتبر و توسل به امام زمان (عجل الله فرجه ) و امامزاده ها به این طریق شفا می گیرند و دردهای درمان ناپذیرشان را معالجه می کنند کم نیستند.
(9) زهرا زحمتکش ماهنامه بین المللی زائر / شماره 95 پی نوشت : 1 - فردریک میلر، شفا را از درون خود بجویید ، ترجمه ناپلئون بیلمر، تهران ، انتشارات فاخته ، 1373 ، ص 42 2- حسنعلی نوری، درآمدی برمبانی نظری شفای روحی ، قم ، انتشارات نهاوندی ، 1378 ، ص 92 3- قطب الدین راوندی، شفابخش و مشکل گشا ، ترجمه حسین قهستانی ، قم ، انتشارات نهاوندی .
1380 ،ص 112 4- محمد شریف رازی ، کرامات صالحین ، قم ، موسسه نشرو مطبوعات حاذق 1374 ، ص 82 5- امی والیس وبیل هنکین ، شفا برای همیشه ، ترجمه علی غفوری ، تهران ، موسسه بین المللی نسل نواندیش ، 1378 ، ص 32 6- نورمن شیلی ، شفای الهی ، ترجمه داوود معظمی ، تهران ، نشر دریچه ، 1380 ، ص 20 7- جوی داوسون ، شفای دلهای خسته ، ترجمه بیژن ایلیایی ، تهران ، نسل نواندیش ، 1378 ، ص 14 8- سیدهادی حسینی خراسانی ، معجزات و کرامات ائمه اطهار (علیه السلام) ، قم ، انتشارات داوری ، 1317 ق ، ص 9-8 9- شفا یافتگان ، گرد آوری و تدوین سید علی اکبرمیر ، ص 25