دانلود مقاله حضرت آیه الله حاج سیدرضا صدر

Word 22 KB 15229 11
مشخص نشده مشخص نشده مشاهیر و بزرگان
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • حضرت آیه الله حاج سیدرضا صدر - قدس‏سره (1300 - 1373) فقیهى عالى‏مقام، حکیمى توانا، بقیه السلف دودمانى عریق و مشهور به علم و تقوا وفقاهت، در مشهد مقدس متولد شد.

    پس از فرا گرفتن دروس مقدماتى در حوزه‏علمیه مشهد، همراه پدر بزرگوارش حضرت آیه الله العظمى سیدصدرالدین صدر(قدس سره) که از مراجع آن زمان بود - به قم مهاجرت کرد.

    دروس سطح وهمچنین دروس خارج فقه و اصول و فلسفه و عرفان را از محضر اساتید بزرگ حوزه علمیه قم از جمله مرحوم والدشان و مرحوم آیه الله العظمى حجت و مرحوم آیه‏الله العظمى امام‏خمینى(رحمهم الله) بهره برده و در مدتى کوتاه در سایه تلاش ونبوغ خویش، در ردیف برجستگان حوزه در آمد و به خاطر جامعیت منحصر به‏فرد خویش بین اقران مشار بالبنان گردید.

    آن بزرگوار، در عین دارا بودن مراتب عالى اجتهاد در حد مرجعیت و تدریس علوم حوزوى، بیانى شیوا و قلمى محکم و نثرى روان داشت و به علت این آمادگى علمى و قلمى، توانست آثارى بس گرانبها درعلوم مختلف از خود به جا گذارد; آثارى که مى‏تواند الگوى بسیار مناسبى در ارائه علوم اسلامى در سطوح مختلف باشد.


    توام بودن اتقان مطلب با تقواى صاحب قلم، اگر همراه با ژرف اندیشى و امانت‏دارى در ارائه مطلب باشد، مى‏تواند اثرهاى بس گرانقدرى بیافریند و تشنگان حقیقت را از چشمه‏سار زلال معرفت‏سیراب گرداند، و ما در آثار باقى مانده علمى مرحوم آیه الله صدر، این چنین مشخصاتى را به وضوح مشاهده مى‏کنیم.


    از خداوند متعال مسالت داریم که توفیق عنایت فرماید تا بتوانیم تمام آثار آن مرحوم را به‏نحو شایسته در اختیار حوزه‏هاى علمیه و امت اسلامى قرار دهیم.


    زندگى‏نامه مشروح آیه الله صدر در اولین شماره از سلسله آثار ایشان یعنى تفسیرسوره حجرات آمده است.


    در پایان از مسؤولان محترم مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى قم که امکان انتشار این آثار را فراهم مى‏کنند، تشکر مى‏کنم.


    سید باقر خسروشاهى
    مقدمه به نام خدا چند سالى است که در شب‏هاى پنج‏شنبه، در محضر گروهى از آقایان فضلاى حوزه علمیه قم، سخنانى در موضوعات مختلف اخلاقى واجتماعى، ایراد مى‏کنم و مطالبى درباره این دو مکتب ثروتمند اسلام بیان مى‏دارم.

    پس از آن که چندى از تشکیل این جلسات گذشت، به خاطرم رسید که آن‏چه مى‏گویم یادداشت کرده و به اصطلاح فلاسفه، وجود کتبى را ضمیمه وجود لفظى کنم.

    در این هنگام، موضوع سخن به «استقامت‏» رسید و چند شب پنج‏شنبه، در آن سخن رفته بود که چنین تصمیمى پیدا شد، ولى متاسفانه سخنرانى‏هاى گذشته را یادداشت نکرده بودم و آن‏چه در فکر آمده و بیان شده بود، به حافظه نسپرده بودم; لذا مطالب آن‏ها از دست رفت واگر چیزى پس از آن به خاطر آمده باشد، بدون التفات، در ضمن سخنرانى‏هاى دیگر، ذکر شده است.

    روش من در نوشتن، چنین بود: پس از آن‏که سخن پایان مى‏یافت و آقایان مى‏رفتند و تنها مى‏شدم، آن‏چه را که گفته بودم، مى‏نوشتم; لذا نوشته‏ها صد در صد مطابق گفته‏ها نیست و به تعبیر آقایان فضلا: نسبت میان نوشته‏ها و گفته‏ها، عموم من وجه خواهد بود.

    در کلیات، اغلب باهم شریک بودند، ولى در جزئیات و عبارات، اختلاف داشتند، چه‏بسا مطالبى در هنگام سخنرانى گفته بودم و یا تعبیراتى برزبان آمده بود که هنگام نوشتن، فراموش کرده بودم و چه بسا مطالب و تعبیراتى در هنگام تحریر، به خاطر مى‏آمد ولى در سخنرانى ذکر نشده بود.

    پس، من به شما قول نمى‏دهم که هر چه آن‏جا گفته شده، این‏جا نوشته شده است، یاهرچه در این جا نوشته شده، آن جا گفته شده است.

    حتى از لحاظ تاریخ هم معلوم نیست که تمامى نوشته‏ها و گفته‏ها تطبیق کند، شاید بعضى را در شب پنج‏شنبه گذشته گفته باشم و به مناسبتى تاریخش را شب پنج‏شنبه آینده نوشته‏ام و یامطالبى را در موقع یادداشت‏سخنرانى، فراموش کرده‏ام و یا به علتى ننوشته‏ام و هنگامى که سخنرانى دیگرى را یادداشت مى‏کردم، به خاطر آمده و ذکر کرده‏ام.

    گذشته از این‏ها، چند سخنرانى را بعدا در نوشته‏ها اضافه کردم که اصلا در گفته‏ها، نامى از آن ها برده نشده است.

    منظور اصلى از تاریخ‏هایى که گذارده شده، از لحاظ واقع نیست، بلکه تنها از لحاظ ترتیب است، هر چند بعضى از آن‏ها باواقع هم تطبیق مى‏کند.

    گفتارهایى که به نظر خواننده عزیز مى‏رسد به طور کلى از مکتب اخلاقى -اجتماعى اسلام بحث مى‏کند و از قرآن و سخنان پیامبر اسلام و اوصیاى گرامى‏اش(ع) ریشه مى‏گیرد.

    امیدوارم که خداوند توفیق عنایت کند تا نویسنده و خواننده از ربیت‏یافتگان این مکتب بشوند.

    اصول مکتب‏هاى اسلامى اصول مکتب‏هاى اسلامى پنج تاست: مکتب فلسفى، مکتب مدنى، مکتب اجتماعى، مکتب اقتصادى ومکتب اخلاقى.

    مکتب فلسفى مکتب فلسفى که همان مکتب اصول عقاید است‏به اصطلاح دانشمندان اسلام، علم کلام نامیده مى‏شود.

    در این مکتب، از اعتقادات اسلامى گفت‏وگو مى‏شود و به وسیله براهین عقلى (در جایى که احتیاج به برهان عقلى دارد) و ادله نقلى (در جایى که احتیاج به دلیل نقلى دارد) اصول عقاید اسلام، اثبات مى‏گردد.

    دانشمندان این مکتب، با آزادى کامل، دقیق‏ترین ایرادها را ذکر کرده و به جواب آن‏ها مى‏پردازند.

    سنگ بناى این مکتب، به وسیله قرآن گذارده شده است، این کتاب مقدس، به وسیله مواد برهانى که به صورت خطابى ذکر کرده، مسلمانان را با بحث و استدلال آشنا مى‏سازد، و ایشان را وادار مى‏کند که تقلید را کنار گذارده و عقایدشان را با استدلال بیاموزند.

    این مکتب، از آغاز اسلام تا قرون اخیر، رواج کامل داشته و کتاب‏هاى بسیارى در این فن نوشته شده است که بهترین آن‏ها کتاب و شرح‏مواقف میرسید شریف (2) است.

    پس از آن که فلسفه از یونان آمد، دانشمندان اسلامى، قسمتى از مطالب آن را که به نظرشان استوار بود گرفته و رنگ اسلامى به آن داده و اضافاتى بر آن نمودند که فلسفه اسلامى از آن پدید آمد.

    عده‏اى نیز از پاک دلان اسلام، فلسفه را باتهذیب باطن توام نموده و پایه آن را «معرفه‏الله‏» قرار دادند و تعالیم اسلام را بر آن افزودند و مکتب عرفان را ایجاد کردند.

    مکتب مدنى مکتب مدنى اسلام، عالى‏ترین مکتب‏هاى مدنى مى‏باشد که تاکنون یافت‏شده است.

    سیزده قرن است که دانشمندان اسلامى، در آن سخن مى‏گویند و مطالب آن را با دقیق‏ترین کیفیت، بحث مى‏کنند; این مکتب، به زبان دانشمندان اسلامى «فقه‏» نامیده مى‏شود.

    علماى امامیه به مناسبت آن که قایل به باز بودن راه اجتهاد بوده اند، در این مکتب بسیار پیش رفت کرده و موفقیت‏هاى بزرگ علمى کسب کرده‏اند و چون روش ایشان در تمام جزئیات، بحث و انتقاد بوده است، لذا فقه امامیه، عالى‏ترین سیر خود را نموده و هنوز هم به سیر تکاملى خود ادامه مى‏دهد.

    رشته خاصى از این مکتب بزرگ را «عبادات‏» نامند.

    عبادات عبارتند از: وظایفى که از طرف خداى تعالى براى ارتباط بندگان با ذات اقدسش، تعیین شده است.

    قسمت‏هاى دیگر این مکتب و رشته‏هاى آن را که مربوط به ارتباطات مردم با یکدیگر است، دانشمندان امامى هر کدام نامى بر آن نهاده یا هر رشته‏اى را که مربوط به یک سنخ از امور زندگى بشرى است، به نامى نامیده‏اند.

    از بهترین کتاب‏هایى که در این فن نوشته شده است تذکره‏الفقهاى علامه حلى (3) وجواهرالکلام شیخ محمد حسن نجفى (4) است.

    مکتب اقتصادى با آن که این مکتب به وسیله قرآن و تعالیم رسول خدا و اوصیاى گرامش(ع) پایه‏گذارى شده، ولى از طرف دانشمندان اسلامى کم‏تر کتابى مستقل در آن نگاشته شده است و علماى اسلام، مباحث این مکتب را در فقه متعرض مى‏شوند و گاهى به عنوان مستقل، بحث مى‏کنند و گاهى در ضمن مطالب دیگرى ذکر مى شود.

    روى‏هم رفته کتابى که به طور کامل از نظر اسلام در اقتصادیات بحث کند سراغ ندارم; لذا استادان مکتب اقتصادى دنیاى غرب هم از این مکتب اقتصادى ثروتمند، اطلاعى ندارند.

    متاسفانه، اقتصاددانان مسلمان هم به واسطه آن که در دامان دنیاى غرب تربیت‏یافته‏اند، ازاین مکتب خودشان بى‏اطلاعند.

    مکتب اجتماعى قرآن و پیشوایان بزرگ اسلام، در این مکتب نیز ذخایر گران‏بهایى دارند، ولى متاسفانه مسائل این مکتب، به طور جدا گانه مورد بحث دانشمندان اسلامى قرار نگرفته است.

    اسلام در مسائل اجتماعى از قبیل: وطن، حقوق مرد و زن، تفاضل و مساوات در افراد، تحول از کجا باید شروع شود و نظایر این‏ها، نظریات بسیارى دارد که هنوز هیچ‏کدام از نظریات اجتماعى‏اش، دقیقا مورد مطالعه قرار نگرفته است.

    دستورات امیرمؤمنان على(ع) به مالک اشتر و رساله حقوق امام سجاد(ع)، قسمتى از نظریات اسلام را در بعضى از مسائل اجتماعى بیان مى‏کند (5) ; هر چند بیش‏تر مسائل مکتب‏هاى اقتصادى و اجتماعى، در فقه اسلامى مورد بحث قرارگرفته است، ولى بحث در آن‏ها از این دو نظر نبوده، بلکه از نظر حقوقى و قضایى بوده است.

    مکتب اخلاقى اسلام بنیان‏گذار مکتب نوینى در علم تهذیب اخلاق است.

    دانشمندان اسلام در این مکتب، کتاب‏هاى بسیارى نگاشته‏اند که زحمات ایشان در این موضوع، قابل تقدیر و سپاسگزارى است و چون کتاب ما از این مکتب سرچشمه مى‏گیرد; لذا مفصل‏تر در این باب سخن مى‏گوییم.

    نخستین پایه این مکتب را قرآن کریم بنا نهاد.

    تربیت‏هایى که رسول خدا از یاران خود، با کردار و گفتار مقدسش مى‏نمود، این اساس محکم و نورانى را بالا برد، امیرمؤمنان(ع) مستقلا درباره آن رساله‏اى نگاشت.

    على(ع) نخستین کسى است در اسلام که در این موضوع، سخن رانده و مؤسس این مکتب بزرگ و مقدس گردیده و آن‏چه را از رسول خدا فرا گرفته، توانسته است‏به جامعه مسلمانان تحویل دهد.

    على(ع) اول شاگرد مکتب: «بعثت لاتمم مکارم الاخلاق‏» است و استاد بزرگ این مکتب‏مقدس اسلامى است.

    على(ع) با گفتار و رفتار خود، بهترین معلم این علم به‏شمارمى‏رود.

    یکى از آثارى که در این دانش مقدس، از آن‏حضرت به یادگار مانده رساله‏اى است که آن حضرت به عنوان «وصیت‏» خطاب به فرزند آن را در کتاب الرسائل آورده و ابواحمد حسن بن عبدالله بن سعید عسکرى (8) آن را در کتاب زواجر و مواعظ، ذکر کرده است و او سند خود را به اصبغ بن نباته (9) مى‏رساند.

    در قرن دوم اسلامى نخستین کسى که در اخلاق، تالیف دارد، اسماعیل بن مهران سکونى (10) است که از اصحاب حضرت رضا(ع) مى‏باشد و او نام کتابش را «صفت مؤمن و فاجر» گذاشته است.

    (11) سپس، دانشمندان اسلامى، در این فن، کتاب‏ها نگاشته و رساله‏ها پرداخته‏اند که خداوند متعال به همه آنان اجر جزیل عطا فرماید.

    بهترین کتابى که تا قرن پنجم هجرى نوشته شده کتابى است که حکیم دانشمند، ابن مسکویه (12) به نام «طهاره النفس‏» نگاشته که آن را «طهاره الاعراق‏» و «تهذیب الاخلاق‏» و «تطهیر الاعراق‏» نیز مى‏گویند.

    این کتاب، مشتمل بر شش مقاله است و خواجه نصیرالدین طوسى، قسمتى از مطالب تالیف گران‏بهاى خود اخلاق ناصرى را از آن اقتباس نموده است.

    نکته شایان ذکر چیزى که در کتاب‏هاى اخلاقى دانشمندان اسلامى، مخصوصا متاخران، جلب توجه مى‏کند و آن‏ها را از منظور اساسى علم تهذیب اخلاق دور مى‏سازد، روشى است که در نگاشتن آن‏ها پیش گرفته‏اند.

    نویسندگان این کتاب‏ها تحت تاثیر مباحث فلسفى قرار گرفته و مباحث اخلاقى را از مسیر خود منصرف ساخته و آن را لباس فلسفى پوشانیده‏اند، با آن که علم تهذیب اخلاق، علمى است عملى و حقیقت آن عمل است و بس، ولى مباحث آن کتاب ها، شباهتى به بحث اخلاقى ندارد، بلکه کاملا شبیه به بحث فلسفى است.

    آن مقدار که در اجناس و فصول و انواع فضایل و رذایل توجه مى‏کنند، به سوق دادن مردم به فضایل و دور کردن آن‏ها از رذایل اعتنایى ندارند، گویا از یاد برده‏اند که جز این، نتیجه‏اى براى علم تهذیب اخلاق نمى توان یافت.

    روش نوین در مباحث اخلاقى گمان مى‏کنم روشى که در این کتاب پیموده شده علم تهذیب اخلاق را به مجراى اولیه خود بر مى‏گرداند و آن را از بحث فلسفى خارج کرده، جنبه عملى به آن داده است.

    در مباحث اخلاقى طورى باید بحث‏شود که سخن گوینده یا نویسنده در مغز شنونده و یا خواننده، اثر کند و او را به فضیلت، نزدیک کرده و از رذیلت، دورش سازد; نه آن که نتیجه اطلاع بر مباحث اخلاقى، دانستن یک عده مفاهیمى باشد که هیچ گاه کوچک‏ترین سودى براى داننده ندارد.

    من در حدود توانایى خود، کوشش کرده‏ام که روش عملى را در سخنرانى‏ها به کار برم و اگر آن طور که شایسته بود نتوانسته باشم این وظیفه را به خوبى انجام دهم، امیدوارم که دیگران بتوانند با این روش نوین، جامعه و افراد مسلمان را تهذیب نمایند تا آن‏ها همان‏طورى که رسول‏خدا خواسته‏اند، بشوند.

    میل داشتم که مقدمه مفصلى بر این کتاب بنگارم و عموم مکتب‏هاى اخلاقى ادیان و فلاسفه شرق و غرب را متعرض شوم، ولى مسافرت خراسان از یک‏طرف و ناراحتى‏هاى روحى از طرف دیگر مانع شد و نتوانستم مقصود خود را عملى سازم.

    مشهد، سید رضا صدر چهارشنبه 28 ذیحجه الحرام 1374 25 مرداد 1334 پى‏نوشتها: 1.ایشان از اعاظم فلاسفه اسلام است که در سال 597 ق.

    در طوس ولادت یافته و در روز غدیر 673ق.

    وفات‏کرده و در رواق حضرت موسى‏بن جعفر(ع) مدفون گردیده است.

    2.وى از بزرگان متکلمان حنفى است، نامش على، فرزند محمد فرزند على حسینى است که از استرآباد بوده و در سال 816ق.

    در شیراز وفات یافته است.

    کتاب مزبور، شرح بر مواقف است که تصنیف قاضى عضدالدین عبدالرحمن ایجى فارسى، متوفاى سال 756ق.

    در زندان مى‏باشد.

    3.جمال‏الدین ابومنصور حسن بن یوسف بن على‏بن مطهر حلى که اگر درباره ایشان بگوییم: بزرگ‏ترین دانشمند اسلامى است و از آغاز اسلام تا کنون، دانشمندى به بزرگى و جلالت و دانش او نیامده است، گزافه‏نیست، او در 29 رمضان 648ق.

    تولد یافته و در شنبه 21 محرم 726ق.

    وفات کرده است.

    4.او تنها کسى است که توانسته کامل ترین فقه امامیه را از آغاز تا انجام به طور مشروح استدلالى بنگارد و آن کتاب بى‏نظیر را به وجود آورد.

    وفاتش در 1266ق.

    بوده است.

    5.

    مرحوم آیه‏الله العظمى صدر (پدر بزرگوارم) رساله امام سجاد(ع) را اصل قرار داده و سایر حقوق اسلامى را از تعالیم اسلام استفاده کرده و رساله‏اى در این موضوع نگاشته‏اند که چهل سال قبل به طبع رسیده است.

    6.سید حسن صدر، تاسیس الشیعه لعلوم الاسلام، ص‏404.

    7.بزرگ‏ترین دانشمند عصر خود بوده و نخستین کسى است که در غیبت صغرى، در مدت بیست‏سال، احادیث اهل‏بیت را جمع‏آورى کرده و کتاب پر قیمت کافى را به وجود آورده است و تالیف دیگرى نیز دارد.

    در این تالیف رساله‏هاى ائمه اثناعشر(ع) را گردآورده است.

    نامش محمد، کنیه‏اش ابوجعفر، پدرش یعقوب از کلین -که از بلوک فشافویه تهران است - مى‏باشد، مدفنش در بغداد، مشهور است.

    8.از بزرگان دانشمندان اهل سنت است; صاحب‏بن عباد، دوستدار ملاقاتش بوده.

    تالیفات گران‏بهایى دارد، ولادتش پنج‏شنبه شانزدهم شوال 293، وفاتش جمعه، هفتم ذیحجه‏الحرام 382 مى‏باشد.

    عسکرى، منصوب به عسکر مکرم است که از خوزستان مى‏باشد (وفیات‏الاعیان).

    9.اصبغ بن نباته مجاشعى، از یاران امیرمؤمنان‏على(ع) است و از سرداران آن حضرت در جنگ صفین بوده که تا حد مرگ با آن حضرت بیعت کرده است.

    راوى عهدنامه مالک اشتر نیز مى‏باشد.

    10.تالیفات دیگر او عبارتند از خطب امیرالمؤمنین(ع)، ملاحم، ثواب‏القرآن، رساله اهلیلجه و نوادر.

    11.تاسیس‏الشیعه لعلوم‏الاسلام، ص‏404.

    12.فیلسوف دانشور، احمد بن محمد بن یعقوب بن مسکویه رازى است.

    او تالیفى دیگر در اخلاق، به نام «آداب‏العرب و الفرس‏» دارد و کتابى در فلسفه به زبان فارسى به نام «جاویدان‏خرد» که نزدیک به پنج‏هزار سطرمى‏باشد و کتابى نیز در تاریخ به نام «تجارب‏الامم‏» دارد.

    وى در دربار عضدالدوله دیلمى، مقامى ارجمند داشته و از طرف او به سفارت، نزد سلاطین مى‏رفته است مذهبش کاملا روشن نیست; ولى مشهور آن است که میرداماد او را شیعه مى‏دانست و هرگاه بر مزارش در اصفهان عبور مى‏کرد، مى‏ایستاد و فاتحه مى‏خواند.

فقیه مجاهد و عالم پرهیزگار آیه الله سیدحسن مدرس یکى از چهره هاى درخشان تاریخ تشیع بشمار مى رود که زندگى و اخلاق و رفتار و نیز جهت گیرى هاى سیاسى و اجتماعى وىبراى مشتاقان حق و حقیقت نمونه خوبى است . او موقعیت خود را سراسر در راه اعتلاى اسلام نثار نمود و در جهت نشر حقایق اسلامى و دفاع از معارف تشیع مردانه استوار ماند. همان گونه بود که مى گفت و همانطور گفت که مى بود. سرانجام به ...

فقیه مجاهد و عالم پرهیزگار آیه الله سیدحسن مدرس یکى از چهره هاى درخشان تاریخ تشیع بشمار مى رود که زندگى و اخلاق و رفتار و نیز جهت گیرى هاى سیاسى و اجتماعى وىبراى مشتاقان حق و حقیقت نمونه خوبى است . او موقعیت خود را سراسر در راه اعتلاى اسلام نثار نمود و در جهت نشر حقایق اسلامى و دفاع از معارف تشیع مردانه استوار ماند. همان گونه بود که مى گفت و همانطور گفت که مى بود. سرانجام به ...

ولادت و تحصیلات شهید سیدحسن مدرس بر حسب اسناد تاریخى و نسب نامه اى که حضرت آیه الله العظمى مرعشى نجفى (ره ) تنظیم نموده از سادات طباطبایى زواره است که نسبش پس از سى و یک پشت به حضرت امام حسن مجتبى علیه السلام مى رسد. یکى از طوایفى که مدرس گل سرسبد آن به شمار مى رود طایفه میرعابدین است این گروه از سادات در دهکده ییلاقى ((سرابه )) اقامت داشتند. سید اسماعیل طباطبائى (پدر شهید مدرس ...

زندگی نامه آیت الله سید حسن مدرس فقیه مجاهد و عالم پرهیزگار آیه الله سیدحسن مدرس یکى از چهره هاى درخشان تاریخ تشیع بشمار مى رود که زندگى و اخلاق و رفتار و نیز جهت گیرى هاى سیاسى و اجتماعى وىبراى مشتاقان حق و حقیقت نمونه خوبى است . او موقعیت خود را سراسر در راه اعتلاى اسلام نثار نمود و در جهت نشر حقایق اسلامى و دفاع از معارف تشیع مردانه استوار ماند. همان گونه بود که مى گفت و ...

در روز بیستم جمادى الثانى 1320 هجرى قمرى مطابق با 30 شهریور 1281 هجرى شمسى ( 24 سپتامپر 1902 میلادى) در شهرستان خمین از توابع استان مرکزى ایران در خانواده اى اهل علم و هجرت و جهاد و در خاندانى از سلاله زهراى اطهر سلام الله علیها, روح الله الموسوى الخمینى پاى بر خاکدان طبیعت نهاد . او وارث سجایاى آباء و اجدادى بود که نسل در نسل در کار هدایت مردم وکسب معارف الهى کوشیده اند. پدر ...

تعاریف لغوی و اصطلاحی تعادل در لغتنامه دکتر محمدمعین یعنی با هم برابر شدن، راست آمدن، همتا بودن. هنگامی جسمی در حال تعادل است که نتیجه همه نیروهای وارد بر آن صفر باشد. در اجسام متکی تا وقتی که خط قائم از مرکز ثقل آن‌ها داخل سطح اتکا باشد، جسم به حال تعادل خواهد ماند. تعادل بر وزن تفاعل و ریشه‌اش عدل است. عدل عدل سبب زندگانی است. (العدل حیاه)- عدل و داد باعث افزایش انسانیت است. ...

فقیه مجاهد و عالم پرهیزگار آیه الله سیدحسن مدرس یکى از چهره هاى درخشان تاریخ تشیع بشمار مى رود که زندگى و اخلاق و رفتار و نیز جهت گیرى هاى سیاسى و اجتماعى وى براى مشتاقان حق و حقیقت نمونه خوبى است . او موقعیت خود را سراسر در راه اعتلاى اسلام نثار نمود و در جهت نشر حقایق اسلامى و دفاع از معارف تشیع مردانه استوار ماند. همان گونه بود که مى گفت و همانطور گفت که مى بود. سرانجام به ...

طلوع خوشید قرن در روز بیستم جمادى الثانى 1320 هجرى قمرى مطابق با 30 شهریور 1281 هجرى شمسى ( 21 سپتامپر 1902 میلادى) در شهرستان خمین از توابع استان مرکزى ایران در خانواده اى اهل علم و هجرت و جهاد و در خاندانى از سلاله زهراى اطهر سلام الله علیها , روح الله الموسوى الخمینى پاى بر خاکدان طبیعت نهاد و وارث سجایاى آباء و اجدادى بود که نسل در نسل در کار هدایت مردم و کسب معارف الهى ...

اخلاق چیست؟ ستایش مخصوص خدایی است که بنده اش را شبانه ازمسجدالحرام به مسجدالاقصی (برای معراج) سیر داد و رحمت پی درپی و درود بر کسی (حضرت محمد «ص») که نشانه های بزرگ پروردگارش را مشاهده نمود، و بر خاندان پاکیزه او که چراغهای هدایت هستند و نفرین و لعنت (خداوند) بر دشمنانشان باد که گمراهان و افراد پست هستند. باری غرض از این مقدمه، بیان حقیقت اخلاق می باشد. پس می گوییم: ...

بسم الله الرحمن الرحیم تذکر لازم: در اواخر تابستان سال 1346 خورشیدی دانشمند محترم و دوست عزیز و گرامی ما جناب آقای حاج سید محمد باقر موسوی همدانی که یکی از فضلای برجسته و فعال این عصر به شمار است بحجره اینجانب آمدند و اوراقی ارائه نموده فرمودند ترجمه کتاب قصص القرآن استاد محمد احمد جاد المولی است، در فرصت کوتاهی که نصیبم شد آنرا بپارسی درآورده و با بیانی ساده و شیرین ترجمه کردم. ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول