دانلود مقاله اصول عقاید اسلام

Word 25 KB 14726 13
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
کلمات کلیدی: اسلام - اصول - عقاید
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • : اصول عقاید اسلام کدامند؟
    ج: اصول عقاید اسلام شامل سه اصل است(1) که اعتقاد به آنها لازمه‏اش اعتقاد به چند اصل دیگر نیز مى‏باشد.
    س: آن سه اصل که اصول دین هستند کدامند؟
    ج: اصل اول.

    اعتقاد به این است که جهان خدایى دارد دانا، توانا، حکیم، شنوا و بینا.

    از ازل بوده است و تا ابد هم خواهد بود.

    همه صفات کمال را داراست، و از هر نقص و عیب مبرا است.

    این خداى یگانه، شریک ندارد و همانند هیچیک از آفریدگانش نیست.

    اورا نمى‏توان با چشم سر دید، نه در دنیا و نه در آخرت و فقط از راه دلیل و برهان است که مى‏توان فهمید، او هست و یکتا است.
    س: توحید یعنى چه؟
    ج: توحید چهار گونه است:
    ١ توحید ذات.

    یعنى: خداوند سبحان یکتا و بى‏همتا است و ترکیب یافته از اجزاء نیست، مثلاً مانند انسان از ترکیب جسم و جان، و دست و پا، سر و گوش و غیره درست نشده است.
    ٢ توحید صفات یعنى: صفات خداوند عین ذات او است.

    ذات و صفات خداوند از هم جدا نیستند.

    خداوند سبحان مانند انسان نیست که علمش غیر از خودش باشد.

    قدرتش غیر ازخودش باشد!

    ذات خداوند متعال عین علم و عین قدرت اوست.
    ٣ توحید افعال.

    یعنى: آنچه در جهان آفرینش است، آفریده خداوند متعال است.
    ٤ توحید عبادت.

    یعنى: عبادت و بندگى سزاوار جز خداوند نیست.
    س: اصل دوم از اصول عقاید اسلام چیست؟
    ج: نبوت.

    یعنى: خداوند سبحان پیامبرانى را براى هدایت بشر به حق و حقیقت، و نمایاندن راه راست به انسانها فرستاده است.
    س: نخستین پیامبر الهى کیست؟
    ج: نخستین پیامبر الهى، حضرت آدم (ع) است که خداوند سبحان او را از گل آفرید و سپس همسرش حواء را بیافرید و به آنان دو فرزند عطا کرد: هابیل و قابیل، و براى همسرى آنان دو دختر نه از نسل آدم و حوا، بلکه به صورت خلق ابتدائى آفرید و هابیل و قابیل با آن دو دختر ازدواج کردند و فرزندانى بهم رسانیدند.

    از آن پس، ازدواج میان دختر عموها و پسر عموها شروع شد و نسل بشر رو به ازدیاد گذاشت.


    س: آخرین پیامبر الهى کیست؟
    ج: آخرین پیامیر الهى، پیامبر اسلام محمد (ص) است.
    س: پیامبران چند نفر بوده‏اند؟
    ج:١٢٤٠٠٠ نفر، که از میان آنان نوح و ابراهیم و موسى و عیسى و پیامبر اسلام برتر از دیگر پیامبران بوده‏اند.
    س: پیامبران با دیگر افراد بشر چه فرقى دارند؟
    ج: فرقشان این است که به پیامبران، از جانب خداوند متعال وحى مى‏رسد و از خداوند فرمانهایى دریافت مى‏کنند، یا براى خودشان، یا براى تبلیغ مردم اما، دیگر افراد بشر به وحى الهى دسترسى ندارند و باید از پیامبران پیروى کنند.
    س: از کجا مى‏توان فهمید کسى که ادعاى پیغمبرى مى‏کند، راست مى‏گوید؟
    ج: با معجزه.

    معجزه عبارت است از انجام کارى غیر عادى به دست پیامبر که نشانه آن است که وى از جانب خداوند متعال آمده است وگرنه نمى‏توانست چنان عملى را انجام دهد.
    اصول عقاید اسلام س: اصول عقاید اسلام کدامند؟

    ج: اصول عقاید اسلام شامل سه اصل است(1) که اعتقاد به آنها لازمه‏اش اعتقاد به چند اصل دیگر نیز مى‏باشد.

    س: آن سه اصل که اصول دین هستند کدامند؟

    ج: اصل اول.

    اورا نمى‏توان با چشم سر دید، نه در دنیا و نه در آخرت و فقط از راه دلیل و برهان است که مى‏توان فهمید، او هست و یکتا است.

    س: توحید یعنى چه؟

    ج: توحید چهار گونه است: ١ ـ توحید ذات.

    یعنى: خداوند سبحان یکتا و بى‏همتا است و ترکیب یافته از اجزاء نیست، مثلاً مانند انسان از ترکیب جسم و جان، و دست و پا، سر و گوش و غیره درست نشده است.

    ٢ ـ توحید صفات یعنى: صفات خداوند عین ذات او است.

    ذات خداوند متعال عین علم و عین قدرت اوست.

    ٣ ـ توحید افعال.

    یعنى: آنچه در جهان آفرینش است، آفریده خداوند متعال است.

    ٤ ـ توحید عبادت.

    یعنى: عبادت و بندگى سزاوار جز خداوند نیست.

    س: اصل دوم از اصول عقاید اسلام چیست؟

    ج: نبوت.

    یعنى: خداوند سبحان پیامبرانى را براى هدایت بشر به حق و حقیقت، و نمایاندن راه راست به انسانها فرستاده است.

    س: نخستین پیامبر الهى کیست؟

    ج: نخستین پیامبر الهى، حضرت آدم (ع) است که خداوند سبحان او را از گل آفرید و سپس همسرش حواء را بیافرید و به آنان دو فرزند عطا کرد: هابیل و قابیل، و براى همسرى آنان دو دختر نه از نسل آدم و حوا، بلکه به صورت خلق ابتدائى آفرید و هابیل و قابیل با آن دو دختر ازدواج کردند و فرزندانى بهم رسانیدند.

    س: آخرین پیامبر الهى کیست؟

    ج: آخرین پیامیر الهى، پیامبر اسلام محمد (ص) است.

    س: پیامبران چند نفر بوده‏اند؟

    ج:١٢٤٠٠٠ نفر، که از میان آنان نوح و ابراهیم و موسى و عیسى و پیامبر اسلام برتر از دیگر پیامبران بوده‏اند.

    س: پیامبران با دیگر افراد بشر چه فرقى دارند؟

    ج: فرقشان این است که به پیامبران، از جانب خداوند متعال وحى مى‏رسد و از خداوند فرمانهایى دریافت مى‏کنند، یا براى خودشان، یا براى تبلیغ مردم اما، دیگر افراد بشر به وحى الهى دسترسى ندارند و باید از پیامبران پیروى کنند.

    س: از کجا مى‏توان فهمید کسى که ادعاى پیغمبرى مى‏کند، راست مى‏گوید؟

    ج: با معجزه.

    معجزه عبارت است از انجام کارى غیر عادى به دست پیامبر که نشانه آن است که وى از جانب خداوند متعال آمده است وگرنه نمى‏توانست چنان عملى را انجام دهد.

    س: مثال بزنید.

    ج: مثلاً، ابراهیم (ع) را در آتش افکندند، نسوخت.

    موسى (ع) عصایش را مى‏انداخت، اژدهاى بزرگى مى‏شد، و وقتى آن را باز مى‏گرفت، به حالت اولیه‏اش بر مى‏گشت.

    عیسى (ع) به اذن خداوند کور مادرزاد و لک و پیس را شفا مى‏داد و مردگان را زنده مى‏کرد.

    محمد (ص) ماه را دو نیم کرد، و قرآن کریم را آورد که جن و انس از آوردن نظیر آن عاجز ماندند.

    س: چگونه؟

    ج: خداوند متعال، ابتدا براى اثبات حقانیت قرآن کریم و صدق گفتار پیغمبر اکر (ص) از مردم خواست کتاب کاملى نظیر قرآن بیاورند(2).

    وقتى برایشان مسلم شد که نمى‏توانند، از آنان خواست که ده سوره مانند سوره‏هاى قرآن بیاورند(3).

    باز هم بر ایشان بطور قطع روشن شد که نمى‏توانند، آن وقت از آنان خواست که دست کم یک سوره مانند یکى از سوره‏هاى قرآن بیاورند(4).

    اما باز هم با آنکه معاصران پیغمبر اکرم همه فصیح و بلیغ بودند و در شعر و شاعرى و خطابه و بیان، به اوج زبان آورى رسیده بودند، نتوانستند سوره‏اى مانند یکى از سوره‏هاى قرآن بیاورند، حتى کوتاهترین سوره قرآن، سوره کوثر(5): (بسم‏ الله الرحمن الرحیم انا اعطیناک الکوثر، فصل لربک وانحر، ان شانئک هو الابتر).

    و کارشان به پیکار و کارزار با پیغمبر اسلام کشید.

    س: پیامبران چه صفاتى دارند؟

    ج: پیامبران و امامان مانند فرشتگان داراى صفت عصمت اند.

    یعنى: از آغاز تا پایان عمرشان هیچگاه از فرمان خداوند سرپیچى نمى‏کنند.

    آنان عظمت خداوند را آنچنان درک کرده‏اند و زشتى معصیت را آنچنان دریافته‏اند، که نمى‏توانند معصیت کنند.

    پیامبران و امامان، همه فضائل اخلاقى را دارا هستند مانند: شجاعت، سخاوت، غیرت، شهامت و غیره و از همه رذائل اخلاقى نیز بدورند.

    پیامبران و امامان، باید از همه اهل زمانشان و معاصرانشان برتر باشند، تا پیروى از آنان بر مردم واجب شود.

    س: آیا پیامبران و امامان داراى جنبه الوهیت اند، چنانکه مسیحیان به عیسى (ع) نسبت مى‏دهند؟

    ج: نه!

    پیامبران و امامان بشرند.

    تنها تفاوتى که با دیگران دارند این است که از سوى خداوند متعال به پیامبران وحى مى‏رسد.

    پیامبران و امامان معصوم اند.

    دیگر صفات نیک را نیز دارا هستند.

    عیسى مسیح (ع) هم یک انسان بود که خداوند سبحان او را از مادر و بدون پدر آفرید، همچنانکه آدم و حواء را بدون پدر و مادر آفریده بود.

    س: اصل سوم ازاصول عقاید اسلام چیست؟

    ج: معاد.

    یعنى: خداوند سبحان پس از فانى شدن جهان و مرگ همه جانداران، مردم را بار دیگر زنده مى‏کند تا پاداش اعمالشان در دنیا را به آنان بدهد، هرکه اهل ایمان و عمل صالح بوده باشد پاداشش بهشت است.

    و هرکه کافر و گهنکار بوده باشد، آتش دوزخ در انتظار او است.

    س: بسیارى مردم از دین اسلام بى‏خبرند، و دسترسى به درک حقایق ندارند.

    یا بعلت کمى فهم و درکشان مانند دیوانگان و ابلهان و یا به علت اینکه از مراکز دینى و مذهبى دورند، از حقایق بى‏خبرند.

    آیا اینان هم کافر محسوب مى‏شوند و اهل آتش‏اند؟

    ج: نه، تا کسى حجت بر او تمام نشده باشد به آتش دوزخ گرفتار نمى‏شود.

    دیوانگان و بى‏خبران و کسانى که در گوشه و کنار جهان، دستشان از فهم و درک حقایق کوتاه است، در روز محشر آزمایش مى‏شوند.

    هرکس از عهده آزمایش برآمد به بهشت مى‏رود، و هرکس نتوانست از عهده برآید، به دوزخ رانده مى‏شود.

    س: آیا انسان که مى‏میرد، بکلى از میان مى‏رود و با فرا رسیدن قیامت بار دیگر زنده مى‏شود؟

    ج: نه، وقتى انسان مى‏میرد جسدش مى‏پوسد و از میان مى‏رود و روح انسان همچنان زنده مى‏ماند.

    اگر مؤمن بوده باشد، و در دنیا کارهاى نیک کرده باشد، پس از مرگ در ناز و نعمت خواهد بود، و اگر کافر و تبهکار بوده باشد، روح او پس از مرگ دچار عذاب خواهد گردید.

    س: نام این عالم پس از عالم دنیا و پیش از عالم قیامت چیست؟

    ج: این عالم، برزخ نام دارد.

    بطور کلى، انسان از آغاز تا پایان سیر تکاملى خویش از شش عالم مى‏گذرد: ١ ـ عالم پیش از انسان شدن.

    هر انسانى در آغاز خاک بوده، سپس گیاه شده و سپس حیوان شده و پدر و مادرش از آن گیاه و گوشت خورده‏اند و نطفه او بسته شده است.

    ٢ ـ عالم انسانى.

    که با بسته شدن نطفه در رحم مادر آغاز مى‏شود و با ورود انسان به دنیا تولد مى‏انجامد.

    ٣ ـ عالم دنیا.

    که ما هم‏اکنون در آن بسر مى‏بریم و تکالیفى داریم و عمل به این تکالیف، سرنوشت ما را مشخص مى‏سازد.

    ٤ ـ عالم برزخ.

    ٥ ـ عالم قیامت.

    که بنا به گفته قرآن کریم پنجاه هزار سال است(6).

    ٦ ـ عالم بهشت و جهنم.

    س: آیا دلیلى براى بقاى روح وجود دارد؟

    ج: امروزه دیگر بحث و تحقیق پیرامون بقاى روح، در ردیف علوم تجربى قرار گرفته و در کشورهاى غربى و جاهاى دیگر، مراکز علمى و تحقیقاتى ویژه‏اى براى این منظور وجود دارد.

    در علوم اسلامى هم، علم کلام به جوابگویى از اینگونه اشکالات واستدلال براى اثبات عقاید اسلامى، از جمله بقاى روح پس از مرگ اختصاص دارد(7).

    س: بهشت چیست؟

    ج: بهشت محلى است که خداوند سبحان براى مؤمنان و نیکوکاران مهیا ساخته است و انسان پس از آنکه روحش به همین بدن دنیوى بازگشت، وارد بهشت مى‏شود.

    در بهشت، همه گونه نعمت‏ها وجود دارد: باغهاى گل، کاخها، هواى تمیز، سلامت بدن، همسران پیراسته و آراسته، خوراکهاى لذیذ و شرابهاى گوارا.

    وقتى انسان وارد بهشت مى‏شود، تا ابد در آنجا، جاودانه خواهد ماند.

    در بهشت، چیزهایى که به خوشى و شادگامى انسان لطمه بزند، مانند فقر، بیمارى، درد، حسد، مصیبت، ستم، ضعف، گرسنگى، برهنگى، تشنگى، اندوه، دشمنى و کینه وجود ندارد.

    اهل بهشت، همیشه جوانند و سرخوش و سرمست.

    بهشت بسیار وسیع است.

    هر نفر از اهل بهشت در آنجا مى‏تواند مالک قسمتى از بهشت باشد که از همه دنیا بزرگتر است.

    دسته‏هایى از ملائکه در اختیار او هستند.

    از همه مهمتر، خداوند از انسان راضى است: (و رضوان من الله اکبر)(8).

    بنا براین، انسان باید در سراسر دقایق و لحظات عمر خویش، تلاش کند و توشه آخرت فراهم سازد، و از دنیا به قدر کفایت بهره‏مند شود و دنبال کفر و معصیت نرود.

    تا این همه پاداش اخروى و نعمت ابدى از دستش نرود.

    س: جهنم چیست؟

    ج: جهنم نقطه مقابل بهشت است جهنم را خداوند براى کافران و گناهکاران قرار داده است.

    در جهنم انواع بدبختى‏ها، دردها، رنجهاى روحى و جسمى وجود دارد.

    انسان، در جهنم، همواره در شکنجه و عذاب است و زنجیرهاى آتشین لحظه‏اى او را راحت نمى‏گذارند.

    آتش جهنم تا ابد خاموش نمى‏شود.

    اهل جهنم در ذلت و خوارى بسر مى‏برند، و چون خداوند متعال مقرر فرموده است که اهل جهنم به عذاب ابدى گرفتار باشند، در جهنم مرگ هم وجود ندارد: (کلما نضجت جلودهم بدلناهم جلودا غیرها)(9) یعنى: هرگاه که پوست بدنشان در آتش جهنم مى‏سوزد، پوست نو روى بدنشان مى‏رویانیم!

    بنا بر این، انسان باید در این جهان تمام توان خود را بکار گیرد و بکوشد تا در شمار اهل جهنم قرار نگیرد.

    جهنم جایگاه کسانى است که بر کارهاى زشت اصرار مى‏ورزیده‏اند، و چنانکه خداوند متعال در قرآن کریم فرموده است: (ولو ردوا لعادوا لما نهوا عنه)(10) اگر از آن جهان بار دیگر نیز بر این جهان باز گردند، با آنکه عذاب خداوند را از نزدیک دیده‏اند باز هم به نافرمانى ادامه خواهند داد!

    س: قیامت چیست؟

    ج: انسان، پس از مرگ مدت زیادى در عالم برزخ بسر مى‏برد تا قیامت فرا رسد و خداوند متعال او را زنده گرداند.

    در صحراى محشر، همه مردم جمع مى‏شوند.

    نامه عمل هرکس به دست خودش داده مى‏شود.

    تمامى اعمال نیک و بد شخص در نامه عملش ثبت شده است: (فمن یعمل مثقال ذره خیراً یره و من یعمل مثقال ذره شراً یره)(11).

    وقتى آدمى در نامه عملش نظر مى‏افکند و کوچک و بزرگ و پوشیده و آشکار کردارش و حتى اندیشه و خیالاتش را در آن مجسم مى‏بیند، تعجب مى‏کند و مى‏گوید: (یا ویلتنا ما لهذا الکتاب لا یغادر صغیره ولا کبیره الا احصاها)(12) یعنى: واى بحال ما!

    این چه نوشته‏اى است که هیچ کوچک و بزرگى را فروگذار نکرده است و همه را به حساب آورده است؟!

    میزان‏هاى عمل نصب مى‏شوند.

    پیامبران و جانشینان پیامبران و شهیدان راه حق، براى داورى در مورد سرنوشت مردمان بپا مى‏خیزند.

    و بالاخره، مؤمنان و نیکوکاران به بهشت، و کافران و تبهکاران به دوزخ مى‏روند.

    آرى، وقت براى همه این کارها هست!

    مگر نه این که روز قیامت برابر پنجاه هزار سال است؟!

    س: دیگر اعتقادات مسلمانان چه چیزهایى هستند؟

    ج: عدل، امامت، قضا و قدر، جبر و اختیار.

    س: عدل یعنى چه؟

    ج: یعنى: خداوند متعال عادل است و به هیچ آفریده‏اى ستم روا نمى‏دارد و کار زشتى از او سر نمى‏زند.

    ظلم و ستم و کارهاى زشت و ناروا که در این جهان مشاهده مى‏کنیم، کار بندگان خدا است.

    مثلاً اگر انسانى انسان دیگرى را مى‏کشد، این آدمکشى کار خدا نیست.

    کار زشت و ناروایى است که از یک فرد بشر سر زده است.

    س: درست است ظلم و ستم مردم به یکدیگر ارتباطى به خدا ندارد.

    اما، در باره سیل، گرد باد، زلزله، بیماریهاى مسرى و امثال آن چه مى‏گویید؟

    در اینگونه امور که مردم دخالتى ندارند؟

    و غالبا این حوادث باعث مرگ یا صدمه دیدن مؤمنان پاک و افراد شایسته مى‏شود؟

    ج: اینگونه حوادث طبیعى که انسان در آن دستى ندارد، براى گنهکاران نوعى تأدیب است و راه توبه را براى آنان باز مى‏کند و پاکان و بیگناهان مقامشان بالا مى‏رود.

    خداوند به خاطر این مصیبت‏ها به بندگان شایسته‏اش پاداش خیر عنایت مى‏فرماید و موجب آن مى‏شود که انسانها از این پیشامدها درس عبرت بگیرند.

    س: امامت یعنى چه؟

    ج: یعنى: حضرت رسول اکرم (ص) بفرمان خداوند، براى ارشاد، هدایت مردم و رهبرى مردم پس از رحلت خویش، دوازده نفر را با نام و نشان به مردم معرفى کرده و جانشین خود ساخته است.

    س: آن دوازده امام چه کسانى هستند؟

    ج: دوازده امام به ترتیب عبارتند از: اول، امام على امیرالمؤمنین (ع) .

    دوم، امام حسن مجتبى (ع).

    سوم، امام حسین شهید (ع).

    چهارم، امام على بن الحسین زین‏العابدین (ع).

    پنجم، امام محمد باقر (ع).

    ششم، امام جعفر صادق (ع).

    هفتم، امام موسى کاظم (ع).

    هشتم، امام على بن موسى الرضا (ع).

    نهم، امام محمدالتقى (ع).

    دهم، امام على النقى (ع).

    یازدهم، امام حسن عسگرى (ع).

    دوازدهم، امام زمان، مهدى موعود (ع).

    س: خصوصیات این امامان چیست؟

    ج: این امامان مانند حضرت رسول اکرم (ص) و دخترشان فاطمه زهرا(س) همه معصوم هستند.

    یعنى به گناه و خطا آلوده نمى‏شوند.

    امامان، بالاترین درجه فضائل اخلاقى را دارا هستند.

    فرق بین پیغمبر اسلام و این امامان فقط در این است که به پیغمبر اسلام از جانب خداوند وحى مى‏رسید ولى و به امامان وحى نمى‏رسد.

    س: امامان چه مزیتى بر کاشفان و مخترعان که مورد احترام بشرند دارند؟

    ج: امتیاز امامان علاوه براینکه خلفاى خداوند متعال در روى زمین هستند، و بالاترین رتبه انسانیت را دارا هستند دراین است که این پیشوایان انسانیت، راه خوشبخت زیستن در این جهان را به انسانها نشان دهند، و مردم را به راههاى عملى صحیح و روشهاى پسندیده، رهنمون مىسازند که اگر انسانها به تعالیم آنان توجه کنند و از آنان پیروى کنند، نخست در دنیا و بعد در آخرت خوشبخت و سعادتمند خواهند شد.

    امتیاز چنین رهبران و امامان که راز و رمز خوشبختى در این جهان و آن جهان را در اختیار بشر قرار مىدهند، بر کسانى که وسیله روشنایى یا وسیله نقلیه راحت و امثال آن را به بشر داده‏اند، نیاز به توضیح ندارد.

    س: در باره وجه تمایز امامان با مخترعان و کاشفان توضیح بیشترى بدهید.

    ج: از هرچیز، خوشبختى در زندگى لازمه‏اش امنیت، بى‏نیازى، دانش، سلامتى و اخلاق است.

    جنگ، تهیدستى، بیمارى و فساد بهر شکل و در هر لباس که باشد موجب بدبختى است.

    از اینها که بگذریم، به وسائل و اسبابى که زندگى را بهتر و راحت‏تر مى‏کنند، مى‏رسیم.

    مثلاً: هواپیما براى سفر راحت‏تر، برق براى روشنایى آسانتر و بیشتر و بهتر، آسانسور براى بالا و پایین رفتن سریعتر و آسانتر.

    اما، بدیهى است که این وسائل آسایش به تنهایى خوشبختى نمى‏آورند و موجب رفاه و زندگى بهتر نمى‏شوند.

    شما بگویید آیا انسان زیر نور شمع زندگى کند و امنیت آرامش داشته باشد بهتر است یا از روشنایى برق استفاده کند و آشوب جنگ و هرج و مرج یک لحظه امانش ندهد؟!

    پیامبران و امامان راههاى خوب زیستن را که مهمترین اصل زندگى است، براى انسانها مشخص ساخته‏اند، و از این رو درست نیست که مقام و منزلت آنان را با کاشفان و مخترعان مقایسه کنیم.

    س: آیا درست است که مسلمانان معتقدند امام دوازدهم مهدى موعود تا امروز زنده است؟

    ج: آرى، پیغمبر راستگوى اسلام و امامان راستین ما چنین فرموده‏اند.

    حضرت مهدى موعود تا آخرالزمان زنده مى‏ماند، و هر وقت که خداوند متعال مقرر فرماید، ظهور مى‏کند، و آثار ظلم و جور را از صحنه گیتى مى‏زداید، وعدالت را در سرتاسر زمین حکمفرما مى‏گرداند و امنیت، بى‏نیازى، دانش، سلامتى و فضائل اخلاقى را در اطراف و اکناف جهان مى‏گستراند، و زمین را فردوس برین مى‏سازد.

    س: ایا امکان دارد انسان این قدر زیاد عمر کند؟

    ج: چرا امکان ندارد؟

    تاریخ، سخن از پیران کهنسالى دارد که تا چند قرن زندگى کرده‏اند.

    از این گذشته، علوم روز، امکان مبارزه با مرگ و سالهاى سال زنده ماندن را مورد تأکید قرار داده است.

    در حال حاضر در جهان غرب، مراکز تحقیقاتى مهمى سرگرم بررسى راههاى مبارزه با پیرى و مرگ و طولانى‏تر کردن عمر انسان اند.

    از همه اینها گذشته، خداوند سبحان هر کار که بخواهد مى‏تواند بکند!

    س: قضا و قدر یعنى چه؟

    ج: یک مهندس ساختمان، ابتدا نقشه ساختمان را مى‏کشد.

    بعد، ابزار و مصالح لازم را فراهم مى‏کند.

    بعد، بنا و کارگر را به کار وا مى‏دارد.

    کشیدن نقشه ساختمان، مثالى است براى قدر و فراهم کردن ابزار بنائى و مصالح ساختمان، مثالى است براى قضاء.

    خداوند سبحان هم موجودات کره زمین را در اختیار انسان قرار داده و راه استفاده از ابزارهاى گوناگون را نیز به او نشان داده این را قضا مىگویند.

    و از طرف دیگر، براى تمام پیشامدهاى کوچک و بزرگ جهان آفرینش، از آغاز تا پایان، نقشه‏اى مشخص فرموده است که این را قدر مى‏گویند.

    و مردم را به کارهاى نیک امر فرموده، و از کارهاى زشت نهى کرده، و نتیجه و عکس‏العمل هریک را هم بیان فرموده است.

    بنا بر این، هرکه نیکى کند پاداش نیک مى‏بیند، و هرکه بدى کند جزاى بد مى‏بیند: (ان احسنتم احسنتم لانفسکم و ان اسأتم فلها)(13) یعنى: اگر نیکى کنید به خودتان کرده‏اید و اگر بدى هم کنید به خودتان کرده‏اید.

    س: جبر و اختیار چیست؟

    و آیا انسان مجبور است یا مختار؟

    ج: جبر ضد اختیار است و اختیار ضد جبر.

    انسان سالم که دستش را تکان مى‏دهد، این یک حرکت اختیارى است.

    اما، انسان بیمارى که به رعشه مبتلا است و دائم دستش تکان مى‏خورد، حرکت دست او یک حرکت غیر اختیارى یا جبرى است.

    انسان براى انجام هرکارى اختیار دارد.

    مى‏تواند نیکى کند.

    مى‏تواند بدى کند.

    البته، در بعضى موارد هم اختیارى از خود ندارد.

    مثلاً، به میل خودش مرد یا زن آفریده نشده است.

    انتخاب رنگ پوستش را بعهده او نگذاشته‏اند که اگر بخواهد سفید پوست باشد، و اگر بخواهد سیاهپوست.

    زشتى و زیبائى هم در اختیار او نیست.

    س: آیا خداوند متعال در کارهاى انسان دخالتى دارد؟

    ج: البته، ولى با این توضیح که ابزار و وسائل از خداوند است و کار از انسان.

    مثلاً، وقتى انسان خانه‏اى مى‏سازد، دست سازنده، قدرت اندیشه براى طرح نقشه ساختمان، زمینى که خانه روى آن ساخته مى‏شود، و همچنین مصالح و ابزار، همه از آن خداوند است.

    اما، عمل ساختن خانه، کار خود انسان است.

    بنا بر این، عمل انسان از خود انسان است و اگر نیک باشد مانند نماز، پاداش نیک به او تعلق مى‏گیرد، و اگر بد باشد مانند زنا جزاى بد دارد.(1) معمولا گفته مى‏شود، اصول دین پنج تا است: اول، توحید.

    دوم، عدل.

    سوم، نبوت.

    چهارم، امامت.

    پنجم، معاد روز قیامت.

    ظاهراً، اشکالى هم ندارد.

    بخصوص اگر با این توضیح همراه بوده باشد که از این پنج اصل سه اصل (توحید، نبوت، معاد) اصول دین هستند و دو اصل دیگر، اصول مذهب.

    اما وقتى اندکى دقت کنیم و بیاد آوریم که دشمنان اسلام همیشه مى‏خواسته‏اند مسئله شیعه و سنى وجود داشته باشد و اختلافات شیعه و سنى هرچه بیشتر شود، تا از اتحاد مسلمانان جهان که بیش از هرچیز، از آن بیم دارند خیالشان راحت باشد به این فکر خواهیم افتاد که مبادا همین روش آموزش اصول دین هم که ظاهرا مسئله مهمى نیست بهانه‏اى براى ایجاد اختلاف و تفرقه میان شیعه و سنى باشد، و براین حقیقت سرپوش بگذارد که مذهب شیعه یا مذاهب دیگر اسلامى از نظر اعتقاد به اصول دین فرقى ندارد.

    چه اشکالى دارد بنا به روش مولف عظیم‏الشأن این کتاب، اصول دین را مانند همه مسلمانان سه اصل بدانیم: توحید و نبوت و معاد.

    و عدل و اعتقاد به نبوت لازمه‏اش اعتقاد به امامت است، یادآور شویم و به نوباوگان و فرزندانشان هم اینطور یاد بدهیم: اصول دین سه تا است: اول توحید.

    دوم نبوت.

    سوم معاد.

    و بر ایشان توضیح بدهیم که ما شیعیان به خداى یگانه‏اى اعتقاد داریم که عادل است و ظالم نیست، و همانطور که به نبوت پیغمبر اسلام اعتقاد داریم، به امامت دوازده نفر جانشین آن حضرت هم معتقدیم.

    (2) (قل لئن اجتمعت الجن والانس على ان یاتوا بمثل هذا القرآن لا یاتون بمثله ولو کان بعضهم لبعض ظهیرا) سوره بنى اسرائیل: آیه٨٨ .

    (3) (فاتوا بعشر سور مثله مفتریات) سوره هود قسمتى از: آیه١٣ .

    (4) (فاتوا بسوره من مثله مفتریات) سوره بقره قسمتى از: آیه٢٣ .

    (5) سوره کوثر، یکصدوهشتیمن سوره قرآن کریم.

    با داشتن٣ آیه و١٠ کلمه و٤٣ حرف، کوچکترین سوره قرآن است.

    بزرگترین سوره قرآن سوره بقره (دومین سوره قرآن) است که٢٨٦ آیه و١٤٢١ کلمه و٢٥٥٠٠ حرف دارد.

    (تجوید کامل، ص٨٤ و ٨٥).

    (6) (...

    فى یوم کان مقداره خمسین الف سنه...) سوره معارج٧٠: آیه ٤.

    (7) پیرامون اثبات معاد با استفاده از علوم روز و استناد به دلایل عقلى و نقلى، مقالات و کتابهاى متعددى به زبان فارسى نوشته شده است.

    از جمله، رجوع شود به کتاب (معاد و جهان پس از مرگ) تألیف استاد محقق، ناصر مکارم شیرازى.

    (8) سوره توبه: آیه ٧٢.

    (9) سوره نساء: آیه ٥٦.

    (10) سوره انعام: آیه ٢٨.

    (11) سوره زلزال: آیات ٧ ـ ٨.

    (12) سوره کهف: آیه ٤٩.

    (13) سوره بنى اسرائیل: آیه ٧.

مفاهیم دقیق اصطلاحات فلسفی که از یونانی به عربی برگردانده شده ، و شرح سیر معالم یونانی در اسلام و بازگشت آن به یونان ، با پختگیها و دگرگونیها که در اثر تابش انوار اسلام در آن افکار روی داده است ، و جریان افاضات معاریف اسلامی و تلاقی و ترابط افکار و ریشه ی بسیاری از آنها و اختلاف افکار .و نقطه های عطف و روابط تعقلی دانشمندان اسلام با سابقین ، و تأ ثیر متقابل افکار یونان و اسلام ، ...

طرح برنامه های اسلام به صورت مسلکی اجتماع و با اصولی منسجم و هماهنگ و ناظر به زندگی فردی و اجتماعی انسان ها از ضرورت های امروز است. دراین راه ، قرآن کامل ترین و موثق ترین سندی است که می توان به آن اتکا کرد. با تدبر در آیات قرآن ،که خود هدف عالی قرائت و تلاوت آن است ، همگان به عیان می بینند که قرآن کتاب زندگی و آیه های آن تماماً آیه های زندگی و حرکت است :کتاب انزلناه الیک لتخرج ...

بنام خدا مقدمه: در حقوق جزای اسلامی اصول بسیار مهمی دیده میشود که نه تنها در آن ایام بلکه در شرایط فعلی هم اهمیت خود را حفظ نموده اند. یکی از این اصول بسیار مهم و در رأس آن و به تعبیری یکی از اصول مسلم مذهب اسلام در امور کیفری اصل معروف قبح عقاب بلابیان و یا بعبارتی منع عقاب بلابیان می باشد یعنی تا زمانیکه عملی از ناحیه شارع به عنوان جرم تعریف نشده و مجازات شرعی هم برای آن معین ...

در شریعت مقدس اسلام، اگر چه « اصل قصاص» در جرایم علیه تمامیت جسمانی اشخاص با شرایطی مورد پذیرش قرار گرفته است، ولی همواره شارع مقدس به عفو و گذشت نسبت به قصاص توصیه و تأکید داشته و با وعده پاداش اخروی برای عفو کنندگان، عفو را برتر و افضل از اجرای قصاص دانسته است. به عبارت دیگر، نظام حقوقی اسلام، در واکنش نسبت به این قبیل جرایم، دو اصل مهم عدالت و رحمت را مورد توجه و ...

طرح برنامه های اسلام به صورت مسلکی اجتماع و با اصولی منسجم و هماهنگ و ناظر به زندگی فردی و اجتماعی انسان ها از ضرورت های امروز است. دراین راه ، قرآن کامل ترین و موثق ترین سندی است که می توان به آن اتکا کرد. با تدبر در آیات قرآن ،که خود هدف عالی قرائت و تلاوت آن است ، همگان به عیان می بینند که قرآن کتاب زندگی و آیه های آن تماماً آیه های زندگی و حرکت است :کتاب انزلناه الیک لتخرج ...

انواع اسلامی عقود مقدمه: مالیه اسلامی، مالیه ای تحت اصول قانون اسلامی ( شرع) است : که بوسیله اجماع حقوقدانان و مفسران از قانون اسلامی پیروی می شود . مالیه اسلامی در واقع نحوه تأمین مالی قراردادهای اسلامی است. قسمت اصلی و مرکزی از مالیه اسلامی ممنوع بودن پرداخت و دریافت بهره (ربا) در قرآن است . از یک طرف بهره بوسیله اسلام شدیداً نهی می شود و از طرف دیگر بهره در سیستم بانکداری ...

در روابط بین الملل قبلاً دولتها مرجع تهدید امنیت و مخاطب آن بودند بدین معنی که تنها یک دولت و یا مجموعه ای از دولتها قادر بودند که امنیت دولت و یا دولت های دیگر راتهدید کنند. از طرفی، آنچه که مخاطب این تهدید بود باز هم دولتها بودند یعنی اینکه تنها دولت ها بودند که مورد تهدید قرار می گرفتند، اما به دنبال تحولاتی که در هر عرصه جهانی در حوزه ها ی مختلف علمی، تکنولوژی، سیاسی، ...

مختصری از زندگی نامه حجت الاسلام استاد محمد دشتی : استاد محمد دشتی در سال 1330 در روستایی به نام (آزادمون) از توابع شهرستان محمود آباد به دنیا آمد پس از گزرراندن مراحل ابتدایی در سال 1342 با توجه به علاقه شدید ایشان به علوم حوزوی وارد حوزه علمیه شده و در حوزه علمیه شهر آمل (مسجد امام حسن عسگری ) به فراگیری علوم حوزوی پرداختند . سپس در سال 1343 وارد حوزه علمیه قم شده ودر مدرسه ...

شورای نگهبان: شورای نگهبان از دو کلمه شورا و نگهبان ترکیب شده است. شورا نمایانگر ماهیت کار این نهاد است و ریشه قرآنی دارد. بر اساس دستور قرآن «و امر هم شوری بینهم» و « شاور هم فی الامر» شوراها از ارکان تصمیم گیری و اداره ‌ امور کشور هستند و شورای نگهبان از اهم این شوراهاست در چهار چوب شورا. گروهی متخصص صاحب نظر و دارای صلاحیت لازم گرد می‌آیند تا در مورد قوانین مختلف و از جمله ...

نظم سیاسى بدون داشتن پشتوانه نظرى دوام ندارد (1) و هر انقلابى به دلیل آنکه در پى تخریب نظام سیاسى مستقر و ایجاد یک نظام سیاسى دیگر است، ناچار براى نظام مطلوب آینده خود باید یک پشتوانه فکرى و نظرى داشته باشد، وگرنه مهندسى اجتماعى بعد از انقلاب، موفق نخواهد بود و نظام از هم خواهد پاشید.به عبارتى، هیچ انقلابى صورت نمى‏گیرد، مگر اینکه مقدمات تغییر فکر فراهم شده باشد. داورى اردکانى ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول