نماز و اهمیت آن
1- نماز در تمام ادیان بوده است .
قبل از حضرت محمد (صل الله و علیه و آله) در آئین حضرت عیسی (علیه السلام ) هم نماز بوده است قرآن کریم از زبان او نقل می کند که خداوند مرا به نماز سفارش کرده است : و اوصانی بالصلوه (1) و قبل از او موسای کلیم (علیه السلام ) بوده که خداوند به او خطاب می کند : اقم الصلوه لذکری (2) و قبل از موسی پدر زن او حضرت شعیب بوده است که نماز بر پا داشته است : (( یا شعیب اصلاتک تامرک ))(3) و قبل از همه آنها ابراهیم خلیل الله (علیه السلام ) بوده که از خداوند برای خود و ذریه اش توفیق اقامه نماز را خواسته است : (( رب اجعلنی مقیم الصلوه و من ذریتی )) (4)
و این لقمان حکیم است که به فرزندش می گوید :
یا بنی اقم الصلوه وامر بالمعروف و انه عن المنکر
پسر من نماز را به پا دار و امر به معروف و نهی از منکر کن (5)
جالب آن است که معمولاً در کنار نماز سفارش به زکات می شود ولی از آنجا که نوجوانان معمولاً پول ندارند ، در این آیه در کنار نماز به جای زکات و مالیات به امر و معروف و نهی از منکر سفارش شده است.
2- هیچ عبادتی به اندازه نماز تبلیغات ندارد .
ما در شبانه روز 5 نماز داریم ، در هر نماز ی سفارش به اذان و اقامه شده است و در مجموع این دو ندای آسمانی : بیست مرتبه حی علی الصلوه می گوئیم ، بیست مرتبه حی علی الفلاح می گوئیم ، بیست مرتبه قد قامت الصلوه می گوئیم .
و ده مرتبه قد قامت الصلوه می گوئیم .
با توجه به اینکه مراد از فلاح و خیر العمل در اذان همان نماز است ، هر مسلمانی در هر شبانه روز هفتاد مرتبه با کلمه حی به خود و دیگران برگزار کردن نماز را با شور و نشاط فراوان تشویق می کند .
برای انجام هیچ عبادتی اینهمه شوق و شور بروز نکرده است .
به خصوص که در اسلام سفارش شده است اذان را بلند بگوئید با صدای زیبا بگوئید ، و پاداش بسیار برای اذان نقل شده است .
اذان به حج ، کار حضرت ابراهیم (علیه السلام ) و اذان به نماز وظیفه همه ماست .
اذان شکستن سکوت است .
اذان یک دوره ایدئولوژی و تفکرات ناب اسلامی است .
1- مریم /31 2-طه /14 3- هود /87 4 – ابراهیم / 40 5 – لقمان /17 سیمای نماز – 1 اذان سرود مذهبی است با عباراتی کوتاه و پر محتوا .
اذان هشدار به غافلان است .
اذان نشانه باز بودن جو مذهبی و نشانه حیات معنوی است .
نماز هیچ قید و شرطی ندارد .
(( و اوصانی بالصلوه و الزکوه ما دمت حیا ))(1) هر یک از دستورات اسلامی ممکن است به دلیلی تعطیل شود .
مثلاً رفتن جهاد برای مردم علیل واجب نیست .
روزه برای مریض واجب نیست .
خمس و زکات و حج برای طبقه محروم واجب نیست .
اما تنها عبادت واجبی که تعطیل بردار نیست نماز است حتی در لحظه مرگ ( اگر چه برای زن ها در هر ماه برنامه خاصی وجود دارد ) نماز همراه با مردم داری قولوا للناس حسنا و اقیموا الصلوه ( نمازگزار باید با مردم با زبان خوش سخن بگوید ) با زبان خوش می توانیم نماز را بهتر تبلیغ کنیم .
کسانی که ، با اخلاق و سیره پیامبر اکرم (صل الله و علیه و آله) مسلمان شده اند بیش از کسانی اند که با استدلال عقلی مسلمان شدند .
حتی با کفار هم که انسان بحث و جدل می کند باید صورتی نیکو داشته باشد ، یعنی اول خوبی های آنان را بپذیرد و بعد نفطه نظرهای خود را بیان کند .
نماز اولین واجب بعد از ایمان به توحید و معاد (( الذین یومنون بالغیب و یقیمون الصلوه ))(2) در ابتدای قرآن و سورهی بقره پس از ایمان به غیب که شامل ایمان به خداوند و معاد فرشتگان است ، اولین اصل عملی که مورد ستایش قرار گرفته اقامه نماز است .
انتقاد شدید خداوند به خاطر ترک یا بی توجهی به نماز عده ای ایمان ندارند و نماز نمی خوانند .
((فلا صدق و لا صلی ))(نه تصدیق کرد و نه نماز خواند ) قرآن کریم صحنه جان دادن آمیخته با یک دنیا آه و حسرت این افراد را ترسیم کرده است : عده ای مانع نماز دیگران می شوند ((رایت الذی ینهی عبدا اذا صلی )) (آیا دیدی آن را که مانع بنده باشد ، آنگاه که نماز بخواند ؟) (3) ابوجهل ، وقتی تصمیم گرفت همین حضرت محمد (صل الله و علیه و آله) مشغول سجده شد با لگد ،گردن 1 – مریم /31 2 – بقره /2 3 – علق / 40 سیمای قرآن -2 آن حضرت را در هم بشکند همراهانش او را دیدند که رفت ولی منصرف شد .
گفتند چرا جسارت نکردی ؟!
گفت خندقی از آتش دیدم که در پیش روی من شعله ور بود .
(1) عده ای مسخره می کنند : (( و اذا نادیتم الی الصلوه اتخذوها هزوا )) (هرگاه ندای نماز بلند می کنید مسخره می کنند ) عده ای بی نشاط نماز می خوانند : (( و اذا قاموا الی الصلوه قاموا کسالی )) ( منافقین هرگاه به نماز می ایستند بی حال اند ))(2) عده ای از روی ریا نماز می خوانند : ((یراون الناس و لا یذکرون الله الا قلیلا )) ( و در برابر مردم ریا کارند و جز اندکی یاد خداوند نیستند ) عده ای گاهی می خوانند و گاهی نمی خوانند : (( فویل للمصلین الذینهم عن صلوتهم ساهون ) ( وای به نمازگزارانی که از نمازشان فراموشکارند )(3) عده ای اگر دنیا نباشد به فکر نمازند ولی اگر دنیا مطرح شد از نماز کم می گذارند : (( و اذا راو تجاره او لهوا انفضوا الیها و ترکوک قائما ))( هرگاه لهو و تجارتی دیدند به سوی آن روانه شده و او را در حالی که به خواندن خطبه نماز ایستاده ای وا می گذازند ) ( این آیه اشاره به ماجرایی دارد که : پیامبر اکرم (صل الله و علیه و آله) مشغول خواندن خطبه های نماز جمعه بود .
که گروهی برای فروش اجناس خود شروع به طبل زدن کردند .
مردم از پای سخن پیامبر گرامی (صل الله و علیه و آله) برای خرید بلند شده و به سراغ سروصدا و معامله رفتند و حضرتش را تنها گذاشتند و و بنابر آنچه در تاریخ ثبت شده است فقط دوازه نفر به خطبه های حضرت گوش می دادند !) تلاش برای نماز بعضی مال خود را وقف نماز می کنند ، مثلاً در بعضی شهرهای ایران ( اصطهبانات فارس ) درختان گردوو بادامی وقف شده است تا حاصل آن صرف نو نهالانی شود که به مسجد می آیند .
بعضی برای اقامه نماز کتک می خورند مثل انقلابیون در زندان شاه .
و بعضی مانند زهیر که در تیر باران روز عاشورا جلو امام حسین (علیه السلام ) ایستاد تا امام نمازش را بخواند .
1 - تفسیر نمونه به نقل از مجمع البیان 2- نساء / 142 3- ماعون /4و5 سیمای نماز -3 و بعضی در راه نماز شهید می شوند ، مثل شهدای محراب آیت الله اشرفی اصفهانی ، دستغیب، صدوقی ، مدنی و قاضی طباطبایی .
و بعضی در حال نماز شهید می شوند مثل علی ابن ابیطالب (علیه السلام ) نماز ، کلید قبولی تمام عبادت ها در اهمیت نماز ، همین بس که در فرمان علی (علیه السلام ) به نماینده خود در مصر (محمد بن ابی بکر ) آمده است : نماز را در اول وقت و با مردم بپادار ، زیرا همه کارهای دیگرت ، تابع نمازتوست .
در روایات نیز می خوانیم : اگر نماز قبول شود ، عبادات دیگر هم قبول می شود ، ولی اگر نماز مردود شد ، کارهای دیگر هم مردود خواهد شد .
مثلاً اگر پلیس راهنمائی از شما گواهینامه رانندگی بخواهد و شما مدارک و کارت شناسایی معتبر دیگری ارائه دهید ، طبعاً پذیرفته نخواهد شد .
مجوز رانندگی ، داشتن گواهینامه آن است و بدون آن ، تمام مدارک دیگر بی اثر خواهد بود .
نماز نیز چنین نقشی دارد .
نماز وسیله آزمایش خود در حدیث می خوانیم که هر که می خواهد بداند مقام و منزلت او نزد خداوند چیست ببیند که خداوند نزد او چه مقامی دارد ؟
(1) اگر اذان نماز نزد تو بزرگ و محترم بود تو نزد خداوند احترام داری و اگر نسبت به انجام فرمان او بی تفاوت بودی مقام و ارزشی نزد او نداری و همچنین اگر نماز تو را از فساد و فحشا بازداشت تاثیر و قبول نماز است .
10- نماز اولین سئوال قیامت درحدیث می خوانیم اولین چیزی که در قیامت مورد سئوال و حساب قرار می گیرد نماز است .(2) بخش دوم : فلسفه و روح نماز 11- نماز یاد خداست خداوند به حضرت موسی می فرماید : ((اقم الصلوه لذکری )) (برای یاد من نماز به پا دار) ذکری قلبی ، با روشی مخصوص به یاد خدا بودن و با شیوه ای ابتکاری که اعضای انسان از موی سر تا نوک پا در آن نقش داشته باشند .
هنگام وضو ، هم روی سر را مسح می کنیم و هم روی پا را ، هنگام سجده هم پیشانی بر زمین می نهیم و 1- بحار ، ج 75، بیروت، ص199 2 – بحار، ج7، بیروت، ص 267 سیمای نماز -4 هم انگشت پا .
هم زبانمان تسبیح می گوید و هم دلمان به یاد اوست .
در سجود چشم هامان باید محل سجده ، نیمه باز دوخته شود ، قسمتهایی از بدن باید پوشیده باشد ؛ کمر در رکوع خو شود ، دستها هنگام گفتن (( الله اکبر )) بالا بیاید ؛ گردن نمازگزار باید افروخته باشد و در حالت رکوع کشیده شود ؛ باری به هنگام خواندن نماز باید همه اعضای آدمی به نحوی در خدمت یاد خدا باشند .
12- نماز و تشکر یکی از اسرار نماز تشکر از پروردگار است ، قرآن می فرماید : عبادت کنید خداوندی را که شما و نیاکان شما را آفرید ، هستی شما و همه از اوست (( واعبدوا ربکم الذی خلقکم و الذین من قبلکم ))(1) تشکر از ولی نعمت یک ارزش است .
در سوره کوثر می خوانیم : ما به تو ((کوثر)) و خیر زیاد عطا کردیم پس نماز بخوان (( انا اعطیناک الکوثر فصل ))یعنی به شکرانه عطایای ما نماز به پا دار .
نماز بهترین نوع شکرگزاری است که شیوه آن را خداوند بیان فرموده و تمام انبیاء و اولیا هم آن شیوه را به کار بسته اند .
نماز تشکری است هم عملی و هم ربانی و هم دائمی و هم سازنده .
13- نماز و قیامت مردم نسبت به رستاخیز و معاد چند دسته هستند : به قیامت شک دارند (ان کنتم فی ریب من البعث))(2) به قیامت مظنون اند : ((یظنون انهم ملاقوا الله ))(3) به قیامت یقین دارند : ((و بالاخره هم یوقنون )) (4) منکر قیامت هستند : ((و کنا نکذب یوم الدین))(5) ایمان دارند ولی فراموش کاران اند : ((نسوا یوم الحساب ))(6) قرآن برای رفع شک و استدلال کرده و از مومنان و گمان دارندگان با (( تفاوت )) ستایش کرده است ، و از منکران برهان و دلیل انکارشان را خواسته است .
و برای گروه پنجم تذکراتی داده تا فراموش نکنند .
نماز ، هم شک زداید .
هم غفلت ها را به (( یاد )) بدل می کند .
انسان در هرشبانه روز دسته کم ده بار با گفتن عبارت (( مالک یوم الدین )) مساله قیامت را به خود تلقین می کند و تذکر می دهد .
14- نماز جنگ با شیطان هاست همه ما با کلمه محراب آشنا هستیم .
این کلمه در قرآن نیز درباره نماز حضرت زکریا (علیه السلام ) آمده است : ((هو قائم یصلی فی المحراب ))(7) 1- بقره/21 2-حج/5 3-بقره/46 4-بقره/4 5-مدثر/46 6-ص/26 7-آل عمران /39 سیمای نماز - 5 از ایستادن به نماز ، به قیام در محراب تعبیر شده و محراب در لغت یهنی محل جنگ ، چرا که نماز و حضور در محراب عبادت نیز جنگ با ابلیس است .
15- بریدن از نماز زمینه گرایش به همه مفاسد ((فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلوه واتبعو الشهوات ))(1) پس از انبیا، گروهی جانشین آنها شدند که نماز را ضایع کردند و شهوات را پیروی .
در این آیه ، اول ضایع شدن نماز را مطرح کرده ، بعد افتادن در دام شهوات را چون نماز ریسمان ارتباط خداست ، همین که پاره شد ، افتادن در وادی تباهی حتمی است ، مانند پاره شدن تسبیح که موجب پخش و پلا و گم شدن دانه های آن می شود .
بخش سوم : ابعاد معنوی و محتوایی نماز 16- نماز یک معامله ی پر برکت خداوند می فرمائی : (( اذکرونی اذکرکم ))(2) شما مرا یاد کنید من هم شما را یاد می کنم .
یاد ما از خداوند برای او سودی ندارد ولی یادی که خداوند از ما می کند ، لطفش را نصیب ما می فرماید ، لغزش ما را می بخشد ، دعای ما را می پذیرد و مشکل ما را حل می کند .لطف او برای ما بی نهایت ارزشمند و پربرکت است .
پس در نماز که ما یاد خدا می کنیم ، یاد کم ارزشی را داده ایم و لطف پر ارزشی را گرفته ایم .
پس ما از کسی یاد کرده ایم که یاد ما برای او سودی ندارد چون ( ان الله لغنی عن العالمین)(3) ( خداوند از تمام جهانیان بی نیاز است .) ولی بدین وسیله یاد خداوند ی را به سوی خود جلب کرده ایم و در حقیقت تمام کمالات را دریافت کرده ایم و ایم معامله پربرکتی است که خداوند ما را به آن دعوت کرده است .
17- نماز و آرامش دنیای صنعتی امروز علی رغم پیشرفت بسیار مشکل آرامش روحی را حل نکرده است .
آمار بیماریهای روانی و جنون مصرف قرص اعصاب رو به تزاید است و هیچ چیزی به انسان آرامش نمی دهد جز یاد خدا و ایمان و انس و عشق و توکل به او .
آری نماز یاد خداست و فقط با یاد خدا دل ها آرامش می یابد .
هر کسی کسانی را می شناسد که دارای ابتکار قدرت ، ثروت و علم هستند اما آرامش ندارند .
در مقابل افراد تهی دستی هستند که به خاطر ایمان به سرچشمه هستی دارای قلبی آرامند ، دید و بینش و اعتقاد 1 – مریم /59 2 – بقره /152 3- آل عمران /97 سیمای نماز - 6 خاصی دارند که حوادث تلخ و شیرین را می پذیرند و برای آن ها تحلیل های منطقی دارند .
آری با یاد خداوند دل ها آرام می گیرد و بهترین یاد خدا نماز است ، کمبود انسان معاصر نه علم و تخصص بلکه دل آرام است .
نه فرعون ها و ابر قدرتها دل آرام دارند ، نه قارون ها و نه ابولهب ها ، و نه منافقان چند چهره ، و نه علمای وابسته به زرو زور .
تنها کسی را که ما در زمان خودمان دل آرام دیدیم حضرت امام خمینی (ره) بود که روز 22 بهمن 57 همین که در هواپیما نشستند تا به ایران بیایند و خبرنگار از ایشان پرسیدند شما هم اکنون چه احساسی دارید ؟
فرمودند هیچ ( این هیچ در عرفان اسلامی معنای عمیق دارد ) با این که هنوز نظام شاهنشاهی سر پا بود و احتمال سرنگونی هواپیما داده می شد ، در وصیت نامه خود نیز نوشتند من با قلبی آرام به سوی خدا می روم .
این وصیت دل از زور و پول و مقام آرام نیست ، از پیوند با خدا که بارزترین تجلی آن نماز است آرام است .
18- ندای نماز از زایشگاه تا قبرستان سفارش شده است که هنگام تولد نوزاد در گوش او اذان بخوانند و در هنگام دفن نیز نماز واجب است .
هیچ عبادتی از لحظه تولد تا لحظه دفن این چنین ملازم انسان نیست .
بخش چهارم : تفسیر نماز * بسم الله الرحمن الرحیم این آیه مبارک و این جمله ملکوتی تعلیمی است به همه بندگان که هر کاری را به نام و یاد حضرت او شروع کنند و بی شک عملی که به نام الله – که دارای جمیع کلمات و پاک از هر عیب و نقض و مبدا تمام حقایق و برنامه های مثبت است ابتدا می شود ، انجامش به خیر و سلامت و عامل سعادت دو جهان است .
گفتن بسم الله و درک مفهوم آن و اتصال به مسمایش – که حضرت محبوب است – در حقیقت ، قرار گرفتن در پناهگاهی است که تمام موجودات در همه زمینه ها نیازمند به آنند .
و چه پناهی بالاتر و برتر از خداوندی که دستگیر و یار و مددکار و پناه دهنده و اطمینان بخش به نیازمند و درمانده است ؟
راستی عجز و ناتوانی ، فقر و ذلت ، مسکنت و حیرت ، نداری و ظلمت و اضطرابی که با تمام انسانها همراه است ، آیا جز با پناه بردن به حق و اتصال داده هر کاری به او و شروع هر عملی به یاد او قابل جبران است ؟
((الله )) ذات پاک و منزهی است که صاحب جمیع صفات کمال است و جامع همه حقایق و فاقد همه نواقص .آدمی با روی آوردن به او ، به نهایت بزرگواری و کرامت و شرف و فضیلت و حقیقت و عزت می رسد و به رفع و دفع نیازمندیها و عیوب و نقایصش موفق می گردد .
این است قدرت نماز و حقیقت این عبادت ، که اگر غیر این باشد نماز نیست .
سیمای نماز -7 به حقِ حق قسم که اگر به وسیله نماز دردهای فکری و روحی و خانوادگی و اجتماعی و درونی و بیرونی معالجه نشود ، اقامه نماز نشده ، بلکه الفاظی عربی با زبان تکرار شده و به قول فقهای بزرگ اسقاط تکلیفی به انجام رسیده است .
اگر ارتباط روحی و قلبی با ذات جامع کمالات برقرار گردد تمام عیوب و نقایص رفع می شود ، که این رفع عیوب ، خاصیت طبیعی این ارتباط است .
اگر ارتباط و اتصال حقیقت داشته باشد ، به تدریج عیوب و نقایص و فحشا و منکرات برطرف می شود و آثار فیض و عنایت و تحقق صفات الهی در انسان نمودار می گردد .
چونان که تشنه با اتصال به آب و گرسنه با خوردن نان تشنگی و گرسنگی اش برطرف می شود ، ناقص هم در ارتباط مبداء کمالات ، نواقص فکری و روحی و قلبی و اخلاقی اش بر طرف ، و با فنای در صفات و کمالات الله کامل می شود .
(( الرحمن )) وجود مبارکی که به تمام موجوداتی که آفریده ، به مقتضای استعداد و لیاقت هر یک ، عنایت و لطف دارد و سفره روزی آنان را بدون قید و شرطی از باب رحمت و محبت گسترده و بر این خوان یغما دوست و دشمن را نشانده و به همه اجازه بهره برداری و سود بردن از این دریای بیکران نعمت را مرحمت فرموده است .
(( الرحیم )) : به مردمی که دارای ایمان و عمل صالح اند دارای لطف خاص است و به انسانهایی که در دنیا از هدایت او بهره گرفتند و تسلیم خواسته های انبیا و ائمه شدند ، مزد آخرتی و منفعت ابدی و سود سرمدی عنایت می فرماید ، و این عنایت شامل آنان که از ایمان و عمل صالح دورند نمی شوند .
* الحمد لله رب العالمین (( شکر )) سپاسگزاری در برابر نعمت است بدون توجه به مقام منعِم ؛ ((مدح )) ستایش ممدوح است به خاطر جمال و کمالی که دارد بدون توجه به نعمت و احسان منعم ؛ ((حمد)) جامع معنای شکر و مدح است .
حمد یعنی سپاسگزاری در برابر تمام نعمتها با توجه به مقام عالی منعم که جامع تمام صفات کمالیه است .
در این جمله یعنی هر شکر و مدحی – چه با زبان بیان ، چه با زبان عمل و چه با زبان وجود – مخصوص ذات با کمالی است که مالک و تربیت کننده تمام اجزاء هستی است .
باید حمد و ستایش را تنها برای مبدای دانست که لطف و تربیتش سراسر جهان و همه موجودات را فرا گرفته ، هر ناتوانی را توانا می گرداند ، هر بیجانی را جان می بخشد و فراخور احتیاجش ساز و برگ زندگی به او می دهد و از آنچه هست برترش می سازد تا به جمال عقلش می آراید ؛ آن گاه برای تکمیل تربیت ، پیامبران را بر می انگیزد و شرایط و قوانین فراراهش می گذارد و تربیت تکوین را با تشریع تکمیل می کند .
بدین جهت در قرآن کریم ، که ظهور تربیت و اراده حق است ، آیات تکوین و تشریع با هم آمده و همه را سیمای نماز - 8 آثار قانون تربیت ((رب العالمین )) می شمارد .
با بیان حقیقت ، معلوم می شود که حمد به اندازه پهانای جهان بزرگ از نظر مفهوم توسعه دارد .
هر چه بیشتر اسرار جهان باز شود و خرد انسان پیش رود ، مجهولات نظام طبیعت بیشتر معلوم می گردد و حقیقت حمد توجه به ربوبیت جهان بیشتر تحقق می یابد و معنا و واقعیت آن عمیق تر و وسیع تر می گردد.
به راستی توجه به مالک و رب عالم و مساله تربیت موجودات که وقف حریم کبریاست و سازمان وجودی عالمین ، اعم از جماد و نبات و حیوان و انسان ، امری بسیار لازم و حقیقی واجب است .
کافی است که درک وجودی کوچکترین ذره عالم آدمی را به خضوع و خشوع و شکر و سپاس در برابر مالک و مربی جهان وادارد ، چه رسد به اینکه واقعیات بیشتری از جهان بالا یا اسرار نباتات و حیوانات و وجود انسان برای ما کشف شود ، و چه نیکوست که نمازگزاران عزیز از هر یکاز چهار جهان حیرت انگیز : جهان بالا و نبات و حیوان و انسان ، مسائلی را از نظر بگذرانند تا از این پس بدانند در برابر چه مالک و مربی عظیمی به عبادت و خضوع و بندگی می ایستند !!
* الرحمن الرحیم با اینکه این دو لفظ در آیه شریفه (( بسم الله )) بود ، ولی تکرارش بعد از ((رب العالمین )) لطف مخصوصی دارد ، که ربوبیت حق از جهت قهر و غلبه و فشار بر موجودات نیست ، بلکه از جهت رحمت عام و خاص است ، که موجودات در پرتو این دو حقیقت پرورش می یابند و هر مربی و معلم و حاکمی آن گاه تربیتش به ثمر می رسد که با مهر و محبت باشد و نظام تربیت خلق با خالق و انسان و جهان هماهنگ شود .
این اتصال ربوبیت حق نسبت به موجودات و بخصوص انسان ، که اتصالی است دائم و همیشگی و شامل زندگی دنیا و آخرت ، نه بر سبیل قهر و غلبه بلکه از راه عنایت و لطف و مرحمت و محبت است .
پس مدح و شکر آن وجود مقدس ، در حقیقت ، پاسخگویی به ندای فطرت در برابر رحمانیت و رحیمیت اوست .
* مالک یوم الدین انسان دارای گوهر پربهای آزادی و اختیار است .
آزادی و اختیار داشتن در نیت و عمل ، بهترین علت برای ارزش پیدا کردن حالات باطن و حرکات ظاهر است .
چنانچه اراده و عمل به مقتضای قواعد فطری و خدایی و وجدانی از انسان صادر گردد ، مقتضی اجر و مزد و ثواب عالی است ، و اگر نیت و عمل بر مبنای صحیح صادر نگردد ، چون ظلم به خود و دیگران است ، مقتضی عذاب و عقاب است .
علت ثواب و عقاب همین آزادی در نیت و عمل است ، و این را نه فقط شرع وشارع حق می داند بلکه عقل و منطق و حکمت و فطرت هم قضاوتش همین است ، موجود آزاد باید در برابر نیکی و اخلاص پاداش ، و در برابر بدی و نیت سوء عقاب و عذاب ببیند .
سیمای نماز - 9 به همین خاطر ، حضرت حق روزی را به نام (روز دین ) برای پاداش نیکوکاران و عذاب بدکاران قرار داده و زمام تمام امور آن روز را به دست با قدرت خود می داند : ((مالک یوم الدین )).
در اینجا این پرسش مطرح میشود : مگرخداوند مالک هر روز نیست ؟
مگر جزای عمل نیک و بد مخصوص به دنیای دیگر است ؟
مگر انسان در همه لحظات ،چه از طریق وجدان و چه از طریق عکس العمل عمل خویش ، در دنیای درون و برونش در معرض پاداش و عقوبت نیست ؟
باید گفت : چرا ، خداوند مالک همه لحظات است و آدمی هم در برابر هر عمل نیک و بدی بلافاصله در معرض اجر و عقوبت است ؛ به هنگام کار نیک انبساط درون برایش حاصل می شود و این خوبی و نیکی برای او در بیرون عامل کسب آبرو و اعتبار اجتماعی می گردد ، و به وقت کار بد گرفتار تازیانه ی وجدان می شود و عکس العمل اجتماعی خطرناکی برای او حاصل می گردد .
ولی این اجر و عقوبت نسب به عملی که داشته کامل نیست بلکه نسبی است .
بعلاوه ، در برابر بعضی از اعمال راه فرار از عقوبت دارد ، و از طرفی چه بسا که انسان سراپا نیکوکار باشد ولی در دنیا به مزد واقعی اش نرسد .
در این زمینه به حیات پر برکت انبیا و ائمه و عاشقان راه حق نظر کنیم که سراسر مثبت بود ، و در برابر مخالفان چه زجرها و مصائبی که به آن وارد نشد و عاقبت هم بدون رسیدن به اجرو مزد متناسب با ایمان و اعمال و اخلاق الهی خود از دنیا رفتند .
همچنین به حیات ننگین ستمکاران تاریخ توجه کنیم که بدون چشیدن کمترین عذابی در برابر آن همه جنایت در کمال راحت و آسایش جان دادند .
پس روز دیگری لازم می آید که در آن روز ، نیکوکاران به پاداش واقعی ، و بدکاران به جریمه حقیقی خود برسند و کسی جز حضرت حق دخالتی در آن روز نداشته باشد و مجرم برای فرار از عقویت راهی پیش پای خود نبیند ، و آن روز به نام روز دین نامیده شده و احدی جز حق در اوضاع آن روز دخالت ندارد و این همه مفهوم آیه شریفه ( مالک یوم الدین ) است .
قرآن مجید متجاوز از هزار آیه در تجزیه و تحلیل روز جزا دارد که گوشه ای از آن روز را در آیات اول سوره غاشیه و سوره مبارکه ذاریات می خوانیم .
* ایاک نعبد وایاک نستعین عبادت و بندگی مفهوم وسیع و گسترده ای دارد که خضوع و تواضع و به خصوص تسلیم در این مفهوم قرار گرفته و یا لازمه آن است .
انسان وقتی از برکت تفکر و اندیشه به ربوبیت و مالکیت و رحمت و محبت بی پایان ناظم و مدبر و معمار هستی پی برَد ، هیچگاه تسلیم غیر او نمی شود و بند بندگی دیگران را به گردن نمی نهد .
انسان وقتی به این معنا واقف شود که جز حضرت الله وجودی بالاستقلال در دار هستی نیست ، چه در معنا دارد که غیر او را مورد پرستش قرار دهد ؟
غیر اگر جماد است کوچک از اجزاء هستی ، اگر حیوان است موجودی است ناچیز در گوشه ای کوچک سیمای نماز - 10 از عرصه گاه حیات ؛ اگر انسان است فقیر و نیازمند و دردمند و مستمندی است چون خود شما .
پس جایی برای پرستش و اطاعت و عبادت غیر نمی ماند ، که روی آوردن به غیر عین کفر و شرکت و در حقیقت بت گرایی و بت پرستی است و عبادتی که جز ضرر و خطر چیزی عاید زندگی انسان نمی کند .
این عبادت واقعی که با جمله (ایاک نعبد ) در نماز اعلام می شود ، عبارت است از به اجرا گذاشتن تمام دستورهای حق و پیامبران و امامان و فقیهان واجد شرایط و کناره گیری از محرمات و آنچه حضرت حق بر انسان نمی پسندد.
بی شک ، پیمودن راه عبادت صحیح بدون رفع موانع ، و رهایی از قید و بند اوهام و مکتبهای غلط ، و آزادی از هوی و هوس ، و سرپیچی از اوامر و نواهی طاغوت و طاغوتیان امکان ندارد .
انسان با این عجز و فقری که دارد ، بدون کمک خواهی از خداوند نمی تواند با این همه موانع به مبارزه برخیزد .
این است که درراه عبات باید از خدا کمک خواست تا امور مادی و معنوی را برای جبران ضعف و ناتوانی انسان با او همراه کند ، و البته توجه به پروردگار و کمک خواهی از حضرتش ، در حقیقت جلب کشش و لطف و دستگیری اوست .
* اهدنا الصراط المستقیم هدایت ، راهنمایی با مهر و محبت و صلاح است به سوی مطلوب و مقصود مورد نظر .
...
صراط مستقیم در حقیقت عبارت است از راه دین ، مرز حق ، راه عدل ، و حوزه و حدود مقررات الهی که در قرآن و سنت ترسیم شده و اجرای آن مقررات آدمی را به قرب حق رهنمون گردیده و از فیض و عنایت و رحمت الهی در دو جهان بهره مند خواهد کرد .
انسانی که می خواهد در این راه پیش برود ، باید مجذوب و منطبق با محیط و محکوم آن نگردد و پیوسته محیط فکری و روحی خود را تغییر دهد و در خط مستقیم ، که همان دین خداست و ضامن خیر دنیا و آخرت ، قرار گیرد ، و از انحراف بیندیشد – چون پیوسته در معرض گمراهی و غفلت است – و این دعا و درخواست را هم (اهدنا الصراط المستقیم ) همیشه به یاد داشته باشد تا خود مشمول عنایت و مشیت مخصوص مبدا کمال و هستی گردد.
* صراط الذین انعمت علیهم راه آنان که نعمت به آنها عطا شد – چه نعمت مادی و چه معنوی – و همه آن نعمتها را در راه سیر در صراط المستقیم به عنوان توشه راه مصرف نمودند ، که قرآن مجید در آیه 69 سوره نساء این بزرگواران را انبیا و صدیقین و شهدا و صالحین معرفی می کند .
مراجعه بع قرآن مجید شما را با دارندگان نعمت حق – نعمتی که در این قطعه از نماز یاد شده است – آشنا می سازد و آنان را که باید در تمام شئون زندگی اسوه شما باشند به شما معرفی می کند تا بدانید راهروان راه مستقیم چه انسانهایی بودند و در ایمان و اخلاق از چه موقف عظیمی بهره داشتند .
سیمای نماز - 11 * غیر المغضوب علیهم غضب شدگان مردمی هستند که با شناخت حق و یافتن راه عناد و لجاج و دشمنی برخاستند و مسیری غیر راه الهی انتخاب کردند ، که با کمک آیات قرآن می توان گفت مصداق اتم این جمله یهودند که دانسته راه خطا می روند و به انواع آلودگی ها و مفاسد و جنایات دچار هستند .